رفتن به محتوای اصلی

هاریکیری در حرکت ملی آذربایجان(۱)

هاریکیری در حرکت ملی آذربایجان(۱)

سالهاست مینویسیم و مینویسند و خواهند نوشت٬که آقایان لظفا یک فکری بکنید٬کاری٬چیزی٬و یا حرکتی٬ولی متاسفانه فایده ای ندارد٬مساله از بیخ ایراد دارد٬یعنی تطبیق وقایع با ذات مفطور در یک جا نمی گنجد و بحران از اینجا صورت می پذیرد٬حال شاید برخی این مورد را کوچک و تواتری بنامند و لیکن این مساله رفته رفته به طور خزنده تبدیل به یک بیماری لا علاج می گردد.به علت بیماری ای که دارم نوشتن برایم سخت شده و حتی بعضا قادر به حرکت نیستم ٬ولیکن سعی میکنم در این بخش اندکی از موارد را جمع بندی و ارائه بنمایم.

پارامتریک به این موارد اشاره میکنم:

۱-مجازی شدن جنبش ها ٬قبلا در مقاله انقلاب فیس بوکی این را به تفصیل توضیح داده ام٬که جنبش های مدنی هر چقدر هم مدیون شبکه های اجتماعی باشند به نوعی به یک ساب جنبش تبدیل شده و به جای تاثیر گذاری٬تاثیر پذیر خواهند شد.

۲-مساله تراکتور که سال قبل اولین بار به این نکته اشاره کردم و مورد انتقاد برخی از دلسوزان و دوستان قرا گرفتم ٬ولی بعدا عیان شد که مساله تراکتورسازی رفته رفته به شکل یک جریان دینامیک از دست حرکت ملی آذربایجان خارج شده و همانند سوپاپ اطمینان در دستان حاکمیت قرار گرفته است و هرچند تبلور روح ملی در  آن متجلیست ولیکن عدم کنترل و استفاده بهینه از این قشر ملی جهت تحقق و فریاد و بر آوردن خواستهای ملی به نوعی تراکتور را تبدیل به کاتالیزوری برای سیاستهای قدرت٬قدرت را متوقف میکند رژیم جمهوری اسلامی نمود.

۳-بی اخلاقی گسترده٬تهمتهای کذایی و جاسوس و مامور خواندن همدیگر٬درست است که نفوذ عوامل جمهوری اسلامی در درون هر قشر مخالف حاکمیت ٬یک پروسه عینیست٬ ولی ایجاد اتمسفر تهمت و صرف انرژی در راستای تخریبات متقابل نیز بخشی از این پروسه میباشد.و عدم مقابله با افراد شایعه پراکن و توهین گر به نوعی ایجاد مشروعیت برای این قشر می باشد٬زیرا عدم وجود تضمین و قوه قاهره مستحکم در تشکیلاتها این افراد رفته رفته جسورتر مینماید.

۴-کمبود شخصیت و ریا نیز از بنیادی ترین عوامل اپیدمیک جنبش های مدنیست که عامل بسیاری از حذفها و انحرافهاست٬زیرا انسان ذاتا خود پرست و دوستدار اشتهار و شهرت است٬لذا اگر سیستم رژیم نیز به نوعی باشد که با روند حبس و اختلال شهرتی برای دیگری دست و پا کند ٬این سیستم را عملی میکند و کرده است و به نوعی کسانی را که صادقانه محبوس زندانهای رژیم هستند را با این سیاست تحت تاثیر قرار میدهد و بعضا خود نیز فعال سازی مینماید و حتی نوعی تفکر را بر حرکت تعمیم مینماید که برای اشتهار حتما باید زندانی شوی٬ولو فعالیتی بنمایی و یا نه! و این یک سم مهلک هم برای فعالین راستی و هم غشای ظاهری و داخلی حرکت ملی آزربایجان میباشد.

۵-پروژه انتظار٬پروژه ایست که مردم و حرکت را منفعل میکند٬انتظار به هر نحوی چه برای فرد و یا هر کشور و حکومتی به نوعی هاریکیری ای میباشد که قبل از عدم تولد انجام میشود٬روند ترویج این تفکر و لفظ انشالله آقا می آید و یا آمریکا میزند٬نوعی رخوت سیاسی و کم کاری ایدئولوژیکی حرکت ملی را نشان میدهد که به نوعی هم قشر داخل و مخصوصا قشر خارج را در برمیگیرد ٬که انفعال شدید و بی اندازه قشر خارجی تاثر خود را در سیاستهای عیان و غقیدتی داخل می گذارد.

۶-صرف انرژی پیرامون بحثهای بی ربط و بی محتوا ٬علی الخصوص نمونه بارز ان مباحث بین آقایان بهارلی و اصغرزاده که به نوعی اتلاف انرزي در مورد مباحث پس حکومتیست٬حال اینکه حرکت آذربایجان هنوز در دوران پیش حکومتیست و این به نوعی تشویش اذهان را سبب شده و به نوعب برخی مبانی سایه ای را نیز عیان کرده و دیگر هیچ لفافه ای بین سیاست و اعتقاد درونی نگذاشته و به نوعی به دشمن امکان سو استفاده از این گفتمان جهت برخورد ارائه مینماید.

۷-دین٬مساله دین و اینکه قریب به ۹۹ درصد جامعه آماری آذربایجان مسلمان و ۶۰ درصد این مقدار نیز متعقد به مبانی اسلام هستند ٬نه متضاد حرکت است و نه اینکه حرکت متضاد آن خود را باید ارائه دهد٬بحثی که در بالا نیز اشاره کرده ام که مبانی پس حکومتی پس از تشکیل هر نوع حکومتی با جلوس معتمدین و روشنفکران سیاسی و اجتماعی بر مبنای رای عامه تصمیم گرفته خواهد شد ۲و لزوم ترویج عقاید ضد دینی بويژه اسلام که اکثریت ملت به آن اعتقاد دارند به نوعی روند دوری از بنیان حرکتها و جنبش ها و ایجاد دید بد سیاسی را سبب خواهد شد.

۸-دیالوگ٬عدم تحمل همدیگر و اینکه انتر دیالوگ داشته و مباحث همدیگر را چه در داخل کشور و چه در خارج تحمل بنماییم را نداریم ٬و عضویت در یک گروه سیاسی حتی اگر در راه حرکت ملی آزربایجان باشد به مثابه دشمنی و قظع روابط می باشد و دوری و دوری و دوری٬نیروی گریز از مرکز فکری و در نهایت آب در هاون کوبیدن است٬تا زمانیکه روشنفکران آذربایجان از هر نوع و عقیدهای تحمل همدیگر را نداشته باشند ۲موفقیتی حاصل نخواهد شد٬همانطوری که در مساله ترکمنهای سوریه دیدیم بعد از گذشتن کار از کار مساله وحدت و اتحاد و مقابله با رژیم اسد و حقوق حقه ملی ترکمن مطرح میشود ولیکن هنوز قدرت تحمل همدیگر را ندارند٬حتی در برخوردی که با اسماعیل آغا رییس جبهه ترکمن سوریه داشتم٬عمق این فاجعه را متوجه شدم.دیالوگ نه تنها در حیطه خود بلکه با برخی از گروههایی که حقانیت حرکت ملی آذربایجان را قبول دارند نیز با پرنسیوهای ملی گرایی ترکان آزربایجان مشکلی ندارند نیز امکان دارد ولیکن تا زمانیکه این معضل فی ما بین گروهها٬تشکیلاتها٬نهادها٬بنیادها و هر انچه که اسم آذربایجان را دارد حل نشده است ٬دیالوگ در سطح خارجی به نوعی منقوص است.

۹-حقوق بشر یک موضوع جهانی و مظلق است و اعتقاد به همه جوانب حقوق بشر هم از لحاظ انسانی و هم از لظحاظ دیپلماتیک و جهانی لازمه یک حرکت ملیست٬نسبی انگاری حقوق بشر میدان را برای انگمالی دشمنان جهت مارکهای فاشیستی و ضد انسانی مهیا میکند .

۱۰-تاریخ ٬هنر و موسیقی ابزار است و نه هدف٬و حتی زبان مادری با همه تقدسی ه دارد نوعی ابزار جهت رسیدن به اهداف متعالیست٬اگر هدف حرکت ملی آزربایجان فقط و فقط منوط به به ید کردن موسقی و تاریخ و فرهنگ و زبان خود باشد٬به شما اطمینان میدهم که دولت جمهوری اسلامی این متد را هم همانند تراکتور انجام داده و با اعطای این حقوق اولیه سعی در استفاده از حرکت آزربایجان بریا بقای خو خواهد کرد٬آزادی و رهایی آزربایجان منوط به سرنگونی این رژیم میباشد و اقناع در سطح زبان مادری و تاریخ و فرهنگی به نوعبی مشروعیت به سایر جنایایت حاکمیت می باشد.

۱۱-به توجه به شرایط حساس منطقه بویژیه سوریه و بحران حاد اقتصادی گریبانگیر ملت است٬حکومتهای غربی به نوعی دنبال آلترناتیو سازی چه در سطح درون ساختاری و چه منطقه ای برای جمهوری اسلامی هستند و عدم واکنش و جلب توجه فکری خارجی به این مساله امکان ایجاد آلترناتیوی بدتر از جمهوری اسلامی را خبر میدهد٬ظهور یکباره داعیه داران دموکراسی همانند رضا پهلوی و یا برخی از سبزیون اصلاح ساز ٬پوست اندازی رژیم جمهوری اسلامی را هم پیمانی داخلی برای رشد و تداوم نشان میدهد و سکوت و عدم دیاسپورا سازی ٬ما را به سوی هم حذف فکری و حذف زمینی مینماید که بسیار خطرناک میباشد.

۱۲-ایدئولوژی٬وجود ایدئولوژی قوی در حرکت آزربایجان مشهود است ولیکن عدم ارائه درست آن سبب نقص بیان شده و تاثیرگذاری خود را از دست میدهد٬عدم توجه به مسائل اقتصادی در بیان ایدئولوژیک و تکنو ناسیونالیسم سبب سرد سازی دید عوام میشود و جز عده ای معدود با ایمان وراسخ٬تکاپو در بخش گلوبال اتفاق نخواهد افتاد و اگر هم بیفتد لحظه ای و فاقد تاثیر شعور ملی و سیاسی بوده و همانطور که گرانی مرغ مردم را به خیبان میکشد ٬ارزانی مرغ انها را به خانه برگردانده و اگر این موضوع اساسی حل نشود با همین سیستم فتوایی-مرغی در حکومتهای آتی گریبانگیر خواهیم بود.

ادامه دارد....

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

کیانوش توکلی

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید