Skip to main content

● کامنت‌های پیشین کاربران تا 25 ژوئن 2022 برابر با 4 تیر 1401

نوشته شده توسط: lachin

آقای و یا خانم 45 سانتیمتر....... اگر از موضوع خبر ندارید لطفآ کامنت نگذارید .. موضوع بحث ,در باره لوحه گلی و استوانه جنجالی منشور ( کوروش) هست, نه داریوش.... بهترین ها را برایتان آرزومندم......

نوشته شده توسط: lachin

آقای ناصر کرمی, ژورنالیست مدرن که ایران را می خواهید به جهنم تبدیل بکنید و ساکن کشوری هستید که استقرارش تا اندازه ای مدیون ترک ها و آزربایجان است و کسی که باور دارد شکست فاشسزم هیتلری چیزی را برایشان به ارمغان نیاورده است, نوسته بودید که (( ملّت امروز را فقط و فقط بر اساس دو شاخص تعریف میکنند: 1- مشترک بودن در یک جغرافیای سیاسی و تاریخی شناخته شده 2- مشترک بودن در یک ارگان سیاسی بنام حکومت. بر اساس این تعریف اکنون مردمان مختلف ویا ملّتهای گوناکون در آمریکا ، در آلمان در فرانسه در انگلستان زیر یک پرچم بنام ملّت آمریکا و یا آلمان و فرانسه و انگلستان شناخته میشوند)) و بعد هم نوشته بودید که (( این مردمان خود به ایران مهاجرت کرده اند و باید به قوانین بین المللی گردن نهند و فقط درخواست حقوق فردی و شهروندی خود را داشته باشند. سرزمینی به آنها تعلق نداشته و یا کسی سرزمین آنها را مصادره نکرده

نکرده است که اکنون به آنها پس داده شود.))... A- تنها دلیلی که من و شما در حال حاضر زندگی میکنم بخاطر (( مهاجرت )) کردن کمتر از 1000 نفر از هموسئپین ها که پوست سیاه داشنتد از افریقا به نقاط دیگر سراسر دنیاست. با دلیل مهاجرتی شما یک سیاه پوست می تواند ادعا بکند که (( کره زمین)) مال سیاه پوستهاست و تمام افراد بشر به غیر از سیاه پوستها سرزمینی به سفید, زرد و سرخ پوستها تعلق نمی گیرد. B- باز هم بنا به گفته شما , قاره آمریکا فقط مال ( سرخ پوستان) هست. سفید پوستانی که تقریبآ 500 سال پیش به این سرزمین (( مهاجرت )) کردند , نمی توانند ادعای مالکیّت در این سرزمین ها داشته باشند. C- اگر دلایل شما را قبول بکنیم , شما هم به عنوان (( مهاجرین )) به ایران نمی توانید ادعای مالکیّت این سرزمین را داشته باشید. تازه شما (( آخرین )) مهاجران به این سرزمین تشریف دارید. تنها ملتی که می تواند ادعای بومی بودن در این سرزمین فلات های ایران را داشته باشند , ملت (( بلوچ)) هست که ما در تاریخ هیچ سندی در باره مهاجرت این ملت به این سرزمین نداریم. D- ملت های گوناگون در زیر یک پرچم هم یک شعار تو خالی است. مثال زنده تو خالی بودن منطق شما انگلستان و ( اسکاتلند ) است . هر چند که اسکاتلند یکی از ایالت های متحده انگلستان است ولی این ایالت با دارای 5 میلیون جمعیّت دارای (( پرچم ملی- سرود ملی - اسکناس ملی........) است. حتی ملکه انگلستان که در سالهای 80 در شهر گلاسگو بازی فوتبال راگبی بین ایالت انگلستان و اسکاتلند را تماشا میکرد به سرود ملی و پرچم اسکاتلند ادعای احترام گذاشت. نتها پرچم و سرود و اسکناسهای اسکاتلند نیست که با انگلستان فرق دارد , قوانین مالکیّت و خانواده گی هم فرق میکند. اسکاتلند در صحنه های ورزشی دنیا به عنوان یک ( کشور) مستقل رقابت میکند. حتم دارم که بازی فوتبال ایران و اسکاتلند را در سال 1976 بخاطر دارید. این درست زمانی است که انگلستان نتوانست به بازی های جهانی سعود بکند. و یا در بازی های اخیر ایالت (( ولز)) موفقیتهای کسب کرد. E- پس اگر توانستید, این پدیده (( مهاجرت )) ما ترکان را به سرزمین مادریمان را از سرتان دور کنید چون مهاجرین 50 سال پیش به آلمان با مهاجرین , به گفته شما ها از قرن 11 به فلات ایران خیلی فرق میکند.. به این دلیل که (( آنـــا یــــوردم مســــکنیم ســن آزربایجانــــم..... آنــــا دوغــــما وطنـــــیم ســـن آزربـــایـــجانیـــم))... بهترین ها را برایتان آرزومندم
نوشته شده توسط: peerooz

منظور من از این کامنت به هیچوجه شرکت در گفتگو در باره موضوعی نیست که به عقیده من ۹۰ - ۸۰ سال پیش وجود خارجی نداشت و - باور کنید یا نه - این ارثیه را آتاتورک و رضا شاه و هیتلر برای ما بجا گذاشتند. شاهان پهلوی با دوستی خاله خرسه و برای عظمت ایران بخیال خود و به پیروی از مد روز به تاریخ متکی به روایت های ناکامل هخامنشیان تکیه نموده و فراموش کردند و یا درک نکردند که تاریخ مربوطه ایران کنونی از زمان صفوی شروع میشود و ربطی به پیش از اسلام ندارد. بهر حال در وبگردی خود به این صفحه برخوردم که شاید برای علاقمندان جالب باشد.

شراب Dom Pérignon شراب بسیار گران قیمتی ست که منشاء آن از کشور پرتغال است. در سال ۱۹۵۹ تنها ۳۰۶ بطری از این شراب تهیه و هیچگاه رسما به معرض گذارده نشد. در جشن های ۲۵۰۰ ساله در پرسپولیس, تعدای از این شراب ها صرف پذیرایی از میهمانان گردید که از قیمت آن اطلاعی ندارم.

۳۷ سال بعد - که با کهنگی, قیمت شراب بالا میرود - دو بطری از این شراب به قیمت ۸۷,۰۰۰ دلار در نیویورک در حراج فروخته شد.

http://www.domperignonrose1959.com/
نوشته شده توسط: Anonymous

جناب محققی گرامی، نامه ایی بسیار زیبا و بجا برای این خانم وطن دوست و آزاده با قلمی پر نوشته اید. من هنوز آن سخنرانیهایش را در مراسم خاکسپاری و مراسم یا بود ستار بهشتی بخاطر دارم که چه سلحشور و چه دانا سخنانش را بر زبان میآورد.

نوشته شده توسط: Anonymous

وقتی 45 سانتیمتر لوحه گلی و استوانه جنجالی داریوش ، شب و روز را به مغولزادگان آذری این چنین سیاه کرده ، هزاران کیلومترآثار باستانی و صدها آثار تاریخی دیگر ایرانی ، چه آینده شومی را برای این عقده ای های حسود بی هویت ، ورق خواهد زد؟
با دشمن ایران و ایرانی ، با دشمن فرهنگ و تمدن ایرانی ، با دشمن زبان و ادبیات ایرانی ، فقط در میدان نبرد باید گلاویز شد تا آنان را برای همیشه نزد گور گمنام چنگیز بفرستیم . امید است اپوزیسیون درون و بیرون ایران آگاه به این وظیفه میهنی خود باشند و از هم اکنون اینها را شناسایی و افشا نموده تا روز موعود و نابودی ابدی دشمنان ایران و ایرانی و فارس و زبان فارسی.

نوشته شده توسط: Anonymous

چرا آذری مغول، اینهمه شیفته ناسیونالیسم فراریان لس آنجلسی است ؟
این دو گروه که تعدادشان از انگشتان یک دست بیشتر نیست قصد دارند تا بخشی از نیروی اپوزیسیون ضد آخوندی را منحرف کنند .
ناسیونالیسم سالم و ملی ایرانی ، در رابطه با عرب گرایی آخوندی باید ،مشتی محکم به دهن تجزیه طلبلن آذری باشد.

نوشته شده توسط: Anonymous

چرا فاشیسم آذری مغول، نیاز به فاشیسم لس آنجلسی سلطنتی دارد ؟ چون هر دو گروه ناچیز ضد بشر، .... درک سیاسی بهتری ندارند.

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب یوسف نوشته ای:
منتظر بمانید روز انتقام این همه ظلم و ستم فرا میرسد و آنوقت خواهیم دید که یک من ماست چقدر کره دارد
این حرف ها را کسی میزند که ناموس و 20 درصد خاک کشوراش را به دست ارمنی ها نداده باشد و کوردها نصف قلمرواش را به توبره نکرده باشند
میزان کره ماست و دوغ را باید زمانی تعیین کرد که کلاهک های یک تن مواد منفجره موشکهای شهاب مثل باران به سر و کله تان فرود میاید زمانی که برای یک بار پهن جهت سگ لرز نزدندر صف ایستاده اید ان وقت میفهمی که چنگیز زاده بودن و مغول نسبی کسی را نجات نمیدهد رجز خواندن برای کسی اب و نان نمیشود

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب یوسف چرا تورک ها اذربایجان را "ازربایجان" مینویسند؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
به همان دلیل من هم اذربایجان را عاظربایجان مینویسم
درمانده هم کسی هست که به جای دادن رفرنس از یک سایت دانشگاهی اویزان پورپیرار میشود که خوداش برای تورک ها تف سر بالا هست
شکست خورده کسی هست که به جای دادن پاسخ شروع میکند اخوند وار با مساله برخورد کردن و خود را به نشنیدن زدن و اثبات نکرده رجز خواندن

نوشته شده توسط: lachin

آقای بابک خرمدین......نادانی شما و افرادی مثل شما از فرهنگ من , دلیل بر بی فرهنگی من نیست.......

نوشته شده توسط: Anonymous

کورش رسما به درجه پیغمبری ارتقاء یافت. جامعه شاهنامه خوانی خودش را واقعا گم کرده است. یک مردی را باسم کورش حالا بوده یا نبوده , بعد از 2500 سال پیغمبرش میکنند. به همین جماعت این نوع حکومت هم زیادی است.
https://www.youtube.com/watch?v=6ECAS5uqZqs

نوشته شده توسط: Anonymous

جهت اطلاع آقای مهرداد آهنگر برای شناخت ایرج خان همه چیزدان و بیکار که در زندگی اش پنجاه چند سالش 5 روز کاری هم کارنکرده بگویم برای شناخت ایشان به مقاله ای تحت عنوان (ایرج مصداقی یک پدیده امنیتی یا یک معضل روانی ـ اجتماعی؟)
مراجعه فرمائید . ایشان نه انتقاد پذیرند و دچار بیماری خود شیفیدگی عجیب و غریبی گرفتار آمده اند. بنابراین وقت خودتان تلف نکنید.http://www.iranglobal.info/node/46261

http://www.iranglobal.info/node/46261
نوشته شده توسط: Anonymous

نامم ( حميد ع ) است ولی می توانید مرا ( مصداقی) هم بنامید یا که ننامید: اینجانب ایرج متولد 1339 ، فعالیت سیاسی‌ام را با کنفدراسیون در آمریکا شروع کردم ولی انقلاب که شد، 18 سال داشتم ، در7 سالگی روزنامه رستاخیر می خواندم با این وجود «از کودکی با فدائیان بزرگ شده‌ام. آن‌ها سرنوشتم را رقم زده‌اند، » در دهسالگی درجنگل های سیاهکل همراه با چریک ها مشغول نبرد با شاه وطن پرست و متمدن بودم ؛ پس از آن برای ادامه مبارزه به خارجه رفتم .«هنگام بازگشتم به ایران، سوغاتم مجموعه آثار کامل لنین بود و ده کتاب جداگانه از آثار لنین و مارکس. آذین بخش اتاقم در سندیاگو، تصاویر حمید اشرف و بیژن جزنی و پرویز واعظ‌‌‌ زاده مرجانی و رضایی‌ها و شریف‌واقفی بود.»پس از انقلاب به دلیل افراط گرایی چریک ها که از گبند تا سندج و مهاباد سر پاسدارها را می بریدند وبه جمهوری اسلامی هم رای «نه» داده بودند ؛

نا امید گشته «خط » عوض کرده وبجای خلق ، فدایی مسعود رجوی شدم .در21 سالگی بدون هیج دلیل و مدرکی راهی زندان اوین شدم و دهسال _ تاریخ دقیق اش یادم نیست_ که چند سال بود، بهر حال در زندان هم بیکار ننشسته و مشغول تدریس زبان انگلیسی روزانه 12 تا 14 ساعت به زندانیان در انتظار اعدامی بودم ...از این کار های آینده نگری ، صنفی _سیاسی زیاد کردم بطور مثال یک عدد انزجارنامه الکی نوشتم ،آقا؛ از زندان زدیم به چاک ..... بابا این بیشرف ها، خایه ها را نشمرده ،می کشند ؛ ان وقت ها به جای «انیترنت»؛ جنگ سرد بود، هنوز رژیم خریت نکرده بود که بخواد،بمب اتمی بسازه ..و سازمان های حقوق بشری در جنگ سرد،خوابشان برده بود و منتظر بودند یکی در کشور سوسیالیستی برای مخالفت با حکومت «موزی» نوش جان بفرمایند تا با عکس و تفصیلات گوش ادم وعالم را کر کنند. کشورهای ازاد دنیا چهار چشمی مواظب ایران بودند که پس از افغانستان ، توسط توده ای به اقمار شوروی اضافه نشود .بن لادن هم چاه های نفت را دست پیمان کاران امریکایی سپرد وبا چند عدد استینگر روانه کوههای توربره افغانستان شد کهاز آنجا هواپیماهای مسافری افغانی را هدف قرار دهد. از ان طرف دیگر، گروههای سیاسی هم مشغول جنگ حیدری و نعمتی بودند .خمینی دستورکشتار 5000 زندانی راداد من از ترس خوف کرده بودم می دیدم که رزیم بی پدر حتی به توده ای واکثریتی خائن وتواب هم رحم نمی کند ؛ چه برسد به من مجاهد بریده .. حالا بیا، ثابت کن که واقعا بریده ای ؛ راستش در زندان آدم عقل ش سرجایش می اید و شعار ها و شعرهای انقلابی که می گفت وارطان «سخن نگو » زندانیان با شلاق و بی شلاق سخن می گفتند_ مسخره بنظر می رسید. دلم می خواست یک چک تو گوش این شاعر تریاکی که در دو نظام شاه و شیخ علنی زندگی کرد و موجب مقاومت بیهوده زندانیان را فراهم کرد و کلمه تواب را ازارزش می انداخت،.بدینگونه بود که بهترین فرزندان این اب و خاک را، دسته دسته راهی کرم خانه کرد. اینکه انسان پس از اعدام از همه سو ، مورد هجوم کرمها قرار میگرند را قبل از نمابش ان توسط بی بی سکینه ؛خودم از انگلیسی به فارسی روان ترجمه کرده بودم ....حتما گذرتان برای چند روز هم شده به زندان افتاده است. برخلاف لاجوردی دماغ پهن، بیشرف که ادعا می کرد «پیج زندان اوین مثل عصای حضرت موسی معجزه می کند» آن .... دماغ پهن دروغ می گفت. زندان بیشتر انسان ها را اینده نگر می کند ؛ شوخی نیست کشته که شدی ،بجای حوریان بهشتی، این کرم ها بسراغت می ایند ؛ تو گوش ، دهنت ،....، دماغت ؛حتی توی سوراخ ... هم بالا می روند... گور پدر انها که بخواهند بعد ازاین که کرم ها ترتیب مان را داده اند « شهید» اعلام شویم و یک مشت شارلاتان سیاسی بیایند و برات اشک تماسح بریزند و با زنت بخوابند و نقش عمو را برای فرزندانت بازی کنند ؛ که چه بشه، مسعود و بقیه احزاب درب و داغون از جنازه کرم خورده ات پرچمی برای بقای خود بسازند .نه .نه بیخیال مگه خود رجوی پس از خرداد 60 نگفته بود که تواب الکی شوید و پس از ازادی ،تاکسی بگیرید و آدرس خونه تیمی را به راننده مجاهد بدهید ...بقیه کارتون نباشه ..اتومات درست می شه .... تازه کی می فهمه من تواب شدم .... پس از دهسال نه تنها از زندان رهاشده بودم دیگر گفتم این بار می روم فرنگ و انجا خوش می گذارنم ، بیخیال مبارزه ، سیاست ..مگه این سیاست کوفتتی و اینهمه کشته و زندانی ، چه گلی بر سر این ملت زدیدیم . می رویم خارج اگر شد ، درس می خوانم واگر نشد،یک عدد شرکت صادرات واردات ثبت می کنم و اگرباز هم نشد، کلاس زبان انگلیسی با لهجه شیرین فارسی برای سوئدی ها، تاسیس می کنم؛ بلاخره آسیاب هم نوبتی ... .به زنم قول دادم .که دیگه سیاست بی سیاست .... سریال شهید زنده ادامه دار است اگر مسئول کامنت سانسور نکند
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای ائلیار امروز این نوشته را در سایت ایران پژواک خواندم اگر صلاح دیدید انتشار دهید
ایرانی آریایی و «حزب نازی ایران»، چالش نژادپرستی و تبعیض

کاوه صبور

سایتی دارند با رنگ غالب سرخ و سیاه، یادآور شکل و شمایل هواداران آلمان نازی در جنگ جهانی دوم و شبیه آن‌چه که در مستندهای تاریخی و فیلم‌های سینمایی دیده‌ می‌شود. کانال تلگرامی‌شان هم بالای ۲۶‌هزار عضو دارد. آنجا مطالبی منتشر می‌کنند حاوی ستایش از دستاوردهای آدولف هیتلر برای بشریت، عظمت نژاد آریایی و شکوه ایران باستان. همچنین انتقاد می‌کنند از «قدرت‌های جهانی»، «لیبرال دموکراسی» و «رسانه‌های غربی». با این‌حال می‌گویند موضوعیت و تخصص سیاسی ندارند و هدف‌شان تحقیق در تاریخ و ارائه روایت‌های دست اول از حقیقت جنگ جهانی دوم است. هرچند علایق، نظرها و نگرانی‌های‌شان چیز دیگری می‌گوید و می‌توان آن‌ها را هواداران ایرانی حزب نازی نامید.
نسل


نسل تازه‌ای از نژادپرستانی که اینترنت میدان فعالیت آن‌هاست.
http://www.pezhvakeiran.com/maghaleh-82106.html
نوشته شده توسط: Anonymous

واقعیت مشخص نیست... کسی ندیده که... ولی خب آدم عاقل رو نیاز به سند و مدرک نیست... امیدوارم این رسوایی به پای قرآن گذاشته نشه

نوشته شده توسط: ناصر کرمی

جناب اقای امید دانا، درود برشما

با پوزش این بخش که خطاب به شماست درج نشده است

نوشته شده توسط: ناصر کرمی

نوشتار در سایت ایران گلوبال و گفتگوی شما با اقای رضا گوهرزاد در تلویزیون پارس را خواندم و گوش دادم. شما در نوشتار و گفتار برای ارائهء دیدگاه خود مسلط هستید، مشکل شما با ابعاد و گونه های فدرالیسم میباشد که شما یک جانبه و یکطرفه و از یک زاویه به موضوع نگاه میکنید.
جوهر اصلی واژه ای و عملی و تئوری دمکراسی فدرالیسم بقول مولوی برای "وصل کردن هست و نه برای فصل کردن".
بنا بر این اینکه شما فدرالیسم را کُد تجزیه و پراکندگی و جدایی می پندارید کاملأ اشتباه میباشد.

اصطلاح فدرالیسم به زبان آلمانی Föderalismus از واژهء Foedus گرفته میشود که به معنی همبستگی، دست بهم دادن و یکی شدن زیر یک سقف جمع شدن، در یک جبهه قرار گرفتن، و معانی ازاین قبیل میباشد. در سطح علوم سیاسی هم به مجموعهء مرکزی و قدرتی سیاسی و یا به یک نظم و سیستم سیاسی منجر میشود که قدرت سیاسی و خودمختاری و یا خود گردانی و وظایف هر یک اعضای یک مجموعه را نسبت به مرکز این مجموعه معین میکند. این مجموعه میتواند پدیده ها و یا کشورهای مستقل بوده باشند که اکنون بهم می پیوندند و یا این مجموعه متمرکز بوده و اکنون در بخش اجرایی و تقسیم وظایف غیر متمرکز میشود.
تعریف شما از ملّت و ملّت سازی قدیمی و مربوط به دوران پسا مدرن وما قبل سرمایه داری و دوران آغازین سرمایه داری است،
ملّت را امروز دیگر بر اساس مشترک بود در دین و مذهب، در نژاد، در زبان و فرهنگ و تمدن و یا صرفأ بر پایهء وابستگی به جغرافیایی خاصی تعریف نمیکنند. بلکه ملّت امروز را فقط و فقط بر اساس دو شاخص تعریف میکنند: 1- مشترک بودن در یک جغرافیای سیاسی و تاریخی شناخته شده 2- مشترک بودن در یک ارگان سیاسی بنام حکومت. بر اساس این تعریف اکنون مردمان مختلف ویا ملّتهای گوناکون در آمریکا ، در آلمان در فرانسه در انگلستان زیر یک پرچم بنام ملّت آمریکا و یا آلمان و فرانسه و انگلستان شناخته میشوند. ملّت و ساختار حکومت امروز بر اساس اکثریت کلکتیو گروهی ساخته نمیشود بلکه براساس فرد و فردگرایی با حقوق فردی و شهروندی. ملّت و ملّت سازی امری مدرن هست و در تاریخ میماند و هرگز از بین نخواهد رفت، بستگی به این دارد که ما ملّت را چگونه تعریف کنیم.

اینکه در جهان چند کشور عربی و یا چند کشور تُرکی وجود دارد، به ایران ما ربطی ندارد، این مردمان خود به ایران مهاجرت کرده اند و باید به قوانین بین المللی گردن نهند و فقط درخواست حقوق فردی و شهروندی خود را داشته باشند. سرزمینی به آنها تعلق نداشته و یا کسی سرزمین آنها را مصادره نکرده است که اکنون به آنها پس داده شود.
این بحث در یک و یا دو کامنت نمی گنجد، در مورد فدرالیسم بیش از 12 مقالهء تحقیقی پژوهشی تنظیم کرده ام که باید در آرشیو من در سایت ایران گلوبال قدیم و جدید وجود داشته باشند. در صورت داشتن وقت به این بحث ادامه خواهم داد. کوتاه سخن، فدرالیسم تحت هیچ شرایطی به معنی جدایی و تزیه نیست، بلکه بر عکس آن است. سپاس


نوشته شده توسط: Anonymous

منم بابک خرمدین ازآذربایجان : جناب لاچین خودترو نخود هر آش نکن غرق در نژاد پرستی ترکی کنترل از راه دور هستی . سواد شما و زبان گا رگری ترکی قدرت .. این چیزها رو نداره. برای فهم نسبی حداقل فرهنگ لازمه که در ترکان حتی لغت آن وجود ندارد حالا برو های لاف بزن هویچ ترجمه کن فرهنگ . .... شما فکر کردید علی اباد هم شهری ست . ای ایران از دروغ بدور و پاینده و جاوید باش. یاشاسین آذربایجان

نوشته شده توسط: Anonymous

این ترک فاشیست و جنایتکار چرا همزمان یادآوری نمیکند که چگونه این همه سرزمین و ممالک دیگران نسیب عثمانی جنایتکار و منفور شودند؟!

نوشته شده توسط: Anonymous

قابل توجه پانترک هایی که قدمت ایران و نام ان را 100 ساله میدانند
"ان شاء الله رحمان بعد از چهار صد سال که خدمت بکنید امیدوار هستیم که همیشه خوب باشد و این خدماتی که به من می‌کنید و به مملکت ایران می‌کنید"
این را دیگر مظفرالدین گدای تورک اذربایجانی میگوید

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب ائلیار نوشته ای"2- دسته دوم نوشته های مخالفان است. متأسفانه در آنها « اندیشه ی سیاسی» وجود ندارد که بتوان روی آن صحبت و بحث کرد. کاش اینان به جای « جار و جنجال» اندیشه مطرح میکرد که از یکدیگر چیزی یاد میگرفتیم."
شما فکر نمیکنید که نباید علم باستان شناسی را با سیاست مخلوط کرد؟ اندیشه سیاسی درباره لوح گلی باستانی یعنی چه؟
شما از قماش همان هایی هستید که اسلام را با دموکراسی قاطی کرده و پارادوکسی با نام "مردم سالاری دینی" میسازند
نوشته ای:
پارسیان یعنی همه ی فارسی زبانان . من ندیده ام که کسی نوشته باشد « علت عقب ماندگی جامعه همه ی فارسی زبان هستند».
باید به شما بابت کشف کردن این موضوع تبریک گفت چون طبق کشف شما :
- مردم سیاهپوست انگلیسی زبان کنگو هم همان ملت انگلیس اند
مردم سرخپوست پرتقالی زبان برزیل هم از ملت پرتقال اند
مردم اسپانیایی زبان مکزیک هم جزو ملت اسپانیا هستند

لطف کرده این کشف تان را به کمیته جایزه نوبل بفرستید تا جایزه نوبل رشته دموگرافی را به شما اعطا کنند افتخاری شوید برای جامعه تورک
نوشته شده توسط: Anonymous

من با راستی و نا درستی مقاله کاری ندارم چرا که روشن است ان اثر قدیمی دیواری است برای پنهان شدن نظرات مخوف و خطرناک و ویرانگر نویسنده مقاله . انچه از روح حاکم مقاله به چشم ذهن میخورد نویسنده را فردی انتقامجو جنگ طلب و بی رحم معرفی میکند که برای رسیدن به هدف از هیچ کاری فرو نخواهد گذاشت .

نوشته شده توسط: Anonymous

فرهنگ و ادبیات چاپلوسی و طبقاتی و شاهانه فئودالی را آذری های قاجار وارد زبان و فرهنگ اهورایی ایرانی نمودند. در هر جمله شاه 5 بار نام خدا و یکبار نام ایران می آید. نام ایرانی که 5 هزار سال در اسناد و کتب و سنگ نبشته های باستان خلورمیانه حک شده.

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای اسامه مجددی آیا وقتی بجای آذربایجان تو مینویسی عاظربایجان آیا دلیل درمانگی و کم آوردن شونیست ارتجاعی و درمانده نیست آنچه مشخص است اینست که شونیزیم و فاشیزیم درمانده فارس در دنیای علم و دانش حرفی برای گفتن ندارد و دنیای ماهواره و اینترنت آنچنان تار و پوت دولت شونیزیم ایران شاه- خمینی را بهم ریخت که در مقابل آگاهی ملل تحت ستم شونیزیم فارس شکنجه و زندان و اعدام راه گریز انتخاب کرده ولی تا کی ؟ منتظر بمانید روز انتقام این همه ظلم و ستم فرا میرسد و آنوقت خواهیم دید که یک من ماست چقدر کره دارد

نوشته شده توسط: Anonymous

چرا تجزیه طلبان حسود عقده ای و بی فرهنگ و بی تمدن" آذری "مدام نیاز به انکار تاریخ دیگران و خاطره آریا و کورش و فردوسی و استوانه دارند ؟ آیا مردم ایران به اندازه "یک دهم" این گروه در فکر نژاد و باستان گرایی هستند ؟
آذری مغول تبار ،خلاف کرد و عرب و بلوج ، بجای برخورد به سیاست و دولت و آخوند ، بدلیل نادانی و ستون پنجم بودن و عقده بی هویتی اش، سوراخ دعا را گم کرده و عطش کینه و عقده و حسادتش را سعی میکند با رجوع به 2700 سال پیش ایران ارضا کند . آن زمان خودش در چین و اویغورستان و سیبریه و مغولستان بود چون از نژاد زرد آسیایی است و نه از مردن خاورمیانه و قفقاز و ایران و آسیای صغیر.
تنها راه برخورد با این گروه ، بحث و جدل نیست بلکه سرکوب و تارومارکردن و ترک زدایی و آسیمیلاسیون است چون اینها راسیست و ضد بشر و ضد فرهنگ و ضد تارخی و تمدن و حسود و کینه جو و انتقام دوست و سرگردان و آواره و بی پرنسیپ

هستند .تعداد و اهمیت این گروه حتی کمتر از هم نوعان لس آنجلسی ساهزاده پرست شان و کمتر از حزب اللهی های صفوی است و متعلق به فرهنگ و زباله دان های قرون پیش جامعه ایران هستند .
از تفکر و انشای این گروه مانند علی یاری و لاچین و یوسف ترک.. و ترکقلی و یلینیک و نسترین ....، معلوم است که اینها نه در زمان شاه و نه در زمان شیخ اهل سیاسی و مبارزه و هویت طلبی نبوده اند و اکنون در اروپا و امریکا جو ضد ایرانی عربی اسرائیلی گرگی، اینها را گرفته و تنهاکارشان طرح خون و نژاد و تاریخ گرایی و باستان گرایی است چون خودشان چیزی غیر از چادرهای دامپروری مغول و نوشیدن شیر اسب و تهیه قره قوروت و کشک ماستی، چیزی برای عرضه به بشریت قرن 21 ندارند . پارازیت ها را باید خنثی و نابود کرد چون برای دمکراسی و عدالت و سعادت بشر مضر هستند . ژن مخرب و ساده لوح و ساده زیستن و کینه توز و حسود و .... مغول در خون اینها روان است و مزاحم بشریت در خاورمیانه شده اند.
نوشته شده توسط: lachin

آقای بابک خرمدین....... 1- هنوز شما را هیچ کس نماینده آزربایجان نکرده است که که در کامنت هایتان بنویسید (( ما آزربایجانی ها به ترک ها « یتیمچه لر» می گوئیم. شما به عنوان یک فرد آزاد می توانید بنویسید که (( منِ آزربایجانی , ترک ها یتیمچه لر خطاب می کنم)).. هنوز من آزربایجانی این حق را به شما نداده ام..2- اگر زن در فرهنگ باستانی ایرانیان « مقدّس» بود پس چرا این فردوسی شیرین سخن ضد زن ببار آمد.3- اگر سر بریدن گاو سمبل زندگی است,چرا سر بریدن گوسفند سمبل زندگی نیست. 4- اگر حضرت محمد قوانین ضد بشری را بقول شما تدوین کرد , چه کسی این قوانین را به او یاد میداد , سلمان فارس و یا سلمان ترک؟.5- چندین بار در کامنت هایتان نوشته اید که (( جهان امروز ما در تکامل بدنبال فردیت اندویدوالیسم است)) . متاسفانه خانم تاچر , نخست وزیر سابق انگلستان این عقیده ( فردیّت) را در جامعه میخواست پیاده

بکند , ولی نخست وزیری را از دست داد. لطفآ به لینک پائینی رجوع بکنید.
http://briandeer.com/social/thatcher-society.htm
6-انسان حیوانی است جامعی که با داشتن ارتباط با طبیعت و ( هم نوع) رشد و تکامل می یابد. اگر ما 3 ماه در یک جای متروک و دور از انسان زندگی بکنیم , دچار امراض روانی میشویم. و هر سه پیغمبری که کتاب آسمانی آورده اند دلیل بر تنهای در بّر و بیابانها و غار بود که بخاطر نداشتن ارتباط با هم نوع , دچار امراض روانی شدند و (( یاوه گوی )) را با (( وحی و الهام )) عوضی گرفتند. کسی که در کوه سینا و یا غار تنهائی زندگی بکند , حتمآ مشکل های روانی را خواهد داشت. اگر در اتاقی چند ساعتی تنها باشید شروع به حرف زدن با خودتان خواهید شد , چه به رسد که ماهها در بیابان ها و غار ها تنها باشید. 7- متاسفانه آقای کورش نمی تواند ستاره درخشان تمدن بشری باشد به این دلیل که تحیقات نشان می دهد ایشان تمدن های بشری باستانی را از بین برد..
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای امجدی، از صد سال پیش مدرسه ائی در ایران نبود، آموزش در مکتبخانه ها توسط ملا ها انجام می گرفت و عموماً مکتب خانه ها عهده دار آموزش خردسالان بودند، عمَّ جزو،از جمله کتاب های درسی بود، مردم مکتب نرفته آنروزها معمولا می گفتند « فلانی سوادش در حد عم جزو است» یا «حتی عمَّ جزو هم نمی تواند بخواند».معمولاً کودکان را از سن هفت و هشت سالگی به مکتبخانه ملاها می فرستادند.شاگردان این مکتب ها بعد از یادگرفتن الفبا به خواندن جزء آخر قرآن،یعنی عم جزء می پرداختند و بعد قرآن را بطور کامل یاد می گرفتند و بعد فوق لیسانس های آنموقع کلیله و دمنه می خواندند، در عرض این صد سال اخیر فقط و فقط بودجه صرف به عرش علا بردن تاریخ فارس شده و هر چیزی که به آزربایجان و ملت ترک، یا نابود شده و یا در سایه نگه داشته شده، و برای ارائه مدرک به حضرت عالی اولا لازم به مجوز از دولت فارسمدار است و دوما

کلی بودجه دولتی باید به این امر اختصاص داده شود تا تاریخ شناسان آزربایجان بتوانند برای ملت خود تاریخ بنویسند، آیا شما فادر هستید از دولت جمهوری اسلامی برای این امر خیر تقاضای بودجه بفرمائید؟
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای اردوغان . اگر آنچه که میگویی را پی بگیری آنکارا هم موقعی جزو خاک ایران بوده . برای اینکه مطرح باشی سعی کن ترکیه را اسلامی نکنی که( ارتش اتا ترک ) اجازه نخواهد داد که ترکیه هم مانند ایران ویران گردد . آقای اردوغان در زمان خدا بیامرز محمد ر ضایع پهلوی اسلام در ایران ارج و قربی داشت و همه به عمامداران بحق یا نه احترام داشتند ولی در ایران اسلام را آقایان روحانیون و حکومت دینی به پایین درجه از احترام و اعتقاد رسانده اند . ترکیه ایران نخواهد شد . نورالدین اهنگرزاده ahalimo@gmail.com U.S.A

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب آقاى چاروستایی، درود، يک سئوال جدى از شما دارم و آن اين هست که در يک دموکراسى با استبداد اکثريت 51 در صدى چکار ميکنيد؟ چون ميدانيد که در دموکراسى چيزى به نام استبداد اکثريت وجود دارد و اقليت 49 درصدى که انتخابات را مى بازد بايد تابع قوانين اکثريت 51 درصدى که برنده ميشود هست. براى مثال سويس يک کشور دموکراتيک هست، ولى در سويس از 4 سال قبل مساجد نميتوانند منار داشته باشند و يا اذان با صداى بلند به دهند، و اين قانون کشور دموکراتيک سويس شده است و اقليت مسلمان هم بايد تابع اين قانون باشد که فعلأ هست. يا در فرانسه، پوشيدن حجاب اسلامى ممنوع شده است و زنان و دختران مسلمان اجازه ندارند که حجاب اسلامى بپوشند، چون خواست اکثريت فرانسه هست ولى حق پوشيدن لباس مسلمانى زنان مسلمان ضايع شده است و چون فرانسه يک دموکراسى هست، کارى نميشود کرد چون اقليت تابع استبداد اکثريت هست ولى حقى ضايع شده است.

و حتى بورکينى را در فرانسه ممنوع کردند ولى فعلأ شهر به شهر اين قانون داره کم کم لغو ميشود، دانمارک دموکراتيک ذبح کردن حيوانات را به شيوه اسلامى و يهودى ممنوع کرده است، چون خواست اکثريت 51 درصدى و يا بيشتر هست، و استبداد اکثريت خودرا بر اقليت مسلمان ويهودى تحميل کرده است، سوئد هم همين قانون را به اجرا در آورده هست. حالا در يک ايران دموکراتيک اکثريت 51 در صدى هر کارى که بخواهد چه دموکراتيک و يا چه غير دموکراتيک انجام خواهد داشت. مثلأ اگر اکثريت فارس زبان قانونى تدوين کند که مثلأ بلوچ، کرد، عرب، ترک، ترکمن، لر و بخيارى حق تحصيل در ايران را ندارند، به اجبار اقليتها بايد ين قانون را به پذيرند چونکه خواست اکثريت هست و خواست استبداد اکثريت هست. تنها دموکراسى چاره درد نيست، نقطه مقابل دموکراسى که جناب عالى از آن صحبت ميکنيد، جمهورى مشروطه ايالات متحده امريکا هست، چون اول حقوق اقليتها قومى، زبانى، فرهنگى و اقليت 49 درصدى انتخابات را تضمين ميکند و بعد به اکثريت اجازه حکمرانى ميدهد، فکر ميکنم شما در ايالات متحده امريکا که يک کشور فدرال دموکرات و يا همان جمهورى مشروطه هست زندگى ميکنيد، در ايالات متحده امريکا محال است که زنان مسلمان را از پوشيدن حجاب منع کنند، دادگاه عالى ايالات متحده فورأ چنين قانونى را لغو ميکند چون حقوق همه اقليتها در قانون اساسى امريکا تضمين شده است، مساجد ميتوانند منار داشته باشند.... اميدوارم که شما جواب سئوال بنده را بدهيد. لطف کنيد نوشته هايى به نام federalist papers که در زمان جورج واشينگتن نوشته شده است بخوانيد، همه اين سئوالات و جدل ها 245 سال پيش بين تاماس جفرسون، هميلتون، جان آدم اتفاق افتاده و با دليل محکم مى گويند که چرا دموکراسى نميخواهند و به جاى آن جمهورى مشروطه ميخواهند.
نوشته شده توسط: Anonymous

جناب آقاى کرمى، با شما موافق هستم ولى امکان اينکه ما قلاب فدرالسيم آلمان را برداشته و روى ايران بگذاريم، جواب نخواهد داد، چون ما در ايران اقليتهايى با زبان وفرهنگ مختصر به فرد بيشترى داريم، و بعضى از اقليتهاى ايران، در خارج از جغرافياى سياسى ايران ملتهايى با جمعيت صد ها ميليون هستند و تاريخ، زبان، فرهنگ، اقتصاد خاص خودرا دارند، مثل عربهاى ايران، در دنيا 22 کشور مستقل عرب هست، با زبان عربى، فرهنگ عربى، اقتصاد عربى، اجتماع عربى، و همه 22 خودرا ملت ميدانند، حالا چگونه است که ما به عربهاى ايران قوم ميگوييم، يعنى در حد يک قبيله، يا 6 کشور مستقل ترک زبان در دنيا با تاريخى سراسر درخشان زبان، دولت دارى، حکومت کردن، فرهنگ، و غيره دارند، چگونه است که ما ترک هاى ايران را قوم ميناميم. چيزى که ميخواهم در اينجا بيان کنم اين هست که -

نوشته شده توسط: Anonymous

ایران در جایگاهی‌ نیست به کسی‌ هشدار دهد، ( جلو چشمان ایران، پوتین و اردوغان، در حال تقسیم کردن سوریه هستند و نسیب ایران فقط کشته هائی است که به ایران باز گردانده می‌‌شوند )، ایران و رژیم شاهنامه خوان، عراق را نیز از دست خواهد داد،( اگر شاهنامه خوانی فرصت تفکر به شما داده باشد باید واقف باشید که ایران، یک قدرت زمینی‌ و خشکی است ) پوتین و اردوغان، نگذاشتند پای ایران به سوریه باز شود. هم اکنون مرز‌های شرقی‌ ایران بین پاکستان و هند، متشنج است، نفت و گاز ایران، هیچ راهی‌ به سوی بازار‌های جهانی‌ ندارد. هیچ کشوری، در هیچ دورهٔ تاریخی، با اقتصاد ویران، و کم آبی‌ و خشک سالی‌، تبدیل به یک قدرت نشده، رجز خوانی و شاهنامه خوانی حدی دارد، به قول یارادیجیلیق حالا برید کتاب مزخرف ( هنر شفاف فکر کردن را بخوانید )

نوشته شده توسط: Anonymous

اين نابغه تمام مطالب سازمان ملل متحد را تحريف و وارونه کرده است.

اين نابغه تمام مطالب سازمان ملل متحد را تحريف و وارونه کرده است.
حضرت آقا، چرا United Nations Declaration
on the Rights of Indigenous Peoples - اعلاميه حقوق مردم بومى سازمان ملل متحد را ذکر نکرده اند که ميگويد "Acknowledging that the Charter of the United Nations, the International
Covenant on Economic, Social and Cultural Rights2 and the
International Covenant on Civil and Political Rights,2 as well as the
importance of the right to self-determination of all peoples,
by virtue of which they freely determine their political status and
freely pursue their economic, social and cultural development,
Bearing in mind that nothing in this Declaration may be used to
Deny any peoples their right to self-determination, exercised in conformity
with international law” ترجمه: درباره حقوق مردم بومى،اذعان ميکنيم(اعلام ميکنيم) منشور سازمان ملل متحد، قوانين بين المللى پيمان اقتصادى و حقوق اجتماعى و فرهنگى و پيمان بين المللى درباره حقوق مدنى و سياسى، همچنين اهميت حق تعيين سرنوشت همه مردم، با فضيلت انتخاب آزاد، آزادانه وضعيت حقوق سياسى خود را تعيين کنند، و آزادانه پيگير گسترش اقتصادى، اجتماعى و فرهنگى باشند. در نظر داشته باشيد که هيچ موردى(هيچ چيز) در اين اعلاميه نميتواند عامل انکار حق تعين سرنوشت مردم همسو با قوانين بين المللى باشد. اين آقا بفرمايند که کجاى اين اعلاميه حق تعيين سرنوشت و خودمختارى را منع ميکند.
ارجاع : - اعلاميه حقوق مردم بومى سازمان ملل متحد، صفحه 3
شما ميتوانيد متن کامل اعلاميه حقوق مردم بومى سازمان ملل متحد را اينجا بخوانيد: http://www.ohchr.org/EN/Issues/IPeoples/Pages/Declaration.aspx
www.un.org/esa/socdev/unpfii/documents/DRIPS_en.pdf نوع پى دى اف را از اينجا دونلود کنيد ---
نوشته شده توسط: Anonymous

من هم عمیقا به این باور هستم که استوانه کمتر از 50 سال عمر دارد. استوانه هم در دوره تاریخ سازی دولت فارس یعنی همزمان با ساخت پاساگارد، تخت جمشید و جشن های 2500 ساله ساخته شد و چرندیاتی در آن حک شد. این اقدامات و دعوت از رهبران 62 کشور به جشنهای 2500 ساله ناسیونالیسم فارس را به حهان شناساند. ما هم میدانیم فارسها هم میدانند که هر ملتی تلاش میکند تاریخی برای خودش درست کند که بخش بزرگ این تاریخها جعلی و ساختگی و غیرواقعی است. تورکها، کوردها و عربها می توانند موزه بریتیش میوزوم (موزه بریتانیا) در لندن را تحت فشار بگذارند تا عمر این تکه سنگ یا آهگ را بسنجند و تاریخ ساختگی دولت فارس را افشا کنند

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

پاسخ به کامنتها
کامنتهای زیر این نوشته تقریبا و درکل چهار دسته اند که کوتاه به آنها اشاره میکنم:
1- دسته اول سپاسمندانه است . منهم از دوستانی که زحمت کشیده نوشته را مطالعه کرده اند تشکر میکنم.
2- دسته دوم نوشته های مخالفان است. متأسفانه در آنها « اندیشه ی سیاسی» وجود ندارد که بتوان روی آن صحبت و بحث کرد. کاش اینان به جای « جار و جنجال» اندیشه مطرح میکرد که از یکدیگر چیزی یاد میگرفتیم.
3- دسته ی سوم که خیلی کم اند مثل کامنت « خواننده» ی گرامی، میشود در موردش صحبت کرد و تبادل اندیشه نمود که در زیر به آن خواهم پرداخت.
4- دسته ی چهارم کامنتهای اطلاعات دهنده هستند که ممنونم از زحمت ارسال شان.

"خواننده " ی گرامی در کامنت خود:
به علت « عقب ماندگی » جامعه اشاره کرده و از نقش« روشنفکران» و «دین» نام برده. و اینکه « پارسیان» موجب آن-عقب ماندگی- نبودند.
پارسیان یعنی همه ی فارسی زبانان . من ندیده ام که کسی نوشته باشد « علت عقب ماندگی جامعه همه ی فارسی زبان هستند».
این برداشت صحیح نیست. از طرف دیگر علت عقب ماندگی را به گردن « روشنفکران» و حتی « دین» هم نمیتوان انداخت.
مردم جامعه ی ما در قرن اخیر « با همین روشنفکران، با همین دین و مذهبها و مردمان معمولی» دو انقلاب و چند جنبش انجام دادند. برای بهتر زیستن خود. بخصوص انقلاب مشروطیت و انقلاب بهمن را. اینکه این دو انقلاب به اهداف مترقی خود نرسیدند و ناکام ماندند علت دارد. که در مقاله چنین آمده است:
« شکست دو انقلاب پیشین به سبب« عدم آمادگی ذهنی و سازمان یابی» جهت پاسخ به اهداف انقلاب بود.
این ضعف هنوز هم وجود دارد و میتواند انقلاب سوم را نیز به شکست بکشاند.
شرط پیروزی رفع این ضعف است.»
شرط آمادگی ذهنی یعنی اینکه اکثریت مردم در مورد چگونگی « دموکراسی، عدم تبعیض، عدالت اجتماعی، اداره ی امور محلی خود» توافق داشته باشند . « سازمان یابی» بدین معناست که بتوانند « ائتلافها و اتحاد ها و جبهه های» وسیع و بزرگ تشکیل بدهند.
در غیر اینصورت انقلاب رخ میدهد و آینده ی جامعه بستگی به « تصادفات» پیدا میکند. در تصادفات هم دیکتاتوری جای دیکتاتور قبلی را پر میکند.
خود افتاده را گریه نه شایاست.
نوشته شده توسط: Anonymous

با این شرط آرزوی پیروزی و موقثیت برای پژاک میکنم که سیاست توسعه طلبی و الحاق طلبی بر اراضی تورکها در آذربایجان غربی را کنار بگذارد.

نوشته شده توسط: Anonymous

منم بابک خرمدین ازآذربایجان : قابله توجه جناب خوشبین ان سنگ که حجر السود نامیده میشود نماد زهدان است حکایت از فلسفه زن خدای دارد یعنی فرهنگ ایران را تمامی منطقه فرهنگ ایران داشتند.جان آدمی چه سیاه سفید زن مرد این قبیله آن قبیله حتی جان دشمن مقدس بوده یکی از سمبل و نماد هایش گاو بوده که در آپادانا تخت جمشید دیده میشود. متضاد آن که درنده و پلید بوده گرگ است واژه "درد" جان آزری از دندان گرگ دریدن میاید با غبار زدای از تمامه کشور های منطقه حتی خود حجاز تمامی کشور های آزاد شده روسیه ملعون فرهنگ زن خدای ایران را خواهید دید کورش کبیر محصول این فرهنگ است که در منشور {کتیبه کوروش} مشهود است. کل مرسم حج بر گرفته از این و آن است که حتی محمد رسول الله تازی بخاطر اقتصادی ان را تعطیل نکرد و گفت که شیطان در گوش او گفته به عبارتی آیه های شیطانی .

برای مثال کپی برداری طواف کعبه را از بودیست ها گرفته اند آنها به راست میگردند مسلمانان به چپ . تسبیح که در دست میگردانند از بودیست هاست. حتی دشمنی محمد رسوله الله تازی با فرهنگ سکولار "زنخدای ایران و زایش " الله را" صمد می خواند یعنی شتر نازا" و سوره فاتحه که در نماز های پنج گانه تکرار میکنند لم یلد و لم یولد و و و یعنی نزایده و نخواهد زایید. حتی نام ما ه های سال نشان از تمدن والای گذشته دارد که در مجاورت تمدن منطقه ایران ماه های کشتار ممنوع داشته که نام های ان هنوز مشهود است . محرم و صفر و رجب .
اما وقتی میترا سمبول قربانی خونی سر و کله اش پیدا میشود ریختن خون امری عادی میشود تندیس میترا در حال کشتن گاو که سمبل مقدس بودن جان است را میتوان در موزه های دانمارک و صدها تصویر دیگر دید که با چاقو گلوی گو را میبرد و از ریختن خون گاو بر روی زمین گندم میروید به عبارتی برکت میدهد و میشود عید قربان مسلمانان و خون و خون ریزی همچنان ادامه دارد و ایدولوژی ترکان است با سمبل گرگ . با از بین رفتن فرهنگ و فلسفه جان مقدس ایران باستان مدنیت براه دیگری سوق داده میشود ادیان خون ریز دوره به دوره وارد صحنه اجتمای میشود یهودیت, یونانیان ,مسیحیت , اسلام ورژن تازه یهودیت. قا بل توجه کم دانایان ترک نام ایران با ر فرهنگی دا شته و دارد ایران مفهوم ناسیونالیسم ساخت انگلیس نیست . حال متضاد فرهنگ زن خدای , آلت پرستی هم متداول میشود و زایش را آلت مردانه را میداند اگر توجه کنید تایلند معابد بسیاری دارد با تندیس های بزرگ آلت مردانه. جالب است خواندن سفرنامه ابن فضلان که به سرزمین ترکان سفر کرده بود گروهی از ترکان الت تناسلی مردانه را خدای خود می دانستند. در مقابل ان سجده کرده و می پرستیدند . ترکان نیاکان خود را گرگ زاده می دانستند.. فردوسی از جادوگران و جادوی ترکان هم سخن گفته است. . کلمه ایل هم به معنای جمع قبیله های ترک و غیر ترک است. همین آلت تناسلی مردانه را با چوب میتراشیدند و آویزه گردن میکردند . صحبت از فرهنگ والای ایران همانند آ ن است که لیوانی را در زیر آبشار فرهنگ ایران پر کنیم قطره ابی میشود در لیوان .فرهنگ پیشا زرتشت ایران دنیای دیگری است نه این بر بریت و ترکتازی که تمامه دنیا در آتش ان میسوزند.
بدانید و آگاه باشید آذربایجانیان ترک نیستند
پاینده و جاوید باش ای ایران گهواره تمدن
نوشته شده توسط: Anonymous

جناب یوسف عاظربایجان :
حالا که پور پیرار حقیقت گو شده یک چند تا از سخنان واقعیت شان را بشنو:
1000 سال حکومت تورکان دروغ است تورکان تنها 100 سال پیشینه در ایران دارند
زبان تورکی حتی یک واژه انتزاعی ندارد
تورکان هرگز تمدنی در تاریخ نداشتند و سومری بودن تورکان تنها یک دروغ سال است
تمام سلسله های تورکی از غزنوی تا قاجار همه دروغ حتی ناصرالدین شاه و مظفر الدین شاه هم دروغ
زبان تورکی نه زبان علم نه زبان نثر حتی زبان شعر هم نیست
سلسله های تورک مانند عثمانی همه دروغ است
لینک اخرین جوابیه و نظرات طیف روشنفکر اذربایجان را در ادامه برای شما میگذارم که ضمن مکیدن پورپیرار نظر سایر هم سنگر هات را درباره پورپیرار هم بدانی هم بخوانی

https://www.qirmiz.com/History/آخرین-جوابیه-طیف-روشنفکر-آذربایجان-به-نوشته-های-پورپیرار-/
نوشته شده توسط: Anonymous

جناب سازاخ
نوشته ای:آقای مجددی ترکها در ایران مدرسه بزبان ترکی ندارند،
اصلا این 100 سال هیچی ، تورک ها در ان هزار سالی که شما ادعا میکنی بر ایران حکومت میکردنند باز هم مدرسه نداشتند باز هم شوئنیست فارس جلوی شاهانی مانند تیمور و محمد قاجار را میگرفت؟ پول نداشتند؟ به قول شما همه در خدمتشان نبودنند؟
پس چرا یک نوشته تورکی به اندازه یک کف دست یا یک خشت ساخته شده با علامتی تورکی در این هزار سال هم وجود ندارد
پس یا اصلا تورک ها هزار سال حکومت نکردنند و همه حکومت هزار ساله تورکان دروغ هست یا اثاری دارند که شما به من و سایر خوانندگان با عکس و نشانی و ادرس نشان خواهی داد

نوشته شده توسط: Anonymous

ببین آقا ، بقول احمدنژاد کوروش پرست " اون ممه را لولو برد" که شما با تبلیغات آریامهری با خفه کردن صدای ملل در ایران هر چه دل تنگتان می خواست برای این ملل سرهم کرده و بعنوان تاریخ وفلان به خورد مردم میدادید. شما میتوانید داد فریاد راه بیندازید و وجود ملل را در جغرافیای سیاسی ایران نفی کنید ؛ تاریخ گواه این است که هرگاه حکومت مرکزی ضعیف شد ملل تحت ستم سر به نافرمانی برداشته اند یعنی اینکه فلسفه برپایی این دولت – ملت ساختگی بر زور و سرکوب استوار بوده و اتفاقا این دول بیگانه از جمله انگلیس و آمریکا بوده اند که برای حفظ دولت مرکز تلاش کرده اند.

نتیجه اینکه "دولت /ملت" جدید الولاده ایران، بعد از کودتای انگلیسی بر علیه حکومت قاجار و پایان دادن به عمر ممالک محروسه ، حاصل توافق اجتماعی تمامی احاد ملل های ساکن نبوده است. در این میان ترس شما از تعاریف و گفتمان ملی ملل روشن است . چون که با نقد گفتمان ایرانیت ساختارهای سلطه و سلطه گری یک قوم که خود را پشت پرده "ملت ایران" پنهان کرده است ، آشکار میشود. شما بسیار دیر تشریف آورید چرا که ملت تورک آزربایجان با آورده شدن پهلوی ها از توهم صاحب ایران بودن که یاد مانده امپراتوری های تورک در این جغرافیاست در حال فاصله گرفتن است ، درایت سیاسی حکم میکند که از گفتمان تاجیک محور فاصله بگیرید و حقوق ملل را به رسمیت بشناسید چرا که بدون نظر خواهی از زیاده خواهان و هواداران دولت فارسی هم ملل به حقوق خویش خواهند رسید .
نوشته شده توسط: آ. ائلیار

آنتی راسیزم عزیز، بله همه چیز را باید شخصا تحقیق و پوژهش کرد تا شاید بتوان به حقیقت نسبی دست یافت. همه چیز آلوده است. با دروغ و جعل و تبلیغات و فریب . خوشبختانه اکنون دوره ای ست که میتوان خیلی چیزها را جست و جو کرد و گول فریبکاران را نخورد. اینان همه ی عرصه ها را به قصد سلطه جویی خود با نوشته های پراز اطلاعات غلط انباشته اند.
حکومت و شونیستها ، دانشگاهها و مدارس و انترنت را پرکرده اند از یاوه بافی های خود. اما در مقابل آثار فراوانی هم هست که میتوان با مطالعه ی آنها راست را از دروغ تشخیص داد. « متد نگاه انتقادی به همه چیز» به دنبال سند و دلیل و منطق بودن ما را از دام این فریبکاران میرهاند.

نوشته شده توسط: Anonymous

انگلستان روزانه 3 میلیون دلار خرج حفاظت استوانه کورش میکند. در سال میشود 1095000000 دلار. کورش آسوده بخواب خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ

نوشته شده توسط: Anonymous

یکی نیست به این اردوغان بگه : یه زمانی هم از هند تا روم در اختیار حکومتهای ایرانی بوده ، خب حالا این دلیل میشه که ما ارتش بفرستیم تو خاکی که امروز مال ما نیست! مردک خودش را زده به کوچه علی چپ و هر کار دلش میخواد میکنه ! پفیوز مردم فریب ! تو قرن 21 گیر یه مشت رهبر مذهبی و تعصبات قومی و قبیله ایی شده ایم ! اوایل قرن بیستم کل منطقه دنبال مشروطه و دمکراسی و تجدد بود ، حالا بعد از 100 سال رسیدیم له جنگهای قومی و مذهبی !! ابن طبیعی به نظر نمیاد.

نوشته شده توسط: Anonymous

هیراد ابطحی، حقوقدان ایرانی و مشاور عالی دیوان بین المللی کیفری (لاهه) است.
حیف دیوان لاهه که این شخص نژادپرست درآنها رخنه کرده است.

نوشته شده توسط: Anonymous

ادامە،،،
برای دولت ترکیه پ.ک.ک یک دلمشغولی بزرگ است و هیچ نشانه ای از پیروزی دولت هم دیده نمی شود. رسانه های ترکیه از تجزیه و تحلیل نتایج جنگ علیه پ.ک.ک منع شده اند. هرگونه اظهارنظر مخالف با نظر اردوغان منجر به زندانی شدن روزنامه نگاران یا افراد دانشگاهی می شود. با این حال چند واقعیت ناراحت کننده برای دولت ترکیه وجود دارد:

• ترکیه هیچ راهی برای پیروزی بر کردها ندارد. شاید بتواند تلفات سنگینی را بر آنها تحمیل کند اما تا ابد نمی تواند شهرهایی مثل دیاربکر، ماردین ، جزیره و وان را با حکومت نظامی کنترل نماید.

• ترکیه هرچه خود را بیشتر درگیر جنگ سوریه و عراق کند، منابع کمتری برای جنگ با کردها در اختیار خواهد داشت.



• معمولا ترک ها در مقایسه با کردها جرات کمتری برای مبارزه دارند. تعداد کمی از ترک ها تا کنون شهرهای کرد نشین جنوب شرقی ترکیه را دیده اند. آنچه که دراین مناطق قابل مشاهده است فقر و عقب ماندگی شدید نسبت به شهرهای بین المللی ترکیه مانند استانبول، ازمیر و آنتالیا است. مادران از فرستادن فرزندان خود برای خدمت به مناطق جنوب شرقی کشور بسیار در هراس هستند؛ به ویژه از زمانی که اجساد بیجان بسیاری از آنها به دستشان رسید. مطبوعات ترکیه، به مثابه مطبوعات روسیه که باوجود درگیری های مدام در اوکراین مجاز نیستند به گزارش میزان تلفات بپردازند، تحت سانسور قرار دارند. اما این سانسورها نمی تواند مانع زمزمه مادران داغ دیده و تشیع جنازه ها ی پنهانی که روز به روز در حال افزایش است، شود. به عبارت دیگر کردها از مذاکرات صلح بدون نتیجه خسته شده اند و اساسا در مقایسه با ترک ها باور بیشتری به مبارزه دارند. آنها معتقدند که مبارزه شان از هر دو وجه سیاسی و فرهنگی موجه است. از اینرو در یک درگیری چریکی نامتقارن، طرف ضعیف می تواند برتری های طرف قوی را از اعتبار ساقط کند.

• کردها در سوریه و عراق بیش از گذشته موفق به جلب توجه و همدردی جامعه بین الملل شده اند و کم کم در حال تبدیل شدن به یک فلسطین جدید هستند.

• حال این سوال مطرح می شود که کردها در ازای صلح خواستار چه چیزی هستند؟ و این سوالی بود که من به دنبال پاسخ آن گشتم. شاید کردها قادر به شکست کامل دولت ترکیه نباشند، پس آیا در هر حال خواستار جدایی کامل از دولت ترکیه هستند؟ ممکن است کردها خواستار تشکیل یک دولت مستقل نباشند اما آیا ممکن است ترکیه نیز مانند عراق و سوریه در آینده تبدیل به یک حکومت فدرال شود؟

هم طرفداران و هم منتقدان رهبر ترکیه روی این موضوع توافق دارند که اردوغان یک رهبر انعطاف پذیر است. بدیهی است که اردوغان خود را همطراز رهبران بزرگ تاریخ ترکیه، همچون سلطان سلیم اول و یا سلطان سلیمان قانونی می داند، اگرچه منتقدانش او را بیشتر شبیه به مصطفی اول می دانند. باوجود اینکه اردوغان خود را بازگرداننده ترکیه به دوران عظمت عثمانی می داند، اما به نظر می رسد که سیاست ها و غرورش او را به سمت تبدیل شدن به یک عامل شکست حفظ وحدت ترکیه سوق می دهند.

ممکن است اردوغان هنوز متوجه این موضوع نشده باشد و یا دایره چاپلوسان اطراف او و اعضای خانواده اش تمایلی برای گفتن اخبار بد به او نداشته باشند؛ اما زمان آن فرا رسیده است که ترک ها این احتمال را در نظر بگیرند که پس از دهه ها جنگ طولانی علیه پ.ک.ک و به طور گسترده علیه کردهای ناسیونالیست، پیروزی کردها امری محتمل است. هم اکنون زمان آن فرا رسیده است که هم ترک ها و هم جامعه بین الملل به درستی متوجه آنچه که در حال وقوع است، باشند.

نوشته شده توسط: Anonymous

سعی میکنم این نوشتە را در 2 بخش این صفحە بگذارم امیدوارم دوستان ایران گلوبال این مطلب مهم را بە صورت یک مقالە پخش کنند منبع: aei
برگردان از انگلیسی: ان ان اس روژ

جنگ ها به آرامی شروع می شوند اما به سختی پایان می پذیرند.

جنگ ویتنام به یک باتلاق تبدیل شد. پیش از شروع جنگ عراق کالین پاول وزیر پیشین امور خارجه آمریکا در یکی از سخنرانی هایش عبارتی را با این مضمون به کار برد که "آنچه را که در هم بشکنی وبال گردنت است."

اتحاد جماهیر شوروی هرگز تصور نمی کرد که از مجاهدین افغان شکست بخورد؛ و طالبان اکنون ۱۵ سال است که به حملاتش در افغانستان، ادامه می دهد و آمریکا را درگیر طولانی ترین نبرد خویش ساخته است. خالد بن سلطان شاهزاده سعودی که از دیدگاه آن کشور قهرمان عملیات طوفان صحرا [ در جنگ اول خلیج فارس در سال ۱۹۹۱ ] محسوب می شد، در پی گرفتار شدن در یمن پست و مقامش و حتی شانس

جانشینی سلطنت را از دست داد. عربستان سعودی از سال ۲۰۱۵ بار دیگر وارد خاک یمن شده است و هنوز نمی توان هیچ چشم انداز روشنی برای پایان دادن به آن داشت. هنگامی که اسرائیل در سال ۱۹۸۲ به لبنان حمله کرد، هیچ یک از فرماندهان اسرائیلی انتظار نداشتند که درگیر جنگی ۱۸ ساله خواهند شد. امروزه ایران نیز در [باتلاق] سوریه گیر کرده است. خلاصه کلام اینکه، چه آن را گستاخی بخوانیم چه واقعیت، "در جنگ ها تعداد بسیار کمی از کشورها احتمال عدم موفقیت طرح های خود و پیروزی دشمنانشان را در نظر می گیرند."

در حال حاضر کمتر کشوری مانند ترکیه دچار کشمکش شده است. حتی پیش از کودتای نافرجام ۱۵ جولای رجب طیب اردوغان رئیس جمهور ترکیه به پاکسازی بسیاری از فرماندهان نظامی کارآزموده پرداخته بود. شاید این احتمال وجود داشته باشد که اردوغان بخواهد با میراث به جای مانده از آتاتورک رقابت کند. اما مسلما او قصد ندارد که از برنامه های مداخله جویانه اخیرش در سوریه و عراق دست بردارد. بزرگترین مشکل ترکیه حزب کارگران کردستان پ.ک.ک است. از سال ۱۹۸۴ پ.ک.ک کارزاری توام با خشونت و شورش علیه دولت ترکیه آغازید که بنا بر گزارش های منتشر شده توسط رسانه ها تاکنون بیش از ۴۰ هزار قربانی در پی داشته است.

کردهای ترکیه در آغاز روی کار آمدن اردوغان امیدوار بودند که او با رهبران پیشین ترکیه متفاوت باشد. ترک ها و کردها اگرچه از نظر اتنیکی متفاوتند، اما هر دو از جوامعی با اکثریت مسلمان هستند و به نظر می رسید اردوغان در اولویت بندهای خویش دین را بالاتر از عرق ملی قرار دهد. تا زمانی که اردوغان معتقد بود می تواند روی کردها به عنوان متحد سیاسی خویش حساب باز کند، پروسه صلحی را با مذاکره با عبدالله اوجالان رهبر زندانی کردها آغاز کرد. اما از وقتی که اردوغان متوجه شد کردهای ترکیه حزب ه.د.پ را به حزب او یعنی عدالت و توسعه ترجیح می دهند، به آتش بس میان خود و کردها پایان داد. عوامل مختلفی برای به شروع مجدد درگیری ها وجود دارد، اما هم پ.ک.ک و هم ارتش ترکیه با رضایت کامل وارد ادامه جنگ شدند. امروز ترکیه درگیر جنگ گسترده تری با پ.ک.ک و مردمان کرد کشور خود شده است. این جنگ برای هر دو طرف صدها تلفات به همراه داشته است. بخش هایی از جنوب شرق ترکیه، اگر نه در روز، حداقل شب ها به طور کامل خارج از کنترل دولت ترکیه است.
نوشته شده توسط: Anonymous

اگر استوانه اصیل نیست چرا دولت بریتانیا آنرا به ایران تحویل نمی دهد و روزانه 3 میلیون دلار هزینه بیمه محافظت از آنرا تحمل میکند.
یعنی استعمارعاشق چشم و ابروی خیلی خوشگل فارسهاست به این دلیل سالانه بابت استوانه کوروش اینها بیش از یک میلیارد هزینه می کند
۳ ملیون در روز ضربدر ۳۶۵ روز سال مساوی است۱۰۹۵ ملیون اهورا به پان فارس عقل و منطق بدهد

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

1- وقتی کاربری با نام « دکتر انزابی» کامنت مینویسد و آنرا به دست شما میرساند، نام او « امانت»ی ست پیش شما. و سند.
او انتظار دارد هنگام پاسخ با همین نام مورد مخاطب قرار گیرد. ولی شما « با جعل اسم» اش جواب او را درج میکنید.
یعنی شما اینجا یک «جاعل» هستید، دو، «خیانتکار در امانت»-داری.

2- به جای تصحیح غلط کاری خود، آن را درستکاری «جلوه» میدهید با عبارت اینکه « معنی بدی ندارد».
اینجا عقیده ی خود را به دیگری «تحمیل» میکنید. و « حرمت نام دیگری» را ضایع میکنید. تربیت مدرن این است که
حرمت اسم طرف حفظ شود و همانطور که خود انتخاب کرده مورد مخاطب قرار گیرد. اما چه میشود که شما هنوز چیزی
به نام « حفظ حرمت نام طرف مقابل» در فرهنگ شخصی خود ندارید.

3- ما با زبان عربی حرف نمی زنیم، عن را «از» معنی کنیم؛ به تلفظ « آن» توجه میکنیم که معنی «بدی» دارد و بکاربرنده نیز
برای انتقال این « تلفظ و معنی بد» آنرا جعل کرده است. و چون صاحب اسم مخالف سیاسی شماست « اجازه میدهید» به او «توهین» و بی حرمتی کنند.
4- این عمل «توهین آمیز و بی حرمتی و جعل نام و سنذ» را در مورد نام منهم انجام میدهید چون مخالف سیاسی خود می بینید.

---------
-کوروش خود گوید « از تخمه ی پادشاهی ای جاودانه». تخمه گرایی از افتخارات خود کوروش گرایی ست.
- اندیشه سیاسی مخالف محترم است. اما فریبکاری اندیشه نیست بل شارلاتانیسم است.

سخن از « آزادی 10 هزار برده» گفتن و آنرا تحویل خلق الله دادن ، در جایی که در سند حتی، از یک برده هم سخن به میان نمی آید، « دروغکویی و فریبکاری» روشنی ست.

رفتار «عن را از» تحول مردم دادن و « انتقال معنی بد تلفظ آن را » در زر ورق پیچیدن و به خورد دیگران دادن، غلط کاری را درستکاری جلوه دادن، مغالطه کاری پیشه کردن ، شکستن حرمت نام دیگران به خاطر مخالف سیاسی بودن، تحمیل عقیده ی خود به دیگران، که «بگذار شما را فلان و بهمان نامند، معنی بدی ندارد» . اینها « یک اندیشه ی سیاسی مخالف» نیست؛ اینها « خصایل» منفی است.
چه کسی به شما اجازه داده که دیگری و دیگران را « هر طور دیدگاه» سیاسی تان خواست ، مورد مخاطب قرار دهید؛ و به حرمت نام و شخصیت افراد توهین کنید.
این چه فرهنگی ست که شما نمایش میدهید، شما بگویید چه نامی میتوان به آن داد؟
شما را چه بنامیم؟ « مخالف سیاسی» که نیستید، چون این رفتارها اندیشه ی سیاسی نیستند.
آیا میتوانید بگویید که شما را چه بنامیم؟

نوشته شده توسط: Anonymous

اگر تو بهتر از موحدی بودی ، با اسم زنان کمنت نمی گذاشتی .
منطق و قانون علیت ات مغولی است یعنی حرف ....

نوشته شده توسط: Anonymous

این روزها، رژیم جنایتکار جمهوری اسلامی، این دشمن بی امان آزادی و دموکراسی از سایه خود هم ، می ترسد . بهمین جهت نیز کوچک ترین حرکت اعتراضی و عصیان طلبانه مردم ستمدیده و بپا خاسته را با ضرب و جرح و زندان و شکنجه ، پاسخ میدهد . دفاع بی قید و شرط از زندانیان سیاسی و عقیدتی، وظیفه همه انسان های آزاده و شریفی است که نسبت به رژیم کشتار و جنایت جمهوری اسلامی، احساس انزجار و تنفر می کنند.

نوشته شده توسط: Anonymous

دوستان اگر تفاوت شعر و.. را میخواهید بدانید این دو خط را بخوانید:
فرزند قهرمانت دیگر تحمل اش تمام شده است
و یا:
پان خونهای سرد را به جوش و خروش در بیار