رفتن به محتوای اصلی

پدراسدیان، پدر رفیق دلاور سیامک اسدیان درگذشت!
29.03.2023 - 13:39

ما وارثان دردهای بی شماریم / ما گریه های چشم های انتظاریم!

سهراب اسدیان فیلی پدر زنده یاد سیامک اسدیان در سن نود و چهار سالگی درگذشت، پدراسدیان که در سال ۱۳۰۸ در لرستان (روستای گُرزکُل از توابع شهر خرم آباد) به دنیا آمده بود شخصیتی بسیار محکم داشت، مهربان بود و دلسوز، مورد اعتماد بود و از احترام و جایگاه خاصی در میان مردم برخوردار بود، پدراسدیان در دوران دیکتاتوری پهلوی (پدر و پسر) رنج ها و ناملایمتی های بسیاری را از سر گذرانده و عزیزان بسیاری را از او و خانواده گرفته بودند، بارها به ساواک برده شده بود و تحت فشار روحی و روانی و شکنجه قرار گرفت تا اطلاعاتی از فرزند برومندش سیامک که در سن هفده سالگی به همراه دکتر هوشنگ اعظمی برای مبارزه با دیکتاتوری شاه مخفی شده بودند را به آنها بگوید اما این پدر شجاع و استوار حاضر نشد حتی کوچکترین اطلاعاتی را به مزدوران ساواک بدهد‌.

رفیق سیامک اسدیان (اسکندر) از اعضای سازمان چریک های فدائی خلق ایران بود که در دوران پهلوی با ظلم و نابرابری های زمانه به مبارزه برخاست، سرانجام پس از شکیبائی بسیار، پس از آن همه دردی که بر این پدر و خانواده گذشت، فرزند دلاورشان، یار و یاور کارگران و زحمتکشان سیامک اسدیان که برای توده های رنجدیده خلق لر شناخته شده بود و او را یار و همراه دکتر اعظمی می دانستند با قیام مردمی در سال پنجاه و هفت و پیروزی انقلاب توده ها به خانه بازگشت و شور و شعف مضاعفی به خانواده بزرگ اسدیان وارد شد اما این جشن و سرور دیری نگذشت تا به تلخی دوباره ای بدل شد چرا که امپریالیسم، این دشمن مردم به خاطر حفظ منافع خود با قدرت دادن به خمینی و دار و دسته اش آن پیروزی شکوهمند را در نیمه راه از توده ها گرفت و مبارزه را دوباره بر انقلابیون تحمیل کرد.

این گونه بود که چریک فدائی خلق رفیق سیامک اسدیان که با حکومت ضد خلقی و حاصل توافق امپریالیست ها در کنفرانس گوادلوپ سر سازش نداشت به مبارزه با آن ادامه داد ولی این بار جدا از مبارزه با مزدوران حکومت مارهای خوش خط و خال دیگری هم بودند که برای رژیم تازه به قدرت رسیده خوش رقصی می کردند و سرانجام پس از شناسائی رفیق اسکندر در منطقه آمل (که برای انجام یک ماموریت سازمانی در آنجا حضور داشت) او و یارانش را لو داده و پس از محاصره منطقه در یک درگیری مسلحانه با پاسداران سیاهی و مزدوران رژیم ننگین جمهوری اسلامی پس از مقاومت و رشادت بسیار و به هلاکت رساندن چندین پاسدار به شهادت رسید.

خبر شهادت رفیق اسکندر پشت پدر را خم کرد و غم و اندوه فراوانی را نه تنها به خانواده که در میان خلق قهرمان لر به وجود آورد، توده های زحمتکش خلق لر که رفیق مبارز خود و یار و همراه دیگر قهرمان اسطوره ای خود یعنی رفیق هوشنگ اعظمی که او نیز در درگیری با مزدوران ساواک در دهه پنجاه به شهادت رسیده بود را از دست داده بودند، آنها برای رفیق اسکندر و همچنین رفیق هوشنگ دوباره به سوگ نشستند و در میان مویه هایشان می خواندند:

موشِن کُوشیایَه دو شیر جنگی / یَکُو سیائَه، یکی اعظمی

(خبر آورده اند که دو شیر جنگی کشته شده اند، یکی از آنها سیا (سیامک) است و دیگری اعظمی)

پدراسدیان که هنوز در سوگ فرزند دلاورش بود در مراسم چهلم او با محاصره و یورش مزدوران رژیم ددمنش روبرو شد و در بامداد روز مراسم به خانه او ریختند و چند تن از جمله برادرانش زنده یادان توکل و نورالله را با خود بردند! پدراسدیان که نشانه های خوبی را در فردای مراسم نمی دید قصد مطلع کردن کسانی را در شهر خرم آباد داشت تا دهان به دهان مردم را از واقعه باخبر کنند تا کسی به مراسم نیاید ولی در میان راه به خاطر در محاصره بودن منطقه دستگیر می شود! فردای مراسم چهلم نیز توده هائی که از همه جا بی خبر بودند به سوی محل برگزاری مراسم سرازیر شدند، در نهایت ده ها تن را دستگیر کردند و بسیاری را به جوخه ی تیرباران سپردند! برادران پدراسدیان را نیز هر دو به شهادت رساندند، رفیق توکل را در زندان خرم آباد و زیر شکنجه کشتند و بی شرمانه ادعا کردند که او خودکشی کرده است و نورالله را در اوین تیرباران کردند، توکل اسدیان از اعضای سازمان چریک های فدائی خلق ایران (اقلیت) بود و نورالله از اعضای سازمان رزمندگان.

ناگفته نماند که پدراسدیان ابتدا در هجدهم فروردین ماه ۱۳۶۰ یکی از بستگان عزیز خود، معلمی دلسوز و فداکار یعنی انشاء الله اسدیان را که مورد احترام همگان بوده و از یک شخصیت بسیار مردمی در میان توده ها برخوردار بود از دست داد، (شرح چگونگی کشته شدن رفیق انشاء الله توسط مزدوران جانی رژیم را در اینجا بخوانید!)

پس از آن در سال ۱۳۶۲ نیز رفیق زهرا بهکیش (اشرف) همسر رفیق اسکندر را در یک درگیری دستگیر کردند، رفیق اشرف با خوردن سیانور قصد از بین بردن خود را داشت ولی با این وجود مزدوران او را دستگیر کردند و گفته می شود که تلاش های بسیاری شد تا زنده بماند و از او اطلاعات کسب کنند، از این رو بسیاری بر این باورند که او در زیر شکنجه به شهادت رسید، این گونه بود که داغی بر داغ دیگر افزوده شد و این پدر مقاوم و مبارز و دلسوز و برادری داغدار را به سوی مشکلات و بیماری هائی به خاطر فشارهای عصبی که در طول این دوران بر او وارد شده بود کشاند.

اما این رنج ها پایان نداشتند، پدراسدیان بار دیگر در بهار سال ۱۳۷۹ دخترش افسانه به همراه همسرش رضا نصیری ( برادر زنده یادان حمیدرضا و عبدالرضا نصیری از اعضای سازمان چریک های فدائی خلق ایران - اقلیت) و دو دخترش سحر و سپیده را در یک تصادف ناگوار از دست داد تا ریشه های اندوه جوانه هائی تازه بزنند! گوئی که این پدر و خانواده اش نباید رنگ آرامش را به خود می دیدند چرا که پس از فروکش کردن غم آن عزیزان این بار در سال ۱۳۸۷ بود که بار دیگر پدراسدیان با مرگ نا به هنگام دیگری در خانواده روبرو شد، این بار او داماد دیگرش دائی عزیزم فرامرز همایونی را از دست داد تا دوباره داغی نو به این خانواده تحمیل شود، پدراسدیان متأسفانه زنده نماند تا با سرنگونی انقلابی محتوم این رژیم جنایتکار دادگاهی کردن قاتلین فرزندان پاک این سرزمین به دست توده ها را شاهد باشد و مرهمی بر زخم های بی شمار او گذارده شود.

سرانجام پدراسدیان نیز به سبب کهولت سن و بیماری های حاصل از آن همه رنج و درد و فشارهای روحی درگذشت، او دیگر در میان ما نیست تا دادخواهی فرزند خود و برادر و دیگر عزیزانش را در ایرانی آزاد و دموکراتیک و در دادگاه هائی مردمی ببیند، او در ساعات آغازین هشتمین روز از بهار سال ۱٤۰۲ از میان ما رفت تا فقدانش پایانی باشد بر رنج های بسیاری که بر او گذشتند اما سرانجام این توده های سلحشور و بپاخاسته، رهروان دکتر اعظمی ها و سیامک ها خواهند بود که دیر یا زود با به گورستان سپردن رژیم ضد خلقی جمهوری اسلامی انتقام خون هزاران جان سپرده راه آزادی نظیر سیامک ها را بگیرند و آرزوی دیرین پدراسدیان ها برای برقراری یک ایران دموکراتیک و آزاد را تحقق بخشند، یادشان گرامی باد! با عرض تسلیت به خانواده بزرگ اسدیان، صمد بهادری طولابی، هشتم فروردین ۱٤۰۲

منبع این نوشتار: تارنگار پریسکه

★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★

sohrabasadyan-780

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

تبریزی

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.