Skip to main content

● کامنت‌های پیشین کاربران تا 25 ژوئن 2022 برابر با 4 تیر 1401

نوشته شده توسط: Anonymous

مسئولین محترم سایت ایران گلوبال
با سلام؛ دیشب نوشته ای را در جواب به هجویات و جملات خارج از عرف فردی به نام مهدی سرانیی؛ در بخش نظرات در همین قسمت جهت درج فرستادم و پیامی با عنوان اینکه بعد از بررسی درج خواهد شد دریافت نمودم. اما با تعجب وقتی امروز چک نمودم نوشته ام را در بخش نظرات نیافتم!
امیدورام نوشته یا جوابیه ام را با احترام به گردش آزاد اخبار و نظرات در همین بخش درج نمایید. کما اینکه این مسئله از دید من چندان اهمیتی ندارد و اگر مبنا بر انعکاس این نظر باشد ابزارهای دیگر و شاید کاراتری برای بیان وجود دارد. ولی اخلاق حکم می نماید که قبلا موضوع را با مدیران و مسئولان این سایت در میان گذاشت تا احیانا سوء تفاهمی ایجاد نشود.

با تشکر

نوشته شده توسط: Anonymous

صحبت از انتخابات آزاد درپراکنی محض است و نوعی تلاش برای آرام کردن توده مردم جان به لب رسیده که به طرف شورش همگانی پیش می روند. جمهوری اسلامی هر گز تن به انتخابات آزاد و نیمه آزاد نخواهد داد. شورش فرا گیر و همه گانی تنها راه نجات مردم از حکومت آخوند ها است.

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای صدرالاشرافی. در اوايل انقلاب مرحوم آيت الله طالقانی در مورد برخی از مدعيان روشنفکری و قدرت طلب چنين گفتند. زير هر کدام از اسناد خيانت و وطن
فروشی امضای آنهايی ديده ميشود که داعيه روشنفکری داشتند والا مردم عادی از روابط پشت پرده اين حضرات هيچ وقت با خبر نبودند

نوشته شده توسط: Anonymous

اگر این تصمیم امریکا در مقابل همکاری مجاهدین با سازمانهای جاسوسی اسرائیل و امریکا برای ترور فیزیکدانان و بمب گذاری در صنایع نظامی ایران باشد ،هواداران مجاهدین باید رهبران مجاهدین را زیر سئوال ببرند.

نوشته شده توسط: ناصر کرمی

● جناب آقای بهمن زاهدی،.... آقای کیانوش توکلی مسئولیّت نوشته های من را برعهده ندارند، و تازه ایشان در بسیاری از زمینه ها با من اختلاف نظر شدید داریم، امّا دمکراسی یعنی همین که افراد یکدیگر را با نظرات مختلف تحمّل کنند. رشد اندیشه و معادلات سیاسی مدرن هم در چنین فضایی بوجود می آید ....

آقای کیانوش توکلی مسئولیّت نوشته های من را برعهده ندارند، و تازه ایشان در بسیاری از زمینه ها با من اختلاف نظر شدید داریم، امّا دمکراسی یعنی همین که افراد یکدیگر را با نظرات مختلف تحمّل کنند. رشد اندیشه و معادلات سیاسی مدرن هم در چنین فضایی بوجود می آید ● چنین روشی در سایت حزب مشروطه امکان پذیر نیست چون از نظر جهان بینی دگم و ایده الیست اتوپیایی هستید و سایت حزب مشروطه خانوادگی و خصوصی و چندین جا فیلتر گذاری بیمورد شده است.● وجود افرادی که خود را حزب مشروطه مینامند و با داشتن یک سیایت خصوصی در یک دمکراسی آزاد هست،● امّا این گروه کم (فرقهء مشروطه) با توانایی های کم سیاسی و شناخت و با سایت حزب مشروطه اجازهء ندارد خارج از جغرافیای زیستی و استانی خود از تاریخ گذشتهء پارسی ها و از استانهای دیگر سخنی به میان آورد، چون شما نه لیاقت آنرا دارید و نه مسئلهء حقوقی آنرا ● آقای زاهدی افکار و اهداف حزب مشروطه امری سوخته شده در تاریخ هست، شما حداقل 500 سال از تکامل فکری و اندیشه گری و تئوریهای دمکراسی عقب هستید.● این حزب مشروطه هست که به عنوان عنصری اضافی و مزاحم برای حفاظت از نظام جمهوری به سپری تبدیل شده است ● این حزب مشروطه هست که حتّی خدمات نیک سلسلهء پهلوی را بر باد داده است، این حزب مشروطه هست که شاهزاده رضا پهلوی را مسخره کرده است و ایشان این درک ندارند که با شما قطع رابطه کند● این حزب مشروطه هست که فرهنگ ایرانی را به پایین ترین سطح ارزشی و جهان بینی تنزل داده است ● آقای زاهدی دیروز در آلمان تعطیل بود، من همان اوّل صبح کامنتی در رابطه با نوشتار آقای دکتر نوشیروان را برای شما، و برای معاون حزب مشروطه، آقای نادر زاهدی، و برای دبیر اوّل حزب مشروطه آقای فواد پاشایی فرستادم، برای آقای دکتر نوشیروان کیهانی یادداشتی فرستادم، بازگشت خورد● اگر شما آن کامنت را در پانویس این نوشتار میگذاشتید، دیگر ضرورتی نبود که در سایت ایران گلوبال مطلبی انتشار دهم● رفتار ساواکی حزب مشروطه دیگر قابل تحمّل نیست ● ایران و سرزمین پارس بی سرپرست نیست که افرادی مانند شما و حزب شما عصا کش آن شود،● شما افراد حزب مشروطه بهتر هست که سرگرمی دیگری برای خود انتخاب کنید، در رویاهای گذشته بخواب روید، بفکر خانوادهء شخصی خود باشید● سرنوشت ایران و جغرافیای پارسی ها زمین فوتبال شما نیست ● من در زندگی انسانی ساده زیست و کم توقعی هستم و چیزی کم ندارم و در زندگی شخصی هم خوشبخت هستم، من سیاسی شدم و هستم چون زادگاه و کشورم را دوست دارم، در یک کلام ناسیونالیست به معنای یک پاتریوتیست ایرانی هستم● تنها هدف من از نوشتار هایم تنها و تنها روشنگری و پرده برداشتن از واقعیّت ها و محور قرار دادن عرصه های دمکراسی و جایگزینی آن است، که این امر شما و حزب مشروطه را خلع سلاخ و بی هویّت خواهد کرد و مسلمأ باب طبع شما نیست● من مسئول نوشته ها و گفته های خود هستم، و هر زمان و مکان برای پاسخگویی حاضر هستم، همچنین با آقای دکتر نوشیروان کیهانی و یا هر کسی را که شما پیشنهاد کنید. در همین جا به این بحث پایان میدهم ولی همچنان سایت فرقهء حزب مشروطه را زیر نظر دارم..
نوشته شده توسط: Anonymous

iranian hemmat tarikh tekrar nemishavad

نوشته شده توسط: Anonymous

با توجه به افزایش شکاف درون حاکمیت و انتقاد بیسابقه احمدی نژاد از سپاه و مجلس ، نقش این نهادها را در تظاهرات نادیده نگیرید.حتی اگر بانی تظاهرات محدود و کنترل شده نباشند لااقل از فضای بوجود آمده استفاده کرده و سعی دارند دولت را بیکفایت نشان دهند و با قیچی کردن اطرافیان احمدی نژاد، به یک کودتای خاموش دست بزنند .طرح اخیر جناح محافظه کار برای اداره دولت توسط جمعی از سیاستمداران در این راستا قابل ارزیابی است.استقبال دستپاچه سایت تابناک محسن رضایی از سخنان احمدی نژاد مبنی بر کمک به دولت موید این مدعاست

نوشته شده توسط: Anonymous

بنده نظرات این دو حزب کردی را می ستایم و از برنامه های آنها برای کردستان و نیز آرمان های آنها برای کل ایران حمایت میکنم. راه حل مورد قبول ملیتهای ایرانی یک ایران فدرال است.

نوشته شده توسط: Anonymous

حرف زدنش خداس!!!!!

نوشته شده توسط: Anonymous

مهدی سرانی؛
الحق که فرزند خلف اجداد فسیل افکارت هستی و روش تخریب وتحریف را استاندانه یاد گرفته ای! شما و نسل شما هموراه از درک حقایق و واقعیات جامعه عاجز مانده و بر توهمات ایده آلیستی خود پای فشردید. خود را عقل کل و توده را عوام و نفهم و صغیر تصور نمودید که نیاز مبرم به رهبری فکری تئوریک شما عالمان دارند! از لحن و تن نوشته ات چنین می نماید که در بر همان پاشنه می چرخد و من نیز در توصیف حال شما اشتباه ننموده ام. واقعا چنین هجو نامه هایی ارزش پاسخ گویی و وقت گذاشتن نداشت ولی به جهت اینکه نام پدرم چنگیز بخت آور را به میان آورده ای جوابت را از زبان خودش برایت می فرستم تا هم تو و هم کیشان آذربایجان ستیزت بشنوند و بدانند که او که بود! لطقا فیلم سخنرانی اش در سالگرد 21 آذر در تبریز را در لینک زیر گوش دهید تا کور شود هرکه نتوان دید!
http://www.youtube.com/watch?v=g1sv

البته این سخنرانی در دو بخش است و هر که مایل باشد بخش اول را نیز می تواند گوش دهد. در اصل همین افکار مستقلش بود که او را در بین همفکران و مردم عزیز و خار چشم جمهوری اسلامی و آذربایجان ستیزان نمود.
اما در مورد فالانژ بودن و رسیدگی به حساب و کتاب من!
شما یا نوشته مرا به دقت نخوانده اید یا دانسته و ندانسته انرا تحریف نموده اید! مقصود من از فالانژ تصدیق تعریف مورد نظر جناب غلام خان نبود و این واضح است! بدین معنی که این اوصاف اتهام و انگ زنی بیش نیستند! و در نوشته ام نیز تاکید نموده ام که چنین اتهامات و انگ هایی از طرف جمهوری اسلامی و اپوزوسیون فاشیستی-راسیستی فارس نیز به فعالان حرکت ملی آذربایجان زده می شود! مقصودم این است که ما از این برچسب ها و اتهامات نظیر فالانژ و فاشیست و ... نمی ترسیم؛ چون خواست هایمان حقوق انسانی و ملی مان است و مطابق منشور حقوق بشر و کنوانسیون های بین المللی. زنده یاد چنگیز بخت آور نیز همان سخنان را در بخش اول همین سخنرانی اش تکرار می نماید و می گوید ما را با اتهاماتی نظیر تجریه طلبی و وابستگی به این و آن ... نمی توانید عقب رانده و گوشه نشین نمایید! البته او مقصوش جمهوری آریایی-اسلامی ایران بود و شاید نمی دانست امثال مددی-یست ها و شما نیز در این اتهام زنی ها گوی سبقت را از مزدوران جمهوری اسلامی ربوده اید.
اما در مورد حرف شنوی و گوش دادن! این خصلت برازنده کسانیست که با رادیو مسکو از خواب بیدار شده و با همان رادیو به خواب می رفتند و بیخود نیست که مغز و فکرشان نیز تا حال آکبند و دست نخورده باقی مانده است. مرا به تورکیه پرستی و ... متهم نموده اید حال اینکه در ان نوشته من حتی یک کلمه نه از تورکیه و نه از آذربایجان شمالی به میان نیاورده ام! اما برای خالی نماندن عریضه و اینکه شما نیز راحت شوید می گویم؛ البته که من تورکیه و آذربایجان شمالی را به حکومت راسیزم فارس و تروریزم کورد و اشغالگری ارمنی ترجیح می دهم. هر دو کشور در حال پیشرفتند. تورکیه با سیستم حکومتی سکولار و لائیک امروز در حال الگو شدن در خاورمیانه است و چرا که الگویی برای ما نباشد؟ طبیعتا این بدان معنا نیست که عاری از مشکل و نارسائی هاست ولی هرچه هست بهتر از آن جمهوری نکبت اسلامی به اصطلاح ضد امپریالیست دست پخت امثال شماست!
در مورد خوردن پول اروپای ضد تورک نیز باید گفت که ما دو سه سالی ایست که آمده ایم و طبیعتا به اندازه شما و رفقایتان نمک گیر نشده ایم! از حساب و کتاب هم هیچ باک و ابایی ندارم؛ خواه تو باشی؛ خواه غازان خان خواه جمهوری اسلامی و ... . این گوی و این میدان.
بفرمایید ....
نوشته شده توسط: Anonymous

ایرانیان از هر ملیّت و زبانی‌، سرنگونی رژیم دیکتاتور بشار اسد سرنگونی رژیم نگون بخت ایران را نزدیک خواهد کرد، با سرنگونی رژیم بشار اسد، مردم در سرتاسر ایران به شادی و پایکوبی خواهند پرداخت، با سرنگونی رژیم ایران،نه تنها سرتاسر ایران، که کلّ منطقه برگشت صلح، امنیت و بهروزی را جشن خواهند گرفت.

نوشته شده توسط: Anonymous

با دورود خدمت دوستان گرامی در سامانه ایربان گلوبال،

آقای کرمی بهتر است کمی مطالعه کنید! حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) پسوند لیبرال دموکراسی را یدک نمی‏کشد. تا زمانیکه ناآگاهانی مانند شما هستند، جمهوری‏اسلامی بر ما حکومت خواهد کرد.

مشکل من شما نیستید بلکه جمهوری‏اسلامی می‏باشد.

قوانین ژورنالیستی کدام کشور را به رخ من می‏کشید. آیا بغییر از این است که نویسنده مطلب که نامش و سایتش مشخص است پاسخگو باید باشد. آیا سایت ایران گلوبال مسئولیت نوشته شما را قبول می‏کند!؟ به نظر من توهین شما حزب مشروطه ایران را بهتر است آقای کیانوش توکلی پاسخگو باشند. بنده ایشان را مسئول محتوای این سایت می‏شناسنم.

آقای کرمی شما فقط می‏خواهی خود را مطرح کنید. سامانه حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) از درج نوشته‏های بی‏پایه و هوجی‏گرایانه شما خود را مبرا می‏داند.

ارادتمند
بهمن زاهدی

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای بهمن زاهدی تو برو با راسیستهای فارس خجالتی سایتت مشغول باش حداقل کرمی راسیست شهامت بیان افکار خود را دارد شما که در لفافه می پیچید تا معلوم نباشد درضمن این سایت هر چه باشد تمامی نوشته های بدون فحش را منعکس میکند سایت شما مرکز سانسور است.حالا به کیانوش توکلی میگویی که کار شما را بکند. میخواهید از این به بعد ما به کرمی آقای دکتر ناصرکرمی بگویم تا در مقام ومنزلت سایت شما باشد و از نوشته های ایشان نیز در سایتتان استفاده کنید.

نوشته شده توسط: ناصر کرمی

جناب آقای بهمن زاهدی، شما نوشتاری از آقای نوشیروان کیهانی را که جعل تاریخ هست در تارنمای حزب مشروطه میگذارید و زیر بار پذیرش مسئولیّت آن شانه خالی میکنید و برای من آدرس میدهید !!!، ....

●شما مانند گذشته با دمکراسی و قوانین ژورنالیستی هنوز قرنها فاصله دارید، برای ما ایرانیان مایهء ننگ هست که حزبی مانند حزب مشروطه، و افرادی مانند شما و هم کیشانتان در این حزب پسوند لیبرال دمکراسی را به یدک میکشد. ● وجود نهادی مجازی بنام حزبی مشروطه که بدنه و بیناد فکری آن ایران را نابود کرد اضافی است. ● من طبق اصول دمکراسی لینک نوشتار خود را برایتان فرستادم، و طبق معمول اصلأ انتظار انتشار آنرا در سایت مشروطهء شما را نداشتم و ندارم. ● اوّل اینکه سایت شما جای دیالوگ و تبادل اندیشه گری نبوده و نیست ● دوّم بعد از اینکه من یک رساله و یک نوشتار چند قسمتی با نام : "حزب مشروطه حزبی نه برای امروز و نه برای فردا" را در چند سال پیش انتشار دادم، دیگر انتظار نزدیکی با شما را من نداشته و ندارم.● اینکه من نوشته ام که طبق اصول دمکراسی ( و مانند گردش کار همین سایت ایران گلوبال) باید نوشتار من در پاسخ آقای نوشیروان کیهانی در سایت شما گذاشته شود، فقط یک بهانه و ثبت سند هویّت غیر دمکراتیک بودن شما و حزب مشروطه هست.● آقای زاهدی تمنی میشود از شیوهء توهین و برخورد شخصی دست بکشید و به عمق مسائل مورد بحث بپردازید ● داشتن پرنسیپ شایسته و برخورداری از فرهنگ متین سیاسی یادگرفتنی و کسبی هست، که شما اگر بخواهید برای یادگیری آنها هنوز وقت دارید.
نوشته شده توسط: Anonymous

رفیق Mehdi serani این حقیقت برای صاحبان افکارتحت خدمت روس و فارس ویرانگر است چون شما مانقوردها نوکری بیگانگان را می کنید و ما بوز قوردها نوکری ملت ترک آزربایجان را در نتیجه ما از بیان واقعیت ترسی نداریم شما چطور؟ و در ضمن استقلال آزربایجان و دموکراسی برای ملت آزربایجان به هر قیمتی حتی همکاری با آمریکا ، اسراییل و هر کشوری که منافع اش با منافع ملت آزربایجان در یک راستا باشد. حتی رفیق اگر اهداف تو هم در راستای منافع آزربایجان باشد با توهم همکاری می کنم (یتر کی بو ایران دییلن توستاقدان و فارس راسیتتنن گونئی آزربایجان قورتولسون)

نوشته شده توسط: Anonymous

""" و بدینگونه شامقازانیزم را شناختیم """ عزیزان می‌بینید که اگر امروز جنگی بین "" جمهوری آذربایجان و ارمنستان "" شروع شود، شامقازان‌ها در کنار ارمنستان بر علیه جمهوری آذربایجان خواهند جنگید، در کنار شامقازان ها، رژیم بدبخت و ورشکسته جمهوری اسلامی نیز کنار ارمنستان بر علیه جمهوری آذربایجان خواهد جنگید، بدون شک ارامنه سوریه نیز دو شادوش در کنار شامقازان‌ها با آذربایجان خواهند جنگید. "" چه کسانی‌ در کنار آذربایجان خواهند بود؟ """ ترکیه که مرز‌های خود را به دلیل اشغال اراضی‌ آذربایجان توسط ارمنستان بسته است، ترکیه‌ای که چند سال پیش جنگنده‌های خود را در حمایت از آذربایجان و به دلیل تهدید رژیم خونخوار ایران راهی‌ جمهوری آذربایجان کرد، همه کشور‌های عربی‌ به استثنای "" سوریه بشار اسد "" از آذربایجان حمایت خواهند کرد.

نوشته شده توسط: Anonymous

با دورود خودمت دوستان گرامی،

آقای ناصر کرمی پیام زیر را برای من فرستاده است.

متن پیام:
مسئول تارنمای حزب مشروطه، با درود طبق رعایت اصول دمکراسی، لینک زیر که در رابطه با سایت شماست فرستاده میشود، لطفأ به آن توجه کنید. و طبق قانون دمکراسی و پژوهشگری باید این نوشته در سایت شما انتشار یابد
http://www.iranglobal.info/node/10682

آقای ناصر کرمی در دموکراسی که شما به تعریف می‏کشید، بیشتر به تبلیغ شخصی برای خودتان اشاره شده تا دموکراسی! قسمت «از دیگران» همانطور که از نامش مشخص است از دیگران است و نظرگاه‏های حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) نیست. شما می توانید با نویسنده مطلب تماس بگیرید. آدرس سایت نویسنده در بالای صفحه سکت چپ درج شده است.

در ثانی نوشته‏جات شما هنوز ارزش درج شدن در این سامانه را ندارند بهتر است این هوجی‏گرایی‏ها را در همان مکان همیشگی خود انجام دهید.

شما را بخیر و ما را به سلامت.

نمیدانم آقای کیانوش توکلی چگونه شما را تحمل می‏کند. صبر زیاد برای ایشان آرزومندم!

ارادتمند
بهمن زاهدی
نوشته شده توسط: Anonymous

آراز افندی! آفرین بر تو که حقیقت را می نویسی. قبول می کنی که بوزقورت هستید. یعنی گرگ خاکستری که جهان آنرا فاشیست می شناسد. ثانیا هدف شما استقلال آذربایجان بهر قیمت است. یعنی درست کردن یک آذربایجان بوزقوردی که در آن همه انسانها بعنوان مانقورت و چپ و ایرانگرا باید تحت تعقیب باشند. و بعد می خواهید به ترکیه بپیوندید. آفرین. باید اینطور شجاعانه صحبت کرد. آفرین بر شجاعتت. رهبرانت هم باید یاد بگیرند مثل تو شجاع باشند. x
ضمنا به کسانی که به اسم تو مقاله می نوشتند بگو کمی املا یادت بدهند. تا تامین را تعمین ننویسی.

نوشته شده توسط: Anonymous

""" بحران اقتصاد ایران و نگاهی‌ به عملکرد اقتصادی کشور‌های شورای همکاری خلیج """ اقتصاد ایران در حالیکه کمرش شکسته و به زانو افتاده است چشم‌های تیزبین را متوجه فعالیتهای کشور‌های شورای همکاری خلیج کرده است، این امپراطوری در حال نفوذ در "" آمریکای لاتین "" است، روز دوشنبه و سه شنبه لیما پایتخت پرو شاهد برگزاری مشترک همکاری‌های اقتصادی، سرمایگذاری، صنعتی، توریستی، کشاورزی ...بود، در این گردهم آیی‌،لحن سلیمان رئیس جمهور لبنان نسیم شیفت قدرت در این منطقه به خوبی‌ بازتاب داد، او گفت لبنان به هیچ گروه مسلحی اجئزه نخواهد داد از خاکش بر علیه خاک دیگری استفاده کند، این یعنی‌ لبنان سعی‌ دارد پر و بال حزب الله را قیچی کند و از نفوذ ایران در این کشور بکاهد، همچنین ابو ظبی قرار داد ۳.۲ بیلیون دلاری ساخت یک فرودگاه مدرن را به "" شرکت ساختمانی تاو ترکیه داده است، این فرودگاه خود را برای

جا به جائی ۳۰ تا ۵۰ میلیون مسافر در ۱۰ سال آینده آماده می‌کند، از هم اکنون آینده منطقه را میتونید پیش بینی‌ کنید.
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای Mehdi serani بهتراست شما هم این عادت بد را فراموش کنی چون دیگر پنجاه سال پیش نیست اینک هر کس حرف حساب بزند قبول میکنند ولو اینکه سنش هم پایین باشد فهم وشور به سن وسال نیست بخاطر این است که حرفهای شما در نزد جوانان ترک خریدار ندارد یخ زدگی افکار شما کار دستان داده و توانایی تحلیل جنبش ملی آزربایجان را از شما گرفته و تحدید جوانان هیچ منفعتی برای شما نخواهد داشت برای بوز قورتچیهای آزربایجان اولین هدف آزادی استقلال و دموکراسی برای آزربایجان جنوبی و دومین هدف اتحاد آزربایجان و سومین هدف اتحادیه کشورهای ترک میباشد. و در این میان پیشرفت و قدرتمند شدن ترکیه آرزوی قلبی ما هست و اگر برای تعمین منافع ترکیه درصورتیکه این منافع در راستای منافع آزربایجان جنوبی باشد اگر کاری لازم باشد من یکی انجام میدهم .

پس زیاد با این نوع گفتار خود را خسته نکن برای ما اولویت اول آزربایجان و بعد هر کشور ترک می باشد. اولویت شما چیست؟ خدمت به راسیست فارس یا روس یا فروختن آزربایجان تحد نام انترناسیونالیزم که هیچ ارتباط زبانی و ملی با ملت ترک آزربایجان ندارند. دیگر در آزربایجان دوره خلق مسلمان تکرار نخواهد شد زیرا ملت دوست و دشمن خود را بخوبی میشناسند. اگر در داخل این حرکت قرار بگیری به حرکت ادامه خواهی داد وگرنه در کناری رها میگردی حالا شما هر اسمی را که میخواهید روی ما بگذارید چون کاروان در گذر است.
نوشته شده توسط: Anonymous

""" شامقازان، فروپاشی اقتصاد بدون قازان ایرانش، و تشابهات شامقازان با ناصر کرمی و رژیم ایران """ ادبیات شامقازان همان ادبیاتی است که رژیم عقب مانده ایران بر علیه فعالان آزربایجانی استفاده می‌کند، در این تسونامی فروپاشی اقتصاد ایران، جناب ناصر کرمی در دهلیز‌های تاریک تاریخ دنبال سوراخ موش هستند، در مقالات پیشین ایشون وجود ترک‌ها را در اروپا به "" پدیدهٔ بیگانه ستیزی " در اروپا ربط داده بودند، شامقازان نیز ادّعا می‌کند اروپا ترک ستیز است، مانند جناب ناصر کرمی که " واقعیت گریز تشریف دارند، شامقازان ما نیز کاری به واقعیت منطقه و دنیا ندارد، اینکه دنیا به سوی هم گرائی پیش می‌‌رود و کسی‌ دنبال ایده آلیزم نیست، شامقازان ما در دنیای "" توهم "" خود دنبال فالانژ آزربایجانی میگردند ولی‌ در همان زمان دست فالانژ پان ایرانی‌ست را میبوسند که ایران را به زندان ملت‌ها تبدیل کرده است.

نوشته شده توسط: Anonymous

کسی که در سنندج زندگی میکند کرد است، کسی که در اذربایجان زندگی میکند تورک است سی که در ترکمن صحرا از صدها سال پیش زندگی کرده ترکمن است و ....
ملیت پارس یک ملت قدیمی در ایران است که در گوشه هایی از ممکلت فعلی ایران زندگی کرده است. کلمه ایران سابقه ای چند ده ساله دارد. معروف است که رضاخان برای انتخاب این نام از پادشاه افغانستان اجازه خواسته بود.
متاسفانه نویسنده بالا اخیرا در تمام نوشته های خود هدفی خاصدارد وآن دشمنی با ملیتهای ایرانی به خصوص تورکها و در این راه ابایی از جعل و تحریف هم ندارد

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای ناصر کرمی واقعا شما درست میفرمایید ایشان هم تاریخ را جعل کرده اند و هم فواصل سرزمینی را قاتی پاتی کرده اند که انسانی همچون شما وصاحب چنان افکاری هم به آن معترض هستید.

نوشته شده توسط: Anonymous

لحظهای بنشین!کمی بنگر چه کرده است با تو؟چه مانده است از تو؟می توانی ببینی؟نمیبنی.یا خود را به ندیدن زده ای؟اگر نمیبینی کمی گوش کن.از شرفت خبری نیست،از آبرویت و یا از آخرین رد انسانیت.
نه خبری نیست!تو کور شده ای و خود نمیدانی.تو عادت کرده ای به این بوی گند.به این لجن،به این چسبناکِ گندناک.تو عادت کرده ای که اگر قدمی از قفست بیرون گذاری جان میدهی و اکنون تو نمیدانی زندگیت با مرگت هیچ تفاوتی ندارد
وقتی حتی لحظه ای به آزادی نمی اندیشی.تو عادت کرده ای به مختصر خوراک نان و کباب از تکه مردار عزیزانت -که مدت هاست توانایی لمس وجودشان را نداری- بسنده کنی و با اشتیاق ذرات گوشت را به خونابه وجودیت اضافه کنی.تو در خودپسندیت غرق شده ای و نمیبینی.تو با امید کور شده ای.با ترس فلج و غریزه وار خود را به چهار چرخ عالم زنجیر کرده ای.نمی دانی که اندکی زندگی بیشتر -به قیمت فروش عشق هایت به دست های متجاوز شهوت

نوشته شده توسط: Anonymous

نوشته شما جعلیات اندر جعلیات است.

نوشته شده توسط: Anonymous

با تشکر از آقای دنیز ایشچی که با انتخاب نام ترکی در راه هویت طلبی حرکت کردند.

نوشته شده توسط: Anonymous

بلی درست است. بزرگی به عقل است نه به سال. منهم بزرگی عقلی را گفتم. وقتی که آقای بابک بخت آور علنا اعتراف می کند که فالانژ است. ولی فالانژ آذربایجان. از فاشیست نامیده شدن هم ابایی ندارد و می گوید که فاشیست اگر برای آذربایجان باشد خوب است، یعنی از نظر عقلی حالش خوب نیست. مگر هیتلر برای آلمان فاشیست نبود. آلمانی که نمی آید فاشیست ماداگاسکار باشد. فاشیسم یک گه است. فرقی نمی کند کجا باشد. آقای بخت آور افتخار می کند که فاشیست آذربایجان باشد. این یعنی تیمارستان و یا زندان
پدر آقای بابک یعنی چنگیز هم که از کمونیستها بوده و در جریان خلق مسلمان علیه آقای شریعتمداری. تکلیف او چه می شود؟ یعنی بابک خائن زاده است؟ بابک جان تکلیفت را با پدرت روشن کن!

نوشته شده توسط: Anonymous

این چیزها که گفتید همه شان زیبا هستند و از طرف بسیاری جوامع در دنیا به آن عمل هم میشود! ولی ربط دادن آن به دین اسلام به اتکای اینکه شما آن را بهتر از دیگران میفهمید، شیادی بیش نیست!! نگاهی به دنیای اسلام مؤید آنست که هیچ کس این مذهب را آنطور نفهمیده که شما میخواهید بفهمید!

نوشته شده توسط: Anonymous

به نقل از رویترز: ایران ده میلیارد دلار به دولت سوریه جهت سرکوب مردمش کمک کرده است!
آقای اردوغان: بدهی 1.3 میلیاردی ترکیه به صندوق بین المللی پول به زودی پرداخت و بعد از آن دولت ترکیه آمادگی خواهد داشت که در صورت درخواست به این نهاد بین المللی کمک کند.!

نوشته شده توسط: Anonymous

من خوشحالم از اینکه‌ فروزنده‌ برای التیام عقده‌هایش ناچار شده‌ که‌ این اواخر میزبانی مهربان باشد برای قانعی فرد ، چرا که‌ جز قانعی فرد و احسان دانشمند در میان کردان همصدای دیگری ندارد . خوشحالترم چون چنین برنامه‌هایست که‌ انسجام و همبستگی کردها را محکمتر میکند . زیرا تلاش برای تحریف و انکار هویت راستین کردها از جانب چنین افرادی ، نتیجه‌ معکوس داده‌ و نیروی محرکه‌ای خواهد شد تا مردمان کرد را برای کسب آزادی و حفظ هویت واقعی خود راسختر و راسختر کند (پس به‌ نوعی میتوان گفت که‌ زنده‌ باد قانعی فردها و فروزنده‌ها). مگر غیر از اینست که‌ مبارزه‌ کردها برای کسب آزادی و تعین سرنوشت درست از زمانی شروع میشود که‌ همین اندیشه‌ بصورت عملی و به‌ منظور انکار هویت ملی کردها در اواخر دوران قاجاریه‌ و اوایل سلطنت پهلویها آغاز شده‌ بود ؟ پر واضع است که‌ مبارزه‌ کردها مبارزه‌ برای حفظ هویت ملیست

نه‌ چیزی بیشتر و نه‌ چیزی کمتر ، بقیه‌ شعارها اگر فدرالیزم است یا تعین سرنوشت و ... تنها تاکتیک و ابزاری برای تضمین حفظ همین هدف اصلی است . یورش کردن و سماجت در انکار هویت ملیتهای ایرانی اگر یک جنبه‌ منفی دارد یک جنبه‌ مثبت هم دارد و باعث هوشیاری و اتحاد بیشتر افراد همین ملیتها هم خواد شد . هیچ کردی نمیتواند انکار کند که‌ یورشهای فاشیستی و غیر دمکراتیک به‌ توافقنامه‌ دمکرات و کومله‌ باعث کمرنگتر شدن اختلافات فکری - داخلی میان کردها شده‌ و انسجام بیشتری را به‌ آنها داده‌ است (پس زنده‌ باد مخالفین توافقنامه‌ !) . توافقنامه‌ای که‌ انتظار میرفت تا اعتراضات خیلی از کردها را بهمراه‌ داشته‌ باشد ولی شاهد بودیم که‌ بدنبال مخالفتهای غیر دمکراتیک مرکزگرایان ، تمامی آنها به‌ دفاع از آن توافقنامه‌ برخاستند . لجاجت و گستاخی نمودن در مقابل واقعیتها محصولی جز بیداری و هوشیاری بیشتر واقعیتگرایان را در پی نخواهد داشت . لذا بنده‌ نه‌ تنها از دعوت نمودن و پذیرایی فروزنده‌ها از افرادی با هویت مشکوکی چون قانعی فردها ناراحت نیستم ، بلکه‌ برعکس آن را اوج درماندگی و ناتوانی فاشیستها میدانم و خوشحالم که‌ توان چنین فاشیستهایی تا بدانجا تنزل نموده‌ که‌ دست به‌ دامان قانعی فردی شده‌اند که‌ برای جامعه‌ کرد چهره‌ نا آشنایی نیست . با یکی از دوستان داشتیم برنامه‌ را بصورت زنده‌ نگاه‌ میکردیم و گهگاهی هم میخندیدیم بعد اتمام برنامه‌ این دوست بنده‌ چیز جالبی گفتند که‌ نقل آن بی مسما نیست ، ایشان گفتند که : تا آخر برنامه‌ ترس داشتم که‌ مبادا قانعی فرد از یک شخصیت مبارز کرد تعریف کند چون مطمئنم کسی که‌ ایشان تعریفش کند ریگی به‌ کفش دارد و قانعی فرد هرچقدر از مبارزین کرد بدگویی کند بهتر است !!!!!!!!!! . تصور میکنم که‌ برداشت دوست بنده‌ از قانعی فرد بیانگر هویت ایشان در میان ملیت کرد باشد . گاهی دشمنان بهتر از دوستان هستند !!!
نوشته شده توسط: Anonymous

از ميان نظرات اين اخري خوب بود. يعني رسم گوش دادن به بزگترها. البته هر كسي بزرگي را در چيزي جدا ميبيند. ممكن است كه به سن ببيند كه در اين صور حساب ما با كرام الكاتبين است. يعيني به تعداد مكفي بازماندگان اصحاب كهف موجودند و در اين صورت جوانان با لياقتي چون بابك بخت آور شانس صحبت كردن نخواهند داشت. من كه چيز جز توان تفكر نسل جديد و قدرت خلاقيت آنها را نشانه بزرگي نميدانم. اين اصحاب كهف تا حالا شانس گفتن داشتند و چيزي درخور ارائه ندادند. نوبت بابك بخت آور و نسل او است. البته براي شنيدن هم استعداد لازم است و اصحاب با سبيل و بي سبيل كهف از آن محروم تشريف دارند. مگر اين اصحاب كيانوري نبودند كه رژيم اسلامي را بر سر كار اوردند و تقويت كردند؟ نام فعالترين سركوبگران و لو دهندگان فعالين خلق مسلمان را چه كسي نميداند. نام ارگان مطبوعاتي سركوب كنندگان كمونيست آن جنبش ضد ولايت فقيه "مردم" و "كار" بود كه

از سوي همين اصحاب آذربايجاني غار كهف در تبريز تغذيه مي شد. بابك بخت آور اگر اين عريضه را به روي مبارك اصحاب كهف نمي خواند از بزرگي شخصيت اوست. چه كسي بهتر از او هم نسلان او صلاحيت قضاوت در باره كارنامه طرفداران مسكو كه همزمان از رژيم تورك كش، توركمن كش، عرب كش و كرد كش جمهوري اسلامي دفاع ميكرد را دارد؟ آخر كجاي دنيا كمونيستها از رژيم مذهبي دفاع كردند مگر در افغانستان كمونيستها از حكمت يار و شاه مسعود و رباني دفاع ميكردند؟ آخر اين افتضاحي كه بازماندگان اصحاب كهف هم در بالا آوردن نقش دست اول داشتند، در كجاي دنيا و از سوي كدام كمونسيتها بالا آمده است؟
نوشته شده توسط: آ. ائلیار

آقای ایرانپور عزیز، در مورد کامنت شما، تا آنجایی که به ایران گلوبال مربوط میشود : لطفاً توجه داشته باشید که در ایران گلوبال فاشیستها هم میتوانند « نظریات» خود را بیان کنند. روشن است که منظور از بیان نظر « تبلیغ» نیست. بنا براین انتشار این مصاحبه بعد از انتشار بیانیه دوسازمان کردی بر طبق مقررات سایت است. و اما در مورد « نقد » ، باید گفت فرهنگ نقد در ایران در همه ی زوایا « صفر» است.

نوشته شده توسط: Anonymous

اگر شما مردم صلح دوست بودید به وضع ملتهای غیر فارس را در ایران سرو سامان میدادید. دنیا میداند که شما صلح دوست نیستید. از ترس تجزیه ایران به این تکا پو افتاده اید. 90 سال است با بدوی و غیر انسانی ترین روشها در ایران فارسی حکومت میکنید.

نوشته شده توسط: Anonymous

باز فروزنده، باز قانعی‌فرد ـ باری ديگر تلويزيون "انديشه‌" ميزبان قانعی‌فرد معلوم‌الحال شد. اقرار کنم که‌ برايم تصميم‌گيری در مورد شنيدن يا نشنيدن "مصاحبه‌"ی اين "دانشمند" و "تاريخدان بنام کشورمان" و اين اواخر "زندانی سياسی" بسيار برايم دشوار بود، چون هم وی را می‌شناسم و هم از وی دانشمندتر و فرهيخته‌تر آقای فروزنده‌ی مصاحبه‌گر را. به‌ هر حال، حاصل آن باز چيزی جز سردرد و تأسف و تأثر توأم با خشم نبود. تأسفم همچنين از اين يا آن سايتی بود که‌ اقدام به‌ بازانتشار اين نمايش نموده‌اند. چرا؟!

محض اطلاع دوستان رسانه‌ای: بنده‌ در آلمان بعد از کالج چهار سال در دانشگاه‌ درس ژورناليستيک خوانده‌ام. طبق آموزه‌های من هيچ رسانه‌ای بدون ضابطه‌ نيست، هيچ رسانه‌ی مسؤول و متعهدی هر چرت و پرتی که‌ برايش فرستادند را درج نمی‌کند، چه‌ که‌ آزادی بيان و دمکراسی مطلقا بدين معنی نيست که‌ بايد به‌ تريبون افراد و نيروهای ضدآزادی و ضددمکراتيک و متحجر و فاشيستی تبديل شد. يک رسانه‌ی مسؤول و دمکرات به‌ يک عنصر مشکوک و فاشيست و ضددمکرات اجازه‌ی اين را نخواهد داد که‌ به‌ بلندگوی وی تبديل شود. اگر هم با همچون کسی گفتگويی صورت دهد، اين گفتگو چالشی و برای افشای وی خواهد بود و به‌ همراه آن تفسير و دست کم توضيحی خواهد آمد تا نزديکی احتمالی خود رسانه‌ و مصاحبه‌گر با مصاحبه‌‌شونده‌ مشتبه‌ نشود. لذا اظهرمن‌الشمس است که‌ هر نظری ـ حتی اگر به‌ "محترمانه‌ترين" شيوه‌ نيز طرح شده‌ باشد ـ شايسته‌ی ‌درج نيست.
بر همين مبنا نمی‌دانم چه‌ اصراری به‌ پخش چنين گفتگوهای حساب‌شده‌ای که‌ تهوع هر کنشگر کرد و هر ايرانی شرافتمندی را برمی‌انگيزاند، وجود دارد. اين شارلاتان "ننه‌ من غريبم" درمی‌آورد، به‌ مصداق مثل "حمله‌ بهترين دفاع است" می‌گويد که‌ "از بی‌احترامی بدور است" و چنين و چنان متمدن است، اما هر آنچه‌ از زبانش بيرون می‌آيد، هتک حرمت است. نکند "غده‌" و "لاشه‌" ناميدن حزب دمکرات کردستان ايران و حزب کومله‌ی کردستان ايران "احترام" باشد، ما نمی‌دانستيم؟ وانگهی، بی‌احترامی در اهانت شخصی و بلاواسطه‌ خلاصه‌ نمی‌شود. دروغ، افترا، تحقير و انتساب صفات جعلی به‌ حريف نيز بی‌احترامی است. آيا اين ادعا که‌ گويا "وزارت اطلاعات ايران زمينهای فلان سرآمد جنبش کردستان را اجاره‌ داده‌ و اجاره‌اش را برای وی به‌ فلان کشور می‌برد" در چهارچوب"نقد محترمانه‌ی نظر‌" می‌گنجد؟!!
آيا آنانی که‌ پز "اپوزيسيون"‌بودن را می‌دهند و به‌ ميزبان همچون عنصری تبديل می‌شوند از خود پرسيده‌اند که‌ چرا اين "تاريخدان معاصر" ما تاکنون در مورد انبوه‌ جنايتات دهشتناک رژيم اسلامی ايران مثلا در ارتباط با زندانيان سياسی [غير از اين چند نازی که‌ در اين مصاحبه‌ از خود نشان داده‌ است] و به‌ ويژه‌ در ارتباط با کردستان لام تا کام چيزی نگفته‌ است؟ مگر اين نيز جزو "تاريخ معاصر" کشورمان نيست؟!! آيا جای پرسش نيست که‌ چرا و با چه‌ انگيزه‌ اين عنصر منفور گناه‌ ستم بر کردستان و جنايات رژيم اسلامی در آن را گردن احزاب کردستان می‌اندازد؟ آيا "ژورناليست" "زبده‌" و "حرفه‌ای" و مخصوصا "بی‌طرف" ما به‌ عقلش نمی‌رسد بپرسد که‌ اگر احزاب کردستان خود باعث و بانی اين شده‌اند که‌ مردم کردستان قلع و قمع شوند و از ابتدايی‌ترين حقوق خود محروم، باعث و بانی کشتار تعداد بيشماری از زندانيان سياسی ايران که‌ سلاحی جز باورشان را نداشته‌اند، به‌ سلاخه‌کشيدن جانبداران آن دسته‌ از احزاب سياسی که‌ هيچگاه‌ به‌ دفاع مسلحانه‌ در مقابل رژيم دست نزده‌اند و سرکوب خشن هزاران انسان در خيابانهای تهران که‌ تنها "رأی" خود را می‌خواستند، چه‌ کسانی هستند؟ آيا جای ترديد نيست که‌ چرا وی بصورت نوشتاری و گفتاری جنايت قتل ناجوانمردانه‌ی دکتر عبدالرحمان قاسملو را گاه‌ به‌ عراق، گاه‌ به‌ مجاهدين، گاه‌ به‌ روسيه‌، گاه‌ به‌ بخش ديگر حزب دمکرات کردستان ايران منتسب می‌سازد، اما هيچگاه‌ به‌ خود رژيم جنايتکار نسبت نمی‌دهد؟! جای پرسش نيست که‌ چرا اين انسان تمام نيروهای ضدرژيم اسلامی را مورد يورش تخريبی خود قرار داده‌ و تقريبا هيچ نيروی واقعی اپوزيسيون را از مشموليت تخريب خارج نساخته است‌، اما خود رژيم در قاموس وی غيبت کبری دارد؟ اصلا کس و نيرويی هست که‌ اين دانشمند در مورد آن زبان گشوده‌ باشد و صدای آن را درنياورده‌ باشد؟ آن هنگام که‌ اين آقا بر عليه‌ کردستان قلم‌فرسايی می‌کرد، هشدار داده‌ شد که‌ وی بايد مأمور ويژه‌ی وزارت اطلاعات رژيم باشد. اما چون گفته‌های وی خوشايند اين يا آن حضرت ناسيوناليست و شووينيست می‌آمد، پی‌درپی ميزبانی‌اش را می‌کردند. اکنون اما رسالت اين حضرت گسترش يافته‌ و زندانيان سياسی ايران و کل نيروهای اپوزيسيون رژيم اسلامی را نيز در برگرفته‌ است و اما فروزنده‌ها همچنان به‌ تريبونش هستند. آيا اين حتی از نظر ماهيت و هويت خود اين تلويزيون‌ها و افراد مجری و مسؤول آنها گمان‌برانگيز نيست؟ مگر کم شنيده‌ام که‌ رژيم اسلامی تعدادی از تلويزيونهای خارج از کشور را تأمين مالی می‌کند؟
من بطور واقع نمی‌دانم که‌ جناب قانعی‌فرد، اين شرور رسانه‌ای، چه‌ سر و سری با‌ ولی‌نعمتان خود در وزارت اطلاعات ايران و سپاه‌ پاسداران دارد. اما همه‌ی شواهد و قراين نشان می‌دهند که‌ هر چه‌ وی می‌کند و هر چه‌ وی می‌گويد در راستای سياستهای اطلاعاتی رژيم ولايت فقيه‌ قرار دارد. آنانی که‌ کودکانه‌ باور دارند که‌ فعاليت وزارت اطلاعات رژيم ناب محمدی تنها منوط به‌ نفوذ در سازمانهای سياسی، شکار و کشتار مبارزان است، سخت در اشتباهند. رژيم خود کتمان نمی‌کند که‌ ارتش سايبری بر عليه‌ اپوزيسيون براه‌ انداخته‌ است. يکی از وظايف آن به‌ يقين ضداطلاعات و تخريب رقيبان سياسی است. و آقای قانعی‌فرد "پژوهشگر تاريخ" در همان چهارچوب و راستا کار می‌کنند.
مصاحبه‌گر، جناب فروزنده‌، ادای انسانهای "متمدن" و "دمکرات" را درمی‌آورند و می‌گويند که‌ اجازه‌ توهين در تلويزيونش را که‌ نام جعلی "انديشه‌" را يدک می‌کشد، نمی‌دهد. آيا فاشيست‌ناميدن حريف، قاچاقچی‌ناميدن آن، "معلم ابتدايی" ناميدن يکی از رهبران آن، "شرور" ناميدن احزاب کردستان، ... اهانت نيست؟ مصاحبه‌گر "ژورناليست" (!) هنوز متوجه‌ نشده‌ است که‌ از نظر مردم کردستان توهين به‌ احزابی که‌ قربانيان اصلی رژيم ولايت فقيه‌ بوده‌اند و بار اصلی مبارزه‌ بر عليه‌ رژيم را برعهده‌ دارند، توهين به‌ خود آنان است. قانعی‌فرد در خود اين "مصاحبه‌" يکی از ميزبانان پيش اين تلويزيون را "بی‌سواد" و به‌ تعبير خود "با سواد کلاس پنجم" معرفی می‌کند، چون در "دانشگاه‌ امام صادق" زير استادان مکتبی بر عليه‌ کردستان پرورده‌ نشده‌ و رساله‌ ننوشته‌ است. به‌ هر حال در قاموس جناب فروزنده‌ی "متمدن" اين توهين نيست.
از نظر من آقای قانعی‌فرد اتفاقا در بهترين حالتش مأمور [و معذور] ويژه‌ی وزارت اطلاعات رژيم است و اما در حالت تراژيک‌ترش يک بيمار ساديست است. اين ارزيابی نه‌ به‌ جهت نفرتی که‌ از وی دارم، بلکه‌ اشاره‌ای است به‌ حالت روانی و گفتاری وی. وی به‌ گفته‌ی خودش عين خيالش نيست که‌ اين همه‌ احساس را جريحه‌دار می‌سازد، عين خيالش نيست که‌ اين همه‌ بدوبيرا نثارش می‌کنند و من اضافه‌ می‌کنم چه‌ بسا از آنها خوشش هم بيايد. آيا کسی که‌ از تحريک ديگران برای برانگيختن بدوبيراگفتن به‌ خود ارضا شود، بيمار نيست؟ کينه‌ی اين آدم "شريف" وصف‌نشدنی است: ايشان بخاطر "مصاحبه"‌ با رهبران جنبش کردستان از "ملت بزرگ ايران" عذرخواهی می‌کند، اما "مصاحبه‌" با شنيع‌ترين چهره‌های رژيم کنونی از جمله‌ محسن رضايی و حشر و نشر با مهره‌های ساواک رژيم پيشين را امری "پژوهشگرانه‌" می‌نامد.
جناب فروزنده‌ی‌ دانشمند نيز که‌ بعنوان "خبرنگار" خبر و اطلاعاتش از رود می‌سی‌سی‌پی بيشتر است تا در مورد "اين بخش از ميهن" [کردستان]، دست به‌ دامان عنصر اين چنين منفوری شده‌ است، تا کردستيزی خود را بر زبان قانعی‌فرد جاری سازد، تا از زبان وی بشنود که‌ فرزاد کمانگر، اين شخصيت والا و انسانی که‌ خفاشان رژيم اسلامی جانش را گرفتند و بخاطر آن مردم کردستان دست به‌ اعتصاب عمومی زدند، "معلم يک روستای مريوان" [پنداری معلم‌بودن جرم است] و "بمب‌گذار" بوده‌ است، تا از وی بشنود "عده‌ای از زندانيان" سياسی ايران برای اينکه‌ وجهه‌‌ای برای خود کسب کنند، در زندان هستند"، تا مناسبت ديگری داشته‌ باشد که جار بزند که‌‌ چقدر شيفته‌ی "تماميت ارضی ايران" است و ضد جنبش ملی ـ دمکراتيک مردم کردستان. ارزانی‌ هر دوتايشان باد. واقعا آدم اينقدر "شريف" و "محبوب" مردم خود نباشد، به‌ چه‌ درد می‌خورد؟!
2 اکتبر 2012
نوشته شده توسط: Anonymous

ما آذربایجانی ها یک عادت خیلی خوب داریم. وقتی بزرگترها صحبت می کنند، جوجه ها و کوچکترها گوش می کنند تا چیزی یاد بگیرند. آقای بخت آور تو بهتر است بشینی و گوش کنی. وگرنه یکدفعه دیدی یک شامقازانی هم پیدا شد به حساب کتاب تو رسیدگی کرد. فالانژبازی نکن. بشین و گوش کن. هرجا حرف حساب داشتی بزن. اگر خیلی تورکیه پرستی، برو ترکیه. نه اینکه پول «اروپای ضد تورک» را بخوری و خودت را برای تورکیه تکه پاره کنی.

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای رضا پهلوی! به باور من حضور شما در بین مخالفین ایرانی تنها باعث اختلاف و تشدت شده است و نه همبستگی بین نیروهای اوپوزیسیون ایرانی. چنانچه این گفته را باور ندارید به دخالتهای خود طی سالیان گذشته نگاهی بیندازید . اگر قدری با خودتان صادق باشید کنار می نشینید تا مردم ایران بتوانند حکومت اسلامی را سرنگون کنند. گر چه به باور من وسوسه شاه شدن به هر قیمتی لحظه ای شما را آرام نخواهد گذاشت.

نوشته شده توسط: Anonymous

آنچه گذشت :
در سال 1354 كه محمد رضا شاه در توهمات خود كه ژاندارم منطقه خاور ميانه هست و با حمايت غرب يك قدرت بي منازله در تنگه هرمز محسوب مي شود غافل از نفور شرق در لايحه هاي جمعيتي با نام اسلام نوين در حال شكل گيري است خصوصا وقتي در پايان سال 1355 و 1356 كاملا هويدا شد كه تمامي كادر درجه داري ارتش شاهنشاهي تمايل به حزب توده شده و تاسيس و فعال شدن سازمان هاي چپ جديد مجاهدين خلق و چريك هاي فداي خلق و ملي شيا و خيلي از گروه هاي چپ در ايران كه شب و روز رشد مي كردن غرب متوجه شد كه به زودي انقلاب عظيمي در منطقه رخ خواهد داد كه به نفع غرب نخواهد بود

هر چند از گزارشات ساواك برمي آمد كه فعاليت هاي چپ در ايران بسيار گسترش يافته است اما شاه مغرور از حمايت هاي غرب بي توجه به اين موضوعات پيش مي رفت .
انقلاب زيرزميني اسلام نوين زود به سرازيري خود رسيده بود فعاليت حزب توده كه در اغلب مناطق شمال و شمال غرب ايران بسيار فعال بود و ساير سازمانهاي چپ در مركز و تمام نقاط در حال فعاليت و آگاهي مردم با استفاده از نام اسلام در حال گسترش بودند .
اعتراضات با نام اسلام و اسلامگرايي نوين شروع شد . ابتداء ترو ها و وحشت توسط همين گروها شروع و با اتش زدن مراكز عمومي و تحريك عمومي آغاز شد تبريز قم تهران شروع به اعتراضات علني نمودن در اين موقع غرب متوجه شد كه خيلي دير شده است و گسترش شرق در اين روند انقلاب خيلي پيشرفت نموده است لذا برآن شد ارتباط خود را از جبهه ديگري كه تمايلات چنداني به شرق نداشته ولي از مخالفين محمدرضا شاه مي باشند شود .
در سال 1356 عملا غرب شاه را با درگيري هاي داخلي تنها گذاشت و اميد به مخالفين غير چپگرا شد . خيلي زود با انتقال خميني اين سنبل انقلاب در حال جريان را به نوفلل و شاتو شد و خيلي سريع ارتباط خودش را با پيرواني چون سنجابي آيت الله بهشتي قطب زاده را شروع كرد . همچنين از درون كشور نيز غافل نشده و رهبراني چون هاشمي و شريتمداري و طالقاني رو هم از ديد خود غافل نبود .
با ورود غرب و توافق آن با شرق در خصوص تغيير رژيم ايران انقلاب خيلي زود به ثمر رسيد و در بهمن سال 1357 با توازن قدرت هم شرق و هم غرب به ثمر نشست .
با شروع انقلاب اسلامي و تشكيل دولت موقت شرق بسيار از اين وضعيت پيش آمده نگران شد . طرح ريزي و سازماندهي سالياني دراز او در يك دهه داشت از بين مي رفت و لذا بايستي كاري مي كرد تنها اميد شرق در اين زمان سازمانهاي داخلي چون حزب توده و مجاهدين خلق و چريكهاي فداي خلق بود كه با توجه به روي آمدن مخالفين رژيم شاهنشاهي كه تمايلي به شرق نداشتن توازن قدرت بين غرب و شرق رو به فزوني بود هرچند شرق اميدي به افرادي كه دو جانبه بوده و آنهاي كه در سازمان مجاهدين خلق بودن اما در ظاهر از گروه هاي جبهه ملي حمايت مي كردند .
اما براي ايجاد يك اتفاق ديگر كه همه فكر ها از اين موضوعات به آن معطوف شود از نفوذ خود در كردستان استفاده كرده و در سال 1358 موضوع استقلال طلبي كردستان و غائله كردستان بر پا شد چرا كه شرق نمي خواست تمامي زحمات ساليانه خود را بدين صورت ببيند كه كار رو كه كرد آن كه تمام كرد چون غرب خيلي زود در رهبران جديد انقلاب اسلامي نفوذ كرده بود .
غائله تركمن و آمل نيز يكي ديگر از اين انحرافات ذهني و مشفله انقلاب جديد بود اما با رفع اين موضوعات با حمايتهاي غرب فكر ديگري براي ايجاد يك بحران بزرگ تر در ذهن شرق افتاد و از نفوذ خود در عراق جنگ 8 ساله را راه اندازي هرچند هدف اوليه جنگي طولاني مدت نبود اما به هرحال با گسترش جنگ و فشار ها و برخي تحولات سياسي ديگر اين جنگ كه صرفا براي معطوف كردن فكر ها بود به 8 سال طول كشيد .
در اينجا بد نيست به خاطرات آقاي هاشمي اشاره نماييم كه بعداز باز پس گيري خرمشهر در سال 1362 قرار بود جنگ به آخر برسد اما ........ چرا ادامه پيدا كرد
فشار هاي توازن قدرت شرق و غرب بر روي صفحه شطرنج انقلاب نوين اسلامي هر روز بر ضعف شرق گسترش پيدا مي نمود كه شرق تصميم به علني كردن مخاصمه عليه غرب با اعلام شيطان بزرگ امريكا با حمله مجاهدين خلق با برخي از مردم عادي به سفارت امريكا شد . اما غرب با يك حركت ديگر برآن شد تا ماهيت وجودي كمونيستي انقلاب اسلامي نوين را پرده برداشته و به عموم مردم نمايان نمايد . با جدايي برخي از اعضاء سر شناس از سازمان مجاهدين خلق و تاسيس سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي افرادي چون هاشمي رفسنجاني ، محسن رفيق دوست ، محسن رضايي و..... عملا تشكيلات چپ در ايران به شدت تضعيف شد اعلام رسمي غير قانوني فعاليت گروه هاي چپ در اوايل سال 1361 و ادامه در سال 1362 و درگيري هاي خياباني و دستگيري و اعدام برخي از اين افراد و يا توبه نامه برخي از افراد سرشناس در تلويزيون هاي انقلاب اسلامي عملا نشان مي داد كه غرب در شكل گيري انقلاب اسلامي موفق شد ه است .
قدرت گيري و نفوذ برخي از تغيير موضع دادگان از چپ به غرب به جايي رسيد كه عملا جبهه ملي هم به كناري گذاشته شد و نظم نويني در شكل گيري انقلاب اسلامي شكل گرفته كه پديده جديدي بود كه در ظاهر با هجمه هاي شديد به غرب و شرق اما در باطن با منافع غرب در يكسو باشد .اين يك پديده جديدي بود كه غرب تجربه مي كرد .
شروع نظم نوين :
اين نظم نوين اسلام كه برخي در آن اوايل به آن اسلام امريكايي نيز مي گفتند غرب را براي تاسيس دولتهاي شبيه چنين حكومتهاي كه در ظاهر مخالف و در باطن موافق منافع باشد شد . و اين بهترين ابزار مبارزه با شرق بود خيلي زود با صدور انقلاب اسلامي نوين به سراسر جهان شد . اين اسلام جديد تا مخالفين عربستان و حاشيه و به مناطق درون شرق و شوروي سابق نيز نفوذ كرد يعني عملا در كشتي يك اصطلاحي بكار مي رود به عنوان بدل كاري كه شرق بدل آن را از غرب خورد .
كار به جايي كشيد كه بزرگترين فلسفه ديالوگ شرق سرانجاميد يعني فرو پاشي اتحاد جماهير شوروي خيلي ها مي گويند بعداز ملاقات هاي ميخائيل گرباچف با رهبر اسلام نوين امام خميني اين سناريو انجام پذيرفت اما به هرحال سناريوي بود كه شرق بدجوري بدلش را خورد و تجربه تلخي برايشان بود
شرق هنوز به ياران خود در انقلاب اسلامي اميد داشته و روي جبهه داخلي حساب مي كرد تا در خرداد ماه 1368 رهبر انقلاب اسلامي درگذشت قدر سياسي اصل ايران در اختيار آقاي هاشمي رفسنجاني اين سياستمداري كه اكنون كهنه كار شده بود با حمايت خويش رييس جمهور وقت را به قدرت نشاند كه در باطن عملا همانطوريكه از نماد خميني استفاده مي كرد اينبار با نماد خامنه اي استفاده نمايد .
اما با شروع رهبري حجت السلام خامنه اي كه خيلي زود با رشد فزاينده به آيت الله العظمي رسيد هميشه دغدغه هاشمي را داشته است در اين ميان شرق فرصت را مغتنم شمرده و با ورود برخي از ياران خصوصا احمدي نژاد ها و يا بهتر بگوييم اسلام راديكال كه امروز از آن نام برده مي شود خامنه اي را برآن نمودند كه دل از غرب جسته و به سوي آرمانهاي شرق بپيوندد .
با اين تفكر كه با حذف قدرت سياسي هاشمي و تضمين حكومت موروثي خود چراغ سبز به سوي شرق آغاز شد . و تبلور آن با انتخابات رياست جمهوري و تبليغات و هجمه هاي كه پيش از اين دولت اصلاحات خاتمي شروع شد و در ناباوري شخصي با نام احمدي نژاد بر رياست جمهوري اسلامي كه آن را راديكال تند رو اسلامي مي خواندن گرديد .
در چهار سال رهبري سكان انقلاب اسلامي كه دشنام به غرب مي داده است اين حركت نه تنها دشنام بلكه در راستاي هدفگيري منابع و منافع غرب پيش رفت گروه هاي اصلاح گرايان هرچه مي توانستند مقابله خود را از سر گرفته و اين بار غرب بود كه فن بدل را از شرق مي خورد اوج ضربه فني شدن غرب در مقابل شرق خرداد 1388 بود كه با انتخاب مجدد اسلام راديكال يا همان شرق با هاي و هوي دست يابي به انرژي هسته اي ادامه يافت .
بعداز چندين سال و تجميع قواي شرق اينبار با شكل كيري همين جنگ سرد قدرت بنام اسلام بار ديگر پاي در مبارزه ديگري با غرب شروع شد كه در مقابل با اين حربه بهار بيداري اسلام كه متفقان برآن اشتراك نظر دارند .
خيلي زود دير شد :
با قدرت گرفتن رهبر جديد انقلاب اسلامي شرقگرا تا جايي كه توانست از نفوذ و قدرت اطلاح طلبان غربگرا را شروع كرد و با تخريب و حذف فيزيكي از مناطق حساس قدرت در نظام آغاز شد كه اوج آن در خرداد 1388 به ثمر رسيد و كليه عوامل غربگرا را از كار انداخت .
انقلاب اسلامي خيلي سريع در اختيار شرق قرار گرفته و به سوي آرمانهاي شرق تاخت و تاز مي كند و حمايتهاي بلوك شرق روز به روز گسترش يافته و خطر هاي جدي در منطقه خاور ميانه خصوصا اسرائيل شد قدرت گيري حزب اله لبنان و اوج ديكتاتوري سوريه بعداز مرگ حافظ اسد و روي كارآمدن بشار اسد .
در حمله نيروهاي ناتو به عراق كه حاصل توافق غرب با شرق منجر به تقسيم دو نيم عراق به شمال كردستان خودمختار و عراق اولين توافق در تشكيل سناريو خاورميانه بزرگ بود . هرچند هر يك از طرفين سعي مي كند در صورت وجود يك موقعيت جديد در توافق اوليه خود را زير پا بگذارد .
اما اوضاع احوال حال اين را نشان مي دهد كه :
بعداز گذشت 8 سال از شرقي شدن انقلاب اسلامي آقاي خامنه اي از اين اوضاع پشيمان شده است و افسوس اين را كه چرا به تذكرات هاشمي گوش نداده است و تنها راه را هاشمي در سناريو جديدي تحت تاتر عم انگيز شكسپير و بازداشت و زنداني نمودن فرزندان خود شروع مي نمايد كه احساسات عمومي را جريحدار نمايد تا بلكه جلوي اين تاخت و تاز اسلام راديكال را نگه دارد كه خيلي دير شده اما تلاش خودش را در اين باره انجام مي دهد كه اين فرزند خلف صالح امام زمان احمدي نژاد را محار نمايند .
اما تئوري هاي ديگري هم هست كه اكنون اختلاف بين اسرائيل و امريكا را منجر شده است كه امريكا هنوز اميدوار هست كه آقاي هاشمي موفق شود اما آقاي نتانياهو به اين شكل فكر نمي كند و هيچ اميدي به اين وضعيت ندارد
تئوري هاي خاورميانه بزرگ بين شرق و غرب كه آن را براي آمادگي ذهن عمومي در نيويورك تايم گزارش گرديد هنوز روز ميز مذاكره طرفين هست و همه چيز به تلاش هاشمي دارد كه اگر موفق شود اين همون فرصتي است كه امريكا با تماميت ارضي ايران را به سمت غرب برخواهد گرداند و تغييراتي در سناريو خاورميانه بزرگ پديد مي آيد و اين همان تاكتيكي است كه هر يك از طرفين در تعهدات خود پايبند نيستند و از هر موقعيتي به نفع خود استفاده خواهند كرد .
اما اگر هاشمي موفق نشود چه ؟
با توجه به اختلاف نظر كنوني اسرائيل با امريكا در خصوص حمله نظامي به ايران و شروع سناريو خاور ميانه بزرگ و تقسيم اراضي در خاور ميانه قوت گرفته بي چون و چرا اجراي اين موضوع دور از دست رست نيست چرا؟
1- نامه آقاي دانا روهاباكر از متحدين اسرائيل در كنگره آمريكا در خصوص مردم آزربايجان
2- اتحاد دو حزب كومله و دموكرات كردستان
3- نقش برجسته ديگر ملتهاي غير فارس مثل عرب و بلوچ و تركمن و ساير قوميتها
4- در اختيار قرار گرفتن پايگاه هاي نظامي آذربايجان شمالي به اسرائيل در صورتيكه يكي از نمايندگان به صراحت در مورد نامه دانا روهاباكر اعتراض و تماميت ارضي همسايه خود را به رسميت مي شناسد
5- تغيير موضع برخي از متحدان سر سخت ايران مثل مشعل رييس دفتر حماس در تركيه و نام بردن از رجب طيب اردغان به نام رهبر جهان اسلام در حالي كه تا ديروز آقاي خامنه اي رهبر اسلام جهان بود
6- و تنها ماندن اسلام راديكال شرقي در جهان اسلام
به نظر مي رسد اگر آقاي هاشمي موفق نگردد اين امر كه با تغييرات جغرافيايي بين كشورهاي خاور ميانه تصويري شبيه به شكل ذيل حاصل گردد البته اين شكل جنبه دقيق ندارد و اميدوارم مورد بحث دوستان واقع نگردد و صرفا جنبه اظهار نظر داشته و هرگز نظر نويسنده كه خودم هست را ندارد
با به وجود آمدن عربستان بزرگ و متحد در منطقه و پرداخت امتياز به شرق با وجود كردستان بزرگ واتحاد پيمان ناتو و تنگ تر نمودن شرق با اتحاد آزربايجان شمالي و جنوبي تحت نام آزربايجان بزرگ و اتحاد تركمنستان بزرگ منجر به تاسيس كشور جديدي از باقي مانده افغانستان و تاجيكستان تحت نام پارس و باقي ماندن افغانستان با بخشي از پاكستان به نام پشتونستان در اختيار شرق و ازاد سازي ملت بلوچ در دموكراسي غرب
نوشته شده توسط: Anonymous

سفر ۱۱میلیون دلاری محمود احمدی نژاد به نیویورک
۱۱ میلیون دلار، هزینه نیویورک گردی دکتر محمود و همراهان». این عنوان مطلب انتقادی است که در بازتاب امروز ، پایگاه خبری اینترنتی منتقد دولت محمود احمدی نژاد منتشر شد

«۱۱ میلیون دلار، هزینه نیویورک گردی دکتر محمود و همراهان». این عنوان مطلب انتقادی است که در بازتاب امروز ، پایگاه خبری اینترنتی منتقد دولت محمود احمدی نژاد منتشر شد.

بازتاب ضمن اشاره به شعارهای ساده زیستی محمود احمدی نژاد در دوران قبل از به قدرت رسیدن، تخمین می زند که هزینه سفر هیأت های بزرگ همراه محمود احمدی نژاد به نیویورک ، در طول هشت سال ریاست جمهوری او، حدود ۱۱ میلیون
دلار است.

این هیأت ها هر ساله حدود ۱۰۰ الی ۲۰۰ نفر بوده است. تا کنون هیچ گاه میزان دقیق هزینه های صرف شده از سوی دولت برای این سفرها منتشر نشده است.

درآخرین سفرآقای احمدی نژاد به نیویورک به عنوان رئیس جمهوری ایران، حدود صد و چهل تن از اعضای هیأت ایرانی در ۱۱۰ اتاق هتل وارویک نیویوک اقامت داشتند ، که با احتساب هزینه ۷۰۰ دلاری اتاق ها در هر شب، هزینه اقامت پنج روزه آنان در هتل به تنهایی بیش از یک میلیارد و دویست و پنجاه و پنج میلیون تومان است.

زهره طبیب زاده نماینده تهران در مجلس و عضو جبهه پایداری با اشاره به شمار اعضای هیأت همراه محمود احمدی نژاد در نیویورک گفت: اینگونه رفتارها از رئیس جمهوری که شعار عدالت طلبی سر می دهد دور از انتظار است.

پیشتر نادر قاضی پور نماینده ارومیه، به دلیل درخواست ۱۶۰ ویزا ازکشور به گفته او «متخاصم» و حضور تعدادی از همسران و اعضای خانواده وزیران و شخص محمود احمدی نژاد، به کمیسیون اصل ۹۰ شورای اسلامی شکایت کرده بود .

در سفر امسال برای ۱۶۰ نفر تقاضای ویزا شده بود اما آمریکا درخواست ۲۰ نفر از آنان را رد کرد.

محمود احمدی نژاد علی رغم پرسش ها تا کنون هیچ گاه رقم هزینه سفر های خود را به ایالات متحده آمریکا اعلام نکرد .

برخی حامیان دولت علت پرشماری هیأت ایرانی در مجمع عمومی امسال سازمان ملل متحد را دایر نبودن سفارت ایران در خاک آمریکا و لزوم داشتن کادر اجرایی مناسب برای مدیریت سفر اعلام کرده اند. اما در مقابل، منتقدان حضور برخی همراهان هیأت ایرانی از جمله خانواده مقامات را غیر ضروری میدانند.

محمود احمدی نژاد را در آخرین سفر نیویورک، اعظم‌السادات فراحی همسرش و علیرضا پسرش، اسفندیار رحیم‌مشایی رئیس دفتر رئیس جمهور و همسرش، سیدمجتبی ثمره‌هاشمی دستیار ویژه رئیس جمهور، غلامحسین الهام مشاور حقوقی رئیس جمهور و حمید بقایی معاون اجرایی و رئیس نهاد ریاست جمهوری، محمدشریف ملک‌زاده مشاور رئیس جمهور و همسرش و شماری دیگر از مدیران ریاست جمهوری، و همچنین شماری از خبرنگاران ایرانا، شبکه خبر و باشگاه خبرنگاران جوان همراهی ‌کردند.

چاپ
ارسال به دوستان

نوشته شده توسط: Anonymous

""" آیا انور ابراهیم از کشور مالزی یک پان ترکیست است یا شاهزاده فیلیپ از بلژیک؟ """ در جریان بحث بودجهٔ سال ۲۰۱۳ انور ابراهیم وزیر سابق دارائی و رهبر حزب مخالف دولت مالزی از "" ترکیه "" به عنوان الگوی پیشرفت مالزی نام برد، این شخص با بیان اینکه تغییر و بهبود اقتصادی بدون اصلاحات سیاسی و دولتی نااا ممکن است ادامه داد ترکیه در عرض ۹ سال تولید ناخالص داخلی‌ خود را سه ۳ برابر کرده است. در غرب دنیا، هیأت اقتصادی از کشور بلژیک به مدت ۴ چهار روز از ۱۵ تا ۱۹ اکتبر به همراه شاهزاده فیلیپ، ۱۹۳ کمپانی بلژیکی،سیصد و بیست ۳۲۰ تاجر، و ۴۲ نمایندهٔ دولتی سفری به ترکیه خواهند داشت و "" کمیسیون مشترک بلژیک و ترکیه "" با هدف گسترش روابط اقتصادی / استراتژیکی دو کشور شروع به کار خواهد کرد.

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

آراز گرامی در مورد سرما در منطقه زلزله زده مطلب درسایت درج شده است. اگر دوستان باز هم ضروری تشخیص دادند میتوانند از لینک شما استفاده کنند. با تشکر.

آراز گرامی در مورد سرما در منطقه زلزله زده مطلب درسایت درج شده است. اگر دوستان باز هم ضروری تشخیص دادند میتوانند از لینک شما استفاده کنند. با تشکر.
نوشته شده توسط: Anonymous

جناب آقای شامقازان
برای شما که داعیه دار پیشکسوتی در عرص سیاست هستید ،اتهام زنی به دیگران روش شایسته ای قلمداد نمی شود حتی اگر در واکنش به رفتار نادرست آنان باشد. رفتارهای پر شر و شور و احساسی دیگر از سن و سال شما گذشته است و جایگاه شما عقلانی تر کردن خواسته های جریانات سیاسی موجود می باشد.اگر چه شرایط زندگی شما ، مانند بسیاری از مردمان این سرزمین مشقت بار و تاثربرانگیز بوده است و این تا حدی سرگشتگی های سیاسی و اعتقادی شما را توجیه می کند اما فعالان جوان امروزی بر خلاف شما راه خود را یافته و به درستی در جهت آن حرکت می کنند.هر چند ممکن است انحرافات و تندروی و کندروی هایی در مسیر آنها باشد ولی اگر قصد دلسوزی در کار باشد،باید برخوردی پدرانه و دوستانه با آنان داشت نه خصمانه و هتاکانه!

تهمت های پی در پی شما به نوکری ترکیه در خصوص فعالان ملی، بدون داشتن هیچ مدرکی ( اگر مدرکی داشتید باید رو می کردید)کاملا بی اساس به نظر می رسد. به گمان من دشمنی افراطی شما با ترکیه اگر خیرخواهانه باشد(نمی خواهم مانند شما حالت دیگری را تصور کنم)،رسوباتی از دوران گذشته شما که معجونی از مارکسیسم ، اسلامیسم و ناسیونالیسم ایرانی است که مبتلابه اکثر جوانان هم دوره ای شما می باشد.این در حالی است که خیزش جدید جوانان آذربایجان ضمن برخورداری از سرمایه فکری و روحی پیشینیان این حرکت ،ملهم از پیشرفتها و بهروزی های اخیر کشورهای ترکیه و جمهوری آذربایجان و سایرین می باشد.گر چه این الهام بخشی، ما را مدیون آنها نمی سازد اما دشمن تراشی و نفرت پراکنی نسبت به آنان ،باعث ایجاد تردید در مسیر حرکت آزادیخواهانه بوده و احساس تنهایی و انزوا را در کالبد حرکت ملی می دمد.
اینکه شما بزرگانی مانند ستارخان و باقرخان و سایرین را چماق نموده و بر سر وارثان حقیقی آنان می کوبید را ناشی از چه چیزی می توانیم بدانیم.
دوران بت سازی و بت پرستی دیگر گذشته است. همه افراد قابل انتقادند و این به معنای توهین نمی باشد به شرط اینکه با ادبیاتی پاکیزه همرا باشد.این موضوع برای فرد یا افرادی که خود را از انجمنی منتسب به قلم می دانند اهمیت مضاعفی می یابد.
در آخرجنبش آذربایجان به خادم نیاز نداشته و قصد تجربه اشتباهات گذشته را ندارد.جنبش آذربایجان به ملتی آگاه و صاحب تحلیل نیاز دارد تا چشمان خود را گشوده و کلاف اشتباهات گذشتگان را از دست و پای خود بزداید تا بتواند مسیر رستگاری خود را بیابد.
نوشته شده توسط: Anonymous

vor 12 Minuten

فوري فوري : شورش مردم در بازار تبريز

vor 12 Minuten

فوري فوري : شورش مردم در بازار تبريز

بر اساس اخبار واسله از طرف نيروهاي طيف مستقل امروز سه شنبه 11 مهر 1391 حوالي شاعت 13 ظهر در منطقه بازار تبريز ( روبروي بازار چرم خيابان دارايي قديم ) مردم تبريز با نيروهاي انتظامي وامنيتي درگير شده اند .
بر اساس اين گزارش ، مردم كه مجبور به تحمل رياضت اقتصادي سنگين وتورم شديد هستند در پي برخورد نيروهاي مقابله با سد معبر با جمعي از دستفروشان خيابان دارايي ، اقد
ام به مقابله با آنها كرده اند . مدتي است كه در بين نيروهاي شهرداري نيروهاي انتظامي وامنيتي نيز گنجانده شده اند .
گفته مي شود در اين درگيري مردم اقدام به شعار بر عليه حاكميت داده وبا نيروهاي انتظامي درگيري شديدي داشته اند .
حدود 1500 نفر از مردم خشمگين وغيرتمند تبريزي توانسته اند در اين درگيري طرف مقابل را مجبور به فرار كنند .
طيف مستقل با در نظر گرفتن شرايط بسيار حساس كنوني و آمادگي حضور ملتمان براي اعتراض، از كليه طيفها وجريانهاي ملي ميخواهد كاملاً آماده باشند ودر آينده اي نزديك زمينه را براي فراخوان هاي بزرگ آماده كنند .
« طيف فعالين مستقل حركت ملي آزربايجان جنوبي »
نوشته شده توسط: Anonymous

تلويزيون فرانسه کانال ۳: آمريکا به علت فشار عدالت، مجاهدين خلق را از ليست خود خارج کرد
يک برگه واضح که به 15سال طعن و لعن پايان می دهد

لاگن بوشه: يک برگه واضح که به 15سال طعن و لعن پايان می دهد. اين فکس که از سوی وزارت خارجه آمريکا ارسال شده است، مجاهدين خلق ايران را از ليست سازمانهای تروريستی خارج می کند.

مريم رجوی: فکر می کنم که کشورهای غربی نمی توانند جلوی رژيم ملاها را بگيرند. تنها راه، تغيير دموکراتيک به دست مردم ايران و مقاومت سازمان يافته آنها ست


تلويزيون فرانسه کانال 3 - 9سپتامبر ۲۰۱۲- اخبار شب
مجاهدين خلق اصلی ترين نيروی اپوزيسيون عليه حکومت ايران از ليست سازمانهای تروريستی ايالات متحده خارج شدند.
سخنگوی جنبش که در فرانسه است، اعتقاد دارد که اين جنبش، صاحب نقش سياسی است.
به او گوش فرا می دهيم.

گوينده اخبار: سالها بود که مجاهدين خلق در صندلی اتهام کشورها قرار داده شده بودند، به خصوص در آمريکا که اين سازمان را يک گروه تروريستی تلقی می کرد. مقامات آمريکايی تصميم گرفتند آن را از ليست سياه خارج کنند. مجاهدين خلق که مقر بين المللی آنها در پاريس است عليه حکومت مستقر در ايران مبارزه می کنند. اکنون آنها اميدوارند نفوذ سياسی بيشتری داشته باشند. توضيحات از لوک لاگن بوشه.

لاگن بوشه: يک برگه واضح که به 15سال طعن و لعن پايان می دهد. اين فکس که از سوی وزارت خارجه آمريکا ارسال شده است، مجاهدين خلق ايران را از ليست سازمانهای تروريستی خارج می کند.
ماه مه ۱۹۹۷ محمد خاتمی به عنوان رئيس جمهور در ايران انتخاب می شود. شش ماه بعد به عنوان علامت حسن نيت به کسی که به عنوان رفرميست عرضه شده بود، آمريکا سازمان مجاهدين خلق ايران، دشمن قسم خورده رژيم تهران، را در ليست تروريستی قرار داد.
آمريکا اکنون آنها را به علت فشار عدالت از ليست خارج کرد.

مريم رجوی رئيس جمهور شورای ملی مقاومت ايران: از اين پس مقاومت ايران خواهد توانست روی اهداف مردم ايران متمرکز شود، يعنی سرنگونی رژيم ملاها و همچنين آينده ايران آزاد و دموکراتيک.

گزارشگر: چرا که 15سال است مقاومت ايران انرژی اش صرف دفاع از خودش شده است. هم چنان که در فرانسه در سال ۲۰۰۳ رخ داد، وقتی که پليس بزرگترين عمليات ضدتروريستی بعد از جنگ جهانی دوم را به راه انداخت. عملياتی که از جمله منجر به خودسوزی گرديد و نهايتاً به صدور قرار منع تعقيب منتهی شد. دادگاهها بارها و در سراسر جهان کسانی را که به خاطر زدوبند با حکومت ايران به مجاهدين برچسب تروريستی می زنند، محکوم می کند.

صالح رجوی: و امروز به يمن پيگيريمان از همه اين ليستها خارج شديم و بالاخره می توانيم با سر بلند عليه استبداد در کشورمان مبارزه کنيم.

مريم رجوی: فکر می کنم که کشورهای غربی نمی توانند جلوی رژيم ملاها را بگيرند. تنها راه، تغيير دموکراتيک به دست مردم ايران و مقاومت سازمان يافته آنها ست.

خبرنگار: مقاومت ايران از اين پس خود را وقف تحقق اين تغيير خواهد کرد به طور صد در صد.
نوشته شده توسط: Anonymous

وحشت و هذيان گويی رژيم آخوندی از لغو برچسب تروريسم عليه سازمان مجاهدين

اظهارات پی درپی سردمداران و مطبوعات رژيم آخوندی درباره لغو برچسب تروريسم عليه سازمان مجاهدين خلق ايران، به خوبی نشان می دهد فاشيسم دينی حاکم در 15سال گذشته تا چه اندازه به اين برچسب نامشروع متکی بوده و حالا وحشت زده است که تکيه گاه اصليش را برای جنايت عليه بشريت در اشرف و ليبرتی و در زندانهای ايران از دست داده است.
وزارت خارجه رژيم روز يکشنبه9مهر (30سپتامبر) اعلام کرد لغو برچسب تروريستی مغاير «تعهدات حقوقی و بين المللی آمريکا» و حاکی از «معيارهای دو گانه» و باعث «مسئوليت آن دولت در کليه اقدامات تروريستی گذشته و حال و آينده اين گروه خواهد شد» و افزود «جمهوری اسلامی ايران ضمن محکوميت شديد اين اقدام غيرمسئولانه دولت آمريکا، اعلام می دارد که دولت آمريکا با اين اقدام، رسماً و عملاً خود را همراه و حامی فعاليتهای تروريستی و جنايات اين گروهک برضد ايران و عراق و حتی اتباع آمريکايی قرارداده است».

همزمان سپاه پاسداران از طريق خبرگزاری فارس اعلام کرد: «حذف نام مجاهدين خلق نه تنها از نظر اخلاقی عمل شنيعی است؛ بلکه اشتباه استراتژيک و خطای سياسی مهلکی محسوب می شود».

هذيان گوييهای رژيم محتضر آخوندی صرفاً وحشت آن را از مجاهدين، که مدعی است هيچ پايگاه اجتماعی ندارد، برملا می کند. رژيمی که 120هزار زندانی سياسی را اعدام کرده، بالاترين رکورد اعدام در جهان امروز را دارد، خاورميانه و جهان اسلام را به جولانگاه صدور تروريسم و بنيادگرايی تبديل کرده و عراق و سوريه و لبنان و فلسطين را با دخالتهای خود به خاک و خون کشيده است و سردمداران آن بدون شک به خاطر جنايت جنگی، جنايت عليه بشريت و نسل کشی بايد محاکمه شوند.
پيش از اين پاسدار احمدی نژاد، رئيس جمهور رژيم در جريان سفرش به نيويورک گفت: «خارج کردن نام اين گروه از فهرست گروه های تروريستی در کنار اتهاماتی که دولتمردان آمريکايی عليه ايران مبنی بر حمايت از تروريسم مطرح می کنند سندی روشن بر رفتار دوگانه دولت آمريکاست. اعضای اين گروه بيش از 16هزار نفر از شهروندان ايرانی و تعدادی از مقامات به شدت محبوب جمهوری اسلامی را ترور کردند».

سردژخيم صادق لاريجانی، رئيس قضاييه آخوندها و مسئول اعدام و کشتار و شکنجه هزاران زندانی، گفت: قانون اساسی آمريکا «قانون بربريت است» و لغو برچسب تروريستی «نشاندهنده نگاه ابزاری به مبارزه با تروريسم است. ايران از جنايت مجاهدين صرفنظر نمی کند» وی گفت: «مجاهدين بايد به دولت ايران مسترد و مجازات شوند».
ولايتی، مشاور ارشد خامنه ای، گفت: «تصميم واشينگتن در رابطه با حذف مجاهدين از ليست تروريستی بيانگر شکست تمامی سياستهای آمريکا در قبال ايران است... اين تصميم سياست کشور در قبال واشينگتن را تغيير نمی دهد».
مهمان پرست، سخنگوی وزارت خارجه رژيم، گفت: لغو برچسب به منزله رفتار دوگانه و نقض تعهدات بين المللی آمريکا و تضعيف تلاشهای جهانی در مبارزه با تروريسم خواهد بود و «آمريکا بايد پاسخگوی خون هزاران شهروند ايرانی و عراقی» باشد. سخنگوی رژيم در سازمان ملل نيز گفت: «اين يک اقدام اشتباه ديگر از جانب دولت ايالات متحده آمريکا می باشد».

اين نامگذاری که از ابتدا صرفاً بنا بر درخواست رژيم ملايان صورت گرفته و راهبند تغيير در ايران بوده باعث تشجيع رژيم ملايان در تشديد سرکوب و صدور تروريسم و بنيادگرايی و شتاب بخشيدن به تلاش برای دستيابی به سلاح اتمی و مجوز قتل عام و اعمال فشارهای ضدانسانی به ساکنان اشرف بوده است.

دبيرخانه شورای ملی مقاومت ايران
9مهر۱۳۹۱ (30سپتامبر۲۰۱۲)
نوشته شده توسط: Anonymous

من به اصلاح غلام خان یکی از آن فالانژها هستم. فالانژ بودن یا با تعابیری بدتر تعریف شدن را نیز؛ هزاران بار به هم کیش بودن با امثال............ست ها و بچه مرشدهایش آبرودارتر می دانم. چرا که چنین افاضاتی تقریبا همه روزه از طرف مسئولان جنایت پیشه جمهوری اسلامی و مزدوران آن؛ اوپوزیسیون فاشیستی-شویسنستی فارس ( غالب احزاب سراسری از چپ تا راست) علیه فعالان حرکت ملی آذربایجان چه در داخل و چه در خارج تکرار می شود.
مسئله غلام-ها درد نان و مسکن هم نیست دردشان درد ایران پارسی شده و درد سنتی امپریالیزم آمریکا یا به قول امام راحل شان استکبار جهانی! این همه دلیل روشنی دارد و آن هم آکبند ( دست نخورد) بودن ذهنیت این طیف فکری از 33 سال پیش بدین روز است! این بیچاره ها تو گویی در زمان جنگ سرد زندگی می کنند؛ اگر چه از نظر مکانی تغییر نموده اند اما زمان تو گویی برایشان تغییر ننموده است. چو آبی راکد در مرداب!

شرح حالی جالب دارند؛ نسلی سوخته؛ از اینجا رانده و از آنجا مانده! این شاید بدترین حالتی باشد که بتوان برای یک فرد که خود را به نوعی فعال و مبارز سیاسی یا اجتماعی می داند و در این راه هزینه هایی نیز کم و بیش پرداخته، تصور نمود. در یک سیکل بسته در حال چرخیدن به دور خود هستید؛ آتش هم که بشوید به جز همان یک میلیمتری خود هیچ جایی تحت تاثیر نخواهید داد و با همان نوستالژی قرن بیستم از دنیا وداع خواهید کرد. شاید یگانه دستآورد این تکاپویتان در دشمنی با ملت خود و حرکت ملی آذربایجان؛ نمایشی مضحک از زنده بودنتان و مثلا نشان دادن بی اثر نبودن به اصطلاح مبارزات ضد امپریالیست و آزادی بخش تان باشد و بس. مبارزه ای که ارمغانش برای نسل من و ماها جمهوری نکبت - راسیستی فارس است!
اما حرکت ملی آذربایجان حرکتی جوان و پویاست؛ طی 20 و چند سال اخیر خود را به گفتمان غالب سیاسی در آذربایجان تبدیل نموده و روز به روز عرصه را بر جریانات فکری دوگماتیست و ائیدولوژیک سراسری ایران-گرا تنگ تر می نماید. بدون شک با خبره و پخته تر شدن کادرهای جوانش هم در داخل و خارج بیش تر نیز قدرتمندتر و نفوذش در میان لایه های مختلف جامعه آذربایجان بیشتر خواهد شد. سن جوان فعالین آن و اسیر نشدن در چهارچوب های تنگ ائدوئولوژیک چشم اندازی مثبت را برای آن نوید می دهد و بستری مناسب برای گسنرش آن فراهم نموده است. طبیعتا همین جوان بودن نیز ضعف های تشکیلاتی و اقتصادی را نیز بدان تحمیل نموده ولی اینها مانع از گسترش آن در دراز مدت نخواهد شد!
اما نکته مهم این است که امثال مددی-یست ها بعد از این همه بیراهه رفتن و خطاء نمودن چقدر باید پر رو و طلبکار باشد که توقع الگو بودن خود برای نسلی دیگر با افکاری دیگر متصور باشند! در این حال باید یک چیز گفت: واقعا درود بر اعتماد به نفس تان.
حرف اخر اینکه این طیف در هرچه که ناموفق هم بوده باشد؛ در یک نکته موفق بلامنازع بوده است و آن صادقانه و بی ادعا پلکان ترقی شدن دشمنان ملت تورک آذربایجان. شاید این هم سرنوشت اینان بوده است. به هر روی موفق و خوش باشند .... .

گله جک بیزیم دیر .......
نوشته شده توسط: Anonymous

Ahmad داد و فریاد راه نینداز و خودکشی نکن اگر آقای شامقازان بخواهند خود پاسخ میدهند واحتیاج به قیم ندارند در ضمن هم چپچی، اسلامچی و بوز قورد چی اگر حافظ ملیت ترک آزربایجان ومنافع آزربایجان باشند نه اینکه پسرخاله بلکه برادر من هست. همچنین Ahmad بنده وانقیر نیستم بفرمایید خودتان نوش جان کنید

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای احمد
دلیل این که من وامثال من مجبور هستیم با نام مستعار بنویسیم را هر کس می داند، من با نام مستعار، فقط افکار خودم را بیان می کنیم و یا افکار دیگران را به نقد می کشم ولی در مورد بچگی و شخصیت و منبع در آمد کسی حرفی ندارم و آنها را دارای ارزش بحث کردن هم نمی دانم. ولی کسی که چندین صفحه در مورد بچگی خود می نویسد و به دیگران هم انگ جیره خواری می زند حداقل باید نحوه نوشتن خودش را عوض بکند اگر آقای شامقازان به یکی از اشکال زیر می نوشت:
1- منبع در آمد خود بعد از خروج از کشور تا امروز را بیان می کرد و بعد می گفت که فلانیها پس از خروج از کشور هیچ منبع در آمدی ندارند، پس جیره خوار هستند.
2- پس از شرح حال بچگی خود شرح حال بچگی دیگران را هم می نوشت یا ادعا می کرد که آنها در بچگی جیره خوار بودند

در آن صورت به من هیچ ربطی نداشت و افراد مربوطه در صورت لزوم جوابش را می دادند. اعتراضی که من کردم به نحوه استدلال و مغلطه ایشان است. به نظر من شرح جانگداز دوران بچگی تا بیست سالگی و عدم شرح زندگی بعد از مهاجرت، یا بدین معناست که تفکرات نامبرده در همان تفکرات بچگی مانده و هیچ تغییری نکرده یا این که انگهایی که به دیگران می چسباند برای خودش بسیار چسبنده تر هستند
نوشته شده توسط: Anonymous

دوستان... این آقا رضا مرا به یاد فیلم کارتونی The Lion King می اندازد که در این قسمت ( سامبا ) روز شماری می کند که هر چه زودتر پادشاه شود..
www.youtube.com/watch?feature=endscreen&NR=1&v=ywjX6AF6oVc
البته سیمبا , بیشترین روزهای ( هاکونا ماتاتا ) را پشت سر گذاشته است....

نوشته شده توسط: Anonymous

جالب اینجاست که تنظیم کنندگان این بیانیه خود در دنیا آزاد غرب زندگی می کنند و از امکاناتی که دنیا متمدن برایشان فراهم کرده اند استفاده کرده و به راحتی در غرب عقاید خود را بیان می کنند و البته نمک می خورند و نمکدان می شکنند! در بین این عده حالا دیگر کمتر کسی به ضررو زیان های ادامه حیات خود این دولت منحسوس می پردازد و روشنفکران پارس بیشتر توجه خود را معطوف به اقدامات آمریکا و غرب و نیز مساله ملیتهای داخل ایران نموده اند!

بنده برای رهایی از این دیکتاتوری حمایت قدرت های خارجی از مردم را به هر طریقی مجاز می دانم، و نیز بنده قائل به احقاق حق تعیین سرنوشت برای ملیت های ایراین هستم و در این راه حدود 70% از ملیتهای ایرانی را با خود همراه می بینم و حتی در بین آن 30% نیز بسیارشان با موازین دموکراسی آشنایی دارند و مطمئنا از حقوق ملیتهای ایرانی حمایت خواهند کرد.
این کسانی که تا دیروز قربان صدقه غرب و آمریکا و اسرائیل میرفتند، چه شد که غرب را این گونه می کوبند! هیچ شکی نیست که صداهایی به گوششان خورده و آن صداهایی است که دارد از طرف ملیتهای ایرانی برای احقاق حقوق خود بلند می شود. تنظیم کنندگان بیانیه بالا آیا در مورد مشکلات اقتصادی و فقر و بیکاری و فساد و فحشا و.... هیچ راه حلی داده اند؟! آیا غیر از مساله تجزیه ایران ، موضوع مهم دیگری در ایران وجود ندارد؟ این افراد هیچ می دانند که پارازیت های ماهواره ای در حال عقیم سازی مردان ایرانی است؟!آیا با عدم تجزیه ایران همه مشکلات حل خواهد شد؟
خطاب به تنظیم کنندگان بالا نظر شخصی خودم را عرض کنم: بنده برخلاف شما نه مخالف امریکا هستم و نه غرب و نه اسرائیل.حتی اگر بر فرض همین حکومت فعلی هم بخواهد تمام حقوق من را در قالب یک حکومت فدرال به من اعطا کند بنده آن را به هر نوع حکومت و هر مدلی که شماها پیشنهاد خواهید داد مطلقا ترجیح می دهم . بنده در حکومت و آینده ای که شما برای من ترسیم می کنید جز سرکوب و تهدید چیزی نمی بینم و به شدت در مقابل آن خواهم ایستاد.
نوشته شده توسط: Anonymous

جناب عرفان قانعی فرد عزیز - گفتگو را تا به پایان دیدم در حدود 3 ساعت که در خلال آن تو با منطق و عقلانیت حملاتی علیه خشونت طلبان انجام دادی که تمام دستگاه تبلیغی جمهوری اسلامی هرگز نتوانسته و نخواهد توانست صورت دهد چون در نهایت خودش از همان دکترین پوپولیستی تبعیت می کند آفرین بر تو که هم چهره جذابی از خود نمایش دادی و هم بر همه حملات تلفنی با قدرت کلام و منطق غلبه کردی. از پرخاش تجزیه طلب ها هم نترس
امیدوارم این نشانی از توسعه فکری و مدرن شدن تلقی های قومی ایرانیان باشد و گرنه در آغاز هر بهار آزادی در این کشور با این خشونت طلبان پوپولیست روزگار سخت تر از عصر دیکتاتوری در انتظار ایرانیان خواهد بود / به امید دیدار شما