رفتن به محتوای اصلی

نمایشی در دو پرده

نمایشی در دو پرده

نمایشی در دو پرده

پرده اول:
هنوز آخرین جمله اذان ظهر تمام نشده، اقامه را می بندد. این روزه ها اذان موذنزاده را بیشتر می پسندد. بیات ترک و صدای رسای موذن او را به دوران جوانی می برد. پشت سرش گلپایگانی، حجازی، حقانیان و شماری از خدمه دفتر اقتدا می کنند. از مجتبی طبق معمول در نماز جماعت خبری نیست. بعد از کرونا، نماز در حسینیه بزرگ بیت تعطیل شده و تازگی ها در اینجا، در حاشیه دفتر، چند تن از خواص با او جماعت می خوانند. نماز را زیاد کش نمی دهد. نمی تواند دلش را صاف کند. حضوری ندارد. حواسش جای دیگری است. سلام داده-نداده، بر می خیزد و به اتاق خود می رود. قبل از خواب معمولا کتابی دست می گیرد. تازگی ها به تاریخ قاجاریه خیلی علاقمند شده است. بخصوص به دوران ناصری و پنجاه سال سلطنت سلطان حاصبقران ارادت خاصی پیدا کرده است. به خاطرات میرزا آقا خان کرمانی می رسد و ماجرای بیماری امام جمعه تهران:
امام جمعه تهران به بیماری عظیم افتاد و دکتر تولوزان پزشک مخصوص ناصرالدین شاه را به عیادت وی آوردند. بعد از معاینه دکتر خوردن شراب کهنه تجویز کرد. امام جمعه گفت :
اگر بخورم به جهنم خواهم رفت. دکتر گفت:
اگر نخورید زودتر خواهید رفت.
این قصه را بار ها خوانده و هر باز پوزخند زده بود. دلش هوای شراب کهنه کرده بود! چشمانش گرم شده بود. صدای ضربه به در چرتش را پراند. همه اعضای دفتر می دانستند که نباید در زمان استراحت بعد از نماز آرامش آقا را به هم بزنند. لابد اتفاق مهمی افتاده بود. حجازی با تلفن مخصوص وارد شد: آقا! جناب پوتین روی خط هستند!
پرده دوم :
آقا خودش را جمع و جور کرده ، گوشی را از دست حجازی می گیرد.حجازی این پا-آن پا می کند. با نگاه غضبناک آقا می فهمد که باید اتاق را ترک کند.

-سلام والودی!
- کاک دلا علی؟
-خوبم به لطفت!
-حرفهای بنت را شنیدی ؟
-آره، تا دوستائی مثل تو را داریم، جای نگرانی نیست
-نه! علی، نه! تو می دونی که من تا اونجا جلو نمیام ! این اتمی را ولش کن!
-چی میگی ولاودی؟ من روی تو حساب کردم! ولش کنم، کارم تمومه!
-ببین علی! ولش نکنی کارت زودتر تمومه ! پاکا!
- آلو، آلو..... گوشی از دست های لرزان آقا می افتد و خودش روی مبل ولو می شود. در حالتی شبیه خواب و بیداری صدای دکتر تولوزان در گوشش می پیچد: نخوری زودتر به جهنم می ری!
حجازی و پزشک محصوص وارد می شوند و پرده می افتد.
==============
کاک دلا : چطوری؟
پاکا : تا بعد!

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

کیانوش توکلی

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید