رفتن به محتوای اصلی

چرا به سایت ایران گلوبال احترام قائلم؟

چرا به سایت ایران گلوبال احترام قائلم؟

به عنوان یک دانشجوی آذربایجانی همواره سعی کرده ام با دوری جستن از بحثهائی که ریشه آنها نه در گفتمان سازنده و توام با عقل گرائی بلکه فحاشی های غیراخلاقی و مبتنی بر خودبزرگ بینی است، در جامعه بسته ای همچون ایران به عنوان یک مدافع حقوق بشر در حوزه دفاع از حقوق انسان مظلوم آذربایجانی که حتی از نوشتن به زبان مادری خویش محروم است، فعالیت اندکی داشته باشم.

نزدیک به دوسال است که مرتب هر روز به سایت ایران گلوبال سر می زنم و هر از گاهی نیز مطلبی بدان می فرستم. اصولا حوصله جواب دهی به فحاشی ایران دوستانی که بی شرمانه با تعابیر غیراخلاقی و غیرمدنی منتقدان ضد تبعیض نژادی و ضد تبعیض زبانی خود را می آزارند، ندارم. اما در حدی که درس و مشق اجازه دهد نظرات منتقدان به هویت طلبی و ایران دوستان را نیز می خوانم.

بعلت رفتار نژادپرستانه و خود برتر بینی عمده ایران دوستان، چند سالی است که جامعه روشنفکری آذربایجانی ضد تبعیض حتی ضرورتی به بحثهای دو طرفه و غیر سازنده با اپوزیسیون فارس مرکزگرا نیز نمی بیند. بجز معدودی از سایتهای سوسیال دمکرات خارج کشور چون ایران گلوبال، اخبار روز و سلام دمکرات که سعی نموده اند با مسئله ملی در ایران معقولانه برخورد کنند و حداقل اخبار حقوق بشری آذربایجان را در سایتشان بگذارند دیگر سایتها همچنان بی بهره از دمکراسی به زعم خویش با سانسور اخبار آذربایجان در کنار جمهوری اسلامی و سربازان گمنام امام زمان سعی در حفظ تمامیت ارضی سرزمینی را دارند که به اعتقاد بسیاری از روشنفکران زندان ملیت هاست.

سایت ایران گلوبال تنها سایتی است که مدیران آن نشان داده اند به روشنفکران و هویت طلبان آذربایجانی احترام قائل بوده و به رغم انتقادات غیر اخلاقی ایران پرستان و بدور از تقدس مابی کذائی ایرانگرائی ظرفیت انتشار مطالب و نقطه نظرات آنها را دارند. این مسئله خود بیانگر درک عمیق از دمکراسی و آزادی بیان توسط مدیران این سایت است. مدیران ایران گلوبال نشان دادند که نمی خواهند در فضائی رویائی برای دلخوش کردن عده ای نژاد پرست پشت کامپیوتر وقت خویش را حرام کنند. آنها نشان دادند که می خواهند در دورن ایران باشند و به افکار و مطالبات داخل کشور گوش دهند. مدیران سایت ایران گلوبال ندای هویت طلبی صدها هزار آذربایجانی را در اردیبهشت و خرداد 1385 شنیده اند.

آنهائیکه فکر می کنند با سانسور مطالب مربوط به هویت طلبان آذربایجانی و یه بعبارت خودشان لشکر مغولها می توانند تمامیت ارضی ایران را حفظ کنند، کماکان در جهل ابدالدهر خواهند ماند. امروز آذربایجان و دیگر ملیتهای تحت ستم به درجه ای از خودآگاهی رسیده اند که حاضرند در زندانهای رژیم بپوسند، اما از هویت خویش چشم نپوشند. هویت طلبان آذربایجانی با درپیش گرفتن مبارزه ای مدنی و انتخاب راه سلولهای انفرادی و اتاقهای 37 زندان تبریز و بند 209 زندان ائوین و ... عملا به دنیا نشان داده اند که بعد از این سیستم حکومتی مبتنی بر نژادپرستی و شونیسم فارس جائی در ایران نخواهد داشت. چه بسا بسیاری از چپ ها توانسته اند این پیام زندانیان و دانشجویان هویت طلب آذربایجانی را دریافت کنند، اما اگر راست ها و افرادی چون محسن کردی چشمها و گوشهایشان را بسته اند، خود دانند.

ایران دوستان و نمامیت طلبان ارضی ایران بهتر است با خارج شدن از پشت سنگر دمکراسی عملا

اعلام کنند که از دیدگاه ما دمکراسی و ایران فقط برای فارسهاست و بقیه ملیتها بایستی تا آخرالزمان تحت سیطره ما باشند و هیچ حقی مبنی بر هویت طلبی ندارند.

همه ملیت های ایرانی این حق را دارند که خود سرنوشت خویش را بدست گیرند. این بدست گرفتن سرنوشت لزوما نه به معنای استقلال طلبی است و نه به معنای تقدیم دو دستی حکومت به مشروطه خواهان و سلطنت طلب ها و یا مجاهدین است. اگرچه حتی استقلال طلبی هم حق مشروع هر ملتی است و به زور نمی توان اتحاد و برابری ملی ایجاد نمود، چه بسا که نمونه های بسیار تاریخی در این مورد وجود دارد و همه از آن اطلاع داریم.

افرادی همچون محسن کردی خواسته یا نخواسته با سنگر گرفتن پشت تمامیت ارضی و با توهین به دیگر ملل غیر فارس (لشکر مغولان به تعبیر محسن کردی) راه تجزیه ایران را هموارتر می کنند. اما در عوض افرادی چون کیانوش توکلی با ایجاد بستر برای بحثهای سازنده و عدم سانسور مطالب هویت طلبان (و یا به تعبیر محسن کردی تجزیه طلبان) امید به درک متقابل بدور از فحش و ناسزا بین ملیتهای مختلف را زنده نگه می دارند. امثال محسن کردی بایستی بدانند اگر روزی ملت آذربایجان تصمیم به استقلال بگیرد عمده ترین دلیل آن محل نگذاشتن به حرفها و مطالبات کاملا قانونی و انسانی آنها و برخوردهای غیر انسانی و غیر اخلاقی اپوزیسیون مرکزگرای خودخواه خواهد بود. کیانوش توکلی به این موضوع پی برده است که می توانیم همسایگانی خوب و متمدن بوده و موقع لزوم به کمک همدیگر بشتابیم. می توانیم حقوق همدیگر را برسمیت بشناسیم و به تنوع روحیات، خواسته ها و احساسها احترام بگذاریم. به همین خاطر افرادی همچون کیانوش مستحق تقدیر، احترام و تشکر هستند.

هیچ دوستی و هیچ اتحادی بزور سرنیزه دوام نخواهد آورد. اگر قرار است اتحادی در ایران باشد بایستی دوطلبانه باشد. امیدوارم افرادی مثل محسن کردی از خواب اصحاب کهف بیرون آمده و از لجاجت بی مورد و فحاشی نسبت به خوانندگان، مدیران و نویسندگان سایت ایران گلوبال دست بردارند.

 احسان تبریزی

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید