رفتن به محتوای اصلی

روایت مصائب زنی در تهران، موضوع فیلمی در جشنواره برلین

روایت مصائب زنی در تهران، موضوع فیلمی در جشنواره برلین

 

سینمای ایران در دو دهه اخیر در دو زمینه موفق بوده است: فیلم‌هایی که مضمون انسان‌گرایانه قوی دارند و فیلم‌هایی که از زندگی شلوغ کلان‌شهر تهران و مصائب مختلفی که زندگی در جمهوری اسلامی با خود دارد، پس‌زمینه‌ای برای قصه‌گویی می‌سازند.‌ «تا فردا» ساخته علی عسگری و با تهیه‌کنندگی نیکی کریمی بیشتر به گروه دوم نزدیک است، اما زمینه انسانی قوی نیز دارد و به همین دلیل می‌توان گفت از بهترین سنت‌های سینمایی ایران بهره می‌برد. درحالی‌که جشنواره برلین امسال از خیلی لحاظ مایوس‌کننده است، این فیلم که صبح روز دوشنبه در بخش پانورامای جشنواره برلین نمایش داده شد از فیلم‌های موفق‌تر جشنواره بود.

«تا فردا» محصول مشترک ایران، فرانسه و قطر است و مثل چند فیلم ایرانی دیگر از حمایت مالی موسسه فیلم دوحه برخوردار شده است. این فیلم قصه مادر جوانی (با بازی صدف عسگری) را بازگو می‌کند که فرزندی خارج از ازدواج به دنیا آورده و او را از والدین خود پنهان کرده است. وقتی والدین تصمیم می‌گیرند سفری فوری به تهران داشته باشند او چند ساعت وقت دارد تا جایی را برای پنهان کردن نوزاد که صدف نام دارد، پیدا کند و همین باعث جست‌وجو در سطح شهر و برخورد با موانع مختلف قانونی و اجتماعی می‌شود.

پیچیدگی‌های چندلایه تبعیض علیه زنان و مصائب تهران معاصر در دوره جمهوری اسلامی در جای جای فیلم به چشم می‌خورند. شخصیت اصلی نتوانسته است برای کودکش شناسنامه بگیرد و درنتیجه وقتی سعی می‌کند صدف را یک شب در بیمارستانی نزد پرستاری آشنا بگذارد با این واهمه مواجه می‌شود که شاید هرگز نتواند او را پس بگیرد؛ به‌خصوص که با مانعی به نام «رئیس بخش» آشنا می‌شود که قصد سوءاستفاده دارد. از سوی دیگر، پدر صدف باید با واقعیت پدر سخت‌گیر خودش روبرو شود و همین است که حاضر به کمک نیست. پشتیبان صدف در این سفر طولانی در تهران تنها یکی از دوستان دانشگاهی‌اش است که پا به‌پای او می‌آید تا راه‌حلی برای این مشکل پیدا شود (داستان فیلم را بیش‌تر از این لو نمی‌دهیم.)

همراهی دو دختر با یکدیگر در مقابله با کلان‌شهری مثل تهران باعث شده است عنصر انگیزه در فیلمنامه روشن باشد و فیلمی با ضرباهنگ خوب داشته باشیم. در ضمن فیلمنامه داستان‌گرا باعث شده است طرح مشکلات اجتماعی بدون گل‌درشت شدن و شعارگویی ممکن باشد؛ مثلا همین‌که این دو دختر به این واقعیت آشکار اشاره می‌کنند که امکان رفتن به هتل را ندارند مگر این‌که یکی‌ از آن‌ها اول به ساختمان مجلس در میدان بهارستان برود و قوانین کشور را عوض کند.

حالا باید دید امسال که فیلم ایرانی در بخش مسابقه نداریم «تا فردا» می‌تواند در بخش پانوراما جایزه‌ای از آن خود کند یا نه.

البته دو فیلم دیگر مربوط به ایران نیز در برلیناله امسال حضور دارند: «روز سیب» ساخته محمود غفاری در یکی از بخش‌های جنبی به نام «جنریشن کی پلاس» حضور دارد که تمرکزش بر مخاطبان جوان است. این فیلم داستان پسری به نام مهدی است که وقتی در کلاسشان صحبت از سیب می‌شود تصمیم می‌گیرد یک سبد پر از سیب برای بچه‌ها بیاورد؛ همان سیب‌هایی که به همراه برادرش، سعید، به ساکنان برج‌های تهران می‌فروشند. راه امرارمعاش خانواده فروش سیب و لباس‌شویی مادرش است؛ اما وقتی ماشین خانواده به سرقت می‌رود کل معاش آن به خطر می‌افتد. سعید با وجود تمام مشکلات احساس مسئولیت می‌کند که هر کاری می‌تواند انجام بدهد تا برادر کوچکش وعده خود به کلاس را زیر پا نگذارد و برای هم‌کلاسی‌هایش سیب ببرد.

کاتالوگ برلیناله در معرفی «روز سیب» نوشته است: «فیلم محمود غفاری همچون فرشینه‌ای پیچیده از رشته‌های مختلف یک روایت نو‌رئالیستی است؛ روایتگر آغازی نو پر از موانع و همبستگی عاشقانه.»

نمایش فیلم برای غفاری ۴۶ ساله موفقیت مهمی محسوب می‌شود و او شانس فتح خرس بلورین بهترین فیلم بخش «جنریشن کی پلاس» را دارد. او پیش‌ازاین هم حضور موفقی در جشنواره‌های بین‌المللی داشته است، به‌خصوص با «این یک رویا است» که ۱۰ سال پیش نامزد جایزه اصلی جشنواره سه قاره نانت بود و جوایزی در دو جشنواره لوم و فرایبورگ نیز برد. دیگر فیلم او «مو» (۲۰۱۶) هم در جشنواره فیلم‌های مستقل بوردو نامزد جایزه بزرگ هیئت‌داوران شد و جایزه هیئت‌منصفه جوان در جشنواره فرایبورگ را گرفت.

به نظر می‌رسد هنوز نقدی به زبان انگلیسی در مورد «روز سیب» منتشرنشده است، اما صحبت اولیه من با برخی منتقدین آلمانی نشان داد که دید مثبتی به فیلم دارند و آن را از شانس‌های کسب جایزه می‌دانند.

فیلم ایرانی دیگر برلیناله امسال که در واقع محصول مشترک فرانسه، سوئیس، ایران و لبنان است در بخش «برخوردها» به نمایش درآمد: «جمعه می‌بینمت رابینسون»، ساخته میترا فراهانی، فیلمساز و نقاش متولد تهران که چهره‌‌ای شناخته شده در سینمای اروپا است و در سال ۲۰۱۴ خود جزو هیئت‌داوران جشنواره برلین هم بود. فیلم جدید خانم فراهانی مستندی است در مورد گفت‌وگویی با دوربین دو غول دنیای سینما: ژان لوک گدار فرانسوی و ابراهیم گلستان ایرانی و تبعید شده در بریتانیا. خانم فراهانی در مورد فیلمش گفت: «این دو مرد نماینده نزدیک یک قرن سینما هستند. می‌خواستم افکارشان را ثبت کنم.» او می‌گوید، برای ساخت این فیلم از یک شعر پیرپائولو پازولینی، کارگردان نامدار ایتالیایی، الهام گرفته است که می‌گوید «من نیروی گذشته هستم.»

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

کیانوش توکلی
برگرفته از:
ایندیپندنت فارسی

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید