کامت جناب Anonymous بسیار جالب است ولی اوضاع امروز دنیا تا حدی تغییر کرده است. در دوران اقتدار شوروی هردو کشور آمریکا و شوروی حالت تهاجمی داشتند و شوروی به دلائل ذکر شده بازنده شد. امروز روسیه حالت دفاعی دارد و جز اقدامات کوچک در گرجستان و اوکراین و اخیرا در سوریه در بیرون از مرز های خود فعالیتی ندارد و حتی در آن سرزمین ها نیز این اقدامت بیشتر تدافعی است تا تهاجمی. آمریکا بر عکس با ۸۰۰ پایگاه نظامی در تمام کره زمین و توسل به جنگ های پی در پی - تا حدودی جهت فروش اسلحه و تسلط بر دنیا - لقمه بزرگی برداشته است که ممکن است قادر به بلع آن نباشد. برتری عمده آمریکا در حال حاضر وجود دلار به عنوان ذخیره ارزی و پولی دنیاست و چون آمریکا صادر کننده آن میباشد میتواند با چاپ پول کاغذی از عهده این مخارج برآید. این برتری احتمالا با توسعه اقتصادی چین و ایجاد یورو در حال تغییر است و اگر چنین باشد
سر انجام آمریکا قادر به ادامه این وضع نخواهد بود. امید که جناب Anonymous و دیگر افراد وارد و آگاه این گفتگو را دنبال کنند.
خامنه ای میدونه که حتی ده درصد از مردم هم از ترس اپوزیسیون جرات حق خواهی از حکومت رو نخواهد داشت صدها نفر زندانی سیاسی اعتصاب کنند اعدام بشند مردم به خیابون نمی ایند نه از ترس خامنه ای یا سپاه یا بسیج بلکه از ترس اپوزیسیونی که به صراحت از امریکا میخواد به ایران حمله کنه از ترس اپوزیسیونی که ادعای جدایی طلبی داره از ترس اپوزیسیونی که به هربهانه به مذهب واعتقاد شیعه مردم ایران می تازه از ترس اپوزیسیونی که ابا نداره با صدام ووهابی و...که ارزوی ویرانی ایران رو دارند هم پیمان بشه تا دشمنان جمهوری اسلامی ایران این گرگها هستند که کمر به نابودی تمامیت ایران ومذهب شیعه ایران و...بستند خامنه ای با خیال راحت میخوابه چون میدونه مردم از ترس اینا به خیابون نمی ایند
هر قسمت از اپوزیسیون به بخشی از مردم ایران دلیلی برای سکوت وتو خونه موندن داده سال 88 هم اگر موسوی وکروبی وخاتمی نبود هیچ کس از رهبران اپوزیسون خارج از جمهوری اسلامی نمی تونست حتی صد هزار نفر رو به خیابون بیاره همچنان که تو این 37 سال نتونستند سه میلیون نفر برای خاتمی موسوی کروبی و...به خیابون اومد نه برای سرنگونی اساس جمهوری اسلامی ایران وقتی شعارها تند شد مردم هم خانه نشین شدند چون از اپوزیسیون از فردای سرنگونی ترسیدند از تجزیه طلب ها ترسیدند از موش دوندن ترکیه وعربستان ترسیدند از جنگ داخلی ترسیدند از اینکه تو فردای سرنگونی شیعه بودن جرم بشه ترسیدند و....
چون فرزند زن صیغه شرعا قانونا فرزند پدری مشخص است که تمام مسولیت مالی اون بر عهده پدرش زنازاده نیست دارای شناسنامه است مادرش هیچ کار خلاف شرعی نکرده حق وحقوقش مثل حق وحقوق یک فرزند عادی صیغه تن فروشی نیست خیلی از خانمها به دلیل دیگه این ازدواج رو انتخاب میکنند هر روز هم با یک نفر نیستند شما فقط دنبال بهانه برای توهین به تشیع هستید وبس اما با اینکار فقط نفرت بیشتر اکثریت شیعه ایران رو نسبت به اپوزیسیون برمیانگیزید به دوام حکومت جمهوری اسلامی کمک میکنید حال ادم از این همه شیعه ستیزی شما یهم میخوره
خوش به حالش. راحت شد از درد و غم زمانه. انشا الله سید علی نیز برود جماعت راحت بشن از دستش. ییائید یکصدا فریاد کنیم؛ مرگ بر جمهوری اسلامی ایران. مرگ بر سید علی خامنه ای. مرگ بر ظریف حقه باز. مرگ بر دیکتاتورهای پانفارس رژیم تهران! مرده باد رژیم اسلامی تهران!
بسم الله الرحمن الرحیم شما که می گوید دکتر خدادادی هزاران نفر از مخالفان رژیم را کشته این نظریه غلط است دوم می خواستند علیه انقلاب توطعه نکنند شما هم مواظب حرف زدنتون باشید تا مبادا به حال و روز اونا دچار نشید انشالله که امیدوارم بشید انشاالله
عزیزم چه هوچی گری راه انداختی باووو!! اولا بهت بگم من ایشون رو از نزدیک می شناسم و در موارد زیادی مرام ایشان را دیده و با عقل خود سنجیده ام. جهت اطلاعت ثروت ایشان مال یک سال و دو سال و ده سال و بیست سال اخیر نبوده و ایشون در خانواده متمول زندگی کرده و ارث و میراث فراوانی دارند. بعد اینکه خبر از طرح های سنگین دولتی و خصوصی نداری خواهشا اطلاعات غلط به مردم نده. هر سرمایه گذار خصوصی (تاکید میکنم هر سارمایه گذار خصوصی مثل من و یا شما) هرگاه سرمایه گذاری در مناطق محروم (که لیست آن در وزارت و صنایع موجود می باشد) سرمایه گذاری نمایند دولت موظف به تامین حداقل زمین کارخانه بوده و در عوض سرمایه گذار موظف به ایجاد فضای سبز به اندازه همان ابعاد زمین می باشد. مضافا این طرح ها عموما معاف از پرداخت گمرکی می باشند. همچنین از صندوق توسعه ملی برای این طرح ها تیهیلاتی متناسب طرح به سرمایه گذار اعطا می شود.
جهت اطلاع شما عرض می کنم تمام طرح های خصوصی فولاد ایران در کویر یزد، کویر اصفهان و بندر و غیره تماما از این امتیازات استفاده کرده اند. لذا شانتاژهای جنابعالی قرین به واقعیت نبوده و صرفا هوچی گری به حساب می آید. آقای زنوزی مرام درست و بجایی دارند و سعی در آباد ساختن وطنش می نمایند که از نظر هر انسانی کار پسندیده و بجایی است. یعنی همان کاری که رفسنجانی با کرمان کرد یا همان کاری که خاتمی با یزد کرد. التماس تفکر و تعقل و التماس خلوص نیت داریم از شما و بقیه
این توله سین..... دوباره به اسم من کمنت گذاشته .
چرا مسئول کمنت ،صفت "توله سگ " را اجازه نمیدهد در مورد این مغول تجزیه طلب مخرب و سلطنت طلب ، بکار برده شود ؟
هرگونه صفتی حق این آدم بیمار مامور مشکوک است.
با سلام و تشکر از آقای دکتر علی قره جه لو برای ترجمه و انتشار این مقاله . واین نوشته : "کشته شدن میلیونها و آوارگی دهها میلیون از شهروندان این کشورها، در درجه اول ...نتیجه سیاست های امپریالیستی آمریکا و غرب و استفاده از سازمان های ترور قرون وسطایی اسلامی - که ساخته و پرداخته خود آنهاست " و " حکومت آکپ 15 ماه است که برای خنثی کردن "پکک" PKK که باراک اوباما آنرا "پیاده نظام من در میدان" می نامد، مبارزه مصممانه ای را پیش می برد." قابل توجه آنهایی که در همین سایت کودتای آمریکا ، گولن را کار خودت دولت ترکیه و شخص اردوغان میدانستند . ملت و دولت ترکیه مبارزه ای سختی در پیش رو دارد. آمریکا و شرکا ( مرکل ، اولاند وووو ) . با تشکر و آرزوی موفقیت
در زبان تورکی یک ضرب المثلی است که میگوید « ایت هور ار کروان گئچر » یعنی سگ زوزه میکشد کاروان براهش ادامه میدهد . بدون اینکه نام این فرد را بکار ببرم از تمامی آذربایجانی ها خواهش میکنم با این فرد چاله دهان سر و کله نگذارید و وقت عزیزتان را صرف جواب به این فرد ندهید پریروز در یک کامنت این فرد علنا نوشته بود مرگ بر آذربایجان یعنی علاوه بر تحقیر اسامی انسانها این مرد بلحاظ سیاسی و اجتماعی نیز همانند عوامل رژیم است و هیچ مرز و حرمتی را نمی شناسد
جناب پیروز اشتباه نکنید. این کسی که به مقاله ی ارزشمند آقای رشیدی قادی منفی میدهد، خوانندگان ایران گلوبال نیستند! این شخص حیله گر، همان بهمن موحدی بامدادان است! دیگر همه این عنصر مخرب را میشناسند. حنای او دیگر رنگی ندارد.
زن صیغه ای و عقیم شدن؟!
جناب، این یک سایت حامی لیبرال دمکراسی است. همان طور که در آیین نامه سایت امده حمایت از حقوق زنان از اهدافش است.
زنهایی که صیغه (ازدواج موقت) می شوند، همه به نیت فحشا این کار نمی کنند. در نزد مردم ایران، عقد موقت میان دختر و پسر رایجست تا اینکه خطبه دائم بخوانند. این اهانتها را پایان دهید.
من حتی میگویم، کلماتی مثل فاحشه هم اهانت آمیز است.
روسپی برخی توهین آمیز نیم دانند. امروزه اصطلاح سکس ورکر/کارگر جنسی می گونند به اینها. اینان انسان هستند. حقوق انسانی به خاطر نوع کار افراد، ساقط نمی شود.
ما اگر مثل آن اخوندها و جلادان اسلام گرا باشیم دیگر نامان را لیبرال دموکرات نمی توانیم بگوییم!
سکس ورکر، شاید نوعی دگرباشی؟
آزادی در همجنس گرایی و دوجنس گرایی و کلا هر نوع گرایش جنسی از حقوق شخصی است. اینها از بدیهیات حقوق بشر است.
اما فریب و آزار و تجاوز جنسی محکوم است.
این حملات بی رحمانه به رمدم، بی فایده است. همان طور که اقلیم کردستان مستقل شده، روژوا هم مستقل شده است.
تقریبا محال ممکن است نواحی کردنشنی شمال عراق و سوریه دو باره به حالت قبل برگردند. رژیم های منطقه بهتر است این واقعیت به پذیرند. از دهه 1990 هر موردی این چنین شده در جهان، منجر استقلال یا خودمختاری کامل شده است.
تنها مورد مهم شکست، چچن بوده است. ولی در باقی موارد سرکوب نتبیجه برعکس داده و منجر به استقلال کامل شده است!
الان شرایط دو افیم کردستان و روزوا شبیه کوزوو دارد می شود.
گردن نهادن به فدرالیسم تنها راه تجزیه کامل عراق و سوریه است.
سرکوب، اوره کردن، ترور و وحشت افکنی و کشتن مردم غیرنظامی وبی دفاع از سوی هر کسی با هر دلیل محکوم است.
سانسور عقیده و نظر کار درست نیست. آن هم برای یک سایت اپوزیسیون که قصد حمایت لیرال دمکراسی دارد.
لیبرال دمکراسی، یعنی مردم سالاری آزادی خواهانه.
اما اینکه فحش، تهمت، افتار، تمسخرکردن را منتشر کنند، نشانه لیبرال دمرکاسی است؟
در سایتهای جمهوری اسلامی، از مشرق نیوز تا سایت الف، که کاربران را اهانت می کنند، از ترس اینکه لو نروند، با IP کشورهای دیگر (شاید با فیلترشکن) در سایت های جانیان و جلادان نظام ولایی می آیند هتاکی می کنند. به ندرت نظر /کامنت یک مخالف و منتقد جدی نظام ولایی را منتشر می کنندو اگر منتشر کنند، معمولا با لمپنهای ناشناس وگاه با IP کشورهای دیگر، به او توهین می کنند!
آیا اپوزسیون لیبرال دمکرات، شانش را در حد یک سایت ضد اخلاق جمهوری اسلامی ولایت فقیه پایین می آورد؟!
نشر کامنت برعهده شماست.
فرق ما لیبرال دمکراس یخواهان با یک تروریست سایبری ولایی یا سلفی چیست؟
این مسئولیت ممیز سایت است که از شان یک سایت سیاسی اپوزیسیون، حفاظت کند. نشر اکاذیب، فحاشی، تهمت، بخصوص اهانت به شخصیت افراد یا تعلقات شخصی مثل سبک زندگی، گرایش جنسی، یا خصویات فیزیکی و زبانی و نژادی، از نشانه های بداخلاقی افراد است. قطعا افرادآگاه و منصف، این بداخلاقی ها را نشانه دموکراتیک بودن سایت و رسانه نمی دانند و بلکه شنان ضعف و انحططا اخلاقی انها خواهند دانست.
بداخلاقی رسانه های نظام جمهور یاسلامی، ابروی نظام ولایت فقیه برده است
اگر مرتکب چنین کاری هر کسی بشود، خود را در وجدان بشریت محکوم کرده است و مطمئنا به زیان او و عقیده و نظام عقیدتی و سیاسی تمام می شود.
سلام. جناب پیروز، این منفی هایی که به مقاله ارزشمند آقای رشیدی قادی داده اند، کار خوانندگان ایران گلوبال نیست. این منفی ها کار .. است و حتی این شخص مشکوک که به دروغ ادعای کمونیست و مجاهد میکند، به اسم دیگران هم کامنت مینویسد.
جناب شهاب ترکان بد بودند حالا آزری هاهم که بد شدند.ازالطاف بی دریغ شما خیلی مرسی!کاش به کیسه کشان وپاچه خاران حرفه ایی وسابقه دار کشور پان فارسی ایران یعنی اصفهانیها مشهدیها وکرمانیها که حکومت رادر تمام امورات قبضه وباچاپلوسی 80 درصد بودجه کشور راصرف مناطق خود وهزارفامیلی های خود می کننداشاره می کردندآنگه یک خرده سرمایه دارترک که ثروتش را از راه مشروع و باسرمایه گزاری در تولید اشتغال وبیکار زدایی بدست آورده شده خار چشم بعضیها.کاش تمام دزدانی که بیت المال این کشور را بالا کشیده وروباه گونه به فرنگ خزیدند یک هزارم کارهای مردم پرستانه جناب زنوزی راانجام میدادند.کوته سخن اینکه مدتی است باتعطیلی کارخانه ایشان دربناب آهن قراضه که خرید وفروش آن کاسبی عده ایی از طبقه پایینیها وبیکارهابود قیمتش بسیارتنزل کرده وعملن بسیاری بیکار شده اند.
زمین و آسمان از چپ و راست از هم دریده شدند، و مژده اینکه "استخانلو" آمد!!
"استخوان" "لو"!!!! شرم می کند که بگوید کمونیست "استخانفی" است و هژده ساعت وبیشتر در دوران کمونیسم لنینی، کارگران را بکار می کشید، خود را "استخانلو" معرفی می کرد!
هوار! هوار!
من ترس برم داشته، چون وی پیشتر ها می خواست دمار از روزگار من در بیاورد، اما آقای کیانوش توکلی بخاطر همشهری بودن من و او (من و آقای کیانوش توکلی، هم استانی هستیم و شهرهای ما همسایه، اما ما همدیگر را هم شهری خطاب می کنیم که بسیار هم درست است) نگذاشت استخانلو دمار از روزگار من در بیاورد.
هوار! هوار!
حالا اگر این استخانلو لباس بابائوئل را به تن نکرده و مسلسل خودکار در دست ندارد که همانند آن تروریست در کلوب شبانه در شب سال نو در استانبول انسان بکُشد، با زبانش تهدید می کند که فرقی با "کُشتن" ندارد. تهدید به قتل و تهدید به کُشتن جرمش بالاتر از "قتل" است. تهدید جرمش بالاتر از کشتن است، چون در هنگام قصد به کشتن، ممکن است، طرف مقابل کشته نشود، اما تهدید که بکنی، در صد احتمال کشتن بالاتر است.
بدین خاطر!
من باید جایی را پیدا کنم که پنهان شوم، تا این استخانیلو به من دسترسی پیدا نکند!
من در رفتم! استخوان لو! حالا برای خودت جولان بده!
آقای کیانوش توکلی هم سخنان تو را سانسور و حذف نخواهد کرد!
آقای کیانوش توکلی!
خواهش می کنم سخنان این استخوانی لو را سانسور نکنید!
بگذارید به اهدافش برسد.
گناه دارد این استخوانی لو!
ناصر کرمی و جناب اقبالی فرصتی بهتر ازاین هرگز پیش نمی آید.خون شما که رنگین تر از سایر اکراد نیست!پروا نکنید بشتابید که قار ییلان جلوداراست و همت چاره ساز.جانان من درد لبنان ببخشید درد شرناخ وجزیره کشته ما (اقبالی وکرمی)را!!
بوی شکست ایران بدتر از بوی نفتی رشد کزائی اقتصادی ایران است، یارادیجیلیق در کامنتی به قطع صادرات گاز تورکمنستان به ایران اشاره کرده بود که رژیم شاهنامه خوان کهریزکی ایران قادر به پرداخت بدهیش به تورکمنستان نیست، (((((((( واقییت این است که روسیه نیز به تورکمنستان گفته برای تحقق انزوای کامل ایران، روسیه از خط لوله گاز (((((( تاپی )))))) پشتیبانی خواهد کرد، تورکمنستان گاز روسیه را در شمال تحویل خواهد گرفت، و از جنوب، همان میزان را از طریق خط لوله تاپی، به پاکستان و از آنجا به هند خواهند فرستاند، همان طور که یارادیجیلیق پیش بینی کرده بود هیچ لوله نفت و گازی، از ایران، به سوی عراق و پاکستان، کشیده نخواهد شد، آیا پیشبینی دیگر یارادیجیلیق در مورد وقوع قحطی در ایران درست از آب خواهد آمد؟ امیدوارم چنین نشود.
شما از رفیق فرمانده ات دفاع کن، به او احترام بگذار.
حال چرا برای من نسخه می پیچید؟
دفاع من از آزادی بیان برای همه، دال بر دفاع من از دیدگاه آنها و از جمله شما نیست جناب Peerooz. این را به آن "ستاره سرخی" هم گوشزد می کنم، اگر ستاره سرخی نفهمید، دوباره برایش می نویسم:
.
..
...
....
.....
و همین که در بالا نوشتم
با کسی که نمیخواهد و یا نمیتواند قبول کند که در مثال جای مناقشه نیست, و بحث فیدل کاسترو را به شعار دادن در باره خر دوستی و حیوان دوستی میکشد, و به کسی که صریحا در چند کامنت قبل گفته است که اعتقادی به کومونیسم ندارد و هرگز نداشته است, سوابق کومونیستی خود را به رخ میکشد و امروزه با چرخش ۱۸۰ درجه از مناقب شاهزاده و امثالهم دم میزند چه میتوان گفت؟ که ۲۲ پوینت منفی هم نگرفت ؟ یعنی وا خوردگان از کومونیسم به این تعدادند و یا طرفداران شاهزاده و یا حیوان دوستان ؟ و اظهارات فراریان کوبائی و آنگولایی را باور کنیم یا تشکر حضوری ماندلا از کاسترو را ؟
تحلیل‌های یارادیجیلیق را که میخاندم ۲ واقعیت برام آشکار شد. ۱- اقتدار دوباره دنیای عرب با سیاست جدید ترامپ ۲- تثبیت جایگاه تورکیه در ناتو و سیاستهای کلان غرب. اقتدار این ۲ جبهه، توام خواهد شد با ضعف رژیم شاهنامه خوان ایران، (((((((( آیا پیش بینی یارادیجیلیق در مورد وقوع قحطی در ایران درست از آب در خواهد آمد؟ امیدوارم چنین نشود )))))))
نمونه ای از افاضات کیانوش رشیدی قادی :«"بر این باورم که تنها تنها درچارچوب برپایی سامانۀ پادشاهی در سرزمین ما، از همه و از جمله از کمونیست ها دفاع خواهد شد."» عجب !!!! ما را به خیر شماها امیدی نیست خواهشاً شر مرسانید. هنوز جای داغ و درفشِ ساواک شاهنشاه آریامهر اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی بر تن بسیاری از کمونیستهای ایرانی باقی مانده است، هنوز بسیاری از کمونیستها از عوارض شکنجه های دوران آریامهری رنج می برند.
پهلوی چی ها مانند آخوندهای ضدبشر به خون کمونیستها تشنه هستند و کمونیست ستیزی از ویژگی های اصلی شاه و شیخ است.
این سامانۀ پادشاهی مشروطه هم چهرۀ بزک کردۀ استبداد سلطنتی است و مانند دیوی پلید می ماند که سر تا پایش را پوشانده باشند. اصلاً چرا خلق ایران دوباره بروند شاهی را بیاورند که بعد نمایندگانشان بروند قانونگذاری کنند که این شاه دست از پا خطا نکند؟
چرا باید مردم مالیات بدهند تا دم و دستگاه شاه و ملکه ای آن بالا برقرار شود؟ که چی؟
مثال انگلستان را می زنند ؛ بسیاری از مردم انگلستان مخالف پرداخت مواجب به خانوادۀ سلطنتی هستند، هلندیها چشم ندارند رفاه و تجمل ملکه شان را ببیند، سیستم سلطنتی در این کشورها مخالف بسیار دارد و بسیاری آن را تحمیلی می دانند. برقراری سیستم پادشاهی مشروطه اروپایی هم خودش داستانی دارد که یک تناقض تاریخی بزرگ را در این جوامع نشان می دهد که ناشی از شرایط و سیر انقلابات در این کشورها بوده.
گیرم که پس از سرنگونی رژیم ضدبشری جمهوری اسلامی آمدند و گفتند بله اینجا و آنجایش چنین بود یا نبود و یک توبه ای هم بکنند و آب توبه را خود روی سرشان بریزند، مسئله ی حقوقی و جنایی اعمال آنها چه می شود؟ علیه بسیاری ازکارگزاران رژیم پهلوی اتهامات بسیار سنگینی وارد است که آنها باید در دادگاههای صالحه و قانونی پاسخگو باشند. به خاندان سلطنتی پهلوی یعنی آنهایی که در زمان رژیم شاه فرد بالغ و عاقلی بودند اتهامات بسیار سنگینی با مدارک و اسناد بسیار وارد است. رضا پهلوی از زمانی که بالغ و عاقل شده است تماماً در کنار این متهمان ردیف اول قرار داشته و از آنها حمایت کرده و سعی در بیگناه جلوه دادن آنها داشته است. موضع گیری این فرد کافی نیست، بلکه رضا پهلوی می بایست نشان می داد که در عمل به آن تاریخ و سنت های جنایتکارانه پشت کرده است، می بایست خود در روشنگری درباره جنایات سلطنت پهلوی پیشقدم می شد و در روشن شدن پرونده ها به شاکیان که در واقع مردم ایران هستند، می پیوست. ولی رضا پهلوی اینکار را نکرد و نخواهند کرد. رضا پهلوی فرزند خلف همان سلطنت و نظام سرکوبگر است و در طی این سالها هم در عوامفریبی ورزیده شده است و جدیداً نیز به دروغ گفته که از فکر تاج و تخت بیرون آمده است!!!!
به امید سرنگونی هرچه سریعتر رژیم ضدبشری جمهوری اسلامی به دست خلق قهرمان ایران و برپایی یک جمهوری بر اساس اصول حقۀ سوسیالیسم و لائیسیته و دمکراسی.
پس با تحلیل‌های یارادیجیلیق، نابودی داعش، در نابودی هلال شیعه شاهنامه خوان‌ها میّسر خواهد شد، همچنین، کمونیستها در ۳ جبهه، بر علیه تورکیه و دنیای تورک وارد میدان شدند. ۱- با پشتیبانی از تروریست‌های کمونیست پ کا کا، به سیاست اوباما و امپریالیست آمریکا در تخریب خاورمیانه پیوستند. ۲- همزمان، در حالیکه به تشدید بنیادگرائی و جنگ شیعه و سنی دامن میزدند، ترکیه را محکوم کردند که اسلامی میشود و ۳- با نوشتن ۶۳۶ مقاله ضدّ تورکیه و آزربایجان، و عدم اشاره به قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل مبنی بر خروج ارامنه از اراضی اشغالی آزربایجان، به محور ارمنستان، رژیم شاهنامه خوان ایران، تروریست‌های پ کا کا و داعش پیوستند.
پس نتیجه اینست که یا تقصیر از حزب توده است یا از شحص شما .
حزبی که یک عضو اش اینقدر بی منطق و بی سواد و شخص پرست و هوچی گر و جنجال دوست و سطحی و کینه توز و ضد چپ و متزلزل باشد ، سرانجامش آن 2 فاجعه ای بود که برایش پیش آمد .
من مطمئن هستم که تقصیر حزب از تقصیر عضوی مانند شما کمتر است ، چون شما غیرممکن است ایدئولوژی حزب، مبارزه طبقاتی ، نظام سرمایه داری شاهنشاهی ، جبر تاریخی ، مسئولیت روشنفکران انقلابی و کوشش زحمتکشان ، فرهنگ ارتجاعی سلطنتی و دهها پدیده دیگر را شناخته و درک کرده باشید و حالا در این سایت این ترشحالت فکری عجیب را از خود نشان دهی. من بارها در اینجا از شما پرسیدم تعادل روانی دارید یا خیر ولی توکلی هر بار این سئوال مرا از تو سانسور نمود. منطق و سواد و تعصباتت شبیه چند تجزیه طلب آذری فعال در این سایت است و موجب تاسف برای اپوزیسیونی که امثال شما در آن قرار دارید . البته 90درصد
سلطنت طلبان از نوع تو هستند ولی آنها ادعای سابقه چپ داشتن را ندارند . تراژدی تو اینست که باورت شده که چپ بوده ای. نگاهی به رسانه های سلطنت طلب در امریکا بکنی ، می بینی که کارشان پرخاش و توهین و تهمت و دروغ و خرافات و بلوا و هوچی گری و غیره است ؛ یعنی همان روشی که تو طی این چندماه در اینجا از خود نشان داده ای.
امید است که به دامن خدا و خلق و آینده ، بازگردی و این چنین مدافع نظامی مومیایی شده نروی.
جهان آینده بشریت بشکل نظامی - جمهوری دمکرت لیبرال فدرال سکولار و منوگام خواهد بود . مخالفان آن در چرخ ودنده ماشین جبر تاریخی وانسانیت آینده نگر له و داغان خواهند گردید .
من هر بار در گذشته ،پاسخ توهین هایت را اینجا دادم ولی توکلی به پاس همشهری گری به نفع تو ،آنان را سانسور کرد. اگر لازم گردد من از امثال تو چاله میدانی تر میتوانم جوابت را بدهم. کینه طبقاتی ما مرزی نمی شناسد.
ولی اشکالی ندارد - پرولتاریا چیزی برای از دست دادن ندارد غیر از زنجیرهایش .
Viva Sozialism
آن دو نفری که کاتولیک تر از پاپ شده و عقیم سازی اختییاری زنان را جنایت می دانند و به کامنت قبلی من که نوشتم :"عقیم سازی اختیاری، حق زنان است است و لینک دویچه وله را نیز گذاشتم، به خودشان کمی زحمت بدهند و بروند مقاله دویچه وله را باعنوان « طرح دوباره موضوع "عقیم‌سازی اختیاری زنان کارتن‌خواب"» بخوانند:
مقاله دویچه وله با عنوان « طرح دوباره موضوع "عقیم‌سازی اختیاری زنان کارتن‌خواب"»، دویچه وله لینک کوتاه شده :http://dw.com/p/2V6tL
برخی بیماران، مرا ضد کمونیست خطاب می کنند.
به آگاهی این بیمارن برسانم که من ضد هیج اندیشه ای نیستم و برعکس خواهان آزادی همۀ اندیشه ها در میهن ما هستم. بر این باورم که تنها تنها درچارچوب برپایی سامانۀ پادشاهی در سرزمین ما، از همه و از جمله از کمونیست ها دفاع خواهد شد.
بودن و یا نبودن سامانۀ پادشاهی در آیندۀ ایران، به تنهایی پاسخگوی همۀ خواسته های مردم ایران نیست. من بر این باورم که باید "عدالت اجتماعی" را برقرار کرد، جدای از اینکه نظام حاکم چه نام داشته باشد.
راه دور نرویم:
کمونیست بر این باور بودند که اگر در نپال "جمهوری" برقرار شود، همه چیز بر وفق مراد خواهد بود. اکنون چندین سال شده که در "نپال" ، دیگر پادشاهی نیست و "جمهوری" برجاست. آیا دشواری مردمان نپال با آمدن"جمهوری" حل شد؟ آیا مردمان نپال دیگر فقیر نیستند؟
بیایید خانم ها! آقایان!
راه دور نرویم!
خانم ها!
آقایان!
بیست و چهار سال پیش، پس از ده و اندی سال عضو رسمی "حزب توده" بودن، با نوشتن نامه ای به هیئت سیاسی کمیتۀ مرکزی حزب تودۀ ایران، رسما از این حزب جدا شدم.
عضو رسمی را برای پیشتر بکار نبردم، چون پیشتر(پیش از بروی کار آمدن خمینی) هوادارش بودم.
در سالهایی که حزب توده از رژیم اشغالگر جمهوری اسلامی پشتیبانی می کرد، در زندگی ام بر علیه سیاستهای این حزب عمل کردم و از جمله در تظاهرات "پنجم مهرماه" تهران که از سوی مجاهدین برگزار شد، فعال و آگاهانه شرکت کردم.(در این باره و این روز در هنگامۀ خویش نوشتم). پیش از آن پس از سخنرانی "بنی صدر" در دانشگاه تهران، به همراه بسیار ایرانی ها در تظاهرات پس از آن شرکت کردم، اگرچه "توده ای "بودم.
بگذار یکبار و برای همیشه و دوباره بگویم:
من جوان ترین عضو حزب تودۀ ایران در آن دوران بودم
خانم ها!
آقایان!
بیست و چهار سال پیش، پس از ده و اندی سال عضو رسمی "حزب توده" بودن، با نوشتن نامه ای به هیئت سیاسی کمیتۀ مرکزی حزب تودۀ ایران، رسما از این حزب جدا شدم.
عضو رسمی را برای پیشتر بکار نبردم، چون پیشتر(پیش از بروی کار آمدن خمینی) هوادارش بودم.
در سالهایی که حزب توده از رژیم اشغالگر جمهوری اسلامی پشتیبانی می کرد، در زندگی ام بر علیه سیاستهای این حزب عمل کردم و از جمله در تظاهرات "پنجم مهرماه" تهران که از سوی مجاهدین برگزار شد، فعال و آگاهانه شرکت کردم.(در این باره و این روز در هنگامۀ خویش نوشتم). پیش از آن پس از سخنرانی "بنی صدر" در دانشگاه تهران، به همراه بسیار ایرانی ها در تظاهرات پس از آن شرکت کردم، اگرچه "توده ای "بودم.
بگذار یکبار و برای همیشه و دوباره بگویم:
من در گروه جوان ترین عضو حزب تودۀ ایران در آن دوران بودم.
من تنها عضو حزب تودۀ ایران با داشتن شانزده سال بودم که بعنوان مترجم در ادارۀ مطبوعاتی سفارت شوروی از "روسی" به فارسی شروع به کار کردم(با اجازۀ شخص محمد پورهرمزان و نورالدین کیانوری) و همۀ دستورات بخش مطبوعاتی-تبلیغاتی سفارت شوروی را به آگاهی نه تنها روزنامۀ "مردم" که حتی روزنامۀ "بامداد" تا هنگامۀ توقیفش می رساندم.
آقای سفیر ولادیمیر وینوگرادوف، مرا به جشن سالگرد انقلاب اکتیر در سفارت رسما دعوت کرد. من تنها شانزده ساله ای بودم که در این جشن شرکت داشتم. آن روز، آقایان هوشنگ ابتهاج، سیاوش کسرایی و محمد تقی برومند(ب.کیوان) نیز حضور داشتند. کارت دعوت از سوی بخش مطبوعاتی سفارت شوروی را من شخصا به خانۀ آفای هوشنگ ابتهاج (ه.ا.سایه) بردم، دخترش کارت ها را تحویل کرفت.....اندکی بعد، به پیشنهاد شخص نورالدین کیانوری و آقای عبدالحسین آگاهی ، عضو هیئت سیاسی کمیتۀ مرکزی حزب تودۀ ایران من از بخش مطبوعاتی سفارت شوروی(نووستی) به "انجمن فرهنگی و دوستی شوروی و ایران "رفتم و آنجا مشغول به کار شدم. برخی از "دوستان"!!! آن هنگام از کار من در انجمن خبر دارند....من خوشبختانه چند سال بعد به شوروی رفتم، در پی یورش به حزب توده! ...بسیار چیزها را دیدم...بسیار رویا ها را دیدم که سنگ جلوی من شده بودند، من کوبایی ها را دیدم که از من خواهش می کردند چند روزی به اقامتشان در مسکو اضافه کنم، من آنگولایی هایی را دیدم که می گفتند:"کوبایی ها که به آنگولا آمدند، بر دور مزارع قهوه حصار کشیدند تا ما آنگولایی ها آنها را ننوشیم و اینکه الماس های ما را به آفریقای جنوبی و در روز روشن می فروختند!(هنوز ماندلا آزاد نشده بود) ...من در این باره نیز می دانم که کوبایی ها در اتیوپی چه کردند؟ و چه نکردند؟ هرگاه فراموش نکنیم که "منگسیتو هایله ماریام" از سال 1976 تا 1991 در اتیوپی بر سر کار بود و این "عنصر" کمونیست به عربستان سعودی فرار کرد و اکنون همانند یک کمونیست در پناه "اسلام" زندگی می کند. و اینکه "ژوزه ادواردو دو سانتوش" از سال 1979 رییس جمهور آنگولا می باشد و دخترش اکنون با داشتن بیش از یک میلیارد دلار، یکی از بزرگترین ثروتمندان آفریقا می باشد.
باز هم بگویم؟
بازهم بنویسم؟
حال شما بدنبال رفیق فرمانده هایی همانند "منگیستو"
ژوزه ادواردو دوش سانتوش،
و یا فرزند کابیلا
در کنگو بروید!
راه به آفریقل طولانی است
بدنبال رفیق"اون" در جمهوری دمکراتیک خلق کره بروید!
خانم ها!
آقایان!
شما حق دارید هرگونه دلتان می خواهد زندگی کنید و بیاندیشید.
مرا با اندیشه های شما کاری نیست، چه:
"...؟؟؟؟" دیده ام و دیدم!
چقدر جالب و شور آفرین است که صدها تن از اهالی مبارز تهران، به خاطر دفاع از جان آرش صادقی ، زندانی سیاسی آزاده و مقاوم ، در جلو زندان اوین، محل بدترین شکنجه های ضد انسانی و اعدام های وحشیانه ، اقدام به مارش اعتراضی و تظاهرات سیاسی، کرده اند . اگر در توده های مردم به ستوه آمده از ستمگریها و تعدیات رژیم جنایتکار جمهوری اسلامی ، همواره چنین تحرک و وظیفه شناسی در جهت دفاع از جان زندانیان سیاسی وجود داشته باشد ، تردیدی نباید داشت که حتی رژیمی به خونخواری و آزادیکشی رژیم جمهوری اسلامی را می توان به عقب نشینی هائی در شکنجه و آزار زندانیان سیاسی و رفتار وحشیانه با این مبارزین پرتوان راه آزادی و دموکراسی، مجبور ساخت. 38 سال تمام است در ایران تحت سلطه ننگین رژیم جمهوری اسلامی ، هر انسان آزاده و شرافتمندی که فریاد اعتراض و دادخواهی خود را علیه خودکامگان حاکم
، این غارتگران هستی توده های زحمتکش، بلند میکند، به زندان و سیاه چال های قرون وسطائی افتاده و در معرض بی رحمانه ترین عقوبت ها قرار میگیرد. در طول ده ها سال بدترین استبداد و مطلق العنانی، این رژیم خون آشام، ده ها هزار تن از مبا رزین راه آزادی را اعدام کرده و و در بد رفتاری با زندانیان سیاسی، دست دیگر رژیم های ضد مردمی را از پشت بسته است . انسانهای بس شجاع و مبارزی هستند کسانی که بی پروا از بازخواست های رژیم ارتجاعی حاکم، در مقابل زندان اوین، در اغلب موارد، دست به تظاهرات اعتراضی رزمنده زده ، آشکارا به افشاگری رژیم پرداخته و از زندانیان سیاسی مبارز، بی باکانه دفاع به عمل می آورند . باشد که این حرکت متهورانه و قابل ستایش این زنان و مردان شرافتمند و آزادیخواه، به مبارزات اعتراضی در خارج از کشور، در دفاع از جان زندانیان سیاسی دامن بزند و وجدانهای خفته را بیدار سازد! هرگونه سکوت و دست روی دست گذاشتن و احتیاط در مقابله با جنایات و آدمکشیها، چپاول ها و غارتگریهای رژیم، جرمی نابخشودنی است.
تورکان عرب زاده نقشه زیر دقیق تری نقشه از هاپلوگروپ های مردم اذربایجان هست رنگ زرد پر رنگ و کم رنگ هاپلوگروپ J عربی است 50 درصد عرب بودن مبارک اذربایجانی ها باشد
این نقشه را قاب بگیرید به دیوار خانه هایتان اویزان کنید چون سند سید بودن و امام زادگی تان است
جناب 50 اسمه:
در فارسی ضرب المثلی هست که" به ادم تنها یک بار باید گفت"
طبق ازمایش های دقیق دکتر بناب 40 درصد مردم اذربایجان عرب خالص هستند و بقیه هم امیخته ای از این عرب با کورد و مغول و کولی قره چی
من یک بار به همه تورکان اثبات کردام که بیشتر اهل اذربایجان را کولی قره چی میگفتند (در قدیم)
باز تو امدی و اسم اجداد ات را حوالی ایرانی ها میکنی
عرب خود شما تورکان هستید که زنهایتان را پیشکش اعراب کردید وگرنه چرا 40 ژنتیکی درصد عرب تشریف دارید
کولی هم کسی است که مردام اش به "قره چی" معروف بوداند یعنی مردم شریف عاظربایجان
خوانندگان این نقشه مهاجرت کولی ها : کولی ها از اذربایجان و جمهوری اذربایجان برخاسته به سایر نقاط اروپا رفتند البته الان گروهی از انها حکومت بر ترکیه را در دست دارند که خودشان را تورک مینامند ولی در اصل کولی اند:
باور نمیکنید نگاه کنید:اذربایجان خاستگاه کولی ها: https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/b/b9/Movimiento_gitano.j…
جناب یکنفر تورک و بقیه شغال رزلادگان 40 درصد عرب: اما درباره هندی بودن
این هم شجره نامه کولی شما و بقیه تورکان عاظربایجان:
ژنرال سایکس در مورد کولی‌های ایران و آذربایجان نوشته‌است: «در تابستان ۱۹۰۰ برای تحقیق دربارهٔ کولی‌های جنوب شرقی ایران و تکمیل اطلاعات سینگلر به آنجا رفتم. تعیین نژاد و محل کولی‌های ایران بسیار دشوار است، چون در هر ناحیه‌ای نامی دارند، ولی کلاً آنها را «فیوج» مینامند که ظاهراً کلمه‌ای عربی است. کولی‌های ایران با کولی‌های انگلستان تفاوت زیادی دارند و کارشان تهیه چرخ چوبی نخ‌ریسی و چوب وافور و فروش آنهاست. گاهی هم اسب و شتر و الاغ معامله میکنند
و کلاً اخلاق پسندیده‌ای ندارند. مردهای آنها با سایر مردان ایران فرقی ندارند، ولی طرز لباس پوشیدن زنها بکلی با زنان دیگر فرق میکند و به همین دلیل به آنها غربتی می‌گویند. فعلاً در ایران بیست هزار خانوار یا صد هزار کولی در آذربایجان و در تبریز پنج هزار خانوار زندگی میکنند.»
در آذربایجان کولی‌ها را «قره‌چی» و «قراچی» یا «قاراچی» می‌نامیدند و در شهرها و روستاها پراکنده بودند. آنها برخلاف عادت همیشگی‌شان از آوارگی دست برداشته و ساکن شده بودند، بطوری که در تبریز کوچه‌ای به نام «قره‌چیلر کوچه‌سی» (کوچه قره‌چی‌ها) وجود داشت که ساکنان آن، همه کولی بودند. این محل خوشنام نبود و اشخاص محترم به آن حدود نزدیک نمی‌شدند. «قره‌چی» ها غالباً به رقاصی و مطربی و کف‌بینی و بخت‌گشایی و غربیل‌سازی و سبدبافی مشغول بودند. مطربهای تبریز غالباً به این محله تعلق داشتند و در جشن‌ها و عروسی‌ها، زنها یا پسران جوان کولی با لباس مردانه، به رقص و آواز و اجرای نمایش می‌پرداختند. فحشا در میان زنان این محله بشدت رواج داشت.
زنها برای گدایی و کف‌بینی، دسته‌دسته به محله‌های دیگر شهر می‌رفتند و ضمن دزدیدن اشیای کوچک و فریب دادن زنهای ساده‌لوح، کودکان آنها را نیز می‌دزدیدند، به همین دلیل در میان مردم تبریز در مورد دزدی «قره‌چی» ها داستانهای زیادی بر سر زبانها بود و مادرها برای ترساندن کودکان خردسال به جای «لولو» و چیزهای ترسناک دیگر، بچه‌ها را از «قره‌چی» می‌ترساندند.
قره‌چی‌ها به ترکی حرف میزدند، اما در میان خود گویش عجیب و مخصوصی داشتند. این گویش شباهت عجیبی با سانسکریت و زبانهای هند و پاکستان داشت. سر ویلیام اوزلی که در سالهای ۱۸۱۰ و ۱۸۱۲، هنگامی که عباس میرزا ولیعهد تبریز بود، در راه سفر خود به هند و ایران، سری هم به آذربایجان زد، بسیاری از لغاتی را که «قره‌چی» ها استفاده میکردند، ثبت کرد. او دربارهٔ «قره‌چی» ها مینویسد:
روزی در منزل کمپبل در آذربایجان بودم که چند نفر به نام «قره‌چی» که شباهت عجیبی به جیپسی‌های خودمان داشتند به آنجا آمدند که با زبان خاصی حرف می‌زد. می‌گویند که این طایفه مذهبی ندارند و همه عمر خود را به لهو و لعب و خوشگذرانی می‌گذرانند، به همین دلیل هم به جای خانه، زیر چادر زندگی میکنند و معاش خود را از دزدی‌هایی که از تخم‌مرغ و مرغ و لباس و وسایل مردم میکنند، می‌گذرانند و با مهارت عجیبی، کف‌بینی و پیشگویی میکنند. مردی که من با او ملاقات کردم صراحتاً گفت که بسیاری از افراد قبیله‌اش دین و ایمان ندارند و هیچ عبادتی نمی‌کنند، ولی خودش از این که مسلمان بود، خدا را شکر میکرد. در آن هنگام چند پیک از استانبول رسیدند و بلافاصله متوجه شدند که او جزو قبیله‌ای است که در کشور عثمانی به آنها «چنیگانی» یا «چنگانه» می‌گویند. آنها هم معتقد بودند که مردان چنین قبایلی غالباً خائن و زنهایشان بی‌عفّت هستند. آشپز کمپبل که مدتی را در انگلستان سپری کرده بود، گفت که اینها مثل جیپسی‌های ما هستند. من بسیار مشتاق بودم که چند لغت آنها را بنویسم و ثبت کنم. در میان آنها پسرک جوانی بود که با آن که سواد نداشت، اما کمک زیادی به من کرد.»
منبع نوشته:
عماد توحیدی، پرسهٔ کولی‌ها در سرزمین ایران. مقام موسیقایی. شماره ۱۳
جناب یکنفر تورک اجازه بده اول ببینیم افغانی چه کسی هست
کتاب افغان:
نویسنده: ژوزیف. پیری. فیریر، مستشار نظامی و بعدا معاون – سرلشکر ارتش ایران
برگردان انگلیسی ازمتن فرانسوی: سرهنگ ویلیام جیسی، لندن، مارس
تمام نوشته های این مقاله از کتاب معرفی شده،وترجمه ان نوشته سرهنگ ویلیام جیسی از انگلیسی به فارسی بدون دستکاری در متن اصلی ترجمه شده است
عده زیادی از دانشمندان و شرقشناسان برای یافتن منشا افغان ها تلاش کرده اند و نظریات متفاوتی را نوشته و گفته اند که بجز دو مورد بیشتر انها از زبان عوام به افسانه میماند تا واقعیت ما در این جا تنها دو مورد را که مستند و اثبات شده است خواهیم اورد و از دیگر نظریات وهمی خواهیم گذشت ؛ اما اکثریت نویسندگان و شرقشناسان، افغان ها را بازمانده مردمی میدانند که روزگاری در اذربایجان میزیستند ولی به جهت شورش و طغیان ..
علیه حکومت مرکزی ایران به نواحی شرق ای ایران کوچ داده شده اند و نظر خود افغانها نیزچنین است.
نظریه شرقشناس مشهور پروفسور (ای ام روفین)
پروفسور روفین شرقشناس مشهوردراثرخویش بنام "افغان ها" میگوید که "منشای افغانها ازالبانیهای(قفقاز)در آسیا است که متعاقب اغتشاشات متعدد ایشان، ازیک محدودۀ ایران بمحدودۀ دیگرآن یعنی خراسان تبعید داده شدند؛ اینها مردمی بسیارجنگجوبنام اغوان یا اوغان بوده و خود را درتاریخ ایران مشهورساختند. منشای البانی آنها ازنام آنها آشکاراست، چون برای نخستین بار ان ها را در نوشته های یونانی به صورت البان میبینیم که تلفظ یونانی واژه ارمنی اگوان یا اغوان است(کسانی که با زبان ارمنی اشنایی داشته باشند با سبک تلفظ ع و الف در این زبان و سبک تلفظ ان اشنایی داشته و این نوشته را بهتر درک میکنند)
این نظریه توسط نویسندگان و دانشمندان زیادی تایید شده شده،و از توجه ویژه ای برخورداراست، چون این نظریه با کردارو رفتار شاهان ایران تطابق دارد که مردمی را که کمترین نا آرامی ایجاد میکردند و یا شورش و بلوا به پا میکردند، از سواحل مدیترانه یا دریای سیاه انتقال داده اند، همان گونه که یونانی ها را از غرب ایران به شرق ان منتقل کرده بودند ، تعداد قابل توجهی اینها درتمام دوران درارتش وجود داشته اند وبآنها اجازه داده میشد که دربدل خدمات ایشان، خود را درقسمت های معینی ازآن قلمرو مستقرسازند،یکی از این جنگ ها جنگ خشیارشاه با یونانیان بود. مورخین یونانی ، ما را درجریان یکی ازاین جنگ ها گذاشته وازآنها میآموزیم که وقتی اسکندر به تعقیب بیسوس بداخل باکتریا(پکتیا در افغانستان) پیشروی میکند، شهر برانسیز را تخریب نموده و باشندگان یونانی آنرا که فرزندان یونانیهای میلیزیان بودند محکوم بمرگ میکند، مجازات بخاطر جرمی که نیاکان آنها انجام داده بودند – یک عمل بسیاربیرحمانه وغیر عادلانه
نظریه پروفسور (ای ام یوگین بوری)
اغوانها یک مردم قدیمی و متمایزاند که باراول توسط پومپی درزمان تهاجم برقفقازبرملا گردیدند. یونانیها ولاتین ها با رونوشت یا استنساخ نادرست ازنام ایشان، آنها را البانیها نامیدند؛ آنها باشندگان کوههای بلند ووادیهای هم مرزدریای کاسپین در اذربایجان بودند که حالا تشکیل کنندۀ ولایات داغستان و شیروان و اذربایجان میباشند. ارمنیها هرگزتوانائی آنرا نداشتند تا این مردم شجاع را تحت انقیاد آورند، مردمی که بواسطۀ قوانین فئودالی اداره میشدند، مانند اروپا درجریان قرون وسطی؛ اینها قبل ازمسلمان گردیدن مسیحی بوده و قرارمعلوم آنها آزادی خود را تا زمان رسیدن بوزان، سرلشکر سلطان سلجوقی ملک شاه، حفظ نموده بودند. زبان این قوم بطور کامل ازارمنی ها متفاوت است. ... خلاصه، میتوانیم بگوئیم که مردم متذکره توسط نویسندگان یونانی وتحت قیمومیت البانیها با درنظرداشت زبان خاص آنها نمیتواند دارای منشای غیر اذربایجانی درنظرگرفته شوند – نظریه ایکه در تناقض مستقیم با نظریۀ مورخین آنهاست (موسیز گالگاندیراستی که درحدود سدۀ نهم عصرمیلادی زندگی میکرد و موسیز کورینوس که میگوید اینها اولادۀ سیسَگ ازنژاد ارمنی اند). ما امیدواریم این نکته را پس از جمع آوری مستنداتی ازنواحی کوهستانی که بازمانداگان این قوم که امروز با نام خلج ها نامیده میشوند و بازمانه اغووانها هستند وبا بقایای زبانی که آنها به ان سخن می گویند آشکار سازیم. بایددرنظرداشت مشابهت واژه ها و دستور زبان بسیار زیادی میان زبان خلجی و زبان افغانها (قبایل فئودالی پراگنده در افغانستان که آنها بیشترازدیگرافغانها قدیمی بنظرمیرسند) وجود دارد زبان افغانها با زبان خلجی اولیه دارای یک ریشه اند
همانگونه که اثبات کردیم افغانها مردمانی برخاسته از اذربایجان و اران بوده اند که در زمانهایی به علت شورش یا بلوا از اذربایجان به نواحی شرق خراسان
آنچه که در پی می نویسم، حتما . بطور مشخص روی به Peerooz نامی نیست که در "ایران گلوبال" دیدگاه های خود را می نویسد، اما:
من "حیوان دوست" هستم، هم سگ را دوست دارم، هم گربه را، هم گرگ را دوست دارم، هم خوک را، هم خروس را دوست دارم هم مرغ را، خرگوش و کفتار را هم دوست دارم، من روباه را دوست دارم، من پلنگ را دوست دارم و بدین خاطر مخالف:"ترحم بر پلنگ تیز دندان...ستمکاری بود بر گوسفندان" هستم، چه باور دارم با اندیشه است و بود که در میهن ما تقریبا پلنگی باقی نمانده است. من مخالف کشتن هستم، حتی اگر دشمن من باشد. من با اعدام در هر شکلش، به هر بهانه ای مخالفم. اگر در گذشته ای نه چندان دور که کمونیست بودم، و "مرگ بر آمریکا" و "مرگ بر اسراییل" گفتم، پوزش می خواهم. کمونیست بودم، دشمن همه غیر از کمونیسم بودم، به معنای دقیق کلمه نادان بودم. من "مرگ" را برای هیچ جانداری آرزو نمی کنم.
جناب Anonymous
اولین جایی که این اتش خواهد سوزاند همان عاذربایجان هست که همگی نابودی ان را خواهیم دید چون این اتش را کردها در تبریز هم خواهند انداخت ولی وقتی شعور در کار نیست فکر میکند مثلا تهران را کردها بمب خواهند گذاشت
منابع نوشته پیشین درباره اذربایجانی الاصل بودن افغان ها را در ادامه مطلب میگذارم
جناب Anonymous:
کی باید بره دامنه کوه های پامیر یک کلیک روی ادامه مطلب بکن تا با "اذربایجان خاستگاه قوم افغان " اشنا بشوی
نویسنده: ژوزیف. پیری. فیریر، مستشار نظامی و بعدا معاون – سرلشکر ارتش ایران
برگردان انگلیسی ازمتن فرانسوی: سرهنگ ویلیام جیسی، لندن، مارس
تمام نوشته های این مقاله از کتاب معرفی شده،وترجمه ان نوشته سرهنگ ویلیام جیسی از انگلیسی به فارسی بدون دستکاری در متن اصلی ترجمه شده است
عده زیادی از دانشمندان و شرقشناسان برای یافتن منشا افغان ها تلاش کرده اند و نظریات متفاوتی را نوشته و گفته اند که بجز دو مورد بیشتر انها از زبان عوام به افسانه میماند تا واقعیت ما در این جا تنها دو مورد را که مستند و اثبات شده است خواهیم اورد و از دیگر نظریات وهمی خواهیم گذشت ؛ اما اکثریت نویسندگان و شرقشناسان، افغان ها را بازمانده مردمی میدانند که روزگاری در اذربایجان میزیستند
ولی به جهت شورش و طغیان علیه حکومت مرکزی ایران به نواحی شرق ایران کوچ داده شده اند و نظر خود افغانها نیزچنین است.
نظریه شرقشناس مشهور پروفسور (ای ام روفین)
پروفسور روفین شرقشناس مشهوردراثرخویش بنام "افغان ها" میگوید که "منشای افغانها ازالبانیهای(قفقاز)در آسیا است که متعاقب اغتشاشات متعدد ایشان، ازیک محدودۀ ایران بمحدودۀ دیگرآن یعنی خراسان تبعید داده شدند؛ اینها مردمی بسیارجنگجوبنام اغوان یا اوغان بوده و خود را درتاریخ ایران مشهورساختند. منشای البانی آنها ازنام آنها آشکاراست، چون برای نخستین بار ان ها را در نوشته های یونانی به صورت البان میبینیم که تلفظ یونانی واژه ارمنی اگوان یا اغوان است(کسانی که با زبان ارمنی اشنایی داشته باشند با سبک تلفظ ع و الف در این زبان و سبک تلفظ ان اشنایی داشته و این نوشته را بهتر درک میکنند)
این نظریه توسط نویسندگان و دانشمندان زیادی تایید شده شده،و از توجه ویژه ای برخورداراست، چون این نظریه با کردارو رفتار شاهان ایران تطابق دارد که مردمی را که کمترین نا آرامی ایجاد میکردند و یا شورش و بلوا به پا میکردند، از سواحل مدیترانه یا دریای سیاه انتقال داده اند، همان گونه که یونانی ها را از غرب ایران به شرق ان منتقل کرده بودند ، تعداد قابل توجهی اینها درتمام دوران درارتش وجود داشته اند وبآنها اجازه داده میشد که دربدل خدمات ایشان، خود را درقسمت های معینی ازآن قلمرو مستقرسازند،یکی از این جنگ ها جنگ خشیارشاه با یونانیان بود. مورخین یونانی ، ما را درجریان یکی ازاین جنگ ها گذاشته وازآنها میآموزیم که وقتی اسکندر به تعقیب بیسوس بداخل باکتریا(پکتیا در افغانستان) پیشروی میکند، شهر برانسیز را تخریب نموده و باشندگان یونانی آنرا که فرزندان یونانیهای میلیزیان بودند محکوم بمرگ میکند، مجازات بخاطر جرمی که نیاکان آنها انجام داده بودند – یک عمل بسیاربیرحمانه وغیر عادلانه
نظریه پروفسور (ای ام یوگین بوری)
اغوانها یک مردم قدیمی و متمایزاند که باراول توسط پومپی درزمان تهاجم برقفقازبرملا گردیدند. یونانیها ولاتین ها با رونوشت یا استنساخ نادرست ازنام ایشان، آنها را البانیها نامیدند؛ آنها باشندگان کوههای بلند ووادیهای هم مرزدریای کاسپین در اذربایجان بودند که حالا تشکیل کنندۀ ولایات داغستان و شیروان و اذربایجان میباشند. ارمنیها هرگزتوانائی آنرا نداشتند تا این مردم شجاع را تحت انقیاد آورند، مردمی که بواسطۀ قوانین فئودالی اداره میشدند، مانند اروپا درجریان قرون وسطی؛ اینها قبل ازمسلمان گردیدن مسیحی بوده و قرارمعلوم آنها آزادی خود را تا زمان رسیدن بوزان، سرلشکر سلطان سلجوقی ملک شاه، حفظ نموده بودند. زبان این قوم بطور کامل ازارمنی ها متفاوت است. ... خلاصه، میتوانیم بگوئیم که مردم متذکره توسط نویسندگان یونانی وتحت قیمومیت البانیها با درنظرداشت زبان خاص آنها نمیتواند دارای منشای غیر اذربایجانی درنظرگرفته شوند – نظریه ایکه در تناقض مستقیم با نظریۀ مورخین آنهاست (موسیز گالگاندیراستی که درحدود سدۀ نهم عصرمیلادی زندگی میکرد و موسیز کورینوس که میگوید اینها اولادۀ سیسَگ ازنژاد ارمنی اند). ما امیدواریم این نکته را پس از جمع آوری مستنداتی ازنواحی کوهستانی که بازمانداگان این قوم که امروز با نام خلج ها نامیده میشوند و بازمانه اغووانها هستند وبا بقایای زبانی که آنها به ان سخن می گویند آشکار سازیم. بایددرنظرداشت مشابهت واژه ها و دستور زبان بسیار زیادی میان زبان خلجی و زبان افغانها (قبایل فئودالی پراگنده در افغانستان که آنها بیشترازدیگرافغانها قدیمی بنظرمیرسند) وجود دارد زبان افغانها با زبان خلجی اولیه دارای یک ریشه اند
جناب Peerooz!
هرگاه به این درجه رسیدید که :" خر جاندار دانایی است! " با هم سخن می گوییم. اگر شما تصمیم دارید و بر این باور هستید که "خر" نادان است، این گناه من نیست.
" هر کس حق دارد دیدگاه خود را بگوید." !! بشرطی که " اتومییل را در جای دیگر پارک کند! پیش من: "پارکینگ ممنوع"!", . نمیدانم چرا درک موضوع به این سادگی باید آنقدر مشکل باشد که این سایت محدودیت ابراز نظر ندارد مگر اینکه شاه مازندران بخشیده و شیخ علیخان مازندران نمی بخشد. و گفتگو به "خر" جاندار دانایی است! " میکشد؟ نمیدانم.
این مطلب در سایتی پیدا کردم امیدوارم بازنشر دهید، در این مطلب، نکته راهبردی طرح شده، که حتی فرضیه و شاعه بودنش هم سرنوشت ساز برای کشورها است!!/
راکفلر چگونه فروپاشی شوروی را پیشبینی کرد؟
حسنین هیکل رکورددار مصاحبه با شخصیت‌های جهانی است.
او نقل کرده است، که در دهه هفتاد میلادی با دفتر راکفلر سرمایه‌دار بزرگ آمریکا تماس گرفتم و تقاضای مصاحبه کردم. مرا شناختند و خود راکفلر پشت خط آمد و گفت: شما احتمالاً مرا با برادرم که معاون رییس‌جمهور ایالات متحده است اشتباه گرفته‌اید وگرنه من که چهره سیاسی نیستم که برای شما جالب باشم. گفتم که اتفاقاً با خود شما می‌خواستم مصاحبه کنم.
وقت تعیین شد، از قاهره به نیویورک رفتم./ ادامه را حتما بخوانید، خیلی مهم است!/
در ابتدا از من پرسید برای چه می‌خواهی با من مصاحبه کنی؟
به او گفتم شما اخیرا در جایی گفته‌ای که اگر خروشچف به مسابقه تسلیحاتی ادامه دهد، شوروی به زانو درمی‌آید.
شما یک میلیاردری و چهره سیاسی نیستی و روی حساب و کتاب حرف می‌زنی، آمدم تا روی این موضوع صحبت کنیم. چه اتفاقی قرار است برای مسکو بیفتد؟
راکفلر مقابل تابلویی که در دفترش بود رفت و گفت من خبر محرمانه‌ای درباره سرنوشت جنگ سرد ندارم و اگر داشتم هم آن را به زبان نمی‌آوردم.
راکفلر ادامه داد: استدلال من بسیار ساده است: شما داستان سهم توپ و سهم کره را که شنیده‌ای؟ (در آن سال برنده نوبل اقتصاد بر روی سهم تسلیحات نظامی و سهم رفاهی در اقتصاد کشورها تحقیق کرده بوده و نسبت بودجه نظامی را به اقتصاد، سهم توپ و بودجه رفاهی را به سهم کره تشبیه کرده بود). گفتم بلی.
راکفلر افزود: میدانی که سهم توپ در ایالات متحده یک‌ونیم درصد و در شوروی ١٢ درصد است.
اگر جنگ سرد و مسابقه تسلیحاتی ادامه یابد و آمریکا سهم توپ را دوبرابر کند، شوروی نیز نیاز به همین مقدار دارد که عقب نیفتد و سهم توپ در آمریکا ٣ درصد و در شوروی ٢۴ درصد خواهد شد که عملاً بودجه صنعتی شوروی را خواهد بلعید، ولی در آمریکا اتفاق محسوسی نمی‌افتد.
حال اگر مسابقه تشدید شود و بازهم آمریکا بودجه نظامیش را دو برابر کند، بازهم سهم توپ در آمریکا شش درصد میشود و در شوروی به ۴٨ درصد می‌رسد که عملاً دولت مسکو برای اداره امور کشور فلج میشود. و اگر باز آمریکا بودجه نظامیش را دوبرابر کند، سهم توپ در آمریکا به ١٢ درصد یعنی نرخ امروز شوروی می‌رسد، اما اقتصاد شوروی متلاشی خواهد شد. پس برنده این مسابقه ما هستیم. تنها ١۵ سال طول کشید تا این پیشبینی راکفلر به حقیقت بپیوندد!
حال اگر مروری بر اخبار افزایش بودجه‌های نظامی ایران و روسیه بیندازیم، خواهیم فهمید که این تاکتیک امتحان‌پس‌داده آمریکایی به کار گرفته شده تا عملاً اقتصاد ایران و روسیه را فلج کند.
آمارها نشان میدهد امسال بودجه ایران ۵۱ میلیارد دلار خواهد بود که سهم بودجه عمرانی دوباره کمتر از سال پیش و در حدود ۵ میلیارد دلار است. همچنین اگر بودجه نظامی ایران تنها آنچه که گفته میشود باشد بیش از ۱۵ میلیارد دلار و ۳ میلیارد دلار بیش از امسال خواهد بود.
از طرفی روسیه سال پیش بودجه نظامی خود را دو برابر و به مرز ۷۰ میلیارد دلار رساند، حال آنکه کل بودجه روسیه بحرانی ۳۶۰ میلیارد دلار است. ولی آمریکا با بودجه نظامی ۵۹۰ میلیارد دلاری، ۴ تریلیون دلار بودجه بسته بود.درصدها برای آمریکا ۱۲%ایران ۳۰%روسیه ۱۹%با این نگاه میتوان نگاهی دیگر بر جنگ فرسایشی سوریه و یمن و عراق انداخت و فهمید آمریکا با تنها ۸% از کل بودجه نظامی خود میتواند کل بودجه سالانه ایران را ببلعد.
کامت جناب Anonymous بسیار جالب است ولی اوضاع امروز دنیا تا حدی تغییر کرده است. در دوران اقتدار شوروی هردو کشور آمریکا و شوروی حالت تهاجمی داشتند و شوروی به دلائل ذکر شده بازنده شد. امروز روسیه حالت دفاعی دارد و جز اقدامات کوچک در گرجستان و اوکراین و اخیرا در سوریه در بیرون از مرز های خود فعالیتی ندارد و حتی در آن سرزمین ها نیز این اقدامت بیشتر تدافعی است تا تهاجمی. آمریکا بر عکس با ۸۰۰ پایگاه نظامی در تمام کره زمین و توسل به جنگ های پی در پی - تا حدودی جهت فروش اسلحه و تسلط بر دنیا - لقمه بزرگی برداشته است که ممکن است قادر به بلع آن نباشد. برتری عمده آمریکا در حال حاضر وجود دلار به عنوان ذخیره ارزی و پولی دنیاست و چون آمریکا صادر کننده آن میباشد میتواند با چاپ پول کاغذی از عهده این مخارج برآید. این برتری احتمالا با توسعه اقتصادی چین و ایجاد یورو در حال تغییر است و اگر چنین باشد
سر انجام آمریکا قادر به ادامه این وضع نخواهد بود. امید که جناب Anonymous و دیگر افراد وارد و آگاه این گفتگو را دنبال کنند.خامنه ای میدونه که حتی ده درصد از مردم هم از ترس اپوزیسیون جرات حق خواهی از حکومت رو نخواهد داشت صدها نفر زندانی سیاسی اعتصاب کنند اعدام بشند مردم به خیابون نمی ایند نه از ترس خامنه ای یا سپاه یا بسیج بلکه از ترس اپوزیسیونی که به صراحت از امریکا میخواد به ایران حمله کنه از ترس اپوزیسیونی که ادعای جدایی طلبی داره از ترس اپوزیسیونی که به هربهانه به مذهب واعتقاد شیعه مردم ایران می تازه از ترس اپوزیسیونی که ابا نداره با صدام ووهابی و...که ارزوی ویرانی ایران رو دارند هم پیمان بشه تا دشمنان جمهوری اسلامی ایران این گرگها هستند که کمر به نابودی تمامیت ایران ومذهب شیعه ایران و...بستند خامنه ای با خیال راحت میخوابه چون میدونه مردم از ترس اینا به خیابون نمی ایند
هر قسمت از اپوزیسیون به بخشی از مردم ایران دلیلی برای سکوت وتو خونه موندن داده سال 88 هم اگر موسوی وکروبی وخاتمی نبود هیچ کس از رهبران اپوزیسون خارج از جمهوری اسلامی نمی تونست حتی صد هزار نفر رو به خیابون بیاره همچنان که تو این 37 سال نتونستند سه میلیون نفر برای خاتمی موسوی کروبی و...به خیابون اومد نه برای سرنگونی اساس جمهوری اسلامی ایران وقتی شعارها تند شد مردم هم خانه نشین شدند چون از اپوزیسیون از فردای سرنگونی ترسیدند از تجزیه طلب ها ترسیدند از موش دوندن ترکیه وعربستان ترسیدند از جنگ داخلی ترسیدند از اینکه تو فردای سرنگونی شیعه بودن جرم بشه ترسیدند و....چون فرزند زن صیغه شرعا قانونا فرزند پدری مشخص است که تمام مسولیت مالی اون بر عهده پدرش زنازاده نیست دارای شناسنامه است مادرش هیچ کار خلاف شرعی نکرده حق وحقوقش مثل حق وحقوق یک فرزند عادی صیغه تن فروشی نیست خیلی از خانمها به دلیل دیگه این ازدواج رو انتخاب میکنند هر روز هم با یک نفر نیستند شما فقط دنبال بهانه برای توهین به تشیع هستید وبس اما با اینکار فقط نفرت بیشتر اکثریت شیعه ایران رو نسبت به اپوزیسیون برمیانگیزید به دوام حکومت جمهوری اسلامی کمک میکنید حال ادم از این همه شیعه ستیزی شما یهم میخوره
خوش به حالش. راحت شد از درد و غم زمانه. انشا الله سید علی نیز برود جماعت راحت بشن از دستش. ییائید یکصدا فریاد کنیم؛ مرگ بر جمهوری اسلامی ایران. مرگ بر سید علی خامنه ای. مرگ بر ظریف حقه باز. مرگ بر دیکتاتورهای پانفارس رژیم تهران! مرده باد رژیم اسلامی تهران!
بسم الله الرحمن الرحیم شما که می گوید دکتر خدادادی هزاران نفر از مخالفان رژیم را کشته این نظریه غلط است دوم می خواستند علیه انقلاب توطعه نکنند شما هم مواظب حرف زدنتون باشید تا مبادا به حال و روز اونا دچار نشید انشالله که امیدوارم بشید انشاالله
عزیزم چه هوچی گری راه انداختی باووو!! اولا بهت بگم من ایشون رو از نزدیک می شناسم و در موارد زیادی مرام ایشان را دیده و با عقل خود سنجیده ام. جهت اطلاعت ثروت ایشان مال یک سال و دو سال و ده سال و بیست سال اخیر نبوده و ایشون در خانواده متمول زندگی کرده و ارث و میراث فراوانی دارند. بعد اینکه خبر از طرح های سنگین دولتی و خصوصی نداری خواهشا اطلاعات غلط به مردم نده. هر سرمایه گذار خصوصی (تاکید میکنم هر سارمایه گذار خصوصی مثل من و یا شما) هرگاه سرمایه گذاری در مناطق محروم (که لیست آن در وزارت و صنایع موجود می باشد) سرمایه گذاری نمایند دولت موظف به تامین حداقل زمین کارخانه بوده و در عوض سرمایه گذار موظف به ایجاد فضای سبز به اندازه همان ابعاد زمین می باشد. مضافا این طرح ها عموما معاف از پرداخت گمرکی می باشند. همچنین از صندوق توسعه ملی برای این طرح ها تیهیلاتی متناسب طرح به سرمایه گذار اعطا می شود.
جهت اطلاع شما عرض می کنم تمام طرح های خصوصی فولاد ایران در کویر یزد، کویر اصفهان و بندر و غیره تماما از این امتیازات استفاده کرده اند. لذا شانتاژهای جنابعالی قرین به واقعیت نبوده و صرفا هوچی گری به حساب می آید. آقای زنوزی مرام درست و بجایی دارند و سعی در آباد ساختن وطنش می نمایند که از نظر هر انسانی کار پسندیده و بجایی است. یعنی همان کاری که رفسنجانی با کرمان کرد یا همان کاری که خاتمی با یزد کرد. التماس تفکر و تعقل و التماس خلوص نیت داریم از شما و بقیهاین توله سین..... دوباره به اسم من کمنت گذاشته .
چرا مسئول کمنت ،صفت "توله سگ " را اجازه نمیدهد در مورد این مغول تجزیه طلب مخرب و سلطنت طلب ، بکار برده شود ؟
هرگونه صفتی حق این آدم بیمار مامور مشکوک است.
با سلام و تشکر از آقای دکتر علی قره جه لو برای ترجمه و انتشار این مقاله . واین نوشته : "کشته شدن میلیونها و آوارگی دهها میلیون از شهروندان این کشورها، در درجه اول ...نتیجه سیاست های امپریالیستی آمریکا و غرب و استفاده از سازمان های ترور قرون وسطایی اسلامی - که ساخته و پرداخته خود آنهاست " و " حکومت آکپ 15 ماه است که برای خنثی کردن "پکک" PKK که باراک اوباما آنرا "پیاده نظام من در میدان" می نامد، مبارزه مصممانه ای را پیش می برد." قابل توجه آنهایی که در همین سایت کودتای آمریکا ، گولن را کار خودت دولت ترکیه و شخص اردوغان میدانستند . ملت و دولت ترکیه مبارزه ای سختی در پیش رو دارد. آمریکا و شرکا ( مرکل ، اولاند وووو ) . با تشکر و آرزوی موفقیت
در زبان تورکی یک ضرب المثلی است که میگوید « ایت هور ار کروان گئچر » یعنی سگ زوزه میکشد کاروان براهش ادامه میدهد . بدون اینکه نام این فرد را بکار ببرم از تمامی آذربایجانی ها خواهش میکنم با این فرد چاله دهان سر و کله نگذارید و وقت عزیزتان را صرف جواب به این فرد ندهید پریروز در یک کامنت این فرد علنا نوشته بود مرگ بر آذربایجان یعنی علاوه بر تحقیر اسامی انسانها این مرد بلحاظ سیاسی و اجتماعی نیز همانند عوامل رژیم است و هیچ مرز و حرمتی را نمی شناسد
جناب پیروز اشتباه نکنید. این کسی که به مقاله ی ارزشمند آقای رشیدی قادی منفی میدهد، خوانندگان ایران گلوبال نیستند! این شخص حیله گر، همان بهمن موحدی بامدادان است! دیگر همه این عنصر مخرب را میشناسند. حنای او دیگر رنگی ندارد.
زن صیغه ای و عقیم شدن؟!
جناب، این یک سایت حامی لیبرال دمکراسی است. همان طور که در آیین نامه سایت امده حمایت از حقوق زنان از اهدافش است.
زنهایی که صیغه (ازدواج موقت) می شوند، همه به نیت فحشا این کار نمی کنند. در نزد مردم ایران، عقد موقت میان دختر و پسر رایجست تا اینکه خطبه دائم بخوانند. این اهانتها را پایان دهید.
من حتی میگویم، کلماتی مثل فاحشه هم اهانت آمیز است.
روسپی برخی توهین آمیز نیم دانند. امروزه اصطلاح سکس ورکر/کارگر جنسی می گونند به اینها. اینان انسان هستند. حقوق انسانی به خاطر نوع کار افراد، ساقط نمی شود.
ما اگر مثل آن اخوندها و جلادان اسلام گرا باشیم دیگر نامان را لیبرال دموکرات نمی توانیم بگوییم!
سکس ورکر، شاید نوعی دگرباشی؟
آزادی در همجنس گرایی و دوجنس گرایی و کلا هر نوع گرایش جنسی از حقوق شخصی است. اینها از بدیهیات حقوق بشر است.
اما فریب و آزار و تجاوز جنسی محکوم است.
این حملات بی رحمانه به رمدم، بی فایده است. همان طور که اقلیم کردستان مستقل شده، روژوا هم مستقل شده است.
تقریبا محال ممکن است نواحی کردنشنی شمال عراق و سوریه دو باره به حالت قبل برگردند. رژیم های منطقه بهتر است این واقعیت به پذیرند. از دهه 1990 هر موردی این چنین شده در جهان، منجر استقلال یا خودمختاری کامل شده است.
تنها مورد مهم شکست، چچن بوده است. ولی در باقی موارد سرکوب نتبیجه برعکس داده و منجر به استقلال کامل شده است!
الان شرایط دو افیم کردستان و روزوا شبیه کوزوو دارد می شود.
گردن نهادن به فدرالیسم تنها راه تجزیه کامل عراق و سوریه است.
سرکوب، اوره کردن، ترور و وحشت افکنی و کشتن مردم غیرنظامی وبی دفاع از سوی هر کسی با هر دلیل محکوم است.
سانسور عقیده و نظر کار درست نیست. آن هم برای یک سایت اپوزیسیون که قصد حمایت لیرال دمکراسی دارد.
این مسئولیت ممیز سایت است که از شان یک سایت سیاسی اپوزیسیون، حفاظت کند. نشر اکاذیب، فحاشی، تهمت، بخصوص اهانت به شخصیت افراد یا تعلقات شخصی مثل سبک زندگی، گرایش جنسی، یا خصویات فیزیکی و زبانی و نژادی، از نشانه های بداخلاقی افراد است. قطعا افرادآگاه و منصف، این بداخلاقی ها را نشانه دموکراتیک بودن سایت و رسانه نمی دانند و بلکه شنان ضعف و انحططا اخلاقی انها خواهند دانست.لیبرال دمکراسی، یعنی مردم سالاری آزادی خواهانه.
اما اینکه فحش، تهمت، افتار، تمسخرکردن را منتشر کنند، نشانه لیبرال دمرکاسی است؟
در سایتهای جمهوری اسلامی، از مشرق نیوز تا سایت الف، که کاربران را اهانت می کنند، از ترس اینکه لو نروند، با IP کشورهای دیگر (شاید با فیلترشکن) در سایت های جانیان و جلادان نظام ولایی می آیند هتاکی می کنند. به ندرت نظر /کامنت یک مخالف و منتقد جدی نظام ولایی را منتشر می کنندو اگر منتشر کنند، معمولا با لمپنهای ناشناس وگاه با IP کشورهای دیگر، به او توهین می کنند!
آیا اپوزسیون لیبرال دمکرات، شانش را در حد یک سایت ضد اخلاق جمهوری اسلامی ولایت فقیه پایین می آورد؟!
نشر کامنت برعهده شماست.
فرق ما لیبرال دمکراس یخواهان با یک تروریست سایبری ولایی یا سلفی چیست؟
بداخلاقی رسانه های نظام جمهور یاسلامی، ابروی نظام ولایت فقیه برده است
اگر مرتکب چنین کاری هر کسی بشود، خود را در وجدان بشریت محکوم کرده است و مطمئنا به زیان او و عقیده و نظام عقیدتی و سیاسی تمام می شود.
سلام. جناب پیروز، این منفی هایی که به مقاله ارزشمند آقای رشیدی قادی داده اند، کار خوانندگان ایران گلوبال نیست. این منفی ها کار .. است و حتی این شخص مشکوک که به دروغ ادعای کمونیست و مجاهد میکند، به اسم دیگران هم کامنت مینویسد.
آقای رشیدی قادی خود را عصبانی نکن. این افرادی که به شما حمله میکنند، ارزش جواب دادن ندارند. بزارید در نادانی خودشان غرق باشند. پاینده باشید.
جناب شهاب ترکان بد بودند حالا آزری هاهم که بد شدند.ازالطاف بی دریغ شما خیلی مرسی!کاش به کیسه کشان وپاچه خاران حرفه ایی وسابقه دار کشور پان فارسی ایران یعنی اصفهانیها مشهدیها وکرمانیها که حکومت رادر تمام امورات قبضه وباچاپلوسی 80 درصد بودجه کشور راصرف مناطق خود وهزارفامیلی های خود می کننداشاره می کردندآنگه یک خرده سرمایه دارترک که ثروتش را از راه مشروع و باسرمایه گزاری در تولید اشتغال وبیکار زدایی بدست آورده شده خار چشم بعضیها.کاش تمام دزدانی که بیت المال این کشور را بالا کشیده وروباه گونه به فرنگ خزیدند یک هزارم کارهای مردم پرستانه جناب زنوزی راانجام میدادند.کوته سخن اینکه مدتی است باتعطیلی کارخانه ایشان دربناب آهن قراضه که خرید وفروش آن کاسبی عده ایی از طبقه پایینیها وبیکارهابود قیمتش بسیارتنزل کرده وعملن بسیاری بیکار شده اند.
هوار! هوار!
زمین و آسمان از چپ و راست از هم دریده شدند، و مژده اینکه "استخانلو" آمد!!
هوار! هوار!"استخوان" "لو"!!!! شرم می کند که بگوید کمونیست "استخانفی" است و هژده ساعت وبیشتر در دوران کمونیسم لنینی، کارگران را بکار می کشید، خود را "استخانلو" معرفی می کرد!
هوار! هوار!
من ترس برم داشته، چون وی پیشتر ها می خواست دمار از روزگار من در بیاورد، اما آقای کیانوش توکلی بخاطر همشهری بودن من و او (من و آقای کیانوش توکلی، هم استانی هستیم و شهرهای ما همسایه، اما ما همدیگر را هم شهری خطاب می کنیم که بسیار هم درست است) نگذاشت استخانلو دمار از روزگار من در بیاورد.
حالا اگر این استخانلو لباس بابائوئل را به تن نکرده و مسلسل خودکار در دست ندارد که همانند آن تروریست در کلوب شبانه در شب سال نو در استانبول انسان بکُشد، با زبانش تهدید می کند که فرقی با "کُشتن" ندارد. تهدید به قتل و تهدید به کُشتن جرمش بالاتر از "قتل" است. تهدید جرمش بالاتر از کشتن است، چون در هنگام قصد به کشتن، ممکن است، طرف مقابل کشته نشود، اما تهدید که بکنی، در صد احتمال کشتن بالاتر است.
بدین خاطر!
من باید جایی را پیدا کنم که پنهان شوم، تا این استخانیلو به من دسترسی پیدا نکند!
من در رفتم! استخوان لو! حالا برای خودت جولان بده!
آقای کیانوش توکلی هم سخنان تو را سانسور و حذف نخواهد کرد!
آقای کیانوش توکلی!
خواهش می کنم سخنان این استخوانی لو را سانسور نکنید!
بگذارید به اهدافش برسد.
گناه دارد این استخوانی لو!
ناصر کرمی و جناب اقبالی فرصتی بهتر ازاین هرگز پیش نمی آید.خون شما که رنگین تر از سایر اکراد نیست!پروا نکنید بشتابید که قار ییلان جلوداراست و همت چاره ساز.جانان من درد لبنان ببخشید درد شرناخ وجزیره کشته ما (اقبالی وکرمی)را!!
بوی شکست ایران بدتر از بوی نفتی رشد کزائی اقتصادی ایران است، یارادیجیلیق در کامنتی به قطع صادرات گاز تورکمنستان به ایران اشاره کرده بود که رژیم شاهنامه خوان کهریزکی ایران قادر به پرداخت بدهیش به تورکمنستان نیست، (((((((( واقییت این است که روسیه نیز به تورکمنستان گفته برای تحقق انزوای کامل ایران، روسیه از خط لوله گاز (((((( تاپی )))))) پشتیبانی خواهد کرد، تورکمنستان گاز روسیه را در شمال تحویل خواهد گرفت، و از جنوب، همان میزان را از طریق خط لوله تاپی، به پاکستان و از آنجا به هند خواهند فرستاند، همان طور که یارادیجیلیق پیش بینی کرده بود هیچ لوله نفت و گازی، از ایران، به سوی عراق و پاکستان، کشیده نخواهد شد، آیا پیشبینی دیگر یارادیجیلیق در مورد وقوع قحطی در ایران درست از آب خواهد آمد؟ امیدوارم چنین نشود.
جناب Peerooz
شما از رفیق فرمانده ات دفاع کن، به او احترام بگذار.
حال چرا برای من نسخه می پیچید؟
دفاع من از آزادی بیان برای همه، دال بر دفاع من از دیدگاه آنها و از جمله شما نیست جناب Peerooz. این را به آن "ستاره سرخی" هم گوشزد می کنم، اگر ستاره سرخی نفهمید، دوباره برایش می نویسم:
.
..
...
....
.....
و همین که در بالا نوشتم
این هم پاسخ به "ستاره سرخ":
...
...
.....
....
جناب Peerooz
شما خدای ناکرده خود را به نادانی نزنید و نگویید "نمی دانم!"
شما همه چیز را می دانید پیامبر بزرگ و مصلح اجتماع!
با کسی که نمیخواهد و یا نمیتواند قبول کند که در مثال جای مناقشه نیست, و بحث فیدل کاسترو را به شعار دادن در باره خر دوستی و حیوان دوستی میکشد, و به کسی که صریحا در چند کامنت قبل گفته است که اعتقادی به کومونیسم ندارد و هرگز نداشته است, سوابق کومونیستی خود را به رخ میکشد و امروزه با چرخش ۱۸۰ درجه از مناقب شاهزاده و امثالهم دم میزند چه میتوان گفت؟ که ۲۲ پوینت منفی هم نگرفت ؟ یعنی وا خوردگان از کومونیسم به این تعدادند و یا طرفداران شاهزاده و یا حیوان دوستان ؟ و اظهارات فراریان کوبائی و آنگولایی را باور کنیم یا تشکر حضوری ماندلا از کاسترو را ؟
نمیدانم.تحلیل‌های یارادیجیلیق را که میخاندم ۲ واقعیت برام آشکار شد. ۱- اقتدار دوباره دنیای عرب با سیاست جدید ترامپ ۲- تثبیت جایگاه تورکیه در ناتو و سیاستهای کلان غرب. اقتدار این ۲ جبهه، توام خواهد شد با ضعف رژیم شاهنامه خوان ایران، (((((((( آیا پیش بینی یارادیجیلیق در مورد وقوع قحطی در ایران درست از آب در خواهد آمد؟ امیدوارم چنین نشود )))))))
نمونه ای از افاضات کیانوش رشیدی قادی :«"بر این باورم که تنها تنها درچارچوب برپایی سامانۀ پادشاهی در سرزمین ما، از همه و از جمله از کمونیست ها دفاع خواهد شد."» عجب !!!! ما را به خیر شماها امیدی نیست خواهشاً شر مرسانید. هنوز جای داغ و درفشِ ساواک شاهنشاه آریامهر اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی بر تن بسیاری از کمونیستهای ایرانی باقی مانده است، هنوز بسیاری از کمونیستها از عوارض شکنجه های دوران آریامهری رنج می برند.
چرا باید مردم مالیات بدهند تا دم و دستگاه شاه و ملکه ای آن بالا برقرار شود؟ که چی؟پهلوی چی ها مانند آخوندهای ضدبشر به خون کمونیستها تشنه هستند و کمونیست ستیزی از ویژگی های اصلی شاه و شیخ است.
این سامانۀ پادشاهی مشروطه هم چهرۀ بزک کردۀ استبداد سلطنتی است و مانند دیوی پلید می ماند که سر تا پایش را پوشانده باشند. اصلاً چرا خلق ایران دوباره بروند شاهی را بیاورند که بعد نمایندگانشان بروند قانونگذاری کنند که این شاه دست از پا خطا نکند؟
مثال انگلستان را می زنند ؛ بسیاری از مردم انگلستان مخالف پرداخت مواجب به خانوادۀ سلطنتی هستند، هلندیها چشم ندارند رفاه و تجمل ملکه شان را ببیند، سیستم سلطنتی در این کشورها مخالف بسیار دارد و بسیاری آن را تحمیلی می دانند. برقراری سیستم پادشاهی مشروطه اروپایی هم خودش داستانی دارد که یک تناقض تاریخی بزرگ را در این جوامع نشان می دهد که ناشی از شرایط و سیر انقلابات در این کشورها بوده.
گیرم که پس از سرنگونی رژیم ضدبشری جمهوری اسلامی آمدند و گفتند بله اینجا و آنجایش چنین بود یا نبود و یک توبه ای هم بکنند و آب توبه را خود روی سرشان بریزند، مسئله ی حقوقی و جنایی اعمال آنها چه می شود؟ علیه بسیاری ازکارگزاران رژیم پهلوی اتهامات بسیار سنگینی وارد است که آنها باید در دادگاههای صالحه و قانونی پاسخگو باشند. به خاندان سلطنتی پهلوی یعنی آنهایی که در زمان رژیم شاه فرد بالغ و عاقلی بودند اتهامات بسیار سنگینی با مدارک و اسناد بسیار وارد است. رضا پهلوی از زمانی که بالغ و عاقل شده است تماماً در کنار این متهمان ردیف اول قرار داشته و از آنها حمایت کرده و سعی در بیگناه جلوه دادن آنها داشته است. موضع گیری این فرد کافی نیست، بلکه رضا پهلوی می بایست نشان می داد که در عمل به آن تاریخ و سنت های جنایتکارانه پشت کرده است، می بایست خود در روشنگری درباره جنایات سلطنت پهلوی پیشقدم می شد و در روشن شدن پرونده ها به شاکیان که در واقع مردم ایران هستند، می پیوست. ولی رضا پهلوی اینکار را نکرد و نخواهند کرد. رضا پهلوی فرزند خلف همان سلطنت و نظام سرکوبگر است و در طی این سالها هم در عوامفریبی ورزیده شده است و جدیداً نیز به دروغ گفته که از فکر تاج و تخت بیرون آمده است!!!!
به امید سرنگونی هرچه سریعتر رژیم ضدبشری جمهوری اسلامی به دست خلق قهرمان ایران و برپایی یک جمهوری بر اساس اصول حقۀ سوسیالیسم و لائیسیته و دمکراسی.
پس با تحلیل‌های یارادیجیلیق، نابودی داعش، در نابودی هلال شیعه شاهنامه خوان‌ها میّسر خواهد شد، همچنین، کمونیستها در ۳ جبهه، بر علیه تورکیه و دنیای تورک وارد میدان شدند. ۱- با پشتیبانی از تروریست‌های کمونیست پ کا کا، به سیاست اوباما و امپریالیست آمریکا در تخریب خاورمیانه پیوستند. ۲- همزمان، در حالیکه به تشدید بنیادگرائی و جنگ شیعه و سنی دامن میزدند، ترکیه را محکوم کردند که اسلامی میشود و ۳- با نوشتن ۶۳۶ مقاله ضدّ تورکیه و آزربایجان، و عدم اشاره به قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل مبنی بر خروج ارامنه از اراضی اشغالی آزربایجان، به محور ارمنستان، رژیم شاهنامه خوان ایران، تروریست‌های پ کا کا و داعش پیوستند.
پس نتیجه اینست که یا تقصیر از حزب توده است یا از شحص شما .
سلطنت طلبان از نوع تو هستند ولی آنها ادعای سابقه چپ داشتن را ندارند . تراژدی تو اینست که باورت شده که چپ بوده ای. نگاهی به رسانه های سلطنت طلب در امریکا بکنی ، می بینی که کارشان پرخاش و توهین و تهمت و دروغ و خرافات و بلوا و هوچی گری و غیره است ؛ یعنی همان روشی که تو طی این چندماه در اینجا از خود نشان داده ای.حزبی که یک عضو اش اینقدر بی منطق و بی سواد و شخص پرست و هوچی گر و جنجال دوست و سطحی و کینه توز و ضد چپ و متزلزل باشد ، سرانجامش آن 2 فاجعه ای بود که برایش پیش آمد .
من مطمئن هستم که تقصیر حزب از تقصیر عضوی مانند شما کمتر است ، چون شما غیرممکن است ایدئولوژی حزب، مبارزه طبقاتی ، نظام سرمایه داری شاهنشاهی ، جبر تاریخی ، مسئولیت روشنفکران انقلابی و کوشش زحمتکشان ، فرهنگ ارتجاعی سلطنتی و دهها پدیده دیگر را شناخته و درک کرده باشید و حالا در این سایت این ترشحالت فکری عجیب را از خود نشان دهی. من بارها در اینجا از شما پرسیدم تعادل روانی دارید یا خیر ولی توکلی هر بار این سئوال مرا از تو سانسور نمود. منطق و سواد و تعصباتت شبیه چند تجزیه طلب آذری فعال در این سایت است و موجب تاسف برای اپوزیسیونی که امثال شما در آن قرار دارید . البته 90درصد
امید است که به دامن خدا و خلق و آینده ، بازگردی و این چنین مدافع نظامی مومیایی شده نروی.
جهان آینده بشریت بشکل نظامی - جمهوری دمکرت لیبرال فدرال سکولار و منوگام خواهد بود . مخالفان آن در چرخ ودنده ماشین جبر تاریخی وانسانیت آینده نگر له و داغان خواهند گردید .
من هر بار در گذشته ،پاسخ توهین هایت را اینجا دادم ولی توکلی به پاس همشهری گری به نفع تو ،آنان را سانسور کرد. اگر لازم گردد من از امثال تو چاله میدانی تر میتوانم جوابت را بدهم. کینه طبقاتی ما مرزی نمی شناسد.
ولی اشکالی ندارد - پرولتاریا چیزی برای از دست دادن ندارد غیر از زنجیرهایش .
Viva Sozialism
آن دو نفری که کاتولیک تر از پاپ شده و عقیم سازی اختییاری زنان را جنایت می دانند و به کامنت قبلی من که نوشتم :"عقیم سازی اختیاری، حق زنان است است و لینک دویچه وله را نیز گذاشتم، به خودشان کمی زحمت بدهند و بروند مقاله دویچه وله را باعنوان « طرح دوباره موضوع "عقیم‌سازی اختیاری زنان کارتن‌خواب"» بخوانند:
مقاله دویچه وله با عنوان « طرح دوباره موضوع "عقیم‌سازی اختیاری زنان کارتن‌خواب"»، دویچه وله لینک کوتاه شده :http://dw.com/p/2V6tL
برخی بیماران، مرا ضد کمونیست خطاب می کنند.
به آگاهی این بیمارن برسانم که من ضد هیج اندیشه ای نیستم و برعکس خواهان آزادی همۀ اندیشه ها در میهن ما هستم. بر این باورم که تنها تنها درچارچوب برپایی سامانۀ پادشاهی در سرزمین ما، از همه و از جمله از کمونیست ها دفاع خواهد شد.
بودن و یا نبودن سامانۀ پادشاهی در آیندۀ ایران، به تنهایی پاسخگوی همۀ خواسته های مردم ایران نیست. من بر این باورم که باید "عدالت اجتماعی" را برقرار کرد، جدای از اینکه نظام حاکم چه نام داشته باشد.
راه دور نرویم:
کمونیست بر این باور بودند که اگر در نپال "جمهوری" برقرار شود، همه چیز بر وفق مراد خواهد بود. اکنون چندین سال شده که در "نپال" ، دیگر پادشاهی نیست و "جمهوری" برجاست. آیا دشواری مردمان نپال با آمدن"جمهوری" حل شد؟ آیا مردمان نپال دیگر فقیر نیستند؟
بیایید خانم ها! آقایان!
راه دور نرویم!
شاد باشید!
خانم ها!
خانم ها!آقایان!
بیست و چهار سال پیش، پس از ده و اندی سال عضو رسمی "حزب توده" بودن، با نوشتن نامه ای به هیئت سیاسی کمیتۀ مرکزی حزب تودۀ ایران، رسما از این حزب جدا شدم.
عضو رسمی را برای پیشتر بکار نبردم، چون پیشتر(پیش از بروی کار آمدن خمینی) هوادارش بودم.
در سالهایی که حزب توده از رژیم اشغالگر جمهوری اسلامی پشتیبانی می کرد، در زندگی ام بر علیه سیاستهای این حزب عمل کردم و از جمله در تظاهرات "پنجم مهرماه" تهران که از سوی مجاهدین برگزار شد، فعال و آگاهانه شرکت کردم.(در این باره و این روز در هنگامۀ خویش نوشتم). پیش از آن پس از سخنرانی "بنی صدر" در دانشگاه تهران، به همراه بسیار ایرانی ها در تظاهرات پس از آن شرکت کردم، اگرچه "توده ای "بودم.
بگذار یکبار و برای همیشه و دوباره بگویم:
من جوان ترین عضو حزب تودۀ ایران در آن دوران بودم
آقایان!
بیست و چهار سال پیش، پس از ده و اندی سال عضو رسمی "حزب توده" بودن، با نوشتن نامه ای به هیئت سیاسی کمیتۀ مرکزی حزب تودۀ ایران، رسما از این حزب جدا شدم.
عضو رسمی را برای پیشتر بکار نبردم، چون پیشتر(پیش از بروی کار آمدن خمینی) هوادارش بودم.
در سالهایی که حزب توده از رژیم اشغالگر جمهوری اسلامی پشتیبانی می کرد، در زندگی ام بر علیه سیاستهای این حزب عمل کردم و از جمله در تظاهرات "پنجم مهرماه" تهران که از سوی مجاهدین برگزار شد، فعال و آگاهانه شرکت کردم.(در این باره و این روز در هنگامۀ خویش نوشتم). پیش از آن پس از سخنرانی "بنی صدر" در دانشگاه تهران، به همراه بسیار ایرانی ها در تظاهرات پس از آن شرکت کردم، اگرچه "توده ای "بودم.
بگذار یکبار و برای همیشه و دوباره بگویم:
من در گروه جوان ترین عضو حزب تودۀ ایران در آن دوران بودم.
من تنها عضو حزب تودۀ ایران با داشتن شانزده سال بودم که بعنوان مترجم در ادارۀ مطبوعاتی سفارت شوروی از "روسی" به فارسی شروع به کار کردم(با اجازۀ شخص محمد پورهرمزان و نورالدین کیانوری) و همۀ دستورات بخش مطبوعاتی-تبلیغاتی سفارت شوروی را به آگاهی نه تنها روزنامۀ "مردم" که حتی روزنامۀ "بامداد" تا هنگامۀ توقیفش می رساندم.
آقای سفیر ولادیمیر وینوگرادوف، مرا به جشن سالگرد انقلاب اکتیر در سفارت رسما دعوت کرد. من تنها شانزده ساله ای بودم که در این جشن شرکت داشتم. آن روز، آقایان هوشنگ ابتهاج، سیاوش کسرایی و محمد تقی برومند(ب.کیوان) نیز حضور داشتند. کارت دعوت از سوی بخش مطبوعاتی سفارت شوروی را من شخصا به خانۀ آفای هوشنگ ابتهاج (ه.ا.سایه) بردم، دخترش کارت ها را تحویل کرفت.....اندکی بعد، به پیشنهاد شخص نورالدین کیانوری و آقای عبدالحسین آگاهی ، عضو هیئت سیاسی کمیتۀ مرکزی حزب تودۀ ایران من از بخش مطبوعاتی سفارت شوروی(نووستی) به "انجمن فرهنگی و دوستی شوروی و ایران "رفتم و آنجا مشغول به کار شدم. برخی از "دوستان"!!! آن هنگام از کار من در انجمن خبر دارند....من خوشبختانه چند سال بعد به شوروی رفتم، در پی یورش به حزب توده! ...بسیار چیزها را دیدم...بسیار رویا ها را دیدم که سنگ جلوی من شده بودند، من کوبایی ها را دیدم که از من خواهش می کردند چند روزی به اقامتشان در مسکو اضافه کنم، من آنگولایی هایی را دیدم که می گفتند:"کوبایی ها که به آنگولا آمدند، بر دور مزارع قهوه حصار کشیدند تا ما آنگولایی ها آنها را ننوشیم و اینکه الماس های ما را به آفریقای جنوبی و در روز روشن می فروختند!(هنوز ماندلا آزاد نشده بود) ...من در این باره نیز می دانم که کوبایی ها در اتیوپی چه کردند؟ و چه نکردند؟ هرگاه فراموش نکنیم که "منگسیتو هایله ماریام" از سال 1976 تا 1991 در اتیوپی بر سر کار بود و این "عنصر" کمونیست به عربستان سعودی فرار کرد و اکنون همانند یک کمونیست در پناه "اسلام" زندگی می کند. و اینکه "ژوزه ادواردو دو سانتوش" از سال 1979 رییس جمهور آنگولا می باشد و دخترش اکنون با داشتن بیش از یک میلیارد دلار، یکی از بزرگترین ثروتمندان آفریقا می باشد.
باز هم بگویم؟
بازهم بنویسم؟
حال شما بدنبال رفیق فرمانده هایی همانند "منگیستو"
ژوزه ادواردو دوش سانتوش،
و یا فرزند کابیلا
در کنگو بروید!
راه به آفریقل طولانی است
بدنبال رفیق"اون" در جمهوری دمکراتیک خلق کره بروید!
خانم ها!
آقایان!
شما حق دارید هرگونه دلتان می خواهد زندگی کنید و بیاندیشید.
مرا با اندیشه های شما کاری نیست، چه:
"...؟؟؟؟" دیده ام و دیدم!
درود بر آخوند حسن روحانی - و بر فرجام - که باعث شدند ، زنان موهایشان را نشان بدهند بدون مزاحمت های گشت ثارالله.
درود بر شاهزاده رضا پهلوی
چقدر جالب و شور آفرین است که صدها تن از اهالی مبارز تهران، به خاطر دفاع از جان آرش صادقی ، زندانی سیاسی آزاده و مقاوم ، در جلو زندان اوین، محل بدترین شکنجه های ضد انسانی و اعدام های وحشیانه ، اقدام به مارش اعتراضی و تظاهرات سیاسی، کرده اند . اگر در توده های مردم به ستوه آمده از ستمگریها و تعدیات رژیم جنایتکار جمهوری اسلامی ، همواره چنین تحرک و وظیفه شناسی در جهت دفاع از جان زندانیان سیاسی وجود داشته باشد ، تردیدی نباید داشت که حتی رژیمی به خونخواری و آزادیکشی رژیم جمهوری اسلامی را می توان به عقب نشینی هائی در شکنجه و آزار زندانیان سیاسی و رفتار وحشیانه با این مبارزین پرتوان راه آزادی و دموکراسی، مجبور ساخت. 38 سال تمام است در ایران تحت سلطه ننگین رژیم جمهوری اسلامی ، هر انسان آزاده و شرافتمندی که فریاد اعتراض و دادخواهی خود را علیه خودکامگان حاکم
، این غارتگران هستی توده های زحمتکش، بلند میکند، به زندان و سیاه چال های قرون وسطائی افتاده و در معرض بی رحمانه ترین عقوبت ها قرار میگیرد. در طول ده ها سال بدترین استبداد و مطلق العنانی، این رژیم خون آشام، ده ها هزار تن از مبا رزین راه آزادی را اعدام کرده و و در بد رفتاری با زندانیان سیاسی، دست دیگر رژیم های ضد مردمی را از پشت بسته است . انسانهای بس شجاع و مبارزی هستند کسانی که بی پروا از بازخواست های رژیم ارتجاعی حاکم، در مقابل زندان اوین، در اغلب موارد، دست به تظاهرات اعتراضی رزمنده زده ، آشکارا به افشاگری رژیم پرداخته و از زندانیان سیاسی مبارز، بی باکانه دفاع به عمل می آورند . باشد که این حرکت متهورانه و قابل ستایش این زنان و مردان شرافتمند و آزادیخواه، به مبارزات اعتراضی در خارج از کشور، در دفاع از جان زندانیان سیاسی دامن بزند و وجدانهای خفته را بیدار سازد! هرگونه سکوت و دست روی دست گذاشتن و احتیاط در مقابله با جنایات و آدمکشیها، چپاول ها و غارتگریهای رژیم، جرمی نابخشودنی است.پدرجان اگر بالکل ما را بلوک کردید و نمیخواهید کامنت من را منتشر کنید راست بنویسید که ما هم وقت خودمان را این جا تلف نکنیم
تورکان عرب زاده نقشه زیر دقیق تری نقشه از هاپلوگروپ های مردم اذربایجان هست رنگ زرد پر رنگ و کم رنگ هاپلوگروپ J عربی است 50 درصد عرب بودن مبارک اذربایجانی ها باشد
این نقشه را قاب بگیرید به دیوار خانه هایتان اویزان کنید چون سند سید بودن و امام زادگی تان است
https://mathildasanthropologyblog.files.wordpress.com/2009/12/caucasus-…
این کتاب هم برای با سواد هایتان که منبع مطمئن برای عرب زادگی عاظربایجانی ها میخواهندhttps://mathildasanthropologyblog.files.wordpress.com/2009/12/caucasus-…
http://www.familytreedna.com/pdf/caucasus.pdf
http://www.familytreedna.com/pdf/caucasus.pdf
http://www.familytreedna.com/pdf/caucasus.pdf
جناب 50 اسمه:
در فارسی ضرب المثلی هست که" به ادم تنها یک بار باید گفت"
طبق ازمایش های دقیق دکتر بناب 40 درصد مردم اذربایجان عرب خالص هستند و بقیه هم امیخته ای از این عرب با کورد و مغول و کولی قره چی
من یک بار به همه تورکان اثبات کردام که بیشتر اهل اذربایجان را کولی قره چی میگفتند (در قدیم)
باز تو امدی و اسم اجداد ات را حوالی ایرانی ها میکنی
عرب خود شما تورکان هستید که زنهایتان را پیشکش اعراب کردید وگرنه چرا 40 ژنتیکی درصد عرب تشریف دارید
کولی هم کسی است که مردام اش به "قره چی" معروف بوداند یعنی مردم شریف عاظربایجان
خوانندگان این نقشه مهاجرت کولی ها : کولی ها از اذربایجان و جمهوری اذربایجان برخاسته به سایر نقاط اروپا رفتند البته الان گروهی از انها حکومت بر ترکیه را در دست دارند که خودشان را تورک مینامند ولی در اصل کولی اند:
باور نمیکنید نگاه کنید:اذربایجان خاستگاه کولی ها:
https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/b/b9/Movimiento_gitano.j…
جناب یکنفر تورک و بقیه شغال رزلادگان 40 درصد عرب: اما درباره هندی بودن
و کلاً اخلاق پسندیده‌ای ندارند. مردهای آنها با سایر مردان ایران فرقی ندارند، ولی طرز لباس پوشیدن زنها بکلی با زنان دیگر فرق میکند و به همین دلیل به آنها غربتی می‌گویند. فعلاً در ایران بیست هزار خانوار یا صد هزار کولی در آذربایجان و در تبریز پنج هزار خانوار زندگی میکنند.»این هم شجره نامه کولی شما و بقیه تورکان عاظربایجان:
ژنرال سایکس در مورد کولی‌های ایران و آذربایجان نوشته‌است: «در تابستان ۱۹۰۰ برای تحقیق دربارهٔ کولی‌های جنوب شرقی ایران و تکمیل اطلاعات سینگلر به آنجا رفتم. تعیین نژاد و محل کولی‌های ایران بسیار دشوار است، چون در هر ناحیه‌ای نامی دارند، ولی کلاً آنها را «فیوج» مینامند که ظاهراً کلمه‌ای عربی است. کولی‌های ایران با کولی‌های انگلستان تفاوت زیادی دارند و کارشان تهیه چرخ چوبی نخ‌ریسی و چوب وافور و فروش آنهاست. گاهی هم اسب و شتر و الاغ معامله میکنند
در آذربایجان کولی‌ها را «قره‌چی» و «قراچی» یا «قاراچی» می‌نامیدند و در شهرها و روستاها پراکنده بودند. آنها برخلاف عادت همیشگی‌شان از آوارگی دست برداشته و ساکن شده بودند، بطوری که در تبریز کوچه‌ای به نام «قره‌چیلر کوچه‌سی» (کوچه قره‌چی‌ها) وجود داشت که ساکنان آن، همه کولی بودند. این محل خوشنام نبود و اشخاص محترم به آن حدود نزدیک نمی‌شدند. «قره‌چی» ها غالباً به رقاصی و مطربی و کف‌بینی و بخت‌گشایی و غربیل‌سازی و سبدبافی مشغول بودند. مطربهای تبریز غالباً به این محله تعلق داشتند و در جشن‌ها و عروسی‌ها، زنها یا پسران جوان کولی با لباس مردانه، به رقص و آواز و اجرای نمایش می‌پرداختند. فحشا در میان زنان این محله بشدت رواج داشت.
زنها برای گدایی و کف‌بینی، دسته‌دسته به محله‌های دیگر شهر می‌رفتند و ضمن دزدیدن اشیای کوچک و فریب دادن زنهای ساده‌لوح، کودکان آنها را نیز می‌دزدیدند، به همین دلیل در میان مردم تبریز در مورد دزدی «قره‌چی» ها داستانهای زیادی بر سر زبانها بود و مادرها برای ترساندن کودکان خردسال به جای «لولو» و چیزهای ترسناک دیگر، بچه‌ها را از «قره‌چی» می‌ترساندند.
قره‌چی‌ها به ترکی حرف میزدند، اما در میان خود گویش عجیب و مخصوصی داشتند. این گویش شباهت عجیبی با سانسکریت و زبانهای هند و پاکستان داشت. سر ویلیام اوزلی که در سالهای ۱۸۱۰ و ۱۸۱۲، هنگامی که عباس میرزا ولیعهد تبریز بود، در راه سفر خود به هند و ایران، سری هم به آذربایجان زد، بسیاری از لغاتی را که «قره‌چی» ها استفاده میکردند، ثبت کرد. او دربارهٔ «قره‌چی» ها مینویسد:
روزی در منزل کمپبل در آذربایجان بودم که چند نفر به نام «قره‌چی» که شباهت عجیبی به جیپسی‌های خودمان داشتند به آنجا آمدند که با زبان خاصی حرف می‌زد. می‌گویند که این طایفه مذهبی ندارند و همه عمر خود را به لهو و لعب و خوشگذرانی می‌گذرانند، به همین دلیل هم به جای خانه، زیر چادر زندگی میکنند و معاش خود را از دزدی‌هایی که از تخم‌مرغ و مرغ و لباس و وسایل مردم میکنند، می‌گذرانند و با مهارت عجیبی، کف‌بینی و پیشگویی میکنند. مردی که من با او ملاقات کردم صراحتاً گفت که بسیاری از افراد قبیله‌اش دین و ایمان ندارند و هیچ عبادتی نمی‌کنند، ولی خودش از این که مسلمان بود، خدا را شکر میکرد. در آن هنگام چند پیک از استانبول رسیدند و بلافاصله متوجه شدند که او جزو قبیله‌ای است که در کشور عثمانی به آنها «چنیگانی» یا «چنگانه» می‌گویند. آنها هم معتقد بودند که مردان چنین قبایلی غالباً خائن و زنهایشان بی‌عفّت هستند. آشپز کمپبل که مدتی را در انگلستان سپری کرده بود، گفت که اینها مثل جیپسی‌های ما هستند. من بسیار مشتاق بودم که چند لغت آنها را بنویسم و ثبت کنم. در میان آنها پسرک جوانی بود که با آن که سواد نداشت، اما کمک زیادی به من کرد.»
منبع نوشته:
عماد توحیدی، پرسهٔ کولی‌ها در سرزمین ایران. مقام موسیقایی. شماره ۱۳
مسئول کامنتها، نگاهی به خط سوم کامنت بهمن موحدی بیندازید! ..
در ادامه برخی منابع مطالب را گذاشته ام
http://books.google.co.uk/books?id=-OttAAAAMAAJ&dq=history+of+the+afghans&printsec=frontcover&source=bl&ots=HRJ67gfr2V&sig=VFT_BgdaP9MzywlUjvNQfCOwSoc&hl=en&ei=yhElStrdMd7RjAfgmeHWBw&sa=X&oi=book_result&ct=result&resnum=2#PPR7,M1http://digitalcommons.unl.edu/afghanenglish/7/
http://digitalcommons.unl.edu/cgi/viewcontent.cgi?article=1008&context=afghanenglish
جناب یکنفر تورک اجازه بده اول ببینیم افغانی چه کسی هست
کتاب افغان:
نویسنده: ژوزیف. پیری. فیریر، مستشار نظامی و بعدا معاون – سرلشکر ارتش ایران
برگردان انگلیسی ازمتن فرانسوی: سرهنگ ویلیام جیسی، لندن، مارس
تمام نوشته های این مقاله از کتاب معرفی شده،وترجمه ان نوشته سرهنگ ویلیام جیسی از انگلیسی به فارسی بدون دستکاری در متن اصلی ترجمه شده است
عده زیادی از دانشمندان و شرقشناسان برای یافتن منشا افغان ها تلاش کرده اند و نظریات متفاوتی را نوشته و گفته اند که بجز دو مورد بیشتر انها از زبان عوام به افسانه میماند تا واقعیت ما در این جا تنها دو مورد را که مستند و اثبات شده است خواهیم اورد و از دیگر نظریات وهمی خواهیم گذشت ؛ اما اکثریت نویسندگان و شرقشناسان، افغان ها را بازمانده مردمی میدانند که روزگاری در اذربایجان میزیستند ولی به جهت شورش و طغیان ..
علیه حکومت مرکزی ایران به نواحی شرق ای ایران کوچ داده شده اند و نظر خود افغانها نیزچنین است.نظریه شرقشناس مشهور پروفسور (ای ام روفین)
پروفسور روفین شرقشناس مشهوردراثرخویش بنام "افغان ها" میگوید که "منشای افغانها ازالبانیهای(قفقاز)در آسیا است که متعاقب اغتشاشات متعدد ایشان، ازیک محدودۀ ایران بمحدودۀ دیگرآن یعنی خراسان تبعید داده شدند؛ اینها مردمی بسیارجنگجوبنام اغوان یا اوغان بوده و خود را درتاریخ ایران مشهورساختند. منشای البانی آنها ازنام آنها آشکاراست، چون برای نخستین بار ان ها را در نوشته های یونانی به صورت البان میبینیم که تلفظ یونانی واژه ارمنی اگوان یا اغوان است(کسانی که با زبان ارمنی اشنایی داشته باشند با سبک تلفظ ع و الف در این زبان و سبک تلفظ ان اشنایی داشته و این نوشته را بهتر درک میکنند)
این نظریه توسط نویسندگان و دانشمندان زیادی تایید شده شده،و از توجه ویژه ای برخورداراست، چون این نظریه با کردارو رفتار شاهان ایران تطابق دارد که مردمی را که کمترین نا آرامی ایجاد میکردند و یا شورش و بلوا به پا میکردند، از سواحل مدیترانه یا دریای سیاه انتقال داده اند، همان گونه که یونانی ها را از غرب ایران به شرق ان منتقل کرده بودند ، تعداد قابل توجهی اینها درتمام دوران درارتش وجود داشته اند وبآنها اجازه داده میشد که دربدل خدمات ایشان، خود را درقسمت های معینی ازآن قلمرو مستقرسازند،یکی از این جنگ ها جنگ خشیارشاه با یونانیان بود. مورخین یونانی ، ما را درجریان یکی ازاین جنگ ها گذاشته وازآنها میآموزیم که وقتی اسکندر به تعقیب بیسوس بداخل باکتریا(پکتیا در افغانستان) پیشروی میکند، شهر برانسیز را تخریب نموده و باشندگان یونانی آنرا که فرزندان یونانیهای میلیزیان بودند محکوم بمرگ میکند، مجازات بخاطر جرمی که نیاکان آنها انجام داده بودند – یک عمل بسیاربیرحمانه وغیر عادلانه
نظریه پروفسور (ای ام یوگین بوری)
اغوانها یک مردم قدیمی و متمایزاند که باراول توسط پومپی درزمان تهاجم برقفقازبرملا گردیدند. یونانیها ولاتین ها با رونوشت یا استنساخ نادرست ازنام ایشان، آنها را البانیها نامیدند؛ آنها باشندگان کوههای بلند ووادیهای هم مرزدریای کاسپین در اذربایجان بودند که حالا تشکیل کنندۀ ولایات داغستان و شیروان و اذربایجان میباشند. ارمنیها هرگزتوانائی آنرا نداشتند تا این مردم شجاع را تحت انقیاد آورند، مردمی که بواسطۀ قوانین فئودالی اداره میشدند، مانند اروپا درجریان قرون وسطی؛ اینها قبل ازمسلمان گردیدن مسیحی بوده و قرارمعلوم آنها آزادی خود را تا زمان رسیدن بوزان، سرلشکر سلطان سلجوقی ملک شاه، حفظ نموده بودند. زبان این قوم بطور کامل ازارمنی ها متفاوت است. ... خلاصه، میتوانیم بگوئیم که مردم متذکره توسط نویسندگان یونانی وتحت قیمومیت البانیها با درنظرداشت زبان خاص آنها نمیتواند دارای منشای غیر اذربایجانی درنظرگرفته شوند – نظریه ایکه در تناقض مستقیم با نظریۀ مورخین آنهاست (موسیز گالگاندیراستی که درحدود سدۀ نهم عصرمیلادی زندگی میکرد و موسیز کورینوس که میگوید اینها اولادۀ سیسَگ ازنژاد ارمنی اند). ما امیدواریم این نکته را پس از جمع آوری مستنداتی ازنواحی کوهستانی که بازمانداگان این قوم که امروز با نام خلج ها نامیده میشوند و بازمانه اغووانها هستند وبا بقایای زبانی که آنها به ان سخن می گویند آشکار سازیم. بایددرنظرداشت مشابهت واژه ها و دستور زبان بسیار زیادی میان زبان خلجی و زبان افغانها (قبایل فئودالی پراگنده در افغانستان که آنها بیشترازدیگرافغانها قدیمی بنظرمیرسند) وجود دارد زبان افغانها با زبان خلجی اولیه دارای یک ریشه اند
همانگونه که اثبات کردیم افغانها مردمانی برخاسته از اذربایجان و اران بوده اند که در زمانهایی به علت شورش یا بلوا از اذربایجان به نواحی شرق خراسان
آنچه که در پی می نویسم، حتما . بطور مشخص روی به Peerooz نامی نیست که در "ایران گلوبال" دیدگاه های خود را می نویسد، اما:
من "حیوان دوست" هستم، هم سگ را دوست دارم، هم گربه را، هم گرگ را دوست دارم، هم خوک را، هم خروس را دوست دارم هم مرغ را، خرگوش و کفتار را هم دوست دارم، من روباه را دوست دارم، من پلنگ را دوست دارم و بدین خاطر مخالف:"ترحم بر پلنگ تیز دندان...ستمکاری بود بر گوسفندان" هستم، چه باور دارم با اندیشه است و بود که در میهن ما تقریبا پلنگی باقی نمانده است. من مخالف کشتن هستم، حتی اگر دشمن من باشد. من با اعدام در هر شکلش، به هر بهانه ای مخالفم. اگر در گذشته ای نه چندان دور که کمونیست بودم، و "مرگ بر آمریکا" و "مرگ بر اسراییل" گفتم، پوزش می خواهم. کمونیست بودم، دشمن همه غیر از کمونیسم بودم، به معنای دقیق کلمه نادان بودم. من "مرگ" را برای هیچ جانداری آرزو نمی کنم.
جناب Anonymous
اولین جایی که این اتش خواهد سوزاند همان عاذربایجان هست که همگی نابودی ان را خواهیم دید چون این اتش را کردها در تبریز هم خواهند انداخت ولی وقتی شعور در کار نیست فکر میکند مثلا تهران را کردها بمب خواهند گذاشت
منابع نوشته پیشین درباره اذربایجانی الاصل بودن افغان ها را در ادامه مطلب میگذارم
http://books.google.co.uk/books?id=-OttAAAAMAAJ&dq=history+of+the+afghans&printsec=frontcover&source=bl&ots=HRJ67gfr2V&sig=VFT_BgdaP9MzywlUjvNQfCOwSoc&hl=en&ei=yhElStrdMd7RjAfgmeHWBw&sa=X&oi=book_result&ct=result&resnum=2#PPR7,M1http://digitalcommons.unl.edu/afghanenglish/7/
http://digitalcommons.unl.edu/cgi/viewcontent.cgi?article=1008&context=afghanenglish
جناب Anonymous:
کی باید بره دامنه کوه های پامیر یک کلیک روی ادامه مطلب بکن تا با "اذربایجان خاستگاه قوم افغان " اشنا بشوی
نویسنده: ژوزیف. پیری. فیریر، مستشار نظامی و بعدا معاون – سرلشکر ارتش ایران
برگردان انگلیسی ازمتن فرانسوی: سرهنگ ویلیام جیسی، لندن، مارس
تمام نوشته های این مقاله از کتاب معرفی شده،وترجمه ان نوشته سرهنگ ویلیام جیسی از انگلیسی به فارسی بدون دستکاری در متن اصلی ترجمه شده است
عده زیادی از دانشمندان و شرقشناسان برای یافتن منشا افغان ها تلاش کرده اند و نظریات متفاوتی را نوشته و گفته اند که بجز دو مورد بیشتر انها از زبان عوام به افسانه میماند تا واقعیت ما در این جا تنها دو مورد را که مستند و اثبات شده است خواهیم اورد و از دیگر نظریات وهمی خواهیم گذشت ؛ اما اکثریت نویسندگان و شرقشناسان، افغان ها را بازمانده مردمی میدانند که روزگاری در اذربایجان میزیستند
ولی به جهت شورش و طغیان علیه حکومت مرکزی ایران به نواحی شرق ایران کوچ داده شده اند و نظر خود افغانها نیزچنین است.نظریه شرقشناس مشهور پروفسور (ای ام روفین)
پروفسور روفین شرقشناس مشهوردراثرخویش بنام "افغان ها" میگوید که "منشای افغانها ازالبانیهای(قفقاز)در آسیا است که متعاقب اغتشاشات متعدد ایشان، ازیک محدودۀ ایران بمحدودۀ دیگرآن یعنی خراسان تبعید داده شدند؛ اینها مردمی بسیارجنگجوبنام اغوان یا اوغان بوده و خود را درتاریخ ایران مشهورساختند. منشای البانی آنها ازنام آنها آشکاراست، چون برای نخستین بار ان ها را در نوشته های یونانی به صورت البان میبینیم که تلفظ یونانی واژه ارمنی اگوان یا اغوان است(کسانی که با زبان ارمنی اشنایی داشته باشند با سبک تلفظ ع و الف در این زبان و سبک تلفظ ان اشنایی داشته و این نوشته را بهتر درک میکنند)
این نظریه توسط نویسندگان و دانشمندان زیادی تایید شده شده،و از توجه ویژه ای برخورداراست، چون این نظریه با کردارو رفتار شاهان ایران تطابق دارد که مردمی را که کمترین نا آرامی ایجاد میکردند و یا شورش و بلوا به پا میکردند، از سواحل مدیترانه یا دریای سیاه انتقال داده اند، همان گونه که یونانی ها را از غرب ایران به شرق ان منتقل کرده بودند ، تعداد قابل توجهی اینها درتمام دوران درارتش وجود داشته اند وبآنها اجازه داده میشد که دربدل خدمات ایشان، خود را درقسمت های معینی ازآن قلمرو مستقرسازند،یکی از این جنگ ها جنگ خشیارشاه با یونانیان بود. مورخین یونانی ، ما را درجریان یکی ازاین جنگ ها گذاشته وازآنها میآموزیم که وقتی اسکندر به تعقیب بیسوس بداخل باکتریا(پکتیا در افغانستان) پیشروی میکند، شهر برانسیز را تخریب نموده و باشندگان یونانی آنرا که فرزندان یونانیهای میلیزیان بودند محکوم بمرگ میکند، مجازات بخاطر جرمی که نیاکان آنها انجام داده بودند – یک عمل بسیاربیرحمانه وغیر عادلانه
نظریه پروفسور (ای ام یوگین بوری)
اغوانها یک مردم قدیمی و متمایزاند که باراول توسط پومپی درزمان تهاجم برقفقازبرملا گردیدند. یونانیها ولاتین ها با رونوشت یا استنساخ نادرست ازنام ایشان، آنها را البانیها نامیدند؛ آنها باشندگان کوههای بلند ووادیهای هم مرزدریای کاسپین در اذربایجان بودند که حالا تشکیل کنندۀ ولایات داغستان و شیروان و اذربایجان میباشند. ارمنیها هرگزتوانائی آنرا نداشتند تا این مردم شجاع را تحت انقیاد آورند، مردمی که بواسطۀ قوانین فئودالی اداره میشدند، مانند اروپا درجریان قرون وسطی؛ اینها قبل ازمسلمان گردیدن مسیحی بوده و قرارمعلوم آنها آزادی خود را تا زمان رسیدن بوزان، سرلشکر سلطان سلجوقی ملک شاه، حفظ نموده بودند. زبان این قوم بطور کامل ازارمنی ها متفاوت است. ... خلاصه، میتوانیم بگوئیم که مردم متذکره توسط نویسندگان یونانی وتحت قیمومیت البانیها با درنظرداشت زبان خاص آنها نمیتواند دارای منشای غیر اذربایجانی درنظرگرفته شوند – نظریه ایکه در تناقض مستقیم با نظریۀ مورخین آنهاست (موسیز گالگاندیراستی که درحدود سدۀ نهم عصرمیلادی زندگی میکرد و موسیز کورینوس که میگوید اینها اولادۀ سیسَگ ازنژاد ارمنی اند). ما امیدواریم این نکته را پس از جمع آوری مستنداتی ازنواحی کوهستانی که بازمانداگان این قوم که امروز با نام خلج ها نامیده میشوند و بازمانه اغووانها هستند وبا بقایای زبانی که آنها به ان سخن می گویند آشکار سازیم. بایددرنظرداشت مشابهت واژه ها و دستور زبان بسیار زیادی میان زبان خلجی و زبان افغانها (قبایل فئودالی پراگنده در افغانستان که آنها بیشترازدیگرافغانها قدیمی بنظرمیرسند) وجود دارد زبان افغانها با زبان خلجی اولیه دارای یک ریشه اند
"خر" بارکش است و همانند کارگر زحمتکش!
چرا خر بارکش، کارگر زحمتکش را نادان می شمارید؟
"گاوان و خران بار بردار...به ز آدمیان مردم آزار"(سعدی)
جناب Peerooz!
هرگاه به این درجه رسیدید که :" خر جاندار دانایی است! " با هم سخن می گوییم. اگر شما تصمیم دارید و بر این باور هستید که "خر" نادان است، این گناه من نیست.
آقای موحدی این پیشنهاد عقیم سازی را پسر عموی شما یک نفر آریائی داده. یعنی هم تبار شما و آقای ناصر کرمی است که این پیشنهاد را داده است
" هر کس حق دارد دیدگاه خود را بگوید." !! بشرطی که " اتومییل را در جای دیگر پارک کند! پیش من: "پارکینگ ممنوع"!", . نمیدانم چرا درک موضوع به این سادگی باید آنقدر مشکل باشد که این سایت محدودیت ابراز نظر ندارد مگر اینکه شاه مازندران بخشیده و شیخ علیخان مازندران نمی بخشد. و گفتگو به "خر" جاندار دانایی است! " میکشد؟ نمیدانم.
این مطلب در سایتی پیدا کردم امیدوارم بازنشر دهید، در این مطلب، نکته راهبردی طرح شده، که حتی فرضیه و شاعه بودنش هم سرنوشت ساز برای کشورها است!!/
راکفلر چگونه فروپاشی شوروی را پیشبینی کرد؟
حسنین هیکل رکورددار مصاحبه با شخصیت‌های جهانی است.
او نقل کرده است، که در دهه هفتاد میلادی با دفتر راکفلر سرمایه‌دار بزرگ آمریکا تماس گرفتم و تقاضای مصاحبه کردم. مرا شناختند و خود راکفلر پشت خط آمد و گفت: شما احتمالاً مرا با برادرم که معاون رییس‌جمهور ایالات متحده است اشتباه گرفته‌اید وگرنه من که چهره سیاسی نیستم که برای شما جالب باشم. گفتم که اتفاقاً با خود شما می‌خواستم مصاحبه کنم.
وقت تعیین شد، از قاهره به نیویورک رفتم./ ادامه را حتما بخوانید، خیلی مهم است!/
در ابتدا از من پرسید برای چه می‌خواهی با من مصاحبه کنی؟
به او گفتم شما اخیرا در جایی گفته‌ای که اگر خروشچف به مسابقه تسلیحاتی ادامه دهد، شوروی به زانو درمی‌آید.
شما یک میلیاردری و چهره سیاسی نیستی و روی حساب و کتاب حرف می‌زنی، آمدم تا روی این موضوع صحبت کنیم. چه اتفاقی قرار است برای مسکو بیفتد؟
راکفلر مقابل تابلویی که در دفترش بود رفت و گفت من خبر محرمانه‌ای درباره سرنوشت جنگ سرد ندارم و اگر داشتم هم آن را به زبان نمی‌آوردم.
راکفلر ادامه داد: استدلال من بسیار ساده است: شما داستان سهم توپ و سهم کره را که شنیده‌ای؟ (در آن سال برنده نوبل اقتصاد بر روی سهم تسلیحات نظامی و سهم رفاهی در اقتصاد کشورها تحقیق کرده بوده و نسبت بودجه نظامی را به اقتصاد، سهم توپ و بودجه رفاهی را به سهم کره تشبیه کرده بود). گفتم بلی.
راکفلر افزود: میدانی که سهم توپ در ایالات متحده یک‌ونیم درصد و در شوروی ١٢ درصد است.
اگر جنگ سرد و مسابقه تسلیحاتی ادامه یابد و آمریکا سهم توپ را دوبرابر کند، شوروی نیز نیاز به همین مقدار دارد که عقب نیفتد و سهم توپ در آمریکا ٣ درصد و در شوروی ٢۴ درصد خواهد شد که عملاً بودجه صنعتی شوروی را خواهد بلعید، ولی در آمریکا اتفاق محسوسی نمی‌افتد.
حال اگر مسابقه تشدید شود و بازهم آمریکا بودجه نظامیش را دو برابر کند، بازهم سهم توپ در آمریکا شش درصد میشود و در شوروی به ۴٨ درصد می‌رسد که عملاً دولت مسکو برای اداره امور کشور فلج میشود. و اگر باز آمریکا بودجه نظامیش را دوبرابر کند، سهم توپ در آمریکا به ١٢ درصد یعنی نرخ امروز شوروی می‌رسد، اما اقتصاد شوروی متلاشی خواهد شد. پس برنده این مسابقه ما هستیم. تنها ١۵ سال طول کشید تا این پیشبینی راکفلر به حقیقت بپیوندد!
حال اگر مروری بر اخبار افزایش بودجه‌های نظامی ایران و روسیه بیندازیم، خواهیم فهمید که این تاکتیک امتحان‌پس‌داده آمریکایی به کار گرفته شده تا عملاً اقتصاد ایران و روسیه را فلج کند.
آمارها نشان میدهد امسال بودجه ایران ۵۱ میلیارد دلار خواهد بود که سهم بودجه عمرانی دوباره کمتر از سال پیش و در حدود ۵ میلیارد دلار است. همچنین اگر بودجه نظامی ایران تنها آنچه که گفته میشود باشد بیش از ۱۵ میلیارد دلار و ۳ میلیارد دلار بیش از امسال خواهد بود.
از طرفی روسیه سال پیش بودجه نظامی خود را دو برابر و به مرز ۷۰ میلیارد دلار رساند، حال آنکه کل بودجه روسیه بحرانی ۳۶۰ میلیارد دلار است. ولی آمریکا با بودجه نظامی ۵۹۰ میلیارد دلاری، ۴ تریلیون دلار بودجه بسته بود.درصدها برای آمریکا ۱۲%ایران ۳۰%روسیه ۱۹%با این نگاه میتوان نگاهی دیگر بر جنگ فرسایشی سوریه و یمن و عراق انداخت و فهمید آمریکا با تنها ۸% از کل بودجه نظامی خود میتواند کل بودجه سالانه ایران را ببلعد.
آخه خود شیرینی تا کی و چقدر؟