Skip to main content

● کامنت‌های پیشین کاربران تا 25 ژوئن 2022 برابر با 4 تیر 1401

نوشته شده توسط: Anonymous

نگرانی پليس نيويورک از احتمال حملات تروريستی رژيم ايران
ريموند کلی، رئيس پليس نيويورک در کنفرانس «ضد تروريسم پليس نيويورک»، گفت:: «پليس اين شهر نگران احتمال عمليات تلافی جويانه رژيم ايران است».
همچنين کوين يورک، رئيس بخش اطلاعاتی پليس نيويورک در اين کنفرانس گفت نيروهای پليس اين شهر نگران احتمال عمليات انتقام جويانه از سوی حزب الله [لبنان] و رژيم ايران هستند.
وی افزود: حملات و توطئه ها، رابطه مستقيمی با برنامه هسته يی رژيم ايران و تنشهای ايجاد شده پيرامون آن دارد.

نوشته شده توسط: Anonymous

سرقت قطعات حساس ژنراتورهای مورد نياز سيستم آب ليبرتی.......

پس از 10روز توقيف در بيرون ليبرتی
نيروهای عراقی روز پنجشبنه 20مهر (11اکتبر) بعد از 10روز توقيف، پنج ژنراتور مورد نياز سيستم آب ليبرتی را که اول اکتبر از اشرف به ليبرتی منتقل شده بود، به ساکنان تحويل دادند، در حالی که بسياری از قطعات حساس آنها به سرقت رفته و به طور عملی غيرقابل استفاده شده است.

باطريها، پمپهای روغن، پاورمترهای برق، بردهای کنترل و فيوزهای تابلوهای برق، جزو قطعات به سرقت رفته است. در جريان سرقتها بسياری از قسمتهای ديگر ژنراتورها از جمله راديايتورها و تابلوهای توزيع برق (چينج اور) به شدت آسيب ديده اند.
از دو ماه قبل ژنراتورها که لازمه راه اندازی سيستم آب ليبرتی است، قرار بود از اشرف منتقل شود اما دولت عراق به دلايل واهی از انتقال آنها جلوگيری می کرد. بعد از مراجعات و مکاتبات متعدد ساکنان و نمايندگان آنها به مقامهای آمريکايی و ملل متحد اين ژنراتورها در روز اول اکتبر به همراه بخش ديگری از متعلقات ساکنان به ليبرتی منتقل شد، اما دولت عراق از تحويل 22تريلی اموال ساکنان از جمله اين ژنراتورها جلوگيری کرد. در اين مدت نمايندگان ساکنان بارها به يونامی و سفارت آمريکا، نسبت به سرقت و آسيب ديدن اموال ساکنان هشدار داده بودند.

19کاميون از 22کاميونی که از روز اول اکتبر در ورودی ليبرتی توسط نيروهای عراقی توقيف شده است هنوز تحويل ساکنان نشده و اقلام درون آنها در معرض سرقت يا خراب شدن قرار دارند.

دبيرخانه شورای ملی مقاومت ايران
20مهر91 (11اکتبر۲۰۱۲)
.
نوشته شده توسط: Anonymous

اعتراف خامنه ای به وضعيت بحرانی و تلاش مذبوحانه برای کم اهميت جلوه دادن آن
بر حذر داشتن باندهای درونی حکومت از يأس و بريدگی و تشديد جنگ قدرت

اعتراف خامنه ای به وضعيت بحرانی و تلاش مذبوحانه برای کم اهميت جلوه دادن آن
بر حذر داشتن باندهای درونی حکومت از يأس و بريدگی و تشديد جنگ قدرت

خامنه ای، ولی فقيه رژيم، روز چهارشنبه 19مهر، تنها چند روز پس از بحران ارز و اعتراض گسترده بازاريان کشور، طی سخنانی در شهر بجنورد در استان خراسان شمالی به وضعيت بحرانی و بيکاری گسترده در سراسر کشور اذعان کرد و گفت مسأله اشتغال و بيکاری، جزو دغدغه های اصلی مردم در سراسر کشور است.

با اين حال خامنه ای مذبوحانه تلاش کرد تظاهرات گسترده مردم تهران در اعتراض به بحران مرگبار اقتصادی را، که با شعارهای «مرگ بر خامنه ای و مرگ بر ديکتاتور» همراه بود، کم اهميت جلوه دهد. وی گفت «يک عده يی به نام بازاری آمدند توی خيابانها اغتشاش کنند... دو سه ساعت يک عده توی خيابان تهران ميآن چند تا سطل زباله رو آتش می زنند اونها اونطرف دنيا خوشحالی، ابراز خوشحالی می کنند که آره، شلوغ شد شلوغ شد، وضع ما بدتر است يا وضع شما [آمريکا و کشورهای اروپايی] ... . جمهوری اسلامی با اين مشکلات از پای درنمياد». وی با دجالگری ابلهانه گفت مردم آمريکا «بيچاره اند گرفتارند، طبقات ضعيف دارند».

وی ضمن اعتراف به بحرانها و جنگ گرگها در درون رژيم، به گماشتگان خود تأکيد کرد در «رويارويی با مجموعه يی از دشمنان» و برای عبور از اين «گردنه ها» نبايد «دچار يأس شوند، صبر و مقاومت را از دست بدهند، دچار حالت شتابزدگی بشوند، برنامه ريزی را فراموش کنند، دچار بی برنامه گی و سردرگمی بشوند».

باندهای درون رژيم در جنگ قدرت فزاينده خود، هر روز بخشهايی از چپاولهای يکديگر را برملا می کنند. به گفته يک نماينده مجلس ارتجاع «سالانه حدود 30ميليارد دلار کالای قاچاق وارد کشور می شود که باعث ازبين بردن اشتغال و توليد کارخانه های داخلی می شود» (خبرگزاری فارس- 14مهر). اکنون بر اثر سياستهای ميهن بربادده آخوندها که موجب تعطيلی عمده کارخانه ها کشور و نابودی کشاورزی کشور شده، دهها ميليون کارگر و کشاورز و زحمتکشان شهر و روستا در زير خط فقر، به مرگی تدريجی محکومند.

دبيرخانه شورای ملی مقاومت ايران
19مهر۱۳۹۱ (10اکتبر۲۰۱۲)
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای برزويه‌ طبيب، با سلام و سپاس، خوشحال می‌شوم بفرمائيد که‌ کداميک از گزاره‌های بنده‌، کدام عرض بنده‌، يا کدام سياست احزاب کردستانی "امت گرایی دینی -سنی" است.
با ارادت
ايرانپور

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای ایرانپور عزیز،
شما در مقاله قبلی‌تان به تمسخر از عده‌ای از شهروندان این کشور می‌پرسید: «شما هم کرد بودبد و ما نمی‌دانستیم؟». خود سؤال بیانگر تفکر شیعی ولایت فقیهی است. یعنی شما به خودتان اجازه می‌دهید در مقام یک "مرجع" برای دیگران فتوا صادر کنید و "التزام عملی آنها" به کرد بودن را تأیید یا تکذیب کنید. شوینیسم اگرچه یکی از بیماریهای جامعه ما است، ولی مهمترین آنها نیست. علاوه بر آن شوینیسم فارس و ترک و عرب و کرد نمی شناسد و در این فرهنگ مریض همه به آن مبتلا هستند، از جمله خود شما. دشمن اصلی همه ما ایرانیها فاشیسم شیعی است و عجبا که ما روزبروز به دشمنان خودمان شبیه‌تر می‌شویم. فاجعه‌ای از این بزرگتر نیست.

نوشته شده توسط: Anonymous

بسیار عالی است.این حقیقت که ناسیونالیسم ایرانی فرق با امت گرایی دینی- شیعی ندارد. ولی این فقط تا نیمه راه است.ناسیونالیسم کردی نیز فرقی با امت گرایی دینی -سنی ندارد.تحت سلطه بودن یک ملت یا ملیت یا قوم یا اصحاب یک دین یا باور یا یک نژاد و غیره دلیلی بر حقانیت تاریخی و به دیگر سخن نقش مترقی برای جنبش های ضد سلطه گری آنها نمیباشد.برزویه طبیب

نوشته شده توسط: Anonymous

همون افکار پوسیده مصدق اگر پی ریزی میشد در مملکت الان ما به این روز نیافتاده بودیم،پسر پارسی عزیز،استاد بهرام مشیری از مفکران و تاریخ دانان و حامیان آزادی در ایران هست،پیشنهاد میکنم تا برنامه افق که استاد مشیری و یه آخوند به پای مناظره نشستند رو ببینید که چطور از انسان مدرن و پیشرفت دنیا صحبت میکنه

نوشته شده توسط: Anonymous

با تشکر از مطلبتان وقتی رژیم روستایی فعلی که تنها نماینده روستاییفکران گریخته از دهات یا روستاییفکران ساکن در شهرهاست احزاب و نهاد های شهری را بعد از شورش 57 سرکوب کرد و اجازه نداد افراد با احزاب خود هویت پیدا کنند و از آن طریق وارد صحنه سیاست شوند قبیله بازی و قوم بازی در بستر روستایی سیاست 30 ساله شکل گرفت هرکس که دریده تر وحشی تر و وبه فرهنگ روستایی مسلح تر بود داخل ساختارهای حکومتی شد بعد قوم وقبیله اش را صدازد و آنها را از ولایات به شغل های دولتی کشاند و چون هر قبیله ای مدتی محدود بر مصدر است در مدت صدارت بیشترین غارت ها را با سوء استفاده از موقعیت خود میکند و میرود و مدتی بعد روستاییفکر دیگری

از ولایت دیگری پیدا میشود و او وقومش شورع به غارت و خرابکاری میکنند برای چسبیدن به ماشین حکومتی تنها توحش و تعهد به فرهنگ روستایی مهم است بعد از آن به حول قوه الهی و اقا مهدی (عج) فرد و قبیله اش نردبان پیشرفت را طی میکنند دورانی هاشمی و همولایتی هایش می ایند و میخورند دورانی دیگر احمدی نزاد و همولایتی هایش. افرادی که هنوز به شهریگری وهویت آن و رعایت اخلاقیات اجتماعی و میهنی پایبندند همیشه کنار گذاشته شده و خانه نشین هستند و روستاییفکران همچون زمان ایلغار مغول در شهرها غارت و کشتار میکنند و میبرند ورژیم روستایی به حیات براندازش ادامه میدهد .
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای ايرانی، بنده‌ بخش بزرگی از فرمايشات شما را نه‌ تنها می‌پذيرم، بلکه‌ اين از عرايض بنده‌ هم است. کی من کرد و کردستان را از ايران جدا کرده‌ام؟ شما در ارتباط با تعامل رضاشاه‌ با کردها همان را می‌گوئيد که‌ ما می‌گوئيم. بنده‌ می‌گويم اگر کرد ايرانی است، چگونه‌ است به‌ هر رژيم غيرايرانی بر عليه‌ اين مردم همکاری می‌شود؟ خوب، اگر می‌شود، اين خيانت به‌ ايران و ايرانی نيست؟ در ارتباط با افرادی چون احسان هوشمند عرض شود که‌ اين فرد تاکنون هيچ فرصتی را از دست نداده‌، بر عليه‌ احزاب کردستان جوسازی کند. اين شخص اسلامگرا و شيفته‌ی حکومت اسلام بعدها بود که‌ به‌ قول خودش ناسيوناليسم ايرانی را کشف کرد. من که‌ جرأت اين را نداشته‌ باشم، به‌ حکومتی که‌ در چهارچوب ايدئولوژيکی آن می‌انديشم انتقاد کنم، به‌ قربانيان و معارضان آن هم حمله‌ نمی‌کنم. آخر اين کجايش آزادگی و جوانمردی است؟

"ايران‌خواهی" وی حداکثر در چهارچوب فکری نهضت آزادی می‌گنجد. آزادی‌ و آزاديخواهی پيشکشان. مگر نهضت آزادی چه‌ تاجی بر سر ناسيوناليسم مترقی ايرانی و کردستان زده‌ است که‌ اين هوادار وی بزند.
به‌ هر حال، باز تکرار می‌کنم، کسی که‌ نتواند اين همه‌ جنايات عظيم رژيم را ببيند، مجاز نيست در زير سايه‌ی اين حکومت به‌ مخالفان آن حمله‌ کند.
کی می‌گويد در ايران اعتراض نيست؟ بعث سر اين نيست که‌ من انتظار داشته‌ باشم که‌ آقای احسان هوشمند بايد حتما از حقوق مردم کردستان دفاع کند، بحث سر اين است که‌ وی بارها و بارها به‌ توجيه‌ و تطهير جنايات جمهوری اسلامی بر آمده‌ است. شما می‌گوئيد که‌ در ايران بر کرد ظلم می‌شود؟ اين شخص اين را هم نمی‌گويد.
ترفند وی بسيآر روشن است: وی در مناطق جنوبی کردنشين آن از دروازه‌ی "ايران‌گرايی" به‌ مصاف جنبش کردستان می‌آيد. مگر می‌شود در بين کرد از زاويه‌ی دفاع از جمهوری اسلامی به‌ جنگ جنبش کردستان رفت؟
اگر وی واقعا کرد است، وظيفه‌اش در درجه‌ی نخست معرفی درد و رنج مردم کردستان به‌ مابقی کردستان است و نه‌ فروختن "ايڕان" و "ايرانيت" به‌ کردهای ايرانی. بيشتر کسانی که‌ وی در بيانيه‌ به‌ آن اشاره‌ کرده‌ است، قرابتی به‌ وی ندارند. آنها با کتب متعددشان افق ايرانيان را در مورد کردستان گسترش دادند. احسان هوشمند چکار می‌کند؟: به‌ تخطئه‌ی کردستان و تبرئه‌ی جانيان حاکم بر ايران می‌پردازد. ايشان بارها و بارها در کتب کسانی چنين حميد احمدی مطلب نوشتند و تلاش کردند ثابت کنند که‌ در ايران ظلمی بر کرد نرفته‌ است. طبيعی است که‌ امکانات کافی هم برای اين کار در اختيارش می‌گذارند.

حکومت ايران ظاهرا خود مخالف ناسيوناليسم است. اما پروژه‌ی گسترش آن در کردستان را به‌ سود خود می‌داند. در اين کار هوشمندها به‌ وی ياری می‌رسانند.

آن هنگام که‌ آقای هوشمند برای مدت وحشتناک کوتاهی گويا زندانی شد، من با صدای رسا از وی دفاع کردم و خواستار آزادی‌اش شدم. اما همه‌ می‌دانم که‌ زندانی شدن در حکومت اسلامی به‌ خودی خود از کسی يک انسان دمکرات و مردمی نمی‌سازد. در ايران طرفداران سابق و کنونی "مکتب قرآن" و مفتی‌زاده‌ که‌ همين آقای هوشمند هم يکی از آنها بود، بارها دستگير شده‌اند. می‌توان و بايد به‌ دستگيری سلفی‌ها در ايران اعتراض نمود، اما اين از آنها انسانهای مردمی و قابل دفاع نمی‌سازد.

در پايان به‌ خاطر وقتی که‌ برای توضيح گذاشتيد، متشکرم.

ايرانپور (يا بقول شما که‌ به‌ طعنه‌ نوشته‌ايد "ناصرپور)
نوشته شده توسط: Anonymous

شاهان و فرمانروایان و دولتمردانی که د ر تاریخ گذشته و اکنون به کشورهای دیگر تاخته و مردم را کشتار کرده اند بهیچ روی دادگر نبوده اندو بنابراین ستایش سلطانهای عثمانی که در خونریزی و تازشگری به دیگر کشورها شناخته شده اند، کاری از روی ناآگاهی و خودفریبی است. با تاریخ سازی و واقعیت را وارونه نشان دادن به جایی نخواهید رسید. چند رفرنس معتبر نشان دهید که عثمانی ها نه از روی افزون خواهی و کشور گشایی، که از سر دلسوزی! به ایران تاختند و سربازان ایرانی را کشتند. هرگاه کسروی از زبان پارسی سخن گفته اورا نفرین کرده اند و زمانی که از تازش بیگانه به کشورمان گفته از سوی همانها ناگهان دانشمندی معتبر میشود. اگر میگویید صفوی ها آذری بوده اند، پس بایستی هیچ ایستادگی در برابر متجاوزان عثمانی نمیکرده و به همزبانهایشان اجازه دست اندازی به خاک ایران را میداده اند. همین ایستادگی صفویان نشاندهنده دشمنی عثمانیهاست.

نوشته شده توسط: Anonymous

زمان فریب دادن مردم با کلماتی مانند تمامیت ارضی و وحدت ملی بسر رسییده تنها راه رسیدن به آزادی و تفاهم در بین ملت های ایران فدرالیسم است.لطفا دست از این حرفهای ........ و عوام فریبانه بردارید.

نوشته شده توسط: Anonymous

قابل توجه مدیریت این تارنما، قرار نشد که شما نذراته کاربران را سانسور کنید! همان طور که توهین پسر شجاع به ........نوکر استعمار و و و را با ... پر نکردید! در نوشتأم من به کسی‌ توهین نکردم. این توهین نیست وقتی‌ که من میگویم "بوی تعفن را استشمام ...". اگر در این تارنما میتوان نظرات را آزادانه بیان کرد پس این حق را خدشه دار نکنید. واقعیت‌های زندگی‌ را نمیشود با سانسور و حذف صورت مساله پاک کرد... با آرزوی موفقیت برای تارنمای شما.

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب توکلی
سلام
اگر اینها توهین نیست پس چیست؟

نوشته شده توسط: Anonymous

پسر پارسی: شما با این عقاید و سواد کمت آبروی هر چی پسر پارسی هست میبری! فردا کاری می کنی که کلمه ی
"پارسی" هم همسطح "اسلام" بشه! لطفا کمی مطالعه کن.

اقای ابراهیم زند: گفت 180 دروغ عزیز! نمی تونی ماستمالی کنی! در ضمن که مشیری مهندس هست و خودشم به خودش نگفته استاد که حالا بخواهی بگی چرا گفته. دیگران بهش می گن استاد و درست هم میگه.

نوشته شده توسط: Anonymous

خیلی متاسفم که اینرا می‌گویم ولی‌................................را استشمام می‌کنم. هنوز حرف استعمارو ارتجاع میزنی ... هنوز در قرن ۲۰ باقی‌ ماندی و خودت را با آن تئوریها‌ی پوسیده مشغول میکنی‌ ... اگر درست نظر من را بخوانی می‌فهمی که من از کسی‌ ایراد نگرفتم من از این بحثهای گندیده خسته شده‌ام. برای درس گرفتن از تاریخ نسل جوان امروز احتیاج به این روشنفکران فسیل شده ندارد. قضاوت در باره تاریخ را به خود انسانها بسپار...

تی‌ بلا می‌‌سر بیدار شو ... سیستم مدیریت دنیا عوض شده

هفت شهر عشق را عطار گشت تو هنوز اندر خمه یک کوچهی

نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

حامد جان/ البته بدون اجازه نویسنده که یکی از دوستانم است ؛ تیتر را درستش کردم . انسان منطقی است و به گمانم دلیل شما را می پذیرد

نوشته شده توسط: Anonymous

در مورد مردم بومی فلات و حوزه های تمدنی ان که به 7 هزار سال پیش میرسد بیشتر بخوانید مردم عیلام جنوب بزرگ از کجا به ایران مهاجرت کرده اند از هزاران سال پیش در منطقه زیست میکرده اند و بناهایشان و تاریخشان موجود است نه عرب هستند نه وحشی شمالی حوزه تمدنی دشت قزوین ری نظراباد فیروز کوه شهر سوخته سیلک ...شمال ایران مازندران که از بومی های ایران هستند جیرفت کرمان تازه اینها حوزه های تمدنی بومیان ایرانی استکه ثبت باستانشناسی شده اند تمام اینها حکایت از سکونت بومیان شهر نشین فلات میکند که مهاجم شمالی نبوده اند تحمیل زبان فارسی به تورک ها کار احمقانه ای است و جلوی پیشرفت فرهنگ را درآنان میگیرد هرقومی باید زبان فرهنگ خودش را پاس بدارد حتی اگر همیشه تاریخ هم کوچرو بوده زبانش محترم است رفتار های وحشیانه محکوم است از طرف هر قوم کوچرو و غیر متمدنی

وگرنه زبان هرقوم بخشی از فرهنگ آن قوم است باید جلوی وحشی گری و تهاجم و تمامیت خواهی و دزدی را گرفت .اصطلاح فارس اصطلاحی است که بخش بزرگی از اقوام ایران را در بر میگیرد و دقیق نیست چون اقوام مختلف هستند که فارسی را با لهجه های مختلف صحبت میکنند خیلی از اینها به شدت محروم وغارت شده هستند مانند عیلامیان یا مازندرانیان اصطلاح فارس به شدت مبهم است دقیقا بگویید با چه قومی درگیر هستید خراسانی ها هم فارس زبان هستند خیلی هایشان از وحشی های مهاجم ماورای قفقاز هستند و در حکومت فعلی موقعیت بسیار خوبی دارند(مانند قالیباف شهردار تهران و تمامی خراسانی های بور و سفید نژاد حکومتی و سرمایه دار) و سرمایه های کلان دقیق و شفاف بگویید باچه قومی مشکل دارید در اذربایجان ایران هم بخشی از مردم بومی هستند که زبان تورکی بخاطر حکومت های تورکی و هجوم جمعیتی تورکی در 1000 سال گذشته به انها تحمیل شده این مردم هم مانند دیگر بومیان ایران پوستی سبزه موی مجعد وچشمانی تیره دارند و بینی بزرگ و اخلاقی نجیب و با حیا که با تورکان نژاده مهاجم ماورای قفقاز ز نظر نزادی متفاوت هستند این افراد تورک زبان هستند نه تورک و شما آنهارا با تورک های نژاده قاطی میکنید این افراد هیچگاه کوچرو و عشایر نبوده اند و از هزاران سال پیش درفلات ساکن بوده اند وبا مهاجمین سفید آلتایی فرق دارند چسباندن این بخش از مردم اذربایجان به نزاد تورک کاری احمقانه است.مشکل تورک های نژاده، زبان در ایران نیست آنها دنبال فتح ایران و دستیابی به سرمایه های دیگر اقوام هستند و تشکیل حکومت مستبد تورکی به سبک صفویه وسلجوقی وغزنوی و قاجاری و غارت مال و ناموس اقوام بومی فلات.
نوشته شده توسط: Anonymous

**جناب توکلی،باسلام وتشکرازاین مجموعه بسیارزیبا که شنیدن هربخشش انسان رابیادگذشته ها میبردوکیست که ازاینهمه موسیقی زیبا لذت نبرد؟ ولی اما نام این موسیقی زیبا رادرست انتخاب نکرده اید!!!این موسیقی فارسی است وبسی زیبا وشنیدنی وبرای اینکه ازفارسی تاجیکی وافغانی تمیز داده شود بجاست که گفته شودموسیقی فارسی ایرانی.بهرحال ازآنجائیکه پان فارسیسم ازایران بنام اسم مستعاراستفاده میکند این انتخاب اسم هم ( موسیقی فارسی بجای موسیقی ایران !!!)نادرست است توگوئی موسیقی کردی وآذربایجانی وگیلکی و... ایرانی نیستندوفقط موسیقی فارسی ایرانی است واین تمامیتخواهی وبرتربینی و....است.درکاربردنام ایران بایددقت بیشتری کرد ممنون**

**جناب توکلی،باسلام وتشکرازاین مجموعه بسیارزیبا که شنیدن هربخشش انسان رابیادگذشته ها میبردوکیست که ازاینهمه موسیقی زیبا لذت نبرد؟ ولی اما نام این موسیقی زیبا رادرست انتخاب نکرده اید!!!این موسیقی فارسی است وبسی زیبا وشنیدنی وبرای اینکه ازفارسی تاجیکی وافغانی تمیز داده شود بجاست که گفته شودموسیقی فارسی ایرانی.بهرحال ازآنجائیکه پان فارسیسم ازایران بنام اسم مستعاراستفاده میکند این انتخاب اسم هم ( موسیقی فارسی بجای موسیقی ایران !!!)نادرست است توگوئی موسیقی کردی وآذربایجانی وگیلکی و... ایرانی نیستندوفقط موسیقی فارسی ایرانی است واین تمامیتخواهی وبرتربینی و....است.درکاربردنام ایران بایددقت بیشتری کرد ممنون**
نوشته شده توسط: Anonymous

با تشکر از آقای ناصر ایرانپور.

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب توکلی
ایا این مطلب توهین نیست؟اگر توهین نیست پس چه نامی می توان بر آن گذاشت؟مگر مطلب من متضمن چه توهینی بود؟
با نوشتن این جوابیه‌تان به‌ " بیانیه کردها در محکوم کردن تحرکات اختلاف افکنانه " پته‌شان را به‌ آب انداخته‌ی و بیش از پیش ماهیت و اهداف امضاءکنندگان را برملاء کرده‌اید به‌ نظر من وقتتان بسی از آن گرانبهاتر است که‌ آن را صرف جواب دادن به‌ عده‌ایی .... بکنید که‌ چیزی برای گفتن ندارند بجز به‌ حاشیه‌کشاندن مطلب و معرکه‌گیری کردن
اگر خاطرتان باشد همان .................... است
فرستاده شده توسط مامه‌ند، ئاشه‌وان در پ.,
ناصر ایرن چور در متن مقاله
در چند روز اخير در تعدادی از سايتهای اينترنتی طوماری نيز از عده‌ای که‌‌ "فعالان مدنی کرد داخل کشور" ناميده‌ شدند‌، تحت عناوين متفاوت درج شده‌ است که‌ مضمون آن همراهی با همان يورش گسترده‌ای است که‌ چندی است از سوی

نوشته شده توسط: Anonymous

""" سوالی که ایرانیان از هر ملت و زبانی‌ باید از چپ‌ها بپرسند """ جوانان در ایران شعار میدهند "" سوریه را رها کن، فکری به حال ما کن ""، چرا چپ بدبخت و عقب مانده ایرانی‌ مانند رژیم ایران قادر به رها کردن دیکتاتور بشار اسد نیست؟ آخه این چه ایدئولوژی نکبت باری است که چشمان چپ ایرانی‌ را از دیدن واقعیت‌ها بسته است؟

نوشته شده توسط: Anonymous

باور کنید جای اینگونه مطالب در بخش احزاب است.مضاف بر اینکه نه گمنامیان را کسی‌ میشناسد و نه کوروش زاد را و آخر اینکه این شورای به اصطلاح ملی‌ آقای پهلوی خسته مان کرد چپ و راست تبلیغ میکنند آنهم کسانی‌ که ما آنها را نمیشناسیم .آقا سایتی گفتن اینجا که وبلاگ شخصی‌ شما نیست هرچه خواستید را هر جایی‌ بزنید

نوشته شده توسط: Anonymous

با سپاس جناب ناصرپور

تهمت شما به امضاء کنندگان به اندیشه من نارواست زیرا شما میخواهید این آقایان در ایران خامنه‌ای را نقد کنند و سپس هم نتیجه‌اش را میدانید (شکنجه و زندان). خودتان میدانید که همین جناب احسان هوشمند در زندان رژیم مدتی بودند در حالیکه شما و من در غرب میتوانیم به ایشان توهین کنیم. اگر اینطور نیست، شما اول خودتان بروید در تهران و همانجا چند تا شعار ضدخامنه‌ای بدهید، و سپس شکنجه شوید و مغز/بدن‌تان آسیب ببینند، و سپس مردانه این کردهای دیگر را نقد کنید.
در مورد عمرسوزان و سینه‌زنی و زنجیززنی و قمه‌زنی.. راستش من نه با سینه‌زنی و نه با زنجیر‌زنی و نه با قمه‌زنی موافقم. اما عمرسوزان... به هر حال چون برای اهل سنت محترم است، من باز با آن مشکل دارد. کافی است که شیعیان در مورد اشخاص تحقیق کنند و قضاوت را بخدا گذاشت. البته در نظر شیعیان عمر دشمن جانی قدیسان آنهاست و بنابراین تا انسان هم مثل شیعه فکر کند و هم مثل سنی فکر کند، نمیتواند نظر قطعی دارد. ولی در کل، لعنت فرستادن برای روح انسان طبیعی نیست(رو کینه را چون سین‌ها هفت آب شوی از کین‌ها..). ولی اگر بخاطر اینکه عمر یا صدام یا چنگیز و تبمورر به ایران حمله کردند، و ایرانیان روزی که او را پیروز نهاوندی (نهاوند هم در منابع اسلامی "کردنشین" ذکر شده است) کشت، جشن بگیرند..من آن را جزو احساسات ملی میدانم. با این حال چون شاید به اهل تسسن بربخورد، نظر قاطعی در این مورد ندارم. چالش سختی است. اصولاً ولی بسیار از بزرگان ایرانی مانند مولانا و سعدی و خواجه عبدالله انصاری اهل تسنن بودند. از طرف دیگر عمر اسیران ایرانی گرفت و زنان و کودکان ایرانی را آوره کرد و برای همین برخی از ایرانیان از پیروز نهاوندی (ابولولو) استقبال میکنند. رسم عمرسوزان دیگر مانند دوران قاجاریه و صفویه برپا نیست و شاید در یک دهات دوردست در ایران دیده شود. درست مانند رضاشاه و عامل بودن، سیمکو کهخ عامل عثمانی بود. به هر حال آن دوره نیز گذشت. پیش از آنکه ادامه دهم:
در پاسخ به یکی از پانترکتیستها در این بحث باید بگویم که من حرفی با شما ندارم ولی برخلاف ترکیه، حتی جمهوری اسلامی (و خامنه‌ای را محکوم میکنم) هرگز موجودیت مردمانی به نام کرد را انکار نکرده است و هرگز مانند آران، سعی نکردند که تالش/کرد را نابود کنند (کافی است آمارهای قومی صدسال پیش آران را با امروز مقایسه کنید، تعداد کرد/تالش بیشتر بوده است). در ضمن چون بنده هم ریشه‌ی مازندرانی/کرمانشاهی دارم، این دو گروه را جزو خود میدانم. در واقع همین ایرانیان هستند که پایه‌ی اصلی تمدن ایرانی میباشند زیرا فرهنگ ایرانی را بهتر حفظ کردند. این را با مردم‌شناسی میتوان بهتر شناخت..برای نمونه تنبور کردهای کرمانشاه یک ساز از دوران ساسانی‌ است و قوم تالش هم یک زبان اصلی پهلوی اشکانی را دارند. شما نیز نگران سهم بلوچها نباشید زیرا بلوچها از قجرها ظلم فراوان دیدند و بویژه علت سکونت آنها در بلوچستان بخاطر مهاجمان ترکمن است. نیازی نیست که دنبال تفرقه بین ایرانی‌تباران باشید. اگر بحث ظلم است، میتوان به هزار سال ایران‌زدایی از آذربایجان و ترکمنستان و خوارزم و آران اشاره کرد یا همان کشتار درسیم یا کشتار دویست و پنجاه هزار کرد در جنگ جهانی اول به دست حکومت ترکان جوان:
http://www.informaworld.com/smpp/section?content=a790756258&fulltext=713240928#EN0002
در هر حال من حرفی با پانترکیستها ندارم و تنها میگویم که آنها دنبال این هستند که کردها را تجزیه‌طلب نشان بدهند تا ظرفیت و جایگاه ایرانی‌تباران در منطقه ناتوان گردد. برای همین هم از حمله‌ی جناب ناصرپور به وطندوستان کرد ایراندوست استقبال کردند.
برگردم به جناب ناصرپور.
حکومت ایده‌آل من حکومتی اینست:
مردم ایران در رفاه مادی و معنوی باشند و بتوانند به طور آزاد، علاقه‌‌ی خود را پیگیری کنند.
از ایرانی‌‌تباران در جهان (بویژه مردمان ایرانی تالش/کرد و غیره که تحت ظلم اقوام انیرانی هستند) حمایت کند (همانطور که آمریکا یا چین یا ژاپن یا ترکیه میکنند..). بویژه فرهنگهای بومی ایرانی مانند کردها..نابودی فرهنگ و زبانهای کردی و بلوچی و خوانساری و رازی و زبان زردشتیان یزد و غیره به نفع ایران نیست..و موجب تعضیف ایران میشود. در مقابل آن، پویایی تمدن کردستانی به نفع تمدن مشترک ایرانیان است. علتش هم اینست که برخلاف برخی از گروه‌های دیگر که مرکز فرهنگی/زبانیشان در ترکیه/آران است، در رابطه با کردها، این مرکز همان تمدن مشترک ایرانی است.
مشکل شخصی با اعراب/اتراک را ندارم و حتی دوستان خوبی از هر دو گروه (بویژه از ترکیه) دارم. اما این ها دو تمدن جدا دیگر هستند که پیوند سه گروه ایرانی و اعراب و اتراک همان تمدن مشترک اسلامی بوده است (این یک واقعیت است). برخی از گروه‌ها هستند که از میان برخورد و مسالمت‌آمیزی دو تمدن بوجود آمدند (برای نمونه زبان ترکی دارند و فرهنگ ایرانی). در هر حال، چیزی که من امروز مشاهده میکنم اینست که در ترکیه به کرمانج/زازاها (بخشی از ایرانیان) ظلم میشود، در آران به تالش/کرد/تات و در اوزبکستان به تاجیک. این گروه‌ها یک دهم حقوق ترک‌زبانان/عرب‌زبانان ایران را ندارند (برای نمونه اگر یک خواننده کرد مانند شهرام ناظری برود در برخی از شهرهای ترکیه کنسرت بگذارد، خود مردم متعصب به او حمله میکنند ولی در ایران درست بلعکس، مردم از وی استقبال میکنند). یا حکومتهای اعراب به کردها ظلم میکنند. در ایران هم یک حکومت مذهبی چندان طرفدار ایرانی‌تباران نیست (میتوان به ترک‌زبان شدن دو سه دهه‌ی اخیر بخشی از تالش گیلان اشاره کرد و همچنین مقایسه وضع کردهای آذربایجان غربی با شیعیان). حکومت ایران اول شیعه است و برای همین به حزب‌الله لبنان کمک میکند ولی با افغانی‌های فارسی‌زبان بدترین رفتار را دارد. بنابراین من دنبال یک حکومتی هستم که پشتیبان ایرانی‌تباران در جهان باشد و در عین حال مردمان ایرانی از آن راضی باشند.
شاید برخی از دوستان دیدگاه من را نژادگرایانه بدانند، اما من دنبال حمله یا نابودی هیچ گروهی نیستم. تنها میگویم که وحدت ایرانی‌تباران به سود همه‌ی ایرانیان است و جداگانی ایرانی‌تباران، به معنی نابودی تالش در آران و کرد در ترکیه و تاجیک در اوزبکستان هست (که همه‌ی این موارد به ضرر ایرانیان هست). برای همین اگر شما دیدید که پانترکیستها دارند از حملات عصبی شما به کردهای داخل از ایران (باید شرایط آنها را در نظر داشت) حمایت میکنند، بخاطر اینست که منافع آنها در اینست که کردها را تجزیه طلب و ضد ایران نشان بدهند. بدون دشمنی با هیچ گروهی، من خواستار پویایی تمدن مشترک ایرانی از پامیر تا کردستان سوریه هستم. در هر حال، اعراب و اتراک دارند این کار را میکنند..ترکیه و چند کشور ترک‌زبان دیگر اخیراً پرچم واحد انتخاب کردند و الفبای واحد.. کشورهای اعرابی هم سالها سازمان عرب را داشتند.. ایرانی‌تبارها هم اگر نمیخواهند دچار سرنوتشت تالش آران و زازاهای ترکیه شوند، باید با هم متحد شوند.. بله انسانهای خوب هم هست ولی انسانهای پست هم وجود دارند. اگر با هم وحدت نداشته باشیم (و بجایش پانترکیستها از دشمنی کردها با سایر ایرانیان طرفداری کنند)، همینطوری روند خرد شدن ایرانی‌تبارها در منطقه را مشاهده میکنیم.
بزرگترین اشتباه محمدرضاشاه و رضاشاه هم همان پشت کردن به کردها در ترکیه و عراق بود...اما این را نمیتوان گردن گروه‌های ایرانی‌تبار گذاشت. شجرنامه‌ای همین افراد این را مشخص میکند.
در مورد انقلاب مشروطه هم توضیح بدهم بد نیست..هرچند آن دوره گذشت. در آن مورد هرگز دغدغه‌ای برای رسمی کردن زبان دیگری بجز فارسی نبود که بخواهیم آن را بحث کنیم و حداقل زبان فارسی هزار سال زبان رسمی و کتابی و مشترک بوده است. یعنی چنین اندیشه‌ای اصلا در انقلاب مشروطه مطرح نبود که بخواهیم آن را نقد کنیم همانطور که نمیتوانیم چهارزدن داشتن یک انسان پانصدسال پیش را نقد کنیم زیرا در آن زمان، حقوق زنان مطرح نبود. یعنی شما هم اگر در انقلاب مشروطه بودید، هرگز چنین فکری بسرتان نبود و اگر پانصد سال پیش بدنیا میامدید، شاید چهارتا زن داشتید و هیچ ایرادی در آن نمیدید.

به هر حال، دوست عزیز، شما خودتان میدانید که دشمن کرد بخشی از کردها با بخشی از ایرانیان به نفع هیچکس نیست. حکومت ایران محکوم است ولی تنها حکومت ایران نیست..این مسئله بودار‌تر از این حرفها است و جدا کردن کردها از سایر ایرانیان و شاخه‌شاخه‌ کردن ایرانیان موجب نابودی اول کردها و سپس همگی ما میشود.


من چیزی در مورد تز سیاسی خود چند سال پیش نوشتم:
http://archive.org/details/OnTheNecessityOfTheUnityOfIranianPeople
شاید به آن نرسیم..و یا با آن موافق نباشیم..ولی فکر کنم حداقل میتوانید قبول کنید که کردها و فرهنگ کردی مایه‌ی قوت ایران هستند و ایران مشترک که فرهنگ غنی کردستان را پشتیبان باشد، مایه‌ی قدرت کردها. اگر اینطوری پیش برویم، دیگر شاهد نابودی ایرانی‌تبارها در منطقه بدست ترکان/اعراب و اضمحلال تمدن ایرانی نخواهیم بود.

ببخشید من خیلی وقتها سر به ایرانگلوبال نمیزنم و راستش هم خیلی آدم سیاسی نیستم و بیشتر از دیدگاه تاریخ‌دارن ایران‌دوست نظر میدهم.
نوشته شده توسط: Anonymous

وای که عقده و کمبود چه کار نمیکند؟؟میرفطروس جایی نگفته من دکتر هستم.در سایتش هم ننوشته.همانطور که به یک کتابخوان به نام مشیری می گویند مهندس و استاد به ایشان هم می گویند دکتر.کسی از شما پرسید کجا استاد بوده اید؟؟خجالت خوب چیزیست و حقارت بد چیزی!

نوشته شده توسط: Anonymous

این همون علی میر فطروس نیست که به سنای آمریکا نامه نوشت تا به ایران حمله نظامی کنه؟

نوشته شده توسط: Anonymous

کاک ناصر عزیز:

درود بر شما، افتخار میکنم که‌ هموطن و همزبانی با این آگاهی و شعور سیاسی بالا، با ایمان و اراده‌ی راسخ از مطالبات برحق، دمکراتیک و انسانی ملتش در مقابل توطئه‌ و ترفندهای دشمن دفاع میکند. با نوشتن این جوابیه‌تان به‌ " بیانیه کردها در محکوم کردن تحرکات اختلاف افکنانه " پته‌شان را به‌ آب انداخته‌ای و بیش از پیش ماهیت و اهداف امضاءکنندگان را برملاء کرده‌اید.

کاک ناصر عزیز:

درود بر شما، افتخار میکنم که‌ هموطن و همزبانی با این آگاهی و شعور سیاسی بالا، با ایمان و اراده‌ی راسخ از مطالبات برحق، دمکراتیک و انسانی ملتش در مقابل توطئه‌ و ترفندهای دشمن دفاع میکند.
با نوشتن این جوابیه‌تان به‌ " بیانیه کردها در محکوم کردن تحرکات اختلاف افکنانه " پته‌شان را به‌ آب انداخته‌ی و بیش از پیش ماهیت و اهداف امضاءکنندگان را برملاء کرده‌اید
به‌ نظر من وقتتان بسی از آن گرانبهاتر است که‌ آن را صرف جواب دادن به‌ عده‌ایی معلوم الحال بکنید که‌ چیزی برای گفتن ندارند بجز به‌ حاشیه‌کشاندن مطلب و معرکه‌گیری کردن.
دو کامنت نویس با یک ادبیات اگر خاطرتان باشد همان سرباز بی نام و نشان امام زمانی است که‌ در یکی از سایتهای کردی 2سال پیش با شما ماراتن کامنت نویسی میکرد که‌ در خاتمه‌ مچش را گرفتی و افشایش کردی.
نوشته شده توسط: Anonymous

مروری در زوزه های وحشت و همنوايی شيخ و شاه عليه لغو برچسب ارتجاعی و استعماری
تلويزيون شبکه خبر (رژيم) ۸/۷/۱۳۹۱
دولت آمريکا رسماً منافقين را از ليست گروه های تروريستی خارج کرد. .....................

گزارشگر تلويزيون رژيم: ... گروهک تروريستی منافقين در سه دهه گذشته، مسئول هزاران مورد ترور، کشتار و انفجار در ايران بوده و هزاران شهروند بی گناه را به خاک و خون کشيده است. گروهک تروريستی منافقين که اوايل دهه ۱۹۸۰با حمايت آمريکا و برخی کشورهای اروپايی در عراق مستقر شد، همکاری با صدام را نيز در قتل عام 25هزار نفر از کردهای عراق در کارنامه سياه خود به ثبت رسانده است.
... پس از اين دوران منافقين در عمل، نقش يک سازمان جاسوسی را برای آمريکا و صهيونيستها درباره فعاليتهای هسته يی صلح آميز در ايران ايفا کردند... ...

رئالف شولتمن نويسنده کتاب تاريخ پنهان صهيونيسم: ”از زمانی که (زبيدنيو) و برژنسکی مشاور پيشين امنيت ملی آمريکا به صدام گفت که به ايران حمله کنه، سازمان مجاهدين خلق در کنار صدام قرار گرفت. اونها در ارودگاه اشرف تمرينهای نظامی ديدند و دولت آمريکا در برهه های مختلف با اين گروه ارتباط داشته ”.
ادامه گزارش: حمايت آمريکا و اروپا از گروه منافقين در حالی صورت می گيره که اين گروه سابقه ترورهای بزرگ سياسی در ايران دهه 60 رو در کارنامه سياه خودش داره. انفجار تروريستی دفتر حزب جمهوری اسلامی و به شهادت رسوندن شهيد بهشتی و 72تن از شخصيتهای انقلاب، و نيز انفجار تروريستی دفتر نخست وزيری و به شهادت رسوندن شهيدان رجايی و باهنر، رئيس جمهور و نخست وزير وقت کشور. علاوه بر اين، ترور بيش از 12هزار شهروند ايرانی هم در کارنامه تروريستی گروه منافقين ثبت شده

گزارش تلويزيون رژيم: آمريکا بار ديگر گروهک تروريستی منافقين را از ليست گروه های ترور خارج کرد و بدين ترتيب با آزاد کردن اموال بلوکه شده اين گروهک، امکان فعاليت آزادانه آنها را در خاک اين کشور بيش از پيش فراهم کرد. هر سه دليلی که آمريکا برای توجيه اين اقدام خود آورده است، قابل نقد و برخلاف اصول و موازين بين المللی است، چرا که جرم ارتکابی مشمول مرور زمان نمی شود و اعضای اين گروهک با ترور مردم و مسئولان ايرانی و همچنين همکاری با دشمن در زمان جنگ برای اشغال وطن، جرايم آشکاری را عليه ملت و دولت ايران مرتکب شده اند و بارها نيز به آن اذعان و اعتراف کرده اند. از طرف ديگر، برخلاف ادعاهای وزارت امور خارجه آمريکا اين گروهک در يک دهه گذشته نيز، به هيچ وجه از فعاليتهای تروريستی فاصله نگرفته و پا به پای سازمانهای اطلاعاتی رژيم صهيونيستی و غرب، در ترور دانشمندان هسته يی ايران نقش داشته و اين ترورها بدون نقش و همکاری مستقيم اعضای اين گروهک، امکانپذير نبود.
گزارشگر تلويزيون رژيم: وزارت امور خارجه آمريکا در توجيه خارج کردن گروهک تروريستی منافقين از ليست گروه های ترور، به گونه يی رفتار کرده که انگار اين سازمان در همکاری در خصوص تخليه پادگان اشرف، لطف کرده. حال آنکه، حضور اين گروهک در عراق به هيچ وجه با موافقت دولت و نظام سياسی جديد اين کشور همراه نبوده و مردم و دولت عراق نيز، همانند مردم و دولت ايران، بارها قربانی اقدامات تروريستی اين گروهک شده بودند. به همين علت هم اقدام آمريکا در خارج کردن اين گروهک از ليست ترور، با مخالفت مردم و دولت عراق نيز مواجه شده است.

آخوند خونخوار و کف بر دهان صادق لاريجانی سردژخيم قضاييه ولايت فقيه همزمان با اعدامهای دسته جمعی در داخل ايران
تلويزيون شبکه يک (رژيم) 5مهر ۱۳۹۱
آيت الله آملی لاريجانی به دولت آمريکا اخطار کرد: ايران از جنايت اين گروهک صرفنظر نمی کند.
آخوند آملی لاريجانی: ”اين جا بايد واقعاً به دولت آمريکا اخطار کنيم که هرگز ما نمی توانيم از جناياتی که اينها نسبت به ملت ما کردند صرفنظر کنيم اونها بايد به دولت ايران مسترد بشند محاکمه عادلانه بشن و مجازات بشوند و ما اين جا از دولت محترم می خواهيم از وزارت خارجه و کل دستگاه ديپلوماسی کشور که اين اخطار کشور ما را به نحو صريح و بی ابهام به آمريکاييها منتقل کنند و اينرا بدانند که کشور ايران، ملت ايران، دولت ايران هيچ گاه از حقی که در اين باب داره دست بکشد“.

سايت تلويزيون العالم (رژيم) 7مهر ۱۳۹۱:
آيت الله صادق آملی لاريجانی رئيس قوه قضاييه ايران خواستار استرداد رهبران گروه تروريستی خلق برای محاکمه آنها در تهران به خاطر جرايمی که در حق مردم ايران مرتکب شده اند گرديد.
آيت الله آملی لاريجانی ديروز چهارشنبه طی اظهارنظری با اشاره به تصميم دولت آمريکا مبنی بر حذف گروه تروريستی خلق از ليست تروريستی گفت اين تصميم با ادعاهای آمريکا در رابطه با مبارزه با تروريسم در تناقض است و اضافه کرد اين گروه تروريستی در قتل 17هزار تن از رهبران ارشد ايرانی و مردم عادی دست داشته است و غرب بايد بداند که مردم ايران جنايات اين گروه و حاميان آنها را فراموش نمی کنند.

سايت تابناک (رژيم) 5مهر ۱۳۹۱:
رئيس قوه قضاييه با اشاره به تناقضات آشکار در قانون اساسی آمريکا و رفتار اين کشور گفت: قانون اساسی آمريکا قانون بربريت است.
آملی لاريجانی افزود: به دولت آمريکا اخطار می کنيم که بدانند ملت و دولت ايران هرگز از جنايات گروهک منافقين به ملت ايران صرفنظر نخواهد کرد و از دولت و وزارت امور خارجه نيز می خواهيم اين اخطار را به نحوی صريح به دولت آمريکا منتقل کنند.
رئيس قوه قضاييه تصريح کرد: دولت آمريکا و حاميانش هم بايد بدانند که اين نحو عمل کردن، اختصاص به آنها ندارد و تروريسم ممکن است همه جا باشد و هيچ کشوری از خطرات تروريسم مصون نيست.

پاسدار احمدی نژاد رئيس جمهور ارتجاع
تابناک 5مهر 91
«منافقين در ايران هيچ جايگاهی ندارند چرا که يک گروهک تروريستی هستند، اما به هر حال دولت آمريکا بايد در خصوص علت خروج نام گروهک تروريستی منافقين از فهرست سازمانهای تروريستی پاسخ دهد».

سخنگوی کتک خورده وزارت خارجه رژيم
رامين مهمان پرست: رفتار دوگانه آمريکا در رابطه با تروريسم و استفاده ابزاری از گروهک های وابسته به اين پديده شوم برای پيشبرد اهداف و منافع سياسی خود موضوع جديدی نيست. وی افزود: جابه جايی اعضای اين گروهک تروريستی از پادگان اشرف به مکان ديگر به هيچ وجه بهانه قابل قبولی برای جامعه بين المللی نيست تا ماهيت تروريستی اين گروهک ناديده گرفته شود.

سازمان مجاهدين ارتجاع اسلامی، شکنجه گران ريزشی و پاسداران اطلاعات سپاه، دست ساز خمينی در فروردين۱۳۵۸، تحت نظر نماينده ولی فقيه آخوند راسی طوسي
مجاهدين خلق فرقه ای ضد آزادی و دموکراسی؛ اقدام آمريکا محکوم است
سازمان مجاهدين انقلاب اسلامی ايران ضمن محکوم کردن شديد اقدام آمريکا در خارج کردن نام سازمان مجاهدين خلق از فهرست گروه های تروريستی، مراتب تأسف و تأثر خود را از بی کفايتی و ناکارآمدی اقتدارگرايان حاکم در حفظ منافع ملی ايران، به دليل اتخاذ اين گونه سياستهای جهانی عليه کشورمان در عرصه ديپلوماتيک، اعلام می دارد... .
دولت آمريکا با ناديده گرفتن بمب گذاريهای هفتم تير، ششم شهريور و صدها عمليات تروريستی ديگر سازمان مجاهدين خلق در ايران که طی آن دهها تن از سران و مسؤلان کشور و صدها تن از ايرانيان بی گناه به شهادت رسيدند، منطق دوگانه خود را به نمايش گذاشته است.
سازمان مجاهدين انقلاب اسلامی از همه گروه های اپوزيسيون ملی می خواهد با محکوم کردن اين اقدام، به دولتمردان آمريکا تفهيم کنند که چنين اقداماتی در ميان ايرانيان جز تشديد شک و ترديد درباره نيات آمريکا نسبت به ايران، دستاورد ديگری برای اين کشور نخواهد داشت.
سازمان مجاهدين انقلاب اسلامی ايران (شاخه خارج کشور) 15مهر۱۳۹۱

خودکارهای سبز ولی فقيه ارتجاع!
محمدرضا خاتمی: متأسفانه دولت آمريکا با خارج کردن نام اين جريان از ليست گروه های تروريستی، مرتکب اشتباه بزرگی شد و کاری کرد که ادعای پايبندی به دموکراسی و آزادی را نزد اين دولت زير سؤال می برد. اين کار دولت آمريکا نشان از اين دارد که آنها به غير از منافع خود، به مسائل ديگر اهميت نمی دهند و در شرايط فعلی چون با دولت ايران مخالفند و می خواهند دولت ايران را تحت فشار قرار دهند، پس از هر کس و ناکسی حاضرند حمايت کنند... .. دولت خاتمی اينها را در ليست برد ولی سياست غلط دولت فعلی باعث خروج آنها از ليست شد
اين کار دولت آمريکا نشان از اين دارد که آنها به غير از منافع خود، به مسائل ديگر اهميت نمی دهند و در شرايط فعلی چون با دولت ايران مخالفند و می خواهند دولت ايران را تحت فشار قرار دهند، پس از هر کس و ناکسی حاضرند حمايت کنند. ... در حالی که در دوران اصلاحات و با به کار گيری سياستهای دولت اصلاحات، بيشترين فشارها در جهان بر روی اين گروه تروريستی اعمال می شد. اما حالا چطور شده است که آنها از آن موقعيت به موقعيت فعلی رسيده اند؟ شايد بخش عمده يی از اين تغيير وضعيت منافقين در جامعه جهانی، ناشی از سياستهای نادرست خارجی دولت ايران در سالهای اخير باشد. ... “.

سپاه پاسداران ارتجاع
آمريکا به دنبال خرابکاری در ايران از طريق منافقين است
آمريکا درصدد است با استفاده از اقدامات تخريبی و منافقين دست به گردآوری اطلاعات، جريان سازی و همچنين ساماندهی اقدامات تروريستی بزند.
آمريکا در شرايط بين الملل با توجه به بيداری اسلامی در منطقه و الگو شدن ايران در اين عرصه و همچنين موفقيت جمهوری اسلامی در جنبش جهانی اجلاس نم بدون واهمه از گروه های تروريستی حمايت می کند.
آنها تلاش دارند هم چون سال 88 در انتخابات پيش رو نقش آفرينی کنند هر چند مردم هوشيار تر از آن هستند که اجازه چنين کاری را به آنها دهند.

باند آخوندی بازاری رسالت، مجمع دژخيمان اوين و غارتگران بازار
وزارت امور خارجه ايالات متحده آمريکا در يک بيانيه رسمی نام گروهک منافقين را از ليست گروه های تروريستی خارج کرد و با اين کار عملاً راه را برای افزايش اقدامات خرابکارانه اين گروهک تروريستی هموار ساخت.
رسانه های عمومی بالاخص رسانه ملی نيز می تواند از بريدگان اين سازمان برای آگاهی بخشی هر چه بيشتر به نسل جديد و افشای زوايای تاريک اين سازمان مخوف و وابسته بهره مند شود. زمانی چهره واقعی اين گروه و اقدامات دشمنانه آنها طی سی و سه سال گذشته برای نسلهای جديد مشخص می گردد که مردم بدانند اين گروهک چگونه و چرا دست به خيانتهايی زده است که هيچ بديل و نظيری ندارد.

کيهان ولی فقيه ارتجاع و يک عضو مرکزيت گروه فدائيان خلق!
يک عضو مرکزيت گروه فدائيان خلق به نام علی کشتگر تصريح کرد ناف سازمان مجاهدين خلق (منافقين) را با مزدوری بيگانه بريده اند و آنها قابل تغيير و اعتماد نيستند.
عضو مرکزيت گروهک متحد فدائيان خلق می نويسد: اظهارات مريم رجوی يک بار ديگر نشان می دهد که سازمان نه می تواند با گذشته خونين و خشونت آميز خود تعيين تکليف کند و نه از اتکا به قدرتهای خارجی دست بردارد و اين البته جای تعجب ندارد چرا که مايه انسجام آنها همين گذشته خونين و تبعات از جمله همکاری با عراق و قدرتهای مخالف جمهوری اسلامی است.

کيهان ارتجاع: اقدام آمريکا اعلام دشمنی نيابتی با رژيم است
نشان می دهد آمريکا دنبال راه حل سياسی برای چالشهای خود با (رژيم) ايران نيست
اقدام آمريکا در به رسميت شناختن سازمان تروريستی مجاهدين خلق، سبک عقلی است».
نشريه آلمانی دی سايت درباره حذف گروهک منافقين از فهرست گروه های تروريستی آمريکا نوشت: اقدام آمريکا اعلام دشمنی نيابتی با ايرانيهاست. در واقع آمريکا نشان می دهد دنبال راه حل سياسی برای چالشهای خود با ايران نيست. اين سازمان دست کم سال ۲۰۰۷ توسط واحدهای نظامی آمريکا آموزش ديده اند. آنها ظاهراً در ترور دانشمندان هسته يی ايران نيز با سرويس موساد اسراييل همکاری داشته اند. بنابراين طبيعی است که آمريکا اين گروه را از فهرست تروريستها خارج کند... .
رئيس اين گروه اکنون با نامه و مهر رسمی وزارت خارجه آمريکا، خود را نماينده مشروع مخالفان نشان می دهد و فراخوان تغيير صادر می کند به اين ترتيب حکومت ايران به سادگی می تواند اپوزيسيون را بی اعتبار کند و بگويد که آنها با تروريستها و تروريستها نيز به نوبه خود با آمريکا همدست و هم کاسه هستند.
گرفتاری سياست آمريکا درباره ايران اين گونه آغاز شد، با حمايت غرب از شاه، عليه جنبش آزاديخواهی ملی. شاه به دست اسلام گرايان سرنگون شد که غرب اکنون در مقابل آنها، از مجاهدين خلق حمايت می کند؟ ديوانگی است. وزارت خارجه آمريکا تأکيد می کند اين کشور با اين سازمان به هيچ رو «در جبهه مشترک عليه جمهوری اسلامی» قرار ندارد. واقعا؟ پس چرا خارج کردن آنها از فهرست گروه های تروريست؟

سفير عراق در رژيم و سفير رژيم در عراق
مجيد شيخ (سفير عراق در رژيم) : ما مخالف تروريست هستيم، مخالف همه افرادی هستيم که صلاح ايران و عراق را نمی خواهند همکاری در اين زمينه به نظر من اهميت بسيار زيادی دارد
دانايی فر (سفير رژيم در عراق) : متأسفانه با حمايتهای بدون حد و حصری که آمريکاييها از اينها انجام دادند و دارند انجام می دن و اخيراً هم ما شاهد خروج اينها از ليست تروريستی بوديم باعث شده که اين پرونده طولانی بشه، وگرنه اينها در بين ملت عراق و در بين دولتمردان عراق جايگاهی ندارند و سابقه تروريستی اينها را همه می شناسند و اميدوار هستيم که هر چه سريعتر اينها از اين کمپ به خارج از عراق منتقل بشن.
دانايی فر: من امروز جلسه ای را با آقای کوبلر نماينده سازمان ملل که مسئول اين پرونده در بغداد هست داشتم بحثهای مفصلی توی اين زمينه داشتيم و توقعات ما در اين جلسه مطرح شد، مشکل اصلی در اين جاست که اکثر کشورهای دنيا با شناختی که از اينها دارند و شناخت تروريستی و اعمال جنايتکارانه که از اينها دارند پذيرای اينها نيستند، اما تعدادی از کشورها در حال حاضر، گروهی از اينها را اعلام کردند که می پذيريم که در مسير تکميل پرونده های اينها هست برای انتقال اينها به بعضی از کشورهای اروپايی.

از درون رژيم آخوندی - يک عضو شورای عالی امنيت رژيم آخوندها:
-باور کنيد که اين بحث حقوقی است. بحث مجاهدين و آمريکا هميشه يک بحث سياسی بوده است و هيچ وقت حقوقی نبوده است.
-بارها مقامات امنيتی ايران با آمريکائيها در مورد مجاهدين ملاقات کردند، ولی آمريکائيها حاضر نشدند عليه مجاهدين کاری بکنند. بنابراين اگر کفه برد و باخت را در نظر بگيريم. ايران و عراق باختند و مجاهدين و آمريکا بردند.
-سايت 598 از جبهه پايداری هم نوشته است: اينها يک ميليون دلار به يک شرکت لابی برای خروج از ليست پرداخت کردند و اين را روزنامه گاردين هم خوشبختانه منعکس کرد.

در شورای عالی سياست گذاری موارد زير بحث و تصميم گيری شد
-انتشار عکسهای صدام با رجوی در شبکه ها و رسانه های مختلف
-توليد برنامه های تلويزيونی برای آگاه کردن مردم مخصوصاً جوانان بی اطلاع در صدا و سيما با استفاده از بريدگان از طريق وزارت اطلاعات و آقای هاشمی نژاد از کانونهابيليان
-بسيج خانواده های شهدای ترور در داخل و خارج
-وادار کردن دولت عراق و برادران عراقی به افزايش فشار عليه منافقين در اين کشور

بچه شاه و ابوعطای دموکراتيک!
تلويزيون صدای آمريکا 11مهر ۱۳۹۱:
سيامک دهقان پور: يکی از سوالاتی که مطرح کردند، اين که اين تجربه ها تکرار شده که نمونه گفتند، شايد اين کار کپی برداری اون چيزی که شورای ملی مقاومت، مجاهدين انجام دادن، پاسخ شما چيه؟
رضا پهلوی: من فکر کنم تفاوت خيلی بيشتری هست در اين که اين مسأله اصلاً صحبت از يک الترناتيو در قالب يک سازمان نيست، که مجاهدين مدعی اش هستند، بلکه يک حرکتی است که از تمام کنشگرهای سياسی که صرف نظر از تعلقات حزبی يا عقيدتی تون، بيايد از يک فرمولی حمايت بکنيد که تلاش در ايجاد و رسيدن به آن جو و شرايط سياسی در کشورمان هست.
رضا پهلوی: عرض کردم در ابتدای صبحت يک صافی در کار هست که نيروهايی که که سازگاری ندارند با اين اصول دموکراتيک، خودشون رو در عمل در صحنه خارج می کنند. عرض کردم شفافيت مسأله بسيار مهمی است شما می توانيد از خود کسانی که عضو سازمان مجاهدين بوده اند و الآن ديگه در آن سازمان نيستند بگيد نظر خود آنها که عضو سازمان بوده اند راجع به اين سازمان چی هست و بگند که آيا اين سازمان قابليت انجام اين کار را داره يا نه؟
دهقان پور: شما فکر می کنيد داره؟
رضا پهلوی: من فکر نمی کنم بنا به اون گفته ها، اما بنده نيستم که بخواهم قضاوت کنم، قضاوت باز در کرسی عمومی بايستی باشه و در صورت کاملاً شفاف، اگر مسئولان سازمان مجاهدين، امروز بيايند بگويند ما هم حاضريم مثل هر جريان ديگری که به اين مفاد به اين اصول اعتقاد داشته باشيم، هر ادعايی که قبلاً داشته ايم باطله، از اين پس ما می آييم به همان شکل بر اساس قضاوت عمومی و در اون راستا خودمان رو به معيار قضاوت قرار می دهيم اون ديگر کاملاً يک بحث جديد و تازه يی از جانب اون سازمان خواهد بود. آيا چنين سازمانی با اين گفتار جديد هم چنان به آن شکل باقی خواهد ماند؟ آن ديگه نمی دانم.
دهقان پور: راه خروج سازمان مجاهدين از ليست تروريستی به نظر شما يک تحول مثبته يا منفيه؟
رضا پهلوی: به نظر من برخوردی که تا به حال سازمان مجاهدين داشته و بر آن مبنا حمايت از اين سازمان، هم در جهت استحکام رژيم کمک خواهد کرد و هم در تضعيف و بقيه اپوزيسيون دموکراتيک، اگر يک دولتهايی يک کشورهايی بخواهند به شکل اخص فقط از يک سازمانی آن هم سازمان مجاهدين حمايت بکنند. من الزاماً اين خروج از ليست رو به عنوان يک تقويت سازمان نمی بينم يا يک نوع در واقع تأييد رفتارشون. البته اين برداشت شخصی من هست، باز ميگم اين بايست به قضاوت عموم بررسی بشه. ولی من معتقدم که يک حرکت دموکراتيک فی نفسه، يک حرکتی است که بايستی دعوت به مشارکت بکنه نه اين که بخواهد حذف بکنه اصلاً دموکراسی مسأله ارائه گزينه هاست نه حذف گزينه ها، به همين دليل هستش که من فکر می کنم در خيلی بحثهای ابتدايی حتی هنوز جامعه ما بعضی وقتها گير می کنه مثلاً سر شکل نظام...

تجمع اعتراضی سانديس خواران نظام در برابر سفارت سوئيس در تهران
خبرگزاری سپاه پاسداران-16مهر 91
تجمع اعتراضی خانواده های شهدای ترور در مقابل سفارت سوئيس
انجمن دوستداران عدالت در اعتراض به اقدام وزارت خارجه آمريکا در خارج کردن نام فرقه منافقين از ليست گروه های تروريستی اين کشور تجمع اعتراضی برگزار می کند.
اين تجمع در محکوميت تصميم کاملاً سياسی وزارت خارجه آمريکا، در مقابل سفارت سوئيس واقع در خيابان الهيه به عنوان حافظ منافع آمريکا، برگزار می شود.
قرار است اين تجمع در تاريخ چهارشنبه ۱۹/۷/۹۱ رأس ساعت 10 تا 12 صبح و با حضور خانواده های شهدای ترور که عمدتاً از خانواده های قربانی حملات تروريستی منافقين هستند، برگزار شود.
ديگر اقشار جامعه نيز خانواده های شهدای ترور را در اين تجمع همراهی می کنند.

ليست گذاری جديد يک مزدور لاحق و اظهارنظر يک کمونيست سابق!
امير احمدی: اقدام نه مثبت است نه منفی، من فکر می کنم که مجاهدين خلق روی ۳ تا ليست مشخص بود.
ليست تروريست آمريکايی، ليست منافقين جمهوری اسلامی و روی ليست خائنين به مردم ايران مخصوصاً در رابطه با جنگ با عراق. دولت آمريکا برای هدف فشار روی جمهوری اسلامی و در واقع در تحليل نهايی، تغيير رژيم در ايران مجاهدين را از ليست بر داشته احتمالاً در آينده نزديک سعی خواهد کرد که اين سازمان را سياسی تر بکنه و بعد تقويتش هم بکنه يعنی از حالت نظامی گری به طرف سياسی گری ببره و تقويتش کنه از نظر مالی و غيره که بتونه حتی فشار بيشتری روی ايران بذاره...
مجری: يعنی آمريکا چنين تلاشی می کنه آقای امير احمدی؟
امير احمدی: بله، بله آمريکا
مجری: که از ديد شما البته بله؟
امير احمدی: از ديد من آمريکائيها هدفشون استفاده در آينده در جهت سرنگونی جمهوری اسلامی يا حداقل افزايش فشار برای گرفتن امتياز بيشتر از حکومته ولی همانجوری که عرض کردم، سازمان مجاهدين خلق هم چنان روی ليست منافقين در جمهوری اسلامی برای حکومت و خائنين برای ملت ايران می مانه و من مخصوصاً روی قسمت آخر تکيه می کنم. من فکر می کنم اين سازمان سوای اين که توی اين ليستهای منافق يا تروريسم باشه بايد برای ملت ايران توضيح بده که چرا کارهايی را که کرده، کرده؟ چرا با عراق مثلاً رفته با صدام حسين همکاری کرده؟ عليه ملت ايران و باعث شده که به همراه صدام که در حدود چهارصد پانصد هزار نفر ايرانی کشته و زخمی بشن و شهر و ده از بين برن و ميلياردها دلار به اون ملت صدمه بخوره، چرا، بايد يه سازمانی که يک روزی ايده آل جوانهای ايران بود، يک سازمان انقلابی بود جوانهای ايران چشم اميدشان به اون بود به يک وضعيتی به اين شکل در اومده؟
مجری: آقای امير احمدی شما صحبت از در واقع سه فهرست کرديد اولی و دومی روشنه، وزارت خارجه آمريکا و جمهوری اسلامی ايران ولی سومی را گفتيد که در واقع مردم ايران به عنوان خائن می شناسند اين ليست سوم کجا رسماً اعلام شده؟
امير احمدی: هيچ جا رسماً اعلام نشده ولی خوب شما با هر ايرانی، هر ايرانی ممکنه اغراق بشه با اکثر ايرانيهايی که صحبت می کنيد بحثشون اين نيست که مجاهد تروريسته يا منافقه بيشتر بحثشون اينه که خائنه!
به کشور خيانت کرده برای اين که به صدام حسين کمک کرده در جنگ طرف صدام بوده و مسائلی از اين دست، متأسفانه سازمان مجاهدين هنوز هم ياد نگرفته که حداقل در کنار مردم ايران باشه اگر نه در کنار حکومت.

مجری: بسيار خوب متشکرم آقای امير احمدی، آقای کشتگر تحليل شما را بشنويم
علی کشتگر: من فکرمی کنم که دولت آقای اوباما هم چنان طرفدار در واقع پشتيبانی از جنبش دموکراسی خواهی عدم خشونت در ايران هستند و من فکر نمی کنم آمريکائيها بخوان گروه های مسلح را در اين شرايط با سياست رسمی آقای اوباما گروه های مسلح را تقويت بکنند.
مجری: مقصود از گروه های مسلح کی اند آقای کشتگر؟
علی کشتگر: مقصودم سازمان مجاهدين هست.
مجری: مجاهدين که مسلح نيست، درسته؟ مجاهدين ديگه مسلح نيستند آقای کشتگر
علی کشتکر: بله، منتهی به هر حال هنوز از آن پيشينه انتقاد روشن و مشخصی نشده و اون پيشينه خونينی که هست هم چنان همان تکيه گاهشون هست.
مجری: آقای کشتگر مجاهدين الآن در واقع ده سال است که مبارزه مسلحانه را (من بر اساس بيانيه رسمی شون ميگم) کنار گذاشتن، و گفتن که هدفشان پيشبرد دموکراسی و آزادی در ايران هست با رفتارهای غيرخشونت آميز، بنابر اين در واقع شما وقتی به عنوان گروه مسلح ياد می کنيد با توجه به اين که خودشان هم اين جا نيستن حالا تو اين بحث ما اين يک مقدار قلب واقعيت ممکنه بشه! درسته؟
علی کشتگر: ببينيد، بسيار خوشحال کننده خواهد بود اگر که سازمان مجاهدين خلق واقعاً بيان به سمت جنبش عدم خشونت و همراه با روشهايی که اشائه ارزشهای دموکراتيک در ايران باعث ميشه و روشهای دموکراتيک که تعامل و گفتگو و شيوه های مبارزه عدم خشونت وارد بشن بسيار عالی است و بايد در واقع بايد بهشون خوش آمد گفت. اما آن چنان که تا امروز من شخصاً ميدونم، گروههايی که در خارج تربيت کردن، در عراق داشتن اينها هر چند که الآن ديگه نمی تونند مسلح باشند با توجه به اين که اون پايگاهی که داشتن از بين رفته، مجبور هستند از عراق بيان به کشورهای اروپايی، اما اگر اين شيوه واقعاً در عمل به شکل واقعی نقد بشه در تئوری و در عمل و مجاهدين نشان بدن که يک بخشی از جنبش دموکراسی خواهی عدم خشونت ايران هست به نظر من خيلی خوبه و باعث خوشحاليه، من شخصاً هنوز اين خوش بينی را ندارم و از صحبتهای خانم مريم رجوی هم يک همچين استنباطی ندارم، شما ملاحظه فرموديد که ايشان بعد از اين که از ليست ترور وزارت خارجه آمريکا بيرون آمدند بلافاصله اعلام کردند که اين مسأله سبب ميشه که ديگه موازنه قوا در ايران به هم بخوره رو، چه حسابی ايشان فکر کردند که موازنه قوا به هم می خوره به خاطر اين که فقط از ليست تروريستی وزارت خارجه آمريکا... .
مجری: آقای کشتگر گفته که اين کمک می کنه امروز هم يک مصاحبه ای با آسوشيتدپرس کرده خانم رجوی و ميگه اين ماجرا کمک خواهد کرد به مجاهدين خلق که بتونند فعاليتهای سياسی خودشون را بيشتر بکنند، مشخصاً داره ميگه می تونند با ديپلوماتها در کشورهای مختلف در تماس باشند اينها هيچ کدام معنی مسلح شدن نمی ده،
علی کشتکر: بسيار عالی است اميدوارم اينجوری باشه، ولی بهتر از هر چيز اين که به جای بازی در معادلات قدرتهای بيگانه، مجاهدين بيان و در واقع با جريانهای سياسی عدم خشونت و آزاديخواه در ايران گفتگو بکنند و تعامل بکنند ما تا امروز شاهد اين که مجاهدين تلاش بکنند به اين جرياناتی که در واقع جنبش دموکراسی خواهی سبز را در ايران ايجاد کردند، در واقع همراهی کردند و تا به امروز هم در جنبش ملی دموکراسی خواهی همه سعی می کنند همين وفاداری را داشته باشند و با چنين جنبشی ما الآن نمی بينيم که مجاهدين سعی کنند وارد تعامل و گفتگو با اين نيروها باشند. بيشتر باز همان معادلات خارجی است خوب حالا قبلاً عراق بوده امروز آمريکاست.

سوته دلی يک مزدور اجاره ای!
عليرضا نوری زاده:
«دوستی به من زنگ زد گفت مجاهدين را از صف تروريستها درآورده اند لابد برنامه ای برای ايران ريخته اند، گفتم شما نگرانيد؟! بجنبيد، حرکت کنيد. با خروج شان از فهرست تروريستها در آمريکا حالا حداقل اينه که آن ميليونها دلار پولايی که از صدام گرفته اند به کار می اندازند، سر و صدای بيشتری می کنند، برنامه تلويزيونشان رنگين تر می شه ولی نهايت چی؟! شما در قلب مردم ايران جای نداريد. روش تان را بايد عوض کنيد. همين رفتاری که با سخنگوی وزرات خارجه داشتند رامين مهمان پرست… اگر پليس آنجا نبود اين آقايان خانمهای عضو مجاهدين با مهمان پرست چه کار می کردند؟! آيا همانجا به آن تير چراغ دارش نمی زدند؟ همانجا زير لگد خوردش نمی کردند؟ بنابراين اينها تفاوتی با هم ندارند. توی خارج هم بدون قدرت، اينند وای به حال روزی که اينها توی يک جايی دستشان به قدرت برسد…
شما وقتی توان آدمکشی داشته باشيد دموکرات نمی شيد…

يک يادآوری تاريخی، نامه عوامل ارتجاع و استعمار در تايمز مالی
در مخالفت با لغو برچسب تروريستی، پشتوانه سياسی کشتار مجاهدين در اشرف
10 اوت ۲۰۱۱ (19مرداد90)
در 19مرداد ۱۳۹۰ در شرايطی که 4ماه از دومين قتل عام در اشرف با 36 شهيد و 345 مجروح می گذشت، در شرايطی که 225تن از مجاهدان اشرف مورد اصابت گلوله مستقيم يا ترکش نارنجک ها قرار گرفته بودند و 22تن از آنها در زير چرخهای زرهی تفاله های ارتجاع و استعمار در عراق به شهادت رسيدند يا به شدت مجروح شدند، و در شرايطی که حکومت مالکی ضرب الاجل کشتار بعدی رشيدترين فرزندان ايران زمين را در 31دسامبر ۲۰۱۱ اعلام کرده بود، 37تن از عوامل ارتجاع و استعمار تحت عنوان متخصصان ايرانی در تايمز مالی (ارگان غارتگران مالی ملت ايران) اعلام کردند که مجاهدين هيچ پايگاه سياسی و حمايت واقعی در ميان مردم ايران ندارند و متحد صدام حسين بوده و از اين رو به خاطر حملات متعدد تروريستی به شهروندان بيگناه ايرانی نبايد از ليست تروريستی آمريکا خارج شوند. علاوه بر اين به گفته ديده بان حقوق بشر و عوامل اطلاعات رژيم ايران اين يک سازمان فرقه مانند است. نبايد اپوزيسيون اصلی ايران تلقی شود. رهبران واقعی اپوزيسيون ايران همانا شيخ مهدی کروبی و نخست وزير اسبق خمينی حسين موسوی در جنبش سبز هستند.
از اين رو ما امضا کننده های زير می خواهيم نگرانی خود را نسبت به خروج بالقوه مجاهدين خلق (ام يی کی) از ليست سازمانهای تروريستی خارجی آمريکا اعلام کنيم. حذف نام مجاهدين خلق از ليست سازمانهای تروريستی خارجی و درک نادرست از بی اعتباری دموکراتيک آن و حمايتش در داخل ايران عواقب خطرناکی برای اپوزيسيون مشروع در داخل ايران خواهد داشت. بنابراين ما مصرانه از دولت آمريکا می خواهيم از لغو نامگذاری و درآميختن يک سازمان تروريستی با جنبش سبز اجتناب کند.
منظور امضاء کنندگان اين بود که آمريکا بايد کماکان به سرمايه گذاری خود بر روی باندهای مغلوب و ريزشی رژيم ولايت فقيه و فاشيسم دينی حاکم بر ايران بسنده کند.
آخوند محسن کديور از باند خاتمی،
هادی قائمی از تهيه کنندگان گزارش ديده بان حقوق بشر در ارتباط مستقيم با گشتاپوی آخوندی،
مزدور تريتا پارسی،
فاطمه حقيقت جو از باند خاتمی،
گری سيک استحاله چی و حامی ديرين رژيم آخوندی، در شمار امضاء کنندگان بودند.
اين اقدام در آن ايام بقدری مشمئز کننده و ننگين بود که انزجار هموطنانمان را بر انگيخت.

هنرمندان و شخصيتهای ايرانی کارزار شيطان سازی عليه مقاومت ايران را محکوم می کنند
واشينگتن تايمز - 10اکتبر ۲۰۱۱
هم ميهنان،
نامه 37نفر از حاميان رژيم ايران تحت عنوان «کارشناس.»... به وزير خارجه آمريکا برای نگه داشتن نام سازمان مجاهدين در ليست وزارت خارجه آمريکا يک درخواست سياسی نيست؛ بلکه يک عمل جنايتکارانه است. چرا که ادامه اين نامگذاری يعنی ادامه بهانه دادن به رژيمهای ايران و عراق برای سرکوب و کشتار مخالفان رژيم. مگر نه اين است که هر حرکتی با مارک انتساب به اين جريان تحت عنوان تروريسم مورد هجوم پاسداران جنايتکار و عمله و اکره ارتجاع قرار گرفته و می گيرد.
مدعيان «قانون گرايی» و «عدم خشونت» در وحشت از خروج نام مجاهدين از ليست تروريستی، همه دعاوی خود را به کناری گذاشته و «صلاحشان» را در اين ديده اند که هم قانون زير پا گذاشته شود و هم وحشيانه ترين خشونتها تکرار شود. نبايد فراموش کرد که اصلی ترين بهانه و دستاويز مالکی در حملات وحشيانه اش به ساکنان اشرف همين ليست است.
ما حقيقتاً معتقديم هرکس آزاد است با هر جريان سياسی موافق يا مخالف باشد. ولی تيز کردن تيغ عليه ۳۴۰۰نفر پناهنده محاصره شده و بی دفاع عملی هم تبهکارانه و هم جنايتکارانه است. از همين رو ما امضا کنندگان زير عمل اين 37تن را محکوم می کنيم و خواستار پايان دادن به اين ليست گذاری ناموجه و غيرقانونی هستيم.
- نعمت آزرم (شاعر و نويسنده)
- علی آيينه (شاعر)
- جواد اسديان (نويسنده)
-هنگامه افشار (روزنامه نگار- برنامه ساز تلويزيون)
-رسا افشارچی (نقاش و مجسمه ساز)
- يوسف اکرمی (فيلمساز)
- اسماعيل اوجی (نويسنده و مترجم)
- شهرام بروخيم (بازيگر و کارگردان سينما و تئاتر)
- علی اصغر بهروزيان (نويسنده)
- جمشيد پيمان (نويسنده و شاعر)
- صدرالدين تام (کارگردان سينما و تلويزيون)
- مهناز تميزی (فيلمساز)
-سعيدحبشی (نويسنده و روزنامه نگار-سناريست و کارگردان)
-هادی خرسندی (نويسنده طنز پرداز)
- اسماعيل خويی (شاعر)
- حسن داعی الاسلام (محقق ونويسنده)
- شهريار دادور (شاعر)
- مهدی ذکايی (نويسنده و روزنامه نگار)
- مهتاب رهبران (بازيگر سيمنا و تئاتر)
-فريدون ژورک (کارگردان سينما ون ويسنده)
- گيسو شاکری (شاعر و خواننده)
- ناصر شاهين پر (نويسنده)
-رضا شمس (نويسنده)
- خسرو شهرياری (کارگردان تئاتر)
- پرويز صياد (فيلمساز وکارگردان و بازيگر سينما وتئاتر)
- حسين فرجی (نويسنده و برنامه ساز تلويزيون)
-بهراد فردی (برنامه ساز و مجری تلويزيون)
- علی فياض (نويسنده)
- کيوان کابلی (نويسنده - فعال محيط زيست)
- رحمان کريمی (شاعر ونويسنده)
- رحيم کريمی (عکاس و فيلمساز)
- حجت کسرائيان (نقاش ومجسمه ساز)
- صمصام کشفی (شاعر ونويسنده)
- مرجان (بازيگر سينما و خواننده)
-بهرام مشيری (نويسنده و برنامه ساز تلويزيون)
- دکتر عزت مصلی نژاد (نويسنده و محقق)
- سيروس ملکوتی (موسيقيدان)
- حسين مهينی (فيلمساز)
-ناهيد نعيمی (هنرپيشه وخواننده)
- دکتر علی نوری (آهنگساز و استاد موسيقی ايرانی)
- سيروس وقوعی (فيلمساز)
-عبدی هزارخانی (فيلمساز)


استرون استيونسون - رئيس هيأت رابطه با عراق در پارلمان اروپا
بروکسل-3اکتبر۲۰۱۲




ده سال پيش به ما توسط وزرای متعدد دولتهای عضو، آمريکا، و ديگر نقاط جهان گفته می شد مجاهدين خلق تروريست هستند، آنها آمريکايی کشته اند، آنها يک فرقه شيطانی هستند و به هر جهت آنها اهميتی ندارند و از زاويه يک جنبش اپوزيسيون در داخل ايران بی اهميت هستند. حرفم را به ياد داشته باشيد: برخی دولتها هنوز هم اين را می گويند و هنوز همين موضع خود را حفظ کرده اند و من از انگليس به عنوان يکی از آنها نام می برم. آنها بايد از اين که موضع خود را تغيير نداده اند شرمگين باشند. آنها روزنامه هايی مانند فايننشيال تايمز را بريف می کنند که به رغم خروج از ليست هفته گذشته، کماکان همين را بنويسند. و وقتی ما می شنويم که برخی می گويند که اين فرقه فاقد اهميت است؛ ملايان می گويند که اينها چيزی نيستند، مثل پشه اند که فقط باعث مزاحمت هستند و ضرر کوچکی می توانند بزنند، پس چطور است که حتی شورای امنيت سازمان ملل، موضوع مجاهدين و شورای ملی مقاومت را در دستور کار خود بررسی کرده است؟!
من به شما می گويم که حتی يک رهبر، يک رئيس جمهور، يک نخست وزير در اروپا نيست که در مورد خانم رجوی و مجاهدين خلق نشنيده باشد. و حالا می توانم به شما بگويم که هيلاری کلينتون و باراک اوباما دقيقاً می دانند که خانم رجوی و مجاهدين خلق کيستند چرا که آنها در رأس دستور کار آنها و دستور کارها در اروپا هستند.
نوشته شده توسط: Anonymous

شکست نایاک: نگاهی به پروسه دادگاه و حکم قاضی

حسن داعی، 19 سپتامبر 2012

پس ازآنکه دادگاه اجازه انتشار اسناد درونی نایاک را بمن داد، تریتا پارسی برای مقابله با بی اعتباری ناشی از آن، به سراغ موسسه روابط عمومی براون جیمز که برای قذافی و بشار اسد فعالیت میکرد رفت و از آنان کمک گرفت. این موسسه یک کارزار وسیع در رسانه های آمریکائی و فارسی منجمله بی بی سی، رادیو فردا و تلویزیون صدای آمریکا برای بدنام کردن من و دفاع از تریتا پارسی بعنوان صلح طلب براه انداخت

--------------------------------------------------------------

در آوریل 2008، تریتا پارسی و سازمان نایاک از من به دادگاه فدرال واشنگتن دی سی شکایت کرده و مرا به تهمت زنی و دروغگوئی علیه آنان و پیش بردن خطوط سیاسی سازمان مجاهدین برای بدنام کردن نایاک و صلح طلبان متهم کردند. من در نوشته های خود، آنان را لابی رژیم ایران در آمریکا خوانده بودم. من در طول پروسه دادگاه، روی این ایده پافشاری کرده و از آن دفاع نمودم. ایده ای که امروز بیش از هرزمان دیگری به آن باور و اعتقاد دارم.

این دعوای حقوقی یکی از طولانی ترین مواردی است که در اینگونه شکایات تاکنون به ثبت رسیده است زیرا چهار سال و پنج ماه بطول انجامید و 30 لایحه (motion) از طرف ما به دادگاه ارائه شد. دوره کشف حقیقت بیش از 20 ماه بطول انجامید که طی آن، افراد زیادی برای ادای شهادت فراخوانده شدند و دهها هزار سند، شامل ایمیل و مدارک بانکی و مقالات و یادداشت، از شاکی به متهم و برعکس ارائه گردید.

سرانجام در 13 سپتامبر 2012، قاضی طی دو حکم جداگانه، اولا شکایت تریتا پارسی و نایاک علیه من را بطور دربست باطل کرد و در حکم دوم، آنان را بخاطر تقلب، دروغگوئی و سوء استفاده از پروسه دادگاه، مجرم شناخت و آنان را به پرداخت بخش مهمی از هزینه های وکلای من محکوم نمود.

• حکم دادگاه برای باطل کردن شکایت تریتا پارسی و نایاک

https://ecf.dcd.uscourts.gov/cgi-bin/show_public_doc?2008cv0705-189

• حکم دادگاه برای مجازات تریتا پارسی و نایاک به دلیل تقلب و دروغگوئی

http://iraniansforum.com/Document/SanctionsOpinion.pdf



وکلای من

من در شش ماه نخست با بودجه شخصی ام یک وکیل گرفتم که سرانجام پس از پرداخت دهها هزار دلار و به انتها رسیدن امکانات مالی، مجبور به تقاضای کمک از دیگران شدم. روزها و هفته ها به هرآنکس که توان کمک داشت مراجعه کردم و سرانجام موسسه ای در واشنگتن بنام "Middle East Forum" پا به میدان گذاشت و نامه ای به چند موسسه حقوقی نوشت تا اگر کسانی حاضر به دفاع مجانی از من هستند داوطلب شوند. فردای آنروز، یکی از مهمترین شرکتهای حقوقی آمریکا بنام Sidley Austin پیشقدم شد و یک هیئت وکلا به سرپرستی Tim Kapshandy از دفتر شیکاگو دفاع از مرا بعهده گرفتند. شرکت حقوقی مزبور بسیار معروف است و خانم میشل اوباما همسر رئیس جمهور نیز در همین موسسه و در همین شهر شیکاگو همکار وکیل من بود. طبق قراردادیکه با من امضاء شد، این وکلا برای وقت خود دستمزدی دریافت نکردند اما مخارج جانبی دادگاه، بر دوش من قرار داشت.

در طول پروسه دادگاه بیش از نیم میلیون دلار مخارج جانبی از طرف ما هزینه گردید که از این میزان، بیش از دویست هزار دلار آن توسط من و میدل ایست فوروم پرداخت شد. بخشی از پرداختی های من توسط هموطنان تامین گردید. باقیمانده این مبلغ نیز بدهی من محسوب میشود که احتمالا با حکمی که قاضی صادر کرده است، بخش عمده آنرا از نایاک خواهیم گرفت.

هدف نایاک از شکایت

هدف اصلی نایاک همچنانکه از صورتجلسه ماه فوریه 2008 هیئت مدیره این سازمان استنباط میشود، خرد کردن من از طریق شکایت قانونی و شکستن کمر من زیر مخارج دادگاه بود تا در نهایت، عقب نشینی و شکست من، درس عبرتی برای دیگر منتقدان سازمان نایاک باشد. در طول این چهار سال و نیم، نایاک با اشاره به شکایتی که از من کرده است، این شمشیر تهدید را بالای سر بسیاری از رسانه ها نگاه میداشت و آنان را از چاپ مقالات من یا انتقاد از نایاک میترساند.

در نیمه دوم سال 2009، من تصمیم به انتشار بخشی از اسناد درونی نایاک گرفتم. وکلای نایاک به دادگاه مراجعه و درخواست منع انتشار این اسناد را کردند. قاضی با درخواست آنان مخالفت کرد و به من اجازه انتشار آنها را داد. من به سراغ روزنامه واشنگتن تایمز رفتم و پس از یکماه که مسئولان روزنامه اسناد مزبور را بررسی کردند، مقاله بسیار مهمی در مورد فعالیت های لابی نایاک و غیرقانونی بودن آن به چاپ رساندند که انعکاس وسیعی پیدا کرد.

همزمان با تلاش های من برای انتشار علنی این اسناد، نایاک نیز دست بکار شد و برای جلوگیری از بی اعتباری شدن تریتا پارسی و نایاک، به سراغ موسسه روابط عمومی معروف Brown Lloyd James رفتند. این موسسه برای معمر قذافی و بشار اسد هم کار روابط عمومی و ترمیم چهره سیاسی انجام میداد. این موسسه بلافاصله دست بکار شد و یک کارزار بزرگ رسانه ای در دفاع از نایاک و در جهت بدنام کردن من بعنوان تروریست، جنگ طلب، نوکر اسرائیل و ... براه انداخت.

در این مرحله، نایاک و موسسه روابط عمومی اش، دهها مقاله و مصاحبه در رسانه های فارسی و انگلیسی علیه من به چاپ رساندند. بهمن کلباسی از بی بی سی یکی از کسانی بود که با جدیتی بیش از دیگران به کمک نایاک آمد و با گزارشات یکطرفه و غرض آلود، سعی در لجن مال کردن من و دفاع از پارسی بعنوان یک صلح طلب و ایراندوست نمود. محمد سهیمی که تحت عنوان ضد جنگ و ضد امپریالیست فعالیت میکند، در نقش دستیار تریتا پارسی عمل میکرد و برای جمع آوری امضاء در میان اساتید دانشگاه تلاش میکرد. وی مقاله ای هم علیه من نوشت که سراپا دروغ بود. سهیمی پای تریتا پارسی را هم به رسانه های فارسی باز کرد و محمد فروزنده از تلویزیون اندیشه کمک رسان وی شد و با اجرای یک شوی تبلیغاتی، سعی در ترمیم چهره تریتا پارسی در میان جامعه ایرانی نمود.

حکم دادگاه برای ابطال شکایت تریتا پارسی و نایاک علیه حسن داعی

من در دفاعیه پایانی خودم و همچنین مکمل آن، روی سه نکته اصلی تکیه کردم. اول آنکه من از تمامی نوشته ها و اظهارات خودم در مورد شاکیان و اینکه نامبردگان لابی رژیم ایران در آمریکا هستند دفاع میکنم و به درستی و صحت آن اطمینان دارم و هیچگونه شک و تردیدی در این زمینه برای شخص من وجود ندارد.

دوم آنکه، طبق قوانین دادگاه و حکم قاضی، این نایاک و شاکیان هستند که باید اتهامات وارده یعنی دروغگوئی مرا ثابت کنند و از آنجا که پس از چهار سال و نیم قادر به چنین کاری نبوده اند، شکایت بایستی باطل شود.

سوم، به دلیل تقلبات گسترده و دروغگوئی مستمر شاکیان در پروسه کشف حقیقت و عدم صداقت در ارائه اسناد مورد درخواستی دادگاه، نایاک و پارسی بایستی مورد مجازات قرار گیرند و پرونده شکایت نیز بهمین دلیل بایستی مختومه اعلام گردد.

از میان این سه درخواست، دادگاه به یکی از آنان یعنی عدم توانائی شاکیان برای اثبات دروغگوئی من رسیدگی کرد و نیازی به بررسی دو پایه دیگر برای ابطال شکایت ندید. درنتیجه، با حکم قاضی، کلیه اتهامات نایاک علیه من باطل اعلام گردید. (ص 23)

قاضی در حکم خود، آندسته ازمقالات من که به ادعای نایاک نمونه دروغگوئی و تهمت زنی است را مورد بررسی قرار داد و گفت که شکایت آنان ناوارد است و نوشته های مرا مستدل، صاحب سند و مدرک دانست و گفت که حسن داعی همواره بدنبل این بوده است که برای ادعاهای خودش مدرک و دلیل لازم را ارائه نماید و در جستجوی حقیقت بوده است. (ص 14-19)

از طرف دیگر، نایاک در شکایت خود نوشته بود که حسن داعی برخی از نوشته های تریتا پارسی در انتقاد از رژیم ایران را مخصوصا نادیده گرفته است و اگر چشم خودش را روی حقیقت نبسته بود و انتقادات پارسی را مورد ملاحظه قرار میداد، هرگز وی را بعنوان لابیست رژیم ایران معرفی نمیکرد. قاضی در پاسخ به این ادعای نایاک نوشت:

" اینکه تریتا پارسی هراز گاهی یک بیانیه ای میداد و گناه را بطور مساوی به گردن آمریکا و ایران میانداخت، با این ایده که وی قبل از هرچیز یک مدافع (advocate) جمهوری اسلامی بود مباینتی ندارد. با توجه به بدنامی رژیم ایران در آمریکا، هر مامور کمی باهوش رژیم هم با اینگونه اظهارات تلاش میکند که بعنوان یک طرفدار پروپا قرص رژیم ایران معرفی نشود. (ص 12)

در جای دیگر، قاضی در نتیجه گیری خود میگوید: " آنچیزیکه که شاکیان نادیده گرفته اند این است که متهم (حسن داعی) واقعا به اینکه تریتا پارسی و نایاک لابیست های رژیم ایران هستند باور دارد و تنها بهمین دلیل هم بدنبال بی اعتبار کردن آنهاست. (ص 20)

حکم دادگاه برای مجازات تریتا پارسی و نایاک به دلیل تقلب و دروغگوئی

پروسه طولانی این شکایت، نمونه روشنی از دروغگوئی و تقلب تریتا پارسی و نایاک بود و بهمین دلیل هم دادگاه آنانرا مجرم شناخت و به پرداخت بخش مهمی از هزینه های وکلای من محکوم نمود. (ص 25-26)

یکی از شگفت آورترین بخش های این پروسه، اخراج کارشناسان استخدامی نایاک بود و قاضی شهادت آنان را فاقد ارزش خواند. یکی از آنان با دریافت مبلغی زیاد از نایاک، مامور شده بود که مقالات مرا مطالعه کند و آنطور که تریتا پارسی از قبل از وی خواسته بود، به این نتیجه برسد که من در نوشته هایم دروغ گفته ام و بدون دلیل تهمت زده ام. طنز آنکه همین کارشناس بدلیل دروغگوئی و تقلب از پروسه دادگاه اخراج گردید.

این رفتار، بازتابی از نحوه برخورد تریتا پارسی با پروسه قانونی بود همچنانکه خود وی نیز در این مدت با اظهارات خلاف واقع به دادگاه و سوء استفاده از پروسه کشف حقیقت، موجب محکومیت اش توسط دادگاه شد و در پایان نیز مورد مجازات قرار گرفت.

قاضی درحکم نهائی، با هفت درخواست از هشت درخواست ما برای مجازات نایاک و شخص تریتا پارسی موافقت کرد و آنان را به پرداخت بخش مهمی از مخارج حقوقی ام محکوم نمود. حکم پانزده صفحه ای قاضی، خلاصه ای است از همه تقلبات نایاک در این چهار سال که شامل دروغگوئی و ندادن اسناد مورد درخواستی به متهم (حسن داعی) را شامل میشود.

به اعتقاد من، نایاک کمتر از ده درصد از اسناد مورد درخواستی دادگاه را در اختیار ما قرار داده است و بیش از نود درصد آنرا مخفی نگاه داشته است. من بخشی از این اسناد را دسته بندی کرده و بصورت یک گزارش در این آدرس اینترنتی قرار داده ام که مورد استفاده هموطنان قرار گیرد.
نوشته شده توسط: Anonymous

موافقم با پسر پارسی...
حق مطلب بیان شد.

نوشته شده توسط: Anonymous

بدبختی ما نسل سوخته این است که این اقایان هنوز در تونل تاریک 1332 مصدق و شاه گیر کردند و بهیچوجه قصد بیرون امدن را هم ندارند .مملکت در ورطه نابودی قرار گرفته بعد این اقایان بجای مبارزه با این حکومت درگیر 60 سال قبل هستند ایا زمان ان نرسیده که درمقابل این افراد باستیم و با صدای بلند بگوئیم ما نسل جوان به همان اندازه که از حکومت اسلامی متنفریم از شما ها هم بیزاریم

نوشته شده توسط: Anonymous

پسر ایرانی
من حالم از ............ هنوز نمیفهمی که گذشته هم راهنمای آینده است و هم زیر بنا و سنگ بنای ان. مصدق عمرش را برای این کشور گذاشته، چهار تا نوکر استعمار و ارتجاع هم مثل ....... به سفارش اربابش میخواد ریشه هر چی شرف و انسانیت و وفاداری به خاک این کشوره بکنه. آنوقت ...........

پسر ایرانی
من حالم از.............. هنوز نمیفهمی که گذشته هم راهنمای آینده است و هم زیر بنا و سنگ بنای ان. مصدق عمرش را برای این کشور گذاشته، چهار تا نوکر استعمار و ارتجاع هم مثل میرفطروس به سفارش اربابش میخواد ریشه هر چی شرف و انسانیت و وفاداری به خاک این کشوره بکنه. آنوقت امثال تو به جای اینکه پرچمداران تابلو دار استعمار و ارتجاع را طرد کنی، به امثال آقای مشیری ایراد میگیری که چرا تاریخ را برای آیندگان از دروغ های ارتجاع و استعمار پاک میکنه تا فردا من و توی ایرانی از ایرانی بودنمان شرمنده نباشیم. که بفهمیم که تاریخ ایران تنها شیخ و شاه نبوده، انسانیت و شرف و دولتمردان باشرف هم در تاریخ ایران پیدا میشدند.
مملکتت را از کی میخواهی پس بگیری؟ دست کی میخوای بدی؟ دست همان کودتاچیهای رذل و هرزه ای که امروز را برای ما ها رقم زدند؟
نوشته شده توسط: Anonymous

پان فارسها خیال میکنند آنها فقط صاحب این مملکت هستند.. تنها قومی که از مهاجرت آنان به فلات ایران خبری نیست هم وطنان بلوچ هستند که می توان گفت به غیر از بلوچها همه مهاجر هستیم. و آخرین مهاجرها هم به این سرزمین , همین فارس ها هستند که ادعای مالکیّت بیش از حدّ میکنند. دو عامل اصلی که ایران را تجزیه خواهد کرد اول وجود پان فارسیست های ( آریائی ) است و دوم وجود حکومت استعمار گر داخلی رژیم آپارتاید اسلامی است. بشریّت بیش از 50 میلیون به این کلمۀ نحس ( آریائی) که نه زمان تاریخی دارد و نه مکان جغرافیائی, قربانی داده است..وقت آن رسیده است که واقعیّات عینی رادرست مشاهده کرده و آنها را از روی عقل و خرد تجزیه و تحلیل کنیم.

نوشته شده توسط: Anonymous

من حالم داره بهم می‌خوره، استفراغم گرفته دیگه نمیتونم این اراجیف و مزخرفها را گوش کنم. خاک بر سر شما بدبختهای فسیل شده در ۴۰ - ۵۰ ساله پیش که هنوز در سنگر آن تئوریها‌ی پوچ دارید درجا میزنید. تو را به هر چیزی که دوست دارید بس کنید. این نسل جوان دیگر این اراجیف را قبول ندارد چونکه همین شماها ما را به این روز انداختید. گور پدر هرچی‌ مصدق و آیت‌الله و و هر بی‌ پدرو حرومزاده دیگر . من کشورم را می‌خواهم پس بگیرم، من آزادی می‌خواهم...

ما دروغ گفتیم ... ما فساد کردیم ... ما آدم کشتیم ...

ممد نبودی به بینی‌ ....

به یزدم که ما گر خرد داشتیم کجا این سر انجام بد داشتیم

نوشته شده توسط: Anonymous

""" انسان زمان و مکان را تعریف کرد تا موقعیت خود را در گیتی‌ تعیین کند """ جناب هومن شما خیلی‌ دیر شروع به نواختن شیپور از سر گشاد آن کرده اید در حالیکه دیگران در این " تلاش مذبوهانه "" ره‌ به جائی نبرده‌اند. دوران شبح وار زیستن تمام شده، به همین دلیل ما خواهان تعیین "" مرز‌های جغرافیا ئی "" فارسستان هستیم تا فارسستان خود و زبان خود را به کلّ ایران تعمیم ندهد. چونکه شما منطقه خود را ذکر نکرده اید با اجازهٔ شما من شما را از دیار "" کویرستان "" می‌‌نامم، در همانجا بمانید و قنات بزنید جنی‌ گفت است که روزی فرزندان اهورا مزدا قناتی را به چاه جمکران وصل خواهند کرد، این دوران مقارن خواهد بود با قحطی و خلایق دنبال پر مرغی خواهند بود تا

به خود مرغ برسند، در این گیر و دار پری به داخل چاه جمکران خواهد افتاد که د‌ن‌ا DNA سحرانگیز آن سیمرغ را از خواب برین بیدار خواهد کرد، سیمرغ بالهایش را باز خواهد کرد و این باعث بروز طوفان در سرتاسر گیتی‌ خواهد شد و رسوبات دریاها و اقیانوس‌ها به کناری زده خواهند شد، این حادثه باعث خواهد شد "" گادزیلای "" ژاپنی از دلماا اقیانوس آرام سر بر افراشته دهان آتشین خود را باز کند و امواج غیبی این آتش اتمی‌ را به بدن سیمرغ رتباط خواهند داد، سیمرغ اتمی‌ آریائی ایران آریائی را که غبطهٔ دوست و دشمن خواهد بود دوباره سازی خواهد کرد.
نوشته شده توسط: Anonymous

افغانی ها در همان دوره ای تاریخی که گقتم از شمال ایران فعلی وارد مناطق جنوبی تر شدند و در سرزمین فعلیشان شرق ایران فعلی سکنی گزیدند از همان منطقه ای که دیگر قبایل در 3500 سال قبل وارد فلات بعدها موسوم به ایران شدند قومی از آنها که شیعه مذهب هم هستند و در ایران فعلی بسیار آمده اند به نام هزاره ها یا بربرها هستند. خاستگاه آلتایی ها ونیزا اریایی ها مناطق جنوب سیبری و کلاشمال خزر بوده و زندگی شبانی کوچرویی داشته اند که آلتایی ها هم به مانند آریایی ها به مناطق دیگر کوچ داشته اند بخشی به جنوب و فلات ایران آمدند بخش هایی به اناطولی و اروپا رفتند مانند هون های سفید بخشی ازمغولان به چین هم رفتند دعوای آرایی و آلتایی دعوای دو قوم مهاجم به ایران است که با فواصل زمانی حدودا هزار ساله به فلات ایران وارد شدند بنابراین دعوایی بین دوقوم

اصلاتا کوچرو است اینکه تمامی فلات نشینان را از وحشی های مهاجم شمال بدانیم اشتباه است نگاهی به ظاهر مردم ایران این را ثابت میکند تنها بخشی از جمعیت ایران از وحشی های شمالی هستند بنابراین هیچ فرد اریایی نمیتواند تورک ها را که مانند آریاییان ازشمال و شمال شرقی فلات با فاصله زمانی 1000 ساله بعد از مهاجرین آرایی آمدند محکوم کند فعلا که محروم ترین مردم ایران هم نظر از استخدام و هم از نظر مالکیت زمین و ثروت بومیان فلات هستند که توسط وحشی های شمالی آریایی و التایی (نژاد سفید) کنار زده شده اند .حدود 1000 سال است که حکومت ها هم همه در انحصار وحشی های شمالی آلتایی است و مناصب کشوری و لشکری .80 درصد زمین های تهران در تملک تورک هاست و کل تهران توسط آنها اداره میشود و اولویت استخدام دارند.اکثر وزیران کابینه ها هم تورک بوده اند تابحال رهبر هم تورک است اکثر فرماندگان سپاه هم تورک هستند .بهتر است نام تهران هم به تورکان تغییر کند اشکال تورک ها این است که هنوز هم در حال فتح فلات هستند و خودرا تابع نمیدانند همواره در حال خرید زمین هستند چون احساس بیگانگی و اشغالگری میکنند پیوسته از هر راهی غیر اخلاقی در راه کسب درامد هستند و این را کار افرینی مینامند گرانفروشی احتکار اجناس تقلبی واردات بی رویه ... اگر کسی خودرا مردم کشوری بداند پیوسته در حال خرید زمین مانند یهودیان در فلسطین نیست کسی که روحیه کوچرویی و مهاجم دارد اینگونه عمل میکند اگر واقعا تورک ها از فلات ایران بدشان می آید میتوانند در هر سرزمینی که احساس تعلق میکنند مانند همان آسیای میانه یا ترکستان زندگی کنند به هر حال الان دیگر اقتصاد شبانی و مشکل مرتع و علوفه نیست و دوران کار های مدرن است ما برای هیچ قوم مهاجم ماورای خزری چه فارسی زبان چه تورک زبان کارت دعوت نفرستادیم مرتع سبز در آسیای میانه زیاد است هرکس فلات بومیان را دوست ندارد به همان جا کوچ کند نیازی به نزاد سفید نداریم مردم تیره پوست بومی نجیب فلات زندگیشان را بانجابت ادامه خواهند داد.
نوشته شده توسط: ایران گلوبال

جناب ramtin لطفان نشان دهید که آقای ایرانپور اسم چه کسی را آورده و یا به چه کسی توهین کرده اند؟

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای فرهاد داوودی نفرت علیه چپ و استهزای آن را بن مایه مطلبی درباره شخصی کرده است که عمری را با آرمانهای چپ سپری کرده است. ویدا حاجبی ساده تر از آنست که از دامهای اینچنینی در رود. چپ ستیزان جویای نام ویدا را هم خراب خواهند کرد.

نوشته شده توسط: Anonymous

اگر قرار بر گفتگو است مطلب اقای ایران پور لبریز از نفرت پراکنی و دروغ و تهمت است چرا مطلب ایشان منتشر اما مطلب بنده سانسور؟

نوشته شده توسط: Anonymous

اگر قرار بر گفتگو است مطلب اقای ایران چور لبریز از نفرت پراکنی و دروغ و تهمت است چرا مطلب ایشان منتشر اما مطلب بنده سانسور؟

نوشته شده توسط: Anonymous

""" حرکات تکمیلی برای به قفس انداختن دیکتاتور وحشی اسد """ امروز یک هواپیمای مسافربری سوریه که از مقصد پوتین روسیه به مقصد سوریه در حال پرواز بود، با ورود به آسمان ترکیه توسط جنگنده‌های ف‌‌-۱۶ ترکیه در فرودگاه آنکارا به مجبور به فرود شد، این هواپیمای ایر باس "" A320 """ مظنون به حمل سلاح به دیکتاتور اسد بود. همچنین برای اولین بر در چند هفتهٔ گذشته مأموران امنیتی و اطلاعاتی رژیم اسد از "" بین علوی‌ها "" از رژیم جدا شده وارد اردن و ترکیه شده اند که یک سرهنگ نیز بینشان وجود دارد.

نوشته شده توسط: ایران گلوبال

دوستان گرامی، لطفا از برخوردها و افشاگریهای شخصی خودداری کنید. بلاش ما بر این است که عرصه ای دوستانه برای گفتگو و اظهار نظر، در محیطی سالم و بدون تشنج ایجاد کنیم. امکان کامنت برای اظهار نظر است و نه اتهام زنی و توهین. تمامی کامنتهایی که حاوی توهین به اشخاص حقیقی و حقوقی باشندبدون هیچ توضیحی حذف خواهند شد.

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای طالبی.. باز هم خیلی منمون از این مقالۀ با ارزش..کامنت آقای هومن نشانگر آن است که ایشان 1- مقاله را نخواندند..2- مقاله را خواندند متوجه موضوع نشدند..3- مقاله را خوانندند ولی اصلآ نفهمیدند که این مقاله در بارۀ چیست..کینه و نفرت ایشان از نوع آریائی ( عاری از مهری ) بر علیه ملل غیر فارس, چنان بر افکار ایشان غلبه کرده است که حس جهت یابی را از دست داده است. ایشان هنوز با جهت های شمال, جنوب, شرق و غرب مسئله دارد. بیچاره مهاجرین افغانی های ساکن ایران را (( مهاجرین شمالی )) قلمداد می کند. ایشان هنوز به آن حدّ نرسیده اند که موضوع مقاله را با نوشتن نظریّات هم آهنگ بکنند. تنها سوالی که از این پان فارسیست ها می توان کرد که یکی میخواهد آمریکا را پادشاهی بکند , دیگری

میخواهد فارسی را تنها زبان رسمی ایران بکند دیگری می نویسد که خدا داریوش را پادشاه کرد چو مردان و اسپان خوبی داشت, این است که از کدام مواد افیونی استفاده می کنند. این اسپان قوی هیکل آریائی چرا در مقابل اشتران اعراب پا بفرار گذاشتد؟ پان فارسیست ها بایستی این حقیقت را قبول بکنند که ( آریائی ) یک کلمۀ اسطوره ای است که زمان تاریخی دارد و نه مکان جغرافیائی...منتظر مقاله های با ارزش شما هستیم. چوغ ساغ اول...باز هم ممنون
نوشته شده توسط: Anonymous

""" آلمان یک سند مهم را پیرامون مناقشه قره باغ تصویب کرد """ در کنفرانس سالانه "" Deutschlandtag"" اتحادیه "" Junge "" سازمان جوانان ائتلاف حاکم از اتحادیه دمکرات مسیحی‌ و اتحاد سوسیال مسیحی‌ که در روز ۵ اکتبر برگزار شد از سیاست‌های تجاوز گرایانه ارمنستان به شدت تنقید کردند، در این سند، با تنقید از سیاست تجاوز گرایانه ارامنه، تعداد کشته شدگان آزربایجانی به دلیل اشغال اراضی‌ آذربایجان توسط ارامنه، بیشتر از ۲۵ هزار برآورد شده، و تعداد آوارگان جنگی بیشتر از ۱ میلیون نفر، در این سند، از ارمنستان خواست شده هر چه زودتر اراضی‌ اشغالی آذربایجان را تخلیه کند. در این سند از ارمنستان خواسته شده تا هر چه زودتر طبق قطعنامه شورای امنیت "" چهار قطعنامه به شماره """ خاک آذربایجان را ترک کند، همچین نمایندهٔ عالی‌ اتحادیه اروپا انتخابات سال ۲۰۱۲ قره باغ را غیر قانونی‌ قلم داد کرد و آن را

به زیان صلح و امنیت منطقه دانست.
نوشته شده توسط: Anonymous

جناب کیانوش توکلی شما چرا؟ انگار راست گفته اند: از کوزه همان تراود که درون اوست. تاریخ را یک بعدی قضاوت نمیکنند. این شاه اسماعیل بود که با تحریک فارس شیعه شعوبیهای آن زمان در منطقه اقدام به قتل عام سنی مذهب ها کرده بود.لطفا کشتار 15000 سنی مذهب را تنها در شهر تبریزرا به خوانید.کدام لشگر کشیها با هدیه و پخش نقل و نبات بوده است.مگر همین کورش هخامنشی نبود, پس از تصرف لیدی وحشیانه دستور داد ,طبق سنن پرشیاها, 16 جوان پاننزده ساله
لیدی یا ئی را زنده در آتش بسوزانند( هرودوت) ؟

مگر روسها نبودند, در دوره مشروطیت , بعداز تصرف تبریز , حتی مجتهد تبریز را هم به دار آویختند( تاریخ 18 ساله آزربایجان کسروی) ؟ مگر قشون محمد رضا شاه نبود که بعد از تصرف تبریز ,مردم بی گناه را هم قتل عام کردند؟ و یک معلم ترک را در آتش کتاب ها زنده زنده سوزاندند؟ و در اربیل بعد از قتل عام ها, در چپاول اموال مردم , یک نوزاد را با فرش لوله کرده بودند و به ماشین بار کرده بودند؟ آقای توکلی اگر وقت کردید, کتاب اورومیه در جهان عالم سوز را بخوانید تا یک کمی از قتل عام های ارامنه هم در آزربایجان مطلع شوید. شما نباید نوشته های فارس ها را در سایت خودتان تکرار کنید.
نوشته شده توسط: Anonymous

مقاله ژرف و جالبی‌ که خواندن آن را به همه پیشنهاد می‌کنم، رژیم سلطانیزم آخوندی که ادامه رژیم سلطانیزم پهلوی بود، در دو بعد ناکارائی خود را در "" ترمیم پارادوکس و تضاد منفی‌ به نفع یک قوم خاص "" نشان داد. دیگر نه مذهب شیعه اسلامی از نوع فارسی‌ قادر به یکپارچه کردن این جامعه چند پارچه است نه زبان فارسی‌، اینک آان قوم برگزیده و برتر این کشور در حال گذر به دوره است که "" سرزمین کوتو لؤ‌ها در داستان گالیور "" با ورود گالیور دنیای کوچکشان آشفته شد، گالیور همان ملت ترک آذربایجان، ملت کرد، ملت عرب، ملت بلوچ، ملت ترکمن، ملت لٔر و و ایران هستند، و کوتوله‌ها ملت فارس، اینک این کوتوله‌ها قصد بستن و دربند کردن گالیور‌ها را دارند و این "" شروع جنگ تضاد‌ها در ایران خواهد بود "" که برندهٔ آن أظهر من الشمس است.

نوشته شده توسط: Anonymous

چه خوب شد این نوشته را منتشر کرده و ما را به راه راست هدایت فرمودید اجرتان با خدا.من از امروز فیلمهای ترکیه را تحریم میکنم پسر کوچکم دیگر حق ندارد جوجوک تی وی را ببیند ما از امروز حتا ترکی را هم تحریم کرده و به فارسی آنهم لهجه اصیل افغانی یا تاجیک صحبت خواهیم کرد.افتخار تاریخی ما هخامنشیان هستند هر چند ایرانی نبودند و از ماورای خزر به این سرزمین حمله و اشغال کردند و تمدنهای هزاران ساله رانابود کردند افتخار ما رضا پالان میرپنج است که با توطئه انگلیس مشروطه را به نابودی کشاند و بر روی ویرانه های آن پادشاهی و استبداد فردی بنا نهاد و مجاهدات چندین ساله مردم را به باد داد و تمام هم خود را در نابودی فرهنگ و زبان ملل ایرانی قرار داد افتخار ما دیکتاتور ترسو ممد رضاست که استبدادش نیاز به توضیح ندارد افتخار ما رضا ربع پهلوی است که تجسم کلمه حماقت است و فیلش یاد هندوستان نموده است افتخار ما ,فارسها

افتخار ما , فارسها هستند هر چند لات و مسبد و بیشرف باشند .اینکه ترکان عثمانی در چند برهه تاریخی تورکان آذربایجان را نجات داده اند اصلا مهم نیست اینکه اگر ترکان عثمانی نبودند الان باکو پایتخت ارمنستان بود و اورمیه یکی از استانهای ارمنستان بزرگ، اصلا مهم نیست.برای ما فقط این مهم است که فارسها ارباب ما باشند ومنابع ما را به نفع فارسستان غارت کنند دریاچه ما را عمدا نابود کنند و زبان مادریمان را غدقن نمایند و ....بله اینها برای ما مهم هستند.عزیز دل برادر مثل اینکه بدجوری از نزدیکی و اتحاد ملل تورک ناراحت هستید.اینکه دو نفر از شاهان تورک یکی از ایران و دیگری از آناتولی با هم جنگیده اند و با این اشتباه تاریخی زمینه اضمحلال حکومتهای تورک ایران را فراهم کرده اند دلیل نمیشود که نسل امروز هم آن اشتباهات را تکرار کند.ما دوست و دشمن خود را بهتر میشناسیم .لابد شنیده اید که ترکیه و آذربایجان شمالی در صدد تشکیل ارتش مشترک هستند و....حرف بسیار است و در یک جمله به نقل از حیدر علیف خلاصه میکنم "ما یک ملت و دو دولتیم"
نوشته شده توسط: Anonymous

سلام چرا پاسخ من بعد از منتشر شدن حذف شد؟ایا این با اصول دمکراسی سازگار است؟فحاشی به ایل منگور سانسور نمی شود اما پاسخ منحذف می شود؟ بگذارید جامعه ببیند و خودش تصمیم بگیرد در صورتی که پاسخ را درج نفرماید در مطلب مستقلی بی نقض آزادی گردش اطلاعات توسط شما و نقض بی طرفی را در سایت های دیگر نقد می کنم ادامه...

نوشته شده توسط: Anonymous

خواستم جناب آقای ایرانی که اینقدر نگران حقوق کردها در ترکیه هستند در خصوص حقوق کوردها و بلوچها و تالشی ها در ایران توضیح دهند.
در این راه هم اگر فقط در داخل محدوده ایران صحبت کنند و بحث را منحرف نکنند ممنون می شویم.
بعد از توضیحات ایشان هم خواستارم توضیح دهم در مورد سهم کوردها و بلوچها و تالش ها در ایران امروز و ایران پهلوی بیشتر توضیح دهند. با این توضیح که بنده هیچ گاه مانند ایشان به دنبال تفرقه و دو بهم زنی که از خصوصیات بارز یک ملیت خاص در ایران است نیستم.

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب آقای ایرانی
با سلام با تشکر از نوشته های خوبتان، خواستم از شما درخواست کنم وقتتان را چندان در راه پاسخ دادن به افرادی همچون ایرانی و ... تلف نکنید. بنده با چند بار مطالعه آثار شما، خط فکری شما را دقیقان منطبق بر موازین پیشرفته حقوق بشری( نه موازین عقب مانده پان فارسی)یافتم و

به شدت نیز از مواضع احزاب کردی ایرانی دفاع می کنم. با نظری به نظرات اشخاصی مانند ایرانی در بالا متوجه می شویم که ایشان به شدت در فکر منحرف کردن بحث هستند! کافی است توجه کنید که حدود 99% نوشته های ایشان در خصوص ترکیه و عثمانی و عرب و پان ترکیسم و.. است. در حالای که غم و غصه ما ایران است ایشان فقط بحث را به مسائل ترکیه و آذربایجان و ... می کشانند. هر چند دست امثال ایشان برای احزاب تورکی رو است مطمئنم که احزاب کردی نیز مدتهاست این دوز و کلک راسیسم فارس را می شناسند.بنده به دلایلی مدت مدیدی در ترکیه زندگی کرده ام و نیز در ایران نیز جزء ملیتهایی هستم که تحت تبعیض شدید مذهبی و ملی بوده ام.به صراحت عرض کنم که دشمن مشترک اولا انسانیت و ثانیا آزادی در ایران همین راسیست های فارس هستند! نکته ای را خدمت امثال ایرانی ذکر کنم : کوردها در ترکیه تحت ستم هستند کسی منکر نیست اما دولت ترکیه درگیر گروهک تروریستی پ کاکا شده، و در آن سو ولی در جهت احقاق حقوق کوردها در حال تلاش است. دولت ترکیه به دنبال عبدالاه اوجالان رفت و او را دستگیر کرد و حتی حاضر شده با پ کاکا مذاکره کند اما دولت ایران با نیرنگ سران کورد را به میز مذاکره کشاند و در همان جا با گلوله تنفنگ جوابشان را داد و مذاکره کرد!
بنده خود از این که از سوی امثال ایرانی به پان تورک بودن متهم شوم بر خود میبالم، چون فهیمده ام که کلمه تورک لرزه بر اندام امثال ایشان انداخته. در ایران فدرال اینده من و شما صاحب حقوق خود خواهیم بود. ملت های کورد و تورک و لر و عرب و بلچ و تالشی و ... از این که در یک کشور رنگارنگ با حقوق خود زندگی میکنند خوشحال خواهند بود اما من یکی حاضر نیستم که حتی ثانیه ای امثال پان فارسی مانند آقای ایرانی را تحمل کنم.
با ارزوی موفقیت برای شما و همفکرانتان
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای "ايرانی"، بخشی از کلام شما را می‌پذيرم، بخشی از آن را نه‌. سخن شما روبه‌گذشته‌ است. شما بگوئيد که‌ نظام ايده‌آل شما برای آينده‌ی ايران چيست. به‌ انقلاب مشروطه‌ اشاره‌ کرده‌ايد. حاصل اين انقلاب از جمله‌ تمرکز و تراکم قدرت، رسمی‌شدن زبان فارسی و بدين ترتيب نارسمی‌شدن کل زبانهای ديگر ايران)، رسمی شدن مذهب شيعه‌ (و نارسمی‌ شدن کل اديان و مذاهب ديگر). همين قانون انجمن‌های ايالتی و ولايتی با تمام نواقصش اگر اجرا می‌شد، کارمان که‌ بدينجا نمی‌کشيد. اينقدر هم سمکو سمکو نکنيد. وی هر که‌ بوده‌ باشد، عامل انگليس و آمريکا نبوده‌ است که‌ با کودتای نظامی بر مردم تحميل شود. اين قدر هم پز مداراگرايی در ايران را ندهيد. تاريخ کشورمان پر از جنايات فجيع است.

مگر عمرسوزانهای مردم شريف اهل تشيع قابل فراموشی‌اند؟! مگر قمه‌کشی‌ها، کاسه‌ی داغتر از آش‌شدن برای اسلام، کشتار هزاران هزار انسان تنها بدين دليل که‌ مسلمان و شيعه‌ نبودند، فراموش شدنی است؟! خود شما چپ و راست ترک‌ستيزی و عرب‌ستيزی می‌کنيد و از ديگران هم گله‌مند هستيد که‌ چرا با شما همراه‌ نمی‌شوند. باز تکرار می‌کنم؛ اگر واقعا تصور می‌کنيد که‌ اين به‌ سود آن وحدتی است که‌ از آن دم می‌زنيد، اين راه‌ را ادامه‌ دهيد. در ضمن آقايان امضاکننده‌ مثلا "کرد" خودشان تاکنون نگفته‌اند که‌ مشکلی با حکومت جور و ستم اسلامی دارند. چرا برايشان حرف درمی‌آوريد؟ آنها کل جنايات رژيم را به‌ "بی‌تدبيری" تقليل داده‌اند! مطمئن اگر با خود خامنه‌ای در مورد ظلم روا رفته‌ بر کردستان صحبت کنيم، اقرار به‌ نابرابريها خواهد کرد، چون می‌داند هر گونه‌ کتمان پوزخند و تمسخر مردم را به‌ دنال دارند. اين حضرات هنوز به‌ اين درک نرسيده‌اند که‌ انواع و اقسام ستم بر کرد ـ سوای ستمهايی که‌ بر آن بعنوان ايرانی می‌رود ـ روا داشته‌ شده‌ است. شما ديده‌ايد که‌ يکبار، فقط يکبار اين عده‌ جنايات هولناک حکومت اسلامی را محکوم کرده‌ باشند؟ کردستان هم پيشکششان. مگر کم جنايت بر عليه‌ مردم غيرکرد ايران می‌شود. در مورد آنها نيز طومار و اعلاميه‌ صادر نمی‌کنند. اين است که‌ گمانهای جدی در مورد اهداف و گردانندگان پشت‌پرده‌ی اين بيانيه‌ بوجود می‌آيند.