● ادبیات
محمد احمدی زاده
دموکراسی فردا، بلکه *عصر چهارشنبه تو راهه (دموکراسی بوگون، یادا *چرشنبه آخشام گله جک)
رضا مقصدی
سرمست ، در کنار گُلی ، خانه کرده بود.
تا آن بهار ِ گمشده ، بر گُل گذر کند.
تا آن بهار ِ گمشده ، بر گُل گذر کند.
رضا بی شتاب
بازم هوایِ خوبِ تو آمد مرا رُبود
بازا! کبوترِ دلتنگم وُ هوا کبود
فراقِ تو آتش به جانِ من چنان فکند
که می دَوَم به جستجویِ تو هر سو چو دود
بازا! کبوترِ دلتنگم وُ هوا کبود
فراقِ تو آتش به جانِ من چنان فکند
که می دَوَم به جستجویِ تو هر سو چو دود
![](/sites/default/files/styles/mittel_220x220/public/2023-03/behnamchangaee-bs.png?itok=3Ikot0c6)
بهنام چنگائی
اینک:
در عصر ترابری غول های جنگنده
پروازی دلسوز
به سوی مصیبت و دل های پُر سوز نیست
زیرا که
سودی در آنجا نیست.
در عصر ترابری غول های جنگنده
پروازی دلسوز
به سوی مصیبت و دل های پُر سوز نیست
زیرا که
سودی در آنجا نیست.
محمد احمدی زاده
بعد برایمان هدیه آورد، کتابهای صمد بهرنگی، مال من هم شد اولدوز و کلاغ ها.همین کارهاش بود که هم سرنوشت خودش را عوض کرد هم مرا... اما آن تعطیلی شروع حیاتی نو برای من بود. من ماندم با مادری خانه دار و پدر کارمند جزء، بدون هیچ بینش سیاسی. اما یکی در آن مزرعه کودکانه مغزم بذری کاشته بود. و آن بذر " صمد" بود.اولدوز و کلاغ ها هم شد نقشه راه من برای رسیدن به جزیره گنج. طولی نکشید که کتابهای درسی ام جای خودشان را با کتاب های جدید عوض کردند. سازمین سوزو، آنا دیلی، اولدوز و عروسک سخنگو و ماهی سیاه کوچولو..
حسن جداری
دوشمنین جانینا سالیب قورخی*
عزمی،عصیانی، صولتی قادینین*
عزم وعصیان و صلابت زن*
بر جان دشمن، هراس افکنده است
عزمی،عصیانی، صولتی قادینین*
عزم وعصیان و صلابت زن*
بر جان دشمن، هراس افکنده است
رضا بی شتاب
سحابِ سهمگینِ تیره چندی
زمین وُ آسمان وُ روزگاران را
به چنگِ خویش بگرفت وُ خروشید
بِزَد دهشت به جانِ خشک وُ تر تُرنا
زمین وُ آسمان وُ روزگاران را
به چنگِ خویش بگرفت وُ خروشید
بِزَد دهشت به جانِ خشک وُ تر تُرنا
بهروز کاظمی
جنگ هشت ساله که واقعن این کشور را داغان کرد و میلیونها آواره بر جای گذاشت. صدها هزار کشته داد و میلیونها خانواده را در ایران داغدار کرد. معلولان و اسرا و ویرانی از لحاظ اقتصادی و اجتماعی و… به دنبال داشت. در چند جمله نمیتوانم که بگویم. حالا اگر من بخواهم بگویم عاملش چه کسی بوده است در درجه اول جامعه و مردم بودند که عامل سیاسی را به وجود آوردند.
علی رضا اردبیلی
بله نوع صدای من کلراتورا سوپرانو میباشد و این بدین معنی است که این نوع صدا قابلیت خواندن نت های بسیار بالا نظیر اکتاو سوم نت سی را دارا میباشد و صداییست با رنج بالا. از حوانندگان مشهور با این نوع صدا میشود جووان سادرلند و دیانا دامراوو را نام برد .
رضا مقصدی
بگذار امشب ، آسمان، برما ببارد
بگذار امشب، هر گلی ، در خواب مانده-
از راز ِ پیغام ِ نسیمی بر نخیزد.
بگذار امشب، هر گلی ، در خواب مانده-
از راز ِ پیغام ِ نسیمی بر نخیزد.
آ. ائلیار
بو فوسیل لر قالدیران
قان فیرتاناسی
* توفان خونی که این فسیلان
برانگیخته اند
قان فیرتاناسی
* توفان خونی که این فسیلان
برانگیخته اند
رضا بی شتاب
مرغِ قهقهه بر شاخسار وُ وقت تنگ است.
در خصوصِ ازدواج با نوباوه های شیرخواره حکایاتِ فراوانی از شیخ اَبول ورّاق بن قوقولی قوقو که قائدِ زمان خود بود روایت شده است. همچنین از شیخ اَبول قرقرِ قریشی بن گازارو، اقوالی
در خصوصِ ازدواج با نوباوه های شیرخواره حکایاتِ فراوانی از شیخ اَبول ورّاق بن قوقولی قوقو که قائدِ زمان خود بود روایت شده است. همچنین از شیخ اَبول قرقرِ قریشی بن گازارو، اقوالی
![](/sites/default/files/styles/mittel_220x220/public/2023-03/behnamchangaee-bs.png?itok=3Ikot0c6)
بهنام چنگائی
بر سرِ دار بیدادها و مجمرِ مکرِ داغ ها
بر دشتِ خشک فقر ها و عصر تلخ بی کسی ها،
دلِ و دستِ بی پناه،
از آسمانِ رو سیاه می پرسند:
پس، کجاست خدا؟
بر دشتِ خشک فقر ها و عصر تلخ بی کسی ها،
دلِ و دستِ بی پناه،
از آسمانِ رو سیاه می پرسند:
پس، کجاست خدا؟
رضا بی شتاب
می رسد نسیمِ اقیانوس
قاصدی همه سور وُ نور
بارقه های شوق وُ قهقهۀ ساحل
در پشنگه های روشنِ آب
قاصدی همه سور وُ نور
بارقه های شوق وُ قهقهۀ ساحل
در پشنگه های روشنِ آب
زندگی و آثار کمال بازتاب فراز و فرودهای اجتماعی - سیاسی جامعه ترکیه است
یاشار کمال (کمال صدیق گوکچهلی) ۹۰ سال پیش در جنوب ترکیه در روستایی کردنشین به نام همیته که امروز "گوکچهدام" نیز خوانده میشود، به دنیا آمد اما تاریخ دقیق تولدش معلوم نیست.
یاشار کمال (کمال صدیق گوکچهلی) ۹۰ سال پیش در جنوب ترکیه در روستایی کردنشین به نام همیته که امروز "گوکچهدام" نیز خوانده میشود، به دنیا آمد اما تاریخ دقیق تولدش معلوم نیست.
رضا بی شتاب
قلبِ همیشه بی قرار
آرام دُور می گردد از مدار
با تپش های خویش بیگانه می شود
نگاهِ همیشه در انتظار
آرام دُور می گردد از مدار
با تپش های خویش بیگانه می شود
نگاهِ همیشه در انتظار
![](/sites/default/files/styles/mittel_220x220/public/2023-03/behnamchangaee-bs.png?itok=3Ikot0c6)
بهنام چنگائی
کوس رسوای شورای هرزگان
سر آخر نواخته شد.
زهرِ طنینِ دردش، در دشتِ ماتِ بی کسان
همچون زهرِ مار فرو جست.
حالا: آلاله ها بدانند!
سر آخر نواخته شد.
زهرِ طنینِ دردش، در دشتِ ماتِ بی کسان
همچون زهرِ مار فرو جست.
حالا: آلاله ها بدانند!
رضا مقصدی
در شادمانی های هستی
انسان ، حضوری، مست دارد.
باران، به جان ِعاشق اش باید ببارد.
انسان ، حضوری، مست دارد.
باران، به جان ِعاشق اش باید ببارد.
«آوازهاي فرشته بيبال» و «تعادل روز برانگشتم» و 63 ترانه عاشقانه به نام «و عجيب كه شمسام ميخوانند» عناوين سه دفتر از تازهترين سرودههاي شمس لنگرودي است كه به تازگي توسط موسسه انتشارات نگاه به بازار آمد.
شمس لنگرودي با انتشار «قصيده لبخند چاكچاك» در اوايل دهه 70 نام خود را بر سر زبانها انداخت، بهعنوان شاعري كه دنبالهرو هيچيك از شاعران بزرگ پيش از خود نيست. او با همين سبك و سياق و سرودههاي عاشقانه و اجتماعي در دل نسل جوان جا باز كرد و امروز يكي از پرمخاطبترين شاعران به شمار ميآيد.
شمس لنگرودي با انتشار «قصيده لبخند چاكچاك» در اوايل دهه 70 نام خود را بر سر زبانها انداخت، بهعنوان شاعري كه دنبالهرو هيچيك از شاعران بزرگ پيش از خود نيست. او با همين سبك و سياق و سرودههاي عاشقانه و اجتماعي در دل نسل جوان جا باز كرد و امروز يكي از پرمخاطبترين شاعران به شمار ميآيد.
![](/sites/default/files/styles/mittel_220x220/public/2023-10/rashel.png?itok=3qPhlYcx)
راشل زرگریان
میترسد ازخواب بیدار شود. دیروز جهنم بود, امروزهم بیش از دیروز وفردا هم بیشتر از امروز. زمان در بازداشتگاه تمام نمیشود. هرلحظه یکروز وهر روز یکسال است. اما برای او بیرون ویا درون فرقی نمیکند.
رضا بی شتاب
چو برخیزد بهار
از روزنه پاییز می آید
ز کُنجی دور وُ هم نزدیک
به گوشِ خلوتِ تاریک
نوای نالۀ شبگیر می آید
از روزنه پاییز می آید
ز کُنجی دور وُ هم نزدیک
به گوشِ خلوتِ تاریک
نوای نالۀ شبگیر می آید
سولماز ذالک زاده (سمن)
امواج مهیب آن آژیر هراس
مینماید این راز
تا لحظه ایی دیگر باز
از پس آوای آن بوم سیاه
آتش و دود به هوا بر خواهد خواست
مینماید این راز
تا لحظه ایی دیگر باز
از پس آوای آن بوم سیاه
آتش و دود به هوا بر خواهد خواست
رضا مقصدی
حرف تیره ی تبار ِ شبگرفته را به خانه مان، نمی بریم.
ما زجنس ِ پنجره
ما زجنس نور وُ پرده های منتظر، نشسته ایم.
باغ بیقرار ِ در درونِ هسته ایم.
ما زجنس ِ پنجره
ما زجنس نور وُ پرده های منتظر، نشسته ایم.
باغ بیقرار ِ در درونِ هسته ایم.
احد قربانی دهناری
من روادری در فرهنگ و ادب ایران و روند شکلگیری و نهادینه شدن آن در غرب را بررسی و نتیجه پژوهشهایم را در دو کتاب گردآوردهام. خرسند خواهم شد که نظر انتقادی و بهبودبخش شما را داشته باشم.
رضا مولایی درخصوص شیوه بازیگری خود توضیح داد و گفت: قطعا همه با قضاوت برای دیدن اجرا به کافه میآیند اما در مورد بازی در نقش استاد سمندریان باید عنوان کنم که هیچ وجه سمت تقلید نرفتیم و در واقع گاهی نقش پوشی میکنیم. به این معنی که گاهی خودمان و گاهی نقش استاد سمندریان را ایفا خواهیم کرد و حس من این است که حتما یک عطر از اساتید تئاتر در این کار وجود خواهد داشت.علی شمس در پایان با بیان اینکه قصد ندارم که پرداختن به تاریخ تئاتر معاصر کشور ادامه دهم، عنوان کرد:
رضا بی شتاب
و آغاز چنین بُوَد که مقدر و مقرر است که ظریفانِ وظیفه و مقربانِ بارگاهِ قدسی تمامتِ این غزل را روزی صد بار به هفت خطِ مرسومه بنویسند تا ملکۀ ذهن و شاه بیتِ ضمیرشان باشد و خریطه کشان خاک را بپالایند تا کیمیای کار را فراچنگ آرند و به محکِ تجربه بیازمایند...
هرچند اولین مدرسه دخترانهای که بیبی خانم استرابادی بنیانگذاشت، زود تعطیل شد، اما مدرسه "ناموس" با ترفندی دینپسندانه به کار خود ادامه داد. ترفندی که زمانی کمرنگ شد، اما بعد از انقلاب اسلامی به وجه غالب تبدیل شد.
![](/sites/default/files/styles/mittel_220x220/public/2023-10/rashel.png?itok=3qPhlYcx)
راشل زرگریان
خانم "الف" به "ب": مثل اینکه خیلی ساده هستی. درچنین فظائی اینجوری حرف نزن. همه بهت میخندند. ما در دنیائی پر از تظاهر زندگی میکنیم بگو کت تو مارک Ralph Lauren (راف لورن) ویا...است. وگرنه هیچکس بخود زحمت نمی دهد که درجستجوی آن باشد.
سوریا... سوختهزارِ بزرگ
سیدعلی صالحی در واکنش به کشتار کودکان در سوریه به وسیله بمبارانهای شیمیایی، ضمن ابراز تاسف و اندوه متن کوتاه و شعری را با نام «سوریا... سوختهزارِ بزرگ» در اختیار خبرگزاری ایلنا قرار داد:
«به گفتهی رسانهها، بیش از چهارصد کودک در حمله شیمیایی به حومه دمشق کشته شدهاند. من این مرثیه را برای بازماندگانِ این فاجعه سرودهام، و هم برای مردمی که از هزارسو بارشِ ستم را تحمل میکنند.»
سیدعلی صالحی در واکنش به کشتار کودکان در سوریه به وسیله بمبارانهای شیمیایی، ضمن ابراز تاسف و اندوه متن کوتاه و شعری را با نام «سوریا... سوختهزارِ بزرگ» در اختیار خبرگزاری ایلنا قرار داد:
«به گفتهی رسانهها، بیش از چهارصد کودک در حمله شیمیایی به حومه دمشق کشته شدهاند. من این مرثیه را برای بازماندگانِ این فاجعه سرودهام، و هم برای مردمی که از هزارسو بارشِ ستم را تحمل میکنند.»
رضا بی شتاب
حوصله داری گوش کنی؟ ها، چی میگی؟ کوچیکِتَم، تاجِ سَرَمی. باشه اشکال نداره. پَه بیا وَرِ دلِ خودم بشین. بذا بَغَلت کنم وُ سیر ببوسمت. حالا بشین روبروم وُ تُو چشام نیگا کُن. اگه گریه کردم تو مَحَل نذار. تُو رو به جونِ عزیزت مَحَل نذار. راسیاتش تُو سرم صدای یه قطاره که همین طور سوت می زنه وُ بی مقصد میره. انگار کن تابوتِ خودم وُ گرفتم رو شُونَم وُ دارم میرَم
![](/sites/default/files/styles/mittel_220x220/public/2023-03/behnamchangaee-bs.png?itok=3Ikot0c6)
بهنام چنگائی
بزرگداشتی برای قتلعام گل هائی که توسط جانیان اسلامی در سال 76هزارها هزار درو شدند!
افتتاحیه دوم نمایشگاه سید علی صالحی (شاعر و تئوریسین شعر گفتار) یکشنبه 17 شهریورماه از ساعت 17 تا 21 در محل نمایشگاه «از سر اتفاق» در نگارخانه میرمیران واقع در خانه هنرمندان برگزار میشود. به گزارش ایلنا؛ به دلیل کثرت مدعوین و قطعی برق در روز افتتاحیهی این نمایشگاه که چهارشنبه 12 شهریور ماه در خانه هنرمندان پیش آمد و مانع از بازدید بخشی از میهمانان شد، برگزار کنندگان این نمایشگاه افتتاحیهی دومی را برای نمایشگاه «از سر اتفاق» ترتیب داده است.