به آقای حبیب
اول اینکه درود می فرستم به تمامی هموطنان ترک و آذری؛ سرزمین آزادی ستان آذربایجان در تاریخ معاصر ایران دارای افتخار بزرگ پرچمداری در انقلاب مشروطیت ایران است. چرا که پایگاه سرداران و سالاران آن انقلاب و مجاهدان دلیر مرکز غیبی که رهبری سازشناپذیر انقلاب مشروطیت را در دست داشتند میباشد. هنوز در دامنههای سهند و در کوچههای محلۀ امیرخیز خاطرهٴ صدای پای اسب ستارخان و طنین گلولههای مجاهدانش طنینانداز است که مردم را به مقاومت میخواند.
دوم اینکه آقای حبیب گرامی؛ رژیم جمهوری اسلامی، رژیمی پان اسلامیستی (فرقه گرایی شیعی) است نه یک رژیم پان ایرانیستی آنطور که شما گفتید. مقوله ای به نام هویت ملی و منافع ملی در نزد سران رژیم حاکم بر ایران ارزشی ندارد. عرق ملی در میان آخوندها و پاسداران و دزدان بازاری نیست، چرا به پان اسلامیسم شیعی معتقد هستند.
سوم اینکه به قدرت رسیدن صفویان و
قزلباشان شیعه، فاجعه ای برای ایران زمین بود که تا به امروز گریبان ایرانیان را گرفته است.
اگر صفویان و قزلباشان هم به حاکمیت نمی رسیدند، قدرت خواهانی بودند که ایران را یکپارچه و متحد و قدرتمند کنند، صفویان را نباید بزرگ کرد. حکومت صفویه کمترین تلاشی برای حفظ ارزشهای ملی ایران انجام نداد، تخمی که شاه اسماعیل صفوی در این مرز بوم کاشت، همان نابودی ایرانیت بود. با آغاز دوران صفویه و رسمی شدن مذهب شیعه اثنی عشری در ایران، مشکلی به مشکلات روابط حاکمان با جامعۀ ایران افزوده شد، که آن به زور قبولاندن مذهب شیعه به مردم و محروم کردن مردم غیر شیعه از بعضی مزایای کلیدی اجتماعی و سیاسی بود. بر خلاف ادعای حکومت صفویه در زمینه اتحاد ملی ایرانیان، با توجه به دولتی شدن مذهب شیعه، بخش های غیر مسلمان و غیر شیعه ایرانیان را از دولت دور کرده و باعث افتراق و شکنندگی وحدت ملی و دولتی گشته بود.
ابتدا ازآقای ائلیار می پرسم
چرا ازنوشتن تورک اباء دارید؟
چرا به جای نوشتن گوناز TVمی نویسی کوناذ TV ؟
آقای ائلیارگذشته چراغ راه آیند است ازگذشته عبرت بگیرببنید به خلخالی دراوایل انقلاب می گفتند آیت الله خلخالی ولی دراواخر عمرننگینش به اومی گفتند خرخالی و امثال او همینطورو....
عاقبت هرکسی که آسیمیلاسیون شده همین است به ببنید آگاه باشد.
"جمله معرف است ازشاه عثمانی به شاه صفوی است ، خطا به شاه صفوی به شما کی گفته شاه هستی ملتت گفته ویا نوکرانت فردا را نگاه کن ببین بازشاه هستی "
فردا آن روزگار امروزاست ببنید شاهان غزنوی زبان فارسی به ایران آوردند کدام دانشگاه وموسسه علمی به نامشان است ازاستادان به نام همین زبان فارسی جزء دشنام چیزی دیگری می شنویی ؟
اگرشاه بودند ؟
امروزتورکها درایران تحقیر وتوهین نمی شدند!
اگرشاهان تورک غزنوی وسلجوقی وخوارزمی وصفوی وقاجار، شاه مردم خود بودند امروز مکانی ویاد ازآنها می شد.
واما ترکیه علارغم فکر پان ایرانیستهای شوونیست تمامیت خواه که در100سال گذشته باعث عقب ماندهگی کشورایران شدند ترکیه برای ملت تورک ایران دیواری است که سایه دلچسب برای آنها دارد وآنها را تاکنون ازبلایای حفظ کرده است .
اگر کسی به نقشه ایران افتخارمی کننداین را باید بدانند این یک پارچگی درسایه دولت ترکیه است .
حامی منافع تورکها ایران هستم .
قبول دارم که ترکیه به دمبال منافع خودش است واین امر درنوع خود بد نیست ومنم خوب می دانیم .
فروشگاههای ترکیه درکرمان وشیرازاست .
آیا شما فروشگاه السیواککی دراردبیل می ببینید ؟ نخیرچون پول درمراکز فارس نشین ایران است.
متاسفانه پان ایرانیستهای شیخ وشاهی حاضربه دیدن واقیعت جامع نیستند.
کوردها درترکیه هزاران باربیشتر ازما تورک ها درایران آزادی دارند مثلا کوردها درترکیه چندین کانال TV24ساعته دارند وروزنامه ودرمدارس زبان کوردی تدریس می شود.
ماتورکها درایران هیچ کدام اینها را نداریم.
ولی پان فارس ها چنان برای عوام جا می اندازن که گویا ماتورکها تمام اینها نداریم ولی کوردها ترکیه ندارند؟
از دوانهای باستان تا ظهور شاه اسماعیل صفوی چیزی بنام کشور یا ملت ایران وجود نداشت. اگر امروز حقیقتی بنام ایران وجود دارد، به برکت فداکاریهای ملت آذربایجان آفریده شده و ایرانیها آن را مدیون نبوغ شاه اسماعیل صفوی هستند.
آن روزها شاه آذربایجانی بود و پایتخت در آذربایجان بود و زبان شاه و دربار آذربایجانی بود و زبان اردو زبان آذربایجان بود. و آذربایجانی در جنگ های صدها ساله خود در مقابل امپراطوری های عثمانی و روس، مجبور بود تنها بجنگند چرا که کرمان و یزد در مقامی نبودند که ...
نقش آذربایجانیها در دوره قاجار از نزدیک به صد درصد به ۹۵ در صد و پس از برقراری دیکتاتوری رضا شاه به ۸۵ درصد و در دوره محمد رضا شاه به ۷۰ در صد رسیده بود. این تناسب در اوایل حکومت اسلامی همچنان باقی مانده بود. ولی این تعداد سپس رفته رفته کمتر شد و در دوران ریاست جمهوری خامنه ای به کمتر از ۴۰ درصد رسید. در دولت خاتمی
به جز چند نفر آذربایجانی کسی به پست وزارت نرسید و در دوره اول احمدی نژاد فقط یک نفر وزیر آذربایجانی موجود بود و از زمان روی کار آمدن دولت روحانی حتی یک وزیر آذربایجانی هم در هیئت دولت وجود ندارد.
اگر اشتباه نکنم در میان اعضای مجلس خبرگان و فرماندهان سپاه پاسداران هم دیگر هیچ آذربایجانی وجود ندارد. هر چند که جنایتکاران آذربایجانی دست کمی از همتایان اصفهانی و کرمانی خود ندارند، ولی این به این معنا است که سردمداران رژیم پان ایرانیستی بیش از این، حتی به خودفروخته ترین و سرسپرده ترین آذربایجانیها هم اعتماد ندارند.
....
اگر اتفاقی نیافتد،
این آغازی است برای پایان.
یکی از تاکتیکهای مزدوران سایبری رژیم این است که با نقاب و ماسکهای پان ایرانیسم و پان ترکیسم و سلطنت طلبی ووو، علیه سازمان مجاهدین خلق ایران لجن پراکنی می کنند. اما متوجه نیستند که زود لو می روند و دم خروسِ رژیمی بودنشان نمایان می شود.
مجاهدین میتوانستند مانند سایرگروهها و دیگر احزاب تنها به تقبیح جنگ بسنده کرده و به شعارهای ضد جنگ اکتفا کنند، اما تحمل کشته شدن روزمره هزاران هموطن چیزی نبود که برای مجاهدین قابل تحمل باشد. مجاهدین با گذشتن از نام و ننگ، به مقابله عملی با جنگطلبی خمینی پرداختند تا سرانجام خمینی را ناگزیر از پذیرش آتشبس و نوشیدن جامزهر کردند.
این بزرگترین خدمت میهنی و میهنپرستانه مجاهدین برای مردمشان در آن مقطع سیاه از تاریخ ایران بود. بزرگترین خدمتی که سالهاست خمینی و جانشینانش با وارونهگویی آن را مصداق خیانت مجاهدین معرفی میکنند. قضاوت البته همیشه با مردم است.
سلام وعرض ادبی دوباره،خدمت تورک عربزاده عزیز اینقدر با فارس و ایرانی دشمنی نکنید،ایرانی ها باشما دشمنی ندارند د،وتا حالا هم به ضرر شما کاری نکردان،اگر هم بوده دفایی بوده،شما به ناحق واز روی سردر گمی ایرانی را هندی میگویی فارس ها برای دفاع میجور میشود پرونده سگ ولگرد را بیرون بکشد
و به 100 دلیل به تو اثبات کنند که در زبان الکن ات واج"ر" اصلا وجود ندارد که تو تورک باشی بلکه همان "توکی" هستی که چینی ها ان نام را روی تو گذاشتند که معنی همانم سگ ولگرد میدهد
و اگر از روی عقده حقارت ات برای فرهنگ زبان هرگز نداشته ات دروغ پشت دروغ ردیف کنی باعث خنده وواکنش خواهد شد وترا به دهها مدرک ثابت خواهد کرد زبان نداری و به لهجه غربی همان زبان مغولی مینویسی کلماتت یا مغولی است یا فارسی یا عربی است
نژاد مبارک ات هم که حاصل لشکر کشی های عرب ها است و 56 درصد دی ان ای پدری ات عربی است و کولی
وتو مهاجر ازصحرای گوبی به کویرهای اسیای میانه و ازبکستان هستی،وچقدر هم شبیه انهایی،ودر خارج از مرزها هم با کشور ایران دشمنی نکن چون همان کشورک 25 ساله عاذربایجانت هم از همان اول ناقص زاده شد دیروز ارمنی راه اش را از سگان ولگرد مهاجر تکلمه مکان و گوبی جدا کرد فردا تالشی و تات و لزگی و اوار هم به همان راه خواهند رفت که هر کدام هزار بار از تو و کشور جعلی و تاریخ جعلی و توحش عیان و ادمخواری اجداد و نژاد عربی و زبان هرگز نداشته و علیل و افلیج ات که مایه ابروریزی را هر کجا در بماند اوای ماق کشیدن گاو بر میاورد بهتر و بیشتر دارند و از تو و تاریخ توحش و اشغالگری عیان و دروغ های مثل دانه ای باران و ریگ فراوان ات بیزار اند
وهزاران حرف دیگر"توکی" عزیز تو حتی برای نام ات هم از یک فحش چینی استفاده میکنی عزیز تحقیر دیگران وجعلیات را کنار بگذاراز زیاده خواهی واز دزدیدن داشته های دیگران و در حقیقت مسخره کردن خودات دست باید کشید و ای کاش تو بتوانی بفهمی که در قرن الکترون و اتم جایی برای ملق زدن های پان تورکانه تو نیست جایی برای دروغ های خنده داد تو درباره هر انچه که نداشتی و ارزوی داشتن اش را داری نیست با داستان های تورکی تخیلی نمیتوانی برای خودات فرهنگ و تمدن و تاریخ بسازی اگر شدنی بود تا کنون هزارذها تمدن و تاریخ تخیلی توسط از تو بالاتر ها و بهتر ها و باهوش تر ها ساخته شده بود
،وای کاش همه حق وحقوق همدیگر را رعایت کنیم، دروغ نگوییم و ننویسیم راست بگوییم و راستگویی را ارزش بدانیم واز خوبیهای همدیگر بگوییم وسعی دررقابیت سازنده نماییم،وتبادل مزیتهای همدیگر کنیم ؤودست اتحاد به همدیگر دهیم ،نه نفاق ونفرت که دائم در پی ریخت خون و بوی خون مثل سگ ولگرد هار زوزه بکشی
زنده باد اتحاد وصلح دوستی
جناب تورک اوغلی :
این نقشه مهاجرت کولی ها : کولی ها از اذربایجان و جمهوری اذربایجان برخاسته به سایر نقاط اروپا رفتند البته الان گروهی از انها حکومت بر ترکیه را در دست دارند که خودشان را تورک مینامند ولی در اصل کولی اند:
باور نمیکنید نگاه کنید:اذربایجان خاستگاه کولی ها: https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/b/b9/Movimiento_gitano.j…
و اما درباره محل زندگس کولی ها در ایران ژنرال سرپرسی سایکس تحقسقات مفصلی کرده است اتفاقا جز در اذربایجان در هیچ کجای دیگه ایران کولی زندگی نمیکرده حالا با هم شجره نامه تان را برسی میکنیم:
ژنرال سایکس در مورد کولیهای ایران و آذربایجان نوشتهاست: «در تابستان ۱۹۰۰ برای تحقیق دربارهٔ کولیهای ایران و تکمیل اطلاعات سینگلر به اذربایجان رفتم. تعیین نژاد و محل کولیهای ایران بسیار دشوار است، چون در هر ناحیهای نامی دارند، اً آنها را «فیوج» مینامند
کولیهای ایران با کولیهای انگلستان تفاوت زیادی دارند و کارشان تهیه چرخ چوبی نخریسی و چوب وافور و فروش آنهاست. گاهی هم اسب و شتر و الاغ معامله میکنند
و کلاً اخلاق پسندیدهای ندارند. مردهای آنها با سایر مردان ایران فرقی ندارند، ولی طرز لباس پوشیدن زنها بکلی با زنان دیگر فرق میکند و به همین دلیل به آنها غربتی میگویند. فعلاً در ایران بیست هزار خانوار یا صد هزار کولی در آذربایجان و در تبریز پنج هزار خانوار زندگی میکنند.»
در آذربایجان کولیها را «قرهچی» و «قراچی» یا «قاراچی» مینامیدند و در شهرها و روستاها پراکنده بودند. آنها برخلاف عادت همیشگیشان از آوارگی دست برداشته و ساکن شده بودند، بطوری که در تبریز کوچهای به نام «قرهچیلر کوچهسی» (کوچه قرهچیها) وجود داشت که ساکنان آن، همه کولی بودند. این محل خوشنام نبود و اشخاص محترم به آن حدود نزدیک نمیشدند. «قرهچی» ها غالباً به رقاصی و مطربی و کفبینی و بختگشایی و غربیلسازی و سبدبافی مشغول بودند. مطربهای تبریز غالباً به این محله تعلق داشتند و در جشنها و عروسیها، زنها یا پسران جوان کولی با لباس مردانه، به رقص و آواز و اجرای نمایش میپرداختند. فحشا در میان زنان این محله بشدت رواج داشت.
زنها برای گدایی و کفبینی، دستهدسته به محلههای دیگر شهر میرفتند و ضمن دزدیدن اشیای کوچک و فریب دادن زنهای سادهلوح، کودکان آنها را نیز میدزدیدند، به همین دلیل در میان مردم تبریز در مورد دزدی «قرهچی» ها داستانهای زیادی بر سر زبانها بود و مادرها برای ترساندن کودکان خردسال به جای «لولو» و چیزهای ترسناک دیگر، بچهها را از «قرهچی» میترساندند.
قرهچیها به ترکی حرف میزدند، اما در میان خود گویش عجیب و مخصوصی داشتند. این گویش شباهت عجیبی با سانسکریت و زبانهای هند و پاکستان داشت. سر ویلیام اوزلی که در سالهای ۱۸۱۰ و ۱۸۱۲، هنگامی که عباس میرزا ولیعهد تبریز بود، در راه سفر خود به هند و ایران، سری هم به آذربایجان زد، بسیاری از لغاتی را که «قرهچی» ها استفاده میکردند، ثبت کرد. او دربارهٔ «قرهچی» ها مینویسد:
روزی در منزل کمپبل در آذربایجان بودم که چند نفر به نام «قرهچی» که شباهت عجیبی به جیپسیهای خودمان داشتند به آنجا آمدند که با زبان خاصی حرف میزد. میگویند که این طایفه مذهبی ندارند و همه عمر خود را به لهو و لعب و خوشگذرانی میگذرانند، به همین دلیل هم به جای خانه، زیر چادر زندگی میکنند و معاش خود را از دزدیهایی که از تخممرغ و مرغ و لباس و وسایل مردم میکنند، میگذرانند و با مهارت عجیبی، کفبینی و پیشگویی میکنند. مردی که من با او ملاقات کردم صراحتاً گفت که بسیاری از افراد قبیلهاش دین و ایمان ندارند و هیچ عبادتی نمیکنند، ولی خودش از این که مسلمان بود، خدا را شکر میکرد. در آن هنگام چند پیک از استانبول رسیدند و بلافاصله متوجه شدند که او جزو قبیلهای است که در کشور عثمانی به آنها «چنیگانی» یا «چنگانه» میگویند. آنها هم معتقد بودند که مردان چنین قبایلی غالباً خائن و زنهایشان بیعفّت هستند. آشپز کمپبل که مدتی را در انگلستان سپری کرده بود، گفت که اینها مثل جیپسیهای ما هستند. من بسیار مشتاق بودم که چند لغت آنها را بنویسم و ثبت کنم. در میان آنها پسرک جوانی بود که با آن که سواد نداشت، اما کمک زیادی به من کرد.»
منبع نوشته:
عماد توحیدی، پرسهٔ کولیها در سرزمین ایران. مقام موسیقایی. شماره ۱۳
یکی از مشخصه های شاخص تورک جماعت و روشنفکرانش (البته اگر بشود اسمشان را روشنفکر گذاشت) چیست؟ تجربه به من می گوید که یکی از مشخصه هایش توانایی و استعداد بی همتایش است در لوث کردن، بی معنی کردن و به ابتذال کشیدن هر مفهوم مدرن و مترقی. چرا؟ چون نه دانشش را دارد، نه حال دانش آموزی را. نه فرهنگش را دارد و نه نیازی به کسب آن فرهنگ می بیند چون لابد بقیه فرهنگها وامدار و مدیون فرهنگ معلوم الحالش هستند. ظرفیتش را هم ندارد چون در محیطی بار آمده که داشتن ظرفیت تحمل نظر مخالف به او آموخته نشده است. لذا و به دلایل متعدد دیگر، وقتی مفاهیم و پدیده های مدرن را می بیند، برای پز دادن و برای اینکه بگوید ما هم کمتر از بقیه نیستیم، تلاش می کند که ادای دیگران را در بیاورد و از آنها عقب، برای پز دادن و برای اینکه بگوید ما هم کمتر از بقیه نیستیم، تلاش می کند که ادای دیگران را در بیاورد و از آنها عقب
نیافتد
بیشتر حضرات روشنفکر و دانشمندتورک در مقابل این سوال که: «معادل تورکی کلمه "پادشاه" چیست؟»، بارها گفتند: «خان»،
اکنون که فکر می کنم ، آنها نام هیچ پادشاهی را در تاریخ جعلی خود، ندارند ولی ادعایشان بسیار بزرگ در سر دارند و حال اینکه تورک ها برای کلمه "پادشاه" هیچ معنی و معادلی در زبان خود پیدا نمی کنند! این یعنی اینکه در حد و اندازه هایی نبوده اند (از لحاظ جمعیت در طول تاریخ) که برای کلمه "پادشاه" لغتی درست کنند.
آیا به راستی می توان با چنین خیره سرانی به گفتگوی علمی و منطقی پرداخت
توهم و جعل پان تورکان واغز گرای مغول زبان عرب نژاد تمومی نداره.اینقدر خودشون رو به درو دیوار میزنن که ثابت کنن جز تورکان در دنیا ملت دیگری فرهنگ و تمدن ندارد
اگر میخواهید به جعلیات تاریخ تورک و اذربایجان پی ببرید میتوانید کامنت های من در لینک زیر را بخوانید :
http://www.iranglobal.info/node/58326
جناب بامسی:
تورکها برای نوشتن از فعل "یازیدن" فارسی به معنی شکل کشیدن استفاده میکنند هنوز که هنوز است برای نوشتن واژه ندارند چرا این نویسندگان توکی به زبان خودشان چیزی ننوشتند شما لطف فرموده یک کتاب به زبان تورکی با قدمت بیشتر از 150 سال به ما نشان بده اگر توانسیتی فقط 100 تا مصدر بسیط تورکی بنویس
اگه شما پنج خط به ترکی نوشتید که 50 درصدش ترکی باشه من به شما جایزه می دم . ترکی جر چندین جمله معمولی چیزی به زبان خودش نداره البته همان هم مغولی است تورکی برای واژه سازی 20 پسوند داره که همان را هم در لینک هایی که در ادامه میگذارم مبینی که همگی یا فارسی اند یا مغولی به عبارت دیگر حضرت عای باید زبان نداشته را دست بگیری شروع کنی به دور مغولستان چرخیدن
اگربه سیستم صدساله تورک های های مصادره کنندههمه چیز نگاه کنید،تنهاجایی که ادعا نکرده باشند، تورک است آنجای اسب حضرت عاباس است
برای تورک هیچ چیز قابل استناد نیست. مهملات بافتن مالیات نداره. همه چیز تحریف شده الا تاریخ ترک. چون تو هیچ کتابی اثری ازش نیست که بخاد تحریف بشه
جناب تورک اوغلی : یکبار برای شما توضیح داده شد که اجداد حضرت عالی ازز نسل پدری Y DNA همگی عرب بوده اند و ظاهرا حرامی و حرام زاده بهخ کسی میگویند که اعراب ترتیب تولد اش را از مادری غیر عرب داده اند
یکبار لینک زیر را ببینی اثبات شده است که 56 درصد مردم حلال زاده اذربایجان دی ان ای پدری عربی دارند در حالی که دی ان ای مادری عربی ان در عربستان است
نتیجه اینکه ما شاهد یک نوع زاد و ولد وحشتناک مردام حامل این هاپلو گروپ بات زنان فاقد این هاپلو گروپ در غیاب یا شاید کشتار وسیع مردانشان هستیم
ایا ایرانیان باید خاک خودشان را به حلال زادگانی که تخم انها را عرب ها کشتند بسپارند
اما اگر میخواهی به سند زبانی که اصلا وجود ندارد خودات را به زردپوستان تکلمه مکان و بیابان التای و جنگل اتوکین ببندی در لینک های زیر اثبات شده که زبانی نداری
و به زبان مغولی امیخته با فارسی و عربی گفتگو میکنی که هر جا در عانی در بماند مثل گاو شروع به ماق کشیدن بکنی
"""حداقل دراین فراکسیون تورکها درمجلس بیش از100نمایند تورک عضوهستند"""
تمام نمایندگان مجلس هم اسم دارند و هم نام فامیل این 100 نماینده را به ما معرفی میکنید؟
اگر 100 نماینده به تشکیل فراکسیون "توکی" رای دهند در نتیجه هر 100 تا توکی اند؟؟
این 100 نماینده را لطف کرده معرفی میکنید چرا باید نمایندگان تالشی پارس اباد و مغان و نیم ملیون تالشی دیگر اردبیل عضو فراکسیون "توکی" باشند؟
شاید این مهم باشد برای پان تورکها کە خواب و خیال سرکوب و نابودی YPG را داشتند ،،
آمریکا یک اتفاق همکاری سیاسی نظامی و شراکت را برای مدت 10 سال با YPG کوردهای سوریە امضاء کرد کە مهم ترین بندهای آن چنینن است
YPG هم پیمان آمریکا خواهد بود برای جنگ علیە تروریسم و داعش و نیروهای فناتیک
آمریکا با تمام امکانات از هر لحاض سیاسی و نظامی از YPG خواهد کرد
آمریکا از YPG پشتیبانی خواهد کرد و بە آنها کمک خواهد کرد برای درست کردن یک ارتش مدرن و مقتدر برای تمامی شمال سوریە و این رسیدن بە دریای مدیترانە نیز خواهد بود
YPG گرانتی و ضمانت خواهد کرد برای درست کردن پایگاهای نظامی آمرکا در جغرافیای کوردستان سوریە
آمریکا پشتیبان درست کردن حکومت و ادارە کوردستان سوریە را خواهد کرد
من بر خلاف نظر lachin و بیشتر ایران گراها نقدم بر سازمان مجاهدین خلق این نیست کە با صدام حسین دشمن ایران در جنگ ایران و عراق همکاری کردند نقدم از مجاهدین این نیست کە با عربستان و فیصل الترکی و نمایندگانم کنگرەی امریکا و سنا ی امریکا بر علیە حاکمیت جمهوری اسلامی و تفکر خمینی و خامنەای دیدار و همکاری میکنند همچنانکە در این جهان هیچ نیروی بر اندازی بدون همکاری و پستیبانی خارجی بر حاکمیتهای اشغالگر و دیکتاتور پیروز نمیشوند ویتنام بدون همکاری جین و روسیە بر امریکا و فرانسە پیروز نمیشد ، کوبا بدون همکاری روسیە بر باسیستا و آمریکا پیروز نمیشدند سودان جنوبی بدون همکاری غرب و آمریکا از سودان مستقل نمیشدند کوسوو آلبانها و بوسنینن هرزگوین بدون همکاری امریکا و اوروپا بە استقلال نمیرسیدند تیمور شرقی بدون همکاری غرب بە استقلال نمیرسید ظفار بدون همکاری شاه ایران نمیتوانست انقلابیون را
سرکوب کند و شاه ایران بدون همکاری آمریکا و انگلیس نمیتوانستند مصدق را ساقط کنند و خمینی بدون همکاری آمریکا و کارتر بر شاه پیروز نمیشد شیعەها و کوردهای عراق بدون همکاری و حملەی آمریکا بە عراق بر صدام پیروز نمیشدند و داعش بدون همکاری امریکا و اوروپا با کوردهای عراق و شیعەهای عراق بر داعش پیروز نمیشدند 15 کشوری کە از شوروی سابق مستقل شدند منجملە آذربایجانتان بدون همکاری امریکا و اوروپا و توافق گرباچوف و ریگان هنوزم بخشی از کشور شوروی میبودند این حرفهای گندە کە مردم بە نیروی خود آزاد میشوند و احتیاجی بە همکاری خارجی ندارند فقط هزینەهای ویرانگر بە ملتها تحمیل میکند من هیچ پربلم و مشکلی با ارتباط مجاهدین و نیروهای کورد با آمریکا و اوروپا و حتی عربستان ووو ندارم مشکل از ایئولوژی و برنامە و چگونگی سازمان دادن جامعە است در فردای ساقط و حکومت تازە .. مشکل مجاهدین هم نە در ارتباط با امریکا و صدام و ووو است مشکل ما با مجاهدین از جهان بینی و ایدو ئولوژی و تفکر آنهاست مجاهدین یک سازمان اسلامی شیعە است کە تفکر آنان بر اساس کربلا و حسین و علی و عاشورا و نهج البلاغە و اقتصاد توحیدی و اسلامی آنهاست و این تفکر است کە آنها را بە خمینی و داعش و کربلا و امام زمان و آرامگاهای امامان دوازدگانە مرتبط میکند و نگرانی در مورد این سازمان بە غایت سکت و شیعەی دوازدە امامە در همینجاست چنانچە هنوز در اپزسیون هستند مقنعە و حجاب را بە زنان و دخترانشان تحمیل کردند در فردای بە قدرت رسیدن چنینن سازمانی آن را بە کل زنان ایران تحمیل خواهند کرد و شریعت امام حسینی خود را قانون اساسی خواهند کرد
این مقاله سندی تاریخی است که نشان میدهد ضعف اتحاد ملی و خود خواهی و بی وطنی و قدرت طلبی پای بیگانه را به کشور ما باز و سرنوشت ملت ما را به دست گروهی ماجراجو داه اند .نا گفته پیداست که نظام اسلامی خود نیز جریانی فریبکار و ضد ایرانی است .
سالام ـ آفرین برشما۰انگشت به نقطه اصلی گذاشه ایی ۰بخدااکنون چندین دوره است کارشان شده بدوبدتر۰ این تئز مردم ایران رابیچاره کرده است۰هیچ چی را دراین عصرپیشرفت ندیده وجرعت وشجاعت رابه بیماری لاعلاج ترس اجاره داده اند۰ازاین ترس وتوجیح این کمونیستها حکومت حسابی سودمیبرد۰البته اگرتوجه کنید پان ایرانیستهای رنگارنگ هم این رامیخواهند۰چون میترسند امنیت آسیملاسیون کردن ویاامنیت ایران عزیزشان بخطربیافتد۰خاکپرستی وتفکرناسیونالیستی نژادپرستی این گروه هاراباحکومت پیوند داده ودراین وسط حدادعادل ها وحکومت سودجویی سیاسی ازاین عقب مانده ها میکنند۰
آقای بهمن موحدی.... بعد از سرنگونی رژیم پست و پلید اسلامی , دولت موقّت وظیفه دارد که کادر رهبری سازمان مجاهدین را بازداشت و در دادگاه (( نظامی صحرائی )) به اعمال ننگین خود یعنی همکاری با دشمن , که در حمله عراق به ایران با ارتش صدام همدست شده و بر روی سربازان ایرانی آتش گشودند به مجازات برسانند. همان کاری که (( تاواریش استالین )) در جنگ جهانی دوم, موقعی که سربازان ارتش سرخ به سپاه هیتلر می پیوستند, میکرد. در هیچ جای دنیا دیده نشده است که یک حزب مخالف در موقع جنگ ( علی رغم ایده لوژی فکری و سیاسی ) به سپاه دشمن پیوسته و بر علیه ارتش و مردمان هم وطنش بجنگد. دادگاهای بقول شما ها ( خلق ) , و خود ملت , مشتاقانه منتظر هم چون روزها ست که شما ها در دادگاهای نظامی صحرائی پاسخگوی این ملت باشید...باور کنید آن روزها نزدیک تر و نزدیکتر میشود .. به امید هرچه زودتر آن روز....
ابتدا از ائلیار بخاطر زحماتش در نوشتن مقاله ارزشمند تشکر میکنم
----------
در جواب به آقای بامسی و دیگر پانترکیستها
1 - شما منافع آذربایجان را فدای منافع ترکیه میکنید. نمی گویم شما آذربایجانی نیستید، از ترکهای اذربایجان هستید ولی از خود بیگانه هستید و در خدمت منافع ترکیه قرار گرفتید. چرا؟ شما عین یک تورک و عامل حکومتی ترکیه به ما آذربایجانیها منت میگذارید که ترکیه آذربایجان غربی و آذربایجان شرقی را از دست ارمنی ها نجات داد.
2 - ارمنی ها چرا و چگونه به آذربایجان آمدند؟ چه کسی و چه دولتی باعث مهاجرت ارمنی ها به آذربایجان شد؟ ترکیه بخاطر منافع آذربایجان وارد شد یا بخاطر منافع خودش؟
شما که از سوال کردن خسته نمی شوید لطفا به این سوالات هم جواب دهید تا جواب خود را بگیرید.
3 - ارمنی ها از قتل عام های امپراطوری عثمانی فرار کردند و به آذربایجان بلا شدند. پس علت اصلی
مهاجرت ارمنی ها عثمانیها بودند. اشغالگران امپراطوری عثمانی بخاطر نجات آذربایجان به ارمنی ها هجوم و یورش نیاوردند بلکه دولت عثمانی قصد نابودی ارمنی ها را داشت و تحمل دولت و کشور ارمنی را در جوار مرزهایش نداشت. عثمانی ها با همدستی کورد ها و سمیتکو جیلوها را سرکوب کردند و مانند جیلوها ظلمهای زیادی به آذربایجانیها کردند.
4 - عثمانی ها بعد از سرکوبی ارمنی ها به اسماعیل آقا سمیتکو کمک مالی و نظامی کردند. اسماعیل آقا با همکاری عثمانیها به قتل عام مردم آذربایجان پرداخت.
5 - ارمنی ها در آذربایجان غربی فعال بودند.چرا منت گذاشته ومیگویئد عثمانیها آذربایجان شرقی را از دست ارمنی ها نجات دادند.
6 - ساده لوحان بوزقورد منت می گذارند که ترکیه، نخجوان را از تعرض ارمنستان حفظ کرد. ترکیه بخاطر تورک بودن مردم نخجوان یا بخاطر کمک انسان دوستانه در نخجوان حضور پیدا نکرد بلکه بخاطر منافع بی پایان خودش بود.
چرا ترکیه در جنگ آذربایجان با ارمنستان حتی به در خواست کمک نظامی از طرف رهبر پانترکیستها یعنی ایلچی بئی جواب رد داد؟
چرا عثمانیها در سرنگونی دولت جمهوری دمکراتیک آذربایجان به رهبری محمد امین رسولزاده رهبر پانترکیستها به بلشویکها کمک کرد؟
چرا عثمانیها شیخ محمد خیابانی را در تبریز دستگیر کردند و به زندانهای مخوف عثمانی فرستادند؟
چرا ترکیه با رژیم فاشیست و اشغالگر ایران همدست شد تا حکومت ملی آذربایجان را که تحت رهبری پیشه وری کمونیست بزرگ و فرقه دمکرات بود، سرنگون سازد؟
نه خیر دوستان، ترکیه مجانی به کسی کاری نمی کند. ترکیه مفت و مجانی بخاطر تورک بودن مردم نخجوان ، به نخجوان چنگ نیانداخته است. حضور ترکیه در نخجوان برای آذربایجان شمالی بسیار گران تمام شده است. ترکیه بخاطر اهداف و منافع عظیم زیر در نخجوان پایگاه نظامی گذاشته و جایش را محکم کرده است :
اهداف حضور ترکیه در آذربایجان - نخجوان
1- تامین نیازمندی های انرژی و تقویت موقعیت ترانزیتی در انتقال انرژی به اروپا
2- حضور در پروژه های مهم اقتصادی، نفتی وگازی، صنعتی و تجاری در آذربایجان
3- استفاده از محور حمل و نقلی آذربایجان برای ورود به روسیه و آسیای مرکزی (پس از حل مناقشه قره باغ) به منظور کاهش وابستگی به مسیر ترانزیتی ایران
4- تاثیر گذاری در ترتیبات امنیتی قفقاز و افزایش نقش منطقه ای
5- افزایش توانمندیها به منظور تاثیر گذاری بر روسیه، ایران وارمنستان
6- تاثیر گذاری بر ملت و دولت آذربایجان و افزایش سلطه و حضور فرهنگی در این کشور
7- استفاده از موقعیت منطقه ای در رقابت و روابط با آمریکا وغرب
8- افزایش توان اقتصادی، حل مشکل بیکاری و ایجاد اشتغال برای اتباع ترکیه
9-
امیدوارم ستون پنجم و مدافعان منافع ترکیه در جنبش ملی آذربایجان با ساده لوحی به مسائل برخورد نکنند و تاریخ را تحریف نکنند. ترکیه اگر نفعی نداشته باشند هیچ قدمی به نفع آذربایجان بر نمی دارد. سیاستها و اقدامات دشمنانه ترکیه علیه آذربایجان فراوان است که به چند نمونه اشاره کردم. شما نمی توانید تاریخ را تحریف و حقایق را وارونه نشان دهید.
تنفر ما ایرانیان از تجزیه طلبان آذری است که در این سایت پایه راسیسم ضد ایرانی و ضد فارس و ضد کرد و ضد ارمنی را گذاشتند. شما به آرشیو این سایت مراجعه کنید تا سیه روی شود هر که در او غش باشد. چرا شما مانند کردها علیه دولت و رژیم و حکومت دیکتاتور حاکم مبارزه نمی کنید و علیه مردم ایران تنفر پراکنی می نمایید ؟ چرا شما بدون اینکه جامعه و حغرافیای ایران را بشناسید و در خارج نشسته اید و افسانه های حسین کرد شبستری را در باره ایرانیان و فارسیها نقل میکنید ؟ درون ایران مردم فارس و آذری و ایرانی به هم عشق میورزند و با هم ازدواج میکنند. شما چرا آدرس غلط میدهید و بجای خلخالی و ملا حسنی و خامنه ای ، فارسها را دشمن می پندارید که خودشان قربانی شما ترکهای شریک در قدرت هستند. فاسهای هم دوره من موسیقی آذری را بیشتر از موسیقی شهرنویی و لس آنجلسی گوش میکردند. در خوابگاههای دانشحویی ، فارسها و کردها و آذری ها
هم اطاق میشدند تا آذری ها با همدیگر. غالب شما فعالان این سایت از مردم درون ایران خبر ندارید و دروغ مینویسد و قصه سرایی میکنید . شونیسم و راسیسم بیابانگردی چشم شما را بسته و تنفر و کینه را در سرتان جا داده . مردم آذری در زمان مناسب جواب شما چند نفر را خواهند داد تا آدرس غلط ندهید و اپوزیسون ضد ارتجاع حاکم را ضعیف کنید . اگر شما دنبال زبان و موسیقی و هویت هستید ، چرا یکی از شما حاضر نیست در ترکیه و اران شمالی و ترکستان آسیای میانه زندگی کند و همه در اروپا و امریکا جمع شده اید ؟ این نشان میدهد که شما صداقت ادعاهای خود را ندارید و فقط دچار رمانتیسم خون و جنک و زمین خیالی شده اید . آذری ها ایرانی هستند و نه ترک . اگر ترک هستند باید بروند ترکستان . چون در ایران هیچ کس وجود ترک را در میان مردم ایران قبول نداشته . ترکها حدود 4 قرن است که وارد ایران و خاورمیانه و قفقاز و آسیای صغیر شده اند . مردم بومی این مناطق ، ایرانی و فارس و کرد و سامی و ارمنی و غیره هستند و نه ترک و مغول. وطن ترک و مغول در آسیای میانه و در همسایگی چین و اویغورستان است.
از بهمن موحدی بامدادان ،،،،،،،،، اگر سازمان مجاهدین خلق ایران در یک انتخابات آزاد و با رای مردم، قدرت سیاسی را برای دوره ای تعیین شده بدست گرفتند، به هیچ وجه قرار نیست که حکومت اسلامی تشکیل دهند.
از جمال هر موقع مریم رجوی و زنان عضو رهبری مجاهدین و زنان اعضا و هوادار سازمان مجاهدین لچک و روسری و حجاب را از سرشان برداشتند ان موقع میتوانی چنینن ادعای بکنید سازمان مجا هدین اولندش کە هیچ وقت نخواهند تانست قدرت سیاسی در ایران بدست بگیرند دومندش تا مغز استخوان بە کربلا و حوسین و محرم و تاسوعا و عاشورا و امام زمان عج معتقدند
آقای استخانلو این شما هستید که باید از توهین های چارواداری عهد عتیق نسبت ترکها دست بردارید، ما چه هیمه تری بشما هافروختیم که این همه از ملت ترک متنفر هستید؟ از جان ما چه می خواهید؟ شیرنترین چیزی که برای ملتی دارای ارزش است زبان مادری و موسیقی ملی آنها است، جامعه فارسی ما را از همه اینها محروم ساخته، آیا اینها بس نیست؟ و شما را راضی نمی کند؟ پس اسلحه بدست گرفته و همانند داعشیون شروع به قتل عام ملت ترک بکنید تا بلکه این نفرت شما به ملت ترک کمی فروکش کند، آیا شما قوانین سازمان ملل را در مورد حقوق برابر انسانها و ملتهارا خوانده اید؟ و آنرا درک کرده اید؟ نکند آنها هم در چهار چوب ذهنیت آریا پرستی و شاهنامه خوانی شما نمی گنجد؟ لطفا به ما بدون رودروایستی و رو راست نظرتان را بیان کنید، چه چیز دیگری جز قتل عام ملت ترک آزربایجان شما را ارضا می کند؟
پس از سرنگونی رژیم پست و پلید جمهوری اسلامی، اگر سازمان مجاهدین خلق ایران در یک انتخابات آزاد و با رای مردم، قدرت سیاسی را برای دوره ای تعیین شده بدست گرفتند، به هیچ وجه قرار نیست که حکومت اسلامی تشکیل دهند. مجاهدین ، خواهان تشکیل حکومت اسلامی نیستند و به جدایی دین از دولت اعتقاد راسخی دارند.
به این مهم نیز باید اشاره کنم که مبارزۀ غیر خشونت آمیز با این رژیم ضدبشری معنایی ندارد و به جایی نخواهد رسید. تنها یک راه برای رهایی ایران و ایرانی از شر فاشیسم هار مذهبی وجود دارد که آن راه، "جنبش سرخ" می باشد. گفتمان جنبش سرخ یعنی گفتمان سرنگونی و جنبش سرخ یعنی جنبش سرنگونی. در ایران مبارزه غیر خشونت آمیز و امکان وقوع یک انقلاب مخملی یک خواب وخیال ضدانقلابی است. همانگونه که انتقال مسالمت آمیز قدرت سیاسی یک رویای دست نیافتنی بیش نیست. درست به همین دلیل هم هست که می بایست بی هیچ سازشی گفتمان
اصلاحات یعنی گفتمان مسالمت را با شدت و حدت تمام نشانه گرفت و از سر راه برداشت. باید بی هیچ مسامحه ای مبلغین گذرمسالمت آمیز را افشا کرد. چرا که ریشۀ این تفکر ضد انقلابی از درون خود رژیم ضد بشری جمهوری اسلامی جوانه زده است . این بالاترین خواست رژیم جنایتکار و چپاولگر جمهوری اسلامی است که در مقابل خشونت مداوم اعمال شده از سوی نیروهای مسلحش ، مقاومتی شکل نگیرد.
آری گفتمان مسالمت، گفتمان خود رژیم است.
سربلندی و رهایی میهن عزیزمان ایران در تمامیت خود تنها و تنها در گرو سرنگونی قهر آمیز حاکمیت ضدبشری و نفرت انگیز جمهوری اسلامی است و لاغیر، چنین باد.
- سخن ایده لوژی آریایی- و طرفداران آن : که حقوق انسان را قبول ندارند، جواب شان «دفاع از حقوق خود» است.
-واکنش فرد آگاه را نباید سخن طرف مقابل تعیین کند. باید خودش تعیین کند و درست.
- همه فرهنگ دارند . و لاجرم نسب فرهنگی . و حقوق فرهنگی. طرح این ایرادی ندارد. و لازم است طرح شود.
-من ترکم، عمدتا از دو زاویه میتواند گفته شود: با منظور « نسب فرهنگی»؛ و « نسب طایفه ای»
برای فرد آگاه نسب فرهنگی مهم است که « هستی و هویت» اورا تشکیل داده.
نه اینکه در طول چندهزارسال از کدام طایفه و قبیله بوده. در تاریخی که همه ی قبایل بهم در آمیخته اند .
یعنی آنچه مهم بوده و هست همین فرهنگ و زبان است. که شامل هر انسان است.
---
طرح نسب فرهنگی(فرهنگ ترکی آذربایجان) برای شخص سیاسی درست است، ولی طرح نسب طایفه ای کار عوامانه ایست.
من ترکم - (پیش ما) به معنی « کسی که دارای فرهنگ ترکی آذربایجان است» درست است.
اما اینکه « خون و گوشت و استخوان من ، نسب طایفه ای یا فیزیوژیک من - به طایفه ی چند هزار سال پیش ترک متصل است، درست نیست.
این دو را لازم است فرق بگذاریم.
آائلیارگرامی
خودگوی خندی عجب هنرمندی
چطور خلق فارس وکرد داریم ولی به تورکها می رسد می شود خلق آزربایحان !
آیا خلق ویاحلق های تورک درتمام جابجایی ایران ساکن نیستند چند درصد جمعیت خراسان وکرمان وفارس وبوشهرواراک وکردستان و...تورک هستند؟
حداقل دراین فراکسیون تورکها درمجلس بیش از100نمایند تورک عضوهستند وبهتر بدانید نمایندگان شهرهای خیاوری وگرمی وپارس آیاد عجبشیر ومراغه عضواین فراکیسون نیستند !
چرا آدم سیاسی مثل شما می تواند بگوید خلق فارس نمی تواند بگوید خلق تورک ؟
چرا آدم سیاسی آسیمیلاسیون شده به تورکها می گوید آذری وآذربایجانی چراازتورک گفتن وحشت دارد؟
چرافارس دمکرات ودیکتاتوردربرخوردباتورکها فرقی باهم ندارند؟
اگر فرق دارند نام ببرید ویا چپ ها درایام انقلاب کی ازتدریس زبان تورکی حمایت کردند؟
اززمان رضاشاه فعالین مدنی آزربایجان رابه شوروی وصل می کردند اکنون فرق نمی کند شیخ
اکنون فرق نمی کند شیخ وشاهی باهم به باکو و آنکار وصل می کنند وخود به چپاول مشغولند!
اگرشما به ایران وزبان فارسی ودین افتخارمی کنید مدیون تورکها هستید اگر نبود شاهان تورک هیچ کدام اینها آلان وجود نداشتند .
چون تا قبل ازغرنویان درایران بخصوص فارس وکرمان نه کسی به فارسی صحبت می کرده ونه نوشته ای داریم حتی ازدانشگاه خیالی جندی شاهپورهیچ نوشته ای نداریم که بدانیم دراین دانشگاه به چه زبانی تدریس می کردند؟
شما مقاله راخود مقایسه کن با تمام نوشتهای پان ایرانیستها از زمان رضاشاه تا حالاببینید از تهمت وتوهین چیزی است که دراین 100سال گذشته تمامیت ها به تورکها نثارکردند وشما ازقلم انداختی ؟
شما چه کسی را به غیر ازخودت فعال آزربایجانی می دانید ؟
شما حتی حاضرنیستید تلویزیون گونازبنویسید می نویسید تلویزیون کوناذ آنوقت برای من ازتاریکی وعلاقه دگراندیش صحبت می کنید .
ما تورکها با آدمهای سیاسی روبروهستیم چشم درچشم مان دارند وبه تورکها توهین می کنند وقتی با اعتراض روبرومی شوند مثل جنابعالی می گویند شما آزربایجانی هستید!
اگر نبود ترکیه امروز نخجوانی وجودنداشت .
اگر نبود ترکیه امروز آزربایجان شرقی وغربی وجود نداشت دولتی که ارمنی وحامیان آنها را از آزربایجان غربی بیرون این دولت ترکیه بوده .
ببخشید مجبورم این جمله به گویم بعضی ها امروزبدون توجه به خدمات ترکیه از فارسی فقط ... بلدند.
آ. الیار عزیز، من بارها و بارها به شما گوشزد کردم که آزربایجان در حال آسیملاسیون جدی بسر می برد، تا سال 2030 یونسکو برای حفظ زبان مادری قوانینی تصویب کرده، شاید زیر فشار آسیملاسیون حاکمیت فارس سالار، آزربایجان نتواند دوام بیاورد، پانفارسیسم حاکم از مهد کودک دست به آسیملاسیون زده، و تا 13 سال دیگر معلوم نیست چند در صد در آزربایجان آسیملاسیون نشده باقی خواهد ماند و شما در این شرایط نابودی زبان مادری، پرچم سرخ انترناسیونالیسم پرولتری را برای نابودی زبان ترکی و یا بقول شما بر علیه پانترکیسم بلند کرده اید، الیار عزیز ، من از التماس کردن به شما و اشرف دهقانی خسته شدم، شما در کنار ملت ترک آزربایجان می مانید و یا آزربایجان را در حد گوشت دم تو پ و عاشیق حسن و با ترانه من فدائیم برای تبلیغ سازمان خود می خواهید؟
لطفا مثل همیشه با برخورد از بالا سعی نکنید نقش معلم اخلاق را بازی کنید، شما بعنوان یک فرد کاملا سالم از نظر جسمی می توانید به سوالات و خواستهای یک معلول 30 درصدی زندانهای جمهوری اسلامی پاسخ ندهید. ولی آزربایجان تهران و میدان شاپور نیست، دنیای دیگری است، البته درک آن برای شما که در محیط امن آلمان چپ پرولتری تهرانی، همه چیزیش مفهوم پیدا کرده، طبیعا گفته های من هم نا مفهوم و پانترکیستی جلوه خواهد کرد . ولی من با تمام وجودم انسانها را دوست دارم، و حتی حاظرم خونم را برای نجات مخالفانم، افرادی مثل ناصر کرمی و اقبالی هدیه کنم. ما آزربایجانیها ناجی هستیم تا مخرب ، تاریخ هزار ساله ما آنرا به ثبوت رسانده، که ما به زبان و فرهنگ دیگر ملل بیشتر از خودمان احترام گذاشتیم، و حتی به زبان آنها شعر سرائیده ائیم، و اعتقادات ما همیشه این بوده، قوناخ عزیزدی،
قوناغ اوتاغی
قوناخ قاب قاشیغی
قوناخ یورقان دوشگی
و دهها احترام به قوناخ در فرهنگ در حال نابودی ما بدست پانفارسیسم است
و اگر امروز ما به این روز افتادیم و در موضع دفاعی واقع شدیم ، ناشی از انساندوستی ملت ماست،
دوست عزیز.. ائلیار نوشته بودید که ..
عزیزیم
اینسانام من
ترک اوغلویام
ترک قیزی یام
ترکم من.
آنام ترک
آتام ترک
ترک اوغلویام
ترک قیزی یام
ترکم من.
---
این سخنان ازمن ( آ.ائلیار) است.
نخست بر انسان بودن « تاکید» شده است. ( خوب، کار و ایده ی درستی ست)
بعد به « ترک بودن» خود تأکید کرده است.
از این سخنان خوبی که گفتید خیلی متشکریم ولی متاسفانه ما در فرهنگی زندگی میکنیم که , من و شما و اجدادمان تنها بخاطر « ترک » بودن (( انسان )) حساب نمی شویم . بدین جهت در این فرهنگ مالیخولیائی گفتگو در باره انسانیّت اول و تورکچولوق بعد ,برایم مشکل ساز است.. چون طرف مقابل مرا « آدم » حساب نمی کند که حرف منطق به سرش برود .منطق شما موقعی قابل قبول است که هموطن عرب من , هموطن رشتی من اجداد ترک من , در یک فرهنگی در درجه انسانی در یک ردیف باشند. اگر در جامعه ای
بیمار گونه همه انسان ها مساوی باشند ولی بعضی از انسان ها «« مساوی تر » از دیگران باشند مشکل خواهیم داشت. ولی اگر این منطق شما را فقط در ( ( جامعه ترک ها )) زیر نظر بگیریم کاملآ مواق هستم که اول انسانیّت و بعد تورکچولوق. بهترین ها را برایتان آرزومندم.
جناب حسن گرامی؛
ایرانیان حکومت اسلامی را تجربه کرده و بنظر نمیرسد بار دیگر زیر بار یک حکومت اسلامی دیگر بروند. اما در باره فرمایش شما پیرامون تغییر رژیم سیاسی و گذر از حکومت اسلامی، خدمت شما عرض می کنم که شکل تغییر را همواره حاکمان به بمردم تحمیل کرده و میکنند
نظر شما در باره نفی خشونت کاملن درست است. جامعه ایرانی ریشه در فرهنگی دارد که "ضحاک ماربدوش" را نه اعدام (قصاص)، بلکه در منطقه ای کوهستانی تبعید کرده اند.
در جوامع استبدادی همواره خشونت از بالا اعمال شده و میشود. مسئله ما برسمیت شناختن حق مردم در دفاع از خود است. این حق در بیانیه جهانی حقوق بشر هم طرح شده است. آنجا که حقوق بشر پایمال میگردد و خبری از قانون ملی، دمکراتیک و لائیک نیست، قیام علیه بیداگری برسمیت شناخته شده است. البته این بمعنای نابودی سرمایه ملی، نابودی ارتش و .. نیست. در ایران کنونی تا هنگامی نهادهای سرکوب حکومت دینی
نظیر سپاه پاسداران، بسیج و .. خلع سلاح نشوند و قدرت به یک حکومت جمهوری لائیک و دمکراتیک و ارتش ملی منتقل نگردد، بستر عینی برای پایان دادن به خشونت بوجود نمی آید.
سپاس از شما و با مهر و احترام
آیا درایران به نظرشماخلق تورک زبان داریم ؟
- خلق نه ، خلق ها( ملتها) داریم(از جمله: خلق ترکمن، خلق آذربایجان)، زبان : ترکمنی، زبان: ترکی آذربایجان
گفتید خلق فارس زبان دوشاخه است بخش حکومتی وبخش دمکراتیک !!!
-خلق نه. فرهنگ زبان فارسی دو بخش است نه خلق .
فرهنگ رسمی حکومتی( بر پایه ی بخش زبان فارسی حکومتی- بخش زبانی که آخوندی اش کرده اند، و توهین به ادبیات فارسی ست) - فرهنگ ممنوعه غیر حکومتی ( دموکراتیک )- که حق نفس کسیدن ندارد. مانند دیگر فرهنگها.
این دوبخش دربرخوردبا ماتورکها فرقی باهم دارند ؟
- فرق دارند.
میتوانید نمونه بیاورید ؟
- وقتی فرهنگ ممنوعه آزاد شود ، میتوانیم به خوبی ببینیم که (آن فرهنگ موافق آزادی و برابری همگان) ا ست.
- اقشار اجتماعی جامعه، نیروهای سیاسی دموکرات مخالف تبعیض و نابرابری اند: در رأس آنها چپ برابری خواه قرار دارد. رجوع کنید به برنامه ی گروههای چپ ببینید کدام نیرو از « نابرابری و تبعیض دفاع میکند- اینان موافق برابری حتی حق تعیین سرنوشت و بعضی حتی موافق حق جدایی اند) . شعار حق تعیین سرنوشت شعار چپ است نه شعار راست یا ترکیستها.
کانون نویسندگان ایران « از آزادی بی قید و شرط» دفاع میکند.
شما این همه درباره بد بودن پان ترکیسم نوشتید آیا درایران پان ایرانیست وپان کوردیسم ویا پان فاریسیزم مشکلی نیست ؟
- « بد»-ی خودش را نشان داده ، عاشیق گؤردوگون سؤیلر. ( خنیاگر، آنچه دیده ، می سراید)
همه پان ها، همه ی ناسیونالیسم ها، مشکل اند . از راه پان و ناسیونالیسم « آزادی و برابری» حاصل نمیشود.
آنها مادر استبداد و نابرابری اند.
به نظرشما کرد ویا فارس می تواند بگوید من کردم ویا فارسم ؟
بله آدم عادی میتواند بگوید .
آدم سیاسی جواب سیاسی میدهد.
ولی یک ترک باید بگوید من انسانم ویا اگر بگوید ترکم این نشان ازعقب مانده گی ویا طایفه گری است .
-« باید» ندارد. آدم عادی میتواند بگوید.
آدم سیاسی معتقد به « طایفه گرایی ست یا نیست». اگر باشد ، جواب طایفه گرایانه یا حتی نژاد گرایانه میدهد- اگر معتقد نباشد
بدیهی ست که جواب « غیر طایفه یا نژاد گریانه» میدهد.
آیا شما آسیمیلاسیون نشدید؟
-نه. کسی که از رسمیت « تفاوتها و متفاوت بودنها» و حقوق آنها دفاع میکند دقیقاً رهایی از « آسیمیلاسیون» را رقم میزند.
و آسیمیله نیست.
کسی که درست از حقوق خود دفاع کند، آسیمیله نیست.
کسی که خیال میکند از راه « ترکیسم یا پان ترکیسم» از حقوق خود دفاع میکند ، بله البته که آسیمله شده است.
او به جای « ایده لوژی آریایی»، «ایده لوژی پان ترکیسم» را گذاشته که هر دو یک جنس اند. و دو روی یک سکه.
کار هردو ایده لوژی « یکسان سازی تفاوتهای فرهنگی» ست.به طرق مختلف. و در دایره ی خودشان.
این عمل نقض حقوق است.
حقوق از این راه کسب نمیشود. نتیجه ی آن بی حقوقی ست. یکسان شدن، نابودی «تفاوتها» ست. و نقض حقوق.
شماهمه فعالین مدنی آزربایجان را ساخته دست دولتی ایران ویا ترکیه وآزربایجان می دانید
- « همه» را نگفته ام. کسانی «تحت تأثیر» تبلیغات ترکیستهای" اهل" ترکیه ، اهل جمهوری آذربایجان( بدون کلمه ی دولت ها) ، و تبلیغات دولتی ایران، قرار دارند. و کسانی هم تحت تأثیر تبلیغات ترکیستهای مستقل آذربایجان اند.
کسانی هم هستند که فعالیت مدنی میکنند ، مستقل اند و ترکیست نیستند.
کسانی را هم حکومت ایران « غیر مستقیم یا مستقیم» فعال سازی میکند.
شما غیرازخودت کسی دیگری را قبول دارید؟
من « دیالوگ » را قبول دارم ، و بر این اساس، همه را قبول دارم، چه مخالف باشند و چه موافق.
تنفرشما ازهرفعالی هست
-چرا دگر اندیشی را تحمل نمی کنید که « علاقه» را ببینید؟
دگر اندیش دوستدار فعال است . دیالوگ نشانه ی « علاقه ی» او نیست؟
اینجا « تنفر»، در لغت نامه وجود ندارد. «علاقه» به جای آن نشسته.
تاریکی، فرار از دگر اندیشی ست. و روشنایی، استقبال از آن. به استقبال دگر اندیشی برویم.
که آزادی ست.
"" در پشت پرده چه خبر است؟ "" منزوی کردن قطر طرح " مصر و امارات متحده " با " چراغ سبز عربستان " بود، در شکلی اجمالی، قطر طعمهای بود برای شکار، ترکیه هیچ فرصتی را از دست نداد تا " با مذاکره با عربستان "، امارات متحده عربی و مصر را منزوی کند و عربستان به مدار ترکیه وارد کند، در حالیکه تنش بین " ایران و عربستان " تشدید شده، خاورمیانه وارد دو مرحله شده، ۱- گسست در اتحادیه کشورهای شورای همکاری خلیج ۲- شکل گیری بلوکهای جدید، من در این موارد بیشتر توضیح خواهم داد، ولی اگر این کامنت من، مانند کامنت ۳ من، حذف شود یا درج نشود، دیگر هیچوقت در سایت ایران گلوبال، کامنتی نخواهم نوشت.
درود به جناب موحدی گرامی؛
سپاس از شما بخاطر احساس مسئولیت نسبت به سرنوشت ایران و ایرانیان و روشنگری های سیاسی در ارتباط با نظام ویرانگر حاکم بر میهن.
تمامی تاکیدات شما در باره ماهیت ضدبشری حکومت اسلامی را تائید کرده و تردیدی نیست که جامعه شهروندی آگاه، دمکرات، ایرانمدار، رها گشته از زنجیر توهم به حکومت اسلامی، در آینده نچندان دور با حکومت اسلامی تعیین تکلیف تاریخی خواهد کرد.
آنچه مهم است، همانا برون رفت از مدار حکومت دینی- استبدادی و قرار گرفتن سیاست بر ریل ارزش های مدرن و جهانشمول انسان قرن حاضر و نهاینه شدن مکانیزم های جامعه لائیک دمکراتیک در کشور است.
واقعیت این است که اشکال مبارزه را مردم خود تعیین می کنند و در شرایطی که فاشیسم حاکم فرمان "آتش به اختیار" را صادر کرده، قطعن مردم ستمدیده از همه اشکال مبارزه برای خاتمه دادن به سلطه اسلام و اسلامگرایان استفاده خواهند کرد. چنین باد!
علیه مردم تورک سمپاشی نکنید! مردم تورک مسئول جنایات سلفی های عربستان نیستند! همین عرب هائیکه به بهانه دمکراسی در میادین اروپا قرآن پخش میکنند، جهاد گری سلفیسم و تروریسم تبلیغ میکنند! آقای "ایمن مازک" اگر راست میگوید، اول جلوی تبلیغات وهابیسم و جهادگری سلفیسم و تبلیغات تروریستی آنان را در اروپا بگیرد. در ثانی در وهله اول لازم است از آقای مازک و همکارش خانم "لمیا قدور" پرسید: مگر ایشان کجا بودند، زمانیکه تروریستهای مسیحی سرب، در یوگسلاوی سابق در "سارایو" در "سربره نیسا" در یک قتل عام 17.0000 برادران مسلمانشان را قتل عام کردند، در گورستانهای دسته جمعی دفن کردند، آیا مسیحیان اروپا علیه چنین کشتاری تظاهرات راه انداختند؟ زمانیکه در بین "هوسی" و "توسی" در یکی از کشور های افریقائی قتل عام صورت گرفت، نیروهای مسیحی طرفدار فرانسه دهها هزار مسلمانان افریقائی را قتل عام کردند، آیا مسیحیان اروپا
علیه این کشتار تظاهرات راه انداختند و از آن عذر خواهی کردند؟ زمانیکه نیروهای دولتی و ارتش پوتین و ناسیونالیسهای مسیحی روس به چچن ستان لشکر کشی کردند و صدها هزار نفر از مردم مسلمان چچن را قتل عام کردند، آیا مسیحیان اروپا نسبت به اعمال جنایتکارانه روسهای مسیحی تظاهرات براه انداختند؟ از آن عذر خواهی کردند؟ چهار دهه است نیروهای غربی در افغانستان سیل خون راه میندازند، میلیونها نفر ار مردم بیدفاع افغنستان در جهان آواره و سرگردانند. آیا جهان مسیحیت نسبت به این جنایات از مردم مسلمان افغانستان غذر خواهی کرده اند؟ آیا در آن خصوص تظاهرات کرده اند؟ فرانسه بیش از یک قرن مردم مسلمان الجزایر را قتل عام کرد، منابع و ذخایر زیر زمینی آنرا به غارت برد، آیا مسیحیان اروپا نسبت به اعمال جنایتکارانه برادران مسیحی خود ابراز پشیمانی و عذر خواهی کردند؟، آیا در آن خصوص در کلیساهایشان جمع شدند؟، تا به خیابان بریزند و آنرا محکوم کنند؟ آیا علیه جنایت فرانسه تظاهرات کردند؟ اروپائی های مسیحی زمانیکه به قاره آمریکا لشکر کشی کردند، میلیونها نفر از مردم بومی قاره آمریکا "سرخپوستان" را قتل عام کرده سرزمینهایشان تصاحب کردند. آیا تابحال دنیای مسیحیت در باره آن جنایات در خیابانها تظاهرات کرده از سرخ پوستان عذر خواهی کرده اند؟ داشناکهای مسیحی ارمنی در قارا باغ آزربایجان به جنایت علیه بشریت دست یازید. هزاران تن از مردم مسلمان و بی دفاع آزربایجان را از زن و بچه گرفته تا پیر وجوان را قتل عام کردند. آیا تابحال مسیحیان اروپا به جنایات داشناکهای ارمنی اعتراض کردند؟ آیا نسبت به چنین جنایاتی تظاهرات راه انداختند؟ در ثانی داعش مگر کیست؟ آیا داعش نه اینکه بدست خود کانالهای سیاه غربی با هزینه کلان میلیارد دلاری برای براه انداختن جنگی خانمان سوز در شمال آفریقا و مخصوصا در خاور میانه به وجود آمده است؟ آیا خنده دار نیست مردم مسلمان را که خود بزرگترین قربانیان جنایت داعش هستند، نسبت به اعمال جنایت کارانه چنین تشکیلات مافیائی عذر خواهی کنند؟
هدف از چنین تبلیغات چیست؟ آیا هدف چنین تبلیغاتی، زیر پوشش اسلام و مسجد، زیر ضرب بردن و تروریبست نشان دادن یک ونیم میلیارد مسلمان در سراسر جهان نیست؟ لازم به ذکر است چنین سیاست غیر انسانی دیریست با شکست مفتضحانه مواجه شده است. سیاستی که بطور کلی قادر نیست آرامش، پیشرفت جوامع مسلمان را تحمل کند. بقول "مارکس": دین برای جسم جان زهر است. زهریکه سموم آن با تبلیغات مغرضانه و یکطرفه مطبوعات غرب، بتدریج تمام جوامع انسانی را در بر گرفته در آتش جنگ میسوزاند! جنگی که سبب ترویج نفرت و انزجار مذاهب از یکدیگر گشته، جوامع انسانی را بسوی یک جنگ خانمان سوز و فروپاشی جوامع بشری سوق میدهد!
عالی بود ولی ارتجاع اخوندی را با ارتجاع رجوی ویا ارتجاع سرخ عوض نکنیم. انقلاب مسلحانه بسود مردم نیست و باز گروهی تحت عنوان انقلاب توده ای و خلقی و سرخ و انقلاب نوین اسلامی بر سر مردم گلاه خواهند گذاشت .
نیاز ی به گفتن نیست که در صورت خشونت وانقلاب مسلحانه تنها گروه جرار و ادم گش رجوی قدرت را از ان خود خواهد کرد و جهنم دیگری برای مردم ایران فراهم خواهند ساخت. هر گونه گرایش به خشونت و انهدام سازمانهای نظامی که با پول مردم ایران بوجود امده اند خیانت به ازادی است . مخالفت ما باید با تسلط اندیشه سیاه اسلامی باشد و نه سازمان دفاعی و یا نظامی .
. انتخابات ازاد برای سرنوشت مردم ایران برای مردم ایران باشرکت مردم وهمه سازمانها و گروها ی ایرانی تنها راه حل و بدون خونریزی در ایران است .هیچ سازمان و حزبی حق تقدم برای کسب قدرت ندارد ..
درود بر هموطن گرامی؛ آقای اقبال اقبالی.
اینطور به نظر می رسد که خامنه ای گجستک، با صدورفرمان" آتش به اختیار" قصد دارد فضای رعب و وحشت سالهای آغازین دهۀ 60 را دوباره بر کشور حاکم کند، و سرکوب و دستگیری و شکنجه و اعدام را در جامعه به شدت گسترش دهد تا شاید بتواند چند صباحی دیگر بر عمر این سیستم گندیده بیافزاید.
پس بنابراین، ضرورت مبارزۀ مسلحانه و جنگ انقلابی علیه این رژیم ضدایرانی و سفاک، بیش از هر زمان دیگری احساس می شود . نقشه و عمل پیشاهنگ انقلابی، پاسخ به این ضرورت است. مبارزۀ مسلحانۀ توده ای علیه رژیم جمهوری اسلامی همواره و همیشه بر حق است. قهر انقلابی خلق قهرمان ایران، مقاومت در مقابل ستم و سرکوب و خشونتی است که رژیم ضدبشری جمهوری اسلامی، هر روز و هر لحظه در نقطه نقطۀ ایران آخوند زده، علیه اکثریت مردم تحمیل می کند. زمان کنار گذاشتن تعارفات است ، رژیم جمهوری اسلامی را باید با مبارزۀ
جناب ائلیار
شما درنوشته خود به خلق فارس زبان اشاره کردید
آیا درایران به نظرشماخلق تورک زبان داریم ؟
گفتید خلق فارس زبان دوشاخه است بخش حکومتی وبخش دمکراتیک !!!
این دوبخش دربرخوردبا ماتورکها فرقی باهم دارند ؟
میتوانید ازبخش دمکرات خلق فارس زبان نمونه بیاوریدکه فلان نویسنده ویا هنرمندوکارگردان آن حقوق برابرمدنظرشما را رعایت کردند؟
شما این همه درباره بد بودن پان ترکیسم نوشتید آیا درایران پان ایرانیست وپان کوردیسم ویا پان فاریسیزم مشکلی نیست ؟
به نظرشما کرد ویا فارس می تواند بگوید من کردم ویا فارسم ولی یک ترک باید بگوید من انسانم ویا اگر بگوید ترکم این نشان ازعقب مانده گی ویا طایفه گری است .
آیا شما آسیمیلاسیون نشدید؟
شماهمه فعالین مدنی آزربایجان ساخته دست دولتی ایران ویا ترکیه وآزربایجان می دانید شما غیرازخودت کسی دیگری قبول دارید؟
تنفرشماازهرفعالی هست گونازمی نویسی کوناذو....
شما ازفرهنگ چند هرازساله می نویسی آیا این فرهنگ را از نیاکان خود دارید ؟
این فرهنگ شما یا نویسنده آن تورک بوده ویا تحت حمایت پادشاهان تورک بوجود آمده است اگر غیر ازاین است چند اثرکه نویسنده گان آن غیر تورک ویا تحت حمایت پادشاه تورک نبوده را نام ببرید.
برادرشما به این فکر باش
که چکار کردید که بوجود آوردندگان وحامیان زبان فارسی ودین و حافظان این سرزمین به تنفرازآن وضد آن تبدیل شدند
شما دیگران را به مغولان نسبت می دهید بدون اینکه کمترین اطلاع ازتاریخ داشته باشید.
لازم بدانید وقتی مغولان وحشی به ایران حمله کردند حاکمان وپادشاه ودولت ایران تورک بودند پس از سرنگونی تورک ها درایران مغولان وحشی به ایران تسلت یافتند.
این را هم بدانید شما فارس ها ستون پنجم وحامیان داخلی مغولان بودید.
بعدازاشغال ایران فارس ومغول چنان به هم تنیده شدند حاکمان هند وچین ازفارس بودند ازطرف مغولان وحشی ...
عزیزیم
اینسانام من
ترک اوغلویام
ترک قیزی یام
ترکم من.
آنام ترک
آتام ترک
ترک اوغلویام
ترک قیزی یام
ترکم من.
---
این سخنان ازمن ( آ.ائلیار) است.
نخست بر انسان بودن « تاکید» شده است. ( خوب، کار و ایده ی درستی ست)
بعد به « ترک بودن» خود تأکید کرده است. از زاویه ی « فرهنگی این تأکید صورت گرفته. و نه نسبی. که انسان را در آغاز ذکر کرده است» . اینهم ایرادی ندارد.
----
اما فرض کنیم :
ائلیار بدون اشاره به انسان، با اشاره به « طایفه ی خود -ترک- نسب طایفه ای» را مورد تأکید و تکیه قرار بدهد. آنوقت چه پیش میاید؟
بگوییم : او فرق خود و دیگری را- نه از راه تفاوت فرهنگ ترکی و غیر ترکی، بل از راه مد نظر قرار دادن نسب طایفه ای خود با نسب طایفه ای دیگر-نشان دهد و کسانی را که میگویند « تو فارس ترکی زبان شده هستی» متوجه سازد که سخن شان را قبول ندارد. خود را از « طایفه و نسب» گروهی از انسانها که « ترک» نام دارند میداند.
اینجا واکنش- یک روشنگر( آدم عادی و غیر سیاسی مد نظر نیست)- به طرف مقابل « نسب گرایی و طایفه گرایی» ست چرا که آنرا نفی میکنند و چیزی جعلی می تراشند.
خوب ظاهراً کار ایرادی ندارد، ولی
در واقع خطا خطا ی اساسی ست:
1- روشنگر در قرن 21 به « طایفه و نسب» می چسبد و « نسب گرایی و طایفه گرایی» میکند. این ایده و عمل شایسته ی روشنگر در این عهد و زمانه نیست. پاسخ سیاسی نداده .
2- با نسب گرایی و تأکید بر « ترکم ترک- منظور نسب ترک » غیر مستقیم مرام و ایده لوژی ترکیست ها را که میگویند« ترکم ترک» ناخواسته تقویت و صحه میگذارد، در صورتی که منظور ایده لوژیک ندارد ولی « سخن و کارش» به نفع تبلیغ ترکیسم است. البته غیر مستقیم و علی رغم میل خود و ناخواسته. و از روی خطا.
3- آ.ائلیار اینجا نتوانسته سخنی بگوید که مورد « سوء استفاده ی ایده لوژی ترکیسم قرار نگیرد». واکنشی و ساده اندیشانه و سطحی به قضیه برخورد کرده است. نسب طایفه ای را در نظر گرفته -و به جای آن نسب فرهنگی نگذاشته و مطرح نکرده است.
صحیح طرح نسب فرهنگی ست که « ترک» است. نه « نسب طایفه ای» .
--
اینهم نقد « ترکم ترک» سرودن آ.ائلیار. که دیگر نسبی حرف نزند که خوب و شایسته نیست. البته با فرض اینکه
به جای نسب فرهنگی، نسب طایفه ای طرح بکند- که البته در متن ترکی این کار صورت نگرفته است.
-
در متن ترکی راجع به « نسب»، نسب انسان در نظر گرفته شده و چیز درستی ست.
در رابطه با « ترک» ، فرهنگ ترگی در نظر گرفته شده است ، و تفاوت را در فرهنگ دیده، که این نیز درست است.
نتیجه:
طرح نسب فرهنگی(فرهنگ ترکی آذربایجان) برای شخص سیاسی درست است، ولی طرح نسب طایفه ای کار عوامانه ایست.
من ترکم - (پیش ما) به معنی « کسی که دارای فرهنگ ترکی آذربایجان است» درست است.
اما اینکه « خون و گوشت و استخوان من ، نسب طایفه ای یا فیزیوژیک من - به طایفه ی چند هزار سال پیش ترک متصل است، درست نیست.
این دو را لازم است فرق بگذاریم.
حورمتلی Anonymous ،
-بله سخن شما درست است. شماره ی 2 به همراه 1 توضیح داده شده است. من « 1 و 2» را با هم آوردم و تصحیح شد. ممنون از توجه شما.
- در مورد "من تورک هستم " ، بلی مردم عادی و غیر سیاسی میگویند« من تورکم» . حتی من خودم نیز گفته و نوشته ام و شعری هم در این مورد دارم که « من تورکم». و جنبه ی ایده لوژیک نیز ندارد.
نخست، این سخن همانطور که شما هم نوشته اید برای بیان تفاوت بین « خود و دیگری» ست. یعنی اینکه من کرد و فارس نیستم بلکه ترکم. از این زاویه من با مردم عادی و شما موافقم و گفتم که خودم نیز این جواب را داده ام.
دوم اینکه « من ترکم» یک جواب واکنشی ست در مقابل کسانی که میگویند « شما فارس ترکی زبان شده هستید»
جواب واکنشی را برای یک« فعال غیر ترکیست» درست نمیدانم. فکر میکنم جواب صحیح « من انسانم. حقوق برابر دارم» میتواند باشد. یا مانند اینها. جواب نسبی درست نیست.
سوم اینکه یک « ترکیست میگوید من ترکم»
خوب این ایده لوژی اوست و میتواند بگوید. شنونده هم لازم است متوجه باشد او از کدام زاویه میگوید ترک است.
چهارم اینکه یک « روشنگر و روشنفکر و فعال غیر ترکیست» میگوید من ترکم.
همانطور که منهم واکنشی گفته و نوشته ام. به دلیل اینکه جواب نسبی اشکال دارد ، صحیح نیست که روشنگر این پاسخ را بدهد.
درست، یک جواب « غیر نسبی» ست. مانند اینکه« من انسانم. حقوق دارم. کسی حق ندارد حقوقم را نقض کند»
--
نسب گرایی و جوابهای نسبی غیر مستقیم تقویت جوابهای « ایده لوژیک ترکیست هاست».
شیوه ی اینان ترویج ایده لوژی بر اساس « کلمات و ایده های مردم عادی و عوام» است. مانند:
من ترکم(یعنی ترکیستم- اما مردم نمیدانند)- بیرلیک اولسون( اتحاد بر اساس ترکیسم- مردم نمیدانند منظورشان چیست)- دیلریمیز بیر بیرینه چوخ یاخین دیر( منظوراستانبولی اولسون- مردم متوجه نیستند)- ائله هامی بیردیلده ییک ( یعنی دیل استانبولی اولسون- مردم متوجه نیستند)، دیل بیردیر( یعنی هامی نین دیلی تورکیه دیلی اولسون- مردم متوجه نیستند- که افندی چه میگوید. فکر میکنند منظور خاصی ندارند. ) .
براین اساس درست آن است که فعال غیر ترکیست جواب « غیر نسبی بدهد- و راه سوء استفاده را بر ترکیست ببندد».
نتنها در این مورد بل در تمام موارد. تاکتیک اینان « ترویج و مخفی نمودن ایده لوژی در درون پاکتها یا سخنان مردم عادی ست. تاکتیک اینان « ترویج و تبلیغ کپسولی ست».
«من ترکم» از این زاویه در مقاله مورد توجه واقع شده است. سخن اینان کپسولی ست. باید کپسول را شکست و درون را دید.
ایده لوژی آنها « پشت پرده ، درون پاکت، و کپسول» قرار دارد. قناری میدهند ولی گنجشک است. طلا میدهند اما « درونش مس است). تاکتیک کپسولی را در فلسفه « مغالطه » گویند.
1-ترکیستها پان ترکیسم را ترویج و تبلیغ میکنند اما مسئولیت سخن خود را تحت عنوان «ایده لوژی پان ترکیسم» به عهده نمیگیرند.
جرئت ندارند.
2- مقولات قدیمی پانترکیسم را در جلد مقولات نو ارائه میدهند مثلا پان را تحت عنوان « اتحاد، اتحادیه» نشان میدهند.
3- ایده لوژی خود را در کلمات ساده ی « مردم عادی یا عوام» مخفی کرده به طرف مقابل میدهند. مانند « من ترکم» = من ترکیستم. بیرلیک = منظور ایجاد پان.
4- نقد تاریخ آذربایجان = نفی تاریخ آذربایجان و ترک ریزه کردن آن.
ووو
تاکتیک کپسولی، متد حرکت آنهاست. و عدم پذیرش مسئولیت ایده لوژی خود.
حورمتلی ائلیار
واقعا زحمت زیادی برای نوشتن این مقاله یا نوشته ارزشمند کرده ای. ممنون از تلاشها و زحماتی که متحمل شدید.
نوشته بسیار روان، مختصر و همه جانبه است. از سیر تا پیاز تورکیسم آورده شده است. من یک نفسه این مقاله طولانی را با لذت خواندم. مطالب زیادی یاد گرفتم. اما این مقاله را باید چند بار بخوانم.
فکر میکنم در نوشته یک چیز را فراموش کردید .
در بخش "ایده لوژی پان ترکیسم چه میگوید؟ " قسمت "ب" از زاویه امروزی من شماره 2 را ندیدم. یعنی از شماره 1 به شماره 3 میرود.
همچنین شما در همانجا یعنی در شماره 1 نظر مساعدی به "من تورک هستم " ندارید. به نطر من این جنبه سیاسی و ایدئولوژیم ندارد و از قدیم مردم عادی بکار میبرند تا تمایز زبانی شان را نسبت به دیگران نشان دهم. مردم عادی میگویند من تورک هستم و فارسی بلد نیستم. یعنی من تورکی بلد هستم و فارسی بلد نیستم. به نظرم این جمله ر
که مردم هر روز بکار میبرند نباید سیاسی اش کرد.
در آخر اضافه کنم که یکی از با ارزش ترین بخش این نوشته علاوه بر نقد بخش آلترناتیو و "چه باید کرد" است. بار دیگر تشمر از زحماتتان و تشکر از قلم تان.
گرامی، عنوان تعدادی از نوشته های خود را به زیر مقاله افزودم که تاحدی پیرامون موضوع مورد علاقه ی شماست.
در ضمن نشانی آرشیو هم آمده است. میتوان نوشته ی دیگر را نیز دید. در مورد مسئله « شوونیسم و راسیسم فرهنگی و تبعیض در ایران و مانند اینها» نوشته های زیادی دارم علاقمندان میتوانند به آرشیو مراجعه کنند.
جناب آقای آ.ائلیار با تشکر از زحماتی که متحمل می شوید لازم دانستم یاد اوری کنم که ادا کردن حق مطالب عمیقی مانند نوشته های جناب عالی می طلبد که همه ابعاد را بطور موازی مد نظر قرار دهید.مثلا می توانستید همزمان عاریایسم و پانفارسیسم و تاثیر گذاری و تاثیر گیری از تاجیکستان و افغانستان را هم نقد کنید.و یا مطلبی جدا گانه در نقد و مضرات عیرانچلیق بنویسید.
ترکها آزادند در اروپا و امریکا زندگی کنند . ولی اجازه ندارند رویای تجزیه کشورها را در سر بپرورانند و علیه اقوام دیگر تبلیغ راسیسم و تنفر کنند . اگر وطن پرست هستند و دنبال هویت ترکی ، باید صداقت نشان دهند و در یک کشور ترک تبار زندکی کنند. تا مردم ببینند که ایشان برای سرگرمی وارد این سایت نشده اند.
سالام ـ اکنون دیگرزمان دوران شعبون بی مغی تمام شده وهرکس به حقوق وحق خود حتی درروستاها آشنایی کامل دارد۰حتی زیاده خواهی میکنند۰شما فکرکنم هنوزخوابید۰وقتی بیدارشدید آنوقت خواهید دید که همه چیزراسیل برده است۰بخواب درخوابی۰وقتی بیدارشدی صحبت میکنیم۰
آقای استیو کینگ..... شما برای تغیر رژیم در ایران به رضا پهلوی احتیاج ندارید. اولآ ملت ایران بعد از تجربه کردن 50 سال دیکتاتوری پهلوی و نزدیک 40 سال رژیم جهل و جهالت اسلامی ایران به قیّمی مثل شما و رضا پهلوی ها احتیاج ندارد, ثانیآ در تغیر دولت قانونی زنده یاد دکتر مصدق دیدیم چه دسته گلی به آب دادید. کاش این آقای رضا پهلوی موقعی که امتحان برای ملیّت امریکائی را میداد, چند درسی از قوانین اساسی امریکا را یاد میگرفت تا از این شارلاتان بازی های سیاسی دست می کشید و می فهمید که حکومت پادشاهی حتی در افغانستان هم بر چیده شده است چه برسد در ایران... واقعآ این آقایان فکر میکنند که ملت بعد از 8 سال جنگ به دنبال رضا - فرح و اشرف برمیگردند....
آقای استخانلو که پرسیده بودید ... ( ترکها چرا در امریکا و اروپا هستندد و نه در آسای میانه و استانبوبل و باکو و اورا باتون ؟) . در جواب شما بایستی اضافه شود که « ترک ها» به (( انتخاب و آزادی فردی )) خودشان بیشتر از همه اهمیّت مدهند.
آقای استخانلو
شما ازفرهنگ چند هرازساله می نویسی آیا این فرهنگ را از نیاکان خود دارید ؟
این فرهنگ شما یا نویسنده آن تورک بوده ویا تحت حمایت پادشاهان تورک بوجود آمده است اگر غیر ازاین است چند اثرکه نویسنده گان آن غیر تورک ویا تحت حمایت پادشاه تورک نبوده را نام ببرید.
برادرشما به این فکر باش
که چکار کردید که بوجود آوردندگان وحامیان زبان فارسی ودین و حافظان این سرزمین به تنفرازآن وضد آن تبدیل شدند
شما دیگران را به مغولان نسبت می دهید بدون اینکه کمترین اطلاع ازتاریخ داشته باشید.
لازم بدانید وقتی مغولان وحشی به ایران حمله کردند حاکمان وپادشاه ودولت ایران تورک بودند پس از سرنگونی تورک درایران مغولان وحشی به ایران تسلت یافتند.
این را هم بدانید شما فارس ها ستون پنجم وحامیان داخلی مغولان بودید.
بعدازاشغال ایران فارس ومغول چنان به هم تنیده شدند حاکمان هند وچین ازفارس بودند ازطرف مغولان .
به آقای حبیب
قزلباشان شیعه، فاجعه ای برای ایران زمین بود که تا به امروز گریبان ایرانیان را گرفته است.اول اینکه درود می فرستم به تمامی هموطنان ترک و آذری؛ سرزمین آزادی ستان آذربایجان در تاریخ معاصر ایران دارای افتخار بزرگ پرچمداری در انقلاب مشروطیت ایران است. چرا که پایگاه سرداران و سالاران آن انقلاب و مجاهدان دلیر مرکز غیبی که رهبری سازشناپذیر انقلاب مشروطیت را در دست داشتند میباشد. هنوز در دامنههای سهند و در کوچههای محلۀ امیرخیز خاطرهٴ صدای پای اسب ستارخان و طنین گلولههای مجاهدانش طنینانداز است که مردم را به مقاومت میخواند.
دوم اینکه آقای حبیب گرامی؛ رژیم جمهوری اسلامی، رژیمی پان اسلامیستی (فرقه گرایی شیعی) است نه یک رژیم پان ایرانیستی آنطور که شما گفتید. مقوله ای به نام هویت ملی و منافع ملی در نزد سران رژیم حاکم بر ایران ارزشی ندارد. عرق ملی در میان آخوندها و پاسداران و دزدان بازاری نیست، چرا به پان اسلامیسم شیعی معتقد هستند.
سوم اینکه به قدرت رسیدن صفویان و
اگر صفویان و قزلباشان هم به حاکمیت نمی رسیدند، قدرت خواهانی بودند که ایران را یکپارچه و متحد و قدرتمند کنند، صفویان را نباید بزرگ کرد. حکومت صفویه کمترین تلاشی برای حفظ ارزشهای ملی ایران انجام نداد، تخمی که شاه اسماعیل صفوی در این مرز بوم کاشت، همان نابودی ایرانیت بود. با آغاز دوران صفویه و رسمی شدن مذهب شیعه اثنی عشری در ایران، مشکلی به مشکلات روابط حاکمان با جامعۀ ایران افزوده شد، که آن به زور قبولاندن مذهب شیعه به مردم و محروم کردن مردم غیر شیعه از بعضی مزایای کلیدی اجتماعی و سیاسی بود. بر خلاف ادعای حکومت صفویه در زمینه اتحاد ملی ایرانیان، با توجه به دولتی شدن مذهب شیعه، بخش های غیر مسلمان و غیر شیعه ایرانیان را از دولت دور کرده و باعث افتراق و شکنندگی وحدت ملی و دولتی گشته بود.
ابتدا ازآقای ائلیار می پرسم
اگرشاهان تورک غزنوی وسلجوقی وخوارزمی وصفوی وقاجار، شاه مردم خود بودند امروز مکانی ویاد ازآنها می شد.چرا ازنوشتن تورک اباء دارید؟
چرا به جای نوشتن گوناز TVمی نویسی کوناذ TV ؟
آقای ائلیارگذشته چراغ راه آیند است ازگذشته عبرت بگیرببنید به خلخالی دراوایل انقلاب می گفتند آیت الله خلخالی ولی دراواخر عمرننگینش به اومی گفتند خرخالی و امثال او همینطورو....
عاقبت هرکسی که آسیمیلاسیون شده همین است به ببنید آگاه باشد.
"جمله معرف است ازشاه عثمانی به شاه صفوی است ، خطا به شاه صفوی به شما کی گفته شاه هستی ملتت گفته ویا نوکرانت فردا را نگاه کن ببین بازشاه هستی "
فردا آن روزگار امروزاست ببنید شاهان غزنوی زبان فارسی به ایران آوردند کدام دانشگاه وموسسه علمی به نامشان است ازاستادان به نام همین زبان فارسی جزء دشنام چیزی دیگری می شنویی ؟
اگرشاه بودند ؟
امروزتورکها درایران تحقیر وتوهین نمی شدند!
واما ترکیه علارغم فکر پان ایرانیستهای شوونیست تمامیت خواه که در100سال گذشته باعث عقب ماندهگی کشورایران شدند ترکیه برای ملت تورک ایران دیواری است که سایه دلچسب برای آنها دارد وآنها را تاکنون ازبلایای حفظ کرده است .
اگر کسی به نقشه ایران افتخارمی کننداین را باید بدانند این یک پارچگی درسایه دولت ترکیه است .
حامی منافع تورکها ایران هستم .
قبول دارم که ترکیه به دمبال منافع خودش است واین امر درنوع خود بد نیست ومنم خوب می دانیم .
فروشگاههای ترکیه درکرمان وشیرازاست .
آیا شما فروشگاه السیواککی دراردبیل می ببینید ؟ نخیرچون پول درمراکز فارس نشین ایران است.
متاسفانه پان ایرانیستهای شیخ وشاهی حاضربه دیدن واقیعت جامع نیستند.
کوردها درترکیه هزاران باربیشتر ازما تورک ها درایران آزادی دارند مثلا کوردها درترکیه چندین کانال TV24ساعته دارند وروزنامه ودرمدارس زبان کوردی تدریس می شود.
ماتورکها درایران هیچ کدام اینها را نداریم.
ولی پان فارس ها چنان برای عوام جا می اندازن که گویا ماتورکها تمام اینها نداریم ولی کوردها ترکیه ندارند؟
از دوانهای باستان تا ظهور شاه اسماعیل صفوی چیزی بنام کشور یا ملت ایران وجود نداشت. اگر امروز حقیقتی بنام ایران وجود دارد، به برکت فداکاریهای ملت آذربایجان آفریده شده و ایرانیها آن را مدیون نبوغ شاه اسماعیل صفوی هستند.
به جز چند نفر آذربایجانی کسی به پست وزارت نرسید و در دوره اول احمدی نژاد فقط یک نفر وزیر آذربایجانی موجود بود و از زمان روی کار آمدن دولت روحانی حتی یک وزیر آذربایجانی هم در هیئت دولت وجود ندارد.آن روزها شاه آذربایجانی بود و پایتخت در آذربایجان بود و زبان شاه و دربار آذربایجانی بود و زبان اردو زبان آذربایجان بود. و آذربایجانی در جنگ های صدها ساله خود در مقابل امپراطوری های عثمانی و روس، مجبور بود تنها بجنگند چرا که کرمان و یزد در مقامی نبودند که ...
نقش آذربایجانیها در دوره قاجار از نزدیک به صد درصد به ۹۵ در صد و پس از برقراری دیکتاتوری رضا شاه به ۸۵ درصد و در دوره محمد رضا شاه به ۷۰ در صد رسیده بود. این تناسب در اوایل حکومت اسلامی همچنان باقی مانده بود. ولی این تعداد سپس رفته رفته کمتر شد و در دوران ریاست جمهوری خامنه ای به کمتر از ۴۰ درصد رسید. در دولت خاتمی
اگر اشتباه نکنم در میان اعضای مجلس خبرگان و فرماندهان سپاه پاسداران هم دیگر هیچ آذربایجانی وجود ندارد. هر چند که جنایتکاران آذربایجانی دست کمی از همتایان اصفهانی و کرمانی خود ندارند، ولی این به این معنا است که سردمداران رژیم پان ایرانیستی بیش از این، حتی به خودفروخته ترین و سرسپرده ترین آذربایجانیها هم اعتماد ندارند.
....
اگر اتفاقی نیافتد،
این آغازی است برای پایان.
یکی از تاکتیکهای مزدوران سایبری رژیم این است که با نقاب و ماسکهای پان ایرانیسم و پان ترکیسم و سلطنت طلبی ووو، علیه سازمان مجاهدین خلق ایران لجن پراکنی می کنند. اما متوجه نیستند که زود لو می روند و دم خروسِ رژیمی بودنشان نمایان می شود.
مجاهدین میتوانستند مانند سایرگروهها و دیگر احزاب تنها به تقبیح جنگ بسنده کرده و به شعارهای ضد جنگ اکتفا کنند، اما تحمل کشته شدن روزمره هزاران هموطن چیزی نبود که برای مجاهدین قابل تحمل باشد. مجاهدین با گذشتن از نام و ننگ، به مقابله عملی با جنگطلبی خمینی پرداختند تا سرانجام خمینی را ناگزیر از پذیرش آتشبس و نوشیدن جامزهر کردند.
این بزرگترین خدمت میهنی و میهنپرستانه مجاهدین برای مردمشان در آن مقطع سیاه از تاریخ ایران بود. بزرگترین خدمتی که سالهاست خمینی و جانشینانش با وارونهگویی آن را مصداق خیانت مجاهدین معرفی میکنند. قضاوت البته همیشه با مردم است.
با سلام و درود بر جناب لاچین بابت جواب دندان شکنی که به بهمن موحدی دادند.
سلام وعرض ادبی دوباره،خدمت تورک عربزاده عزیز اینقدر با فارس و ایرانی دشمنی نکنید،ایرانی ها باشما دشمنی ندارند د،وتا حالا هم به ضرر شما کاری نکردان،اگر هم بوده دفایی بوده،شما به ناحق واز روی سردر گمی ایرانی را هندی میگویی فارس ها برای دفاع میجور میشود پرونده سگ ولگرد را بیرون بکشد
وتو مهاجر ازصحرای گوبی به کویرهای اسیای میانه و ازبکستان هستی،وچقدر هم شبیه انهایی،ودر خارج از مرزها هم با کشور ایران دشمنی نکن چون همان کشورک 25 ساله عاذربایجانت هم از همان اول ناقص زاده شد دیروز ارمنی راه اش را از سگان ولگرد مهاجر تکلمه مکان و گوبی جدا کرد فردا تالشی و تات و لزگی و اوار هم به همان راه خواهند رفت که هر کدام هزار بار از تو و کشور جعلی و تاریخ جعلی و توحش عیان و ادمخواری اجداد و نژاد عربی و زبان هرگز نداشته و علیل و افلیج ات که مایه ابروریزی را هر کجا در بماند اوای ماق کشیدن گاو بر میاورد بهتر و بیشتر دارند و از تو و تاریخ توحش و اشغالگری عیان و دروغ های مثل دانه ای باران و ریگ فراوان ات بیزار اندو به 100 دلیل به تو اثبات کنند که در زبان الکن ات واج"ر" اصلا وجود ندارد که تو تورک باشی بلکه همان "توکی" هستی که چینی ها ان نام را روی تو گذاشتند که معنی همانم سگ ولگرد میدهد
و اگر از روی عقده حقارت ات برای فرهنگ زبان هرگز نداشته ات دروغ پشت دروغ ردیف کنی باعث خنده وواکنش خواهد شد وترا به دهها مدرک ثابت خواهد کرد زبان نداری و به لهجه غربی همان زبان مغولی مینویسی کلماتت یا مغولی است یا فارسی یا عربی است
نژاد مبارک ات هم که حاصل لشکر کشی های عرب ها است و 56 درصد دی ان ای پدری ات عربی است و کولی
وهزاران حرف دیگر"توکی" عزیز تو حتی برای نام ات هم از یک فحش چینی استفاده میکنی عزیز تحقیر دیگران وجعلیات را کنار بگذاراز زیاده خواهی واز دزدیدن داشته های دیگران و در حقیقت مسخره کردن خودات دست باید کشید و ای کاش تو بتوانی بفهمی که در قرن الکترون و اتم جایی برای ملق زدن های پان تورکانه تو نیست جایی برای دروغ های خنده داد تو درباره هر انچه که نداشتی و ارزوی داشتن اش را داری نیست با داستان های تورکی تخیلی نمیتوانی برای خودات فرهنگ و تمدن و تاریخ بسازی اگر شدنی بود تا کنون هزارذها تمدن و تاریخ تخیلی توسط از تو بالاتر ها و بهتر ها و باهوش تر ها ساخته شده بود
،وای کاش همه حق وحقوق همدیگر را رعایت کنیم، دروغ نگوییم و ننویسیم راست بگوییم و راستگویی را ارزش بدانیم واز خوبیهای همدیگر بگوییم وسعی دررقابیت سازنده نماییم،وتبادل مزیتهای همدیگر کنیم ؤودست اتحاد به همدیگر دهیم ،نه نفاق ونفرت که دائم در پی ریخت خون و بوی خون مثل سگ ولگرد هار زوزه بکشی
زنده باد اتحاد وصلح دوستی
جناب تورک اوغلی :
کولیهای ایران با کولیهای انگلستان تفاوت زیادی دارند و کارشان تهیه چرخ چوبی نخریسی و چوب وافور و فروش آنهاست. گاهی هم اسب و شتر و الاغ معامله میکننداین نقشه مهاجرت کولی ها : کولی ها از اذربایجان و جمهوری اذربایجان برخاسته به سایر نقاط اروپا رفتند البته الان گروهی از انها حکومت بر ترکیه را در دست دارند که خودشان را تورک مینامند ولی در اصل کولی اند:
باور نمیکنید نگاه کنید:اذربایجان خاستگاه کولی ها:
https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/b/b9/Movimiento_gitano.j…
و اما درباره محل زندگس کولی ها در ایران ژنرال سرپرسی سایکس تحقسقات مفصلی کرده است اتفاقا جز در اذربایجان در هیچ کجای دیگه ایران کولی زندگی نمیکرده حالا با هم شجره نامه تان را برسی میکنیم:
ژنرال سایکس در مورد کولیهای ایران و آذربایجان نوشتهاست: «در تابستان ۱۹۰۰ برای تحقیق دربارهٔ کولیهای ایران و تکمیل اطلاعات سینگلر به اذربایجان رفتم. تعیین نژاد و محل کولیهای ایران بسیار دشوار است، چون در هر ناحیهای نامی دارند، اً آنها را «فیوج» مینامند
و کلاً اخلاق پسندیدهای ندارند. مردهای آنها با سایر مردان ایران فرقی ندارند، ولی طرز لباس پوشیدن زنها بکلی با زنان دیگر فرق میکند و به همین دلیل به آنها غربتی میگویند. فعلاً در ایران بیست هزار خانوار یا صد هزار کولی در آذربایجان و در تبریز پنج هزار خانوار زندگی میکنند.»
در آذربایجان کولیها را «قرهچی» و «قراچی» یا «قاراچی» مینامیدند و در شهرها و روستاها پراکنده بودند. آنها برخلاف عادت همیشگیشان از آوارگی دست برداشته و ساکن شده بودند، بطوری که در تبریز کوچهای به نام «قرهچیلر کوچهسی» (کوچه قرهچیها) وجود داشت که ساکنان آن، همه کولی بودند. این محل خوشنام نبود و اشخاص محترم به آن حدود نزدیک نمیشدند. «قرهچی» ها غالباً به رقاصی و مطربی و کفبینی و بختگشایی و غربیلسازی و سبدبافی مشغول بودند. مطربهای تبریز غالباً به این محله تعلق داشتند و در جشنها و عروسیها، زنها یا پسران جوان کولی با لباس مردانه، به رقص و آواز و اجرای نمایش میپرداختند. فحشا در میان زنان این محله بشدت رواج داشت.
زنها برای گدایی و کفبینی، دستهدسته به محلههای دیگر شهر میرفتند و ضمن دزدیدن اشیای کوچک و فریب دادن زنهای سادهلوح، کودکان آنها را نیز میدزدیدند، به همین دلیل در میان مردم تبریز در مورد دزدی «قرهچی» ها داستانهای زیادی بر سر زبانها بود و مادرها برای ترساندن کودکان خردسال به جای «لولو» و چیزهای ترسناک دیگر، بچهها را از «قرهچی» میترساندند.
قرهچیها به ترکی حرف میزدند، اما در میان خود گویش عجیب و مخصوصی داشتند. این گویش شباهت عجیبی با سانسکریت و زبانهای هند و پاکستان داشت. سر ویلیام اوزلی که در سالهای ۱۸۱۰ و ۱۸۱۲، هنگامی که عباس میرزا ولیعهد تبریز بود، در راه سفر خود به هند و ایران، سری هم به آذربایجان زد، بسیاری از لغاتی را که «قرهچی» ها استفاده میکردند، ثبت کرد. او دربارهٔ «قرهچی» ها مینویسد:
روزی در منزل کمپبل در آذربایجان بودم که چند نفر به نام «قرهچی» که شباهت عجیبی به جیپسیهای خودمان داشتند به آنجا آمدند که با زبان خاصی حرف میزد. میگویند که این طایفه مذهبی ندارند و همه عمر خود را به لهو و لعب و خوشگذرانی میگذرانند، به همین دلیل هم به جای خانه، زیر چادر زندگی میکنند و معاش خود را از دزدیهایی که از تخممرغ و مرغ و لباس و وسایل مردم میکنند، میگذرانند و با مهارت عجیبی، کفبینی و پیشگویی میکنند. مردی که من با او ملاقات کردم صراحتاً گفت که بسیاری از افراد قبیلهاش دین و ایمان ندارند و هیچ عبادتی نمیکنند، ولی خودش از این که مسلمان بود، خدا را شکر میکرد. در آن هنگام چند پیک از استانبول رسیدند و بلافاصله متوجه شدند که او جزو قبیلهای است که در کشور عثمانی به آنها «چنیگانی» یا «چنگانه» میگویند. آنها هم معتقد بودند که مردان چنین قبایلی غالباً خائن و زنهایشان بیعفّت هستند. آشپز کمپبل که مدتی را در انگلستان سپری کرده بود، گفت که اینها مثل جیپسیهای ما هستند. من بسیار مشتاق بودم که چند لغت آنها را بنویسم و ثبت کنم. در میان آنها پسرک جوانی بود که با آن که سواد نداشت، اما کمک زیادی به من کرد.»
منبع نوشته:
عماد توحیدی، پرسهٔ کولیها در سرزمین ایران. مقام موسیقایی. شماره ۱۳
یکی از مشخصه های شاخص تورک جماعت و روشنفکرانش (البته اگر بشود اسمشان را روشنفکر گذاشت) چیست؟ تجربه به من می گوید که یکی از مشخصه هایش توانایی و استعداد بی همتایش است در لوث کردن، بی معنی کردن و به ابتذال کشیدن هر مفهوم مدرن و مترقی. چرا؟ چون نه دانشش را دارد، نه حال دانش آموزی را. نه فرهنگش را دارد و نه نیازی به کسب آن فرهنگ می بیند چون لابد بقیه فرهنگها وامدار و مدیون فرهنگ معلوم الحالش هستند. ظرفیتش را هم ندارد چون در محیطی بار آمده که داشتن ظرفیت تحمل نظر مخالف به او آموخته نشده است. لذا و به دلایل متعدد دیگر، وقتی مفاهیم و پدیده های مدرن را می بیند، برای پز دادن و برای اینکه بگوید ما هم کمتر از بقیه نیستیم، تلاش می کند که ادای دیگران را در بیاورد و از آنها عقب، برای پز دادن و برای اینکه بگوید ما هم کمتر از بقیه نیستیم، تلاش می کند که ادای دیگران را در بیاورد و از آنها عقب
نیافتدبیشتر حضرات روشنفکر و دانشمندتورک در مقابل این سوال که: «معادل تورکی کلمه "پادشاه" چیست؟»، بارها گفتند: «خان»،
اکنون که فکر می کنم ، آنها نام هیچ پادشاهی را در تاریخ جعلی خود، ندارند ولی ادعایشان بسیار بزرگ در سر دارند و حال اینکه تورک ها برای کلمه "پادشاه" هیچ معنی و معادلی در زبان خود پیدا نمی کنند! این یعنی اینکه در حد و اندازه هایی نبوده اند (از لحاظ جمعیت در طول تاریخ) که برای کلمه "پادشاه" لغتی درست کنند.
آیا به راستی می توان با چنین خیره سرانی به گفتگوی علمی و منطقی پرداخت
توهم و جعل پان تورکان واغز گرای مغول زبان عرب نژاد تمومی نداره.اینقدر خودشون رو به درو دیوار میزنن که ثابت کنن جز تورکان در دنیا ملت دیگری فرهنگ و تمدن ندارد
اگر میخواهید به جعلیات تاریخ تورک و اذربایجان پی ببرید میتوانید کامنت های من در لینک زیر را بخوانید :
http://www.iranglobal.info/node/58326
جناب بامسی:
برای تورک هیچ چیز قابل استناد نیست. مهملات بافتن مالیات نداره. همه چیز تحریف شده الا تاریخ ترک. چون تو هیچ کتابی اثری ازش نیست که بخاد تحریف بشهتورکها برای نوشتن از فعل "یازیدن" فارسی به معنی شکل کشیدن استفاده میکنند هنوز که هنوز است برای نوشتن واژه ندارند چرا این نویسندگان توکی به زبان خودشان چیزی ننوشتند شما لطف فرموده یک کتاب به زبان تورکی با قدمت بیشتر از 150 سال به ما نشان بده اگر توانسیتی فقط 100 تا مصدر بسیط تورکی بنویس
اگه شما پنج خط به ترکی نوشتید که 50 درصدش ترکی باشه من به شما جایزه می دم . ترکی جر چندین جمله معمولی چیزی به زبان خودش نداره البته همان هم مغولی است تورکی برای واژه سازی 20 پسوند داره که همان را هم در لینک هایی که در ادامه میگذارم مبینی که همگی یا فارسی اند یا مغولی به عبارت دیگر حضرت عای باید زبان نداشته را دست بگیری شروع کنی به دور مغولستان چرخیدن
اگربه سیستم صدساله تورک های های مصادره کنندههمه چیز نگاه کنید،تنهاجایی که ادعا نکرده باشند، تورک است آنجای اسب حضرت عاباس است
جناب تورک اوغلی : یکبار برای شما توضیح داده شد که اجداد حضرت عالی ازز نسل پدری Y DNA همگی عرب بوده اند و ظاهرا حرامی و حرام زاده بهخ کسی میگویند که اعراب ترتیب تولد اش را از مادری غیر عرب داده اند
یکبار لینک زیر را ببینی اثبات شده است که 56 درصد مردم حلال زاده اذربایجان دی ان ای پدری عربی دارند در حالی که دی ان ای مادری عربی ان در عربستان است
نتیجه اینکه ما شاهد یک نوع زاد و ولد وحشتناک مردام حامل این هاپلو گروپ بات زنان فاقد این هاپلو گروپ در غیاب یا شاید کشتار وسیع مردانشان هستیم
ایا ایرانیان باید خاک خودشان را به حلال زادگانی که تخم انها را عرب ها کشتند بسپارند
http://www.iranglobal.info/node/59400
اما اگر میخواهی به سند زبانی که اصلا وجود ندارد خودات را به زردپوستان تکلمه مکان و بیابان التای و جنگل اتوکین ببندی در لینک های زیر اثبات شده که زبانی نداری
و به زبان مغولی امیخته با فارسی و عربی گفتگو میکنی که هر جا در عانی در بماند مثل گاو شروع به ماق کشیدن بکنیhttp://www.iranglobal.info/node/60110
http://www.iranglobal.info/node/60350#comment-89474
http://www.iranglobal.info/node/60350
اگر ۴۰ سال پیش هم امریکا بجای خمینی به شاه کمک میکرد. حالا ما دموکراسی به سرقت رفته ۲ هم داشتیم.
"""حداقل دراین فراکسیون تورکها درمجلس بیش از100نمایند تورک عضوهستند"""
تمام نمایندگان مجلس هم اسم دارند و هم نام فامیل این 100 نماینده را به ما معرفی میکنید؟
اگر 100 نماینده به تشکیل فراکسیون "توکی" رای دهند در نتیجه هر 100 تا توکی اند؟؟
این 100 نماینده را لطف کرده معرفی میکنید چرا باید نمایندگان تالشی پارس اباد و مغان و نیم ملیون تالشی دیگر اردبیل عضو فراکسیون "توکی" باشند؟
شاید این مهم باشد برای پان تورکها کە خواب و خیال سرکوب و نابودی YPG را داشتند ،،
آمریکا یک اتفاق همکاری سیاسی نظامی و شراکت را برای مدت 10 سال با YPG کوردهای سوریە امضاء کرد کە مهم ترین بندهای آن چنینن است
YPG هم پیمان آمریکا خواهد بود برای جنگ علیە تروریسم و داعش و نیروهای فناتیک
آمریکا با تمام امکانات از هر لحاض سیاسی و نظامی از YPG خواهد کرد
آمریکا از YPG پشتیبانی خواهد کرد و بە آنها کمک خواهد کرد برای درست کردن یک ارتش مدرن و مقتدر برای تمامی شمال سوریە و این رسیدن بە دریای مدیترانە نیز خواهد بود
YPG گرانتی و ضمانت خواهد کرد برای درست کردن پایگاهای نظامی آمرکا در جغرافیای کوردستان سوریە
آمریکا پشتیبان درست کردن حکومت و ادارە کوردستان سوریە را خواهد کرد
بی زحمت کسی از اهل فضل وادب نقل قول زیر را به پارسی برگرداند با سپاس .از سایت بالاترین در باره ترکیه .
اینگیلترهنین پایتختی لندنده یئر آلان، مودرن هنر اثرلرینین سرگیلندیگی تیت مودرن موزهسینده ایلک اینگیلیس رتروسپکتیو ایشلر زیارتچیلرین بینمهسینه تقدیم ائدیلدی.
من بر خلاف نظر lachin و بیشتر ایران گراها نقدم بر سازمان مجاهدین خلق این نیست کە با صدام حسین دشمن ایران در جنگ ایران و عراق همکاری کردند نقدم از مجاهدین این نیست کە با عربستان و فیصل الترکی و نمایندگانم کنگرەی امریکا و سنا ی امریکا بر علیە حاکمیت جمهوری اسلامی و تفکر خمینی و خامنەای دیدار و همکاری میکنند همچنانکە در این جهان هیچ نیروی بر اندازی بدون همکاری و پستیبانی خارجی بر حاکمیتهای اشغالگر و دیکتاتور پیروز نمیشوند ویتنام بدون همکاری جین و روسیە بر امریکا و فرانسە پیروز نمیشد ، کوبا بدون همکاری روسیە بر باسیستا و آمریکا پیروز نمیشدند سودان جنوبی بدون همکاری غرب و آمریکا از سودان مستقل نمیشدند کوسوو آلبانها و بوسنینن هرزگوین بدون همکاری امریکا و اوروپا بە استقلال نمیرسیدند تیمور شرقی بدون همکاری غرب بە استقلال نمیرسید ظفار بدون همکاری شاه ایران نمیتوانست انقلابیون را
سرکوب کند و شاه ایران بدون همکاری آمریکا و انگلیس نمیتوانستند مصدق را ساقط کنند و خمینی بدون همکاری آمریکا و کارتر بر شاه پیروز نمیشد شیعەها و کوردهای عراق بدون همکاری و حملەی آمریکا بە عراق بر صدام پیروز نمیشدند و داعش بدون همکاری امریکا و اوروپا با کوردهای عراق و شیعەهای عراق بر داعش پیروز نمیشدند 15 کشوری کە از شوروی سابق مستقل شدند منجملە آذربایجانتان بدون همکاری امریکا و اوروپا و توافق گرباچوف و ریگان هنوزم بخشی از کشور شوروی میبودند این حرفهای گندە کە مردم بە نیروی خود آزاد میشوند و احتیاجی بە همکاری خارجی ندارند فقط هزینەهای ویرانگر بە ملتها تحمیل میکند من هیچ پربلم و مشکلی با ارتباط مجاهدین و نیروهای کورد با آمریکا و اوروپا و حتی عربستان ووو ندارم مشکل از ایئولوژی و برنامە و چگونگی سازمان دادن جامعە است در فردای ساقط و حکومت تازە .. مشکل مجاهدین هم نە در ارتباط با امریکا و صدام و ووو است مشکل ما با مجاهدین از جهان بینی و ایدو ئولوژی و تفکر آنهاست مجاهدین یک سازمان اسلامی شیعە است کە تفکر آنان بر اساس کربلا و حسین و علی و عاشورا و نهج البلاغە و اقتصاد توحیدی و اسلامی آنهاست و این تفکر است کە آنها را بە خمینی و داعش و کربلا و امام زمان و آرامگاهای امامان دوازدگانە مرتبط میکند و نگرانی در مورد این سازمان بە غایت سکت و شیعەی دوازدە امامە در همینجاست چنانچە هنوز در اپزسیون هستند مقنعە و حجاب را بە زنان و دخترانشان تحمیل کردند در فردای بە قدرت رسیدن چنینن سازمانی آن را بە کل زنان ایران تحمیل خواهند کرد و شریعت امام حسینی خود را قانون اساسی خواهند کرداین مقاله سندی تاریخی است که نشان میدهد ضعف اتحاد ملی و خود خواهی و بی وطنی و قدرت طلبی پای بیگانه را به کشور ما باز و سرنوشت ملت ما را به دست گروهی ماجراجو داه اند .نا گفته پیداست که نظام اسلامی خود نیز جریانی فریبکار و ضد ایرانی است .
سالام ـ آفرین برشما۰انگشت به نقطه اصلی گذاشه ایی ۰بخدااکنون چندین دوره است کارشان شده بدوبدتر۰ این تئز مردم ایران رابیچاره کرده است۰هیچ چی را دراین عصرپیشرفت ندیده وجرعت وشجاعت رابه بیماری لاعلاج ترس اجاره داده اند۰ازاین ترس وتوجیح این کمونیستها حکومت حسابی سودمیبرد۰البته اگرتوجه کنید پان ایرانیستهای رنگارنگ هم این رامیخواهند۰چون میترسند امنیت آسیملاسیون کردن ویاامنیت ایران عزیزشان بخطربیافتد۰خاکپرستی وتفکرناسیونالیستی نژادپرستی این گروه هاراباحکومت پیوند داده ودراین وسط حدادعادل ها وحکومت سودجویی سیاسی ازاین عقب مانده ها میکنند۰
آقای بهمن موحدی.... بعد از سرنگونی رژیم پست و پلید اسلامی , دولت موقّت وظیفه دارد که کادر رهبری سازمان مجاهدین را بازداشت و در دادگاه (( نظامی صحرائی )) به اعمال ننگین خود یعنی همکاری با دشمن , که در حمله عراق به ایران با ارتش صدام همدست شده و بر روی سربازان ایرانی آتش گشودند به مجازات برسانند. همان کاری که (( تاواریش استالین )) در جنگ جهانی دوم, موقعی که سربازان ارتش سرخ به سپاه هیتلر می پیوستند, میکرد. در هیچ جای دنیا دیده نشده است که یک حزب مخالف در موقع جنگ ( علی رغم ایده لوژی فکری و سیاسی ) به سپاه دشمن پیوسته و بر علیه ارتش و مردمان هم وطنش بجنگد. دادگاهای بقول شما ها ( خلق ) , و خود ملت , مشتاقانه منتظر هم چون روزها ست که شما ها در دادگاهای نظامی صحرائی پاسخگوی این ملت باشید...باور کنید آن روزها نزدیک تر و نزدیکتر میشود .. به امید هرچه زودتر آن روز....
ابتدا از ائلیار بخاطر زحماتش در نوشتن مقاله ارزشمند تشکر میکنم
----------
در جواب به آقای بامسی و دیگر پانترکیستها
1 - شما منافع آذربایجان را فدای منافع ترکیه میکنید. نمی گویم شما آذربایجانی نیستید، از ترکهای اذربایجان هستید ولی از خود بیگانه هستید و در خدمت منافع ترکیه قرار گرفتید. چرا؟ شما عین یک تورک و عامل حکومتی ترکیه به ما آذربایجانیها منت میگذارید که ترکیه آذربایجان غربی و آذربایجان شرقی را از دست ارمنی ها نجات داد.
2 - ارمنی ها چرا و چگونه به آذربایجان آمدند؟ چه کسی و چه دولتی باعث مهاجرت ارمنی ها به آذربایجان شد؟ ترکیه بخاطر منافع آذربایجان وارد شد یا بخاطر منافع خودش؟
شما که از سوال کردن خسته نمی شوید لطفا به این سوالات هم جواب دهید تا جواب خود را بگیرید.
3 - ارمنی ها از قتل عام های امپراطوری عثمانی فرار کردند و به آذربایجان بلا شدند. پس علت اصلی
مهاجرت ارمنی ها عثمانیها بودند. اشغالگران امپراطوری عثمانی بخاطر نجات آذربایجان به ارمنی ها هجوم و یورش نیاوردند بلکه دولت عثمانی قصد نابودی ارمنی ها را داشت و تحمل دولت و کشور ارمنی را در جوار مرزهایش نداشت. عثمانی ها با همدستی کورد ها و سمیتکو جیلوها را سرکوب کردند و مانند جیلوها ظلمهای زیادی به آذربایجانیها کردند.4 - عثمانی ها بعد از سرکوبی ارمنی ها به اسماعیل آقا سمیتکو کمک مالی و نظامی کردند. اسماعیل آقا با همکاری عثمانیها به قتل عام مردم آذربایجان پرداخت.
5 - ارمنی ها در آذربایجان غربی فعال بودند.چرا منت گذاشته ومیگویئد عثمانیها آذربایجان شرقی را از دست ارمنی ها نجات دادند.
6 - ساده لوحان بوزقورد منت می گذارند که ترکیه، نخجوان را از تعرض ارمنستان حفظ کرد. ترکیه بخاطر تورک بودن مردم نخجوان یا بخاطر کمک انسان دوستانه در نخجوان حضور پیدا نکرد بلکه بخاطر منافع بی پایان خودش بود.
چرا ترکیه در جنگ آذربایجان با ارمنستان حتی به در خواست کمک نظامی از طرف رهبر پانترکیستها یعنی ایلچی بئی جواب رد داد؟
چرا عثمانیها در سرنگونی دولت جمهوری دمکراتیک آذربایجان به رهبری محمد امین رسولزاده رهبر پانترکیستها به بلشویکها کمک کرد؟
چرا عثمانیها شیخ محمد خیابانی را در تبریز دستگیر کردند و به زندانهای مخوف عثمانی فرستادند؟
چرا ترکیه با رژیم فاشیست و اشغالگر ایران همدست شد تا حکومت ملی آذربایجان را که تحت رهبری پیشه وری کمونیست بزرگ و فرقه دمکرات بود، سرنگون سازد؟
نه خیر دوستان، ترکیه مجانی به کسی کاری نمی کند. ترکیه مفت و مجانی بخاطر تورک بودن مردم نخجوان ، به نخجوان چنگ نیانداخته است. حضور ترکیه در نخجوان برای آذربایجان شمالی بسیار گران تمام شده است. ترکیه بخاطر اهداف و منافع عظیم زیر در نخجوان پایگاه نظامی گذاشته و جایش را محکم کرده است :
اهداف حضور ترکیه در آذربایجان - نخجوان
1- تامین نیازمندی های انرژی و تقویت موقعیت ترانزیتی در انتقال انرژی به اروپا
2- حضور در پروژه های مهم اقتصادی، نفتی وگازی، صنعتی و تجاری در آذربایجان
3- استفاده از محور حمل و نقلی آذربایجان برای ورود به روسیه و آسیای مرکزی (پس از حل مناقشه قره باغ) به منظور کاهش وابستگی به مسیر ترانزیتی ایران
4- تاثیر گذاری در ترتیبات امنیتی قفقاز و افزایش نقش منطقه ای
5- افزایش توانمندیها به منظور تاثیر گذاری بر روسیه، ایران وارمنستان
6- تاثیر گذاری بر ملت و دولت آذربایجان و افزایش سلطه و حضور فرهنگی در این کشور
7- استفاده از موقعیت منطقه ای در رقابت و روابط با آمریکا وغرب
8- افزایش توان اقتصادی، حل مشکل بیکاری و ایجاد اشتغال برای اتباع ترکیه
9-
امیدوارم ستون پنجم و مدافعان منافع ترکیه در جنبش ملی آذربایجان با ساده لوحی به مسائل برخورد نکنند و تاریخ را تحریف نکنند. ترکیه اگر نفعی نداشته باشند هیچ قدمی به نفع آذربایجان بر نمی دارد. سیاستها و اقدامات دشمنانه ترکیه علیه آذربایجان فراوان است که به چند نمونه اشاره کردم. شما نمی توانید تاریخ را تحریف و حقایق را وارونه نشان دهید.
تنفر ما ایرانیان از تجزیه طلبان آذری است که در این سایت پایه راسیسم ضد ایرانی و ضد فارس و ضد کرد و ضد ارمنی را گذاشتند. شما به آرشیو این سایت مراجعه کنید تا سیه روی شود هر که در او غش باشد. چرا شما مانند کردها علیه دولت و رژیم و حکومت دیکتاتور حاکم مبارزه نمی کنید و علیه مردم ایران تنفر پراکنی می نمایید ؟ چرا شما بدون اینکه جامعه و حغرافیای ایران را بشناسید و در خارج نشسته اید و افسانه های حسین کرد شبستری را در باره ایرانیان و فارسیها نقل میکنید ؟ درون ایران مردم فارس و آذری و ایرانی به هم عشق میورزند و با هم ازدواج میکنند. شما چرا آدرس غلط میدهید و بجای خلخالی و ملا حسنی و خامنه ای ، فارسها را دشمن می پندارید که خودشان قربانی شما ترکهای شریک در قدرت هستند. فاسهای هم دوره من موسیقی آذری را بیشتر از موسیقی شهرنویی و لس آنجلسی گوش میکردند. در خوابگاههای دانشحویی ، فارسها و کردها و آذری ها
هم اطاق میشدند تا آذری ها با همدیگر. غالب شما فعالان این سایت از مردم درون ایران خبر ندارید و دروغ مینویسد و قصه سرایی میکنید . شونیسم و راسیسم بیابانگردی چشم شما را بسته و تنفر و کینه را در سرتان جا داده . مردم آذری در زمان مناسب جواب شما چند نفر را خواهند داد تا آدرس غلط ندهید و اپوزیسون ضد ارتجاع حاکم را ضعیف کنید . اگر شما دنبال زبان و موسیقی و هویت هستید ، چرا یکی از شما حاضر نیست در ترکیه و اران شمالی و ترکستان آسیای میانه زندگی کند و همه در اروپا و امریکا جمع شده اید ؟ این نشان میدهد که شما صداقت ادعاهای خود را ندارید و فقط دچار رمانتیسم خون و جنک و زمین خیالی شده اید . آذری ها ایرانی هستند و نه ترک . اگر ترک هستند باید بروند ترکستان . چون در ایران هیچ کس وجود ترک را در میان مردم ایران قبول نداشته . ترکها حدود 4 قرن است که وارد ایران و خاورمیانه و قفقاز و آسیای صغیر شده اند . مردم بومی این مناطق ، ایرانی و فارس و کرد و سامی و ارمنی و غیره هستند و نه ترک و مغول. وطن ترک و مغول در آسیای میانه و در همسایگی چین و اویغورستان است.از بهمن موحدی بامدادان ،،،،،،،،، اگر سازمان مجاهدین خلق ایران در یک انتخابات آزاد و با رای مردم، قدرت سیاسی را برای دوره ای تعیین شده بدست گرفتند، به هیچ وجه قرار نیست که حکومت اسلامی تشکیل دهند.
از جمال هر موقع مریم رجوی و زنان عضو رهبری مجاهدین و زنان اعضا و هوادار سازمان مجاهدین لچک و روسری و حجاب را از سرشان برداشتند ان موقع میتوانی چنینن ادعای بکنید سازمان مجا هدین اولندش کە هیچ وقت نخواهند تانست قدرت سیاسی در ایران بدست بگیرند دومندش تا مغز استخوان بە کربلا و حوسین و محرم و تاسوعا و عاشورا و امام زمان عج معتقدند
آقای استخانلو این شما هستید که باید از توهین های چارواداری عهد عتیق نسبت ترکها دست بردارید، ما چه هیمه تری بشما هافروختیم که این همه از ملت ترک متنفر هستید؟ از جان ما چه می خواهید؟ شیرنترین چیزی که برای ملتی دارای ارزش است زبان مادری و موسیقی ملی آنها است، جامعه فارسی ما را از همه اینها محروم ساخته، آیا اینها بس نیست؟ و شما را راضی نمی کند؟ پس اسلحه بدست گرفته و همانند داعشیون شروع به قتل عام ملت ترک بکنید تا بلکه این نفرت شما به ملت ترک کمی فروکش کند، آیا شما قوانین سازمان ملل را در مورد حقوق برابر انسانها و ملتهارا خوانده اید؟ و آنرا درک کرده اید؟ نکند آنها هم در چهار چوب ذهنیت آریا پرستی و شاهنامه خوانی شما نمی گنجد؟ لطفا به ما بدون رودروایستی و رو راست نظرتان را بیان کنید، چه چیز دیگری جز قتل عام ملت ترک آزربایجان شما را ارضا می کند؟
پس از سرنگونی رژیم پست و پلید جمهوری اسلامی، اگر سازمان مجاهدین خلق ایران در یک انتخابات آزاد و با رای مردم، قدرت سیاسی را برای دوره ای تعیین شده بدست گرفتند، به هیچ وجه قرار نیست که حکومت اسلامی تشکیل دهند. مجاهدین ، خواهان تشکیل حکومت اسلامی نیستند و به جدایی دین از دولت اعتقاد راسخی دارند.
اصلاحات یعنی گفتمان مسالمت را با شدت و حدت تمام نشانه گرفت و از سر راه برداشت. باید بی هیچ مسامحه ای مبلغین گذرمسالمت آمیز را افشا کرد. چرا که ریشۀ این تفکر ضد انقلابی از درون خود رژیم ضد بشری جمهوری اسلامی جوانه زده است . این بالاترین خواست رژیم جنایتکار و چپاولگر جمهوری اسلامی است که در مقابل خشونت مداوم اعمال شده از سوی نیروهای مسلحش ، مقاومتی شکل نگیرد.به این مهم نیز باید اشاره کنم که مبارزۀ غیر خشونت آمیز با این رژیم ضدبشری معنایی ندارد و به جایی نخواهد رسید. تنها یک راه برای رهایی ایران و ایرانی از شر فاشیسم هار مذهبی وجود دارد که آن راه، "جنبش سرخ" می باشد. گفتمان جنبش سرخ یعنی گفتمان سرنگونی و جنبش سرخ یعنی جنبش سرنگونی. در ایران مبارزه غیر خشونت آمیز و امکان وقوع یک انقلاب مخملی یک خواب وخیال ضدانقلابی است. همانگونه که انتقال مسالمت آمیز قدرت سیاسی یک رویای دست نیافتنی بیش نیست. درست به همین دلیل هم هست که می بایست بی هیچ سازشی گفتمان
آری گفتمان مسالمت، گفتمان خود رژیم است.
سربلندی و رهایی میهن عزیزمان ایران در تمامیت خود تنها و تنها در گرو سرنگونی قهر آمیز حاکمیت ضدبشری و نفرت انگیز جمهوری اسلامی است و لاغیر، چنین باد.
لا چین گرامی ،
- سخن ایده لوژی آریایی- و طرفداران آن : که حقوق انسان را قبول ندارند، جواب شان «دفاع از حقوق خود» است.
-واکنش فرد آگاه را نباید سخن طرف مقابل تعیین کند. باید خودش تعیین کند و درست.
- همه فرهنگ دارند . و لاجرم نسب فرهنگی . و حقوق فرهنگی. طرح این ایرادی ندارد. و لازم است طرح شود.
-من ترکم، عمدتا از دو زاویه میتواند گفته شود: با منظور « نسب فرهنگی»؛ و « نسب طایفه ای»
من ترکم - (پیش ما) به معنی « کسی که دارای فرهنگ ترکی آذربایجان است» درست است.برای فرد آگاه نسب فرهنگی مهم است که « هستی و هویت» اورا تشکیل داده.
نه اینکه در طول چندهزارسال از کدام طایفه و قبیله بوده. در تاریخی که همه ی قبایل بهم در آمیخته اند .
یعنی آنچه مهم بوده و هست همین فرهنگ و زبان است. که شامل هر انسان است.
---
طرح نسب فرهنگی(فرهنگ ترکی آذربایجان) برای شخص سیاسی درست است، ولی طرح نسب طایفه ای کار عوامانه ایست.
اما اینکه « خون و گوشت و استخوان من ، نسب طایفه ای یا فیزیوژیک من - به طایفه ی چند هزار سال پیش ترک متصل است، درست نیست.
این دو را لازم است فرق بگذاریم.
آائلیارگرامی
اکنون فرق نمی کند شیخ وشاهی باهم به باکو و آنکار وصل می کنند وخود به چپاول مشغولند!خودگوی خندی عجب هنرمندی
چطور خلق فارس وکرد داریم ولی به تورکها می رسد می شود خلق آزربایحان !
آیا خلق ویاحلق های تورک درتمام جابجایی ایران ساکن نیستند چند درصد جمعیت خراسان وکرمان وفارس وبوشهرواراک وکردستان و...تورک هستند؟
حداقل دراین فراکسیون تورکها درمجلس بیش از100نمایند تورک عضوهستند وبهتر بدانید نمایندگان شهرهای خیاوری وگرمی وپارس آیاد عجبشیر ومراغه عضواین فراکیسون نیستند !
چرا آدم سیاسی مثل شما می تواند بگوید خلق فارس نمی تواند بگوید خلق تورک ؟
چرا آدم سیاسی آسیمیلاسیون شده به تورکها می گوید آذری وآذربایجانی چراازتورک گفتن وحشت دارد؟
چرافارس دمکرات ودیکتاتوردربرخوردباتورکها فرقی باهم ندارند؟
اگر فرق دارند نام ببرید ویا چپ ها درایام انقلاب کی ازتدریس زبان تورکی حمایت کردند؟
اززمان رضاشاه فعالین مدنی آزربایجان رابه شوروی وصل می کردند اکنون فرق نمی کند شیخ
اگرشما به ایران وزبان فارسی ودین افتخارمی کنید مدیون تورکها هستید اگر نبود شاهان تورک هیچ کدام اینها آلان وجود نداشتند .
چون تا قبل ازغرنویان درایران بخصوص فارس وکرمان نه کسی به فارسی صحبت می کرده ونه نوشته ای داریم حتی ازدانشگاه خیالی جندی شاهپورهیچ نوشته ای نداریم که بدانیم دراین دانشگاه به چه زبانی تدریس می کردند؟
شما مقاله راخود مقایسه کن با تمام نوشتهای پان ایرانیستها از زمان رضاشاه تا حالاببینید از تهمت وتوهین چیزی است که دراین 100سال گذشته تمامیت ها به تورکها نثارکردند وشما ازقلم انداختی ؟
شما چه کسی را به غیر ازخودت فعال آزربایجانی می دانید ؟
شما حتی حاضرنیستید تلویزیون گونازبنویسید می نویسید تلویزیون کوناذ آنوقت برای من ازتاریکی وعلاقه دگراندیش صحبت می کنید .
ما تورکها با آدمهای سیاسی روبروهستیم چشم درچشم مان دارند وبه تورکها توهین می کنند وقتی با اعتراض روبرومی شوند مثل جنابعالی می گویند شما آزربایجانی هستید!
اگر نبود ترکیه امروز نخجوانی وجودنداشت .
اگر نبود ترکیه امروز آزربایجان شرقی وغربی وجود نداشت دولتی که ارمنی وحامیان آنها را از آزربایجان غربی بیرون این دولت ترکیه بوده .
ببخشید مجبورم این جمله به گویم بعضی ها امروزبدون توجه به خدمات ترکیه از فارسی فقط ... بلدند.
آ. الیار عزیز، من بارها و بارها به شما گوشزد کردم که آزربایجان در حال آسیملاسیون جدی بسر می برد، تا سال 2030 یونسکو برای حفظ زبان مادری قوانینی تصویب کرده، شاید زیر فشار آسیملاسیون حاکمیت فارس سالار، آزربایجان نتواند دوام بیاورد، پانفارسیسم حاکم از مهد کودک دست به آسیملاسیون زده، و تا 13 سال دیگر معلوم نیست چند در صد در آزربایجان آسیملاسیون نشده باقی خواهد ماند و شما در این شرایط نابودی زبان مادری، پرچم سرخ انترناسیونالیسم پرولتری را برای نابودی زبان ترکی و یا بقول شما بر علیه پانترکیسم بلند کرده اید، الیار عزیز ، من از التماس کردن به شما و اشرف دهقانی خسته شدم، شما در کنار ملت ترک آزربایجان می مانید و یا آزربایجان را در حد گوشت دم تو پ و عاشیق حسن و با ترانه من فدائیم برای تبلیغ سازمان خود می خواهید؟
لطفا مثل همیشه با برخورد از بالا سعی نکنید نقش معلم اخلاق را بازی کنید، شما بعنوان یک فرد کاملا سالم از نظر جسمی می توانید به سوالات و خواستهای یک معلول 30 درصدی زندانهای جمهوری اسلامی پاسخ ندهید. ولی آزربایجان تهران و میدان شاپور نیست، دنیای دیگری است، البته درک آن برای شما که در محیط امن آلمان چپ پرولتری تهرانی، همه چیزیش مفهوم پیدا کرده، طبیعا گفته های من هم نا مفهوم و پانترکیستی جلوه خواهد کرد . ولی من با تمام وجودم انسانها را دوست دارم، و حتی حاظرم خونم را برای نجات مخالفانم، افرادی مثل ناصر کرمی و اقبالی هدیه کنم. ما آزربایجانیها ناجی هستیم تا مخرب ، تاریخ هزار ساله ما آنرا به ثبوت رسانده، که ما به زبان و فرهنگ دیگر ملل بیشتر از خودمان احترام گذاشتیم، و حتی به زبان آنها شعر سرائیده ائیم، و اعتقادات ما همیشه این بوده، قوناخ عزیزدی،قوناغ اوتاغی
قوناخ قاب قاشیغی
قوناخ یورقان دوشگی
و دهها احترام به قوناخ در فرهنگ در حال نابودی ما بدست پانفارسیسم است
و اگر امروز ما به این روز افتادیم و در موضع دفاعی واقع شدیم ، ناشی از انساندوستی ملت ماست،
دوست عزیز.. ائلیار نوشته بودید که ..
عزیزیم
اینسانام من
ترک اوغلویام
ترک قیزی یام
ترکم من.
آنام ترک
آتام ترک
ترک اوغلویام
بیمار گونه همه انسان ها مساوی باشند ولی بعضی از انسان ها «« مساوی تر » از دیگران باشند مشکل خواهیم داشت. ولی اگر این منطق شما را فقط در ( ( جامعه ترک ها )) زیر نظر بگیریم کاملآ مواق هستم که اول انسانیّت و بعد تورکچولوق. بهترین ها را برایتان آرزومندم.ترک قیزی یام
ترکم من.
---
این سخنان ازمن ( آ.ائلیار) است.
نخست بر انسان بودن « تاکید» شده است. ( خوب، کار و ایده ی درستی ست)
بعد به « ترک بودن» خود تأکید کرده است.
از این سخنان خوبی که گفتید خیلی متشکریم ولی متاسفانه ما در فرهنگی زندگی میکنیم که , من و شما و اجدادمان تنها بخاطر « ترک » بودن (( انسان )) حساب نمی شویم . بدین جهت در این فرهنگ مالیخولیائی گفتگو در باره انسانیّت اول و تورکچولوق بعد ,برایم مشکل ساز است.. چون طرف مقابل مرا « آدم » حساب نمی کند که حرف منطق به سرش برود .منطق شما موقعی قابل قبول است که هموطن عرب من , هموطن رشتی من اجداد ترک من , در یک فرهنگی در درجه انسانی در یک ردیف باشند. اگر در جامعه ای
جناب حسن گرامی؛
نظیر سپاه پاسداران، بسیج و .. خلع سلاح نشوند و قدرت به یک حکومت جمهوری لائیک و دمکراتیک و ارتش ملی منتقل نگردد، بستر عینی برای پایان دادن به خشونت بوجود نمی آید.ایرانیان حکومت اسلامی را تجربه کرده و بنظر نمیرسد بار دیگر زیر بار یک حکومت اسلامی دیگر بروند. اما در باره فرمایش شما پیرامون تغییر رژیم سیاسی و گذر از حکومت اسلامی، خدمت شما عرض می کنم که شکل تغییر را همواره حاکمان به بمردم تحمیل کرده و میکنند
نظر شما در باره نفی خشونت کاملن درست است. جامعه ایرانی ریشه در فرهنگی دارد که "ضحاک ماربدوش" را نه اعدام (قصاص)، بلکه در منطقه ای کوهستانی تبعید کرده اند.
در جوامع استبدادی همواره خشونت از بالا اعمال شده و میشود. مسئله ما برسمیت شناختن حق مردم در دفاع از خود است. این حق در بیانیه جهانی حقوق بشر هم طرح شده است. آنجا که حقوق بشر پایمال میگردد و خبری از قانون ملی، دمکراتیک و لائیک نیست، قیام علیه بیداگری برسمیت شناخته شده است. البته این بمعنای نابودی سرمایه ملی، نابودی ارتش و .. نیست. در ایران کنونی تا هنگامی نهادهای سرکوب حکومت دینی
سپاس از شما و با مهر و احترام
آیا درایران به نظرشماخلق تورک زبان داریم ؟
- خلق نه ، خلق ها( ملتها) داریم(از جمله: خلق ترکمن، خلق آذربایجان)، زبان : ترکمنی، زبان: ترکی آذربایجان
گفتید خلق فارس زبان دوشاخه است بخش حکومتی وبخش دمکراتیک !!!
-خلق نه. فرهنگ زبان فارسی دو بخش است نه خلق .
فرهنگ رسمی حکومتی( بر پایه ی بخش زبان فارسی حکومتی- بخش زبانی که آخوندی اش کرده اند، و توهین به ادبیات فارسی ست) - فرهنگ ممنوعه غیر حکومتی ( دموکراتیک )- که حق نفس کسیدن ندارد. مانند دیگر فرهنگها.
این دوبخش دربرخوردبا ماتورکها فرقی باهم دارند ؟
میتوانید نمونه بیاورید ؟- فرق دارند.
- وقتی فرهنگ ممنوعه آزاد شود ، میتوانیم به خوبی ببینیم که (آن فرهنگ موافق آزادی و برابری همگان) ا ست.
- اقشار اجتماعی جامعه، نیروهای سیاسی دموکرات مخالف تبعیض و نابرابری اند: در رأس آنها چپ برابری خواه قرار دارد. رجوع کنید به برنامه ی گروههای چپ ببینید کدام نیرو از « نابرابری و تبعیض دفاع میکند- اینان موافق برابری حتی حق تعیین سرنوشت و بعضی حتی موافق حق جدایی اند) . شعار حق تعیین سرنوشت شعار چپ است نه شعار راست یا ترکیستها.
کانون نویسندگان ایران « از آزادی بی قید و شرط» دفاع میکند.
شما این همه درباره بد بودن پان ترکیسم نوشتید آیا درایران پان ایرانیست وپان کوردیسم ویا پان فاریسیزم مشکلی نیست ؟
- « بد»-ی خودش را نشان داده ، عاشیق گؤردوگون سؤیلر. ( خنیاگر، آنچه دیده ، می سراید)
همه پان ها، همه ی ناسیونالیسم ها، مشکل اند . از راه پان و ناسیونالیسم « آزادی و برابری» حاصل نمیشود.
آنها مادر استبداد و نابرابری اند.
به نظرشما کرد ویا فارس می تواند بگوید من کردم ویا فارسم ؟
بله آدم عادی میتواند بگوید .
آدم سیاسی جواب سیاسی میدهد.
ولی یک ترک باید بگوید من انسانم ویا اگر بگوید ترکم این نشان ازعقب مانده گی ویا طایفه گری است .
-« باید» ندارد. آدم عادی میتواند بگوید.
آدم سیاسی معتقد به « طایفه گرایی ست یا نیست». اگر باشد ، جواب طایفه گرایانه یا حتی نژاد گرایانه میدهد- اگر معتقد نباشد
بدیهی ست که جواب « غیر طایفه یا نژاد گریانه» میدهد.
آیا شما آسیمیلاسیون نشدید؟
-نه. کسی که از رسمیت « تفاوتها و متفاوت بودنها» و حقوق آنها دفاع میکند دقیقاً رهایی از « آسیمیلاسیون» را رقم میزند.
و آسیمیله نیست.
کسی که درست از حقوق خود دفاع کند، آسیمیله نیست.
کسی که خیال میکند از راه « ترکیسم یا پان ترکیسم» از حقوق خود دفاع میکند ، بله البته که آسیمله شده است.
او به جای « ایده لوژی آریایی»، «ایده لوژی پان ترکیسم» را گذاشته که هر دو یک جنس اند. و دو روی یک سکه.
کار هردو ایده لوژی « یکسان سازی تفاوتهای فرهنگی» ست.به طرق مختلف. و در دایره ی خودشان.
این عمل نقض حقوق است.
حقوق از این راه کسب نمیشود. نتیجه ی آن بی حقوقی ست. یکسان شدن، نابودی «تفاوتها» ست. و نقض حقوق.
شماهمه فعالین مدنی آزربایجان را ساخته دست دولتی ایران ویا ترکیه وآزربایجان می دانید
- « همه» را نگفته ام. کسانی «تحت تأثیر» تبلیغات ترکیستهای" اهل" ترکیه ، اهل جمهوری آذربایجان( بدون کلمه ی دولت ها) ، و تبلیغات دولتی ایران، قرار دارند. و کسانی هم تحت تأثیر تبلیغات ترکیستهای مستقل آذربایجان اند.
کسانی هم هستند که فعالیت مدنی میکنند ، مستقل اند و ترکیست نیستند.
کسانی را هم حکومت ایران « غیر مستقیم یا مستقیم» فعال سازی میکند.
شما غیرازخودت کسی دیگری را قبول دارید؟
من « دیالوگ » را قبول دارم ، و بر این اساس، همه را قبول دارم، چه مخالف باشند و چه موافق.
تنفرشما ازهرفعالی هست
-چرا دگر اندیشی را تحمل نمی کنید که « علاقه» را ببینید؟
دگر اندیش دوستدار فعال است . دیالوگ نشانه ی « علاقه ی» او نیست؟
اینجا « تنفر»، در لغت نامه وجود ندارد. «علاقه» به جای آن نشسته.
تاریکی، فرار از دگر اندیشی ست. و روشنایی، استقبال از آن. به استقبال دگر اندیشی برویم.
که آزادی ست.
"" در پشت پرده چه خبر است؟ "" منزوی کردن قطر طرح " مصر و امارات متحده " با " چراغ سبز عربستان " بود، در شکلی اجمالی، قطر طعمهای بود برای شکار، ترکیه هیچ فرصتی را از دست نداد تا " با مذاکره با عربستان "، امارات متحده عربی و مصر را منزوی کند و عربستان به مدار ترکیه وارد کند، در حالیکه تنش بین " ایران و عربستان " تشدید شده، خاورمیانه وارد دو مرحله شده، ۱- گسست در اتحادیه کشورهای شورای همکاری خلیج ۲- شکل گیری بلوکهای جدید، من در این موارد بیشتر توضیح خواهم داد، ولی اگر این کامنت من، مانند کامنت ۳ من، حذف شود یا درج نشود، دیگر هیچوقت در سایت ایران گلوبال، کامنتی نخواهم نوشت.
درود به جناب موحدی گرامی؛
با مهر و احترامسپاس از شما بخاطر احساس مسئولیت نسبت به سرنوشت ایران و ایرانیان و روشنگری های سیاسی در ارتباط با نظام ویرانگر حاکم بر میهن.
تمامی تاکیدات شما در باره ماهیت ضدبشری حکومت اسلامی را تائید کرده و تردیدی نیست که جامعه شهروندی آگاه، دمکرات، ایرانمدار، رها گشته از زنجیر توهم به حکومت اسلامی، در آینده نچندان دور با حکومت اسلامی تعیین تکلیف تاریخی خواهد کرد.
آنچه مهم است، همانا برون رفت از مدار حکومت دینی- استبدادی و قرار گرفتن سیاست بر ریل ارزش های مدرن و جهانشمول انسان قرن حاضر و نهاینه شدن مکانیزم های جامعه لائیک دمکراتیک در کشور است.
واقعیت این است که اشکال مبارزه را مردم خود تعیین می کنند و در شرایطی که فاشیسم حاکم فرمان "آتش به اختیار" را صادر کرده، قطعن مردم ستمدیده از همه اشکال مبارزه برای خاتمه دادن به سلطه اسلام و اسلامگرایان استفاده خواهند کرد. چنین باد!
کار اموز گرامی، « ارزوها و امال» آزاد اند.
امید وارم قدغن کنندگان « ارزوها و امال» و « عواقب» تعیین گنندگان،
متوجه نتایج" نقض کردن حقوق دیگران" باشند.
این """گنگر""یعنی چی؟ یعنی همان کنگره. یعنی سطح سواد در نویسندگان این سایت این اندازه است!!!
علیه مردم تورک سمپاشی نکنید! مردم تورک مسئول جنایات سلفی های عربستان نیستند! همین عرب هائیکه به بهانه دمکراسی در میادین اروپا قرآن پخش میکنند، جهاد گری سلفیسم و تروریسم تبلیغ میکنند! آقای "ایمن مازک" اگر راست میگوید، اول جلوی تبلیغات وهابیسم و جهادگری سلفیسم و تبلیغات تروریستی آنان را در اروپا بگیرد. در ثانی در وهله اول لازم است از آقای مازک و همکارش خانم "لمیا قدور" پرسید: مگر ایشان کجا بودند، زمانیکه تروریستهای مسیحی سرب، در یوگسلاوی سابق در "سارایو" در "سربره نیسا" در یک قتل عام 17.0000 برادران مسلمانشان را قتل عام کردند، در گورستانهای دسته جمعی دفن کردند، آیا مسیحیان اروپا علیه چنین کشتاری تظاهرات راه انداختند؟ زمانیکه در بین "هوسی" و "توسی" در یکی از کشور های افریقائی قتل عام صورت گرفت، نیروهای مسیحی طرفدار فرانسه دهها هزار مسلمانان افریقائی را قتل عام کردند، آیا مسیحیان اروپا
علیه این کشتار تظاهرات راه انداختند و از آن عذر خواهی کردند؟ زمانیکه نیروهای دولتی و ارتش پوتین و ناسیونالیسهای مسیحی روس به چچن ستان لشکر کشی کردند و صدها هزار نفر از مردم مسلمان چچن را قتل عام کردند، آیا مسیحیان اروپا نسبت به اعمال جنایتکارانه روسهای مسیحی تظاهرات براه انداختند؟ از آن عذر خواهی کردند؟ چهار دهه است نیروهای غربی در افغانستان سیل خون راه میندازند، میلیونها نفر ار مردم بیدفاع افغنستان در جهان آواره و سرگردانند. آیا جهان مسیحیت نسبت به این جنایات از مردم مسلمان افغانستان غذر خواهی کرده اند؟ آیا در آن خصوص تظاهرات کرده اند؟ فرانسه بیش از یک قرن مردم مسلمان الجزایر را قتل عام کرد، منابع و ذخایر زیر زمینی آنرا به غارت برد، آیا مسیحیان اروپا نسبت به اعمال جنایتکارانه برادران مسیحی خود ابراز پشیمانی و عذر خواهی کردند؟، آیا در آن خصوص در کلیساهایشان جمع شدند؟، تا به خیابان بریزند و آنرا محکوم کنند؟ آیا علیه جنایت فرانسه تظاهرات کردند؟ اروپائی های مسیحی زمانیکه به قاره آمریکا لشکر کشی کردند، میلیونها نفر از مردم بومی قاره آمریکا "سرخپوستان" را قتل عام کرده سرزمینهایشان تصاحب کردند. آیا تابحال دنیای مسیحیت در باره آن جنایات در خیابانها تظاهرات کرده از سرخ پوستان عذر خواهی کرده اند؟ داشناکهای مسیحی ارمنی در قارا باغ آزربایجان به جنایت علیه بشریت دست یازید. هزاران تن از مردم مسلمان و بی دفاع آزربایجان را از زن و بچه گرفته تا پیر وجوان را قتل عام کردند. آیا تابحال مسیحیان اروپا به جنایات داشناکهای ارمنی اعتراض کردند؟ آیا نسبت به چنین جنایاتی تظاهرات راه انداختند؟ در ثانی داعش مگر کیست؟ آیا داعش نه اینکه بدست خود کانالهای سیاه غربی با هزینه کلان میلیارد دلاری برای براه انداختن جنگی خانمان سوز در شمال آفریقا و مخصوصا در خاور میانه به وجود آمده است؟ آیا خنده دار نیست مردم مسلمان را که خود بزرگترین قربانیان جنایت داعش هستند، نسبت به اعمال جنایت کارانه چنین تشکیلات مافیائی عذر خواهی کنند؟هدف از چنین تبلیغات چیست؟ آیا هدف چنین تبلیغاتی، زیر پوشش اسلام و مسجد، زیر ضرب بردن و تروریبست نشان دادن یک ونیم میلیارد مسلمان در سراسر جهان نیست؟ لازم به ذکر است چنین سیاست غیر انسانی دیریست با شکست مفتضحانه مواجه شده است. سیاستی که بطور کلی قادر نیست آرامش، پیشرفت جوامع مسلمان را تحمل کند. بقول "مارکس": دین برای جسم جان زهر است. زهریکه سموم آن با تبلیغات مغرضانه و یکطرفه مطبوعات غرب، بتدریج تمام جوامع انسانی را در بر گرفته در آتش جنگ میسوزاند! جنگی که سبب ترویج نفرت و انزجار مذاهب از یکدیگر گشته، جوامع انسانی را بسوی یک جنگ خانمان سوز و فروپاشی جوامع بشری سوق میدهد!
عالی بود ولی ارتجاع اخوندی را با ارتجاع رجوی ویا ارتجاع سرخ عوض نکنیم. انقلاب مسلحانه بسود مردم نیست و باز گروهی تحت عنوان انقلاب توده ای و خلقی و سرخ و انقلاب نوین اسلامی بر سر مردم گلاه خواهند گذاشت .
نیاز ی به گفتن نیست که در صورت خشونت وانقلاب مسلحانه تنها گروه جرار و ادم گش رجوی قدرت را از ان خود خواهد کرد و جهنم دیگری برای مردم ایران فراهم خواهند ساخت. هر گونه گرایش به خشونت و انهدام سازمانهای نظامی که با پول مردم ایران بوجود امده اند خیانت به ازادی است . مخالفت ما باید با تسلط اندیشه سیاه اسلامی باشد و نه سازمان دفاعی و یا نظامی .
. انتخابات ازاد برای سرنوشت مردم ایران برای مردم ایران باشرکت مردم وهمه سازمانها و گروها ی ایرانی تنها راه حل و بدون خونریزی در ایران است .هیچ سازمان و حزبی حق تقدم برای کسب قدرت ندارد ..
اقای آ. ائلیار مسئولیت و اگاهی شما ایجاب میکند که از هر گونه خونریزی جلوگیری کننید . امیدوارم متوجه عواقب ارزوها و امال خود باشید .
درود بر هموطن گرامی؛ آقای اقبال اقبالی.
مسلحانۀ توده ای از جای برانداخت.اینطور به نظر می رسد که خامنه ای گجستک، با صدورفرمان" آتش به اختیار" قصد دارد فضای رعب و وحشت سالهای آغازین دهۀ 60 را دوباره بر کشور حاکم کند، و سرکوب و دستگیری و شکنجه و اعدام را در جامعه به شدت گسترش دهد تا شاید بتواند چند صباحی دیگر بر عمر این سیستم گندیده بیافزاید.
پس بنابراین، ضرورت مبارزۀ مسلحانه و جنگ انقلابی علیه این رژیم ضدایرانی و سفاک، بیش از هر زمان دیگری احساس می شود . نقشه و عمل پیشاهنگ انقلابی، پاسخ به این ضرورت است. مبارزۀ مسلحانۀ توده ای علیه رژیم جمهوری اسلامی همواره و همیشه بر حق است. قهر انقلابی خلق قهرمان ایران، مقاومت در مقابل ستم و سرکوب و خشونتی است که رژیم ضدبشری جمهوری اسلامی، هر روز و هر لحظه در نقطه نقطۀ ایران آخوند زده، علیه اکثریت مردم تحمیل می کند. زمان کنار گذاشتن تعارفات است ، رژیم جمهوری اسلامی را باید با مبارزۀ
جناب ائلیار
شما درنوشته خود به خلق فارس زبان اشاره کردید
آیا درایران به نظرشماخلق تورک زبان داریم ؟
گفتید خلق فارس زبان دوشاخه است بخش حکومتی وبخش دمکراتیک !!!
این دوبخش دربرخوردبا ماتورکها فرقی باهم دارند ؟
میتوانید ازبخش دمکرات خلق فارس زبان نمونه بیاوریدکه فلان نویسنده ویا هنرمندوکارگردان آن حقوق برابرمدنظرشما را رعایت کردند؟
شما این همه درباره بد بودن پان ترکیسم نوشتید آیا درایران پان ایرانیست وپان کوردیسم ویا پان فاریسیزم مشکلی نیست ؟
به نظرشما کرد ویا فارس می تواند بگوید من کردم ویا فارسم ولی یک ترک باید بگوید من انسانم ویا اگر بگوید ترکم این نشان ازعقب مانده گی ویا طایفه گری است .
آیا شما آسیمیلاسیون نشدید؟
شماهمه فعالین مدنی آزربایجان ساخته دست دولتی ایران ویا ترکیه وآزربایجان می دانید شما غیرازخودت کسی دیگری قبول دارید؟
تنفرشماازهرفعالی هست گونازمی نویسی کوناذو....
شما ازفرهنگ چند هرازساله می نویسی آیا این فرهنگ را از نیاکان خود دارید ؟
این فرهنگ شما یا نویسنده آن تورک بوده ویا تحت حمایت پادشاهان تورک بوجود آمده است اگر غیر ازاین است چند اثرکه نویسنده گان آن غیر تورک ویا تحت حمایت پادشاه تورک نبوده را نام ببرید.
برادرشما به این فکر باش
که چکار کردید که بوجود آوردندگان وحامیان زبان فارسی ودین و حافظان این سرزمین به تنفرازآن وضد آن تبدیل شدند
شما دیگران را به مغولان نسبت می دهید بدون اینکه کمترین اطلاع ازتاریخ داشته باشید.
لازم بدانید وقتی مغولان وحشی به ایران حمله کردند حاکمان وپادشاه ودولت ایران تورک بودند پس از سرنگونی تورک ها درایران مغولان وحشی به ایران تسلت یافتند.
این را هم بدانید شما فارس ها ستون پنجم وحامیان داخلی مغولان بودید.
بعدازاشغال ایران فارس ومغول چنان به هم تنیده شدند حاکمان هند وچین ازفارس بودند ازطرف مغولان وحشی ...
مسلمانان قبل از پیدایش آمریکا به جان هم افتاده بودند! و همانطور به جان دیگران.
عزیزیم
اینسانام من
ترک اوغلویام
ترک قیزی یام
ترکم من.
آنام ترک
آتام ترک
ترک اوغلویام
بگوییم : او فرق خود و دیگری را- نه از راه تفاوت فرهنگ ترکی و غیر ترکی، بل از راه مد نظر قرار دادن نسب طایفه ای خود با نسب طایفه ای دیگر-نشان دهد و کسانی را که میگویند « تو فارس ترکی زبان شده هستی» متوجه سازد که سخن شان را قبول ندارد. خود را از « طایفه و نسب» گروهی از انسانها که « ترک» نام دارند میداند.ترک قیزی یام
ترکم من.
---
این سخنان ازمن ( آ.ائلیار) است.
نخست بر انسان بودن « تاکید» شده است. ( خوب، کار و ایده ی درستی ست)
بعد به « ترک بودن» خود تأکید کرده است. از زاویه ی « فرهنگی این تأکید صورت گرفته. و نه نسبی. که انسان را در آغاز ذکر کرده است» . اینهم ایرادی ندارد.
----
اما فرض کنیم :
ائلیار بدون اشاره به انسان، با اشاره به « طایفه ی خود -ترک- نسب طایفه ای» را مورد تأکید و تکیه قرار بدهد. آنوقت چه پیش میاید؟
اینجا واکنش- یک روشنگر( آدم عادی و غیر سیاسی مد نظر نیست)- به طرف مقابل « نسب گرایی و طایفه گرایی» ست چرا که آنرا نفی میکنند و چیزی جعلی می تراشند.
خوب ظاهراً کار ایرادی ندارد، ولی
در واقع خطا خطا ی اساسی ست:
1- روشنگر در قرن 21 به « طایفه و نسب» می چسبد و « نسب گرایی و طایفه گرایی» میکند. این ایده و عمل شایسته ی روشنگر در این عهد و زمانه نیست. پاسخ سیاسی نداده .
2- با نسب گرایی و تأکید بر « ترکم ترک- منظور نسب ترک » غیر مستقیم مرام و ایده لوژی ترکیست ها را که میگویند« ترکم ترک» ناخواسته تقویت و صحه میگذارد، در صورتی که منظور ایده لوژیک ندارد ولی « سخن و کارش» به نفع تبلیغ ترکیسم است. البته غیر مستقیم و علی رغم میل خود و ناخواسته. و از روی خطا.
3- آ.ائلیار اینجا نتوانسته سخنی بگوید که مورد « سوء استفاده ی ایده لوژی ترکیسم قرار نگیرد». واکنشی و ساده اندیشانه و سطحی به قضیه برخورد کرده است. نسب طایفه ای را در نظر گرفته -و به جای آن نسب فرهنگی نگذاشته و مطرح نکرده است.
صحیح طرح نسب فرهنگی ست که « ترک» است. نه « نسب طایفه ای» .
--
اینهم نقد « ترکم ترک» سرودن آ.ائلیار. که دیگر نسبی حرف نزند که خوب و شایسته نیست. البته با فرض اینکه
به جای نسب فرهنگی، نسب طایفه ای طرح بکند- که البته در متن ترکی این کار صورت نگرفته است.
-
در متن ترکی راجع به « نسب»، نسب انسان در نظر گرفته شده و چیز درستی ست.
در رابطه با « ترک» ، فرهنگ ترگی در نظر گرفته شده است ، و تفاوت را در فرهنگ دیده، که این نیز درست است.
نتیجه:
طرح نسب فرهنگی(فرهنگ ترکی آذربایجان) برای شخص سیاسی درست است، ولی طرح نسب طایفه ای کار عوامانه ایست.
من ترکم - (پیش ما) به معنی « کسی که دارای فرهنگ ترکی آذربایجان است» درست است.
اما اینکه « خون و گوشت و استخوان من ، نسب طایفه ای یا فیزیوژیک من - به طایفه ی چند هزار سال پیش ترک متصل است، درست نیست.
این دو را لازم است فرق بگذاریم.
حورمتلی Anonymous ،
-بله سخن شما درست است. شماره ی 2 به همراه 1 توضیح داده شده است. من « 1 و 2» را با هم آوردم و تصحیح شد. ممنون از توجه شما.
- در مورد "من تورک هستم " ، بلی مردم عادی و غیر سیاسی میگویند« من تورکم» . حتی من خودم نیز گفته و نوشته ام و شعری هم در این مورد دارم که « من تورکم». و جنبه ی ایده لوژیک نیز ندارد.
نخست، این سخن همانطور که شما هم نوشته اید برای بیان تفاوت بین « خود و دیگری» ست. یعنی اینکه من کرد و فارس نیستم بلکه ترکم. از این زاویه من با مردم عادی و شما موافقم و گفتم که خودم نیز این جواب را داده ام.
دوم اینکه « من ترکم» یک جواب واکنشی ست در مقابل کسانی که میگویند « شما فارس ترکی زبان شده هستید»
سوم اینکه یک « ترکیست میگوید من ترکم»جواب واکنشی را برای یک« فعال غیر ترکیست» درست نمیدانم. فکر میکنم جواب صحیح « من انسانم. حقوق برابر دارم» میتواند باشد. یا مانند اینها. جواب نسبی درست نیست.
خوب این ایده لوژی اوست و میتواند بگوید. شنونده هم لازم است متوجه باشد او از کدام زاویه میگوید ترک است.
چهارم اینکه یک « روشنگر و روشنفکر و فعال غیر ترکیست» میگوید من ترکم.
همانطور که منهم واکنشی گفته و نوشته ام. به دلیل اینکه جواب نسبی اشکال دارد ، صحیح نیست که روشنگر این پاسخ را بدهد.
درست، یک جواب « غیر نسبی» ست. مانند اینکه« من انسانم. حقوق دارم. کسی حق ندارد حقوقم را نقض کند»
--
نسب گرایی و جوابهای نسبی غیر مستقیم تقویت جوابهای « ایده لوژیک ترکیست هاست».
شیوه ی اینان ترویج ایده لوژی بر اساس « کلمات و ایده های مردم عادی و عوام» است. مانند:
من ترکم(یعنی ترکیستم- اما مردم نمیدانند)- بیرلیک اولسون( اتحاد بر اساس ترکیسم- مردم نمیدانند منظورشان چیست)- دیلریمیز بیر بیرینه چوخ یاخین دیر( منظوراستانبولی اولسون- مردم متوجه نیستند)- ائله هامی بیردیلده ییک ( یعنی دیل استانبولی اولسون- مردم متوجه نیستند)، دیل بیردیر( یعنی هامی نین دیلی تورکیه دیلی اولسون- مردم متوجه نیستند- که افندی چه میگوید. فکر میکنند منظور خاصی ندارند. ) .
براین اساس درست آن است که فعال غیر ترکیست جواب « غیر نسبی بدهد- و راه سوء استفاده را بر ترکیست ببندد».
نتنها در این مورد بل در تمام موارد. تاکتیک اینان « ترویج و مخفی نمودن ایده لوژی در درون پاکتها یا سخنان مردم عادی ست. تاکتیک اینان « ترویج و تبلیغ کپسولی ست».
«من ترکم» از این زاویه در مقاله مورد توجه واقع شده است. سخن اینان کپسولی ست. باید کپسول را شکست و درون را دید.
ایده لوژی آنها « پشت پرده ، درون پاکت، و کپسول» قرار دارد. قناری میدهند ولی گنجشک است. طلا میدهند اما « درونش مس است). تاکتیک کپسولی را در فلسفه « مغالطه » گویند.
1-ترکیستها پان ترکیسم را ترویج و تبلیغ میکنند اما مسئولیت سخن خود را تحت عنوان «ایده لوژی پان ترکیسم» به عهده نمیگیرند.
جرئت ندارند.
2- مقولات قدیمی پانترکیسم را در جلد مقولات نو ارائه میدهند مثلا پان را تحت عنوان « اتحاد، اتحادیه» نشان میدهند.
3- ایده لوژی خود را در کلمات ساده ی « مردم عادی یا عوام» مخفی کرده به طرف مقابل میدهند. مانند « من ترکم» = من ترکیستم. بیرلیک = منظور ایجاد پان.
4- نقد تاریخ آذربایجان = نفی تاریخ آذربایجان و ترک ریزه کردن آن.
ووو
تاکتیک کپسولی، متد حرکت آنهاست. و عدم پذیرش مسئولیت ایده لوژی خود.
حورمتلی ائلیار
که مردم هر روز بکار میبرند نباید سیاسی اش کرد.واقعا زحمت زیادی برای نوشتن این مقاله یا نوشته ارزشمند کرده ای. ممنون از تلاشها و زحماتی که متحمل شدید.
نوشته بسیار روان، مختصر و همه جانبه است. از سیر تا پیاز تورکیسم آورده شده است. من یک نفسه این مقاله طولانی را با لذت خواندم. مطالب زیادی یاد گرفتم. اما این مقاله را باید چند بار بخوانم.
فکر میکنم در نوشته یک چیز را فراموش کردید .
در بخش "ایده لوژی پان ترکیسم چه میگوید؟ " قسمت "ب" از زاویه امروزی من شماره 2 را ندیدم. یعنی از شماره 1 به شماره 3 میرود.
همچنین شما در همانجا یعنی در شماره 1 نظر مساعدی به "من تورک هستم " ندارید. به نطر من این جنبه سیاسی و ایدئولوژیم ندارد و از قدیم مردم عادی بکار میبرند تا تمایز زبانی شان را نسبت به دیگران نشان دهم. مردم عادی میگویند من تورک هستم و فارسی بلد نیستم. یعنی من تورکی بلد هستم و فارسی بلد نیستم. به نظرم این جمله ر
در آخر اضافه کنم که یکی از با ارزش ترین بخش این نوشته علاوه بر نقد بخش آلترناتیو و "چه باید کرد" است. بار دیگر تشمر از زحماتتان و تشکر از قلم تان.
گرامی، عنوان تعدادی از نوشته های خود را به زیر مقاله افزودم که تاحدی پیرامون موضوع مورد علاقه ی شماست.
در ضمن نشانی آرشیو هم آمده است. میتوان نوشته ی دیگر را نیز دید. در مورد مسئله « شوونیسم و راسیسم فرهنگی و تبعیض در ایران و مانند اینها» نوشته های زیادی دارم علاقمندان میتوانند به آرشیو مراجعه کنند.
جناب آقای آ.ائلیار با تشکر از زحماتی که متحمل می شوید لازم دانستم یاد اوری کنم که ادا کردن حق مطالب عمیقی مانند نوشته های جناب عالی می طلبد که همه ابعاد را بطور موازی مد نظر قرار دهید.مثلا می توانستید همزمان عاریایسم و پانفارسیسم و تاثیر گذاری و تاثیر گیری از تاجیکستان و افغانستان را هم نقد کنید.و یا مطلبی جدا گانه در نقد و مضرات عیرانچلیق بنویسید.
ترکها آزادند در اروپا و امریکا زندگی کنند . ولی اجازه ندارند رویای تجزیه کشورها را در سر بپرورانند و علیه اقوام دیگر تبلیغ راسیسم و تنفر کنند . اگر وطن پرست هستند و دنبال هویت ترکی ، باید صداقت نشان دهند و در یک کشور ترک تبار زندکی کنند. تا مردم ببینند که ایشان برای سرگرمی وارد این سایت نشده اند.
سالام ـ اکنون دیگرزمان دوران شعبون بی مغی تمام شده وهرکس به حقوق وحق خود حتی درروستاها آشنایی کامل دارد۰حتی زیاده خواهی میکنند۰شما فکرکنم هنوزخوابید۰وقتی بیدارشدید آنوقت خواهید دید که همه چیزراسیل برده است۰بخواب درخوابی۰وقتی بیدارشدی صحبت میکنیم۰
آقای استیو کینگ..... شما برای تغیر رژیم در ایران به رضا پهلوی احتیاج ندارید. اولآ ملت ایران بعد از تجربه کردن 50 سال دیکتاتوری پهلوی و نزدیک 40 سال رژیم جهل و جهالت اسلامی ایران به قیّمی مثل شما و رضا پهلوی ها احتیاج ندارد, ثانیآ در تغیر دولت قانونی زنده یاد دکتر مصدق دیدیم چه دسته گلی به آب دادید. کاش این آقای رضا پهلوی موقعی که امتحان برای ملیّت امریکائی را میداد, چند درسی از قوانین اساسی امریکا را یاد میگرفت تا از این شارلاتان بازی های سیاسی دست می کشید و می فهمید که حکومت پادشاهی حتی در افغانستان هم بر چیده شده است چه برسد در ایران... واقعآ این آقایان فکر میکنند که ملت بعد از 8 سال جنگ به دنبال رضا - فرح و اشرف برمیگردند....
آقای استخانلو که پرسیده بودید ... ( ترکها چرا در امریکا و اروپا هستندد و نه در آسای میانه و استانبوبل و باکو و اورا باتون ؟) . در جواب شما بایستی اضافه شود که « ترک ها» به (( انتخاب و آزادی فردی )) خودشان بیشتر از همه اهمیّت مدهند.
آقای استخانلو
شما ازفرهنگ چند هرازساله می نویسی آیا این فرهنگ را از نیاکان خود دارید ؟
این فرهنگ شما یا نویسنده آن تورک بوده ویا تحت حمایت پادشاهان تورک بوجود آمده است اگر غیر ازاین است چند اثرکه نویسنده گان آن غیر تورک ویا تحت حمایت پادشاه تورک نبوده را نام ببرید.
برادرشما به این فکر باش
که چکار کردید که بوجود آوردندگان وحامیان زبان فارسی ودین و حافظان این سرزمین به تنفرازآن وضد آن تبدیل شدند
شما دیگران را به مغولان نسبت می دهید بدون اینکه کمترین اطلاع ازتاریخ داشته باشید.
لازم بدانید وقتی مغولان وحشی به ایران حمله کردند حاکمان وپادشاه ودولت ایران تورک بودند پس از سرنگونی تورک درایران مغولان وحشی به ایران تسلت یافتند.
این را هم بدانید شما فارس ها ستون پنجم وحامیان داخلی مغولان بودید.
بعدازاشغال ایران فارس ومغول چنان به هم تنیده شدند حاکمان هند وچین ازفارس بودند ازطرف مغولان .