رفتن به محتوای اصلی

دیدار سبز و سیاه در برلین

دیدار سبز و سیاه در برلین

امید نوری پور نمایندۀ حزب سبز روز چهارشنبه 24 فوریه با سفیر جمهوری اسلامی در برلین نشستی عمومی دارند پیرامون "جایگاه ج ا ایران در منطقه" و زیر عنوان "سیاست های امنیتی ایران و موضع گیری آلمان"

امید نوری پور را دوست دارم ونظرات و رفتار های سیاسی اش را می پسندم. "نجس و پاکی" سرم نمی شود و فکر می کنم با هر کسی می شود نشست و برخاست کرد و می شود با خود شیطان هم به گفت و گو نشست. با اینهمه برایم خیلی عجیب است که چطور امید نوری پور، انسانی شریف وبا هوش سرشار، حاضر شده پس از اینهمه کشتار خیابانی و دستگیری های بی رویه و احکام اعدام، امتیازی به حکومت اسلامی بدهد و کنار نمایندۀ برگزیده اش بنشیند. نمی گویم نجس می شود. می گویم اگر غرب بخواهد به خشونت افسارگسیخته در ایران "دهنه" بزند و چرخشی ایجاد کند، یکی از ابزار هایی که برای نکوهش خشونت در اختیار دارد، همان در انزوای سیاسی قرار دادن ایران است. ما اینهمه گلوی خودمان را پاره می کنیم تا به غربی ها بفهمانیم که بابا کمی از منافع اقتصادی خود تان به نفع حقوق بشر در ایران بگذرید! حالا چرا آدمی که بسیار شریف است و خودش تا امروز از حقوق بشر در ایران دفاع می کرده است و مطمئنم فردا هم همین کار را خواهد کرد، حاضر شده در کنار سفیر جمهوری اسلامی بنشیند ، بی آنکه بحثی بر سر مسائل داخلی ایران در بگیرد و حرفی از نقض حقوق بشر به میان بیاید این را"خدا می داند"

می دانم که امید نوری پور میهمان این نشست است و برگزار کننده نیست و دعوتنامه را ننوشته، می دانم که در مراودات رسمی، معمول است دیپلمات های ردۀ اول را با پیشوند "عالیجناب" بخوانند و با اینهمه وقتی سیاه روی سفید می خوانم که "عالیجناب شیخ عطار" با امید نوری پور به گفت و گو می نشیند همان حالی به من دست می دهد که به یک یهودی در شصت و اندی سال پیش دست می داد اگر به سوئیس دموکراتیک پناه می برد و در رسانه ای می خواند "عالیجناب گوبلز" با یک یهودی خوش نام سوئدی به گفت و گو می نشیند.

می دانم، همۀ راه ها به مذاکره ختم می شود، وقتی آدم مبارزۀ مسلحانه را چارۀ درد نمی داند طبیعی است که مذاکره را بر می گزیند. حتی نمایندگان دو گروهی که تا چند روز پیش بروی هم اسلحه می کشیدند هم روزی کنار هم می نشینند و شرایط آتش بس را بالا و پائین می کنند. و خوب است که کنار هم می نشینند و دست از کشتار پیاده نظام هاشان بر می دارند. اما مذاکره کردن هم شرایط و آدابی دارد و جوانب را باید سنجید . سفیر ایران در آلمان، یکی از مدیران وزارت امور خارجۀ ایران محسوب می شود و چندان قدرتمند و چندان بلند پایه و تصمیم گیرنده نیست که بشود از او امتیازی گرفت و یک سیاستمدار خوشنام ایرانی تبار ،آنهم شخصی که حزبش بر سر قدرت نیست تا بگوئیم این دیدار در چارچوب مراودات دیپلماتیک می گنجد یا دست کم به سود منافع اقتصادی آلمان تمام می شود. نه اینکه موافق مذاکره برای منافع اقتصادی آلمان باشم، نه . اما دست کم می فهمیدم چرا دارند مذاکره می کنند، چون در برابر امتیازی که می دهند امتیازی هم می گیرند.

سخن کوتاه در بوق و کرنا کردن خبر گفت و گو ی دو مرد؛ یکی نمایندۀ صلح ، و محیط زیست و حقوق بشر و انسانی سبز و دیگری نمایندۀ حکومت سیاه و کشتار جمعی و فریب و سرکوب و وحشت بدون آنکه در دعوتنامه اشاره ای شود به موضوع حقوق بشر، در ساختمانی که ویژۀ حضور رسانه ای دولت آلمان است و مهمترین نشست های مطبوعاتی دولت در این محل برگزار می شود، چه بخواهیم و چه نخواهیم از پیش امتیاز دادن است به حکومتی منزوی که نه در میان مردم خود محبوبیتی دارد و نه در جهان آبرویی، و دارد نفس های آخرش را می کشد .

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید