در حالی که مهلت دو ماهه ایران برای برداشتن گام بعدی در مسیر کاهش تعهدات هستهای در برجام، هفته آینده به پایان میرسد، تهران اعلام نکرده که آیا هنوز قصد دارد گام ششم را عملی کند یا خیر. مجتبی ذوالنوری، رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس اخیرا گفته بود، اگر با اروپا به نتیجه نرسیم گام ششم که خروج از پروتکل الحاقی است را برمیداریم. در مقابل عباس عراقچی، معاون وزیر امور خارجه پس از ملاقات با همتایان اروپاییاش در اتریش از ایجاد «تعادل در سطح پایین» در برجام سخن گفته است. تعادلی که میتواند به استراتژی تهران (و طرفهای اروپایی) برای خرید زمان تا پس از انتخابات ریاستجمهوری آمریکا تعبیر شود.
روز گذشته (چهارشنبه) نخستین جلسه کمیسیون حل اختلاف در برجام که با حذف «مکانسیم ماشه»، کارکردی جز خرید زمان زیر سایه برجام ندارد، در وین برگزار شد. جلسهای کوتاه و شتابزده در سطح معاونین وزارت خارجه کشورهای باقیمانده در برجام (ایران، بریتانیا، فرانسه، آلمان، روسیه و چین) که همانگونه که پیشبینی میشد، هیچ نتیجه قابل اعتنایی نداشت.
تاکید بر حفظ برجام، اجرای تعهدات دو جانبه، تاثیر تحریمها بر عدم بهرهمندی ایران از منافع برجام و فعال کردن کانال ویژه اقدام مالی (اینستکس) که یک سال است معوق مانده، موضوعات مطرح در این نشست بود که در یک سال و ۱۰ ماهی که از خروج آمریکا از برجام میگذرد، بارها تکرار شده و البته دستاوردی نداشته است.
با این حال مذاکرات کمیسیون حل اختلاف در برجام قرار است از این پس در سطح کارشناسی ادامه یابد. عراقچی نیز میگوید، برجام با پنج مرحله کاهش تعهدات هستهای ایران در پاسخ به بیتفاوتی شرکای برجامی به تعهدات خود، اکنون به نوعی تعادل رسیده است. تهران پیشاز این تهدید کرده بود که در صورت ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت در نتیجه به کار افتادن مکانیسم ماشه، از پیمان منع اشاعه هستهای (انپیتی) خارج میشود. اما مکانیسم ماشه فعلا تعلیق شده و آنگونه که جوزپ بورل، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا میگوید، مقامات تهران در پایان جلسه روز گذشته از محتوای موضوعات مطرح شده در آن چندان ناراضی به نظر نمیرسیدند.
هرچند آژانس بینالمللی انرژی اتمی و طرفهای باقیمانده در برجام از ایران میخواهند به تعهدات خود بازگردد، هیچ یک از گزارشهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی تایید نکرده که ایران در پنج گام کاهش تعهدات برجامی مورد ادعایاش، برجام را به طور جدی نقض کرده است. کاهش زمان «گریز هستهای» که با افزایش ذخایر اورانیوم غنیشده با خلوص بالا امکانپذیر است، از جمله اقداماتی است که به طور حتم واکنش قاطع آژانس و طرفهای باقی مانده در برجام را به دنبال خواهد داشت. اما به نظر میرسد مقامات تهران که میگویند توانایی ازسرگیری غنیسازی ۲۰ درصدی در کوتاهترین زمان وجود دارد، ترجیح میدهند با پرهیز از اقداماتی نظیر غنیسازی ۲۰ درصدی، «برزخ» برجام را تا آبانماه آینده حفظ کنند.
اکنون پرسش اینجاست که برنامه تهران برای دوران پس از انتخابات ریاستجمهوری آمریکا و زمانی که دیگر حفظ «نقطه تعادل» مورد ادعای عراقچی امکانپذیر نیست، چه خواهد بود؟ آیا در صورت پیروزی دونالد ترامپ در این انتخابات، تهران میتواند به امید اتفاقات پیشبینینشده و بحرانهای برنامهریزی شده، استراتژی «حفظ وضع موجود» را تا چهار سال دیگر دنبال کند؟
نقش تحولات پیشبینی نشده و برنامهریزی شده در حفظ «توافق مرده»
آیتالله خامنهای، از آغاز دوره ریاستجمهور ترامپ نشان داد که با او بنای مذاکره ندارد. ویژگیهای شخصیتی ترامپ که رهبر جمهوری اسلامی را برآشفته میکرد، مانع از آن شد که عادیسازی روابط تهران-واشینگتن که از دوره باراک اوباما و در مسیر مذاکرات هستهای آغاز شده بود، در دولت ترامپ ادامه یابد. شعار «نه جنگ، نه مذاکره» آیتالله خامنهای برآمده از همین دیدگاه است. او باوجود سنگینترین هزینههای اقتصادی و سیاسی ناشی از خروج آمریکا از برجام، مذاکرا با دولت ترامپ را «سم مضاعف» خواند و مقامات و دیپلماتها را از گفتگو با او برحذر داشت.
آمریکا در اردیبهشتماه ۱۳۹۷ از برجام خارج شد و با این اقدام برجام عملا به پایان رسید. با این حال ایران توانست با وجود همه فشارهای اقتصادی و سیاسی، تا امروز پشت سپر برجام باقی بماند و مجموعهای از تحولات نیز به کمک آن آمد.
یکی از مهمترین عوامل، بحران در خلیج فارس بود که از اردیبهشتماه امسال پس از اعلام تحریمهای نفتی علیه ایران، با انفجار شش تانکر نفتی آغاز شد و در شهریورماه با حمله پهپادی و موشکی به تاسیسات نفتی عربستان سعودی به اوج خود رسید.
در این مدت جامعه بینالمللی بیش از اینکه به سرنوشت برجام بیاندیشد، نگران بحران امنیتی در منطقهای بود که بخش عمدهای از منابع نفتی جهان را تامین میکند.
با فروکش کردن ناآرامیها در خلیج فارس، اعتراضهای مردمی عراق در کانون توجهها قرار گرفت و پس از آن زمین درگیری غیرمستقیم ایران و آمریکا به این کشور منتقل شد. نقطه اوج آن نیز کشته شدن قاسم سلیمانی، فرمانده سابق سپاه قدس در حمله پهپادی نیروهای آمریکایی (۱۳دیماه) و واکنش موشکی سپاه به آن (۱۸ دیماه) بود.
در طول این هشت ماه تهران پنج مرحله کاهش تعهدات هستهای را اعلام کرد. اما این گامهای محافظهکارانه در سایه ناامنی منطقه قرار گرفت و در عین حال مقامات تهران از آن برای توجیه باقیماندن در «توافقی مرده»، استفاده کردند.
هرچند بحران در منطقه تا حدود زیادی فروکش کرده است، اکنون توجه جهان به کروناویروس «کووید-۱۹» معطوف است. ویروسی کشنده که از چین به ۳۵ کشور جهان از جمله ایران و کشورهای اروپایی سرایت کرده و هر روز قربانیان بیشتری میگیرد. سازمان بهداشت جهانی در مورد احتمال همهگیری کووید-۱۹ هشدار داده و امروز بحث پیرامون این بیماری سرخط همه خبرگزاریها است.
در هشت ماه باقیمانده تا انتخابات ریاستجمهوری آمریکا؛ کرونا، تمرکز دونالد ترامپ بر باقیماندن در کاخ سفید، محافظهکاری ایران و احتیاط اروپا برای حفظ برجام تا زمانی که جایگزینی برای آن ایجاد شود، احتمالا «وضع موجود» را برای تهران حفظ میکند.
اما در صورت پیروزی ترامپ در انتخابات ریاستجمهوری، گزینه پیش روی ایران عبور از شعار «نه جنگ، نه مذاکره» و حرکت در مسیر «توافق ترامپ» خواهد بود. هرچند که روشن نیست با روی کار آمدن چهرهای دمکرات، شرایط بسیار متفاوتی در انتظار جمهوری اسلامی باشد.
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
افزودن دیدگاه جدید