رفتن به محتوای اصلی

برآمد بحران سیاسی فقدان پذیرفتگی نظام، پس لرزه های بایکوت انتصابات

برآمد بحران سیاسی فقدان پذیرفتگی نظام، پس لرزه های بایکوت انتصابات

 

انتصابات رئیس جمهوری در سال ۱۴۰۳، بار دیگر بر این امر مسلم صحه گذاشت که اکثریت ایرانیان از نظام کنونی عبور کرده و حکومت اسلامی در هیچ زمینه ای ملت ایران را نمایندگی نمی کند. همانگونه که خرافات، جهل، فساد، دگراندیش ستیزی، جنایت و غارتگری رژیم نهادینه است، تقلب و جعل آرای شهروندان هم در مورد آن صادق می باشد.

نظرات در مورد افزایش ۳ برابری آرای جناح های حکومتی جهت نشان دادن دروغین کثرت شرکت کنندگان در انتصابات، واقعی ترین تصویر از پایه اجتماعی رژیم غارت و اعدام در ایران است. بایکوت حاشاناپذیر حکومت اسلامی توسط اکثریت شهروندان ایران، تجلی بلوغ جامعه شهروندی و جلوه ای از تداوم انقلاب “زن زندگی آزادی” می باشد که نفی بنیادی حاکمیت را در اشکال گوناگون به نمایش گذاشته و خواهد گذاشت.

اکنون همه می دادنند که حکومت اسلامی جسد متعفنی بر دوش ارگان های سرکوب است که تنفس های مصنوعی پزشکیان، جلیلی در بخش اورژانس، این مرده را زنده نخواهد کرد. شکست انتصابات حکومتی، به تعمیق تضادهای مافیاهای درون حکومت اسلامی افزوده و حکومت اسلامی را در متن بحران سیاسی فقدان پذیرفتگی قرار داده است.

بحران فقدان پذیرفتگی (عدم مشروعیت) حکومت اسلامی، پیامد بن بست ها و ناتوانی های ذاتی متجلی در کارنامه 45 ساله شکست ها در عرصه های سیاست، اقتصاد، فرهنگ، هنر، تامین رفاه همگانی، حفظ سلامت محیط زیست، روابط بین المللی .. ، و خشم متراکم در جامعه می باشد که اکنون در شکل بایکوت نمود یافته است.

شکست انتصابات کنونی، شکست نظام و در گام نخست، پیام پایان سیاسی ولی فقیه، همه جناح های وابسته و عقب مانده های دنباله رو نظام است. بقای حکومت اسلامی نتیجه نقش اتوریته فقاهتی، نادانی بخش هایی از مردم و ارگان های سرکوب سپاه و بسیج بود، که دو پارامتر نخستین ادامه حیات سیاسی نظام بی رمق شده اند. اکنون شخصیت مورد قبول مدافعان نظام واقعیت عینی ندارد و بایکوت مردمی، اتوریته تیرک خیمه نظام را شکست. این تحول یعنی شتاب تضادهای بالایی، ریزش فزاینده حامیان نظام و چشم انداز روآوری جامعه شهروندی به خیابان است.

مافیای غالب در حکومت توانست بلندگوی کاندیداتوری را از چماقدار افسارگسیخته نظیر احمدی نژاد بگیرد، اما هیچ تضمینی وجود ندارد که پزشکیان، با حمله به رهبری شکشت خورده و فقدان پذیرفتگی (مشروعیت) نظام، از خاستگاه مافیای مغلوب در حکومت، برای کسب امتیاز، زنجیرکشی نکند و نیروهای ارتجاعی را بخیابان نیاورد. پایه حمایتی دینی، قومی و مافیایی پزشکیان، بی ربط ترین اقشار به آزادی، سکولاریسم، دمکراسی و انقلاب "زن زندگی آزادی" هستند.

از آنجاکه جامعه ایران هوای انقلاب «زن زندگی آزادی» را در سر دارد، طرح برخی مطالبات کف جامعه توسط مافیای مغلوب، شکاف در بالا را بیشتر، تنش ها را پردامنه تر و راه خیابان را مساعدتر می کند. در این شرایط ، چشم انداز بن بست سیاسی نظام و اوجگیری بحران سیاسی عمومی نزدیک تر می شود.

ما در متن بحران ادامه حکومت و ناپذیرفتگی (عدم مشروعیت) حکومت اسلامی توسط ملت ایران قرار داریم و اپوزیسیون نمی تواند بدون توجه به شرایط کنونی، گام های سنجیده سیاسی بردارد. بایکوت و شکست انتصاباتی حکومت اسلامی و اساسن راهکارهای تدافعی در پیکار آزادی خواهانه، به تغییر توازن قوا در کف خیابان نمی انجامند. رژیم اسلامی همانند تمام نظام های دیکتاتوری و فاشیستی، تسلیم آرای شهروندان نمی شود، بویژه که سران حکومت اسلامی و ولی فقیه، خود را قیم مردم و سخنگوی الله دانسته و بنام الله و بکام مافیای خویش و خویشاوندان، از هیچ جنایتی دریغ ندارند.

برای تغییر توازن قوا به سود ملت ایران، شهروندان ناچار هستند در بزرگترین مدار میهن دوستانه، دمکراتیک، لاییک (سکولار)، برابری طلبانه جنسیتی و شهروندی، متشکل شوند و نهادی ایجاد کنند که نماد اراده سیاسی و اجتماعی کشور و ملت باشد. ایرانیان می توانند در یک نهاد ملی برای حضور سیاسی و میدانی همپیمان شوند و با صف آرایی قطب ملت در برابر حکومت اسلامی، روند برچیدن رژیم را تسریع کنند.

اکنون مناسب ترین موقعیت جهت اقدام برای همبستگی ملی، برای آزادی، دمکراسی ، رفاه همگانی و صلح و امنیت است. ایجاد “جبهه ملت متحد” علیه قطب حکومت اسلامی در ایران، وظیفه ای می باشد که در برابر تک تک شهروندان قرار دارد.

اکنون با درس های خود از مبارزات یکدهه گذشته و انقلاب “زن زندگی آزادی”، و همچنین رسمیت یافتن عبور سیاسی و فرهنگی جامعه ایرانی از حکومت اسلامی، و ضرورت عاجل به حضور حداکثری در “جنبش اقدام در خیابان”، تشکیل آلترناتیو “جبهه ملت متحد”، سامانه ای می باشد که پتانسیل در برگرفتن قطب میهن دوست، آزادیخواه، لاییک و دمکرات را دارد.

طرح پیشنهادی

“جبهه ملت متحد” می تواند بر مبنای اصول مورد توافق، در یک روند و با اسلوب دمکراتیک و پرهیز از روش های قیم مآبانه، اختصاص حقوق ویژه به افراد، محافل، گروه ها، تبارها، اقوام و احزاب، پایه گذاری گردد.

1-“جبهه ملت متحد” ایرانیان، موظف به دفاع از موجودیت میهن و همبستگی باشندگان کشور است. حفظ و ساختن ایران، این خانه شهروندان برابر حقوق، پرنسیب خدشه ناپذیر «جبهه ملت متحد» است.

2-“جبهه ملت متحد” ایرانیان، هدف مقدم خود را برچیدن حکومت اسلامی و انتقال قدرت به مجلس موسسان نظام نوین می داند. رقابت های حزبی در ایران آزاد و دمکراتیک پس از سرنگونی رژیم اسلامی مطرح است و تفاوت های سیاسی در ساختن جامعه و میهن، در دمکراسی پذیرفته شده و نمی تواند  مانع همکاری جبهه ای گردد. بلندمرتبه ترین ارگان تصمیم گیری در مورد سرنوشت ملت ایران، اداره سیاسی کشور، تصویب قانون اساسی نوین و ..  مجلس پس از سرنگونی حکومت اسلامی است و تبعیت از فرمان های آن الزامی است.

3-“جبهه ملت متحد”، ادامه دهنده انقلاب “زن زندگی آزادی”، و پاسخگوی وظایف معوقه لائیک دمکراتیک دو انقلاب مشروطه و بهمن و نهادینه کردن دمکراسی و برابرحقوق شهروندان فرای تعلقات دینی، ایدئولوژیک، تباری و قومی آنها است. برای ما مسلم است که حکومت اسلامی نه از راه انتخابات، بلکه از طریق تغییر توازن قوا در کف خیابان برچیده می شود. برای تحقق اهداف ذکر شده، ما کنشگران سیاسی، فرهنگی و هنری جامعه شهروندی ایران را به کارزار در سه حوزه شرکت در ایجاد “جبهه ملت متحد”، حضور در “جنبش اقدام در خیابان” و حمایت از جنبش های پیشرو آزادیخواهانه و لاییک دمکراتیک کارگران، دانشجویان، زنان، معلمان، بازنشستگان و اقشار و طبقات تحت ستم دعوت می شوند.

ستون های «جبهه ملت متحد» را زنان و مردان اهل اندیشه و عمل تشکیل می دهند که هدف خود را نه کسب قدرت خود، دوستان، هم تباران و هم مسلکان دانسته، بلکه همگی بر سر انتقال قدرت به نمایندگان باشندگان ایران همپیمان می شوند.

سرنوشت خطیر جامعه و میهن، در بستر برآمد بحران سیاسی فقدان پذیرفتگی نظام و پس لرزه های بایکوت انتصابات در حکومت اسلامی، ایراندوستان آزادی خواه، دمکرات و لاییک (سکولار) را به همپیمانی و اقدام مشترک جلب می کند. یکی از مهمترین تکالیف جامعه سیاسی آزادی خواه، پاسخگویی به ضرورت ایجاد سامانه ای جهت برچیدن حکومت اسلامی و انتقال قدرت به نمایندگان ملت در مجلس موسسان نظام نوین است.

جامعه ایرانی و میهن عزیزمان ما را به همبستگی برای پیشروی انقلاب “زن زندگی آزادی” دعوت می کند.

اقبال اقبالی

02.07.2024

www.tribuneiran.org

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

اقبال اقبالی

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید