تاجزاده را خانم محتشمی پور تا میز ثبت نام وزارت کشور همراهی کرد و در معیت همسر جان و هواداران، با چادر و چاقچور، مدتی هم راهپیمایی کرد.
به فخری خانم نمی توان ایرادی گرفت. بدن خودش است و اعتقاد خودش و اختیار خودش! اما تاحزاده مرتکب اغلاطی شد که ریشه در کاراکتر دینخو و مرد سالار جامعه ایران و بویژه ما مردان دارد. او در بیانیه ای که در هنگام ثبت نام قرائت کرد، می گوید : "من معتقد به حجابم! "سوال این است که خب، پس کو حجابت؟ جواب روشن است! من معتقدبه حجاب برای فرخی خانم هستم! جواب یک انسان بسیار معمولی قرن بیستمی این است که تو غلط می کنی که به حجاب برای دیگران معتقدی! زن تومگر مایملک توست که تو حق داشته باشی برایش به حجاب معتقد باشی یا نباشی؟ به قول هم میهنان آذربایجانی "من و ترا سننه" که برای زنان به حجاب معتقدباشیم یا نباشیم؟ این نحوه فرمول بندی یک اشتباه لپی نیست که اگر بود، غمی نبود! تفکر قرون وسطایی و ریشه دار مرد سالار ما جان سخت تر از آن است، که براحتی که چنگ آن خلاص شویم.
جدای از این، در نمایش حضور خانم محتشمی پور هم یک شلختگی آزار دهنده، چشم نوازی میکرد. اگر قصد دلبری از جنتی در میان نبود و قرار نبود که برای فقهای محترم پلاکادر به دست بگیرند، می شد که چادر با مانتو جایگزین شود و یا دختر شل-حجاب خانواده هم در معیت باشد. آیا این نمایشات مبتنی بر تصمیمات تاجزاده، سر آغاز شل کردن پا و آب ریختن بیشتر در منشور اولیه نیستند؟ امیدوارم چنین بناشد!
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید