رفتن به محتوای اصلی

تابناک: "نیازی به مصادره روحانی نیست!" صحیح؛ مال بنجل بیخ ریش صاحبش

تابناک: "نیازی به مصادره روحانی نیست!" صحیح؛ مال بنجل بیخ ریش صاحبش
تفسیر از:
اقبال اقبالی

عصر کنونی و ناتوان در پاسخگوئی به حتی ابتدائی ترین نیازهای بشری ست.جمهوری اسلامی که با بن بست های همه جانبه روبروست؛ کوشش می کند تا با مانور و تغییر مهره ها پوسیدگی نظام را پنهان و فروریزی آنرا به تعویق اندازد. ملت ایران از جمهوری اسلامی روی برگردانده اند و رویگردانی از نظام بر مبنای بیداری ملی و اگاهی به نقش مخرب سیاسی و تاریخی اسلام و روحانیت در ایران است. بخش هائی از جامعه هنوز کوشش می کنند تا با بهره گیری از درگیری های بالائی ها منفورترین ها را به عقب نشینی وادار کنند ولی اکثریت نیازی به مصادره روحانی نمی بینند. ترجیح می دهند این مال فاسد، تاریخ مصرف گذشته و بنجل بیخ ریش صاحبانش بماند!
تابناک ادعا کرده است که: "اکنون روحانی‌ رئیس جمهور همه ایرانیان با هر رنگ و نژاد و مذهب و گرایشی است". پرسش اینست که یک رئیس جمهور اسلامگرای شیعه چگونه می تواند سخنگوی سنی ها، زرتشتی ها، یهودیان، بی دین ها و ...باشد و منافع ملی، سیاسی؛ اجتماعی، فرهنگی و تاریخی ایرانیان را الویت نخست خود قرار دهد؟ آیا روحانی پاشنه چرخش حکومت اسلامی را تغییر می دهد؟ به سلطه و جباریت اسلام و اسلامگرایان خاتمه می دهد تا امکان برابرحقوقی زنان، پیروان سایر ادیان، بی دینان و ...متحقق گردد؟!!!

******

نیازی به مصادره روحانی نیست!
تک و پاتک! این روزها اصولگرایان و اصلاح‌طلبان هر کدام می‌خواهند روحانی را به سمت خود بکشند؛ اصولگرایان خوی تهاجمی گرفته‌اند و می‌خواهند روحانی را از آن خود کنند و اصلاح‌طلبان نیز محکم روحانی را گرفته‌اند که دستاورد بیست و چهارم خرداد را از دست ندهند.
تاریخ: ۰۲ تير ۱۳۹۲ - ۱۲:۱۴
نیازی به مصادره روحانی نیست!تک و پاتک! این روزها اصولگرایان و اصلاح‌طلبان هر کدام می‌خواهند روحانی را به سمت خود بکشند؛ اصولگرایان خوی تهاجمی گرفته‌اند و می‌خواهند روحانی را از آن خود کنند و اصلاح‌طلبان نیز محکم روحانی را گرفته‌اند که دستاورد بیست و چهارم خرداد را از دست ندهند. برخی از عقلای قوم هم فارغ از این بکش‌بکش اصلاح‌طلبی و اصولگرایی، نگران از آینده کشور، به دنبال رصد اوضاع و کمک احتمالی برای اداره کشور هستند.

به گزارش «تابناک»، حسن روحانی نه آن گونه که اصولگرایان مدعی هستند، اصولگراست و نه آن گونه که اصلاح‌طلبان می‌گویند، اصلاح‌طلب است.

پایگاه سیاسی پیشین حسن روحانی، جامعه روحانیت مبارز است؛ یکی از مهمترین و یا تشکل مادر راست سنتی در ایران؛ تشکلی که اتفاقا اکبر‌ هاشمی رفسنجانی هم سالها ‌از اعضای برجسته آن بود. این تشکل از هنگامی که مجمع روحانیون مبارز با اطلاع امام از آن منشعب شد، نقش مادر تشکل‌های چپ در ایران را بر عهده گرفت، بیشتر خوی راست بودن به خود گرفت، به گونه ای که در ایام دوم خرداد، تقابل یت (روحانیت) و یون (مجمع روحانیون) نماد تقابل چپ و راست در ایران تلقی می‌شد.

اما پس از انتخابات سال 1384 و انتخاب محمود احمدی نژاد، آیت‌الله‌ هاشمی دیگر در نشست‌‌های این تشکل دست راستی در دانشگاه امام صادق شرکت نکرد و کوشید به تدریج ایده فراجناحی بودن خود را با ‌شرکت نکردن در‌ نشست‌های ‌روحانیت مبارز نشان دهد. هرچند این کار وی‌ محسوس نبود،‌ کدهای روشنی برای اصلاح‌طلبان بود که در مخالفت با دولت احمدی نژاد با آیت‌الله‌ هاشمی همداستان بودند.

حسن روحانی از دیگر اعضای جامعه روحانیت بود که وی نیز پس از انتخابات سال 1388 در نشست‌های روحانیت مبارز شرکت نکرد. او هم کوشید با شعار اعتدال، خود را در میانه اصلاح‌طلبان و جناح راست و نه اصولگرایان نگه دارد.

اما در اینجا باید خط‌کشی دقیق‌‌تری بین جناح راست و اصولگرایان انجام گیرد. اصولگرایی که با انتخابات شورای شهر دوم، نخستین نشانه‌های موجودیت خود را بروز داد، شورشی علیه راست سنتی بود.

جوان‌تری‌های جناح راست سابق که مدعی بودند پیران سابق، دیگر قدرت هماوردی در میدان انتخابات و اجرا با اصلاح‌طلبان را ندارند، کوشیدند بزرگان جناح راست از قبیل جامعه روحانیت و مؤتلفه و پیروان امام و رهبری را به حاشیه برانند. آنان حتی نام خود را از جناح راست تغییر دادند و اصولگرایی را برگزیدند تا در مقابل چپ‌های قدیم و اصلاح‌طلبان نوین، قدرت هماوردی داشته باشند.

یکی از جهت‌های حملات همیشگی اصولگرایان، حمله به‌ هاشمی رفسنجانی بود. بی‌گمان اصولگرایان در هیبت جدید، هویت خود را در مخالفت با اصلاح‌طلبان و‌ هاشمی رفسنجانی تعریف کرده بودند؛ اما پدران معنوی جناح راست، یعنی جامعه روحانیت، مؤتلفه و حتی جبهه پیروان چندان مشکلی با‌ هاشمی نداشتند؛ هرچند آنان نیز با اصلاح‌طلبان، از بیناد مشکل داشتند.

اکنون باید گفت، پیروزی روحانی در انتخابات، قطعا پیروزی اصولگرایان و جناح اصولگرایی نیست. اصولگرایانی که بر اصلاح‌طلبان و حتی راست سنتی شوریدند، ‌قطعا بازنده انتخابات ریاست جمهوری هستند.

اما برخی از لایه‌های راست سنتی همچون برخی از افراد جامعه روحانیت، بخش عظیمی از جریان‌های سیاسی موجود در حوزه‌های علمیه و حتی بخش‌های بسیاری از مؤتلفه، جناح بازار بازنده انتخابات 24 خرداد نیستند. آنان با روحانی قطعا بیش از احمدی نژاد به تحقق خواسته‌هایشان دست می‌یابند.

بنابراین، بازنده قطعی در جناح اصولگرایی است که بر راست شورش کرد. جبهه پایداری، جبهه سابق اصولگرایان متحد، جمعیت رهپویان و ایثارگران، رسانه‌های وابسته به این جریانات و برخی ‌رسانه‌هایی که در انتخابات با پول بیت‌المال سنگ تمام برای جناح اصولگرایی گذاشتند، قطعا در زمره بازنده‌های انتخابات هستند و تلاش آنان برای مصادره روحانی، عرض خود بردن و زحمت دیگران داشتن است.

اصلاح‌طلبان اما، دوری روحانی از راست سنتی و ایستادن در میانه میدان راست‌های قدیم و اصلاح‌طلبان، همراه با مخالفت روحانی با لایه‌های افراطی اصولگرایان را برگ برنده خود می‌دانند. حمایت‌ هاشمی رفسنجانی، سید محمد خاتمی و سید حسن خمینی که در انتخابات 88 هم از میر‌حسین موسوی حمایت کرده بودند نیز مزید بر علت شد، تا آنان از لایه‌های اصلاح‌طلبانه تفکر روحانی، انتظار اصلاح‌طلبی جناحی داشته باشند.

در پایان باید به دو نکته اشاره کرد:

پیروزی روحانی در انتخابات شکست جناح اصولگرا بود؛ جناحی که در هشت سال گذشته مستقیم و غیر مستقیم دولت و مجلس و انبوهی از رسانه‌ها و خبرگزاری‌ها را در اختیار داشت و صدایش بلند‌‌تر از صدای گروه طیف سیاسی دیگری بود.

اما راست سنتی به دلیل پیوندهایی که با حسن روحانی دارد، جناح بازار به دلیل اشتراکاتی که با روحانی دارد و حوزه‌های علمیه به دلیل لطماتی که در دوره هشت ساله دولت نهم و دهم خورده بودند، بازنده انتخابات نبودند.

اصلاح‌طلبان هم با پیروزی روحانی، دوباره سرمایه اجتماعی خود را به رخ رقیب کشاندند. برای اصلاح‌طلبان از هر زاویه‌ای ـ به جز زوایه تأمین سقف مطالبات ـ انتخابات 24 خرداد پیروزی بود. آنان پس از هشت سال، دوباره کم یا زیاد به عرصه سیاست بازخواهند گشت.روش و منش آنان در اداره کشور در عرصه سیاست خارجی و داخلی، مستقیم یا غیر مستقیم، مورد بهره‌برداری دولت روحانی قرار خواهد گرفت. سمت‌های اجرایی کلان کم یا زیاد در اختیارشان قرار خواهد گرفت و فرصتی برای گسترش ایده‌های آنان فراهم خواهد شد.

همه این بحث، تنها برای یک روشنگری ساده مطرح شد، و‌گرنه اکنون روحانی‌ رئیس جمهور همه ایرانیان با هر رنگ و نژاد و مذهب و گرایشی است؛ بحثی برای روشنگری و آسیب شناسی و خود را به تغافل نزدن.

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید