رفتن به محتوای اصلی

● تریبون آزاد

کیومرث نویدی
نوشته
ام قبلاً که از مقطع نشست پاریس، من به این نتیجه رسیدم که اپوزیسیون را یک درد بی
درمان هست: تا توافقی حداقل بر سر مسئلة ملی در ایران به وجود نیاید، هیچ راهی برای دررفتن از بحران بدیل
سازی در برابر جمهوری اسلامی پیدا نخواهد شد. دو گرایش به شدت افراطی در این میانه دارند یکدیگر را تقویت می
کنند: شووینیسم پارسی (اگر خوش ندارید آن را ناسیونالیسم عظمت
طلب ایرانی بنامید) و شووینیسم قومی یا ملیتی؛ کار هم دارد بالا می
گیرد. آنانی که پالتالکی به یکدیگر دشنام می
دهند،
آراز فنی
چرا که هم مسئله ی "ناسیونالیسم" و هم موضوع هویت "اتنیک" به شکلی که امروز مورد مداقه هستند مفاهیمی هستند مدرن. اگرچه یونانی ها از کلمه "اتنیه" برای تمیز دادن شهروندان یونانی از برده ها؛ افراد فقیر، بی زمین و بیگانگان استفاده می کردند و اگرچه محتوی تعریف آنها علیرغم گذشت قرن ها به اعتبار خود باقی است، ولی برای تعریف قومیت و ملیت در عصر جدید از بستر فکری دیگری استفاده می شود.
از طرف دیگر اکنون آقای جامی بایستی به من و به خوانندگان جواب دهد که چرا این دروغ‌ها را نوشته است و به تکذیب حقوقی من پرداخته است. او بایستی جواب دهد که نکات غیر علمی نقد من در کجا بوده است که دست به سانسور آن زده است. در نهایت من هنوز تا سه ماه دیگر با سایت زمانه یک قرارداد نوشتن سه مقاله در ماه دارم. اگر من اکنون به بهای خشم مدرن از سرکوب مقاله‌ام از ادامه هم‌کاری سرباز زنم، در واقع به خواست ایشان عمل کرده‌ام و حق سلطان بودن ایشان را پذیرفته‌ام.
کیخسرو آرش گرگین
اروپائیان همیشه ناخرسند بوده و هستند از این امر، که آمریکائیان به اندازه ی ِ بسنده با آنان رایزنی نمی کنند و به اصطلاح، کارهای ِ جهان را یک تنه و یک قطبی به پیش می برند. در پاسخ به این اعتراض، کسینجر نیز به اروپائیان خُرده می گرفت و می گیرد، که آن ها، یعنی آمریکائیان، نمی دانند وقتی می خواهند امری را با اروپائیان در میان بگذارند به کدامین تلفن باید زنگ بزنند، لندن؟ پاریس؟ برلین؟ و یا شاید حتا رُم؟
کیومرث نویدی
دریافتم که گرایش فاشیستی نفی هویت مردم ایران، در جمهوری اسلامی، بدل شده است به گونه
ای جنون گاوی از نوع بسیار حادش و جمهوری اسلامی در نفی هویت فرهنگی، حتی از بسیاری از پارس
شووینیست
های بیمار ما در اپوزیسیون، سبقت گرفته است و تازه دریافتم که چرا برخی
 از این بزرگواران ته دلشان غنج می
زند برای آن که بروند و کنار همین جمهوری اسلامی بایستند.
کیخسرو آرش گرگین
امید که جنبش آذرآبادگان، با یاری همه ی دلیران ِ اندیشمند و مدبران فرهنگ و سیاست، به همان جنبش مهینی فراروید که اینک، نه فقط ما، که روح زمان آن را می ستاند، جنبشی، استوار بر منش نیک و گویش نیک و کنش نیک، جنبشی، سوینده به دگرگونی و تاسیس آزادی و حکومت قانون در ایرانزمین.
محمد حسین یحیایی
یکی از شخصیت هایی که با انقلاب در صحنه سیاسی کشور ظاهر شد و مدت ها از کارگردانان، صحنه پردازان و بازیگران اصلی بود دکتر ابراهیم یزدی است. ایشان در رکاب رهبر انقلاب بر اساس نوشته های خود بعنوان مترجم، مشاور و رابط با افراد، گروه ها و نمایندگان کشور های وارد صحنه شد تا بتواند دوران گزار و تغییر رژیم را آسان سازد و رژیم جمهوری اسلامی را جایگزین نظام شاهنشاهی نماید.
دوستان مقاله ذیل که به نام « روان‌کاوی مقاله آقای جامی و سایت زمانه» قرار بود در سایت زمانه منتشر شود، توسط آقای جامی و سایت زمانه سانسور شده است. جنبه تراژیک/کمیک موضوع در این است که موضوع این مقاله نقد مقاله آقای جامی در باب سانسور در ایران و وجود علائم مشابه در سایت زمانه و علل این تشابهات بوده است. سانسور یک مقاله در باب سانسور خود بهترین شاهد بر درستی این نقد و بهترین شاهد برای نقدی است که در این مقاله می‌شود. با این‌حال قصد من از انتشار این مقاله...
کامنت های جالب و خواندنی
_ در حالیکه اکثر احزاب سیاسی سرتاسری در حرف که هم شده حداقل بر حق آموزش زبان مادری و عدم تمرکز اداری به عنوان خواسته حقوق بشری مردم آذربایجان تاکید کرده اند، رسانه هایشان به تدریج بایکوت اولیه را شکسته اند و از حقوق بشری فرزندان آذربایجان که در بیدادگاههای رژیم هستند دفاع می کنند، این بیانیه به اصطلاح "جنبش آذربایجان" می خواهد با شعارهای رنگ باخته دهه های پیشین ...را برود!
_به گمانم کسانی که این بیانیه را داده
اند متوجه خطر پان
ترکیسم شده
اند.
کیومرث نویدی
دیگر برایم یک پرسش است که آیا هدف شمایان واقعا آزادی و نجات ایران است؟
من مخالفتی با این هم ندارم که در میان امضا کنندگان این بیانیه (یا هر بیانیه
ای)شماری سلطنت
طلب هم باشند. اما، یک جو شعور سیاسی کافی
ست که ما بفهمیم در پاره
ای عرصه
ها اصل باید بر بی
طرفی باشد و این بی
طرفی باید اتفاقاً با قاطعیت نشان داده شود.
من متأسفم که بیانیه را با شتاب بردم روی سایت ایران گلوبال.
کامنت های جالب و خواندنی
مگر در سال 1381 به همت گروهی به خصوص جناب آقای حسین باقرزاده با حمایت روشنفکران برجسته ای مانند اسماعیل خویی و دیگران تحت عنوان منشور 81 چنین تلاشی صورت نگرفت؟ مگر این تلاش سرانجام شکست نخورد؟ وقتی آدم خوش نام و معتدلی مانند آقای باقرزاده و حامیانش کار به جایی نمیبرند و از طرف خیل اپوزیسیون ورشکسته ای که سی سال است همانجا که بوده ایستاده است مورد حتاکی و قلع و قمع واقع میشوند پس چه انتظاری از دیگران میرود؟
کامنت های جالب و خواندنی
حمدون که بقول اطرافیانش کمی عقب مانده بود در یکی از شهرهای جنوب ایران پای منبر ی.. نشسته بود.آخوند می رسد به صحرای کربلا و شروع می کند که:علی اکبر جوان رشید رفت با اسب سفیدش رفت تو میدان و یک کافر را با سر نیزه تکه پاره کردودیگری را با زدن لگد به تخمش ودیگری را با دندان گاز گرفتن و آن یکی را چشمش را کور کرد و ...تا 50 نفر از کفاررا با جویدن و لگد پرانی و گاز گرفتن و خنجر و شمشیر نابود کرد.اما در این لحظه تیری ناحق از یک کافر بی حیا و نامرد به سینه مبارکش فرو رفت...
احمد افرادی
آقای گنجی ( به رغم بازنویسی بخش های قابل ملاحظه ای از کتاب مشروطه ی ایرانی ) نه تنها نامی از آن کتاب و نویسنده اش نمی آورد ، که سهل است ، همه ی یافته ها و دریافت های دکتر آجودانی را ( که از پی سالیان دراز تحقیق و جستجو در متون ِ تاریخی ِعمومأ نایاب ِ دوره ی مشروطیت فراهم آمده است ) به مثابه ی یافته ها و دریافت های تاریخی ِ خود وانمود می کند .
کامنت های جالب و خواندنی
اين جمله از نوع جمله هائی است که در گذشته امثال ک گ . ب و بنگاهای مغزشوئی آن برای گول زدن عقب مانده ترين بخش روشنفکران اختراع می کردند. اما چرا آشنا شدن با اين مسائل برای ما مهم و حياتی است. چون وقت انسان محدود است. گنجايش مغز هم محدود است. نبايد آنرا صرف اين نوع فکار مسموم کرد. اما معيار چيست؟ در دنيای انفجار اطلاعات، بسيار مهم است که چيزهای لازم را بخوانيم ولی به همان اندازه و بلکه بيشتر مهم است چه چيزی را نخوانيم. هم وقت انسان محدود است و هم آنکه...
کیخسرو آرش گرگین
بنابراین، دوستان فقط یک آلرژی را نبینند. با وجود ِ همه ی ِ این آلرژی ها، هواداران ِ پادشاهی بزرگترین مخرج ِ مشترک را در ایران دارند: راز ِ آشکاری که در مورد ِ فاش نکردن اش به همرائی رسیده ایم. امری که باید بر آن نقطه ی ِ پایانی گذارد و از این هژمونی، که ما نام ِ آن را «هژمونی ِ تاج» می گذاریم، و امکانات اش برای ِ تاسیس ِ آزادی و حکومت ِ قانون، به روشنی سخن گفت.
کامنت های جالب و خواندنی
متاسفانه برخی از ماها نه اصلا با جامعه ایران ساسانی آشنایی داریم، نه با جامعه مصر باستان و غیره و نه با جامعه ایلامی و نه.... و از تمامی جامعهها، جامعه سنتی ازدواجی اعراب را گرفتید و میخواهید بگویید چون چنین طرز و تفکری با جامعه مدرن این صدسال نمسیازد ، پس هزار و چهارصد سال تمدن ایرانی-اسلامی با نکات درخشانش را به سطل آشغال بریزیم، و یک آیین بیپیشینه تاریخی مانند «زردشتی نوین" و یا «زنخدایی" و «سیمرغی" و غیره.. بسازیم. نه عزیزم، من نمیتوانم منطق الطیر عطار و پنج گنج نظامی و...
کامنت های جالب و خواندنی
_ اما موضوع جالب این است که در هیچ یک از سایتهای خبری و روزنامه های ترک کوچکترین خبر و اشاره ای به دستگیری امیرفرشاد ابراهیمی نشده است. .
_ کسانی که یک اتفاق سیاسی را که پلیش امنیتی ترکیه آن را رو کرد می خواهند به یک دشمنی ترکیه با امیرفرشاد ابراهیمی نزول دهند، حالا باید جواب بدهند. امیر فرشاد ابراهیمی از کجا نام کامل آن مأمور سفارت ایران را در ترکیه می داند؟ پلیس ترکیه که ظاهرا او را کتک زده نمی تواند به او نام مأمور سفارت را بگوید.
بهروز ستوده
در پرتو سیاست های فرقه گرایانه و میراث خواری از"خون شهدا" بوده است که نیروهای مخالف جمهوری اسلامی تا کنون نتوانسته اند جنایات این رژیم را که در مقوله ی "نسل کُشی" و "جنایت علیه بشریت" می گنجد در سطح جهانی و مجامع بین المللی مطرح نمایند
محمد حسین یحیایی
بحران همه جانبه در جامعه روزافزون است . بحران اقتصادی به گسترش بحران اجتماعی ، بیکاری وناملایمات دیگر می انجامد ، در این میان تنش بین ملل و اقوام ساکن در گستره ایران رو به افزایش است، تعطیلی مطبوعات، زندانی کردن فعالان کارگری و دانشجویی، فشار بر جامعه زنان و استادان دانشگاه چاره ساز نیست، نگاهی دیگر به نمایش انتخابات و پیآمد های آن
کامنت های جالب و خواندنی
ميان روشنفکران ما مد شده که تا به پرسش سختی بر می خورند که آن را نمی فهمند فورا" می گويند پس بايد از نو و از صفر شروع کنيم. اين سخنان حاوی هيچ اطلاعات به درد بخور و يا دانش ره گشائی نمی باشند. ذره ای راه حل در آن نهفته نيست. شعار توخالی است. در عوض اين حرفهای پوک بايد به بينيم چه کار درستی تا کنون کرده ايم آنرا گسترش دهيم و چه کار غلطی کرده ايم از آن اجتناب کنيم
اگر قبول کنيم که قصد نداريم که برای آنهائی که نسبت به خانواده پهلوی آلرژی پيدا کرده اند نسخه پيجی کنيم.
آراز فنی
من در این سلسله مقاله ها به برسی پروسه ی سوم تکامل و رشد ناسیونالیسم که خود موج سوم از رشد حرکتهای ناسیونالیستی هست خواهم پرداخت. موج اول پروسه ی فرم گرفتن هویت های جمعی که توسط دولت ها و الیت جوامع اروپائی هدایت می شد با تشکیل دولت های ملی در اروپا تکامل یافت. موج دوم ناسیونالیسم بین دو جنگ جهانی شکل گرفت و بعد از جنگ جهانی با آزادی کشور های زیر استعمار تداوم پیدا کرد حاصل آن آزادی نسبی سیاسی دولت های افریقائی، هندوستان، پاکستان و... بهمراه داشت و موج سوم ناسیونالیسم قومی...
کامنت های جالب و خواندنی
چیزی نباید گم شود و نامی نباید مخفی بماند مثلا حسین ؛ نیما ؛ غلام ؛ نقی باید مشخصات داشته باشند و انها را مخفی و چشم بسته نگه ندار !
در ضمن با دیدگاهی که می خواهد گذشته را تقدیس کنه مخالفم چرا که تقدس کارش مانع تراشی است چند وقت پیش ایران گلوبال از مریم فیروز نوشت؛ ادم های عقده ای ایراد گرفته بودند که چرا بایستی از او چیزی در سایت بیاد ؛ در حالی که ملتی ؛ معنی و مفهوم موزه و تاریخ را نداند؛ محکوم به تکرار فاجعه است
کیومرث نویدی
این مقاله دو و نیم سالی پیش یکی دو جا به نام نوید کیوان چاپ شد. لازم بود در آن چند اصلاح صورت گیرد و لازم دیدم دوستانی که سلسله
بحث
های نتایج وارو را دنبال کرده
اند آن را در دسترس داشته باشند. چرا که این مقاله نگاهی
ست کلی در پرتو همان درک و دید به فاجعه
ای که در جهان اسلام رخ داده است و در حال گسترش است. می
دانم که بسیار فشرده است؛ خواهم کوشید در ادامة بحث در مقاله
های دیگر به تک
تک سازمایه
های نظری این مقاله بسیط
تر بپردازم.
کامنت های جالب و خواندنی
_کسانیکه در اروپا زندگی می کنند می دانند که افرادی مثل ویلدرز خود چه افکار فاشیستی دارند و منظور اینها تنها مسلمانان نیست چه اگر اینها را راسیسم کور نکرده بود می دیدند که چگونه مردم مبارز ایران با.... مبارزه میکنند
Later, Wilders suggested that Muslims should “tear out half of the Koran if they wished to stay in the Netherlands” because it contained "terrible things" and that Muhammad would “in these days be hunted down as a terrorist(از ویلدرز)
کیومرث نویدی
۷۰ ملیارد را در هزار ضرب کردم (هر دلار هزار تومان) و تقسیم بر ۷۰ ملیون کردم (جمعیت ایران را ۷۰ ملیون در نظر گرفتم) رسیدم به مبلغ یک ملیون تومان سرانة سالانة حاصل از فروش نفت. یک ملیون را به دوازده تقسیم کردم رسیدم به رقم ۷۳۳۳۳ تومان (اعشارش را حذف کردم) ماهانة سرانه. یعنی یک خانوادة پنج نفرة ایرانی سهمی دارد از فروش فقط نفت و گاز معادل ۳۶۶۶۶۵ (سی
صد و شصت وشش هزار و ششصد و شصت و پنج) تومان.
کامنت های جالب و خواندنی
.20 در صد سهم داشتن از دریای خزر و بهره بهره برداری مشاع از دریای خزر مشاع هست چراکه اگر دریای خزر را به 100 تقسیم نمائیم سهم مشاع هریک از پنج کشور ساحلی به بیست درصد می رسد.در آن روز ها عوامل خامنه ائی و ناسیونالیست های افراطی با یک دیگر بطور غیر مستقیم متحد شده بودند وبا طرح مشاع خاتمی مخالفت ورزیدند اما الان در دوره احمدی نژاد همه طرح با حمایت خامنه ائی با حمایت ناسیونالیست های افراطی در حال پذیرش می باشد.این همه تراژدی همیشگی تاریخ ما ایرانیها هست.
قویدل
رفتار دولت سوئیس در ارتباط با این قرارداد خلاف عرف بین المللی و در تضاد با ادعای آن دولت است.استفاده تبلیغی رژیم از حضور مقامات سوئیسی در تهران و امضای این قرارداد، ضربه ای بر پیکر مبارزات نیمه جان مبارزان و مردم ایران است و کسب مشروعیت از طریق حضور وزیر خارجه سوئیس برای رژیم میباشد . از طرف دیگر رژیم با کارنامه ضد حقوق بشری خود ثابت کرده است که از درآمد حاصل از این حراجها ، نه برای رفاه انسان ایرانی و آبادانی کشور بلکه برای تقویت نظامی و سرکوبگری خود استفاده میکند
کامنت های جالب و خواندنی
یا اپوزیسیون نو یعنی همین همه با هم؟ شما باز نگفتید منظورتان از اپوزیسیون نو چیست؟کیست؟چه اهدافی دارد؟ تا شما تعریف ایجابی از اپوزیسیون نو ارائه ندهید، کل طرح شما دچار ابهام است و گویا نیست. شما طرح موضوع کردید. به همین جهت لازم است که دستکم طرح موضوع روشن و شفاف صورت بگیرد. نقد اپوزیسیون جای خود خوب و درست است. اما به این نتیجه رسیدن که گویا باید بساط این اپوزیسیون را جمع کرد و به گورستان تاریخ سپرد یک حرف است و سخن از اپوزیسیون نو یک حرف دیگر!
قویدل
کارشناش شکنجه اولین بار رازی را افشا کرد که در آن زمان کسی نمیتوانست باور کند که این طرح او ، نتنها منجر به قتل عام هزاران ایرانی خواهد شد بلکه دنیا هم دیگر آن دنیای سابق نخواهد بود طرح او با خونسردی تمام در چندین جمله ی ساده چنین بیان شد : « از تضاد شرق و غرب استفاده کرده چپ را که مزاحم اهداف ماست منهدم کرده تا ثبات درونی جامعه را تضمین کنیم و آنگاه غرب را که سوداگر است با پول سرگرم کرده و در هر شهر اروپا ، مسجدی بنا خواهد شد که مناره های بلندش سر آغاز نابودی غرب را بشارت خواهند داد .»
کامنت های جالب و خواندنی
بهتر است به نقد گذشته بنشینیم تا این که احساس سرافکندگی کنیم. خود این احساس حاکی از عدم نقد است. نقد گذشته ربطی به سرافکندگی ندارد. سرافکنده شدن یعنی نقد نکردن. یعنی در پشت همان مفاهیم اخلاقی پنهان شدن که گویا باور دارید از سیطره آنان بیرون آمدید. ادامه تفکر خیر/شرّ است.
امروز اگر دانشجویی به مدت یک ماه در زندان می ماند ؛ از جرج بوش تا اتحادیه اروپا و صد ها سارمان حقوق بشری و غیره از زندانی دفاع می کنند در حالی در ان سالهای اول انقلاب ؛ دانشجوی چپ؛ مجاهد و پیشگامی را زنده زنده اتش می زدند
قویدل
انسان‌هایی که تا دیروز خود را سرافراز می‌پنداشتند و تمام موجودیت خود را در راه آرمان خود و مردم خود نثار کرده بودند، به راحتی در عرض چند روز و حتی چند ساعت خلاف آن را بیان می‌کنند و اگر امثال کارشناس زیرزمین نبودند امکان این تحول آنی و سریع می‌توانست باشد؟ خود کارشناس قبول می‌کند که چنین چیزی امکان نداشت و اگر هم چنین چیزی رخ می‌داد بی شک به زمان بسیار زیادی احتیاج بود..
کامنت های جالب و خواندنی
وقتی صحبت از اپوزسیون میشود افرادی با نظرهای خود که مسلما نظر گروهی میتواند باشد , صرف نظر از موضوع اصلی روی مسئله ای پا فشاری میکنند که عامل اصلی بی اعتمادی مردم , عدم شکل گیری و سازمان یافتن اپوزسیون میشود . دوستان عزیز اپوزسیون مجموعه ای است از کسانی که در قالب تشکیلات ضمن داشتن نظر و عقیده مستقل خود توان ( تاکید روی کلمه توان میکنم ) تحمل عقیده مخالف را دارند و حاضر به شنیدن حرفها و حل اختلافات از راه گفتگو هستند .
قویدل
خیلی راحت به انتخاب جدید خود از نظر تئوری، چنین سر و سامان داد :« حیوان تغییر ناپذیر است، حیوان هم باقی خواهد ماند و خطری هم از ناحیه حیوانات، متوجه او و جمع او نخواهد بود و تلاش او در تغییر حیوانات هم بی‌معنی است. بنابراین این انسانها هستند که می‌توانند خطرناک باشند. این انسانها هستند که باید مراقب‌شان بود و اگر خواستند تهدیدی برای او و انقلاب که هر دو یکی هستند، باشند، آنوقت باید آنها را عوض کرد و آنانی هم که نمی‌خواهند عوض شوند..
کامنت های جالب و خواندنی
این "روشنفکران پیامبرصفت" و شاگردان شان از طریق حجره «نیلگون" با انکار یا کتمان نظریات دیگران، - که خود جای سئوال است که چرا این «حجره" در سایت زمانه سرقفلی دارد- نه تنها از امکانات موجود بهره می برند بلکه تلاش می کنند از طریق روابط محفلی و مراد/مریدی تریبون رادیو زمانه را در انحصار خود نگاه دارند. خوشخالم که شما به این نگاه از روزن نقد پرداخته اید و حال باید به انتظار نشست و دید که آیا جدلی در خواهد گرفت یا باز سیاست مسکوت نهادن و انکار کردن ادامه پیدا می کند
قویدل
در آخر هم با صدای بلند که همه آنرا بشنوند گفت : "من بقدر ی برای خدا و امت او کار انجام دادم که اگر گناهی هم بکنم این گناهان بخشیده می‌شوند." و حاجی حقیقتاً به این حرف خود اعتقاد داشت و وقتی پیش خود اینکارها را مرور میکرد و میدید خود او، پول او، اسبهای او، و قطعه زمینی که برای ساختن مسجد وقف کرده و بعد گرانترین واعظ و نوحه‌خوان را از جاهای دور پیدا کرده و به استخدام این مسجد درآورده است، خشم او از این مردم بیشتر میشد و گناهی هم اگر بود آنرا در مقابل اینهمه خدمات ناچیز میدانست و...