رفتن به محتوای اصلی

عدم طرح صريح مطالبات جنبشهاي اجتماعي مختلف باعث تشکيک در صداقت رهبران موج> سبز در سر دادن شعار دموکراسي نيز گرديده است ؛ چراکه اولين شرط پيشروي به سوي> دموکراسي التزام به پلوراليسم مي باشد . حال آنکه رهبران و حاميان اصلي اين موج> چه در شعار و چه در عمل نه تنها نتوانسته اند صداقت خود را در قبال اين شعار به> اثبات رسانند بلکه گاها باعث ايجاد نگاهي ترديدآميز از سوي نخبگان برخي جريانات> و جنبشها مانند جنبش هويت طلب آذربايجان گرديده اند.
اگر محسن دهان باز کرد، فقط برای به زیر سئوال کشیدن شما بود! و این اعتبار شما و امثال شماست که موجب می شود جسد فرزندتان را با دهان خرد شده تحویل بگیرید. آیا برای حفظ نظام بازهم می خواهید سکوت کنید؟ شمایی که خواهان مجازات عاملان قتل عام ها شده اید؟ راستی چه کسی را می¬خواهید مجازات کنید؟ سردار رادان یا خامنه¬ای، کدامیک را؟
دادگاه تجدید نظر استان کردستان حکم شش سال و هفت ماه حبس برای روناک صفارزاده، دانشجو و عضو کمپین یک میلیون امضا را تائید و ابلاغ کرد. این حکم در حالی تائید می شود که روناک صفار زاده، بیست و سومین ماه بازداشت خود را در شرایطی نامساعد پشت سر می گذارد.
اکبر گنجی روزنامه‌نگار ایرانی در تبعید همزمان با برگزاری مراسم سوگند ریاست جمهوری در ایران نامه‌ای به امضای ۶۰ تن از روشنفکران ایرانی در خارج از کشور تقدیم کمیساریای حقوق بشر سازمان ملل کرد که در آن از جمله خواسته شده است از شرکت رئیس جمهور ایران در مجمع عمومی سازمان ملل جلوگیری شود.
اما طبقات تحتاني جامعه به خيل کارگران روزانه بيکار شده در جنوب شهر تهران محدود نيست و اکثريت طبقات تحتاني جامعه در کارخانجات و صنايع ايران به کار اشتغال دارند. تأثير سقوط قيمت نفت برروي آن طبقه تازه اولش است و اعتصابات بزرگ کارگري در ايران تازه در راه است. حتي مصادره اموال چند نفر مانند آقاي رفسنجاني و اقاي ناطق نوري توسط احمدي نژاد نميتواند آنچه طبقات تحتاني جامعه دارند به سرعت بعد از تنزل قيمت نفت از دست ميدهند را جبران کند و کاهي در برابر آن کوهي است که در حال فروپاشي است و...
حاکمان نظامی-سیاسی جمهوری اسلامی حالت دوم را انتخاب کردند؛ و چه اشتباه بزرگی! جهان غرب صدای واقعی مردم ایران را شنید؛ از این موقعیت بهتر برای آنان قابل تصور نبود. لحن صحبت قدرت های غربی و در راس آنان امریکا تغییر کرد، و فقط یک فرد با تواناییهای محدود ذهنی میتواند که از این امر تعجب کند. حال، رئیس جمهور نامشروع جمهوری اسلامی (بله این بار جمهوری اسلامی و نه ایران!) و دولت بی اعتبار آن باید که بدون حمایت مردم ایران(!) بر سر میزی در مقابل قدرتهایی بنشیند؛ که کوچکی و ضعیفی آن را بخوبی میبینند!
تمام تلاش حکومتگران کوچک این است که مردان بزرگ را کوچک کنند تا کسی ازاد باقی نماند که از انها بیشتر بداند و بتواند برنامه بهتری از انها تنظیم و ارایه دهد. جمهوری اسلامی، مجموعه‌ای ازچنین افراد کوچک نادان است که مدعی داشتن علمی است که بزرگان ایران دارند. از انجا که کم دانی انها با بی‌کفایتی مطلق انها همراه است، طبیعتا، مردم دانای ایران، به تمام ضعف‌های انان اگاهی دارند.
با بحراني ترشدن اوضاع سياسي در ايران كه هر روزبر پيچيدگي اش افزوده ميشود ميتوان گفت كه براستي اميد چنداني به برقراري دولت احمدي نژاد و پدر مهربانش خامنه اي نيست و اگر هم اميدي باشد اين امر تنها در دوره اي كوتاه وپر آشوب و مخاطره آميز متصور خواهد بود. در اين شرايط بايد آماده هر گونه تغيير در ايران باشيم كه ميتوان احتمالات آنرا چنين ارزيابي كرد
بدبختی این که اشتباه به عرض آقای موسوی رسانده اند؛ «امروزیها» برای شعارهای نخ نما شده ی «دیروزیها» جانفشانی نمیکنند؛ مرض که ندارند، جان بدهند تا همان را که «دیروز تا همین امروز» داشتند و دارند، داشته باشند؛ این با کدام منطقی میخواند؟!