ابراهیم رئیسی از 'هیات مرگ' تا 'هیات دولت'؟
مسعود آذر
رئیسی چهار سال پس از آن شکست، با چهره تازهای وارد عرصه انتخابات شده است. نشستن بر مسند قوه قضاییه، تبلیغات رسانهای و سفرهای پیوسته استانی او، نقش مهمی در پشتوانه و انگیزه او برای ورود مجدد به عرصه انتخابات دارد. گروههای اصولگرا نیز تلاش گستردهای داشتند تا به دنبال گزینهای باشند که اکثرشان بر آن نامزد اتفاق نظر داشته باشند و شانس بالایی نیز برای پیروزی داشته باشد و نتیجه انتخابات به اما و اگرهای روز رایگیری کشیده نشود؛ از این نظر بر گزینه "رئیسی" متمرکز شدند.
با توجه به فضا و شرایط سیاسی و انتخاباتی ایران، آقای رئیسی و حامیانش امید دارند که رکورد رای ۱۶ میلیونی دور قبل را بشکنند و از ۵۹ میلیون واجد رای بیش از ۲۰ میلیون رای به صندوق آقای رئیسی ریخته شود تا او بر مسند پاستور بنشیند.
منبع تصویر،ENSAFNEWS
در انتخابات ۹۶ ابراهیم رئیسی با تتلو خواننده پرحاشیه ایران دیدار کرد
رئیسی و همنشینی با تتلو
گذشته ابراهیم رئیسی به عنوان یک مقام ارشد دستگاه قضایی و امنیتی به گونهای بود که کمتر کسی در آینده شغلی او، ورود به عالم سیاست را میدید. سوابق آقای رئیسی در دادگاه انقلاب، نشان از وفاداری به حکومت و اعتماد متقابل به او دارد و انتصابش به تولیت قدس آستان رضوی در سال ۹۴، نخستین گام برای بازسازی چهره امنیتی او نزد افکار عمومی بود. این مسند جایگاهی مذهبی و قدرتی اقتصادی و سیاسی به او میبخشید.
علما، مقامهای سیاسی، لشکری و نظامی در سفر به مشهد، به دیدن او نیز میرفتند. این در بدنه حکومت اعتبار تازهای به او میبخشید؛ چنین مزیتی برای نفوذ در جامعه موثر بود اما کافی نبود. با وجود توجه ویژه در انعکاس اخبار مربوط به آقای رئیسی، جایگاهی مثل مقام شهرداری پایتخت نداشت که او را در رسانهها سر زبانها بیندازد و تلویزیون و روزنامهها را ناگزیر به پوشش خبرهای شهری و اقدامات اجرایی مثل پلسازی و شهرسازی کند.
آقای رئیسی پس از یک سال و چند ماه از انتصاب در تولیت آستان قدس رضوی نامزد انتخابات ریاست جمهوری شد. با وجود تبلیغات گسترده، باز هم نیازمند توجه محافل خبری و عکس گرفتن با هنرمندان بود و دیدار با "تتلو" خواننده پرحاشیه موسیقی ایران، اوج چنین نیازی را نشان میداد؛ اقدامی که با خلق و خوی او و همفکرانش در دستگاه قضایی همخوانی نداشت و بسیاری از هنرمندان به دلیل موانع دستگاه قضایی از فعالیت محروم بودند.
ابراهیم رئیسی در فرودینماه ۹۸ با حکم رهبر ایران رئیس دستگاه قضایی شد همان جایی که به آن تعلق داشت و از ۱۳۵۹ به عنوان دادیاری شهرستان کرج فعالیتش را آغاز کرده بود. از روزی که به تهران برگشت، تلاش کرد چهره جدیدی از قوه قضاییه به مردم نشان دهد و "مبازره با فساد" را در دستور کار خودش قرار داد. علاوه بر برگزاری چند دادگاه اختلاس چندهزار میلیارد تومانی، تعدادی از مقام های ارشد متخلف قوه قضاییه از جمله معاون اجرایی سابق این قوه را محاکمه کرد و دو سند "تحول قوه قضاییه" و "امنیت قضایی" را ابلاغ کرد.
دیدارهای پیوسته آقای رئیسی با اهل سیاست، اقتصاد، دانشگاهی و نخبگان نشان از این داشت که او همچنان به ریاست قوه مجریه میاندیشد و بسیار محتاط بود که با وجود مخالفتهای افراد حکومتی و روحانیون از فضا و شبکههای اجتماعی، اقدامی مخالف افکار عمومی نکند تا وجههاش خراب شود، حتی در یکی دوماه اخیر با وجود محدودیتها و مخالفتها با "کلابهاوس" به عنوان جایی که امکانی فراتر از رسانههای داخلی، برای گفتوگو فراهم شده و بعضی از مسئولان از آن ابزار ناخشنودی کردهاند، قوه قضاییه اقدامی برای مسدود کردن آن نکرده و از طریق دستگاههای امنیتی اقدام به اختلال در کلابهاوس شده است.
رئیسی در «هیات مرگ»
رد پای ابرهیم رئیسی در یکی از "مخوفترین" برهههای تاریخی عمر جمهوری اسلامی به چشم میخورد. او یکی از چهار عضو کمیته موسوم به "هیات مرگ" در اعدامهای سال۱۳۶۷ است که آیتالله منتظری قائم مقام وقت رهبری عملکردش را "جنایت" خواند.
حکومت تمایلی به گشودن پرونده این اعدامها ندارد و به نظر میرسد حسن روحانی در انتخابات ۹۶ نگران پیروزی آقای رئیسی شد و برای تحریک رای دهندگان در جریان سخنرانی در همدان بدون نام بردن از آقای رئیسی اعلام کرد "مردم ایران اعلام میکنند آنهایی که در طول ۳۸ سال فقط اعدام و زندان بلد بودند، را قبول ندارند... ما آنهایی که پشت میز نشستهاند و حکم صادر کردهاند، نمیخواهیم".
آقای رئیسی در ۱۸ آذرماه ۹۷ در جمع دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی، نقش خودش را در اعدامها تکذیب کرد و طرح این مساله را "تسویه" حساب با خودش و "امام" خواند و در عین حال تاکید کرد "افتخار من آنست که با جریان نفاق، فساد و چپاول مبارزه کردهام".
روحالله حسینیان رئیس وقت مرکز اسناد انقلاب اسلامی، در تیرماه ۱۳۹۸ از عملکرد ابراهیم رئیسی در اعدامهای ۶۷ دفاع کرد و گفت: "مردم باید تشکر کنند از آقای رئیسی نه انتقاد بکنند. حالا مسئولین قضایی شدند بدهکار؟"
منبع تصویر،TASNIM
ابراهیم رئیسی یکی از افراد معتمد و نزدیک به آیتالله خامنهای است
«راه رهبری» از پاستور میگذرد؟
روزی که ابراهیم رئیسی به تولیت آستان قدس منصوب شد موجی از تحلیل و تفسیر درباره آینده او به راه افتاد. به دلیل نزدیکی و احکام انتصابی که آقای رئیسی از آیتالله خامنهای، رهبر ایران، دریافت کرده بود، در رسانهها بخصوص در خارج از کشور چنین تلقی شد که او یکی از گزینههای جانشینی آیتالله خامنهای در مجلس خبرگان و احتمالا یکی از افراد مورد رضایت آقای خامنهای برای این پست است.
به فرض چنین احتمالی، او نیازمند اعتبار و مشروعیتی نسبی در نزد مردم است کما اینکه آیتالله خامنهای به عنوان رئیس جمهور در زمان مرگ آیتالله خمینی، چهره شناختهشدهای بود و با وجود اینکه در مقام مرجعیت نبود اما مجلس خبرگان رهبری با حمایت و پشتوانه اکبر هاشمیرفسجانی و احمد خمینی فرزند آیتالله خمینی، رای به رهبری او داد.
آقای رئیسی با وجود اینکه خودش را چهرهای دانشگاهی و حوزوی (حجتالاسلام دکتر رئیسی) در انتخابات دور گذشته معرفی میکرد اما در موقعیت آیتالله خامنهای در سال ۶۸ قرار نگرفت و رای حدود ۱۶ میلیونی در انتخابات گذشته برای او اعتبار زیادی نیاورد چرا که، رقیبی شکست خورده بود.
پیروزی احتمالی او در این دور از انتخابات میتواند او را بیش از گذشته به مقام رهبر نزدیک کند و همچنان به عنوان یکی از گزینههای رهبری آینده مطرح شود اما در صورت شکست مجدد در انتخابات، این مشروعیت میتواند حتی با وجود تکرار رای میلیونی، خدشهدار شود.
در یک قدمی پاستور؟
برای آمدن آقای رئیسی به عرصه انتخابات ریاست جمهوری موجی از دعوت گروههای اصولگرا، از نامه جنجالی و غیر معمول ۲۲۰ نماینده مجلس گرفته تا درخواست شماری از پزشکان تشکلهای اصولگرا راه افتاد. به نظر میرسد آقای رئیسی و طرفدارانش با تکیه بر چنین پشتوانههایی بیشتر از دوره قبل شانس پیروزی را پیشبینی میکنند.
با وجود تعداد زیاد اصولگرایانی که تاکنون نامنویسی کردهاند، ابراهیم رئیسی رقیب جدی در بین آنها ندارد و به احتمال قوی اکثرشان به نفع آقای رئیسی کنار خواهند رفت یا کسانی مثل محمدباقر قالیباف به خاطر او از نامزدی منصرف شدهاند.
در بین نامزدها فقط محمود احمدینژاد رقیب سرسختی برای او است که احتمال تائید صلاحیتش بسیار اندک است. گفته میشود بین آقای احمدینژاد و آقای رئیسی احترام متقابلی وجود دارد و تعدادی از همکاران نزدیک آقای احمدینژاد در ستاد انتخاباتی آقای رئیسی فعال بوده و هستند.
قاعده انتخابات این است که رقیب اصلی آقای رئیسی میبایستی از جناح مقابل یعنی اصلاحطلبان باشد که تردیدهای جدی در تائید صلاحیت نامزدهای اصلی آن وجود دارد. فعلا حسن خمینی از ورود به انتخابات از سوی آیتالله خامنهای منع شده و محمدجواد ظریف نیز اعلام کرده که به دلیل فشارهای اصولگرایان و درز نوار مصاحبهاش نامزد نمیشود. سایر نامزدهای اصلاحطلبان مانند اسحاق جهانگیری،محسن هاشمی، مسعود پزشکیان، عباش آخوندی، علی مطهری، هم شرایط مبهمی دارند. در بین آنها، یا نامزد مطرحی نیست یا بعید است که از فیلتر شورای نگهبان عبور کند و برای اصلاحطلبان حمایت از نامزد درجه دو به معنی مشروعیت بخشیدن به روند انتخاباتی است که شکستشان در آن از پیش تعیین شده است.
حال و هوای ورود آقای رئیسی به انتخابات، شبیه دوم خردادماه ۷۶ است که همه احتمالها خبر از پیروزی علیاکبر ناطقنوری داشت اما با ورود محمد خاتمی، جریان تغییر کرد، با این تفاوت که در این دوره خبری از حضور کسی چون محمد خاتمی نیست و نامزدی همسنگ آقای خاتمی نمیتواند از فیلتر شورای نگهبان عبور کند.
در چنین شرایطی احتمال میرود انتخابات خردادماه بیشتر یک رقابت درونگروهی میان اصولگرایان و اصولگرایان میانهرو مثل علی لاریحانی باشد؛ رقابتی میان ابراهیم رئیسی با یک یا دو نامزد که آرای محدود چند میلیونی دارند. با وجود چنین شرایطی، سابقه انتخابات در ایران نشان میدهد که در روزهای تبلیغات انتخابات، احتمال اتفاقهایی غیرمترقبه نیز وجود دارد.
رئیسی و لاریجانی و پرسش بیطرفی نهادهای ناظر بر انتخابات ۱۴۰۰
- علی سودایی
در سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ایران سه رئیس قوه سابق و فعلی میخواهند برای به دست گرفتن قوه مجریه با هم رقابت کنند: ابراهیم رئیسی، علی لاریجانی و محمود احمدینژاد.
شورای نگهبان قانون اساسی در ایران در سال ۱۳۹۶ صلاحیت آقای احمدینژاد را رد کرد، تصمیمی که شاید در سال ۱۴۰۰ هم تکرار شود و آقایان رئیسی و لاریجانی را به بلندپایهترین نامزدهای انتخابات تبدیل کند.
فارغ از اینکه شورای نگهبان چه قدر به هشدار دولت برای پرهیز از حذف نامزدها گوش کند، انتخابات چه قدر رقابتی باشد و رایدهندگان چه اندازه پای صندوقها بروند، این پرسش پیش میآید که نهادهای ناظر بر انتخابات ۱۴۰۰ چگونه میتوانند بیطرفی مورد انتظار را نسبت به ابراهیم رئیسی و علی لاریجانی رعایت کنند؟
قاضی و یک سر بازی؟
منبع تصویر،FARS
قوه قضاییه میتواند همه نامزدها، از جمله رئیس خود را به یک چشم نگاه کند؟
ابراهیم رئیسی در حالی برای انتخابات ریاست جمهوری نامزد شده که همچنان ریاست دستگاه قضایی ایران را بر عهده دارد.
رسیدگی به جرایم و تخلفهای انتخاباتی، از جمله تخلفات شخص نامزدها بر عهده قوه قضاییه است.
به این ترتیب آقای رئیسی وارد زمین بازیای شده که خودش یکی از داوران آن است.
آیا قوه قضاییه ایران میتواند به طور بیطرفانه به تخلفهای احتمالی رئیس خود و ستاد انتخاباتی و طرفدارانش رسیدگی کند؟
آیا رقیبان او در معرض تبعیض احتمالی قرار نخواهند گرفت؟
قانون انتخابات ایران برای حل چنین مشکلاتی میگوید: " کلیه افرادی که مسئولیت مستقیم در امر انتخابات ریاستجمهوری بهصورت اجرا و یا نظارت دارند، درصورتی میتوانند داوطلب شوند که قبل از ثبتنام از سمت خود استعفا نموده و در آن سمت شاغل نباشند."
ابراهیم رئیسی از سمت خود استعفا نکرده است. آیا این باعث رد صلاحیت او خواهد شد؟ یا آنکه رئیس قوه قضاییه از نظر شورای نگهبان در نظارت بر انتخابات "مسئولیت مستقیم" ندارد؟
مساله بیطرفی در بررسی صلاحیت ابراهیم رئیسی آنجایی پیچیدهتر میشود که در نظر بگیریم چند عضو شورای نگهبان موقعیت خود را مدیون او هستند.
اعضای "حقوقدان" شورای نگهبان از میان کسانی انتخاب میشوند که رئیس قوه قضاییه پیشنهاد کرده است.
محمد دهقان، محمدحسین صادقی مقدم و هادی طحان نظیف سه نفری هستند که با انتخاب ابراهیم رئیسی و رای مجلس برای اولین بار از سال ۱۳۹۸ به شورای نگهبان رفتهاند.
حساب حساب و کاکا برادر؟
منبع تصویر،ICANA
صادق لاریجانی متهم شده که در رسیدگی به پروندههای دو برادر دیگرش فاضل و محمدجواد بی طرفی نشان نداده
علی لاریجانی در حالی نامزد ریاست جمهوری شده که برادرش، صادق، یکی از اعضای شورای نگهبان است.
نظارت بر کلیه مراحل انتخابات ریاست جمهوری، از تایید صلاحیت نامزدها گرفته تا بررسی سلامت انتخابات و تایید نتایج نهایی آن به عهده شورای نگهبان است.
به این ترتیب علی لاریجانی هم هرچند مثل آقای رئیسی خودش همزمان با رقابت نقش نظارتی ندارد، اما با داشتن برادری در میان داوران انتخابات ریاست جمهوری میتواند نسبت به دیگر نامزدها امتیاز داشته باشد.
آیا صادق لاریجانی میتواند به طور بیطرفانه صلاحیت برادر خود را بررسی و بر تخلفهای احتمالی او، ستاد انتخاباتی و طرفدارانش رسیدگی کند؟
آیا رقیبان علی لاریجانی در معرض تبعیض احتمالی قرار نخواهند گرفت؟
این موضوع به ویژه از آنجا برجسته میشود که محمود احمدینژاد، دیگر نامزد بلندپایه انتخابات پیش از این بارها شخصا انتقادهای تندی را علیه برادران لاریجانی مطرح کرده است.
آقای احمدینژاد از جمله ویدئویی از فاضل لاریجانی، برادر دیگر صادق و علی، منتشر کرد که او را در حال تلاش برای معامله با یک تاجر عمده از طریق سعید مرتضوی و وعده استفاده از نفوذ برادرانش نشان میداد.
تا زمانی که صادق لاریجانی رئیس قوه قضاییه بود گزارشی از رسیدگی به پرونده فساد احتمالی فاضل لاریجانی منتشر نشد. صادق لاریجانی همچنین درباره اتهامهای زمینخواری برادر دیگرش، محمدجواد با انتقادهایی روبرو بود.
بیطرفی ناظران انتخاباتی چه اهمیتی دارد؟
منبع تصویر،EPA
آقای احمدینژاد پیشاپیش مشروعیت انتخابات را به پرسش کشیده
در انتخابات پرتنش ۱۳۸۸ نیمی از اعضای شورای نگهبان از محمود احمدینژاد حمایت کرده بودند.
وقتی میرحسین موسوی و مهدی کروبی، دو مقام بلندپایه سابق و نامزدهای اصلاحطلبان در آن انتخابات نتیجه را نپذیرفتند و گفتند در انتخابات تقلب شده، یک مانع جمهوری اسلامی در حل مشکل، زیر سوال رفتن بی طرفی شورای نگهبان بود و اینکه یک طرف از رقابت انتخاباتی با استناد به جانبداری اعضای این شورا حاضر به پذیرش داوری آن نبود.
البته دیگر نظر آقای احمدینژاد به نظر اعضای شورای نگهبان و دیگر وفاداران به آیتالله خامنهای نزدیک نیست و گفته اگر صلاحیتش تایید نشود او هم انتخابات را تایید نمیکند و آن را تحریم خواهد کرد.
محمود احمدینژاد از معدود رهبران سیاسی در ایران است که پایگاه اجتماعی خود را دارد و با وجود انتقادهای تند از نهادهای حاکمیتی هنوز از آزادی نسبی برای فعالیت برخوردار است.
او پیشاپیش با تهدید به تحریم انتخابات مشروعیت آن را به چالش کشیده است و در صورت رد صلاحیت میتواند ابهامهایی را که درباره بیطرفی نهادهای ناظر وجود دارد برجسته کند.
در نظامی سیاسی که مراکز قدرت به طور مستقیم و غیرمستقیم به شخص رهبر، آیتالله علی خامنهای وابستهاند و از افزایش قیمت بنزین در شورای سران سه قوه گرفته تا تغییر شرایط نامزدی در انتخابات بدون تصویب مجلس، روندهای جاری قانونی به نفع پیش بردن اراده حاکمیت کنار گذاشته میشوند، بعید است که زیر سوال بردن نهادهای ناظر بر انتخابات تاثیری بر نتیجه نهایی آن داشته باشد.
اما پیروزی نامزد مورد نظر بخش قدرتمند حاکمیت نمیتواند حلال همه مشکلات باشد.
'انهدام' ساختار جمهوری اسلامی ایران از طرفی باعث گسترش نارضایتیهای عمومی شده که از جمله در اعتراضات سراسری ۱۳۹۶ و ۱۳۹۸ بروز کرد و از طرف دیگر در موارد مختلف کشمکشهای میان خود جریانهای حاکم را به بنبست کشیده است.
رئیس جمهور بعدی ایران چگونه میتواند بدون پایگاه مردمی یا اجماع نسبی نخبگان حاکم با بحرانهای پیچیده و چندگانه موجود روبرو شود؟
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
افزودن دیدگاه جدید