امسال هم مثل سالهای قبل، وزارت آموزشوپرورش از کمبود بودجه رنج میبرد، برای سال ۱۳۹۹ حدود ۵۷ هزار میلیارد تومان بودجه به آموزشوپرورش اختصاص دادهشده که بنا به برآورد کمیسیون آموزش مجلس، کسری ۱۵ هزار میلیاردی را نشان میدهد، بهطوریکه نمایندگان مجلس و کارشناسان آموزشی نیز بر ناکافی بودن بودجه امسال تاکید داشتهاند. حقوق معلمان نیز معمولا دیر پرداخت میشود و معلمان حقالتدریسی بهطور دائم از عدم پرداخت دستمزد خود رنج میبرند، بازنشستگان آموزش پرورش شاکی از سطح پایین پرداخت و دیرکرد آن هستند، نوسازی مدارس انجام نمیگیرد، مدارس از تجهیزات ایمنی کافی برخوردار نیستند و مهمتر از همه اینها گرچه طبق اصل ۳۰ قانون اساسی که بر تحصیل رایگان تا پایان دوره متوسطه تاکید دارد، هرسال هنگام بازگشایی مدارس، تحتعنوان کمک به مدرسه مبالغی بدون توجه به وضعیت اقتصادی خانوادهها، از والدین گرفته میشود. در نتیجه مخارج جانبی تحصیل افزایش مییابد بدون آنکه آموزشوپرورش پاسخگوی این بیقانونی و دلایل اخذ این هزینه اضافی از والدین باشد.
سوال این است که آیا کمبود بودجه آموزشی بطورعمدی صورت میگیرد یا واقعا دولت نمیتواند بودجه آن را تامین کند؟ به نظر چنین میرسد که طبق ادعای وزیر آموزشوپرورش، کمبود بودجه وجود ندارد ولی بهاندازه کافی اختصاص داده نمیشود. بهراستی چرا دولت در این زمینه اهمال میکند؟ یکی از کمتوجهیهای مکرر دولت، کم کردن سالیانه بودجه آموزشوپرورش است، بهطور مثال در سالهای گذشته بودجه مورد نیاز به میزان ۵/۵ درصد افت داشته، درحالیکه تعداد معلم و مدرسه کاهش نیافته است. نکته دیگر بیاعتنایی به نیازهای دیگر آموزشوپرورش است که اصولا مورد توجه دولت قرار نمیگیرد.
معمولا کمی بیش از ۹۳ درصد از بودجه این وزارتخانه صرف پرداخت حقوق و مزایای کارکنان آن میشود و حدود ۶ درصد برای سایر امور آموزشی در نظر گرفته میشود. بنا بر گزارش ایسنا حتی گاهی آن ۶ درصد هم صرف پر کردن خلا کسری بودجه معلمان میشود، یعنی بودجه فقط برای پرداخت حقوق کارکنان کفاف میدهد. درحالیکه اگر قرار باشد امر آموزشوپرورش بهدرستی صورت گیرد به فضای آموزشی و کتابخانه و ورزش و امکانات دیگر نیاز هست که با اختصاص این بودجه ناقص عملا آنها را نادیده میگیرند. اگر بدهیهای سالهای گذشته نیز در نظر گرفته شود، میتوان به این نتیجه رسید که هرسال این وزارتخانه با کمبود بودجه مواجه است و بهدرستی بهعنوان فقیرترین وزارتخانه شناخته میشود.
مشکلات چیست؟
شاید اولین مشکل این وزارتخانه سیاست غیراصولی حاکم بر سیستم آموزشی است، مشکل دیگر میتواند ضعف مدیریت تامین و تخصیص منابع مالی باشد که توزیع متناسب و ثمربخش بودجه را در بخشهای مختلف ناکام میسازد. یکی از مشکلات دیگر، عدم تطابق افزایش حقوق معلمین با نرخ تورم است که طبق ماده ۱۲۵ قانون مدیریت خدمات کشوری دولت باید حقوق کارکنانش را سالانه معادل تورم رسمی اضافه کند.
معلمان قادر نیستند اجارهخانه و مایحتاج زندگی خود را فراهم کنند. آنها بهناچار به شغلهای دوم و سوم روی میآورند که درنتیجه خستگی و فشار کار، کیفیت شغل اصلیشان که آموزشوپرورش کودکان و نوجوانان است کاهش مییابد.
مشکل حاکمیت این است که نگاهی سنتی به آموزش در ایران دارد، درحالیکه هدف این وزارتخانه با حوزههای مذهبی فرق میکند و قطعا نیازمند یک ساختار و برنامه مدرن و امروزی است که بتواند نیازهای اساسی دانشآموزان و دانشجویان و آموزگاران را برآورده کند.
یکی دیگر از مشکلات اساسی آموزشی در ایران وارد کردن تجارت به عرصه آموزش است که مجلس نیز با آن موافقت داشته است، بهطوریکه بخشی از فضای آموزشی به کار تجارت اختصاص یافته است. همینطور گسترش خصوصی کردن امر آموزش و بیتوجهی به مدارس دولتی یکی از معضلات بزرگ آموزشی در شرایط کنونی است. در این عرصه نمایندگان مجلس نهتنها مخالفتی با این تصمیم نداشتهاند بلکه همراهی نیز کردهاند.
گرچه به مشکلات اشاره شد ولی کسری بودجه مزمن در آموزشوپرورش، فقط به این دلایل نیست، بلکه دلیل اصلی این نابسامانیها، معلول شرایط دیگری است که از دیدگاه ایدئولوژیک سنتی، مدیریت ناسالم و نگاه نادرست موجود در سازمان برنامهوبودجه نسبت به کل آموزشوپرورش کشور سرچشمه میگیرد. در واقع هیچگونه تغییر اساسی چه در نوع تفکر و چه در عرصه عمل از مسوولین امر دیده نشده است، بخصوص نقش کمیسیون آموزش مجلس بسیار ضعیف و در حد اظهارنظر در مصاحبههای مطبوعاتی است که موجد هیچ تغییر اساسی نیست. حتی بارها نمایندگان مجلس گفتهاند تنها دستگاهی که کارشناسان آن برای افزایش بودجه در کمیسیونهای بودجه مجلس، اصرار جدی ندارند، کمیسیون آموزش مجلس است. این در حالی است که در سال ۱۳۹۷ نرخ متوسط تورم به ۴۰ درصد رسید و حتی در عرصه مواد غذایی و مسکن، این میزان به ۶۰ درصد رسیده بود و بدتر اینکه نرخ تورم در سال ۱۳۹۸ افزایش بیشتری را نشان میدهد. بیانیه کانون صنفی معلمان تهران در ۲۸فروردین۱۳۹۸، مشکلات و مسایل آموزگاران را بهطور واضح به وزارت آموزشوپرورش اعلام داشته است.
ایران از نظر توسعه نیروی انسانی در جهان در رده میانی جدول قرار دارد، درحالیکه آموزش عالی ایران رشد کمی زیادی داشته و با کشورهای توسعهیافته برابری میکند؛ اما نمیتوان وجود ۱۰ میلیون بیسواد در ایران را نادیده گرفت. اکنون میلیونها کودک کار برای امرار معاش در خیابانها سرگردان و بهدوراز عرصه آموزشی هستند. میتوان گفت کمبود بودجه آموزشوپرورش باعث فقر آموزشی و افزایش ترک تحصیل کنندگان میشود و جوانان کشور را در رده پایین رقابتی در بازار کار قرار میدهد.
منابع:
(۱) وزارت آموزشوپرورش چقدر کسری بودجه دارد؟ گسترش نیوز، ۲۷دسامبر۲۰۱۹
(۲) اصل ۳۰ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران: دولت موظف است وسایل آموزشوپرورش رایگان را برای همه ملت تا پایان دوره متوسطه فراهم سازد و وسایل تحصیلات عالی را تا سر حد خودکفایی کشور بهطور رایگان گسترش دهد.
(۳) وقتی کمبود بودجه، آموزشوپرورش را به تجاریسازی حیاط مدرسه میکشاند. عباس شمسعلی، بهمنماه ۱۳۹۶، http://kayhan.ir/fa/news/124322
(۴) اما و اگرهای بودجه وزارت آموزشوپرورش، ایسنا، ۱۷اردیبهشت۱۳۹۶
(۵) وزارت آموزشوپرورش «فقیرترین وزارتخانه»، دویچه وله فارسی، ۲۲/۹/۲۰۱۶
(۶) وقتی کمبود بودجه، آموزشوپرورش را به تجاریسازی حیاط مدرسه میکشاند. عباس شمسعلی، بهمنماه ۱۳۹۶، http://kayhan.ir/fa/news/124322
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
افزودن دیدگاه جدید