سفیر پیشین آمریکا در ایتالیا گفتە کە ترامپ او را بە یاد موسولینی می اندازد. موسولینی کە در سال ١٩٣٨ پدر و مادر او را تحت تعقیب قراردادەبود.
و کم نبودند تحلیل گرانی کە با آمدن ترامپ از صدای پای فاشیسم گفتند. و فاشیستها معمولا با محدود کردن آزادی بیان و زدن روزنامەها و خبرنگاران شروع می کنند. آنان از کلمات بسیار بیزارند. کلماتی کە بە تعبیر ادیان خدا با آنان بە خلقت جهان دست زد.
بسیاری نگران بودند. اینکە جهان دوبارە در تلە بیافتد، تلەای خطرناک؛ و دوبارە دمکراسی غربی از دامان خود غول فاشیسم را در همان ابعاد دهەها پیش بیرون بزند.
اما اینبار نشد. لااقل تا حالا نشدە. دمکراسی غربی یاد گرفتە، و از تاریخ آموختەاست. دیگر نە انسان تنها و بحران اقتصادی زدە کنونی مثل سابق در آن ابعاد بە زیر نفوذ فاشیسم می رود (شاید بخشا بە علت دنیای دیجیتالی باشد) و نە طرفهای دیگر بازی چنان بی تاریخ و بی تجربەاند کە ندانند چکار کنند. دیگر نە شوروی باقی ماندە تا بخشهای هار سرمایەداری آشکار و نهانی بە تقویت فاشیسم بپردازند و نە حتی جامعە مدنی همان جامعە دوران قبل از جنگ دوم است. خوشبختانە بخش مهمی از غرب از چین هم نمی ترسد، زیرا چین قواعد بازی را در سطح جهانی پذیرفتە و از این جهت بنوعی بە شرکای غربی خود بویژە در اروپا اطمینان خاطر دادەاست. گذشتە از این در شرایط توازن وحشت (بعلت وجود سلاحهای هستەای) دیگر فاشیسم نمی تواند پا بگیرد، زیرا فاشیسم احتیاج بە جنگ های بزرگ، بخوان جنگ جهانی، دارد و از این بابت اگر درگیر شود بسیار سریعتر از ایتالیا و آلمان زمان جنگ دوم، خود یکی از باختگان اصلی آن خواهدبود.
بە همین مورد جورج فلوید نگاە کنید تا قدرت تقابل جوامع غربی را در مقابل فاشیسم ببینیم و آن را دریابیم. جنبشی شگرف کە حتی بیشتر از نیمی از حاکمیت ایالات متحدە هم بدان می پیوندد و خود را در کنار آن می یابد.
شاید بگوئید اما ببینید باز مرتب صدای پای فاشیسم می آید. آری می آید، و باید بە آن اهمیت داد و از آن غافل نبود؛ اما این همان صدای پای هفتاد سال قبل نیست. صدا می لنگد. بد هم می لنگد.
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید