Skip to main content

● کامنت‌های پیشین کاربران تا 25 ژوئن 2022 برابر با 4 تیر 1401

نوشته شده توسط: Anonymous

کسی مثل "داشناک تبریزی"
که افکارش بر خلاف تاریخ تکامل و تحول بشر، در دالانهای تاریک گورستانهای عصر پارینه سنگی جا مانده است، تحت شعار دروغین کمونیسم، با حمایت از سرمایه داری امپریالیسم روسیه،

تا دنباله روی از رژیم دیکتاتور تهران، بدامان ارتجاع سیاه میغلتد،
فردی که با تمسخر کردن زبان مردم تورک با عنوان زبان خاله ای، زیان دایه ئی..، و امثالهم، طرفدار تمرکز گرائی، سرکوب آزادیهای ملی مدنی، سرکوب حقوق زبانی فرهنگی مردمان ایران است،
کسیکه بعنوان یک ارمنی، منافع ناسیونالیستی خو را در تثبیت یک سیستم تمرکز گرا میبیند، به روشنی نشان میدهد که تا چه اندازه افکار عقب مانده و ارتجاعی دارد،
بطوریکه به جرئت میتوان گفت؛
افکار ارتجاعی او، ارتجاعی تر از گروههای تروریست القاعده، طالبان، حرب الله لبنان، و حتا ارتجاعی تر از افکار جلادان سپاه پاسداران رژیم آخوندی تهران است، تا چه رسد به تفاله های شاه الهی های سلطنت طلب مفتخور.

او در نوشته هایش مثل اکراد زیاده خواه و ساده لوح که به سهم خود قانع نیستند، سعی دارد با قانع کردن خود با دروغهای تاریخی با توسل جستن به لابی کلیسای ارتدکس روس، با دنباله روی آشکار از سیاستهای پانفارسیسم عظمت طلب، و نژاد پرستان پان ایرانیست، افکار فاشیستی خود را تحت پوشش چپ، بخورد مردم دهد.

فرد تبریزی، با تبلیغ ایده ئولژی ارتجاعی و ناسیونال شونیستی خود را، در لفافه "تمامیت ارضی"، تا تثبت زنجیر هژمونی پانفارسیسم بر گرده مردم ستمدیده ایران، چنان جار میزند، که گوئی تنها راه و یگانه سرنوشت نکبت بار ملل جغرافیای موسوم به جهنم ایران، تنها و تنها بار کردن سلطه استبداد هژمونی پانفارسیسم بر دوش ملل غیر فارس است.
با عطف به نکات فوق هر کسی میتواند به آسانی پی ببرد، که افکار او تا چه اندازه قرون وسطائی، ارتجاعی و عقب مانده است.
در همین رابطه این سوال پیش می آید؛
مگر شعار دهن پرکن تبلیغ پانفارسیسم تحت پوشش ایران و ایرانیت و تمرکز گرائی، که در عمل دنباله روی از سیاستهای استعماری رژیم پانفارس اسلامی تهران، دنباله روی و اطاعت از سیاست ناسیونالیسم روسی در منطقه است، چه معنائی جز این میتواند داشته باشد؟
آیا شعار دروغین کمونیستی او، در عمل غیر از فرمانبرداری از سلطه سرمایه داری جهانی، تراست و کارتلها، چیز دیگری معنا میدهد؟
سیاست فارس پرستی، کورد پرستی، ارمنی پرستی و چاپلوسی در نزد رژیم پانفارس تهران با شعار حفظ یکپارچگی جهنم ایران و ایرانیت، با هدف تداوم عمر رژیم آخوندی، برای او نه تنها یک وظیفه استراتژی گام به گام محسوب میشود، بلکه تبلیغ منافع ناسیونالیسم ارمنی، تحت پوشش شعار تمامیت ارضی، با تثبیت تمرکز گرائی پانفارسیسم در جغرافیای ممالک محروسه ایران، جزو اهداف دراز مدت وی نیز، بشمار می آید.
علت این نیز مشخص است ارمنی خود را مثل فارس و کورد، از "تبار هندی" که به ایران امروزی مهاجرت کرده اند بحساب می آورد. همین پیوند اخوت آنهاست.

یک نکته را نباید از نظر دور داشت بنا به ماهیت نفرتبار، رفتار ضد تورک تبریزی داشناک، همگامی او با سیاستهای ضد انسانی رژیم تهران، توام با چاپلوسی، جعل تاریخ، دزدی فرهنگی،تا تغییر اسامی شهرها و روستاهای مناطق تاریخی آزربایجان، که بدست رژیم پانفارس تهران صورت میگیرد،
نقش مخرب ارمنی های ستون پنجمی، در همکاری با رژیم پانفارس علیه حقوق ملی مدنی مردم آزربایجان، مثل روز بر همه روشن است.
بی جهت نیست که دشمنان مردم آزربایجان، از شنیدن اخبار تشکیل "اردوی توران" با سه میلیون سرباز مسلح، و پانزده میلیون میلیشیای چریکی، با 56 تاکتیک نظامی که فقط 3 مورد آن برای جهانیان مشکوف گشته است، نه تنها روس های ناسیونالیست، بلکه داشناکسیون ارمنی نیز، آیات وحشت میخوانند.
چنانچه در خبرها شنیده میشود علاوه بر ژاپن، کره جنوبی ـ شمالی، و مغولستان، بلکه نزدیک چهارصد میلیون "تورکهای منچوری چین" که از نوادگان گؤک تورک یعنی پادشاهان و سلاطن "هون" می باشند، به دولت مرکزی" پکن" یاد آور شده اند، که به اردوی توران به پیوندد. در غیر اینصورت به همراه ترکستان شرقی، برای پیوستن به اردوی توران اعلام موجودیت خواهند کرد.
نتیجه:
آینده جغرافیای موسوم به ایران، تنها بطریق همکاری و همیاری تمام ملل ایران، با ایجاد دموکراسی، استراد حقوق ملی مدنی، تقسیم قدرت سیاسی، یعنی عدم تمرکز قدرت در دست قوم هندی تبار فارس، استرداد آزادیهای سیاسی، زبانی، فرهنگی، ملی مدنی، اقتصادی بدون قید و شرط، مخصوصن کسب "حق تعیین سرنوشت" ملیتهای جغرافیای ایران، ممکن و قابل تصور است،
در غیر اینصورت با فرو پاشی تدریجی رژیم دیکتاتور پانفارس، همچنین ستون پنجم داشناک ارمنی، و تروریستهای مشابه آن، سرنوشت جغرافیای موسوم به ایران، بسوی فروپاشی پیش خواهد رفت.

چرا مردم ایران نباید به خیابان‌ها بیایند
نوشته شده توسط: Anonymous

اقای مستشار گرامی با درود به شما و دلسوزی شما برای ملت ایران .
مردم برای چه باید به خیابان ها بیایند؟ مردم انقلاب مشروطه کردند

و محمد شاه زیر قانون اساسی زد و مجلس را به توپ بست و در برابر چشمان او و به دستور او در باغ شاه شکم ازادی خواهان را پاره کردند .
اگر همین شاه قجر به امضا پدر خود سند مشروطه خیانت نمیکرد و مشروطه را پاس می‌داشت ،نیازی به امدن رضا خان و تعغیر سلطنت نبود .
اگر همان قجر ها به قانون مشروطه وفادار بودند ما امروز یک کشور پارلمانی بودیم .چرا قجر به مشروطه خیانت کرد که اخرش رضا شاه و اخوند حاکم شوند ؟
مردم قیام سی تیر و ملی کردن نفت راه انداختند و نتیجه ان کودتا شد .مردم اوراق قرضه خریدند نتیجه گروهی خواهان نفت شما به شوروی بودند .مردم در سال 57انقلاب کردند نتیجه ان تجزیه ایران وجنگ در کردستان و ترکمن صحر ا شد .
مردم شاه را بیرون کردند نتیجه ان امدن هیولای اخوند مجاهدوتوده ای و تجزیه طلب در ایران شد .
ملت ما قربانی و یا موش ازمایشگاه همین تروریست های بی وطن چپ وتجزیه طلب و قدرت پرست مجاهد صدامی و فدایی روسی شده‌است .
اخرین رقم دزدی شش میلیارد دلار است .کدام خبرنگار با وجدانی سراغ این دزدان رفته و پرسیده است برای چه دزدی کردید ؟
کدام مجاهد خلقی ویا فدایی ویا توده ای راه را در همین برون مرز بر این دزدان خزانه ملت بسته‌اند ؟
ما ملت غارت زده ای هستیم که مار بد تر از اژدها در انتظار ماست . همه این گروه ها دشمن تمامیت ارضی غرور و افتخار ملت ایران و دزدانی بدتر از اخوند های حرامزاده هستند .ملت ایران باید اول با این گروه های خیانتکار چپ و تجزیه طلب واسلامی تصفیه حساب خونین کند .چپ و تجزیه طلب و رجوی مسلمان حکومت ملی وقانونی را درک نمی‌کند .اگر جز این بود یک اعلامیه ناقابل برای بر قراری حکومت قانون با هم می داد ند.

نوشته شده توسط: Anonymous

ارمنی و کمونیسم
پان ارمنی ملقب به "تبریزی" ستاره دار،
که در عمل مدافع منافع تشکیلات داشناکسیون میباشد، کسی که خود را در لفافه کمونیسم قلابی پنهان کرده با چاخانهای شاخدار از سوسیالیسم دم میزند،

اما روزی نیست در "صفحه شما" ایرانگلوبال، خزعبلات، و چرندیاتش علیه مردم آزربایجان منتشر نشود.
او نه تنها از فلسفه دیالکتیک و جهانبینی مارکسیسم کوچکترین اطلاعی ندارد، حتا فاقد وجدان هومانیستی، و کمترین سواد سیاسی فرهنگی تاریخی و تئوریک است.
و انگار مثل "مانقوردها"، ماموریت دارد، مزخرفات بلندگوهای رژیم آخوندی و لاتائلات زمان شاه، رسانه های امپریالیست جهانخوار را در سایت ایرانگلوبال تکرار و نشخوار کند، حتا باید خاطر نشان ساخت که در این راستا لحظه ای از تنفر و آلرژی ضد تورکی اش کاسته نمی شود.
او با آنکه خود را مرتبط با تشکیلات "حزب کمونیست کارگری" میداند، سازمانی که در اصل یک تشکیلات پوپولیست، دگم و ضد کارگری است،
سازمانیکه رئیس خود خوانده اسبقش، به نام "منصور نکبت" ملقب به "ژوبین" یا "چوبون، و یا چوپان و چاروادار، که یک ارمنی افراطی ناسیونالیست بود، بطرز مشکوکی به دست رقبای سیاسی به کناری زده معدوم شد.
گر چه علت مرگ وی ظاهرن بیماری عروق و سرطان ریه ذکر شده بود. اما بعد ها شایع شد دستهای مرموز دیگری در عدم وی در کار بودند.
ارمنی داشناک! ملقب به "تبریزی" که عنصری ضد تورک و پر از تشویشات روحی، و عقده های التیام ناپذیر است، بطور مرتب و تحت نامهای بیشماری، تلاش میکند در صفحه ایرانگلوبال عقده های مزمن و نفرت آمیز خود را به هر طریق ممکن که بتواند، نسبت بمردم تورک به نمایش بگذارد، البته علل رفتار های مریض گونه او، تنها تشویش روحی نیست، بلکه یکی علل مخرب و ویرانگر آن، در واقع از تعلیم و تربیت خانوادگی سرچشمه میگیرند.
بطوریکه بنا بر عادات و رسوم در خانواده های ارمنی، با توجه به خصوصیات ناسیونالیسم افراطی داشناکسیون، بسیاری از خانواده های ارمنی بچه های خود را، از همان دوران کودکی ضد تورک بار می آورند. مثل اگر بچه ای حرف نشنود، و زیاد شلوغ کند، در گوشش به لحن ترسناکی میگویند؛
" اگر زیاد شلوغ کنی تورک می آید و تو را می برد." پایان نقل قول.
چنین است که کینه و نفرت ضد تورکی، عقده های التیام ناپذیرشان را به بچه هایشان نیز منتقل میکنند.
اکنون سوال اینست؛ آیا اینان دوستان ما هستند؟
چنانکه خوانندگان ملاحظه میکنند، ارمنی های ناسیونالیست و ضد تورک، نفرت و عقده های التیام ناپذیر، و آلرژی ضد تورکی خود را، از همان دوران کودکی به بچه های خود تلقین کرده آنها را ضد تورک بار می آورند.

یکی از علل آن بر میگردد به این موضوع که آنها در طی سالیان دراز به عنوان نظافتچی طویله اسبها، و یا نگهبان مستراح عمومی برای پادشان تورک انجام وظیفه میکردند، بطوریکه حتا "تبریزی ستاره دار "بارها در کامنتهایش گوئی که حسرت روزگاران گذشته نیاکانش را میخورد، اذعان داشته که عاشق مستراح های تورکان است.
زیرا مستراح های تورکان هم منبع در آمد و مستمری خوبی برای آنان بود، و هم تمیز و بهداشتی بوده است.

اکنون با توجه به اشارات فوق در خصوص موضع گیری ارمنی "تبریزی" نسبت به مردم تورک، که ریشه های تاریخی سبب آنست، در واقع عنصر تبریزی نه تنها چپ و یا سوسیالیست نیست، بلکه نما و شمای چپ را مثل رهبران سازمانی اش که فاقد سواد مارکسیستی هستند، بهانه قرار میدهد، تا بتواند به عنوان خرک پرش، تحت این نام بر روی مردم آزربایجان خیز بر دارد.
او در اصل یک شونیست افراطی ارمنی است،
منتها نمی تواند تحت نام ناسیونالیسم ارمنی، خود را مطرح کند. از این رو برای پیشبرد اهداف فاشیستی خود نیاز به پوسته چپ دارد، تا بدین طریق خود را استتار نماید.
او به زعم خود فکر میکند، میتواند در جغرافیای موسوم به ایران، که یک کشور چند ملیتی است، با هوچیگری و احمق شمردن مردم، در لفافه شعار تمامیت ارضی، بنوعی ناسیونالیسم ارمنی ـ فارسی را بر هم گره زده، غل و زنجیر استعمار پانفارسیسم را، به اسم ایران و ایرانیت بر گرده مردم به بندد.
با توجه به اینکه اهل سیاست بخوبی واقفند که هدف چنین فردی از تبلیغ شعار دروغین کمونیستی با ادعاهای پوچ "جهان وطنی"، در حقیقت خاک پاشیدن بر چشم مردم، ترویج نظام ملوک الطوایفی ارباب رعیتی شوروی سابق و تثبت ارتجاع سیاه استالینیسم است، که در لفافه آن تداوم پیوند ناسیونالیسم ارمنی، یعنی تشکیلات "داشناکسیون ـ آسالا" با پانفارسیسم تمرگز گرا را در مد نظر خود قرار میدهد. ادامه دارد....

نوشته شده توسط: Anonymous

امثال ترک اوغلی که دغدغه ای ندارند بجز اینکه به مردم بگویند که اگر جمهوری اسلامی برود ایران تجزیه میشود یا اینکه ای مردم همه جریانات سیاسی خیانت کار هستند. این فرد مرتب در حال آفرین و صد افرین و

نمره بیست دادن به مقاله های مورد علاقه اش است.
آفرین برآقای ناصرمستشار
نوشته شده توسط: Anonymous

سالام
جناب مستشار،هرچی گفتی گل گفتی.
اگرنوشته های کاربران ومقاله نویس های همین سایت رانگاه کنی،به اختلاف نظرات وتفرقه ونگاه های
گوناگون پی خواهیدبرد.
باورکنید،هیچ حرکتی درایران ،حرکت سالمی

نیست.درپشت تفکرات این افراد اکثرا تفکرانحراف وخیانت دیده میشود،
بهمین دلیل ؛افرادسالمی در درون ایران هستند،که دلشان بحال این جوانان ومردم میسوزدونمی گذارند
این خائنین درهمدستی بااجانب ویابخاطرحب قدرت جوانان را بقتگاه فرستند.
وقتی وقایع انقلاب مشروطه رامطالعه میکنی ویا وقایع انقلاب 57 رامروزمیکنی؛
دقیقا پی به خیانت، خیانت پیشگان برده وتلاش بایدکرد تانگذایم این حرامی زادگان مردم راطعمه برای اهداف پست ویانادانی خودقربانی کنند.
نوچه های استعماری ونادانهای سیاسی فکرمیکنند،مبارزه میکنند.درصورتیکه اعمالشان همچون آب درهاون کوبیدن پشیزی نه ارزش علمی دارد ونه سودی برای مردم دارد.
رهبران جاکم در دوانقلاب آیایک قدم برای حقوق مدنی برداشته اند؟اگرکاری اقتصادی ویابرای آبادانی کردند،فقط برای ردگم کردن وعوامفریبی وسفارشی اربابان استعماری بوده است.
درهمین مقاله ایی که ابوالفضل محققی به سعیدحجاریان اشغال وجنایتکارنوشته وآقای توکلی آنرادرسایت گذاشته نگاهی اگربکنید،درآن فقط تخلیه درونی محققی وفحش های حقی رابرعلیه حجاریان میتوان دید.
ولی درهمان شروع ودرآخرباآوردن شعرازفردوسی نژادپرست وعامل تفرقه ونفرت درایران به کل مقاله خودگندزده است.
کاری رامیخواهدپیش ببرد،که 57 سال جنایت پهلوی راتداعی کرده ومیخواهدازنو تفکرمنفوردردنیای مدرن ومترقی رابازنشرکند.
بااین روشنفکرنماهاوبااین افرادچطورمیشود،به اتحاد وبه توافق وتفاهم رسید؟
بهمین دلیل است که حاکم جهل وجورونادانی رانمی توان پایین کشید.
چون آنان که خوددرانی برای حکومت میکنند،جاهلانی همچون جاهلان قبلی میباشند.
نوشته شده توسط: Anonymous

سالام اليكيم
آقاى راوى اولين كشورهايى كه اسرائيل را به رسميت شناختند سه كشور آمريكا و انگليس و شوروى بودند

هویت تحقیر شده
نوشته شده توسط: Anonymous

همه کشور های عرب و مسلمان جا دارد که سفیران سه کشور انگلیس فرانسه وامریکا را به خانه هایشان بفرستند .این سه کشور در وضع ناهنجار کنونی مردم خاورمیانه نقش اساسی دارند .دولت یهود با توجه به تجربه المان

نازی همان راه و روش نازی ها را شیوه سیاست خود کرده است .کشورهای عرب و مسلمان و ایران راهی جز ایجاد یک سیاست مشترک برای منافع مشترک خود ندارد .نقش دوگانه دولت ترک تعجب اور است. دولت ترک بی انکه انتقادی به گستاخی های یهود داشته باشد،امارات را سرزنش میکند و شجاعت رو در رو شدن با دولت یهود را ندارد .دولت یهود زبان همزیستی را نمی‌فهمد و قدرت تنها منطق سخن گفتن با این قوم شرور است .
هدف دوگانه دولت یهود به انزوا کشاند ایران از یک سو و ادامه اشغال سرزمین های عرب از سوی دیگر است .اگر قرار بود کشوری بنام فلسطین پا بگیرد نیازی به این همه جنگ و خون ریزی و ترور نبود .جالب است بدانیم که ترکیه اولین کشوری بود که دولت یهود را به رسمیت شناخت .
نوشته شده توسط: Anonymous

سالام اليكيم
https://t.me/c/1205385033/223761
معاون تورک وزیر امور خارجه ‎اوکراین:
«اوکراین وارث فرهنگ‌ تورک است. تورک‌های قومیت ‎تاتار، پلی است میان اوکراین و ‎ترکیه. اوکراین در تلاش هست تا به

معاون تورک وزیر امور خارجه ‎اوکراین:

«اوکراین وارث فرهنگ‌ تورک است. تورک‌های قومیت ‎تاتار، پلی است میان اوکراین و ‎ترکیه. اوکراین در تلاش هست تا به عنوان عضو ناظر شورای همکاری کشورهای تورک‌ درآید.»



اوکراین در مناقشه ‎قره باغ‌ حامی تمامیت ارضی ‎آزربایجان است.
همچنین کوساک های اکراین که اکثریت جمعیت اکراین را تشکیل می دهند خود را از نسل تورکان قبچاق می دانند


توغای اولین کانال تحلیلی روز جامعه تورک
نوشته شده توسط: Anonymous

سالام اليكيم
https://t.me/c/1147774445/299914
فارس حاکیمیتی نین پهلویلر زامانیندا تورکچه یایین و باسین (مطبوعات) علیهینه آلدیغی قرارلاردان!

عين نامه شماره ١٢٦/٤/٥/م مورخ ٣٦/٣/٢ فرهنگ و هنر استان آذربايجانشرقى در مورد چاپ خود آموز و مكالمات جديد بربان تركى همراه فتوكپى گزارش شماره ٢١١/٧٣/م مورخ ٣٦/٤/٦ اين واحد اشعار ميدارد كه چاپ كتاب و هرگونه نشريه ديگر بربان تركى ممنوع ميباشد
درخشنده زعيمى
مدير كل نگارش
نوشته شده توسط: Anonymous

سالام اليكيم
https://t.me/FADAYIAN_AZARBAYCAN/2575
نماینده روس:آنها #دولت_بزرگ_توران را تشکیل خواهند داد.
♦امروز همه آنها قوی ترین هستند و یک اتحاد تنگاتنگ دارند اگر بخواهند #ارمنستان را نابود و به

نماینده روس:آنها #دولت_بزرگ_توران را تشکیل خواهند داد.

♦امروز همه آنها قوی ترین هستند و یک اتحاد تنگاتنگ دارند اگر بخواهند #ارمنستان را نابود و به خاکستر تبدیل میکنند.

♦با آزربایجان یکی میشوند با ایران توافق میکنند و وارد خاورمیانه میشوند. دولت بزرگ توران را تشکیل میدهند.
آیا متوجه مییشوید چه میگویم؟؟!!


♦آنها در مقابل ما با شادمانی و کمال میل متحد میشوند.چون ما مسیحی هستیم و همه آنها مسلمان هستند.

♦آنها برای متحد شدن چیزی دارند ..زبان تورکی . زبانشان آنها را متحد خواهد کرد.
زبان تورکی:آزربایجانی ها،تورکمن ها،اوزبک ها،قیرقیزها،قزاق ها،تاتارها،باشقیرها....
فکر میکنید کدامشان در آنجا روسی حرف میزنند؟؟؟!!!!

پ.ن: باخ گور یازیخ نه حرص چکیر قورخودان
دوشمن بیزیم گوجو بیلیر اما بیزلردن چوخو هله یوخودا دی.
حتما باخین.
نوشته شده توسط: تبریزی

دوستان گرامی، پان ترک هائی که در تارنمای ایران گلوبال تاخت و تاز می کنند و این تارنامه لبریز از هرزنامه ها و سخنان بی سر و ته آنهاست پیاپی به فارس ها دشنام داده و از فارس ها بدگوئی

می کنند! مانند: قوم منحوس فارس و ملت ژن خراب فارس و ملت بیگانه فارس ملت و ملت ستمگر فارس و ملت غالب فارس و ملت استعمارگر فارس و .....

از سوی دیگر هنگامی که از یکی از این پان ترک ها به نام سازاخ پرسیده می شود: "شما اگر ضد فارس هستید و فارس ها را دشمن خودتان می دانید پس چرا در سایت کیانوش توکلی فارس نژاد و کیانوش توکلی فارس تبار و کیانوش توکلی فارس زبان نویسندگی می کنید؟" همگان چه پاسخی را می بینند؟ پاسخ این است که کیانوش توکلی فارس نیست و قیافه کیانوش توکلی شبیه لهستانی ها و بلاروس هاست!!!

البته سازاخ داستان بهتری می توانست بسازد و دلیل بهتری می توانست بتراشد! برای نمونه سازاخ می توانست بگوید همچنان که رضاشاه از ترک های مازندران بود کیانوش توکلی هم از ترک های مازندران است!!! چون همه می دانند که رضاشاه هم خودش ترک بود و هم پدرش ترک بود و هم مادرش ترک بود و هم زنش ترک بود! این هم دو فیلم گفتگوی رضاشاه با آتاترک به زبان ترکی هنگام سفر رضاشاه به ترکیه

فیلم یک

https://www.youtube.com/watch?v=A5Cmb3gu_m4

فیلم دو

https://www.youtube.com/watch?v=2i019jlCjA8
نظر
نوشته شده توسط: جمال

داود اوغلو نخست وزیر و وزیر خارجەی پیشین تورکیە کە دکترین ایشان در رابطە با توجە تورکیە از غرب باید بە شرق باشد همینطور یکی از بنیان گذاران حزب اوردغان و رئیس حزب تازە تاسیس و جدا شدە از اوردغان

بە دیاربکر یا ( آمد ) بزرگترین شهر کورد نشین و کلان شهر چند میلونی سفر کردە و در دیاربکر سخنرانی میکند داود اوغلو میگوید تورکیە کە میگوید با همسایگان در صلح زندگی کند ،،، صلح از همین جا دیاربکر شروع میشود و میگذرد تورکیە بدون صلح با کوردها نمیتواند هیچ وقت در آرامش باشد
صلح از اینجا باید شروع شود و تمامی حقوق این ملت بە رسمیت شناختە شود زبان و فرهنگ و جغرافیا خوب اول اینکە داود اوغلو دنبال رأی کوردهاست برا انتخابات
دومآ این صحبتهای داود اغلو نشان از خوب بودن این پان تورک نیست ایشان اگر ملت کورد برای آزادی خود مبارزە نمیکرد
و مسئلەای در تورکیە بە نام مسئلەی کورد وجود نداشت مطمئنا داود اوغلو هیچ وقت در دیاربکر این حرف را نمیزد کە صلح از اینجا دیاربکر و با کوردها میگذرد پس کودها بودند کە بە جناب داود اغلو تحمیل کردند همانطور کە قبلآ بە اوردغان هم تحمیل کردە بودند کە تورکیە اگر آرامش و صلح میخواهد بدون تمیکن بە حقوق ملت کورد نە بە صلح خواهد رسید نە بە آرامش اگر 1000 سال هم طول بکشد هر روز مبارزەی ملت کورد هم در ایران هم تورکیە و عراق و سوریە شدت بیشتر خواهد یافت برای رسیدن بە آزادی
این داود اوغلو نیست کە دمکرات و با فرهنگ شدە کە دعوت بە صلح میکند این ملت کورد هست کە با مبارزەاش داود اوغلو را مجبور کردە کە صلح در تورکیە از کوردستان میگذرد
نظر
نوشته شده توسط: جمال

پان اتراک کامنت نویس این صفحە ماخولیا گرفتن جدآ دارند هزیانات تاریخی پخش میکنند کە تمامآ این هزیانات بدون اینکە خود بدانند در رد پان اتراک و ریشەی آنها در آسیای صغیر هست مثل این öyrenci

شما اتراک از چی صحبت میکنید ؟ خودتان بهتر از هر کسی تاریخ منطقە را میدانید مهاجر طوایف تورک ، مغول ، ازبک ، تاتار، اغوز، قجر، افشار ، از منتها الیهە شرق کرەی زمین بە غرب سرازیر شدید همەی تاریخ دانان جهان دانشمندان ژنتیک شناسان ، جغرافی دانان ، جهان متفق القلند کە طوایف تورک با جنگ و وحشیگری و کشتار و مصادرە بە آناتولی ، آتروپاکان ، کوردستان ، ارمنستان ، بخشهائی از یونان ، بلغار ، آلبان هجوم آوردند و خود را تصبیت کردند
و کل تاریخ شما تورکان در این سرزمینها بە 700 سال پیشتر بر نمیگردد حال یک هزیان گو میخواهد برای طوایف تورک زرد پوسی تاریخ جعل درست کند خود گوزیدی و خود خندیدی جناب

شما دارید نوشتە و بریدەهائی از اینجا و آنجا جمع میکنید کە با عوض کردن کلمات و جملات بگوئید تورک بودن ؟ اسامی جملات کورد ، و فارس ، ارمنی و یونان را حذف میکنید و تورک بە جای آن میگذارید ؟ ههههههههههههه جدآ خندە دار هست بعد از 700 سال هجوم اتراک هنوزم پای شما اتراک بە زاگروس نرسیدە قربان نە شما اتراک نە اعراب چون زاگروس همیشە زیستگاه کوردها بودە و خواهد بود این زاگروس است پیوند کورد را بە ایلامیها ، سومرها، گوتها و لولاها و بابلیان و آشور پیوند میدهد زاگروس سد محکمی بودە در مقابل شما اتراک و هیچ وقت نتوانستید از این سد محکم زاگروس عبور کنید دقیقآ مثل همین حالا کە دومین ارتش ناتو 40 سال هست با چند نفر مسلح در زاگروس قبدیل درماندە هست مثل خر تو گل

زاگروس تمام خواب و خیال پان تورکی و هزیانت و جعلیاتتان را بە قول کوردها ( بلق سر ئاو ) بە حباب آب تبدیل کردە نە تورک نە عرب نە میتوانید در زاگروس زندگی کنید نە توانایئیش را داشتید از همان زمان كە لشکر کشی کردید همین زاگروس هم ىود کە لشکریان اسکندر را در راه بازگشت شکست داد بە گفتەی گزنفون با هزیان لشکریان اسکندر بە فرماندهی گزنفون تعدادی توانستند خود را بە دریای سیاه برسانند و بە یونان برگردند

زاگروس قربرستان مهاجمین تورک و هر وحوشی بودە کە از این مسیر گذشتە
نوشته شده توسط: Anonymous

سالام اليكيم
https://t.me/c/1205385033/223703
تحقیقات ژنتیکی نشان میدهد از دوران نئولیتیک ما ژنی که از آذربایجان و آناتولی را در منطقه تمدنهای کشاورزی و چوپانی شرق مدیترانه بصورت حاکم می بینیم ... د

بینیم ... در دوران برنز یک مهاجرت از آسیای مرکزی بر آناتولی و شرق مدیترانه حاکم میگردد و باز ژن جنوب قفقاز و آذربایجان و آناتولی بر منطقه شرق مدیترانه حاکم است ... یک مهاجرت ژنتیکی زاگرسی و آذربایجانی از دوره کالکولیتیک جد کنعانی ها یعنی سوریها، فلسطینیان، اسرائیلیان قدیم و لبنانی ها را بوجود می آرد ... در این بین چیزی به اسم آریایی در بین نیست... اینها نتایج تحقیقات ماکس پلانک مرکز تحقیقات آرکوژنتیک معروف آلمانی است که در مجله تخصصی ژنوم به چاپ رسیده است :
https://www.genomeweb.com/sequencing/ancient-dna-studies-near-east-detail-complex-interconnected-population-histories#.XzWkvCOm7ZE
نوشته شده توسط: Anonymous

سالام اليكيم
https://t.me/Turk_Qoshunu/2493
چشم هارا باید شست، جور دیگری باید دید.
کسانی که قاجار را بد میبینند درحالی که یک صفحه هم تاریخ نخوانده اند. ببینند عظمت قاجار را که حاکم وقت جهان، بریت

وقت جهان، بریتانیا چنین تدارکی برای سفیر قاجار دیده است‌.

حاجی خلیل کور اوغلو اولین سفیر قاجار در هند در زمان فتحلی شاه بود.

[ایرانیان‌در‌میان‌انگلیسی‌ها،دنیس‌رایت،ص۶۴]

●○● @anadilimiz_az ●○●
●○● @turk_qoshunu ●○●
نوشته شده توسط: Anonymous

سالام اليكيم
https://t.me/shajarenameturkan/5417
در این تصویر نمونه ی اشتراکی فرهنگ ترک که در نمونه ی عکسی ارائه شده ،
سنگ قبر بالبال فرهنگ ترک
سنگ قبر ستونی درخت حیات
سنگ قبر شاخ قوچ فرهن

سنگ قبر شاخ قوچ فرهنگ
را میبینیم
در نمونه ی #خالد_نبی ما سنگ قبر ستون درخت حیات را داریم که بعضی ها از روی عدم آگاهی آن را آلت مردانه ی قبر مرد و سنگ قبر شاخ قوچ رو آلت زنانه ی قبر زن مینامند .
( در مورد سنگ قبرهای ستونی درخت حیات و شاخ قوچ بارها و بارها حرف زده ایم و دوستان میتونن با جستجو به مطالعه ی دوباره بپردازند).

‍ ‍شجره نامه و تاریخ تورکان وتُرکُمانها
https://t.me/shajarenameturkan
نوشته شده توسط: Anonymous

سالام اليكيم
https://t.me/sarrizat/11266
در ایران چه کسانی تاریخ جعل می کنند؟
قادر_کیانی دانش‌آموخته‌ی علوم سیاسی
بهانه نوشتن این یادداشت تلگرامی پستی بود از پان ایرانیست ها که یکی از فعالان ملی ـ

ایرانیست ها که یکی از فعالان ملی ـ مدنی تورک تهران برایم فرستاده بود. در آن پست پان ایرانیستی، ما تورکچوها را جاعلین تاریخ قلمداد کرده بودند.

پانزده سال پیش در ترم دوم مقطع لیسانس دکتر بهزاد شاهنده در کلاس درس پرسید: چه کسی در کلاس تورک است؟ دستم را بلند کرده با افتخار گفتم استاد من تورکم.

دکتر شاهنده گفت خاطره ای نقل خواهم کرد که باعث خوشحالی شما خواهد شد. ایشان به نقل از استاد چینی اش که در جوانی در جنگ کره شرکت کرده بود، چنین گفت: «در جبهه مقابل ما نیروهایی از کشورهای اروپایی، آمریکا، تورکیه و ... قرار داشتند. برافراشته شدن به نوبت بیرق های این کشورها در جبهه مقابل به معنی آن بود که فرماندهی و نیروهای مستقر از آن کشور بیرق برافراشته می باشند. ما به غیر از زمانی که تورک ها را در مقابل داشتیم، راحت می خوابیدیم. اما شب هایی که بیرق تورک برافراشته می شد، از ترس تا صبح نمی خوابیدیم.»

من اضافه کردم: استاد! ترس چینی ها از تورک ها به گذشته های خیلی دور بر می گردد. ساخت دیوار عظیم چین هم سند آن ترس است. خیلی از ملل آسیا، اروپا و شمال آفریقا نه تنها تورک را با ترس و لرز بارها در مقابل خود دیده اند بلکه فرمانبردار سر به راه فرمانروایان تورک بوده اند. هیچ یک از این کشورها نمی توانند تاریخ کشور خویش را در غیاب تورک بدون نقص و کامل بنویسند.

انسان تورک در مراجعه به تاریخ احتیاج به جعل و خوانش باژگونه تاریخ ندارد. چون در گذشته فرمانروایی شکوهمند پدران خویش را خواهد دید که با توانایی هر چه تمامتر اصلی ترین کارکرد دولت یعنی تأمین نظم و امنیت را به نمایش گذاشته اند و به تبع آن عمران، آبادانی ملک و زندگی مسالمت آمیز مردم را خواهد دید.

اما پان ایرانیست ها، درست برعکس، احتیاج مبرم به جعل و قرائت باژگونه از تاریخ دارند تا با الیناسیون انسان تورک به آماج ضد انسانی و ضد دمکراتیک خویش یعنی تأسیس یک دولت و یک ملت دست یابند و اینگونه است که به جعل، انکار و کتمان واقعیت های مسلم تاریخی روی می آورند.
خیانت عرب به فلسطین
نوشته شده توسط: Anonymous

صلح چیز بدی نیست،خیلی هم خوب است . بازهم دولت یهود عرب امارت نشین را فریب داد و سرنوشت مردم فلسطین و زندگی سخت انها را به سخره گرفت و هیچ قراردادی در باره سرزمین های اشغالی امضا نکرد .
هدف

یهود تنها وتنها منزوی کردن ایران و فشار بیشتر است . در حقیقت در باره سرنوشت مردم فلسطین دولت یهود باید با خود فلسطینی ها مذاکره کند و نه با همسایگان ایران .
دولت یهود با همکاری دولت های غربی هدفی جز زمان خریدن و فریب وتمسخر کشور های عرب را ندارد .انها عربان را فقط خریدار اسلحه و نفت فروش می د انند. سفیر اسرائیل درالمان نیز بر این باور است که عربان هیچ علاقه ای به فلسطین ندارند و منافع اقتصادی خود را در نظر دار ند .
در این میان میلیاردها دلار ثروت مردم ایران به هوا رفت ونه دولت اسلامی ونه عربها توانستند برای فلسطین راه حلی پیدا کنند . دولت یهود هرگز کشوری را بنام فلسطین نخواهد پذیرفت و کوشش خواهد کرد خاورمیانه را به اتش بکشد .جنگ سوریه و عراق و تجزیه ایران بخشی از این برنامه است .منافع ملی کشور ما باید در مقام نخست باشد .
نوشته شده توسط: Anonymous

سالام اليكيم

انتشار: جمعه 24 مرداد 1399 :: 08:53
رئیس حزب وطن ترکیه:

PKK هم بخواد سلاح زمین بگذارد، آمریکا اجازه نمی دهد
سرویس ترکیه – رئیس حزب وطن ترکیه در اظهاراتی با طرح

انتشار: جمعه 24 مرداد 1399 :: 08:53
رئیس حزب وطن ترکیه:

PKK هم بخواد سلاح زمین بگذارد، آمریکا اجازه نمی دهد
سرویس ترکیه – رئیس حزب وطن ترکیه در اظهاراتی با طرح ادعای فرمانبرداری PKK از آمریکا بر اصرار آمریکا بر تداوم مبارزه مسلحانه PKK تأکید کرد.


دوغو پرینجک
به گزارش کردپرس، دوغو پرینجک، رئیس حزب وطن ترکیه در اظهاراتی با انتقاد از موضع گیری های اخیر حزب جمهوری خواه خلق ترکیه (CHP) در خصوص مسئله کردها عنوان کرد: «پشت مسئله کردها آمریکا حضور دارد. PKK حتی اگر بخواهد از مبارزه مسلحانه دست بردارد، آمریکا اجازه نخواهد داد. از گوششان گرفته و آنان را به جبهه درگیری می کشاند. این کار را اکنون نیز انجام می دهد. PKK ابزار استراتژیک آمریکا است. PKK نیز وابستگی بسیار شدیدی به آمریکا دارد».
به نوشته روزنامه آیدینلیک، وی در ادامه اظهارات خود تصریح کرد: «در خصوص طرح مسئله کردها در استراتژی CHP باید اعلام کرد که این استراتژی متعلق به خود CHP نیست. زمانی که به گزارش 260 صفحه ای رند کورپوریشن نگاه می کنید متوجه خواهید شد که هدف مستقر کردن CHP در مرکز و قرار دادن حزب دموکراتیک خلق ها (HDP) و حزب خوب در کنار CHP است. این هدف طراحی شده و بر روی آن کار انجام می گیرد. طرح مسئله کردها نیز در استراتژی CHP این گونه نیست که این استراتژی را CHP طراحی کرده باشد. بلکه CHP در حال حرکت در مسیر استراتژی است که آمریکا آن را طراحی کرده است. اتحاد و برابری که کمال قلیچدار اوغلو، رئیس حزب CHP از آن سخن می گوید در واقع دوستی با HDP/PKK است. علی رغم نظر مخالف هواداران این حزب بر این دوستی ولی باز CHP بر آن اصرار فراوان می کند».
پدر و مادری که در حال بازی با کودک خردسالشان هستند، اشاره کرد.
نوشته شده توسط: Anonymous

سالام اليكيم
https://t.me/BizimSulduzZapas/722
"سولدوز" آبروی تمدن و غرور آذربایجان
اینجا محل تمدن باستانی و ۸۰۰۰ ساله تپه حسنلوی سولدوز واقع در آذربایجان غربی است و زمانی که از خیلیها خبری و

که از خیلیها خبری و اثری در تاریخ نبود در این منطقه ،تمدن ما میدرخشید...تپه باستانی حسنلو در میان جلگه‌ای سرسبز و خرم که به نام «سولدوز» معروف است در کنار دهکده‌ای به همین نام قراردارد ، دهکده حسنلو را چند ده دیگر مانند نگینی در بر گرفته‌اند و تپه‌های باستانی زیادی پیرامون تپه حسنلو را فرا گرفته و گویا هنگام آبادی حسنلو و تمدن عظیمش تمدن‌های دیگری نیز با این تپه در تماس بوده و هم دوره تمدن حسنلو به وجود آمده‌اندوجود تپه‌های باستانی دیگر حکایت از این دارد که اقوام ساکن در حسنلو با اقوام ساکن در تپه‌های اطرافش از یک تیره بوده و با هم داد و ستد و ارتباط داشته‌اند که از جمله این تپه‌ها می‌توان به تپه باستانی پسدلی، حاج فیروز، تابیه، عقرب تپه، تپه کوییک، میرآباد، ساخسی تپه، نظام آباد و محمدشاه که به فاصله‌های مختلف از یکدیگر و به فاصله دو کیلومتر تا شعاع ۱۵ کیلومتر از تپه حسنلو قرار گرفته‌اند اشاره کردبر اساس داده‌های باستان‌شناسی این تپه در ۱۰ دوره مورد سکونت قرار گرفته و ضخامت لایه‌های هر دوره معلوم است که دوره دهم که قدیمی‌ترین دوره سکونت حسنلو به حساب میاید، مربوط به هزاره ششم تا هزاره سوم قبل از میلاد است و این دوران از دوره ابتدایی سنگی آغاز و تا دوره باستانی، مادها و دوره اسلامی ادامه می‌یابد.
دورتا دور قلعه را دیواری به قطر سه متر و ارتفاع هفت متر فرا گرفته بوده و در سراسر این دیوار برج‌های مربع شکلی به فاصله‌های ۳۰ متر از یکدیگر و به ابعاد ۱۰ متر در ۱۰ ساخته شده بود و ارتفاع برج‌ها به درستی معلوم نیست.با احتساب هر ۳۰ متر یک برج، تقریباً محل هفت برج در روی دیوار دفاعی قلعه روشن می‌شود و طرز قرار گرفتن برج‌ها در میان دیوارها طوری بوده که سه متر از طول برج داخل دیوار و پنج متر آن خارج دیوار و دو متر آن در سوی دیگر دیوار (داخل قلعه) قرار داشته و از این برج‌ها برای حفاظت قلعه استفاده می‌شده است.در جانب ورودی حیاط، مجموعه‌ای از بناهایی مانند تالار بزرگ یا معبد و تعدادی اتاق‌های متصل و مربوط به هم قرار داشته و در این میان معبد بیش از دیگر بناها قابل توجه است این پرستشگاه یا معبد دارای سقف و ستون‌های چوبی بود و بیش از ۳۰ متر طول و بیش از پنج متر عرض داشته است.در دژ حسنلو، اتاق‌هایی نیز به انبار و آشپزخانه و اسلحه‌خانه اختصاص داشته است از اسلحه‌خانه که معلوم نشده کارگاه اسلحه‌سازی یا محل نگهداری جنگ‌افزار بود، مقدار زیادی شمشیر و سه نیزه آهنی کشف شده است، در اطراف غربی حیاط، حدود ۱۵ باب اتاق بزرگ و کوچک وجود داشته و جام زرین حسنلو در یکی از اتاق‌های همین قسمت کشف شده است. بناهای شمالی حیاط مرکزی گویای جایگاه ویژه زنان و کنیزان بوده است چون در این قسمت مقدار زیادی جعبه‌های ویژه نگهداری وسایل آرایشی چون سرمه دان و وسمه دان استخوانی یافت شده است.از تپه باستانی حسنلو در سال‌های ۱۳۱۳ تا ۱۳۵۸ طی حفاری‌ های باستان‌ شناسان ایرانی و آمریکایی انواع و اقسام ابزار و ادوات جنگی مانند شمشیر، خنجر، نیزه سرنیزه‌هایی از جنس مفرغ و آهن به همراه هزاران ظروف سفالی و اشیای استخوانی سنگی سفالی، شیشه‌ای و فلزی گوناگون که هر یک دارای ارزش تاریخی، باستانی و هنری هستند، کشف شده است که در موزه‌های ایران باستان، آمریکا، فرانسه و دیگر کشورهای جهان نگهداری می‌شود.مهم‌ترین اثر مکشوفه تپه باستانی حسنلو که اهمیت ویژه‌ای در جهان و باستان شناسی دارد جام طلایی حسنلو است. وزن این جام ۹۵۰ گرم، بلندای آن ۲۱ سانتیمتر، قطر آن ۲۵ سانتیمتر و محیط لبه آن ۶۱ سانتیمتر است و در سال ۱۳۳۸ کشف و در موزه ایران باستان تهران نگهداری می‌شود. این جام اثر کاملاً خیره کننده‌ای است زیرا بیش از حد ظریف کاری داشته و فاقد ترکیب مجلل است قدمت جام طلایی کشف شده از تپه حسنلو در حدود ۸۰۰ سال قبل از میلاد مسیح است، بر روی بدنه این جام معروف، نقش‌های بسیاری حک شده است که احتمالاً داستان حماسی را روایت می‌کنند.در ردیف بالایی، ایزدی بالدار سوار بر گردونه‌ای که یک گاو نر آن را می‌کشد به سوی کاهنی در حرکت است که جامی در دست دارد و در این حال از دهان گاو، رودی جاری است که احتمالاً نماد حیات و باروری محسوب می‌شود، در ردیف پایینی و زیر گردونه حیات، پهلوانی در حال نبرد با موجودی نیمه انسان و نیمه اژدها است.از تصاویر قلمزنی شده آن سوی جام می‌توان به ایزدهای شاخدار سوار بر ارابه، کاهنانی که در حال حمل قوچ‌های قربانی هستند، پهلوانی که گرز و کمان در دست دارد، مردی که در حال رام کردن شیر است و پدر و مادری که در
نوشته شده توسط: Anonymous

سالام اليكيم
https://t.me/melikzadeh/619
به یاد آکادمیک دکتر جواد هیئت، پدر تورکولوژی در ایران
دکتر توحید ملک زاده
https://t.me/melikzadeh
در اين دنيا انسانهاي هستند كه فوتشان يك خانواده را

در اين دنيا انسانهاي هستند كه فوتشان يك خانواده را متأثر مي كند بعضي انسانها هستند كه خلاء شان شهر و محله اي را ناراحت مي كند و انسانهايي هستند كه يك ملت را متأثر كرده از صميم قلب فقدانش را لمس مي كند. وفات دكتر جواد هيئت نيز در 21 مرداد 1393 در باكو نیز از اين نوع ميباشد. تاريخ آذربايجان، تاريخي است پر از التهاب و کاملا ديناميك. نسلي از آذربايجان كه مشروطيت و حكومت قانون را براي كل ايران به ارمغان آورد ولی همزمان اقتدارش را بر نهادهاي حاكميتي ايران قاجار از دست داد و ناخوداگاه وارد معركه اي شد كه هويتش را هم به چالش كشاند.
مشروطه خواهان آذربایجان باورشان هم نمي شد كه روزي هويت ترکی شان مورد سوال جواب بشود و حتي دستاوردهايشان در طلب استقلال و آزادي مورد بي اعتنايي گردد. شيخ محمد خياباني نيز به همين خاطر قيام كرد و با نطقهاي غرايش دوباره مردم آذربايجان را به قيام عليه حاكميت مستبدين داخلي و حاكميت خارجي تشويق نمود و به همين خاطر مزدش را هم گرفت و كشته شد و امروز هم نه خيابان و نه كوچه اي به نام وي است و نه مدرسه اي و نه خانه اي یادگار او. آري خياباني رفت و آذربايجان در تلاطم پيدا كردن راهي نو براي بقا و حيات مجدد ماند.
رضا شاه آمد و اينبار تحقير و حذف آذربايجانيان به صورت سیتماتیک و دولتي آغاز شد و رضاخان به راهنمايي آذربايجانياني كه بصيرت نداشتند تئوري يك شاه، يك ملت و يك زبان را به اجرا گذاشته و شروع به حذف عناصر فرهنگي آذربايجانيان کرد.
این عملکرد بیش از 15 سال طول کشید و در ظاهر با تهاجم شوروي به ايران و اشغال آذربايجان به اتمام رسيد و بسياري از فعالان آذربايجاني اين بار راه را در مرام اشتراكي و سوسيال دموكراسي روسي ديدند و النهایه در این معرکه دهها هزار نفر آذربايجاني كشته شده، تبعید و یا فرار کرده و تجارت آذربايجان مختل و اقتصاد آذربايجان مضمحل گرديد. هزاران آذربايجاني عازم تهران شد و اگر در زمان قاجار كاروان رجال سياسي همراه با وليعهد از تبريز عازم تهران مي شد اينبار مفلوكين و بيچارگان آذربايجاني روانه پايتخت مي گرديدند و مهاجرت معكوس از نقطه نظر كارايي و كاريزماتيكي به تهران از سالهای بیست شروع شد. تمام تحقیرهای فرهنگی که امروزه در قالب نمایش و پیام کوتاه میبینیم بیشتر از این سالها شروع شده است. كم رجالي بودند كه در اين برهه هم فعال آذربايجاني باشند ولی جذب افكار شوروي آن زمان نگرديده وارد ماجراجويي هاي سياسي رایج آن زمان نشوند.خانواده دكتر هيئت جزو اين دسته معدود آذربايجاني بودند....... ( ادامه در لینک https://telegra.ph/%D8%A8%D9%87-%DB%8C%D8%A7%D8%AF-%D8%A2%DA%A9%D8%A7%D8%AF%D9%85%DB%8C%DA%A9-%D8%AF%DA%A9%D8%AA%D8%B1-%D8%AC%D9%88%D8%A7%D8%AF-%D9%87%DB%8C%D8%A6%D8%AA-%D9%BE%D8%AF%D8%B1-%D8%AA%D9%88%D8%B1%DA%A9%D9%88%D9%84%D9%88%DA%98%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-08-13
https://t.me/melikzadeh
نوشته شده توسط: سازاخ

آقای تبریزی مگه ایران تجزیه شده؟ فعلا در شناسنامه ما تابعیت ایران درج شده، در ضمن کجای قیافه آقای توکلی شکل حداد عادل فارس زبان است؟ ایشان بیشتر شبیه لهستانی ها و بلاروسهاست. مگر شما وکیل مدافع ایشان

هستید؟ و یا رگ فضولی داشناکیتان عود کرده و می خواهید مثل نخود هر آش با کامنت های کپی پیس، دل و روده همه را بالا بیاورید؟ یک میلیون بار به شما گفته شده ایرانگلوبال مترادف با فارس گلوبال نیست، یعنی اینقدر کم حافظه هستید؟ که نمی توانید این جمله را بخاطر بسپارید!؟!؟!؟!
بازهم تبریزی وچرندگویی
نوشته شده توسط: Anonymous

سالام
جناب تبربزی همه هویت اش دروغین
ایرانگلوبال یک سایت ایرانی است ،نه یک سایت پان فارسی فاشیستی.مثل اینکه هنوزتفاوت کلمه ایران وپان فارس فاشیسم راتشخیص نمی دهی.
من اگربجای آقای توکلی بودم

نوشتن درایران گلوبال را همچون ملل ایران چندزبانه میکردم.
واولین قدم فدرالیسم باقوانین غیرمتمرکزراازاین سایت شروع میکردم.
پیشنهادبه آقای توکلی اگرشایسته دانستند به روش زیرعمل کنند.
1-چندزبانی درسایت مثل انگلیسی،فارسی(دری).تورکی.عربی.کوردی ودیگرگویش هاآزادباشد.
هرکس به میل خودمتن ومقاله بنویسند.چه باالفبای عربی ویا باالفبای لاتین.
2-صفحه ایی بازشودکه قوانین پیشرفته کشورهای مترقی را دراینجابیاورند.چه درمورد زبان .ملل.زنان.کودک.
محیط زیست.قوانین احزاب.قوانین کارگری.وو...
3-حقوق دانهای عزیزدرموردقوانین ودادگاه های کشورها اگرخواستنددراینجاازآنهابرای آگاهی مردم بگذارند.استفاده نمایند.
4-دوستانی ازنوع مدیریت فدرالیسم ومراکزکانتون هادرکشورهایی همچون سوئد،سوئیس .بلژیگ، آمریکا. کانادا..برای آشنایی مردم روشنگری نمایند.
5-دوستان بجای حل مسایل خاورمیانه وجهان وایران..تلاش کنند،بنوعی آموزش دموکراسی وواژه های سیاسی رابه مردم آموزش دهند.مثل توتالیتاریسم.دیکتاتوری،ماسیونری،فاشیسم. نهلیسم. پوپولیسم.اوپورتونیسم،استعمار،راه ها وتفکرات واحزاب نفوذی استعمار. وو..راآموزش دهند.
باز هم از زیر کار در میرود..
نوشته شده توسط: lachin

ســـالام دوســـلار...
آقای سیتاره قئپ قیرمیزی..
مثل اینکه این چند روزی باز هم از کاری که با داس و چکش از صبح تا شب کار میکنید از زیرش در رفتی..در کامنت های دیگر لطفآ زیاد ناله نکنید.

نوشته شده توسط: تبریزی

آقای سازاخ شما اگر ضد فارس هستید و فارس ها را دشمن خودتان می دانید پس چرا در سایت کیانوش توکلی فارس نژاد و کیانوش توکلی فارس تبار و کیانوش توکلی فارس زبان نویسندگی می کنید؟

نوشته شده توسط: Anonymous

http://asre-nou.net/php/view.php?objnr=49944
در لینک فوق مهدی فناپور از خاطرات چریکی خود و همسرش با رژیم شاه و شیخ میگوید. حرفهای وی بخشی از جامعه شناسی مبارزه سیاسی و انقلاب است. ساواک و سازمان سیا

طبق افشای این چریک پیر و جهاندیده ، حتی 1 ماه پیش از انقلاب،هنوز بجای مبارزه با آخوندها، چپ ها مانند به آذین و اعضای حزب توده را دستگیر میکردند !!. در زندان شاه 90 درصد زندانیان، اعضای مجاهد و فدایی بودند، و فقط 8 درصد آخوند و پیروان خمینی. جبهه ملی هم دنبال تیتر گرفتن و دکتر شدن بود، و همکاری با نظام فاسد پهلوی. مصاحبه گر با این چریک سابق ، آقای لیمونادی است که گویا یک سلطنت طلب سابق میباشد!
سازمان ملل در انتظار سرداران
نوشته شده توسط: Anonymous

در ان روز تار یخی اقای سازاخ هنگام ورود به سازمان ملل به همراه دیگر رزمنده گان خلق کرد اقای اوجالان که اکنون در بند است و دیگر نماد مقاومت مردمی خلق عرب بنی طروف ورفیق نگهدار با در

در دست داشتن پرچم ظفرنمون خلق‌های ترک وکرد و ترکمن وعرب هل هله کنان وارد تالار سازمان ملل خواهند شد و اعلام خواهند کرد که به همت عناصر ترک وکرد و پشتیبانی کشورهای مختلف جهان به پیروزی دست یافته اند و هر خلقی مالک بر سرنوشت خود است .رفیق جداری و لوایی شیپور پیروزی خواهند نواخت و جریانی بنام قدرت را منسوخ اعلام خواهند کرد .نماینده گان همه کشور ها بپا خواسته ودسته های گل بر گردن سرداران اویزان خواهند کرد .سران جهان انگلیس و امریکا و اسرائیل جام خود با نعره های پیروزمندانه بالا خواهند برد .
نوشته شده توسط: Anonymous

سالام اليكيم
ليلا خانيم:
متابعو كه شما معرفى ميكنيد نام يك خارجى است بدون نام كتاب و سال چاپ و صفحه لذا ارزشى ندارند به مانند كور اوغلو كورد اوغلو است و يا الكبرى الكوردوى است و يا (كور = قور در

زبان سومئرى يعنى كوه ) را منبع شما كورد تلقى ميكند و كوه ميشود نام كورديستان منبع بى سرو ته است معتبر نيست ميخواهد خارجى باشد يا داخلى هر چه بر سر ما آوردند باستان شناسان و تاريخدانهاى يهودى با جعل تاريخ كوروش يهودى آورده اند
یکروزی فریاد آزربایجانیها سالن سازمان ملل را بلرزه در خواهد آورد
نوشته شده توسط: Anonymous

همانطوریکه در آلمان و کشورهائی که با هیتلر همکاری می کردند، در مورد آشوئیتس و نژاد پرستی حرف بزنی همه می گویند هیس!! در ایران هم در مورد بلایائی که پانفارسیسم بعد از ۲۱ آذر بر سر ملت ترک آزربایجان

آورده اگر بخواهی حرف بزنی و در مورد قتل عام و تاثیرات بایکوت اقتصادی دولت فارسمدار بر علیه آزربایجان حرف بزنی جامعه فارسی به اتفاق آرا می گویند هیس!! این حرفها یکپارچگی ایران را به مخاطره می اندازد، کاری بود که شده و تمام شده٫ زیاد مته به خشخاش نگذارید و گر نه با این حرفها ایران تجزیه می شود و ما ملت فارس آقائی خود را از دست می دهیم، خدا را خوش نمی آید جوک های یه ترکه ما را قبول کنید و در مقابل ملت فارس سر تعظیم فرود آورید و اتفاقات گذشته را و گذشته خودتان و زبان مادریتان را فراموش کنید آقائی ملت فارس را به مخاطره نیاندازید.
سایت اذری ها
نوشته شده توسط: Anonymous

امروز در سایت اذری ها دو مقاله خواندم که اشاره به نقش دولت باکو در همکاری با دولت یهود و مقاله دیگر در خطرناک بودن پانترک های تجزیه طلب ضد ایرانی و یکی دانستن انها با تروریستها بود .

نوشته شده توسط: Anonymous

öyrenci فرق کپی پیست های شما با منابع معتبر تاریخی من زمین تا آسمان فرق دارد

میخواهید من هزاران نوشته تاریخی در مورد تاریخ کوردستان از منابع خودی ها برایتان لینک کنم و بیاورم که چه کتابها و تاریخهای قشنگ قشنگی را در مورد تاریخ کوردستان نوشته اند ؟ ولی منابع بی طرف دیگران مهم است که چه تحقیقاتی را در این زمینه انجام داده اند و اینچنین منابعی معتبر و درست میباشند شما لطف کنید یک منبع بی طرف و غیر خودی و خصوصا منابع معتبر غربی و دنیا را برای همه لینک کنید یا بنویسید آنوقت مطمئن باشید همه ما حرف شما قبول میکنیم .
نظر
نوشته شده توسط: جمال

بخش آخر

فرجام

آفرینەهای پژوهشی در تاریخ کرُد و کرُدستان از سوی تاریخدانان روس ـ کرُد* از دو سویە‌ی متفاوت شایان ارزیابی است، نخست:

تدوین و بکاربستن سیاست خارجی امپراطوری روسیە ی تزاری کە با رویکرد ژئوپلتیک این کشور در آسیای میانە در انطباق قرار می گیرد و با هدف گسترش مرزهای روسیە بویژە پس از پیمان نامە ی وین بە سال ١٨١٥ کە در چارچوب موازنە ی قدرت پدیدار شد، شکل گرفت. چیرە شدن بر آسیای میانە و پیوست کردن بخشهای از ایران، ترکیە و سرزمین کرُدستان، سیاست توسعە خواهانەی امپراطوری روسیە را از سویی و رقابت با قدرتهای بزرگ از آنگونە، بریتانیا و فرانسە را از سوی دیگر ترسیم می کند. در این راستا کارهای پژوهشی در تاریخ کرُدستان و هم چنین گزارشهای و فعالیتهای دیپلماتهای روس در راستای آگاهی و شناخت بیشتر و با هدف برپایی و نگهداری سیاست خارجی روسیە صورت می گرفت. سپس: آفرینە‌های گستردە و فراگیر دانشمندان روس در تاریخ کرُدها، از آنگونە مینورسکی، نیکیتین، مار، کوردیف و دیگران سهم بسیار ارزندە‌ای در شناخت ژرفای تاریخ کرُدستان داشتە اند و کمک شایان توجه و فراوانی بە دانش کرُدشناسی کردەاند.

با بدست گرفتن قدرت از سوی بلشویکها در اکتبر ١٩١٧، بویژە در دهە نخست دولت روسیە ی شوروی و دیرتر در اتحاد شوروی، دانش تاریخی زیر فشار سنگین سیستم ارزشی( ایدئولوژی) قرار گرفت و نوشتارهای پژوهشگرانی، همچون خلفین، آستاخف، پاگورف و دیگران بیشتر هماهنگ با سویە های ایدوئولوژیکی و در همسویی کامل با سیاست خارجی شوروی سامان یافتند و بسیار اندک از شیوە های پژوهشی در تاریخ نگاری سود جستە اند. با دگرگونیهای پس از دوران وحشت استالینی دانشمندان برجستە ی شوروی، آنگونە حسرتیان، جلیلی، مگوی، عشیرف، ژگالینا، لازاریف و دیگران، دانش کرُدشناسی در شوروی و پست شوروی را بە شکل فزایندە ای گسترش و ژرفا بخشیدند و تلاس ورزیدند کە دانش تاریخی را از قید و بندهای ایدوئولوژیکی آزاد سازند و تاریخ را هم‌چون، فرایندی آزاد و فارغ از محدودیتهای ایدوئولوژیکی بینگارند کە زیر کارایی مخرب سیاست خارجی اتحاد شوروی، بە زائیدە و رویکرد ژئوپلتیکی کشور تبدیل شدە بود؛ بویژە پرفسور لازاریف با دقت بالای دانشورانە و با تکیە بر اسناد، شواهد و مدارک آرشیوهای وزارت خارجە کوشش کرد کە کرُدشناسی در كشورش را بە دانش یکپارچەای تبدیل کند؛ هم ازاین روی، آفرینە های لازاریف از پایگاه با اهمیت و درخشانی در پژوهش تاریخ کرُد و کرُدستان برخوردار و شایان ارج و قدردانی فراوان است.
نظر
نوشته شده توسط: جمال

ادامە بە دلیل طولانی بودن نتیجە در روزهای بعد انتشار میدهم

در بخش پایانی کتاب، سیاست دولت شوروی در کرُدستان ایران را با تکیە بر آرشیو وزارت خارجە شوروی و بکار گیری گستردە‌ی اسناد و مکالمات دیپلماتهای شوروی بویژە مولتف( В.М.молотов ١٩٨ ـ ١٨٩٠ ) وزیر خارجە وقت دولت شوروی، گوشە هایی از سیاست رسمی دولت ستالین در کرُدستان را آشکار می سازد.

لازاریف با دستیابی بە اسناد وزارت خارجە ی دولت شوروی، متن نامە ی سال ١٩٤٢ مولتف وزیر خارجە وقت شوروی بە سمیرنف(Смирнов . А. А

١٩٠٥ـ ١٩٨٢ )سفیر این کشور در ایران در پیوند با کرُدها را اینگونە بازگو می کند:

«نمایندگان ما درک نکردە‌اند کە درونمایە‌ی اجتماعی مبارزە‌ی کرُدهای ایران در راستای خودمختاری و استقلال، درواقع بە هدف دفاع از عشایر و فئودالها و بە منظور جداکردن کرُدها و رویارویی با تمرکز سیاسی در کشور صورت می گیرد. کرُدها کە بە شماری از قبایل جداگانە تجزیە شدە‌اند، اغلب در حالت دشمنی و رویارویی با هم بسر می برند و تصوری از همبستگی ملی را بە نمایش نمی گذارند.» (٢٥) در این نامە مولتف، جنبش ملی کرُد را بە جدایی خواهی از ایران متهم می کند می نویسد: « تجزیە خواهان کرُد در ایران همیشە بە مانند ابزار سیاسی از سوی بریتانیا و ترکیە بکار گرفتە شدە اند و همبستگی آنها بخاطر جدایی از ایران... و نیز با الهام از برخی محافل مشخص انگلیسی و ترکی در پی اخاذی و کسب امتیازات مختلف سیاسی و اقتصادی از ایران هستند. رهبران کرُد کە از فرمانبرداری بی چون و چرای کرُدهای عادی بهرە مندند، خود کارگذار دولتهای گوناگون امپریالیستی و در بیشتر زمانها پیشکار دولتهای فاشیستی بشمار می روند». (٢٦)مولتف در ادامە، سیاست دولت شوروی نسبت بەکرُدها را بە سفیر آن کشور اینگونە گوشزد می کند: « باید اذعان کرد کە پشتیبانی و حمایت ما از کوشش کرُدها در راستای خودمختاری و استقلال کرُدستان درست نیست و در شرایط کنونی ایران، خواستهای کرُدها بی اساس و واپسگرایانە است.» (٢٧)

این سند، رویکرد رسمی دولت شوروی در مورد کرُدها را بە نمایش می گذارد؛ از سویی نشانگر سیاستی است عمل گرایانە کە در چارچوب منافع خودخواهانە و تنگ نظرانە‌ی شوروی پیشین چهرە می نمایاند و همزمان دریافت جزمگرایانە و کوتە فکرانە‌ی سیاستمداران شوروی دورە‌ی ستالین نسبت بە جنبش ملی کرُد را بازتاب دادە است.
نظر
نوشته شده توسط: جمال

ادامە

لازریف در توصیف پیمان نامە ی لوزان می نویسد « در ادامە ی توافق بریتانیا و ترکیە، پیمان نامە ی بریتانیا ـ ترکیە ـ عراق در پنجم ژوئیە ی ١٩٢٦ بستە شد کە کرُدستان را بە شکل قانونی تقسیم کرد و این روز سیاهی در تاریخ ملت کرُد بشمار می رود. بە این ترتیب جدایی ملت کرُد نە تنها دشوارتر و ژرف تر گردید، بلکە از دیدگاە وضعیت حقوقی، می توان گفت کە از خصلت بین المللی برخوردار شد و کرُدها بار دیگر در تاریخ خود، قربانی قدرتهای غیر گریز ناپذیری شدند .» (٢٢)

مسئلە ی موصل( نینوا) یکی از مهمترین چالشهای بریتانیا و ترکیە را فراهم ساخت و از سوی دیگر اهمیت ژئوپلتیک کرُدستان در مناسبات بین الملل را بە نمایش گذارد. موصل برای بغداد از اهمیت بالایی در زمینە ی تامین گندم و دیگر فراوردە های کشاورزی برخوردار بود؛ اما بیشترین نقش در مناسبات متقابل میان دو کشور را نفت کرکوک کە در ایالت موصل واقع شدە بود، بازی می کرد کە یکی از پایە های بنیادی فرایند مذاکرات میان ترکیە و عراق را فراهم آوردە بود.

گسترش تنشهای سیاسی بریتانیا و ترکیە بر سر سرچشمە‌های زیرزمینی کرُدستان، از آنگونە نفت کرکوک بازیگران بزرگ و بنیادین فضای سیاست جهانی را بە خود جلب کرد. فرانسە با برخورداری از سیاست سرپرستی بر سوریە و لبنان، ایجاد کشورهای عربستان، اردن، تئوری سیستم پیشین مناسبات بین الملل را بە ویژە در غرب آسیا را با دگرگونی همراە ساخت.

گسترش تنشهای سیاسی بریتانیا و ترکیە بر سر سرچشمە‌های زیرزمینی کرُدستان، از آنگونە نفت کرکوک بازیگران بزرگ و بنیادین فضای سیاست جهانی را بە خود جلب کرد. فرانسە با برخورداری از سیاست سرپرستی بر سوریە و لبنان، ایجاد کشورهای عربستان، اردن، تئوری سیستم پیشین مناسبات بین الملل را بە ویژە در غرب آسیا را با دگرگونی همراە ساخت.
پیوست بخش جنوبی کرُدستان ( ایالت موصل) بە عراق مبارزە ی کرُدها را در بدست گرفتن سرنوشت خود دشوارتر از پیش ساخت و موجب تشدید رویدادهای ژئوپلتیکی در منطقە گردید کە با دخالت قدرتهای استعماری در امور کرُدستان رساتر گردید؛ كشف ذخایر نفت در کرکوک و آغاز تولید آن بە سال ١٩٣٠ اهمیت فزایندە ی جغرافیای اقتصادی کرُدستان و نیز جنبش ملی کرُدستان را افزایش داد.

در اواخر جنگ جهانی اول ولایت موصل (نینوا) از سوی نیروهای نظامی بریتانیا اشغال شد. بریتانیا با اشغال موصل و بکارگیری سیستم سرپرستی بر عراق همچون نیرویی بدون هماورد آمادە ی تقسیم سرچشمە های زیرزمینی این منطقە با هیچ کدام از قدرتهای استعماری و نیز با ترکیە نبود. ملل متحد در سال ١٩٢٥ ایالت موصل را در ترکیب دولت تازە ایجادشدە‌ی عراق پذیرفت و عراق را بە مدت ٢٥سال در پناه و سرپرستی بریتانیا قرار داد. از این گذشتە با بستن پیماننامه لوزان در 24 ژوئیه 1923 و سازشهای بعدی میان ترکیه و بریتانیا مبنی بر« واگذاری 10درصد از درآمد نفت کرکوک به دولت ترکیه ، مصطفی کمال از دعاوی ارضی در کردستان عراق، از آنگونە شهر کرکوک چشم پوشید.» (٢٣)

لازاریف می نویسد« بنابراین سیاست خارجی بریتانیا در سویە‌ی چارە اندیشی مشکل کرُد سیر نمی‌کرد کە بخشی از شالودە و بنیاد مسئلە ی موصل را تشکیل می داد؛ از این فراتر هر دو کشور بریتانیا و ترکیە کرُدها را چون ابزار فشار در جهت منافع سیاست خارجی خود بکار می بستند .» (٢٤)

لازاریف فصل ویژە ای را بە رویدادهای جنگ جهانی دوم، آغاز جنگ سرد، نقش هر یک از بازیگران سیاست جهانی، آلمان، بریتانیا، فرانسە، آمریکا و شوروی را بە گستردگی مورد کاوش و ارزیابی قرار دادە است. نویسندە، جنبش ملی کرُد در فاصلە ی سالهای ١٩٤١ تا ١٩٤٥ و همچنین پروسە‌ی فراز و فرود جمهوری کرُدستان را در پیوند با اوضاع داخلی خود کرُدها و همچنین منافع و انگیزه‌های سیاسی هر یک از کشورهای درگیر با مسئلە ی کرُد و کرُدستان و بویژە رویکرد و نگرش شوروی سابق بە مشکل کرُدها در ایران را بە شیوەی سیستماتیک توصیف می کند.
نظر
نوشته شده توسط: جمال

ادامەی بحث نظر دانشمندان تاریخدان روس در مورد کوردستان

از دیدگاه لازاریف جنبش ملی کرُد از آغاز پیدایش بە یکی از دشواریهای ملی و گره‌های مناسبات بین المللی فرا روئید و فشار و سرکوب کرُدها از سوی ساختارهای مستبد سیاسی موجبات افزایش درگیریهای خونین و طولانی مدتی در غرب آسیا را فراهم آورد. بنابراین،« خوانش مشکل کرُدها در تمامیت خود از دیدگاه دانشورانه بی اندازه با اهمیت و یکی از مهمترین و مبرم‌ترین بایستگیهای سیاسی زمان کنونی بشمار می رود.»)١٧)

لازاریف با پرداختن بە فروپاشی امپراطوری عثمانی پس از جنگ جهانی اول و فرایند رو بە گسترش جنبش ملی در کرُدستان ایران و عثمانی می نویسد،«در دهە ی پایانی دولت عثمانی و دولت قاجاریە در ایران، مسئلە ی کرُد از کارایی فزاینده ای در زندگی سیاسی (چە در درون و چە در برون ) این دو کشور برخوردار گردید. مبارزە ی کرُدها برای بە کف آوردن حقوق ملی دامنە‌ی گستردە‌ای یافت و بە جنبشی ملی و فراگیر دگرگون گردید کە در فروپاشی و پایان یافتن نهایی تاریخ امپراطوری عثمانی و هم‌چنین دولت قاجاریە در ایران نقش با اهمیتی ایفا کرد.» (١٨)

در سال 1989 پرفسور لازاریف با انتشار کتاب « امپریالیزم و مسئلە ی کرُد١٩١٧ ـ ١٩٢٣» گام دیگری در بررسی و پژوهش سیستماتیک و تاریخی کرُدشناسی در روسیە برداشت. در این اثر درخشان این‌بار لازریف بە چگونگی سیاسی پس از پایان جنگ جهانی اول و بویژە چند پارە شدن سرزمین کرُدستان، ( پیامد کنفرانس لوزان بە سال ١٩٢٣) و نیزنقش سرنوشت ساز دولتهای استعماری، آنگونە مانورهای دیپلماتیک بریتانیا اشارە کردە، می نویسد«مشکل کرُدها تنها مسائل درونی دولتهای عثمانی و ایران را در بر نمی‌گرفت، بلکە آشکارا در پیوند با مناسبات سیاسی دو کشور پدیدار می شد و از چارچوب منطقە ی خاورمیانە بسی فراتر و گستردە شدە بود و در این راستا با فضای منافع امپریالیستها و دولتهای مقتدر آن روزگار، از آنگونە بریتانیا، آلمان، روسیە و بە میزان کمتری با فضای منافع فرانسە و آمریکا برخورد می کرد.» (١٩)

لازاریف با نگرش بە جنبش ملی کرُدها در شرایط نوین ژئوپلتیک آن روزگار، نقش و کارایی هر یک از بازیگران پر نفوذ سپهر سیاست جهانی را ترسیم می کند. بە باور لازاریف با پایان گرفتن جنگ جهانی اول، سیستم سنتی استعمار دچار دگرگونی چشمگیری شد. سیستم سرپرستی( (Mandateدر کشورهای عربی لبنان، عراق، سوریە و فلسطین خصلت سیاسی و اقتصادی بە خود گرفت .

موافق کنفرانس لوزان در ٢٤ ژوئیە ١٩٢٣، جنوب و جنوب غربی کرُدستان بە ساختارهای سیاسی عراق و سوریە پیوست گردید. در این کنفرانس دولتهای استعماری، فرانسە و بویژە بریتانیا از مواد ٦٣،٦٤ پیمان نامە ی سەور کە بە روشنی از خودمختاری کرُدستان سخن بە میان آوردە بود، سرباز زدند.

«ماده 62. کمیسیونی که در قسطنطنیه اجلاس خواهد کرد وبه ترتیب مرکب از سه عنصر منصوب دولتهای بریتانیا و فرانسه و ایتالیا خواهد بود، ظرف شش ماه (از تاریخ) به اجرا درآمدن پیمان حاضر طرحی را برای خودمختاری مناطق کرُدنشین واقع در شرق فرات، جنوب مرز جنوبی ارمنستان،که بعدا ًمعین خواهد شد، و نیز مناطق، واقع در شمال مرز ترکیه با سوریه و بین‌النهرین، بە نحوی کە در مادە ٢٧ ،٢)و٣ ) مشخص شده است،تهیه و تنظیم خواهد کرد.» (٢٠)

با برقراری مرزهای جدید در غرب آسیا، کرُدستان بار دیگر و پس از بیشتراز چهار سدە* بە چهار پارەی مجزا تقسیم شد. از دیدگاە لازاریف «شرایط آن زمان کە بر شالودە ی مناسبات جدید اقتصادی ـ سیاسی تدوین شدە بود، کرُدها را در پی ریزی طرح ساختمان کرُدستان مستقل ناکام گذاشت.» (٢١)

در سال ٢٠٠٥ لازاریف کتاب «کرُدستان و مسئلە ی کرُد ،١٩٢٣ ـ ١٩٤٥ » کە تکمیل کنندە‌ی دو اثر دیگر نویسندە است را منتشر کرد. در این اثر پژوهشی نە تنها نویسندە بە دشواریهای داخلی کرُدستان می‌پردازد، بلکە دگرگونیهای ژرف در مناسبات بین الملل در چارچوب سیستم دو قطبی در جهان و کارایی مستقیم آن در منطقە ی غرب آسیا، از آنگونە، کرُدستان را بازتاب دادە است. لازاریف با تکیە بر اسناد و مدارک بدست آمدە در آرشیو وزارت خارجە ی فدراسیون روسیە از سویە‌های متفاوت تحولات کرُدستان، از آنگونە واکاوی و ارزیابی ناسیونالیزم کرُد، پیامدهای پیمان نامە ی لوزان، مسئلە ی موصل، نقش واحدهای سیاسی، ایران، عراق، ترکیە و سوریە، سیاست خارجی قدرتهای استعماری، بویژە بریتانیا، نقش شوروی پیشین در فراز و فرود جمهوری کرُدستان در سالهای ١٩٤٥ ـ ١٩٤٦ را مورد بررسی دقیق و علمی قرار می دهد.

نظر
نوشته شده توسط: جمال

نظرات تاریخ دانان و دانشمندان روس در مود کورد و کوردستان

یکی از برجستەترین پژوهشگران تاریخ کرُد و کرُدستان م.س.لازاریف(М.С.Лазарев١٩٣٠ ـ ٢٠١٠ ) با انتشار مجموعەای از برسیهای دانشورانە ی خود کە شامل سە کتاب بانامهای «کرُدستان و مسئلەی کرُد ، دهەی ٩٠سدەی نوزدە تا سال ١٩١٧»،« امپریالیسم و مسئلەی کرُد(١٩١٧ ـ ١٩٢٣) و «کرُدستان و مسئلەی کرُد ( ١٩٢٣ ـ ١٩٤٥)»، پژوهش گستردە و فراگیری دربارەی تاریخ کرُدستان(خاستگاە اتنیکی و ملی ، اهمیت ژئوپلتیک و ژئوستراتژیک ) و همچنین رویکرد سیاسی امپراطوریهای عثمانی، روسیە ی تزاری، اتحاد شوروی و نقش کشورهای امپریالیستی در بخش کردن سرزمین کرُدستان پرداختە است.

لازاریف در کتاب« کرُدستان و مشکل کرُدها، دهە ی ٩٠ سدە ی ١٩تا ١٩١٧» بە پیدایش انقلاب مشروطیت (١٩٠٥ ـ١٩٠١١) در ایران، نقش کرُدها، مناسبات دو کشور ایران و ترکیە می پردازد و همچنین دخالت قدرتهای بزرگی، چون روسیە، بریتانیا و آلمان در پیوند با مشکل کرُدها را با دقت علمی توصیف و ارزیابی می کند. لازاریف به شیوە‌ای بنیادی و فراگیر مناسبات و رقابتهای قدرتهای استعماری در خاورمیانە، آن گونە در پیوند با مشکل کرُدها را تا بە دست گرفتن قدرت دولتی از سوی بلشویکها در سال ١٩١٧ را مورد سنجش موشکافانە قرار می دهد و در این راستا با تکیە بر اسناد و مدارک وزارت خارجە ی روسیە تزاری و نیز مکاتبات دیپلماتهای روس در شهرهای، استانبول، وان، ارزورم، تبلیس، ارومیە، کرمانشاه بە روشن شدن زوایای تاریک و بە سایە راندە شدە‌ی سیاستهای استعماری روسیە ی تزاری در کرُدستان، یاری می رساند.

لازاریف در پیش‌گفتار کتاب می نویسد،« در قلب مشکل کرُدها، مبارزە آزادیخواهانە ملت کرُد نهفتە است کە فرایندی است در سویە ی به کف آوردن استقلال ملی؛ از آنجا کە کرُدها بە مانند اقلیتی ملی در چارچوب امپراطوری عثمانی و ایران پدیدار شده‌اند و از سویی دیگر خود این کشورها بە مانند ابزاری در سویه ی سیاستهای قدرتهای بزرگ جلوه می کنند، پژوهش پیش‌روی نە تنها بە خوانش مبارزە ی آزادیخواهانه ی کرُدها می پردازد، بلکە بسیاری از رویداهای بنیادی تاریخ دو کشور ایران و عثمانی در پیوند با سیاست جهانی را نیز در برمی گیرد.» (1٦)

از دیدگاه لازاریف جنبش ملی کرُد از آغاز پیدایش بە یکی از دشواریهای ملی و گره‌های مناسبات بین المللی فرا روئید و فشار و سرکوب کرُدها از سوی ساختارهای مستبد سیاسی موجبات افزایش درگیریهای خونین و طولانی مدتی در غرب آسیا را فراهم آورد. بنابراین،« خوانش مشکل کرُدها در تمامیت خود از دیدگاه دانشورانه بی اندازه با اهمیت و یکی از مهمترین و مبرم‌ترین بایستگیهای سیاسی زمان کنونی بشمار می رود.
نوشته شده توسط: Anonymous

سالام اليكيم
https://t.me/c/1205385033/223549
بحران لبنان و آینده ی ایران
قسمت سوم
لازم به ذکر است که این عمل نسبی خواهد بود و عمل تسکینی محسوب میشود و حاکمیت باید از این مقطع بعنوان "دوران گذر اص

بعنوان "دوران گذر اصلاحی" استفاده کند چرا که اقتصاد ایران مشکلات ریشه ای دارد و بدون آنها اصلاح نخواهد شد که یکی از آنها اصلاح سیاست خارجی ست که اصلاح در آن سیاستها مثل چاقو زدن به سرطان بدخیم است که مریض را از بین خواهد برد و جمهوری اسلامی به این زودی ها توان تغییر سیاست خارجی خود را ندارد و باید اقتصاد خود را مقطعی بهبود بخشد و منتظر شرایط آینده بماند و ادامه ی سیاست خارجی فعلی...
۲- سیاست...
جمهوری اسلامی در حوزه های سیاست داخلی نیز میتواند برای بقای خود دست به کارهای بزرگ بزند و این قسمت از بحث برای جمهوری اسلامی بسیار حیاتی ست...
الف- جمهوری اسلامی باید قبول کند که درب روی پاشنه ی قبلی نمیچرخد و اوضاع عوض شده است و دیگر نمیتواند مثل گذشته همه چیز را برای خود بخواهد... او باید بداند که دوران شرکت دادن مخالفان در قدرت و سیاست، فرا رسیده است و در صورت عدم انجام این مهم در برابر مشکلاتی عظیم تنها خواهد ماند و چاره ای جز رفتن ندارد...
ب- جمهوری اسلامی باید در داخل بین مخالفین و دشمنانش فرق بگذارد و در اسرع وقت سیاستهایش را بر این پایه استوار سازد...
ج- جمهوری اسلامی باید بداند که میدان دادن و صلح و سازش با دشمنانش به قیمت نابودی آن تمام خواهد شد چرا که آنها به چیزی جز تمام ایران راضی نخواهند شد...
۵- جمهوری اسلامی باید بداند که در مقطع فعلی اصلاح طلبان دشمن شماره یک آن محسوب میشوند و مثل سیاست خارجی اش میدان دادن به اصلاح طلبان چاقو زدن به سرطان بدخیم است چرا که امروزه بعد از سالها امیدواری و نهایت ناامیدی، هم ملی - مذهبی ها، هم مجاهدین، هم سلطنت طلبان و همه ی دشمنان، تنها راه نفوذ در حاکمیت را از روزنه ی نفوذی اصلاح طلبی ممکن میدانند...
د- جمهوری اسلامی باید قبل از اینکه در مقابل "انقلابهای مخملی" زانو بزند باید دست به انقلاب طلایی بزند انقلابی که در تاریخ ایران بی سابقه میباشد و جمهوری اسلامی با رو نمایی از پروژه ی " انقلاب طلایی" که بنده آن را توضیح خواهم داد میتواند دشمنان خود را در حالت تسلیم و نابودی همیشگی قرار دهد...
انقلاب طلایی چیست و چگونه میتواند جمهوری اسلامی را بر دشمنانش غلبه دهد؟
مخاطبین عزیز، فعالین سیاسی کشور و مخصوصا فعالین سیاسی حرکت ملی آزربایجان را به مطالعه ی مقاله ی " انقلاب طلایی " در کانال @az_imza در ساعتهای آینده دعوت میکنم...
" آرام "
آزربایجان آراشدیرما مرکزی
۱۳۹۹/۵/۲۲
@az_imza
موثر همسایه چون ترکیه و دیگران بهبود بخشد تا بتواند بصورت نسبی اقتصاد را کنترل کند... ادامه دارد
نوشته شده توسط: Anonymous

سالام اليكيم
https://t.me/c/1205385033/223548
قسمت دوم
بحران لبنان و آینده ی ایران
و جبهه ی جدید ارتباط نیروهای درگیر در دیگر کشورها و مناطق را با هم قطع کند و مثلا حزب الله نتواند در بین لبن

لبنان و سوریه در رفت و آمد و کمک رسانی باشد باید روزهای تلخی را برای ایران پیش بینی کنیم که هر روز ضعیف تر خواهد شد و هر روز جبهه ای دیگر را از دست خواهد داد و نهایت در اوج عجز به شلیک چند موشک به دولتهای همسایه ی متخاصم بسنده خواهد کرد و آغاز روزهای تلخ تر در داخل... چیزی شبیه اواخر جنگ ایران و عراق و شاید هم ....
حال ایران بر عکس سالهای گذشته در موضع باخت وخیم قرار دارد و ما باید ببینیم که غرب برای رسیدن به این مرحله چه استراتژی هایی را میتواند دنبال کند و ایران برای فرار از این وضعیت به چه اهرم هایی دست خواهد یازید!!!
ایران بهترین شرایط را در لبنان دارد نسبت به عراق و سوریه و برای همین نیز شاید زمین سفت بیروت خیلی خشن تر از دمشق دهانش را برای کشت و کشتار باز کند چرا که ایران میداند با باخت لبنان نه عراق و سوریه و یمن حتی احتمال دارد تهران را هم ببازد... تصور لبنان بدون حزب الله برای دنیا بعید است و برای ایران درد آور و برای همین نیز این میدان "میدان بزرگ رقابت " خواهد بود و ایران تمام توانش را برای حفظ آن به کار خواهد برد...
بنده در روز اول انفجار بیروت آینده ی لبنان را اینگونه توصیف کردم که غرب یا باید برق آسا لبنان را با حزب الله اش اشغال کند و یا بی سر و صدا همسایگی حزب الله با اسراییل را قبول کند و در غیر اینصورت باید لبنانی ویرانتر از سوریه را به تماشا بنشیند و انصافا شرایطی غیر از این برای لبنان میسر نخواهد بود... البته با توجه به نفوذ حزب الله در لبنان، اشغال سریع لبنان توسط غرب کاری بسیار مشکل است و تحمل حزب الله نیز از آن مشکل تر، پس باید زور آزمایی قدرتها را در لبنان منتظر باشیم و یک جنگ داخلی پر هزینه و بازگشت لبنان به سه دهه ی قبل...
غرب برای بردن بازی لبنان راههای مختلفی دارد:
۱- تغییر حکومت در تهران !!!
۲- در سایه ی تحریم ها به صفر رساندن توان مالی جمهوری اسلامی و حزب الله لبنان...
۳- درگیر نمودن جمهوری اسلامی در داخل کشور و کشاندن جنگهای داخلی خاورمیانه به خیابانهای تهران...
۴- هجوم و اشغال برق آسای لبنان و حذف حزب الله...
با تکیه بر راهکارهای قید شده به این نتیجه میرسیم که غرب راه کوتاهی برای اخراج جمهوری اسلامی از لبنان ندارد و اگرچه ترور حریری باعث خروج سوریه از لبنان شد انفجار بیروت خمیر مایه ی خوبی برای اخراج ایران از لبنان نمیتواند باشد ولذا غرب راه دیگری نیز دارد:
به رسمیت شناختن ایران بعنوان یک قدرت منطقه ای و سهیم کردن ایران در امورات منطقه تا بتوانند از این طریق لبنانی بدون حاشیه و جنگ و بدون دشمنی با اسرائیل را خلق کنند... البته این نیز گزینه ی جالبی نیست و تقریبا مورد دلخواه غرب و اعراب نیست ولذا دنیا مجبور است که در کنار فشارها و تحریمها جنگ داخلی لبنان را نظاره گر باشد و یا قبول دو مرتبه ی حزب الله...
اگر جنگ داخلی لبنان طولانی مدت باشد گرچه لبنان نابود خواهد شد ولی ایران نیز بازنده ی آن خواهد بود چرا که ایران در صورت درگیر شدن در جبهه های مختلف، دچار ضعف فرسایشی خواهد شد و تمام جبهه ها را از دست خواهد داد و اگر دشمنان ایران بتوانند بازوهای نیابتی ایران را از منطقه قطع کنند جمهوری اسلامی، ایران را هم از دست خواهد داد ولذا با تکیه بر دلایل فوق تقریبا باید منتظر جنگ داخلی لبنان و متعاقب آن تنشهای داخلی ایران باشیم و ادامه ی بحران تمام ایرانی...
جمهوری اسلامی نیز حتما ادامه ی بحران را خوانده است و آخر آن را میداند:
یکی از راههای جمهوری اسلامی برای فائق آمدن بر بحران لبنان اشغال نظامی آن توسط حزب الله است و برقراری جمهوری اسلامی لبنان؛ گرچه حزب الله این پتانسیل را دارد ولی این امر نیز آسان نخواهد بود ولذا جمهوری اسلامی برای فرار از پایان، مجبور است راههای بقا را در داخل جستجو کند و با توجه به اینکه اپوزسیون سیستم جایگزین مناسبی را برای نظام فعلی تعریف نکرده اند غرب با ضعف روز افزون جمهوری اسلامی، انقلابی از انقلابهای مخملی را برای آن تدارک خواهند دید ولذا جمهوری اسلامی باید قبل از باخت جبهه های منطقه ای و آغاز انقلاب مخملی برنامه ی بقای خود را با سرعت زیاد برای بهبود اوضاع داخل بگذارد و آنهم در دو حوزه ی سیاسی و اقتصادی:
۱- اقتصاد...
جمهوری اسلامی باید با جلوگیری از اختلاس ها و ارائه ی راهکارهای مناسب و به دست گرفتن سرمایه های میلیاردی آقازاده ها و مدیریت بهتر، بتواند بصورت نسبی اقتصاد داخل را سر و سامان بدهد و همزمان نیز روابط خود را با دول موثر همسایه چون ترکیه و دیگران بهبود بخشد
جبهه ی جدید ارتباط جبهه های قدیم ایران و... " آرام" آزربایجان آراشدیرما مرکزی...
نوشته شده توسط: Anonymous

سالام اليكيم
https://t.me/c/1205385033/223547
" بحران لبنان و تاثیر آن بر آینده ی ایران "
علی شهبازی
قسمت اول
بحرانی که امروزه خیابانهای بیروت را در نوردیده است نه آغاز آن مال دیروز بود و نه پ

نه آغاز آن مال دیروز بود و نه پایانش به این زودی ها خواهد بود...
خیابانهای امروز بیروت ریشه در جنگ جهانی اول دارد و جنگ جهانی دوم و مخصوصا فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی؛ و خاورمیانه ی امروز در اصل سهم خواهی های قدرتهای بازنده ی سه اتفاق قید شده میباشد؛ پایان هر جنگی در اصل آغاز جنگی دیگر است چرا که زخمهای ناشی از شکست هرگز التیام نمی یابند مگر با یک بردی که از شکست دیگران حاصل میشود و تکرار همین قضیه...
من در خاورمیانه ی امروز روح های سرگردانی را میبینم چون آتاترک، چرچیل، هیتلر، موسولونی، استالین، فرانسه و آمریکا که بر پای پیمانهای پایانی جنگهای بزرگ امضا گذارده اند و امروزه هر کسی به نوعی دنبال پس گرفتن امضای خود میباشند و قدرتهای منطقه ای جدید الظهور که دنبال حقوق بیشتری هستند...
در اصل ما در منطقه شاهد یک جنگ جهانی هستیم که فقط از ترس زرادخانه های اتمی این جنگ را " جنگ جهانی" خطاب نمیکنیم...
ما نمیتوانیم انفجار بیروت را از جنگهای داخلی سوریه و عراق و لیبی و شاخ و شانه کشیدن های روس-ترک در قفقاز و حتی جنگ یمن جداگانه تحلیل کنیم؛ در اصل رقبای منطقه ای و جهانی این کشمکش مثل کشتیگیرانی هستند که گوشه های مختلف تشک کشتی را امتحان میکنند جهت در امان ماندن از هجوم رقیب...
انبار نمودن مواد منفجره در بیروت آنهم با آن آن حجم عظیم قطعا نمیتوانست بدون اطلاع حزب الله باشد ولی به وقوع پیوستن این انفجار بزرگ هم نمیتوانست با اطلاع حزب الله باشد چرا که هر کسی که از این انبار عظیم خبر داشت میدانست که انفجار آن میتواند حزب الله را نیز منفجر کند!!!
جمهوری اسلامی ایران بعنوان یک قدرت منطقه ای آسیب پذیر طی سالهای گذشته یک پای ثابت جنگ های خاورمیانه بود مثل روسیه و مثل ترکیه و مثل غرب، با این توصیف که ایران بعنوان نُک اتحاد " چین-روس-ایران" در خط مقدم جنگ ناتو - ورشو!!! قرار داشت و غرب برای برد منطقه نیاز داشت که ایران را ببرد و در اصل نیز با آغاز باختهای ایران، روس ها نیز منطقه را واگذار خواهند کرد...
خاورمیانه ی امروز معادله ی پیچیده ایست که هر لحظه جای دوست و دشمن در آن عوض میشود و دوستان امروز دشمنان فردا هستند و تنها کشورهایی این معادله را خواهند برد که اقتصاد قوی دارند و اتاق فکر منسجم!!!!
غرب در سوریه جنگ باخته را به برد تبدیل کرد و باعث این اتفاق روسیه و ایران بودند که سهم خواهی های ترکیه را در سوریه با تنگ نظری پیگیری کردند تا با سردی روابط آنها غرب سهم بالای ترک ها را در مدیترانه پرداخت کند تا ریزش قدرت ایران و روس در سوریه آغاز شود... به نظر من هیچ سیاستمدار عاقلی در شرایط حساس سعی نمیکند بر سر سفره ی جنگ بیشتر از متحد خود منتفع شود ولی ایران و روس این اشتباه را مرتکب شدند... اشتباهی که ترکها نیز آن را در لیبی دارند مرتکب میشوند و باید در اسرع وقت سهم روس ها را به رسمیت بشناسند تا جنگ قفقاز آغاز نشده پایان یابد...
غرب البته برای برد در سوریه و تضعیف ایران، علاوه بر بهبود روابط خود با ترکیه میدان جنگ را نیز به عراق گسترش داد تا قوای ایران تقسیم و تضعیف شود همان کاری که روسها با گشودن جبهه ی قفقاز داشتند با ترکیه میکردند!!!!
جبهه ی عراق تقریبا لطمه ی بزرگی برای ایران بود و ایران تحریم زده و درگیر در سوریه اینبار در عراق نیز درگیر بود و آنهم زمانی که متحد خائن آنها ( روسیه ) که استاد خیانت های تاریخی ست در لیبی درگیر بود و در پشت پرده پیگیر سیاستهای دوستانه ی خود با عربستان و اسرائیل بعنوان دشمنان ایران؛ در اصل دستهای ایران در عراق خالی میماند...
اکنون این جنگ نه در سوریه تمام شده است و نه در عراق و لیبی و نه در یمن فقط موازنه به نفع رقبا سنگینی میکند و جنگ ادامه دارد و گشودن جبهه ای دیگر برای ایران بهترین عمل ممکن بود که با انفجار بیروت در لبنان آغاز شد لبنانی که تقریبا در دست ایران مدیریت میشد و میتوانستیم بیروت را تهران خطاب کنیم و اگر ایران این جبهه را واگذارد تقریبا باید از منطقه رخت بربندد، چرا که جبهه ی لبنان هم قوای ایران را تقسیم و تضعیف خواهد کرد و هم ارتباط نیروهای طرفدار ایران در جبهه های مختلف را قطع خواهد کرد و هم به لحاظ روانی تعادل هواداران و نیروها و قوای جنگی را بر هم خواهد زد که هر کدام در نوع خود صدمات جبران ناپذیری را برای ایران تحمیل خواهد کرد...
یک نکته ی حیاتی را باید در این قسمت قید کنم و بعد برگردم به اصل بحث:
اگر غرب این جنگ را اینگونه مدیریت کند و هر روز جبهه ای دیگر برای ایران بگشاید و جبهه ی جدید
نوشته شده توسط: Anonymous

لیلا خانم یا آقا، کوردا ،یک لغت سومری و اکدی است و نام کوهستانات در شمال عراق و جنوب غربی تورکیه است با ملت کرد امروزی ربطی ندارد. اگر خواستید آرشیو ماره را در زبان انگلیسی آدرس بدهم و بخوانبد.

امان ازدست بی ریشه های پررو
نوشته شده توسط: Anonymous

سالام
باورکنید،تاصدسال پیش کل جمعیت ملتی که یکصدهزارنفرنبوده ومهاجرانی درمنطقه بوده ،اکنون بخواهندبرای خودهویت بسازند،
آنهم ازروی نوشته های جاعلان استعماری برای ملت سازی وبرای تفرقه
عین ملتی

خواهدبود،
که پیروان دینی را دردرون ملت عرب بنام ملت یهوددرست کرده وازاروپا وآسیا وآفریقا وآمریکا برای آنهاملتی ساختند،
الان چنددهه است منطقه رابتوسط آنهاگرفتارکرده اند.
درمرحله دوم مثل مذهبی ازشاخه ایی ازمسیحیت رابنام ارمنی درمنطقه راپرورش دادند،
ازلبنان وفرانسه وروسیه ویونان وو....درمنطقه راعلم کردند .
آنهارابلای جان مردم کرده وهم اکنون نیزازآنهابرای ویران کردن منطقه استفاده ابزاری میکنند.
من میدانم که افرادی همچون جمال ولیلا ومهتدی واوجلان وغیر نماینده استعمارگران غربی وجهان خواراسلحه فروش بیش نبوده .
دقیقا سیاست اجانب راهمانطورکه برای یهودی ها وارمنی مذهب های مسیحی پیش بردند،درمنطقه ازاین هااستفاده میگردد.
میدانم که اینهامردم کوردرانمایندگی نمی کنند،بلکه این دودراینجا نمایندگان اختلاف اندازهای اسلحه فروش غربیان جنایتکارهستند.
اگرمن به این نوع تفکرگیرمیدهم ،مشکلی بااینهانه داشته ونه دارم ،بلکه بانشرتفکراستعمارگران با دست وازقلم اینهامشکل داشته ودارم.
آنهاییکه خودراایرانی ویا متفکرپان ایرانیست وپان فارسیسم میدانند،بایدمتوجه تفکرماسیونی واستعماری این دوباشند،
نفرت وعقده گشایی این دو برای ملل تورک نیست بلکه برای کل بشریت است.
این دو حتی درآینده میتوانند،بااین تفکرملت کوردرا به نابودی بکشانند.
زاد ولد کوردها دراین صدسال بیشتربخاطرجمودفکری ملاهای شیعه بوده تابتوانند درمقابل زیاده خواهی وسخت گیری ملاهای شیعه باازدیادجمعیت مقابله کنند.
این ازدیادجمعیت بنابه سفارش رهبران سنی ها صورت میگیرد.
حال که الحمدالله جمعیتی 5 ،6 میلیونی درکل منطقه شده اند،
اینبارتعدادی ازاین ملت عزیز، موردسوء استفاده رهبران خودخوانده تروریست ها وعوامل مختلف استعمارگران برای برهم زدن صلح درمنطقه گشته اند.
هرچندکه بازهم عددی نبوده وهرآن امکان سرکوب دارند،ولی این شرورها نه دست ازسرملت کوردبرمی دارند،تا بگذارند راحت زندگی کنند.
ونه دوست دارند،ملل منطقه رادرنگاه به ملت کوردنگاه دوستانه باشد.
نوشته شده توسط: Anonymous

پان ترک شیعه صفوی که خود از پایه های اصلی به قدرت رسیدن رژیم اسلامی و دوام آن است چون ذاتا دوگانه سوز است در کنار آخوند اجداد خود است و همزمان که ملت ایران اسیر و درگیر با هیولاهای گوناگون است

پان ترک فرصت طلب در غارت ایران شریک و ترکیه را تقویت میکند و در سایت های فارسی زبان تحت عنوان دموکراسی لجن پراکنی میکند و بدنبال فرصت در کمین نشسته تا شیر ایران خسته شود تا آنزمان کفتار فرصت پیدا کند.
افراد ضد ایرانی سایت خوب میدانند اگر حقیقت روشن شود مانند همین تاریخ قاجار حرفی برای گفتن ندارند برای همین ۲۴ ساعته دروغ و جعلیات نشر میدهند و نقش مظلوم و قربانی و طلبکارانه بازی میکنند.
نقصان فرهنگ
نوشته شده توسط: Anonymous

اقای سازاخ علت را در نبود استعداد فرهنگی قجر جستجو کننید ونه اینکه گناه انرا به گردن مردم ایران بیاندازید .154سال تا ریخ به قجر فرصت داد ،غیر از درست کردن حرمسرا و از دست رفتن قفقاز چه کردید؟

در عثمانی نیز گناه شکست در جنگ اول را به گردن ارامنه که شهروند عثمانی بودند اند اختند و یک ملیون ارمنی را کشتند وامروز شما سقوط قجر را گناه مردم ایران میدانید . خطا از اجداد شماست افندی .
نوشته شده توسط: Anonymous

سالام اليكيم
https://t.me/c/1147774445/299807
https://t.me/c/1147774445/299811
۲۳ مرداد ۱۳۵۰ سالروز استقلال بحرین گرامی باد!؟
یکساعت بعد از اعلام استقلال بحرین از ایران؛ شاه این استقلال را به

این استقلال را به ملت بحرین تبریک گفت و به رسمیت شناخت.
رشوه‌ی دریافتی پهلوی در ازاء فروش بحرین !؟
از ۱۹۱ نماینده مجلس شورای ملی ۱۹۰ نماینده به استقلال بحرین رای دادند.
سالروز استقلال بحرین گرامی باد!؟

به گزارش مشرق، ۴۸ سال پیش جزیره بحرین در روز ۲۳ مرداد ۱۳۵۰ رسما استقلال خود را اعلام کرد و کسی فکرش را نمی‌کرد که ایران اولین کشوری باشد که دقیقا یک ساعت پس از این اتفاق، استقلال آن کشور را به رسمیت بشناسد. اقلیمی که در کمال ناباوری امیرعباس هویدا نخست.وزیر وقت در واکنش به آن گفت:
«بحرین به مثابه یکی از دختران ما بود که این دختر شوهر کرد و رفت و چون عضوی از خانواده ما بوده باید به‌مانند بزرگ هر خانواده از او پشتیبانی کنیم و خواهیم کرد!»
امروز سالروز جدایی اقلیمی است که روزی به عنوان چهاردهمین استان ایران شناخته ‌می‌شد.

رشوه‌ای که شاه در ازای جدایی بحرین گرفت.

اگر نگاهی به اسناد و روایت های مستند تاریخی برای جدایی بحرین از ایران بیندازید محمد قائد، به عنوان یک روزنامه‌نگار قدیمی یکی از علت‌های سرعت گرفتن جدایی بحرین از ایران را رشوه‌ای می‌داند که شاه آن را از انگلیسی‌ها طلب کرد. او در این‌باره می‌گوید:
« در گیرودار بحث بر سر استقلال بحرین شاه به علم مأموریت میدهد از سفیر انگلیس بخواهد برای وامی حدود “صد میلیون لیره” و با بهره‌ کم از کویت مداخله کند. علم به سفیر هشدار می‌دهد که “جز شاه و من کسی از قضیه‌ی وام از کویت خبر ندارد و این ارقام در هیچ یک از آمارهای رسمی وام‌های کشور مندرج نخواهد شد.»

حتی شاه در مصاحبه‌ای گفته بود:
«اگر مردم بحرین مایل نباشند به کشور ما ملحق شوند هرگز به زور متوسل نخواهیم شد و هر کاری که بتواند ارادهٔ مردم بحرین را به نحوی که نزد همه جهانیان به رسمیت شناخته شود نشان دهد، خوب است.»
و از همه این‌ها تلخ‌تر اینکه با قطعی شدن و تسلیم شدن شاه در برابر حاکمیت ایران در بحرین و مطرح شدن این موضوع در صحن علنی مجلس از ۱۹۱ نفر نماینده ۱۹۰ نفر آنها به این جدایی رضایت دادند و به جز یک نفر بقیه نسبت به این استقلال هیچ اعتراضی نداشتند.

حق تعیین سرنوشت از حقوق همه ملل دنياست.
نوشته شده توسط: Anonymous

سالام اليكيم
ليلا خانيم من نميدانم شما ميدانيد كه تفكر علمى و تحقيق علمى يعنى چه ؟ يعنى اينكه مطلبى را كه استناد ميكنيد داراى مثلاً نام كتاب و سال چاپ و صفحه كتاب ذكر شود

حالا به كپى پيستهاى علمى و تاريخى خود و من مراجعه كنيد كدام اينچنين است و در ضمن صرف اينكه نام فلان شخص تاريخدان را نوشتن و يك نقل قول بدون ذكر مرجع اصلا و ابدا مدرك نيست
هرچقدر اينگونه مينويسى بنويس ارزشى ندارد
در ذيل نمونه اى از نقل علمى مطلب كه براى شما ارزش ندارد مينويسم ببين و بياموز

در کتاب دائره المعارف و ثبت سالانه آمریکائی حوادث مهم سال (The American Annual Cyclopedia and Register of Important Events of the Year) جلد ٨، سال ۱۸۶۸ به نقل از مونیتور (Moniteur) چاپ پاریس فرانسه در اکتبر سال ۱۸۶۷ آماری درباره ترکیب جمعیتی قومی و دینی شهر و ناحیه #اورمیه داده شده است. همانگونه که معلوم است میسیونرهای مسیحی و هئیتهای سیاسی اروپائی در دوره مذکور، حضور بسیار موثر و فعالی در غرب #آذربایجان داشتند و به ویژه علاقه‌مند به تبیین ترکیب جمعیتی – ملی و تغییر و مهندسی آن به نفع گروههای مسیحی و علیه تورکهای مسلمان بودند.
نوشته شده توسط: Anonymous

سالام اليكيم
https://t.me/medeniyet1/217372
این اسناد رو ذخیره کنید تا به عنوان مدرک بفرستید برای اون دسته اندک تورک هایی که فریب پروژه عاذری سازی رو خوردند و به اشتباه فکر میکنند چیزی بنام آذری وجو

آذری وجود داره!!!!

۱۴۰۰ سال پیش که عربها حمله کردند و در برابر اونها مردی در آزربایجان بنام #بابک مقاومت کرده اسمش در منابع و کتب تاریخی با عنوان یک مرد تورک یاد شده و نوشته "بابک الترکی"
قبلاً بارها توضیح دادیم که جریان های کثیف سیاسی فارس قصد دارند با جعل تازه ای بنام "آذری" نامیدن تورکهای آزربایجان اونها رو از اصلشون که #تورک هست جدا کنند و بگن شما با مردم ترکیه و دیگر تورکها فرق دارید (از ترس اینکه مبادا در آینده که حکومت ایران نابود شد، تورکهای آزربایجان با ترکیه تبدیل به یک کشور شوند و کشوری عظیم با نام توران ایجاد کنند)
زهی خیال باطل، ما تورک بدنیا آمده ایم و تورک میمیریم
خون آزربایجانی با ترکیه یکیست.
اسناد ژنتیک گواه این مدعاست.
عقده گشائی داشناک و آسلا ارمنی
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای تبریزی شما لطفا از ملیت خود دفاع کنید، بیخودی در کار دیگران دخالت نکنید.
Պարոն Թավրիզի, խնդրում եմ պաշտպանեք ձեր ազգությունը, մի խառնվեք ուրիշների աշխատանքին:

نوشته شده توسط: Anonymous

واگر زندگی کارگران و کلأ اکثریت مطلقی از مردم را در هشتاد در صد جهان از جمله ایران میدیدند، حتمأ شما را روانه اینطور جاها میکردند تحت عنوان کارگر در :

نوشته شده توسط: تبریزی

روشن نیست چرا سازاخ پان ترک در سایت کیانوش توکلی فارس و کیانوش توکلی وابسته به جامعه فارسی و کیانوش توکلی وابسته به ملت فارس بی هیچ شرم و حیائی هم به فارس ها دشنام می دهد و هم از فارس ها طلبکار است؟

نوشته شده توسط: سازاخ

دولت و روشنفکران و مخالفین رژیم جامعه فارسی و ملت فارس منافع ملت خود را خیلی بهتر از ما ترکهای آزربایجان می شناسند، آنها وقتی شعار یکپارچگی ایران را سر می دهند، منظورشان این است که حاکمیت و اتوریته

ملت و زبان فارسی خدشه ناپذیر است، آنها بر خلاف آزربایجانی ها مطلقا از وجود نامرئی ملت فارس نامی نمی برند، ولی در عمل فقط و فقط به منافع و هویت و زبان فارسی ملت خود فکر می کنند، امروز بعضی از آزربایجانی ها امیدشان را به رهبران جامعه فارسی بسته اند و فکر می کنند که آنها فرشته نجاتشان خواهند بود، باید گفت که بعد از ۴۱ سال انقلاب هنوز ماده ۱۵ مندرج در قانون اساسی، یعنی تدریس بزبان مادری را اجرا نکرده اند، و حتی فارسهای مخالف دولت کوچکترین اشاره بدفاع از زبان مادری نمی کنند، که هیچ، بلکه به نا حق، آزربایجانی های مدافع زبان مادری را تجزیه طلب و پانترکیست می نامند، آزربایجانی ها باید مطمئنا بدانند که جامعه فارسی در هر شرایطی در وحله اول مزارع خود را آبیاری خواهد کرد، و حتی بعد از آبیاری خارستان هایشان، اگر آبی در نهر باقی مانده باشد آنرا بعنوان صدقه برای رفع تشنگی ترکهای منکر زبان مادری خواهند داد، ترکهائی که تلاش می کنند بدون لهجه فارسی حرف بزنند و خود را در جامعه فارسی حل کنند، تا کسی متوجه ترک بودن آنها نشود، آنها باید بطور قطع و یقین بدانند که در لحظات حساس تاریخی رهبران فارس در مقابله با ترکها از آنها بعنوان گوشت دم توپ استفاده خواهند کرد، و آنها را به برادر کشی واخواهند داشت، همانطور که بعد از انقلاب اولین شلاقی که در میادین شهرهای آزربایجان به هوا برخواست تا بر کمر مردم فرود آید، فریاد آزربایجانی به هوا رفت، ولی سپاه پاسداران اصفهان و شیراز به کمک آزربایجانی های خود فروخته حرکتهای خود جوش مردمی را در آزربایجان سرکوب کردند، بعد از سرنگونی رژیم، ترکهای خود باخته دو راه بیشتر ندارند، یا در کنار ملت ترک آزربایجان خواهند بود، و یا بعنوان مزدور ملت فارس به روی ملت خود شمشیر خواهند کشید.