سالام
حسن آقا انگشت به واقعیت گذاشته است.
من بانظرایشان کاملاموافقم.
مشکلات خاورمیانه زیرسرصهیونیستها وعوامل آنهاست ،درصدسال گذشته هرچه برسر خاورمیانه آمده
دراصل زیرسرصهیونیست های یهودی وعوامل
آنهابوده است.
البته خوددولت اسراییل ودیگرتفاله نیز آبشخورشان غرب وخصوصن انگلیس وانگلیسی تبارهاودیگر
همدستان غربی آنهاست.
باشروع انقلاب صنعتی انگلیس راه جدیدوسیاست مرموزانه ایی رادردنیاپیش کشید،
اختراع مکتب های رنگارنگ وتفکرات انحرافی برای مقابله باسیاسیون واقعی وکشورهایی جعلی مثل اسراییل وارمنستان سیاست جدیدی رابرای تفرقه منطقه ایی وبه استعمارکشیدن ملت هاپیش آورده است.
برای رهایی ازدست استعمار،ایران راهی ندارند،جزدست کشدن ازتوهمات کوروش وفردوسی پرستی ونزدیکی واتحادباتورکیه نوین.
ماهم وظیفه داریم ،باحمایت ازخط فکری جدید وبااحترام به حقوق انسانی ومدنی واجتماعی ملل ،
سیاستی پیش گیریم که حقوق ملل فارس.کوردوتورک وتوکمن وعرب وبلوچ بطورمساوی وعادلانه محترم شمرده شود.
تاجلوی تندروی وسوء استفاده کنندگان تروریست های داخلی وبین المللی را ازنارضایتی مردم راگرفته ومردم رابه اتحادوهمدلی
نزدیک کنیم.
هم اکنون اتحادکشورهای تورک تشکیل شده وحتی پاکستان واوکراین درخواست پیوستن بدین اتحادیه شده اند،چراوبه چه دلیل دولت ایران بااینکه هفتاددرصد ملت اش غیرفارس هستند ازآن دوری میکند،معلوم نیست؟
من نظرم براین است که حزب موتلفه اسلامی هیچ فرقی باحزب پان ایرانیست نداشته وهردو دست ساخت صهیونیست های بین المللی باسیاست ماسیونی برای تفرقه درمنطقه ایجادگشته است.
روشنفکرانی که دل درگرو مردم دارند،بایدبه این اصل آشناباشند.
تابدام حقه بازی سیاست های استعمارگران صهیونیست بین المللی گرفتارنگردند.
دوستان گرامی، کامنت شماره 111953 را در بخش: "صفحه شما" که کسی با گذاشتن نام: "تبریزی" بر روی خودش نوشته است من که از نویسندگان تارنمای ایران گلوبال هستم ننوشته ام!
ســـالام دوســـلار..
سازاخ عزیز...
همانطور که میدانید برای شیرین کردن این فیلم ها یک رقص (( با با کرم )) هم گنجانده می شد تا شیرینی این ( حلوا ها ) دو چندان بیشتر شود.
ســـالام دوســلار..
آقای Saeed Mahmoudi..
شما نمی توانید ضد زن بودن فردوسی نژاد پرست را فقط با ( رفع شبهه شده ) یک بیت کتمان کنید. داستان رستم و سهراب که ستون شاهنامه و یا (( کینه نامه )) را تشکیل
میدهد , دلیل بر ضد زن بودن فردوسی را کاملآ نشان میدهد. در این داستان میخوانیم که آقای رستم فقط یک شب میهمان تهمینه میشود که از این نزدیکی پسر بچه ای بنام سهراب به دنیا می آید. در آمریکا و اروپا به این نوع روابط
یک شبه را one-night stand
می گویند. آقای رستم بعد از اینکه کارش با خانم تهمینه تمام کرد روز بعدش تهمینه را تنهای تنها میگذارد و به دنبال پهلوان بازی های خودش می رود. آقای رستم نه در زمان بارداری تهمینه به او کمکی میکند و نه در زمان رشد بچه . اصلآ نمی داند بچه دارد و یا نه. این فرزند « ناخلف » در فرهنگ انگلیسی به عنوان (( Bastard )) خطاب میشود. بیچاره تهمینه میبایستی هم در زمان بارداری کار میکرد تا پولی برای زندگی کردن بدست بیاورد و هم در زمان رشد بچه . و تازه هم این بچه هم به دست پدر بی عاطفه کشته می شود. داستان رستم و سهراب یک ننگ فرهنگی ( مرد سالاری و پیر سالاری) است که فقط در فرهنگ (( آریائی پاک سرشت )) نهادینه شده است. ما تورک ها مثلی داریم که اگر کسی بیش از حد یاوه گوئی بکند و دری وری حرف بزند می گوئیم که بیـــــــــــزه شــــــــاهـــــــنامــــــه اوخــــــومـــــــا...برای ما شاهنامه نخوان....
تنهاراه نجات ایران کمونیست درزیرسایه فارس اصیل است.
دراین صورت آمریکا وروسیه وتورکیه وهندوچین پی به قدرت کمونیست وعدالت اجتماعی خواهدبرد.
ماباپشت کردن به فارس اصیل خیانت بزرگی به کمونیسم وایران
کردیم.
بهمین دلیل ازدنیاعقب ماندیم.
درزمانهای قدیم مردم ایران درسایه هویت خودوعدم توجه به زبان عمه وخاله ودایی پیشرفت های بزرگی
کردیم .
وتوانستیم یونان ودیناراتصرف کرده وهمه را به قدرت خودواقف سازیم.
با شکست فاجعه بار دولت عثمانی در جنگ اول واز دست رفتن قدرت سیاسی ونظامی و بویژه سرزمین های فلستین سوریه و لبنان این امکان برای تسلط غرب وایجاد دولت یهود بوجود امد. قابل توجه است که دولت کنونی ترکیه
در برابر دولت یهود کرنش میکند ولی در برابر کشورهای سوریه و عراق و لبنان سیاست تهاجمی و برتری طلبانه دارد .بدون شک اگر دولت عثمانی در جنگ اول خفت بار شکست نمی‌خورد ،این وضع شرم اور در خاورمیانه وجود نداشت .همکاری دولت یهود و شیخ های حاشیه خلیج پارس ناشی از نبود یک دکترین سازنده چه از سوی ایران و یا دولت ترکیه است .دولت یهود به عنوان عامل غرب در خاورمیانه عمل میکند در حالیکه ایران و ترکیه باید بدانند منافع تاریخی مشترک دارند .ترویج تجزیه طلبی در ایران از سوی انکارا بسود انکارا نیست بلکه بسود دولت یهود است واین مهم را باید انکارا درک کند .
سالام اليكيم https://t.me/c/1389469285/14646
كودتای ۲۸ مرداد در راستای ناکامی مشروطیت
«هنگام تبعید دراحمد آبادهرچه ازبرخی دوستان بی وفا وجرایدفحش شنیدم پرکاهی درمن اثر ننمود.زیراهمیشه این توصیه
این توصیه مادرم آویزه گوشم بودکه ارزش افراد درتاریخ به قدرشدائدی است که در راه مردم تحمل می کنند.»
مطالبه حقوق کشور ازیک دولت بزرگ استعماری ازسوی دکترمصدق ودفاع ازحقوق مملکت وملتش درمجامع جهانی آنچنان بودکه تا آن تاریخ بی نظیر بود.به همین منظورعنوان می شوداین نخستین بار درکل تاریخ جهان بود که رهبریک کشورفقیربالای چنین تریبونی رفت و علیه گفتمان سنتی استعمارگرحرف زد.دکتر مصدق این گفتمان رامطرح کرد که این منابع طبیعی درخاک کشور ماست واین تنها وتنها به عهده ماست که تصمیم بگیریم آن راچطور استفاده کنیم.هیچ کس تا آن روز در دنیای مدرن امروزی وبالای چنین تریبونی،چنین سخنانی نگفته بود. در پی کاستن ازقدرت شاهدرعرصهسیاستبودبهاعتقادیرواندآبراهامیان،مشروطه‌شدن سلطنت ازبسیاری جهات برای دکترمصدق به اندازه ملی کردن نفت اهمیت داشت. دکترمصدق پرورش یافته،،مکتب انسانیت،،ودر انقلاب مشروطه عضو،،انجمن انسانیت،،اما در راستای انسانی راستین که آزادی واستقلال راطالب بود. وی با این پشتوانه از این ارزشها این همه را برای مردم و مملکتش می خواست او بدنبال عملی صالحی بود که قدر ملتش باشد.دکتر مصدقی که به گفته خودش،،تنهاگناه او ملی کردن نفت بود،،و من اضافه می کنم گناه بزرگتر او آزادی خواهی واستقلال طلبی ومبارزه باجهالت وخرافات ودادن شخصی به ملتی و کشوری واسطوره والگو شدن برای خلقی و مردمی درمنطقه وجهان که برای رسیدن به کرامت وشرافت وآزادی راهبر بود وهست.دولت دکترمصدق،برای برپایی دموکراسی پارلمانی دست به تلاش وافری زد،نهضت ملی ایران به رهبری دکترمصدق،یک جنبش اجتماعی دموکراتیک وضد استعماری بود که می خواست با احیای قانون اساسی انقلاب مشروطه،استبداد داخلی رامهار وبه مداخلات خارجی ها پایان دهد وبا استقرار یک حکومت ملی ونظام دموکراتیک، کشور را درمسیرتوسعه هدایت کند.امامقاومتحاکمه،مرتجعان،مالکان،دربار،عوامل مزدور بیگانه واجانب راه پیشرفت وپیروزی آن را سد کرد. در روزگاری که بساط دیکتاتوری تازه برچیده شده بود وهنوز دستگاه جانشین آن شکل نگرفته بود وپهلوی دوم ایام شباب رامی گذراند ونمی توانست کسی را بترساند،تاکودتای ننگین۲۸مرداد ۱۳۳۲ وپایان حکومت زنده یاد دکترمحمد مصدق، دورانی کوتاه(دوازده سال۱۳۳۲–۱۳۲۰)اما به تمامی معنی،امید آفرین ودرخشنده، تجلی یافت که بی شک ازنقطه های عطف تاریخ است. آشنایی بامفهوم دموکراسی،درک سازندگی احزاب،شناخت سیستم های اقتصادی وسیاسی و اجتماعی وآگاهی به عمق استعمار واستعمارزدگی و اشکال متنوع آن و جهانی اندیشیدن، همه در این دوره اذهان را به خود جلب کرد. این دوران، دوران گذر از یک دیکتاتوری کارآ، به یک دیکتاتوری ناکار آمد بود، اما درهمین وقفه کوتاه، چنان رایحه جانفزایی از دموکراسی در مشام جان ها پراکنده شد که وقتی انسان به آن می اندیشد، بیشتر به رویا می ماند تا به بیداری، احزاب و انجمن هایی پدید آمد؛ استعدادهای درخشان ظهور کرد، مبارزات مرامی بی برخوردهای حاد انجام می شد؛ دولت از مردم و نمایندگان آنها در مجلس حساب می برد و در تمام امور جریده می رفت و از سوی مردم، کمابیش کنترل می شد. دولت ملی و ناکامی تحقق آرزوهای یک ملت، باعث تشدید روند ملی شدن صنعت نفت در نزد ملت ایران گردید.دکتر مصدق با اتخاذ سیاست ملی گرایانه در جهت دیپلماسی قدرتمند و هوشمند خود در ملی نمودن نفت و استقلال کشور اقدام نمود. وی با شور و شوق ملی گرای و نیز برای اقناع احساسات ملی مردم ایران بیشتر قصد داشت ایران را به طور کلی از شر انگلیس برهاند.به قول دیوید لش: «برکناری مصدق مبین تحول بزرگی در خاورمیانه بود که بر اساس آن سیاست خارجی مصلحت طلبانه مبنی بر جنگ سرد جای خود را به سیاست خارجی مبتنی بر توسعه طلبی داد».
در واقع نهضت نفت بهانه و مظهری برای مطالبات ملی و بر جای مانده از نهضت مشروطه بود. درحالی که شکست این جنبش اجتماعی، در جامعه‌شناسی و فرهنگ سیاسی ایران تأثیر فراوانی بر جای گذاشت. کودتای ۲۸ مرداد تلخ و ناگوار بود هم چنان که شکست مشروطه و شکاف های اجتماعی حاصل از آن سنگین بود؛ و هم چنان که تشکیل دولت کودتایی و دیکتاتورانه رضاخان تلخ بود. در مجموع این تجربیات، از یک سو حکومت پهلوی قرار داشت که در پی جلب حمایت دولت های استعماری بود و در سوی دیگر جامعه ایران قرار داشت که تجربه های نافرجام و تفرقه افکنانه ای را مشاهده می کرد. انباشت این تجربیات را نباید در شکل دهی به فرهنگ سیاسی جامعه و هیأت حاکم نادیده گرفت. تاثیر آن در یکی افکنانه ای را مشاهده می کرد. انباشت این تجربیات را
سالام اليكيم https://t.me/c/1389469285/14645
كودتا ۳۲ و مشروعیت بر باد رفته
رژیم پهلوی با کودتا ۲۸ مرداد و متعاقب آن نظام سلطنت در ایران مشروعیت خود را از دست داد. در حقیقت شاه کاملاً آگاه بود
آگاه بود که اگر کودتا علیه دکتر مصدق و ملی شدن صنعت نفت بنماید، مشروعیت سلطنت از بین خواهد رفت. به همین دلیل اوایل راضی به شرکت در کودتا نبود. در همین راستا است که کیم روزولت او را تهدید می کند و به او می گوید کودتا می شود چه باشید چه نباشید فقط اگر نباشید سلطنت خود را از دست می دهید پس به نفع شماست که با کودتا همراه شوید. بنابرین بعد از وقوع کودتا۲۸مرداد رژیم مشروعیت خود را از دست داد. آنچه شاه پس از آن در پی به دست آوردنش بود مشروعیت جایگزین است.به گفته آبراهیمیان «جشن۲۵۰۰ سال پادشاهی، نوعی مشروعیت طلبی شاه بود. اظهار اینکه ایران قدرت اصلی خلیج فارس است ونیز تظاهر کردن به عضو جنگ طلب اوپک،بخشی از کوشش برای رسیدن به مشروعیت جایگزین بود.» اینها همه تلاش‌های شاه برای کسب مشروعیت بود.
شاه قبلا هم با اجرای برنامه اصلاحات ارضی بیش از پیش مشروعیت خود را تضعیف کرد، او با اعلام انقلاب سفید بخشی مهمی از حامیان گذشته که در کودتا ۲۸ مرداد شرکت کرده بودند، را از خود جدا کرد. مانند طبقه ملاکین قدیمی، خوانین و سران قبایل، آخوندهای که در ۱۳۳۲ از او حمایت کردند ولی به دلیل انقلاب سفید دیگر با او نبودند. شاه برای رسیدن به مشروعیت جایگزینِ و اعاده مشروعیت از دست رفته، جایگاه سلطنتی خود را بیشتر تضعیف کرد. وی هر از چند باری سعی می کرد فضای بوجود بیاورد تا مشروعیت از دست رفته را باز یابد، اما مخالفین او در نوبت های مختلف اعلام کرده بودند که وی را مشروع نمی دانند، و دلیل آن هم کودتای ۲۸ مرداد است. سلطنت شاهنشاهی و نظام پهلوی بعد از کودتا دیگر مشروعیت داخلی نداشت، و این مسئله شاه را در شرایطی غیر ممکن قرار داده بود.هنگامی که گفته می شد باید فضا سیاسی کشور باز بشود، پرسش این بود که فضا برای چه نیروی باید باز نماید وقتی هیچ نیروی او را مشروع نمی دانست. این موضوع باعث شد نظام شاهنشاهی بسیار شکننده و سست بشود. شاه نتوانست مشروعیتی برای نظام پهلوی که قرائن و شواهد نشان می دهد از ابتدا ظهور نظام پهلوی نامشروع و مولود کودتا ۱۲۹۹ بود، بدست آورد. کودتای ۱۳۳۲ بیشترین ضربه را به نظام پهلوی وارد کرد و شکاف عمیقی بین این نظام و مردم را موجب شد. شاه در ظاهر هر چقدر توانست اعمالی را بوجود آورد تا به کسب مشروعیت منجر شود اما در این امر ناکام بود. شاه آگاه بود هر کاری انجام دهد باز در راه کسب مشروعیت ناکام است، زیرا می دانست نظام او در نزد مردم مشروعیتی ندارد.یک اصل مهم در اینجا قابل یادآوری است، اغلب مردم اطلاع نداشتند که شاه ذکاوت سیاسی بالایی داشت و او دقیقا می‌دانست حس و حال جامعه چیست. این موضوع را میتوان از سندی که پس از ملی شدن صنعت نفت نوشته شده مشاهده نمود. آمریکایی‌ها و بریتانیایی‌ها سعی داشتند شاه را تشویق کنند تا از شر مصدق خلاص شوند. شاه مدام می‌گفت «که من نمی‌توانم اگر در برابر مصدق و ملی شدن صنعت نفت قرار بگیرم، سلطنت خود را نابود می‌کنم».پس او می‌دانست که تمام این داستان روی پایه مشروعیت قرار میگیرد. گمان می شود به همین خاطر تا آخرین روزها، ذهن و فکرش با سایه دکتر مصدق درگیر بود. اگر به کتاب خاطرات عَلَم درباره شاه رجوع نمایم، می‌بینیم که در اوج قدرت هم ذهن شاه درگیر دکتر مصدق است. چرا، که او می‌دانست مخالفت با مصدق و کودتا کردن، در حقیقت سلطنت خود را تضعیف و برباد می دهد.
نکته دیگری که در اسناد جدید هست این است، آمریکایی‌ها برای مجبور کردن شاه برای رضایت به کودتا به او اولتیماتوم داده بودند که اگر کودتا نکند برادر وی را به قدرت می‌رسانند. اگر شاه با نقشه کودتای آمریکاییان کنار نمی‌آمد و رضایت نمی داد، آنها می‌توانستند با جایگزین کردن برادرش تخت پادشاهی را از او بگیرند. همان تختی که در عهد اشغال ایران در جنگ جهانی دوم به او ارزانی شد.پس او باید توسط سازمان سیا مجبور میشد تا با کودتا کنار بیاید. چرا، که او شخصیت ضعیف و مذبذب و ترسوی داشت. هنگام تصمیم‌گیری از تصمیم خود مطمئن نبود. او به اندازه کافی ذکاوت داشت که بداند با اقدام علیه ملی سازی صنعت نفت پادشاهی نیز تضعیف خواهد شد. اصولاً باید او را مجبور میکردند، که البته با تهدید به از دست دادن قدرت به انجام آن اقدام نمودند و موفق هم شدند شاهی را که خارج از دایره قدرت برای خود سرنوشتی نمی شناخت با خود همراه نمودند.
آمریکاییان و بریتانیاها و همدستان آنها کودتای ۲۸ مرداد را برای براندازی دولت ملی دکتر مصدق راه انداختند. اما همین کودتا که به ظاهر پیروزی برای کودتاچیان بود عامل مهم در مشروعیت
دوستان گرامی، کامنت شماره 111945 را در بخش: "صفحه شما" که کسی با گذاشتن نام: "تبریزی" بر روی خودش نوشته است من که از نویسندگان تارنمای ایران گلوبال هستم ننوشته ام!
در استادیوم های تبریز و در بیرون آن صدها هزار نفر همصدا فریاد می زنند : تورک دیلینده مدرسه، و در این سایت فردی آدی بیلمز بنام تبریزی ۲۴ ساعته با کلمات زبان عمه ائی و خاله ائی در حال تحقیر زبان مادریست
این فرد ضد ترک و ضد آزربایجانی حق ندارد با نام تبریزی بجای تبریزی ها و بر علیه تبریزی ها سمپاشی کند، او حق ندارد بنام تبریزی سخنگوی ملت ترک تبریز باشد و هر چه از دهانش بر می آید نثار ترکهای تبریز بکند،
اگر احمد کسروی خیانت نمی کرد، انقلاب مشروطه راه خود را به دموکراسی بازمیکرد.
آورندگان رضاشاه هم با آخوندها کنار آمدند و با هم خوردند و هم به ازتجاع سرخ باج دادند ،
بهمین دلیل خیانت تاریخ در ایران با
هم به غرب. باروی کار آمدن رضاشاه و همدستانش شروع شد.
بعد از آن هم حکومت را بنا بسفارش غرب به آخوندها واگذار کردند.
روشنفکران پان ایرانیست هم در خیانت به تاریخ ایران سنگ تمام گذاشتند.
در شب های شب شعر به سرودن شعرهای توهمی و نژادپرستی از دست مبارک فرح و دیگر متوهمان
جایزه خوش خدمتی دریافت میکردند.
سالام اليكيم https://t.me/c/1205385033/225524
قابل توجه خود برتر پنداران آرایی
دو ویدئو در بالا قابل مشاهده است یکی متعلق به ایران محور یاسوج اصفهان و‌دیگری شهر توکات جمهوری ترکیه
در هر دو بر اثر
در هر دو بر اثر سانحه باری که حمل می شده ریخته شده است.
در ویدئو متعلق به ایران در حالی که سرنشینان جان باخته و جسد ها هنوز داخل خودرو قرار دارد خود برتر پنداران در حال غارت بار هستند.
در ویدئو متعلق به ترکیه رانندگان راه خودرو هارا می بندند و به کمک راننده می روند تا بار ریخته شده را جمع کنند
سالام اليكيم https://t.me/c/1147774445/300483
رفع توقیف-چیچست-نیوز
کش وقوس نامتعارف اجرای حکم رفع فیلترچیچست خبر!
بالاخره پس از اعتراض مدیرمسئول چیچست نیوز(چیچست خبر) بعد از حکم برائت
کش وقوس نامتعارف اجرای حکم رفع فیلترچیچست خبر!
بالاخره پس از اعتراض مدیرمسئول چیچست نیوز(چیچست خبر) بعد از حکم برائت صادره درتاریخ 11 فروردین مبنی بر برائت ازاتهامات انتسابی ازسوی هیات نظارت برمطبوعات متاسفانه روند رفع فیلتر درمسیر بروکراسی دادگستری اطاله شدکه با پیگیریهای متعددازدادستانی کل کشور در15 مرداد مجددا حکم رفع فیلترصادروبه تهران ارجاع شده بود که امروز 28 مرداد رفع فیلترسایت عملا مشاهده شد.
گفتنی است چیچست نیوز(چیچست خبر) درتاریخ 19 تیر 1398 طی تماس از تلفن 02188540851 ازسوی معاونت مطبوعاتی وزارت فرهنگ براساس شکایت پرازابهام هیات نظارت برمطبوعات تا تشکیل دادگاه مطبوعاتی توقیف شده بودولی ازانروز تا اواخراسفندماه اطاله رسیدگی شد نهایتا در فروردین 99 پس از اخذ حکم منع تعقیب وبرائت متاسفانه تاکنون ازاجرای حکم ورفع فیلتر اطاله میشد.
هرچند برای شورای سردبیری این سایت هم معماشد که چرا چیچست خبردیررفع فیلترشد اما هرچه اطاله بود ایراد از بروکراسی حاکم بر مرکزنشینان بود.
این وسط سکوت خانه مطبوعات آذربایجان غربی برای مخاطبین چیچست خبر قابل تامل بود!
دوستان گرامی، کامنت شماره 111936 را در بخش: "صفحه شما" که کسی با گذاشتن نام: "تبریزی" بر روی خودش نوشته است من که از نویسندگان تارنمای ایران گلوبال هستم ننوشته ام!
مقاله آقای اصفهانی را خواندم و خواندن آن را به همه توصیه می کنم. به اعتقاد من یکی از بهترین و بی غرضانه ترین تحلیل هایی است که در این باره نوشته شده است.
با تشکر از نظریات علمی آقای تبریزی، از اینکه مسائل را بدون تعصب و احساسات این چنین عمیق موشکافی می کنید، نوشتار شما نماینگر چرخش حضرت عالی بسوی برخورد علمی و منطقی است،
چه در دوران قجر و رضا شاه و همین گونه در در دوران محمد رضا شاه در ایران یک انتخابات ازاد بر گزارش نشد .
اگر فقط انتخابات ازاد برگزار میگشت این مصیبت امروز با این همه مدعی از چپ و راست وجود نداشت.
نه تنها نظام سابق باوری به انتخابات ازاد نداشت بلکه مخالفان دونظام گذشته وحال نیز باوری به این حق قانونی و طبیعی مردم ندارند .
چند انتخاب ازاد فقط در درون سازمان مجاهدین برگزار شده است ؟ هیچی.
بیش از سی سال است که مردی بدون انتخابات داخلی با 165سانت قد بنام رجوی هزاران انسان بی گناه را به مسلخ برده است .نه تنها در سازمان رجوی بلکه در سازمانهای چپ انتخابات ازاد جریانی منحط وبورژوایی به حساب می‌آید. ولی باید اعتراف کرد که جو ضد شاه درست کردن از سوی چپ و دین گرایان اخوند موضوع حیاتی انتخابات ازاد را اگاهانه به پستوی انقلاب برد .پس از انقلاب اینبار نوبت چپ و اسلامگرایان بود تا به وعده خود عمل کنند و نیازی به نوشتن نیست که این دو جریان چه کردند .
عامل اصلی رشد و قدرت گرفتن روحانیت تشیع در ایران دربار پهلوی بود، محمد رضا بعد از قتل عام ۲۱ آذر در آزربایجان و متعاقبا بایکوت اقتصادی آزربایجان، همیشه در وحشت انتقام آزربایجانی ها و یا بقول خودش
ارتجاع سرخ، وحشت داشت، بدانجهت به آغوش آخوندهای شیعه در غلطید و آنها هم با انقلاب ۵۷ پاداش عشق او را به مولا علی و کمر بسته بودنش را در کف دستش گذاشتند.
سالام اليكيم https://t.me/Ellimilyon/58246
... حسن ارکAugust 18, 2020
«من یک کاتولیک معتقد هستم و مانند هر کاتولیک سرسختانه به این اصل پای می‌فشارم که یک کاتولیک خوب قبل از آنکه میسحی باشد، باید
خوب قبل از آنکه میسحی باشد، باید یک یهودی خوب باشد. من نیز پیش از آنکه میسحی باشم خود را یک یهودی میدانم. بلکه افتخار دارم که بگویم من یک صهیونیست هستم و به صهیونیست بودن خود افتخار می‌کنم و به وجود اسرائیل و ناسیونالیسم یهودی سخت پای‌بندم.»
این اعلام سرسپردگی بی‌چون چرای جو بایدن است که در مصاحبه با تلویزیون اسرائیل بیان داشته است.
راشا تودی می‌گوید، یک روزنامه‌نگار کُرد، ویدئویی از جو بایدن را منتشر کرده است که ۷ ماه قبل در مصاحبه با روزنامه نیویورک تایمز ضبط شده بود.
جو بایدن در این ویدئو ضمن اظهار نفرت خود از حاکمیت فعلی ترکیه، می‌گوید: «نباید برخورد با اردوغان فقط به تحریم ترکیه و یا ممانعت از دستیابی ترکیه به F-35 ها خلاصه شود، اردوغان باید بهای سنگینی بپردازد.»
او می‌گوید: «به کودتا راضی نیستم ولی باید سازمانهای کردی را تجهیز کرد و به مخالفان اردوغان در انتخابات کمک کرد تا او را شکست بدهند.»
او نمی‌گوید که چند سال گذشته توسط فتح‌الله گولن کودتا کردند و شکست خوردند، دیگر امکان کودتا ندارند.
پس باید تروریست‌های منسوب به کُردها را با سلاحهای پیشرفته تجهیز کنند و به جان ترکیه بیاندازند. (ببین حال و روز پ‌ک‌ک ضد امپریالیست را)
همچنین بایدن همان است که پرونده می‌ساخت تا دخالت روسیه در انتخابات آمریکا را اثبات کند و شکست هیلاری را به آن نسبت دهد. حال آشکارا از برنامه خود برای دخالت در انتخابات ترکیه می‌گوید. اگر دخالت بد است چرا آمریکا به خود حق میدهد رسما در انتخابات دیگر کشورها دخالت کند؟
امیر طاهری کیست؟
او از طرف دربار پهلوی در بنگاه نشریاتی کیهان منصوب شده بود و سردبیر روزنامه کیهان در زمان شاه بود. او سخنگوی دربار در کیهان بود. امواج انقلاب او را بیرون انداخت.
اینک او ساکن لندن است. پول میگیرد و برای نشریات مختلف متن می‌نویسد.
این نوشته از اوست: «جامعه ایرانی و نظام‌های حاکم در آن، دستکم در ۱۵۰ سال گذشته، هرگز سیاست سرکوب زبانهای دیگر را نداشته‌اند. او در اثبات وجود عدالت زبانی در ایران روزنامه "آلیک" ارمنی‌ها را مثال می‌آورد که آزادانه به زبان یک اقلیت قومی منتشر میشود.»
او می‌گوید: «با روی کار آمدن سلسله پهلوی در ایران یک دولت-ملت تعریف شد و ایران را وارد عصر مدرنیته کرد. با وقوع انقلاب این روند قطع شده است و وظیفه ما برگرداندن ایران به همان دولت-ملت است.»
او وظیفه دارد، برگشتن دوباره شاهنشاهی به ایران را تئوریزه کند. بی‌بی‌سی و مشابهاتش، مداوم او را مهمان برنامه‌های خود میکنند.
امیر طاهری نیز اخیرا با حدت و شدت به ترکیه و اردوغان می‌تازد. او همصدا با جو بایدن نفرت‌پراکنی علیه اردوغان را در دستور کار خود دارد. او اردوغان را متوهمی معرفی میکند که کُردها را سرکوب میکند و قصد بازآفرینی امپراتوری عثمانی را دارد.
او می‌گوید: «امپراتوری عثمانی پس از قرن‌ها پذیرش زبان فارسی به عنوان زبان ادبی و ادرای، ناگهان به بهانه شیعه و سنی، فارسی‌زبانان را سرکوب کرد.»
جامعه پان‌ایرانیستی ایران صدها تن از این نوع را در دامن پرورده است.
به نظر شما هماهنگی محتوایی و زمانی حمله امیر طاهری به اردوغان با حمله جو بایدن به ترکیه و اردوغان تصادفی است؟ اربابان جو بایدن، او و سایر سگهایش را برای حمله به ترکیه و اردوغان هماهنگ و بسیج کرده‌اند.
پان‌ایرانیسم آریایی قند در دلش آب است که پهلوی ها را برگرداند.
امیر طاهری نمونه‌ای از پان‌ایرانیسم آریایی است که هماهنگ با اربابان جو بایدن عمل میکنند.
سالام اليكيم https://t.me/kitabsesi/3171
کُردکشی با نام کُرد
سکوت و بی پاسخی حیدر قربانی عضو گروهک دموکرات در مقابل خانواده‌هایی که عزیزان آنها را ترور کرده بود.
آقای تبریزی من سر در نمی آورم شما در مورد همه پانها و زبانهای خاله ائی و عمه ائی بیش از حد واراجی کرده ائید و مخالفین خود را هرزه گو خطاب کردید، ولی ۲۴ ساعته در سایت ایرانگلوبال کلاس اکابر
برای زبان سر سره نویسی فارسی راه انداخته ائید، و مطلقا در مورد پانفارسیسم حرف نمی زنید که هیچ، و اگر کسی هم بجای باشندگان کلمه حظار بکار ببرد، از نظر شما ملحد و محارب بزبان مقدس زبان فارسی محسوب می شود، میشه این بساط تبریزی بازی و کمونیست بازی را کنار بگذارید و صادقانه به خوانندگان بگوئید که کیستید؟ و از کجا تغذیه می شوید؟ و از جان ملت ترک آزربایجان چه می خواهید؟
امروز ۲٨ مرداد ماه مصادف است با فرمان فتوای جهاد خمینی شیطان صفت علیه مردم کوردستان میباشد
مردم کوردستان ایران در انقلاب سال ۱۳۵٨ خواهان رفع ستم ملی و حق تعیین سرنوشت خود در چهار چوب کشور ایران را خواستار بودند و خمینی و دستیاران جنایتکارش این حق مشروع را با کشتار و قتل عام مردم پاسخ دادند در آن زمان لشکریان مسلمان و تازه به دوران رسیده وحوش اسلامیت هزاران زن و کودک و جوان را در کوردستان کشتند و به قتل رساندند این کشتارها و بربریت ها از حافظه تاریخی مردم کوردستان پاک نخواهد شد روزی نزدیک فرا خواهد رسید که مسببان و دست اندرکاران این رژیم جنایتکار تک به تک شان در کوردستان پای میز دادگاه جنایات جنگی کشیده خواهند شد و به سزای اعمالشان خواهند رسید همانند دادگاه صدام ها و علی شیمیایی ها ووو نوبت به محاکمه شدن جنایتکاران آخوند و پاسداران قاتل وطنی هم خواهد رسید زمین گرد است .
سالام اليكيم https://t.me/c/1147774445/300417
یکی از نوشته‌های سابق نگارنده «بررسی لغت تبریز در بستر زبان ترکی» بود که بنا به برخی ملاحظات قسمت‌هایی از آن را بازنشر می‌کنم.
علت ناکامی برهان قاطع،
علت ناکامی برهان قاطع، فرهنگ‌نامه‌ی پارسی، شاردن فرانسوی و احمد کسروی در برابر لغت تبریز این بوده که خواسته‌اند این لغت را در بستر زبان‌هایی غیر از زبان ساکنان این شهر تشریح نمایند و برای همین ناکام مانده‌اند، ولی ما همسو با آلتای محمدوف بر این باوریم که تحقیق در خصوص لغت تبریز بهتر است در بستر زبان ترکی صورت گیرد.
از نظر ما عنصر بنیادی در لغات تاوری و تاوریز، تاو می باشد. دیوان الغات الترک، تاوار را مال جاندار و بی‌جان، دارایی و اشیا ترجمه کرده و نقطه عزیمت ما در این بحث نیز معانی نوشته شده توسط محمود کاشغری است. تاوار در دو راستای دارایی و اشیای بی‌جان از قبیل کالا، املاک و انبار و نیز اموال جاندار از قبیل شتر، دام، گله و طیور قابل بررسی است. جرارد کلاوزن نیز در فرهنگ اتیمولوژیک ترکی ماقبل قرن سیزدهم (چاپ1972 آکسفورد) نوشته‌های محمود کاشغری را تائید کرده و می افزاید: تاوار از ترکی وارد روسی شده در روسی متاع، کالا و مال معنی می دهد. تارقووات از آن مشتق شده و به معنی دادوستد مال و تجارت میباشد.
از بُن اسمی تاو در زبان ترکی لغات زیر در دست است. لغت دوه (شتر) که در ترکی قدیم بصورت تاوا و تَوَه آمده، دام‌های بزرگ (گاومیش و گاو) نیز در کتاب دده‌قورقود بصورت تاولا آمده که امروزه ما به آن تؤوله (و به اشتباه طویله) می‌گوییم، لغت داوار به معنی گوسفند و بز در ترکی قدیم بصورت تاوار بوده و در نهایت تویوق (جمیع طیور) نیز در کتاب دده قورقود و برخی لهجه‌های ترکی بصورت تاووق ذکر شده و لغتنامه دیل دنیز نیز لغت تاووس را با این لغت مرتبط دانسته است. بنابراین لغت تاو عنصر بنیادی اسامی همه اموال جاندار مانند شتر، گاومیش و گاو، گوسفند و بز، مرغ و سایر طیور است. علاوه بر اینها در میان محلات قدیمی اردبیل محله‌ی بازار هنوز هم تاوار نام دارد که دقیقا به معنی بازار است و دشمنان هویت ترکی آن را طوی می‌نویسند. با این حساب تاوری را باید محل تجارت (بازار)، انبار، اموال، ثروت و دارایی ترجمه کرد و تاوریز حالت جمع تاوری میباشد که پسوند جمع «ایز» همچنانکه بن و سن را به بیز و سیز تبدیل کرده، تاوری را نیز تاوریز نموده است. ابدال حرف ب به حرف واو از رایجترین ابدال‌ها در زبان ترکی است، پس تابریز و تبریز از منظر ما به معنی مکان‌هایی برای دادوستد (بازارها) و نگهداری گله‌های احشام و انبارهایی برای نگهداری کالا و اشیا میباشد. نکته بسیار مهمی که در کتیبه سارگون دوم نیز بدان اشاره شده و هنگام فتح تاوری از تصاحب انبار غله، خیل اسب و انواع مواد غذایی سخن به میان آمده است.
از نظر جامعه‌شناسی شهرهای اولیه اکثراً حول مراکز مقدس و اماکن مذهبی و پایتخت‌های حکومتی شکل گرفته‌اند و تبریز جزء معدود شهرهایی است که حول بازار و تجارت شکل گرفته و نامگذاری آن با لغتی که در ترکی به معنی بازار و انباری برای ثروت بی‌پایان است بی‌جا نبوده و شاید این شهر ابتدا بازار و محل تجارت کاروانیان بوده و به مرور زمان به شهر تبدیل شده و برای همین بهترین معنی برای لغت تبریز، بازارها و انبارهاست.
ســـالام دوســـلار..
همانطور که متوجه هستیم آقای سیتاره قئپ قیرمیزی لینکی را فرستاده است که آقای احد واحدی در باره شخصی بنام علی رضا اردبیلی نوشته است. آقای احد واحدی هم مثل آقای تبریزی بدون اینکه
یک مدرک و سند را نشان بدهد که آقای علی رضا اردبیلی ملت فارس را به عنوان (( ملت منحوس فارس )) خطاب کرده است , همانطور طوطی وار هرچه که دلش خواسته نوشته است.
سناریو این تاتر به این صورت است که شخصی ( آقای تبریزی سیتاره قئپ قیرمیزی) از گفته های شخصی دوم ( احد واحدی ) که بر علیه شحص سوم ( علی رضا اردبیلی ) بدون سند نوشته است عاریه گرفته تا بر علیه یک حرکت مردمی استفاده بکند...
نتیجه...مثل اینکه در این شب های گرم تابستان, آقای مارکس دیگر به خواب کارتن خواب های وطنی نمی آید.
در باره یکی از سازمانهای انقلابی اسلامی یعنی سازمان رجوی سخنرانی اقای روحانی توجه مرا جلب کرد .
ایشان در این سخنرانی به کارنامه ضداخلاقی رجوی پرداختند و دفاع از قربانیان ارتجاع رجوی .
من تا کنون نمی‌دانستم که تقاضای حکم اعدام برای اقای امیر انتظام هم از سوی رجوی داده شده بود .هر چند در نشریات جریان چپ تهمت و اعدام اقای امیر انتظام را خوانده بودم .روشن شد که ارتجاع سرخ توده ای و ارتجاع سیاه رجوی هردو در بندامدن و زندانی کردن اقای امیر انتظام نظر واحدی داشتند . رجوی در حقیقت دارای مجموعه صفات شیطانی است که تا کنون بشر بخود ندیده است .این جنایتکار حرفه ای در حقیقت همان ضحاک ماردوش است که تا کنون صد ها هزار انسان ایرانی را به نابودی کشانده است .برای دیدن سخنرانی اقای روحانی به یوتوپ به تاریخ امروز 18, 8توجه کننید . دفاع از فاسدی قدرت طلب وجاسوس صدام بنام رجوی جز نابخردی و خیانت به انسانیت نامی ندارد .
این فرد ساواکی زاده فرصت طلب بی اخلاق ،از هر فرصتی سوءاستفاده میکند تا به اپوریسیون چپ و مجاهد حمله کند .بهتر بود یادی هم از شاه؛آخرین مامور و سگ زنجیری غرب در ایران، و ساواک کثیف بی اخلاقش یاد میکرد.
دوست گرامی ما لاچین در بخش: "صفحه شما" این چنین نوشته است: (..... قرار شد کامنت هائی که در آنها به فارس ها دشنام داده شده بود من جمله قوم منحوس فارس و ملت ژن خراب فارس را در اینجا درج
بکنید تا ما بدانیم این چه کسانی هستند که دشنام می دهند؟ تا زمانی که اسم این اشخاص و یا کپی کامنت هایشان را در اینجا منتشر نکردید حرف های شما مثل جهان تک میهنی پوچ و بی تأثیرند! ..... انتظار ما همچنان ادامه دارد! .....)
این سخنان مانند آن هستند که کسی در دشتی پر از برف از کسی دیگر بپرسد که تو که می گفتی برف باریده و همه جا را برف فرا گرفته پس برف کو؟ برف را به ما نشان بده! من می توانم لینک و کامنت های فراوانی را نشان بدهم که پان ترک ها برای نفرت پراکنی ناسیونالیستی درباره کردها و فارس ها نوشته اند اما برای آن که مشتی را که نمونه خروار است ببینید به لینک زیر نگاه کنید
http://iranglobal.info/node/30600
البته من کاسه کوزه ها را تنها بر سر پان ترک ها نمی شکنم چون پان آریاها هم بارانی از ناسزا را به عرب ها و ترک ها می بارانند اما گناه از چنین کسانی نیست بلکه گناه از پنداری پلید و پلشت و دوزخی و اهریمنی و زهر کشنده ای به نام ناسیونالیسم است!
جریان تجزیه طلب مشکوک در این سایت فقط این چند نفر نیستند بلکه سازمان فدایی حزب چپ با دادن اعلامیه به مناسبت سالگرد تولد حزب دمکرات کردستان هدف خیانتکارانه وتجزیه طلبانه خود را اعلام کرد .
حزب دمکرات کردستان هدفی جز تجزیه ایران وایجاد جنگ داخلی و اخراج هزاران هم وطن اذری از شهرهای اذربایجان غر بی ندارد . جریان تجزیه طلب کرد همراه و همگام با دولت های بیگانه در تخریب و حمله وجاسوسی به نیروهای دولتی نقش اساسی دارند . حزب چپ از تجزیه طلبان ترک دفاع قاطع میکند .
حزب چپ همراه با حزب توده بزرگترین ضربات ممکن را به ایران وارد کردند .در این روز ها که عاشورای 28 مرداد نقل محافل سیاسی است ،باید یاد اور شد دولت مصدق قربانی دشمنی وتخریب چپ دربار و ارتجاع دینی شد .چپ یعنی تجزیه طلب و دشمن حکومت ملی وقانون در ایران .
سالام اليكيم https://t.me/Ellimilyon/58224
خیانتی دیگر از استاندار غیر بومی و حامی تروریسم در آذربایجان غربی
واگذاری ۸۰۰۰ متر مربع از مراتع و اراضی ملی به سرمایه‌گذار حامی تروریسم در آذربایجان غربی
سرمایه‌گذار حامی تروریسم در آذربایجان غربی
شهریاری، استاندار غیربومی در استان آذربایجان غربی که همیشه در کنار تروریسم کُردی بوده است اینبار نیز در خیانتی آشکار ۸۰۰۰ مترمربع از اراضی و مراتع ملی آذربایجان جنوبی را به یکی از اکراد مهاجر هدیه داد.
شهریاری که بارها حمایت آشکارا خود از گروه‌های تروریستی کُردی را اعلام کرده و ارتباطی نزدیک با افراد وابسته به گروه‌های تروریستی دارد نهایت تلاش خود را در زمینه نفوذ تروریسم کُردی در خاک آذربایجان جنوبی به کار بسته است. این اقدامات برنامه‌ای از پیش تعیین شده از طرف ایران میباشد تا نفوذ اکراد مهاجر در خاک آذربایجان بیشتر شود.
ســـالام دوســلار..
آقای سیتاره قئپ قیرمیزی تبریزی..
قرار شده بود که قبل اینکه این لینک های تکراری را باز هم تکرا بکنبد , کامنتهای که به ( فارس ها ) دشنام داده شده بود منجمله (قوم منحوس فارس و
و ملت ژن خراب فارس ) را در اینجا درج بکنید تا ما بدانیم این چه کسانی هستند که دشنام میدهند. تا زمانی که اسم این اشخاص و یا کپی کامنتاهیشان را در اینجا منتشر نکردید , حرف های شما مثل (( جهان تک میهنی )) پوچ و بی تاثیر است. البته هیچ وقت فراموش نکنیم که اشخاصی که با داس و چکش و با بیل کلنگ از صبح تا شب کار میکنند و لی پولی برای خرید نان ندارند و شبها هم مثل شما کارتن خواب هستند , هذیان گوئی زیاد میکنند. چون معده خالی , انسان را دچار « توهم » میکند. انتظار ما همچنان ادامه دارد.
سالام
شعوبیه کیست ؟آیاتمام بدبختی ملل ایران ازشعوبیه است؟
شعوبیه را به تاریخ علویان پیوندمیدهند،
تاجیک های حاکم برایران کنونی که مردم بدان زبان حرف میزنندوبرآن وبرنویسندگانش افتخاربندتونبانی میکنند
دراصل حاصل تفکروحاکمیت استعماری ماسیونری میسونرهای غربی است.
تاریخ نویسان ماسونی بخاطراینکه تفکرماسیونی شعوبیه کنونی را غسل داده وآلوده به تشیع کنند؛
آنرابه طرفداران اولیه علی وحسین منسوب میکنند،تابتوانندهم مولاهاراباخودهمراه ساخته وهم تفکراستعماری
ماسیونی پان ایرانیستی رادربین مردم جااندانزند،
خوشخدمتی وخوشحالی انگلیس همراه سازند.
این طیف نویسندگان در درجه اول برای دلخوشی باستانگرایی خودمقاله نوشته وتاریج جعل میکنند.
جعل هویت برای ملت سازی استعمارگران وتاکیدبرباستانگرایی کرده اند.
به عرب وتورک زدایی خود
همراه باملاهاشعیه راباآتش پرستی،بت پرستی،مسیحیت،بایهودیت وفارسیزم فاشیستی وایرانیت
پیوندمی دهند.
درصدسال گذشته باتوانمندی دلارهای نفتی مفتی مناطق عرب وباهمکاری استعمارگران روس وانگلیس وباکمک گیری ازمولاها موفق
این توطئه شوم گشته اند.
آقاکیوان یک طرف راندیده به موضوع بی ربط قاجاروجداشدن 120000کیلمترمربع خاک اشاره میکند.
آقاکیوان همین فارسی که من وشمابدان مینویسم، این یادگار فتح علی شاه است.
آن یکی راتقبیح وبه این یکی افتخاربرای خودمیکنی.
دراصل مقصراصلی ازدست رفتن آن سرزمین هم شعوبیه فارس بود،زیراکه فتحعلی شاه به ضعف درحنگ پی برده ونمیخواست باروس جنگ کند.
این تاجیک وفارس های دوران اشرف افغان مولاهای اصفهانی بودندکه فتوای جهادبرعلیه فتعلی شاه داده وآن بدبخت راداخل این گرداب کردند.
می گویند در تخت جمشید چندین جسد چند هزار ساله پیدا شده که قیافه هایشان دقیقن مثل احمدی نژاد. ملا حسن روحانی. حداد عادل. مهرداد درویش پور. و کلا با قیافه های فارس های اریایی مو نمی زند
صاحب نظری در مقاله ای که اخیرا در ایران گلوبال درج شده ، چنین نظر داده است که تئوری لنین در مورد امپریالیسم درخال حاضر صحت و اعتبار سابق خود را از دست داده و منطبق با واقعیت ها نیست.
در جواب این مقاله نویس که ظاهرا زمانی خط مشی چپ داشته است ، لازم میدانم این تذکر را بدهم که تز های لنین در باره امپریالیسم هنوز هم اصالت و اعتبار داشته و بیانگر ماهیت پدیده ای به نام امپریالیسم یعنی سرمایه داری انحصاری می باشد . سرمایه داری جهانی در سال های آخر قرن نوزدهم از مرحله رقابتی به مرحله انحصاری گام گذاشت و امپریالیسم پا به عرصه وجود نهاد . خصوصیات سرمایه داری را در مرجله انحصاری آن ، لنین به داهیانه ترین وجهی در جزوه ای تحت عنوان امپریالیسم ، عالی ترین مرحله سرمایه داری تبیین و تشریح کرد. در دوران سرمایه داری رقابتی به ویژه در دهه های آخر قرن نوزدهم، دول سلطه گر سرمایه داری، نقاط مختلف جهان را بین همدیگر تقسیم کردند . وقتی قرن بیستم آغاز میشد در دنیا نقطه ای نبود که در تصرف این یا آن قدرت سلطه گر سرمایه داری نباشد. با در نظر داشتن این واقعیت که در دوران امپریالیسم که امروز بیش از صد و بیست سال از پدیدار شدن آن سپری میگردد، رشد ناموزون سرمایه داری، تسریع میگردد، با ظهور امپریالیسم، دوران تقسیم مجدد جهان جای تقسیم " آرام" جهان را میگیرد . رشد ناموزون سرمایه داری بدین معناست که کشوری که در نظام جهانی سرمایه داری کم اهمیت تر میباشد می تواند در نتیجه رشذ اقتصادی و نظامی از این یا آن قدرت امپریالیستی جلوتر زده و به کشور قدرتمندی مبدل گردد. این کشور امپریالیستی نیرومند، در جستجوی جای پائی در کشور های اسیر و دربند و به منظور صدور سرمایه و کالا و تهیه ارزان قیمت مواد خام مجبور میشود با دیگر قدذت های امپریالیستی در گیر شده و از طرق مختلف و از آن جمله با توسل به جنگ، در نقاط مختلف جهان، مستعمرات و مناطق نفوذی به دست بیاورد . همین طور که گفته شد در دوران امپریالیسم دیگر نقطه تقسیم نشده ای در جهان وجود ندارد و هر امپریالیست تازه نفس قدرتمندی باید مستعمرات دیگر قدرتهای امپریالیستی را به چنگ بیاورد . بهمین جهت نیز، درگیری و خصومت دائم در دوران امپریالیسم بین قدرت های سلطه طلب امپریالیستی، از خصوصیات ذاتی این مرحله سرمایه داری می باشد. جنگ جهانی اول و دوم - در آغاز شروع آن- نتیجه اجتناب ناپذیر رقابت و کشمکش بین قدرت های امپریالیستی بر سر تقسیم مجدد جهان بود . این خود دلیلی قانع کننده است بر درستی تئوری های لنین در باره پدیده امپریالیسم . در خال حاضر نیز، جنگ و کشمکش شدید. بین قدرتهای امپریالیستی رقیب بر سز تقسیم مجدد جهان وجود دارد. اینکه در 75 سال گذشته جنگ جهانی دیگری رخ نداده است ،دلیلی بر نا درست بودن تز های لنین در باره امپریالیسم نیست. وجود بمب های آتمی و هیدروژنی و میکروبی ، ا مپریالیست های آزمند را مجبور میسازد تا آنجا که می توانند محتاطانه عمل کنند. چون جنگ جهانی سوم ، امکان دارد منتهی به نابودی کل بشریت که امپریالیست ها هم جزوی از آن هستند، گردد. اما تا امپریالیسم هست ، خطر جنگ جهانی وجود دارد . در بین قدرت های امپریالیستی، هم تبانی وجود دارد هم ضدیت و کشمکش . تبانی بین قدرتهای امپریالیستی موقتی و تضاد و کشمکش بین آنها بر سر تسلط بر جهان، دائمی است. در دنیای پر خطر کنونی، دو بلوک متخاصم امپریالیستی در مقابل هم صف آرائی کرده اند . در یک طرف، امریالیسم آمریکاو متحدینش قرار دارند و در طرف دیگر، امپریالیست های روس و چین، صف آرائی کرده اند . یکی باید نابینا باشد که تشدید روز افزون تضاد و کشمکش بین این دوجناح ار راهزنان امپریالیستی را نه بیند ! هر لحظه حادثه " غیر مترقبه ای " بین این دو دار و دسته راهزن امپریالیستی امکان دارد دنیا را به کام جنگ جهانی مخوفی فرو ببرد. مبارزه با جنگ طلبی های قدرت های امپریالیستی و قذرتمند تر شدن پیکار های جهانی کارگران و توده های زحمتکش و تشدید مبارزات رهائی بخش ضد امپریالیستی در سرتاسر جهان، می تواند بر مقاصد جنگ طلبانه قدرت های امپریالیستی مهار زده و جنگ دیگر جهانی را به عقب بیاندازد. لازم به تاکید است که تز لنین در باره امپریالیسم همچنان اصالت و صحت خود را نگه داشته . تنها چیزی که تعییر یافته ، در غلطیدن برخی از عناصر چپ دیروز، به منجلاب رویزیونیسم و اپورتونیسم، می باشد.
در بازار مکاره اپوزیسیون نماهای ایرانی کم نیستند افراد بی شرمی چون آقای رئیسی که با استفاده از ادبیاتی سخیف در مواجه با مخالفین و منتقدین خود به واقع خویشتن واقعی و بزک نشده خویش را به نمایش میگذارند.
به تبریزی
کسی که به زبان ائرمنی حرف بزند نمیتواند دلیل بر ائرمنی بودنش باشد.
ائرمنی بودن و ائرمنی حرف زدن دو مسئله متفاوت است. پس ارمنی کسی است که بقول ایشان توسط آزمایش های ژنتیک تصریح شود که
از نژاد ارمنی است! پس به آقای تبریزی باید گفت؛ هایل هیتلر!
سالام
فکرکنم سال 1350 بود؛که این مرحوم باگروه خود به شهرمان آمد،
یک فیلم رادرپرده سیاهی که به دیواریک منزلی آویزان وآنرانمایش دادند،که هیچ وقت ازیادم نمی رود.
درمورداتحادروستاییان بود،که چطورباهم
اقای سازاخ من به نوبه خود همراه با جامعه بشری بر ترک بودن شما تاکید می‌کنیم و امیدوارم که این تعلق خاطر به ترک بودن به خوشبختی شما کمک بیشتری کند .
اما برای خدمت به خلق ترککافی است تاریخ ترکان را از اغاز جنگ ترکان با روسیان1812 (واز دست رفتن قفقاز 120000هزار ک .مربع )تا فروپاشی شوروی کشور شورا ها و مهد سوسیالیسم و اولین کشور سوسیالیستی جهان تحریر کننید .گزارش زندگی اجتماعی ترکان زیر دست ونظر دولت تزار و وسپس رفقای چپ چگونه بود ؟رابطه مسکو با باکو و رابطه ایروان با مسکو را رفقا چگونه ارزیابی میکردند.البته در این باره صدها کتاب تحقیقی نوشته شده است .ارزیابی و معرفی وترجمه این کتاب ها خدمت بزرگی به جامعه ترکان در سراسر جهان است .
خوب جنگ هزینە دارد و برای 2 طرف درگیر هیچ جنگی هزینە یکطرفە نخواهد بود 2 ماه است تورکیە با لشکر کشی در منطقەت حفتانین مثل خر لشکرشان گیر کردە امروز یک هیلکوپتر تورکیە را هم سرنگون کردن
«بغداد الیوم»، این بالگرد در منطقه «هفتنین» استان «دهوک» در اقلیم کردستان با شلیک پ. ک. ک سقوط کرد.
بر اساس اعلام برخی منابع، همه سرنشینان این بالگرد کشته شدند.
ترکیه تا کنون هیچ واکنشی در رد یا تایید این خبر نشان نداده است.
ترکیه از اواخر خرداد گذشته، عملیات «پنجه ببر» را از زمین و هوا در شمال عراق علیه عناصر «حزب کارگران کردستان ترکیه» (پ. ک. ک) آغاز کرده است.
عکس و مشخصات هلکوپتر در دست گریلاهاست چون در منطقەی آنها سقوط کردە با شلیک ضد هوائی
سالام اليكيم https://t.me/sarrizat/11377
فارسها از کجا آمدند؟ تورک و عرب و موغول و ... چطور فارس‌زبان شد؟
از دوره‌ی مشروطیت بدین سو در ایران ده‌ها هزار مقاله و کتاب و رساله و برنامه‌ی رادیویی و
و کتاب و رساله و برنامه‌ی رادیویی و تلویزیونی و ... در باره‌ی تورک نبودن تورک‌ها، فارس و آزری بودن بخشی از تورک‌ها که ساکن در منطقه‌ی آزربایجان از تورک‌ایلی هستند، و تغییر داده شدن زبانشان به تورکی توسط موغول‌ها و به زور، منتشر شده و الان هم میشود.
حال آنکه خود کسانی که امروز فارسی صحبت میکنند، به جز درصد کمی، همه اعراب، تورک‌ها، موغول‌ها و ایرانیک‌های غیر فارس هستند که بعدها زبانشان به لهجه‌ی ایرانی دری- که فارسی فتح‌علی‌شاهی نامیده میشود- تغییر یافته است.
در طول تاریخ تا دوره‌ی مشروطیت در همه‌ی منابع و کتب و نشریات و ... صحبت از تورک و «تاجیک» می‌رفت. در آغاز قرن بیستم نیز صرفا زبان مادری حداکثر ١٠-٥ درصد مردم ایران تاجیکی -دری – فارسی، زبانی که از افغانستان امروزی وارد ایران شد، بود. اما امروز در ایران کسانی که تاجیکی -دری - فارسی را به عنوان زبان مادری و اولیه و ... بکار می‌برند حدود ٢٥٪-٣٥٪ جمعیت کل کشور است و عنوان قومی تاجیک هم ناپدید شده است. باید معلوم شود آن تاجیک‌ها کجا رفتند و به چه علت ناپدید شدند و این ٣٠ درصد جمعیت ایران که الآن به فارسی صحبت میکنند از کجا و به چه علت و چه‌طور پیدا شدند.
به عبارت دیگر، در ایران بحث اصلی در این عرصه نباید این باشد که تورک‌ها از کجا پیدا شدند، زبانشان در اول آذری بود، منشاء زبان تورکی آسیای میانه است، و .... . بلکه بحث اصلی باید این باشد که فارسها از کجا آمدند و چرا و چگونه پیدا شدند و اینکه زبانشان در اول عربی و تورکی و موغولی و لوری و ... بود؛ و منشاء زبان دری افغانستان و ... است.
واقعیت این است که بخشی از فارس‌های امروزی، اعراب و تورک‌ها و موغول‌ها و ایرانیک‌های غیر فارس‌زبانی هستند که به مرور زمان آغاز به تکلم به زبان تاجیکی-دری وارده از افغانستان به عنوان یک زبان ادبی کرده‌اند. بخش بزرگ‌تری از فارس‌زبان‌ها نیز گروه‌های زبانی و قومی غیر فارس هستند که از مشروطیت بدین سو در اثر سیاست‌های آسیمیلاسیونیست و فارس‌سازی دولتی و تحمیل زبان فارسی به عنوان تنها زبان رسمی دولتی و تحصیلی و اداری و رسانه‌ای و ... بر مردمان ایران تغییر زبان داده و شروع به صحبت به تاجیکی-دری-فارسی، که منشاء افغانستانی دارد، میکنند. همچنین این واقعیت باید تاکید شود که فارس‌های کنونی ارتباطی با پرس‌های باستان ندارند، به جز نامشان که تلفظ عربی اسم پارس است (که قرینه‌ی دیگری بر اصلیت عربی آنهاست).
نبود توده‌ی بومی متکلم به زبان فارسی در طول تاریخ در ایران، دلیل اصلی ظهور دو فنومن و یا پدیده‌ی اجتماعی است:
الف- نبود فولکلور و رقص و موسیقی و معماری و مینیاتور و قالی‌بافی و دولت‌مداری و ... فارس. چرا که در ایران یک توده‌ی فارس که اینها را بیافریند وجود نداشت. (بر عکس فولکلور و موسیقی و معماری و مینیاتور و قالی‌بافی و دولت‌مداری و ... تورک). این نیز به نوبه‌ی خود عامل اصلی دزدیدن فولکلور و رقص و موسیقی و معماری و مینیاتور و قالی‌بافی و دولت‌مداری و ... تورک از سوی نخبه‌گان فارس و دولت ایران و حامیان غربیشان، و تقدیم آنها به عنوان ایرانی-پرشین-فارسی، به عبارت دیگر سنت فرهنگ‌دزدی و سیاست میراث‌دزدی فارسی شده است.
ب-دومین پدیده، عدم اعتقاد بسیاری از فارس‌زبان‌ها به وجود قوم و یا ملت فارس است. این نیز قابل درک است، زیرا تورک‌ها هم در طول تاریخ در ایران حضور داشته و هم خود را تورک می‌شناختند و تورک می‌نامیدند. و این توده‌ی تورک بود که در دوره‌ی مودرنیته تبدیل به ملت تورک شد. اما در ایران توده‌ای فارس وجود نداشت که خود را با عنوان فارس شناخته و یا بنامد. نتیجتا قوم ناموجود فارس در دوران مودرنیته به ملت فارس تحول پیدا نکرد. این نیز به نوبه‌ی خود منجر به این شد که اوروپائیان به منظور پر کردن خلاء و ایجاد ملتی آنتی تز تورک و عرب در ایران و منطقه، در صدد آفریدن «ملت ایران»، از طریق فارس‌سازی اجباری تورک‌ها و .... از دوره‌ی مشروطیت بدین سو برآیند ...
سه دلیل عمده که دولت ایران و قومیت‌گرایان فارس برای تخطئه‌ی زبان تورکی و ممنوع ساختن و ریشه‌کن کردن آن می‌آورند، یعنی وارداتی بودن تورکی از شرق، گویا تغییر زبان مردم آزربایجان از آذری و فارسی به تورکی و تحمیل تورکی از طرف موغول‌ها، از قضا در باره‌ی خود زبان فارسی صادق است. زیرا زبان دری وارداتی از افغانستان است، فارس‌زبان‌های فعلی در ایران اکثرا غیر فارس‌های تغییر زبان داده هستند و از مشروطیت به این سو زبان فارسی از طرف دولت با تمام امکانات و خرج میلیاردها دولار بر
قاراقویونلو یکی از طوایف شعبه لک ( ترکان_لک /ترکان لکستان) "شاهسون بغدادی" است. برای کلمه "قارا" دو معنی در نظر گرفته اند اول به معنی
"قارا" دو معنی در نظر گرفته اند اول به معنی "سیاه" یعنی "دارنده گوسفند سیاه" ، معنی دیگری که بعضی مورخین برای کلمه "قارا" در نظر گرفته اند "بزرگ" است معتقدان این معنی "قاراقویونلو" را به معنی "صاحب احشام زیاد" آورده اند.
مورخین بنام از جمله پرفسور فاروق سومر و مینورسکی معتقدند که "قاراقویونلوها"را با توجه به "رنگ احشامشان" نام گذاری کرده اند. اما بعضی از مورخین معتقدند که نشان پرچم این آنها "گوسفند سیاه" بوده و از همین رو به این نام خوانده شده اند.
بعضی منابع قاراقویونلو را 'بارانی ،بارانلو و بارانلی' هم گفته اند، علت این نامگذاری به روشنی مشخص نیست. ولی در شهر "ماردین" ترکیه به "قوچ"، باران میگویند شاید بخاطر مجسمه "قوچی" که بر "مزار" فوت شدگانشان نصب میکردند به این نام خوانده شده اند.
قاراقویونلو ، سلسله ای "ترک تبار" بود که به مدت 91 سال حکومت کرد این سلسله در سال 1378 درحوالی "دریاچه وان" ترکیه تاسیس شد."تبریز" پایتخت این سلسله بود و در نواحی آذربایجان خوزستان، کرمان و فارس عراق عرب و جمهوی ارمنستان و بخش هایی از ترکیه فعلی نیز صاحب قدرت بودند.
در کتاب ایلها ،چادرنشینان وطوایف عشایر ایران جلد یک ص 63 در مورد تشکیل سلسله قاراقویونلو آمده است:
پس از فوت "امیرتیمور" در سال807ق متصرفات وی بین فرزندانش تقسیم شد. "محمد ابراهیم خواجه" از امرای ترکستان که از سوی امیرتیمور حکمران قسمتی از آذربایجان شده بود سلسله "قاراقویونلو" را تشکیل داد.
اما نخستین فرمانروای "قاراقویونلو" که توانست حکومتی برپا سازد؛ "قارایوسف" پسر "قارامحمد" بود. آخرین امیر این خاندان، "حسنعلی پسر جهانشاه" بود که تنها یک سال حکومت کرد. به این ترتیب با مرگ او، سلسله قراقویونلوها در 874 ق منقرض شد.
"جهانشاه" مشهورترین امیر "قاراقویونلو" است که مردی شاعر و هنردوست نیز به شمار میرفته. در زمان جهانشاه، دولت قاراقویونلو به اوج عظمت و وسعت رسید؛ چنان که در 844 ق "گرجیان" را مغلوب کرد و "عراق" را از دست یکی از برادران خود بیرون آورد.
در 850 ق بر عراق عجمیا همان منطقه مرکزی و غربی ایران فعلی ، فارس و کرمان مستولی شد و در 862 ق به عزم تسخیر "هرات" لشکر به آن سمت کشید به طوری که پس از شکست دادن "میرزا علاء الدوله تیموری" بر "هرات" نیز استیلا یافت.
عاقبت چون از طغیان پسرش در "آذربایجان" اطلاع پیدا کرد، با مدعی خویش "میرزا سلطان ابوسعید گورکان" صلح کرد و به این ترتیب "خراسان" را به او واگذاشت در نتیجه خود به "تبریز" بازگشت.
وی آتش فتنه هایی را که در آذربایجان، بغداد و فارس روشن شده بود، خواباند و چند صباحی بر بخش وسیعی از 'ایران و عراق' حکومت کرد به طوری که مناطق تحت قلمرو خود را قرین امنیت و آسایش نمود.
اوضاع برتری "جهانشاه" چنان دوامی نداشت . زیرا مردی قدرتمندتر و تواناتر از او از میان قبیله "آغ قویونلو" به نام "حسن بیگ" برخاست که نظر به وجود کینه دیرینه در بین دو ایل "ترکمان" با وی به جنگ پرداخت. سرانجام چون در سال 872 ق "جهانشاه" به عزم سرکوبی "حسن بیگ" به به "دیار بکیر" رفت، غافلگیر شد و در حین فرار به قتل رسید.
آنطور که مورخ عثمانی "مولانا شکرالله" از زبان "جهانشاه" نقل میکند قاراقویونلو ها از ترکان "اوغوز" و منتسب به یکی از بیست وچهار طایفه آنها بوده ونسب "قارا یوسف" را به واسطه چهل ویکم از اولاد "دنگیز خان" میداند.
از مهمترین قبایل متحد آنها میتوان به ترکان 'سعدلو، بهارلو، دوخارلو، قارامانلو، آلپائوت، جاگیرلو/جاغیرلی، اینانلو، دوگر و...' اشاره کرد.
از آثار دوران فرمانروایی "جهانشاه قاراقویونلو" ، مسجد بسیار زیبایی در "تبریز" به نام مسجد کبود یا "گوی مسجد" است که با وجود صدمه های فراوانی که از زلزله دید، هنوز هم بقایای کاشی کاری و معماری آن از برجسته ترین آثار "ترکی-اسلامی" به شمار میرود.
سالام اليكيم https://t.me/sarrizat/11375
عواقب یاددهی زبان غیرمادری به کودکان در خانواده
کسانی که به فرزندانشان بجای زبان مادری یک زبان دیگر یاد می دهند فکر نکنند که آنها
دیگر یاد می دهند فکر نکنند که آنها اولین ظلم را در حق وطن خود، شخص خود و یا و میراث تاریخی پدر مادر و اجداد خود روا می دارند بلکه مطمئن باشند که بیشترین ظلم را به بچه خود نموده اند ، نمونه ای از مشکلات بصورت زیر می باشد:
1-از بین رفتن اعتماد بنفس در کودکان، معمولا بچه هایی که زبان مادری خود را یاد نگرفته اند فکر میکنند پدر و مادرشان و مردم اطرافشان، زبان و فرهنگ غنی ندارند و در نتیجه اعتمادش به انها و نهایتا اعتماد بنفس خود را از دست میدهد، آنها بعد از بزرگ شدن نیز همیشه خود را جدا از دیگران دانسته وبویژه از نظر مدیریتی خود را ضعیف می پندارد.
2-منزوی شدن در محیط اطراف خود و تجربه نکردن دوران زندگی بچه گی در بین هم سن و سالان، اینگونه بچه ها معمولا منزوی و افسرده می شوند و قدرت اظهارنظر را از دست می دهند.
3-عدم درک درست پدر مادر : آنها به پدربزرگ و مادربزرگ خود احترام نمی گذارند و آنهارا بیگانه می پندارند، آنها فکر می کنند اگر زبان پدر مادرشان ارزشمند بود حتما به بچه هایشان یاد می دادند و نهایتا آنهارا نیز نادان می پندارند.
4-پرخاشگری:آنها اطرافیان خود را بیگانه می پندارند و از خود نمی دانند و بتدریج این شیوه، جزئی از رفتار آنها شده و پرخاشگر می شوند.
5-احساس بیگانگی به موطن اصلی پدر ومادر خود : آنها نسبت به وطن پدر مادر خود، بی تفاوت شده و هیچ علاقه ای به خویشاوندان دور و نزدیک خود نشان نمی دهند با از دست دادن عشق و علاقه به اطرافیان خود نیز از زندگی خودش راضی نخواهد بود و همیشه در ته دلش کمبودی را احساس می کند.
منابع : خانم ایرینا بوکوا دبیرکل یونسکو و خانم ژاله تبریزی از مسئولین سازمان یونسکو و مصطفی ملکیان فیلسوف اخلاق و پژوهشگر، رساله خانم سایا علیزاده
هم میهنان بزرگوار!
باشد که دیگر اجازه ندهیم جنایت های جمهوری اسلامی در کوردستان، پرده پوش شوند. به درخواست همکاری ما پاسخ مثبت بدهید تا از مسیر „کوردستان تریبونال“، برای نخستین بار، پیگیر جنایت های جمهوری اسلامی علیه مردم کوردستان، بر اساس آیین دادرسی حقوق بین الملل باشیم.
سپاس بی پایان
هیات اجرایی „کوردستان تریبونال“
مرداد ١٣٩٩ برابر با آگوست ٢٠٢٠
هم میهنان عزیز!
مردم قدرشناس کوردستان!
با افتخار، امروز، همزمان با چهل و یکمین سال „فتوای خمینی“ با هدف ژینوساید ملت کورد، اعلام موجودیت „کوردستان تریبونال“ را به آگاهی می رسانیم.
جمهوری اسلامی به درازای دوران چهل و یک ساله‌ی سلطه‌ی نامشروع خود، به نام جمهوری اسلامی شیعه‌ی ولایت فقیه، و به نام صدور انقلاب، بجز ویرانی، کشتار جمعی، اعدام، ترور، و همچنین زیرپا گذاردن آزادی های اولیه و نابودی منابع و ثروت‌ها، هیچ دستاوردی برای مردم در چارچوب ایران نداشته است. در گسترەی بین المللی نیز جمهوری اسلامی تحت سیاست صدور انقلاب، با دخالت در امور داخلی کشورهای اسلامی، به ویژه در خاورمیانه، به یک تهدید دائمی علیه آسایش و امنیت جهانی تبدیل شده است. در پهنەی کوردستان نیز جمهوری اسلامی، برای سرکوب ملت کورد بر بنیاد یک زبان، یک ملت، یک پرچم، و به بهانەی حفظ تمامیت ارضی، همه‌ی مرزهای انسانی را زیر پا گذارده هر جنایتی را علیه ملت کورد، مشروع دانسته است.
همچنان که بر همگان آشکار است تنها چند ماه پس از تاسیس جمهوری اسلامی، روح الله خمینی در ٢٧ مرداد ١٣٥٨، علیه مردم کوردستان، اعلام جهاد نمود و همین فتوا بهانه ای شد برای یورش همه جانبه به شهرها و روستاهای کوردستان و کشتار سبعانەی مردم و اعدام جوانان کورد، رویه‌ای که تا به امروز نیز همچنان ادامه دارد.
در این تجاوزها که بیش از چهار دهه است همچنان ادامه یافتە است هزاران انسان، به دست نیروهای مسلح ایران، جان باخته اند. در یورش مزدوران جمهوری اسلامی به روستاهای کوردستان – تنها در سه سال نخست پس از تاسیس جمهوری اسلامی- افزون بر ٣١٣ نفر از روستاییان که بیشتر آنها زنان و کودکان و پیرسالان بوده‌اند به شیوه ای وحشیانه قربانی کشتار جمعی شده و بیش از ٣٨ روستا به تمامی ویران شده اند. جمهوری اسلامی همچنین از ابتدای تاسیس تا مقطع کنونی، علاوه بر کشتار جمعی، بیش از ٢٥٠٤ نفر را تنها به تاوان کورد بودن اعدام و افزون بر ٤٤٩ نفر را در داخل و خارج از مرزهای خود، ترور کرده است که بسیاری از آنها در هنگام ترور و اعدام، کمتر از ١٨ سال سن داشته اند.
البته روشن است که سرکوب کوردستان، ابعاد دیگری نیز داشته است و اکنون – همچنانکه همه می دانند- علاوه بر سرکوب اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی، جوانان کوردستان، روزانه در مرزهای کوردستان، به بهانەی کولبری، توسط نیروهای مسلح رژیم، کشته می‌شوند. تنها در سال ٢٠١٩ میلادی، بیش از ٧٠ کولبر کورد، با شلیک مستقیم نیروهای جنایتکار رژیم در مرزها جان خود را از دست داده اند.
آنچه رژیم در کوردستان، بر سر آن است به روشنی نشان می دهد جمهوری اسلامی، هدفی جز ذوب سیستماتیک هویت ملت کورد در این بخش از کوردستان ندارد. از همین رو و با هدف یک رویارویی حقوقی با سیاست های برنامه ریزی شده ی جمهوری اسلامی ایران، مرکز „کوردستان تریبونال“ به مثابه یک ضرورت تاریخی، تاسیس می شود.
هم میهنان گرامی!
„کوردستان تریبونال“ یک „دادگاه ملی“ است که با همکاری آسیب دیدگان رهایی یافته از مرگ، خانواده‌های قربانیان و پشتیبانی و مشارکت گروهی از حقوقدانان، دادوران و کثیری از کنشگران سیاسی و مدنی کورد و دوستان کورد، همچنین مرکز دیاسپورای کورد، توسط „سازمان جهانی کورد“، با هدف برگزاری دادگاهی برای پیگیری تاوان‌های جمهوری اسلامی ایران در کوردستان، تاسیس شده است.
این دادگاه پس از تشکیل، فعالیت های خود را بر سه محور اصلی „ژینوساید“، „جنایت علیه بشریت“ و „جنایات جنگی“ متمرکز خواهد نمود.
„کوردستان تریبونال“، دادگاهی است خلقی و مستقل، و فعالیت های قانونی خود را بر اساس تشکیل یک دادگاه مردمی و بر اساس حقوق بین الملل از طریق „کمیسیون تحقیق „و „دادوران“، بنیاد خواهد کرد.
اولویت گذاری تاسیس „کوردستان تریبونال“، تحقیق درباره‌ی جنایت های جمهوری اسلامی در چارچوب دادگاه و اطلاع رسانی قطعنامەی پایانی به افکار عمومی، همچنین پیگیری های بعدی در عرصەی بین المللی است.
از همین رو دست همکاری خود را به سوی آحاد ملت کورد، خانوادەی قربانیان، و نهادهای سیاسی و مدنی در ارتباط با گردآوری و ثبت جنایت های جمهوری اسلامی ایران در کوردستان، به گرمی می فشاریم. همچنین از خسران دیدگان و خانواده های قربانیان درخواست می کنیم برای تقدیم شکایات، از طریق ایمیل و وبسایت „کوردستان تریبونال“، با ما تماس بگیرند.
کسی که بتواند ترکی حرف بزند دلیل بر ترک بودنش نیست! ترک بودن و توانائی ترکی حرف زدن دو موضوع متفاوت هستند! پس ترک کسی است که پس از آزمایش های ژنیک روشن شود که از نژاد ترک است! هایل هیتلر!!!
خبری تازە برای پان اتراک مصطفی کازمی . نخست وزیر عراق و فرماندەی قوای مسلح عراق ، 6 روز بە تورکیە فرصت دادە سفارت خانە تورکیە در عراق را تخلیە کند این اخطار شدید
بە معنی قطع روابط عراق با تورکیە میباشد این اولین اقدام عراق میباشد در مقابل تورکیە کە تورکیە باید در اسرع وقت سفارت خانەی خود را از عراق ترک کند اقدام بعدی تورکیە باید خاک عراق را ترک کند در غیر اینصورت با برخورد شید عراق مواجە خواهد شد کە برخوردهای بعدی شکایت عراق از تورکیە در شورای امنیت بە خاطر دست درازیهای تورکیە
اقدام بعدی با همکاری کشورهای عربی با برخورد نظامی عراق مواجە خواهد شد
تورکیە از همە طرفها مورد فشار واقع شدە در مدیترانە با فشار قبرس ، فرانسە ، آمریکا ، مصر ، یونان
در لیبی با فشار روسیە ، مصر و فرانسە الجزائیر
در سوریە با فشار کوردها ، سوریە ، روسیە
واقعآ جای ماندە کە تورکیە برای خود دشمن تراشی نکردە باشد ؟
سالام
آنهابوده است.حسن آقا انگشت به واقعیت گذاشته است.
من بانظرایشان کاملاموافقم.
مشکلات خاورمیانه زیرسرصهیونیستها وعوامل آنهاست ،درصدسال گذشته هرچه برسر خاورمیانه آمده
دراصل زیرسرصهیونیست های یهودی وعوامل
البته خوددولت اسراییل ودیگرتفاله نیز آبشخورشان غرب وخصوصن انگلیس وانگلیسی تبارهاودیگر
همدستان غربی آنهاست.
باشروع انقلاب صنعتی انگلیس راه جدیدوسیاست مرموزانه ایی رادردنیاپیش کشید،
اختراع مکتب های رنگارنگ وتفکرات انحرافی برای مقابله باسیاسیون واقعی وکشورهایی جعلی مثل اسراییل وارمنستان سیاست جدیدی رابرای تفرقه منطقه ایی وبه استعمارکشیدن ملت هاپیش آورده است.
برای رهایی ازدست استعمار،ایران راهی ندارند،جزدست کشدن ازتوهمات کوروش وفردوسی پرستی ونزدیکی واتحادباتورکیه نوین.
ماهم وظیفه داریم ،باحمایت ازخط فکری جدید وبااحترام به حقوق انسانی ومدنی واجتماعی ملل ،
سیاستی پیش گیریم که حقوق ملل فارس.کوردوتورک وتوکمن وعرب وبلوچ بطورمساوی وعادلانه محترم شمرده شود.
تاجلوی تندروی وسوء استفاده کنندگان تروریست های داخلی وبین المللی را ازنارضایتی مردم راگرفته ومردم رابه اتحادوهمدلی
نزدیک کنیم.
هم اکنون اتحادکشورهای تورک تشکیل شده وحتی پاکستان واوکراین درخواست پیوستن بدین اتحادیه شده اند،چراوبه چه دلیل دولت ایران بااینکه هفتاددرصد ملت اش غیرفارس هستند ازآن دوری میکند،معلوم نیست؟
من نظرم براین است که حزب موتلفه اسلامی هیچ فرقی باحزب پان ایرانیست نداشته وهردو دست ساخت صهیونیست های بین المللی باسیاست ماسیونی برای تفرقه درمنطقه ایجادگشته است.
روشنفکرانی که دل درگرو مردم دارند،بایدبه این اصل آشناباشند.
تابدام حقه بازی سیاست های استعمارگران صهیونیست بین المللی گرفتارنگردند.
دوستان گرامی، کامنت شماره 111953 را در بخش: "صفحه شما" که کسی با گذاشتن نام: "تبریزی" بر روی خودش نوشته است من که از نویسندگان تارنمای ایران گلوبال هستم ننوشته ام!
ســـالام دوســـلار..
سازاخ عزیز...
همانطور که میدانید برای شیرین کردن این فیلم ها یک رقص (( با با کرم )) هم گنجانده می شد تا شیرینی این ( حلوا ها ) دو چندان بیشتر شود.
ســـالام دوســلار..
میدهد , دلیل بر ضد زن بودن فردوسی را کاملآ نشان میدهد. در این داستان میخوانیم که آقای رستم فقط یک شب میهمان تهمینه میشود که از این نزدیکی پسر بچه ای بنام سهراب به دنیا می آید. در آمریکا و اروپا به این نوع روابطآقای Saeed Mahmoudi..
شما نمی توانید ضد زن بودن فردوسی نژاد پرست را فقط با ( رفع شبهه شده ) یک بیت کتمان کنید. داستان رستم و سهراب که ستون شاهنامه و یا (( کینه نامه )) را تشکیل
یک شبه را one-night stand
می گویند. آقای رستم بعد از اینکه کارش با خانم تهمینه تمام کرد روز بعدش تهمینه را تنهای تنها میگذارد و به دنبال پهلوان بازی های خودش می رود. آقای رستم نه در زمان بارداری تهمینه به او کمکی میکند و نه در زمان رشد بچه . اصلآ نمی داند بچه دارد و یا نه. این فرزند « ناخلف » در فرهنگ انگلیسی به عنوان (( Bastard )) خطاب میشود. بیچاره تهمینه میبایستی هم در زمان بارداری کار میکرد تا پولی برای زندگی کردن بدست بیاورد و هم در زمان رشد بچه . و تازه هم این بچه هم به دست پدر بی عاطفه کشته می شود. داستان رستم و سهراب یک ننگ فرهنگی ( مرد سالاری و پیر سالاری) است که فقط در فرهنگ (( آریائی پاک سرشت )) نهادینه شده است. ما تورک ها مثلی داریم که اگر کسی بیش از حد یاوه گوئی بکند و دری وری حرف بزند می گوئیم که بیـــــــــــزه شــــــــاهـــــــنامــــــه اوخــــــومـــــــا...برای ما شاهنامه نخوان....
تنهاراه نجات ایران کمونیست درزیرسایه فارس اصیل است.
کردیم.دراین صورت آمریکا وروسیه وتورکیه وهندوچین پی به قدرت کمونیست وعدالت اجتماعی خواهدبرد.
ماباپشت کردن به فارس اصیل خیانت بزرگی به کمونیسم وایران
بهمین دلیل ازدنیاعقب ماندیم.
درزمانهای قدیم مردم ایران درسایه هویت خودوعدم توجه به زبان عمه وخاله ودایی پیشرفت های بزرگی
کردیم .
وتوانستیم یونان ودیناراتصرف کرده وهمه را به قدرت خودواقف سازیم.
با شکست فاجعه بار دولت عثمانی در جنگ اول واز دست رفتن قدرت سیاسی ونظامی و بویژه سرزمین های فلستین سوریه و لبنان این امکان برای تسلط غرب وایجاد دولت یهود بوجود امد. قابل توجه است که دولت کنونی ترکیه
در برابر دولت یهود کرنش میکند ولی در برابر کشورهای سوریه و عراق و لبنان سیاست تهاجمی و برتری طلبانه دارد .بدون شک اگر دولت عثمانی در جنگ اول خفت بار شکست نمی‌خورد ،این وضع شرم اور در خاورمیانه وجود نداشت .همکاری دولت یهود و شیخ های حاشیه خلیج پارس ناشی از نبود یک دکترین سازنده چه از سوی ایران و یا دولت ترکیه است .دولت یهود به عنوان عامل غرب در خاورمیانه عمل میکند در حالیکه ایران و ترکیه باید بدانند منافع تاریخی مشترک دارند .ترویج تجزیه طلبی در ایران از سوی انکارا بسود انکارا نیست بلکه بسود دولت یهود است واین مهم را باید انکارا درک کند .سالام اليكيم
این توصیه مادرم آویزه گوشم بودکه ارزش افراد درتاریخ به قدرشدائدی است که در راه مردم تحمل می کنند.»https://t.me/c/1389469285/14646
كودتای ۲۸ مرداد در راستای ناکامی مشروطیت
«هنگام تبعید دراحمد آبادهرچه ازبرخی دوستان بی وفا وجرایدفحش شنیدم پرکاهی درمن اثر ننمود.زیراهمیشه این توصیه
مطالبه حقوق کشور ازیک دولت بزرگ استعماری ازسوی دکترمصدق ودفاع ازحقوق مملکت وملتش درمجامع جهانی آنچنان بودکه تا آن تاریخ بی نظیر بود.به همین منظورعنوان می شوداین نخستین بار درکل تاریخ جهان بود که رهبریک کشورفقیربالای چنین تریبونی رفت و علیه گفتمان سنتی استعمارگرحرف زد.دکتر مصدق این گفتمان رامطرح کرد که این منابع طبیعی درخاک کشور ماست واین تنها وتنها به عهده ماست که تصمیم بگیریم آن راچطور استفاده کنیم.هیچ کس تا آن روز در دنیای مدرن امروزی وبالای چنین تریبونی،چنین سخنانی نگفته بود. در پی کاستن ازقدرت شاهدرعرصهسیاستبودبهاعتقادیرواندآبراهامیان،مشروطه‌شدن سلطنت ازبسیاری جهات برای دکترمصدق به اندازه ملی کردن نفت اهمیت داشت. دکترمصدق پرورش یافته،،مکتب انسانیت،،ودر انقلاب مشروطه عضو،،انجمن انسانیت،،اما در راستای انسانی راستین که آزادی واستقلال راطالب بود. وی با این پشتوانه از این ارزشها این همه را برای مردم و مملکتش می خواست او بدنبال عملی صالحی بود که قدر ملتش باشد.دکتر مصدقی که به گفته خودش،،تنهاگناه او ملی کردن نفت بود،،و من اضافه می کنم گناه بزرگتر او آزادی خواهی واستقلال طلبی ومبارزه باجهالت وخرافات ودادن شخصی به ملتی و کشوری واسطوره والگو شدن برای خلقی و مردمی درمنطقه وجهان که برای رسیدن به کرامت وشرافت وآزادی راهبر بود وهست.دولت دکترمصدق،برای برپایی دموکراسی پارلمانی دست به تلاش وافری زد،نهضت ملی ایران به رهبری دکترمصدق،یک جنبش اجتماعی دموکراتیک وضد استعماری بود که می خواست با احیای قانون اساسی انقلاب مشروطه،استبداد داخلی رامهار وبه مداخلات خارجی ها پایان دهد وبا استقرار یک حکومت ملی ونظام دموکراتیک، کشور را درمسیرتوسعه هدایت کند.امامقاومتحاکمه،مرتجعان،مالکان،دربار،عوامل مزدور بیگانه واجانب راه پیشرفت وپیروزی آن را سد کرد. در روزگاری که بساط دیکتاتوری تازه برچیده شده بود وهنوز دستگاه جانشین آن شکل نگرفته بود وپهلوی دوم ایام شباب رامی گذراند ونمی توانست کسی را بترساند،تاکودتای ننگین۲۸مرداد ۱۳۳۲ وپایان حکومت زنده یاد دکترمحمد مصدق، دورانی کوتاه(دوازده سال۱۳۳۲–۱۳۲۰)اما به تمامی معنی،امید آفرین ودرخشنده، تجلی یافت که بی شک ازنقطه های عطف تاریخ است. آشنایی بامفهوم دموکراسی،درک سازندگی احزاب،شناخت سیستم های اقتصادی وسیاسی و اجتماعی وآگاهی به عمق استعمار واستعمارزدگی و اشکال متنوع آن و جهانی اندیشیدن، همه در این دوره اذهان را به خود جلب کرد. این دوران، دوران گذر از یک دیکتاتوری کارآ، به یک دیکتاتوری ناکار آمد بود، اما درهمین وقفه کوتاه، چنان رایحه جانفزایی از دموکراسی در مشام جان ها پراکنده شد که وقتی انسان به آن می اندیشد، بیشتر به رویا می ماند تا به بیداری، احزاب و انجمن هایی پدید آمد؛ استعدادهای درخشان ظهور کرد، مبارزات مرامی بی برخوردهای حاد انجام می شد؛ دولت از مردم و نمایندگان آنها در مجلس حساب می برد و در تمام امور جریده می رفت و از سوی مردم، کمابیش کنترل می شد. دولت ملی و ناکامی تحقق آرزوهای یک ملت، باعث تشدید روند ملی شدن صنعت نفت در نزد ملت ایران گردید.دکتر مصدق با اتخاذ سیاست ملی گرایانه در جهت دیپلماسی قدرتمند و هوشمند خود در ملی نمودن نفت و استقلال کشور اقدام نمود. وی با شور و شوق ملی گرای و نیز برای اقناع احساسات ملی مردم ایران بیشتر قصد داشت ایران را به طور کلی از شر انگلیس برهاند.به قول دیوید لش: «برکناری مصدق مبین تحول بزرگی در خاورمیانه بود که بر اساس آن سیاست خارجی مصلحت طلبانه مبنی بر جنگ سرد جای خود را به سیاست خارجی مبتنی بر توسعه طلبی داد».
در واقع نهضت نفت بهانه و مظهری برای مطالبات ملی و بر جای مانده از نهضت مشروطه بود. درحالی که شکست این جنبش اجتماعی، در جامعه‌شناسی و فرهنگ سیاسی ایران تأثیر فراوانی بر جای گذاشت. کودتای ۲۸ مرداد تلخ و ناگوار بود هم چنان که شکست مشروطه و شکاف های اجتماعی حاصل از آن سنگین بود؛ و هم چنان که تشکیل دولت کودتایی و دیکتاتورانه رضاخان تلخ بود. در مجموع این تجربیات، از یک سو حکومت پهلوی قرار داشت که در پی جلب حمایت دولت های استعماری بود و در سوی دیگر جامعه ایران قرار داشت که تجربه های نافرجام و تفرقه افکنانه ای را مشاهده می کرد. انباشت این تجربیات را نباید در شکل دهی به فرهنگ سیاسی جامعه و هیأت حاکم نادیده گرفت. تاثیر آن در یکی افکنانه ای را مشاهده می کرد. انباشت این تجربیات را
سالام اليكيم
آگاه بود که اگر کودتا علیه دکتر مصدق و ملی شدن صنعت نفت بنماید، مشروعیت سلطنت از بین خواهد رفت. به همین دلیل اوایل راضی به شرکت در کودتا نبود. در همین راستا است که کیم روزولت او را تهدید می کند و به او می گوید کودتا می شود چه باشید چه نباشید فقط اگر نباشید سلطنت خود را از دست می دهید پس به نفع شماست که با کودتا همراه شوید. بنابرین بعد از وقوع کودتا۲۸مرداد رژیم مشروعیت خود را از دست داد. آنچه شاه پس از آن در پی به دست آوردنش بود مشروعیت جایگزین است.به گفته آبراهیمیان «جشن۲۵۰۰ سال پادشاهی، نوعی مشروعیت طلبی شاه بود. اظهار اینکه ایران قدرت اصلی خلیج فارس است ونیز تظاهر کردن به عضو جنگ طلب اوپک،بخشی از کوشش برای رسیدن به مشروعیت جایگزین بود.» اینها همه تلاش‌های شاه برای کسب مشروعیت بود.https://t.me/c/1389469285/14645
كودتا ۳۲ و مشروعیت بر باد رفته
رژیم پهلوی با کودتا ۲۸ مرداد و متعاقب آن نظام سلطنت در ایران مشروعیت خود را از دست داد. در حقیقت شاه کاملاً آگاه بود
شاه قبلا هم با اجرای برنامه اصلاحات ارضی بیش از پیش مشروعیت خود را تضعیف کرد، او با اعلام انقلاب سفید بخشی مهمی از حامیان گذشته که در کودتا ۲۸ مرداد شرکت کرده بودند، را از خود جدا کرد. مانند طبقه ملاکین قدیمی، خوانین و سران قبایل، آخوندهای که در ۱۳۳۲ از او حمایت کردند ولی به دلیل انقلاب سفید دیگر با او نبودند. شاه برای رسیدن به مشروعیت جایگزینِ و اعاده مشروعیت از دست رفته، جایگاه سلطنتی خود را بیشتر تضعیف کرد. وی هر از چند باری سعی می کرد فضای بوجود بیاورد تا مشروعیت از دست رفته را باز یابد، اما مخالفین او در نوبت های مختلف اعلام کرده بودند که وی را مشروع نمی دانند، و دلیل آن هم کودتای ۲۸ مرداد است. سلطنت شاهنشاهی و نظام پهلوی بعد از کودتا دیگر مشروعیت داخلی نداشت، و این مسئله شاه را در شرایطی غیر ممکن قرار داده بود.هنگامی که گفته می شد باید فضا سیاسی کشور باز بشود، پرسش این بود که فضا برای چه نیروی باید باز نماید وقتی هیچ نیروی او را مشروع نمی دانست. این موضوع باعث شد نظام شاهنشاهی بسیار شکننده و سست بشود. شاه نتوانست مشروعیتی برای نظام پهلوی که قرائن و شواهد نشان می دهد از ابتدا ظهور نظام پهلوی نامشروع و مولود کودتا ۱۲۹۹ بود، بدست آورد. کودتای ۱۳۳۲ بیشترین ضربه را به نظام پهلوی وارد کرد و شکاف عمیقی بین این نظام و مردم را موجب شد. شاه در ظاهر هر چقدر توانست اعمالی را بوجود آورد تا به کسب مشروعیت منجر شود اما در این امر ناکام بود. شاه آگاه بود هر کاری انجام دهد باز در راه کسب مشروعیت ناکام است، زیرا می دانست نظام او در نزد مردم مشروعیتی ندارد.یک اصل مهم در اینجا قابل یادآوری است، اغلب مردم اطلاع نداشتند که شاه ذکاوت سیاسی بالایی داشت و او دقیقا می‌دانست حس و حال جامعه چیست. این موضوع را میتوان از سندی که پس از ملی شدن صنعت نفت نوشته شده مشاهده نمود. آمریکایی‌ها و بریتانیایی‌ها سعی داشتند شاه را تشویق کنند تا از شر مصدق خلاص شوند. شاه مدام می‌گفت «که من نمی‌توانم اگر در برابر مصدق و ملی شدن صنعت نفت قرار بگیرم، سلطنت خود را نابود می‌کنم».پس او می‌دانست که تمام این داستان روی پایه مشروعیت قرار میگیرد. گمان می شود به همین خاطر تا آخرین روزها، ذهن و فکرش با سایه دکتر مصدق درگیر بود. اگر به کتاب خاطرات عَلَم درباره شاه رجوع نمایم، می‌بینیم که در اوج قدرت هم ذهن شاه درگیر دکتر مصدق است. چرا، که او می‌دانست مخالفت با مصدق و کودتا کردن، در حقیقت سلطنت خود را تضعیف و برباد می دهد.
نکته دیگری که در اسناد جدید هست این است، آمریکایی‌ها برای مجبور کردن شاه برای رضایت به کودتا به او اولتیماتوم داده بودند که اگر کودتا نکند برادر وی را به قدرت می‌رسانند. اگر شاه با نقشه کودتای آمریکاییان کنار نمی‌آمد و رضایت نمی داد، آنها می‌توانستند با جایگزین کردن برادرش تخت پادشاهی را از او بگیرند. همان تختی که در عهد اشغال ایران در جنگ جهانی دوم به او ارزانی شد.پس او باید توسط سازمان سیا مجبور میشد تا با کودتا کنار بیاید. چرا، که او شخصیت ضعیف و مذبذب و ترسوی داشت. هنگام تصمیم‌گیری از تصمیم خود مطمئن نبود. او به اندازه کافی ذکاوت داشت که بداند با اقدام علیه ملی سازی صنعت نفت پادشاهی نیز تضعیف خواهد شد. اصولاً باید او را مجبور میکردند، که البته با تهدید به از دست دادن قدرت به انجام آن اقدام نمودند و موفق هم شدند شاهی را که خارج از دایره قدرت برای خود سرنوشتی نمی شناخت با خود همراه نمودند.
آمریکاییان و بریتانیاها و همدستان آنها کودتای ۲۸ مرداد را برای براندازی دولت ملی دکتر مصدق راه انداختند. اما همین کودتا که به ظاهر پیروزی برای کودتاچیان بود عامل مهم در مشروعیت
دوستان گرامی، کامنت شماره 111945 را در بخش: "صفحه شما" که کسی با گذاشتن نام: "تبریزی" بر روی خودش نوشته است من که از نویسندگان تارنمای ایران گلوبال هستم ننوشته ام!
در استادیوم های تبریز و در بیرون آن صدها هزار نفر همصدا فریاد می زنند : تورک دیلینده مدرسه، و در این سایت فردی آدی بیلمز بنام تبریزی ۲۴ ساعته با کلمات زبان عمه ائی و خاله ائی در حال تحقیر زبان مادریست
این فرد ضد ترک و ضد آزربایجانی حق ندارد با نام تبریزی بجای تبریزی ها و بر علیه تبریزی ها سمپاشی کند، او حق ندارد بنام تبریزی سخنگوی ملت ترک تبریز باشد و هر چه از دهانش بر می آید نثار ترکهای تبریز بکند،اگر احمد کسروی خیانت نمی کرد، انقلاب مشروطه راه خود را به دموکراسی بازمیکرد.
هم به غرب. باروی کار آمدن رضاشاه و همدستانش شروع شد.آورندگان رضاشاه هم با آخوندها کنار آمدند و با هم خوردند و هم به ازتجاع سرخ باج دادند ،
بهمین دلیل خیانت تاریخ در ایران با
بعد از آن هم حکومت را بنا بسفارش غرب به آخوندها واگذار کردند.
روشنفکران پان ایرانیست هم در خیانت به تاریخ ایران سنگ تمام گذاشتند.
در شب های شب شعر به سرودن شعرهای توهمی و نژادپرستی از دست مبارک فرح و دیگر متوهمان
جایزه خوش خدمتی دریافت میکردند.
سالام اليكيم
در هر دو بر اثر سانحه باری که حمل می شده ریخته شده است.https://t.me/c/1205385033/225524
قابل توجه خود برتر پنداران آرایی
دو ویدئو در بالا قابل مشاهده است یکی متعلق به ایران محور یاسوج اصفهان و‌دیگری شهر توکات جمهوری ترکیه
در هر دو بر اثر
در ویدئو متعلق به ایران در حالی که سرنشینان جان باخته و جسد ها هنوز داخل خودرو قرار دارد خود برتر پنداران در حال غارت بار هستند.
در ویدئو متعلق به ترکیه رانندگان راه خودرو هارا می بندند و به کمک راننده می روند تا بار ریخته شده را جمع کنند
سالام اليكيم
https://t.me/c/1147774445/300488
چرا خانه های سرد و بی روح ظالمان و ستمگران در ارمنستان اشغالگر با گاز و برق کشور ایران روشن می شود ؟!
دیدار سفیر ارمنستان در جمهوری اسلامی ایران با
دیدار سفیر ارمنستان در جمهوری اسلامی ایران با معاون وزیر نیرو ایرانآرتاشس تومانیان سفیر ارمنستان در جمهوری اسلامی ایران روز شانزدهم ماه اگوست با همایون حائری معاون وزیر نیرو جمهوری اسلامی ایران دیدار نمودند.
طرفین در این دیدار روند احداث خط سوم انتقال برق فشار قوی را مورد بررسی قرار دادند .
ایجاد تغییرات در توافقنامه تبادل گاز- برق و نیز همکاری همه جانبه در زمینه انرژی مورد اشاره قرار گرفت.
آرازنیوز ایله اؤزگورلوگه دوغرو...
@ArazNews
سالام اليكيم
کش وقوس نامتعارف اجرای حکم رفع فیلترچیچست خبر!https://t.me/c/1147774445/300483
رفع توقیف-چیچست-نیوز
کش وقوس نامتعارف اجرای حکم رفع فیلترچیچست خبر!
بالاخره پس از اعتراض مدیرمسئول چیچست نیوز(چیچست خبر) بعد از حکم برائت
بالاخره پس از اعتراض مدیرمسئول چیچست نیوز(چیچست خبر) بعد از حکم برائت صادره درتاریخ 11 فروردین مبنی بر برائت ازاتهامات انتسابی ازسوی هیات نظارت برمطبوعات متاسفانه روند رفع فیلتر درمسیر بروکراسی دادگستری اطاله شدکه با پیگیریهای متعددازدادستانی کل کشور در15 مرداد مجددا حکم رفع فیلترصادروبه تهران ارجاع شده بود که امروز 28 مرداد رفع فیلترسایت عملا مشاهده شد.
گفتنی است چیچست نیوز(چیچست خبر) درتاریخ 19 تیر 1398 طی تماس از تلفن 02188540851 ازسوی معاونت مطبوعاتی وزارت فرهنگ براساس شکایت پرازابهام هیات نظارت برمطبوعات تا تشکیل دادگاه مطبوعاتی توقیف شده بودولی ازانروز تا اواخراسفندماه اطاله رسیدگی شد نهایتا در فروردین 99 پس از اخذ حکم منع تعقیب وبرائت متاسفانه تاکنون ازاجرای حکم ورفع فیلتر اطاله میشد.
هرچند برای شورای سردبیری این سایت هم معماشد که چرا چیچست خبردیررفع فیلترشد اما هرچه اطاله بود ایراد از بروکراسی حاکم بر مرکزنشینان بود.
این وسط سکوت خانه مطبوعات آذربایجان غربی برای مخاطبین چیچست خبر قابل تامل بود!
دوستان گرامی، کامنت شماره 111936 را در بخش: "صفحه شما" که کسی با گذاشتن نام: "تبریزی" بر روی خودش نوشته است من که از نویسندگان تارنمای ایران گلوبال هستم ننوشته ام!
مقاله آقای اصفهانی را خواندم و خواندن آن را به همه توصیه می کنم. به اعتقاد من یکی از بهترین و بی غرضانه ترین تحلیل هایی است که در این باره نوشته شده است.
با تشکر از نظریات علمی آقای تبریزی، از اینکه مسائل را بدون تعصب و احساسات این چنین عمیق موشکافی می کنید، نوشتار شما نماینگر چرخش حضرت عالی بسوی برخورد علمی و منطقی است،
چه در دوران قجر و رضا شاه و همین گونه در در دوران محمد رضا شاه در ایران یک انتخابات ازاد بر گزارش نشد .
اگر فقط انتخابات ازاد برگزار میگشت این مصیبت امروز با این همه مدعی از چپ و راست وجود نداشت.نه تنها نظام سابق باوری به انتخابات ازاد نداشت بلکه مخالفان دونظام گذشته وحال نیز باوری به این حق قانونی و طبیعی مردم ندارند .
چند انتخاب ازاد فقط در درون سازمان مجاهدین برگزار شده است ؟ هیچی.
بیش از سی سال است که مردی بدون انتخابات داخلی با 165سانت قد بنام رجوی هزاران انسان بی گناه را به مسلخ برده است .نه تنها در سازمان رجوی بلکه در سازمانهای چپ انتخابات ازاد جریانی منحط وبورژوایی به حساب می‌آید. ولی باید اعتراف کرد که جو ضد شاه درست کردن از سوی چپ و دین گرایان اخوند موضوع حیاتی انتخابات ازاد را اگاهانه به پستوی انقلاب برد .پس از انقلاب اینبار نوبت چپ و اسلامگرایان بود تا به وعده خود عمل کنند و نیازی به نوشتن نیست که این دو جریان چه کردند .
عامل اصلی رشد و قدرت گرفتن روحانیت تشیع در ایران دربار پهلوی بود، محمد رضا بعد از قتل عام ۲۱ آذر در آزربایجان و متعاقبا بایکوت اقتصادی آزربایجان، همیشه در وحشت انتقام آزربایجانی ها و یا بقول خودش
ارتجاع سرخ، وحشت داشت، بدانجهت به آغوش آخوندهای شیعه در غلطید و آنها هم با انقلاب ۵۷ پاداش عشق او را به مولا علی و کمر بسته بودنش را در کف دستش گذاشتند.سالام
حدادعادل،ولایتی،خرازی،مکارشیرازی،همدانی،گپایگانی ،لاریجانی ها،حلقه محصورحامنه ایی.
تاازخط ماسیونی وشعوبیه خارج نشود،
همانطورکه محمدعلی فروغی وعماشان محصورکنندگان ماسیونی رضاپالانی بودند.
سالام اليكيم
خوب قبل از آنکه میسحی باشد، باید یک یهودی خوب باشد. من نیز پیش از آنکه میسحی باشم خود را یک یهودی میدانم. بلکه افتخار دارم که بگویم من یک صهیونیست هستم و به صهیونیست بودن خود افتخار می‌کنم و به وجود اسرائیل و ناسیونالیسم یهودی سخت پای‌بندم.»https://t.me/Ellimilyon/58246
... حسن ارکAugust 18, 2020
«من یک کاتولیک معتقد هستم و مانند هر کاتولیک سرسختانه به این اصل پای می‌فشارم که یک کاتولیک خوب قبل از آنکه میسحی باشد، باید
این اعلام سرسپردگی بی‌چون چرای جو بایدن است که در مصاحبه با تلویزیون اسرائیل بیان داشته است.
راشا تودی می‌گوید، یک روزنامه‌نگار کُرد، ویدئویی از جو بایدن را منتشر کرده است که ۷ ماه قبل در مصاحبه با روزنامه نیویورک تایمز ضبط شده بود.
جو بایدن در این ویدئو ضمن اظهار نفرت خود از حاکمیت فعلی ترکیه، می‌گوید: «نباید برخورد با اردوغان فقط به تحریم ترکیه و یا ممانعت از دستیابی ترکیه به F-35 ها خلاصه شود، اردوغان باید بهای سنگینی بپردازد.»
او می‌گوید: «به کودتا راضی نیستم ولی باید سازمانهای کردی را تجهیز کرد و به مخالفان اردوغان در انتخابات کمک کرد تا او را شکست بدهند.»
او نمی‌گوید که چند سال گذشته توسط فتح‌الله گولن کودتا کردند و شکست خوردند، دیگر امکان کودتا ندارند.
پس باید تروریست‌های منسوب به کُردها را با سلاحهای پیشرفته تجهیز کنند و به جان ترکیه بیاندازند. (ببین حال و روز پ‌ک‌ک ضد امپریالیست را)
همچنین بایدن همان است که پرونده می‌ساخت تا دخالت روسیه در انتخابات آمریکا را اثبات کند و شکست هیلاری را به آن نسبت دهد. حال آشکارا از برنامه خود برای دخالت در انتخابات ترکیه می‌گوید. اگر دخالت بد است چرا آمریکا به خود حق میدهد رسما در انتخابات دیگر کشورها دخالت کند؟
امیر طاهری کیست؟
او از طرف دربار پهلوی در بنگاه نشریاتی کیهان منصوب شده بود و سردبیر روزنامه کیهان در زمان شاه بود. او سخنگوی دربار در کیهان بود. امواج انقلاب او را بیرون انداخت.
اینک او ساکن لندن است. پول میگیرد و برای نشریات مختلف متن می‌نویسد.
این نوشته از اوست: «جامعه ایرانی و نظام‌های حاکم در آن، دستکم در ۱۵۰ سال گذشته، هرگز سیاست سرکوب زبانهای دیگر را نداشته‌اند. او در اثبات وجود عدالت زبانی در ایران روزنامه "آلیک" ارمنی‌ها را مثال می‌آورد که آزادانه به زبان یک اقلیت قومی منتشر میشود.»
او می‌گوید: «با روی کار آمدن سلسله پهلوی در ایران یک دولت-ملت تعریف شد و ایران را وارد عصر مدرنیته کرد. با وقوع انقلاب این روند قطع شده است و وظیفه ما برگرداندن ایران به همان دولت-ملت است.»
او وظیفه دارد، برگشتن دوباره شاهنشاهی به ایران را تئوریزه کند. بی‌بی‌سی و مشابهاتش، مداوم او را مهمان برنامه‌های خود میکنند.
امیر طاهری نیز اخیرا با حدت و شدت به ترکیه و اردوغان می‌تازد. او همصدا با جو بایدن نفرت‌پراکنی علیه اردوغان را در دستور کار خود دارد. او اردوغان را متوهمی معرفی میکند که کُردها را سرکوب میکند و قصد بازآفرینی امپراتوری عثمانی را دارد.
او می‌گوید: «امپراتوری عثمانی پس از قرن‌ها پذیرش زبان فارسی به عنوان زبان ادبی و ادرای، ناگهان به بهانه شیعه و سنی، فارسی‌زبانان را سرکوب کرد.»
جامعه پان‌ایرانیستی ایران صدها تن از این نوع را در دامن پرورده است.
به نظر شما هماهنگی محتوایی و زمانی حمله امیر طاهری به اردوغان با حمله جو بایدن به ترکیه و اردوغان تصادفی است؟ اربابان جو بایدن، او و سایر سگهایش را برای حمله به ترکیه و اردوغان هماهنگ و بسیج کرده‌اند.
پان‌ایرانیسم آریایی قند در دلش آب است که پهلوی ها را برگرداند.
امیر طاهری نمونه‌ای از پان‌ایرانیسم آریایی است که هماهنگ با اربابان جو بایدن عمل میکنند.
(حسن ارک) ۹۹/۵/۲۴.
سالام اليكيم
https://t.me/kitabsesi/3171
کُردکشی با نام کُرد
سکوت و بی پاسخی حیدر قربانی عضو گروهک دموکرات در مقابل خانواده‌هایی که عزیزان آنها را ترور کرده بود.
@efshagari20
آقای تبریزی من سر در نمی آورم شما در مورد همه پانها و زبانهای خاله ائی و عمه ائی بیش از حد واراجی کرده ائید و مخالفین خود را هرزه گو خطاب کردید، ولی ۲۴ ساعته در سایت ایرانگلوبال کلاس اکابر
برای زبان سر سره نویسی فارسی راه انداخته ائید، و مطلقا در مورد پانفارسیسم حرف نمی زنید که هیچ، و اگر کسی هم بجای باشندگان کلمه حظار بکار ببرد، از نظر شما ملحد و محارب بزبان مقدس زبان فارسی محسوب می شود، میشه این بساط تبریزی بازی و کمونیست بازی را کنار بگذارید و صادقانه به خوانندگان بگوئید که کیستید؟ و از کجا تغذیه می شوید؟ و از جان ملت ترک آزربایجان چه می خواهید؟در لینگ جدید زیر، حشمت رئیسی مرد می طلبد! پیرامون بحث و جدل خود با دکتر دوشوکی و شهرام همایون و لینک کیانوش و بیماری فارس ستیزی آذزی
https://www.youtube.com/watch?v=_BA5e5upYWM&feature=emb_rel_end
های تجزیه طلب، و شعار فدرالیستهای ترک، افشاگری نمود و از آنها خواست که با وی به بجث و جدل تلویزیونی بپردازند.امروز ۲٨ مرداد ماه مصادف است با فرمان فتوای جهاد خمینی شیطان صفت علیه مردم کوردستان میباشد
مردم کوردستان ایران در انقلاب سال ۱۳۵٨ خواهان رفع ستم ملی و حق تعیین سرنوشت خود در چهار چوب کشور ایران را خواستار بودند و خمینی و دستیاران جنایتکارش این حق مشروع را با کشتار و قتل عام مردم پاسخ دادند در آن زمان لشکریان مسلمان و تازه به دوران رسیده وحوش اسلامیت هزاران زن و کودک و جوان را در کوردستان کشتند و به قتل رساندند این کشتارها و بربریت ها از حافظه تاریخی مردم کوردستان پاک نخواهد شد روزی نزدیک فرا خواهد رسید که مسببان و دست اندرکاران این رژیم جنایتکار تک به تک شان در کوردستان پای میز دادگاه جنایات جنگی کشیده خواهند شد و به سزای اعمالشان خواهند رسید همانند دادگاه صدام ها و علی شیمیایی ها ووو نوبت به محاکمه شدن جنایتکاران آخوند و پاسداران قاتل وطنی هم خواهد رسید زمین گرد است .سالام اليكيم
https://t.me/c/1147774445/300417
یکی از نوشته‌های سابق نگارنده «بررسی لغت تبریز در بستر زبان ترکی» بود که بنا به برخی ملاحظات قسمت‌هایی از آن را بازنشر می‌کنم.
علت ناکامی برهان قاطع،
علت ناکامی برهان قاطع، فرهنگ‌نامه‌ی پارسی، شاردن فرانسوی و احمد کسروی در برابر لغت تبریز این بوده که خواسته‌اند این لغت را در بستر زبان‌هایی غیر از زبان ساکنان این شهر تشریح نمایند و برای همین ناکام مانده‌اند، ولی ما همسو با آلتای محمدوف بر این باوریم که تحقیق در خصوص لغت تبریز بهتر است در بستر زبان ترکی صورت گیرد.
از نظر ما عنصر بنیادی در لغات تاوری و تاوریز، تاو می باشد. دیوان الغات الترک، تاوار را مال جاندار و بی‌جان، دارایی و اشیا ترجمه کرده و نقطه عزیمت ما در این بحث نیز معانی نوشته شده توسط محمود کاشغری است. تاوار در دو راستای دارایی و اشیای بی‌جان از قبیل کالا، املاک و انبار و نیز اموال جاندار از قبیل شتر، دام، گله و طیور قابل بررسی است. جرارد کلاوزن نیز در فرهنگ اتیمولوژیک ترکی ماقبل قرن سیزدهم (چاپ1972 آکسفورد) نوشته‌های محمود کاشغری را تائید کرده و می افزاید: تاوار از ترکی وارد روسی شده در روسی متاع، کالا و مال معنی می دهد. تارقووات از آن مشتق شده و به معنی دادوستد مال و تجارت میباشد.
از بُن اسمی تاو در زبان ترکی لغات زیر در دست است. لغت دوه (شتر) که در ترکی قدیم بصورت تاوا و تَوَه آمده، دام‌های بزرگ (گاومیش و گاو) نیز در کتاب دده‌قورقود بصورت تاولا آمده که امروزه ما به آن تؤوله (و به اشتباه طویله) می‌گوییم، لغت داوار به معنی گوسفند و بز در ترکی قدیم بصورت تاوار بوده و در نهایت تویوق (جمیع طیور) نیز در کتاب دده قورقود و برخی لهجه‌های ترکی بصورت تاووق ذکر شده و لغتنامه دیل دنیز نیز لغت تاووس را با این لغت مرتبط دانسته است. بنابراین لغت تاو عنصر بنیادی اسامی همه اموال جاندار مانند شتر، گاومیش و گاو، گوسفند و بز، مرغ و سایر طیور است. علاوه بر اینها در میان محلات قدیمی اردبیل محله‌ی بازار هنوز هم تاوار نام دارد که دقیقا به معنی بازار است و دشمنان هویت ترکی آن را طوی می‌نویسند. با این حساب تاوری را باید محل تجارت (بازار)، انبار، اموال، ثروت و دارایی ترجمه کرد و تاوریز حالت جمع تاوری میباشد که پسوند جمع «ایز» همچنانکه بن و سن را به بیز و سیز تبدیل کرده، تاوری را نیز تاوریز نموده است. ابدال حرف ب به حرف واو از رایجترین ابدال‌ها در زبان ترکی است، پس تابریز و تبریز از منظر ما به معنی مکان‌هایی برای دادوستد (بازارها) و نگهداری گله‌های احشام و انبارهایی برای نگهداری کالا و اشیا میباشد. نکته بسیار مهمی که در کتیبه سارگون دوم نیز بدان اشاره شده و هنگام فتح تاوری از تصاحب انبار غله، خیل اسب و انواع مواد غذایی سخن به میان آمده است.
از نظر جامعه‌شناسی شهرهای اولیه اکثراً حول مراکز مقدس و اماکن مذهبی و پایتخت‌های حکومتی شکل گرفته‌اند و تبریز جزء معدود شهرهایی است که حول بازار و تجارت شکل گرفته و نامگذاری آن با لغتی که در ترکی به معنی بازار و انباری برای ثروت بی‌پایان است بی‌جا نبوده و شاید این شهر ابتدا بازار و محل تجارت کاروانیان بوده و به مرور زمان به شهر تبدیل شده و برای همین بهترین معنی برای لغت تبریز، بازارها و انبارهاست.
ســـالام دوســـلار..
یک مدرک و سند را نشان بدهد که آقای علی رضا اردبیلی ملت فارس را به عنوان (( ملت منحوس فارس )) خطاب کرده است , همانطور طوطی وار هرچه که دلش خواسته نوشته است.همانطور که متوجه هستیم آقای سیتاره قئپ قیرمیزی لینکی را فرستاده است که آقای احد واحدی در باره شخصی بنام علی رضا اردبیلی نوشته است. آقای احد واحدی هم مثل آقای تبریزی بدون اینکه
سناریو این تاتر به این صورت است که شخصی ( آقای تبریزی سیتاره قئپ قیرمیزی) از گفته های شخصی دوم ( احد واحدی ) که بر علیه شحص سوم ( علی رضا اردبیلی ) بدون سند نوشته است عاریه گرفته تا بر علیه یک حرکت مردمی استفاده بکند...
نتیجه...مثل اینکه در این شب های گرم تابستان, آقای مارکس دیگر به خواب کارتن خواب های وطنی نمی آید.
در باره یکی از سازمانهای انقلابی اسلامی یعنی سازمان رجوی سخنرانی اقای روحانی توجه مرا جلب کرد .
من تا کنون نمی‌دانستم که تقاضای حکم اعدام برای اقای امیر انتظام هم از سوی رجوی داده شده بود .هر چند در نشریات جریان چپ تهمت و اعدام اقای امیر انتظام را خوانده بودم .روشن شد که ارتجاع سرخ توده ای و ارتجاع سیاه رجوی هردو در بندامدن و زندانی کردن اقای امیر انتظام نظر واحدی داشتند . رجوی در حقیقت دارای مجموعه صفات شیطانی است که تا کنون بشر بخود ندیده است .این جنایتکار حرفه ای در حقیقت همان ضحاک ماردوش است که تا کنون صد ها هزار انسان ایرانی را به نابودی کشانده است .برای دیدن سخنرانی اقای روحانی به یوتوپ به تاریخ امروز 18, 8توجه کننید . دفاع از فاسدی قدرت طلب وجاسوس صدام بنام رجوی جز نابخردی و خیانت به انسانیت نامی ندارد .ایشان در این سخنرانی به کارنامه ضداخلاقی رجوی پرداختند و دفاع از قربانیان ارتجاع رجوی .
ژاله خانم تبریزی عزیز
ممنون از زحمات شبانه روزی تان.ص کوچه باغلی
این فرد ساواکی زاده فرصت طلب بی اخلاق ،از هر فرصتی سوءاستفاده میکند تا به اپوریسیون چپ و مجاهد حمله کند .بهتر بود یادی هم از شاه؛آخرین مامور و سگ زنجیری غرب در ایران، و ساواک کثیف بی اخلاقش یاد میکرد.
دوست گرامی ما لاچین در بخش: "صفحه شما" این چنین نوشته است: (..... قرار شد کامنت هائی که در آنها به فارس ها دشنام داده شده بود من جمله قوم منحوس فارس و ملت ژن خراب فارس را در اینجا درج
بکنید تا ما بدانیم این چه کسانی هستند که دشنام می دهند؟ تا زمانی که اسم این اشخاص و یا کپی کامنت هایشان را در اینجا منتشر نکردید حرف های شما مثل جهان تک میهنی پوچ و بی تأثیرند! ..... انتظار ما همچنان ادامه دارد! .....)این سخنان مانند آن هستند که کسی در دشتی پر از برف از کسی دیگر بپرسد که تو که می گفتی برف باریده و همه جا را برف فرا گرفته پس برف کو؟ برف را به ما نشان بده! من می توانم لینک و کامنت های فراوانی را نشان بدهم که پان ترک ها برای نفرت پراکنی ناسیونالیستی درباره کردها و فارس ها نوشته اند اما برای آن که مشتی را که نمونه خروار است ببینید به لینک زیر نگاه کنید
http://iranglobal.info/node/30600
البته من کاسه کوزه ها را تنها بر سر پان ترک ها نمی شکنم چون پان آریاها هم بارانی از ناسزا را به عرب ها و ترک ها می بارانند اما گناه از چنین کسانی نیست بلکه گناه از پنداری پلید و پلشت و دوزخی و اهریمنی و زهر کشنده ای به نام ناسیونالیسم است!
جریان تجزیه طلب مشکوک در این سایت فقط این چند نفر نیستند بلکه سازمان فدایی حزب چپ با دادن اعلامیه به مناسبت سالگرد تولد حزب دمکرات کردستان هدف خیانتکارانه وتجزیه طلبانه خود را اعلام کرد .
حزب دمکرات کردستان هدفی جز تجزیه ایران وایجاد جنگ داخلی و اخراج هزاران هم وطن اذری از شهرهای اذربایجان غر بی ندارد . جریان تجزیه طلب کرد همراه و همگام با دولت های بیگانه در تخریب و حمله وجاسوسی به نیروهای دولتی نقش اساسی دارند . حزب چپ از تجزیه طلبان ترک دفاع قاطع میکند .حزب چپ همراه با حزب توده بزرگترین ضربات ممکن را به ایران وارد کردند .در این روز ها که عاشورای 28 مرداد نقل محافل سیاسی است ،باید یاد اور شد دولت مصدق قربانی دشمنی وتخریب چپ دربار و ارتجاع دینی شد .چپ یعنی تجزیه طلب و دشمن حکومت ملی وقانون در ایران .
سالام اليكيم
سرمایه‌گذار حامی تروریسم در آذربایجان غربیhttps://t.me/Ellimilyon/58224
خیانتی دیگر از استاندار غیر بومی و حامی تروریسم در آذربایجان غربی
واگذاری ۸۰۰۰ متر مربع از مراتع و اراضی ملی به سرمایه‌گذار حامی تروریسم در آذربایجان غربی
شهریاری، استاندار غیربومی در استان آذربایجان غربی که همیشه در کنار تروریسم کُردی بوده است اینبار نیز در خیانتی آشکار ۸۰۰۰ مترمربع از اراضی و مراتع ملی آذربایجان جنوبی را به یکی از اکراد مهاجر هدیه داد.
شهریاری که بارها حمایت آشکارا خود از گروه‌های تروریستی کُردی را اعلام کرده و ارتباطی نزدیک با افراد وابسته به گروه‌های تروریستی دارد نهایت تلاش خود را در زمینه نفوذ تروریسم کُردی در خاک آذربایجان جنوبی به کار بسته است. این اقدامات برنامه‌ای از پیش تعیین شده از طرف ایران میباشد تا نفوذ اکراد مهاجر در خاک آذربایجان بیشتر شود.
ســـالام دوســلار..
و ملت ژن خراب فارس ) را در اینجا درج بکنید تا ما بدانیم این چه کسانی هستند که دشنام میدهند. تا زمانی که اسم این اشخاص و یا کپی کامنتاهیشان را در اینجا منتشر نکردید , حرف های شما مثل (( جهان تک میهنی )) پوچ و بی تاثیر است. البته هیچ وقت فراموش نکنیم که اشخاصی که با داس و چکش و با بیل کلنگ از صبح تا شب کار میکنند و لی پولی برای خرید نان ندارند و شبها هم مثل شما کارتن خواب هستند , هذیان گوئی زیاد میکنند. چون معده خالی , انسان را دچار « توهم » میکند. انتظار ما همچنان ادامه دارد.آقای سیتاره قئپ قیرمیزی تبریزی..
قرار شده بود که قبل اینکه این لینک های تکراری را باز هم تکرا بکنبد , کامنتهای که به ( فارس ها ) دشنام داده شده بود منجمله (قوم منحوس فارس و
سالام
دراصل حاصل تفکروحاکمیت استعماری ماسیونری میسونرهای غربی است.شعوبیه کیست ؟آیاتمام بدبختی ملل ایران ازشعوبیه است؟
شعوبیه را به تاریخ علویان پیوندمیدهند،
تاجیک های حاکم برایران کنونی که مردم بدان زبان حرف میزنندوبرآن وبرنویسندگانش افتخاربندتونبانی میکنند
تاریخ نویسان ماسونی بخاطراینکه تفکرماسیونی شعوبیه کنونی را غسل داده وآلوده به تشیع کنند؛
آنرابه طرفداران اولیه علی وحسین منسوب میکنند،تابتوانندهم مولاهاراباخودهمراه ساخته وهم تفکراستعماری
ماسیونی پان ایرانیستی رادربین مردم جااندانزند،
خوشخدمتی وخوشحالی انگلیس همراه سازند.
این طیف نویسندگان در درجه اول برای دلخوشی باستانگرایی خودمقاله نوشته وتاریج جعل میکنند.
جعل هویت برای ملت سازی استعمارگران وتاکیدبرباستانگرایی کرده اند.
به عرب وتورک زدایی خود
همراه باملاهاشعیه راباآتش پرستی،بت پرستی،مسیحیت،بایهودیت وفارسیزم فاشیستی وایرانیت
پیوندمی دهند.
درصدسال گذشته باتوانمندی دلارهای نفتی مفتی مناطق عرب وباهمکاری استعمارگران روس وانگلیس وباکمک گیری ازمولاها موفق
این توطئه شوم گشته اند.
آقاکیوان یک طرف راندیده به موضوع بی ربط قاجاروجداشدن 120000کیلمترمربع خاک اشاره میکند.
آقاکیوان همین فارسی که من وشمابدان مینویسم، این یادگار فتح علی شاه است.
آن یکی راتقبیح وبه این یکی افتخاربرای خودمیکنی.
دراصل مقصراصلی ازدست رفتن آن سرزمین هم شعوبیه فارس بود،زیراکه فتحعلی شاه به ضعف درحنگ پی برده ونمیخواست باروس جنگ کند.
این تاجیک وفارس های دوران اشرف افغان مولاهای اصفهانی بودندکه فتوای جهادبرعلیه فتعلی شاه داده وآن بدبخت راداخل این گرداب کردند.
امروز بیست و هشتم مردادماه سال ۱۳۹۹ است، این روز را نباید فراموش کرد! (به لینک زیر نگاه کنید)
http://iranglobal.info/node/23343
می گویند در تخت جمشید چندین جسد چند هزار ساله پیدا شده که قیافه هایشان دقیقن مثل احمدی نژاد. ملا حسن روحانی. حداد عادل. مهرداد درویش پور. و کلا با قیافه های فارس های اریایی مو نمی زند
صاحب نظری در مقاله ای که اخیرا در ایران گلوبال درج شده ، چنین نظر داده است که تئوری لنین در مورد امپریالیسم درخال حاضر صحت و اعتبار سابق خود را از دست داده و منطبق با واقعیت ها نیست.
در جواب این مقاله نویس که ظاهرا زمانی خط مشی چپ داشته است ، لازم میدانم این تذکر را بدهم که تز های لنین در باره امپریالیسم هنوز هم اصالت و اعتبار داشته و بیانگر ماهیت پدیده ای به نام امپریالیسم یعنی سرمایه داری انحصاری می باشد . سرمایه داری جهانی در سال های آخر قرن نوزدهم از مرحله رقابتی به مرحله انحصاری گام گذاشت و امپریالیسم پا به عرصه وجود نهاد . خصوصیات سرمایه داری را در مرجله انحصاری آن ، لنین به داهیانه ترین وجهی در جزوه ای تحت عنوان امپریالیسم ، عالی ترین مرحله سرمایه داری تبیین و تشریح کرد. در دوران سرمایه داری رقابتی به ویژه در دهه های آخر قرن نوزدهم، دول سلطه گر سرمایه داری، نقاط مختلف جهان را بین همدیگر تقسیم کردند . وقتی قرن بیستم آغاز میشد در دنیا نقطه ای نبود که در تصرف این یا آن قدرت سلطه گر سرمایه داری نباشد. با در نظر داشتن این واقعیت که در دوران امپریالیسم که امروز بیش از صد و بیست سال از پدیدار شدن آن سپری میگردد، رشد ناموزون سرمایه داری، تسریع میگردد، با ظهور امپریالیسم، دوران تقسیم مجدد جهان جای تقسیم " آرام" جهان را میگیرد . رشد ناموزون سرمایه داری بدین معناست که کشوری که در نظام جهانی سرمایه داری کم اهمیت تر میباشد می تواند در نتیجه رشذ اقتصادی و نظامی از این یا آن قدرت امپریالیستی جلوتر زده و به کشور قدرتمندی مبدل گردد. این کشور امپریالیستی نیرومند، در جستجوی جای پائی در کشور های اسیر و دربند و به منظور صدور سرمایه و کالا و تهیه ارزان قیمت مواد خام مجبور میشود با دیگر قدذت های امپریالیستی در گیر شده و از طرق مختلف و از آن جمله با توسل به جنگ، در نقاط مختلف جهان، مستعمرات و مناطق نفوذی به دست بیاورد . همین طور که گفته شد در دوران امپریالیسم دیگر نقطه تقسیم نشده ای در جهان وجود ندارد و هر امپریالیست تازه نفس قدرتمندی باید مستعمرات دیگر قدرتهای امپریالیستی را به چنگ بیاورد . بهمین جهت نیز، درگیری و خصومت دائم در دوران امپریالیسم بین قدرت های سلطه طلب امپریالیستی، از خصوصیات ذاتی این مرحله سرمایه داری می باشد. جنگ جهانی اول و دوم - در آغاز شروع آن- نتیجه اجتناب ناپذیر رقابت و کشمکش بین قدرت های امپریالیستی بر سر تقسیم مجدد جهان بود . این خود دلیلی قانع کننده است بر درستی تئوری های لنین در باره پدیده امپریالیسم . در خال حاضر نیز، جنگ و کشمکش شدید. بین قدرتهای امپریالیستی رقیب بر سز تقسیم مجدد جهان وجود دارد. اینکه در 75 سال گذشته جنگ جهانی دیگری رخ نداده است ،دلیلی بر نا درست بودن تز های لنین در باره امپریالیسم نیست. وجود بمب های آتمی و هیدروژنی و میکروبی ، ا مپریالیست های آزمند را مجبور میسازد تا آنجا که می توانند محتاطانه عمل کنند. چون جنگ جهانی سوم ، امکان دارد منتهی به نابودی کل بشریت که امپریالیست ها هم جزوی از آن هستند، گردد. اما تا امپریالیسم هست ، خطر جنگ جهانی وجود دارد . در بین قدرت های امپریالیستی، هم تبانی وجود دارد هم ضدیت و کشمکش . تبانی بین قدرتهای امپریالیستی موقتی و تضاد و کشمکش بین آنها بر سر تسلط بر جهان، دائمی است. در دنیای پر خطر کنونی، دو بلوک متخاصم امپریالیستی در مقابل هم صف آرائی کرده اند . در یک طرف، امریالیسم آمریکاو متحدینش قرار دارند و در طرف دیگر، امپریالیست های روس و چین، صف آرائی کرده اند . یکی باید نابینا باشد که تشدید روز افزون تضاد و کشمکش بین این دوجناح ار راهزنان امپریالیستی را نه بیند ! هر لحظه حادثه " غیر مترقبه ای " بین این دو دار و دسته راهزن امپریالیستی امکان دارد دنیا را به کام جنگ جهانی مخوفی فرو ببرد. مبارزه با جنگ طلبی های قدرت های امپریالیستی و قذرتمند تر شدن پیکار های جهانی کارگران و توده های زحمتکش و تشدید مبارزات رهائی بخش ضد امپریالیستی در سرتاسر جهان، می تواند بر مقاصد جنگ طلبانه قدرت های امپریالیستی مهار زده و جنگ دیگر جهانی را به عقب بیاندازد. لازم به تاکید است که تز لنین در باره امپریالیسم همچنان اصالت و صحت خود را نگه داشته . تنها چیزی که تعییر یافته ، در غلطیدن برخی از عناصر چپ دیروز، به منجلاب رویزیونیسم و اپورتونیسم، می باشد.در بازار مکاره اپوزیسیون نماهای ایرانی کم نیستند افراد بی شرمی چون آقای رئیسی که با استفاده از ادبیاتی سخیف در مواجه با مخالفین و منتقدین خود به واقع خویشتن واقعی و بزک نشده خویش را به نمایش میگذارند.
به تبریزی
از نژاد ارمنی است! پس به آقای تبریزی باید گفت؛ هایل هیتلر!کسی که به زبان ائرمنی حرف بزند نمیتواند دلیل بر ائرمنی بودنش باشد.
ائرمنی بودن و ائرمنی حرف زدن دو مسئله متفاوت است. پس ارمنی کسی است که بقول ایشان توسط آزمایش های ژنتیک تصریح شود که
سالام
کارجمعی کرده وقدرت خودرادرمواجه بامشکلات حل کنند.فکرکنم سال 1350 بود؛که این مرحوم باگروه خود به شهرمان آمد،
یک فیلم رادرپرده سیاهی که به دیواریک منزلی آویزان وآنرانمایش دادند،که هیچ وقت ازیادم نمی رود.
درمورداتحادروستاییان بود،که چطورباهم
اقای سازاخ من به نوبه خود همراه با جامعه بشری بر ترک بودن شما تاکید می‌کنیم و امیدوارم که این تعلق خاطر به ترک بودن به خوشبختی شما کمک بیشتری کند .
اما برای خدمت به خلق ترککافی است تاریخ ترکان را از اغاز جنگ ترکان با روسیان1812 (واز دست رفتن قفقاز 120000هزار ک .مربع )تا فروپاشی شوروی کشور شورا ها و مهد سوسیالیسم و اولین کشور سوسیالیستی جهان تحریر کننید .گزارش زندگی اجتماعی ترکان زیر دست ونظر دولت تزار و وسپس رفقای چپ چگونه بود ؟رابطه مسکو با باکو و رابطه ایروان با مسکو را رفقا چگونه ارزیابی میکردند.البته در این باره صدها کتاب تحقیقی نوشته شده است .ارزیابی و معرفی وترجمه این کتاب ها خدمت بزرگی به جامعه ترکان در سراسر جهان است .خوب جنگ هزینە دارد و برای 2 طرف درگیر هیچ جنگی هزینە یکطرفە نخواهد بود 2 ماه است تورکیە با لشکر کشی در منطقەت حفتانین مثل خر لشکرشان گیر کردە امروز یک هیلکوپتر تورکیە را هم سرنگون کردن
«بغداد الیوم»، این بالگرد در منطقه «هفتنین» استان «دهوک» در اقلیم کردستان با شلیک پ. ک. ک سقوط کرد.بر اساس اعلام برخی منابع، همه سرنشینان این بالگرد کشته شدند.
ترکیه تا کنون هیچ واکنشی در رد یا تایید این خبر نشان نداده است.
ترکیه از اواخر خرداد گذشته، عملیات «پنجه ببر» را از زمین و هوا در شمال عراق علیه عناصر «حزب کارگران کردستان ترکیه» (پ. ک. ک) آغاز کرده است.
عکس و مشخصات هلکوپتر در دست گریلاهاست چون در منطقەی آنها سقوط کردە با شلیک ضد هوائی
سالام اليكيم
و کتاب و رساله و برنامه‌ی رادیویی و تلویزیونی و ... در باره‌ی تورک نبودن تورک‌ها، فارس و آزری بودن بخشی از تورک‌ها که ساکن در منطقه‌ی آزربایجان از تورک‌ایلی هستند، و تغییر داده شدن زبانشان به تورکی توسط موغول‌ها و به زور، منتشر شده و الان هم میشود.https://t.me/sarrizat/11377
فارسها از کجا آمدند؟ تورک و عرب و موغول و ... چطور فارس‌زبان شد؟
از دوره‌ی مشروطیت بدین سو در ایران ده‌ها هزار مقاله و کتاب و رساله و برنامه‌ی رادیویی و
حال آنکه خود کسانی که امروز فارسی صحبت میکنند، به جز درصد کمی، همه اعراب، تورک‌ها، موغول‌ها و ایرانیک‌های غیر فارس هستند که بعدها زبانشان به لهجه‌ی ایرانی دری- که فارسی فتح‌علی‌شاهی نامیده میشود- تغییر یافته است.
در طول تاریخ تا دوره‌ی مشروطیت در همه‌ی منابع و کتب و نشریات و ... صحبت از تورک و «تاجیک» می‌رفت. در آغاز قرن بیستم نیز صرفا زبان مادری حداکثر ١٠-٥ درصد مردم ایران تاجیکی -دری – فارسی، زبانی که از افغانستان امروزی وارد ایران شد، بود. اما امروز در ایران کسانی که تاجیکی -دری - فارسی را به عنوان زبان مادری و اولیه و ... بکار می‌برند حدود ٢٥٪-٣٥٪ جمعیت کل کشور است و عنوان قومی تاجیک هم ناپدید شده است. باید معلوم شود آن تاجیک‌ها کجا رفتند و به چه علت ناپدید شدند و این ٣٠ درصد جمعیت ایران که الآن به فارسی صحبت میکنند از کجا و به چه علت و چه‌طور پیدا شدند.
به عبارت دیگر، در ایران بحث اصلی در این عرصه نباید این باشد که تورک‌ها از کجا پیدا شدند، زبانشان در اول آذری بود، منشاء زبان تورکی آسیای میانه است، و .... . بلکه بحث اصلی باید این باشد که فارسها از کجا آمدند و چرا و چگونه پیدا شدند و اینکه زبانشان در اول عربی و تورکی و موغولی و لوری و ... بود؛ و منشاء زبان دری افغانستان و ... است.
واقعیت این است که بخشی از فارس‌های امروزی، اعراب و تورک‌ها و موغول‌ها و ایرانیک‌های غیر فارس‌زبانی هستند که به مرور زمان آغاز به تکلم به زبان تاجیکی-دری وارده از افغانستان به عنوان یک زبان ادبی کرده‌اند. بخش بزرگ‌تری از فارس‌زبان‌ها نیز گروه‌های زبانی و قومی غیر فارس هستند که از مشروطیت بدین سو در اثر سیاست‌های آسیمیلاسیونیست و فارس‌سازی دولتی و تحمیل زبان فارسی به عنوان تنها زبان رسمی دولتی و تحصیلی و اداری و رسانه‌ای و ... بر مردمان ایران تغییر زبان داده و شروع به صحبت به تاجیکی-دری-فارسی، که منشاء افغانستانی دارد، میکنند. همچنین این واقعیت باید تاکید شود که فارس‌های کنونی ارتباطی با پرس‌های باستان ندارند، به جز نامشان که تلفظ عربی اسم پارس است (که قرینه‌ی دیگری بر اصلیت عربی آنهاست).
نبود توده‌ی بومی متکلم به زبان فارسی در طول تاریخ در ایران، دلیل اصلی ظهور دو فنومن و یا پدیده‌ی اجتماعی است:
الف- نبود فولکلور و رقص و موسیقی و معماری و مینیاتور و قالی‌بافی و دولت‌مداری و ... فارس. چرا که در ایران یک توده‌ی فارس که اینها را بیافریند وجود نداشت. (بر عکس فولکلور و موسیقی و معماری و مینیاتور و قالی‌بافی و دولت‌مداری و ... تورک). این نیز به نوبه‌ی خود عامل اصلی دزدیدن فولکلور و رقص و موسیقی و معماری و مینیاتور و قالی‌بافی و دولت‌مداری و ... تورک از سوی نخبه‌گان فارس و دولت ایران و حامیان غربیشان، و تقدیم آنها به عنوان ایرانی-پرشین-فارسی، به عبارت دیگر سنت فرهنگ‌دزدی و سیاست میراث‌دزدی فارسی شده است.
ب-دومین پدیده، عدم اعتقاد بسیاری از فارس‌زبان‌ها به وجود قوم و یا ملت فارس است. این نیز قابل درک است، زیرا تورک‌ها هم در طول تاریخ در ایران حضور داشته و هم خود را تورک می‌شناختند و تورک می‌نامیدند. و این توده‌ی تورک بود که در دوره‌ی مودرنیته تبدیل به ملت تورک شد. اما در ایران توده‌ای فارس وجود نداشت که خود را با عنوان فارس شناخته و یا بنامد. نتیجتا قوم ناموجود فارس در دوران مودرنیته به ملت فارس تحول پیدا نکرد. این نیز به نوبه‌ی خود منجر به این شد که اوروپائیان به منظور پر کردن خلاء و ایجاد ملتی آنتی تز تورک و عرب در ایران و منطقه، در صدد آفریدن «ملت ایران»، از طریق فارس‌سازی اجباری تورک‌ها و .... از دوره‌ی مشروطیت بدین سو برآیند ...
سه دلیل عمده که دولت ایران و قومیت‌گرایان فارس برای تخطئه‌ی زبان تورکی و ممنوع ساختن و ریشه‌کن کردن آن می‌آورند، یعنی وارداتی بودن تورکی از شرق، گویا تغییر زبان مردم آزربایجان از آذری و فارسی به تورکی و تحمیل تورکی از طرف موغول‌ها، از قضا در باره‌ی خود زبان فارسی صادق است. زیرا زبان دری وارداتی از افغانستان است، فارس‌زبان‌های فعلی در ایران اکثرا غیر فارس‌های تغییر زبان داده هستند و از مشروطیت به این سو زبان فارسی از طرف دولت با تمام امکانات و خرج میلیاردها دولار بر
سالام اليكيم
https://t.me/kitabsesi/3155
طایفه قاراقویونلو
قاراقویونلو یکی از طوایف شعبه لک ( ترکان_لک /ترکان لکستان) "شاهسون بغدادی" است. برای کلمه "قارا" دو معنی در نظر گرفته اند اول به معنی
"قارا" دو معنی در نظر گرفته اند اول به معنی "سیاه" یعنی "دارنده گوسفند سیاه" ، معنی دیگری که بعضی مورخین برای کلمه "قارا" در نظر گرفته اند "بزرگ" است معتقدان این معنی "قاراقویونلو" را به معنی "صاحب احشام زیاد" آورده اند.مورخین بنام از جمله پرفسور فاروق سومر و مینورسکی معتقدند که "قاراقویونلوها"را با توجه به "رنگ احشامشان" نام گذاری کرده اند. اما بعضی از مورخین معتقدند که نشان پرچم این آنها "گوسفند سیاه" بوده و از همین رو به این نام خوانده شده اند.
بعضی منابع قاراقویونلو را 'بارانی ،بارانلو و بارانلی' هم گفته اند، علت این نامگذاری به روشنی مشخص نیست. ولی در شهر "ماردین" ترکیه به "قوچ"، باران میگویند شاید بخاطر مجسمه "قوچی" که بر "مزار" فوت شدگانشان نصب میکردند به این نام خوانده شده اند.
قاراقویونلو ، سلسله ای "ترک تبار" بود که به مدت 91 سال حکومت کرد این سلسله در سال 1378 درحوالی "دریاچه وان" ترکیه تاسیس شد."تبریز" پایتخت این سلسله بود و در نواحی آذربایجان خوزستان، کرمان و فارس عراق عرب و جمهوی ارمنستان و بخش هایی از ترکیه فعلی نیز صاحب قدرت بودند.
در کتاب ایلها ،چادرنشینان وطوایف عشایر ایران جلد یک ص 63 در مورد تشکیل سلسله قاراقویونلو آمده است:
پس از فوت "امیرتیمور" در سال807ق متصرفات وی بین فرزندانش تقسیم شد. "محمد ابراهیم خواجه" از امرای ترکستان که از سوی امیرتیمور حکمران قسمتی از آذربایجان شده بود سلسله "قاراقویونلو" را تشکیل داد.
اما نخستین فرمانروای "قاراقویونلو" که توانست حکومتی برپا سازد؛ "قارایوسف" پسر "قارامحمد" بود. آخرین امیر این خاندان، "حسنعلی پسر جهانشاه" بود که تنها یک سال حکومت کرد. به این ترتیب با مرگ او، سلسله قراقویونلوها در 874 ق منقرض شد.
"جهانشاه" مشهورترین امیر "قاراقویونلو" است که مردی شاعر و هنردوست نیز به شمار میرفته. در زمان جهانشاه، دولت قاراقویونلو به اوج عظمت و وسعت رسید؛ چنان که در 844 ق "گرجیان" را مغلوب کرد و "عراق" را از دست یکی از برادران خود بیرون آورد.
در 850 ق بر عراق عجمیا همان منطقه مرکزی و غربی ایران فعلی ، فارس و کرمان مستولی شد و در 862 ق به عزم تسخیر "هرات" لشکر به آن سمت کشید به طوری که پس از شکست دادن "میرزا علاء الدوله تیموری" بر "هرات" نیز استیلا یافت.
عاقبت چون از طغیان پسرش در "آذربایجان" اطلاع پیدا کرد، با مدعی خویش "میرزا سلطان ابوسعید گورکان" صلح کرد و به این ترتیب "خراسان" را به او واگذاشت در نتیجه خود به "تبریز" بازگشت.
وی آتش فتنه هایی را که در آذربایجان، بغداد و فارس روشن شده بود، خواباند و چند صباحی بر بخش وسیعی از 'ایران و عراق' حکومت کرد به طوری که مناطق تحت قلمرو خود را قرین امنیت و آسایش نمود.
اوضاع برتری "جهانشاه" چنان دوامی نداشت . زیرا مردی قدرتمندتر و تواناتر از او از میان قبیله "آغ قویونلو" به نام "حسن بیگ" برخاست که نظر به وجود کینه دیرینه در بین دو ایل "ترکمان" با وی به جنگ پرداخت. سرانجام چون در سال 872 ق "جهانشاه" به عزم سرکوبی "حسن بیگ" به به "دیار بکیر" رفت، غافلگیر شد و در حین فرار به قتل رسید.
آنطور که مورخ عثمانی "مولانا شکرالله" از زبان "جهانشاه" نقل میکند قاراقویونلو ها از ترکان "اوغوز" و منتسب به یکی از بیست وچهار طایفه آنها بوده ونسب "قارا یوسف" را به واسطه چهل ویکم از اولاد "دنگیز خان" میداند.
از مهمترین قبایل متحد آنها میتوان به ترکان 'سعدلو، بهارلو، دوخارلو، قارامانلو، آلپائوت، جاگیرلو/جاغیرلی، اینانلو، دوگر و...' اشاره کرد.
از آثار دوران فرمانروایی "جهانشاه قاراقویونلو" ، مسجد بسیار زیبایی در "تبریز" به نام مسجد کبود یا "گوی مسجد" است که با وجود صدمه های فراوانی که از زلزله دید، هنوز هم بقایای کاشی کاری و معماری آن از برجسته ترین آثار "ترکی-اسلامی" به شمار میرود.
سالام اليكيم
دیگر یاد می دهند فکر نکنند که آنها اولین ظلم را در حق وطن خود، شخص خود و یا و میراث تاریخی پدر مادر و اجداد خود روا می دارند بلکه مطمئن باشند که بیشترین ظلم را به بچه خود نموده اند ، نمونه ای از مشکلات بصورت زیر می باشد:https://t.me/sarrizat/11375
عواقب یاددهی زبان غیرمادری به کودکان در خانواده
کسانی که به فرزندانشان بجای زبان مادری یک زبان دیگر یاد می دهند فکر نکنند که آنها
1-از بین رفتن اعتماد بنفس در کودکان، معمولا بچه هایی که زبان مادری خود را یاد نگرفته اند فکر میکنند پدر و مادرشان و مردم اطرافشان، زبان و فرهنگ غنی ندارند و در نتیجه اعتمادش به انها و نهایتا اعتماد بنفس خود را از دست میدهد، آنها بعد از بزرگ شدن نیز همیشه خود را جدا از دیگران دانسته وبویژه از نظر مدیریتی خود را ضعیف می پندارد.
2-منزوی شدن در محیط اطراف خود و تجربه نکردن دوران زندگی بچه گی در بین هم سن و سالان، اینگونه بچه ها معمولا منزوی و افسرده می شوند و قدرت اظهارنظر را از دست می دهند.
3-عدم درک درست پدر مادر : آنها به پدربزرگ و مادربزرگ خود احترام نمی گذارند و آنهارا بیگانه می پندارند، آنها فکر می کنند اگر زبان پدر مادرشان ارزشمند بود حتما به بچه هایشان یاد می دادند و نهایتا آنهارا نیز نادان می پندارند.
4-پرخاشگری:آنها اطرافیان خود را بیگانه می پندارند و از خود نمی دانند و بتدریج این شیوه، جزئی از رفتار آنها شده و پرخاشگر می شوند.
5-احساس بیگانگی به موطن اصلی پدر ومادر خود : آنها نسبت به وطن پدر مادر خود، بی تفاوت شده و هیچ علاقه ای به خویشاوندان دور و نزدیک خود نشان نمی دهند با از دست دادن عشق و علاقه به اطرافیان خود نیز از زندگی خودش راضی نخواهد بود و همیشه در ته دلش کمبودی را احساس می کند.
منابع : خانم ایرینا بوکوا دبیرکل یونسکو و خانم ژاله تبریزی از مسئولین سازمان یونسکو و مصطفی ملکیان فیلسوف اخلاق و پژوهشگر، رساله خانم سایا علیزاده
ادامە از بخش اول
هم میهنان بزرگوار!باشد که دیگر اجازه ندهیم جنایت های جمهوری اسلامی در کوردستان، پرده پوش شوند. به درخواست همکاری ما پاسخ مثبت بدهید تا از مسیر „کوردستان تریبونال“، برای نخستین بار، پیگیر جنایت های جمهوری اسلامی علیه مردم کوردستان، بر اساس آیین دادرسی حقوق بین الملل باشیم.
سپاس بی پایان
هیات اجرایی „کوردستان تریبونال“
مرداد ١٣٩٩ برابر با آگوست ٢٠٢٠
„اعلام موجودیت „کوردستان تریبونال
هم میهنان عزیز!مردم قدرشناس کوردستان!
با افتخار، امروز، همزمان با چهل و یکمین سال „فتوای خمینی“ با هدف ژینوساید ملت کورد، اعلام موجودیت „کوردستان تریبونال“ را به آگاهی می رسانیم.
جمهوری اسلامی به درازای دوران چهل و یک ساله‌ی سلطه‌ی نامشروع خود، به نام جمهوری اسلامی شیعه‌ی ولایت فقیه، و به نام صدور انقلاب، بجز ویرانی، کشتار جمعی، اعدام، ترور، و همچنین زیرپا گذاردن آزادی های اولیه و نابودی منابع و ثروت‌ها، هیچ دستاوردی برای مردم در چارچوب ایران نداشته است. در گسترەی بین المللی نیز جمهوری اسلامی تحت سیاست صدور انقلاب، با دخالت در امور داخلی کشورهای اسلامی، به ویژه در خاورمیانه، به یک تهدید دائمی علیه آسایش و امنیت جهانی تبدیل شده است. در پهنەی کوردستان نیز جمهوری اسلامی، برای سرکوب ملت کورد بر بنیاد یک زبان، یک ملت، یک پرچم، و به بهانەی حفظ تمامیت ارضی، همه‌ی مرزهای انسانی را زیر پا گذارده هر جنایتی را علیه ملت کورد، مشروع دانسته است.
همچنان که بر همگان آشکار است تنها چند ماه پس از تاسیس جمهوری اسلامی، روح الله خمینی در ٢٧ مرداد ١٣٥٨، علیه مردم کوردستان، اعلام جهاد نمود و همین فتوا بهانه ای شد برای یورش همه جانبه به شهرها و روستاهای کوردستان و کشتار سبعانەی مردم و اعدام جوانان کورد، رویه‌ای که تا به امروز نیز همچنان ادامه دارد.
در این تجاوزها که بیش از چهار دهه است همچنان ادامه یافتە است هزاران انسان، به دست نیروهای مسلح ایران، جان باخته اند. در یورش مزدوران جمهوری اسلامی به روستاهای کوردستان – تنها در سه سال نخست پس از تاسیس جمهوری اسلامی- افزون بر ٣١٣ نفر از روستاییان که بیشتر آنها زنان و کودکان و پیرسالان بوده‌اند به شیوه ای وحشیانه قربانی کشتار جمعی شده و بیش از ٣٨ روستا به تمامی ویران شده اند. جمهوری اسلامی همچنین از ابتدای تاسیس تا مقطع کنونی، علاوه بر کشتار جمعی، بیش از ٢٥٠٤ نفر را تنها به تاوان کورد بودن اعدام و افزون بر ٤٤٩ نفر را در داخل و خارج از مرزهای خود، ترور کرده است که بسیاری از آنها در هنگام ترور و اعدام، کمتر از ١٨ سال سن داشته اند.
البته روشن است که سرکوب کوردستان، ابعاد دیگری نیز داشته است و اکنون – همچنانکه همه می دانند- علاوه بر سرکوب اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی، جوانان کوردستان، روزانه در مرزهای کوردستان، به بهانەی کولبری، توسط نیروهای مسلح رژیم، کشته می‌شوند. تنها در سال ٢٠١٩ میلادی، بیش از ٧٠ کولبر کورد، با شلیک مستقیم نیروهای جنایتکار رژیم در مرزها جان خود را از دست داده اند.
آنچه رژیم در کوردستان، بر سر آن است به روشنی نشان می دهد جمهوری اسلامی، هدفی جز ذوب سیستماتیک هویت ملت کورد در این بخش از کوردستان ندارد. از همین رو و با هدف یک رویارویی حقوقی با سیاست های برنامه ریزی شده ی جمهوری اسلامی ایران، مرکز „کوردستان تریبونال“ به مثابه یک ضرورت تاریخی، تاسیس می شود.
هم میهنان گرامی!
„کوردستان تریبونال“ یک „دادگاه ملی“ است که با همکاری آسیب دیدگان رهایی یافته از مرگ، خانواده‌های قربانیان و پشتیبانی و مشارکت گروهی از حقوقدانان، دادوران و کثیری از کنشگران سیاسی و مدنی کورد و دوستان کورد، همچنین مرکز دیاسپورای کورد، توسط „سازمان جهانی کورد“، با هدف برگزاری دادگاهی برای پیگیری تاوان‌های جمهوری اسلامی ایران در کوردستان، تاسیس شده است.
این دادگاه پس از تشکیل، فعالیت های خود را بر سه محور اصلی „ژینوساید“، „جنایت علیه بشریت“ و „جنایات جنگی“ متمرکز خواهد نمود.
„کوردستان تریبونال“، دادگاهی است خلقی و مستقل، و فعالیت های قانونی خود را بر اساس تشکیل یک دادگاه مردمی و بر اساس حقوق بین الملل از طریق „کمیسیون تحقیق „و „دادوران“، بنیاد خواهد کرد.
اولویت گذاری تاسیس „کوردستان تریبونال“، تحقیق درباره‌ی جنایت های جمهوری اسلامی در چارچوب دادگاه و اطلاع رسانی قطعنامەی پایانی به افکار عمومی، همچنین پیگیری های بعدی در عرصەی بین المللی است.
از همین رو دست همکاری خود را به سوی آحاد ملت کورد، خانوادەی قربانیان، و نهادهای سیاسی و مدنی در ارتباط با گردآوری و ثبت جنایت های جمهوری اسلامی ایران در کوردستان، به گرمی می فشاریم. همچنین از خسران دیدگان و خانواده های قربانیان درخواست می کنیم برای تقدیم شکایات، از طریق ایمیل و وبسایت „کوردستان تریبونال“، با ما تماس بگیرند.
کسی که بتواند ترکی حرف بزند دلیل بر ترک بودنش نیست! ترک بودن و توانائی ترکی حرف زدن دو موضوع متفاوت هستند! پس ترک کسی است که پس از آزمایش های ژنیک روشن شود که از نژاد ترک است! هایل هیتلر!!!
خبری تازە برای پان اتراک مصطفی کازمی . نخست وزیر عراق و فرماندەی قوای مسلح عراق ، 6 روز بە تورکیە فرصت دادە سفارت خانە تورکیە در عراق را تخلیە کند این اخطار شدید
بە معنی قطع روابط عراق با تورکیە میباشد این اولین اقدام عراق میباشد در مقابل تورکیە کە تورکیە باید در اسرع وقت سفارت خانەی خود را از عراق ترک کند اقدام بعدی تورکیە باید خاک عراق را ترک کند در غیر اینصورت با برخورد شید عراق مواجە خواهد شد کە برخوردهای بعدی شکایت عراق از تورکیە در شورای امنیت بە خاطر دست درازیهای تورکیەاقدام بعدی با همکاری کشورهای عربی با برخورد نظامی عراق مواجە خواهد شد
تورکیە از همە طرفها مورد فشار واقع شدە در مدیترانە با فشار قبرس ، فرانسە ، آمریکا ، مصر ، یونان
در لیبی با فشار روسیە ، مصر و فرانسە الجزائیر
در سوریە با فشار کوردها ، سوریە ، روسیە
واقعآ جای ماندە کە تورکیە برای خود دشمن تراشی نکردە باشد ؟