گفتگوی ۵
دشواری جدا سازی نقد و نفرت از مسیح در هیاهوی کاتولیک های وطنی
مسیح علینژاد شعر تحریف شده ای از فردوسی را (به گمان بخشی آشنایان به شعر حماسی ) در برنامه ای به مدت ۲.۰۶ دقیقه که علیه فرهنگ زن ستیزانه، که خود او تهیه کننده آن برنامه بود، خواند. این برنامه تا لحظه نوشتن این متن بتاریخ ۱۱ ژانویه ۲۰۲۲ از طرف ۵۰۹۳۵۹ نفر فقط در اینستاگرام دیده شده بود و بیش از دو هزار کامنت هم بازدید کنندگان گذاشته بودند. این شعر بدون اشاره به نام شاعر, خوانده شده بود. در همین برنامه مسیح جملات و ضربالمثلهای کلیدی زن ستیزانه بسیاری را بصورت اجرای نوع تاتر گونه ارائه داد. کاری بود بسیار ارزنده و درخور توجه, قطعا با ایرادت احتمالا حرفه ای.
در رابطه با انتقادی که از او شده بود چرا این شعر را انتخاب کرده بود و به گمان بعضی ها فردوسی ستیز ، ضد فرهنگ ایرانی و.....او چنین پاسخ داده است :
"ویدیوی تقطیع شده و دروغین از من پخش میکنند تا ذهن شما را از قتلهای ناموسی که زیر سایه شرع و قانون رخ داده منحرف کنند. ویدیوی کامل را گوش کنید هیچ ربطی به فردوسی ندارد. آگاه و هوشیار باشیم بیتها و ضربالمثلیهای ساختگی زیادی در جامعه وجود دارد تا زن ستیزی را ترویج کنند. حتی گاهی وقتها شعرها و ضربالمثلها را برخی شعرها جدا می کنند تا به عنوان ابزار سکوب استفاده کنند یا گاهی وقت ها بیتها و شعرهایی را به شاعران و فیلسوفان نسبت میدهند و به نام آنها ما را سالها سرکوب کردند. من بخشی از این بیتها و ضربالمثلهای ساختگی را اینجا برایتان خواندم تا به خبرنگاران صدا و سیما و مدافعان اسلام و شریعت بگویم حق ندارید مقصر قتلهای ناموسی را فقر فرهنگی بدانید و دم از فرهنگسازی بزنید در حالیکه شرع و قانون دختر را تقدیم پدر قاتل میکند. کل ویدیو همین است و هیچ جا نامی از هیچ شاعری برده نشد و اتفاقا آگاهی دادم که ما فریب این نسخههای دستساز را نمیخوریم و خوب میدانیم چگونه در برابر شرع و قانون که مروج ناموس پرستی است بایستیم."
و اما سخن شاید از دربی دیگر : تعدادی از ما مدافعین جنبش زنان و پشتیبان مبارزات پیگیر مسیح در کامنت های مختلف این عمل یعنی استفاده از شعر منتسب به فردوسی را یک اقدام غلط دانسته ایم. با احترام به نظر مسیح و صداقت او در توضیح انتخابش من روی انتقادم باقی هستم. بالانس دشواری در انتخاب بود که علیه هدف اصلی یعنی مبارزه با فرهنگ زن ستیزانه اثر منفی داشته است . اما : بسیاری از معترضین یا منتقدین چون من در همین ویدیوی چند دقیقهای که چندین جملات در افشای فرهنگ زنستیزانه از طرف مسیح خوانده شده است را ندیده گرفته ایم. اشتباه خود را هم ببینیم زیرا برجسته سازی انتقاد با دیدن نکات مثبت، اصولیت و وفاداری به ارزشهای مثبت، می تواند خود انتقاد را عمق بهتری ببخشد .
شاید مناسب باشد آندسته از معترضین ( نه منتقدین) که معمولا در بزنگاهها ظاهر می شوند را بهتر بشناسیم . آنها بدون کمترین اشاره به مبارزه پیگیر مسیح علیه فرهنگ زنستیزانه رژیم ایران، که در صدها برنامه تبلت ، اینستاگرام او وجود دارد، شمشیر از رو می بندند و فغان وای فرهنگ مان را دلخراش بگوش می رسانند. آنها دم خروس را بسادگی نشان می دهند, می گویند که این زن (معصومه قمیکلایی) را دنبال نمی کنند. در صفحات فیسبوکی آنها چیزی، نکته ای در حمایت از جنبش زنان و فعالین بسختی یافت می شود . اما آنها به محض کوچکترین اشتباه سرو کله شأن پیدا می شود . معنی اش این نیست که معترضین یا منتقدین حق اظهار نظر ندارند، یا آنها الزاما باید از جنبش زنان حمایت کنند ، نه!. آنچه اهمیت دارد اعتبار و صداقت آنها در گفتار و باورهایشان است، نه درستی و غلط بودن یک انتقاد . من در اینجا از سایبری ها و رژیم چیزی نمی گویم که گرز های پنهان و آشکار خود را بیرون می آورند . روی سخن من به معترضینی است که صدها برنامه تبلت و دیگر اقدامات مسیح علیه رژیم زن ستیز را نه دیده اند و نه می خواهند بدانند. آنها در حباب کنشگری و در دنیای کوچک خود محصورند . برای آنها اقدامات مسیح و مبارزه اش ارزشی ندارد.
خودباوری یا بهتر بگویم خود فریبی ما ایرانیان در جداسازی، پلشتی از زیبایی حد و مرزی ندارد . در چنین شرایطی بیرون کشیدن انتقاد درست یا نادرست از میان سیاهچال های فریب و بی اطلاعی ، بیزاری، تنفر و اکراه ، کاری است بسیار کارستان ، رستم می خواهد تا دیو درون را شکست دهد. این همه نفرت و بیزاری از کجای درون ما سرچشمه می گیرد ، و چگونه اینهمه دوام می آورد، را من نمی توانم درک کنم . عده ای می گویند که «ما » ی سرگشته ایرانی نمی تواند برآمد یک زن و اقدامات او را که بالاتر و بیشتر از مجموعه اقدامات تمام اپوزیسیون و شخصیتهای مدعی است ، تحمل کند ؟ جانسختی اینگونه نفرت و بیزاری را چگونه می توان توضیح داد؟
میخواهم عیوب را در مسیح ببینم تا شاید این جماعت را بهتر بفهمم : آیا روش گفتاری مسیح است که او را « تندگو» شاید «پرگو» میدانند ؟ آیا سخن او در پوششی از احساس و شوریدگی زندگی او است که آزاردهنده است؟ آیا عادت ها، برداشت های ما است که با آنچه او است، ناسازگاری دارد؟
بیش از یک دهه همراهی من با جنبش زنان و در ادامه اش پشتبانی از مسیح و دیگر فعالین زنان ، با حفظ نظرات انتقادی خود از جمله به مسیح به عنوان نمونه مخالفت من با اصل حجاب ، انتقاد من به عدم تمایل مسیح برای سازماندهی یا تمایل کمتر برای انجام کار گروهی ( در یکی دو سال اخیر. بسیار بهتر شده است )، انتقاد من استفاده از فرمولبندی کمترخونسردانه در بحث ها ، بیشتر شنیدن ، کنترل شتابزدگی هایش و به جهات سیاسی تردید من در رابطه با تحریم ورزش در عرصه جهانی ...همه اینها برای من ثابت کرده است که عمده معترضین به مسیح دنبال چیز دیگری هستند . مسیح برایشان بهانه و سرگرمی شده است، تا آنچه رنج شکست فردی است به روی دیگری پرتاب کنند ... چپ های ضد آمریکایی از او نفرت دارند ، چرا که او بیشترین حمله را به اصلاح طلبان رژیم کرده است ، دیوار ذهنی این جماعت خراب شده است، مسیح قطعا خرابکار واقعی ذهنی و رسواساز این جماعت است ... ، آنها مثل کودکانی شده اند که در پی آشفتگی هویت سیاسی خود به درب و دیوار مشت می کوبند ، چه بهتر و جنجالی تر از مسیح می توانند ،بیابند ...
پایان : ما نمی توانیم کسی را تغییر بدهیم ولی می توانیم کمک کنیم که اشتباهات تصحیح شود. با دسیسه کلیسای کاتولیک ژاندارک را که برای استقلال فرانسه می جنگید آتش زدند تا آرام گرفتند. کاتالولیگ های ایرانی سالهاست آتش بر پا کرده اند .. به امید پیروزی جنبش زنان یران
https://www.instagram.com/tv/CZwxi6gjG54/?utm_medium=copy_link
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید