آریا لاجوردی ایرانی و آریائی تبار در سوریه سر دو نفر را بریده و در دست خود گرفته بود. در المان بدو سال زندان محکوم شد
به گزارش بخش فارسی یورونیوز، یک دادگاه کیفری در شهر فرانکفورت، یک شهروند آلمانی ایرانی‌تبار را به اتهام ارتکاب جنایت جنگی در سوریه به دو سال زندان محکوم کرد.
آریا لاجوردی ۲۱ ساله، متهم است در بهار سال ۲۰۱۴ در سوریه همراه با دو جنگجوی دیگر، با سر بریده و به نیزه کشیده شده دو سرباز ارتش سوریه عکس گرفته است. این تصویر در فیسبوک منتشر شد. پلیس آلمان وی را در اکتبر سال ۲۰۱۵ بازداشت کرد و روند رسیدگی به اتهامات او در ماه مه سال ۲۰۱۶ آغاز شد.
براساس حکم دادگاه، آقای لاجوردی پیش از پیوستن به یک گروه اسلام‌گرای افراطی در سوریه در سال ۲۰۱۴، عقاید و باورهای افراطگرایانه پیدا کرده بود.
این گروه بین ماه‌های آوریل و مه سال ۲۰۱۴ دو سرباز ارتش سوریه را در شهر بنش در استان ادلب کشتند و متعاقبا سر آن دو را بریدند.
همقطاران آریا لاجوردی، متهم این پرونده، سه عکس از وی با دو سر بریده به نیزه کشیده شده، گرفتند. دادگاه در حکم خود، این حرکت را تلاشی برای تحقیر دو قربانی توصیف کرده است؛ قربانیانی که به نظر افراطگرایان، «کافر» بوده اند.
متعصفانه جواب سوْال آخرى را كه اين خود بزرگ بينى ايرانيان ( فارسها) از كى و از چه تاريخي شروع شده است را بى پاسخ گذاشته أند . نظر شما دوستان چيست . همانوريكه مى دانيد ما تركها نه با ملت هاى ترك مشكل داريم . و نه با ملت هاى عرب و غيره .
کردهای بجنورد تا جایی که ما می شناسیم شیعه هستند اکثرا اکثریت اعراب ساکن خوزستان خرمشهر وابادان و...شیعه هستند لرها شیعه هستند طبق امار ایران نود درصد شیعه است نه از هر 4 نفر یک سنی چون به ندرت با سنی حتی برخورد میکنیم چه برسه از هر 4 نفر یک نفر
تعریفی که از اپوزیسیون در این نوشتار و نشست ارائه داده شده است، کاملأ اشتباه و ناقص میباشد و با تعریف کلاسیک مفهومی، سیاسی، و پراتیک، اپوزیسیون همخوانی ندارد.
چنین برداشتی از اپوزیسیون سطحی و عامیانه است، متأسفانه چنین دیدگاههایی مکتبهای سیاسی و علمی مانند سوسیالیسم و کمونیسم را هم از محتوا خالی کرد، و شکلی دهقانی، فئودالیته، خرده بورژوازی و با نوسات غیر معقول متضاد با ماتریالسم دیالکتیک به آن داد.
نا کارایی اپوزیسیون ایرانی در همین فرهنگ است که واژه ها، مکتبها، جهان بینی ها، و تئوریهای دمکراسی و ساختار سیاسی را عمیق نشناخته، خود را در جایگاه کارشناس و پیشتاز به جامعه معرفی میکند. رسانه های شنیداری و دیداری ایرانی هم در این میان مقصر میباشند.....
من در سال 2008 میلادی پس از مطالعات و پژوهشهای طولانی 6 ماهه در مورد اپوزیسیون سیاسی در کل و در شکل خاص اپوزیسیون سیاسی در ساختهای سیاسی 5 کشور دمکراتیک اروپایی و آمریگا پرداختم و همچنین بطور مختصر به تاریخ شکل گیری اپوزیسیون در ایران از گذشته تا به امروز پرداختم.
در زیر کوتاهترین تعریف از اپوزیسیون آورده میشود. اپوزیسیون در 7 مدل و گونه بنا به ساختار های سیاسی مختلف و بنا به برنامه های اپوزیسیون وجود داد.
. [....در مرحلهء پراکتیک، اپوزیسیون در یک سیستم لیبرال دموکرات به آن دسته از احزاب، سازمانها، و نهادهای گوناگون گفته میشود که از سوی گزینشگران برگزیده شده اند و در پارلمان حضور و مشارکت دارند، اما در حاکمیّت نیستند و در صورت عدم برخورداری از حق وتو، در نتیجه در تصمیم گیریهای دولتِ وقت مؤثر واقع نمی شوند....]
در لینکهای زیر 6 بخش در مورد اپوزیسیون اکنون در دسترس میباشند.
دوستان....کامنت آقای تبریزی مرا اول به (( عسگر باقّال)) سر کوچه, در محله قدیمی در شهر تبریز در زمان نوجوانی می اندازد . دوم به فیلم چارلی چاپلین (( جوینده گان طلا)) که در یک آلونکی چارلی چاپلین در قطب شمال بخاطر گرسنگی بیش از حد , شریک و همکارش را (( مرغ)) می دید و میخواست مرغ را بکشد تا یک غذائی دست و پا بکند . ولی همانطور که میدانید بجای این مرغ خیالی , کفشهایش را می پزد و با ولع تمام و با آداب رسوم مخصوص انگلیسیها , کفشهایش را می خورد. هر وقت آقای تبریزی از میوه و سبزیجات , نوشیدنی ها , و... گوشت های سرخ کرده مینویسند , فکر میکنم که ایشان هم بخاطر جستجوی طلا از نوع قیراط انترناسیونالیستی , داس و چکش , بیل و کلنک را با عذا های لذیذ اشتباه میکند...
گویا متوجه شدی (اسامه مجددی) که با لحن قلدرانه، توهین،دشنام و تحقیر کاری از پیش نمی بردی. تاکتیک عوض کردی و مودب و بهداشتی حرف میزنی.
ولی باز هم در دو نقش بازی میکنی و با خودت حرف میزنی. این دگه خوب نیست.
از خودت مپرسی و بخودت جواب میدی "جناب جما نارویی اسامه اگر بلوچی بلد بود همان بار اول پاسخ تو را مینوشت "
اگر اسامه (که خودت هستی) بلوچی بلد نیست ، چرا همچنین درخواست غیر عاقلانه ایی از من دارد که برایش بلوچی بنویسم؟؟
گرچه لحن حرف زدن ات تغییر کرده، ولی انچه در ذهن ویرانگر و مخرب و دروغ پرداز ات میگذره هیچ تغییری نکرده، چونکه متن بلوچی که من در کامنت قبلی منتشر کردم، اصلا ان چیزی نیست که تو میخواهی قالب کنی. فکر کردی با دادن ادرس اشتباه خودت را در مقابل خوانندگان حق بجانب نشان بدهی.
بلی ما تورک هستیم نه پان تورک. اما اقای موحدی من در این چند ماه هیچ چیز متبتی از شما در باره حرکت ملی ازربایجان ندیده ام
فقط در مقابل تورکهای ازربایجان قلم می زنی. شاید هم قبلان کارهایی برای ازربایجان کرده ای من نمی دانم
اگر ممکن است یک بار دیگر در مورد مسله ملی در ایران بخصوص در ازربایجان بطور خلاصه بنویسید تا ما با نظرات شما در مورد حرکت ملی ازربایجان بیشتر اشنا شویم
باریش عزیز،
ممنون از نظر شما. به نکته ی مهمی اشاره کرده اید. درست است موضوع مسایل زیادی دارد که لازم است روشن شوند.
برای طولانی تر نشدن نوشته تنها به موارد کلی اشاره نموده ام. اینجا اضافه میکنم که:
ذکر اسامی بخشی از تشکلهای آذربایجان به معنی تأیید یا رد آنها نیست.
بدین معنی ست که آنها نام خود را اعلام کرده اند. و هستند یا بوده اند. تعداد در این لیست میتواند بیشتر بشود. یا در صورت انحلال تشکلی کمتر شود.
---
نوشته اید: « بدون کنار گذاشتن افراد بدنام با کارنامه های مشخص تاریخی سراسر پوچ هیچ اقدامی موفق نخواهد گشت.»
در نوشته قضاوتی نشده، اما سخن شما مربوط به « حق انتخاب همدیگر» است.
انتخاب همدیگر:
رفتار با گروهها برای گردهمایی:
گروههایی که موجود اند و نام خود را اعلام کرده اند، یا تازه تأسیس میشوند، و دوست دارند در جبهه ی متحدی گرد هم آیند.
روشن است که باید:
1- مخالف رژیم باشند
2- تشکل جبهه ی متحد و منشور مشترک را قبول کنند.
3- مستقل از دولت ایران و دولتهای خارجی باشند. ( در سیاست ، هزینه ی مالی و ساختار سازمانی، لابیگری)
4- نماینده برای جبهه داشته باشند.
----
تشکیل شورای جبهه :
1-نمایندگان همه ی گروهها و گروه منفردان حق دارند به شورای جبهه وارد شوند. کسی را نمی توان منع کرد.
صلاحیت گروه و نماینده:
2- شورا با اکثریت آرا در مورد « ماندن یا رفتن» یک نماینده و یک گروه ، تصمیم میگیرد. نخست در مورد گروه و بعد در مورد نماینده ی آن . با رای مخفی.
که:
-برنامه ی گروه با منشورمشترک خوانایی داشته باشد و اصول آنرا نقض نکند.
-نماینده ی گروه باید فاقد محکومیت دزدی و تجاوز و قتل باشد. و عدم سابقه ی همکاری با رژیم ایران. و سازمانهای اطلاعاتی خارجی.
3- خط و مشی گذشته ی گروه مورد توجه قرار نمیگیرد. معیار برای جبهه رعایت عملی منشورمشترک است.
4- شورا حق دخالت در کار گروهها را ندارد. تنها میتواند موارد نقض منشور را با رای اکثریت خود تعیین کند.
و در صورت لزوم و عدم اصلاح پذیری ، نماینده یا گروه را از جمع خود اخراج کند.
شخصیت های معروف آذربایجان
شخصیتهای مشهور آذربایجان برای مثال دکتر رضا براهنی یا مانندهای ایشان ، در صورت تمایل حق عضویت افتخاری در شورا را دارا هستند.
آقای کیانوش توکلی، شما به چه حق به فاشیستی به اسم بهمن موحدی اکانت کامنتگذاری داده اید؟! او به هموطنان ترک ما توهین کرد و اسم حیوان الاغ را آورد! اگر با این موضوع برخورد نکنید، پس شما همدست آن فاشیست خواهید بود.
سلام-اقتدارگرایان حکومتی وطرفداران ساپورت کننده فرهنگی آنها چه علنی ویادرسایه وزیرلفافه روشنفکری غلط انداز دراین صدسال اخیر؛که استعمارگرانگلیس آنهاراسرکارآورد وازآنهاحمایت سیاسی وفرهنگی کرد؛وبرایشان هویت وتاریخ ساخت تاشریک منابع نفتی وگازآنهاشود.
این هاهیچ وقت بادموکراسی وسیستم دموکراتیک میانه خوبی نداشته وبه دنیاازرونه دوربین خودنگاه کرده اند.برای این تفکربسیارمشکل است که آزادی حداقلی درجامعه ایجادشود.
این هاهمه چیزرادوست دارند؛ازنگاه آنهانوشته شود؛هرچیزوهرنوشته راناهنجاری معرفی میکنند.این هاحتی به تاریخ وادبیات وشعروفیلم .تئاتر.تفسیرهای سیاسی ازنگاه خودتماشاکرده وتحمل کوچکترین انتقادرا به عملکردخودتحمل نکرده ومهرانگ وتهمت راسریعا برگردن منتقدمی کوبند.
اگریکی مثل کسروی وشیخ السلامی تبریزی .اردشیررپوتر.تبریزی زنجانی.افشارخویی .وو..پیداشود؛به تعریف وتمجید ازباب خودفروشی درآید؛برایش
کف زده وازاواستادوپرفسورودانشمندمیسازند.وای بحال کسی که یک کلمه ازعملکردشان درعقب ماندگی وو..درعصرمدرنیسم چیزی بنویسد؛فوراتکفیرش کرده وبه ترورشخصیت اومی پردازند.
دراین صدسال تنهاکاری که برای ایرانیان ومخصوصا برای قلم بدستان مباح بوده چاپلوسی وتعریف وتمجیداز حاکمان وشاه وشیخ بوده است.
اگرمن غیرواقعی میگویم روزنامه ومجلات این صدسال ووجوداحزاب راباید نگاه کرده تابه فرهنگ چاپلوسی وتولیدکارخانه های دستمال یزدی رابوضوح بایددیدو میتوان فراوان این گماشتگان دودربار رادید.
شکاندن قلم ها وبریدن زبان هارادردوحکومت تاج وعمامه این هانمی بینند.
اصلا شمابفرماییدیک روزنامه ویایک سایت ویایک تلویزیون پیداکرده ونشان دهیدکه درآنجاجزدستمال بدستی وخودفروشی حرفی زده شود.
اگراین دوستان فارس شئونیست اعتراضی هم درایران وخارج دارندوبه عملکردحاکمان داشته اند؛بخاطرکنترل نشدن سانسورازنوع تفکرخودبوده است.
ویادرخواست زیاده خواهی برای نشرتوهمات ذهنی خودشان بوده است ؛نه برای آزادی ودموکراسی.
بلی بایدهم شماازدموکراسی وابرازنظرات ماناراحت شوید.این دوستان فکرمیکنند؛تنهامانشسته ودرایران گلوبال چیزی می نویسیم.
نه عزیزدلم.مااین زبان زوری رایادگرفته ایم تابهتربه همه دیکتاتورهای هم کیشان شمارابدنیای فارسی زبان بشناسیم.
فرزندان ما دربهترین دانشگاه ها بازبان انگلیسی وفرانسه وروسی وآلمانی ووودرمقام استادان دانشگاه ها دراین کارباما همکاری دارند.
ماسعی میکنیم به درون تجمعات شماورودکرده ومثل انگلیس که نفوذکرد وشمارابرماحکم کردماهم ازهمان سوراخ واردمیشویم تاروح پوسیده ودیکتاتوری شمارانابودکنیم.
عزیزدلم.آن فکری که شمادارید؛عصروزمانش گذشته.مادرگروه موسیقی .درشعرخوانی درهمه عرصه هافعالیم.
اگرآدرس شهرویاخیابانتان رادهید؛من بشماخواهم گفت که درآن محل وشهرچیکارمیکنیم وشماهم چاره ایی جزطبعیت ازتفکروعملکردما ندارید.
سلام-احمدجون گیرنده به موهای آقای توکلی.
خیلی کم پیدامیشودکه دو.سه .چهاررگه نباشند.تاآنجاییکه من خوانده ومیدانم.
ازجنوب انگلیسی ها .پرتقالی ها.عرب ها.بربرها.ووو...
درغرب کوردها.عرب ها.مقدونی ها.ووو....
درشماتورک ها.روس ها.تاتارها.خزرهاووو....
درشرق هندوها.پشتوها.ازبک ها.تورکان مختلف .تاجیک ها.ترکمن ها.ووو...
وارداین ایران تشکیل شده 80 ساله شده ورفته اند.اگرغربی ها ولهستانی جنگ جهانی دوم رااضافه کنیم .بقول رشتی ها میشود.همه جورآجیل..
حال اگرازخودت مطمئن هستی ؛راحت شدی ؟
الیار گرامی
با تشکر و قدر دانی از تلاشهای شما پیشنهاد شما که برگرفته از ضرورت تاریخیست میتواند تبدیل به واقعیت گردد بشرطی که همه اشتباهات تاریخی چنین اقداماتی دوباره صورت نگیرد.همین مفاد مترقی و برنامه مشخص با ماده های مشخص برای کسب اتحاد عمل میتواند کارساز باشد .اما رفیق گرامی شما در فراخوان به سازمانهایی که نام بردید دچار همان لغزش و تجربه تلخ شکست این طرح را شدید.این سازمانها که جز نام و کارنامه سراسر بدنام از خود به یادگار نگذاشتند نخواهند گذاشت این طرح دوباره عملی گردد.صمیمیت شما را برگرفته از وجدان بیدارتان را برای پاسخ دهی به این ضرورت درک کرده و شخصا استقبال میکنم .اما بدون کنار گذاشتن افراد بدنام با کارنامه های مشخص تاریخی سراسر پوچ هیچ اقدامی موفق نخواهد گشت.به باور من نیروهایی از این تفکر مبارزاتی که سابقه تاریخی روشن و شفافی را دارا هستند میبایست سکان دار این درخواست باشند
یاد شهید عبدالرحمن قاسملو گرامی باد، اما ننگ بر دروغگویان و تفرقه اندازان باد. برخی از کارگزاران این رژیم برکسانی مثل همین بهمن موحدی بامدادان صد بار ارجح اند. زیرا دست کم می گویند کجا ایستاده اند و نمی خواهند کشور را به دست مشتی تروریست بسپارند. شماها جز به راه انداختن جنگ قومی در آن مملکت هدف دیگری ندارید. این هدف را جناح هایی از رژیم نیز که آیندۀ خود را در خطر می بینند، دنبال می کنند. به جای این حرف ها بردار مجیز ناصر کرمی را بگو ....
جناب جما نارویی اسامه اگر بلوچی بلد بود همان بار اول پاسخ تو را مینوشت بله موبایل من الفبای اردو ندارد و نمیتواند بنویسد این خط هم خط اردو است که رسمی خلق بلوچستان خودمختار پاکستان است
از شما بابت متنی که از فیسبوک برداشتید هم تشکر میکنم لینک ان را هم برای من اسامه دراورد قرار میدهم
این متن متن زیبایی بود
برای ما سرزمینی است زیبا خانه هایمان ساخته بر سرزمین همیشه پاینده ام زمین کوچک بازی های کودکانه ام
حالا اگر من همین را به الفبای فارسی بنویسم
مان یکی ملک ابید چه چنگ طل لیب گوازی گنگ....
این چه فرقی با نوشته های من داشت
بابت لینک ها هم از اسامه ممنون خوب بودنند : https://pt-pt.facebook.com/منی-بلوچستان-394179357335234/?fref=nf
پانفارس عزیز! آقای بهمن موحدی(بامدادان)! آیا واقعا کسی نژاد پرست تر از شما، و متعصب تر و خود بزرگ بین تر از شما در روی زمین پیدا میشود؟ فاشیست عزیز جناب بهمن! عرض بمحضرتان غرور بیجا وکاذبتان هر انسان آزادیخواهی را که ذره ای وجدان در وجودش باشد به فریاد میآورد. نژاد پرستی و خصوصیات تمامییت خواهی و پانفارستان، در واقع هرانسان آزاده را به تعجب وا میدارد. مگر شما چقدرحس تحقیر وعقده تاریخی در دل داری، که بخون ترکان تشنه ای؟! بخودت اجازه میدهی تحت شعار جهنم ایران، دستور قلع و قلم حقوق زبانی، فرهنگی و ملی مدنی خلقها و ملل غیر فارس جهنم ایران را صادر کنی؟! فکر میکنی مگر کی هستی از طرف دیگران صحبت میکنی؟! فکر میکنی فردا میتوانی در مقابل مردمان و خلقهای بجان آمده جهنم ایران بایستی؟! مردمانیکه زیر سرکوب وخفقان رژیم سفاک جمهوری منفوراسلامی فارس، زندگیشان تباه شده است. حالا شما نیز
بر روی آنان شمشیر میکشی!؟.... شما مگر کی هستی با تهدید و ارعاب، و خط ونشان کشیدن به این وآن، میخواهی رل وکیل مدافع فاشیسم تمامیت خواه را بازی کنی؟ شما در طول تمام زندگییت، مگر تابحال چه عمل مثبت و نیکی را اشاعه داده ای، که با نسبت دادن کلمه مضحک "پانترک"، بر روی مردم مظلوم آزربایجان خیز برداشته ای! مدام علیه حقوق ملی مدنی آنان دهن دری و لجن پراکنی میکنی؟! آیا قادری از پس آنان بر آئی؟ ملتی با 35.000.000 تعداد، یکقرن تمام زبانش قدغن شده است. ملتی که بدست فاشیسم استعمارگر رژیم حاکم به قتل عام زبانی، فرهنگی، محکوم شده است! در کجای دنیا چنین ظلمی وجود دارد، که شما برطیل قتل عام فرنگی ملل ایران میکوبی، بیهوده گرد و خاک راه انداخته ای؟ آیا فردا میتوانی درمقابل ملت آزربایجان پاسخگوی دهن دریهای خود باشی؟! شما که جز نفرت پراکنی وترویج افکار فاشیستی ونژاد پرستانه پان ایرانیستی، و تبلغ افکار فاشیستهای تمامیت خواه "سومکا" کاری از دستت ساخته نیست، مگر چه کار مثبتی انجام داده ای که خود را بافکار مرتجعانه و فاشیسم خاک پرستی آلوده میکنی! فالانژ عزیز! بهمن آقا! با یک نگاه کوتاه پر واضح است، شما ها اگر قدرت داشتید با افکار فالانژ و فاشیستی خود دنیا را به خاک و خون میکشیدید. هر انسانی را که پانفارس نبود می کشتید. اما خوشبختانه عددی نیستید. فقط مشتی عناصرمتعصب کوردل، تمامیت خواه و مرکز گرا هستید، عناصری که جز نفرت پراکنی علیه مردمان غیر فارس، تبلیغ فاشیسم و پان ایرانیسم، استعمار واستثماردسترنج خلقهای زحمتکش جهنم ایران، کار دیگری از دستتان ساخته نیست! لطفا حد خود را بشناسید. بیهوده علیه ملل غیر فارس جهنم ایران که در صدد کسب حقوق ملی و مدنی، و بازگشت شاَن و منزلت انسانی خویش هستند، مخالفت و دهن دری نکنید. چون کاری از دستتان ساخته نیست. بقول معروف: "خدا سگ را شناخت، شعورانسانی بوی نداد"
دانش گرامی، دانش شما کمی نم کشیده است.
زنجبیل، موز، نعناع، مطبخ و بسیاری دیگر از واژه ها که برشمرده اید عربی هستند.
اتاق و قابلمه و بشقاب و قاشق ترکی هستند. این زبان شناسی را لابد از مادر بزرگتان آموخته اید.
نام بسیاری از گیاهان و پرندگان در فارسی از ترگی گرفته شده مانند قرقاول،قرقی، قارانقوش، باقرقره (یعنی باغری قارا) و ... کاکوتی یعنی کهلیک اوتی (به معنای گیاه معده). با این افاضات .... حقایق مسلم زبان شناسی را که نمی توانید عوض بکنید. موفق باشید ....
زبان ترکی از روی زبان فارسی ساخته شده است( بخش یکم)
نام خوراکی ها در ترکی استانبولی:
پنیر - کره - میوه - سبزی - سبزی خوردن( دقیقا به همین شکل) زنجبیل و نعنا و موز و پرتغال و بادام و گل و نام گلها ( نرگس و لاله و نیلوفر و ...که در ترکیه نام دختران هم می باشد )- نام اکثر میوه ها و سبزیها و داروهای گیاهی در استانبولی فارسی است.
به آشپزخانه می گویند موطفاح - همان مطبخ -
به قابلمه می گویند تنجره به بشقاب میگویند تبک که همان تابک یا تابه ی کوچک می باشد.( تابه و ماهی تابه)
خود بشقاب در اصل بوده پیش کاپ یعنی ظرف مسح زیر کاپ که چیزهای کاسه و فنجان مانند را می گفتند. کاپ انگلیسی از فارسی گرفته شده
اتاق تلفظ دیگر تاق فارسی است ( تاقچه یعنی تاق کوچک) به معنی جای سقف دارد که سقفها را در قدیم گنبدی می ساختند تا با آجر چینی برای پایداری. دیوار و پنجره و نردبان از فارسی به ترکی استانبولی رفته
واژگان مرتبط با احساس
دوست - دشمن - فداکار - گناه و گناهکار - سودا ( هوی و هوس) - عشق با تلفظ آشک که تلفظ درست فارس آن همین آشک است که از اشک می آید و به معنی چیزی است که می چسبد. عکس آن واژه اِشک است که از آن اشکاف و شکافتن می آید بمعنی جدا شدن یعنی دقیقا عکس آشک که به عربی رفته شده عشق
=
نام تمام اعضای خانواده در ترکی استانبولی فارسی بویژه فارسی قدیم است:
بابا ( آبا فارسی قدیم که در آبا و اجداد مانده)
آنا یا آنه ( = نه نه )
آبی = برادر بزرگ که د ررتبه بعد از پدر است. آبا ( ی ) می گیرد و مصغر می شود مثل با و بی -
آبی چه ( آبجی = خواهر بزرگ) - چه علامت کوچک ساز فارسی است خواهر چون در خانواده های قدیم در رتبه پایین تر بوده چه گرفته شده آبی چه که بمرور آبجی گویند.
تیزه = خاله که کوچک شده دایی است. دایی > دایی چه ( که بمرور تیزه تلفظ شده)
بِی ( مرد بزرگ) - بی چه ( = بچه = مرد کوچک)
واژه فارسی برادر هم در استانبولی کاربرد دارد
قارداش و یاکاردیش ( در لهجه استانبولی) یه معنی خواهر و برادر می باشد در اصل به معنی هم شکم است یعنی دو نفر که ا شکم یا رحم یک زن هستند و تشکیل شده است از قار یا کار و داش که هر دو واژگانی فارسی هستند.
قار همان گار و گور فارسی است به معنی حفره ( در معنای شکم یا در اصل رحم زن) و داش که در فارسی به معنی با هم و همراه دارد ( داشتن) و متضاد آن دوش هستند که به معنی ناهمراه و تضاد دارد من دوش من ( دشمن) یعنی ضد من- دوشنام ( متضاد نام) دوش وار ( دشوار ) که در اصل بوده دوش خوار - خوار به معنی پست و هموار و ساده دارد. منتهی قارداش یا کاردیش با ساخت زبان ترکی که کلمات تنها پسوند می گیرند شده گارداش ( قارداش) یعنی هم شکم یعنی داری مادر مشترک . کیز کاردیش یعنی خواهر( کیز یا قیز یعنی دختر)
=
نیمی از نام فصلها ( مثل بهار) و نام روزهای هفته فارسی است ( چارشمبه و پرشمبه که لت و پارشده پنج شنبه می باشد!) ترکها بخاطر نداشتن سواد نوشتاری لغات فارسی را همانطور که می شنیده اند بکار می بردند به همین دلیل برخی لغات را آنقدر عجیب تلفظ می کنند ( بویژه در آسیای صغیر که مخرج بسیاری حروف مثل خ یا ک را ندارند )که کمتر افرادی متوجه میشود ریشه فارسی دارد مثل جیر( با تلف جی یَر) که همان جگر است.
=
بیمارستان
هاستا ( همان خسته فارسی است به عنتی بیمار با تلفظ مردم آسیای صغیر که خ نمیتوانند بگویند)
هاستانه = بیمارستان در اصل بوده خسته خانه که مرکب از دو لغت فارسی) این واژه فارس خانه به شکل هانه یا انه در بسیاری لغات استانبولی وجود دارد. عملیات هانه = اطاق عمل- حبسانه = حبس خانه = زندان . درس هانه = کلاس درس = درس خانه
همشیره = پرستار! همشیره در فارسی به معنی خواهر است
عیلاج = همان علاج است به معنی دارو
در ترکی برای واژه در ( مثلا در فلان زمان و مکان) واژه دا ( بعضی مواقع با تلفظ تا) استفاده می کنند که تغییر شکل یافته واژه فارسی ( در ) یا تو (توی) در کلام عامیانه می باشد. در شهر، در زمستان، توی مدرسه ، تو کار ، تو خیابون ، تو زندگی ، تو بهار و... منتهی طبق قاعده زبان ترکی این واژه به انتهای کلمات اضافه میشود مثلا اگر در فارسی می گوییم تو بهار در ترکی می شود بهار دا ( یعنی دو لغت فارسی با ساختار ترکی) کلاس دا ، ایلول دا ( در ماه ایلول) ، استانبول دا ( در استانبول)
در فارسی با اضافه کردن حرف ن یا م به سر فعل آنرا منفی می کنیم : نرو - مخور - نگو یا مگو همین حرف م را اتراک گرفته اند منتها از آنجا که ترکی پیشوند ندارد و پسوند را به آخر کلمات اضافه می کنند ( م )ر ا به آخر فعل اضافه می کنند ( بصورت مه یا ما ). گیت ( = برو) گیتمه (= مرو ) - سورما (= مپرس) ( سور = بپرس از مصدر پرسیدن)
چاپلوسی عملی زشت و معلول فساد فرهنگی و تاریخی و شخصیتی چاپلوس است . نقد هر عمل و پدیده ای ، بادمجان چیدن دور بشقاب نیست . کسانی که در این سایت فوکوس شان روی چنگیز و اردغان و خون و نژاد و ژن و زمین و قوم و ملت و قبیله است ، صلاخیت قضاوت در باره این سایت را ندارند . سوء استفاده هایی که از دمکراسی و خودگردانی در این سایت توسط راسیست های سپاراتیست آذری میشود , قابل سرزنش و نقد و سنجش است . چرا این گروه در سایت های ترکی خود فعال نیستند بلکه در این سایت ایرانی فارسی زبان به تخریب دیگران و فرهنگ و تمدن و مشاهیر غیرخودی می پردازند ؟ این ها که مدام در اینجا مدعی هستند که زبان فارسی زبان استعمارگران است چرا در خانه استعامار گر و بزبان استعمارگرد و با هزینه استعمارگر ، به وابستگی خود ادامه میدهند ؟ نتیجه اینکه یا گیج هستند یا فرصت طلب . و نظر و احسنت گفتن شان در اینجا یک شاهی هم ارزش ندارد .
جناب تبریزی مغلطه نفرمایید! خیلی از آخوندها میگویند که اسلام واقعی بسیار رحمانی است و در هیچ کجا پیاده نشده است! من نمیدانم که این اسلام رحمانی در کجای تاریخ بشریت بنا شده است و باعث رستگاری کدام مردم شده است! کمونیسم و مارکسیسم و لنینیسم و سوسیالیسم شما هم احتمالا نوع واقعی اش پیاده نشده است! نوع واقعی اش کجا بود؟ شوروی، چین، کوبا، کره شمالی؟! بس کنید این حرفها را. صحبتهای شما شبیه همان حرفهای پوچ آخوندهاست!
با نوشته شدن صدها برگ درباره فیلم بدون فروش و بدون بیننده (طعم گیلاس) چه سودی به مردم دردمند و درمانده و گرسنه و ستمدیده ایران رسید؟ چرا یک هزارم زمان و نیروئی که برای پرداختن به این فیلم الکی در تارنمای ایران گلوبال به کار گرفته شد برای دختری زنجانی و ترک تبار و ترک زبان و ترک نژاد به کار گرفته نمی شود؟ این دختر و خانواده این دختر را ستمگران با هزاران بیداد و ستم له کرده اند اما حتی یک کک نیز پیدا نشد که پوچنامه نویسان تارنمای ایران گلوبال را بگزد! بنازم به این فهم! بنازم به این شعور! و دریغ از یک جو غیرت!
آیا کیا رستمی خالق این اثر، واقعاً در کارش خنثی ست؟ جانبدار نیست؟
از هر زاویه که نگاه کنیم می بینیم کیا رستمی بدیعی را به عنوان یک تیپ ایرانگرای کور ذهن مطرح کرده است.
چه خودش جانبدار باشد یا نباشد. در اصل قضیه چندان تفاوتی نمیکند.
ولی هر صحنه یی را که صاحب اثر مطرح میکند، در جامعه خود بخود مهر تعهد میخورد. و بر دست صاحب اثر می نشیند.
از این رو هنر خنثی یا هنر برای هنر عملا وجود ندارد.
نوشته اند: « کیارستمی دوربین خود را همتراز با دید مردم تنظیم می‌کرد، تا زندگی را از همان زاویه‌ای ثبت کند که انسانها آن را تجربه میکنند و ریتم فیلم را تا آنجا که ممکن بود با آهنگ زندگی، آن چنان که در واقعیت جاری است، تطبیق می‌داد...سینمای او با تمام وجود سینمایی اجتماعی و جانبدار بود-عباس مؤدب»
یعنی « زندگی طبیعی». ولی جانبدار.
چال شونده- چال کننده . اما بدیعی به چال کننده نیازمند است.
نه برای رهایی از محیط آشغال، بل برای چال شدن. اینجا چال کننده با محیط یکی میشود. اما محیط او را چال نمیکند. میماند که زجر بکشد و سعادتمند نباشد. و علت عدم سعادت او هم محیط است. کیا رستمی در این نقطه جانبدار است. یعنی در جانب تیپی که نشان داده. در جانب « ایران گرای کور ذهن».
میخواهم یکی از جملات دوست داشتنی ات را به تو یاد اوری کنم : " مگر ما را دراز گوش فرض کردی".
حالا خودت (اسامه مجددی) را محمد بارکزهی و ایسنا جا زدی ، ای ناقلا.
این ملق زدنهایت هیچ تاثیری جز شناخت هر چه بیشتر دشمنان ما ندارد.
خیلی درمانده شدی با خودت حرف میزنی. این چیزهایی هم که نوشتی هیچ ربطی به زبان بلوچی ندارد.
....
نوشتار درست زبان بلوچی اینگونه است:
مـنـی گـپ ءَ دِل ءَ مَـیـاراِت ، چـونـاهـی مَـئـے مُـلـک ءِ مَـردُم سَـکّ بـاز اَنـت بـلـئـے جـان اِش چـو مَـچّـی کـُـنـٹ اَنـت ، کـامـپـول اِش چـو کـلَـمـپـوگ اَنـت ، گـردِن اِش چـو کـَـرَشـکـوگ اَنـت ، سـریـن اِش چـو کـانِـزگ اَنـت ، دَسـت اِش چـو کـَـرَگـی داراَنـت ، پـاد اِش چـو پـیـرءِ دارءَ چـوٹ اَنـت ،
سلام-میگویند.فلانی رابه ده راه نمی دادند،سراغ کدخدارامیگرفت.
خدالعنت کند؛به مهندسان سیاسی استعماری جهان خواران را؛که تفکرات ودسته های بی منطق وغیرعقلانی جوراجوررادرآستین خودپرورش داده تاازاین بی منطقان درزمان های لازم استفاده ابزاری نموده وبرگرده آن ملت هاسوارشوند.
کسانی که درک وسوادسیاسی ندارندوحتی ازمردم عوام نیزعقب ماندترند؛همیشه باجوآفرینی دردرون آنهااین استعمارگران توانسته موج ایجادکرده ودراین وانفسای طوفان ؛خودماهیگیری کرده است.
رجوی هابااین تفکرخوداگرروزی سرکارآیندباورکند روی استالین وصدام وهیتلروپینوشه وشاه وخمینی راسفیدخواهدکرد.
البته یک مثل زیبای تورکی داریم.میگویند.ائششئک اولماسا ؛ائششئک مینئن اولماز..یعنی اگرخرنباشد؛خرسوارپیدانمی شود.
من در رابطه با جوودها زیر یک مقاله چندین کامنت گذاشتم البته علیه جوودها و منتشر شد اما فقط یک کامنت مثل همین کامنتها در ایرانگلوبال گذاشته بودم در سایت پارسینه که در ایران منتشر می شود گذاشتم منتشر نکردن .البته ان کامنت هم علیه جوودها بود
قبل از دمکرات بودن اقای توکلی باید شجاعت و شهامت ایشان را در نظر گرفت جونکه شاید خیلیها دمکرات باشند ولی با شهامت نه
آقای منصور، من بارها گفته ام که در شوروی سوسیالیسم و کمونیسمی در کار نبود که کارنامه سیاه یا سپید داشته باشد و آن چه که همگان در شوروی دیدند سرمایه داری دولتی بود نه کمونیسم! اما بدبختانه تا کسی سخن از سوسیالیسم و کمونیسم می گوید کسانی که فهم درستی از سوسیالیسم و کمونیسم ندارند فروپاشی رژیم شوروی پیشین را مانند گرزی بر سرش می کوبند! در رژیم شوروی پیشین همگان از بام تا شام کار می کردند و دسترنجشان را دودستی به دولتیان می دادند و دولتیان نیز در کاخ های باشکوهی مانند کاخ کرملین زندگی شاهانه داشتند و هر کس گلایه می کرد تیرباران می شد و یا به اردوگاه های کار فرستاده می شد! پس چگونه شوروی با سوسیالیسم و کمونیسم گردانده می شد؟ من در این باره ها تا کنون نوشتار جداگانه ای ننوشته ام اما در کامنت هائی در این باره ها در لینک زیر دیدگاهم را نوشته ام
دموکراسی!
یادم می آید هر روز در فضای مجازی صبح تا شب سرکوفت به ترک ها میزدیم که شما پانترک ها ال و بل هستید و در مواقع عصبانیت چند جمله مرسوم ترکه ... و مغول و ...هم به نافشان می بسستیم مدت ها بعد فهمیدم در داغ شدن آتش این فحاشی های راسیستی و فاشیستی کرد ها نیز نقش کاتالیست را بازی میکردند و گویا با حفظ درگیری بین ترک و فارس و عرب مدت ها خود را پنهان کرده اند تا وقت مناسب و خیانت در پیچ تاریخی.
کاری ندارم یک عذرخواهی به ترک های آذری و عربهای ایران بدهکارم به خاطر مواقعی که علیهتان نژادپرستی داشته ام من عذر میخواهم از شما.
الان میفهمم که کرم از خود درخت یعنی چه!
الان میفهمم داشتن بیشترین گروهک تروریستی توسط پانکرد ها که ژنتیک آریایی دارند یعنی چه،این تف سربالا زمانی بدتر میشود که میدانم ترک های ایران اصلا گروهک تروریستی ندارند.
این تف سربالا یعنی خطر یک نسل کشی بزرگ در استان های ایران
به نظر من، با وجود ایران گلوبال، سایت گویا باید کاسه و کوزه اش را جمع کند و در آن سایت را ببندند، دست مریزاد جناب توکلی و همه کارکنان و زحمت کشان این سایت،
با کمال احترام پان کردیسم ملغمه ای از خشونت و سربری ذاتی و خیانت هست.بهانه های فاشیست در ترکیه و سوریه و عراق به درد در کوزه میخورد شما اکراد مثلا آریایی ذاتتان بدوی هست هنوز افکار قرون وسطایی از ملت شما رخت بر نبسته.
هر موقع دموکراسی از لوله تفنگ دموکرات های پانکرد وطن فروش درآمد آن وقت بنده دیگر به ایران گلوبال سر نخواهم زد.
با اجازهٔ yaradiciliq عزیز، کامنت ۲۷ را درج خواهم کرد. ((( چرا بعضی از نو آوریها، در کشور‌های خاورمیانه خریدار دارند، ولی در غرب، بازار یابی برای آن نوآوری، دشوار میشود؟ آموزش، دانشگاه، و آگاهی فرهنگی ))) همه شما، فیلم Minority Report را دیده اید، ابتکار یک شرکت ترکیه ای، به این فیلم خیلی نزدیک شده، این شرکت تورک، دستگاهی ساخته که به ماشین‌های پلیس نصب میشود و هم زمان میتواند (( نمرهٔ اتومبیل، چهره افراد را شنا سائی و سرعت ماشین را )) نشان دهد، در کشوری که تروریست‌های پ ک ک ، داعش، القاعده فعال هستند، این دستگاه بسیار خوب است، ولی در غرب، این نوآوری، به نوعی ( تجاوز به حریم خصوصی افراد ) حساب میشود. کارکرد این دوربین را ببینید. http://www.ekintechnology.com/ekin_patrol/index.html
.... ekin Patrol Police Vehicle Can Scan Plates, Speeds, and Faces
http://findbiometrics.com/ekin-patrol-can-scan-faces-305303/
.....
Turkey-based smart city solutions provider ekin Technology has announced a new kind of smart vehicle for law enforcement applications. Called ekin Patrol, it’s a police car equipped with a number of sensors enabling speed, license plate, and even face recognition.
جناب اسامه مجددی شما با هوشیاری و پشتکار دست این پانترک که با نامهای مختلف به عنوان بلوچ و کردو ...کامنت میگذارد را رو کردید و ازاین بابت شایسته صد سپاس هستید. واقعا این کار بسیار غیراخلاقی است که کسی به نام یکنفریا اسلم ریگی یا محمد یا دهها آیدی دیگر خودرا به دروغ دارای هویت های دیگر قومی جابزند و به ایران و ایرانی و فرهنگ و تاریخ این سرزمین توهین کند و درذهن کوچک خود تصورکند که از این طریق بین کردو بلوچ و آذری و فارس و...اختلاف می اندازد. باید همواره سعی کرد فریبکاری های نفرت آور این دشمنان ملت ایران را رسوا نمود.
معلوم ميشه نوشته بنده كك به جون نژاد پرستان آريايي روست تبار انداخته است . ٨٩ ساله شما ها داريد ملت هاى ايران را زجر مى دهيد . به يارى خدا و ملت قهرمان ترك ما ، كارى خواهيم كرد كه مثل هيتلر در سوراخ هاى نژاد پرستى تان بخزيد . و بمثل پدر تاجدار و عمامه دار در گور تاريخي تان با لعنت ملت هاى ايران به آرامش ؟! ابدى برسيد. در تعجبم كه جناب كرمى غيبت كرده أند . ولى جناب تبريزى شروع كرده أند به گيلاس فروشى ، آنهم از نوع آريايي و درجه يك سلطنتى ، و ياد شان رفته است كه جناب رفيق أستالين و اخوى پولپود ، گيلاس هاى درجه يك ٢٠ هزار تومانى ؟! را مى خوردند . و با سر ملت هاى خاويار خور و إشراف زاده ؟؟؟!!!منار ها درست مى كردند كه منار جنبان أصفهان پيش آن ها عرق شرم بر پشيانى اش مى نشست .نژاد پرستى به خودى خود شرم آور است . اما كباده كشى نژاد پرستان ، آنهم با ستاره سرخ كه رنگ تاريخي آن پريده است .
جاى بسى تعجب است . مى دانم كه اگر اين نوشته اى ما ادامه پيدا كند . بنده خدا آقاى توكلى ممكن است سرش را با كلاشينكوف هاى مارك ستاره سرخ بر باد بدهند. به همين خاطر هم قلم كوتاه مى كنم و به خاطر ايران گلوبالى كه قلم هارا ديگر نمى شكند . خود م خودم را سانسور مى كنم . تا بلكه اين صفره ايران گلوبال جناب توكلى همچنان باز بماند .
والله از دوران مشروطه تابحال آقاى توكلى نوبراش را آورده أند . و اى كاش فرخى يزدى و عارف قزويني هم در ميان مان بودند . و در اين تمرين ميخ كوبى بر تابوت استبداد با ما هم سخن مى شدند . هر چند رضا پالاني دستور داد دهان فرخى را بدوزند . اما سخنان آتشين آن بزرگ مرد ، از لإبلاى ديفوار هاى بلند زندان استبداد به گوش تاريخ رسيد .،و اميد وإرم به حرمت لُب هاى دوخته فرخى يزدى ها هم كه شده ، ايران گلوبال بر اين راه پر خطر و پر پيچ و خم ادامه دهد . تا يادگارى باشد در دل تاريخ ملت هاى ايران . تا بلكه ملت هاى ما از بيمارى صد ها ساله استبدادي و قلم شكنى و لُب دوزى نجات پيدا نمايند. آمين يا رب العالمين .....
نه خدائی و نماینده های او و نه شقاوت و قساوت قوانین قضای رسوای ولایت شیعی، هیچکدام به فریاد و دادخواهی بحق و مظلومانه ی تو مادر شریف، اسیر و بیمار هیچگاه پاسخی درخور نخواهند داد. اما در این میدان بی دادرسی، تنها و تنها نوده های مردم، کارگران، معلمان و دانشخویان چرا! آنها و پشتیبانی شان می تواند کارساز شایسته باشد و راه چاره ی رهائی همگان از ستمگری مذهبی نیز در همین اراده ی متحد و مشترک و همصداست. بنا بر این دست دوستی و همبستگی هرچه روشنتر بسوی آنها درازکن. و سهم ما در این بازی مرگ نرگس محمدی ها چیست؟ جز یاری و پشتیبانی؟ پس بیائید باهم صدای رو به خاموشی او باشیم، البته پیشتر تا دیر نشده است!
اکثر شهر های ذکر شده در این اعلامیه متعلق به ازربایجان غربی است. نه کردستان
ایا واقعا کرد ها لیاقت ان را دارند برای تورکها حکومت کنند؟ سال گذشته وزریر کشور جمهوری اسلامی رفنه بود کردستان ایران در سالونی با شرکت مسئولان کردستان و اهل قلم کردستان سخنرانی می کرد یک نفر از وزیر کشور پرسید جناب وزریر چرا یک نفر بومی به استانداری کردستان انتخاب نکردید؟ وزریر کشور جواب داد ما حقیقتا نتوانستیم یک نفر واجد شرایط که در حد مدیریت استان کردستان باشد پیدا کنیم .حالا کردها می خواهند غیر از کردستان ازربایجان را نیز مدیریت کنند :)
طرف نشسته پشت کامپیوتر و ارزوهایش را برای دیگران تایپ می کند.
تو اول برو یک دهکده از کردستانت را ازاد کن بعد وزن خودت را سبک سنکین کن
این را برای دوست من نوشتی : میتونی نادانی و حماقت خودت پنهان کنی.
نادانی و حماقت مال کسی است که ادعای بلوچ بودن داشته باشد و ان اندازه نادان باشد و احمق نداند نمیتواند یک جمله بلوچی بنویسد اگر میتوانی بنویس به بلوچی جواب من را :
جناب گده چهوز جما نارویی
مینیا مضمون بلوچی پلابنش نامیس
چو نسلی بلوچیون بهاپنی تحقیق میت تک جمعی فون
مسئول محترم کامنتها و همچنین آقای کیانوش توکلی، این آقای بهمن موحدی به هموطنان توهین کرده و در کامنتش اسم حیوان الاغ را آورده است. شما چگونه به این شخص بی ادب اکانت کامنت گذاری داده اید؟! افسوس...
آریا لاجوردی ایرانی و آریائی تبار در سوریه سر دو نفر را بریده و در دست خود گرفته بود. در المان بدو سال زندان محکوم شد
به گزارش بخش فارسی یورونیوز، یک دادگاه کیفری در شهر فرانکفورت، یک شهروند آلمانی ایرانی‌تبار را به اتهام ارتکاب جنایت جنگی در سوریه به دو سال زندان محکوم کرد.
آریا لاجوردی ۲۱ ساله، متهم است در بهار سال ۲۰۱۴ در سوریه همراه با دو جنگجوی دیگر، با سر بریده و به نیزه کشیده شده دو سرباز ارتش سوریه عکس گرفته است. این تصویر در فیسبوک منتشر شد. پلیس آلمان وی را در اکتبر سال ۲۰۱۵ بازداشت کرد و روند رسیدگی به اتهامات او در ماه مه سال ۲۰۱۶ آغاز شد.
براساس حکم دادگاه، آقای لاجوردی پیش از پیوستن به یک گروه اسلام‌گرای افراطی در سوریه در سال ۲۰۱۴، عقاید و باورهای افراطگرایانه پیدا کرده بود.
این گروه بین ماه‌های آوریل و مه سال ۲۰۱۴ دو سرباز ارتش سوریه را در شهر بنش در استان ادلب کشتند و متعاقبا سر آن دو را بریدند.
همقطاران آریا لاجوردی، متهم این پرونده، سه عکس از وی با دو سر بریده به نیزه کشیده شده، گرفتند. دادگاه در حکم خود، این حرکت را تلاشی برای تحقیر دو قربانی توصیف کرده است؛ قربانیانی که به نظر افراطگرایان، «کافر» بوده اند.
متعصفانه جواب سوْال آخرى را كه اين خود بزرگ بينى ايرانيان ( فارسها) از كى و از چه تاريخي شروع شده است را بى پاسخ گذاشته أند . نظر شما دوستان چيست . همانوريكه مى دانيد ما تركها نه با ملت هاى ترك مشكل داريم . و نه با ملت هاى عرب و غيره .
کردهای بجنورد تا جایی که ما می شناسیم شیعه هستند اکثرا اکثریت اعراب ساکن خوزستان خرمشهر وابادان و...شیعه هستند لرها شیعه هستند طبق امار ایران نود درصد شیعه است نه از هر 4 نفر یک سنی چون به ندرت با سنی حتی برخورد میکنیم چه برسه از هر 4 نفر یک نفر
تعریفی که از اپوزیسیون در این نوشتار و نشست ارائه داده شده است، کاملأ اشتباه و ناقص میباشد و با تعریف کلاسیک مفهومی، سیاسی، و پراتیک، اپوزیسیون همخوانی ندارد.
چنین برداشتی از اپوزیسیون سطحی و عامیانه است، متأسفانه چنین دیدگاههایی مکتبهای سیاسی و علمی مانند سوسیالیسم و کمونیسم را هم از محتوا خالی کرد، و شکلی دهقانی، فئودالیته، خرده بورژوازی و با نوسات غیر معقول متضاد با ماتریالسم دیالکتیک به آن داد.
نا کارایی اپوزیسیون ایرانی در همین فرهنگ است که واژه ها، مکتبها، جهان بینی ها، و تئوریهای دمکراسی و ساختار سیاسی را عمیق نشناخته، خود را در جایگاه کارشناس و پیشتاز به جامعه معرفی میکند. رسانه های شنیداری و دیداری ایرانی هم در این میان مقصر میباشند.....
من در سال 2008 میلادی پس از مطالعات و پژوهشهای طولانی 6 ماهه در مورد اپوزیسیون سیاسی در کل و در شکل خاص اپوزیسیون سیاسی در ساختهای سیاسی 5 کشور دمکراتیک اروپایی و آمریگا پرداختم و همچنین بطور مختصر به تاریخ شکل گیری اپوزیسیون در ایران از گذشته تا به امروز پرداختم.در زیر کوتاهترین تعریف از اپوزیسیون آورده میشود. اپوزیسیون در 7 مدل و گونه بنا به ساختار های سیاسی مختلف و بنا به برنامه های اپوزیسیون وجود داد.
. [....در مرحلهء پراکتیک، اپوزیسیون در یک سیستم لیبرال دموکرات به آن دسته از احزاب، سازمانها، و نهادهای گوناگون گفته میشود که از سوی گزینشگران برگزیده شده اند و در پارلمان حضور و مشارکت دارند، اما در حاکمیّت نیستند و در صورت عدم برخورداری از حق وتو، در نتیجه در تصمیم گیریهای دولتِ وقت مؤثر واقع نمی شوند....]
در لینکهای زیر 6 بخش در مورد اپوزیسیون اکنون در دسترس میباشند.
http://www.iranglobal.info/node/22819
http://www.iranglobal.info/node/22822
http://www.iranglobal.info/node/22831
http://www.iranglobal.info/node/22832
http://www.iranglobal.info/node/22833
http://www.iranglobal.info/node/22834
عذر میخواهم. آهنگ بیت را یافتم و با استفاده از یک ویرگول درست خواندمش:
اقوام دیگرند همه، وحشی و خشن
ما نرم و نازکیم همه چون حریر و ...بعد؟
دوستان....کامنت آقای تبریزی مرا اول به (( عسگر باقّال)) سر کوچه, در محله قدیمی در شهر تبریز در زمان نوجوانی می اندازد . دوم به فیلم چارلی چاپلین (( جوینده گان طلا)) که در یک آلونکی چارلی چاپلین در قطب شمال بخاطر گرسنگی بیش از حد , شریک و همکارش را (( مرغ)) می دید و میخواست مرغ را بکشد تا یک غذائی دست و پا بکند . ولی همانطور که میدانید بجای این مرغ خیالی , کفشهایش را می پزد و با ولع تمام و با آداب رسوم مخصوص انگلیسیها , کفشهایش را می خورد. هر وقت آقای تبریزی از میوه و سبزیجات , نوشیدنی ها , و... گوشت های سرخ کرده مینویسند , فکر میکنم که ایشان هم بخاطر جستجوی طلا از نوع قیراط انترناسیونالیستی , داس و چکش , بیل و کلنک را با عذا های لذیذ اشتباه میکند...
گویا متوجه شدی (اسامه مجددی) که با لحن قلدرانه، توهین،دشنام و تحقیر کاری از پیش نمی بردی. تاکتیک عوض کردی و مودب و بهداشتی حرف میزنی.
ولی باز هم در دو نقش بازی میکنی و با خودت حرف میزنی. این دگه خوب نیست.
از خودت مپرسی و بخودت جواب میدی "جناب جما نارویی اسامه اگر بلوچی بلد بود همان بار اول پاسخ تو را مینوشت "
اگر اسامه (که خودت هستی) بلوچی بلد نیست ، چرا همچنین درخواست غیر عاقلانه ایی از من دارد که برایش بلوچی بنویسم؟؟
گرچه لحن حرف زدن ات تغییر کرده، ولی انچه در ذهن ویرانگر و مخرب و دروغ پرداز ات میگذره هیچ تغییری نکرده، چونکه متن بلوچی که من در کامنت قبلی منتشر کردم، اصلا ان چیزی نیست که تو میخواهی قالب کنی. فکر کردی با دادن ادرس اشتباه خودت را در مقابل خوانندگان حق بجانب نشان بدهی.
بلی ما تورک هستیم نه پان تورک. اما اقای موحدی من در این چند ماه هیچ چیز متبتی از شما در باره حرکت ملی ازربایجان ندیده ام
فقط در مقابل تورکهای ازربایجان قلم می زنی. شاید هم قبلان کارهایی برای ازربایجان کرده ای من نمی دانم
اگر ممکن است یک بار دیگر در مورد مسله ملی در ایران بخصوص در ازربایجان بطور خلاصه بنویسید تا ما با نظرات شما در مورد حرکت ملی ازربایجان بیشتر اشنا شویم
خطاب به آ.ائلیار : جوک خنده داری بود! کیانوش توکلی دموکرات است! کسی که با فاشیست نژادپرستی چون بهمن موحدی دوست باشد، چگونه میتواند دموکرات باشد؟!
باریش عزیز،
انتخاب همدیگر:ممنون از نظر شما. به نکته ی مهمی اشاره کرده اید. درست است موضوع مسایل زیادی دارد که لازم است روشن شوند.
برای طولانی تر نشدن نوشته تنها به موارد کلی اشاره نموده ام. اینجا اضافه میکنم که:
ذکر اسامی بخشی از تشکلهای آذربایجان به معنی تأیید یا رد آنها نیست.
بدین معنی ست که آنها نام خود را اعلام کرده اند. و هستند یا بوده اند. تعداد در این لیست میتواند بیشتر بشود. یا در صورت انحلال تشکلی کمتر شود.
---
نوشته اید: « بدون کنار گذاشتن افراد بدنام با کارنامه های مشخص تاریخی سراسر پوچ هیچ اقدامی موفق نخواهد گشت.»
در نوشته قضاوتی نشده، اما سخن شما مربوط به « حق انتخاب همدیگر» است.
رفتار با گروهها برای گردهمایی:
گروههایی که موجود اند و نام خود را اعلام کرده اند، یا تازه تأسیس میشوند، و دوست دارند در جبهه ی متحدی گرد هم آیند.
روشن است که باید:
1- مخالف رژیم باشند
2- تشکل جبهه ی متحد و منشور مشترک را قبول کنند.
3- مستقل از دولت ایران و دولتهای خارجی باشند. ( در سیاست ، هزینه ی مالی و ساختار سازمانی، لابیگری)
4- نماینده برای جبهه داشته باشند.
----
تشکیل شورای جبهه :
1-نمایندگان همه ی گروهها و گروه منفردان حق دارند به شورای جبهه وارد شوند. کسی را نمی توان منع کرد.
صلاحیت گروه و نماینده:
2- شورا با اکثریت آرا در مورد « ماندن یا رفتن» یک نماینده و یک گروه ، تصمیم میگیرد. نخست در مورد گروه و بعد در مورد نماینده ی آن . با رای مخفی.
که:
-برنامه ی گروه با منشورمشترک خوانایی داشته باشد و اصول آنرا نقض نکند.
-نماینده ی گروه باید فاقد محکومیت دزدی و تجاوز و قتل باشد. و عدم سابقه ی همکاری با رژیم ایران. و سازمانهای اطلاعاتی خارجی.
3- خط و مشی گذشته ی گروه مورد توجه قرار نمیگیرد. معیار برای جبهه رعایت عملی منشورمشترک است.
4- شورا حق دخالت در کار گروهها را ندارد. تنها میتواند موارد نقض منشور را با رای اکثریت خود تعیین کند.
و در صورت لزوم و عدم اصلاح پذیری ، نماینده یا گروه را از جمع خود اخراج کند.
شخصیت های معروف آذربایجان
شخصیتهای مشهور آذربایجان برای مثال دکتر رضا براهنی یا مانندهای ایشان ، در صورت تمایل حق عضویت افتخاری در شورا را دارا هستند.
آقای کیانوش توکلی، شما به چه حق به فاشیستی به اسم بهمن موحدی اکانت کامنتگذاری داده اید؟! او به هموطنان ترک ما توهین کرد و اسم حیوان الاغ را آورد! اگر با این موضوع برخورد نکنید، پس شما همدست آن فاشیست خواهید بود.
دانش ارجمند، اگر بگفته آقای اکبری این زبان شناسی را از مادربزرگتان به ارث برده اید، باید بگویم که شما مادر برگ بسا باسواد تری از ایشون داشته اید!
سلام.بااینکه بنظراین حقیرنوشته وراه حلی خوبی بود واشکالاتی نیزداشت وبازبان رک وساده یاوران سیستم های دوحکومت رانتوانسته بیان کند.من نمره مثبت دادم.
آسیب زنندگان تمامیت خواه وخاکپرستان ونژادپرستان راکه بادیدگاه چپ وراست به جنبش های ملل می زنندودربین آنهابی اعتمادی آفریده اندرااصلا درمقاله نیاورده بود.
انگ های چپ وتوده ایی ومجاهدین هم دهن حکومتی به جنبش آزربایجان رادراین سی وهشت سال نادیده گرفته بود.
سلام-اقتدارگرایان حکومتی وطرفداران ساپورت کننده فرهنگی آنها چه علنی ویادرسایه وزیرلفافه روشنفکری غلط انداز دراین صدسال اخیر؛که استعمارگرانگلیس آنهاراسرکارآورد وازآنهاحمایت سیاسی وفرهنگی کرد؛وبرایشان هویت وتاریخ ساخت تاشریک منابع نفتی وگازآنهاشود.
کف زده وازاواستادوپرفسورودانشمندمیسازند.وای بحال کسی که یک کلمه ازعملکردشان درعقب ماندگی وو..درعصرمدرنیسم چیزی بنویسد؛فوراتکفیرش کرده وبه ترورشخصیت اومی پردازند.این هاهیچ وقت بادموکراسی وسیستم دموکراتیک میانه خوبی نداشته وبه دنیاازرونه دوربین خودنگاه کرده اند.برای این تفکربسیارمشکل است که آزادی حداقلی درجامعه ایجادشود.
این هاهمه چیزرادوست دارند؛ازنگاه آنهانوشته شود؛هرچیزوهرنوشته راناهنجاری معرفی میکنند.این هاحتی به تاریخ وادبیات وشعروفیلم .تئاتر.تفسیرهای سیاسی ازنگاه خودتماشاکرده وتحمل کوچکترین انتقادرا به عملکردخودتحمل نکرده ومهرانگ وتهمت راسریعا برگردن منتقدمی کوبند.
اگریکی مثل کسروی وشیخ السلامی تبریزی .اردشیررپوتر.تبریزی زنجانی.افشارخویی .وو..پیداشود؛به تعریف وتمجید ازباب خودفروشی درآید؛برایش
دراین صدسال تنهاکاری که برای ایرانیان ومخصوصا برای قلم بدستان مباح بوده چاپلوسی وتعریف وتمجیداز حاکمان وشاه وشیخ بوده است.
اگرمن غیرواقعی میگویم روزنامه ومجلات این صدسال ووجوداحزاب راباید نگاه کرده تابه فرهنگ چاپلوسی وتولیدکارخانه های دستمال یزدی رابوضوح بایددیدو میتوان فراوان این گماشتگان دودربار رادید.
شکاندن قلم ها وبریدن زبان هارادردوحکومت تاج وعمامه این هانمی بینند.
اصلا شمابفرماییدیک روزنامه ویایک سایت ویایک تلویزیون پیداکرده ونشان دهیدکه درآنجاجزدستمال بدستی وخودفروشی حرفی زده شود.
اگراین دوستان فارس شئونیست اعتراضی هم درایران وخارج دارندوبه عملکردحاکمان داشته اند؛بخاطرکنترل نشدن سانسورازنوع تفکرخودبوده است.
ویادرخواست زیاده خواهی برای نشرتوهمات ذهنی خودشان بوده است ؛نه برای آزادی ودموکراسی.
بلی بایدهم شماازدموکراسی وابرازنظرات ماناراحت شوید.این دوستان فکرمیکنند؛تنهامانشسته ودرایران گلوبال چیزی می نویسیم.
نه عزیزدلم.مااین زبان زوری رایادگرفته ایم تابهتربه همه دیکتاتورهای هم کیشان شمارابدنیای فارسی زبان بشناسیم.
فرزندان ما دربهترین دانشگاه ها بازبان انگلیسی وفرانسه وروسی وآلمانی ووودرمقام استادان دانشگاه ها دراین کارباما همکاری دارند.
ماسعی میکنیم به درون تجمعات شماورودکرده ومثل انگلیس که نفوذکرد وشمارابرماحکم کردماهم ازهمان سوراخ واردمیشویم تاروح پوسیده ودیکتاتوری شمارانابودکنیم.
عزیزدلم.آن فکری که شمادارید؛عصروزمانش گذشته.مادرگروه موسیقی .درشعرخوانی درهمه عرصه هافعالیم.
اگرآدرس شهرویاخیابانتان رادهید؛من بشماخواهم گفت که درآن محل وشهرچیکارمیکنیم وشماهم چاره ایی جزطبعیت ازتفکروعملکردما ندارید.
نام خود ناصر اللاه کرمی و اقبال اقبالی عربی است. خود کلمه فارسی هم عربی است
سلام-احمدجون گیرنده به موهای آقای توکلی.
خیلی کم پیدامیشودکه دو.سه .چهاررگه نباشند.تاآنجاییکه من خوانده ومیدانم.
ازجنوب انگلیسی ها .پرتقالی ها.عرب ها.بربرها.ووو...
درغرب کوردها.عرب ها.مقدونی ها.ووو....
درشماتورک ها.روس ها.تاتارها.خزرهاووو....
درشرق هندوها.پشتوها.ازبک ها.تورکان مختلف .تاجیک ها.ترکمن ها.ووو...
وارداین ایران تشکیل شده 80 ساله شده ورفته اند.اگرغربی ها ولهستانی جنگ جهانی دوم رااضافه کنیم .بقول رشتی ها میشود.همه جورآجیل..
حال اگرازخودت مطمئن هستی ؛راحت شدی ؟
کامنت گذار .. دانش.. از وارسی شما در این زمینه از ریشه شناسی لذت بردم. منتظر ادامه آن هستم.
الیار گرامی
موفقیت و پیروزیتان را از صمیم قلب ارزومندم.با تشکر و قدر دانی از تلاشهای شما پیشنهاد شما که برگرفته از ضرورت تاریخیست میتواند تبدیل به واقعیت گردد بشرطی که همه اشتباهات تاریخی چنین اقداماتی دوباره صورت نگیرد.همین مفاد مترقی و برنامه مشخص با ماده های مشخص برای کسب اتحاد عمل میتواند کارساز باشد .اما رفیق گرامی شما در فراخوان به سازمانهایی که نام بردید دچار همان لغزش و تجربه تلخ شکست این طرح را شدید.این سازمانها که جز نام و کارنامه سراسر بدنام از خود به یادگار نگذاشتند نخواهند گذاشت این طرح دوباره عملی گردد.صمیمیت شما را برگرفته از وجدان بیدارتان را برای پاسخ دهی به این ضرورت درک کرده و شخصا استقبال میکنم .اما بدون کنار گذاشتن افراد بدنام با کارنامه های مشخص تاریخی سراسر پوچ هیچ اقدامی موفق نخواهد گشت.به باور من نیروهایی از این تفکر مبارزاتی که سابقه تاریخی روشن و شفافی را دارا هستند میبایست سکان دار این درخواست باشند
جناب نادر باوی که احتمالا اهل شهر ملاثانی هستی
میتوانی همین متن خودات را به عربی بنویسی اقای یکنفر
یاد شهید عبدالرحمن قاسملو گرامی باد، اما ننگ بر دروغگویان و تفرقه اندازان باد. برخی از کارگزاران این رژیم برکسانی مثل همین بهمن موحدی بامدادان صد بار ارجح اند. زیرا دست کم می گویند کجا ایستاده اند و نمی خواهند کشور را به دست مشتی تروریست بسپارند. شماها جز به راه انداختن جنگ قومی در آن مملکت هدف دیگری ندارید. این هدف را جناح هایی از رژیم نیز که آیندۀ خود را در خطر می بینند، دنبال می کنند. به جای این حرف ها بردار مجیز ناصر کرمی را بگو ....
جناب جما نارویی اسامه اگر بلوچی بلد بود همان بار اول پاسخ تو را مینوشت بله موبایل من الفبای اردو ندارد و نمیتواند بنویسد این خط هم خط اردو است که رسمی خلق بلوچستان خودمختار پاکستان است
از شما بابت متنی که از فیسبوک برداشتید هم تشکر میکنم لینک ان را هم برای من اسامه دراورد قرار میدهم
این متن متن زیبایی بود
برای ما سرزمینی است زیبا خانه هایمان ساخته بر سرزمین همیشه پاینده ام زمین کوچک بازی های کودکانه ام
حالا اگر من همین را به الفبای فارسی بنویسم
مان یکی ملک ابید چه چنگ طل لیب گوازی گنگ....
این چه فرقی با نوشته های من داشت
بابت لینک ها هم از اسامه ممنون خوب بودنند :
https://pt-pt.facebook.com/منی-بلوچستان-394179357335234/?fref=nf
https://www.facebook.com/permalink.php?story_fbid=1028741093879054&id=3…
شما بفرما بقیه ان را برای خوانندگان به فارسی ترجمه کن
پانفارس عزیز! آقای بهمن موحدی(بامدادان)! آیا واقعا کسی نژاد پرست تر از شما، و متعصب تر و خود بزرگ بین تر از شما در روی زمین پیدا میشود؟ فاشیست عزیز جناب بهمن! عرض بمحضرتان غرور بیجا وکاذبتان هر انسان آزادیخواهی را که ذره ای وجدان در وجودش باشد به فریاد میآورد. نژاد پرستی و خصوصیات تمامییت خواهی و پانفارستان، در واقع هرانسان آزاده را به تعجب وا میدارد. مگر شما چقدرحس تحقیر وعقده تاریخی در دل داری، که بخون ترکان تشنه ای؟! بخودت اجازه میدهی تحت شعار جهنم ایران، دستور قلع و قلم حقوق زبانی، فرهنگی و ملی مدنی خلقها و ملل غیر فارس جهنم ایران را صادر کنی؟! فکر میکنی مگر کی هستی از طرف دیگران صحبت میکنی؟! فکر میکنی فردا میتوانی در مقابل مردمان و خلقهای بجان آمده جهنم ایران بایستی؟! مردمانیکه زیر سرکوب وخفقان رژیم سفاک جمهوری منفوراسلامی فارس، زندگیشان تباه شده است. حالا شما نیز
بر روی آنان شمشیر میکشی!؟.... شما مگر کی هستی با تهدید و ارعاب، و خط ونشان کشیدن به این وآن، میخواهی رل وکیل مدافع فاشیسم تمامیت خواه را بازی کنی؟ شما در طول تمام زندگییت، مگر تابحال چه عمل مثبت و نیکی را اشاعه داده ای، که با نسبت دادن کلمه مضحک "پانترک"، بر روی مردم مظلوم آزربایجان خیز برداشته ای! مدام علیه حقوق ملی مدنی آنان دهن دری و لجن پراکنی میکنی؟! آیا قادری از پس آنان بر آئی؟ ملتی با 35.000.000 تعداد، یکقرن تمام زبانش قدغن شده است. ملتی که بدست فاشیسم استعمارگر رژیم حاکم به قتل عام زبانی، فرهنگی، محکوم شده است! در کجای دنیا چنین ظلمی وجود دارد، که شما برطیل قتل عام فرنگی ملل ایران میکوبی، بیهوده گرد و خاک راه انداخته ای؟ آیا فردا میتوانی درمقابل ملت آزربایجان پاسخگوی دهن دریهای خود باشی؟! شما که جز نفرت پراکنی وترویج افکار فاشیستی ونژاد پرستانه پان ایرانیستی، و تبلغ افکار فاشیستهای تمامیت خواه "سومکا" کاری از دستت ساخته نیست، مگر چه کار مثبتی انجام داده ای که خود را بافکار مرتجعانه و فاشیسم خاک پرستی آلوده میکنی! فالانژ عزیز! بهمن آقا! با یک نگاه کوتاه پر واضح است، شما ها اگر قدرت داشتید با افکار فالانژ و فاشیستی خود دنیا را به خاک و خون میکشیدید. هر انسانی را که پانفارس نبود می کشتید. اما خوشبختانه عددی نیستید. فقط مشتی عناصرمتعصب کوردل، تمامیت خواه و مرکز گرا هستید، عناصری که جز نفرت پراکنی علیه مردمان غیر فارس، تبلیغ فاشیسم و پان ایرانیسم، استعمار واستثماردسترنج خلقهای زحمتکش جهنم ایران، کار دیگری از دستتان ساخته نیست! لطفا حد خود را بشناسید. بیهوده علیه ملل غیر فارس جهنم ایران که در صدد کسب حقوق ملی و مدنی، و بازگشت شاَن و منزلت انسانی خویش هستند، مخالفت و دهن دری نکنید. چون کاری از دستتان ساخته نیست. بقول معروف: "خدا سگ را شناخت، شعورانسانی بوی نداد"دانش گرامی، دانش شما کمی نم کشیده است.
زنجبیل، موز، نعناع، مطبخ و بسیاری دیگر از واژه ها که برشمرده اید عربی هستند.
اتاق و قابلمه و بشقاب و قاشق ترکی هستند. این زبان شناسی را لابد از مادر بزرگتان آموخته اید.
نام بسیاری از گیاهان و پرندگان در فارسی از ترگی گرفته شده مانند قرقاول،قرقی، قارانقوش، باقرقره (یعنی باغری قارا) و ... کاکوتی یعنی کهلیک اوتی (به معنای گیاه معده). با این افاضات .... حقایق مسلم زبان شناسی را که نمی توانید عوض بکنید. موفق باشید ....
زبان ترکی از روی زبان فارسی ساخته شده است( بخش یکم)
واژگان مرتبط با احساسنام خوراکی ها در ترکی استانبولی:
پنیر - کره - میوه - سبزی - سبزی خوردن( دقیقا به همین شکل) زنجبیل و نعنا و موز و پرتغال و بادام و گل و نام گلها ( نرگس و لاله و نیلوفر و ...که در ترکیه نام دختران هم می باشد )- نام اکثر میوه ها و سبزیها و داروهای گیاهی در استانبولی فارسی است.
به آشپزخانه می گویند موطفاح - همان مطبخ -
به قابلمه می گویند تنجره به بشقاب میگویند تبک که همان تابک یا تابه ی کوچک می باشد.( تابه و ماهی تابه)
خود بشقاب در اصل بوده پیش کاپ یعنی ظرف مسح زیر کاپ که چیزهای کاسه و فنجان مانند را می گفتند. کاپ انگلیسی از فارسی گرفته شده
اتاق تلفظ دیگر تاق فارسی است ( تاقچه یعنی تاق کوچک) به معنی جای سقف دارد که سقفها را در قدیم گنبدی می ساختند تا با آجر چینی برای پایداری. دیوار و پنجره و نردبان از فارسی به ترکی استانبولی رفته
دوست - دشمن - فداکار - گناه و گناهکار - سودا ( هوی و هوس) - عشق با تلفظ آشک که تلفظ درست فارس آن همین آشک است که از اشک می آید و به معنی چیزی است که می چسبد. عکس آن واژه اِشک است که از آن اشکاف و شکافتن می آید بمعنی جدا شدن یعنی دقیقا عکس آشک که به عربی رفته شده عشق
=
نام تمام اعضای خانواده در ترکی استانبولی فارسی بویژه فارسی قدیم است:
بابا ( آبا فارسی قدیم که در آبا و اجداد مانده)
آنا یا آنه ( = نه نه )
آبی = برادر بزرگ که د ررتبه بعد از پدر است. آبا ( ی ) می گیرد و مصغر می شود مثل با و بی -
آبی چه ( آبجی = خواهر بزرگ) - چه علامت کوچک ساز فارسی است خواهر چون در خانواده های قدیم در رتبه پایین تر بوده چه گرفته شده آبی چه که بمرور آبجی گویند.
تیزه = خاله که کوچک شده دایی است. دایی > دایی چه ( که بمرور تیزه تلفظ شده)
بِی ( مرد بزرگ) - بی چه ( = بچه = مرد کوچک)
واژه فارسی برادر هم در استانبولی کاربرد دارد
قارداش و یاکاردیش ( در لهجه استانبولی) یه معنی خواهر و برادر می باشد در اصل به معنی هم شکم است یعنی دو نفر که ا شکم یا رحم یک زن هستند و تشکیل شده است از قار یا کار و داش که هر دو واژگانی فارسی هستند.
قار همان گار و گور فارسی است به معنی حفره ( در معنای شکم یا در اصل رحم زن) و داش که در فارسی به معنی با هم و همراه دارد ( داشتن) و متضاد آن دوش هستند که به معنی ناهمراه و تضاد دارد من دوش من ( دشمن) یعنی ضد من- دوشنام ( متضاد نام) دوش وار ( دشوار ) که در اصل بوده دوش خوار - خوار به معنی پست و هموار و ساده دارد. منتهی قارداش یا کاردیش با ساخت زبان ترکی که کلمات تنها پسوند می گیرند شده گارداش ( قارداش) یعنی هم شکم یعنی داری مادر مشترک . کیز کاردیش یعنی خواهر( کیز یا قیز یعنی دختر)
=
نیمی از نام فصلها ( مثل بهار) و نام روزهای هفته فارسی است ( چارشمبه و پرشمبه که لت و پارشده پنج شنبه می باشد!) ترکها بخاطر نداشتن سواد نوشتاری لغات فارسی را همانطور که می شنیده اند بکار می بردند به همین دلیل برخی لغات را آنقدر عجیب تلفظ می کنند ( بویژه در آسیای صغیر که مخرج بسیاری حروف مثل خ یا ک را ندارند )که کمتر افرادی متوجه میشود ریشه فارسی دارد مثل جیر( با تلف جی یَر) که همان جگر است.
=
بیمارستان
هاستا ( همان خسته فارسی است به عنتی بیمار با تلفظ مردم آسیای صغیر که خ نمیتوانند بگویند)
هاستانه = بیمارستان در اصل بوده خسته خانه که مرکب از دو لغت فارسی) این واژه فارس خانه به شکل هانه یا انه در بسیاری لغات استانبولی وجود دارد. عملیات هانه = اطاق عمل- حبسانه = حبس خانه = زندان . درس هانه = کلاس درس = درس خانه
همشیره = پرستار! همشیره در فارسی به معنی خواهر است
عیلاج = همان علاج است به معنی دارو
در ترکی برای واژه در ( مثلا در فلان زمان و مکان) واژه دا ( بعضی مواقع با تلفظ تا) استفاده می کنند که تغییر شکل یافته واژه فارسی ( در ) یا تو (توی) در کلام عامیانه می باشد. در شهر، در زمستان، توی مدرسه ، تو کار ، تو خیابون ، تو زندگی ، تو بهار و... منتهی طبق قاعده زبان ترکی این واژه به انتهای کلمات اضافه میشود مثلا اگر در فارسی می گوییم تو بهار در ترکی می شود بهار دا ( یعنی دو لغت فارسی با ساختار ترکی) کلاس دا ، ایلول دا ( در ماه ایلول) ، استانبول دا ( در استانبول)
در فارسی با اضافه کردن حرف ن یا م به سر فعل آنرا منفی می کنیم : نرو - مخور - نگو یا مگو همین حرف م را اتراک گرفته اند منتها از آنجا که ترکی پیشوند ندارد و پسوند را به آخر کلمات اضافه می کنند ( م )ر ا به آخر فعل اضافه می کنند ( بصورت مه یا ما ). گیت ( = برو) گیتمه (= مرو ) - سورما (= مپرس) ( سور = بپرس از مصدر پرسیدن)
چاپلوسی عملی زشت و معلول فساد فرهنگی و تاریخی و شخصیتی چاپلوس است . نقد هر عمل و پدیده ای ، بادمجان چیدن دور بشقاب نیست . کسانی که در این سایت فوکوس شان روی چنگیز و اردغان و خون و نژاد و ژن و زمین و قوم و ملت و قبیله است ، صلاخیت قضاوت در باره این سایت را ندارند . سوء استفاده هایی که از دمکراسی و خودگردانی در این سایت توسط راسیست های سپاراتیست آذری میشود , قابل سرزنش و نقد و سنجش است . چرا این گروه در سایت های ترکی خود فعال نیستند بلکه در این سایت ایرانی فارسی زبان به تخریب دیگران و فرهنگ و تمدن و مشاهیر غیرخودی می پردازند ؟ این ها که مدام در اینجا مدعی هستند که زبان فارسی زبان استعمارگران است چرا در خانه استعامار گر و بزبان استعمارگرد و با هزینه استعمارگر ، به وابستگی خود ادامه میدهند ؟ نتیجه اینکه یا گیج هستند یا فرصت طلب . و نظر و احسنت گفتن شان در اینجا یک شاهی هم ارزش ندارد .
استاد ارجمند،
در خواندن این بیت کمی مشکل دارم:
اقوام دیگرند همه وحشی و خشن
ما نرم و نازکیم همه چون حریر و... بعد؟
شاید به این صورت بوده:
اقوام دیگرند همگی وحشی و خشن
ما نرم و نازکیم همه چونان حریر و... بعد؟
با احترام
سپاس فراوان از سخنور سخندان و بزرگوار، سعید یوسف!
نوشیروان عادلمان سوخت رقّه را
تا زهر چشم بگیرد ز روم و ...بعد
آتش به شهر حلب زد ولی نگو
در جنگ روی می دهد این چیزها و ...بعد
آقای کیانوش توکلی قیافه شما شبیه ایرانیها نیست. چرا موهایت قرمز است؟! فکر کنم دورگه باشی.
جناب تبریزی مغلطه نفرمایید! خیلی از آخوندها میگویند که اسلام واقعی بسیار رحمانی است و در هیچ کجا پیاده نشده است! من نمیدانم که این اسلام رحمانی در کجای تاریخ بشریت بنا شده است و باعث رستگاری کدام مردم شده است! کمونیسم و مارکسیسم و لنینیسم و سوسیالیسم شما هم احتمالا نوع واقعی اش پیاده نشده است! نوع واقعی اش کجا بود؟ شوروی، چین، کوبا، کره شمالی؟! بس کنید این حرفها را. صحبتهای شما شبیه همان حرفهای پوچ آخوندهاست!
کار دنیا برعکس شده است! حیف سمینار که برای یک تروریست چپگرای جنایتکار میگذارند!
با نوشته شدن صدها برگ درباره فیلم بدون فروش و بدون بیننده (طعم گیلاس) چه سودی به مردم دردمند و درمانده و گرسنه و ستمدیده ایران رسید؟ چرا یک هزارم زمان و نیروئی که برای پرداختن به این فیلم الکی در تارنمای ایران گلوبال به کار گرفته شد برای دختری زنجانی و ترک تبار و ترک زبان و ترک نژاد به کار گرفته نمی شود؟ این دختر و خانواده این دختر را ستمگران با هزاران بیداد و ستم له کرده اند اما حتی یک کک نیز پیدا نشد که پوچنامه نویسان تارنمای ایران گلوبال را بگزد! بنازم به این فهم! بنازم به این شعور! و دریغ از یک جو غیرت!
http://www.iranglobal.info/node/55681
ممنون ازشعرزیبا وپرمعنی شما،ایکاش تعدادی ازخواب خرگوشی بیدارشوندومعنی انسانیت رالاقل دراین عصرمترقی بفهمند.
امیدوارم این متن کوچک من چاپ شود.
متاسفانه درزیرنوشته آقای کرمی هرچه نوشتم یایک روزدرسایت ماندویااصلاجواب های آقای عبداربه زاهدانی چاپ نشد.
ازشماهم عذرخواسته چون میدانم این یادداشت آخری من ربطی به شعرنداشت وتنهابخاطراینکه آقای توکلی درجریان باشند ؛مجبورا دراینجادرداین سانسوردرزیرنوشته های اقبالی وکرمی راآوردم.
آیا کیا رستمی خالق این اثر، واقعاً در کارش خنثی ست؟ جانبدار نیست؟
نه برای رهایی از محیط آشغال، بل برای چال شدن. اینجا چال کننده با محیط یکی میشود. اما محیط او را چال نمیکند. میماند که زجر بکشد و سعادتمند نباشد. و علت عدم سعادت او هم محیط است. کیا رستمی در این نقطه جانبدار است. یعنی در جانب تیپی که نشان داده. در جانب « ایران گرای کور ذهن».از هر زاویه که نگاه کنیم می بینیم کیا رستمی بدیعی را به عنوان یک تیپ ایرانگرای کور ذهن مطرح کرده است.
چه خودش جانبدار باشد یا نباشد. در اصل قضیه چندان تفاوتی نمیکند.
ولی هر صحنه یی را که صاحب اثر مطرح میکند، در جامعه خود بخود مهر تعهد میخورد. و بر دست صاحب اثر می نشیند.
از این رو هنر خنثی یا هنر برای هنر عملا وجود ندارد.
نوشته اند: « کیارستمی دوربین خود را همتراز با دید مردم تنظیم می‌کرد، تا زندگی را از همان زاویه‌ای ثبت کند که انسانها آن را تجربه میکنند و ریتم فیلم را تا آنجا که ممکن بود با آهنگ زندگی، آن چنان که در واقعیت جاری است، تطبیق می‌داد...سینمای او با تمام وجود سینمایی اجتماعی و جانبدار بود-عباس مؤدب»
یعنی « زندگی طبیعی». ولی جانبدار.
چال شونده- چال کننده . اما بدیعی به چال کننده نیازمند است.
میخواهم یکی از جملات دوست داشتنی ات را به تو یاد اوری کنم : " مگر ما را دراز گوش فرض کردی".
زُبـان اِش چـو گـوکـی زبـان ءِ وَڑا بَـرے اِے گـرانـزّ ءَ سَـپـا کـنـت ءُ بَـرے آدگـے گـرانـزّ ءَ سَـپـا کـَـنـت ، دِل اِش چـہ تُـرسءَ چَـول جَـنـت ، چَـمّ اِش سـیـَـہ دیـمَـگ کـاراَنـت ، لَـجّ اِش سَـکّ بـاز هَـسـت ، گـَـیـرَت اِش بُـهـا کـُرتـگ ، واهَـگ اِش هِـچّ نِـیـسـت ، تَـمـاه اِش سَـکّ بـاز هَـسـت ، نـہ زان اَنـت چـہ کـُـجـا آتـکـگ اَنـت ءُ کـُـجـا رَوَگءَاَنـت ، شُـدیـگ بَـنـت بـوُنـڈکءِ تَـلءَ بـانـژاَنـت ، سـیـر بَـنـت زُمـیـنّ ءَ دَسـت کـَـنـڈ کـن اَنـت ، اَگـاں مـنـی گـَـپ دروگ اَنـت گـڑا وَت ءَ جُـسـت بـہ کـن اَنـت کـہ وَتـی بـلـوچـی بـیـمّ ، هَـیـبَـت ، اِزّت ، گـَـیـرَت ، تـپـاکـی ، هَـشَـر ، دود ءُ ربـیـدَگ ، زبـان ، کـَـول ءُ کـَـراراِش کـُـجـا بـاهـیـنـتـگ اَنـت؟!!!۔۔۔حالا خودت (اسامه مجددی) را محمد بارکزهی و ایسنا جا زدی ، ای ناقلا.
این ملق زدنهایت هیچ تاثیری جز شناخت هر چه بیشتر دشمنان ما ندارد.
خیلی درمانده شدی با خودت حرف میزنی. این چیزهایی هم که نوشتی هیچ ربطی به زبان بلوچی ندارد.
....
نوشتار درست زبان بلوچی اینگونه است:
مـنـی گـپ ءَ دِل ءَ مَـیـاراِت ، چـونـاهـی مَـئـے مُـلـک ءِ مَـردُم سَـکّ بـاز اَنـت بـلـئـے جـان اِش چـو مَـچّـی کـُـنـٹ اَنـت ، کـامـپـول اِش چـو کـلَـمـپـوگ اَنـت ، گـردِن اِش چـو کـَـرَشـکـوگ اَنـت ، سـریـن اِش چـو کـانِـزگ اَنـت ، دَسـت اِش چـو کـَـرَگـی داراَنـت ، پـاد اِش چـو پـیـرءِ دارءَ چـوٹ اَنـت ،
سلام-میگویند.فلانی رابه ده راه نمی دادند،سراغ کدخدارامیگرفت.
خدالعنت کند؛به مهندسان سیاسی استعماری جهان خواران را؛که تفکرات ودسته های بی منطق وغیرعقلانی جوراجوررادرآستین خودپرورش داده تاازاین بی منطقان درزمان های لازم استفاده ابزاری نموده وبرگرده آن ملت هاسوارشوند.
کسانی که درک وسوادسیاسی ندارندوحتی ازمردم عوام نیزعقب ماندترند؛همیشه باجوآفرینی دردرون آنهااین استعمارگران توانسته موج ایجادکرده ودراین وانفسای طوفان ؛خودماهیگیری کرده است.
رجوی هابااین تفکرخوداگرروزی سرکارآیندباورکند روی استالین وصدام وهیتلروپینوشه وشاه وخمینی راسفیدخواهدکرد.
البته یک مثل زیبای تورکی داریم.میگویند.ائششئک اولماسا ؛ائششئک مینئن اولماز..یعنی اگرخرنباشد؛خرسوارپیدانمی شود.
من در رابطه با جوودها زیر یک مقاله چندین کامنت گذاشتم البته علیه جوودها و منتشر شد اما فقط یک کامنت مثل همین کامنتها در ایرانگلوبال گذاشته بودم در سایت پارسینه که در ایران منتشر می شود گذاشتم منتشر نکردن .البته ان کامنت هم علیه جوودها بود
قبل از دمکرات بودن اقای توکلی باید شجاعت و شهامت ایشان را در نظر گرفت جونکه شاید خیلیها دمکرات باشند ولی با شهامت نه
آقای منصور، من بارها گفته ام که در شوروی سوسیالیسم و کمونیسمی در کار نبود که کارنامه سیاه یا سپید داشته باشد و آن چه که همگان در شوروی دیدند سرمایه داری دولتی بود نه کمونیسم! اما بدبختانه تا کسی سخن از سوسیالیسم و کمونیسم می گوید کسانی که فهم درستی از سوسیالیسم و کمونیسم ندارند فروپاشی رژیم شوروی پیشین را مانند گرزی بر سرش می کوبند! در رژیم شوروی پیشین همگان از بام تا شام کار می کردند و دسترنجشان را دودستی به دولتیان می دادند و دولتیان نیز در کاخ های باشکوهی مانند کاخ کرملین زندگی شاهانه داشتند و هر کس گلایه می کرد تیرباران می شد و یا به اردوگاه های کار فرستاده می شد! پس چگونه شوروی با سوسیالیسم و کمونیسم گردانده می شد؟ من در این باره ها تا کنون نوشتار جداگانه ای ننوشته ام اما در کامنت هائی در این باره ها در لینک زیر دیدگاهم را نوشته ام
http://www.iranglobal.info/node/36141
دموکراسی!
یادم می آید هر روز در فضای مجازی صبح تا شب سرکوفت به ترک ها میزدیم که شما پانترک ها ال و بل هستید و در مواقع عصبانیت چند جمله مرسوم ترکه ... و مغول و ...هم به نافشان می بسستیم مدت ها بعد فهمیدم در داغ شدن آتش این فحاشی های راسیستی و فاشیستی کرد ها نیز نقش کاتالیست را بازی میکردند و گویا با حفظ درگیری بین ترک و فارس و عرب مدت ها خود را پنهان کرده اند تا وقت مناسب و خیانت در پیچ تاریخی.
کاری ندارم یک عذرخواهی به ترک های آذری و عربهای ایران بدهکارم به خاطر مواقعی که علیهتان نژادپرستی داشته ام من عذر میخواهم از شما.
الان میفهمم که کرم از خود درخت یعنی چه!
الان میفهمم داشتن بیشترین گروهک تروریستی توسط پانکرد ها که ژنتیک آریایی دارند یعنی چه،این تف سربالا زمانی بدتر میشود که میدانم ترک های ایران اصلا گروهک تروریستی ندارند.
این تف سربالا یعنی خطر یک نسل کشی بزرگ در استان های ایران
به نظر من، با وجود ایران گلوبال، سایت گویا باید کاسه و کوزه اش را جمع کند و در آن سایت را ببندند، دست مریزاد جناب توکلی و همه کارکنان و زحمت کشان این سایت،
به هر کی هم نژادپرستی شده باشه به این وطن فروشهای پانکرد سربر نژادپرستی نشده این وحشیهای بدتر از داعش
با کمال احترام پان کردیسم ملغمه ای از خشونت و سربری ذاتی و خیانت هست.بهانه های فاشیست در ترکیه و سوریه و عراق به درد در کوزه میخورد شما اکراد مثلا آریایی ذاتتان بدوی هست هنوز افکار قرون وسطایی از ملت شما رخت بر نبسته.
هر موقع دموکراسی از لوله تفنگ دموکرات های پانکرد وطن فروش درآمد آن وقت بنده دیگر به ایران گلوبال سر نخواهم زد.
با اجازهٔ yaradiciliq عزیز، کامنت ۲۷ را درج خواهم کرد. ((( چرا بعضی از نو آوریها، در کشور‌های خاورمیانه خریدار دارند، ولی در غرب، بازار یابی برای آن نوآوری، دشوار میشود؟ آموزش، دانشگاه، و آگاهی فرهنگی ))) همه شما، فیلم Minority Report را دیده اید، ابتکار یک شرکت ترکیه ای، به این فیلم خیلی نزدیک شده، این شرکت تورک، دستگاهی ساخته که به ماشین‌های پلیس نصب میشود و هم زمان میتواند (( نمرهٔ اتومبیل، چهره افراد را شنا سائی و سرعت ماشین را )) نشان دهد، در کشوری که تروریست‌های پ ک ک ، داعش، القاعده فعال هستند، این دستگاه بسیار خوب است، ولی در غرب، این نوآوری، به نوعی ( تجاوز به حریم خصوصی افراد ) حساب میشود. کارکرد این دوربین را ببینید.
http://findbiometrics.com/ekin-patrol-can-scan-faces-305303/http://www.ekintechnology.com/ekin_patrol/index.html
.... ekin Patrol Police Vehicle Can Scan Plates, Speeds, and Faces
.....
Turkey-based smart city solutions provider ekin Technology has announced a new kind of smart vehicle for law enforcement applications. Called ekin Patrol, it’s a police car equipped with a number of sensors enabling speed, license plate, and even face recognition.
جناب اسامه مجددی شما با هوشیاری و پشتکار دست این پانترک که با نامهای مختلف به عنوان بلوچ و کردو ...کامنت میگذارد را رو کردید و ازاین بابت شایسته صد سپاس هستید. واقعا این کار بسیار غیراخلاقی است که کسی به نام یکنفریا اسلم ریگی یا محمد یا دهها آیدی دیگر خودرا به دروغ دارای هویت های دیگر قومی جابزند و به ایران و ایرانی و فرهنگ و تاریخ این سرزمین توهین کند و درذهن کوچک خود تصورکند که از این طریق بین کردو بلوچ و آذری و فارس و...اختلاف می اندازد. باید همواره سعی کرد فریبکاری های نفرت آور این دشمنان ملت ایران را رسوا نمود.
معلوم ميشه نوشته بنده كك به جون نژاد پرستان آريايي روست تبار انداخته است . ٨٩ ساله شما ها داريد ملت هاى ايران را زجر مى دهيد . به يارى خدا و ملت قهرمان ترك ما ، كارى خواهيم كرد كه مثل هيتلر در سوراخ هاى نژاد پرستى تان بخزيد . و بمثل پدر تاجدار و عمامه دار در گور تاريخي تان با لعنت ملت هاى ايران به آرامش ؟! ابدى برسيد. در تعجبم كه جناب كرمى غيبت كرده أند . ولى جناب تبريزى شروع كرده أند به گيلاس فروشى ، آنهم از نوع آريايي و درجه يك سلطنتى ، و ياد شان رفته است كه جناب رفيق أستالين و اخوى پولپود ، گيلاس هاى درجه يك ٢٠ هزار تومانى ؟! را مى خوردند . و با سر ملت هاى خاويار خور و إشراف زاده ؟؟؟!!!منار ها درست مى كردند كه منار جنبان أصفهان پيش آن ها عرق شرم بر پشيانى اش مى نشست .نژاد پرستى به خودى خود شرم آور است . اما كباده كشى نژاد پرستان ، آنهم با ستاره سرخ كه رنگ تاريخي آن پريده است .
جاى بسى تعجب است . مى دانم كه اگر اين نوشته اى ما ادامه پيدا كند . بنده خدا آقاى توكلى ممكن است سرش را با كلاشينكوف هاى مارك ستاره سرخ بر باد بدهند. به همين خاطر هم قلم كوتاه مى كنم و به خاطر ايران گلوبالى كه قلم هارا ديگر نمى شكند . خود م خودم را سانسور مى كنم . تا بلكه اين صفره ايران گلوبال جناب توكلى همچنان باز بماند .والله از دوران مشروطه تابحال آقاى توكلى نوبراش را آورده أند . و اى كاش فرخى يزدى و عارف قزويني هم در ميان مان بودند . و در اين تمرين ميخ كوبى بر تابوت استبداد با ما هم سخن مى شدند . هر چند رضا پالاني دستور داد دهان فرخى را بدوزند . اما سخنان آتشين آن بزرگ مرد ، از لإبلاى ديفوار هاى بلند زندان استبداد به گوش تاريخ رسيد .،و اميد وإرم به حرمت لُب هاى دوخته فرخى يزدى ها هم كه شده ، ايران گلوبال بر اين راه پر خطر و پر پيچ و خم ادامه دهد . تا يادگارى باشد در دل تاريخ ملت هاى ايران . تا بلكه ملت هاى ما از بيمارى صد ها ساله استبدادي و قلم شكنى و لُب دوزى نجات پيدا نمايند. آمين يا رب العالمين .....
نه خدائی و نماینده های او و نه شقاوت و قساوت قوانین قضای رسوای ولایت شیعی، هیچکدام به فریاد و دادخواهی بحق و مظلومانه ی تو مادر شریف، اسیر و بیمار هیچگاه پاسخی درخور نخواهند داد. اما در این میدان بی دادرسی، تنها و تنها نوده های مردم، کارگران، معلمان و دانشخویان چرا! آنها و پشتیبانی شان می تواند کارساز شایسته باشد و راه چاره ی رهائی همگان از ستمگری مذهبی نیز در همین اراده ی متحد و مشترک و همصداست. بنا بر این دست دوستی و همبستگی هرچه روشنتر بسوی آنها درازکن. و سهم ما در این بازی مرگ نرگس محمدی ها چیست؟ جز یاری و پشتیبانی؟ پس بیائید باهم صدای رو به خاموشی او باشیم، البته پیشتر تا دیر نشده است!
اکثر شهر های ذکر شده در این اعلامیه متعلق به ازربایجان غربی است. نه کردستان
ایا واقعا کرد ها لیاقت ان را دارند برای تورکها حکومت کنند؟ سال گذشته وزریر کشور جمهوری اسلامی رفنه بود کردستان ایران در سالونی با شرکت مسئولان کردستان و اهل قلم کردستان سخنرانی می کرد یک نفر از وزیر کشور پرسید جناب وزریر چرا یک نفر بومی به استانداری کردستان انتخاب نکردید؟ وزریر کشور جواب داد ما حقیقتا نتوانستیم یک نفر واجد شرایط که در حد مدیریت استان کردستان باشد پیدا کنیم .حالا کردها می خواهند غیر از کردستان ازربایجان را نیز مدیریت کنند :)
طرف نشسته پشت کامپیوتر و ارزوهایش را برای دیگران تایپ می کند.
تو اول برو یک دهکده از کردستانت را ازاد کن بعد وزن خودت را سبک سنکین کن
در داخل مجاهدین خلق تورکی حرف زدن ممنوع است. چرا خانم مریم رجوی؟ رئیس جمهور خود خوانده ایران
از اسامه میخواهم دیگه جواب این را نده من مینویسم برایش تا ببینیم چجور این اقا چجور میخواد جلوی قاضی ملق بازی کنه
این را برای دوست من نوشتی : میتونی نادانی و حماقت خودت پنهان کنی.
نادانی و حماقت مال کسی است که ادعای بلوچ بودن داشته باشد و ان اندازه نادان باشد و احمق نداند نمیتواند یک جمله بلوچی بنویسد اگر میتوانی بنویس به بلوچی جواب من را :
جناب گده چهوز جما نارویی
مینیا مضمون بلوچی پلابنش نامیس
چو نسلی بلوچیون بهاپنی تحقیق میت تک جمعی فون
مسئول محترم کامنتها و همچنین آقای کیانوش توکلی، این آقای بهمن موحدی به هموطنان توهین کرده و در کامنتش اسم حیوان الاغ را آورده است. شما چگونه به این شخص بی ادب اکانت کامنت گذاری داده اید؟! افسوس...