شکنجه و قطع انگشتان دست و پای رضا صفری

رضا صفری طی صدور و اجرای دو حکم از طرف دادگاههای ایران انگشتان دست راست و پای چپ خود را از دست داد.

رضا صفری که 43 سال دارد آنگونه که خودش بیان میکند برای اولین بار در سال 74 به خاطر چند فقره دزدی دستگیر و طی حکم صادره ازطرف آذریان قاضی شعبه 4 دادگستری اراک محکوم به قطع دست راست بطوریکه کف دست و انگشت شصت باقی بماند شد.این حکم در 30 مرداد 76 بە اجرا درامد در که حالی رضا صفری تنها 26 سال داشت. پس از اجرای حکم او را به بیمارستان ولیعصر اراک اعزام کردند، وقتی پزشک معالج رضا را درآن وضعیت دید شروع به اعتراض کرد وبا داد و بیداد برسرماموراعزام گفت چرا با بیمارستان هماهنگ نشده است.بعداز این واقعه او نه تنها آزاد نشد بلکه تا سال 79 درزندان ماند تا زندگیش تباه تباهتر شود،در این مدت مادرش را از دست داد او ماند و پدری پیر و دو خواه کوچک.او در 10 دی 1379 آزاد شد و بسوی خانه پدری رفت.خانەای کوچک و اجارەای ،با اینکه آزادی زیباست اما شرایط همان بود که بود،اوضاع بد اقتصادی.تورم بالا، نبود کار شیوع بیکاری در جامعه با تمام این اوصاف شرایط برای رضا صفری بسیار بغرنجتر چرا که نبود انگشتان دستش بیانگر گذشتەاش بود،در این شرایط هرکس که او را میدید نه تنها کاری به او نمیداد بلکه فراری نیز میشد.رضا دچار حملات شدید عصبی و افسردگی می شود،به هرقیمت که شده باید نیازهای پدر و دو خواهرش تامین کند،بعداز تلاش های فراوان و نیافتن شغلی دوباره مجبور میشود دست به دزدی بزند.او برای باردوم در تاریخ 19/10/1380 به جرم سرقت دوباره دستگیر شد و در شعبه 1 دادگستری اراک توسط قاضی شعبه بنام آشورلو محکوم به قطع انگشتان پای چپ ، بطوریکه تمامی انگشتان پایش قطع شود، شد.این حکم در 30 شهریور ماه 88 بعد از 8 سال انتظار در زندان بە اجرا درآمد و این بار رضا صفری انگشتان پایش را از دست داد.در طول این سال ها پدرش را نیز از دست داد تا دو خواهرش تنها و بیسرپرست بمانند و دردهای رضا هی بیشتر و بیشترشود.ا او هنوز در زندان است و وضعیت جسمی و روانی اسفناکی دارد سه سال است که به خاطر تبعیدش به زندان کرج هیچ ملاقاتی نداشته و چسم به راه روزی است که دوباره بتواند به خانه برگردد.حالا رضا صفری طی نامەای که در زندان نوشته از ازمقامات جمهوری اسلامی و قوه قضاییه به دلیل قطع اعضای بدنش شکایت دارد و ازحقوق دانان، وکلا، فعالان حقوق بشرو سازمانها و نهادهای مربوطه تقاضای کمک دارد که به هر طریقی که می شناسند درجهت احقاق حقوقش تلاش کنند.