شايد هم سخن دقيقتر اين است که انديشه سياسی در نزد ايرانيان با اغتشاش مفهومی عجيب و غريبی سرگرم بازی زبانی با انتخابات است! اما هر چه هست يک چيز محرز است؛ هرکس چيزی از نظر و عمل خمينی را در اين واژه بريزد و بخواهد، معنائی از انتخابات مراد خواهد بود که با انتخابات در فرهنگ دموکراسی، کوچکترين خويشاوندی مفهومی ندارد!
می گویند یک روز ملا نصرالدین ادعای پیغمبری میکند و چون مردم برای اثبات آن ادعا از او ارائه ی معجزه ای را طلب می کنند ، ملا می گوید : معجزه ی من این است که به کوه فرمان می دهم که به نزد من بیاید . ملا چندین بار با صدای بلند کوه را مخاطب قرار می دهد که : ای کوه به نزد من بیا و چون کوه از جای اش تکان نمی خورد ، ملا بطرف کوه حرکت می کند و به مردمی که منتظر دیدن معجزه بودند می گوید : کوه گوش ندارد که بشنود ، ولی ملا که گوش دارد ! و اینک حکایت حکومت اراذل و اوباش حاکم بر ایران است که...
رژیم همچنین نشان داده است كه در بهرهبرداری سیاسی از كشتههای جنگ تنها به نام آنان اكتفا نمیكند و بلكه از اجساد آنان برای سالیان دراز پس از خاتمه جنگ نیز همچنان به صورت وسیله بهردهبراری میكند. این ظاهرا تنها در جمهوری اسلامی است كه بیست سال تمام پس از خاتمه جنگ هنوز جسد قربانی جنگ پیدا میشود و وجود این اجساد هر از چند گاهی به وسیلهای برای نمایش تبلیغاتی برای رژیم تبدیل میشود.
داشتم با چادر گُل گُلی اشکهایم را پاک می کردم. یادتان نیست! برای تنهایی شما گریه می کردم. پسرم سه ساله بود. چهار دست و پا گاگُله می کرد. به همه لبخند می زد . کسی نبود بغلش بکند. همان گوشه خوابش بُرد
اول اینکه من معاون سیاسی صدا و سیما یا کارمند ارشد این سازمان نبودهام و نمیدانم از کجا چنین حرفی بیرون آمده است. بیشتر احتمال میدهم که جناب ....، اشتباهی را سهوی مرتکب شده باشند. چون اگر معاون سیاسی صدا و سیما و یا کارمند ارشد آن چنین حرکتی که من کردهام بکند، خوب انعکاس رسانهاس شدیدی موضوع پیدا خواهد کرد. جهت اطلاع عرض می کنم که تقریبا میتوان گفت که صدا و سیما یعنی معاونت سیاسی آن. من یک کارمند معمولی در این معاونت سیاسی بودهام و شغلم هم در حوزه تولید بوده و هیچ ارتباطی...
سه ایرانی بخاطر مشکلاتی که نظام برایشان ایجاد کرده بود، خود را سوختند. انها باسوختن خود، خود را پایان دادند ولی مشکلات همچنان باقی ماند. نظام مشکل افرین هم همچنان باقی ماند. درد سوختن درد کمی نیست. شاید بدترین دردها باشد اما دلهای سنگی اخوند ها را بدرد نیاورد. کسی که شهامت تحمل بدترین شکنجه ها را دارد معلوم نیست که چرا همان شهامت را برای احقاق حق خود در مقابله با بدبخت سازان خود بکار نمی برد
کوه با نخستين سنگ آغاز ميشود، انسان با نخستين درد زندان رجايي شهر، بند 5، مخابرات سالن 14
خوب میدانم هم اینک روی زمینی ایستادهام که با تاریخ سیراب شده است. میدانم، زمانی که هنوز در منطقه براندنبورگ گرگها گشت میزدند، در کشور شما تمدن و فرهنگ پیشرفتهای وجود داشت...اما یک فرهنگ و تمدن پیشرفته هم نمیتواند مانع انحراف به سمت بربریت شود. چه کسی بهتر از ما آلمانیها این را میداند که زمانی همه ارزشهای فرهنگمان را دور ریختیم و عنان خود را به دست یک دیکتاتور دیوانه دادیم تا ما را به سمت پرتگاه رهنمون سازد. هیچ ملتی در مقابل چنین سرنوشت شومی در امان نیست.
حدود نیمی از زبانهای دنیا در حال از میان رفتن هستند. فراموش شدن هر زبان به از دست رفتن مجموعهای از فرهنگ، تاریخ و آداب جمعی از ساکنان زمین میانجامد. یونسکو روز ۲۱ فوریه را روز حمایت از زبان مادری نامگذاری کرده است.
گزارشهایی از نقض حقوق بشر هر روز از آذربایجان منتشر میشود و نهادهای غیر دولتی که خود را مدافع حقوق بشر می نامند در بیانیه ها و اطلاعیه های خود نسبت به وقوع چنین وقایعی اعتراض میکنند،این امر بویژه در سالهای اخیر در آذربایجان بویژه در مورد فعالینی که که به نام مدافعان حقوق آذربایجانیها در ایران شناخته میشوند به امری روزمره تبدیل شده و گویی نبود زبان و درک مشترک از حقوق بشر موجب شده که نه ناقضان توجهی به این داد و فریادها بکنند