رفتن به محتوای اصلی

گزارش ویدئویی جشنواره کیان در کپنهاک /دانمارک

گزارش ویدئویی جشنواره کیان در کپنهاک /دانمارک

 

 

تصویر

یکی بود یکی نبود، زیر گنبد کبود،

 

خدای رنگین کمون نشسته بود قصه میگفت.

یکی از روزهای آخر بهاری که رنگ و بوی تابستان رو به خودش گرفته بود، در یکی از شهرهای زیبای جنوب ایران به اسم ایذه، پسری به دنیا آمد به نام کیان.

کیان قصه ما هر چی بزرگتر می شد، کنجکاویش برای شناخت دنیای دور ورش بیشتر میشد.

از همان اول که شروع به حرف زدن کرد، سوال پشت سوال میکرد و مادرش ماه منیر، با صبوری و عشق به همه سوال هاش جواب میداد.

کیان عاشق دنیای اطرافش بود، کم کم پرسشهایش پیچیده تر و سخت تر میشد، جوری که مامان و بابای کیان جواب سوال های کیان رو نمی تونستن بدن، از بُعد چهارم میپرسید و چگونگی سفر به آن! و کلی سوال های دیگه. سال ها گذشت و کیان نه ساله شد، همونجور باهوش، کنجکاو و پرسشگر، پر از عشق به زندگی.

در یکی از روزهای سرد پاییز اما دیو پلید که دشمن دانش و عشق و زیبایی بود، بی خبر اومد و کیان را دزدید و با خودش برد...

مردم شهر همه این دیو را می‌شناختند و ازش می‌ترسیدند

همه خوب می‌دونستن که دیگه نمی‌تونن کیان را ببین.

دیو پلید بیشتر از چهل سال بود که از پیر و جوون، کوچیک و بزرگ رو میدزدید با خودش می‌برد و دیگه بر نمی گردوند.

دیو پلید قصه ما دشمن، آگاهی و زیبایی‌ها بود.

مامان کیان که زنی دانا و توانا بود، خیلی زود فهمید که چجوری به جنگ دیو پلیدی بره...

می پرسید چجوری؟ این همون راز کیان بود که مامانش پیداش کرده بود، راز کیان "پرسشگری" بود.

مامان کیان از دیو پلیدی نترسید و حرف زد و حرف زد و پرسید و پرسید ... و همه عکس ها و کارای قشنگ‌ کیان رو به همه دنیا نشون داد.

یواش یواش، کیان قصه ما رو همه بچه های شهر شناختن، دیو پلیدی رو هم شناختن ...

بچه های عزیز من، قصه ما اما به سر نرسید،

مامان کیان قصه ما، کنار مامان خیلی دیگه از بچه های شهر ، دارن هر روز با دیو پلیدی می جنگن تا برسه اون روزی که دیو پلیدی رو از شهر خودشون بیرون کنن و همه مردم شهر رو از دست اون نجات بدن...

مامان کیان حالا از تو دعوت کرده تا در جشن تولد کیان پیرفلک شرکت کنی

در این جشن تولد که اسمش روز کودک و پرسشگری هست، هممون یاد میگیریم مثل کیان کنجکاو باشیم و مثل مامان کیان شجاع

تا روزی بیاد که دیو پلیدی از شهر همه بچه های دنیا بیرون بره

قصهٔ ما به سر رسید، اسم کیان به کل دنیا رسید.

بالا رفتیم خدای رنگین کمون بود

پایین اومدیم دنیای قشنگ بدون دیو پلیدی بود...

به یاد کیان پیرفلک،

Kian Pirfalak (10/06/2013-16/11/2022)

آناهیتا حسین پور دولت آبادی

مرجان اروندی

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید