رفتن به محتوای اصلی

توجه کرده اید آرایشگران به قیچی چنان علاقمندند که نویسندگان به قلم. ازآنجائیکه موهائی بینهایت پر وفرفری دارم گاهی اوقات برای تنوع ونیز راحتر بتوانم شانه زنم به آرایشگاه میروم که صاف کنم. اما درطول زندگی یکبار درایران ودوبار درخارج ازایران موهارا بدست آرایشگران سپردم که صاف شش ماهه شوند وهرسه بار اولین کاری که کردند موها را زدند بدون اینکه ازمن اجازه بگیرند. قصه را کوتاه میکنم. گاهی اوقات که به آرایشگاه میروم بعلت اینکه آرایشگرفکرمیکند موهای من بیش ازحد وقت گیراست ...
فراموش نشود که فاحشه انسانی است مانند هرزن دیگری سرشار ازشور واحساس با قلبی لطیف. منظوراین نیست که خدای نخواسته دختران وزنان جوان تشویق شوند که به چنین حرفه سخت وخطرناک دست بزنند بلکه به این معنا, گاهی سرنوشت نسبت به اکثرانسانها خائن است واین خیانت درهرشخصی به حالت مختلف وجوددارد
اما، ما نه زبانی به نام زبان ایرانی داریم و نه فرهنگی به نام فرهنگ ایرانی؛ ایران، همواره، نامی بوده است برای یک مجموعة زبانی و فرهنگی چند گانه و چند گونه؛ یک جای فلات ایران را نشان بدهید که به ویژه ایران نامیده شود؛ یک زبان از چهل زبان ایرانی را نشان بدهید که به ویژه، زبان ایرانی نامیده شود
نشست پاریس به پیشنهاد یکی از بزرگانش، امر «اقوام» را به یک گروه کارشناس احاله کرد و نمایندگان اقوام نیز پذیرفتند
نا گهان دوچرخه سوار جوانی رو به من کرد و با زبان اسپانیایی چیزی گفت وقتی من اظهار بی اطلاعی کردم به انگلیسی تکرار کرد و به پشت سر خود اشاره کرد و یکهو بنظرم رسید همه اینها کلکی است برای منحرف کردن حواسمان و بلافاصله وقتی بسرعت به سمت راست خود نگاه کردم دیدم بله کوله پشتی ما نیست . فریادی کشیدم و تقاضای کمک کردم و بدنبال دوچرخه سوار دودیم تا اینکه جلوی ایستگاه پلیس از نفس افتادم ؛ پلیس با لبخندی جلو امد و اولین حرف اش این بود که ....
یوسف عزیزی بنی طرف یکی از نویندگان و مترجمان برجسته روزگار ماست. او یک پدیده بارز است در سبکی که به رئالیسم جادوئی شناخته شده است: اما نه از نوع تقلبی و تقلیدی آن. او این افتخار را به ما ایرانیان می دهد که خود را ایرانی بداند و بخواند. او از خانواده بزرگ فرهنگ ورزان ایرانی و عضوی از عربهای خوزستان است که دوست دارند خوزستان را به عربی «الاحواز» بنامند. احواز جمع عربی حوز است که دگرش یافته «خوز» (قلعه) است و نام دیگری بوده است برای ایلامیان که تا قرن سوم هجری هم به حوزی یا خوزی...
همین امروز تاریخ 17 اکتبر 2008، ساعت هشت صبح به وقت اروپا از ایران به منزل من تلفن کردند و خبری را گفتند، مبنی بر اینکه دو نویسنده (روزنامه نگار و محقق کرد) بنامهای خالد احمدیان اهل پسوه نزدیک پیرانشهر و حسن سرداری اهل کرمانشاه که در تاریخ 16 بهمن 1386 بدون هیچگونه جرمی و به اتهام انتقاد در نوشته هایشان دستگیر شده بودند،
افرادی همچون محسن کردی خواسته یا نخواسته با سنگر گرفتن پشت تمامیت ارضی و با توهین به دیگر ملل غیر فارس (لشکر مغولان به تعبیر محسن کردی) راه تجزیه ایران را هموارتر می کنند. اما در عوض افرادی چون کیانوش توکلی با ایجاد بستر برای بحثهای سازنده و عدم سانسور مطالب هویت طلبان (و یا به تعبیر محسن کردی تجزیه طلبان) امید به درک متقابل بدور از فحش و ناسزا بین ملیتهای مختلف را زنده نگه می دارند. امثال محسن کردی بایستی بدانند اگر روزی ملت آذربایجان تصمیم به استقلال بگیرد...
رژیمی که درویش گنابادی و سنی کرد و بلوچ و دانشجوی بهائی را نمی تواند تحمل نماید آیا نهایت ساده لوحی نیست که تصور شود هم اکنون بجائی رسیده است که می تواند دانشجوی چپ و کمونیست را تحمل نماید و آیا فراموش کرده اید که همین رژیم یک نسل از شریف ترین جوانان این آب و خاک را به اتهام "الحاد" و "ارتداد" یعنی به استناد همان قوانینی ضد انسانی که همچنان پابرجا است و بخشی از قوانین جزائی رژیم را تشکیل می دهد به اعدام محکوم کرده است ؟
جناب محسن کردی، یکبار دیگر نوشته خودتان را بخوانید: « خیلی راحت بگویم اینهمه که از زندانیان ترک و کرد اینجا خبر آمده خیال می کنید که یکی را هم خوانده ام؟ والله تالله هیچکس نیم نگاهی هم نمی کند حتا کردها و ترکها هم نگاه نمی کنند. شماها اینها را اینجا درج می کنید که مثلا چه؟ رو کم کنید؟ خوب بکنید. آبی است که در این هاون که توکلی فراهم آورده می کوبید.» امیدوارم این حرفتان را پس بگیرید. آیا ناراحتی شما از انتشار اخبار حقوق بشری زندانیان ترک و کرد است؟!
اینکه کسانی چون آقای فرخ نگهدار در جائی مبارزه مسلحانه و جنگ چریک شهری را نقد می کنند و در جای دیگر از "نبردهای فدائیان" سخن می گویند و مدالهای این سازمان را به سینه می زنند ، چیزی نیست مگر ریاکاری و فریب افکار عمومی و نسل جوان ایران . چیزی نیست مگر گذشته یک سازمان سیاسی را در هاله ای از قداست قرار دادن و نسل جوان و آزادیخواه ایران را از دست یابی به تاریخ واقعی پدرانشان محروم کردن . آقای فرخ نگهدار از پاسخ دادن به این سئوال مهم که چرا سارمان اطلاعات رژیم جمهوری اسلامی کتاب "چریکهای فدائی خلق"...