Skip to main content

● کامنت‌های پیشین کاربران تا 25 ژوئن 2022 برابر با 4 تیر 1401

همت ازادی خواهانه
نوشته شده توسط: Anonymous

با سپاس و درود به اقای توکلی و همکاران گرامی در براه انداختن این تارنما .
این تارنما در عمل نشان داد که ازادی اندیشه و قلم ونشر را پاس میدارد.
با سپاس .

پان ترک پنهان پشت زبان مادری
نوشته شده توسط: Anonymous

پان ترک های شیعه صفوی و سنی عثمانی بطورشبانه روزی کامنت های تکراری و خبرها و تفسیر دروغین و جعلی و تحریف به قصد گل آلود کردن آب منتشر میکنند و عمدا فارسی را غلط مینویسند که

کاملا همه چیز ایرانیان را هم به مسخره بگیرند هم وقت کاربران را بگیرند هم با خواندن کامنت ها با غلط املایی دیگر کاربران هم دچار نوشتن اشتباه میشوند.
نمونه ها:
اسرائیل عصرایل
فلسطین فلستین
اصلا اصلن
حتی حتا
و .......
زنده باد ازادی وازادیخواه
نوشته شده توسط: Anonymous

با سپاس از اقای توکلی و دیگر کوشنده گان برای براه اندازی دوباره این تارنما .
جایی خواندم که مجلس و به تعبیر من ازادی تعطیلی بر دار نیست .در دو روز گذشته این تعطیلی بسیار گران امد .
با سپاس دوباره از

گرداننده گان این تارنما و مطلب گزاران . واما موضوع روز اینکه روی داد بیروت و سابقه تا یخی این کشور ها بنا میاموزد که در صورت نداشتن الترناتیو ملی در برابر نظام امکان دخالت بیگانه در ایران و کشمکش دشمنان داخلی بیش از بیش است .
با شکست تاریخی و خفت بار عثمانی در جنگ اول و امدن غربی ها به این منطقه این بار ترکان در صدد از بین بردن دیگر کشور ها هستند . ترکان خواهان نقشی همانند دولت یهود هستند .ایران نباید به تحریک دولت ترک و یهود وارد جنگ با غرب شود .

نوشته شده توسط: Anonymous

سالام اليكيم
در دربار صفویان مقام ملک الشعرایي یک مقام و مرتبه

در دربار صفویان مقام ملک الشعرایي یک مقام و مرتبه رسمي بود. وظیفه ملک الشعرا این بود که یک روز پیش از نوروز در مدح و ثناي بهار و پادشاه قصیده هاي عالي، عمیق و زیبا بگوید و در هنگام فرا رسیدن عید نوروز شاعر مي بایست در یک اجتماع بزرگ و رسمي، بهترین قصیده اش را به شاه تقدیم کند. در این قصیده به اصل و نسب و اخلاف شاه و عمارت ها و سراهاي ساخته شده توسط شاه به نحوي
شایسته اشاره شود.1 در دیوان تاثیر تبریزي، که مدتي محاسب دربار صفویان بوده، علاوه بر غزل هاي ترکي قصیده ها و
مثنوي هایي نیز به زبان ترکي وجود دارد. از نام منظومه هاي زیر چنین دانسته مي شود که او در دوره شاه سلیمان و شاه سلطان حسین، ملک الشعراي ترکي گوي دربار آنها بوده است.
- قصیده ترکي که به نواب اشرف اقدس اعلي، شاه سلیمان صفوي تقدیم شده است. - قصیده ترکي که به مناسبت به تخت سلطنت نشستن شاه سلطان حسین صفوي سروده شده است. - ترجیع بند ترکي تقدیم شده به حضرت نواب - مثنویه ترکي عیدیه - غزل ترکي که به محضر شاهزاده سلطان اکبر اورنگ تقدیم شده و مقبول طبع او واقع شده است.2
در تذکرههاي عصر صفوي نام شمار زیادي از شاعران و نمونه هایي از اشعار آن ها آمده است. از این دست شاعران، دیوان هاي ترکي و یا اشعار ترکي قابل ملاحظه اي وجود دارد. آن ها به واسطه فعالیتهاي ادبي که در اصفهان داشته اند با دربار صفویان ارتباط یافته اند. این شاعران را بر حسب اشعار ترکي و فارسي
که سروده اند این گونه مي توان تقسیم کرد: الف)شاعراني که اشعار فارسي و ترکي گفته اند و به این دو زبان دیوان داشته اند، نظیر: اماني و
صادقي. ب) شاعراني که حجم زیادي از اشعارشان فارسي و تنها کمي از شعرهایشان به زبان ترکي بوده است.
نظیر: صائب تبریزي(داراي 17 غزل ترکي)، واعظ قزویني (داراي 9 غزل ترکي)، تاثیر تبریزي ( کلیات این شاعر که مشتمل بر قصاید و غزلیات او است، «ترکیات»اش، 447 بیت ميشود.)
1. دستورالملوک میرزا رفیعا، به کوشش محمد تقي دانش پژوه، (مجله) دانشكده ادبیات و علوم انساني، شماره، 1324، ش68، ص424. 2. کلیات تاثیر، نسخه خطي موجود در مدرسه عالي سپهسالار. براي آگاهي تفصیلي راجع به این نسخه خطي نگاه
کنید به فهرست همین کتابخانه، به کوشش یوسف شیرازي، تهران، 1316-18، ص537
نوشته شده توسط: Anonymous

سالام اليكيم
در دربار صفویان و در میان اشراف دیوان سالار از چنان شأنو حرمتي برخوردار است که اگر دولتمردي نتواند بدان زبان سخن راند،

زبان سخن راند، بدو به چشم حقارت مینگرند.4 در اصفهان دوران صفویان فرهنگ لغتي به سه زبان ترکي، ایتالیایي و فارسي تهیه و تدوین شده که اکنون موجود است.5 این کتاب توسط یک راهب فرقه کاپوسین به نام رافائل دومان تحریر و تدوین شده است. این اثر به خودي خود مبین اهمیت زیاد زبان ترکي براي مبلغان دیني اروپایي است. این کتاب حاوي لغتهایي است که در گفتگوهاي روزانه به کار مي رفته است. محمد طاهر وحی ِد وقایع نویس، در سال 1070 قمري و در زمان سلطنت شاه عباس دوم مي نویسد: «پادشاه عالیجاه در هنگام بازگشت مصطفي پاشا به وطن خود، براي حفظ اعتماد او با خط شریف خود خطاب به بیگلربیگي شروان، منوچهر خان، امان نامهاي تحریر نمود.6 اسلوب و شیوه نگارش این امان نامه همانند احکام و فرامین ترکي رایج در دوره شاه اسماعیل
1. P. sanson, Estat Present du Royaume de Perse (Paris, 1694), S.137.
2. Raphael du Mans, Estat de la Perse en lan 1660 (Paris.1890), 134aqq.
3. Hakiniz: T.Gandjei, Turcica Agemica, London, 1989.
4. Engelbert Kaempfer, Amoenitatum exoticatum politico-phsico-medicacrum Fasciculi V, (Lemgoviae, 1712), S.144.
5. A. Bodroligeti, On the Turkish Vocabulare of the Isfahan Anonymous, Acta Orient. Hung. 21 (1968), S. 15/13.
6. محمد طاهر وحید(قزویني): عباس نامه، به اهتمام ابراهیم دهگان، اراک، 1329، ص. 255.

و شاه طهماسب بود.1 زبان این نوشته ها که زبان محاوره روزانه است، با زبان نوشته هاي عهد شاه عباس به بعد که از شیوه زبان عثماني تأثیر پذیرفته و در مراسله میان دولت صفویان و اروپائیان به کار رفته، زباني است میان آن زبان محاوره و این زبان مکاتبه. یعني زبان آن مکتوب ها، معجوني است از زبان ترکي
غربي(عثماني) و ترکي شرقي (صفوي). محض نمونه مي توان به دو مکتوب زیر اشاره کرد: 1مکتوب شاه صفي به پادشاه امپراطوري اطریش و مجارستان، فردیناند دوم. 2 مکتوب شاه سلطان حسین به فردریک اکسدوکس، دوک ساکسونیا و پادشاه لهستان.2 در تذکرههاي نویسندگان عثماني که در آن ها به مقایسه اسلوب شعر فضولي و شیوه شعراي عثماني
پرداخته شده، به گونه اي مبهم سخن رفته است.3 از نگاه من، آن ها به تفاوتهاي موجود در میان دو لهجه ادبي توجه لازم را مبذول نکرده اند. فضولي که از ایل بیات بود خود را ترک و زبانش را ترکي معرفي مي کند.4 او از شاعران منطقه روم عثماني و نیز شاعران عصر تیموري به عنوان فصحاي تاتار یاد مي کند.5
نخستین بار، صادقي، در اشاره به دو لهجه فوقالذکر از اصطلاح متکلمان قزلباش سود جست.6 اصطلاح ِِ
زبان قزلباش در عصر صفویان براي زبان ترکي رایج به کار مي رفت. این مسأله ناشي از این امر بود که در تشکیل دولت صفویان، قزلباشان آناطولي نقشي اساسي داشتند. بعد از انقراض صفویان، قزلباشیگري نیز از آن جهت که داراي هویت سیاسي و مذهبي بود، رواج خود را از دست داد و در طول زمان از بین رفت.
بر خلاف اظهار نظر برخي از نویسندگان، شاهان صفوي حامي شعر و ادبیات بودند. بعضي از شاهان و شاهزادگان صفوي، خود را شاعر ذوالسان [دو زبانه] ميدانستند. آن ها به ترکي و فارسي شعر مي سرودند و نویسندگان و شاعران را مورد تشویق قرار مي دادند.7 شاه عباس اول از یک طرف اصرار بر ترجمه کتاب «مخزن» اثر شاعر مشهور جغتایي و[اثر] شفایي به زبان فارسي داشت8 و از طرف دیگر از صادقي که ریاست کتابخانه سلطنتي را بر عهده داشت مي خواست که مثنوي مولانا جلالالدین را به ترکي ترجمه
L. Fekete Tiflis”te Philologia Orientalis”te 1973
کند.9
1. براي آگاهي از متن این دو مكتوب نگاه کنید به: 2. این نامه ها انتشار یافته است. نگاه کنید به:
İran şahlaruun iki Türkçe mektubu, TM, V-VI (1934-36), 269-247.
3. تذکره لطیفي ، نسخه خطي موجود در موزه بریتانیا، شماره 17339، برگ76. 4. فضولي در یكي از رباعیات ترکي خود در باره سه زبان ترکي، عربي و فارسي مي گوید: 5. کلیات فضولي، استانبول، 1924، ص. 6-7. 6. کلیات صادقي، نسخه خطي موجود در کتابخانه ملي تبریز، شماره، 1022. 7. فخري هروي:روضةالسلاطین، تصحیح خیام پور، تبری یز، شماره، 1022.
7. فخري هروي: ز، 1345، 4-12،21-28. و صادقي: مجمع الخواص، تصحیح و ترجمه، خیام پور، تبریز،1327،ص24. 8. نصرالله فلسفي: زندگي شاه عباس اول، تهران، 1324، ج2، ص39. 9. کلیات صادقي، 1021-22.
پيام بهارستان / د2، س2، ش 6 / زمستان 1388
هرنك يتاد ر يترح روت ر روامدز ي وتر يرنع
در دربار صفویان مقام ملک الشعرایي یک مقام و مرتبه رسمي بود. وظی
نوشته شده توسط: Anonymous

سالام اليكيم
این مؤلف در طي اقامت خود در ایران حتي شعري نیز به ترکي گفته بود.

نیز به ترکي گفته بود. در 1620 در باره دستور زبان
ترکي کتاب مفیدي نوشته و در مقدمه آن در باب اهمیت زبان ترکي و گستردگي جغرافیایي این زبان و ضرورت یادگیري آن سخن گفته بود. به گفته او، جغرافیاي زبان ترکي شامل قلمرو دولت قزلباشان (ایران، بغداد، افغانستان، قفقاز)، امپراطوري عثماني (اروپا، آفریقا، آسیاي صغیر، بالکان)، آسیاي مرکزي (ترکستان)،
و مناطقي دیگري مي شد که ترکان در آن جا زندگي میکردند.2/1 آدام اولئاریوس دیگر اروپایي مطلعي است که از سوي امپراطور فردریک فون هولشتاین به عنوان ایلچي کبیر آلمان به روسیه و ایران مأموریت یافت. این شخص از ماه نوامبر تا فوریه 1638 (1047ق.) در ایران به سر برد. اولئاریوس در ضمن توصیف ضیافتي که شاه به افتخار سفراي کبري ترتیب داده بود، مي نویسد: «بعد از اتمام ضیافت رئیس ایشیک آقاسي به زبان ترکي و با صداي بلند گفت: به برکت این سفره و دول ِت شاه و قدرت غازیان، الله الله مي گوییم. حاضران در ضیافت با هم در یک زمان تکرار کردند: الله،
الله»3 همین مؤلف مي نویسد: کساني که در دستگاه دولت صفوي بودند، به ویژه در ایالات شروان، آذربایجان،عراق، بغداد و کساني که در ایران زندگي مي کردند به فرزندانشان ترکي مي آموختند. وي در ادامه ميگوید: زبان ترکي در پایتخت صفویان (اصفهان) به قدري رایج است که با زحمت مي توان در این شهر به فارسي سخني شنید.4 همین مؤلف باز در ادامه مي گوید: اتباع دولت صفوي به ترکي و فارسي شعر مي خوانند. اشعار عمادالدین نسیمي، نوایي و فضولي را به ترکي و اشعار فردوسي، حافظ و سعدي را به فارسي
مي خوانند.5 ژان شاردن که در قرن یازدهم در ایران بوده مي نویسد: تنها اگر از ابهر به طرف شهرها و روستاهاي جنوبي حرکت کنیم، رواج زبان فارسي را خواهیم دید، هر چند باز زبان ترکي به مانند ابهر در این مناطق هم رایج است. اما این ترکي با زبان ترکي عثماني از لحاظ لهجه کمي تفاوت دارد.6 شاردن در بخشي از سیاحتنامه خود که مربوط به بحث زبان ها است، مي نویسد: «در دولت صفوي زبان رایج در دربار و در اردو ترکي است. زنان و مردان که در دستگاه دولت اند همگي به ترکي صحبت مي کنند. علت این امر، این
است که خاندان صفوي به ترکمنان نسب مي برند و زبان مادري ترکمن ها، ترکي است.7 سانسون که در 1683 (1094ق.) به ایران آمده و به مدت سه سال در اصفهان زیسته بود، ميگوید:
1. Ettore Rossi, Versi turchi e altri şeritte inediti di Pietro Della Vale, RSO, 22 1974. 92-98. 2. Ettore Rossi , importanze deli, inedita grammatica turca di Pietro Della Vale, Ani del XDC Congresso intemazionale degi Orientaliti, )Roma, 19993) 203.
3. Adam Olearius, Vennehrte neue Beschreibung der muscovitischen und Persiachen Reyse, (Schleswig, 1656) S.512.
4. Ayni kaynak. S.616. Ayni kaynak.S624.
5. Aynı Kaynak.S. 624.
6. Voyages du Chevalien en Perse (Paris, 1811), II,385-386.
7. Ayni kaynak. 4. kitab, s. 238.
ِپيام بهارستان / د2، س2، ش 6 / زمستان 1388
همگان در هنگام سخن گفتن این عبارت را به ترکي مي گویند: «قربان پادشاه، دین و ایمانم پادشاه، فداي
سر پادشاه شوم.»1 رافائل دومان که در سال 1644(1054ق.) در رأس هیأتي وارد پایتخت صفویان شده و در همان شهردرگذشته در کتابي با عنوان «وضعیت صفویه» که در 1660 (1070ق.) انتشار یافته راجع به زبان ترکي و فارسي در دوره صفوي مي نویسد: «زبان فارسي فقط در خارج از دربار صحبت مي شود، در حالي که زبان ترکي هم در دربار و هم در خارج از دربار صحبت مي شود.» این مؤلف زبان ترکي را از جهت دستوري با زبان یوناني و لاتیني مقایسه کرده مي نویسد: «زبان ترکي از لحاظ دستوري در قیاس با زبان لاتیني و یوناني هیچ نقص و کاستي ندارد. از طرف دیگر در زبان ترکي همچون زبان لاتیني، افعال بي قاعده وجود ندارد. اشتقاق اسامي و افعال در زبان ترکي تابع قاعده معین و مشخصي است.»2 همین مؤلف در 1684 (1095ق.) در باره دستور زبان ترکي و ویژگي آن رساله اي نوشته است. وي در این رساله عیت
زبان ترکي در دوره صفوي اطلاعات ارزشمندي در اختیار گذاشته است.3
انگلبرت کمپفر آلماني که طبیب و منشي مخصوص ایلچي ارشد سوئد بوده و در سال 1684 (1095ق)
همراه با یک هیأت سیاسي از سوئد راهي دیار صفویان شده در سفرنامه اش راجع به زبان ترکي مي نویسد: زبان ترکي که در دربار صفویان در اصفهان بدان صحبت مي شود، بیش از آن که زبان اهالي اصفهان باشد زبان مادري خاندان سلطنتي است. زبان ترکي در دربار صفویان و در میان اشراف
نوشته شده توسط: Anonymous

سالام اليكيم
https://t.me/c/1147774445/299647
اقتصاد، رشد، پیشرفت، توسعه:
محرم شاه بلاغی، مدرس دانشگاه
واژه رشد، پیشرفت، وتوسعه، درسه معنای مختلف به کار برده می شود، که مفاهیم انها به شرح زیر است.

در اقتصاد ، رشد یک مقوله کمی است، ورشد تکثیر کالاها وخدمات است، واگر تولید ناخالص داخلی امسال نسبت به سال گذشته درصدی افزایش نشان دهد، این همان رشد است، یا اگر به عنوان مثال ایران خودرو و شرکت تراکتور سازی هر کدام پنجاه هزار تولید کردند، ولی امسال به صد هزار رساندند، و زیر بناها را مانند جاده ها و ساختمانها و بنادر و راه آهن وفرودگاها را توسعه دادیم، این همان رشد اقتصادی است.

اما پیشرفت در مرحله بالاتر از رشد اقتصادی است،وبه معنای این که وضع موجودرا با کیفیت مادی یا فناوری بهتری تکثیر می کنیم.
.
یا ارتقا دهیم به عنوان مثال ایران خودرودر سال آینده خودرو های بالاتری را با کیفیت وفناوری بهتری تولید می کند، یا اینکه ساختمانها وسد ها را با استاندار های جهانی ساخته می شود، یا درفولاد مبارکه در تولید فولاد به جای روش کوره بلند با روش قوس الکتریکی تولید کنند، یا در گذشته وفعل شاهد رشد وپیشرفت زیادی بودیم، وکل تولید وخدمات با کیفیت بالا ورقابت پذیری و مشتری مداری اگر توسعه دهیم، نشانه پیشرفت اقتصادی یک کشور وملت می باشد.واگر کشاورزی را مکانیزه و علمی کردیم، و کل تولید کشاورزی با حفظ کیفیت تولید در جهت اقتصاد رفاه یک جامعه بکار گرفت، این یک پیشرفت در کشاورزی است.

پس رشد با پیشرفت از لحاظ معنا فرق دارد حالا توسعه چیست؟


توسعه یک تحول کیفی است،وبه معنای تحول در خلق وخوی مردمان یک کشور است ،که ازطریق سرمایه گذاری عقلی ، فکر و اندیشه یک ملت را تغییر و عقل مند می کند، مخصوصا در سرمایه گذاری اجتماعی را دولت ها که لازمه توسعه انسانی می دادند، غنی سازی انسان از لحاظ فکر واندیشه اساس توسعه است.


.زمانی که توسعه اقتصادی روی می دهد ابعاد کمی رشد وپیشرفت در روح متجلی میشود،و کیفیت تحول مد نظر قرار می گیرد .

در واقع، از منظر دیگری، توسعه دارای دو بعد است:
«بعد اقتصادی و مادی» و بعد «فرهنگی و رفتاری».
در بعد اقتصادی، توسعه تولید «رفاه» می‌آورد و رفاه زمانی است که ما می‌توانیم خود را از فشارها و تصادف‌های طبیعی و غیرطبیعی مصون کنیم. در این بعدِ توسعه، ما نیازمند سرمایه اقتصادی هستیم.

سرمایه اقتصادی هم نیروی انسانی می‌خواهد، و نیروی انسانی هم در دانشگاه تربیت می‌شود.بنابراین احساس نیازبه نیروی فنی شکل می‌گیرد. بعد اقتصادی به دنبال رفاه است و فرآیندی که طی می‌شود،رشدو پیشرفت است.

اماتوسعه، بعد فرهنگی و رفتاری هم دارد؛ زمانی شما تمامی ابزارها وامکانات اقتصادی و رفاهی را در اختیار دارید، اما از وضعیت جامعه‌تان احساس ناراحتی و کلافگی می‌کنید، آرام و قرار ندارید و نسبت به رفتارهای پیرامونی خود احساس انزجار می‌کنید. با وجود اینکه رفاه دارید ،اما احساس رضایت نمی‌کنید. مثلا ما در خودرویی مدرن با «رفاه» کامل نشسته ایم، اما به علت بی‌نظمی و بی‌قانونی، از رانندگی در این شهر «رضایت» نداریم. در واقع فرزندان ما به دلیل عدم احساس رضایت است که مهاجرت می‌کنند و با پدیده فرار مغزها مواجه می‌شویم.

ما به طور نسبی «رفاه» داریم اما «رضایت» همان چیزی است که ما نمی‌توانیم تولید کنیم و به واقع رضایت نتیجه همان بعد دوم توسعه یعنی بعد فرهنگی رفتاری است.

زمانی که بعد دوم توسعه رخ نمی‌دهد، روابط و رفتارهای ما تیز و برنده و پرهزینه می‌شود. در جوامع توسعه نیافته، شما اگر چه ابزارهای پیشرفت را در اختیار دارید، اما رفتارهایتان تیز و همراه با خشونت است.

بنابراین در این مفهوم، توسعه به معنای صیقل دادن تیزی‌های اجتماعی است. جامعه‌ای که توانایی این را داشته باشد که تیزی‌ها را صیقل دهد، مناسباتش توسعه می‌یابد. بعد فرهنگی و رفتاری توسعه، تیزی های رفتار ما را صیقل می‌دهد و مناسبات اجتماعی ما را کم هزینه تر می‌کند، و در نتیجه صیقل خوردن تیزی‌ها، رضایت شکل می‌گیرد در توسعه بنیانهای اقتصادی و سیاسی وفرهنگی واجتماعی تحول می یابد، و تولید مدرنیسم است، و در تولید از سخت افزار ها ونرم افزار ها به صورت بهینه استفاده میشود، و نتیجه فرایند تولید ، بازده، است، که کیفیت ومرغوبیت دارد، وکالاها وخدمات تولیده شده رقابت پذیر است، ومشتری مدار وبرند، و دارای مطلوبیت برای مصرف کننده، در توسعه همه مردم یک کشور با سواد و کیفیت علمی بالا دارند، و همه از استاندارد تعریف شده زندگی بر خوردار هستند، فقر حداقل است، واکثریت مردم اقتصاد رفاه دارند.
نوشته شده توسط: Anonymous

سالام اليكيم
https://t.me/c/1147774445/299642
*نقدی کوتاه بر اینترنت ماهواره ای و تاثیر آن بر اقتصاد دنیا*
*نویسنده : صمد سلامی تحلیل گر مسائل سیاسی،اقتصادی،پژوهشگر دکترای مدیریت توسعه دانشگاه اصفه

دانشگاه اصفهان*

*پایان فیلترینگ،شنود و انحصار تلویزیون ها در دنیا*
*۵۷ ماهواره اینترنتی به مدار زمین رفت*

شرکت خصوصی اسپیس ایکس ۱۷ خرداد ۱۳۹۹ مصادف با روز خبرنگار ۵۷ ماهواره اینترنتی استارلینک را به فضا فرستاد. این خبری بود که دیروز در رسانه های دنیا پیچید،با شروع به کار این ماهواره ها فیلترینگ در تمام دنیا نیز برچیده خواهد شد،در کنار برچیده شدن فیلتریگ،رهگیری و شنود مکالمات تلفنی بر پایه اینترنت نیز عملاً غیرممکن خواهد شد و نیاز مکالمه به سیم کارت از بین خواهد رفت. یکی دیگر از تغییرات بزرگ و مهم در عرصه جهانی،ظهور بی نهایت تلویزیون های اینترنتی خواهد بود که هر فرد،شرکت،باشگاه و حتی احزاب سیاسی می توانند در کنار سایت اینترنتی،یک تلویزیون و پخش زنده نیز داشته باشند،با ظهور این تکنولوژی تغییرات بسیار زیادی در عرصه خبر نیز روی خواهد داد و عملاً سانسور در جهان به محاق خواهد رفت. بعد از ظهور تلویزیون این شگرف ترین تغییراتی است که در زندگی بشر روی داده است،به زودی صفحه تلویزیون های خانگی جای خود را به گوشی های همراه خواهد داد. با این ظهور این تکنولوژی عملاً اقتصاد دنیا نیز در مشت آمریکا قرار خواهد گرفت.از آنجایی که یک سری از کشورها سیاست حذف دلار را در مراودات اقتصادی بین خود کلید زده بودند،با این تغییر،این سیاست بی اثر خواهد شد چون تمام مراودات پولی،بانکی و حتی ثبت سفارشات کالاها بر پایه اینترنت است و آن در اختیار آمریکاست ،بعد از دلار،اینترنت دنیا در اختیار کشور آمریکا قرار خواهد گرفت و آنها می توانند ارتباط هر فرد،موسسه،شرکت و یا حتی دولتی را در هر زمینه ای با دنیا قطع کنند،از آنجا که مراودات پولی،مالی و بانکی بر پایه اینترنت است،عملاً سیاست های حذف دلار از سیاست کشورها حذف خواهد شد و دلار به قدرت سیاسی،اقتصادی خود ادامه خواهد داد و کسانی که فکر می کردند می توانند قدرت آمریکا و دلار را به زیر بکشند،خواهند پذیرفت،ثروت مایه قدرت است و تا در عرصه جهانی صاحب قدرت اقتصادی نباشید،نمی توان در منازعات سیاسی پیروز شد. کشور آمریکا می تواند با انحصار اینترنت در کنار انحصار دلار و سویفت و راه های مالی،تمام کشورهای رقیب در تمام عرصه ها را به عقب براند و خود یکه تاز دنیا باقی بماند. در کنار این تغییرات اقتصادی کشور آمریکا می تواند نظام های سیاسی را هدف قرار دهد و آنها را با خود همراه یا تغییر دهد.و این از تغییرات قبلی بزرگتر خواهد بود.
موفق باشید
نوشته شده توسط: Anonymous

سالام
حناب توکلی موفق باشید.
من هم درطی عمرم رسانه ایی بزیبایی وباروح آزادگی سایت شماندیده ام.
شمایکی ازاولین پایه گذاران تفکرآزادگی باروح آزادی رابناگذاشته اید.
برای شماوهمکارانتان آرزوی سلامتی

دارم.
موفق باشید.
مسئول محترم کامنت.
اگرهمین نوشته گروهی راکه مانیفست فکری سایت است بخوانید،
چندین غلط املایی داشت .
شماهم فقط بلدی ازمن ایرادبگیری.
این به آن در.
لبنان وایران فرقی باهم ندارند
نوشته شده توسط: Anonymous

سالام
اگرتعدادی درلبنان درخواست قیومیت تورکیه ویافرانسه رادارند،هیچ بیراهه نرفته اند.
درایران هم ایکاش ماهمچون ایرلندوایسلندوکانادا واسترالیا قیمت انگلیس راداشتیم.
روشنفکران ماسیونی ومذهبیون

ماسیونی دردونظام شاهی وشیخی وبانوچه گری برای انگلیس ودیگراستعمارگران ،کاری کرده اند،من یکی آرزوی قیمت مستقیم انگلیس رادارم.
پان فارس های پان ایرانیست روشنفکرنماها ومذهبیون متحجر،،ایران وایرانی رابه فلاکتی گرفتارکرده اندکه دردنیاهمتاندارد.
اگرقیومیتی همچون کانادا واسترالیا وایرلندوغیر،انگلیس راداشتیم ،لاقل ازحقوق شهروندی انگلیس با
قوانینی که برای انگلیسی هااعمال میشوند،ماهم برخوردارمیشدیم.
پان فارس های پان ایرانیست های خاین وبی مغزدرایران کاری کرده اند.که هیچ کشوری این بی عقلی را، برای ملت خویش بوجودنیاورده است.
مادرایران دولت ومجلس ووزیر ووکیل داریم ولی اینها فقط برای سرکوب واعمال قوانین نادانی برای ملت
ایران ودرزنجیرنگهداشتن ملت بوجودآمده اند.
درکجای دنیا سراغ داریدملتی باچهل میلیون نفرجمعیت ، برای درخواست مدرسه بزبان خود بازندان وتحقیر وتوهین مواجه شود؟
پان ایرانیست های بی شرف بانام های مختلف که خودشان شایسته آن هستند،مبارزان واقعی را
صدسال است به زنجیرکشیده اند.
همین ماسیونهای مذهبی وروشنفکری حجاب زنان وداشتن اتحادیه کارگری وداشتن احزاب وداشتن
نشریات آزادرا باانگ هایی همچون فروپاشی امپراطوری توهمی خود،بهانه قرارداده وسرکوب میکنند.
بنظرشماها اگرماایرانی هادرقیومیت مستقیم انگلیس بودیم ،بهترازدرقیمت پان فارس پان ایرانیست ماسیونی نبود؟
"روسیه پوتین" و "چین کنونی"
نوشته شده توسط: Anonymous

رابطه چین با جهان

نفوذ اقتصادی چین در کشورهای آفریقایی یادآور بیرحمی و چور و چپاول کمپانی های استعمار فرانسه و بلژیک در قرن نوزدهم است.

رابطه چین با جهان

در اواسط دهه 1990 (اواخر دهه 1370) بسیاری از آفریقایی ها فکر میکردند سرمایه گذاری کمپانی های چینی در این قاره باعث شُل شدن طوقِ اسارت مراکز مالی نظام سرمایه داری جهانی (مانند صندوق بین المللی پول و بانک جهانی) بر اقتصاد این کشورها خواهد شد. این طوقِ اسارت در کشورهای نفت خیز و صاحب معادن فلزات گرانبها به «طوقِ لعنت منابع زیرزمینی» معروف شده است. (5) زیرا مراکز مالی جهان در ازای وام، درآمد این کشورها از نفت و گاز و معادن فلزات گرانبها را به گروگان میگیرند. ورود چین به عرصه سرمایه گذاری در آفریقا، نه تنها این «طوقِ لعنت» را شُل تر نکرده بلکه محکمتر کرده است. سرمایه های چینی برای به چنگ آوردن نفوذ اقتصادی در کشورهای آفریقایی، آسیائی و آمریکای لاتین و بیرون راندن رقبای غربی از این مناطق، در درجه اول بر روی کشورهایی تمرکز کردند که به دلایل سیاسی زیر تحریم مالی یا فشار مالی از سوی مراکز مالی غربی بوده اند. به طور مثال در آفریقا، بر آنگولا، جمهوری دموکراتیک کنگو و گینه تمرکز کردند و در خاورمیانه بر روی ایران. چین با ارائه وام های آسان به این حکومت ها و عقد قراردادهای محرمانه جای خالی کمپانی های غربی را پر کرد. در هر حال برای قاره آفریقا، «معجزه چینی» تبدیل به «طاعون چینی» شد. به ویژه آن که چین برای تثبیت جای پای خود، یک قشر مافیایی فاسد سیاستمداران آفریقایی را پرورش داد و به جان مردم این کشورها انداخت. کمپانی های چینی در ازای غارت منابع آفریقایی ها حتا شغل هم برای آفریقاییان ایجاد نمیکنند چه برسد به انتقال فن آوری و مهارت ها به آنان. کمپانی های چینی که در بیرحمی بی مثال هستند، کارگران‌شان را نیز اغلب از چین وارد می‌کنند. (6

جمهوری اسلامی ایران، بر اساس ورشکستگی اقتصادی و انحطاط فرهنگی یک جامعه وارد رابطه گسترده تر با نظام سرمایه داری جهانی و مشخصا «اتحاد راهبردی» با چین میشود. حتا اگر چین بتواند بر مبنای قرارداد سوپر محرمانه ششصد میلیارد دلاری اش با ایران، کل ساختار اقتصادی ایران را مجددا قالب ریزی کند و با فرض این که جمهوری اسلامی در جریان این دگرگونی های بزرگ دچار فروپاشی نشود، و بالاخره در شبکه مالی و تجاری و نظامی و سیاسی چین ادغام شود، ایران چیزی بیش از یک واحد تابعۀ امپریالیسم چین نخواهد شد. نیروی محرکه چین سرمایه داری، آنارشی و رقابت در صحنه بسیار پر تنش جهانی است و آنها برای تقویتِ امپراتوری خود در رقابت با امپریالیست های هار و خون آشام دیگر، از هر مهره ای که در طرح «جاده ابریشم» می چیند به حداکثر و بیرحمانه استفاده خواهد کرد و قربانیانِ اقتصادی و سیاسی و فرهنگیِ این «اتحاد راهبردی» ده ها میلیون کارگران و زحمتکشان و ملل تحت ستم ایران خواهند بود.

بخش (1)
https://www.balatarin.com/permlink/2019/9/6/5165146

پی‌نوشت‌ها :

4- گزارشی از کارخانه های عروسک سازی : A Report on the Toy Industry of China. National Labor Committee. Jan 2002

۵- Resources curse

6- ماشین غارت. نوشته ی تام بورجیس.

گزارش گرفاینانشال تایمز برای آفریقا

¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤

برگرفته و چکیده ای از :

امپریالیسم چین، سلطۀ امپریالیسم آمریکا را به چالش می گیرد

طرح «مارشال» چین برای ایران

م. قزل
از نشریه آتش شماره ۵۴ اردیبهشت 139

http://matlan-w.blogspot.com/2016/06/blog-post_75.html
"روسیه پوتین" و "چین کنونی"
نوشته شده توسط: Anonymous

در پسِ این قرارداد، ماشین تبلیغاتی جمهوری اسلامی تبلیغ میکند که قرار است چین مدلی برای جمهوری اسلامی باشد. اما کارنامۀ غارت و جنایتِ چین در نقاط دیگر جهان به ویژه در آفریقا

و مهم تر از آن استثمار بیرحمانۀ صدها میلیون کارگر چینی در مشقت خانه های تولیدی در خودِ چین، پیشاپیش نشان میدهد که سرمایه داران چینی دست در دست سرمایه داران ایرانی و دولت جمهوری اسلامی چه خوابی برای کارگران و زحمتکشان ایران دیده اند. بیایید نگاهی به این کارنامه بیندازیم.

در داخل چین، کار کردن تا حد مرگ: گوولااوسی
چین بهشتِ سرمایه داران داخلی و خارجی، کمپانی ها و سرمایه داران مالی جهان است. اما جهنم و کارگاه عرق ریزان صدها میلیون کارگر چینی است. با استثماری بی همتا با ساعات کار طولانی و دستمزد پایین. بیشترین اعتصابات کارگری جهان به نسبت جمعیت، در چین روی میدهد. بالا بودن رشد اقتصادی به مدت چند دهه وابسته به استثمار برده وارانه کارگران و به قیمتِ نابودی محیط زیست و پایین نگاه داشتن هزینه های تولید برای افزایش سود سرمایه داران چینی و بین المللی بوده است.

در چین واژه ای برای «کار کردن تا حد مرگ» ساخته شده است: گوولااوسی ((guolaosi). در چین امروز شمار کارگران 19 ساله که زیر فشار کار سکته کرده و می میرند کم نیستند. کارگری از بخش جوشکاری کارخانه عروسک سازی در شهر گوانگدونگ که برای فروشگاه زنجیره ایِ وال مارت عروسک تولید میکند، میگوید:

«هر روز در حرارت بالا و هوایی که پر از بوی مواد شیمیایی است کار میکنیم. باید همان حرکات را مرتبا تکرار کنیم، ماشین را باز کنیم، پلاستیک داخل آن بگذاریم، آن را پرس کنیم و پلاستیک را بیرون بیاوریم. ... خیلی از کارگران حرارت بالا و بوی مواد شیمیایی و سر و صدای بالا را تاب نمی آورند و برخی از آن ها غش میکنند.»

کارگر دیگری میگوید: «بعد از نیمه شب به خوابگاه می‌رویم. در هر طبقه فقط دو توالت هست و برخی اوقات سه ساعت باید در نوبت باشیم تا دوش بگیریم. برخی اوقات آب نیست و نمی توان دوش گرفت. ... ساعات کار و فشار وحشتناک است. تیم من باید هر روز 4500 واحد را تمام کند. در برخی فصول تا نیمه شب کار می کنیم. هر سی روز ماه کار می‌کنیم. در ماه های پُر کاری 500 تا 600 رنمینبی (60 تا 70 دلار درماه) و ماه های دیگر 300 رنمینبی در ماه حقوق می‌گیرم.»

این کارخانه ها برای فروشگاه هایی مانند وال مارت، همبرگرفروشی های مک دونالد، برادران وارنر، هاسبرو، فیشرپرایس و غیره عروسک تولید میکنند. ساعات کار اجباری 15 تا 16.5 ساعت است. دستمزد برای هفته کاری 70 ساعته نزدیک به هشت دلار و نیم.

حداقل قانونی است. زنان کارگر وقتی باردار میشوند باید استعفا بدهند. در خوابگاه کارگران در هر اتاق 16 کارگر زندگی میکنند. (4) خلاصه اش این است: اقتصاد چین برای سرمایه داران «معجزه» است اما برای توده های کارگر و زحمتکش مرگ تدریجی هولناک است. نارضایتی در مقابل این درجه از استثمار با سرکوب شدید مواجه میشود. طبق گزارش عفو بین الملل، چین و ایران بیشترین شمار اعدام در جهان را داشته اند. بر پایه این گزارش در سال 2014 در ایران حداقل 743 تن اعدام شده اند. تعداد افراد اعدام شده در چین سالانه «هزاران تن» است که «به تنهایی بیشتر از مجموعه اعدام های سراسر جهان است». (به نقل از گزارش عفو بین الملل. 2015)

وضعیت چین در حفظ محیط زیست و کره زمین نیز فاجعه بار است. تابستان سال گذشته (آگوست 2015) انفجاری مهیب با قدرت زمین لرزه 3 ریشتری در شهر 15 میلیون نفریِ تیانجین که یکی از بنادر صنعتی و قطب مهم اقتصادی چین و محلِ انبارهای نگهداری مواد شیمیایی است، رخ داد. این انفجار باعث مرگ و زخمی شدن هزاران تن، سوختن ده هزار اتومبیل و کالاهای شیمیایی انبارها و پخش ماده مرگبار سیانید سودیوم در شهر و در اقیانوس پیرامون شهر شد. علاوه بر آلودگی آب، آلودگی شدید هوا موجب بیماری های گوناگون مانند آسم و بیماری های پوستی و تنفسی و افزایش سرطان ریه شده است. 60 درصد از زمین های ملی چین تعادل اکولوژیکی خود را از دست داده اند. آلودگی محیط زیست سالانه بیش از 200 میلیارد دلار برای چین خسارت به بار میآورد. چین حدود 5.75 میلیون مترمکعب الوار (چوب درختان جنگلی) را سالانه به شکل غیرقانونی قطع کرده است. مراتع چین 41 درصد از مساحت کل کشور بود. اما طبق آمار سال 2006 نزدیک به 90 درصد این مراتع تخریب شده اند. حاصل این تخریب ها توفان های شن بوده است. آلودگی و نابودی پهنه وسیعی از تالاب های ساحلی، حاصل رشد خطرناک اقتصاد شهرهای ساحلی چین است (رجوع کنید به وبسایت کانون دیده بانان زمین- طیبه موسوی)
نگاهی به گذشته
نوشته شده توسط: Anonymous

پرسش اساسی این است که چرا دو امپراطوری ترکان صفووی و عثمانی پایان تلخی یافتند ودر رقابت با اروپا به قهقرا رفتند ؟

دست اورد های علمی و صنعتی و اقتصادی این دو امپراطوری قدرتمند خاورمیانه چیست ؟
امپراطوری عثمانی بیش از پنج میلیون کیلو متر وسعت داشت و این امپراطوری پس از جنگ اول سهمی جز اناتولی کنونی نگرفت و ترکیه امروز
با زحمات فراوان متولد شد . ترکیه به هر رو همسایه ما ایران است ولی این دردناک است زمانیکه پس از جنگ اول دولت انگلیس وارد عراق و فلستین میشود و فرانسه به سوریه و لبنان .در یک فیلم تا ریخی دیدم که پرچم انگلیس در فلستین پایین اوردن شد و پرچم دولت یهود بالا رفت .
ایا این یک ننگ برای ترکان عثمانی نیست که بیش از چند قرن بر این سرزمین ها حاکم بودند و امروز بی هیچ غروری تماشاگر گذشته تاریخی خود شوند ؟ اما با این حال وشکست در جنگ اول ترکان عثمانی و فراشان انها باید بدانند
به کشور ما ایران به چشم طمع نگاه نکنند و ما قاطعانه از تمامیت ارضی کشور دفاع خواهیم کرد .
"روسیه پوتین" و "چین کنونی"
نوشته شده توسط: Anonymous

چین یک کشور سرمایه داری امپریالیستی است که سلطۀ امپریالیسم آمریکا در نظام سیاسی و اقتصادی جهان را به چالش گرفته است.

امپریالیسم روسیه که پس از فروپاشی شوروی، دوباره به عنوان یک قدرت امپریالیستی جهانی خود را احیاء کرده است با چین وارد اتحاد اقتصادی و سیاسی و نظامی مهمی شده است. این دو قدرت امپریالیستی، نظمِ جهانی کنونی که در آن امپریالیسم آمریکا بیشترین سهم را دارد به چالش گرفته اند و به دنبال تجدید تقسیم جهان هستند تا «سهمی» که شایستۀ خود می دانند از آن به دست آورند. مانور نظامی مشترک روسیه و چین در سیبری در 19 شهریور 1397 خبر از جدی بودن این چالش دارد. آخرین باری که روسیه چنین مانوری داشت در سال 1981 بود. یعنی، دوره ای که «جنگ سرد» میان بلوک های امپریالیستی شرق به رهبری شوروی و غرب به رهبری آمریکا، می توانست تبدیل به جنگ جهانی سوم شود. اما این مانور به معنای تدارک برای جنگ جهانی سوم نیست. بلکه این دو قدرت امپریالیستی، فعلا از راه های «مسالمت آمیز» یعنی، جنگ های اقتصادی و جنگ های منطقه ای تجدید تقسیم مناطق نفوذ را آغاز کرده اند. مانور یا قدرت نمایی نظامی، در حال حاضر قرار است پشتوانۀ اقدامات بی سابقۀ چین و روسیه در مناطق نفوذ سیاسی و اقتصادی امپریالیست های آمریکا و متحدین آن (اروپای غربی و ژاپن) باشد. چین، پیشاپیش پروژۀ شکستن انحصار دلار بر اقتصاد جهانی را کلید زده است. اولین اقدام چین در این راستا، ایجاد پترو-یوآن در مقابل پترو-دلار است. یعنی، معاملۀ نفت با یوآن. این در حالی است که در اقتصاد جهانی، قیمت گذاری و معامله نفت در تمام بازارهای جهان با دلار انجام می شود. در واقع، قدرت «دلار» به عنوان ارز بین المللی وابسته به سلطۀ آمریکا بر بازارهای نفت و قدرت نظامی بین المللی آن است. امپریالیسم چین و روسیه، در عین حال که اتحاد میان خود را می آزمایند، در تلاش هستند تا اکثریتی از امپریالیست های اروپایی را با خود متحد کنند. در عین حال، اقماری از کشورهای تحت سلطه را در شبکۀ اقتصادی و سیاسی و نظامی خود ادغام کنند. ایران یکی از آن اقمار تحت سلطه است که مهرۀ مهمی در «بازی بزرگ» امپریالیستی است. اما فقط یک «مهره» است و در این «بازی بزرگ» مانند یک توپ فوتبال از هر طرف لگد خواهد خورد و می تواند زخم های بزرگی بخورد که باید آن را به عنوان فرصت مهمی برای سرنگون کردن جمهوری اسلامی به حساب آورد.
نوشته شده توسط: Anonymous

سالام اليكيم
@Turk_Qoshun
دولت صفوي و زبان ترکي1
تأليف: پرفسور ترکان گنجلي ترجمه: نصرالله صالحي
اشاره مترجم: اگر چه تا کنون به مسائل عصر صفوي، از جنبه هاي مختلف پرداخته شده است ولي
با این حال

با این حال، مسئله «زبان» در این دوره از تاریخ ایران، کمتر مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است. این
که وضعیت زبان فارسي و ترکي و دیگر زبان ها و لهجه هاي متداول در این دوره چگونه بوده است، نیاز
به انجام پژوهشهاي جدیتر و دقیقتر دارد. آنچه که از منابع عصر صفوي به ویژه سفرنامههاي اروپاییان
بر ميآید این است که در این دوره، زبان دربار و درباریان و نیز سپاهیان، زبان ترکي بوده است. شاهان
صفوي همچون دیگر رجال و دولتمردان به این زبان سخن ميگفتهاند. البته زبان فارسي و عربي نیز داري
جایگاه خاص خود بودهاند. تاورنیه و شاردن هر دو راجع به نوع کاربرد سه زبان اصلي رایج در ایران دوره ِ
صفوي، سخن مشابهي به زبان آوردهاند. آنها مينویسند: در ایران، «فارسي» زبان ملاحت، «عربي» زبان فصاحت، و «ترکي» زبان سیاست است.
پرفسور گنجلي در مقاله حاضر کوشیده است تا با استناد به سفرنامههاي اروپاییان و دیگر منابع تاریخي و ادبي عصر صفوي، نشان دهد که در دوره صفوي، زبان ترکي بدون آن که حساسیتي نسبت به آن وجود داشته باشد، در کنار زبان فارسي، کام ًلا رواج داشته است.
1. نوشتار حاضر ترجمه مقاله اي است با عنوان:«Safaviler Devleti Ve Türk Dili» که در مجله Yıl ,347:Azerbaycan Türk Kültür Dergisi, Sayı:51 که در ترکیه انتشار مي یابد، منتشر شده است.
293
پيام بهارستان / د2، س2، ش 6 / زمستان 1388
هرنك يتاد ر يترح روت ر روامدز ي وتر يرنع
شاه اسماعیل بعد از شکست دادن الوند میرزا آققویونلو در نزدیکي نخجوان، دولت صفویان1 را در شهر تبریز که از گذشتههاي دور مرکز مدنیت آذربایجان بود، تأسیس و آن شهر را به عنوان پایتخت دولت جدید اعلان کرد. فرزند شاه اسماعیل شاه طهماسب به واسطه تهدید عثمانیان و ایجاد مصونیت، پایتخت را به قزوین منتقل کرد. شاه عباس اول نیز، پایتخت را به اصفهان انتقال داد. با تغییر پایتخت از شهر تبریز که براي ترکان مرکزیت داشت، به اصفهان که فارس ها جمعیت غالب آن را تشکیل مي دادند، به تدریج از اهمیت سیاسي و فرهنگي تبریز تا حد زیادي کاسته شد. از طرف دیگر، با شروع اصلاحات نظامي شاه
عباس، اهمیت سپاهیان قزلباش نیز رو به افول گذاشت. اما در مقابل، از آنجا که زبان مادري شاهان صفوي و قزلباشان، ترکي بود، در پایتخت جدید نیز همچون
تبریز و قزوین رواج و تأثیر زبان ترکي همچنان ادامه یافت. زبان ساکنان محله عباس آباد اصفهان از گذشته نیز ترکي بود. این محله که در غرب اصفهان قرار داشت، براي اقامت گزیدن تبریزي ها احداث شده بود. در آثار سیاحان اروپایي و نیز بعضي از مأموران اروپایي مقیم ایران راجع به زبان ترکي آگاهي هاي قابل توجهي وجود دارد. این آگاهيها هم ناظر بر موضوع زبان و نژاد است و هم بر اهمیت و ارزش زبان ترکي در این دوره دلالت دارد. پیترو دلاواله به عنوان سیاح مشهوري که دو سال در استانبول اقامت گزید و زبان ترکي را آموخت، در 18 دسامبر سال 1617 (1026ق.) در نامه اي از اصفهان به دوست اش ماریو اسکیپانو مي نویسد: «در قلمرو دولت صفوي بیش از زبان فارسي، ترکي صحبت مي شود، به ویژه در دربار و در میان رجال درباري... فقط، اتباع ترک زبان دولت صفوي نیستند که ترکي را بر فارسي ترجیح مي دهند و به این زبان ارزش بیشتري قائلهاند. یکي از دلایل این امر این است که بیشتر اتباع دولت صفوي ترک اند و دلیل دیگر آن که تمام اردوي قزلباش زبانشان ترکي است. حتي غلامان و خدمتکاران پادشاه ترکي صحبت میکنند و زبان فارسي را نميدانند. به این دلیل نیز امراي اردو در تماس دائم با پادشاه براي سهولت در تفهیم مطالب به زبان ترکي صحبت میکنند. از این رو زبان ترکي در دربار، به ویژه در میان زنان
دربار تنها وسیله منحصر تفاهم و ارتباط محسوب ميشود.»2 دلاواله در این نامه به زبان فارسي به عنوان زبان نوشتاري نیز اشاراتي دارد. در ماه مه 1618 (1027ق.)
در اشاره به دیداري که با شاه عباس داشته مينویسد: «شاه بعد از این که مرا به نشستن امر داد در باره علت سفرم و مناطقي را که سیاحت کرده ام به زبان ترکي سؤال کرد. من به اجمال به پرسش شاه پاسخ گفتم. شاه بنا به عادت آنچه را که از من مي شنید به فارسي بر میگرداند و به اطرافیان اش مي گفت... به سبب آن که من به لهجه ترکي استانبولي صحبت مي کردم شاه بعضي از حرف هاي مرا متوجه نميشد و
ناچار به تکرار جوابي که داده بودم مي شدم.»3

1. مؤلف در متن مقاله، «دولت ترک صفوي» نوشته است.
2. Viaggi di Pietro Della Vale, ed, F. Gaeta, I ( Roma, 1972), 8 3. Aynı Kaynak s. 236.
نوشته شده توسط: Anonymous

سالام اليكيم
https://t.me/Erdemaz/2115
۲۱ مرداد ۱۳۹۳ ـ درگذشت جواد هیئت
جواد هیئت ـ پدر جراحی قلب ایران و پژوهشگر برجسته جهان ـ پس از عمری خدمات علمی و فرهنگی، در باکو چشم از جهان فروبست و همانجا

چشم از جهان فروبست و همانجا به خاک سپرده شد.
پروفسور جواد هیئت از مفاخر بزرگ ایران و علی الخصوص تبریز است که به سال ۱۳۰۴ هجری‌شمسی در تبریز متولد شد

پروفسور هیئت، علاوه بر پزشکی در حوزه ادبیات نیز آثار ارزشمندی را خلق نموده است که از مهمترین آنها می‌توان کتابهای نگاهی به تاریخ ادبیات آذربایجان (۲ جلد)، سیری در تاریخ زبان و لهجه ترکی، نگاهی به تاریخ و فرهنگ ترکان، آذربایجان شفاهی خلق ادبیاتی، ادبیات شناسلیق، و خلاصه تاریخ فلسفه غرب را برشمرد
نوشته شده توسط: Anonymous

سالام اليكيم
https://t.me/c/1205385033/223053
چرا آموزش به زبان مادری مهم است؟
تصویری از تبعید تاتارهای اوکراین که روزگاری زبان روسی را باکلاس و تورکی را بی‌کلاس می‌پنداشتند، اما وقتی متوجه عمق

وقتی متوجه عمق فاجعه شدند که کار از کار گذشته بود.
▫️روس‌ها بعد از نابودی کامل زبان تورکی، تحقیر و نسل‌کشی را آغاز کردند و اوکراین امروزه تماماً اسلاو تبار است.
نوشته شده توسط: Anonymous

سالام اليكيم
https://t.me/c/1205385033/223050
ابراهیم رشیدی (ساوالان): قاراداغ هشت سال پس از زلزله
گادتب: هشت سال از زلزله نه چندان مهیب اما خسارت بار قره‌داغ می‌گذرد و تصویری که از آن زلزله در

بار قره‌داغ می‌گذرد و تصویری که از آن زلزله در ذهنم مانده وجود آن همه خانه قدیمی و گلی در روستاهای قره‌داغ بود که باعث افزایش جانباختگان و خسارت مالی شده بود. دیدن آن همه خانه گلی در ورزقان، شهری که تنها در روستای اندیرگان آن سی میلیون تن کانسنگ طلا و در روستای سونگون‌اش یک میلیارد تن مس در معرض تاراج بیگانگان است، دردناک بود.
این داستان زمانی زجزآور شد که عده‌ای بی‌شرمانه ادعا کردند که خود اهالی علاقه‌ای به ساخت خانه‌های بهتر ندارند وگرنه ما برای آنها چیزی کم نگذاشته‌ایم. در پاسخ به چنین گفته‌هایی برخی از اهالی آن روستاها مدارک بانکی خود را منتشر کردند که چندین سال در انتظار گرفتن یک وام سه میلیون تومانی برای نو نوار کردن خانه‌هایشان بوده‌اند و دست آخر نیز این وام‌ها به آنها تعلق نگرفته بود.
حسین ناصری که در زلزله دو پسر هفت و هشت ساله‌اش (ائلمان و مهدی) را به همراه همسرش از دست داده بود گفت که در تاریخ ۱۹ مرداد ماه نود اقدام به تهیه پروانه ساخت نموده و در بهمن ماه همان سال برای اخذ وام به بانک معرفی شد ولی هرگز موفق به اخذ این وام نشد. در اسنادی که آقای ناصری منتشر کرده بود تاریخ مقرر شده برای اتمام کار ۱۹ مرداد ماه نود و یک درج شده بود؛ یعنی اگر نبود آن داستان‌هایی که همه با آنها آشنا هستیم دو روز قبل از زلزله، وی به همراه خانواده در منزل نو ساکن می شد و چه بسا دو فرزند و همسر وی زنده می‌ماندند.
شاید تکرار این نکته بی‌ربط نباشد که شصت درصد جذب سپرده و جذب تسهیلات سراسر کشور به تهران تعلق دارد و سهم تهران به تنهایی بیش از سی استان دیگر کشور است و پنج استان تهران، اصفهان، خراسان رضوی، فارس و مازندران جمعاً سه برابر 26 استان دیگر کشور سپرده‌ها و تسهیلات بانکی را جذب می‌کنند.
نوشته شده توسط: Anonymous

سالام اليكيم
https://t.me/c/1205385033/223040
https://t.me/c/1205385033/223041
صحنه‌سازی صدا و سیما در زندان اوین؛ وضعیت زندانیان سیاسی آذربایجان جنوبی در زندان اوین وخیم است

صحنه‌سازی صدا و سیما در زندان اوین؛ وضعیت زندانیان سیاسی آذربایجان جنوبی در زندان اوین وخیم است
گادتب: به گزارش مرکز خبر گادتب، طبق اطلاع زندانیان، خبرنگاران صدا وسیمای ایران با حضور در بندهای مختلف زندان اوین با تصویرداری از مکان‌های از پیش تعیین شده و مصاحبه با زندانیان گزینشی سعی در عادی نشان دادن وضعیت زندان اوین دارند.
دیروز به مورخه ۱۳۹۹/۰۵/۲۰ خبرنگاران این واحد رسانه حکومتی در اندرزگاه ۴ زندان اوین حضور یافته‌اند و زندانیانی که پیشتر با حفاظت و رئیس اندرزگاه زندان در خصوص نحوه مصاحبه جلسه داشته و توجیه شده بودند در جلوی دوربین قرار گرفته و به سوالات خبرنگار صدا و سیما پاسخ داده‌اند، هر کدام از مصاحبه شوندگان پیش از آغاز مصاحبه بسته‌های بهداشتی از جمله ماسک، دستکش و ژل ضدعفونی کننده دریافت کرده‌اند تا در هنگام مصاحبه از آنها استفاده کنند.
امروز نیز عوامل تهیه این مستند در اندرزگاه ۸ زندان اوین حضور پیدا کرده و در کادرهای از پیش تعیین گردیده و با اشخاص گزینش شده به ضبط فیلم پرداخته‌اند.
در روزهای گذشته جواب تست ۱۲ زندانی اندرزگاه ۸ مثبت اعلام شده است. مسأله‌ای که باعث نگرانی زندانیان و خانواده‌های آنها شده است.
همچنین ۲۷ زندانی سیاسی اندرزگاه ٨ اوین تهران دیروز دوشنبه۲۰ مرداد ۱۳۹۹، با تحصن و بست‌نشینی در حیاط این زندان خواستار رسیدگی فوری به شرایط وخیم پیش آمده در این اندرزگاه شدند.
"بهنام شیخی سامانلو، حمید منافی نظرلو، علیرضا فرشی دیزج یکان، بهنام محجوبی، مصیب رئیس یگانه، امین لقایی، اصغر شیری، روح الله خضری، آسبین جعفریان، بهنام موسیوند، صبحان ایمانی، سینا سالک، امیررضا محمودی، حسین محمودی، محمود علی نقی، یاسین جمالی، بهروز سلطانلو، منوچهر بلوریان، آرش شیرزادی، احمد فارسی، محسن فرید، سید مهدی مصطفوی، علیرضا خسروجربی، امیر حسین میرخلیلی، مرتضی کریمی، مرتضی پورعلی و محمد هادی مهرانی" ۲۷ زندانی معترضی بودند که با تحصن دیروز خواستار رسیدگی به وضع موجود شدند.
لازم به ذکر است؛ سه‌شنبه هفته گذشته به دنبال بروز علائم کرونا در بند ٨ زندان اوین از برخی زندانیان این بند تستهایی بعمل آمد که فقط جواب آزمایشات امیرسالار داودی را مثبت اعلام کرده بود.
با گذشت یکی دو روز و تشدید وخامت حال دیگر زندانیان و اعزام آنها به مراکز مجهز جهت انجام آزمایشات دقیق‌تر معلوم شد ۱۱ تن دیگر از جمله جعفر عظیم‌زاده، اسماعیل عبدی، مجید آذرپی، فریدون احمدی و سعید شریفی نیز به این ویروس مبتلا شده‌اند که جواب تست‌های آنها قبلا منفی اعلام شده بود.
با این حال دیگر زندانیان این بند نیز دیروز و پریروز طی تماس‌هایی که با خانواده‌های خود داشته‌اند از تب و لرزهای شدید و از دست دادن حس بویایی‌شان خبر داده‌اند.
نوشته شده توسط: Anonymous

پان ترکی علیه کمونیسم در این صفحه حرفهای بی منطق و چرندیات مینویسد، که فاقد کمترین سواد اجتماعی سیاسی فرهنگی تاریخی و تئوریک است ، و مزخرفات بلندگوهای آخوندی و لاطالات زمان شاه خائن ،و رسانه های

امپریالیستی دوره جنگ سرد را تکرار میکند. این گروه 3-2 نفره آذری ضد چپ در این صفحه،غالبا همانهایی هستند که از ممالک محروسه و نظام ملوک الطوایفی و مالک ارعایایی و ارتجاع عثمانی و قاجار و مغول دفاع میکنند، و کعبه شان خلاف تاریخ ترقی و تحول بشر، قرون گذشته هست، یا اکنون مدافع سرمایه داری و امپرالیسم امریکا و اردغان و داعش سنی ترک میباشند. غالب مواضع این گروه آذری سپاراتیست، به مراتب ارتجاعی تر از حرب الله ایرانی، و شاه الهی های سلطنت طلب ، میباشد.
نوشته های این گروه در این سایت نشان میدهد که با تاخیر تاریخی 300/100 ساله به عصر جدید ، هنور مدافع راسیسم قومی و شاهان قاجار و عثمانی و مغول و نظامهای فئودالی و یا سرمایه داری میباشند. ایرانی ستیزی، فارس ستیزی، کرد ستیزی و ارمنی ستیزی، اینها را به هر خیانت و چاپلوسی و جعل تاریخی و فرهنک دزدی و تغییر اسامی تاریخی ، وادار نموده.
امروز دکتر الله یاری سلطنت طلب ، در برنامه شهرام همایون شکایت میکرد، که در میان اپوزیسیون ایرانی، هنوز دست بالا را چپهای ایرانی دارند. یعنی حتی ادعای رشد سلطنت طلبان، نیز یک سراب دروغین بیشتر نبوده.
نتیجه -
جهان از آن سوسیالیسم است ! ، چون انسان، گرگ فرهنگ توران و مغول، و مزدور اردعان، نبوده و نخواهد شد !
نوشته شده توسط: Anonymous

سالام اليكيم
https://t.me/c/1205385033/223039
تداوم تنش‌ها در مناطق تحت محاصره تروریست‌های پ.ک.ک/ی.پ.گ در دیرالزور
بر اساس اطلاعات دریافتی از منابع محلی٬ تنش‌ در برخی روستا و شهرهای استان دیرالزور

تداوم تنش‌ها در مناطق تحت محاصره تروریست‌های پ.ک.ک/ی.پ.گ در دیرالزور

بر اساس اطلاعات دریافتی از منابع محلی٬ تنش‌ در برخی روستا و شهرهای استان دیرالزور در شرق سوریه که تحت محاصره گروه تروریستی پ.ک.ک/ی.پ.گ است٬ همچنان ادامه دارد.

ساکنان روستاهای الحوایج، شحیل و ذیبان هفته گذشته در واکنش به حملات گروه تروریستی پ.ک.ک/ی.پ.گ تظاهرات‌های گسترده‌ای برگزار کردند. این تروریست‌ها در ۴ اوت روستاهای مذکور را محاصره کردند.

همچنین گروه تروریستی پ.ک.ک/ی.پ.گ در مناطق مذکور با احداث نقاط دیده‌بانی ورودی و خروجی شهرها و روستاها را مسدود کرده‌اند.

این گروه تروریستی در روستای شحیل یک مسجد را به روی نمازگزاران بسته و عناصر خود را در آن مستقر کرد. در پی آن مردم محل علیه آن‌ها تظاهرات کردند.

ساکنان روستاهای مذکور حدود یک هفته است که نمی‌توانند از خانه‌های خود خارج شوند. از سوی دیگر تروریست‌ها با یورش به اعتراضات مردمی، ده‌ها تن از آن‌ها را دستگیر کردند.

منبع: خبرگزاری آناتولی
ایران، سرزمین زبان ها و ...
نوشته شده توسط: Anonymous

مخالفین کمونیسم در بخش " صفحه شما" سایت ایران گلوبال، هر روز صد بار اغلام میکنند که کمونیسم مرده است اما همچنان به دروغ بافیها و تهمت زدن های خود در رد کمونیسم و کمونیست ها

ادامه میدهند! راستی اگر همانطور که این دشمنان قسم خورده رهائی طبقه کارگر ادعا میکنند کمونیسم مرده و به تاریخ سپرده شده است چرا همچنان به کمونیسم می تازتد و اینهمه در رد و ذم کمونیسم، یاوه سرائی می کنند؟ دلیل این وحشت عناصر مدافع نظام های غارتگر سرمایه داری از کمونیسم را باید در این واقعیت جستجو کرد که همچون زمان حیات مارکس، شبح کمونیسم امروز هم دنیای سرمایه داری را همچنان تهدید میکنند. علیرغم ادعاهای واهی مخالفین سوسیالیسم و کمونیسم، ایده کمونیسم، ایده تابناک رهائی طبقه کارگر است . در تمام جوامع سرمایه داری کارگران و توده های رحمتکش از جانب صاحبان ثروت و دارا ئی به شدت استثمار میشوند. در همین ایران تحت سلطه رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی ، استثمار کارگران، حد و مرزی نمی شناسد . در برخی از کارخانه ها ، کارگران ماه ها از دریافت دستمزدهای خود مخرومند. کارگران ایران در نهایت فقر و فلاکت زندگی کرده و به نان شب مختاج می باشند. اما کارخانه داران و صاحبان پول و ثروت در بهترین خانه ها در شمال تهران در ناز و نعمت زندگی کرده و هر روز بر اندوخته های بانکی شان افزوده میشود . این وضع رقت بار طبیعی است که قابل دوام نیست . آن روز دور نیست که توده های زحمتکش ایران با قیام و انقلاب خود ، کاخ های سر به فلک حاکمان آزادیکش و اشراف مالی را واژگون ساخته و بساط ظلم و بیداد را بر اندازند. راه رهائی توده های زحمتکش در ایران اسیز و دربند کنونی، بقای نظام سرمایه داری نیست . سرمایه داری دذ یک قرن گذشته برای کارگران و زخمتکشان ایران جز فقر و فلاکت و بی خانمانی ثمره ای نداشته است. تنها سوسیالیسم و کمونیسم قادر است توده های زخمتکش را از گرداب فقر و اسارت نجات داده و دنیای بهتری برای انسان ها ایجاد کند. کارل مارکس و رفیقش انگلس 170 سال پیش مانیفست حزب کمونیست را که اثری جاودانه است، به رشته تحریر در آوردند . همین جزوه کوچک در طول ده ها سال کارگران را در سرتاسر جهان در راه رهائی از زنجیر ظلم و استثمار، رهنمون مشفقی بوده است . تا طبقه کارگر در ایران و دیگر کشور های سرمایه داری در معرض ستم و استثمار قرار دارد، ایده متعالی کمونیسم هم زنده خواهد بود و توده زحمتکش را در جهت رهائی از چنگال استثمارگران رهنمون و مشوق خواهد بود. این یک واقعیت است که کمونیسم، هیچوقت نمی میرد. یکی از کامنت نویس ها ی ضد کمونیست در صقحه شما در ایران گلوبال از چرچیل نقل قول می کند که هر کس در چهل سالگی کمونیست باشد، دیوانه است. چرچیل سیاستمدار مشهور انگلیسی یکی از بدترین دشمنان کمونیسم و مدافع سزسخت نظام های سرمایه داری بود آیا از کسی که شوروی زمان استالین را در روزهای پس از جنگ جهانی دوم، پشت پرده آهنین خواند ، انتظار داریم از کمونیسم تعریف و تمجید کند؟ این مخالفین قسم خورده رهائی طبقه کارگر چقدر عاجزند که در رد کمونیسم و نکوهش ایده های سوسیالیستی مجبورند از چرچیل ها، نقل قول بیاورند.
جعل تاریخ و فرهنگ مردم آذربایجان توسط پانفارسیسم
نوشته شده توسط: Anonymous

بنده طی ده ها سال مطالعه و تحقیق شخصی به جرئت می گویم ، پانفارسیسم و نوچه هایش مانند پانکردیسم از زمان رضا شاه با عزم راسخ شروع به تحریف و تغییر تاریخ مردم آذربایجان کرده است .

1- منابع عربی تماماً مردم آذربایجان را ترک دانسته اند . در کتاب التیجان که توسط وزیر معاویه ابی سفیان نوشته شده ، صراحتاً آذربایجان سرزمین ترک نامیده شده و در همین کتاب آذربایجان تا منوچهر پیشدادی نیز سرزمین ترکان خوانده شده است .
2- ابن فضلان عرب ، در کتابش سفرنامه ابن فضلان ، صراحتاً ، ترکان بلغار مرکز و شمال روسیه را بازماندگان مادها نامیده است .
3- مورخان روم غربی ، صراحتاً مردم و لشکریان آتیلای هونی را مادها نوشته اند .
4- تمامی مورخان و امپراتوران روم شرقی بدون حتی یک مورد استثناء ، سکاها را با ترک ها یکی دانسته اند .
5- مارکر ژنتیکی سکاها R1a-Z94 می باشد که در هیچ قوم غیر ترک امروزی وجود ندارد و بیشترین مقدارش در اویغورهای چینی وجود دارد .
تمام کتاب های تاریخی مربوط به ترکان ایران توسط پانفارس ها ، امحاء و جعل شده اند و انهم جعل های کودکانه . کردان اربیل به کردان اردبیل ! فیروز شاه زرین کلاه الکبردی به الکردی السنجاری و ...
ادامه دارد
"روسیه پوتین" و "چین کنونی
نوشته شده توسط: Anonymous

چین یک کشور سرمایه داری امپریالیستی است که سلطۀ امپریالیسم آمریکا در نظام سیاسی و اقتصادی جهان را به چالش گرفته است.

امپریالیسم روسیه که پس از فروپاشی شوروی، دوباره به عنوان یک قدرت امپریالیستی جهانی خود را احیاء کرده است با چین وارد اتحاد اقتصادی و سیاسی و نظامی مهمی شده است. این دو قدرت امپریالیستی، نظمِ جهانی کنونی که در آن امپریالیسم آمریکا بیشترین سهم را دارد به چالش گرفته اند و به دنبال تجدید تقسیم جهان هستند تا «سهمی» که شایستۀ خود می دانند از آن به دست آورند. مانور نظامی مشترک روسیه و چین در سیبری در 19 شهریور 1397 خبر از جدی بودن این چالش دارد. آخرین باری که روسیه چنین مانوری داشت در سال 1981 بود. یعنی، دوره ای که «جنگ سرد» میان بلوک های امپریالیستی شرق به رهبری شوروی و غرب به رهبری آمریکا، می توانست تبدیل به جنگ جهانی سوم شود. اما این مانور به معنای تدارک برای جنگ جهانی سوم نیست. بلکه این دو قدرت امپریالیستی، فعلا از راه های «مسالمت آمیز» یعنی، جنگ های اقتصادی و جنگ های منطقه ای تجدید تقسیم مناطق نفوذ را آغاز کرده اند. مانور یا قدرت نمایی نظامی، در حال حاضر قرار است پشتوانۀ اقدامات بی سابقۀ چین و روسیه در مناطق نفوذ سیاسی و اقتصادی امپریالیست های آمریکا و متحدین آن (اروپای غربی و ژاپن) باشد. چین، پیشاپیش پروژۀ شکستن انحصار دلار بر اقتصاد جهانی را کلید زده است. اولین اقدام چین در این راستا، ایجاد پترو-یوآن در مقابل پترو-دلار است. یعنی، معاملۀ نفت با یوآن. این در حالی است که در اقتصاد جهانی، قیمت گذاری و معامله نفت در تمام بازارهای جهان با دلار انجام می شود. در واقع، قدرت «دلار» به عنوان ارز بین المللی وابسته به سلطۀ آمریکا بر بازارهای نفت و قدرت نظامی بین المللی آن است. امپریالیسم چین و روسیه، در عین حال که اتحاد میان خود را می آزمایند، در تلاش هستند تا اکثریتی از امپریالیست های اروپایی را با خود متحد کنند. در عین حال، اقماری از کشورهای تحت سلطه را در شبکۀ اقتصادی و سیاسی و نظامی خود ادغام کنند. ایران یکی از آن اقمار تحت سلطه است که مهرۀ مهمی در «بازی بزرگ» امپریالیستی است. اما فقط یک «مهره» است و در این «بازی بزرگ» مانند یک توپ فوتبال از هر طرف لگد خواهد خورد و می تواند زخم های بزرگی بخورد که باید آن را به عنوان فرصت مهمی برای سرنگون کردن جمهوری اسلامی به حساب آورد.
در پسِ این قرارداد، ماشین تبلیغاتی جمهوری اسلامی تبلیغ میکند که قرار است چین مدلی برای جمهوری اسلامی باشد. اما کارنامۀ غارت و جنایتِ چین در نقاط دیگر جهان به ویژه در آفریقا و مهم تر از آن استثمار بیرحمانۀ صدها میلیون کارگر چینی در مشقت خانه های تولیدی در خودِ چین، پیشاپیش نشان میدهد که سرمایه داران چینی دست در دست سرمایه داران ایرانی و دولت جمهوری اسلامی چه خوابی برای کارگران و زحمتکشان ایران دیده اند. بیایید نگاهی به این کارنامه بیندازیم.
فقر تئوریک و نگاه ایدئولوژیک در حزب کمونیست کارگری
نوشته شده توسط: Anonymous

ب. بی نیاز
"برای ارزیابی دین و جایگاه روحانیت در دورۀ رضاشاه و محمدرضاشاه باید داده‌های آزمون‌پذیر روی میز بگذارد و نشان بدهد که آیا در دوران این پدر و فرزند جایگاه روحانیت شیعه تقویت شد یا تضعیف."

"باید نشان می‌داد که پیش از این دو شاه وضعیت چگونه بود و پس از قدرت‌گیری آنها چه دگرگونی‌هایی رخ داده است."

فرح پهلوی و پروژه سلطنت اسلامی! شیخ و شاه هر دو به دنبال «سلطنت اسلامی» بوده اند.
این روزها از مسلمانی محمدرضا شاه پهلوی و از خرافه گرایی و اسلام زدگی اش زیاد سخن میرود. اما از سیاست اسلامی همسر وی، کمتر سخن گفته می شود؛ عقایدی که فقط در حوزه شخصی شاه و فرح باقی نمانده بودند و در تصمیم گیریها و چیدمان نیروهایشان نیز به چشم می خورد. از جمله افرادی که می توان از آنها به عنوان شاه کلید و تئوریسین پروژه سلطنت اسلامی یاد کرد، سید حسین نصر است. وی از خانواده علمای شیعه است. شیخ فضل الله نوری نیای مادری او بود، و اعدام شیخ، خاطره تلخ خانوادگی او محسوب می شود. وی در این باره می گوید: «این واقعه خانواده مادرم را عمیقا متاثر ساخت. تاثیری روانی که بسیاری از اعضای این خانواده از آن رنج می بردند... از این رو من در زمینه مطالعات دینی از جانب خانواده مادرم هم میراث دینی بسیار عظیم و هم آسیب روانی را در خود احساس می کردم.» و شگفتا که میراث دار «شیخ مشروطه کش» از دربار پهلوی سر در میاورد، لقب سفیری شاهنشاه را دریافت می کند، و حتی پیشنهاد وزارت نیز به او می شود، و در نهایت رئیس دفتر فرح پهلوی می شود. مینو صمیمی‌ که‌ آن زمان‌ در دفتر فرح‌ بود می‌ نویسد: «انتصاب‌ دکتر نصر به‌ این‌ سمت‌ البته‌ جز ضرورت‌ چرخش‌ تشکیلات‌ تحت‌ سرپرستی‌ ملکه‌ به‌ طرف‌ فرهنگ‌ اسلامی‌ تعبیر دیگری‌ نداشت‌.» بیراه نبود که سید حسین نصر درباره پروژه سلطنت اسلامی می گوید: «احساس می کردم که تنها کسی بودم که می توانستم همچون میانجی به ایجاد موقعیتی کمک کنم که در آن مثلا آیت الله خمینی با شاه مصالحه کنند و نوعی حکومت سلطنتی اسلامی بر پا شود که در آن علما نیز درباره امور مملکتی اظهار نظر کنند اما ساختار کشور دچار تحول نشود.»

رویکرد سنت گرایانه فرح پهلوی سبب شد که وی در سال ۱۳۵۲ انجمنی به نام «انجمن شاهنشاهی فلسفه» ذیل بنیاد فرح تشکیل دهد و مدیریت آن را به حسین نصر واگذار نماید. هدف این انجمن «تجدید حیات‌ زندگی‌ فکری‌ سنتی‌ ایران‌ اسلامی‌« قید شده بود. جالب آنکه خود حسین نصر نیز به عنوان یکی از متفکران «اسلام سنت گرایانه» و از «منتقدان جدی مدرنیته» شناخته می شود. نصر یکی از مهمترین مبلغان «بحران» و «شکست» و «سقوط» و «بن بست» و «پایان» غرب بود. از جمله آثار سید حسین نصر می توان به این موارد اشاره کرد: جوان مسلمان و دنیای متجدد/اسلام و تنگناهای انسان متجدد/آرمان‌ها و واقعیات اسلامی/هنر اسلامی و معنویت/مقدمه‌ای بر اصول جهان‌ شناسی اسلامی/محمد، مرد خدا/مکهٔ مکرمه و مدینهٔ منوره/دین و نظام طبیعت/هنر مقدس در فرهنگ ایرانی/سنت عقلانی اسلامی در ایران. اگرچه با انقلاب ایران، پروژه سلطنت اسلامی فرح ناتمام ماند، اما پروژه سلطنت اسلامی در قالب جمهوری اسلامی پیگیری شد. حکومت ایران در خلال سالهای گذشته تلاش کرده است تا برای هویت طلبی، خود را در تضاد با حکومت پهلوی نشان داده و آن را ضد اسلامی نشان دهد. ولی واقعیت امر این است که رویکرد اسلامی هر دو حکومت غیرقابل انکار است، و شیخ و شاه هر دو به دنبال «سلط...
https://eshtrak.wordpress.com/2012/08/08/%D9%81%D8%B1%D8%AD-%D9%BE%D9%87%D9%84%D9%88%DB%8C-%D9%88-%D9%BE%D8%B1%D9%88%DA%98%D9%87-%D8%B3%D9%84%D8%B7%D9%86%D8%AA-%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85%DB%8C-%D8%B1%D8%B6%D8%A7-%D8%B1%D8%AD%DB%8C/
از گفته های چرچیل...
نوشته شده توسط: lachin

ســـالام دوســلار..
وینستون چرچیل می گفت « کسی که در سن بیست سالگی کمونیست نباشد , قلب ندارد و کسی که در چهل سالگی کمونیست باشد عقل ندارد» .این کمونیست های وطنی دنبال چه نوع قاقالی هستندمن نمی دانم.

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای حسن جداری عزیز ای کاش همه چپها و حزب کمونیست مثل شما روشنگر و روشنفکر می بودند و تفکرات شان مثل شما دمکراتیک و انسانی می بود ولی متاسفانه اینگونه نیست

ای کاش مردم ایران و همچنین ملیتهای ایرانی صد سال به این بلای آسمانی سلطه گری مرکز گراها و دیکتاتوری و استبداد گرفتار نمی شدند که باعث و بانی نابودی مردمان این سرزمین شده اند و روز به روز تمام مردم ایران و انتیکهای ایرانی را ناامید و از خود دور کرده اند باید تاسف خورد که چرا مردمان این سرزمین لایق دمکراسی نباشند و من مطمئن هستم که همین رویه به پیش برود ایران سرنوشت خوبی در انتظارش نخواهد بود و من به عنوان یک عضو و پیکره ایی از ملت کورد این اطمینان را به همه میدهم که اگر در فردای آزادی ایران اگر احقاق و حقوق مشروع ملت کورد برآورده نشود و سیستم فدرالی و سیستم های دمکراتیکی مشابه و شبیه به این در ایران پیاده نشود مردم کوردستان مجبور به پیش بردن راه حل آخر و جدا کردن راه خود از ایران بلا زده میباشد مردم کورد لزومی نمی بینند که در فردای ایران اگر احترام سیاسی دریافت نکنند و حقوق مشروع سیاسی خود را پایمال شده ببینند راه خود را جدا خواهند پس چه بهتر میباشد که همه سیاسیون ایرانی راه حلی برای این موضوع در آینده پیدا کنند و خود را با دمکراسی حقیقی کشورهای متمدن غربی هماهنگ سازند و سیاستهای خود را به روز و مترقی سازند .
فقر تئوریک و نگاه ایدئولوژیک در حزب کمونیست کارگری
نوشته شده توسط: Anonymous

ب. بی نیاز
"آرمان‌گرایی یک کیفیتِ دینی است، فرقی هم نمی‌کند که حاملان این آرمان‌گرایی به مسجد یا کلیسا بروند یا نه. از این رو، مارکسیسم به عنوان ابزار دگرگونی جامعه یک ایدئولوژی ارتجاعی است"

هراس شما از چیز دیگریست : از دست دادن بهشتی است که اقلیت یک در صدی صاحبان زر وزور برای خود و شیپورچیهای مبلغی همچون شما وکارل پوپر ایجاد کرده اند و ابقاء جهنمی "راستین" است که قرنهاست برای اکثریت عظیمی از توده ها خلق کرده اند، و عمدتأ با استفاده از ادیان و مذاهب!

وضعیت آنچنان بحرانیست که یک سری ایدئولوگ شیپورچی بورژوا امپریالیست هم سر به فغان کشیدن نهاده اند :
"داووس می‌تواند؟
کتاب «نوآغازی بزرگ» ظاهراً مدخل و آغازگر بحث برای پنجاه و یکمین اجلاس داووس که در ژانویه سال ۲۰۲۱ با همین عنوان و در دو اجلاس حضوری و مجازی برگزار می‌شود. هدف از اجلاس آتی «بحث بر سر ضرورت و مفاد یک قرارداد جدید اجتماعی» است که بحران کرونا دستیابی به آن را بارز کرده، قراردادی که «حرمت انسان و عدالت اجتماعی در کانون آن باشد و توسعه اقتصادی در خدمت پیشرفت همه آحاد جامعه قرار گیرد، قراردادی که باید این تعهد را ایجاد کند که نظام اقتصادی و اجتماعی ما به پایداری و ثبات بیشتر سوق یابد و به سوی آینده‌ای مبتنی بر عدالت و انصاف بیشتر جهت‌گیری کند»."

"هستند منتقدانی که افکار و دیدگاه‌های تازه مدیران همایش جهانی اقتصاد و موضوع اجلاس آتی این همایش را نشانه‌ای از بحرانی کم‌سابقه در روندهای جهانی‌شدن به طور خاص و در نظم اقتصادی و اجتماعی مسلط بر جهان به طور عام می‌دانند، به گونه‌ای که پرشورترین واضعان و مدافعان آن هم حالا از باب آینده‌ این نظام نگران شده‌اند و برای بازسازی و دوامش به تدبیراندیشی برآمده‌اند.""

"این سؤال مطرح است که آیا اجلاس داووس با همان ترکیب تا کنونی که عمدتاً شامل صاحبان سرمایه و ثروت و بخشی از الیت سیاسی و علمی جهان که مدافع روندهای موجود جهانی‌شدن بوده، و بدون مشارکت‌دادن فعال نمایندگان آن گروه‌های وسیع اجتماعی که حالا قرار است منافع‌شان در مرکز توجه هر گونه توسعه اقتصادی قرار گیرد، می‌تواند به تدابیر و راهکارهایی مؤثر در راستای قول و قرارهایی که در کتاب شواب و مالرت آمده برسد."
بحران کرونا و «ضرورت نوسازی نظام سرمایه‌داری»
https://www.radiofarda.com/a/commentary-on-davos-founder-schwab-new-book-the-great-reset/30733210.html
.
توصیف عمیق کارل مارکس از خرده بورژوازی ریزه خوار کاپیتالیسم امپریالیسم :
‘In the most advanced societies…the situation of the petty bourgeois predisposes him towards both socialism and capitalism…he is dazzled by the expansion of power of the big bourgeoisie on the one side, yet he shares in the suffering of the people on the other. He is bourgeois and people simultaneously. At heart he prides himself on being neutral, on having found the true balance, albeit without falling into mediocrity. This petty bourgeois is the glorification of antithesis, since antithesis is the basis of his existence. He himself is nothing other than the personification of social contradiction’.
1: K Marx, Letter to Annekov, cited in D Beetham, Marxists in Face of Fascism (Manchester, 1983), pp242-243
نظر
نوشته شده توسط: جمال

انگار سایت ایران گلوبال یک مسکل دارد اولآ دیر باز میشود دوما من یک بار کامنت گذاشتم 3 بار انتشار یافتە مسیول کامنتها اومیدوارم 2 کامنت تکراری را حذف کند

نظر
نوشته شده توسط: جمال

100 بعد از معاهدەی سور . سور منطقەی کوچکی هست در نزدیکی پاریس ، بعداز پایان جنگ جهانی اول و شکست عثمانی در سور فرانسە جمع شدند و برای سرنوشت سرزمینهائی کە اشغالگران تورک عثمانی

با وحشیگری چند قرن اشغال کردە بودند تصمیم بگیرند پیمان سور شامل 13 بخش و 433 بند بود .
برای پان تورکهائی کە در این صفحە مدام هزیان میگویندو در رابطە با ملت کورد و ارمنی فحاشی میکنند لازم شد 3 بند معاهدەی جهانی پیمان سور بە کوردها مربوط میشود برایشان بازگو کنیم کە بر مبنای چند مریض پان تورک این صفحە نە جهان شکل میگیرد و نە کسی بە هزیانات این جمع توجه میکند

بند 62 معاهدەی سور میگوید کموسیون استانبول رسمآ 3 نمایندە معرفی کند و این 3 نمایندە منتخب بریتانیا . فرانسە و ایتالیا باشند تا 6 ماه بعد از امضاء این پیمان نامە این کموسیون باید نقشەای برای استقلال این مناطق آمادە کند کە اکثریت جمعیت آن مناطق کورد هستند از شرق رود فرات و جنوب ارمنستان و مرز آن مشخص شود و این نمایندگان باید با حکومتهای کورد و ارمنی صحبت شود کە حقوق آسوریها و اقلیتهای دیر نیز رعایت شود

از جمال توجە کنید قابل ذکر است از رود فرات صحبت میکند این معاهدە میبینیم کە یک قطرە آن رودخانەی فرات بە تورکها تعلق ندارد چون اکثریت جمعیت کورد بر کنارەهای رود دجلە و فرات زندگی کردن ( مزوپوتامیا )

بند 63 معاهدەی سور ، حکومت تورکیە باید پایبند این معاهدە باشد کە نمایندگان کموسیون از بریتانیا فرانسە و ایتالیا تعین کردند و بعد از 3 ماه باید بە اجرا گذاشتە شود یعنی استقلال کوردستان در جنوب شرق تورکیە امروز

بند 64 معاهدەی سور . یک سال بعد از امضاء این معاهدە اگر تورکیە دست اندازی کند و مانع تراشی کند در رابطە با استقلال کوردستان در کنارەهای رود فرات و جنوب ارمنستان ، باید سازمان ملل ( انجمن ملتها ) را در جریان بگذارند کە انجمن ملل ( سازمان ملل ) رسمآ استقلال کوردستان را بە رسمیت بشناسد .
حکومت تورکیە باید راضی باشد و از این مناطق دست بکشد
و کوردهای موصل هم اگر خواهان استقلال باشند و بخواهند بە حکومت و استقلال کوردستان بپیوندند سازمان ملل باید این امر را هموار کند

این 3 بند معاهدی سور می باشد در مورد استقلال کوردستان بعد از شکست عثمانی و فروپاشی این امپراطوری 500 سالەی مغولیان اشغالگر

خوب ملت کورد این معاهدە را در آرشیو دارد و همیشە میتواند بە مفاد این معاهدە 100 سال پیش مراجعە کند تمامی متون این معاهدە وجود دارد و هست پس هزیانهای پان تورکی پشیزی نمی ارزد در این صفحە کە در افشانی میکنند با نام ماسیون انگلیسی و هندی ووو مزخرفات دیگر
امپراطوری عثمانی
نوشته شده توسط: Anonymous

هوشنگ هندی یا همان جمال سوفیست زاده با احساس شادی و دلخوش کردن آرزوی جنگ با تورکان و نابودی آنها را دارد.
اول از همه در هر جنگی که بین تورکیه و یونان صورت گیرد کولی های مزدور امپریالیست سینه چاک اند

نوشته شده توسط: Anonymous

سالام اليكيم
https://t.me/kitabsesi/3035
فارسی دری زبان مهاجر یا بومی در ایران؟!
در پی سخنرانی محمد اشرف غنی رئیس جمهوری افغانستان در تاریخ ۳۰ ژانویه ۲۰۲۰ ( ۱۰ بهمن ماه ۱۳۹۸) در مراسمی با عنوان

۱۳۹۸) در مراسمی با عنوان «گفتمان تاریخ، فرهنگ و هویت ملی» در جمع دانشجویان مبنی بر اینکه: «افغانستان مهد زبان دری است. ایران پهلوی زبان بود...اکنون به ما می‌گویند ایران شرقی! ای برادر، دزدی هم حد دارد، حد دارد!»
عده ای از« ایرانشهری» هایی که افغانستان را قسمتی از ایران دانسته و آنرا « ایران شرقی» می نامیدند از این سخن رئیس جمهور افغانستان بسیار ناراحت شده و به جای قبول این واقعیت که زبان مردم عادی و کوچه بازار فارس زبان ایران تا قرن هفتم و هشتم هجری هم « دری» ( فارسی کنونی) نبوده، به تحقیر رئیس جمهور افغانستان پرداختند!
من در کتاب «ترکان و بررسی تاریخ، زبان و هویت آنها در ایران » که در سال ۱۳۸۶ منتشر شده است تحت عنوان «فارسی دری زبان مهاجر یا بومی در ایران ؟» از صفحه ۱۶۰ الی ۱۷۷ به تفصیل و به صورت مدلل و مستند به تحقیق در این موضوع پرداخته ام که تقدیم خوانندگان گرامی ميگردد.
چرا سید علی
نوشته شده توسط: Anonymous

با نگاهی به کامنت ها و نظرات ضد ملی مخالفان و نقش دولت های منطقه در باره ایران و همین طور نقش پلید جریان تجزیه طلب و جنایتکاران چپ
نظام اسلامی سید علی به عنوان عمود خیمه قدرت مرکزی در ایران باید

باقی بماند. نظام اسلامی باید بداند دشمن داخلی خطرناکتر از دشمن خارجی است .اگر چپ به اینده خود علاقمند است ،باید مصوبات حزبی وسازمانی خود را در باره خلق های تحت ستم از برنامه خود حذف کند .هر خونی که بخاطر دفاع از ایران از سوی تجزیه طلبان ریخته میشود ،مقصر ان چپ ایران است .
نوشته شده توسط: Anonymous

سالام اليكيم
https://t.me/c/1147774445/299450
حامد یگانه پور
دولتی که ارمغان آن بی اعتمادی به جامعه است
دقیق به یاد دارم در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۹۲ زمانیکه جناب روحانی در مناظرات و سخنران

سخنرانی‌های خویش می‌گفتند شرایط موجود در شأن مردم ایران نیست! و مردم این کشور لایق زندگانی بسیار بهتری هستند و باید پاسپورت ایرانی ارزش واقعی خود را بازیابد و ...شنیدن چنین سخنانی بسیاری را به وجد می‌آورد ولی بنده در این شعارهای فریبنده سرخوردگی جامعه را پیش‌بینی می‌کردم. چرا که دست یافتن به تصویر مدینه فاضله‌ای که در وعده‌های آقای روحانی ترسیم گردیده بود، اصلاح و تحولی واقعی را می‌طلبید و این مهم با توجه به شرایط و بستر نامناسب موجود در کشور بسیار سخت و زمان بر به نظر می‌رسید، بماند که فارغ از موارد فوق الذکر اراده قوی و ایمانی راستین لازمه رسیدن به این اهداف بود.زمانیکه ایشان در سفر انتخاباتی به آزربایجان احیای دریاچه اورمیه ظرف مدتی کوتاه! و تشکیل فرهنگستان زبان تورکی آزربایجانی و نگاه بدون تبعیض نسبت به تمام نقاط کشور را مطرح کردند، امید را در رگ‌های بسیاری از مردم این دیار جاری نمودند اما بنده نسبت به این سخنان بد بین نه، بلکه واقع بین بودم و از اینرو نگاهی خوش بینانه نداشتم.چرا که تبعیض و تفکر شئونیستی که حاصل سیاست غرب در این کشور می‌باشد، به دست حکومت پهلوی به اجرا درآمده و نهادینه شد و متاسفانه بدلیل سیستماتیک بودن آن پس از انقلاب نیز به عناوینی مختلف تا به امروز به حیات خود ادامه داده است.
در طول سلسله انتخابات گذشته هر کاندیدایی به منظور جلب آراء اکثریت شروع به دادن وعده‌هایی که اغلب اجرایی نشدند، نموده و هر یک به میزان خود در ایجاد بی اعتمادی در جامعه نقش اساسی داشته‌اند اما دولت دکتر احمدی‌نژاد و اتفاقات بوجود آمده در دولت ایشان شرایط خاصی را به وجود آورد تا در انتخابات سال ۱۳۹۲ هر یک از کاندیداها بلاخص طیف اصلاح طلب با تاختن به دولت ایشان و با اشاره به شرایط نامناسب کشور در عرصه بین الملل، به بیان وعده و شعارهایی فارغ از توان شان برای ساختن کشور بر اساس مدینه فاضله‌ی ادعایی خویش مطرح نمودند!
در حالیکه ساختن مدینه فاضله نیازمند بستری فکری فارغ از هر گونه تبعیض و فساد و بر اساس اندیشه‌هایی بر گرفته از پلورالیسم به منظور تحمل دیدگاه‌های مختلف در یک جامعه می‌باشد.
اما در ایران فضای سیاسی موجود بطور انحصاری بین دو دیدگاه اصلاح طلبی و اصولگرایی تقسیم گردیده است و شرایطی برای رشد سایر اندیشه‌های متفاوت وجود ندارد .
لذا بدین دلیل وعده‌های جناب آقای روحانی نه زمینه و شرایط اجرا را دارد نه اراده کافی را می‌توان در شخص ایشان و دولت به اصطلاح تدبیر و امیدشان مشاهده نمود.
مثلا اجرایی شدن اصل ۱۵ و ۱۹ قانون اساسی و تدریس زبان مادری که جزو بدیهی.ترین حقوق یک انسان محسوب می‌شود و در اغلب کشورهای جهان جزو یک حق غیر قابل انکار است، متاسفانه به رسمیت شناختن این حق و اجرایی شدن قوانین فوق الذکر در ایران بعنوان یک تابو غیر قابل مذاکره می‌باشد و غالبان صاحبان اندیشه‌های پان ایرانیستی (پان فارسیسم) هر گونه سخن در این مورد را به مثابه به خطر انداختن امنیت ملی!
قلمداد نموده و سخن گفتن از این حق را در نطفه خفه می‌نمایند .
این نگرش سرکوبگر را بلاخص در دولت‌های به اصطلاح اصلاح طلب، به وضوح می‌توان مشاهده نمود. و در حقیقت چنین دولت‌هایی خود زمینه ساز ترویج تفکرات پان ایرانیستی می‌باشند.نمونه بارز این ادعا را در بسط و گسترش اندیشه‌های ایرانشهری در دولت آقای روحانی می‌توان مشاهده نمود .اندیشه‌ای که مبنای آن نه اسلام و نه نگرش مردم سالارانه بلکه نگرشی غربی با ترویج اندیشه شئونیستی مغایر با حقوق و کرامت انسان‌ها می‌باشد .
اندیشه ایرانشهری در حقیقت نسخه‌ای بر گرفته از اندیشه غربی برای اداره این کشور می‌باشد چرا که تفکر محدود ناسیونالیسم و معطوف گشتن به گذشته‌ای پوشالی و تحریف شده، سیاستی است که غرب برای بازماندن از نگاه به آینده و افق‌هایی جدید برای این کشور طراحی نموده است .
در زمینه اقتصادی و مبارزه با فساد نهادینه شده در جامعه نیز دولت نه تنها نتوانسته به وعده‌های خویش عمل نماید بلکه روز به روز زندگی برای مردم غیر قابل تحمل‌تر می‌شود و مبارزه با فساد دستاویزی در دست دولت برای تاختن بر مخالفانش و مقصر جلوه دادن آنان برای بوجود آمدن شرایط موجود می‌باشد، در حالیکه دولت مبارزه با فساد را ابتدا باید از درون خویش آغاز نماید.
از اینرو یک سال باقی مانده این دولت بسیار تعیین کننده و تاثیر گذار برای آینده کشور می باشد چرا که در صورت ادامه این روند، تاثیر بی اعتمادی حاصل در جامعه غیر قابل جبران خواهد بود و این زنگ خطری برای تمام مسئولان می‌باشد.
نوشته شده توسط: Anonymous

سالام اليكيم
https://t.me/c/1147774445/299450
حامد یگانه پور
دولتی که ارمغان آن بی اعتمادی به جامعه است
دقیق به یاد دارم در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۹۲ زمانیکه جناب روحانی در مناظرات و سخنران

سخنرانی‌های خویش می‌گفتند شرایط موجود در شأن مردم ایران نیست! و مردم این کشور لایق زندگانی بسیار بهتری هستند و باید پاسپورت ایرانی ارزش واقعی خود را بازیابد و ...شنیدن چنین سخنانی بسیاری را به وجد می‌آورد ولی بنده در این شعارهای فریبنده سرخوردگی جامعه را پیش‌بینی می‌کردم. چرا که دست یافتن به تصویر مدینه فاضله‌ای که در وعده‌های آقای روحانی ترسیم گردیده بود، اصلاح و تحولی واقعی را می‌طلبید و این مهم با توجه به شرایط و بستر نامناسب موجود در کشور بسیار سخت و زمان بر به نظر می‌رسید، بماند که فارغ از موارد فوق الذکر اراده قوی و ایمانی راستین لازمه رسیدن به این اهداف بود.زمانیکه ایشان در سفر انتخاباتی به آزربایجان احیای دریاچه اورمیه ظرف مدتی کوتاه! و تشکیل فرهنگستان زبان تورکی آزربایجانی و نگاه بدون تبعیض نسبت به تمام نقاط کشور را مطرح کردند، امید را در رگ‌های بسیاری از مردم این دیار جاری نمودند اما بنده نسبت به این سخنان بد بین نه، بلکه واقع بین بودم و از اینرو نگاهی خوش بینانه نداشتم.چرا که تبعیض و تفکر شئونیستی که حاصل سیاست غرب در این کشور می‌باشد، به دست حکومت پهلوی به اجرا درآمده و نهادینه شد و متاسفانه بدلیل سیستماتیک بودن آن پس از انقلاب نیز به عناوینی مختلف تا به امروز به حیات خود ادامه داده است.
در طول سلسله انتخابات گذشته هر کاندیدایی به منظور جلب آراء اکثریت شروع به دادن وعده‌هایی که اغلب اجرایی نشدند، نموده و هر یک به میزان خود در ایجاد بی اعتمادی در جامعه نقش اساسی داشته‌اند اما دولت دکتر احمدی‌نژاد و اتفاقات بوجود آمده در دولت ایشان شرایط خاصی را به وجود آورد تا در انتخابات سال ۱۳۹۲ هر یک از کاندیداها بلاخص طیف اصلاح طلب با تاختن به دولت ایشان و با اشاره به شرایط نامناسب کشور در عرصه بین الملل، به بیان وعده و شعارهایی فارغ از توان شان برای ساختن کشور بر اساس مدینه فاضله‌ی ادعایی خویش مطرح نمودند!
در حالیکه ساختن مدینه فاضله نیازمند بستری فکری فارغ از هر گونه تبعیض و فساد و بر اساس اندیشه‌هایی بر گرفته از پلورالیسم به منظور تحمل دیدگاه‌های مختلف در یک جامعه می‌باشد.
اما در ایران فضای سیاسی موجود بطور انحصاری بین دو دیدگاه اصلاح طلبی و اصولگرایی تقسیم گردیده است و شرایطی برای رشد سایر اندیشه‌های متفاوت وجود ندارد .
لذا بدین دلیل وعده‌های جناب آقای روحانی نه زمینه و شرایط اجرا را دارد نه اراده کافی را می‌توان در شخص ایشان و دولت به اصطلاح تدبیر و امیدشان مشاهده نمود.
مثلا اجرایی شدن اصل ۱۵ و ۱۹ قانون اساسی و تدریس زبان مادری که جزو بدیهی.ترین حقوق یک انسان محسوب می‌شود و در اغلب کشورهای جهان جزو یک حق غیر قابل انکار است، متاسفانه به رسمیت شناختن این حق و اجرایی شدن قوانین فوق الذکر در ایران بعنوان یک تابو غیر قابل مذاکره می‌باشد و غالبان صاحبان اندیشه‌های پان ایرانیستی (پان فارسیسم) هر گونه سخن در این مورد را به مثابه به خطر انداختن امنیت ملی!
قلمداد نموده و سخن گفتن از این حق را در نطفه خفه می‌نمایند .
این نگرش سرکوبگر را بلاخص در دولت‌های به اصطلاح اصلاح طلب، به وضوح می‌توان مشاهده نمود. و در حقیقت چنین دولت‌هایی خود زمینه ساز ترویج تفکرات پان ایرانیستی می‌باشند.نمونه بارز این ادعا را در بسط و گسترش اندیشه‌های ایرانشهری در دولت آقای روحانی می‌توان مشاهده نمود .اندیشه‌ای که مبنای آن نه اسلام و نه نگرش مردم سالارانه بلکه نگرشی غربی با ترویج اندیشه شئونیستی مغایر با حقوق و کرامت انسان‌ها می‌باشد .
اندیشه ایرانشهری در حقیقت نسخه‌ای بر گرفته از اندیشه غربی برای اداره این کشور می‌باشد چرا که تفکر محدود ناسیونالیسم و معطوف گشتن به گذشته‌ای پوشالی و تحریف شده، سیاستی است که غرب برای بازماندن از نگاه به آینده و افق‌هایی جدید برای این کشور طراحی نموده است .
در زمینه اقتصادی و مبارزه با فساد نهادینه شده در جامعه نیز دولت نه تنها نتوانسته به وعده‌های خویش عمل نماید بلکه روز به روز زندگی برای مردم غیر قابل تحمل‌تر می‌شود و مبارزه با فساد دستاویزی در دست دولت برای تاختن بر مخالفانش و مقصر جلوه دادن آنان برای بوجود آمدن شرایط موجود می‌باشد، در حالیکه دولت مبارزه با فساد را ابتدا باید از درون خویش آغاز نماید.
از اینرو یک سال باقی مانده این دولت بسیار تعیین کننده و تاثیر گذار برای آینده کشور می باشد چرا که در صورت ادامه این روند، تاثیر بی اعتمادی حاصل در جامعه غیر قابل جبران خواهد بود و این زنگ خطری برای تمام مسئولان می‌باشد.
مگر آیینی سکولار نبود، عجیب نیست که قدیسان این آیین، کسانی چون لنین و استالین و مائو از کار درآمدند.
نوشته شده توسط: Anonymous

سالام اليكيم
https://t.me/Erdemaz/2079
«مارکس، موسی و ده‌ فرمان سوسیالیستی»
مهدی تدینى
ژول مونِرو، جامعه‌شناس و فیلسوف فرانسوی، کتابی با عنوان جامعه‌شناسی کمونیسم (۱۹۴۹) دارد که با چنین جملۀ

جملۀ نامنتظره‌ای شروع می‌شود: «کمونیسم اسلام قرن بیستم است.» این‌که چرا مونرو کمونیسم را با اسلام مقایسه می‌کند بماند؛ مسئله در اینجا نفس چنین قیاسی است. بسیاری بودند که به کمونیسم (به عنوان فرآوردۀ نهایی مارکسیسم) به منزلۀ نوعی دین می‌نگریستند. یکی از رنگی‌ترین و روشن‌ترین توصیفات را در این باره از قضا دشمن شمارۀ یک کمونیسم، یعنی هیتلر، در یک سخنرانی بیان کرده است. هیتلر این سخنرانی را یک سال پیش از به قدرت رسیدن، در برابر صنعتگران بزرگ آلمانی انجام می‌داد و می‌کوشید دل آن‌ها را به دست آورد. او تعابیر عجیب و جالبی دربارۀ کمونیسم (بولشویسم)، انقلاب روسیه و لنین به کار می‌برد. چنین می‌گوید: «بولشویسم، اگر مسیرش متوقف نشود، جهان را دستخوش همان دگرگونی کاملی خواهد کرد که زمانی مسیحیت کرده بود. سیصد سال بعد دیگر نخواهند گفت: قضیه [ی بولشویسم] در این‏جا تنها نوعی ایدۀ نوین تولید است. سیصد سال بعد شاید دیگر [همه] فهمیده باشند که قضیه یک دین جدید است! دینی که بر پایۀ متفاوتی استوار است. سیصد سال بعد، اگر این فرایند همچنان تداوم یابد، به لنین نه تنها به عنوان [رهبر] انقلابیِ سال ۱۹۱۷، بلکه به عنوان پایه‌‏گذار یک آموزۀ جهانی نو و با تقدسی شاید مانند بودا خواهند نگریست. دیگر نمی‏توان جهان امروز را بدون این پدیدۀ مهیب تصور کرد...»او کمونیسم را «دینی جدید» می‌انگارد، مانند مسیحیت؛ و لنین را بودایی جدید! این نگرشی نبود که از ذهن خود هیتلر تراویده باشد، بلکه از دیگر همعصرانش به او رسیده بود. اما نکته اینجاست که همگان کمونیسم/مارکسیسم را آیینی الحادی می‌دانند. یکی از دشمنان اصلی کمونیست‌ها دینداران و روحانیان ــ کلیساها و کشیشان ــ بودند. حتی دستگاه پاپ که سر سازگاری با دنیای سیاسی مدرن نداشت، اوایل قرن بیستم برای مقابله با سوسیالیسم/مارکسیسم تغییر رویه داد و به هواداری از اندیشه‌های اجتماعی (سوسیال) روی آورد (احزاب سوسیال‌مسیحی ریشه در همین نگرش دارند). یا در ایران ما، جز مقاطعی بسیار گذرا، روحانیان و دینداران در رویارویی با کمونیست‌ها (توده‌ای‌ها) ــ به دلیل ملحد بودنشان ــ لحظه‌ای تردید نمی‌کردند. اما خاستگاه‌ دین‌ستیزی مارکسیسم کجاست؟اصل دین‌ستیزی مارکسیسم در این تعبیر مارکس بیان شده است: «دین افیون توده‌هاست» (که البته ترجمۀ دقیقی نیست). این تعبیر مارکس در ایران عموماً درست فهمیده نشده و تصور می‌شود «افیون» به معنای چیزی ویرانگر است. افیون در اینجا در واقع به معنای «واقعیتی متوهمانه» و «سرخوشی پوچ و دروغین» است. بگذارید بگویم این جملۀ مارکس کجا آمده است: او در مقدمۀ کتابِ «نقد فلسفۀ حق هگل» دین را نقد می‌کند و چنین می‌گوید: «... دین آهِ برآمده از نهاد موجودِ به‌تنگ‌آمده است، قلب دنیایی بی‌قلب است، روح وضعیت‌هایی بی‌روح است. دین افیون خلق [= مردم] است. برچیدن دین به منزلۀ نیک‌بختی متوهمانۀ خلق، برای طلبیدن نیک‌بختی واقعی اوست. تلاش برای برچیدن توهمات دربارۀ وضعیت او، به معنای تلاش برای برچیدن وضعیتی است که محتاج این توهمات است. بنابراین نقد دین در اساس نقد رنجستانی [= دنیای پردرد و رنجی] است که هالۀ قدسی‌اش دین است.»
همین تعابیر نشان می‌دهد مارکس دین را تقدس‌بخشی به رنج، و روح بخشیدن به زندگی می‌داند (البته از نوع متوهمانه). از دیگر سو، بر خلاف دیگر منتقد دین آن دوران، یعنی لودویگ فویرباخ، مارکس دین را اصلاً امری شخصی نمی‌داند، بلکه آن را دارای سازوکار و سرشتی سیاسی‌ـ‌اجتماعی می‌انگارد. بنابراین مارکس دین را نفی می‌کند چون آن را باعث انحراف ذهن و روان جامعه از ریشۀ درد و رنجش می‌داند. (اتفاقاً خطای مارکس همین بود که دین را ساخته‌ای صرفاً اجتماعی دانست که در نتیجه همۀ افراد بدون آن هم می‌توانند سر کنند.)اما پس چرا مخالفان مارکس خود او را موسایی جدید، لنین را بودایی جدید، مارکسیسم را اسلام یا مسیحیتی جدید می‌دانستند؟ از قضا چیزی نگذشت که مخالفان مارکس جهان‌بینی و ایدئولوژی برآمده از اندیشه‌ها و آثار او را چیزی بسیار خطرناک‌تر از «افیون توده‌ها» می‌دانستند. اگر دین با آن تعریفی که مارکس می‌گفت، توهمی بود برای هضم و فراموشی واقعیت، جهان‌بینی کمونیستیِ برآمده از مارکسیسم «نابودکنندۀ واقعیت»‌ بود. واقعیت را از اساس ریشه‌کن می‌کرد تا واقعیتی «نو» پدید آورد که مانند عصری آخرالزمانی تا ابد بر بشریت حاکم شود. آنچه مارکس آورد، دینی ماتریالیستی‌ـ‌سکولار بود که در آن، منبع «وحی» جای خود را به «سوسیالیسم علمی» داده بود. اما نتیجۀ نهایی چیزی مگر آیینی
نوشته شده توسط: Anonymous

هوشنگ هندی تبار،
که از شکست دولت عثمانی در پایان جنگ اول جهانی، بدست کشورهای جهانخوار امپریالیتسی ابراز خوشحالی میکند، کینه و نفرت و عقده های ضد تورکی خود را آشکارا به نمایش میگذارد، جناب ایشان لازم

است این را نیز بداند، که پروژه فارس سازی ایران با صرف هزینه های میلیارد دولاری پول مفت نفت ملت عرب الاحواز،
شکست خورده است، معنای دیگر آن اینست که؛
ارمنی های مفت خور و گدا صفت، که کاسه گدائی در دست دارند، در آینده ایران حساب دستشان خواهد آمد.

فارس هندی تبار نیز! بهتر است از هم اکنون این را آویزه گوش اش کند، دیگر زور گوئی و تهدید مردم تورک، و سایر خلقهای ایران، بدست حکومتهای دست نشانده شاه و شیخ به پایان خود نزدیک میشود.
آنچه امروز با دخالتهای جنگی رژِیم آخوندی تهران بر مردم خاورمیانه میگذرد، یعنی از بوجود آوردن نیروهای تروریستی حماس گرفته تا حمایت از تروریستهای مشابه آن در خلال جنگ، در عراق، سوریه و لیبی، پانفارسیسم در شکل و شمایل رژیم آخوندی، با سیاست نابخردانه و ضد انسانی خود، میلیاردها دلار ثروت مردم ایران را بر باد داده، کشور را به فلاکت اقتصادی کشانده است.
حمایت از تجاوزات دولت ارمنستان برعلیه کشور آزربایجان شمالی، که کشتار مردم آزربایجان بدست ارامنه را در دستور سیاست خود قرار داده است، نتیجه آن اشغال بخشی از سرزمین آزربایجان شمالی بدست دولت متجاوز ارمنستان است که با این کار
درحقیقت جنایت علیه بشریت، کارنامه سیاه تروریستهای داشناک ـ آسالا را پر کرده است.
البته نباید از نظر دور داشت
که رژیم آخوندی پانفارس با حمایت از تجاوزات دولت ارمنستان با ایجاد کانون های مالی و لشکر کشی، و بی ثباتی در خاورمیانه، همواره ارمنستان را به تجاوز به خاک آزربایجان تشویق و حمایت مالی میکند که این جزئی از سیاست پانفارسیستی رژیم آخوندی و گسترش نفوذ خود در امور داخلی کشورهای منطقه است.
در حقیقت دولت متجاوز ارمنستان با تجاوز نظامی به مناطق توووس آرزبایجان، نشان داد که بعنوان ستون پنجم و ملیجک پوتین و رژیم آخوندی تهران، نه تنها در صحنه بین المللی حیثیتی کسب نکرد، بلکه بنا بر ماهیت جنگ طلبانه اش، انزجار عمومی، خفت و خواری، و تنفر انظهار جهانی را متوجه خود نمود.
با توجه به آرایش نیروهای اپوزیسیون غیر فارس در ایران، اکنون وقت آنست با ایجاد همکاری مشترک و مبارزه علیه رژیم پانفارس تهران تا رسیدن به حقوق ملی مدنی، استرداد حق تعیین سرنوشت، پایه ریزی دمکراسی و حقوق یکسان برای تمامی ملیتهای جغرافیای موسوم به ایران، با اهداف حذف هژمونی هندی تباران فارس، تفاهم و همکاری با یکدیگر را تداوم بخشند،
تا سیستم تمرکز گرائی و هژمونی پانفارسیسم، و استعمار داخلی برای همیشه در جغرافیای موسوم به ایران بر چیده شود.
این پروسه در واقع روند اساسی دیالکتیک تاریخ است که برای پایه ریزی و بر قراری یک سیستم دمکراتیک ضرورت حیاتی دارد.
نتیجه اینکه:
اگر قرار باشد، به بهانه شعار نخ نمای "حفط تمامیت ارضی" مردم ایران دو مرتبه با سیاستهای استعماری هژمونی پانفارسیسم به گاو آهن و خیش بسته شوند، با تداوم سیاست سرکوب، شکنجه و اعدام، زبان و فرهنگشان قدغن، آزادیهای سیاسی، ملی مدنی شان، منکوب شود،
تجزیه جغرافیای موسوم به ایران تنها راه نجات مللیتهای ایران خواهد بود،
تا هر ملتی با رهائی از سیسم سرکوب و تمرکز گرای پانفارسیسم، برای رفاه و آسایش خود، براه صلح و دمکراسی گام نهد.
هوشنگ هندی تبار! میتواند به بیابانهای کویر لوت به دیار نیاکانش بر گردد. تا تمام وقت بکار بز چرانی مشغول شود.


صد سال حقارت جنگی ترک
نوشته شده توسط: Anonymous

بمناسبت صدمین سال پایان جنگ اول و شکست ترکان انتظار این بود که سازمانهای مدعی از ترک تجزیه طلب تا ایران گرا در این باره مطلبی می‌نوشتند .اما نه در تارنماهای ترکی ونه در دیگر تارنماها مطلبی در

باره این رویداد تاریخی دیده نشد .وارد شدن دولت عثمانی به جنگ اول و شکست ان کشور پای استعمار غرب و دولت یهود را به منطقه باز کرد .
ما اکنون نه با دولت جنایتکار یهود روبرو هستیم بلکه غرب خود را مالک این منطقه از جهان میداند .امدن مکرون به بیروت و خط و نشان کشیدن نامی جز توهین وتحقیر مردم عرب ودولت ترکیه ندارد .چرا دولت ترکیه تا این اندازه حقیر و ذبون شده است وسفیر فرانسه را به خروج از ترکیه ویا اعتراض فرا نمی‌خواند ؟ ایا میتوان ادعا کرد که پرونده جنگ اول و تأثرات و عواقب ان برای همیشه بسته شده است؟
ایا دولت ترکیه احساس مسولیتی در برابر لبنان نمیکند و میدان را برای غارتگران غرب باز گذاشته است؟
باز گشت ترکیه به پیروی از احکام اسلامی اخرین میخ بر تابوت شکست جنگ اول است .
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای هوشنگ به درستی به شکست عثمانی اشاره کردند ممنون. اما در این سایت پان ترک هایی هستند که خود کمک به سقوط رژیم شاه کردند و الان بطور ۲۴ ساعته مثل آخوند های ترک شیعه صفوی خط تولید جعل و تحریف و دروغ

دارند و بر آن دانسته پافشاری میکنند تا همه مردم را سرگرم هیچ کنند و غارت و چپاول ۴۱ ساله ایرانیان به سمت ترکیه ادامه داشته باشد. بخشی از مردم ایران هم گول همین همسایه های آذری دوگانه سوز را خورده و برای خرید خانه به ترکیه هجوم آوردند. خلاصه پان ترک و عرب همه در کارند تا هیچ ایرانی نتواند بدیگری اعتماد کند و زبان خود را هم اشتباه بنویسد و شب و روز مشغول تایپ کامنت باشد برای دفاع از ایران غافل از اینکه ۲۴ ساعته سرمایه های مادی و معنوی ایران غارت میشوند و بازماندگان قاجار و پیشه وری از شریکان دزد و رفیق قافله هستند.
نوشته شده توسط: تبریزی

در نهایت تأثر و تأسف و اندوه فراوان حضرت حجت الاسلام و المسلمین الحاج شیخ سیدعباس موسوی که از بنیانگزاران و نظریه پردازان بانکداری با ربای اسلامی و ربای حلال بود برای

دچار شدن به بیماری کرونا درگذشت تا به بهشت برود و در آنجا کباب آهو بخورد! البته چون حضرت حجت الاسلام و المسلمین الحاج شیخ سیدعباس موسوی از فرزندان ملت تورک آذربایجان جنوبی بود و در دبستان به زبان عمه ای درس خوانده بود بهتر است پان ترک هائی که در ایران گلوبال و به ویژه در بخش: "صفحه شما" تاخت و تاز می کنند مانند ماجرای ملاحسنی در سوگ این روحانی جلیل القدر ترک آذربایجانی عزاداری کرده و سینه زنی کنند!

لینک یک

https://www.isna.ir/news/99051913598

لینک دو

http://www.shabestan.ir/detail/News/958477
یارادیجیلیق وآقای جداری
نوشته شده توسط: Anonymous

مسئول کامنت: کاربر گرامی، اکثر لغات نوشتجات شما به هم چسبیده است، باور کنید خواندن کامنت شما برای من عذاب الیم است، و من بارها تذکر دادم، ولی متاسفانه شما رعایت نمی کنید، و اگر هم کاربران گرامی

جمال و لیلا آنها را کشف نکنند در لابلای سطور التصاقی نوشته شما پنهان می ماند،
تنها ابزاری که من دارم، زدن عدم انتشار است که من بندرت اینکار را می کنم، لطفا نوشته جات خودتان را بعد از درج در بخش ٭٭ نظر ٭٭ و ادامه نظر ٭٭ با فشار دادن دکمه ٭٭٭ پیش نمایش ٭٭٭ در زیر، بدقت نوشته خودتان را بخوانید، و ببینید که کاربران نوشته شما چگونه می بینند، و بعد از اصلاح تکمه ارسال را بزنید، باور کنید ما به اندازه کافی مشغله داریم، لطفا کار ما را بیشتر از این سنگینتر نکنید. و در ضمن بکار بردن کلماتی تعارفاتی مثل سالام و سلام علیکم در دنیای مدرن امروز جز هدر دادن وقت و پر کردن یک سطر از کامنت، هیچ سود دیگری ندارد، البته در این مورد بقول معروف : خود دانی!!!

سالام
عزیزم ،تفکروغرق شدن درتفکرات که کمونیسم درایران نیزیکی ازآنهاست انسان را درتاریکی فکری محو
وبه بیراهه میبرد.
الحمدالله جناب جداری میشودگفت یک کمونیست آگاه وباوجدان تشریف دارند/ انقلاب دیجتالی معادلات فکری حاکمان کشورهای مختلف رابهم ریخته است.
این انقلاب دیجیتالی را درکشورهای مترقی وپیشرفته حاکمان ومردم بهرحال بهترازجهان سوم درک کرده اند.
دولت های جهان سوم وروشنفکران این کشورها لاقل دردرک این گونه اختراعات بیش از50 سال دیرتر
ازکشورهای مترقی آنرا اصولا درک ومتوجه مشوند.
این عقب ماندگی دولت های جهان سوم ومردمش درحریص شدن کشورهای استعماری نقش مهمی پیدا وآنهارامجبوربه سوء استفاده میکنند.
روسیه وسیاسیون روس میدانند،که انقلاب انفورماتیک ملت های تورک تبارروس راامکان شورش وتیکه پاره کردن روس رادارند.
مجبورند بامسایلی همچون قره باغ رادرک کرده وباآن کنارآیند.
اینکه سیاسیون وچپولهای ایرانی این رامتوجه نمیشوند،ازعقب ماندگی خودشان است.
زیبا کلام خواست راه برود دوید
نوشته شده توسط: Anonymous

سالام
این آقای زیباکلام مهره ایی هماهنگ کننده بین لیبرالهای درون حکومت واصلاح طلبان تندروی اول انقلاب
همچون هادی غفاری ورفسنجانی وفریدونهاست.
هرکجافکرکند،یکی بردیگری میخواهدغالب وفشارآورد،بایک

پا نه بلکه چهارپا بمیدان دویده تابتواند،یک آرامش نسبی ایجادکند.
حال نیز اگرفتاح بهردلیلی مسایل پشت پرده ورانتی راافشاکند،باید یک گام به پیش ویایک رفرم بایدحساب کرد.
چرا زیباکلام وکجایش می سوزدمن نمی دانم.
آقای احمدی نژاد هشت بدروغ از اسامی رانت خواران درجیب اش حرف زد.
ولی نتوانست آن لیست رانت خواران راازجیب اش بیرون آورد.
ازنظرآقای زیباکلام چه اشکالی دارد،
که نه 1400 به بار است ونه به دار. آقای فتاح اسامی تعدادی رانت خواررا افشاکند؟
آیاامکان دارد،که پای زیباکلام هم درگیرباشد؟
یامنافع باندسیاسی آقای زیبا کلام امکان بخطرافتادن دارد؟
هرکس آزاداست حرفش رابزند،سنگ مفت ،گنجشک مفت
نوشته شده توسط: Anonymous

سالام
هرکس آزاد است حرفش را بزند،
بهمین دلیل است که میگویم آزادی باید قانونمند باشد.
هوشی جان ،اگر نوشته هایم راخوانده باشی ،بکرار نوشته ام که حدود صدسال پیش کمتر از هفتاد کشور داشتیم

ولی الان 220 کشور رسما عضو سازمان ملل بوده و برای تمام کشورهای دنیا حاکمیت اشان باید محترم شمرده شود.
انگار من معلم بی ارج و مواجب افرادی بیسوادی همچون شماها و بی نام ها هستم.
وقتی مینویسم هم بیسواد هستید، بی جا نمی گویم.
نه نوشته ها را میخوانید تا یاد بگیرید، نه خودتان می توانید اندیشه کنید، تا به مسایل آشنا گردید، نه حرف گوش میکنید،
دوست دارید، همچون افراد عقب مانده و از کوه آمده همینطور منگ و گنگ مانده و مزاحمت برای دیگران ایجاد کنید.
وقتی هم دو کلاس درس حکومتی میخوانید. مقداری سوادنوشتاری پیدا میکنید، انگار دانشمند روی زمین شما پشت کوهی های دوکلاس درس خوانده تشریف دارید.
جناب مردها وگرگ ها.
افرادی همچون شعله سعدی ،باید در تلویزیون خیانتکاران و جنایتکاران هر پوخی خواستند بخورند.
سرزمین ایران ، لاشه نجس را قبول نمی کند، همانطورکه لاشه رضا پالانی را در خاک نجس جزیره موریس و کشور استعمارگران با حیوانات و با افراد وحشی و نا اصلاح پذیر هم آغوش کرد.
و پسرش محمدرضا را در که از عربها متنفر بود در خاک عربی مصر به خاک نا ایران بخشید.
امثال آقای شعله سعدی مدتی زیاد در ایران در پس انقلاب ابزاری برای حکومت شده و جنایت کردند و
تحصیل سهمه ایی کرده و به دانشگاه و مجلس رفته و در نهایت نیز گورشان را از ایران گم کردند.
همین شعله سعدی وقتی در مجلس بودند،
از او بپرسید، برایش نامه ایی نوشتم و راهکارهای دموکراسی را برای نجات ایران و مردم ایران نوشتم.
اگر یک جو شرافت و اعتقاد به حقوق انسانی و اسلامیت داشت ،چرا نتوانست یک کلمه ایی حرف زده و یا یک قدم کوچک برای اصلاح ساختاری سیاسی بردارد؟
شعله سعدی از بیسوادی فکر کرد. که آمریکا به ایران حمله کرده و حکومت را عوض خواهد کرد
تا بتواند در حکومت آینده باز هم پست و مقامی بدست آورد.
ولی شعورش نرسید، که بهترین راه برای آمریکا صلح بدون هزینه است.
جناب اقای مردها وگرگ ،فکر میکنی هشتادوپنج میلیون همه از افغانستان و از هندوستان آمده اند؟
نه عزیزم .شماها مهاجرین هندی و دری زبان بقایای اشرف افغان و مهاجرین بتوسط کمپانی هند شرقی هستید. تورکان صاحب ایران بوده و باز هم خواهند بود. دیر و زود دارد ولی سوخت و سوز ندارد،
الان حتی توان و یارای جواب دادن به گفتگوی مجازی هم نداشته و میخواهید. با مسایل انحرافی جو گفتگو را به جنجال بکشانید.
جناب جمال.
فکرکنم جواب شما را در قسمت اول این نوشته داده ام. همان که 70 دولت به 220 دولت و کشور شدن جواب شماست.
آقاجمال ، همین سند شما، اگر توضیحات نفرت انگیز خودتان نسبت به تورک و تورکیه را کم کنی .
همین هم جوابتان را داده است.
با این سندکه خودتان آورده اید، باید قبول کنی که منطقه شرق تورکیه (وان) را به ارمنی های تورک تبارخائن به اسلام و تورک همچون ،احمدکسروی. تبریزی. سیدجوادطبایی. حجت کلاشی ووو...کشورهای استعماری و ضد تورک و ضداسلام غرب برای ارامنه انتخاب کرده بوده تا از آنها همچون الان استفاده ابزاری کنند.
باید قبول کنی که منطقه شرق تورکیه ملتی بنام کورد نداشته و بیشتر فرانسه و انگلیس این منطقه را میخواستند،مارمنستان کنند.
پس ارمنی کشی هم دروغی بیش نیست.
باید قبول کنی که کل ارمنستان کنونی سرزمین تورکان آزربایجان بوده و بتوسط روس و غرب همچون اسراییل اشغال گشته و به ارامنه مذهب ها که شاخه ایی از مسیحیت را داشته و همیشه ستون پنجم ضد تورک و ضد اسلام را بازی میکردند،ولی تبارشان تورک بوده داده شده است.
انشالله که قبول حق باشد، شما که هئچ.
حسن جداری کمونیست کاری ندارد که همان روسیه قره باغ را اشغال کرده، درک ساختار قدرت برای یک کمویست چنی
نوشته شده توسط: Anonymous

درک ساختار قدرت برای یک کمویست چنین سخت است

https://www.youtube.com/watch?v=IGpK6VWF2zY

Putin Qarabagi vermeyecek: Verse Rusiyanin sonu olacaq - SEBEBLER

>>

کمونیست عاشق کلیشه است، برای کمونیست ( پیشرفت و توسعه ) پشیزی نمی‌‌ارزد درست به همین دلیل یک کمونیست از پ ک ک حمایت می‌کند، به این فیلم نگاه کنید، چرا روسیه مجبور به باز دادن قره باغ به آزربایجان است

https://www.youtube.com/watch?v=IGpK6VWF2zY

Putin Qarabagi vermeyecek: Verse Rusiyanin sonu olacaq - SEBEBLER
نوشته شده توسط: Anonymous

سالام اليكيم
https://t.me/c/1205385033/222588
افشار محب:
تحرکات اکراد مهاجر در آذربایجان غربی تهدیدی برای آینده

گادتب:
مشاهده صفحه اول یک روزنامه حول تحولات استان آذربایجان غربی با محوریت مسائل وتحولات آذربایجان غربی علی الخصوص کردهای مهاجر( بنام ده نگی ولات) در دنیای مجازی مرا وادار به تحقیق بیشتر در این مورد کرد که چرا در استان آذربایجان غربی روزنامه ای منتشر گردد. که صفحه اول آن گویای همه چیز ازجمله زیاده خواهی اکراد مهاجر باشد.؟
برهمین اساس برای کسب اطلاعات بیشتر بایکی از دوستانی که در استان آذربایجان غربی زندگی میکند.تماس گرفتم.
این دوست بنده واقف ومسلط بر همه مسائل واتفاقات این استان بود.
لازم به ذکر است که در مدت یک ساعت صحبت با وی بنده تماما شنونده گفته های وی بودم.
اولین سوال بنده این بود که چرا در یک شهر با اکثریت تورک نشین یک روزنامه با اهداف زیاده خواهی وحتی حمایت از تروریست ها منتشرگردد.؟وپشت این جریانها چه کسانی قرار دارند.؟
وی گفت که این روزنامه هر از گاهی منتشر میگردد.اما در مواقع حساس موضع تندتری اتخاذ میکند.وپشت همه این گونه رسانه ها واز جمله این روزنامه آرمان سیمیتقو نوه قاتل مردم آذربایجان اسماعیل سیمیتقو وحتی دلارها وحمایت های بارزانی ها قرار دارد.
در ادامه از وی خواستم در مورد حساسیت مسئولان امر نسبت به این گونه کارها توضیح دهد که وی عنوان داشت اکثر مسئولان سیاست دوگانه ای در این گونه موارد دارند وسعی دارند.هر دوطرف امر یعنی هم مردم آذربایجان غربی را هم حاکمیت را راضی نگه دارندودر بیشتر مواقع رضایت حاکمیت در اولویت قرار دارد.وما نیز انتظار واکنش نسبت به نوشته های این روزنامه را با توجه به سوابق مسئولان، از آنان نداریم.
وی یاد آوری کرد که در انتخاب محمد مهدی شهریاری برای استانداری آذربایجان غربی هادی بهادری (مامور از طرف حاکمیت)تعدادی از فعالان حرکت ملی را فراخوانده وبرای آنان توضیح میدهد که انتخاب شهریاری کرد نه تنها خطری برای استان محسوب نمیگردد بلکه محسناتی را نیز نصیب استان خواهد کرد.
و جناب شهریاری ذاتا کرد نیستند.که این صحبتها وتوجیهات هادی بهادری مامور حاکمیت جهت ساکت نمودن هرگونه اعتراضی از سوی فعالان بودو هادی بهادری با اعتراض فعالان روبرو میگردد ودر نهایت فردای آن روز شهریاری با اتخاذ تدابیر امنیتی در استان بعنوان استاندار استان آذربایجان غربی انتخاب میگردد.و…
اما نکته ومسئله جالب در این گفته ها همسویی بعضی از افراد و یکی ازطیف حرکت ملی در استان با شونیزم پارس میباشد. که در اکثراتفاقات مواضع همسو و یکسانی دارند.و در انتخاب شهریاری نیز همصدا وهم رای بودند!!!
از وی در مورد کردهای ساکن دراستان وعلی الخصوص شهر اورمیه سوال کردم که وی عنوان داشت اکثر خانواده های کردی اولویت خودرا منافع کردهای استان وحومه لحاظ میکنند.ومنافع جمعی آنان همیشه بر منافع فردی آنان غلبه دارد.مانند زادرو ولد بیشتر جهت افزایش جمعیت اکراد،خرید زمین و مکانهای تجاری و…در شهر و…
به وی گفتم نظرت راجع به گفته های عبدا…مهتدی عضو گروه تروریستی کومله که اظهار داشته در عرض ۴۸ ساعت میتوانیم تمام اکراد آذربایجان غربی را مسلح کنیم .چیست.؟؟
درعین ناباوری بنده وی لبخندی زد وگفت در شهر اورمیه اکثریت مطلق خانواده های کردی حداق یک اسلحه در خانه دارند واین برهمه آشکار ومبرهن است.
انگار که آسمان سرمن خراب شده بود.ودر کمال تعجب وناراحتی از وی سوال کردم درصورت ضعف حاکمیت مرکزی تکلیف شما ها در استان چیست.
جواب داد اگر وضع به همین منوال پیش برود چاره ای جز فرار وترک دیار آبا واجدادی خود نخواهیم داشت چون باتوجه به سابقه کشتار مردم استان توسط تروریستها در گذشته وشرارتهای مختلف آنان و بعلت مجهز بودن آنان به سلاحهای گرم ودست خالی بودن مردمان استان هیچ زن ومردی وحتی کودکان نیز از تیررس آنان در امان نخواهد بود.وهمه ماباید فرار را برقرار ترجیح بدهیم.
نظر
نوشته شده توسط: جمال

در جریان بررسی سرنوشت امپراتوری عثمانی خواندیم که بر سر بخشهای عرب‌نشین این امپراتوری چه آمد

چگونه سرانجام بعد از دهه‌ها اداره این مناطق توسط بریتانیا و فرانسه، کشورهای عربستان، عراق، اردن، سوریه، لبنان، کویت و قطر در فاصله دهه ۳۰ تا دهه ۷۰ میلادی مستقل شدند. این قسمت به سرنوشت مناطق شمالی عثمانی اختصاص دارد.

برنامه «جنگ اول» - قسمت شانزدهم: تولد ترکیه
by رادیو فردا
The code has been copied to your clipboard.
<iframe src="https://www.radiofarda.com/embed/player/0/26684206.html?type=audio" frameborder="0" scrolling="no" width="100%" height="144" allowfullscreen></iframe>

The URL has been copied to your clipboard
ارسال به فیس‌بوک
ارسال به توئیتر
No media source currently available

0:0012:05
12:02
لینک مستقیم
بازکردن در پنجره جدید
وقتی رئوف‌بی، افسر عالی‌رتبه نیروی دریایی عثمانی در روز ۳۰ اکتبر ۱۹۱۸ میلادی، در بندر «مودروس» در یونان، پیمان ترک مخاصمه این امپراتوری را با نیروهای متفقین امضا کرد، عثمانی – مرد بیمار اروپا – عملا در بستر احتضار به سر می‌برد.

در این زمان نه تنها از شکوه و قدرت سلطان و حکومتش دیگر خبری نبود بلکه کنترل بخش عمده کشور در پی شورش اعراب و چهار سال جنگ، از دست استانبول خارج شده بود.

عثمانی تسلیم شد و استانبول و ازمیر، دو شهر استراتژیک غرب آناتولی نیز اشغال شدند.

پیمان سور

اما میخ آخر بر تابوت این امپراتوری ۵۰۰ ساله، دو سال بعد زده شد. در روز ۱۰ اوت سال ۱۹۲۰. زمانی که عادل فرید پاشا، یکی از آخرین صدراعظمهای عثمانی، به همراه سه دیپلمات دیگر این کشور، پیمان «سور - Sèvres» را در فرانسه امضا کرد.

به گفته غلامرضا وطن‌دوست، استاد تاریخ، این پیمان به عنوان «پیمان مرگ عثمانی» نامیده می‌شد چرا که هدف اصلی این پیمان، تجزیه کامل عثمانی بود.

او می‌گوید: «بر اساس این پیمان، ازمیر و تعدادی از جزایر دریای اژه به یونان تعلق می‌گرفت. در شرق آناتولی یک ارمنستان ایجاد می‌شد. و همچنین برخی نواحی را نیز برای ایجاد کردستان در نظر داشتند.»

به بیان دیگر، متفقین پیروز در جنگ می‌خواستند ضمن کنترل تمامی بخشهای عرب‌نشین به جای مانده از امپراتوری عثمانی، امکان استقلال ترکها را نیز از آنها بگیرند.

در قرارداد سور، بخشهای عمده شرق آناتولی از شمال طرابوزان تا جنوب وان به عنوان کشور مستقل ارمنستان به رسمیت شناخته شده بود.

در این قرارداد همچنین تمامی مناطق دو طرف تنگه‌های داردانل و بوسفور شامل شهرهای استانبول و چاناق قلعه، منطقه غیرنظامی بین‌المللی شناخته شده بود و جنوب آناتولی نیز بین ایتالیا، فرانسه و بریتانیا تقسیم می‌شد.

بخشی از قلب ترکیه امروز نیز شامل بورسا در نزدیکی استانبول تا سامسون در حاشیه دریای سیاه، با مرکزیت آنکارا به عنوان سرزمین ترک‌ها در نظر گرفته شده بود.

نقشه اولیه برای اینکه ارمنستان به عنوان منطقه تحت‌ قیمومیت آمریکا تعیین شود، در کنگره آمریکا رای نیاورد و منتفی شد.
نظر
نوشته شده توسط: جمال

ارتش یونان اعلام کرد در بالاترین نوع آمادە باش قرار دارند کە بە هر گونە حرکت نظامی تورکیە در دریای مدیترانە جواب دهند سخنگوی ارتش یونان گفت کە تمامی مرخصیهای ارتش کنسل شدە

انگار منازعای یونان ، مصر ، اسرائیل قبرس و لیبی با زیادەخواهیهای تورکیە در دریای مدیترانە وارد مرحلەی نوینی شدە این زیادەخواهی های تورکیە منطقە و همەی جهان را در معرض یک جنگ جهانی همە گیر قرار دادە بدون افسار زدن بە 2 حکومت ایران صفوی داعش شیعە و تورکیەی عثمانی اخوان المسلمین داعش سنی جهان با یک جنگ ویرانگر روبرو خواهد بود
نظر
نوشته شده توسط: جمال

امروز 100 سال از ،معاهدەی پیمان سور میگذرد . پیمانی کە بعد از فروپاشی امپراطوری عثمانی قرار بود 2 کشور ، ارمنستان و کوردستان نیز تشکیل شود

نوشتەی زیر در سایت دویچولە آلمان هست هر چند این نوشتە کم کسری دارد ولی مشت محکمی بە دهان یاو گویان پان تورک این صفحە هست چرا و چە شد کە با وجودیکی پیمان سور و کشورهای پیروز جنگ اول جهانی و فروپاشی عثمانی با 2 دولت و کسور کوردستان و ارمنستان موافقت کردند و در معاهیدەی سور گنجاندە شد این 2 کشور کوردستان و ارمنستان مستقل نشدند
........................
پارلمان اقلیم کردستان عراق در اربیل

تا اوایل قرن بیستم و پیش از فروپاشی امپراتوری عثمانی محل سکونت کردها در خاورمیانه میان سرزمین‌های ایران و عثمانی تقسیم شده بود. سه بخش کنونی کردنشین ترکیه، عراق و سوریه حاصل فروپاشی امپراتوری عثمانی هستند. همه این مناطق کردنشین، تا پیش از جنگ چالدران (۱۵۱۴) یکی از ایالت‌های ایران بود.

پایان جنگ جهانی اول و فروپاشی عثمانی قرار بود برای کردها و ارمنی‌ها دولت‌های مستقل در مناطق شرقی این امپراتوری به ارمغان آورد، اما حوادث بعدی چنان پیش نرفت که در قرارداد «سور» پیش‌بینی شده بود.

«سِور» (Sèvres) شهرکی از حومه پاریس است و در جنوب‌غربی پایتخت فرانسه قرار دارد. این شهرک که چندان از کاخ تاریخی و سلطنتی «ورسای» دور نیست، در طول تاریخ محل برگزاری کنگره‌ها و اجلاس‌های مهم بین‌المللی و امضای معاهده‌های تاریخی بوده است. یکی از مهم‌ترین این معاهده‌ها، «معاهده سِور» (Treaty of Sèvres) است که در اوت ۱۹۲۰ میان پیروزمندان جنگ جهانی اول (روسیه، بریتانیا و فرانسه) و امپراتوری عثمانی امضا شد.

براساس معاهده «سور»، امپراتوری عثمانی نه تنها قلمرو عربی، آفریقایی و اروپایی خود را از دست می‌داد،‌ بلکه در مناطق شرقی نیز یک دولت مستقل ارمنی (در شمال شرقی ترکیه کنونی) و یک منطقه خودمختار کردستان (در جنوب شرقی ترکیه کنونی) با چشم‌انداز استقلال ایجاد می‌شد.

علاوه بر این، طبق معاهده «سور» منطقه تراکیه (محدوده اروپایی ترکیه کنونی) و نیز ازمیر و نواحی آن به یونان واگذار می‌شد و تنگه‌های بسفر و داردانل بین‌المللی و مناطق اطراف این دو تنگه (استانبول و چاناق‌قلعه) غیرنظامی اعلام می‌شدند. مناطقی نیز در جنوب غرب ترکیه کنونی به فرانسوی‌ها و ایتالیایی‌ها واگذار می‌شد.

معاهده «سور» در واقع معاهده تنبیه امپراتوری عثمانی بود،‌ زیرا در جنگ جهانی اول (۱۹۱۴ - ۱۹۱۸) به طرفداری از امپراتوری آلمان و امپراتوری اتریش – مجارستان وارد جنگ شده بود. اما این پیمان خفت‌بار موجب ظهور جنبش ملی‌گرایان ترک و شورش بخش اعظم نیروهای ارتش عثمانی علیه سلطان محمد ششم، آخرین سلطان عثمانی شد.

ملی‌گرایان ترک که از سوی گروه افسران جوان به رهبری مصطفی کمال هدایت می‌شدند و در آنکارا برای خود دولت ملی تشکیل داده بودند، معاهده «سور» را نپذیرفتند و به مقاومت و مقابله با ارتش‌های یونان، ‌بریتانیا و فرانسه که به دنبال معاهده «سور» بخش‌های غربی ترکیه کنونی را اشغال کرده بودند،‌ برخاستند. جنگ میان نیروهای ترک و قوای پیروزمند جنگ اول جهانی پس از سه سال به پیروزی ترک‌ها و امضای معاهده جدیدی در لوزان (ژوئن ۱۹۲۴) منجر شد و جامعه جهانی مرزهای ترکیه کنونی را به رسمیت شناخت.

به این ترتیب حوادث پس از امضای معاهده «سور» به گونه‌ای پیش رفت که نخستین فرصت تاریخی برای شکل‌گیری دولت مستقل کردها در قلمرو شرقی امپراتوری عثمانی از میان رفت. با تقسیم قلمرو عربی امپراتوری عثمانی براساس موافقت‌نامه مشهور به «سایکس-پیکو» در سال ۱۹۱۶ مناطق کردنشین، عملا میان سه کشور ترکیه، عراق و سوریه تقسیم شد، چیزی که در نزدیک به یک صد سال گذشته بدون تغییر باقی مانده است.

مارک سایکس و فرانسوا ژرژ پیکو دو دیپلمات بریتانیایی و فرانسوی بودند که با مأموریت از طرف‌ دولت‌هایشان مرزهای کنونی کشورهای عراق، کویت، عربستان، اردن، سوریه و لبنان را تعیین کردند.

در این یک صد سال پس از جنگ اول جهانی، کردهای منطقه شاهد چند حادثه یا تلاش مهم تاریخی بودند، اما هیچکدام از آنها هنوز نتوانسته در زندگی آنها و برآوردن آرزوی تاریخی‌شان در دستیابی به دولت مستقل تغییری ایجاد کند.

نخستین تجربه کردها پس از جنگ جهانی اول، جنبش مصطفی بارزانی در کردستان عراق بود که در دو نوبت در فاصله‌ی سال‌های ۱۹۳۱ تا ۱۹۴۲ رخ داد، اما نتیجه‌ای نداشت و سرکوب شد.

این بخش کوچکی از نوشتەی بلند هست اصل لینک
در DW

سالگرد شکست عثمانی
نوشته شده توسط: Anonymous

در چنین روزی پایان جنگ اول جهانی در حقیقت پایان امپراطوری عثمانی بود .دولت زورگویی عثمانی از شمال افریقا و عراق و سوریه لبنان کنونی عقب نشست و شکست در جنگ را پذیرفت .
این اموزش تاریخی برای جریان

تجزیه طلب در کشور ما ایران باید همواره اویزه گوش انها باشد که شکست عثمانی در جنگ اول با تجزیه ایران باز نخواهد گشت .انچه امروز بر مردم خاورمیانه میگذرد از بوجود اوردن دولت یهود تا جنگ در عراق و سوریه لیبی ناشی از سیاست نابخردانه وضد انسانی عثمانی ها بوده است .
کشتار ارامنه یونانی ها و اشغال تبریز کارنامه سیاه عثمانی را پر کرده است. نه‌تنها دولت عثمانی شکست خورد بلکه دولت انگلیس از جنگ اول صدمات بسیار دید و در حقیقت از شکست کبیر انگلیس در تا یخ سخن میگویند .
دولت ترکیه با ایجاد کانون های مالی ولشکر کشی وبی ثباتی در خاورمیانه کوشش میکند به رویای دوران عثمانی باز گردد.دولت ترکیه همراه دولت یهود از کارگران غرب در خاورمیانه می‌باشند .حمله به کشتی ترک از سوی دولت یهود وسکوت انکارا نامی جز خفت ندارد.
گذشته از اینکه در ایران چه نظامی حاکم است دفاع از قدرت مرکزی برای دفاع از تمامیت ارضی وامنیت ایران یک اصل تاریخی و خدشه ناپذیر است .
نوشته شده توسط: Anonymous

سالام اليكيم
https://t.me/Turk_Qoshunu/2358
پروفسور شاپور رواسانی

دروغی به‌نام «نژاد آریایی»

متن کامل مقاله به همراه منابع:
http://jscenter.ir/jewish-and-corruption/racism/7832

1⃣ مبلّغ فرضیه‌های #برتری_نژاد_آریا بر سایر اقوام جهان و خویشاوندی ساکنان اروپا با این نژاد که از آسیا (هند) به سایر نقاط (اروپا) آمده و به‌علت مبارزه‌ی دائمی‌اش با نژادهای دیگر حاکم بر تاریخ شده، #ماکس_مولر (Max Muller) بود.

2⃣ سال‌ها بعد، ماکس مولر (1873) نظر خود را پس گرفت و هشدار داد که کلمه‌ی #آریا را می‌توان فقط در بررسی‌های #زبان‌شناسی به کار برد، نه در نام‌گذاری نژادی؛ و در این رابطه تأکید کرد که:
«شخص به سهولت فراموش می‌کند که وقتی ما از فامیل‌های آریایی یا سامی صحبت می‌کنیم، دلیل آن فقط تقسیم‌بندی زبان‌هاست. زبان‌های آریایی و سامی وجود دارند، اما غیرعلمی است که از «نژاد آریا»، «خون آریا» یا از «جمجمه‌ی آریایی» سخن گفته شود و سپس رده‌بندی مردم‌شناسی را بر اساس زبان‌شناسی قرار داد.»

3⃣ با وجود این‌که ماکس مولر آشکارا نظریات خود را در باب #نژاد_آریا پس گرفت، هنوز در اکثر کتب و فرهنگ‌ها همان نظریات اولیه‌ی وی نقل می‌شود!!

4⃣ ارائه‌ی فهرستی -حتی محدود- از نام کسانی که درباره‌ی #نژاد_آریایی تبلیغ کرده‌اند در این‌جا مقدور نیست. این فرضیه چنان در نوشته‌های سیاسی و به‌اصطلاح علمی – ایدئولوژیک یا تاریخ‌نگاری‌ها تکرار شده که برای عده‌ی زیادی جنبه‌ی #بدیهی یافته