به پان ترکان تجزیه طلب
یعنی واقعا نژاد پرست تر از شما ومتعصب تر و خود بزرگ بین تر از شما گروه و تفکری در دنیا وجود ندارد. این غرور کاذب شما هر فردی را به تعجب وا می دارد آخر مگر شماها کی هستید وچه تفکر وعمل مثبتی را اشاعه داده اید، شما به غیر از نفرت پراکنی وترویج افکار فاشیستی ونژاد پرستانه چه کار دیگری انجام داده اید؟ شما می خواهید هنر وسینما را نیز به افکار مرتجعانه وفاشیستی خود آلوده کنید. شما ها اگر قدرت داشتید دنیا را به خون می نشاندید وهر انسانی را که ترک نبود می کشتید اما خوشبختانه عددی نیستید و فقط یک مشت فاشیست متعصب هستید که جز نفرت پراکنی کار دیگری نمی توانید بکنید.
به قول معروف "خدا خر را شناخت شاخ بهش نداد"
من نوشتۀ مفصلی در مورد اعتدال و دمکراسی بخدمت یار بلوچستانی اسلم ریگی در کامنتی یاد داشت کرده و فرستادم ، متاسفانه حذف شد. علتش را هر گز نمی دانم به آنهای که تحمل درد دیگراندیشی را در این سایت ندارند جدا خیلی متاسفم
سلام-من مانده ام ودروغ های تعدادی بی خبرازدنیای ایران وگنده گویی های خارج ازاستانداردتعدادی که مارامجبورمیکند؛خودرانخودهرآشی کرده وجواب این قره جه های داخل آش رابیرون بریزیم.
پدرم ؛استاداعظم ؛لیدرسیاسیون چپ جهان وجهان وطنی های توهم داردرخواب زمستانی وسره نویس عزیز.
کجاست این خاویار؟آیاواصلاماهی اوزون برونی دردریای خزرمانده تاخاویارش رامن بیچاره وائلیاروحسن وحسین بادرآمدهای میلیاردی ماهانه پیداکرده وبابوقلمون سرخ کرده درشراب فرانسوی وویسکی اسکاتلندی نوش جان کنیم؟
پدرت خوب مادرت خوب برنج گیلویی 50 هزارتومان کجابوده که شماسه سال است هی آنرابخوردمامیدهی؟بهترین برنج درایران همین الان 9000تومان میباشد.وگیلاس تک دانه وبهترین نوعش 7500تومان که شماآنراگران کرده تاطرفداران کارگر.زحمتکش شمانتواندآنرابخردواین چه دشمنی است که میخواهی همه چیزراگران بخرند.
بخدا.به لنین ومارکس وانگلس وداروین
وهگل قسم که شمابیشترازهمه آنهامیدانی، برنج اکنون 9000تومان است ولی شماسه سال است بامادشمنی کرده میخواهی بزورآنرابماگرانفروشی کنند.نکندشماکلی فروشی برنج داشته ومیخواهیدرانت ایجادکنید.
اگرلازم داشتی من حاضرم بااینکه هنوزبرنج درونشده دراین گرانی چندتن خواستی ازکیلویی 9000تومان به شما بفروشم.
دوست عزیزبااینکه شماخودراهمشهری بماغالب میکنی وسره نویسی پیشه کرده ایی ؛امروزازدستت دررفته ازکلمات مهاجمان وخایئنان زبان ابدی وازلی ایران درنوشته ناپرهیزی کرده واستفاده نموده ایی.
این بحث آقای کیارستمی که ازهمشهری هایی همچون شمابود؛به تازگی به رحمت خدارفت وانگلیس خیلی بزرگش کرد؛چنان بزرگش کرد؛که آدم فکرمیکردامام زمان ناجی مردم ایران ویاکوروش کویرظهورکرده است.بخاطرهمین دراین سایت عقب مانده هایی درفرهنگ باستانی پارسی آنراسوژه کرده اند؛این هاهمگی بیکاری وسرکاری است تامردم نتوانندبرنج 50هزارتومانی وگیلاس 20هزارتومانی بخورندوخودشان فیله ماهی راباشراب ناب قایمکی درپاریس خورده وبه ریش همه بخندندوتئوری آزادیخواهی وانترناسیونالیستی سوسیالیستی توام باسره نویسی دربکنند.
من هفته پیش کوه بطرف دره حصارک ازطرف شهران رفتم (آدرس میگویم که نگوینددروغ است)دراین دره باغ های گیلاس زیادی وجودداردکه صاحبانش نیزآدم های خوبی بودند؛خوردن هرچه قدرمیخواستی مجانی بودوفراوان خوردیم.
صاحب یکی ازباغ هاآقای فرض الله حصارکی نامی بود.به کسروی ولنین واستالین ورضاشاه وکورش کویر؛به محمدعلی فروغی وحدادعادل قسم کیلویی بهترین گیلاس را3000تومان خریدیم کورشودهرکه دروغ کویدوحهنم بروداگرباورنکنی.
بس است عزیزدلم.خودتا ن راتوراخدا وبه آن کسانی که گفتم قسم منترنکنید.
دوستان گرامی، بهای هر کیلو گیلاس در ایران هم اکنون بیست هزار تومان است! بهای هر دانه نان بربری نیز در ایران هم اکنون هزار تومان است! پس با پولی که برای خریدن یک کیلو گیلاس پرداخت می شود می توان بیست دانه نان بربری خرید! اما پرسش این است که مردم دردمند و درمانده و گرسنه و بی پول و بیکاری که حتی توان خریدن نان ساده را نیز ندارند چگونه بدون خوردن گیلاس به طعم گیلاس خواهند رسید؟ روشن است که خوردن و رسیدن به طعم گیلاس، طعم آلبالو، طعم زردآلو، طعم شفتالو، طعم خرمالو، طعم هلو، طعم آناناس، طعم موز، طعم توت فرنگی، طعم نارنگی، طعم پرتقال و ..... کار وابستگان به سرمایه داری و بورژوازی است نه کار کارگران و رنجبران و دهقانانی که بیل و کلنگ و داس و چکش به دست گرفته و از بام تا شام کار می کنند! **** چندی است که یک کارگردان ایرانی به نام عباس کیارستمی درگذشته است، یکی از فیلم های این کارگردان .....
..... ایرانی به نام (طعم گیلاس) را ناسیونالیست ها و پان نامه نویسان تارنمای ایران گلوبال دستاویز کرده و به جان هم افتاده اند! ناسیونالیست های میلیاردرزاده وابسته به سرمایه داری و بورژوازی که از بس خورده و نوشیده اند که از سیری دارند می ترکند اکنون که بیکار مانده اند برای سرگرم شدن یک فیلم الکی را که بیننده ای نیز ندارد دستاویز کرده و از هزار سوراخ سنبه مدرک و دلیل و آمار و سند گردآوری می کنند تا گفته باشند که: "ما برتر از دیگرانیم!" در راه این پوچنامه نویسی ها چه اندازه زمان و نیروئی که می توانستند برای پرداختن به هزاران درد و رنج مردم گرفتار در دوزخی به نام ایران به کار روند به باد رفتند؟ من چندین بار گفته ام و باز هم می گویم که مردم دردمند و درمانده و گرسنه و ستمدیده ایران باید امیدشان را از ناسیونالیست های میلیاردرزاده مفت خور ببرند! چرا که این انگل های سیاسی دردها و رنج ها و خواست های مردم ایران را نمایندگی نمی کنند و سخنانی که چنین کسانی می گویند و می نویسند با دردها و رنج ها و گرفتاری های مردم ایران از بنیاد بیگانه هستند! کلنجار ذهنی کارگر و رنجبر و دهقان ندار و گرسنه ایرانی ساخته شدن دبستان به زبان مادری یا فارس ستیزی یا ترک ستیزی یا وابستگی به نژاد اهورائی آریائی و ..... نیست! کسانی که کمترین خوراکشان بوقلمون سرخ کرده و فیله ماهی و برنج کیلوئی پنجاه هزار تومانی و چای دارجلینگ هندوستان است کی درد و رنج کارگران و دهقانان گرسنه ای را که حتی توانائی خریدن نان ساده را هم ندارند خواهند فهمید؟ ***** دوستان گرامی، به کارنامه ناسیونالیست های میلیاردرزاده در همین تارنمای ایران گلوبال نگاه کنید چرا که از دیرباز به نیکی گفته اند: "مشت نمونه خروار است!" اگر کسی تارنمای ایران گلوبال را باز کند چیزی که در صفحه نخست این تارنما خواهد دید هرزنامه های میلیاردرزاده های مفت خوری است که پس از خوردن خاویار و بالا انداختن چند گیلاس ویسکی اسکاتلندی و شامپاین فرانسوی درباره زبان مادری و زبان پدری و زبان عمه ای و زبان خاله ای و نژاد اهورائی آریائی و گرگ و شغال و کورش و نژاد و تبار و نیاکان و ..... سخنان صد من یک غاز بی سر و تهی می نویسند که هیچ خواننده ای ندارند! سپس این ورشکستگان سیاسی برای آن که وانمود کنند "ما بیشمارانیم!" با ده ها نام و ده ها آی پی یادداشت هائی را که جز هرزنامه نامی ندارند پیاپی به تارنمای ایران گلوبال می فرستند! ***** دوستان گرامی، باید ترسید از آن روزی که مردم ستمدیده ایران دچار این پندار نادرست شوند که با پیروی از ناسیونالیست ها از ستم ستمگران خواهند رهید! که اگر این چنین شود ستمدیدگان از چاله درخواهند آمد و به چاه خواهند افتاد! (به نوشتاری در این لینک نگاه کنید)
رادیو بین المللی فرانسه
یک ایرانی‌تبار در آلمان به جرم جنایت جنگی به زندان محکوم شد
دادگاه عالی فرانکفورت در آلمان یک آلمانی ایرانی تبار را به جرم ارتکاب جنایت جنگی به دو سال زندان محکوم کرد
این جوان ۲۱ ساله که "آریا لاجوردی" نام دارد، در جنگ داخلی سوریه با دو سر بریده که به نیزه کشیده شده عکس گرفته و آن را در شبکۀ فیس‌بوک منتشر کرده بود.
آریا لاجوردی در جلسۀ دادگاه با پذیرفتن اینکه عکس منتشر شده در فیس بوک خود اوست، مدعی شد که برای این کار "تحت فشار" قرار گرفته است.
مقامات دادگاه آلمان پیش از این گفته بودند، تصاویر منتشرشده در صفحه فیس‌بوک لاجوردی نشان میدهد که او و دو جهادگرای دیگری که در این تصاویر دیده می شوند، با سرهای بریده افراد کشته‌شده رفتاری "تحقیرآمیز" داشته‌اند.
دادستانی آلمان میگوید، طبق شواهدی که در دست دارد، آریا لاجوردی در سوریه به یکی از گروه‌های مسلح مخالف بشار اسد، رئیس‌جمهوری این کشور پیوسته است. آریا لاجوردی در آغاز روند محاکمۀ خود گفت که برای انجام "خدمات انسان دوستانه" به سوریه رفته است.
این نخستین بار است که در آلمان یک مظنون اسلام‌گرا به جرم جنایت جنگی به مجازات زندان محکوم میشود
ادامه :
چون جمهوری اسلامی نمی توان مردم را با زور به بهشت برد. تازه چه ضمانتی هست که بهشت ما جهنم نباشد.
بنابرین هرچند تلاش بر کاهش ستیز و دشمنی و توهین بین خوانندگان است اما ما تا مدتها با این پدیده های اجتماعی و نظری درگیرخواهیم بود. دموکراسی خالی از این چیزها نیست. هر چند منفی باشند.
در واقعیت ایران گلوبال ، در وهله ی اول ، دموکراتیک بودن خود را مدیون شخصیت دموکراتیک صاحب و مدیر سایت کیانوش توکلی ست. ایشان این رسانه را بیش از ده سال است که ایجاد کرده و همواره با نویسندگانی که دیدگاههای مختلف و حتی متضاد، نسبت بهم داشتند و دارند، زنده نگهداشته است.
1- آموختنی ست « راه و متد ایشان غیر خطی بوده و هست». گرچه خود دارای اندیشه ی شخصی ست. ولی با عقاید سیاسی خود نخواسته سایت را پیش برد.
بدون شخصیت دموکراتیک ایشان این رسانه هم تبدیل میشد به جنس رسانه های دیگر. من در طول سالها همکاری با ایشان هیچگاه تجربه نکرده ام که مطلبی را به خاطر « اندیشه ی مخالف اش» کنار بگذارد. اگر چیزی منتشر نشده به خاطر اشکالات دیگر از قبیل عدم رعایت اصول سایت ، یا توسط همکاران دیگر بوده است. واضح است که ایشان و همه ی همکاران عاری از اشتباهات نبودند و نیستند.
ما همه با افت و خیز، خطا و درست، راه پیموده ایم. اما تا توانسته ایم از خطاهای خود آموخته ایم. وضع کنونی سایت و همکاران نتیجه ی آن است.
رسانه های حکومتی با مطالبی که در مورد ایران گلوبال انتشار میدهند چشم به راه « دعوای همکاران و متلاشی شدن سایت» هستند. برای روشن شدن ذهن حکومتی ها لازم است قید کنم که آنان میتوانند همیشه منتظر بمانند. ایران گلوبال با « دعوای همکاران» متلاشی نمیشود. چون ما از آغاز تا کنون همیشه دعوا داشته ایم. هم « متدی» و هم « نظری». و هم « دعوای خطاهامان» را .
اما یادگرفته ایم که :
2- تضادها موجب حرکت ماست و آنها را دوست داریم.
3- روابط و دوستی خود را به عقایدمان وابسته نکرده ایم.
اگر من یا امثال من هم نخواهند همکاری کنند هستند کسانی که حاضرند داوطلبانه و بدون هیچ چشمداشتی، با کمک مادی و معنوی خود، برای ایجاد دموکراسی و رفتارهای دموکراتیک، برای تلرانس درجامعه استبداد زده ی ما، همکاری کنند.
و این امکان و ویژگی که خصلت نهادینه دارد در شخصیت آزادیخواهان جامعه ی ما، رمز پیروزی دموکراسی بر استبداد است.
استبداد و دیکتاتوری میتواند از آن وحشت کند.
کیانوش توکلی آنموقع که سایت با تصمیمات جمعی اداره میشد « مسئولیت هماهنگی جمع مدیریت» را داشت. یعنی «سر دبیر» بود . طی سالها تجربه متأسفانه جمع مدیریت به خاطر« تضادهای متدی» نتوانست سایت را جمعی مدیریت کند.
و به نا چار مسئولیت مدیریت به تنهایی به گردن دوستمان توکلی افتاد. و همکاران مسئولیت مطالب خود را به عهده گرفتند.
تضادی که بین همکاران بود و هست عمدتا متدی ست، و فرعی عقیده ای. همکاران همیشه دیدگاههای مختلف و متضاد داشتند.
در چنین شرایطی متد عملی، به ناچار، به عهده گرفتن مدیریت سایت توسط کیانوش توکلی بود. اما این متد میتواند در شرایط مناسب باز به مدیریت جمعی تبدیل شود . مدیریت فرذی یا جمعی هدف نیست. هدف آزادی بیان و آموختن تلرانس و پیشبرد رفتارهای دموکراتیک درجامعه ی خوانندگان سایت است .
ملیتها
واقعیت اینه که جامعه ی ایران از اقوام یا ملیتهای مختلف درست شده است. در قدیم آنرا جامعه ی « کثیرالمله» نام نهاده اند.
ایرانیت تنها از فارسیت ساخته نشده است. بنابرین همه هستند و میخواهند دردهای خود را بگویند و به صورت عمومی چاره یابی کنند. نمیشود دهن ملیتی را بست. که غیر دموکراتیک است.
توهین و تبلیغ
در جامعه ی ما توهین کردن و تبلیغ عقاید خود از قدیم نهادینه شده است. بدیهی ست که توهین درست نیست، تبلیغ هم متد عقب مانده ایست و درستش «روشنگری» ست. اما با ممنوعیت نمی توان توهین را چاره کرد، و یا تبلیغات شاه پرستی و غیره را با متد روشنگری علمی و منطقی آشنا ساخت.
متدها
ما همه صاحب عقاید خاص خود و متد خاص خود هستیم. اما برایند این متد ها با تفاوتهایی متد کیانوش توکلی ست.
که در عمل ما شاهد افراطهایی نیز هستیم. و به خاطر وجود « توهینها و تبلیغات و برخورد های افراطی» ، باب دعوا و نقد و اعتراض هم باز میشود. و خوب هم هست که باز شود. چه کار میتوان کرد؟ راهش حذف است؟ اگر برای اصلاح چیزی کار حذف پیش گرفته شود- رسانه تبدیل میشود به جنس سایتهای دیگر.
4- ما یاد گرفته ایم برای اصلاح ضعفها و بدیها مطلق گرایی نکنیم و شمشیر حذف بیرون نکشیم . فرصت بدهیم و کمک کنیم پدیده روند اش را به سوی اصلاح طی کند.
« پدیده »های منفی به حق اعتراضات برخی از ما را بلند میکنند. ولی
نمودهای ناخوش آیند جزو حیات ماهستند. براحتی نمی توان آنها را جراحی کرد.
چیزهای اجتماعی و انسانی جسم نیستند زود جراحی شوند. روح اند و دهه ها پروسه لازم دارند تا به مثبت تبدیل گردند.
ادامه در برگ دیگر.
دوستان ... برای اولین بار دموکراسی در مطبوعات را در ایران گلوبال مشاهده می کنیم که مایه خوشوقتی برای ماست .همانطور که متوجه هستیم در کامنت ها می بینیم که چقدر بعضی از کاربران از اقای توکلی میخواهند که این مقاله و یا آن مقاله را مندرج نکنند... ولی ایشان با عزم راسخ و باور بر ازادی مطبوعات به کار ارزشمند خود ادامه میدهد. من از طرف خودم از زحمت های آقای توکلی و گرداننده گان این سایت بی نهایت سپاسگزارم و روزهای خوبی را برایشان آرزومندم..
جناب جما نارویی کامنت قبلی من دو جمله اول زیر عکس این مقاله است همان که سبز رنگ هست به بلوچی
شما لطف کن بقیه ان را از اول برای ما به بلوچی بنویس ( اگر بلوچ هستی)
اینقدر هم در این سایت ادای بلوچ ها را در نیاور که دوستان موبایل من را بسوزانند از بس زنگ زدنند
نام پروج ای منصوبی (نیو امریکن صدل کینا نامی ) کین حصه برنامه بن اشتند خیال امریکی ریتوز تاریخی منشور نامانا کا یقین
سپرد امریکه کی فوجه داریون انجامین جهوط مین مقصد امریکه ضروریات
سلام-باتشکراز تمام دوستان که بدون ترس وآزارواذیت کسی دراین رسانه (ایرانگلوبال) باکمک گیری ازاینترنت میتوانند؛به درج تفکرخودنموده وبه نشرافکارخودهمت میکنند.
مادورانی راطی میکنیم که بیست سال پیش شایدبه فکرهیچ کسی چنین دورانی رسوخ نمی کرد.وازهم اکنون من اعلام میکنم که پنج سال آینده؛نامعلوم است.چون نوآوری واختراعات دیجیتالی آنچنان پیش میرودکه پیش بینی 5سال آینده برای همه نامعلوم است.
انسانهای جستجوگروکنجکاودرپی یافتن وتلاش برای اختراعات جدیدهستند.
شمشیر؛تهدید؛زندان؛گلوله؛زندان؛بریدن زبان؛کتاب سوزان؛تبعید؛جایگزینی افرادباتفکربرهم زدن ترکیب جمعیتی درآسیملاسیون کردن هانخواهند،توانست کاری کنند.
پس دست ازکودک بازی وتفکرفاشیستی وپینوشه ایی بردارید.مااگربیشترازشما تاریخ ورویدادهای دنیا رانخوانده باشیم کمترازشماهم ازآن بی خبرنیستیم.
یادم می آیدپینوشه درباشگاه معروف سانتیاگومردم راجمع کرد
ودرآن باشگاه بودکه زبان ودست های ویکتورخارا راقطع کرد.آیا موفق شد؛جلوی انقلاب شیلی رابگیرد؟
آقای بهمن موحدی بامدادان نیمه تورک نیمه مهاجرکشمیری، کسی که بایدمحاکمه شودوجواب دهدشماها وهمفکران شماهاهستند؛که درسال 1325درآزربایجان جنایتی همچون پینوشه آفریدند.مااکنون آنچنان قدرت داریم که حتی میتوانیم سیاست های کلی جمهوری اسلامی رابنفع خودتغییردهیم.
هرچندکه مابااین دولت وجمهوری زاویه 180درجه ایی داریم وآن هم برسرمسایل حقوق انسانی برای همه ودرسطح جهانی است.
ولی شماچی ؟تنهاقدرت خودرابرای یک سرسپردگی ازنوع دیگرگذاشته وتلاش دارید.مابانوع ساختارفکری این جمهوری ودیدگاه آن به دنیا وحقوق بشرسرجنگ داریم ولی شماوهم فکران شما حتی دراین 38سال بالابی گری ازنوع حدادعادل وسیدضیا ومحمدعلی فروغی وو...درپشت صحنه باجهانخواران درساخت وپاخت هستید.
تاقدرت رادردستان نژادپرستان شئونیست فارس نگه دارید.مابرهمه آن واقفیم ؛نوع نگرش مابه سیاست وفرهنگ وحقوق انسانی باشمااززمین تاآسمان فرق دارد.مابه انسانیت بعنوان یک منشورپایه ایی نگاه داریم ولی شمابه قوم گرایی عقب مانده بشری نیرومصرف میکنید.
آقای موحدی ؛رجوی وخانم تورک اوکه اوراازچنگ آقای ابریشمچی باحقه سیاسی بیرون کشید؛برای ماهمچون جنگ های اول اسلام برای تصرف زن وقدرت ومال بوده ومیدانیم.
شماهیچ کاری نمیتوانیدبقول ما یالانان توپ آتما.توپ خالی ول نکن.
باورکن اگرقدرت دریک کشوراگربه دست گروهک عقب مانده ایی دیگربافتد؛بازجای افرادی باتفکری همچون شما زندان است.والا سنگ روی سنگ بندنمیشود.
عینک خودراپاک کن وبه دنیا باعینک تمییزنگاه کن.
برایت درایت وصبرومتانت آرزودارم.
درود بر هموطنان کرد و حزب دمکرات کردستان ایران و گرامی باد یاد شهید دکتر عبدالرحمان قاسملو.
در طول این 38 سال حاکمیت ننگین رژیم جنایتکار وچپاولگر جمهوری اسلامی، خلق کرد ایران همواره در صف اول مبارزه با این رژیم فاشیستی مذهبی بوده اند.
ادم های هستند که میخواهند مطرح باشند رادیو تلویوزیون سرخ مسکو اگر نشد تلوزیون شهرام .... فقط مطرح باشد ، یک نوع بیماریست. مثل ان یک نفر ۵۰ سال بگوپید سیاه سیاه ، سیاه ، و بعد یکباره بگوید سفید سفید سفید ، ناشی از حماقت و خرفتی است این نبود ثبات
روس ها ضرب المثلی دارند این چنین :" بهترین دفاع حمله است " ولی در کل این ضرب‌المثل در عمل تاثیر چندانی ندارد چرا اینقدر شلوغ بازی در آوردی. بجای ۶ کامنت میتونیستی یکی بنویسی.
تو فکر کردی با این حرکات ناشایسته میتونی نادانی و حماقت خودت پنهان کنی.
دروغ به این بزرگی را تا بحال ندیده ایم حضرات کدام مغازه و محل کار در اورمیه بخاطر قاسملو تعطیل بود که حتی نوشته اند که بازار تعطیل بود به این میگویند بخند تا بخندیم و درست در همین نقطه است که حزب دموکرات نطفه نفاق بین دو ملت تورک و کورد را میکارد و اورمیه را در ردیف شهرهای کردستان مینامد . و بخاطر اینست که حرکت ملی آذربایجان و فعالان ملی هر گونه همکاری و اتحاد با کرد ها را خیانت به آذربایجان میداند و بجز دوسه نفر معلوم الحال تا بحال هیچ فعال ملی حاضر به نزدیکی حتی صحبت کردن با کرد ها نشده .و شما احزاب کردی با این کارتان « چرکه یاغ سوتمک » روغن به نان رژیم میمالید
یاد فراخوان پانترک ها افتادام که روز قدس را روز شرکت گسترده در تظاهرات ضد ایران اعلام کردنند و گفتند با تمام قدرت اعتراض خود را نشان میدهیم حالا چرا یک روز قبل یا یک روز بعد اش یا یک روز عادی نه خدا داند
شما بالکل همیشه میگریزی از اینکه بلوچی کامنت هایت را بنویسی توی هر کامنت بعدی که به فارسی مینویسی هم انگار نه انگار ما از شما خواسته بودیم بلوجچی بنویسی
لطفا انجای متن انگلیسی( نه فارسی) که کلمه خان را به کار برده ( انگلیسی) را هم نشان ما بده عکس هم قبول هست که ما بدانیم بلوچ ها به جای سردار خان میگویند
همین کامنت خودات را به بلوچی لطف میکنی اقای زرنگ جناب جما نارویی فرزند جلیل خان بنویسی
چرا در این سایت از شما تا کنون کسی کلمه ای بلوچی ندیده نوشته باشی
طبق معمول همیشه مشغول کپی پیست از اینتر نت
در ضمن این نوشته تنها یک ترجمه به فارسی است که احتمالا در پایتخت ترجمه شده
اگر راست میگویی و بلوچ ها بزرگان خود را خان میگفتند( در گذشته) متن انگلیسی ان را بگذار که این کلمه (خان) در ان به کار رفته باشد
این تنها مترجم بوده که این کلمه را در در ترجمه متن با سردار عوض کرده چون سردار در فارسی امروز به فرماندهان لشکر گفته میشود
عالم و عادم میدانند که بلوچستان که امروز بیشتر ان بلوچستان بزرگ پاکستان است در قرارداد "گلد اسنمیت" در زمان ناصر الدین شاه از ایران جدا شد پیش از ان همیشه این سرداران خودشان را حتی شاه ایران میخوانندند
این تکه ای را هم که نوشتی مربوط به بلوچستان پاکستان است نه ایران چون انگلیسی هاا هرانچه را که تصرف کردنند هرگز باز پس ندادند
جناب جما نارویی به راستی این سایت جای بچه بازی نیست
چرا برای خوانندگان نمینویسی جواب این پرسش را
" چرا نمیتوانی همین کامنت خودات را به بلوچی بنویسی " مگر تو بلوچ نیستی فقط همین کامنت خودات را
يك سوْال از همه طرفداران مخالف رژيم رژيم فارس آخوندى دارم . آيا رژيم سركوب گر هنر و ادبيات و هستى ملت هاى ايران ، كارگردان اين اثر ( كيا رستمى ) را ستوده است يانه ؟و اگر از او تقدير شده ( روحانى نماينده جناح إصلاح طلب ، و سايت فارس متعلق به سپاه و جناه رأست ) كه شده ، پس اين اثر ضد رژيم آخوندى و اعمال نژاد پرستانه و سركوب گرانه نظام حاكم نبوده . پس همه جيغ و داد ها بر مى گردد به فارس بودن و ايرانى بودن و نژاد پرستانه نگريستن به ديگر ملت هاى ايرانى و غير ايرانى . اصولا جماعت فارس ( نه همه آنها ) وجه غالب جامعه ، شديدا ترسيده و خود را در خطر مى بيند . به همين خاطر هم زبان ، فرهنگ ، هويت ، و مليت إنسانهاي مقيم اين آب و خاك را دائم مورد تمسخر و تحقير قرار مى دهد . تا با اينگونه فيلم ها ، و تحقير و توهين در صدا و سيما ، و روزنامه هاى دولتى و رسمى ، و به زبان بالا ترين شخصيت هاى روحانى و
سياسي ، از معلم اخلاق شخص خامنه اى گرفته ، تا سنبل إصلاح طلبان آخوند خاتمى ، كه زبان تركى را زبان جهنميان ( توسط معلم اخلاق خامنه اى ) و شخصيت ملت ترك ما را با جوك هاى حتى غير اخلاقى مورد تحقير و توهين قرار مى دهد ( خاتمى). لذا اين اثر نژاد پرستانه از آنجايي مورد تمجيد و قدر دانى قرار مى گيرد كه . مورد تأييد همه جناه هاى فارس نژاد پرست قرار دارد . از سلطنت طلبان گرفته تا هر دو جناه رژيم فارس آخوندى . و احتمالا مجاهدين خلق فارس رجوى (چون فرصت نكردم به نظرات شان گوش بدهم ) و پان ايرانيست ها و الى آخر ..... واضح است كه اين جماعت نژاد پرست ، حاضر نمى شود قبول نمايد كه اين فيلم بى ارزش و نژاد پرستانه و تحقير آميز ، و حتى غير اخلاقى است . غير اخلاقى در جامعه ايران و جوامع مسلمان ، نه جامعه جهانى ، كه به موضوع فراجنسيتى به چشم يك "تابو "نگاه نمى كند .پس ما ، بخش روشنفكر و اهل مطالعه ملت هاى ايران ، خصوصا ترك هاى آزربايجان جنوبى ، نبايد از نژاد پرستان فارس كه خود را آريايي ؟! هم مى دانند . انتظار داشته باشيم كه قبول كنند كه اين زهر گيلاس ، سمى است برأى اتحاد و همدلى ملت هاى ايران ، خصوصا با ما ترك ها . اما از آنجايي كه فارس ها مارا سوسك هاي خطر ناكى مى دانند كه دائم با زاد ولد و تكثير خويش ، جامعه أقليت و در حال فروريزى شان را مورد تحديد قرار داده ايم . نه تنها مشكلىً با امثال طعم گيلاس ؟! ندارند . بله در اين اثر ها . إحساسات و عقايد خود را مى بينند . و بطور همه جانبه ( هر دو جناه رژيم و سلطنت طلبان و غيره ....) با تمام قوا بر تبليغات شبانه روزى اين اثر مخرب را تبليغ و تمجيد مى كنند . به علت خيلى واضح . و آن ايكه بخوابى مى دانند كه فيلم فوق از چه چيزى سخن مى گويد . و آن آمال و آرزوهاي جامعه غالب فارس زبان است كه از ٨٩ سال پيش در پى آن است .نابودى همه زبان ها و فرهنگ ها و مليت هاى مقيم در كشور ايران ، به نفع أقليت نژاد پرست فارس و نژاد پرستان آريايي روس تبار كه از ٢٥٠٠ سال پيش وارد فلات ايران شده اند . و از آن تاريخ ملت هاى اصيل و بومى اين منطقه را با سركوب و كشتار هاى بي رحمانه ( نظير زنده بگور كردن ٤٠٠٠ مزدكى در حكومت أنوشيروان عادل ؟! ) سركوب كرده و خود را به اهالى اصيل اين منطقه تحميل كرده اند . پس فيلم كيا رستمى طعم گيلاس برأى أقليت فارس نژاد پرست و اشغالگر ، و زهر گيلاس برأى ملت هاى ايران ، خصوصا ملت ترك ماست .٤٠٠٠
می پرسد چرا خلبانها بلوچ یا عرب یا کرد نیستند خوب اینها همین الان هم اکثرا بی سواد هستند و سبک زندگی عشیره ای آنها امکان تحصل ابتدایی را هم برایشان سخت کرده است همین بلوچها تا حالا چندین معلم را ترور کرده اند. بعلاوه اگر اینها خلبان شدن چه تضمینی هست تحت تاثیر مولویهای مرتبط با وهابیت عربستان هواپیما را به سبک 11سپتامبر به ساختمانی نکوبند و ملت را به کشتن ندهند. از جانمان سیر نشده ایم که به عرب و بلوچ و کرد سنی خلبانی یاد بدهیم همین یارانه و امنیت ایران را غنیمت شمرده زیاده خواهی نکنید که سرنوشت افغانستان و عراق و سوریه و فلسطین در انتظارتان است.
در کل کمتر از 5 درصد جمعیت ایران سنی هستند.چندعرب سنی در سواحل جنوبی ایران هستند که همه مهاجران اماراتی از دوره قاجار هستند که زمینها را از قاجار برای چرای شترها اجاره کردند و بعد هم با سواستفاده از انتقال حکومت از قجر به پهلوی ماندگار شدند
خیلی ناراحت هستید به پاکستان یا جنوب عراق یا امارت یا قندیل یعنی همانجایی که از آنجا آمده اید برگردید.
برای ما ترکها، عربها و بلوچها و کردهای سنی - وهابی خطرناکترین دشمنان هستند. بجرم شیعه بودن ما را کشتار خواهند کرد همین ترکیه بخاطر مساله شیعه و سنی از ترکمنهای شیعه عراق دفاع نکرد و پشت باکو را خالی کرده و دست رد به اتحاد ما می زند.
به فاشیست تجزیه طلب پان ترک مازیار!!!
اول اینکه جای شما پان ترکها ایران نیست وباید تشریف خود را ببرید واصلا در آن حد نیستید که شرط تعیین کنید، شما عددی نیستید که بخواهید جغرافیای سیاسی ایران را تغییر بدهید، چنان برخورد قاطع وشدیدی با شما خواهد شد که دیگر اثری از شما در این دنیا نماند. رژیم جنایتکار وچپاولگر جمهوری اسلامی سرنگون شود بدبختی شما شروع خواهد شد ما مثل جمهوری اسلامی نخواهیم بود که دست شما را باز بگذاریم وشما هرکاری خواستید بکنید و به طور مثال در استادیوم های ورزشی شعار مرگ بر فارس را سر بدهید ما برای دفاع از خلق ومیهن با کسی شوخی نداریم وتجزیه طلبان پانترک را ادب خواهیم کرد. همان هموطنان ترک آذری ما حساب شما خائنین به میهن وخلق را خواهند رسید.
درود بر هموطنان ترک آذری
قبل از اینکه میخواهی در باره موضوعی اظهار نظر کنی (اسامه مجددی) بد نیست یک سری اطلاعات و اگاهی در ان موضوع داشته باشی. این سایت کودکستان و محل بازی بچه ها نیست .
در بلوچستان کلمه " سردار" فقط برای سران قبایل و طایفه بکار برده میشود ولی کلمه"خان" میتواند در پیشوند و پسوند اسامی مختلف قرار بگیرد. ما کارگر و دهقان داریم با نامهای "خان محمد، محمد خان، زمان خان و ...." و سردارانی هم که کلمه خان در پیشوند و پسوند نام انها اضافه شده. مانند : سردار مهرالله خان ، یا سردار دوست محمد خان و غیره.
کتاب :
رویارویی نظامی انگلستان با سرداران بلوچ ایرانی
تالیف: رجینالد ادوارد هری دایر
ترجمه: حمید احمدی
ناشر: نشر نی، تهران چاپ اول، 1378،
دقت کن که چند بار کلمه "خان" در پسوند اسامی سرداران بلوچ استعمال شده، و بعد بگو که ابدا این کلمه در بلوچستان استعمال نمیشود. با لجاجت بچه گانه بیشتر رسوا میشی
زنرال ریجنالد ادوارد هری دایر (1927-1864 ) در سال 1295 به بهانه همکاری سرداران بلوچ با قوای آلمانی به بلوچستان حمله کرد . وی 5 سال در بلوچستان ماند و سپس به هندوستان رفت و 6 سال بعد در سن 74 سا لگی در برستول انگلستان در گذشت . وی ماجرای جدال خود با بلوچها را در کتابی بنام مهاجمان سرحد که درسال 1921 درلندن انتشار پیدا کردبه چاپ رساند. این کتاب بعدها توسط دکتر حمید احمدی به همان نام ترجمه شده است.
هنگامی که کمپانی هند شرقی بر هند و پاکستان امروزی مستولی شد و منطقه کلات و بلوچستان پاکستان به تصرف انگلیسی ها درآمد عده ای از سران بلوچ برای اهداف شوم و استعماری انگلیس مانع تراشی می کردند. آنها با حمله به کاروان انگلیسی ها و چپاول آنها مانع حضور انگلیس در سرحد بلوچستان شده بودند. در این زمان انگلیس به فکر کشیدن خط آهن به بلوچستان ایران بود. مهمترین سرداران بلوچ که با انگلیسی ها جنگیدند سردار جمعه خان اسماعیل زهی سردار خلیل خان گمشادزهی در منطقه گـُشت و سردار جیندخان یاراحمد زهی بودند. جنگها ی این سرداران بلوچ با قوای انگلیس منجر به کشته شدن بسیاری از نیروهای انگلیسی گردید. در نبردی که بین نیروهای جمعه خان با انگلیس در شمال زاهدان کنونی روی داد بیش از 70 انگلیسی کشته شدند. و در نبرد دره نالک در نزدیکی روستای سنگان نیز بیش از 330 انگلیسی به قتل رسیدند. این نبرد پس از آن روی داد که سردار جیند خان یاراحمدزهی به دست نیروهای انگلیسی اسیر گردید. دایر که با فریب دادن بلوچها آنها را به اسارت گرفته بود قصد داشت تا با انتقال این اسرا به هند فتنه بلوچستان را خاموش کند . اما سرنوشت چیز دیگری را رقم زد. اسرا از منطقه کوهستانی تفتان منتقل می شدند که این برای بلوچهای منطقه فرصت مناسبی بود. سردار این منطقه بهروزخان نام داشت وی قاصدی روانه کرد و به سران طوایف گمشادزهی و یاراحمدزهی اعلام نمود که ارتش دایر قصد عبور از منطقه را دارد. بدین ترتیب تفنگچی های این دو قوم گردنه دره نالک را مسدود نموده و منتظر انگلیسی ها شدند. در نبرد سختی که روی داد بلوچها دو کشته دادند ولی توانستند با استفاده از موقعیت کوهستانی منطقه نیروهای دایر را سرکوب کنند و این افسر انگلیس را برای همیشه از ایران بیرون برانند. در مجموع نبردهای بسیاری بین انگلیس و بلوچ ها رخ داده است که حافظه مردم محل خاطراتی چند از آن را به یاد دارد. یکی از آنها خاطره شهادت پهلوان سردار ایل گمشادزهی می باشد. این سردار بلوچ هنگامی که برای جنگ عازم می گردید غسل کرده و دستور داد تا گاوی قربانی کنند و دعا کرد که خداوند شهادت را نصیب وی کند . از قضا دعای وی نیز پذیرفته شد و در یکی از نبردها به شهادت رسید و در محلی به نام گزک به همراه دیگر شهدای بلوچ به خاک سپرده شد.( سردار خلیل خان گمشادزهی به همراه هیبت و عده ای دیگر از اهالی حسین بـُـرّ گـُشت ، در جنب قریه گشت باسپاهیان انگلیس مواجه میشوند که پس از اتمام مهماتشان ، به بالاِ ی کوه رفته و با غلتاندن سنگها به نبرد ادامه میدهند که بر بالای همین کوه که در سمت شمالی گشت موقعیت دارد ، به شهادت میرسند و آرامگاهشان تا هنوز بر بالای همین کوه واقع بوده و این کوه امروزه به کوه شهیدان معروف است ) دیگری خبر رسانی توسط پیک بهروزخان که لالخان شهلی بر نام داشت. می گویند وی سریع ترین مرد بلوچ بوده است بطوری که این خبر را در کمترین زمان و با پای پیاده به اردوی یاراحمدزهی ها رسانده است. و صدها نکته دیگر و حماسه هایی که مردان بلوچ در سرحد آفریدند.
با اجازهٔ yaradiciliq عزیز، خواستم کامنت ۲۶ را، به کامنت‌های شما اضافه کنم، ترکیه برای ساخت اولین هواپیمای بومی تجاری، آماده میشود. مهندسان تورک، کار آفرینان تورک بعد از تسخیر قله‌های صنعت ماشین سازی، دست در دست هم داده اند تا اولین پواپیمای بومی ترکیه، آسمان ترکیه و دنیا را، به تسخیر خود بیاورد، جامعه شناس ما هم، میتواند با نظریه پردازی در مورد پان تورک کذایی، به زندگی انگلی خود، ادامه دهد. http://www.aviationpros.com/press_release/12231463/trjet-developing-par…
FARNBOROUGH, U.K. (July 12, 2016) – TRJet and Turkish Aerospace Industries (TAI) are developing initial agreements to support the highly anticipated Turkish Regional Aircraft Project. TRJet looks to leverage TAI’s experience and success as a supplier to top-tier commercial aviation Original Equipment Manufacturers (OEM) to support the TRJ328™ aircraft. Additionally, TRJet and TAI are actively discussing how to best utilize TAI’s design capabilities to support the development of the new, larger, indigenously designed aircraft.
هیچکس دیگر نمی تواند جلوی تبلور و خیزش مردم و بخصوص اقوام ایران را بگیرد، پیروزی ملیتها حتمی است، فقط صبر کنید و ببینید.سرکوب و حقارت و به حاشیه راندن اقوام در طول تاریخ 80 ساله اخیر نتیجه ایی جز تجزیه ایران ندارد.
محض اطلاع اقای Anonymous تعداد سنی ها درست است،سنی ها تنها در کردستان و بلوشستان نیستند، شما کردهای خراسانی در حدود 1 ملیون و یکصد هرار نفر، گالیشیها در حدود 1 ملیون و مهمتر از همه بیش از 72% مردم یا عرب های ساکن شهرهای شمال خلیج در بندر عباس، عسلویه، بندر گناه و دیلم و ترکمه ایی ها و لاری ها و دیگران و همچنین ساکنین جزایر خلیج همه سنی و عرب هستند.
در ضمن جناب جما نارویی شما که نام پدرتان خلیل خان است لطفا بگویید زمانی که با نام های دیگری مانند اسلم ریگی خدابخش بلوچ بولان بلوچ محمد بلوچ جما نارویی کامنت های پشت سر هم بدون فاصله زمانی مینویسی
الف- ایا کسی که یک پدر دارد اینهمه فامیل های گوناگون مگر میتواند داشته باشد مگر فامیل از پدر نمیرسد
ب- اسم پدرتان را در حالتی که با نامهای دیگرتان هم کامنت میگذارید ( البته بجز مرحوم خلیل خان ) نیز بنویسید
با تشکر از آقای توکلی.بنده هم هیچ سایت خبری که در حد ایران گلوبال به بلوغ رسیده باشد نمی شناسم.امیدوارم چه عزیزانی که در این سایت زحمت می کشند و چه افرادی که صرفا رای و نظر خود را اعلام می کنند از تنش ها و بحث های بی مورد اجتناب کنند تا زحمات عزیزان مفید تر واقع شود.
برای درک بعضی داستانها لازم است به قسمت پایانی آنها توجه نمود. این بخش کمک میکند کل داستان را بتوانیم بفهمیم. این یک متد هنری ست - و معروف-که نویسندگان ی فیلم نامه یا داستان، از آن استفاده میکنند. در این فیلم نامه-طعم گیلاس- نیز از آن استفاده شده است.
قسمت آخر فیلم
کارگردان - کیارستمی- با گروه فیلم بردار خود در روی تپه ی خارج شهر هستند و سربازان پس از رژه رفتن سخن رستمی را از راه دور دریافت میکنند که میخواهد سربازان استراحت کنند. و فیلم برداری تمام شده
در این دقایق نیز بدیعی آرتیست کارگردان یا قهرمان اصلی فیلم از پایین تپه که محل « چاله» ی خود کشی او بود بالا میاید و سیگاری روشن کرده به رستمی کارگردان میدهد.
چاله جایی ست که قرار بود بدیعی با خوردن قرصهای خواب آور در آنجا خود کشی کند- و اینجا دیده میشود که نمرده و ساغ و سلامت است.هوا آفتابی ست و طبیعت پر علف و زیبا.
اینجا بیننده متوجه میشود که کیا رستمی کارگردان هنر پیشه ی خود بدیعی را آماده کرده و گفته داستان فیلم این است که تو بدیعی از توی شهر سوار ماشین شخصی خود میشوی و راه میافتی به طرف «چاله» در تپه های نزدیک پادگان ، و از افراد سر راهی کسی را پیدا میکنی که حاضر شود صبح ساعت 6 به چاله سر بزند و اگر تو در اثر قرص ها مرده باشی رویت خاک بریزد و اگر نمرده باشی بیدارت کند. این کوتاه شده ی فیلم است و قرار مدار رستمی و بدیعی.
آغاز فیلم و داستان
بدیعی توی ماشین نشسته و دارذ از شهر کم کم خارج میشود و مرتب به بیرون نگاه میکند که « چال کننده ی » خودش را پیدا کند.
1- از کنار میدان عمله ها رد میشود و در جواب کارگری که می پرسد «کارگر میخواهی؟» با لحن سرد ی میگوید نه خیر.
-اینجا بیننده شاهد « فقر و بیکاری» زحمتکشان است .
2- بعد از طی کمی راه به دو کودک خرد سال میرسد که می پر سد چکار میکنید جواب میدهند « ماشین بازی». آنها توی یک ماشین آشغالی سرگرم بازی هستند.
- کودکان فقیر که محل بازی مناسب ندارند. رد میشود .
3- در تلفن همگانی شاهد صحبت یک مرد جوان است که « فقر» مالی در سخنانش قابل درک است. بعد با مرد صحبت کند و میخواهد مسئله ی چال شدن خود را مطرح کند که می پرسد« شما مشکل مالی دارید من میتونم کمکتان کنم.» جواب می شنود که «برو و گرنه دهنتو سرویس میکنم.»
- محیط خارج شهر است و فقر از همه جایش می بارد.
4- با مرد جوان « لر»-ی برخورد میکند که از توی آشغالها چیز جمع کرده . لر میگوید « کار بلد نیستم چیزهای اینجا را جمع میکنم و میفروشم» .بدیعی میخواهد پول بدهد که کار چال شدن خود را روبره کند که نمیشود. ملیتش را می پرسد.
5- سرباز تازه خدمت سروع کرده ای را در راه سوار ماشین میکند. «ملیتش را می پرسد». و مسئله ی چال شدنش را مطرح میکند . در آغاز صحبتها جوان کرد احساس میکند که « بدیعی ممکن است نظر» جنسی به او داشته باشد. پیشنهاد چال شدنش را قبول نمیکند و از ماشین پیاده شده به طرف پادگان میدود. از دست او فرار میکند.
-فقر اینجا هم هست.
6- ماشین بدیعی داشت به دره سقوط میکرد که مردم فقیر اطراف جمع شده ماشین را روی جاده قرار میدهند.
-مردم همه زحمتکش و فقیر.
7- با کارگر افغان برخورد میکند که « نگهبانی» ماشین آلات را به عهده دارذ . اینجا هم« ملیت »مورد توجه است.
8- با طلبه ی جوان افغان برخورد میکند که چال کردنش را در مقابل پول قبول نمی کند. فقر و ملیت در صحبت مطرح است. و از کجا آمده است.
9-در خاک ریزی ، جایی که مزاحم کار کارگران است می نشیند که بیرونش میکنند.
10- با کارمند ترکی که پیرمردیست برخورد میکند.
-پیرمرد جوک «یه ترکه» میگوید. و بایاتی غلط و من در آورده میخواند. و عاقبت قول میدهد که صبح زود به چاله سر بزند
اگر قرصها اثر نکرده باشند بیدارش کند و اگر او مرده باشد رویش خاک بریزد.
11-قسمت آخر فیلم
کارگردان - کیارستمی- با گروه فیلم بردار خود در روی تپه ی خارج شهر هستند و سربازان پس از رژه رفتن سخن رستمی را از راه دور دریافت میکنند که میخواهد سربازان استراحت کنند. و فیلم برداری تمام شده است.
در این دقایق نیز بدیعی آرتیست کارگردان یا قهرمان اصلی فیلم از پایین تپه که محل « چاله» ی خود کشی او بود بالا میاید و سیگاری روشن کرده به رستمی کارگردان میدهد.
---
آنچه در این گشت وگذار بدیعی مهم است :
1-تست آدمها برای چال کردن در مقابل بود که قبول نمیکند-تنها ترک در حرف قبول میکند ولی فردایش به سخن خود عمل نمیکند.
2- فقر آدمها و محیط، که از گوشه های ایران جمع شده اند و از افغانستان.
3- ملیت و زادگاه و شغل و وضع مالی آنها مورد پرسش است.
4-برخورد بدیعی به آدمها از بالا به پایین است. بدون همدردی .
جالب است یکی به امین موحدی انگ سلطنت طلب میزند یکی شیعه افراطی یکی پانترک و فکر میکنم دلیل همه اینها این است که امین موحدی علیه مجاهدین نوشته است خلاصه این خاصیت جامعه ایرانی است که به یک شخص ده انگ کاملا متفاوت و ضدّ هم میزنند میگویم چطور است امین موحدی را با اینهمه اتهام ترور کنید مجاهدین عظیم؟
جناب جما نارویی که اسم پدرات خلیل خان است
ایا شما نمیدانی که واژه خان ابدا در بلوچستان کاربرد ندارد و به جای ان از واژه سردار استفاده میشود( این هم یک صوتی دیگه)
بلوچ ها هرگز بزرگان طایفه و ایل خودشان را "خان" نمیگویند بلکه"سردار " خطاب میکنند( چون به کار بردن واژه های تورکی بی احترامی به طرف است حتی بلوچ ها شیعیان را قجر مینامند که معادل توهین امیزی دارد)
این هم دلیل دیگری بر اینکه نه تنها شما بلوچ نیستی حتی با کوچکترین اداب و محاورات بلوچ و بلوچستان هم بیگانه هستی
جناب جما انهایی نمیدانند پدرشان کیست که میگویند من بلوچ ام ولی بارز ترین نشان بلوچ بودن یعنی زبان بلوچی را نمیدانند
شما پدر بزرگوارتان به چه زبانی سخن میگفت؟
حالا این سوال را هم پاسخ بده که چرا حتی یک کامنت خودات به بلوچی نمیتوانی بنویسی یا حتی اگر خودات بلد نیستی از نزدیکان ات بپرسی و بنویسی
اقای ایوبی یک شخص یا یک ملت باید وزنه ای باشد تا علیه ان اقدامات منفی از طرف دیگران صورت بگیرد.
ایا واقعا کردستان ان وزنه لازم را دارد؟ در یک ماه گذشته در درگیریها چندین کرد و سپاهی کشته شده است اصلان اهمیتی برای
غیر کردها بخصوص فارسها داشت؟؟ اما در ازربایجان یک راهپیمایی گوچک ایران را می لرزاند و به همین خاطر است که تورکها مورد حمله و تحقیر واقع می شوند یعنی ان وزنه لازم را دارند.
من هم ضمن تشكر از سايت ايران گلوبال ، بايد عرض كنم كه بيش از دوسالى مى شد كه حتى سر هم به مطالب ايران گلوبال نمى زدم . ولى از حدود دو هفته پيش وقتى جريان امتياز گذارى ( هر چند هنوز ناقص و گاهي مغرضانه ) را ديدم . و ديدم كه تا حدودي رعايت عدل و أنصاف در نشر نظرات مختلف وجود دارد . لذا تصميم گرفتم مجددا با ايران گلوبال آتشى كرده و روزانه چند بار مثل كتاب خانه خودم به آن سر بزنم . و تا حدى احساس خودى بودن داشته باشم . هر چند حتى اگر أكثريت ٩٠ درصدى هم مخالف نظرياتم باشند . باز هم بر اين فضاى نسبتا دمكراتيك احترام زيادى قائل هستم . با آرزوي سلامتى و موفقيت روز افزون برأى مسئولين و گرداندگان ايران گلوبال . درضمن بعضى هواداران فرقه رجوى را مى بينم كه از سر ناچارى و ركود و خفقانى كه بر صداى مجاهد فارس رجوى و نشريات و سايت هاى آنها حاكم است . موزيانه سر از ايران گلوبال در آورده أند .
و هم از آخر مى خورند هم از توبره . با اين حال جاى خوشحالى برأى شخص من دارد كه ٥ سال پيش قبل از جدايي ام از اين سازمان ، به علت مطالعه مطالب سايت ايران گلوبال ، از طرف تشكيلات مرتب زير سوْال مى رفتم . اما من كه يك ترك پوست كلفت هستم . تسليم شان نشدم و در نهايت هم خودم و خانواده ام و برخى دوستانم تصميم گرفتيم ضمن انتقاد از روش هاى مستبدانه رجوى و تشكيلات نژاد پرستانه فارس اش ، اين سازمان ارتجاعي را ترك كنيم. و من شخصا از اين بابا از ايران گلوبال متشكرم كه به باز شدن چشمان من بسيار كمك نمود.
البته شاید به صلاح نباشد بیشتر از این دو نفر تورک با هم در گیر باشند . البته اگر طرف مقابل غیر تورک بود بهتر می شد به بحث ادامه داد. جلو این بحث همینجا بسته شود بهتر است .به اندازه کافی هر دو طرف حرفهایشان را زدند.
منم با بک خرم دین ازآذربایجان: مسئولین محترم صبور و زحمت کش ایران گلوبال شورای ناظر بر مدیریت سایت چرا و به چه علت نوشتار کذب و دروغ با عنوان " محققان سوئدی اعلام کردند"، ایران دومین کشور نژاد پرست از نظر نژادی و مذهبی است"درسایت قرار داده ید?در هیچ کدام از مدیای سو ئدی چنین چیزی عنوان نشده لطفآ از درج چنین مزخرفاتی پر هیز کنید. در جنایات کار بودن جمهوری داعش شیعه ترکی نیا پرست اسلامی آخوندها جای شک و تردید نیست. من لازم میدانم منبع گرفته شده این خبر را درج کنید.همدست و بازیچه دورغ گویان عرب و ترک نشوید.ما دروغ های وطن فروشان عرب با پول عربستان و ترکان باپول روسیه و ترکیه کاملا عا دت داریم مزاحمین خلق , مهاجمان ترک خلق و و و اما استفاده از عنوان " محققان سوئدی اعلام کردند" تمام حقانیت ایران گلوبال را زیر سؤال میبرد حتی اگر کمک مالی هم کرده باشند نباید ان را به مبلغ ۱۰۰ یورو فروخت.
با سلام خدمت آقاى محمد رضا روحانى ، با عرض ادب و احترام ، بدينوسيله از جنابعالي با بت انتقاداتى كه در هنگام جدايي شما از شوراى ملى مقاومت ، به قلم اينجانب در صفحه فيس بوك شما و دكتر قصيم نوشته شده بود ، از صميم قلبم عذر خواهم مى كنم . بعد از جدايي شما دو بزرگوار و تحقيقاتى كه از سال ٨٥ از دو رويي و رفتار مستبدانه و خارج از أنصاف در تشكيلات رجوى را شروع كرده بودم . و مواردي نظير كشتار اشرف و ناتواني رجوى و تشكيلات در حفظ جان مجاهدين بي سلاح و بي پناه ، من و برخى از دوستان و خانواده از اين سازمان جدا شديم . و تابحال فرصتي پيش نيامده بود تا از انتقادات هر چند معدبانه ام و اينكه شما دو بزرگوار چرا در آستانه گردهم آيى پاريس و ...از شورا جدا شديد بود. من در دوران عضويت و هواداري ٣٠ ساله ام در اين سازمان ، در زندان و بيرون ، هيچگاه پا برؤى اخلاق و انسانيت نگداشته ام . و همين خصوصيات من هم
عامل جدايي ام از اين سازماني شد . كه رجوى آنرا تبديل به ملك طلق خود و مشتى افراد كوته بين و مغرض و مستبد و چاپلوسى نظير محمد أقبال كرده بود . خصوصا امروز مصاحبه تان را در تلويزيون ميهن ديدم . و واقعا دلم بدرد آمد . از آنجايي كه من هم بعد از جدايي از سازمان ، از طرف تشكيلات رجوى متهم به مزدوري وزارت اطلاعات شده و مى شوم . و حدود دو ماه پيش هم در لندن يكى از هوادار ها با ديدن من گفت كه مىًگويند شما به ايران رفته اى ، من هم با تعجب گفتم ، كه اشكالىً ندارد . تشكيلات رجوى قبلا مارا برادر مجاهد آشتى ناپذير و قدرتمند خطاب مى كردند . خصوصا در دوران زندان ٧ ساله و شهادت برادر و خواهر و مادرم . ولى حالا بعد از جدايي از اين سازمان ، در عرض دو روز تبديل مى شويم به مزدوران رژيم .
به ايشان گفتم كه اصلا برأى من مهم نيست كه اين تشكيلات خود محور وًمطرود چه مى گويد . مهم اين است كه احساس غرور مىًكنم كه تسليم ديكتاتور هايي نظير خمينى و رجوى نشده و نخواهم شد. تاريخ آينده ثابت خواهد كرد كه چه كسي مزدور بوده است . در هر حال آرزوى سلامتى و شادكامي شما و دكتر قصيم را دارم . پايدار باشيد.
من با نظرات شما , تورك اوغلو ، در اينجا موافقم ، وضع موجود و خواسته هاى ملت هاى ايران ، خصوصا ملت ترك آزربايجان جنوبى ، در حال حاضر با دهه هاى ٤٠ و ٥٠ بيار توفيق پيدا كرده است ، هم مذهب و هم أيده هاى چپ و ماركسيستى در جهان ، امتحان خود را پس داده اند، اگر نگوييم كه أيده هاى سوساليستى ، مثل مذهبى هاى مرتجع كاملا رفوزه شده است . اما وقتى در كشور هاي آمريكاي شمالى و چين و كامبوج و شوروى ، وضعيت نا اميد كننده اى پيدا كرده است . ديگر چه ضرورتى برأى آزمودن دوباره است . بايد راه حلى نوين و چه بسا تلفيقى برأى ملت هاى ايران ، خصوصا ملت ترك آزربايجانى پيدا كرد .و در گذشته قفل نشد . من هم به روان پاك همه شهداى فدائيان خلق و مجاهدين خلق درود مى فرستم . اما هيچ أميدى به سازمان هايي نظير مجاهدين خلق فارس ندارم كه خودم و خانواده ام و سه شهيد ( مادر و خواهر برادرم ) را در مدت ٣٠ سال عضويت و هواداريم در
اين راه فدا كرده ام . هر چند عضويت من و بسيارى از فعاليت ترك ، در اين سازمان ، در نبود سازمانها و احزاب ملت ترك آزربايجانى بوقوع پيوست . كه بعد از قيام سال ٨٥ ملت ترك ما ، و بى توجهى مجاهدين به اين قيام و خيرش ، تعداد قابل توجهى از نيروهاي اين سازمان از آن جدا شدند. خصوصا كه در تشكيلات مجاهدين خلق فارس رجوى ، بد تَر از رژيم هاى شاه و شيخ ، حتى سخن گفتن اعضا و هواداران نير ممنوع بوده و هست .
به پان ترکان تجزیه طلب
یعنی واقعا نژاد پرست تر از شما ومتعصب تر و خود بزرگ بین تر از شما گروه و تفکری در دنیا وجود ندارد. این غرور کاذب شما هر فردی را به تعجب وا می دارد آخر مگر شماها کی هستید وچه تفکر وعمل مثبتی را اشاعه داده اید، شما به غیر از نفرت پراکنی وترویج افکار فاشیستی ونژاد پرستانه چه کار دیگری انجام داده اید؟ شما می خواهید هنر وسینما را نیز به افکار مرتجعانه وفاشیستی خود آلوده کنید. شما ها اگر قدرت داشتید دنیا را به خون می نشاندید وهر انسانی را که ترک نبود می کشتید اما خوشبختانه عددی نیستید و فقط یک مشت فاشیست متعصب هستید که جز نفرت پراکنی کار دیگری نمی توانید بکنید.
به قول معروف "خدا خر را شناخت شاخ بهش نداد"
من نوشتۀ مفصلی در مورد اعتدال و دمکراسی بخدمت یار بلوچستانی اسلم ریگی در کامنتی یاد داشت کرده و فرستادم ، متاسفانه حذف شد. علتش را هر گز نمی دانم به آنهای که تحمل درد دیگراندیشی را در این سایت ندارند جدا خیلی متاسفم
جناب تبریزی چرا در مورد کارنامه سیاه 70 سال کمونیسم شوروی چیزی نمیگویید؟! یک سوزن به خودت بزن و یک جوالدوز به دیگران
سلام-من مانده ام ودروغ های تعدادی بی خبرازدنیای ایران وگنده گویی های خارج ازاستانداردتعدادی که مارامجبورمیکند؛خودرانخودهرآشی کرده وجواب این قره جه های داخل آش رابیرون بریزیم.
وهگل قسم که شمابیشترازهمه آنهامیدانی، برنج اکنون 9000تومان است ولی شماسه سال است بامادشمنی کرده میخواهی بزورآنرابماگرانفروشی کنند.نکندشماکلی فروشی برنج داشته ومیخواهیدرانت ایجادکنید.پدرم ؛استاداعظم ؛لیدرسیاسیون چپ جهان وجهان وطنی های توهم داردرخواب زمستانی وسره نویس عزیز.
کجاست این خاویار؟آیاواصلاماهی اوزون برونی دردریای خزرمانده تاخاویارش رامن بیچاره وائلیاروحسن وحسین بادرآمدهای میلیاردی ماهانه پیداکرده وبابوقلمون سرخ کرده درشراب فرانسوی وویسکی اسکاتلندی نوش جان کنیم؟
پدرت خوب مادرت خوب برنج گیلویی 50 هزارتومان کجابوده که شماسه سال است هی آنرابخوردمامیدهی؟بهترین برنج درایران همین الان 9000تومان میباشد.وگیلاس تک دانه وبهترین نوعش 7500تومان که شماآنراگران کرده تاطرفداران کارگر.زحمتکش شمانتواندآنرابخردواین چه دشمنی است که میخواهی همه چیزراگران بخرند.
بخدا.به لنین ومارکس وانگلس وداروین
اگرلازم داشتی من حاضرم بااینکه هنوزبرنج درونشده دراین گرانی چندتن خواستی ازکیلویی 9000تومان به شما بفروشم.
دوست عزیزبااینکه شماخودراهمشهری بماغالب میکنی وسره نویسی پیشه کرده ایی ؛امروزازدستت دررفته ازکلمات مهاجمان وخایئنان زبان ابدی وازلی ایران درنوشته ناپرهیزی کرده واستفاده نموده ایی.
این بحث آقای کیارستمی که ازهمشهری هایی همچون شمابود؛به تازگی به رحمت خدارفت وانگلیس خیلی بزرگش کرد؛چنان بزرگش کرد؛که آدم فکرمیکردامام زمان ناجی مردم ایران ویاکوروش کویرظهورکرده است.بخاطرهمین دراین سایت عقب مانده هایی درفرهنگ باستانی پارسی آنراسوژه کرده اند؛این هاهمگی بیکاری وسرکاری است تامردم نتوانندبرنج 50هزارتومانی وگیلاس 20هزارتومانی بخورندوخودشان فیله ماهی راباشراب ناب قایمکی درپاریس خورده وبه ریش همه بخندندوتئوری آزادیخواهی وانترناسیونالیستی سوسیالیستی توام باسره نویسی دربکنند.
من هفته پیش کوه بطرف دره حصارک ازطرف شهران رفتم (آدرس میگویم که نگوینددروغ است)دراین دره باغ های گیلاس زیادی وجودداردکه صاحبانش نیزآدم های خوبی بودند؛خوردن هرچه قدرمیخواستی مجانی بودوفراوان خوردیم.
صاحب یکی ازباغ هاآقای فرض الله حصارکی نامی بود.به کسروی ولنین واستالین ورضاشاه وکورش کویر؛به محمدعلی فروغی وحدادعادل قسم کیلویی بهترین گیلاس را3000تومان خریدیم کورشودهرکه دروغ کویدوحهنم بروداگرباورنکنی.
بس است عزیزدلم.خودتا ن راتوراخدا وبه آن کسانی که گفتم قسم منترنکنید.
سئوال اين است كه چرا در برابر فيلمى چنين توهين كننده و زشت هيچ يك از سينماگران اعتراض نكردند؟ ....
دوستان گرامی، بهای هر کیلو گیلاس در ایران هم اکنون بیست هزار تومان است! بهای هر دانه نان بربری نیز در ایران هم اکنون هزار تومان است! پس با پولی که برای خریدن یک کیلو گیلاس پرداخت می شود می توان بیست دانه نان بربری خرید! اما پرسش این است که مردم دردمند و درمانده و گرسنه و بی پول و بیکاری که حتی توان خریدن نان ساده را نیز ندارند چگونه بدون خوردن گیلاس به طعم گیلاس خواهند رسید؟ روشن است که خوردن و رسیدن به طعم گیلاس، طعم آلبالو، طعم زردآلو، طعم شفتالو، طعم خرمالو، طعم هلو، طعم آناناس، طعم موز، طعم توت فرنگی، طعم نارنگی، طعم پرتقال و ..... کار وابستگان به سرمایه داری و بورژوازی است نه کار کارگران و رنجبران و دهقانانی که بیل و کلنگ و داس و چکش به دست گرفته و از بام تا شام کار می کنند! **** چندی است که یک کارگردان ایرانی به نام عباس کیارستمی درگذشته است، یکی از فیلم های این کارگردان .....
..... ایرانی به نام (طعم گیلاس) را ناسیونالیست ها و پان نامه نویسان تارنمای ایران گلوبال دستاویز کرده و به جان هم افتاده اند! ناسیونالیست های میلیاردرزاده وابسته به سرمایه داری و بورژوازی که از بس خورده و نوشیده اند که از سیری دارند می ترکند اکنون که بیکار مانده اند برای سرگرم شدن یک فیلم الکی را که بیننده ای نیز ندارد دستاویز کرده و از هزار سوراخ سنبه مدرک و دلیل و آمار و سند گردآوری می کنند تا گفته باشند که: "ما برتر از دیگرانیم!" در راه این پوچنامه نویسی ها چه اندازه زمان و نیروئی که می توانستند برای پرداختن به هزاران درد و رنج مردم گرفتار در دوزخی به نام ایران به کار روند به باد رفتند؟ من چندین بار گفته ام و باز هم می گویم که مردم دردمند و درمانده و گرسنه و ستمدیده ایران باید امیدشان را از ناسیونالیست های میلیاردرزاده مفت خور ببرند! چرا که این انگل های سیاسی دردها و رنج ها و خواست های مردم ایران را نمایندگی نمی کنند و سخنانی که چنین کسانی می گویند و می نویسند با دردها و رنج ها و گرفتاری های مردم ایران از بنیاد بیگانه هستند! کلنجار ذهنی کارگر و رنجبر و دهقان ندار و گرسنه ایرانی ساخته شدن دبستان به زبان مادری یا فارس ستیزی یا ترک ستیزی یا وابستگی به نژاد اهورائی آریائی و ..... نیست! کسانی که کمترین خوراکشان بوقلمون سرخ کرده و فیله ماهی و برنج کیلوئی پنجاه هزار تومانی و چای دارجلینگ هندوستان است کی درد و رنج کارگران و دهقانان گرسنه ای را که حتی توانائی خریدن نان ساده را هم ندارند خواهند فهمید؟ ***** دوستان گرامی، به کارنامه ناسیونالیست های میلیاردرزاده در همین تارنمای ایران گلوبال نگاه کنید چرا که از دیرباز به نیکی گفته اند: "مشت نمونه خروار است!" اگر کسی تارنمای ایران گلوبال را باز کند چیزی که در صفحه نخست این تارنما خواهد دید هرزنامه های میلیاردرزاده های مفت خوری است که پس از خوردن خاویار و بالا انداختن چند گیلاس ویسکی اسکاتلندی و شامپاین فرانسوی درباره زبان مادری و زبان پدری و زبان عمه ای و زبان خاله ای و نژاد اهورائی آریائی و گرگ و شغال و کورش و نژاد و تبار و نیاکان و ..... سخنان صد من یک غاز بی سر و تهی می نویسند که هیچ خواننده ای ندارند! سپس این ورشکستگان سیاسی برای آن که وانمود کنند "ما بیشمارانیم!" با ده ها نام و ده ها آی پی یادداشت هائی را که جز هرزنامه نامی ندارند پیاپی به تارنمای ایران گلوبال می فرستند! ***** دوستان گرامی، باید ترسید از آن روزی که مردم ستمدیده ایران دچار این پندار نادرست شوند که با پیروی از ناسیونالیست ها از ستم ستمگران خواهند رهید! که اگر این چنین شود ستمدیدگان از چاله درخواهند آمد و به چاه خواهند افتاد! (به نوشتاری در این لینک نگاه کنید)http://iranglobal.info/node/42737
رادیو بین المللی فرانسه
دادگاه عالی فرانکفورت در آلمان یک آلمانی ایرانی تبار را به جرم ارتکاب جنایت جنگی به دو سال زندان محکوم کردیک ایرانی‌تبار در آلمان به جرم جنایت جنگی به زندان محکوم شد
این جوان ۲۱ ساله که "آریا لاجوردی" نام دارد، در جنگ داخلی سوریه با دو سر بریده که به نیزه کشیده شده عکس گرفته و آن را در شبکۀ فیس‌بوک منتشر کرده بود.
آریا لاجوردی در جلسۀ دادگاه با پذیرفتن اینکه عکس منتشر شده در فیس بوک خود اوست، مدعی شد که برای این کار "تحت فشار" قرار گرفته است.
مقامات دادگاه آلمان پیش از این گفته بودند، تصاویر منتشرشده در صفحه فیس‌بوک لاجوردی نشان میدهد که او و دو جهادگرای دیگری که در این تصاویر دیده می شوند، با سرهای بریده افراد کشته‌شده رفتاری "تحقیرآمیز" داشته‌اند.
دادستانی آلمان میگوید، طبق شواهدی که در دست دارد، آریا لاجوردی در سوریه به یکی از گروه‌های مسلح مخالف بشار اسد، رئیس‌جمهوری این کشور پیوسته است. آریا لاجوردی در آغاز روند محاکمۀ خود گفت که برای انجام "خدمات انسان دوستانه" به سوریه رفته است.
این نخستین بار است که در آلمان یک مظنون اسلام‌گرا به جرم جنایت جنگی به مجازات زندان محکوم میشود
ادامه :
چون جمهوری اسلامی نمی توان مردم را با زور به بهشت برد. تازه چه ضمانتی هست که بهشت ما جهنم نباشد.
بنابرین هرچند تلاش بر کاهش ستیز و دشمنی و توهین بین خوانندگان است اما ما تا مدتها با این پدیده های اجتماعی و نظری درگیرخواهیم بود. دموکراسی خالی از این چیزها نیست. هر چند منفی باشند.
در واقعیت ایران گلوبال ، در وهله ی اول ، دموکراتیک بودن خود را مدیون شخصیت دموکراتیک صاحب و مدیر سایت کیانوش توکلی ست. ایشان این رسانه را بیش از ده سال است که ایجاد کرده و همواره با نویسندگانی که دیدگاههای مختلف و حتی متضاد، نسبت بهم داشتند و دارند، زنده نگهداشته است.
1- آموختنی ست « راه و متد ایشان غیر خطی بوده و هست». گرچه خود دارای اندیشه ی شخصی ست. ولی با عقاید سیاسی خود نخواسته سایت را پیش برد.
بدون شخصیت دموکراتیک ایشان این رسانه هم تبدیل میشد به جنس رسانه های دیگر. من در طول سالها همکاری با ایشان هیچگاه تجربه نکرده ام که مطلبی را به خاطر « اندیشه ی مخالف اش» کنار بگذارد. اگر چیزی منتشر نشده به خاطر اشکالات دیگر از قبیل عدم رعایت اصول سایت ، یا توسط همکاران دیگر بوده است. واضح است که ایشان و همه ی همکاران عاری از اشتباهات نبودند و نیستند.
ما همه با افت و خیز، خطا و درست، راه پیموده ایم. اما تا توانسته ایم از خطاهای خود آموخته ایم. وضع کنونی سایت و همکاران نتیجه ی آن است.رسانه های حکومتی با مطالبی که در مورد ایران گلوبال انتشار میدهند چشم به راه « دعوای همکاران و متلاشی شدن سایت» هستند. برای روشن شدن ذهن حکومتی ها لازم است قید کنم که آنان میتوانند همیشه منتظر بمانند. ایران گلوبال با « دعوای همکاران» متلاشی نمیشود. چون ما از آغاز تا کنون همیشه دعوا داشته ایم. هم « متدی» و هم « نظری». و هم « دعوای خطاهامان» را .
اما یادگرفته ایم که :
2- تضادها موجب حرکت ماست و آنها را دوست داریم.
3- روابط و دوستی خود را به عقایدمان وابسته نکرده ایم.
اگر من یا امثال من هم نخواهند همکاری کنند هستند کسانی که حاضرند داوطلبانه و بدون هیچ چشمداشتی، با کمک مادی و معنوی خود، برای ایجاد دموکراسی و رفتارهای دموکراتیک، برای تلرانس درجامعه استبداد زده ی ما، همکاری کنند.
و این امکان و ویژگی که خصلت نهادینه دارد در شخصیت آزادیخواهان جامعه ی ما، رمز پیروزی دموکراسی بر استبداد است.
استبداد و دیکتاتوری میتواند از آن وحشت کند.
کیانوش توکلی آنموقع که سایت با تصمیمات جمعی اداره میشد « مسئولیت هماهنگی جمع مدیریت» را داشت. یعنی «سر دبیر» بود . طی سالها تجربه متأسفانه جمع مدیریت به خاطر« تضادهای متدی» نتوانست سایت را جمعی مدیریت کند.
و به نا چار مسئولیت مدیریت به تنهایی به گردن دوستمان توکلی افتاد. و همکاران مسئولیت مطالب خود را به عهده گرفتند.
تضادی که بین همکاران بود و هست عمدتا متدی ست، و فرعی عقیده ای. همکاران همیشه دیدگاههای مختلف و متضاد داشتند.
در چنین شرایطی متد عملی، به ناچار، به عهده گرفتن مدیریت سایت توسط کیانوش توکلی بود. اما این متد میتواند در شرایط مناسب باز به مدیریت جمعی تبدیل شود . مدیریت فرذی یا جمعی هدف نیست. هدف آزادی بیان و آموختن تلرانس و پیشبرد رفتارهای دموکراتیک درجامعه ی خوانندگان سایت است .
ملیتها
واقعیت اینه که جامعه ی ایران از اقوام یا ملیتهای مختلف درست شده است. در قدیم آنرا جامعه ی « کثیرالمله» نام نهاده اند.
ایرانیت تنها از فارسیت ساخته نشده است. بنابرین همه هستند و میخواهند دردهای خود را بگویند و به صورت عمومی چاره یابی کنند. نمیشود دهن ملیتی را بست. که غیر دموکراتیک است.
توهین و تبلیغ
در جامعه ی ما توهین کردن و تبلیغ عقاید خود از قدیم نهادینه شده است. بدیهی ست که توهین درست نیست، تبلیغ هم متد عقب مانده ایست و درستش «روشنگری» ست. اما با ممنوعیت نمی توان توهین را چاره کرد، و یا تبلیغات شاه پرستی و غیره را با متد روشنگری علمی و منطقی آشنا ساخت.
متدها
ما همه صاحب عقاید خاص خود و متد خاص خود هستیم. اما برایند این متد ها با تفاوتهایی متد کیانوش توکلی ست.
که در عمل ما شاهد افراطهایی نیز هستیم. و به خاطر وجود « توهینها و تبلیغات و برخورد های افراطی» ، باب دعوا و نقد و اعتراض هم باز میشود. و خوب هم هست که باز شود. چه کار میتوان کرد؟ راهش حذف است؟ اگر برای اصلاح چیزی کار حذف پیش گرفته شود- رسانه تبدیل میشود به جنس سایتهای دیگر.
4- ما یاد گرفته ایم برای اصلاح ضعفها و بدیها مطلق گرایی نکنیم و شمشیر حذف بیرون نکشیم . فرصت بدهیم و کمک کنیم پدیده روند اش را به سوی اصلاح طی کند.
« پدیده »های منفی به حق اعتراضات برخی از ما را بلند میکنند. ولی
نمودهای ناخوش آیند جزو حیات ماهستند. براحتی نمی توان آنها را جراحی کرد.
چیزهای اجتماعی و انسانی جسم نیستند زود جراحی شوند. روح اند و دهه ها پروسه لازم دارند تا به مثبت تبدیل گردند.
ادامه در برگ دیگر.
دوستان ... برای اولین بار دموکراسی در مطبوعات را در ایران گلوبال مشاهده می کنیم که مایه خوشوقتی برای ماست .همانطور که متوجه هستیم در کامنت ها می بینیم که چقدر بعضی از کاربران از اقای توکلی میخواهند که این مقاله و یا آن مقاله را مندرج نکنند... ولی ایشان با عزم راسخ و باور بر ازادی مطبوعات به کار ارزشمند خود ادامه میدهد. من از طرف خودم از زحمت های آقای توکلی و گرداننده گان این سایت بی نهایت سپاسگزارم و روزهای خوبی را برایشان آرزومندم..
جناب جما نارویی کامنت قبلی من دو جمله اول زیر عکس این مقاله است همان که سبز رنگ هست به بلوچی
شما لطف کن بقیه ان را از اول برای ما به بلوچی بنویس ( اگر بلوچ هستی)
اینقدر هم در این سایت ادای بلوچ ها را در نیاور که دوستان موبایل من را بسوزانند از بس زنگ زدنند
نام پروج ای منصوبی (نیو امریکن صدل کینا نامی ) کین حصه برنامه بن اشتند خیال امریکی ریتوز تاریخی منشور نامانا کا یقین
سپرد امریکه کی فوجه داریون انجامین جهوط مین مقصد امریکه ضروریات
سلام-باتشکراز تمام دوستان که بدون ترس وآزارواذیت کسی دراین رسانه (ایرانگلوبال) باکمک گیری ازاینترنت میتوانند؛به درج تفکرخودنموده وبه نشرافکارخودهمت میکنند.
ودرآن باشگاه بودکه زبان ودست های ویکتورخارا راقطع کرد.آیا موفق شد؛جلوی انقلاب شیلی رابگیرد؟مادورانی راطی میکنیم که بیست سال پیش شایدبه فکرهیچ کسی چنین دورانی رسوخ نمی کرد.وازهم اکنون من اعلام میکنم که پنج سال آینده؛نامعلوم است.چون نوآوری واختراعات دیجیتالی آنچنان پیش میرودکه پیش بینی 5سال آینده برای همه نامعلوم است.
انسانهای جستجوگروکنجکاودرپی یافتن وتلاش برای اختراعات جدیدهستند.
شمشیر؛تهدید؛زندان؛گلوله؛زندان؛بریدن زبان؛کتاب سوزان؛تبعید؛جایگزینی افرادباتفکربرهم زدن ترکیب جمعیتی درآسیملاسیون کردن هانخواهند،توانست کاری کنند.
پس دست ازکودک بازی وتفکرفاشیستی وپینوشه ایی بردارید.مااگربیشترازشما تاریخ ورویدادهای دنیا رانخوانده باشیم کمترازشماهم ازآن بی خبرنیستیم.
یادم می آیدپینوشه درباشگاه معروف سانتیاگومردم راجمع کرد
آقای بهمن موحدی بامدادان نیمه تورک نیمه مهاجرکشمیری، کسی که بایدمحاکمه شودوجواب دهدشماها وهمفکران شماهاهستند؛که درسال 1325درآزربایجان جنایتی همچون پینوشه آفریدند.مااکنون آنچنان قدرت داریم که حتی میتوانیم سیاست های کلی جمهوری اسلامی رابنفع خودتغییردهیم.
هرچندکه مابااین دولت وجمهوری زاویه 180درجه ایی داریم وآن هم برسرمسایل حقوق انسانی برای همه ودرسطح جهانی است.
ولی شماچی ؟تنهاقدرت خودرابرای یک سرسپردگی ازنوع دیگرگذاشته وتلاش دارید.مابانوع ساختارفکری این جمهوری ودیدگاه آن به دنیا وحقوق بشرسرجنگ داریم ولی شماوهم فکران شما حتی دراین 38سال بالابی گری ازنوع حدادعادل وسیدضیا ومحمدعلی فروغی وو...درپشت صحنه باجهانخواران درساخت وپاخت هستید.
تاقدرت رادردستان نژادپرستان شئونیست فارس نگه دارید.مابرهمه آن واقفیم ؛نوع نگرش مابه سیاست وفرهنگ وحقوق انسانی باشمااززمین تاآسمان فرق دارد.مابه انسانیت بعنوان یک منشورپایه ایی نگاه داریم ولی شمابه قوم گرایی عقب مانده بشری نیرومصرف میکنید.
آقای موحدی ؛رجوی وخانم تورک اوکه اوراازچنگ آقای ابریشمچی باحقه سیاسی بیرون کشید؛برای ماهمچون جنگ های اول اسلام برای تصرف زن وقدرت ومال بوده ومیدانیم.
شماهیچ کاری نمیتوانیدبقول ما یالانان توپ آتما.توپ خالی ول نکن.
باورکن اگرقدرت دریک کشوراگربه دست گروهک عقب مانده ایی دیگربافتد؛بازجای افرادی باتفکری همچون شما زندان است.والا سنگ روی سنگ بندنمیشود.
عینک خودراپاک کن وبه دنیا باعینک تمییزنگاه کن.
برایت درایت وصبرومتانت آرزودارم.
درود بر هموطنان کرد و حزب دمکرات کردستان ایران و گرامی باد یاد شهید دکتر عبدالرحمان قاسملو.
در طول این 38 سال حاکمیت ننگین رژیم جنایتکار وچپاولگر جمهوری اسلامی، خلق کرد ایران همواره در صف اول مبارزه با این رژیم فاشیستی مذهبی بوده اند.
ادم های هستند که میخواهند مطرح باشند رادیو تلویوزیون سرخ مسکو اگر نشد تلوزیون شهرام .... فقط مطرح باشد ، یک نوع بیماریست. مثل ان یک نفر ۵۰ سال بگوپید سیاه سیاه ، سیاه ، و بعد یکباره بگوید سفید سفید سفید ، ناشی از حماقت و خرفتی است این نبود ثبات
درود بر آزادیخواهان ایران. شرم بر چپگرایان .... ایران
روس ها ضرب المثلی دارند این چنین :" بهترین دفاع حمله است " ولی در کل این ضرب‌المثل در عمل تاثیر چندانی ندارد چرا اینقدر شلوغ بازی در آوردی. بجای ۶ کامنت میتونیستی یکی بنویسی.
تو فکر کردی با این حرکات ناشایسته میتونی نادانی و حماقت خودت پنهان کنی.
دروغ به این بزرگی را تا بحال ندیده ایم حضرات کدام مغازه و محل کار در اورمیه بخاطر قاسملو تعطیل بود که حتی نوشته اند که بازار تعطیل بود به این میگویند بخند تا بخندیم و درست در همین نقطه است که حزب دموکرات نطفه نفاق بین دو ملت تورک و کورد را میکارد و اورمیه را در ردیف شهرهای کردستان مینامد . و بخاطر اینست که حرکت ملی آذربایجان و فعالان ملی هر گونه همکاری و اتحاد با کرد ها را خیانت به آذربایجان میداند و بجز دوسه نفر معلوم الحال تا بحال هیچ فعال ملی حاضر به نزدیکی حتی صحبت کردن با کرد ها نشده .و شما احزاب کردی با این کارتان « چرکه یاغ سوتمک » روغن به نان رژیم میمالید
با عرض معذرت منظور نوشتار من ، آقاى أيوبي بود . و نه آقاى يحيايي ....
یاد فراخوان پانترک ها افتادام که روز قدس را روز شرکت گسترده در تظاهرات ضد ایران اعلام کردنند و گفتند با تمام قدرت اعتراض خود را نشان میدهیم حالا چرا یک روز قبل یا یک روز بعد اش یا یک روز عادی نه خدا داند
شما بالکل همیشه میگریزی از اینکه بلوچی کامنت هایت را بنویسی توی هر کامنت بعدی که به فارسی مینویسی هم انگار نه انگار ما از شما خواسته بودیم بلوجچی بنویسی
لطفا انجای متن انگلیسی( نه فارسی) که کلمه خان را به کار برده ( انگلیسی) را هم نشان ما بده عکس هم قبول هست که ما بدانیم بلوچ ها به جای سردار خان میگویند
همین کامنت خودات را به بلوچی لطف میکنی اقای زرنگ جناب جما نارویی فرزند جلیل خان بنویسی
چرا در این سایت از شما تا کنون کسی کلمه ای بلوچی ندیده نوشته باشی
طبق معمول همیشه مشغول کپی پیست از اینتر نت
این هم ادرس سایتهایی که رفتی طبق معمول از انجا کپی پیست کردی ( اقای تورک زرنگ)
http://yasin4549.blogfa.com/post/15/%D8%AF%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%8…
http://baloch1019.blogfa.com/post/6
http://www.nookabad20.blogfa.com/post/78/%D8%B1%D9%88%DB%8C%D8%A7%D8%B1…
در ضمن این نوشته تنها یک ترجمه به فارسی است که احتمالا در پایتخت ترجمه شده
اگر راست میگویی و بلوچ ها بزرگان خود را خان میگفتند( در گذشته) متن انگلیسی ان را بگذار که این کلمه (خان) در ان به کار رفته باشد
این تنها مترجم بوده که این کلمه را در در ترجمه متن با سردار عوض کرده چون سردار در فارسی امروز به فرماندهان لشکر گفته میشود
عالم و عادم میدانند که بلوچستان که امروز بیشتر ان بلوچستان بزرگ پاکستان است در قرارداد "گلد اسنمیت" در زمان ناصر الدین شاه از ایران جدا شد پیش از ان همیشه این سرداران خودشان را حتی شاه ایران میخوانندند
این تکه ای را هم که نوشتی مربوط به بلوچستان پاکستان است نه ایران چون انگلیسی هاا هرانچه را که تصرف کردنند هرگز باز پس ندادند
جناب جما نارویی به راستی این سایت جای بچه بازی نیست
چرا برای خوانندگان نمینویسی جواب این پرسش را
" چرا نمیتوانی همین کامنت خودات را به بلوچی بنویسی " مگر تو بلوچ نیستی فقط همین کامنت خودات را
يك سوْال از همه طرفداران مخالف رژيم رژيم فارس آخوندى دارم . آيا رژيم سركوب گر هنر و ادبيات و هستى ملت هاى ايران ، كارگردان اين اثر ( كيا رستمى ) را ستوده است يانه ؟و اگر از او تقدير شده ( روحانى نماينده جناح إصلاح طلب ، و سايت فارس متعلق به سپاه و جناه رأست ) كه شده ، پس اين اثر ضد رژيم آخوندى و اعمال نژاد پرستانه و سركوب گرانه نظام حاكم نبوده . پس همه جيغ و داد ها بر مى گردد به فارس بودن و ايرانى بودن و نژاد پرستانه نگريستن به ديگر ملت هاى ايرانى و غير ايرانى . اصولا جماعت فارس ( نه همه آنها ) وجه غالب جامعه ، شديدا ترسيده و خود را در خطر مى بيند . به همين خاطر هم زبان ، فرهنگ ، هويت ، و مليت إنسانهاي مقيم اين آب و خاك را دائم مورد تمسخر و تحقير قرار مى دهد . تا با اينگونه فيلم ها ، و تحقير و توهين در صدا و سيما ، و روزنامه هاى دولتى و رسمى ، و به زبان بالا ترين شخصيت هاى روحانى و
سياسي ، از معلم اخلاق شخص خامنه اى گرفته ، تا سنبل إصلاح طلبان آخوند خاتمى ، كه زبان تركى را زبان جهنميان ( توسط معلم اخلاق خامنه اى ) و شخصيت ملت ترك ما را با جوك هاى حتى غير اخلاقى مورد تحقير و توهين قرار مى دهد ( خاتمى). لذا اين اثر نژاد پرستانه از آنجايي مورد تمجيد و قدر دانى قرار مى گيرد كه . مورد تأييد همه جناه هاى فارس نژاد پرست قرار دارد . از سلطنت طلبان گرفته تا هر دو جناه رژيم فارس آخوندى . و احتمالا مجاهدين خلق فارس رجوى (چون فرصت نكردم به نظرات شان گوش بدهم ) و پان ايرانيست ها و الى آخر ..... واضح است كه اين جماعت نژاد پرست ، حاضر نمى شود قبول نمايد كه اين فيلم بى ارزش و نژاد پرستانه و تحقير آميز ، و حتى غير اخلاقى است . غير اخلاقى در جامعه ايران و جوامع مسلمان ، نه جامعه جهانى ، كه به موضوع فراجنسيتى به چشم يك "تابو "نگاه نمى كند .پس ما ، بخش روشنفكر و اهل مطالعه ملت هاى ايران ، خصوصا ترك هاى آزربايجان جنوبى ، نبايد از نژاد پرستان فارس كه خود را آريايي ؟! هم مى دانند . انتظار داشته باشيم كه قبول كنند كه اين زهر گيلاس ، سمى است برأى اتحاد و همدلى ملت هاى ايران ، خصوصا با ما ترك ها . اما از آنجايي كه فارس ها مارا سوسك هاي خطر ناكى مى دانند كه دائم با زاد ولد و تكثير خويش ، جامعه أقليت و در حال فروريزى شان را مورد تحديد قرار داده ايم . نه تنها مشكلىً با امثال طعم گيلاس ؟! ندارند . بله در اين اثر ها . إحساسات و عقايد خود را مى بينند . و بطور همه جانبه ( هر دو جناه رژيم و سلطنت طلبان و غيره ....) با تمام قوا بر تبليغات شبانه روزى اين اثر مخرب را تبليغ و تمجيد مى كنند . به علت خيلى واضح . و آن ايكه بخوابى مى دانند كه فيلم فوق از چه چيزى سخن مى گويد . و آن آمال و آرزوهاي جامعه غالب فارس زبان است كه از ٨٩ سال پيش در پى آن است .نابودى همه زبان ها و فرهنگ ها و مليت هاى مقيم در كشور ايران ، به نفع أقليت نژاد پرست فارس و نژاد پرستان آريايي روس تبار كه از ٢٥٠٠ سال پيش وارد فلات ايران شده اند . و از آن تاريخ ملت هاى اصيل و بومى اين منطقه را با سركوب و كشتار هاى بي رحمانه ( نظير زنده بگور كردن ٤٠٠٠ مزدكى در حكومت أنوشيروان عادل ؟! ) سركوب كرده و خود را به اهالى اصيل اين منطقه تحميل كرده اند . پس فيلم كيا رستمى طعم گيلاس برأى أقليت فارس نژاد پرست و اشغالگر ، و زهر گيلاس برأى ملت هاى ايران ، خصوصا ملت ترك ماست .٤٠٠٠دوستان گرامی
اگر این مطلب را مفید یافتید ، لطفا به اشتراک بگذارید .
با سپاس
رضا فلاحی
https://drive.google.com/…/0BzwAaS2uEadgYVlQNGs1ck1tV…/view…
می پرسد چرا خلبانها بلوچ یا عرب یا کرد نیستند خوب اینها همین الان هم اکثرا بی سواد هستند و سبک زندگی عشیره ای آنها امکان تحصل ابتدایی را هم برایشان سخت کرده است همین بلوچها تا حالا چندین معلم را ترور کرده اند. بعلاوه اگر اینها خلبان شدن چه تضمینی هست تحت تاثیر مولویهای مرتبط با وهابیت عربستان هواپیما را به سبک 11سپتامبر به ساختمانی نکوبند و ملت را به کشتن ندهند. از جانمان سیر نشده ایم که به عرب و بلوچ و کرد سنی خلبانی یاد بدهیم همین یارانه و امنیت ایران را غنیمت شمرده زیاده خواهی نکنید که سرنوشت افغانستان و عراق و سوریه و فلسطین در انتظارتان است.
خیلی ناراحت هستید به پاکستان یا جنوب عراق یا امارت یا قندیل یعنی همانجایی که از آنجا آمده اید برگردید.در کل کمتر از 5 درصد جمعیت ایران سنی هستند.چندعرب سنی در سواحل جنوبی ایران هستند که همه مهاجران اماراتی از دوره قاجار هستند که زمینها را از قاجار برای چرای شترها اجاره کردند و بعد هم با سواستفاده از انتقال حکومت از قجر به پهلوی ماندگار شدند
برای ما ترکها، عربها و بلوچها و کردهای سنی - وهابی خطرناکترین دشمنان هستند. بجرم شیعه بودن ما را کشتار خواهند کرد همین ترکیه بخاطر مساله شیعه و سنی از ترکمنهای شیعه عراق دفاع نکرد و پشت باکو را خالی کرده و دست رد به اتحاد ما می زند.
به فاشیست تجزیه طلب پان ترک مازیار!!!
اول اینکه جای شما پان ترکها ایران نیست وباید تشریف خود را ببرید واصلا در آن حد نیستید که شرط تعیین کنید، شما عددی نیستید که بخواهید جغرافیای سیاسی ایران را تغییر بدهید، چنان برخورد قاطع وشدیدی با شما خواهد شد که دیگر اثری از شما در این دنیا نماند. رژیم جنایتکار وچپاولگر جمهوری اسلامی سرنگون شود بدبختی شما شروع خواهد شد ما مثل جمهوری اسلامی نخواهیم بود که دست شما را باز بگذاریم وشما هرکاری خواستید بکنید و به طور مثال در استادیوم های ورزشی شعار مرگ بر فارس را سر بدهید ما برای دفاع از خلق ومیهن با کسی شوخی نداریم وتجزیه طلبان پانترک را ادب خواهیم کرد. همان هموطنان ترک آذری ما حساب شما خائنین به میهن وخلق را خواهند رسید.
درود بر هموطنان ترک آذری
قبل از اینکه میخواهی در باره موضوعی اظهار نظر کنی (اسامه مجددی) بد نیست یک سری اطلاعات و اگاهی در ان موضوع داشته باشی. این سایت کودکستان و محل بازی بچه ها نیست .
زنرال ریجنالد ادوارد هری دایر (1927-1864 ) در سال 1295 به بهانه همکاری سرداران بلوچ با قوای آلمانی به بلوچستان حمله کرد . وی 5 سال در بلوچستان ماند و سپس به هندوستان رفت و 6 سال بعد در سن 74 سا لگی در برستول انگلستان در گذشت . وی ماجرای جدال خود با بلوچها را در کتابی بنام مهاجمان سرحد که درسال 1921 درلندن انتشار پیدا کردبه چاپ رساند. این کتاب بعدها توسط دکتر حمید احمدی به همان نام ترجمه شده است.در بلوچستان کلمه " سردار" فقط برای سران قبایل و طایفه بکار برده میشود ولی کلمه"خان" میتواند در پیشوند و پسوند اسامی مختلف قرار بگیرد. ما کارگر و دهقان داریم با نامهای "خان محمد، محمد خان، زمان خان و ...." و سردارانی هم که کلمه خان در پیشوند و پسوند نام انها اضافه شده. مانند : سردار مهرالله خان ، یا سردار دوست محمد خان و غیره.
کتاب :
رویارویی نظامی انگلستان با سرداران بلوچ ایرانی
تالیف: رجینالد ادوارد هری دایر
ترجمه: حمید احمدی
ناشر: نشر نی، تهران چاپ اول، 1378،
دقت کن که چند بار کلمه "خان" در پسوند اسامی سرداران بلوچ استعمال شده، و بعد بگو که ابدا این کلمه در بلوچستان استعمال نمیشود. با لجاجت بچه گانه بیشتر رسوا میشی
هنگامی که کمپانی هند شرقی بر هند و پاکستان امروزی مستولی شد و منطقه کلات و بلوچستان پاکستان به تصرف انگلیسی ها درآمد عده ای از سران بلوچ برای اهداف شوم و استعماری انگلیس مانع تراشی می کردند. آنها با حمله به کاروان انگلیسی ها و چپاول آنها مانع حضور انگلیس در سرحد بلوچستان شده بودند. در این زمان انگلیس به فکر کشیدن خط آهن به بلوچستان ایران بود. مهمترین سرداران بلوچ که با انگلیسی ها جنگیدند سردار جمعه خان اسماعیل زهی سردار خلیل خان گمشادزهی در منطقه گـُشت و سردار جیندخان یاراحمد زهی بودند. جنگها ی این سرداران بلوچ با قوای انگلیس منجر به کشته شدن بسیاری از نیروهای انگلیسی گردید. در نبردی که بین نیروهای جمعه خان با انگلیس در شمال زاهدان کنونی روی داد بیش از 70 انگلیسی کشته شدند. و در نبرد دره نالک در نزدیکی روستای سنگان نیز بیش از 330 انگلیسی به قتل رسیدند. این نبرد پس از آن روی داد که سردار جیند خان یاراحمدزهی به دست نیروهای انگلیسی اسیر گردید. دایر که با فریب دادن بلوچها آنها را به اسارت گرفته بود قصد داشت تا با انتقال این اسرا به هند فتنه بلوچستان را خاموش کند . اما سرنوشت چیز دیگری را رقم زد. اسرا از منطقه کوهستانی تفتان منتقل می شدند که این برای بلوچهای منطقه فرصت مناسبی بود. سردار این منطقه بهروزخان نام داشت وی قاصدی روانه کرد و به سران طوایف گمشادزهی و یاراحمدزهی اعلام نمود که ارتش دایر قصد عبور از منطقه را دارد. بدین ترتیب تفنگچی های این دو قوم گردنه دره نالک را مسدود نموده و منتظر انگلیسی ها شدند. در نبرد سختی که روی داد بلوچها دو کشته دادند ولی توانستند با استفاده از موقعیت کوهستانی منطقه نیروهای دایر را سرکوب کنند و این افسر انگلیس را برای همیشه از ایران بیرون برانند. در مجموع نبردهای بسیاری بین انگلیس و بلوچ ها رخ داده است که حافظه مردم محل خاطراتی چند از آن را به یاد دارد. یکی از آنها خاطره شهادت پهلوان سردار ایل گمشادزهی می باشد. این سردار بلوچ هنگامی که برای جنگ عازم می گردید غسل کرده و دستور داد تا گاوی قربانی کنند و دعا کرد که خداوند شهادت را نصیب وی کند . از قضا دعای وی نیز پذیرفته شد و در یکی از نبردها به شهادت رسید و در محلی به نام گزک به همراه دیگر شهدای بلوچ به خاک سپرده شد.( سردار خلیل خان گمشادزهی به همراه هیبت و عده ای دیگر از اهالی حسین بـُـرّ گـُشت ، در جنب قریه گشت باسپاهیان انگلیس مواجه میشوند که پس از اتمام مهماتشان ، به بالاِ ی کوه رفته و با غلتاندن سنگها به نبرد ادامه میدهند که بر بالای همین کوه که در سمت شمالی گشت موقعیت دارد ، به شهادت میرسند و آرامگاهشان تا هنوز بر بالای همین کوه واقع بوده و این کوه امروزه به کوه شهیدان معروف است ) دیگری خبر رسانی توسط پیک بهروزخان که لالخان شهلی بر نام داشت. می گویند وی سریع ترین مرد بلوچ بوده است بطوری که این خبر را در کمترین زمان و با پای پیاده به اردوی یاراحمدزهی ها رسانده است. و صدها نکته دیگر و حماسه هایی که مردان بلوچ در سرحد آفریدند.
با اجازهٔ yaradiciliq عزیز، خواستم کامنت ۲۶ را، به کامنت‌های شما اضافه کنم، ترکیه برای ساخت اولین هواپیمای بومی تجاری، آماده میشود. مهندسان تورک، کار آفرینان تورک بعد از تسخیر قله‌های صنعت ماشین سازی، دست در دست هم داده اند تا اولین پواپیمای بومی ترکیه، آسمان ترکیه و دنیا را، به تسخیر خود بیاورد، جامعه شناس ما هم، میتواند با نظریه پردازی در مورد پان تورک کذایی، به زندگی انگلی خود، ادامه دهد.
FARNBOROUGH, U.K. (July 12, 2016) – TRJet and Turkish Aerospace Industries (TAI) are developing initial agreements to support the highly anticipated Turkish Regional Aircraft Project. TRJet looks to leverage TAI’s experience and success as a supplier to top-tier commercial aviation Original Equipment Manufacturers (OEM) to support the TRJ328™ aircraft. Additionally, TRJet and TAI are actively discussing how to best utilize TAI’s design capabilities to support the development of the new, larger, indigenously designed aircraft.http://www.aviationpros.com/press_release/12231463/trjet-developing-par…
هیچکس دیگر نمی تواند جلوی تبلور و خیزش مردم و بخصوص اقوام ایران را بگیرد، پیروزی ملیتها حتمی است، فقط صبر کنید و ببینید.سرکوب و حقارت و به حاشیه راندن اقوام در طول تاریخ 80 ساله اخیر نتیجه ایی جز تجزیه ایران ندارد.
محض اطلاع اقای Anonymous تعداد سنی ها درست است،سنی ها تنها در کردستان و بلوشستان نیستند، شما کردهای خراسانی در حدود 1 ملیون و یکصد هرار نفر، گالیشیها در حدود 1 ملیون و مهمتر از همه بیش از 72% مردم یا عرب های ساکن شهرهای شمال خلیج در بندر عباس، عسلویه، بندر گناه و دیلم و ترکمه ایی ها و لاری ها و دیگران و همچنین ساکنین جزایر خلیج همه سنی و عرب هستند.
من در عمل به دیدگاه و تلاش ایران گلوبال برای حفظ حرمت اراء وعلیرغم تمام مشکلات اذعان دارم و تشکر میکنم.
یک چیزی هم یادم رفت بنویسم
ادب و احترام را به کسی میگذارند که لایق ان باشد نه کسی که در سایت با نام های مختلف دروغ مینویسد و شامورتی بازی در میاورد
در ضمن جناب جما نارویی شما که نام پدرتان خلیل خان است لطفا بگویید زمانی که با نام های دیگری مانند اسلم ریگی خدابخش بلوچ بولان بلوچ محمد بلوچ جما نارویی کامنت های پشت سر هم بدون فاصله زمانی مینویسی
الف- ایا کسی که یک پدر دارد اینهمه فامیل های گوناگون مگر میتواند داشته باشد مگر فامیل از پدر نمیرسد
ب- اسم پدرتان را در حالتی که با نامهای دیگرتان هم کامنت میگذارید ( البته بجز مرحوم خلیل خان ) نیز بنویسید
با تشکر از آقای توکلی.بنده هم هیچ سایت خبری که در حد ایران گلوبال به بلوغ رسیده باشد نمی شناسم.امیدوارم چه عزیزانی که در این سایت زحمت می کشند و چه افرادی که صرفا رای و نظر خود را اعلام می کنند از تنش ها و بحث های بی مورد اجتناب کنند تا زحمات عزیزان مفید تر واقع شود.
از آخر به اول
برای درک بعضی داستانها لازم است به قسمت پایانی آنها توجه نمود. این بخش کمک میکند کل داستان را بتوانیم بفهمیم. این یک متد هنری ست - و معروف-که نویسندگان ی فیلم نامه یا داستان، از آن استفاده میکنند. در این فیلم نامه-طعم گیلاس- نیز از آن استفاده شده است.
اینجا بیننده متوجه میشود که کیا رستمی کارگردان هنر پیشه ی خود بدیعی را آماده کرده و گفته داستان فیلم این است که تو بدیعی از توی شهر سوار ماشین شخصی خود میشوی و راه میافتی به طرف «چاله» در تپه های نزدیک پادگان ، و از افراد سر راهی کسی را پیدا میکنی که حاضر شود صبح ساعت 6 به چاله سر بزند و اگر تو در اثر قرص ها مرده باشی رویت خاک بریزد و اگر نمرده باشی بیدارت کند. این کوتاه شده ی فیلم است و قرار مدار رستمی و بدیعی.قسمت آخر فیلم
کارگردان - کیارستمی- با گروه فیلم بردار خود در روی تپه ی خارج شهر هستند و سربازان پس از رژه رفتن سخن رستمی را از راه دور دریافت میکنند که میخواهد سربازان استراحت کنند. و فیلم برداری تمام شده
در این دقایق نیز بدیعی آرتیست کارگردان یا قهرمان اصلی فیلم از پایین تپه که محل « چاله» ی خود کشی او بود بالا میاید و سیگاری روشن کرده به رستمی کارگردان میدهد.
چاله جایی ست که قرار بود بدیعی با خوردن قرصهای خواب آور در آنجا خود کشی کند- و اینجا دیده میشود که نمرده و ساغ و سلامت است.هوا آفتابی ست و طبیعت پر علف و زیبا.
آغاز فیلم و داستان
بدیعی توی ماشین نشسته و دارذ از شهر کم کم خارج میشود و مرتب به بیرون نگاه میکند که « چال کننده ی » خودش را پیدا کند.
1- از کنار میدان عمله ها رد میشود و در جواب کارگری که می پرسد «کارگر میخواهی؟» با لحن سرد ی میگوید نه خیر.
-اینجا بیننده شاهد « فقر و بیکاری» زحمتکشان است .
2- بعد از طی کمی راه به دو کودک خرد سال میرسد که می پر سد چکار میکنید جواب میدهند « ماشین بازی». آنها توی یک ماشین آشغالی سرگرم بازی هستند.
- کودکان فقیر که محل بازی مناسب ندارند. رد میشود .
3- در تلفن همگانی شاهد صحبت یک مرد جوان است که « فقر» مالی در سخنانش قابل درک است. بعد با مرد صحبت کند و میخواهد مسئله ی چال شدن خود را مطرح کند که می پرسد« شما مشکل مالی دارید من میتونم کمکتان کنم.» جواب می شنود که «برو و گرنه دهنتو سرویس میکنم.»
- محیط خارج شهر است و فقر از همه جایش می بارد.
4- با مرد جوان « لر»-ی برخورد میکند که از توی آشغالها چیز جمع کرده . لر میگوید « کار بلد نیستم چیزهای اینجا را جمع میکنم و میفروشم» .بدیعی میخواهد پول بدهد که کار چال شدن خود را روبره کند که نمیشود. ملیتش را می پرسد.
5- سرباز تازه خدمت سروع کرده ای را در راه سوار ماشین میکند. «ملیتش را می پرسد». و مسئله ی چال شدنش را مطرح میکند . در آغاز صحبتها جوان کرد احساس میکند که « بدیعی ممکن است نظر» جنسی به او داشته باشد. پیشنهاد چال شدنش را قبول نمیکند و از ماشین پیاده شده به طرف پادگان میدود. از دست او فرار میکند.
-فقر اینجا هم هست.
6- ماشین بدیعی داشت به دره سقوط میکرد که مردم فقیر اطراف جمع شده ماشین را روی جاده قرار میدهند.
-مردم همه زحمتکش و فقیر.
7- با کارگر افغان برخورد میکند که « نگهبانی» ماشین آلات را به عهده دارذ . اینجا هم« ملیت »مورد توجه است.
8- با طلبه ی جوان افغان برخورد میکند که چال کردنش را در مقابل پول قبول نمی کند. فقر و ملیت در صحبت مطرح است. و از کجا آمده است.
9-در خاک ریزی ، جایی که مزاحم کار کارگران است می نشیند که بیرونش میکنند.
10- با کارمند ترکی که پیرمردیست برخورد میکند.
-پیرمرد جوک «یه ترکه» میگوید. و بایاتی غلط و من در آورده میخواند. و عاقبت قول میدهد که صبح زود به چاله سر بزند
اگر قرصها اثر نکرده باشند بیدارش کند و اگر او مرده باشد رویش خاک بریزد.
11-قسمت آخر فیلم
کارگردان - کیارستمی- با گروه فیلم بردار خود در روی تپه ی خارج شهر هستند و سربازان پس از رژه رفتن سخن رستمی را از راه دور دریافت میکنند که میخواهد سربازان استراحت کنند. و فیلم برداری تمام شده است.
در این دقایق نیز بدیعی آرتیست کارگردان یا قهرمان اصلی فیلم از پایین تپه که محل « چاله» ی خود کشی او بود بالا میاید و سیگاری روشن کرده به رستمی کارگردان میدهد.
---
آنچه در این گشت وگذار بدیعی مهم است :
1-تست آدمها برای چال کردن در مقابل بود که قبول نمیکند-تنها ترک در حرف قبول میکند ولی فردایش به سخن خود عمل نمیکند.
2- فقر آدمها و محیط، که از گوشه های ایران جمع شده اند و از افغانستان.
3- ملیت و زادگاه و شغل و وضع مالی آنها مورد پرسش است.
4-برخورد بدیعی به آدمها از بالا به پایین است. بدون همدردی .
جالب است یکی به امین موحدی انگ سلطنت طلب میزند یکی شیعه افراطی یکی پانترک و فکر میکنم دلیل همه اینها این است که امین موحدی علیه مجاهدین نوشته است خلاصه این خاصیت جامعه ایرانی است که به یک شخص ده انگ کاملا متفاوت و ضدّ هم میزنند میگویم چطور است امین موحدی را با اینهمه اتهام ترور کنید مجاهدین عظیم؟
جناب جما نارویی که اسم پدرات خلیل خان است
ایا شما نمیدانی که واژه خان ابدا در بلوچستان کاربرد ندارد و به جای ان از واژه سردار استفاده میشود( این هم یک صوتی دیگه)
بلوچ ها هرگز بزرگان طایفه و ایل خودشان را "خان" نمیگویند بلکه"سردار " خطاب میکنند( چون به کار بردن واژه های تورکی بی احترامی به طرف است حتی بلوچ ها شیعیان را قجر مینامند که معادل توهین امیزی دارد)
این هم دلیل دیگری بر اینکه نه تنها شما بلوچ نیستی حتی با کوچکترین اداب و محاورات بلوچ و بلوچستان هم بیگانه هستی
جناب جما انهایی نمیدانند پدرشان کیست که میگویند من بلوچ ام ولی بارز ترین نشان بلوچ بودن یعنی زبان بلوچی را نمیدانند
شما پدر بزرگوارتان به چه زبانی سخن میگفت؟
حالا این سوال را هم پاسخ بده که چرا حتی یک کامنت خودات به بلوچی نمیتوانی بنویسی یا حتی اگر خودات بلد نیستی از نزدیکان ات بپرسی و بنویسی
سالروز تولد بابک مظهر مبارزه با اشغالگران ایران گرامی باد.
همه چیز از دیالوگ، اعتقاد قلبی به دموکراسی و رفتار دموکراتیک شروع می شود...
http://azoh.info/index.php?option=com_content&view=article&id=31661:139…
اقای ایوبی یک شخص یا یک ملت باید وزنه ای باشد تا علیه ان اقدامات منفی از طرف دیگران صورت بگیرد.
ایا واقعا کردستان ان وزنه لازم را دارد؟ در یک ماه گذشته در درگیریها چندین کرد و سپاهی کشته شده است اصلان اهمیتی برای
غیر کردها بخصوص فارسها داشت؟؟ اما در ازربایجان یک راهپیمایی گوچک ایران را می لرزاند و به همین خاطر است که تورکها مورد حمله و تحقیر واقع می شوند یعنی ان وزنه لازم را دارند.
فهشهای فارسی ایرانی ها به پایت فوتبالیست فرانسوی به زبان های مختلف دنیا ترجمه شده است. شرح لازم نیست.
من هم ضمن تشكر از سايت ايران گلوبال ، بايد عرض كنم كه بيش از دوسالى مى شد كه حتى سر هم به مطالب ايران گلوبال نمى زدم . ولى از حدود دو هفته پيش وقتى جريان امتياز گذارى ( هر چند هنوز ناقص و گاهي مغرضانه ) را ديدم . و ديدم كه تا حدودي رعايت عدل و أنصاف در نشر نظرات مختلف وجود دارد . لذا تصميم گرفتم مجددا با ايران گلوبال آتشى كرده و روزانه چند بار مثل كتاب خانه خودم به آن سر بزنم . و تا حدى احساس خودى بودن داشته باشم . هر چند حتى اگر أكثريت ٩٠ درصدى هم مخالف نظرياتم باشند . باز هم بر اين فضاى نسبتا دمكراتيك احترام زيادى قائل هستم . با آرزوي سلامتى و موفقيت روز افزون برأى مسئولين و گرداندگان ايران گلوبال . درضمن بعضى هواداران فرقه رجوى را مى بينم كه از سر ناچارى و ركود و خفقانى كه بر صداى مجاهد فارس رجوى و نشريات و سايت هاى آنها حاكم است . موزيانه سر از ايران گلوبال در آورده أند .
و هم از آخر مى خورند هم از توبره . با اين حال جاى خوشحالى برأى شخص من دارد كه ٥ سال پيش قبل از جدايي ام از اين سازمان ، به علت مطالعه مطالب سايت ايران گلوبال ، از طرف تشكيلات مرتب زير سوْال مى رفتم . اما من كه يك ترك پوست كلفت هستم . تسليم شان نشدم و در نهايت هم خودم و خانواده ام و برخى دوستانم تصميم گرفتيم ضمن انتقاد از روش هاى مستبدانه رجوى و تشكيلات نژاد پرستانه فارس اش ، اين سازمان ارتجاعي را ترك كنيم. و من شخصا از اين بابا از ايران گلوبال متشكرم كه به باز شدن چشمان من بسيار كمك نمود.البته شاید به صلاح نباشد بیشتر از این دو نفر تورک با هم در گیر باشند . البته اگر طرف مقابل غیر تورک بود بهتر می شد به بحث ادامه داد. جلو این بحث همینجا بسته شود بهتر است .به اندازه کافی هر دو طرف حرفهایشان را زدند.
منم با بک خرم دین ازآذربایجان: مسئولین محترم صبور و زحمت کش ایران گلوبال شورای ناظر بر مدیریت سایت چرا و به چه علت نوشتار کذب و دروغ با عنوان " محققان سوئدی اعلام کردند"، ایران دومین کشور نژاد پرست از نظر نژادی و مذهبی است"درسایت قرار داده ید?در هیچ کدام از مدیای سو ئدی چنین چیزی عنوان نشده لطفآ از درج چنین مزخرفاتی پر هیز کنید. در جنایات کار بودن جمهوری داعش شیعه ترکی نیا پرست اسلامی آخوندها جای شک و تردید نیست. من لازم میدانم منبع گرفته شده این خبر را درج کنید.همدست و بازیچه دورغ گویان عرب و ترک نشوید.ما دروغ های وطن فروشان عرب با پول عربستان و ترکان باپول روسیه و ترکیه کاملا عا دت داریم مزاحمین خلق , مهاجمان ترک خلق و و و اما استفاده از عنوان " محققان سوئدی اعلام کردند" تمام حقانیت ایران گلوبال را زیر سؤال میبرد حتی اگر کمک مالی هم کرده باشند نباید ان را به مبلغ ۱۰۰ یورو فروخت.
با سلام خدمت آقاى محمد رضا روحانى ، با عرض ادب و احترام ، بدينوسيله از جنابعالي با بت انتقاداتى كه در هنگام جدايي شما از شوراى ملى مقاومت ، به قلم اينجانب در صفحه فيس بوك شما و دكتر قصيم نوشته شده بود ، از صميم قلبم عذر خواهم مى كنم . بعد از جدايي شما دو بزرگوار و تحقيقاتى كه از سال ٨٥ از دو رويي و رفتار مستبدانه و خارج از أنصاف در تشكيلات رجوى را شروع كرده بودم . و مواردي نظير كشتار اشرف و ناتواني رجوى و تشكيلات در حفظ جان مجاهدين بي سلاح و بي پناه ، من و برخى از دوستان و خانواده از اين سازمان جدا شديم . و تابحال فرصتي پيش نيامده بود تا از انتقادات هر چند معدبانه ام و اينكه شما دو بزرگوار چرا در آستانه گردهم آيى پاريس و ...از شورا جدا شديد بود. من در دوران عضويت و هواداري ٣٠ ساله ام در اين سازمان ، در زندان و بيرون ، هيچگاه پا برؤى اخلاق و انسانيت نگداشته ام . و همين خصوصيات من هم
عامل جدايي ام از اين سازماني شد . كه رجوى آنرا تبديل به ملك طلق خود و مشتى افراد كوته بين و مغرض و مستبد و چاپلوسى نظير محمد أقبال كرده بود . خصوصا امروز مصاحبه تان را در تلويزيون ميهن ديدم . و واقعا دلم بدرد آمد . از آنجايي كه من هم بعد از جدايي از سازمان ، از طرف تشكيلات رجوى متهم به مزدوري وزارت اطلاعات شده و مى شوم . و حدود دو ماه پيش هم در لندن يكى از هوادار ها با ديدن من گفت كه مىًگويند شما به ايران رفته اى ، من هم با تعجب گفتم ، كه اشكالىً ندارد . تشكيلات رجوى قبلا مارا برادر مجاهد آشتى ناپذير و قدرتمند خطاب مى كردند . خصوصا در دوران زندان ٧ ساله و شهادت برادر و خواهر و مادرم . ولى حالا بعد از جدايي از اين سازمان ، در عرض دو روز تبديل مى شويم به مزدوران رژيم .به ايشان گفتم كه اصلا برأى من مهم نيست كه اين تشكيلات خود محور وًمطرود چه مى گويد . مهم اين است كه احساس غرور مىًكنم كه تسليم ديكتاتور هايي نظير خمينى و رجوى نشده و نخواهم شد. تاريخ آينده ثابت خواهد كرد كه چه كسي مزدور بوده است . در هر حال آرزوى سلامتى و شادكامي شما و دكتر قصيم را دارم . پايدار باشيد.
من با نظرات شما , تورك اوغلو ، در اينجا موافقم ، وضع موجود و خواسته هاى ملت هاى ايران ، خصوصا ملت ترك آزربايجان جنوبى ، در حال حاضر با دهه هاى ٤٠ و ٥٠ بيار توفيق پيدا كرده است ، هم مذهب و هم أيده هاى چپ و ماركسيستى در جهان ، امتحان خود را پس داده اند، اگر نگوييم كه أيده هاى سوساليستى ، مثل مذهبى هاى مرتجع كاملا رفوزه شده است . اما وقتى در كشور هاي آمريكاي شمالى و چين و كامبوج و شوروى ، وضعيت نا اميد كننده اى پيدا كرده است . ديگر چه ضرورتى برأى آزمودن دوباره است . بايد راه حلى نوين و چه بسا تلفيقى برأى ملت هاى ايران ، خصوصا ملت ترك آزربايجانى پيدا كرد .و در گذشته قفل نشد . من هم به روان پاك همه شهداى فدائيان خلق و مجاهدين خلق درود مى فرستم . اما هيچ أميدى به سازمان هايي نظير مجاهدين خلق فارس ندارم كه خودم و خانواده ام و سه شهيد ( مادر و خواهر برادرم ) را در مدت ٣٠ سال عضويت و هواداريم در
اين راه فدا كرده ام . هر چند عضويت من و بسيارى از فعاليت ترك ، در اين سازمان ، در نبود سازمانها و احزاب ملت ترك آزربايجانى بوقوع پيوست . كه بعد از قيام سال ٨٥ ملت ترك ما ، و بى توجهى مجاهدين به اين قيام و خيرش ، تعداد قابل توجهى از نيروهاي اين سازمان از آن جدا شدند. خصوصا كه در تشكيلات مجاهدين خلق فارس رجوى ، بد تَر از رژيم هاى شاه و شيخ ، حتى سخن گفتن اعضا و هواداران نير ممنوع بوده و هست .