رفتن به محتوای اصلی

نگاهی کوتاه به ریشه های اجتماعی تجاوز!

نگاهی کوتاه به ریشه های اجتماعی تجاوز!

تجاوز را باید بمانند بسیاری دیگر از ناهنجاریهای اجتماعی یکی از معظلات تاسفبار در جامعه امروزی ایران نامید. هر چند منابع آماری موثقی در ایران امروز وجود ندارد ولی میتوان از اخبار جسته و گریخته رسانه ها به عمق این فاجعه اخلاقی و اجتماعی پی برد. آمار و اخباری که در رسانه های داخلی ایران گاها از زیر تیغ سانسور بدر میرود تنها نشاندهنده نوک قله این کوه بزرگ یخی میباشد. باید این را مد نظر قرار داد که چه حجم وسیعی از تجاوزات در جامعه امروزی ایران بنا بدلایل مختلف حتی بازگو نمیشود. دلایلی از قبیل تابو بودن موضوع تجاوز، عدم حمایت قوانین جاری مملکتی از قربانی تجاوز ، نگاه تحقیر آمیز جامعه به فرد قربانی تجاوز و بسیاری دیگر از این دلایل که همگی یا ریشه در قوانین جاری مملکتی دارند و یا ریشه در افکار و فرهنگ عامیانه مردم ما دارند.

برای شناخت و بررسی صحیح یک ناهنجاری (عمل تجاوز) باید بسراغ علتها رفت. از آنجایکه رابطه فرد و جامعه رابطه تاثیر متقابل هست و رفتار هریک از این دو قطب بر دیگری تاثیر مستقیم میگذارد باید ببینیم که چه عواملی در این فرد و یا این جامعه وجود دارد که فرد را اینچنین به تجاوز به حقوق دیگر افراد همان جامعه وا میدارد. در یک چنین مواردی غالبا وضعیت روحی و یا شخصیتی فرد متجاوز یکی از پارامتر ها ی موثر در اقدام به عمل تجاوز هست که این یک مبحث روانشناسی فردیست که غالبا باید به روانشناسان و متخصصان مربوطه واگذار گردد تا در مورد فرد متجاوز معاینات و تحقیقات مستند و لازمه را به عمل آورند، ولی بحث و ریشه یابی های اجتماعی این ناهنجاری اجتماعی بحثی است در حیطه روانشناسی اجتماعی که بالطبع باید از این زاویه و دیدگاه مورد تجزیه و تحلیل جامع قرار گیرد.

اگر بحث اختلالات روانی، شخصیتی و بحرانهای روحی فرد متجاوز را به کناری بگذاریم میرسیم به عوامل بیرونی تاثیر گذار. این عوامل را میتوانیم به دو بخش عمده تقسیم کنیم. بخش اول مربوط به قوه قانونگذار یا حکومت است که قوانین جاری مملکتی را تعیین میکند. این قوانین میتوانند کاملا تعیین کننده باشند در اینکه یک فرد بخودش اجازه ارتکاب به یک جرمی را بدهد یا نه. حال سئوال چنین مطرح میشود که چطور ممکن هست وجود برخی قوانین جزایی به این امر یعنی پدیده شوم تجاوز کمک کند. باید دید در این قوانین مملکتی که غالبا شریعت اسلامی رکن اساسی آنرا تشکیل میدهد ، چگونه با فرد متجاوز برخورد میشود؟ به چه مواردی از اینگونه جرایم ، صفت تجاوز اطلاق میشود و چه مواردی را زنا تلقی میکنند؟ که در اینصورت نه تنها قربانی تجاوز مورد حمایت قرار نمیگیرد بلکه در معرض مجازات بیشتر هم قرار خواهد گرفت!

بخش دوم مربوط میشود به فرهنگ عمومی جامعه و تفکر حاکم بر رفتار اجتماعی که چه حرکتهایی را پسندیده بدانیم و چه حرکتها و رفتارهایی را ضد ارزشهای اون جامعه تلقی کنیم. البته ناگفته پیداست که قوانین وضع شده در جامعه و فشارهای اقتصادی، محدودیتهای اعمال شده از سوی حکومت برای مردم و جوانان تاثیر مستقیم و فعال دارند بر طرز رفتار مردم و تولید ناهنجاریهای اجتماعی. تاثیر این دو بخش یعنی قوانین حکومتی که آشکارا بر ضد زنان تدوین شده است و تبلیغات کر کننده و القایی حکومت مبنی بر شیطان سازی از زنان از یک سو و تفکرات مردسالاری در بین فرهنگ عامیانه جامعه از سویی دیگر بستر مناسبی را فراهم آورده است تا جامعه امروز ایران شاهد معضل شوم تجاوز باشد. کافیست به اطرافمان نگاه کنیم تا ببینیم که قوانین ضد انسانی ساخته و پرداخته حکومت اسلامی ایران چگونه زن را به ابزاری جنسی به مردم معرفی میکند و یک چنین قوانین چطور راه را برای تجاوز به حقوق انسانی زنان هموار میکند.

مرزبندی بیرونی:

ما ایرانیها در جامعه ای متولد شدیم و رشد کرده ایم که همیشه روبری خودمان دیوار ها رو دیدیم. از وقتی که حرف زدن رو یاد گرفتیم به ما گفتن که این دیوار ها برای اینه که تو حد و مرز خودتی رو بشناسی. یعنی هر چیزی که اونور دیوار هست مربوط به تو نیست و صاحبی دارد. همانطور بود زمانی که دستمون پول دادن و گفتن که برو از سر بقالی محل خرید کن. اجناس در اونطرف دیسک قرار داشت و ما یاد گرفتیم که باز هم باید بین ما و اجناس یک دیواری باشد تا ما به اونها ناخنک و یا احیانا دست درازی نکنیم. به ما گفتن که با دختر همسایه بازی نکن، برو با پسر بازی کن و مبادا از نزدیکیهای دختر رد بشی. مدرسه ما رو از هم جدا کردن و گفتن که تو اونور دیوار باید باشی و دختر در طرف دیگر دیوار. یاد گرفتیم که دختر باید از تو فاصله داشته باشد تا مورد تعرض قرار نگیرد در غیر اینصورت این تقصیر خود دختر هست.

اگر کمی عمیقتر به این موارد فکر کنیم میبینیم که تنها چیزی که به ما یاد ندادند این بود که اگر احیانا یک خانه ای دیوار نداشت این به این معنی نیست که تو میتونی وارد حریم خصوصی این خانه بشی و اگر یک دختر و یا یک خانم کنار تو نشست و یا احیانا خواست کنار دریا یا جایی شنا کند این بدین معنی نیست که تو میتونی به اون دستدرازی کنی. تعلیمات مذهبی به ما میگه که پسر میتونه لباس کم بپوشه ولی اگر دختر اینکار رو کرد مستحق دستدرازی و تجاوز هست ، چون خودش رعایت نکرد. یعنی دقیقا از کودکی به بچه یاد داده میشود که هر چیزی که در دسترست هست و دیواری دورش نیست قابل دستدرازی هست. در جامعه سنتی ایران که شدیدا تحت قوانین مذهبی اداره میشود هیچوقت به یک کودک آموخته نمیشود که خودش هم میتواند برای خودش مرزبندی کند و به چیزی که متعلق به او نیست دستدرازی نکندهر چند که نه حجابی بر روی آن گذاشته و نه دیواری دورش کشیده شده باشد. این تفکر خطرناک و منحط از زمانی بر ایرانیان حاکم گردید که دینی بنام اسلام پایه های خود را در این کشور بنا نمود. متاسفانه این مسئله یعنی مرز گذاشتن های بیرونی به انحائ مختلف به اجرا گذاشته میشود. مسئله ای که یکی از علل بروز بیگانگی بین پسر و دختر میشود که این حس بیگانگی و کنجکاوی بناگاه با یک انفجار ناخوشایند(تجاوز) باید به آن جواب داده شود. باید با پدیده تجاوز که امروز زیر سایه شوم حکومت اسلامی به یک معضل اجتماعی تبدیل شده است از ریشه و اساس مبارزه و مقابله نمود. امروز یکی از کارهایی که هر ایرانی برای بهتر شدن آینده فرهنگی جامعه خودش میتواند انجام دهد شکستن این فکر غلط جدا سازی و مرزکشیدن ها ی بیرونیست. حجاب و دست ندادن زن با مرد و بسیاری از این موارد که امروزه در بین اقشاری از مردم ایران مشاهده میشود زائیده فرهنگ مخرب ارتجاعیست که نتیجه ای جز به قهقرا کشاندن یک نسل ندارد، نتیجه آی جز دامن زدن و بر انگیختن حساسیتهای کاذب جنسی بین مرد و زن نیست که در بدترین شکل مسئله میبینیم که پاسخگویی به این کنجکاوی ها و امیال طبیعی سرکوب شده به چه شکلهای فجیعی از تجاوز و قتل ظهور میکنند.

مزاحمتهای خیابانی:

این پدیده تهوع آور را اگر کاملا ایرانی ندانیم باید آنرا یکی از مشخصه های بارز خیابانهای ایران بنامیم. بدون هیچ شک و تردیدی میتوان گفت که همه خانمهای ایرانی در هر سن و سالی با این پدیده برخورد داشته اند و احیانا هم شدیدا دست بگریبان بوده اند. از اولین چیزهایی که یک کودک ایرانی در کوچه و خیابان میشنود و یاد میگیرد واژه ؛ متلک، و تکنیک متلک گویی است. یک پسر نوجوان آنقدر با شوق و اشتیاق کلمات و تکنیکهای متلک گویی را از بزرگتر های خود (مردها) میاموزد که انگار به یکی از فنون لازمه ادامه بقاء در جامعه مسلط میشود. سابقه متلک گویی و مزاحمتهای خیابانی تنها به بعد از روی کار آمدن رژِیم اسلامی بر نمیگردد، هر چند که در این دوره به رشد چشمگیری دست یافته و رفته رفته بطور سیستماتیک از سوی بسیجیان و گشتهای نهی از منکر نیز بصورت قانونی به اجراء گذاشته میشود. جای تاسف بسیار است که زنان و دختران این مملکت از سویی از دست گشتهای ضد ناموسی پاسداران به شدیدترین وجهی تحقیر و توهین میشوند و از سویی نیز مردمی که خود قربانیان این حکومت اسلامی هستند با استفاده از همان شیوه های کثیف به آزار و اذیت جنسی زنان مبادرت میکنند. باید به این نکته دردناک واقف بود که نام این نوع از مزاحمتها که در مملکت ما به صورتی عادی و روزمره در آمده است همان آزار جنسی هست. چه بسا خانواده ها در اثر این مزاحمتها از هم پاشیده شده اند و چه بسا دختران و بانوانی که در اثر فشارهای روحی ناشی از چنین آزارها و مزاحمتهایی دست به خودکشی زدند و جانشانرا از دست داده اند. از این دست فجایع شاید آنقدر زیاد اتفاق اتفاده باشد که آمار آنرا بشود به فاجعه انسانی تشبیه کرد. و بد تر از همه این استکه فردی که مبادرت به چنین مزاحمتهایی میکند متاسفانه در کمال خونسردی و با وجدانی راحت سرش را بر بالین میگذارد و انگار نه انگار که لحظاتی قبل یا ساعاتی پیش در مسیر برگشت خود از سر کار روزانه اش به حق و حریم خصوصی یک انسان دست درازی کرده و خانمی را مورد آزار جنسی( تجاوز لفظی) قرار داده است.

تابو:

مورد دیگر که دست متجاوز را بیشتر باز میگذارد و یا به عبارت دیگر میل به تجاوز را به امری ساده و قابل اجرا در میاورد مسئله تابو بودن صحبت در مورد تجاوز هست. فرد قربانی تجاوز از ترس حرف و تفکر مردم و جامعه ترجیح میدهد که با این درد بزرگ بمیرد ولی آنرا بر زبان نیاورد. همین تابو بودن صحبت در مورد تجاوز و بد نگاه کردن جامعه به فرد قربانی تجاوز، متجاوز را جسورتر و بیپرواتر میکند. چرا که فرد متجاوز بخوبی میداند که فرد قربانی برای حفظ آبروی خودش هرگز راضی به افشای این جنایت شنیع نمیباشد. برای شکستن این تابو باید اخلاق اجتماعی را تغییر داد و به مردم آموزش داد که قربانی تجاوز ،نیاز به حمایت معنوی همه جانبه شما ها دارد تا این معضل تاسفبار اجتماعی از جامعه پاک گردد تا فردا این مصیبت گریبان خود شما را نگیرد.

قوانین زن ستیز:

نقش حکومت در پیدایش، گسترش و یا جلوگیری از یک ناهنجاری اجتماعی بسیار تعیین کننده میباشد. حکومتی که مبنای قوانین جزایی خود را بر مبنای گناهکاری زن میگذارد و با تبلیغات کر کننده در تمامی سطوح اجتماعی به شیطان سازی از زن مبادرت میورزد ، تنها به رشد و گسترش این پدیده شوم یاری میرساند. متاسفانه شاهد هستیم که قربانی نگون بخت تجاوز از ترس قوانین جزایی اسلامی که مبنا را بر گناهگاری زن میگذارد مگر اینکه خلافش ثابت شود، جرات طرح شکایت و یا مراجعه به مراکز قانونی را هم ندارد. همین چند هفته قبل بود که ماجرای فاجعه بار تجاوز دسته جمعی در اصفهان رخ داده بود که مسولان حکومتی در کمال وقاحت و بیشرمی ، گناه را متوجه قربانیان این جنایت کرده اند، و چنین با گستاخی اعلام میکنند که اگر خانمها حجاب اسلامی را رعایت میکردند مورد تجاوز قرار نمیگرفتند. چقدر راحت فتوای تجاوز به بانوان این مملکت از سوی حاکمان اسلامی وقت صادر میشود. پس بنابر این و بر مبنای قوانین اسلامی حکومت حاکم بر ایران، اگر یک خانمی حجاب و پوشش اسلامی را رعایت نکرده باشد تجاوز به وی مجاز میباشد.

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید