Skip to main content

● کامنت‌های پیشین کاربران تا 25 ژوئن 2022 برابر با 4 تیر 1401

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب طهرانلی:
زمانی که شاردن خوداش در سفرنامه اش هرگز اسمی از تبریز نبرده و به تبریز هم نرفته (چون ان زمان تبریز دست عثمانی ها بود) این نقشه را چجور برای شما کشیده است؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب عنرج:
شما لطف بفرما پاسخ کامنت های ما درباره تاریخ اذربایجان کتاب دده قورقود کتیبه های ینی سعی و اورخون و نقشه تبریز وووووو که در زیر امده است را بده
اتفاقا پور پیرار درباره تورک و زبان تورکی هم نوشته هایی بس بلیغ دارد چند نمونه از ان را در زیر میگذارم شما لطف بکن پاسخشان را بده:
سفرنامه مراغه:
http://s5.picofile.com/file/8159982876/Safarnameye_maraghe.pdf.html

سفرنامه خوی:

http://s5.picofile.com/file/8152855942/Safarnameye_Xoy.pdf.html

امپراطوری های بادکنکی:

http://s4.picofile.com/file/7962849565/Emperaturihaye_bad_konaki_.pdf.h…

جناب عیرج لطف فرموده چند فروند واژه انتزاعی تورکی هم در زبان عقیم تورکی (گفته پورپیرار) پیدا کرده سر قبررشان ضمن فاتحه خوانی بنویسید

نوشته شده توسط: Anonymous

هدف تاکتیکی استراتژیک فرزندان اهورامزداست که پان ترک های ضد ایرانی را در این صفحه دچار افسردگی روانی کند. اگر تو هم از قماش لاشین امینلی اسکاتلندی و آلتین قشقایی باشی که تیر به هدف خورده و منبعد زیر ذره بین خیامی- رازی قرار خواهی گرفت.

نوشته شده توسط: Anonymous

سلام . نمی دانم مشکل شما با زنوزی چیست، اهمیتی هم ندارد.
اگر به فرض محال گفته های شما صحیح باشد، و این همه دارایی و رانت و... وجود داشته باشد، با این ادبیات زشت و این کینه و نفرتی که در سطر سطر این نوشته جای داده اید، این نوشته و اسناد آن بی اعتبار است.
محرم و نامحرم مختص آخوندهاست به نظرتون ؟ پس با این حساب لائیک و آگنوتیست و... که نه دین و مذهب دارند و نه آخوند و اسقف و مغ و ... که برایشان احکام معنوی صادر کند ، جملگی سکس محارمی دارند !
یعنی شما اصلا مشروبات اللکلی مصرف نکرده اید ؟ یا تنها برای زنوزی جرم و گناه و نابخشودنیست؟
زنوزی شاید به زعم شما سرخی ها ، نماینده نظام سرمایه داری باشد، ولی اقتصاد و اشتغال آذربایجان را نجات داده است.
در ثانی این رانت و وام و کمک های دولتی تنها مختص به تبریز و آذربایجانو شخص زنوزی نیست. خوب بگردید شهرهای دیگر و افراد دیگری نیز هستند!

نوشته شده توسط: peerooz

جناب lachin,
چگونه است که ( قبل از اینکه وارد آزمایشگاه بشوم , باورهای شخصی خودم را در رخت آویز بیرون آزمایشگاه آویزان میکنم), ولی در بحث خدا باوری و خدا ناباوری, جناب مرادی و شما منبر را با زدن به صحرای کربلای اسلام آنهم از نوع شیعه آن ختم میکنید در حالی که این همه خداباور در دنیا وجود دارد و حتی معاون رییس جمهور آینده آمریکا که جانشین بالقوه مقتدر ترین مرد روزی زمین است رسما اقرار میکند که اعتقادات او به ترتیب اهمیت عبارتند از مسیحیت, اندیشه محافظه کاری و حزب جمهوری خواهی. با این گفتگو آیا میخواهیم ایرانیان را ناخدا باور کنیم یا از آنها شروع کرده و سپس همه دنیا را ؟ خیر پیش.

نوشته شده توسط: Anonymous

انچه ایران و تاریخ جهان را ساخته است نامی جز عشق به میهن و انسان ندارد.شاهد بودیم که ساختن جهان با عشق به مانیفست و قران محمد این یهودی زاده عرب راه به جائی نبرد و دنیا را پر از نفرت کرد . امروز قران و مسلمان مترادف با تروریست وانتحاری است . قران نه معنویت دارد و نه ادب ونه اخلاق بل قران ایات ترور وتزویر و دروغ و دزدی و بی وجدانی است . قران / همان قران رجوی خمینی تا کنون کاری جز نابودی ایران و در بدری و قتل و فساد و جنایت ارمغانی نداشته است . انچه باقی میماند و پویاست همان ایران و خردنامه جاویدان فردوسی و فرهنگ است . هسته درونی چپ نشان داد که در نهایت ضد ملی ضد ایران و بیگانه پرست و تجزیه طلب است و از زبان پارسی سئو استفاده میکند .

نوشته شده توسط: lachin

2- ادامه....در این کلیپ میدهد که شعر (( عمر خیام )) را بطور سوالی می پرسد...
https://www.youtube.com/watch?v=S7WBEJJlYWU
دوستانی که علاقه به آفرینش جهان از (( هیچ چیز )) دارند میتوانند به سخنرانی (( لاورنس کراوس )) که با مقدمه از طرف (ریچارد داوکینز) شروع میشود را با لینک پائینی مشاهده بکنند..
https://www.youtube.com/watch?v=-EilZ4VY5Vs
بهترین ها را برایتان آرزومندم...

نوشته شده توسط: peerooz

جناب ترند؟,
شما اول " فوکوس " کنید که ببینید شکل درست " لغات فارسی " در زیر ذره بین چگونه است که " زربین " با طلا بین اشتباه نشود تا بعدا " مسئول سایت [ بر پیشنهاد شما ] فوکوس کند ".

نوشته شده توسط: lachin

1-... دوستان .. جا دارد که از آقای دکتر گلمراد مرادی برای انتشار این مقاله تشکر بکنم که موقیّعت خوبی را برای بحث در باره خدا و یا این ( دیکتاتور کیهانی ) که در مغزمان رسوب کرده است ایجاد کرد. اگر باور های شخصی را کنار گذاشته و بدون اینکه به باورهای شخصی دیگران بی احترامی بکنیم , فکر میکنم این بحث می تواند به تنیجه خوبی برسد. قبل از بحث جا دارد سخن معروف ( پاستور ) را تکرار کنم . از ایشان است که گفته بود ( قبل از اینکه وارد آزمایشگاه بشوم , باورهای شخصی خودم را در رخت آویز بیرون آزمایشگاه آویزان میکنم).....سوال محوری که ما می توانیم از خودمان بپریسم این است که چرا در دنیای مسحیت علم و تکنولوژی پبشرفت کرد تا انقلاب صتعتی و بعد انقلاب دیجتالی به وقوع بپیوندد ولی در دنیای اسلامی هنوز از این انقلابات خبری نیست...هیچ وقت فراموش نکنیم که هر چقدر در دنیای اسلام عقب تر برویم , درست بر عکس

در دنیای مسحیّت, فرهنگ و دانش مسلمانها به همان قدر زرّین و منوّر تر گشته تا بجای که می توان گفت دانش و علوم امروزی جهان غرب مدیون دانش یونانی است. و این مسلمانها بودند که نه تنها این دانش یونانی را احیا کردند , بلکه به این دانش و علم افزودند. .. می گویند که روزی دستیار گالیله باعجله و هیجان انگیز وارد اتاق شد و داد زد"" گالیله.. گالیله.. کتابهایت را آتش میزنند.. ".. گالیله خیلی خوشحال شد. دستیارش از این خوشحالی تعجب کرد و پرسید , چرا خوشحالی؟ گالیله جواب داد " صد سال پیش خود نویسنده را می سوزاندند:.. همانطور که شواهد علمی نشان میدهد دنیای بربریّت مسیحیّت در طول گذشت زمان به یک دگردیسی فکری و غلمی دچار میشود که بوسیله فیلسوفان و دانشمندان به عصر روشنگری تبدیل میگردد ولی دنیای علم و دانش اسلامی در طول گذشت زمان به (( بربریّت و خرافات )) بر میگردد.چرا؟.. در دنیای اسلام اشخاصی همچون « محمد غزالی » ها را که خود را ( فیلسوف ) جا زدند و « علم ریاضیّات » را علم شیطان دانستند نبایستی دست کم گرفت. در دنیای اسلام از برکت ( محمد غزالی ها ) , دنیای تحقیق و Investigation جایش را با دنیای وحی-الهام و Revelation عوض کرد. این عقاید غزالی هاست که می گوید ( اگر تکه پنبه ای را نزیک آتشی قرار بدهیم که تکه پنبه هم آتش بگیرد , آتش گرفتن پنبه , کار و اراده الهی است ).. در اینجا نه با ملوکول های کربن کاری داریم ک نه با اتم های اکسیژن.. در صورتی دنیای مسیحیّت در طول زمان ,غلم , تحقیق , منطق و خرد انسان را جایگزین ( وحی و الهام ) کرد. درست بخاطر این جایگزینی است که می بینیم که اولین شخصی که به تئوری ( بیگ بنگ ) پی برد کشیشی بنام ( ژرژ لومتر ) بلژیکی است که اکتشافاتش را پیش به پاپ هم برد به این مضمون که عقاید دینی و شخصی یک انسان می تواند با اکتشافات علمی مغایرت داشته باشد. خوشبختانه این منطق انسان تکامل و پبشرفته است که وجود (( خدا )) را به زیر سوال میبرد . اگر در دنیای اسلام بجای ( محمد غزالی ها) اشخاصی همچون (( منصور ابن حلاج ها )) پروش می یافتند , شاید ما در همین لحضه بجای( وجود خدا و یا دیکتاتور کیهانی) بحث در باره موضوع دیگری میکردیم. یکی از بدبختیهای فاجعه جوامع اسلامی را در کامنت کاربر گرامی ( یکتاپرست ) می بینیم که نوشته است .. (( به قول اندیشمند آلمانی ما کی هستیم تا در مورد بودن خدا نظر دهیم چه رسد به نبودنش )).. این جمله درست اسانس و دلیل اصلی تام بدبختی های جوامع اسلامی است که اول وجود خود را {(( انکار )) می کنیم ..(ما کی هستیم)} بعد با این انکار خود , توانای (( تفکر سوال و پرسش کردن )) را هم از دست میدهیم. کسی که قدرت تفکر و سوال و پرسش را از دست بدهد , در افکار منجمد شده تا آخر عمر یخ زده خواهد ماند. و بخاطر این یخ زدگی فکری است که خامنه ای ها در هنگام تولد یا علی یا علی داد میزنند و یا آقای احمدی نژاد در موقع سخنرانی در سازمان ملل متحد هاله نوری روی سرش نمایان میشود و چاهای جمکران ها هر روز عمیق تر و عمیق تر مشوند . نمیدانیم که چه کسی به این ( آلمانی ) اندیشمند خطاب میکند . کسی که انسان متفکر را به این درجه ( بی ارزش ) تنزل بدهد بایستی دادگاه علنی شود . در دنیای که علم در این چندین قرن پیشرفت کرده است به وجود خدا و یا این دکتاتور کیهانی خیلی وقت است که ( خط بطلان ) کشیده شده است. آخر این چه خدای است که بعد از تشکیل کره زمین 4.5 میلیارد سال میگذرد , در حدود 150-200 هزار سال است که انسان در روی کره زمین پیدا شده است ولی این خدای مهربان تفریبآآ 3 هزار سال است که فقط منطقه ( خاورمیانه ) ظهور کرده است . نه از قطب شمال , نه از قطب جنوب و نه از چین.. بهترین جواب این انیشمند آلمانی را ( کریستفر هیچینز ) در دقیقه 1:13:20 در این ..
نوشته شده توسط: Anonymous

زکریای رازی گفته است که دنیا انقدر اشكالات دارد که نمی توانسته به دست یک خالق باهوش ایجاد شده باشد. از ساده اندیشی خدا باوران مثالی بزنم.
حادثه ای در جایی اتفاق میافتد. با اینحال با وجود تکنولوژی امروزی اعم از دوربینهای مدار بسته، علم ژنتیک، ده ها خبرنگار، شاهدان عینی و حتا سگان تربيت شده و، و، و، روایت های گوناگوني از آن ماجرا میشود. مثل ماجرای قتل سیمپسون در امریکا که هنوز حل نشده است.
2000 سال پیش یکی امد گفت من پسر خدا هستم و یکی ديگر در 1500 سال پیش گفت من فرستاده خدا هستم و هر که نپذیرد قتلش واجب است!. میلیاردها انسان هم اینرا باور میکنند. زهی افسوس.
یکی از سران بومی امریکای لاتین گفت که ما سرزمين داشتیم و کشیشها کتاب. انها امدند کتاب را به ما دادند و سرزمين ما را از ما گرفتند.
ذهن مذهبی میگوید خدا را شکر کنیم که ما را آفريده و نعمت ارزانی داشته است که از گرسنگي نمیریم!....

این تصور دو تا ایراد اساسي دارد.
- اگر کسی افریده نشده نمیتواند بداند که وجود ندارد. پس نمیتواند دلخور شود که افریده نشده و غبطه کسانی را بخورد که افریده شده اند! کسانی هم که افریده شده اند نمیدانند چه کسانی افریده نشده اند که بتوانند در مقایسه با انها احساس برتری و خوشبختی کنند.
- اگر کسی ماشینی بسازد ولی بنزین بهش نزند به چه درد میخورد. فکر کنید خدا فلان خود را برای شش روز پاره نموده و دنیا را افریده ولی غذا بهشان نمیدهد. خوب بعد از یکهفته که دیگر دنیایی ندارد که بر ان خدایی کند. این دیگر شکرگزاری ندارد.
ایا در اسطوره ها و داستانهای ملل دنیا آزادی از قید و بند جباران و گسستن زنجیرهای اسارت ستوده نشده است؟
باور به خدای جباری که کودکان را به زیر اوار میبرد و طبیعتی ساخته که موجودات برای زنده ماندن باید همديگر را بدرند
اگر اسارت ذهنی نیست پس چیست؟
بزرگترين دستاورد برای یک انسان رهایی او از توهمات و اتکا به خود و ازاد زیستن است.
نوشته شده توسط: Anonymous

کسی که نام ایران گلوبال و ایران و فارسی را در کامنتهایش قصدی نادرست مینویسد نباید انتظار داشته باشد که دیگران بنام او کامنت بگذارند! و یا نامش را عالتین و یا ع.ل. ت.ین و التن بنویسد.

نوشته شده توسط: Anonymous

استفاده از نام افراد شناخته شده و مورد احترام ملت آزربایجان برای صحت بخمشیدن به نوشته خود که با افکار نویسنده در تضاد است ! سیاستی نخ نما شده است .
خبرنگار : آقای لسانی چندروری است که آزاد شده اید
نظرتان درباره سفر تبعید گونه برخی فعالین به خارج از کشور چیست ؟ گفت : معمولا یکی از جبهه های که آزربایجان بیشترین ضربه را از خورده است این گونه سفرها می باشد .، شنیدن سفر یکی از نزدیگترین دوستانم خیلی مرا ناراحت کرد و واقعا تاسف خوردم که چرا باید میدان راخالی کنیم.
واقعیت قضیه این است که برای بنده هم خیلی دعوت نامه فرستادندو خیلی ها پیغام دادند که به یکی از کشورهای خارجی سفر کنم .ولی با صدای رسا اعلام کردم و الان هم تکرار می کنم مردن زیر پای ملت آزربایجان هزاران مرتبه بهتر از زندگی درخارج ازکشور و به دور از دردهای این ملت است.

نوشته شده توسط: Anonymous

تبریز در سال 1690 اثر نقاش معروف فرانسوی بنام Chardin
https://www.dropbox.com/s/z70sxfg6v1q4aoz/tabriz.JPG?dl=0

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب جویا

درست است نام "آلتین" در انحصار من نیست و هر کسی می‌تواند این "نام" را برای خود انتخاب نماید اما در عیران‌گلوبال من با این نام شناخته شده‌ام و مشخصاً بقیه‌ی کاربران نیز به دلیل متعلق دانستن این "نام" به من، هر کامنتی که با نام "آلتین" ارسال می‌شود را منتسب به من می‌دانند و البته هدف جاعلی نیز که به نام من کامنت ارسال می‌نماید این است که با ارسال نظرات جعلی به اسم من، با تحریک کاربران بر علیه یکدیگر، بین کاربران موش‌دوانی نموده و یا به زعم خودش از تأثیر کامنت‌های من بکاهد بنابراین قطعاً ارسال کامنت با اسامی "آلتین" متعدد در سایت مسئله‌ ایجاد می‌نماید.

***
ارسال کامنت‌های جعلی به اسم دیگران، اصلاً عادی نبوده و یک «مسئله»‌ای است که ترول‌های اینترنتی به وجود می‌آورند اما برای من سؤال است شما چرا نمی‌خواهید وجود ترول‌ها را به عنوان واقعیت فضای مجازی بپذیرید!؟

اما جهت حل این مشکل برای گرفتن نام کاربری اقدام خواهم نمود.
نوشته شده توسط: Anonymous

متاسفم از کاه منت طرف عصبی و تعصبی و پر از غرض و سرچشمه گرفته از فشار .. از اسامه مجددی در مورد یک ملت بزرگ ....

نوشته شده توسط: Anonymous

گویند یکی از خصایص گرگان گرسنه آن باشد که به هنگام درماندگی گرد هم آیند و چشم در چشم هم دوزند. تا چشمان یکی به غفلت بسته شد، بر سر او همی بریزند و لت و پارش کنند! این مـَثَل مصداق آج قوردهایی است که اینجا به سر گوناز تیوی ریخته اند و با تصور اینکه گویا مدیر آن، جناب احمد اوبالی در موقعیت ضعیفی قرار دارد، میخواهند لت و پارش کنند! از این گرگهای گرسنه باید پرسید: افندیهای محترم، کدامتان یک صدم کاری را که گوناذ کرده، انجام داده اید؟ گیرم که مدیر گوناذ بقول شماها میلیونر شده؛ که چی؟ چرا شماها شکم درد گرفته اید؟ آیا احمد اوبالی جلو میلیونر شدن شماها را گرفته است؟ اگر تلویزیون باز کردن آدم را میلیونر میکند، خب بفرمایید جلو و تلویزیون باز کنید! آیا احمد اوبالی جلو شماها را گرفته؟؟؟!!!

نوشته شده توسط: بهمن موحدی(بامدادان)

« “ازسلطان ظالمی پرسیدند: چه می خوری؟گفت: گوشت ملت. گفتند چه می نوشی؟گفت: خون ملت. گفتند: چه می پو شی؟ گفت پوست ملت. گفتند: این ها را از کجا می آوری؟ گفت از جهل ملت. گفتند چگونه این جهل را نگاه داری می کنی؟ گفت: در جعبه ای طلائی به نام “مقدسات”. گفتند: از این جعبه چه گونه محافظت می کنی؟ گفت: بوسیله خرافات”. »
با درود به شما دکتر گلمراد مرادی گرامی؛ از خواندن مقالۀ روشنگرانۀ شما بسیار لذت بردم و استفاده کردم.
آخوند بسیار منفور و مفتخور رژیم ضدبشری جمهوری اسلامی, آخوند مصباح یزدی گفته است که : “نجات از بی دینی مهمتر از نجات دادن از تهی دستی و فقر است” و باید برای مقابله با آن مجهز شد و به مصاف آن رفت!!!

این آخوند با این سخنانش روی یک درد بی درمان رژیم ضدبشری انگشت میگذارد. او در تقلاست که خدا ی نادیده را به جامعه برگرداند تا وجود یک اقلیت مفتخور بی خاصیت و مولتی میلیاردر از یک طرف،

و تهی دستی و گورخوابی و کلیه فروشی و زندگی زیر خط فقر و بیکاری میلیونی و بدبختی و فلاکت از طرف دیگر را توجیه کند و به مشیت الهی و خواست خدایش منتسب کند.
او دارد استراتژی همیشگی رژیم ضدبشری جمهوری اسلامی را توضیح میدهد. 38 سال است که رژیم ضدبشری جمهوری اسلامی دارد برای مقابله با بی دینی و بی حجابی و تحمیل روزه و نماز و شهید پروری و آخوند و خرافه به خلق ایران و صدور ارتجاع و تروریزم و بنیاد گرایی اسلامی و فرقه گرایی شیعی، پولهای عظیم و کلان صرف میکند اما یک هزارم آنرا صرف زندگی خلق محروم و مظلوم ایران و مقابله با فقر و تهی دستی نمیکند. گسترش سریع بی دینی در جامعه که این آخوند کثیف و مفتخور از آن به حق وحشت دارد، برای مردم برعکس نشانۀ آگاهی به این حقیقت است که برای دست یابی به رفاه و زندگی انسانی، باید خدا و اسلام و قوانین و سنتها و رژیم اسلامیش را با زور و اتحاد و مبارزه به زباله دان انداخت.
علیرغم هر تلاش آخوندها و فسیلهای دزد حاکم برای مقابله با بی دینی، هیچ تردیدی نیست که این روند به نحو برگشت ناپذیری دارد در جامعه به پیش میرود. آشکار است که دیگر جایی برای خدا و حکومت خدا در این جامعه وجود ندارد. چند صباحی با خونخواری می مانند و به جامعه گند و لجن میپاشند و بعد برای همیشه جامعه بشری را با خدا و مشیتش ترک میکنند. تا انسان رهیده و آگاه و بی خدا نفسی بکشد.
به خداباوران : خودتان را گول نزنید! خدایی وجود ندارد.
سرنگون باد رژیم سرمایه داری و ضدبشری جمهوری اسلامی
پیروز باد خلق قهرمان ایران
تنها ره رهایی خلق ایران از جهنم آخوندی ؛ شروع مبارزات مسلحانه ی توده ای و جنگ مسلحانه و انقلاب قهرآمیز می باشد و لاغیر.
به امید سرنگونی هرچه سریعتر رژیم فاشیستی و سرمایه داری جمهوری اسلامی بدست خلق قهرمان ایران و برپایی یک جمهوری بر اساس اصول حقۀ سوسیالیسم و لائیسیته و دمکراسی.
نوشته شده توسط: Anonymous

این کودک وقتی بزرگ شد خواهد فهمید ، تازه زن مومن باشد آنهم نه یک زن بلکه 100زن مومن یک سگ به از100.. است .
آن وقت به عمق افکار بیمارفردوسی پی خواهد برد خواهددید دراین افکار جا ندارد بخصوص اینکه اوقشقایی و ترک تباراست وبعد خواهد فهمید که مربی اسیمیلاسیون شده او ....

نوشته شده توسط: Anonymous

استاد پورپیراردر دکان شاهنامه خانی را گل گرفت و تخته کرد و شما هنوز اندر خم کوچه های علی چپ در جا می زنید.جهت روشنایی در تاریکی جعلیات تاریخی مربوط به فرطوسی می توانید گاف های حکیم فرطوسی را گوگل کرده مطالعه فرمایید.جوابی هم داشتید شنوا هستیم فقط بر اعصاب خود مسلط باشید.

نوشته شده توسط: کاوه جویا

جناب Azad، ادعای شما بی پایه است. من کامنتی از شما یا کس دیگری "حبس" نکرده ام تا بعداً در زیر کامنت های دیگر منتشر کنم. برای رسیدگی، لطفاًعین کامنت مورد ادعای خود را دوباره بفرستید. ضمناً من یگانه کس کنترل کننده ی کامنت ها نیستم، بلکه آقای توکلی نیز در این کار سهیم است.

نوشته شده توسط: کاوه جویا

جناب آلتین گرامی، درباره ی کامنت های "جعلی" یادآوری می کنم:
1 ـ امکان فنی تشخیص آی پی اصلی کامنت گذاران در اختیار من نیست و از این رو نمی توانم فرستنده ی کامنت را تعیین هویت کنم.
2 ـ نام "آلتین"، که شما برگزیده اید، ملک انحصاری شما نیست، بلکه هر کس دیگری می تواند از این نام استفاده کند. اگر می خواهید این نام در ایران گلوبال به نام شما ثبت شود، به مدیر تارنما ایمیل بفرستید و درخواست ثبت نام نمایید.
3 ـ اینکه با توجه به کامنت های پیشین شما موضع سیاسی تان را تشخیص دهم و بر این پایه، کامنت هایی را که با این نام و با موضعی دیگر فرستاده می شود بلوک کنم، توقع منطقی ای نیست. من این کار را تنها در مورد نام های دو یا چند بخشی که فرستنده را به صورت مشخص تری معرفی می کنند، در حد توان خود انجام می دهم. اما در مورد نام های تک بخشی ساده، چون "آلتین" انجام چنین کاری منطقی نیست.

3 ـ به شما و دیگر کسانی که از جعل نام خود گله دارند، پیشنهاد می کنم به ترتیب اولویت:
الف ـ با ایمیل به مدیر تارنما ثبت نام کنند، یا: ب ـ از مدیر تارنما درباره ی علت عدم برخورد با کامنت گذاران متخلف، از راه ردیابی آی پی اصلی آنان پرسش کنند، یا دست کم: پ ـ نامی مشخص تر با بیش از یک بخش برای خود برگزینند.
نوشته شده توسط: بهمن موحدی(بامدادان)

درود بر شاهین نجفی عزیز؛ هنرمند متعهد و مبارز و مردمی. و درود بر فرزندان رشید خلق قهرمان ایران؛ "آرش صادقی"، "علی شریعتی" ، "مرتضی مراد پور" و "سعید شیرزاد"

نوشته شده توسط: Anonymous

این کامنت جعلی از من نیست:

"درود بر آقای روحانی عزیز"

***
جاعلی که به اسم من کامنت‌های جعلی ارسال می‌نماید بداند با این قبیل کارهای سخیفانه فقط شخصیت حقیر خود را به نمایش گذاشته و هیچ کاری از پیش نخواهد برد.

نوشته شده توسط: بهمن موحدی(بامدادان)

به مسئول محترم کامنتها و جناب توکلی گرامی
براستی شما دنبال چه هستید ؟! چه چیزی را می خواهید ثابت کنید؟! کامنتی به نام آلتین منتشر شده به این مضمون : «"مقاله ای بی محتوا و .. از پان ترک تجزیه طلب لوائی."» عجب !!!! شما بزرگواران خودتان به خوبی می دانید که شخصی به نام آلتین هم تجزیه طلب است و هم پانترک و هم طرفدار سرسخت همپالکی خود محمدرضا لوائی؛ پس چگونه می توان باور کرد که آلتین این کامنت را نوشته باشد. بنده مخالف سرسخت آلتین و تفکراتش می باشم و حتی با جرات می گویم که دشمن این فرد می باشم، این فرد به ایران و ایرانی توهین می کند و با غلط نویسی ( عیران ، کمونیثط و...) و با شعارهایی مثل "مرگ بر فارس" ، "مرگ بر ایران" ، "خلیج عربی" و... قصد توهین و تمسخر و نفرت پراکنی دارد. اما با همۀ این اوصاف معتقد هستم که ما باید "اخلاق" را در همۀ زمینه ها، از زندگی خصوصی و اجتماعی گرفته تا مبارزات سیاسی -

رعایت کنیم و از بی اخلاقی و روشهای ناجوانمردانه جداً بدور باشیم.این روباه موذی که نام آلتین و دیگر کاربران را جعل می کند و با نام آنها کامنت می نویسد به طور قطع از مزدوران سایبری رژیم ضدبشری جمهوری اسلامی است. این فرد از توله سگهای خامنه ای جلاد است.
مسئول محترم کامنتها و جناب توکلی گرامی ؛ خواهشاً برای وجهۀ سایت تان هم که شده جلوی این ویروس آخوندی را بگیرید.
نوشته شده توسط: Anonymous

می نویسید نوجوانان شاهنامه خوان امروز، ایران آینده را خواهند ساخت. من، اضافه میکنم و می نویسم ایران آینده ای را که قرار است این شاهنامه خوانها بسازند، همان ایران شاهنشاهی خواهد بود که درآن، شاهانی نظیز کوروش و داریوش و شاپور ذوالاکتاف و انوشیروان "عادل" و رضا شاه و محمد رضا شاه، به جای آخوندهای حاکم ستمگرکنونی بر تخت شاهی جلوس خواهند کرد و بر رعیت مطیع و سر بزیر، حکم و فرمان خواهند راند! وقتی میگوئیم نوجوانان شاهنامه خوان ایران آینده را خواهند ساخت، مثل این میماند که گفته شود نوجوانان اودیسه و ایلیاد خوان امروز یونانی، یونان آینده را خواهمد ساخت! آدم که نمی تواند همواره در خواب و خیال زندگی کند و تمایل به مشاهده واقعیات ملموس جامعه تحت ستم خود نداشته باشد! شاهنامه به مثابه یک اثر حماسی که هزار سال پیش ساخته شده، به هیچ وجه نوشداروئی نیست که زخم های کاری را که در طول تاریخ

بر پیکر رنجور ایران از جانب شاهان ستمگر و روحانیون فاسد و مکار زده شده است ، درمان کند. مبلغین شاهنامه و کوروش و ایران " آریائی"، باید بدانند که سی و هشت سال پیش، دوران سلطنت در ایران با سرنگونی رژیم خودکامه شاه به دست توده های به پا خاسته، برای همیشه پایان یافت. مبارزه عادلانه ای که هم اکنون در ایران اسیر و دربند علیه رژیم ارتجاعی جمهوری اسلامی پیش می رود، بلا تردید به عمر ننگین سلطه آخوند های جنایتکار نیز خاتمه خواهد داد. توده های محروم و زحمتکش ایران در حال حاضر با تحمل رنج و آزار جانکاه، برای آینده ای می رزمند که در آن، نه از شاه و نه از شیخ خبری نخواهد بود. آزادی و دموکراسی جای استبداد و زورگوئی شاهان و شیخان را خواهد گرفت و جامعه مملو از اختلاف طبقاتی بی حد و حصر امروز، جای خود را به جامعه ای خواهد داد که در آن با نیروی عظیم کارگران و زحمتکشان، آزادی و عدالت اجتماعی، حاکم خواهد بود. دردناک است در جامعه ای چند ملیتی که ملت های مختلف در آن زندگی میکنند، روشنفکران متعلق به ملت غالب در ایران که همان ملت فارس باشد، با برجسته کردن نام کوروش و داریوش و دیگر شاهان نیمه افسانه ای باستانی و اشاره دائم به شاهنامه فردوسی که اصل آن در دوران ساسانیان تنظیم گردیده، اینهمه بر زخم های ملت های غیر فارس این کشور که طی ده ها سال در معرض ستم ملی قرار داشته اند، نمک می پاشند. درست است که فردوسی اثر معروف خود را هزار سال پیش در اوضاع سیاسی و اجتماعی خاصی ساخته است که با شرایط امروز جوامعی نظیر ایران ، تفاوت فاحش دارد، با وجود این، برخورد خصمانه وی به عربها و ترک ها ، برای میلیون ها ترک و عرب ساکن ایران، بسیار آزار دهنده است!
نوشته شده توسط: Anonymous

درود بر گلمراد مرادی

نوشته شده توسط: Anonymous

درود بر آقای روحانی عزیز

نوشته شده توسط: Anonymous

با آرزوی بهترین ها برای جناب آقای لوایی عزیز
من اصلا فکرش هم نمی کنم که این بی ادبان فارس باشند بلکه صد درصد مانقورد هستند.
چون داشته خود را ازدست دادند اکنون چیزی دیگر برای عرضه ندارد مجبوربه فحاشی روآوردند.
ما ترکها به حق به بیگانه پرستی فارس ها اعتراض داریم .
بیگانه پرستی نزد فارس ها چرا ؟
درزمان پهلوی نوکر انگلیس شدند.
درحمله مغول وحشی نوکروغلام مغول شدند کیان مملکت را کشتن ویران کردند شاه ودولت مردان وملت ترک کشته شدند وجای دولت مردان ترک را فارس ها با همدستی مغولان وحشی گرفتند وحتی درهند وچین نیزنوکرمغول بودند.
درحمله اعراب نیز نوکراعراب شده وازاعراب دردین وعربی نوشتند وخواندن پیشی گرفتند.
اکنون با بی شرمی تمام منطقه را به ویرانی وآشوب کشیدند تمامیت خواهی خود ادامه می دهند.
باعث عقب ماندگی ایران شده وازافکاربرتری طلبی خود شرم نمی کند وهمه چیزرا ازآن خود می دانند وغیرهیچ

نوشته شده توسط: Anonymous

این کامنت جعلی از من نیست:

"مقاله ای بی محتوا و .. از پان ترک تجزیه طلب لوائی."

***
این جاعل با نوشتن کامنت‌های جعلی به اسم دیگران، با به نمایش گذاشتن طینت پلید خود، بر درست بودن راه و اندیشه‌ی ما فعالان حرکت ملی تورک آزربایجان جنوبی به روشنی صحه می‌گذارد.

نوشته شده توسط: Anonymous

محمد رضا و Azad عزیز قتلهای زنجیره ائی حیثیت سیاسی که در خارج توسط احمد گوناز خان صورت گرفته غیر قابل بخشش است، البته افرادی مثل دکتر آراز، ایلدریم، جواد و صادق و غیره.... که رل مشاور و بادمجان دورقابچینها را در این حذفیات و بازیهای سیاسی بازی می کردند که بعضی از اینها خودشان، بعد از انجام مأمویت بیرحمانه حذف شدند، اگر ما لیست قربانیان قتلهای سیاسی زنجیره ائی گوناز را بشماریم به صدها نفر می رسد‌، ‌از حیسن اولین گوینده ارومیه ائی که مثل آشغال بیرونش انداختند تا دکتر علیرضا نظمی افشار گرفته تا بیوک رسول اوغلو، محمد رضا خشتی، گوی ترک، بابک آزاد، بابک بختاور، دکتر ضیاء صدر، صابر رستمخانلی، یونس شاملی، عارف کسکین، صالح کامرانی ،فریدون آلمان و فریدون انگلستان، آراز آتاخان و دهها انسان بی گناهی که خدا می داند بر سرشان چه آمده، فوت کردند یا دپرسیف شدند، و یا بخاطر عشق به آزربایجان

سکوت کردند، آنهائی که احساس وطن پرستی آزربایجانیها را ابزازی برای متمول شدن خود قرار دادند یک روزی تاوانش را پس خواهند داد، یاشاسین آزربایجان، محو اولسون فرصت طلب لر و قدرت طلب لر
نوشته شده توسط: lachin

آقای اسامه مجددی.... من به (( آزادی های فردی )) خودم خیلی احترام میگذارم. خواهشمند است که اگر وقت پیدا کردید چند کتاب ( تعبیر خواب ) هم مطالعه بفرمائید. چون خواب های شما در باره آزربایجان مثل کابوس است. خواب های خوشی را برایتان آرزومندم.

نوشته شده توسط: جمال

تیر اندازی دوبارە در استانبول در یک رستوران در منطقە فاتح خبرها حکایت از زخمی شدن ٢ نفر میکند ولی امکان اضافە شدن بە تعداد زیاد است اوردغان داعش را مجهز کرد کە تورکیە را همانند سوریە بە ویرانە تبدیل کند

نوشته شده توسط: Anonymous

اگر سازش کاریهای حزب توده در مقابل رژیمهای دیکتاتور شاه و شیخ نبود، ایران پیشرفت میکرد. اما نکرد. درجا میزند. حزب توده به جای حمایت از حقوق ملل جغرافیای موسوم به ایران ، مشوق ناسیونال شونیسم افراطی فارس و ناسیونالیسم روسی تحت شعار سوسیالیسم واقعا موجود بود. آخرسر رفیق شان "حضرت پوتین" صلوان الله علیه، بحق حضرتش "لنین" مدام الافاضاتو، اردوگاه واقعا موجود را به اوج افتخار رساند. همانطور که برهمه آشکار است، او با سیل خون انداختن در حلب و سوریه ماهیت چنین اردوگاهی را به دنیا نشان داد. اکنون بقایای حزب توده که کفگیرشان به ته دیگ خورده، جز انتظار مرگ زود راس در انزوای جانکاه غربت، هیج افتخاری جز خیانت بمردم و ملل ایران، در پرونده خود ندارد. و این مرگیست حتمی. و باید آنرا در غربت وانفسا با آغوش باز پذیرفت. گاهی مرگ بهتر از چنین زندگی خفت بار است.

نوشته شده توسط: Anonymous

این .. رسانه .. چرا از لغات فارسی استفاده نمیکند ؟
ترند یک منحنی رو به سر بالاست . تمایل به بالا . رشد . اوج .
مسئول سایت فوکوس کند . رصد کند . زیر زربین بگیرد !

نوشته شده توسط: Anonymous

ذهتابی مدعی است الفبای اورخون می باشد و در نزدیکی شهر اهر پیدا شده است
کتیبه های جعلی اورخون :
یکی از کتیبه های اورخون
http://s5.picofile.com/file/8118275876/%D8%A7%D9%88%D8%B1%D8%AE%D9%88%D…
مربوط به کتیبه های رونی در اسکاندیناوی

http://s5.picofile.com/file/8118273592/rs01sm.jpg

http://s5.picofile.com/file/8118275876/%D8%A7%D9%88%D8%B1%D8%AE%D9%88%D…
البته باید درباره اصالت کتیبه های رونی نیز تحقیق شود چون ساختار کنونی این کتیبه ها جعلی بودن آنها را نشان می دهد. حال که با حروف کتیبه های اورخون و رونی آشنا شدید شما را با شاهکاری در اسناد تاریخی کتاب «ایران تورکلرینین اسکی تاریخی» جناب پرفسور ذهتابی! آشنا می کنم. تصویر زیر مربوط به صفحه 311 جلد اول می باشد

http://s5.picofile.com/file/8118274300/orxun_.jpg

. آیا چوب کبریت های کشیده شده در این کتیبه را می توان الفبای اورخون به حساب آورد؟ آن خرسی که به نشانه عدم حل جدول معمای مقابلش شانه بالا می اندازد نشانه چیست؟ آیا می توان این مسخره بازی شیادانه را یک کتیبه باستانی در نظر گرفت که ذهتابی مدعی است الفبای اورخون می باشد و در نزدیکی شهر اهر پیدا شده است؟ یا آن شتر ها و شتر سوار و ساربان را کودکان خرد سال بهتر از جاعل رسام این کتیبه رسم نمی کنند؟ آیا جواب خواستن نسبت به چنین جعلیاتی را مسخره کردن می نامید یا نشانه گرفتن پاشنه آشیل شیادان دست بسته؟

نوشته شده توسط: peerooz

طنزی ست که " همه ی کارام آراسته س - کارده کله م بی دسته س ". گوئی امروزه اشکال دیگری نداریم جز بی دسته بودن چاقوی کند باور مان به خدا که آنهم باید با عجله با تیز کند خدا انکاری تیز گردد. شاید بیش از سه چهارم مردم دنیا به نوعی به خدا باور دارند که برای بسیاری از آنها تریاک دردهایشان میباشد و هنگام یاس و نا امیدی به آن پناه میبرند و در غیر این صورت راهی جز خودکشی نخواهند داشت چرا که بسیاری از درد ها بیدرمان اند. آیا استالین از روی خدا باوری اینهمه آدم کشت و یا خداباوران در دو جنگ های بین الملل بر سر وجود خدا ۷۰ -۶۰ میلیون آدم را به نزد خداهایشان فرستادند؟ جناب مرادی, پیش از من و شما متفکرینی بودند که میگفتند :
اگر نه باده غم دل ز یاد ما ببرد
نهیب حادثه بنیاد ما ز جا ببرد
اگر نه عقل به مستی فروکشد لنگر
چگونه کشتی از این ورطه بلا ببرد
طبیب عشق منم باده خور که این معجون

فراغت آرد و اندیشه خطا ببرد

جناب مرادی, خداوند برای اینان باده کم ضرر تر است مگر آنکه " خدای نکرده ؟ " شما مرید حافظ باشید. با عرض معذرت.
نوشته شده توسط: Anonymous

کتیبه های اورخون و یئنی سئی
اجزای تاریخی امپراتوی هایی از قبیل هون ها و گوک تورک ها و خزرها و مغولان، به دلیل عدم نمایش نمایه های تمدنی و تجمعی، خارج از جمله بندی های کتاب های سراسر حقه بازی پانترکان باکو و انکارا هیچ نمودار قابل نمایشی را برای بررسی نشان نمی دهد به طوری که از این همه سلسله که حدودا 1000 سال بر بخش قابل توجهی از جغرافیای جهان استیلا یافته بودند و پادشاهان و سرداران و کشورگشایان قابلی داشتند و از چین تا اروپا را در می نوردیدند، حتی به اندازه خرابه های خشتی نیز چیزی برای ارائه نمی توان یافت. حال با این توصیفات نمی دانم چگونه حضرات جاعل اصرار بر این دارند که برای چنین امپراتوران بی همه چیز که عمر خود را در زیر آسمان و در اندرون چادر و کومه و آلاچیق می گذراندند، ادبیات و فرامین شاهی مکتوب تولید کنند.
کتیبه های اورخون و یئنی سئی نمی توانند اصالتی داشته باشند.

بررسی الفبای اورخون یئنی سئی و حروف کشف رمز شده آن:
http://s5.picofile.com/file/8118272892/kokturk_alfabesi.png

شما در این الفبا تقریبا فقط شاهد تغییر زاویه حروف یونانی و لاتین هستید. برای درک بهتر روش جعل این الفبا به مقایسه برخی از حروف الفبای یونانی و لاتین با الفبای موسوم به گوک تورک ها می پردازم.
http://s5.picofile.com/file/8118275584/Orxon.jpg
همانگونه که می بینید جاعلین حروف به کار رفته در الفبای اورخون را با تغییراتی در زاویه نگارش و یا تغییر شکل جزوی در نگارش، به عنوان الفبای اورخون معرفی کرده اند. البته این کار فقط مختص به الفبای باستانی تورک ها نیست. در اینجا تنها تغییراتی که داده اند تغییر کاربری حروف می باشد. مثلا حرف (X) در الفبای اورخون معادل (د) می باشد ولی در لاتین صدای ایکس و یا مثلا در یو نانی و تورکی لاتین صدای (خ) می دهد. حال شاید عده ای از تورک پرستان از خود سوال کنند که چرا الفبای به کار رفته توسط گوک تورک ها با الفباهای به کار رفته در اروپا شباهت دارد.که در آن متون جعلی رد پایی از زبان و فرهنگ روسی را می توان یافت.
«کتیبه اورخون قدیمی‌ترین نمونه‌های موجود از زبان ترکی باستان است. این کتیبه‌ها با آنچه امروزه الفبای اورخون نامیده می‌شود در دو بنای تاریخی واقع در دشت اورخون درمغولستان امروزی میان سال‌های 732 تا 735 میلادی به احترام دو شاهزاده گوک تورک یعنی گول تیگین و برادرش بیلگه خاقان یک سیاستمدار و یک فرمانده نظامی نگاشته شده‌اند. سه یادبود کوچکتر نیز در اطراف این سنگ نبشته‌ها نیز کشف شده است. از میان سنگ نوشته‏های دشت اورخون مهمترین آن کتیبه کول تگین است. این کتیبه‌ها توسط نیکولای یادرینتسف در سال 1889 میلادی کشف شد و توسط واژه شناس دانمارکی ویلهلم توماسن در سال 1893 رمز گشایی شد. این سنگ نبشته‌ها بسیار به بناهای تاریخی که از دوران گوک‌ ترکان در طی دوره دودمان تانگ در چین بجای مانده است شباهت دارد.»(ویکی پدیا)
اکنون می خواهم به شما نشان دهم که چرا یک دانمارکی می تواند الفبای بدون پیشینه و پسینه اورخون را رمز گشایی نماید!. در زیر شما الفبای به کار رفته توسط مردم شمال و شمال شرقی اروپا (اسکاندیناوی) را شاهد هستید

http://s5.picofile.com/file/8118274076/08919109161200113966.jpg

این الفبا را در اروپا با نام الفبای رونیک می شناسند و باز می توان دریافت که مردم اسکاندیناوی نیز این الفبا را از حروف لاتین و یونانی برداشته اند. آری آنها کتیبه هایی را شبیه الفبای خود جعل کردند و نام آن را اورخون گذاشتند، سپس بر اساس واژگان تورکی کتیبه ای را سر هم بندی کردند و چون از گوک تورک های موهومی چیزی در روی زمین برای شناسایی وجود نداشت و هنوز هم مردم آنجا کوچرو هستند و در چادر زندگی می کنند، از آثار به جای مانده از سلسله تانگ، برای سر هم بندی این کتیبه ها استفاده نمودند. به طوری که قبلا نیز اشاره شد مثلا به جای یافتن سنبلی از حیوان مورد علاقه گوک تورک ها بر روی کتیبه، از اژدها که اسطوره ای چینی می باشد استفاده شده و ما نشان گرگ خاکستری را بر روی این کتیبه نمی یابیم.
نوشته شده توسط: Anonymous

دده قورقود شاهنامه تورکان یا بابا .فلان ..کلفت نامه
دده قورقود از سه قسمت ترکیب یافته ... دده به معنای پدر است. قور به معنای خصیه است. خصیه به معنای بیضه و خایه و مایه است. قود به معنای قصاص و کشتن کُشنده است. پس دده قورقود یعنی پدر توأمان [خایه و قصاص]! (قوپوز ساز آفرینش، تبریز، 1384،، ص 59)

جناب مسئول کامنت لطفا سانسور نکن چی را میخواهی سانسور کنی واقعیت را
بقیه در ادامه

«تاکنون‌ دو نسخة‌ اصیل‌ و کهن‌ از کتابِ «دده‌ قورقود» و تاریخچة‌ آداب‌ و رسوم‌ «اوغوزها» به‌ دست‌ آمده‌ است‌. نخستین‌ نسخه‌ که‌ در کتابخانة‌ «درسدن‌» یافت‌ شده‌، از یک‌ دیباچه‌ و دوازده‌ داستان‌ تشکیل‌ شده‌ است‌. دومین‌ نسخة‌ ناقص،‌ که‌ در کتابخانة‌ «واتیکان‌» موجود بوده‌، مُتضمّن‌ شش‌ داستان‌ است‌. شایان‌ ذکر است‌ که‌، قصّه‌های‌ این‌ نسخه‌، تنها در برخی‌ از کلمه‌ها و جمله‌ها، تفاوتهایی‌ جزئی‌ با نسخة‌ دیگر دارد؛ و از نظر انشا،هماهنگی‌ متن‌ و استواری‌ کلام‌، همانند نسخة‌ پیشین‌ است‌.
تقریباً تمامی‌ پژوهشهایی‌ که‌ دربارة‌ این‌ کتاب‌ به‌ عمل‌ آمده‌، از روی‌ نسخة‌ درسدن‌ بوده‌ است‌. برخی‌ از محققان‌، از جمله‌ «دیتس‌»، مستشرق‌ آلمانی‌، و «بارتولد»، شرق‌شناس‌ روس‌، تحقیقات‌ ارزنده‌ای‌ دربارة‌ کتاب‌ «دده‌ قورقود» انجام‌ داده‌اند. در سال‌ 1913 و برای‌ نخستین‌بار، ادیب‌ معاصر ترک‌، «کیلیسلی‌ رفعت‌» در راه‌ چاپ‌ این‌ اثر پیشقدم‌ شد، و با استفاده‌ از کپی‌ای‌ از روی‌ نسخة‌ کتابخانة‌ درسدن‌، آن‌ را با الفبای‌ عربی‌ منتشر کرد.
پس‌ از وی‌، دده‌‌قورقودشناس‌ صاحبنام‌ ترک‌، «اورهان‌ شایق‌ گوگیای‌»، به‌ تحقیق‌ و تتّبع‌ دربارة‌ این‌ کتاب‌ پرداخت‌، و آن‌ را با حروف‌ لاتین‌ چاپ‌ کرد. بعد در سال‌ 1958، «محر‌ّم‌ ارگین‌» توانست‌ با تطبیق‌ نسخه‌های‌ موجود، متنی‌ انتقادی‌ و علمی‌ از آن‌ پدید آورد.»

اگر بپرسیم که چرا نسخه ای از این شاهنامه تورکی چرا در مناطق ترک نشین پیدا نمی شود، چه خواهند گفت؟!. آیا واتیکان شما را به یاد چیز خاصی نمی اندازد؟!. آیا این شش داستان اختلاف بین نسخه واتیکان و درسدن را با چه چیزی پر خواهند کرد؟!
در داستان هشتم دده قورقود یعنی «تپه گوز» ، در اثر وسوسه شیطان، فردی از ایل اغوز به یکی از پریانی که برای آبتنی به کنار برکه ای آمده بودند، تجاوز می کند و از آن پری نوزادی یک چشم به دنیا می آید. که اسم آن تپه گوز می‏باشد. آن موجود یک چشم بزرگ می شود و عرصه را بر مردم اوغوز تنگ می کند. تا این که پهلوانی از اوغوز چشم او را در می آورد و موجب نابودیش می شود
آیا این همان تکراری از واریانت یک افسانه روسی به نام بیوولف نیست؟! آیا می توان این داستان را با دجال داستان های یهود یکی دانست و هم ریشه؟!. به راستی چرا به این مسائل هیچ گونه پرداختی نمی شود؟!.
نوشته شده توسط: Anonymous

گورستان های اذربایجان قبور اجداد چه کسی استو مقابر این تورک های کهن در این سرزمین را کجا باید جستجو کنیم؟
در نواحی بسیار وسیعی از ایران به دلیل کثرت غیر قابل تصور حضور یهودیان ، ارامنه و گرجی ها، شاهد گورستان ها و بقعه های بزرگان این اقوام و مذاهب هستیم.
عکس را ببینید:
http://s5.picofile.com/file/8126021050/jo.jpg
در یک سیر از رشته کوه های قفقاز به سمت زاگرس در ایران استل هایی به شکل اسب (در نواحی گرجستان) ، قوچ (در آذربایجان) و شیر و سگ (در زاگرس) را مشاهده کردیم. این استل ها به دلیل قرار گرفتن در مجاورت گورستان ها با نام سنگ قبر معرفی می شوند
http://s5.picofile.com/file/8126026076/guch.jpg

گورستانی در روستای پینه شالوار (شاد آباد مشایخ) تبریز و سنگ قبر هایی با نمایی از آلات جنسی مردانه و زنانه ،که شبیه همان را در گورستان خالد نبی گلستان است . این سنگ قبر های نیز روایتی ازمردمی صاحب فرهنگ هندی و آفریقایی است.
http://s5.picofile.com/file/8126228192/DSCN4557.jpg
بعد استل هایی در نواحی مشکین و اهر آذربایجان را یافتیم که باورهای شمنیستی مهاجرین اسلاو را نمایش می دهد.
http://s5.picofile.com/file/8126230068/649863_orig.jpg
حال باید بپرسیم:
مقابر این تورک های کهن در این سرزمین را کجا باید جستجو کنیم؟
نوشته شده توسط: Anonymous

جناب ا طهرانلی:
این اسکلت بتونی الماتور بندی در چهارچوب بناهای تاریخی تبریز چرا وجود دارد
تبریز شهر اولین ها چرا در نقشه رسمی ستاد ارتش جز دهکده ای بی شهرداری چیز دیگه ای نیست ساختمان این اولین ها کجا هستند؟؟
همه منتظر پاسخ شما هستیم

نوشته شده توسط: Anonymous

یکی دیگر از شاهکارهای شهرداری تبریز در ساختن تاریخ برای تبریزی که تا 50 سال پیش کوره دهاتی بیش نبوده

بنای موسوم به ربع رشیدی. به تصاویری از این بنا توجه کنید در این بیغوله که اجزای تشکیل دهنده آنها سنگ های دزدیده شده از مقابر اطراف شهر می باشد نمی توان اثری از ذوق هنری و یا تکنیک مهندسی و معماری را رویت کرد. به واقع نمی توان کاربرد این سازه را فهمید
چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟
چون ساختمانی را که شهرداری با استفاده از اسکلت "بتن ارمه" ساخته (عکس شماره دو) و ان را به ریش خواجه رشیدالدین فضل الله همدانی میبنند از بیخ جعلی هست:

http://s9.picofile.com/file/8268008176/20160812_121234.jpg

این بتون ارمه مال زمان مغول ها است چون بتن و میلگرد از اختراعات تورکان تبریز در 800 سال پیش بوده که در بدنه به کار رفته:
http://s8.picofile.com/file/8268008218/20160812_121355.jpg

بقیه عکس ها
این اجرها هم مال همان وقت هست و نو هم نیست؟ یک موقع فکر نکنید شهرداری از کوره پز خانه های اطراف تبریز سفارش داده شده :

http://s9.picofile.com/file/8268008234/20160812_121445.jpg

http://s9.picofile.com/file/8268008268/20160812_121648.jpg

http://s9.picofile.com/file/8268008284/20160812_121730.jpg

http://s9.picofile.com/file/8268008326/20160812_122039.jpg

http://s9.picofile.com/file/8268008368/20160812_122141.jpg

http://s9.picofile.com/file/8268008384/20160812_122247.jpg

http://s8.picofile.com/file/8268008426/20160812_122319.jp
نوشته شده توسط: Anonymous

جناب اطهرانلی شما که متخصص اثار و ابنیه تاریخی هستی چند تا سوال ما را درباره تاریخ عاظربایجان پاسخ میدهی:
دروغ پراکنی تورک ها درباره تبریز و اثار قدیمی تورکان در ان؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
خوانندگان تنها یک لحظه به این نقشه توجه کنید:

تورک ها چنان داستان های مسخره ای درباره بازار تبریز و ارگ تبریز و و دروازه های پیروامون شهر ساخته اند
حالا کاملا علمی پاسخ همه را درباره این جعلیات بازار تبریز و ارگ تبریز و ووووو به شما خواهند داد

http://s8.picofile.com/file/8267979950/DSCN0088.JPG

نقشه بالا مربوط به رسامی روس ها از شهر تبریز به سال 1827 میلادی است. . در این سند مهم و ارزشمند نیز می توان به گفته های قبلی تاکید کرد و هویت واقعی شهر تبریز را کمتر از 200 سال معرفی نمود. ده شامقاذی که اکنون آن را شام غازان معرفی می کنند بی ارتباط با شهر تبریز به تصویر کشیده شده است و به دلیل فقدان آثار تاریخی در خود، از طرف رسامان مورد بی اعتنایی واقع شده است
در این چهار دیواری کوچک که قرار بود شهر تبریز را در آن علم کنند و پای پادشاهان سلسله های پوشالی و غیر مستندی را به آن بکشانند و به استراحت در کاخ ها و کوشک های آن وادار نمایند اوضاع به قدری آشفته نشان می دهد که کسی را مقاومت و ایستادگی در برابر این اسناد ارزشمند و مفید نیست.
حالا این نقشه را ببینید :
http://s9.picofile.com/file/8267981626/Tabriz.jpg

این نقشه متاخر که توسط چاپخانه ارتش منتشر شده و سال انتشار آن 1327 می باشد به روشنی نشان می دهد که تبریز بیرون آمده از آن چهار دیواری مرکزی و کوچک، باز هم چیزی فراتر از باغات و کرت های کشاورزی چیزی نبوده است زیرا دور تا دور این شهر و در فاصله های نسبتا نزدیک، روستاهایی بوده اند و مردم این روستاها حتی امروز نیز در برخی مناطق هنوز در درون فضای شهری به کشاورزی می پردازند. آنهایی که ساکن منطقه حکم آباد (ححم آوار) و جمشیدآباد (جامیش آوان) هستندبه درستی این مطلب را تایید می کنند.

http://s9.picofile.com/file/8267984542/Bazar_Tabriz01.jpg

در درون حصار شهر بزرگترین سازه ای که به مرور ساخته شده و به شکل امروزی رسیده است، بازار تبریز می باشد. بازاری که نه بنای سنتی و قدیم، بلکه سازه حجیم و طویلی است که عمر آن فراتر از حدود 100 نیست. و چنانچه در نقشه ترسیمی و توضیحات مربوط به آن توسط روس ها توضیح داده شده، از دو بخش بازار کفش دوزها و راسته بازار تشکیل شده است! اما اکنون چنین گسترش یافته
نوشته شده توسط: Anonymous

با با جان همه چیزتان جعلی است

در موزه های ایران سرم را میچسبانم به شیشه تا از فاصله بیست سانتیمتری سکه های قدیمی را دقیق ببینم . دوربین را می چسبانم به شیشه تا از نزدیک ترین فاصله ممکن از آنها عکس بگیرم . . با دو چشم باز و زنده دارم می بینم این سکه ها یونانی و رومی هستند . به چشم های خودم هم شک کنم ؟ تصاویر زیر را از موزه هگمتانه همدان پریروز گرفتم . خطوط یونانی و رومی ، تصاویر یونانی و رومی و . . . اما به زووووووووووررررر به من می گویند پدر سوخته تو نباید به غیر از تاریخی که ما منحرفش کردیم به چیز دیگری فکر کنی . اگر درست فکر کنی متهم هستی . اصلا اگر فکر کنی متهم هستی . به چه دلیل فکر می کنی ؟ باید آنطور که ما تفسیر کردیم فکر کنی .می گویند اینها را ایرانی ها به خاطر علاقه ای که به تمدن روم و یونان داشتند به سبک آنها ضرب کردند . چقدر خنده دار و مسخره . ایرانی ها به تمدن دشمنان خود که 10 قرن با آنها در جنگ های خونین بودند علاقه داشتند و به نام شاهان و خدایان آنها و خطوط و تاریخ گذاری آنها سکه میزدند ؟؟!!!!!! دم خروس را باور کنیم یا قسم حضرت عباس را ؟؟ جالب است خودشان اینها را سکه های یونانی و رومی معرفی کرده اند و نوشته اند ، اما در ادامه به صورت کاملا مرموزی مسکوت گذاشته اند که سکه های رومی و یونانی در خاک ایران چرا ضرب شده اند ؟ یک سکوت در سیاه چاله زمان . تصاویر را ببینید که خودشان نوشته اند سکه های رومی و یونانی . حقیقت این است که این سکه ها متعلق به مهاجرین یونانی و رومی بودند که بعد از فروپاشی هخامنشیان به ایران مهاجرت کردند و کلنی های دولت شهری پراکنده متمدن تشکیل دادند . آنها ضرب سکه بلد بودند و احتمالا خرده شاهان یا اربابانی بودند که سرباز و کشاورز و . . . هم داشتند . تمدن هلنی از بعد از فروپاشی هخامنشیان به دست اسکندر تا غرب هند گسترده بوده و مورخین جعال ما این تمدن ها را بنام های دو سلسله جعلی ساسانی و اشکانی به ما معرفی کرده اند .
نوشته شده توسط: Anonymous

وجود خدا امری قطعی است،من به وجود خدا اعتقاد کامل دارم،اینکه کتابهایی را بدروغ به خدای عالم نسبت دهند چه ربطی به اصل وجود خدا دارد؟
لطفا آقای دکتر مرادی توضیح دهند چه ارتباطی بین وجود خدا و نابسامانی های اجتماعی ایران وجود دارد؟
حکومت ها در جهان به ظالم وعادل تقسیم میشوند واین ربطی به اعتقاد یا عدم اعتقاد به وجود خدا ندارد.
جنایاتی که در انقلاب فرانسه اتفاق افتاد کمتر از جنایاتی نیست که در قرون وسطی اتفاق افتاد،یا جنایاتی که بیخدایان در پایی دو جنگ جهانی اول ودوم بوجود آوردند.

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب گلمراد مرادی، حاضرم قسم بخورم غیر از کتاب نهج الفصاحه کتاب دیگری در مورد دین اسلام مطالعه نکردی، آخه آدم عاقل بحار الانوار باقر مجلسی و نهج الفصاحه هم شد منبع معلومات؟!
چرا سری به سایت اهل سنت هم می زنید، مگر برایتان فرستاده نشد؟!
آیا با خواندن دو کتاب در مورد مرکسیسم می شود تمام مغرکسیسم را به چالش کشید...
به قول اندیشمند آلمانی ما کی هستیم تا در مورد بودن خدا نظر دهیم چه رسد به نبودنش....

نوشته شده توسط: Anonymous

با شعرهای شعار گونه شکم سیر نمیشه! بروید دنبال علم و صنعت. تکنولژی یاد بگیرید. چیزی که به درد مردم بخورد. اینهمه شعار دادن ها به درد مملکت نمیخورد. دنیا دنیای کار و زحمت است. نه شعار و حرفهای شعار گونه. دیگر بس است مرصیه گوئی! رژیم هم مردم را به گریه و مصیبت و عزاداری مجبور میکند. خمینی هم گفت؛هر روز عاشوراست، همه جا کربلا ست! تا کی میخواهید زانوی غم بغل کنید؟! مگر نا امیدی دردی از درد مردم را دوا میکند؟ بهتر نیست کمی امید وار بود؟!
از حرفم نارحت نباش. قربات سیاوش .

نوشته شده توسط: Anonymous

دست آقای مسئول کامنت درد نکند! در این خصوص باید به وی تبریک گفت! متد تان خیلی عالیست! 28 ساعت تمام کامنت مرا زندانی فرمودید. بعد از 28 ساعت آنرا در میان کامنتهای دیگر گذاشتید که بچشم نخورد و ضررش کمتر باشد. کارتان خیلی عالی و معرکه است. به این میگن دمکراسی مدرن با ریزه کاریهای مخصوص و ظرافت عمل استادانه ! احسن! بهتره دیگران نیز از بکار گیری چنین شیوه های مدرن دمکراسی غافل نباشند. تا از قافله تمدن و پیشرفت خارق العاده عقب نمانند! دمت گرم! ای والله! بابا!

نوشته شده توسط: Anonymous

روحانى هشت سال است كه نويد تدريس زبان تركى مى دهد و كارى نمى كند اما عباس لسانى دارد به بيدادگاه ايرانيت زبان تركى را ديكته مى كند. خطابه هاى آزربايجانچيليق دموكرات و مستقل و آزادند. خطابه هاى آزربايجانچيليق راههايى براى رهايى اند نه اسارت.
و بدينسان پيش روى همه ى جهان ما داريم خطابه ى رهايى را مى نگاريم. خطابه ى آزربايجانچيليق را.
بنابراين من نشانه هاى آزربايجانچيليق را دنبال مى كنم و در پى كسانى كه به بهانه ى آزربايجان دنبال نام و نشان خويش اند نيستم. براى من نشانه هايى مهم اند كه تار و پود آزربايجانچيلق را شكل مى دهند نه تار و پود ايرانيت را.

نوشته شده توسط: peerooz

جناب ali,
اگر خط آخر مقاله را خوانده بودید که " مردمی که این نظام را روی کار آورده اند و در تداوم عمر آن سهیم اند، مجبورند تاوان آن را هم بپردازند. " این سوال را نمیکردید.

اما در باره کل مقاله به گمانم منظور سرکار خانم سپهری اینست که اگر تمام مردم ایران از تحریم پشتیبانی کنند و بجای ۳۰ نفر ۳,۰۰۰,۰۰۰ نفر از آنها به ترامپ کاغذ بنویسند و تقاضای تحریم نمایند,مانند آفریقای جنوبی در اثر تحریم ها حکومت ساقط و بعد از آن ایران بهشت برین خواهد شد . قیاس ایران با آفریقای جنوبی به قول اینها قیاس سیب با پرتقال است که جای بحث آن آنجا نیست. به هر حال سرانجام " اوپوزیسیون " پس از بیست سال پشتیبانی از تحریم, دید که تحریم کوبا بعد از ۴۰ -۳۰ سال - با وجود اوپوزیسیون بسیار فعال - بجایی نرسیده و در عراق هم جز افزودن پریشانی بر سر پریشانی, حتی موجب سقوط صدام هم نگردیده است, بنا بر این به سر عقل آمد و

به نتیجه ای رسید که در آخر مقاله توصیه شده است یعنی خودش شکسته خودش هم باید تعمیر کند, مگر آنکه جناب جلالت مآب ترامپ تصمیم تازه ای بگیرد. شب آبستن است.
نوشته شده توسط: بهمن موحدی(بامدادان)

از رژیم ضدبشری جمهوری اسلامی که از روز اول به سرقت بردن انقلاب ضدسلطنتی از هیچ‌گونه رذالتی در حق خلق ایران کوتاهی نکرده و هر گونه جنایتی را در حق خلق ایران با آخرین ورژن آن اعمال کرده، جز این انتظاری نمی‌توان داشت.
جنایتکاران کفتارصفت حاکم بر ایران در سرقت و به یغما بردن سرمایه‌های مملکت و کشتار و قتل‌عام فرزندان مبارزمیهن و همچنین صدور تروریسم به کشورهای منطقه به هیچ‌وجه کوتاهی نمی‌کنند و از آن بدتر فقر، فحشا، اعتیاد، قاچاق، کارتن خوابی، و فروش اجزای بدن و اینک گورخوابی را آن‌چنان سیستماتیک در بدنه جامعه تزریق می‌کنند که این اعمال ظاهری عادی داشته باشد و در نهایت هم از کلیه افرادی که از روی اجبار و تنگدستی به این نوع زندگی تن می‌دهند، وقیحانه طلب کار هم می‌شوند.
هر فردی و گروهی با هر رنگ و اسمی اعم از اصول‌گرا و اصلاح‌طلب و اعتدالی و... که زیر پرچم رژیم قرون‌وسطایی جمهوری اسلامی -

سینه می‌زند، در دزدی و غارت اموال مردم و مملکت و کشتار فرزندان مبارزمیهن هیچ اختلاف و تفاوتی با هم ندارند و بقول معروف سگ زرد برادر شغال است. و تنها اختلافشان به‌علت سهم‌خواهی از اموال به یغما برده شده از جیب مردم و سرمایه مملکت است.