رفتن به محتوای اصلی

● تریبون آزاد

کیانوش توکلی
تند نرويد تظاهرات صلح خواهانه اروپايي ها شمارا، به اشتباه نياندازد! استراتژي اروپا و امريكا بر سر تغيير جغرافياي سياسي خاورميانه ، يكي است
کیانوش توکلی
11 سپتامبر خيلي از مسايل را تغيير داد و برخي برنامه را جلو انداخت ! پروژه نظم نوين دوباره در دستور قرار مي گرفت و اين طور عنوان شد که امينت ملي امريكا حكم مي كند كه جغرافياي سياسي خاورميانه، بسود جريان هاي دست کم با ظاهر سكولار ـ دمكرات و به زيان بنياد گراي اسلامي تغيير يابد، روشن است که امريکايي ها و اروپاها به خوبی از محدوديت های دموکراسی در سرزمين هايي که هنوز در آن ها اسلام چيره گی دارد اطلاع دارند ، کشوری مثل عراق يا عربستان را نمی توان با آلمان و ژاپن يکی گرفت که...
کیانوش توکلی
بنابراين در شرايط امروز جهان ، درك استقلال بر مبناي خودكفايي ، يك شعار عوام فريبانه است وبه لحاظ اقتصادي در برخي از رشته ها زيان آورمي باشد. بنابراين خودكفايي تنها در چهاچوب ،جهاني شدن معني و مفهوم مترقي مي يابد.البته مناسبات اين دو مقوله و چگونگي رابطه آن كاريست، كارشناسي كه از عهده اينجانب خارج است. اما مي دانيم كه جمهوري اسلامي مانع اصلي در پيوستن ايران به جامعه جهاني مي باشد.بنابراين براي از ميان برداشتن استبدادمذهبي در ايران ،هيج انتخابي جز اتحاد همه نيروهاي سكولار ـ دمكرات...
کیانوش توکلی
قبل از چيز بايستي بدانيم اساسي ترين خواست مردم در شرايط كنوني چيست؟ در كجا جهان ايستاده ايم؟ آيا نجات ملت ايران از ستم حكومت اسلامي و همينطور رهايي از مشكلات اقتصادي و سياسي بدون كمك جامعه جهاني امكان پذير است؟ آيا جهان دنباله انقلاب فرانسه است يا انقلاب اكتبر، بعبارتي دمكراسي با سرمايه داري پيوند دارد يا با نابودي آن امكان وقوع مي يابد؟ براستي چرا تلاش تاكنوني اپوزيسيون ايراني براي گرد آوري مردم به دور يك جبهه يا اتئلاف با شكست مواجه شده است؟ دلايل اين همه انشعبات دراپوزيسيون ايراني چيست؟
کیانوش توکلی
در سه مقاله قبلي بطور مجزادر باره جهاني شدن ، سكولاريسم و علت العلل عقب ماندگي كشورهاي اسلامي و همين طور در باره تحولات پس از 11 سپتامبردر رابطه با منطقه و ايران پرداختم و قصد بر اين بودكه در قسمت چهارم با خلاصه اي از سه قسمت قبلي به موضوع اصلي يعني به چه بايدكرد؟ بپردازم كه به علت طولاني شدن اين نوشتار، ترجيع دادم كه آن رادر دو قسمت A و B به رشته تحرير در آورم . اينك قسمت A را تقديم حضورخوانندگان گرامي مي نمايم
کیانوش توکلی
در باره عقب ماندگي كشورهاي اسلامي بطور عام و ايران بطور خاص نظريات متفاوتي موجود است از آن ميان چند نطر بر جسته است : يكي عقب ماندگي كشورهاي اسلامي منجمله ايران را با تئوري وابستگي و تئوري امپرياليسم لنين توضيح مي دهد. اين نظريه كه توسط كمونيست ها وارد كشور شد و پايه فكري اسلام سياسي گرديد . اين تئوري زماني مبناي فكري انقلاب اسلامي قرار گرفت كه تاريخ مصرف آن در سطح جهان به پايان مي رسيد! با اينكه كمونيست دست از اين شعار بر داشته اند ولي حاكمان اسلامي براي نجات خود همچنان مرگ بر امريكا گويان...
کیانوش توکلی
با وقوع 11 سپتامبر مناسبات امريكا با جهان وارد فاز جديدي شده است ، در اين جهان چند قطبي ، امريكا به عنوان تنها ابر قدرت ، دشمن اصلي خود را بنيادگرايي اسلامي ناميد و در اين راه سياست يك بام و دو هوا را به كناري گذاشت و در تغير رژيم هاي عراق و ايران، قصد تغير فضاي سياسي خاور ميانه را بسود جريان هاي سكولار ـ دمكرات دارد . هم اكنون معادله تاريخي نفت در مقابل امنيت دچار بحران گرديده است . بدين منظور امريكا در صدد كاهش وابستگي به نفت اوپك است و به جاي آن نفت گاز درياي خزر و روسيه را در نظر دارد.
کیانوش توکلی
جهاني شدن . تنها جنبه اقتصادي آن نيست . جهاني شدن يك پديده كاملا جديدي است كه روي رفتار ، مصرف انسان قرن 21اثر مي گذارد. اساس آن بر مصرف ، فرهنگ فراغت ، لذت جويي و رسانه هاي ارتباطي بنا شده است.شالوده اين تئوري بدين گونه است كه وقتي انسانها به لحاظ مصرفي (عليرغم تنوع آن) يكي شدند. تفاوتهاي فرهنگي با بالا رفتن مصرف ، كم و در نتيجه در آينده فرهنگها شبيه هم خواهد شد. به عبارتي يكسان سازي در مصرف،يكسان سازي در فرهنگ راايجاد خواهدكرد.از آنجاكه غرب دستي بالا در توليد و فرهنگ رادارد.