رفتن به محتوای اصلی

رضاشاه بزور چادر را از سر مادربزرگم کشید من تشکر میکنم

رضاشاه بزور چادر را از سر مادربزرگم کشید من تشکر میکنم

 

  «تصویر هنری» بشدت غلو شده رسانه های رژیم خامنه ای را مخصوصا در این مطلب گنجاندم تا مشخص شود که رژیم اسلامی زنان را چگونه میخواهد. دقیقا به همان گونه که آن پاسبان رضاشاهی دارد منع می کند. یعنی روبنده و چادر کلفت و زور آن باتوم (که بازهم غلو شده است و هرگز گزارشی از کتک زدن زنان جایی نیامده است چه رسد به باتوم) را میخواهد از تن زن بزداید و او را از آن بند به زور هم که شده رها کند. اگر به دیده دل بنگریم، زن دارد به ضرب باتوم آن پاسبان از تار عنکبوت قرن ها تحقیر به طرف آزادی پرواز می کند و چهره نمایان می کند.

منتقدین رضاشاه پس از سالها که مقداری چشم شان به جهان واقعیت روشن شد، دیگر مثل گذشته از سر دشمنی با پهلوی ها سیاست کشف حجاب رضاشاه را با دهان های کف کرده محکوم نمیکنند بلکه می گویند که نیت او درست بود اما این کار فرهنگی بود و رضاشاه باید آنقدر صبر میکرد که زنان خود به آگاهی برسند و داوطلبانه اگر دلشان خواست چادر و روبنده را کنار بگذارند اگرنه اختیار پوشش شان با خودشان است. در مورد یک شکل کردن لباس ظاهری مردان یعنی پوشش کت و شلوار و کلاه نیز اجباری بودن آن را زیر سوال می برند. 

Image removed.Image removed.

این هیولا سمت راست یک زن است قبل از روی کار آمدن رضاشاه و قبل از کشف حجاب با روبنده. روبنده دقیقا همین است که درعکس سمت راست ملاحظه می کنید. یک پارچه سفید پهن و بلند جلوی روی یک زن که وقتی با چادر پوشانده میشد فقط بخشی مثلثی از سفیدی روبنده معلوم میشد. در عکس سمت راست یک توری را هم جلوی چشمان زن ملاحظه می کنید که صد رحمت به برقه ای که زنان افغان در اثر فشار طالبان مجبورند در بر داشته باشند. 

در دور اولی که طالبان به زور آمریکا از افغانستان رانده شدند پوشش زنان در افغانستان آزاد شد. طالبان فقط هفت سال زنان را مجبور به پوشیدن برقع کرده بودند. اما همین هفت سال اثر خود را گذاشته بود. برای اکثریت زنان بیرون آمدن از برقع تبدیل به کاری دشوار شده بود. فعالین اجتماعی زنان، برای این گونه زنان شرایطی را فراهم میکردند که با جشن و تشویق آنها خود را از زیر برقع بیرون بکشند. حال این برای زنانی بود که قبل از طالبان یعنی هفت سال قبل از آن سابقه در بر کردن برقع را نداشتند و اگر حجاب داشتند دستکم چهره شان بیرون و معلوم بود. حال این زنان را مقایسه کنید با زنان ایرانی که در طی 1300 ساله سلطه اسلام بر ایران با این ظاهر هیولایی در انظار ظاهر میشدند. بیرون کشیدن آنها از زیر این پیچه ها آن گونه که منتقدین رضاشاه انتظار داشتند نیاز به دهه ها زمان داشت. زمانی که رضاشاه با عجله ای که برای ساختن کشور و وارد کردن نیمی از جمعیت کشور به ساختن کشور داشت تحمل و صبر آن را نداشت. باید زنان را به عرصه فعالیت اجتماعی بر میکشید و چاره ای بجز آن که با وارد کردن یک شوک   جمعیت ایران را از خواب زامبی وار 1300 ساله بیدار کند نداشت.  روشنفکران اطراف رضاشاه نیز که او را در این فکر پشتیبانی کردند و حتا این فکر را به سرش انداختند نیز به اندازه من و شما در امروز میدانستند که اجبار زنان به این کار خلاف حقوق بشر است اما نگاه شان به حقوق بشر مثل روشنفکر امروز ما جزمی نبود بلکه نسبی بود. بدین ترتیب که میگفتند حقوق این زن در اجباری بیرون کشیدنش از زیر این روبنده بیشتر تامین میشود یا آنکه تماشا کنیم در طی دهه ها آیا این زن بتواند خود را بیرون بکشد یا نتواند. آنها راه اول را انتخاب کردند و مسئولیت بد و خوب آن را نیز به گردن گرفتند. اما آنچه که در عمل در زمان رضاشاه انجام شد تنها نمایان کردن صورت زنان بود و بس! کاری که امروز در کشورهای آزاد زنان مجبور به آن هستند. یعنی حق ندارند با صورت پوشیده و فقط دو چشم بیرون در انظار ظاهر شوند و باید صورت شان دیده شود.

پس از کشف حجاب، زنانی که با ظاهر اروپایی و کلاه به سر در انظار ظاهر میشدند انتخاب خودشان بود اگرنه کشف حجاب در عمل معنایی بجز برداشتن چادر نبود. کسی را مجبور به پوشیدن دامن کوتاه یا پیرهن آستین کوتاه نکردند بلکه مثل همین جمهوری اسلامی زنان میتوانستند با مانتو و روسری بیرون بروند اگرچه همین هم به زنی که 1300 سال پوشیده بود نوعی حس لخت بودن  میداد.  مادرم  تعریف میکرد که در زمان کشف حجاب مادربزرگم ناچار شد حجاب را کنار بگذارد. او رضاشاه را بخاطر این اجبار نفرین میکرد. مادربزرگم یک دامن گشاد به بر داشت و یک بلوز گشاد که از گردن تا روی دامن را می پوشاند و یک روسری که موها را تماما پنهان میکرد و دست هایش آزاد بود. پس از مدتی که اوضاع عادی شد او دیگر رضاشاه را نفرین نمی کرد. متاسفانه شهریور بیست باعث شد که این اقدام رضاشاه کامل به بر ننشیند و چادر دوباره به جامعه بازگشت. اما تخمی که رضاشاه کاشته بود ریشه دوانده بود. دیگر زنانی که آزاد شده بودند حاضر به بازگشت به زیر چادر و پیچه نبودند. مادر من در زمان محمدرضاشاه چادری و مومن بود. اما به لطف خدمتی که رضاشاه به ما ایرانیان کرد و بزور چادر را از سر مادر بزرگ من برداشت، مادر من اجازه داد که خواهرانم بدون ججاب به مدرسه و دبیرستان بروند و در اجتماع حضور داشته باشند. کشف حجاب باعث شد که زنان جرات کنند و حقوق خود را از مرد ایرانی طلب کنند و به دنبال پیشرفت های اجتماعی شان و گرفتن حقوق شان باشند. از این رو رضاشاه را می ستایم.

متاسفانه در شناساندن این کار بزرگ رضاشاه در زمان فرزندش کوتاهی شد. زنانی که پس از شهریور بیست به دنیا آمدند خیال میکردند که از آغاز خلقت این آزادی با آنها بوده. نمیدانستند که کسی پیدا شد که با فدا کردن خودش این آزادی را به آنها ارزانی داشت. با شناختی که از جامعه ایرانی دارم تصورم بر این است که اگر آن زور رضاشاهی نبود زنان ایران امروز این آزادی را و میدان فراخ فعالیت را نداشتند. زنان ایران همه آزادی شان را مدیون رضاشاه هستند. اگر رضاشاه میخواست به حرف جزم اندیشان حقوق بشری امروز باشد، شاید امروز همین تعداد اندک زنان نویسنده این سایت را نیز نداشتیم. هیچ تضمینی نبود که حتا پس از صد سال زنان ایران داوطلبانه (اگر شوهران و برادران غیرتمند شان اجازه میدادند) خود را از زیر حجاب بیرون بکشند. لذا.. ای تو زنی که امروز مخالف رضاشاه هستی. بدان که همین بلبل زبانی و سیاستمدار شدنت را مدیون رضاشاه هستی. اگر رضاشاه نبود چه بسا امروز هم به هنگام پذیرایی از مهمانانت، بجای همصحبتی با مردان و حرف سیاست و هنر زدن و رقص و موزیک و قر دادن ناچار میشدی که از اندرونی با مردان فامیل صحبت کنی آنهم با انگشت کردن در دهان که صدایت مرد نامحرم را تحریک نکند. لذا.. وقتی از رضاشاه حرف میزنی، اگر به احترام او و آزادی که برایت فراهم کرده از جا بلند نمیشوی، دستکم کمی حرمتش را نگه دار و ناسپاس نباش. 

Image removed.

این نکبت ها آقازاده های عصر قاجار هستند به همراه محارم شان. عکسهای کوچه بازار را گوگل سرچ کنید که نکبت از سر و روی مردم می بارد. رضاشاه ظاهر اینها را به آدمیزاد نزدیک کرد. 

 

و اما شما مرد ایرانی که با رضاشاه دشمنی میورزی. برو جلوی آینه نگاهی به قد و بالایت بیانداز. و نگاهی هم به افغانهایی بیانداز که در غرب هم نتوانسته اند آن لباس های افغانی که در کابل می پوشیدند را کنار بگذارند. اگر رضاشاه پدر یا پدر بزرگت را مجبور به پوشیدن کت و شلوار نمیکرد چه بسا تو نیز امروز در اروپا مثل افغان های روستاهای افغانستان میگشتی. اگر افغان ها را با کت و شلوار می بینی دلیل آن گذشته دهه هاست و دیدن دنیای متمدن از دریچه تلویزیون و موبایل. با این وجود حتا در دوران بیست ساله پس از طالبان نیز افغانها بیشتر با لباس افغانی میگشتند. بیرون کشیدن از آن لباس قرن ها کار ساده ای حتا برای مردان نیست.  یک نگاه به عکسهایی اوایل قرن بیستم ایران بیانداز و ظاهر نکبت بار مردم ایران در کوچه و بازار را ببین و آنرا با دورانی که رضاشاه ایران را ترک کرد مقایسه کن. همین احمدی نژاد خودمان ظاهر خودش را مدیون رضاشاه است. آخوندهای زمان رضاشاه با کت و شلوار مخالف بودند. مردان ایران در آن زمان موهای بلند داشتند و وسط سر را میتراشیدند. بهترین عکسها را میتوانید در عکسهای زورخانه قدیم ببینید. در زمان احمدشاه به کسانی مانند احمدی نژاد رئیس جمهور خودمان در کوچه و خیابان جوجه فکلی میگفتند و چه بسا به خاطر ظاهر قرتی بازی اش و فکلش لات های محل به او انگشت هم میرساندند. رضاشاه احمدی نژاد را از آن ظاهر نکبت قدیم در عکس بالا بیرون کشید و کت و شلوار تنش کرد. کاری کرد که امروز بجای قبا و ردا کت وشلوار و کاپشن به تن کند. 

 

امروز من و شمای خواننده از ورای دهه ها تاریخ گذشته به مقوله کشف حجاب می نگریم. میدانیم حقوق بشر چیست و حقوق زن چیست.  شما اگر بجای رضاشاه بودید چه پیشنهاد میکردید؟ آیا حقوق آن زن را زیر پا له میکردید و بزور او را مجبور میکردید که چادر را کنار بگذارد و صورتش را نمایان کند یا میگذاشتید او همچنان در پستوی خانه بماند؟  من از رضاشاه تشکر میکنم که بزور چادر را از سر مادربزرگم کشید. اگر من هم حتا با علم امروز و آگاهی ام به حقوق بشر بجای رضاشاه میبودم بازهم همان راهی را میرفتم که او رفت. یعنی زنان را از زیر حجاب بزور بیرون می کشیدم و ظاهر مردان را نیز بزور عوض میکردم. وقتی مرد ایرانی ظاهر جدید خودش را در آینه میدید، با موهای اصلاح کرده و کت وشلوار و احیانا کراوات، متوجه میشد که تنها چیزی که از یک فرنگی کم  دارد سواد و دانش است. از اینجا بود که رفت که درونش را نیز مانند بیرونش به فرنگی برساند و درس و دانشگاه برای جامعه ایرانی معیار ارزشمند بودن شد. 

 

 

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید