صدرالاشرافی که خودش هم عضو کنگره ملت های ایران فدرال است خطاب به حزبِ دمکراتِ کردستانِ ایران اینگونه تهدید می کند: شما با این حرف هایِ توخالی، درشرایطِ آوارگی، جز ضرر، هیچ چیز نصیبِ حزب و ملت خود نمیکنید. دوستان و متحدانتانِ عاقل، از شما دور شده، و شما بیش از پیش، مُنزوی خواهید شد.
او به حزبِ دمکراتِ کردستانِ ایران درس می دهد و می گوید معلم ما، دشمن ما (بخوان جمهوری اسلامی) است. حقا که یا قمر بنی هاشم. کسی که معلم او به اعتراف خودش رژیم جمهوری اسلامی است در شرایط آوارگی و تبعید که نه به باره نه به داره کوردها را تهدید می کند. لابد پشتش هم به دشمنش گرم است که معلم و استاد اوست و هم به آذربایجان و هم به سلطان اردوغان در مقابل اقلیم کردستان. او می گوید دشمن تراشیِ مفت و مجانی، هُنرِ بزرگی است.
او به یکی از دهها نقشه ای که احزاب قومی مختلف برای خودشان از آنها زیاد درست کردند و هفتاد درصد نقشه جغرافیایی ایران را بین خودشان تقسیم کرده اند (ملت فارس فقط محدوده یزد و جنوب تهران و قم و اصفهان و شمال شهر شیراز را دارد) اشاره می کند. که خود فعلن حکایت از آغاز جنگ قومی مجازی بر روی نقشه های کشیده شده و ادعاهای سرزمینی بر علیه یکدیگر دارد.
شاید بسیاری از هموطنان دمکرات و آزادیخواه تهدید صدرالاشرافی را جدی نگرفته اند. اما این یک خطر بزرگ است زیرا جنگ قومی جان هزاران انسان را بخاطر تعصبات کور و شونیستی واپسگرای قومی تهدید می کند. اگر به گروهای افراطی و شدیدا قومگرا میدان داده شود در آنصورت جنگ نقده و درگیری بین کورد و تورک در سال 58 در مقایسه با فاجعه های وحشتناک جنگ های قومی احتمالی در آینده یک ترقه بازی ساده بود.
افراد و احزاب و گروه های قومی جنگجو و متعصب با ایجاد کنگره و شوراها و همبستگی های متعدد و ایجاد پرچم و سرود و نقشه جغرافیای برای ملت خودشان و خط و نشان کشیدن برای دیگران و لعن و نفرین ملت فارس دارند در زمین جمهوری اسلامی بازی می کنند. آنها بزرگترین ضرر را به جنبش دمکراتیک مردم ایران می زنند و خواسته یا ناخواسته هیزم بیار آتش جمهوری اسلامی هستند. . آتشی که حرارت آن تنور تبلیغاتی جمهوری اسلامی را گرم می کند ولی دود آن به چشم همه آزادیخواهان و جنبش دمکراتیک سرنگونی طلب ملت ایران می رود . معلوم نیست چه میزان از این نفرت پراکنی ها ذاتا به دلیل تعصب درونی و احساسات شدید قومگرایی است و چه میزان به دلیل نفوذ جمهوری اسلامی برای زنده نگه داشتن این آتش است. مقامات جمهوری اسلامی بارها به دروغ و با هراس افکنی مدعی شده اند اگر رژیم سقوط بکند, ایران مثل سوریه یا مرحوم یوگسلاوی سابق ایرانستان خواهد شد. این تهدیدات متقابل احزاب قومی در برپایی جنگ هفتاد و دو ملت دقیقن در راستای هراس افکنی رژیم است. آیا ضیاء صدرالاشرافی نمی توانست این موضوع را در یکی از جلسات خصوصی کنگره ملت ها یا در جاها و سازمان های مختلفی که با هم هستند مطرح کند؟ هدف از تهدید بر سر عام چیست؟
ژوان ش
.
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید