رفتن به محتوای اصلی

با نزدیک شدن 10 دسامبر روز جهانی حقوق بشر، فرصتی پیش آمده تا بار دیگر حامیان حقوق بشر، نقض وسیع حقوق بشر را در ایران به چالش بکشند. به همین دلیل در روز 12 دسامبر تشکل سراسری اتحاد برای ایران اعلام کرده که مراسمی را تحت عنوان عمومی هنر و حقوق بشر در ده ها شهر جهان برگزار خواهد کرد.
نمایندگان محافظه کار و لیبرال پارلمان هلند در جلسه اخیر خود به قطعنامه ای رای دادند که طی آن از اتحادیه اروپا خواسته شده است نام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در لیست سیاه سازمان های تروریستی اتحادیه اروپا قرار گیرد!
در چهارچوب پیشرفت های تکنولوژی و سرعت روز افزون پدید آمدن فن آوری های نوین ، پدیده ای جدید با عنوان کتاب الکترونیکی انقلابی را در صنعت نشر و چاپ پدید آورده است. برای بررسی دقیقتر این پدیده با آرش درمبخش مدیر بخش سیاسی انتشارات cherche midi در پاریس به گفتگو پرداختم.
افکار عمومی مردم آمریکا و اروپا قادر نیست بدرستی میان رفتار و گفتار سران نظام جمهوری اسلامی و منویات واقعی ملت ایران تفاوتی قائل شود و دلیل آنهم بسیار واضح است. ذهن و تصور هر انسانی تحت تأثیر محیط زندگیش پرورده می‌شود. مردم آمریکا و اروپا که در دمکراسی‌های مدرن زندگی می‌کنند، حکومتها را منبعث از مردم و بنابراین مجری خواسته‌های آنها می‌شناسند. و از آنجا که خود می‌توانند هرگاه اراده کنند و لازم باشد حکومتهایشان را عزل و نصب کنند، به نحوی ناخودآگاه این شرایط را به دیگر نقاط دنیا هم تعمیم می‌دهند
توان دولت ايران در اجراى اين مصوبه تا حدودى قابل مقايسه با تهديد همزمان مجلس شوراى اسلامى به كاهش سطح همكارى با آژانس و اشاره تلويحى نمايندگان به احتمال خروج ايران از معاهده منع گسترش سلاح هاى اتمى است- گزينه اى كه در عمل به مثابه اعلام جنگ به جامعه جهانى خواهد بود.
وى همچنین با اشاره به موضوع «نگهدارى اسناد محرمانه در منزل» به عنوان یکى از موارد اتهامى‌اش اظهار داشت: « مثلا گزارشى را که یکى از مدیران تاسیسات دریایى در دوران مسولیتم درباره پیشرفت کار به من داده بود، اسناد محرمانه مى دانند، خب من باید آن را چه کار مى کردم؟ باید گزارشى که آن شخص داده بود به شخص من، به چه سازمان یا نهادى تحویل مى‌دادم؟ یا برگه خبرى را که خودم کنار آن نوشته بودم محرمانه و به تعدادى از دوستان براى مطالعه داده بودم، مى گویند اسناد محرمانه؛ گفتم این محرمانه نیست...
جنبش سبز، تا به اینجای کار در لخت کردن و ریزش حامیان کودتا به خوبی عمل کرده است. به همین دلیل، نظریه مظلومیت رهبری، در دستور کار قرار گرفته است و کودتاگران بعد از سه ماه مبارزه فرسایشی ملت، به سختی فرسوده و خسته شده اند و به همین دلیل برای یارکشی و یافتن شرکای جدید در جامعه و عرصه سیاست کشور تلاش میکنند. رهبر تا زمانی که احساس میکرد میتواند با فصل الخطاب و تهدید، از بروز هر گونه اعتراض و ناآرامی پیشگیری کند، با شجاعت مردم بیدفاع را تهدید به کشتار کرد و تهدید خود را نیز عملی نمود...
تاکتیک آقای خامنه ای یک شاهد دیگر از سرگیجه ای است که ضربه های کوبنده خیزش مردُم وی را بدان دُچار کرده است. ولی فقیه نظام هنوز در توهُم دوران پیشین سیر می کُند؛ زمانی که قادر بود منافع و اهداف خویش را در پوشش ملکوتی فرا جناحی بسته بندی کُند. این بدلکاری را دیگر کسی از او قبول نمی کند و نام وی با نقش واقعی اش به عُنوان سرکرده یک باند مُتقلب، شرور و مُتجاوز بر آفیش همه ی رویدادهای پس از خُرداد ثبت گردیده است.
گروهی از فعالان مدنی با راه‌اندازی کمپین من عاطفه‌ام قصد دارند توجه تمامی نهادهای بین المللی و حقوق بشری را نسبت به صدور احکام سنگین علیه فعالان سیاسی و به خصوص عاطفه نبوی جلب کنند.
جنبش سبز دمکراتیک و قدرتمند است. رهبری واحد ندارد، بلکه یک جریان چند ضلعی و ریشه‌دار است. در چنین شرایطی راهمان به سوی دموکراسی را تسهیل کرده‌ایم. در عین حال باید بپذیریم که رژیم و دستگاه‌های تبلیغاتی و اطلاعاتی‌اش همه در کارند تا در این جنبش تفرقه ایجاد کنند، نیروها را در مبارزه‌ای بی‌فایده و بی‌اصول علیه یکدیگر قرار دهند. می‌خواهد به جهان و ایرانیان نشان دهند که اپوزسیونی جدی و درخور تامل در کار نیست. لاجرم هر گفته و نوشته هر یک از ما، به عنوان آب باریکه‌ای از این رود پرشکوه...