میگویند این بار دیگر قطعی است. شهلا جاهد را میخواهند سحرگاه چهارشنبه 10 آذر به دار بیاویزند. رسانههای وابسته به حکومت خبر را با شعف موذیانهای پخش میکنند. رسانههای غیردولتی و مدافع حقوق بشر، از صدور یک حکم اعدام دیگر سخن میگویند. اما کمتر کسی از بیرحمی نهفته در حکم قصاص شهلا جاهد و بیعدالتی که در حق این زن روا شده، میگوید.
زیرنویس عکس: شهلا جاهد و ناصر محمدخانی در جلسه دادگاه
شهلا جاهد که از او در گزارشات گوناگون با عناوینی چون همسر دوم، همسر موقت، معشوقهی ناصر محمدخانی، و هووی پنهانی لاله یاد میشود، به قتل لاله سحرخیزان همسر اول، همسر اصلی، و مادر فرزندان ناصر محمدخانی متهم است.
او در سال 81، به جرم قتل به سه سال زندان و اعدام محکوم شد. 9 سال در زندان بسر برد، پروندهاش توسط 31 قاضی دست به دست گشت. 7 تن ازاین قضات معتقد بودند قتل کار او نیست. حکم قصاص او یک بار صادر و سپس نقض شد. ماجرا آن قدر کش پیدا کرد که شهلا جاهد با ارسال نامهای به رئیس قوه قضائیه از او خواست که تکلیف پروندهاش را روشن کنند. آنطور که میگویند، نوشتن این نامه سبب بررسی مجدد پروندهی او و تائید حکم قتل توسط لاریجانی رئیس قوهقضائیه شده است. حکم اعدام به ادارهی اجرای احکام فرستاده شده و روز دهم آذر حکم اعدام اجرا میشود.
شهلا جاهد در دادگاه علنی فریاد میزد که او را به زور کتک و شکنجه به اعتراف وادار کردهاند، و او به خاطر ناصرمحمدخانی قتل را برعهده گرفته است(1). در مستند "کارت قرمز" دادرس جدید پرونده که نمیخواهد نام و چهرهاش مشخص شود، میگوید اقرار شهلا به قتل فاقد شرایط قانونی است. او به استناد گزارش پزشکی قانونی میگوید لاله سحرخیزان،مقتول، پیش از قتل آمیزش جنسی داشته است و در واژن او آب منی بوده است و این درحالی است که در زمان وقوع قتل، ناصر محمدخانی به همراه تیم ملی فوتبال در آلمان بسر میبرده است(2). این قاضی همچنین میگوید بنا بر مجموعهی شواهد، قتل نمیتواند کار یک زن بوده باشد. به اینها باید 14 صفحه ایرادات پرونده را که سبب شد یکبار حکم قصاص شهلا جاهد از سوی دادستانی کل نقض شود، و 60 مورد ابهام که وکیل شهلا جاهد در مصاحبهها مکررا به آنها اشاره میکند را افزود(3). کش و قوسهای این پرونده پر از اسرار مگوست. سوالهای بسیاری بیجواب ماندهاند.
اجرای قصاص به خواست خانوادهی لاله سحرخیزان به خونخواهی دخترشان، و ناصرمحمدخانی صورت خواهد گرفت که، آنطور که میگوید، به نیابت از فرزندانش خواستار قصاص شهلاست؛ شهلایی که همسر دوم، همسر موقت و یا معشوقهاش بوده و خود را برای او به آب و آتش میزده است.
این کلیشه را همه میشناسیم؛ مردی با تمکن مالی، زنی را به همسری میگیرد که با معیارهای اخلاق و فرهنگ حاکم نجیب، صبور، مهربان، ازخودگذشته و فداکار است. صاحب فرزندانی میشوند. این مرد زن دیگری را دقیقا به این دلیل که از همسرش متفاوت است به عنوان معشوقه انتخاب میکند. اوقات خوشاش را با معشوقه میگذراند و برای استراحت نزد همسر و فرزندانش میرود. یک زن برای دنیا و یک زن برای آخرت. همسر اصلی، "مادر بچهها"، در رفاه زندگی میکند و هدایای گرانقیمت میگیرد اما تنهاست و زندگیاش تهی است. تنهاییاش را با تنها سفر کردن و خلاء زندگیاش را با خرید لباس و کیف و کفش پرمیکند(4). مرد، همسر اصلی را فریب میدهد و رابطه با زن دوم را از او پنهان میکند. به زن دوم میگوید دوستش دارد، اما حاضر نیست به خاطر این "عشق" از همسر اولش جدا شود.
مسالهی مردی است که در زمان حیات همسرش او را سالها فریب داده و حال که او به قتل رسیده، تقاضای قصاص معشوقهاش را میکند تا خود را به سلامت از مهلکه بیرون بکشد. قوانین اسلامی، دستگاه قضا و قرهنگ حاکم، او را درپناه خود گرفتهاند و روحیات مردسالارانهاش را باد میزنند. ناصرمحمدخانی مدعی است به نیابت از فرزندانش تقاضای قصاص شهلا جاهد را دارد؛ تو گویی با اعدام شهلا، مادر فرزندان محمدخانی زنده میشود. انگار با مرگ شهلا، کودکی بچههای لاله سحرخیزان که بدون پدر سپری شده، به آنها بازمیگردد.
پروندهی شهلا جاهد سیاسی نیست؛ او نه در تظاهرات دستگیر شده و نه در رابطه با فعالیتهای سیاسی و نه فعالیتهایی در رابطه با جنبش زنان. شهلا جاهد متهم به قتل است. اما روشنگری در بارهی این پرونده از زاویهی دفاع از حقوق بشر و بویژه از منظر حقوق زنان اهمیت بسیاری دارد.
قتل لاله سحرخیزان و صدورحکم اعدام برای شهلا جاهد، تراژدی نهفته در صیغه و چندهمسری را به نمایش میگذارد؛ وقتی همسر اول که در زمان حیات نیز زندگی پر رنجی را میگذراند به قتل برسد، انگشتها بلافاصله همسر دوم، زن صیغهای و یا معشوقهی مرد را نشانه میگیرند حتا اگر شواهد بسیاری بر بیگناهی او وجود داشته باشد. و مرد که تصمیم گرفته بود با وجود داشتن همسر با زن دیگری رابطه برقرار کند حالا تصمیم میگیرد زن دوم را قربانی میکند.
روشنگری در بارهی پرونده شهلا جاهد و تلاش برای ناکام گذاشتن دستگاه قضایی در اعدام این زن، مقابله با مجازات غیر انسانی اعدام، دفاع از جان انسانی است که شواهد بسیاری به بیگناهیاش گواهی میدهند، و ارج نهادن به جسارت زنی است که در جلسهی علنی دادگاه چشم در چشم قاضی از اعمال فشار و شکنجه برای اعترافگیری میگوید(5).
روشنگری در بارهی پرونده شهلا جاهد، روشنگری دربارهی زندگی پر رنجی است که قانون صیغه و چندهمسری مردان بر زنان تحمیل میکند. چه این زن همانند لاله سحرخیزان همسر اول باشد و چه شهلا جاهد همسر دوم یا زن صیغهای. روشنگری در بارهی حکم اعدام شهلا جاهد اگر تنها تلنگری به حافظان قوانین ناعادلانه و فرهنگ منحط مردسالار باشد، بازهم ضروری است.
پانوشتها
1- نامه شهلا جاهد به رئیس قضا: یا ابهامات پرونده را برطرف کنید یا قصاصم کنید. در این مقاله توضیح داده میشود که قاضی برای استفاده از احساسات شهلا جاهد نسبت به ناصر محمدخانی، به آنها اجازه ملاقات میدهد. شهلا جاهد در باره این ملاقات میگوید: ناصر به من گفت یک ماه دیگر سالمرگ لاله است. اگر تو قتل را گردن نگیری آنها من را بازداشت میکنند. او از من خواست به قتل اعتراف کنم تا آبروی او حفظ شود. ناصر به من گفت برای گرفتن رضایت از اولیای دم یعنی دو پسرش و پدر و مادر لاله تمام سعی خود را خواهد کرد. من نمیتوانستم مردی که اینقدر عاشق او بودم را این طور خوار ببینم. من فقط به خاطر اینکه ناصر بیشتر از این اذیت نشود به این قتل اعتراف کردم.
روز بعد از این ملاقات شهلا جاهد اعتراف کرد که لاله سحرخیزان را به قتل رسانده است.
در همین مقاله به نقل از عبدالصمد خرمشاهی وکیل شهلا آمده است: آخرین باری که روی حکم صادره اعتراض کردیم، این مطلب را عنوان کردیم که ایرادات وارد شده از سوی مشاوران رئیس وقت قوهقضائیه در حوزه نظارت قضایی ویژه هرگز برطرف نشده و همچنان معتقدم آن ابهامات باید برطرف شود زیرا در غیر این صورت، وجدان عمومی راضی نخواهد شد. متاسفانه آخرین بار هم که پرونده به شعبه همعرض ارجاع شد، دادگاه نواقص موجود را رفع نکرد.
2- مستند "کارت قرمز" شامل چهار قسمت، درباره شهلا جاهد و محاکمه او در رابطه با اتهام به قتل لاله سحرخیزان - همسرناصر محمد خانی- فوتبالیست معروف دهه شصت است. این فیلم از جمله شامل صحنههایی از ویدیوی خانگی شهلا جاهد و ناصر محمدخانی، بخشی از دفاعیه شهلا جاهد در دادگاه، مصاحبه با ناصر محمدخانی و یکی از قضات پرونده است که درباره ابهامات این پرونده سخن میگوید.
3- آخرین وضعیت پرونده شهلا در این گزارش به برخی از یرادات وارده به پرونده که یکبار به نقض حکم قصاص منجر شد، اشاره شده است
4- در مستند "کارت قرمز" لاله سحرخیزان در مصاحبه با رادیو میگوید: ناصر هیچ وقت نیست، وقتش با ورزش پر است و من به تنهایی عادت کردهام. در همین فیلم مصاحبهگر به همراه ناصر محمدخانی به خانهی لاله میرود. ناصر محمدخانی کمد لباس لاله را به خبرنگار نشان میدهد با لباسهایی که یکبار هم پوشیده نشدهاند.
5- در جلسهی دادگاه قاضی در پاسخ لاله که قتل را انکار میکرد گفت تو اعتراف کردهای. شهلا به اعمال فشارها اشاره کرد و افزود: معروف است که در زندان آگاهی، خروس هم تخم میگذارد. پس انتظار نداشته باشید یک زن به این زندان برود و تخم شترمرغ نگذارد. اگر الان بگوئید که من را به آن زندان خواهید برد، همینجا حاضرم ده تا قتل دیگر را هم به عهده بگیرم.
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید