Skip to main content

● کامنت‌های پیشین کاربران تا 25 ژوئن 2022 برابر با 4 تیر 1401

نوشته شده توسط: Anonymous

اقای رضا طالبی با تشکر از مقاله تان و ژرفکاوی هایی که در آن کرده اید آنطور که ار نوشته های تاریخی میشود برداشت کرد از حدود 3500 سال پیش به این سو وحشی های شمالی northern Barbarian tribesاز ماورای خزر و ماوراء دورود سیحون و جیحون به فلاتی که بعد ها ایران نام گرفت به دلایلی که هنوز کاملا مشخص نیست هجوم آورده اند و با سرکوب افراد بومی فلات که دارای تمدن و یکجا نشین و شهرنشین و روستا نشین بودند کم کم سکونت پیدا کردند ظاهرا زبان آنها چیزی نزدیک به زبان فارسی دری بوده در منطقه اسیایی میانه اقوام کوچرو دیگری هم بودند که آلتایی ها بودند که زبانشان به تورکی نزدیک است این اقوام هم بعد از وحشی های شمال در هجوم های پراکنده از

اسیای میانه به فلات هجوم آورده وساکن شدند بنابر این ما با دونوع قوم مهاجم با دوریشه نزادی جدا که فلات را مورد تاخت و تاز انجام دادند مواجهیم هر دورا میتوان وحشی های شمالی خواند ویژگی نزادی هر دو این دو گروه مهاجم به فلات داشتن پوست رنگ روشن موی صاف بینی کوچک و چشمان روشن است و پلک های پشت چشم باد کرده چون از مناطق باد خیز بیابانی بودند خیلی ازین اقوام مهاجم هنوز هم به شیوه باستانی خود زندگی کوچرویی دارند و یکجا نشین نشده اند خصوصیت رفتاری و اخلاقی این وحشیهای شمال هم چنگجویی مادیگری و غریزی بودن سرد منشی است اهالی بومی فلات هم به دلیل سابقه تمدنی قدیمی خود مردمی نجیب سربزیر تاحدی شاید ترسو بخاطر یکجا نشینی عارف پیشه وغیر مادی هستند مردمان بومی فلات دارای پوستی تیره موهایی مجعد یا موجدار و بینی های نسبتا بزرگ هستند به دلیل زندگی در منطقه نسبتا گرمتراز مناطق شمال خزر بنابراین چه تورک ها و چه آنان که خودرا اریایی میخوانند بومی فلات نیستند و اقوام کوچرو بودند که با جنگ ستیز در فلات ساکن شده اند .آخرین قوم وحشی های شمالی هم ایل قاجار بودند که از آناطولی به ایران کوچانیده شدند و سال ها در ایران سلطنت کردند.یک مهاجرت دیگر وحشی های شمالی هم مهاجرت افاغنه که خود را اریایی میخوانند به قلات در 30 سال گذشته بوده که حدود 5تا 7 میلیون افغانی را شامل میشد مشخص نیست امروزه چه تعداد از آنها در ایران باقی مانده اند
نوشته شده توسط: Anonymous

هیچوقت دوست نداشتم و بار دیگر تکرار نخواهد شد که به یک شخصیت مجهول و بی نام پاسخ دهم ولیکن برای توضیح در مورد نوشته های کوتاه که این روزها به نظر می آید تاثیر بیشتری در خوانندگان دارد و از حوصله خواننده نیز خارج نیست که آن را مطالعه کند ،باید بگویم ،شخصا به این باور رسیده ام که نوشته باید کوتاه ،شفاف و تاثیر گزار باشد مگر اینکه نیاز به توضیحات بیشتر باشد و مقاله ای بلند را بطلبد. البته تاثیر نوشته کوتاه را از همین عکس العمل می توان دریافت .

نوشته شده توسط: Anonymous

در سریال حریم سلطان جلوه های ویژه عالی استفاده شده که مشخص است هزینه زیادی برای ان شده است مانند فضای بیرون قصر و شهر استانبول که همه از جلوه های ویژه و کامپیوتری درست شده اند. اما انچه مشهود است استفاده زیاد و بی حد جلوه های ویژه در قسمت های جنگی سلطان سلیمان است که صحنه های جنگ خیلی مصنویی و ناشیانه درست شده همیشه سلطان سلیمان را با چند سرباز نشان می دهد و بقیه سپاهش کامپوتری و جلوه های ویژه است. وقتی صحنه ....

در سریال حریم سلطان جلوه های ویژه عالی استفاده شده که مشخص است هزینه زیادی برای ان شده است مانند فضای بیرون قصر و شهر استانبول که همه از جلوه های ویژه و کامپیوتری درست شده اند. اما انچه مشهود است استفاده زیاد و بی حد جلوه های ویژه در قسمت های جنگی سلطان سلیمان است که صحنه های جنگ خیلی مصنویی و ناشیانه درست شده همیشه سلطان سلیمان را با چند سرباز نشان می دهد و بقیه سپاهش کامپوتری و جلوه های ویژه است. وقتی صحنه های جنگ این فیلم را با سریال های کره ای مثل جومونگ و امپراطور دریا مقایسه می کنیم متوجه ناشیانه بودن ترک ها در به تصویر کشیدن صحنه های جنگی می شویم. تا حدی که بعضی از صحنه ها خنده دار به نظر می رسد مثلا صحنه تسخیر قلعه مجارستان خیلی ابتدایی بود و از ان خنده دار تر صحنه های شمشیر زنی سلطان سلیمان بود که خیلی خنده دار و ناشیانه بود. ما سلطان سلیمان را فقط در دیالوگ هایش قوی می بینیم اما در صحنه های جنگی بسیار ناشی نشان می دهد. باید اعتراف کرد که ترک ها در فیلم های درام خیلی قوی هستند و عالی بازی می کنند اما در قسمت های اکشن خیلی ضعف دارند و به پای کره ای ها نمی رسند. کارگردان این فیلم خیال کرده که با جلوه های ویژه می تواند جلوی همه ضعف های فیلمش در قسمت های جنگی را بگیرد اما به نظر من خیلی بد عمل کرده و نقطه قوت این سریال حرم سرای شاه و دعوای زنان است و نه جنگ ها و فتوحات سلیمان.
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای مصطفی سليمانی، بنا را بر اين می‌گذاريم که‌ هر چا کرد است ايران هم است. در چنين صورتی عراق، ترکيه‌، سوريه‌، لبنان، ارمنستان، جمهوری آذربايجان، گرجستان، ... (محل سکونت کردها) همه‌ ايران محسوب می‌شوند و در چنين حالتی شما بايد ـ اگر برای پيوستن اينها (اين پارچه‌های ايران) به‌ ايران امروز اقدام نمیکنيد ـ لااقل از ايرانی‌های آنجا دفاع کنيد. اما همانطور که‌ می‌بينيد رژيمهای حاکم بر ايران با هر دولت غيرايرانی همکاری میکنند که‌ مبادا کردهای ايرانی آن سوی مرزها به‌ حقوق خود برسند. حال که‌ چنين است بايد بر عليه‌ حکومت ايران بشوريد، نه‌ اينکه‌ از آن دفاع کنيد. در ضمن اگر مرزهای جغرافيايی کنونی پذيرفتنی هستند و همه‌ بخشهای کردستان، ايران هست، بايد بپذيريم که‌ چند ايران داريم. حال که‌ چنين است، کردستان ايران نيز می‌تواند يک ايران ديگر بشود. حال که‌ اين همه‌ ايران داريم، يکی کم يا زياد فرقی نمی‌کند.

نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

در ارتباط با سلطان سلیمان این اطلاعات را از اینترنت بدست آمده است که نشان می دهد این جهانگشای ترک عثمانی مثل همه ی جهانگشاهای تاریخ ، بدوه کشتار ، قتل و غارت ساکنین آن ؛ محال بوده که بتواند کشوری را فتح نماید . 3 بار حمله او به ایران هم بخاطر نجات ترک های تبریز نمی توانست باشد :از مهم‌ترین کارهای سلیمان، محاصره وین با ۱۲۰۰۰۰ سرباز جنگی، در سال ۱۵۲۹ در سومین لشکرکشی او به سوی مجارستان بود. سلیمان همچنین با موفقیت با شاه تهماسب صفوی پادشاه ایران جنگید. ارتش سلیمان زیر فرمان وزیر بزرگش ابراهیم پاشا، توانست در ۱۳ ژوئن ۱۵۳۴ تبریز پایتخت پیشین ایران را فتح کند و در ۴ دسامبر همین سال به بغداد دست یابد. در دوره شاه تهماسب، پایتخت ایران به دلیل خطری که از ناحیه عثمانی احساس می‌شد، به شهر قزوین منتقل شده بود. سلطان سلیمان سه بار به ایران لشکرکشی کرد.

امپراتوری عثمانی

یک قدرت سیاسی امپراتوری بود که از ۱۲۹۹ تا ۱۹۲۲ میلادی در منطقه مدیترانه حکومت می‌کرد. این امپراتوری در اوج قدرت خود (قرن ۱۶ میلادی) مناطق آسیای صغیر ، اکثر خاورمیانه، قسمت‌هایی از شمال آفریقا، قسمت جنوب شرقی اروپا تا قفقاز را شامل می‌شد. قلمرو رسمی حکومت عثمانی در اوج قدرت به ۵/۶ میلیون کیلومتر مربع می‌رسید.

سلطان سلیمان یکم، (۲۷ آوریل ۱۴۹۵ (میلادی) در ترابوزان؛ ۶ سپتامبر ۱۵۶۶ (میلادی))، مشهور به «کبیر» و گاه «قدرتمند» و (Lawgiver) و سلیمان قانونی، سلطان عثمانی و مشهورترین شهریار از این خاندان سلطنتی است.

سلیمان در سال ۱۴۹۵ به عنوان فرزند سلیم یکم به دنیا آمد و تا قبل از مرگ پدرش (۲۱ سپتامبر ۱۵۲۰)، والی مانیسا بود.

از مهم‌ترین کارهای سلیمان، محاصره وین با ۱۲۰۰۰۰ سرباز جنگی، در سال ۱۵۲۹ در سومین لشکرکشی او به سوی مجارستان بود. سلیمان همچنین با موفقیت با شاه تهماسب صفوی پادشاه ایران جنگید. ارتش سلیمان زیر فرمان وزیر بزرگش ابراهیم پاشا، توانست در ۱۳ ژوئن ۱۵۳۴ تبریز پایتخت پیشین ایران را فتح کند و در ۴ دسامبر همین سال به بغداد دست یابد. در دوره شاه تهماسب، پایتخت ایران به دلیل خطری که از ناحیه عثمانی احساس می‌شد، به شهر قزوین منتقل شده بود. سلطان سلیمان سه بار به ایران لشکرکشی کرد. وی یکبار تا سلطانیه زنجان هم پیش آمد، ولی به دلیل برف و کولاک سنگین مجبور به عقب‌نشینی شد.

سلیمان نیز مانند پدرش، علاوه بر بی‌رحمی، علاقه زیادی به هنر و معماری داشت و حتی خودش نیز شعر می‌سرود و حتی دیوانی به زبان پارسی دارد [۱]. بنای بزرگ مسجد سلیمانیه در استانبول از آثار به یاد مانده از دوران این پادشاه است.

مورخان او را سلیمان (Lawgiver) می خوانند زیرا که وی در طول سلطنت خود به قضا و قانون بیش از هر چیز دیگر توجه می کرد. سلیمان در هر کوی و برزنی در قلمرو عثمانی دادگاه دایر کرده بود و در جوار دفتر خود نیز یک شورای قضایی داشت. وی می گفت: از هر دستی که بریده شود خون جاری می شود، جز دستی که قاضی قطع کند و این اصطلاح از همان زمان در خاورمیانه سر زبانها افتاده است. در دوران سلطان سلیمان متصرفات عثمانی به اوج وسعت خود رسید. دشمنی عثمانی با ایران که از زمان سلطان سلیم آغاز شده بود در زمان سلطان سلیمان ادامه داشت و به جنگ او با شاه طهماسب صفوی انجامید.

عثمانی ها در دوره انحطاط

« دوران شکوه دولت عثمانی که شامل دوره سلیم اول و سلیمان قانونی بود، بیش از نیم قرن به درازا نکشید. پس از آن ضعف دولت عثمانی آغاز شد و خط انحطاط به طور مستمر ادامه یافت. گرچه گاه و بیگاه توقفی در این انحطاط رخ می داد و عاملش روی کار آمدن برخی از خلفای قدرتمند یا تلاش اطرافیان آنان از جمله صدر اعظم ها بود.[1]

زمینه های ضعف دولت عثمانی از همان دوره سلیمان فراهم آمد؛ چرا که سلطان تحت تأثیر همسرش روکسلانا [خرم سلطان] قرار داشت که بر ضد امیر مصطفی توطئه کرده، تلاش داشت تا فرزند خودش سلیم دوم را به جانشینی سلیمان بگمارد. مصطفی فرمانده بسیار خوبی بود و محبوبیت فراوانی نزد افسران داشت. رفتار بد با مصطفی سبب خشم ینی چریان و شورش بزرگی بر ضد سلطان شد که البته سلیمان آن را سرکوب کرد. در این ماجرا مصطفی و فرزند شیرخوارش کشته شدند. هم چنین سلطان فرزند دیگرش بایزید و چهار فرزند او را با توطئه یکی از وزرا به قتل رساند،[2] و بدین ترتیب زمینه برای روی کار آمدن سلیم دوم فراهم شد.

یکی دیگر از مظاهر ضعف دولت سلیمان قانونی، شرکت نکردن وی در جلسات دیوان و فاصله گرفتن او از مشکلات اقتصادی – اجتماعی بود که دشواری های ناشی از آن سبب بر آشفتن مردمانی در بخش های اروپایی و آسیایی شد.»[3]

منابع:
[1] . محمود شاکر، التاریخ الاسلامی (العهد العثمانی)، ص 111.

[2] . احمد عبد الرحیم مصطفی، فی اصول التاریخ العثمانی، ص 102.

[3] . دولت عثمانی از اقتدار تا انحلال، رسول جعفریان، ص 84

[4] . سایکس، سرپرسی، تاریخ ایران (جلد دوم)، ترجمه محمدتقی فخر داعی گیلانی.
نوشته شده توسط: Anonymous

""" نکاتی پیرامون این مقاله و مسائل مطرح شده """ ترکیه شو‌ها و سوپ اپرا‌های soap opera خود را به یونان، بلغارستان، برزیل، مکزیک، کشور‌های عربی‌....که طرفداران زیادی دارد می‌‌فروشد، برای اولین بار کشوری در منطقه شو‌های تلویزیونی ساخت غرب را به چالش کشیده که جای تقدیر دارد، ترکیه باید از این فرصت استفاده کرده """ استانبولی وود İstanbullywood """ خود را مانند "" حالی‌ وود امریکائی و غربی یا بالی وود هندی در سطح جهانی‌ گسترش دهد. ۲- "" چونکه جناب توکلی به مساله ارامنه پرداختند "" باید با استفاده از این مرکز فرهنگی‌ به اطلاع رسانی پیرامون کشتار مردم ترک آذربایجان توسط ارامنه پرداخت، در این مورد می‌شه از کتاب تاریخ تاریخ ۱۸ ساله آذربایجان توسط کسروی استفاده کرد، همچنین اشغال ۲۰ بیست درصد اراضی‌ آذربایجان توسط ارمنستان در ۲۰ سال گذشته به اطلاع دنیا رسانده شود، ارمنستان

باید مبلغ ۴۰۰ چهار صد بیلیون دلار بابت خسارت و اشغال اراضی‌ آذربایجان به آذربایجان بپردازد. """" در خاتمه ذکر این موضوع نیز خالی‌ از فایده نیست که مذهبیها، قشریون، آخوند‌ها مخالف این شو‌ها هستند چونکه فکر میکنند این شو‌ها ارزش‌های غربی را رواج میدهند """"
نوشته شده توسط: Anonymous

بنده بودم که به اینصورت در قبال نفرت پراکنی شما مودبانه نوشتم ولی باور کنید نمیدانستم شما مدیر مسول هستید.فکر کنم در مراجعه با این سایت تجدید نظر نیاز دارم تا زمانی که......

نوشته شده توسط: Anonymous

اردوی تورکان عثمانی دو بار در جهت نجات برادران تورک خود در آزه ربایجان مداخله کرده اند و در هر دو باربا استقبال هم نژادان و هم زبانان خود مواجه شده اند،احمد کسروی نیز در اثار خویش اشاره مفصلی به این موضوعات دارد.در ضمن ازآقای توکلی بعنوان مدیر سایت انتظار نمی رفت که بی گدار با نظرات غیر منطقی و احساسی همراه شوند.کسانی که به تاریخ علاقه مند هستند و مطالعه ای در مورد پادشاهان وقدرت های منطقه ای ان زمان دارند انصافا خوب می دانند که عدالت ظالم ترین پادشاه عثمانی از انوشیروان به اصطلاح عادل بیشتر بود.در جواب دیگر دوستان پان ایرانیست بایدعرض کنم این یک واقعه تاریخی بوده که چند صد سال پیش

اتفاق افتاده است .شما که برای آزه ربایجانی و زبان،فرهنگش حقوق برابر با فارسها قائل نیستید چطور شد که حمله یک پادشاه تورک به سرزمین دیگر پادشاه تورک ان هم در عصر برده داری این چنین به رگتان خورده که مجبور شده اید که در جهت انکار واقعیت تاریخی دادوفغان راه بیندازید.در مورد فیروزه خانم نیز در چندین منبع به این نام بر می خوریم که اگر فراموش نکنم در کتاب شبهای سارای(کاخ) یا سارای گئجه لری نیز نام ایشان رفته است.وجود فیروزه بعنوان برده در چند صد سال پیش به رگ ایرانی کسی فشار نیاورد، زیرا هزاران فیروزه دیگر در سایه رژیم فارس محور ولایت فقیه در کشور های دیگری نظیر افغانستان،پاکستان،هند و دوبی ...ووووووو ان هم در قرن بیست ویکم ، بدتر از فیروزه چند صد سال پیش بصورت برده جنسی دست مافیای حکومتی و دلالان بین المللی انها مورد معامله قرار می گیرند.بنده پیشنهاد می کنم گه به فکر فیروزه های زنده باشیم تا حیثیت ناب پرشن خدشه دار نگردد!
نوشته شده توسط: Anonymous

تحقیر ایران و شاه اسماعیل در فیلم حریم سلطان
تحقیر علنی ایران و شاه اسماعیل در فیلم محبوبِ gem tv حریم سلطان ! شرح به زبان عامیانه این تیکه از فیلم :
ابتدا سلطان سلیمان وارد میشه و صبح به خیر میگه و مینشیند سپس درباری میگه سرورم نامه از حکمران صفوی آمده که جنگتون با "ردوس" را تبریک میگوید ... سلطان سلیمان مصمم و با و لحن و نگاهی تحقیر آمیز میگوید : این شاه تازه عاقل(آدم) شده ؟! و سرش را به نشانه ی اینکه بخوان ببینیم این دیگر چه میگوید پایین می اندازد ! سپس درباری با صدایی لرزان

تحقیر ایران و شاه اسماعیل در فیلم حریم سلطان
تحقیر علنی ایران و شاه اسماعیل در فیلم محبوبِ gem tv حریم سلطان ! شرح به زبان عامیانه این تیکه از فیلم :
ابتدا سلطان سلیمان وارد میشه و صبح به خیر میگه و مینشیند سپس درباری میگه سرورم نامه از حکمران صفوی آمده که جنگتون با "ردوس" را تبریک میگوید ... سلطان سلیمان مصمم و با و لحن و نگاهی تحقیر آمیز میگوید : این شاه تازه عاقل(آدم) شده ؟! و سرش را به نشانه ی اینکه بخوان ببینیم این دیگر چه میگوید پایین می اندازد ! سپس درباری با صدایی لرزان شروع به خواندن نامه میکند ( که بنده هنوز نتونستم سند تاریخی وجود این نامه رو پیدا کنم!! از شما یاری میخوام اگر پیدا کردید )
-او خداست ! یاری دهنده و قادر بر حق و حکومت ! عدالت و خلافت ! حشمت و قدرت ! ظفر و بزرگی ! بین تمام فرمانروایان خداوند حکومت سلطان سلیمان را فزونی دهد و به سربازان و یارانش پیروزی عطا کند ! ریشه ی دشمنان دین رو بخشکاند و درآرد و شکوه کفر و کافر را نابود کند ! زیباترین های بهشت و تمام خوبی ها بر شاه شاهان حضرت سلطان سلیمان که او الگوی تمام مجاهدین است ! و سلطان تمام سلاطین مانند جِم (منظور سلطان جِم ) ، اسکندر ( مقدونی ) ، حضرت سلیمان ( احتمالن به خاطر شهرت سلیمان نبی در پادشاهی نامش ذکر شده ) ، و داریوش ( احتمالن داریوش بزرگ ایران ) است !
===
اینجا درباری دیگر آرام درگوش خواننده ی نامه میگوید : ببین چطور مدحیه نوشته برای پادشاه ما !!! و خواننده ی نامه جواب میدهد : پس انتظار داری به اَبَر پادشاه جهان چگونه خطاب کند ؟!
سلطان سلیمان میگوید در جواب این نامه تاخیر نکنیم و به کاتب فرمان میدهد : بنویس !
کاتب با لحن تحقیر آمیز میگوید : سرورم برای شاه اسماعیل نامه خواهید نوشت ؟!!
سلطان سلیمان بر او غضب میکند و فریاد میکشد : چه شاهی ؟! از کی تا حالا امیر شاه شده ؟! نکنه تو دشت چالدران شاه شده ما خبر نداریم ؟!! بنویس ! صاحب حکومت و امیری شیخ اسماعیل صفوی ! خدا تو رو به راه راست هدایت کنه !!!!!! این طور که معلومه پیروزی بزرگ اسلام عزیز و آرمان های روشن پیغمبرمان آنطور که سنت ایجاب میکرد بهت رسیده !!!!!!!! ........ !!!
نوشته شده توسط: Anonymous

فیروزه ، دختر ایرانی که وجودش حقیقت تاریخی ندارد !! به عنوان بَرده در بازار بَرده فروشان و بعدها به عنوان کَنیز در حرمسرای سلطان عثمانی که برای همخوابگی کردن با حضرت سلطان سلیمان رقیب خرم میشود
به راستی دستان بسته و صورت خاک خورده و نحیف در میان دستان این مرد «نماد» چیست ؟ این کاراکتر غیر حقیقی نماد کدام حقیقت است ؟
.

نوشته شده توسط: Anonymous

کدام راست میگویند ؟؟ آیا سلطان سلیم ( پدر سلیمان ) شخصیتی جذاب ، عادل و مهربان بوده است ؟؟ یا کسی که برای کشور گشایی به کشورمان حمله کرده است ؟
آیا امپراطوری عثمانی به همین زیبایی و سادگی بوده یا حکومتی ایدئولوگ که هزاربار بدتر از حکومت های دینی فعلی خون ریخته است ؟

نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

جناب ایرانی / کمی مودب باشید ، بند مدیر مسئول ایران گلوبال هستم و روزانه مطالب زیادی را از وبلاگ ها و یا شبکه های اجتماعی را با ذکر منبع در سایت قرار می دهم . طبق ائینامه این سایت مسئول هر نوشته ای نویسنده و منتشر کننده آن می باشد.از ابتدا هم در پائین نوشته منبع آن را ذکر کردم . این کار نه بد و نه زشت است .

نوشته شده توسط: Anonymous

بسیار ممنون و سپاسگذارم آقای yusef Azerbaycan از اینکه جواب این هموطن عزیز را دادید ولی سخن من با شما هموطن گرامی آقای توکلی در این است که چند کار بد و زشت مرتکب شدید که از یک آدم عاقل و سالم بعید است.1- مقاله ای را که مربوط به شما نیست را بدون هیچ گونه تحقیقی در صحت و سقم آن به این سایت ارسال فرمودید که البته کار خوب شما در این کار غیر اخلاقی تان در این است که اعتراف فرمودید از جای دیگری این مقاله را دزدی کردید که جای تشکر دارد.2- کار زشت دیگر شما این است که با تاریخ سازی و جعل وقایع تاریخی خواستید ملت ایران را گمراه کنید راستی فرق شما با ولایت فقیه در چیست ؟ یا شاید وابستگی به این جنس ناپاک دارید؟ 3- کار زشت شما این است که خواستید کینه و نفرت را بین ملت ها بکارید که دقیقا خواست ولایت فقیه است.
در پایان درخواستی از مدیریت سایت دارم که برای جلوگیری از نفرت پراکنی جعل تاریخ و سرقت آقای

آقای توکلی از ارسال مقالات و درج آن در این سایت محروم گردند که
نوشته شده توسط: Anonymous

کاک ناصر خود شما از هر فاشیستی فاشیست‌تری. اینکه مثلا کرد هستید، شمایید نه اینها. هر جا کرد است آنجا ایران است. این را کاک مصطفی بارزانی گفته است.

نوشته شده توسط: Anonymous

پاسخ شما را آرای داده شده به این مطلب داده اند. نکند همه اینها نیز در آمریکا نشسته و نان آمریکا را می خورند!!!!!؟؟؟؟
https://balatarin.com/permlink/2012/10/6/3165618

نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

دوستان گرامی اولا این نوشته از اینجانب نیست بلکه منتشر کننده ان هستم . نوشته را در فیس بوک یکی از دوستان دیدم و از آنجا که سریال را دنبال می کنم ، کپی کرده و در سایت قرار دادم ؛ می دانستم موضوع جالبی است که مورد توجه قرار خواهد گرفت . شخصا هیج حسادتی نسبت به ترکیه امروز ندارم و فکر کنم در مقابل مدل جمهوری اسلامی ، مدل خوبی می تونه برای منطقه باشد. اما اینکه در یک سریال عشقی _تاریخی پادشاهان و خون خواران تاریخ پادشاه و سلطان عادل و حق طلب جلوه کنند ، راستش دور از حقیقت است . درابتدای فیلم نشان می دهد که قوای عثمانی به سررمبن مسیحیان (احتمالا روسیه ) حمله می کنند، سربازان عثمانی ، مردان مسیحی را می کشند وبه زنان و دخترانشان تجاوز می کنند و..... نمی دونم چگونه می تواند مورد تائید مدافعان حقوق بشر و هویت طلبان ترک ایرانی قرار گیرد؟!

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب توکلی شما سوال فرموده ايد « می توانید یک سند و کتابی را در این زمینه معرفی کنید که چگونه عثمانی ها به ایران حمله کردند که جلوی کشتار آذری ها توسط ارامنه را بگیرند . ؟!!!!! » بلی اسناد بسيار زيادی در اين زمينه موجود است .يکی از اين اسناد کتاب تاريخ احمد کسروی با نام تاريخ 18 ساله آذربايجان بخش ورود ارتش عثمانی به آذربايجان که حدود 57 صفحه در اين رابطه نوشته که چگونه مردم هل هله زنان به پيشواز عثمانی ها شتافته و مدتهای مديدی بود که از ترس کشتار ارامنه سر از منزل بيرون نکرده بودند به رکس و پايکوبی پراختند.

نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

جناب ایرانی ج / می توانید یک سند و کتابی را در این زمینه معرفی کنید که چگونه عثمانی ها به ایران حمله کردند که جلوی کشتار آذری ها توسط ارامنه را بگیرند . ؟!!!!!

نوشته شده توسط: Anonymous

ترکان عثمانی در آن زمان وارد ایران شدند تا جلو قتل عام ترکان آذری را توسط ارامنه بگیرند که دقیقا موفق هم شدند اگر ورود ترکان عثمانی به آذربایجان نبود چه بسا که تعداد کشته شدگان ترکان آذری در آذربایجان به صد ها هزار میرسید.هموطنان ترک ایرانی لطفا از خصومت بعضی مغرضان نسبت به ملت ترک در ایران مراقب باشید. بعضی افراد در بعضی اقوام جز زندگی زالو صفتی در تاریخ خودشان چیزی برای گقتن دارند.و اگر اینان قدرت در دست گیرند همان کشتار ترک های ایران توسط ارامنه را تکرار خواهند کرد.اینان در تاریخ ثابت کرده اند که همیشه از عدم اطلاع ملت های ایرانی کثیف ترین و شیطانی ترین بهره برداری ها را کرده اند ولی دیگر ایرانی نا آگاه نیست تحقیق میکند و واقعیت های تاریخ را پیدا میکند.دیگر ملت های ایرانی اجازه سواستفاده های شیطانی از جنس نظام ولایت فقیه را به کسانی مثل نویسنده این مقاله نخواهد داد. تاریخ دروغ شما

تاریخ سازی دروغ و فریب کارانه شما نمیتواند بین ملت های ترک اختلاف بیندازد که چشم دیدن شکوفایی ملت های ترک در دنیا را ندارید.
نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

سیاوش ازاد گرامی / شما در ست می گوئید دانلود در ایران مشکل است با مسئول فنی سایت صحبت كردم مشكل حل شد

نوشته شده توسط: Anonymous

این فیلم به دلیل نا آگاهی کارگردان و نویسندگانش، با واقعیتهای تاریخی منطبق نیست.
طبق همه نقشه های جغرافیایی مربوط به آن دوران (نقشه های اروپایی ها و نقشه های خود عثمانی ها) سرزمین عجم ربطی به آذربایجان ندارد. در آن دوران ایراق(عراق) عرب و ایراق عجم دو سرزمینی بودند که ایراق عرب، بخش شیعه و عرب نشین عراق امروزی بود و ایراق عجم سرزمینهایی مابین کردستان و ایلام و لرستان و اصفهان و کاشان و تهران بوده است.
صفویها بر ممالک مختلفی حکمرانی می کردند که عبارتند از : آذربایجان، ایراق عجم، پارس، کرمان، سیستان، خراسان، کابل، پنجاب و ...
لذا نامیدن آذربایجان و تبریز به نام سرزمین عجم(عجم دیاری) یک اشتباه فاحش است که با اسناد خود عثمانی ها هم سازگاری ندارد.

نوشته شده توسط: Anonymous

کاملا با شما موافق نیستم و امیدوارم که نظر مرا سانسور نکنید. من ایرلنیم و طرف کشور عزیز خودم .اگر این سریال را هم میبینم بعنوان یک بیننده میبینم و کاملا متوجهم که سازنده سریال با هزینه بسیار زیاد قصد موجه جلوه دادن ملت و تاریخ خودش را دارد و این اتفاقیست که در همه جوامع میافتد و انتظار هم همین است. تنها جایی در دنیا که از پول و سرمایه ملی یک ملت فقیر جهت خار و ذلیل کردن ملت و تاریخ خودش فیلم و سریل میساز کشور اسلام زده ایران است که بزگترین و پر خرجترین سریالهایش در جهت بزرگ گردن دشمن مسلط شده قرون و خار کننده تاریخ و ملت خودش است .بهترین شخصیتها را از دشمنان عربمان که بر مال و جان و ناموسمان رحم نکردند میسازند (سریالهایی مانند امام علی و انواع امامان عرب) و در وقاهتی پر خرجتر از همه تحقیر ایرانیان را به نهایت رساندند و ایرانیان نژادی زیر دست اعراب معرفی کردند آن هم با پول و سرمایه خودمان

در سریال مختار نامه.بنظر من اگر قرار است موضعی هم گرفته شود باید علیه این جریان صورت بگیرد.
نوشته شده توسط: Anonymous

ابتدأ بگویم که همچ زمان از اکثریتی بودن خود شرم نداشته ام ولی اعتقاد دارم که سازمان رهبری بیفراستی داشت. یک نوجوان که بسیارسریع تاثیرپذیر است از رابط هسته دبیرستانی و رابط هسته محلی خود چنین پیغام میگیرد که > سازمان رهنمود داده است که با حکومت جمهوری اسلامی در جهت مبارزه با نیروهای ضد امپریالیستی همکاری کنیم > //// رابط های من هنوز در ایران هستند و در یک کمیته حقیقت در آینده من اسامی را میتوانم در اختیار بگذارم /// اینها فاجعه رهبریت سازمان بودند. رهبریتی که تحلیل هایش بر اساس آنچه که یک روس مینوشت بود بدون اینکه رهبریت شناختی درست از بافت اجتماع درهم و پیچیده چندین قومی و چند مذهبی کشور داشت.

نوشته شده توسط: Anonymous

سلام ضرالمثلی هست که میگوید مشک نشان خروار است یک فایل سی دقیقه ایی را بیست و نه مگابایت گذاشتید برای دانلود کاربران که با مدودیت در ترافیک و سرعت و باز بخاطر استفاده از انتی فیبتر و کاهش دوباره سرعت در استفاده از انتی فیلتر نشان میدهد که شما هنوز دغدغه کاربران را ندارید کمونیست اکثریت اقلیت همه در اصل یکی بودند با این شعارها می خواستند به قدرت برسند یادم رفت بگویم لطفا از ما که گذشت و من بیشتر از شش مگابایت را نتونستم دانلود کنم همین فایل را میشود در فرمت 6-8مگابایت با کیفیت خوب در اختیار کاربران قرار دهید . کمونیست هموخانی با مردم ایران به دلیل اینکه ایرانیان مسلمان و مذهبی هستند نداشت و با اینکه از به قدرت رسیدن کمونیستها محمد رضا و متحدانش هراس داشتند اما به دلیل نبود ریشه تاریخی و ذهنی در ایرانیان اصلا در بهترین حالت هم نمی توان فرض کرد که کمونیستها به قدرت برسند

اما در مورد شهرام این فرصت طلبی بود که در ان شرایط در حالیکه رهبران مجاهدین با اعدام شده بودند یا در زندان بودند و بصورت پراکنده چند تایی هم متواری بودند تقی شهرام فرصت طلبی کرد و سازمان و مبارزه و مشروعیت را یک جا کشید بالا و دست به تصفیه سازمانی هم زدند و به خیال خود انقلابی عمل کردند در این شرایط ساواک و مذهبی ها راستی خوشحالی می کردند از منهدم شدن سازمان مجاهدین یا بهتر بگویم کمونیست شدن در بعد از انقلاب هم باز راه و هدف را گم کردند و با توجیه اینکه اقای خمینی علیه امپریتلیسم مبارزه میکند ما باید تقویتش کنیم و یا لاغل رو دروریش نایستیم .چون فلسف وجودیشون مبارزه با امپریالیسم دفاع از کارگران و توده زحمتکش بود نمی توانستند در جامعه ایران با شرایط قانونمندیهای خاص خودش استراتزی صحیحی اتخاذ کنند و شکست خوردند و البته همیشه حاضر به دادن بها هم نبودند
نوشته شده توسط: Anonymous

مقاله شما در حد یک کامنت میباشد کوتاه و شعار! آقای کیانوش توکلی لطف کنند ارزش سایت را با انتشار مطالب بی‌ سر وته به وبلاگ کاهش ندهند..آقای نادری فر هم مثل رهبر انقلاب هر فرمانی صادر میکنند میزنند ایران گلوبال

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب آقای توکلی شما موضوع را خیلی‌ جدی گرفته اید، یونانیها عاشق شوهای تلویزیونی ترکیه هستند، آنا با نگاه کردن به شوها، بحران اقتصادی که گریبان یونان و اروپا را فرا گرفته را فراموش میکنند، سعی‌ میکنند ترکی یاد بگیرند تا در سفر ترکیه به دردشون بخوره. از جمله شو‌های معروف که یونانی‌ها نگاه میکنند "" قرن باشکوه Muhteşem Yüzyıl """ زندگی‌ تلخ Acı Hayat """ ستارهٔ دریائیDeniz Yıldızı "" دوران یا عصر لاله Lale Devri """ را شامل می‌‌شود " Sıla,” “Asi . لطفا شو تلویزیونی را با فیلم مستند اشتباه نگیرید.

نوشته شده توسط: Anonymous

با سپاس از جناب ایرانپور و این هم نظر پایانی من:

ایرانی

جناب ایرانپور پیام شما هم زیادی طولانی بود و هم بسیار عصبی. من سعی کردم آن را بخوانم ولی بقدری عصبی (و طولانی) بود که تنها به نکاتی چند از آن اشاره میکنم. زیرا هر جمله آن یک اتهام به دیگران بود (مانند پاسخ شما به بیانیه که همه امضاکنندگان را مورد لطف قرار دادیدا). من نه ربطی به پهلوی دارم نه به جمهوری اسلامی و نه خمینی و نه خامنه-ای و نه بسیجی و نه سرباز گمنام.. همه اینها هم محکوم چنانکه سیمکو/حزب دموکرات/کومله نیز محکوم هستند. هم خمینی بد است و هم کومله/سیمکو. خوب شد؟ نیازی هم نیست نام واقعی استفاده کنم که در مورد جنایت هیتلر یا خمینی یا سیمکو (قهرمان حزب دموکرات/کومله) بنویسم.

منطق ایشان جالب است:
"که‌ بنده‌ بسيار از آقايان خامنه‌ای و خمينی و احمدی‌نژاد و امضاکنندگان بيانيه‌های ضدکردی ايرانی‌ترم"

یعنی کسانی مانند ایرج قبادی (شاعر) و احسان هوشمند و غیره همسان خامنه‌ای و خمينی و احمدی‌نژاد هستند!

در مورد زبان و چه زبانی در ایران رسمی باشد و غیره, این را مردم ایران در شرایط آزاد انتخاب میکنند. همانطور که در انقلاب مشروطه کردند. در مورد ملت و قوم..هم باز منشور انقلاب مشروطه همان ملت ایران دارد و دوباره باز مردم ایران میتوانند چنین کاربردی را انتخاب کنند. لطفا یکبار آن منشور را بخوانید.

در مورد انتخاب زبان رسمی با وجود اینکه همواره در تاریخ ایران فارسی بوده است. برای من مهم نیست تا زمانیکه هویت بکل ایرانی در مقابل کشورهای ترک/عرب منطقه مستقل بماند. یعنی اگر زبان بلوچی یا کرمانجی یا کلهری بجای زبان فارسی رسمی بشود, چون یک زبان ایرانیست, من مشکلی با آن ندارم. اما به نظر من اداره کشوری مانند ایران با سی زبان رسمی غیرممکن است. سی زبان هم در واقع کم است زیرا اگر درست تحقیق شود, بیشتر از اینست. اگر زبان کلهری یا بلوچی یا کرمانجی بجای پارسی دری باشد, من آن را بهتر میدانم تا اینکه هر ایرانی سی زبان یاد بگیرد یا نتواند با ایرانیان دیگر زبان مشترکی داشته باشد. یک زبان مشترک در ایران به اندیشه من برای وحدت ملی مهم است.

اما من چیزی به نام گویش کردی نگفتم, گفتم که کردی چندین زبان جداگانه است. علت اینکه نام کردی بر آن نهاد شده است دلایل زبانشناسی ندارد بلکه دلایل سیاسی دارد. این نظر دانشمندان امروزی است. برای نمونه ویکیپیدای آلمانی مقاله جداگانه در مورد زازاکی دارد و آن را زیر عنوان "گویش کردی" ندارد. یعنی شما با همان منطق میگویید که زازاکی یک "گویش" است اما در واقع یک زبان است.
چون استادان این نکته را گوشزد کردند, نیازی به تکرار آن نیست:
http://archive.org/details/ProlegomenaToTheStudyOfTheKurds
برای همین در کردستان مورد تصویر شما, اگر هم حتی در ایران فدرال شود, نمیتواند یک زبان داشته باشد, زیرا حداقل کردی گروسی و کرمانجی و سورانی و کلهری و لکی نسبت به هم زبان مستقل (از دیدگاه زبانشناسی) حساب میشوند.

زبان فارسی هم پیش از دوران معاصر یک زبان مشترک ایرانیان بوده است. اگر بخواهیم حرف درست و منطقی بگوییم, باید بگوییم تمامی زبانهای ایرانی-تبار موجود در ایران گویشهای تحول یافته زبانهای ایرانی میانه (پارسی میانه/پارثی هستند که با هم قابل فهم بودند). اینجا واژه گویش درست است. اما برای نمونه زبان زازا و زبان کرمانجی امروز, دو گویش از یک زبان مشترک زنده امروز نیستند.

نظر من در مورد زبان رسمی و ملی و غیره. حال اگر باز در این مورد مسئله هست, میگذاریم به رای دموکراتیک مردم ایران. مردم هر منطقه بلاخره خودجوشانه یک زبان مشترک را پس از هزارسال انتخاب میکنند. در ایران هم به کوری چشم دشمنان آن, زبان فارسی بوده است که موجب شد کشور ایران یک کشور عرب یا ترک نشود. و تا حد خوبی توانست هویت مشترک ایرانی را پس از فروپاشی ساسانیان نگهدارد. اما با این وصف, زبانهای دیگر مانند بلوچی و زبانهای کردی و تالشی نیز زبانهای ملی مردم ایران هستند. زبان مشترک کشورمان در این هزار سال نشدند اما زبان ملی ایرانیان هستند. چرا مشترک نشدند؟ این هم بخاطر اینست که جنبش ایرانگرایی از خراسان آغاز شد و گویشوران این جنبش به زبان بازمانده پارسی میانه در خراسان (که با آمیختگی با زبانهای سغدی/پارثی به زبان فارسی دری تبدیل شد) تکلم میکردند.

من را به فاشیسم و سرباز گمنام و غیره اتهام میکنیم. مهم نیست اصلا. زیرا شما با ادبیات عصبی خود جایگاهی در ایران آینده براساس منطق ندارید.. برخلاف پانترکیستها که پنج نسلکشی در ترکیه کردند یا اعراب که در سودان نسلکشی کردند, ایرانیان هرگز دست خود را به این کار آلوده نکردند.

حرف منطقی من اینست. واقعیت اینست که ایرانیان در منطقه رقابتی با ترکیه و اعراب دارند. محو کردها در ترکیه یا عراق یا عدم پشتیبانی از زبان و فرهنگ کردی در ایران, همه به زیان ایران است. نمیتوان مسئله کردهای ترکیه یا عراق را از مسئله ایرانیان جدا کرد. اینها بخشی از تمدن ایران هستند.

در سطح جهانی هم ایرانیان رقابت اقتصادی دارند (که میتواند سالم آمیز باشد مانند رقابت چین و آمریکا و هند و ژاپن و ترکیه). کردها هم میتوانند در صف پانترکیستها قرار بگیرند (برای همین تنها پانترکیستها در این نظرگاه برای ایرانپور سوت زدند), اما این درست مانند همان نقش موثر کردهای ترکیه در نسلکشی ارمنیان/آسوریان میشوند که بعد از همکاری با پان ترکها, ترکها رفتند دنبال نابودی کردها که تا امروز در ترکیه ادامه دارد.
دنیا ایده-آل چپی شما هم واقعیت نیست و راستش جایگاه مانند سی سال پیش در کردستان ایران نیست. امروز یا افراد سرسخت تجزیه طلب وجود دارد یا افراد ایراندوست..البته افراد مذهبی هم هستند. اما دیگر دیدگاه چپ و جهان چپ ایده آل جایگاه چندانی ندارد.

تنها با سه نکته تمام میکنم:
منطق پاکیزه کردن نام احزاب دموکرات و کومله و سیمکو ایشان جالب است. دیگران را فاشیست/سربازگمنام بنامند و به رژیم پهلوی/خمینی و غیره حمله کنند. گویا مثال همان زبانزد معروف است که به طور مودبانه:جناب گودرز چه ربطی به خانم شقایق دارد. باید قبول کرد که این احزاب نیز دستی در جنایت و کشتار داشتند. و رهبر معنویشان سیمکو یک جنایتکار است. نمیتوان همش مظلوم نمایی کرد. سیمکو, عامل عثمانی, و قهرمان حزب دموکرات/کومله, موجب نابودی اکثریت مطلق مسیحیان کشورمان در آذربایجان و کردستان بود. حال میخواهید به خمینی یا پهلوی فحش بدهید(که از دیدگاه من اشکالی هم ندارد ..بدهید), اصل موضوع را تغییر نمیکند.


چرا این همه پانترکیست برای شما در همین نظرگاه برای ایشان سوت زدند؟ زیرا با تجزیه طلب نشان دادن کردها, و ضد ایران نشان دادن بخشی از ایرانیان (کردها), نه تنها جایگاه کردها در ایران تعضیف میشوند اما اینطوری, متحدان طبیعی کردها از دست میروند و ایران آینده هم نمیتواند پیگیر حقوق ایرانی-تبارانی مانند کردها در ترکیه شود. چنانکه گفتم, اگر از فرهنگ و زبانهای کردستانی پشتیبانی شود, تنها یک نیروی قوی به ایران اضافه میشود.نسخه شما برای ایران همان تعضیف منطقه و کشور و مردمان ایرانیست و در نهایت سودش را اعراب و ترکیه/آران/اوزبکستان میبرند.
مسئله درگیری ایرانیان و ترکمنان نیز مال الان نیست. در دوران صلاح الدین ایوبی بسیار حتی شدیدتر بوده است:
Ibn Shaddâd (Bahâ’ al-dîn), Al-nawâdir al-sultaniya in Recueil des Historiens des Croisades (RHC), or. vol. 3, 1884, Paris, p. 313. A Kurdish amir, Abû ’l-Haydjâ’ al-Hadhbânî sent a letter to Saladin after the latter left Jerusalem at the end of 588/ 1193 leaving all the military troups in this threatened city : “If you want us to stay in the Holy City you will have to stay with us or leave a member of your family, because the Kurds will never obey the Turks and no more the Turks will obey the Kurds”.It is quite clear here that the opposition between the two groups is not an opposition between two life-styles. The author knows what he is refering to by Kurds or Turks. This imputation of identity is probably the result of a common selfattribution/ self-representation. More interesting is when the mobilization of the sense of belonging is at stake. Ibn Khallikân, Kitâb wafayât al-a‘yân wa anbâ’Abnâ’ al-zamân, vol. 7, p. 153, 155. During the negotiations relating to the investiture to the Fatimid vizierate, 'Isâ alHakkârî, a Kurd, persuaded Qutb al-Dîn Tulayl to drop his candidacy in favor of Saladin: “Saladin and you are both from the same group. He is from kurdish origin(inna aslahu min al-akrâd). Then you won’t let the power pass to the Turks. He promised to increase his income. So he obeyed Saladin (atâ‘ahu)”. The value of the generic term of Kurd seems here to be ethnologic. ‘Isâ is not describing a life-style. In imputing this identity he is mobilizing a useful item. Did this argument really lead Qutb al-din to drop his candidacy ? The fact that ‘Isâ promised to increase his income might have been the reason for his involvement with Saladin. Of course these two elements are not dissociable. More than a irrepressible sense of belonging to the group ethnicity is very often a tactical choice a mobilizable ressource. The most interesting occurence is the following. Al-Isfahanî, Conquête de la Syrie et de la Palestine par Saladin, Paris, 1977, trad. Henry Massé éd. Geuhtner, p. 375-6.“When al-Mashtûb went out from jail, [in rabî’ II 588] he was welcomed by his son happy and in good shape. Yet he found him with a turkish hair-style – that is to say with braids – he showed his displeasure, he took on a serious tone and said : “The Kurds don’t have those manners with their hair” ; Then he cut the braids and trimmed the hair. People thought this was a bad omen for the father : “This announces a misfortune that will strike him”.Here is the clearest manifestation of Kurdish ethnicity. What is important here is not the hair style but the fact that the character considers it peculiar to his group. He sets boundaries between his group and the rest of the world. This statement leads us to consider Frederik Barth’s work (Ethnic groups and boundaries). The cultural content is not the most relevant element in envisaging ethnicity. The individual inserted in the group establishes boundaries and for that calls on cultural and ethnic tools (language, race, life-style, hair-style). James, Boris. "Uses and Values of the Term Kurd in Arabic Medieval Literary Sources


باید از طریق گفتگو و منطق و در نهایت مجلس ملی در ایران, مطالبات مردم را پیگیری کرد. اگر اینطور شود, من شکی ندارم که نویسندگان آن بیانیه دست بالا را در منطق نسبت به افرادی مانند ناصر پورپیرار و ناصر ایرانپور و ناصر بنی پال دارند.

من قبول دارم که یک نوع "ایرانگرا" از لحاظ دیدگاه و اندیشه هستم (در ضمن پانترک میگویم منظور هموطنان ایراندوست آذری نیست ولی همین افرادی هست که در این نظرگاه برای شما سوت زدند). اما نه به سبک یک نوع حزب خاص. هیچ وابستگی به هیچ سازمانی ندارم و اصولا در مورد حزب پانایرانیست یا بنیاد آن هم چندان نمیدانم. تنها دوست دارم که این تمدن غنی ایرانی که امروز از کردهای سوریه تا پامیر تاجیکستان وجود دارد, در مقابل دشمنان تاریخی آن محکم بماند. نمیخواهم دشمن تراشی کنم, ولی درگیر کردن کردها با سایر ایرانیان تنها میتواند به نفع ترکیه باشد (و البته حکومت امروز و پیشین ایران هم در این مورد محکوم است). اگر مردمان ایران تمدن مشترک که همان قومی ایرانی هستند با هم همکاری کنند, همه آنها موفق میشوند. وگرنه عاقبتش سرنوشت همان کردهای آران را خواهند داشت که چیزی از آن نمانده است و تالشها هم دارند به آن سمت سوق میکنند.

سپاسگزارم. . بیش از این نیازی به توضیح دادن نمیدانم.
نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

جناب احمد/ اقای حامد از مخالفین جمهوری اسلامی است او از اعضای پیکار بود که بعدا پس از تصفیه ایدئولوزیک توسط رهبران وقت پیکار از این سازمان روی برگرداند وایشان از جمله کوشندگان کنفدراسیون دانشجویی در خارج از کشور بود.اکنون هم از مخالفین پیگر جمهوری اسلامی هستند

نوشته شده توسط: Anonymous

متاسفانه دقیقا همینطوره....
هموطنان عزیز آذربایجانی باید عنایت داشته باشند که هیچکدام از این عثمانی ها راضی به موفقیت ایران عزیز نیستند
هیچگاه فکر نکنید ترک،کرد،لر،بلوچ از ایران جدا هستند،پادشاه بزرگ کوروش کبیر هم دولت هخامنشی را بر مردمی پایه نهاد که از هر نژاد و قومی بودند و با هم ملتی به نام پارس را تشکیل دادند.
امیدوارم هیچگاه از وطن خود دلسرد نشوید،ناراحت این عرب های یاوه گو هم نباشید،دوران این ها هم همچون نیاکان نادانشان تمام خواهد شد و انچه خواهد ماند ایران و ایرانی هست.
موفق پیروز باشید

نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

یلینک جان/ طبیعتا خانم ها از آنجا که دل پر احساسی دارند ؛ می توانند تحت تاثیر این فیلم دروغین قرار گیرند . شخصا هم این سریال را دنبال می کنم ولی باید آگاهی داشته باشیم که این سلطنان جنایتکار چه جنایتی در حق ترک های ایرانی و مسیحیان اروپا براه نیداخت ....کشتار ارامنه بدست همین سلطان انجام گرفت . کارگردان طوری صحنه آرایی می کند که انگار خلافت اسلامی در قرن 21 ظهور کرده است و یا بعبارت دیگر تلاش تهیه کنندگان ترک این است که پلی مابین عثمانی و ها ترکیه امروز بزنند . هیجکدام از صحنه ارایی این فیلم واقعی نیست , نه حرمسرای سلطنان و نه زمانی که سلطان فیمیسنیت می شود به یکی از صد ها همسرش می گوید پسر ودختر با هم فرقی ندارند...حیف که وقت ندارم و این فیلم دروغین را نقد کنم . بهر حال فیلم برای عوام ساخته شده است و برای عوام هم باید آن دوره تاریخی باز گو کرد .

نوشته شده توسط: Anonymous

من و خانواده بکل این سریال رو تحریم کردیم و به هرکی که میدونم نگاه میکنه میگم.
ممنون از اطلاع رسانی.

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای رزمجوی امیری. پس خورد به هدف. و ضمنا کاش شما آن راوی با انصاف را پیدا می کردید. که اخلاق و شرافت انسانی را بالاتر از همه چیز می پنداشت و روایت می کرد. که جامعه ما سخت محتاج راویان با انصاف است. کاش روایت می شد تا نسلهای بعد می دانستند که چگونه شکنجه گران زمانی در پشت ماسکهای گوناگون پنهان شدند و شکنجه شدگان را به محاکمه کشیدند که چرا علیه ما بد مبارزه کردید. مطمئنم زمانی چنین خواهد شد. روشن خواهد گشت که چگونه آهنگرانها طلبکار شده بودند. درست همانگونه که پرویز ثابتی و عرفان قانعی فرد طلبکارند.

نوشته شده توسط: Anonymous

خوب جناب آقای توکلی مگه خانم‌ها دل‌ ندارند؟

نوشته شده توسط: Anonymous

تازگی‌ها همه مفسّر شده اند آقا چرا باید کلینتون از مردم ایران عذر بخواهد ؟ایشان آمریکایی هستند و میخواهند خطر هسته ای ایران برطرف شود و اینکه تحریم‌ها را بردارند یا بگذارند چرا باید به جای مردم آمریکا نظر مردم ایران را بخواهند در ضمن آقای فرهمند نشستی آمریکا برای خودت حال میکنی‌ و مطلب می‌نویسی و از اینکه مردم ایران از زیر بار تحریم و فقر شدید رها بشوند ناراحت هستی‌؟این چه حرفی‌ است که آمریکا تحریم کند ،مردم ایران از گرسنگی و بدبختی بمیرند تا شما و امثال شما بروید در ایران حکومت کنید؟! خجالت آور است خودتان نان آمریکا را میخورید آنگاه میخواهید آمریکا نان ر بر مردم ایران حرام اعلام کند!

نوشته شده توسط: Anonymous

""" سیمکو یا رضا شاه پهلوی """ عکسی‌ از شعبان بی‌ مخ در کنار رضا شاه پهلوی تازه گیها منتشر شده، من از دیدن این عکس متحیر شدم، کدام شاه کشوری، یا یک مقام عالیرتبه‌ای چنین نزول می‌کند؟ پان ایرانی‌ست‌ها و پان فارس‌ها هر ایرادی هم به سیمکو بگیرند، قادر به انکار این واقعیت نخواهند بود که سیمکو هیچوقت به خود اجازه نمیداد شخصی‌ چون شعبان بی‌ مخ با اوو همگام شود. این هم از شاه یک کشور

نوشته شده توسط: Anonymous

معترفم همه‌ی مطلب را با دقت لازم نخواندم. اما آنچه‌ را خواندم قابل تأمل و شور دانستم. به‌ باور من برای بسياری واژه‌های "ملت" و "قوم" مشکل‌سازند. حال که‌ چنين است چرا حل اين مسأله‌ را به‌ روندهای آتی و اعتمادسازی بيشتر موکول نکنيم؟ دعوا بيشتر روی مفاهيم است تا مضامين! پيشنهاد مشخص من اين است که‌ از کاربرد واژه‌هايی چون "ملت ايران"، "ملت کرد"، "ملت ترک"، ...، "اقوام ايران"، "قوم کرد"، "قوم ترک"، ... پرهيز کنيم. قوم برای نخبگان کردستان ـ برای نمونه‌ ـ بار معنايی منفی دارد و "ملت" هم برای نخبگان ايرانی نگرانی‌آور است. لذا بيائيم نزاع واژه‌ای را ـ هر چند مهم باشد ـ را فعلا به‌ کناری بنهيم و از واژگان کمتر مناقشه‌برانگيز چون "خلق"، "مردم"، ... بهره‌ گيريم. از اين همه‌ تلاش و زحمت خانم ويکتوريا آزاد بايد سپاسگزار بود. دست مريزاد. بحث آقای آرش را هم قابل تأييد می‌دانم. با تشکر ـ ناصر ايرانپور

نوشته شده توسط: Anonymous

پاسخ به‌ جناب "ايرانی"، "رامتين" و چايچی

پاسخی به‌ چند معترض نوشته‌ی من تحت عنوان "شماها کرد هستيد و ما نمی‌دانستيم؟!!"

جناب "ايرانی"، خدمت شما و تنی چند از آنانی که‌ نظر داده‌اند عرض کنم:

1. وحدت کلمه‌ی مجدد طرفداران شرمگين حکومت اسلامی که‌ در پوشش حمله‌ به‌ احزاب اپوزيسيون عرض اندام می‌کنند و بخش ارتجاعی و شووينيستی اپوزيسيون مبارک باد. ناسيوناليسم و اسلاميسم حکومت اسلامی در عناد با آزاديخواهی مردم کردستان و ايران همراستا و همداستان هستند. يورش همزمان اين دو و دلايل مشابهی که‌ آورده‌اند، اين اتفاق ناميمون را به‌ اثبات می‌رساند.
2. تلاش شما برای کشاندن کنشگران کردستان به‌ صف فاشيستی ضدترک و ضدعرب آب در هاون کوبيدن است. يقين داشته‌ باشيد که‌ کلامی ناشکيبا بر عليه‌ هيچکدام از خلقهای ايران از من و امثال بنده‌ نخواهيد شنيد. اين تفکر و سبک و سياق شما هست که‌ بسياری را به‌ استقلال‌طلبی سوق داده‌ است. حال راه ترک‌ستيزی و عرب‌ستيزی خود را ادامه‌ دهيد، خواهيم ديد که‌ سود و زيان آن نصيب کی خواهد شد.
3. اگر ناسيوناليسم اين قدر خوب است، چرا آن را بر ترک و عرب و کرد روا نمی‌داريد. و اگر بد است، چرا خود به‌ آن توسل می‌جوئيد؟
4. ايران‌ستيز خود شما هستيد. ايران پيش و بيش از آنکه‌ کشور شما باشد، کشور من است. توصيه‌ی استقرار يک نظام سياسی معين در آن حق مسلم من است. به‌ همان نسبت و چه‌ بسا بيشتر من شما را متهم به‌ ايران‌ستيزی می‌کنم. عناد و عداوت با مردم کرد و ترک و عرب و ترکمن اگر ايران‌ستيزی نيست، فاشيسم و شووينيسم نيست، چيست؟
5. مبارزه‌ی مردم و احزاب کردستان نه‌ بر عليه‌ يک خلق و زبان معين، که‌ بر عليه‌ فاشيسم و شووينيسم است که‌ هم در حکومت وجود دارد و هم در ميان "اپوزيسيون" آن.
6. نمی‌دانم اگر اين قدر نگران خاک و مرزوبوم "خود" (!!) هستيد، چرا در حجاب "اسم مستعار" ظاهر می‌شويد. چرا هويت خود را کتمان می‌کنيد؟ مگر دفاع از هويت يک "کشور" با بی‌هويتی هم می‌شود؟ نکند "سربازان گمنام امام زمان" هستيد، برای اينکه‌ مردم افشايتان نسازند، چنين در سياهی پرتاب می‌کنيد؟ تنها جمهوری اسلامی در ايجاد چنين فضايی سودمند است.
7. هر گاه‌ شما تحت نام واقعی خود رضا شاه‌ قلدر را زير سوال برديد، جنايتهای آن را برشمرديد، آن موقع هم در مورد سمکو مورد نظر شما و موضع حزب دمکرات و کومله‌ در مورد آن سخن می‌گوئيم.
8. گفته‌ بوديد که‌ جنايتهای فلانی (سمکو) از جمهوری اسلامی بيشتر بوده‌ است! اين را واقعا تنها کسی می‌تواند بگويد که‌ با طرح مسايلی معين می‌خواهد جمهوری اسلامی تطهير و از زير ضرب خارج شود. کشتن هزاران نفر زندانی دگرانديش فقط از حکومت "ملت ـ دولت" اسلامی ايران ساخته‌ است. چگونه‌ است سمکو را می‌شناسيد، اما از حال و روز مردم در جمهوری اسلامی خبر نداريد؟!!
9. در پاسخ به‌ من گفته‌ايد که‌ در سويس چهار زبان و در ايران سی زبان داريم و گويشهای مختلف کردی را هم زبان معرفی نموده‌ايد!! تا ديروز خود زبان کردی از نظر شماها "گويش" بود. حالا از نظر شما نه‌ يک زبان کردی، که‌ "چند‌ زبان" کردی در ايران داريم. عجب رشد ضربتی داشته‌ايد! گيريم حرف شما درست است و در ايران 30 زبان داريم و در سويس چهار. در پاسخ اين گزاره‌ی جعلی شما بايد گفت که‌ اولا سويس به‌ لحاظ جمعيت و وسعت يک دهم ايران هم نمی‌شود. يعنی اگر معيار سويس را می‌پذيريد، بايد ايران 40 زبانه‌ می‌بود و همه‌ هم آزاد و رسمی و ملی اعلام می‌شدند. دوما بطور غيرمستقيم می‌فرمائيد که‌ بايد 29 زبان را در ايران قربانی يک زبان نمود! اگر اين عين فاشيسم نيست، چيست؟!
10. خانم همفکر شما پيراهن عثمان رابطه‌ی احزاب کردستان ايران با عراق را طرح می‌کند، پنداری کشف و بدعتی بکر نموده‌اند! احزاب کردستان ايران محقند با هر دولتی که‌ بخواهد از مبارزه‌ی مردم ايران و کردستان‌ بر عليه‌ رژيم اسلامی حمايت کند، ارتباط برقرار کنند. مگر خود رژيم با رژيمهای ضدکرد برای سرکوب مردم کردستان همکاری ندارد؟ رژيم از چه‌ شيوه‌ی شنيعی بر عليه‌ مردم کردستان بهره‌ نگرفته‌ است؟ يقين داشته‌ باشيد، بمبارانهای شهرهای کردستان، اعدام جوانان کردستان، تجاوز به‌ زنان زندانی کردستان و ايران، شکنجه‌، قتل عامهای پی‌درپی چمران و خلخالی و حسنی به‌ مأموريت از سوی اين دولت را فراموش نمی‌کنم. مطمئن باشيد که‌ مسموم‌کردن غذای مبارزان کرد، ترور آنها در آن سوی مرزها و بسياری ديگر از جنايات را فراموش نمی‌کنم. همه‌ی اينها احزاب کردستان را محق می‌سازد از آنچه‌ در اختيار دارند، بر عليه‌ اين رژيم بهره‌ گيرند. احزاب کردستان بايد از شکاف و تضاد (به‌ حمدالله‌) آشتی‌ناپذير دولتهای کردستيز بهره‌ گيرند. همانطور که‌ احزاب کردستان عراق و ترکيه‌ و سوريه‌ چنين می‌کنند و حداکثر استفاده‌ی ممکن را از حکومت ايران کرده‌اند و می‌کنند. تنها رژيم اسلامی از چنين ارتباطاتی زيانمند است. بايد هم زيانمند باشد.

جناب "رامتين" که‌ مدعی هستيد در مهاباد تشريف داريد،
1. اين قدر پز مهاباد را برايم ندهيد. بنده‌ درست است 28 سال است در آن ديار زندگی نمی‌کنم، اما روح اين شهر در تن و جان من جاری است، در زندگی روزمره‌ی من زنده‌ است. اگر بيشتر از شما نبض و فضای آن شهر دستم نباشد، کمتر از شما نمی‌دانم که‌ آنجا چه‌ خبر است. اين شهر که‌ از سوی رهبر عظيم‌الشأن شما "سر مار" خوانده‌ شد، قلب حق‌خواهی مردم کردستان است. تصور نمی‌کنم هيچ شهری در ايران به‌ اندازه‌ی اين شهر مقاومت کرده‌ باشد و تازيانه‌ی رژيم را به‌ جان خريده‌ باشد. مهاباد يک شهر نيست، يک کانون است، يک نماد است، نماد آزاديخواهی، نماد مقاومت، نماد فرهنگ و ادب و سياست کردی، در يک کلام نماد و کانون کرديت است. لذا اين مهملات را از زبان "دوستان" اختراعی‌تان برايم تعريف نکنيد. شما نيز نمی‌توانيد جوهرا مهابادی باشيد. فوقش از آن ايل مشهور هستيد که از اطراف آورده‌ و‌ منشاء جنايات متعددی در اين شهر برای اين رژيم ضدکرد شده‌ است. البته‌ يکی از همان "دوستان" که‌ مورد نظر شماست به‌ خاطر بيوگرافی و سابقه‌ی شما مرا از بحث با شما بر حذر می‌داشت.
2. شما "افشاگری" کرده‌ايد که‌ بنده‌ هوادار فدائيان اکثريت بوده‌ام. خوب که‌ چی؟! سياست سازمان نامبرده‌ در طول دو سال در مقابل جمهوری اسلامی و به‌ تبع آن جنبش کردستان را فاجعه‌آميز دانسته‌ام. خود اين سازمان جزو نادر جرياناتی است که‌ با صراحت از خود انتقاد نموده‌ است. بنده‌ نيز اين دو سال هوادار اين تشکيلات بودم. سخت هم در اشتباه‌ بودم. به‌ استحضار شما برسانم که‌ دکتر قاسملو 20 سال با حزب توده‌ی ايران بود، با اين وصف و احتمالا به‌ همين دليل هم همان شد که‌ شد، يعنی يکی از فرهيخته‌ترين و سياست‌ورزترين نخبگان کرد، طوری که‌ خطری جدی برای جمهوری اسلامی محسوب می‌شد و به‌ همين دليل نيز اربابان شما ناجوانمردانه‌ ترورش کردند. فدائيان وتوده‌ايها اشتباهات فاحشی داشته‌اند، اما اصالتا ضد جنبش کردستان نبوده‌اند و نخواهند بود. بيشترين کار نظری در همين حوزه‌ی کردستان از سوی افرادی صورت گرفته‌ است که‌ زمانی با فدائيان اکثريت يا حزب توده‌ی ايران بوده‌اند. برخی هنوز هستند. با اجازه‌ی شما همين سايت "ايران گلوبال" که‌ شما بر عليه‌ بنده‌ در آن بذل فضل فرموده‌ايد، با همت بخشی از تلاشگران وقت و حاضر فدائی تأسيس شده‌ است. فدائيان از سالهای 62 به‌ اين سو همره‌ جنبش کردستان بوده‌اند و آن نه‌ صرفا در عرصه‌ی نظر و تئوری. آن هنگام نيز بنده‌ در ارتباط با همين سازمان دستگير شدم، آن هم در روز دوم بهمن، روز جمهوری کردستان،‌ بعد از اينکه‌ تاج گل بزرگی از سوی سازمان فدائيان خلق ايران (اکثريت) بر مزار قاضی محمد و يارانش برده‌ بودم که‌ بر روی آن نوشته‌ شده‌ بود: "زنده‌ باد دوم بهمن، سالروز جمهوری خودمختار کردستان".
3. گفته‌ايد که‌ "دوستان" شما اين و آن را در مورد فدائيان و توده‌ايها می‌گويند. اولا اينکه‌ چرا اسرار آنها را که‌ ناسلامتی دوستان شما هستند را در انترنت "برملا" می‌کنيد؟ اين عين بی‌اخلاقی نيست؟ دوما اينکه‌ ـ حال که‌ اين ناچيز آنقدر مهم بوده‌ که‌ موضوع بحث شماها در مهاباد بوده است (!) ـ نپرسيديد که‌ اين "دوستان" شما کدام دوره‌ را پسند می‌کنند؟ آن هنگام که‌ طرفدار سازمان فدائی بودم يا اکنون که‌ از جنبش کردستان دفاع می‌کنم؟ آخر نمی‌شود هر دو غلط، يا هر دو درست باشند. مشکل شما کدام است؟ آيا آن هنگام که به‌ قول "دوستان" شريف شما‌ اکثريتی و "خائن" و "جاسوس" بودم، خوب بودم يا اکنون؟ اگر آن هنگام کارم اشتباه‌ بوده‌، چرا شما به‌ جوش می‌افتيد اگر اکنون‌ خلاف آن زمان را صحبت می‌کنم؟ اگر هم درست بوده‌، پس همان صفات "خائن" و "جاسوس" مشمول شما هم در حال حاضر می‌شود، چه‌ که‌ اکنون همان را می‌کنيد و همان را می‌گوئيد که‌ بنده‌ آن زمان می‌گفتم. خوشحال هستيد از اينکه‌ آن زمان در ايام جوانی و خامی می‌پنداشتم که‌ می‌شود با اين حکومت "ضدامپرياليست" ساخت يا اکنون که‌ تصور می‌کنم چاره‌ای جز اين نيست که‌ اين رژيم را به‌ زباله‌دان تاريخ انداخت؟ اصلا شما بنا را بر اين بگذاريد که‌ بنده‌ با اهدافی معين بنيانگذار وزارت اطلاعات رژيم بودم، گنجی بودم، سازگارا بودم، جلالی‌پور بودم. حق ندارم زمانی بگويم راهی که‌ رفته‌ام کاملا اشتباه‌ بوده‌ و اين رژيم تنها ارزش سرنگونی دارد و بس؟!
4. از زبان شخص ديگری تعريف کرده‌ايد که‌ گله‌مند بوده‌ که‌ من "افراطی‌" هستم. افراط در مقابل کی؟ آيا حکومت اسلامی ارزش اعتدال دارد؟ چگونه‌ می‌توان با اين حکومت سراسر جنايت‌پيشه‌ با مدارا رفتار کرد؟ مثلا اگر شوانه‌ سيد قادری را به‌ اين حال و روز می‌اندازد، اگر هزاران نفر را اعدام می‌کند، اگر شهرهای کردستان را بمباران می‌کند، اگر در قارنا و قالاتان جنايات عجيب می‌آفريند، بايد قاطعانه‌ آنها را محکوم کرد، يا اينکه‌ گفت: لطفا کمی کمتر بمباران کنيد، کمی کمتر اعدام کنيد، کمتر به‌ زندانيان تجاوز کنيد؟!! آيا می‌شود ضديت افراطی با فاشيسم و شووينيسم داشت؟ نوک حمله‌ی من تنها و تنها به‌ رژيم و مکتبی است که‌ به‌ آن مشروعيت داده‌، بر عليه‌ کسانی است که‌ می‌خواهند برای آن وجاهت و حقانيت بتراشند و مبارزه‌ مخالفان آن را تخطئه‌ کنند. آيا اين افراط‌گرايی است؟ هر آينه‌ من بين رژيم ايران و مردم ايران تفاوتی قائل نشدم، هر آينه‌ مردم مثلا فارس‌زبان کشور را مقصر و مسؤول معرفی کردم، هر آينه‌ بر عليه‌ خلق ترک نفرت‌آفرينی کردم، آن گاه‌ قابل تقبيحم. اما آيا بسان عده‌ای "پان‌ايرانيست" چنين نموده‌ام؟ خير. بنابراين مبارزه‌ی قطعانه‌ با رژيم مطلقا به‌ معنای افراطگرايی نمی‌تواند باشد.
5. خمينی گفت: "شوروی را مطرح می‌کنند که‌ آمريکا منسی شود!" شما هم احزاب کردی را مطرح می‌سازيد تا به‌ خيال خودتان اين حکومت جانی از زير ضرب خارج شود. و تصور می‌کنيد که‌ مخاطبانتان اين نيرنگ بلاهت‌وار را متوجه‌ نمی‌شوند.
6. بنده‌ حاضرم در مورد مسائل بسيار خصوصی در همين سايت با شما و امثال شما بحث کنم. اما حق دارم بدانم طرف صحبتم کيست. بنابراين "رامتين" خان، آن قدر شهامت داشته‌ باشيد و نام اسلامی خود را بگوئيد و بعد به‌ ديگران انگ بزنيد. جالب است حکومت اسلامی ـ به‌ ويژه‌ در کردستان ـ آن قدر منفور است که‌ طرفداران آن حتی در فضای مجازی نيز از ترس افشاشدنشانا توسط مردم جرأت اين را ندارند، با نام واقعی خود از ولی نعمت خود دفاع کنند. اين کار افراد رژيم نخست با نام مستعار و دوم از طريق حمله‌ به‌ قربانيان اين رژيم مثلا احزاب کردستان صورت می‌گيرد.
7. شما اگر جنگ بين حزب دمکرات کردستان ايران و کومله‌ آزارتان می‌دهد (!) و واقعا مهابادی هستيد، چگونه‌ است اين همه‌ قتل عامی که‌ خويشان نزديک شما از مردم اين شهر ـ برای نمونه‌ در محله‌ "سه‌ آسياب" مهاباد کردند ـ يادتان نيست، چرا بمباران و خمپاره‌باران چندين روزه‌ی اين شهر يادتان نيست، چرا اعدامهای دسته‌جمعی اين شهر يادتان نيست؟ شما که‌ می‌دانيد چه‌ اتفاقی 1400 سال پيش در طايفه‌ی قريش افتاد، نمی‌دانيد چه‌ بر سر اين شهر آوردند؟!! تخصص الاهيات شما اجازه‌ی ديدن واقعيات را نمی‌دهد؟
8. تير خلاص را زده‌ايد و به‌ خانواده‌ی بنده‌ نيز پرداخته‌ايد. اگر اين عين بی‌اخلاقی و بی‌وجدانی نيست، چيست؟ از حکومت اسلام در ايران دفاع کنيد. اين حق مسلم شماست. بالاخره‌ در دنيای آدمهايی که‌ منتظر بيرون آمدن آقای مهدی از چاه‌ جمکران باشند، طرفداری از اين حکومت مانع شرعی و اخلاقی ندارد. اما نه‌ با اين ابزار و نه‌ چنين موذيانه‌. طعنه‌ زده‌ايد که‌ به‌ منظوری نام خانوادگی خود را "ايرانپور" برگزيده‌ايم. هنوزم خودم نمی‌دانم که‌ پدر بزرگ پدر بنده‌ که‌ افتخار ديدنش را نداشته‌ام، قريب 80 ـ 90 سال پيش چرا اين نام خانوادگی را برگزيده‌اند. برايم معماست که‌ شما چگونه‌ از آن باخبريد! نکند علم غيب داريد يا برای اين هم در اداره‌ی اطلاعاتتان پرونده‌ای موجود باشد! بلاخره‌ حکومتی که‌ علاقمند است بداند که‌ مردم چگونه‌ توالت می‌کنند، بايد هم برايش جالب باشد که‌ بنده‌ چرا "ايرانپور" نام دارم. محض اطلاع شما نام خانوادگی خود را بسيار هم دوست دارم. بنده‌ کردم و فرزند ايران. مطمئن باشيد که‌ بنده‌ بسيار از آقايان خامنه‌ای و خمينی و احمدی‌نژاد و امضاکنندگان بيانيه‌های ضدکردی ايرانی‌ترم. تفاوت ما "تنها" در اين است که‌ من از ايرانی بودن توشه‌ و بهانه‌ای برای تصديق و تأييد سرکوب، استعمار و استثمار کردستان نمی‌سازم، تفاوت در اين است که‌ تسليم منطق آسيميليستی و کلاه‌ شرعی آنها نمی‌شوم.
9. گفته‌ايد که‌ احزاب کردستان با هم جنگيده‌اند. اولا اين به‌ شما چه‌ مربوط؟ آخر، غير از اين است که‌ شما نابودی هر دو را می‌خواهيد؟ شما با تفکرتان علی‌القاعده‌ بايد بگوييد که:‌ "چه‌ بهتر از اينکه‌ خود همديگر را از بين ببرند؟" بنابراين اشاره‌ی شما از سر غمخواری نيست، هدف ديگری را دنبال می‌کنيد که‌ بر همه‌ عيان است. چگونه‌ است هم جنگ دمکرات و کومله‌ با هم ناراحتتان می‌سازد و هم توافقنامه‌ی بين آنها؟!! خصومت شما ايدئولوژيک است، از سر وفاداری به‌ حکومت جهل و جنايت است. آنها هر کاری کنند، از نظر شما سزاوار سرزنشند! جا دارد به‌ خود آئيد و اين چنين ابلهانه‌ به‌ ملت خود خنجر نزنيد (هر چند می‌دانم انتظاری عبث است). احزاب کردستان از همين مردمند، برای اين مردم رنجها کشيده‌اند، قربانی‌ها داده‌اند. صد البته‌ اشتباهات ريز و درشتی هم داشته‌اند، اما راستای مبارزه‌ی آنها، ماهيت مبارزه‌ی آنها و دليل و هدفت مبارزاتی آنها کاملا درست بوده‌ است.
10. در ضمن روشن است که‌ شما زير پرده‌ی حمله‌ به‌ جنبش کردستان افکار واپسگرايانه‌ و اهداف امنيتی خود را پنهان می‌سازيد. اگر واقعا بچه‌بسيجی نيستيد و از اين حکومت ارتزاق نمی‌کنيد (که‌ حتما می‌کنيد)، بفرمائيد که‌ تکليف اين مردم با اين رژيم چيست. آيا اين مردم از حيث سياسی، اقتصادی، فرهنگی، حقوقی مورد تبعيض قرار می‌گيرند يا نه‌؟ اگر می‌گيرند و شما در همان حال به‌ قول خودتان با احزاب کردستان سر خصومت داريد، بفرمائيد که‌ راه‌ شما چيست؟ مگر می‌شود در مورد کسی شک نداشت، به‌ قربانيان رژيم حمله‌ کند و فراموش کند که‌ اين رژيم چه‌ بر سر مردم آورده‌ است؟
نوشته شده توسط: Anonymous

ایرانی

این را هم اضافه کنم که فرهنگ و زبانهای کردی بخش غنی از هویت ایرانیست و تمامی ایرانیان آن را دوست داردند چنانکه از کامکار و شهرام ناظری ...

این را هم اضافه کنم که فرهنگ و زبانهای کردی بخش غنی از هویت ایرانیست و تمامی ایرانیان آن را دوست داردند چنانکه از کامکار و شهرام ناظری استقبال میشود. تنها کسانی که دوست دارند کردها را تجزیه طلب نشان دهند پانترکیستها هستند و برای همین از دعوا بین بخشی از ایرانیان (کردها) و سایر ایرانی-تباران پشتیبانی میکنند و گاهی با نامهای جعلی به آ، دامن میزنند. میدانند که یک ایران قوی میتواند کردهای ترکیه(و تالشهای ایرانی آران) را آزاد کند و هردو طرف مرز ایران و ترکیه کردنشین است (استان آترپاتکان مکری یا همان آذربایجان غربی اغلب کردنشین است) و دیگر هیچ پیوندی بین ارباب و نوکر نخواهد ماند. در کشور ایران هم حدود 80+ یعنی 64 ملیون نفر به یکی از زبانهای ایرانی مانند کردی/فارسی/تالشی/لری..صحبت میکنند که همه مال یک قوم واحد است. بنابراین تنها کسانی که دوست دارند بین کردها جنگ باشد یا بین کردها و سایر ایرانی-تباران جنگ باشد, پانترکیستها هستند. نادانها حتی فکر میکنند لرها که از اقوام اصیل ایرانی و پارسی هستند طرفدارشان هستند!

شما تنها کافیست به نقشه پانترکیستها نگاه کنید.. از مهاباد و گروس تا بندرانزلی و تالش تا همدان و قزویمن که هیچکدام تزکنشین نیستند را ادعا میکنند. دوستان پس بهوش باشید زیرا تنها کشوری و قومی که در جهان دنبال نابودی کردهای ایرانی-تبار بوده است همان ترکیه و اقوام پانترکیست هستند (نتیجه آن نابودی کردها در آران ..)

احزاب کومله/حزب دموکرات هم مال دوران چپ هستند که امروز دیگر پایگاه اجتماعی چندانی ندارد. ناتیونالیسم کردی(بخشی از ایرانیان) یا حتی همان پانکردیسم میتواند با ناتیونالیسم فراشمول ایرانی سازگاری کند..تنها اگر احساساتی نباشیم این نکته عیان میشود.
نوشته شده توسط: Anonymous

زنده باد کنگره ملیتهای ایران فدرال بعنوان آلترناتیو آینده ایران

نوشته شده توسط: Anonymous

بشکن پان ایرانیستها با امضاء چند نفر آسمیله‌ شده‌ و همکاران جمهوری اسلامی من قبلأ نیز لینک سایتی را که‌ پان ایرانیستها بیانه‌ به‌ اصطلاح فعالان کرد طرفدار تمامیت ارضی را از آن گرفته‌ بودند زدم جا داشت جناب کیانوش توکلی و اقبالی بیانه‌ ای که‌ در سایت خود می گذارند بیان کنند که‌ این نوشته‌ را از کدام سایت گرفتند این بیانه‌ به‌ اصطلاح فعالین کرد طرفدار تمامیت ارضی برای اولین بار در سایتهای جمهوری اسلامی پخش شد و پان ایرانیستها انگار 2 مگس را در یک مچ دست گرفتار کردند به‌ کپی و تکثیر آن پرداختند این بیانیه‌ کاملأ مشهود است که‌ توسط عوامل جمهوری اسلامی تهیه‌ و تنظیم شده‌ و کسانی که‌ به‌ نوعی از آن دفاع میکنند

اگر تهیه‌ کننده‌ی این بیانیه‌ احسان هوشمند را نمی شناسند خوب بشناسند ایشان همکار جدی جمهوری اسلامی و نظام جمهوری اسلامی میباشند و در راستای لوث کردن مبارزه‌ی ملت کرد در تلویزیون و سایتهای انتر نیتی جمهوری اسلامی همانند قانعی فرد به‌ سم پاشی علیه‌ ملت کرد مشغول میباشد . حال گیریم به‌ جای این 100 نفر که‌ خود را کرد میدانند 1000000 کرد نیز زیر یک بیانه‌ برای دفاع از تمامیت ارضی ایران را امضاء کند باز چیزی از صورت مسئله‌ بر حق بودن خواسته‌های ملت کرد کم نمیکند حق تعین سرنوشت ملت کورد یک اصل جهان شمول است و ملت کورد حق دارد در یک رفراندوم برای ماندن در چهار چوب ایران یا تشکیل کشور مستقل کورد سرنوشت خود را تعین کند اگر فرض کنیم 8 میلون کورد در کشوری به‌ اسم ایران زندگی میکنند 3000000 کورد هم اگر به‌ ماندن در چهار چوب ایران رأی دهند باز 5000000 کورد هستند که‌ میتوانند تشکیل کشور مستقل کورد را مسجل کنند سخن من این است که‌ با امضاء 100 کورد آسمیله‌ پان ایرانیستها صابون به‌ شکم خود نزنند باور کنید در یک خلاء قدرت سیاسی و فضای آزادی بدون ترس و برداشتن زور و اسلحه‌ این 100 نفر سهله‌ 1000 ها مثل اینها مثل حباب میترکند این گویی و این میدان طرفداران تمامیت ارضی اگر به‌ آزادی و حقوق بشر پایبندند از یک رفراندوم آزاد در کوردستان دفاع کنند شاید ما طرفداران استقلال کردستان در اشتباه باشیم و اکثریت ملت کورد به‌ ماندن در چهار چوب ایران رأی دهند . در هر صوورت نه‌ امضاء این 100 نفر و نه‌ تفاهم بین دمکرات و کومله‌ میتوانند سرنوشت ملت کورد را تعین کنند این اکثریت ملت کورد در ایران هستند که‌ در نهایت باید تعین تکلیف کنند من که‌ به‌ استقلال کوردستان و خلاصی از اشغلگری ایران در کوردستان باور دارم و در نهایت نیز چینین خواهد شد .

این هم اصل سایتی که‌ پان ایرانیستها بدون ذکر منبع بیانه‌ی کوردهای به‌ اصطلاح طرفدار تمامیت ارضی

http://www.kordha.ir/
نوشته شده توسط: Anonymous

آقاي باصطلاح `احمد`
در مورد مناسك نماز جمعه و دعاي كميل و مسئولين تماس با دادستانيهاي انقلاب جهت لو دادن مجاهدين، اقليت، پيكار، كردهاي مسلح و خلق مسلمان، شما اطلاعات دست اول داريد. كمي در آن باره بنويسيد. ادامه اين عمليات بك كشور در همسايه و بر عليه خودي هايتان داستان وحشت افرين ديگري است كه نيازمند يك راوي با انصاف است.

نوشته شده توسط: Anonymous

تو هم چه حوصله ای داری اینقدر سراغ مرده ها بروی و به آنان چوب بزنی !

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای باصطلاح علی امیری! لطف بفرمایید از شعرهایی که در وصف رژیم - ولی بزبان مادری سروده اید- و فالانژها در صفهای نماز وحشت آفرین جمعه خوانده اند هم به خواننده خبر دهید تا معلوم شود که چند مرده حلاجید؟ بگذارید پرده کنار رود و قیافه جمیلی ببینیم . که گفته اند انا دیک من الهندی

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب ایرانی جناب مولودی چایچی و همه کسانی که به هر طریق ممکن سعی در مخالفت با اندیشه های آزادی خواهانه ملیت های ایرانی دارید! واقعا متاسفم که هموطنان امثال شما در دنیای امروزی حتی از قافله عقب افتاده ها هم عقب تر افتاده اید.

بنده تا جایی که می دانم سخن امروز احزاب کردی در مورد سرنوشت و آینده دموکراتیک ایران است که به نظر من بسیار هم به جاست، اما امثال شماها با سیاه کردن تاریخ سعی در ایجاد حس بدبینی نسبت به حرکت های آزادی خواهانه ملت کرد و همزمان ایجاد تفرقه بین ملیت های ایرانی دارد. ساختن آینده نیاز به مطالعه تاریخ ارمنی و عثمانی و عرب و جریان جنگها ندارد، شما هر چقدر هم تلاش کنید باز آب در هاون کوبیدن است! ملیت های ایرانی و عموم انها از قبیل اخوند و کاسب و مهندس و دکتر ومعلم و ...خدانشناس و کمونیست و و خلاصه همه آنها با اشراف به حقوق ملی خود در پی احقاق آن بر خواهند آمد.
نوشته شده توسط: Anonymous

در بيانيه آمده است: «حقوق پایمال شده همه ایرانیان، با اتخاذ روش های دموکراتیک، مدنی، به دور از خشونت و با رعایت حقوق بشر و تمسك به قانون چه از سوي مردم و گروه‌هاي سياسي و چه از سوي نهادهاي حكومتي در چارچوب حفظ استقلال،همبستگی ملّی ، یکپارچگی و تمامیت ارضی کشور، دست یافتنی خواهد بود و هرگونه تلاش در راستای ایجاد ناامنی،خشونت و بی ثباتی در ایران و درمنطقه را محکوم می کنیم». پس امضا كنندگان به تضييع حقوق همه ايرانيان از جمله كردها اعتقاد دارند و براي رسيدن به اين حقوق به روش‌هاي مدني به دور از خشونت وتمسكه به قانون از سوي همه و حتي نهادهاي حكومتي اشاره كرده‌اند. اين كه سخن مترقيانه‌اي است و بايد از آن دفاع كرد نه اين كه در مقابل امضا كنندگان ايستاد و آنان را به هزار سخن نامربوط نواخت!

نوشته شده توسط: Anonymous

کاک ناصر
سلام ناراحت نشوید فقط خواستم کمی به خود بیایید اگر شما همه نویسندگان این بیانیه را نمی شناسید یا اینکه همه را حتی زندان رفته ها وحکم گرفته ها و شکنجه شده ها را چون با شما نیستند پس عامل رژیم می دانید برایتان متاسفم بگذارید بر این اساس قدری باشما راحت تر حرف بزنم تا بدانید در فضای غیر دمکراتیک مردم چگونه چون شما و بر مبنای استدلال شما حرف می زنند
کاک ناصر
اینجا خیلی ها می گویند سازمان فداییان اکثریت در ابتدای پس از 57 با رژیم ساخت و با توده ای ها همراهی کرد وعلیه احزاب کود دست به جاسوسی زد و در نتیجه پیشمرگه ها می خواستند آنها را نابود کنند یکی از آنها شما بودید و به قول خدتان مجبور شدید به اختفا روی بیاورید!اما نه از دست حمکومت بلکه از دست پیشمرگه های احزاب!
شما این را قبول دارید؟
برخی می گویند کسانی که سابقه اینچنین دارند برای رهایی از زیر

بار خیانتهایشان مجبورند الان تند تر از دیگران بدوند و بنویسند.حتی کاسه داغتر از اش شوند.تازه اینجا یعنی مهاباد از خانواده شما و اینکه چرا نام ایران پور را انتخاب کردند و بعدا چه کارهایی کردند زیاد می گویند که البته کار زشتی است!
کاک ناصر
ببینید چقدر دنیای بی رحمی است.خیلی ها می گویند تا شما اینجا بودید و پیشمرگه در شهر شما مخالف آنان بودید و به فکر جانتان و برای همین هم با آنان دشمن!الان که اروپا نشین شده اید جوانان مردم را تحریک می کنید تا با جانشان بازی کنند!چرا شما خود به کمپ های احزاب نمی روید؟چرا برنمی گردید و مدتی را به زندان نمی روید تا درد کمال شریفی را ببینید!ایا زندان رفتن دیگران برای شما فایده ای دارد؟من به جای شما بودم و این چنین دیگاهی داشتم
به یکی از احزاب که حامی آنها هستید می پیوستم و مبارزه می کردم و سری هم به مهاباد می زدم تا صداقتم روشن شود
نمی شود از دور گفت لنگش کن..
همان دوستمان می گفت(نمی دانم می دنید چه شخصی را می گویم)که نگران شما است بینیای تان ضعیف شده اما نگرانی هایشان فقط این نبود می گفت الان در نگاه و بینش فرق زیادی بین شما وهواداران دو آتشه رژیم مثل شجونی و شریعتمداری قایل نیست چون بی مطالعه و با خشونت قلمی سد هر کار آرام و مصلحانه ای می شوید
حتی برای احزاب کوردی هم خط و نشان می کشید
تازه سال قبل هم خواهان رهبری مهتدی برای کل جریان کوردی بودید که با واکنش مردم عقب نشستید!نظر مهابادی ها را در باره ایشان و حزبش دقیقا می دانید
در باره شما حرف های دیگری دارم ومی نویسم
اما دوستانه می گویم
به جای پرخاشگری
قدری برای نظر دیگران حتی اگر مخالف شما باشند احترام قایل باش
تجربه برادر کشی احزاب یادتان که نرفته است؟
نوشته شده توسط: Anonymous

جناب ایرانپور مگر بقال و بزاز و دانشجو وکاسب مردم نیستند خب شماهم 100 امضا بقال میاوردید، شماها دو تا حزب دموکرات و کومله جمعا یه مینی بوس آدم نیستید تازه 15 بار هم منشعب شده اید ، پایگاه مردمی شما کجاست؟ شما به لحاظ عقیدتی و فکری هیچ سنخیتی با مردم کردستان ندارید مردم کردستان دین باور؛ و مذهبی اند شماها تا جایی که ما میدانیم اعتقادی به خدا ندارید. حتما مرام کمونیستی تان را هم انکار میکنید.

نوشته شده توسط: Anonymous

irani راسیست فارس سرزمینهای ملتهای غیر فارس ملک پدری تو نیست تو فقط میتوانی برای کویر تصمیم گیری کنی به نظر شما هرکس حق و حقوق خود را بخواهد پان ترک،پان کرد،پان عرب،پان لراست و سزاوار نابودی ولی پان فارس بودن خوب است چون منافع شما را دربردارد این رژیم آخرین رژیم راسیستهای مثل شما هست و دیگرنخواهید توانست سی و پنج میلیون ترک را درکشوری به نام ایران از داشته های خود محروم کنید. ولی این کلمه ترک هم عجب کلمه ای است که با شنیدن آن لرزه بر اندامتان میفتد و شما را قلبا و عملا نامید میکند. حق وحقوق خواهی کرد و دیگر ملتهای غیر فارس به ترک چه ربطی دارد که انها را ازآن می ترسانید خطر ترکها برای راسیستهای فارس ونه ملت فارس و دیگر ملتهای ممالکه محروصه است

نوشته شده توسط: Anonymous

سلام
آقای ایران پور
آیا می توانید نقش احزاب کوردستانی در دفاع از صدام را انکار کنید
می خواهید برایتان سند بیاورم.
راستی موضوع آنها در برابر بمباران شیمیایی حلبچه و سردشت چه بود؟می دانید تاریخ فراموش نمی کند هر چند شما توجیه کنید؟
کومله حتی پیشمرگه هایش شیمیایی شدند چون کمپشان نزدیک حلبچه بود اما نه برای مردم حلبچه،حتی برای قربانیان پیشمرگه خودش هم حاضر نشد واکنش نشان دهد چون در آن صورت حمایت صدام را از دست می دادند!

نوشته شده توسط: Anonymous

با این توضیح که بنده یک تورک هستم و آرزوی من استقلال و یا خودمختاری(بنا بر خواست ملتم) برای جمعیت های تورک ایرانی می باشد و نیز بنده واقعا نمی دانم شما قبلا عقایدتان چه بوده، ما هرچه که هست بنده عقاید شما را مطابق با موازین حقوق بشری و خواسته های ملیت های ایرانی و نیز آرمان های شخصی خود می دانم

مطالب شما و نیز اظهارنظر دیگران را می خوانم. بدون اغراق بگویم که ملت کورد باید به شما افتخار کند. وای به روز و حال فرهنگ و زبان و آینده ملت کورد که امثال شما از این مردم دور بیفتید و این عده امضا کننده بخواهند در لباس کورد و تورک و .... به مردم خود خیانت کنند. کسانی که در مخالفت با شما اظهار نظر می کنند تنها تخصص شان منحرف کردن ذهن خواننده از منظور اصلی است. ببینید که چگونه تورک و عرب و عثمانی و آسوری و ارمنی را قاطی بحث میکنند؟ چگونه است که موضوع شهران ناظری را یک کلاغ چهل کلاغ تعریف میکنند تا حس بدبینی به خواننده منتقل شود.
خائنین به حرکت های ملی در تمام جوامع وجود دارند. شناسایی آنها از روی نظرات و اعمالشان امروزه با رشد آگاهی در بین عموم مردم چندان دشوار نیست و این عده هیچ جایگاهی در بین مردم ندارند. چه بخواهد یک نماینده تورک و کورد و تالشی در مجلس باشد از مناطق تورک و کرد نشین و تالشی و ... ، چه بخواهد یک بازاری و بزاز باشد . برایتان آرزوی موفقیت روز افزون دارم.