Skip to main content

● کامنت‌های پیشین کاربران تا 25 ژوئن 2022 برابر با 4 تیر 1401

نوشته شده توسط: Anonymous

تو طرفدار جمهوری اسلامی هستی و با پوشش سلطنت طلبی ماموریت تخریب افراد را داری. به چه علت با نام من کامنت می گذاری؟

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای دکتر دوشوکی درست می گوید، مزدوران وزارت اطلاعات با پوشش های تجزیه طلبی وسلطنت طلبی وضد کمونیست بودن قصد تخریب نویسندگان وخوانندگان کامنت گذار را دارند وصد البته قصد دوبهم زنی نیز دارند. به طور مثال فردی با ادعای سلطنت طلبی دقیقا با نام من کامنت می گذارد.

نوشته شده توسط: Anonymous

این به اصطلاح پارلمان خیلی وقت است تشکیل شده البته در قندیل. شما هم بهتراست به آنجا بروید و رئیس پارلمان قندیل شوید.

نوشته شده توسط: Anonymous

اقای قادی متاسف هستم و لی نظر شما قابل احترام است . باید توجه داشت که سکوت پدران سیاسی ما در باره رویدا های کشور این وضع ناهنجار و غیر قابل تحمل را بوجود اورد. توجه دارید که شما تنها نیستید و بدون شک کسانیکه از سازمان و حزبی مانند مجاهد و توده به هر دلیلی روی برمیتابند مورد زشت ترین اتهامات از سوی دستگاه خود کامه رهبر ی حزب و سازمان رجوی قرار میگیرند. شما توجه دارید که قدرت همواره در ایران هر چند در دست عده ای کوچک بوده ولی خیل کاسه لیسان و دستمال بدستان همیشه عامل توجیه قدرت بوده اند. روح حاکم بر سازمان های سیاسی بویژه حزب توده و سازمان رجوی متاسفانه روح لومپنیسم و شرارت و ناجوانمردی و تهمت و انگ زدن و بر چسپ زدن و تحقیر و توهین است . یک لومپن حرفه ای می تواند یک جمع اکادمیک را بهم بریزد ویک نویسنده لومپن سرنوشت ملتی را به تباهی بکشاند

یکبار دیگر این لومپنامه توده ای را علیه اقای بازرگان و لیبرالیسم بخوانیم ..
(اندرشناخت لیبرال واحوال وی فریدون تنکابنی

ولیبرال، بروزن « شیره ساز» تاجری است با ترازوی نامیزان، ازانقلاب سرخورده و پشیمان، وازوضع روزگارآزرده وپریشان

رنگرزی است که حنایش رنگی ندارد، بازهرلحظه تخم نیرنگی کارد ودام فریبی به میان آرد. گزاصفهانش مخل سلامت و قطاب یزدش به دورازحلاوت

سیاست را، هرروز درقیام وقعود، وعبادت را، هرشب دررکوع و سجود، بهرسود، لجوج وعنود، وسرمایه هردم درعروج و صعود.

برادری را بی برابری خواهد. برتعارف افزاید وازمبلغ کاهد . ازبهرآزادی گریان و نالان و ازانقلاب بیمناک و هراسان . برای آزادی اشک تمساح ریزد وباانقلابیون جسوروگستاخ ، نه شاخ به شاخ ، بل موذیانه ستیزد.

ازوحدت خلق بیزار است و پراکندگی ودشمنی را خواستار، تابازبرخرمرادسوارشودوبرسرخلق هوارگردد.

هردم تفرقه اندازد، ونردحیله ونیرنگ بازد وتخم عداوت وکینه کارد، شاید آب رفته به جوی بازآرد.

بیت :

آن که شیران را کند روبه خصال لیبرال است ، لیبرال است ، لیبرال

« خطرکمونیزم» را همه وقت وهمه جا سراغ کند وآن را چماق کند وبرفرق خلایق نوازد وطریق « القا ایدئولوژی » هموارسازد.

* * *

و بورژوا لیبرال، جانوری است اهریمن خصال که نیندیشد جزبه جمع مال وگردآوردن اموال ، ازهرممر حرام وغیرحلال. با سرمایه دار وابسته دریک جوال وفی الواقع سگ زردی است برادرشغال.

درظاهرموجودی است قشنگ وشیک، ودوستدار فرنگ وآمریک، ( همراه قافله،اما بادزد شریک )

جزازآزادی سخن نراند، وبرای آزادی یقه دراند، وپستان به تنورچسباند، واشک حسرت ازمژه چکاند.

لیک ازکلاه دوزی، پف نم زدن داند، وخودکامگی را آزادی خواند.

سودوسرمایه اش بیش، وازبهرآن همواره درتشویش. مرادش ازآزادی، آزادی خویش. دشمن دهقان وکارگرو پیشه ور، وازحکومت مستضعفان آزرده وپکر. مسلمانی اش به تسبیح وریش، نه به بهبود حال خلق پریش.

پولم ازپارواگربالارود/ بازخواهم بازافزون ترشود/ بهرمن آزادی غارت خوش است/ انقلاب خلق « آزادی» کش است

هرزمان صد مکروافسون میکنم/ باری، ارلازم شود خون میکنم/ گرکه ازدررفت آن آقا« سیا»/ گویمش: ازپنجره جانم بیا!

ترسد که انقلاب شمشیرعدالت بتردارد، و آنچه فروبرده، ازحلقومش برآرد، که معاذالله ( بل ان شا الله) اگرچنین شود، بیدرنگ جان سپارد.

مصرع : پول است نه جان است که آسان بتوان داد.

گاه ازملی شدن صنایع دررنج وعذاب، وگاه به خاطربستن مدارس ممتازان درعتاب وخطاب. گاه انحصارتجارت خارج، رنج اوفزاید، و گاه ازمنع معامله ارز فغانش برآید.

الغرض، هرچه کند وسنگ حادثه برسرش بارد، بازعبرت نیارد، وشکست انقلاب را آرزودارد.

همچون« عموسام»، دشمن خط امام، البته شکست خورده وناکام. با دانشجوی مسلمان جز ره عناد نپوید، وجزدشنامش نگوید. نام کمیته برزبان نیاردوچشم دیدن پاسدارندارد.

چون صدام، صد دام نهد، وآن گاه که ناکام شود، چون اسپند برآتش جهد، وناله وفریادسردهد.

ای لیبرال، ناله وفریادسرکنی/ پنداشتی که مردم بیدارخرکنی ؟/ بس کشته داد ملت ما بهرانقلاب؟ خواهی ز روی نعش شهیدان گذرکنی؟/ مستصعفان به عرصه پیکاربوده اند/ مستکبری وخواهی کسب ثمرکنی؟ / لولوببردآن ممه را، خوب گوش کن/ باید که پنبه را توزگوشت به درکنی!/ مردم به لیبرال مجالی نمیدهند/ هرچند گریه سردهی وناله سرکنی / صدبارمیکنند ترا خوار ومفتضح / نیرنگ ومکروتوطئه صدباراگرکنی/ باجیب پرزپول برفتند سوی غرب/ یاران، تونیز به که خیال سفرکنی/ مردان لیبرال « بزرگی » فراری اند/ باید توهم بجنبی وفکرددرکنی!

(مردم شماره 414، پنجشنبه 18 دیماه 1359)
نوشته شده توسط: Anonymous

هم میهن گرامی آقای عبدالستار دو شوکی!
همراه با درود و مهر به آگاهی شما می رسانم، دو روز دیگر سالگرد رفتنم از شهرم در سی و سی سال پیش می باشد.
در روز دوم مرداد ماه بعد تهران را ترک کردم و بسوی سیستان و بلوچستان رفتم.
هیچگاه در زندگی آن روزهای خودم در ایران گمان نمی کردم "سیستان و بلوچستان" را ببینم.
سی و دو روز در بلوچستان زندگی کردم و شامگاه سوم شهریور بدرود گفته با ایران و بلوچستان، به فرای مرزهای میهنم آمدم.
سی وسه سال شده در برون از مرزهای میهنم زندگی می کنم.

دشنام های بسیار شنیدم.
اما دشنام هایی که اینجا "داده" می شوند، رنگ و بویی دگر دارند:
"هم بی رنگ" هستند و هم "بی بو"!

و همۀ دشواری در اینجاست که دشنام دهندگان نمی خوانند چه می نویسی، دشنام دهندگان دشنامت می دهند چون تو"تو" هستی!

در یادداشت کوتاه خودم آقای دکتر عبداستار دوشوکی نوشتم، و بر این باورم "ایران گلوبال" تنها سامانۀ فارسی زبان است که "شیر مرغ" تا "جان آدمیزاد" می توان در آن پیدا کرد و این خوب است.اما:
دلم می خواهد حرمت آزادی خود را حفظ کنم و به هر لیچارگویی اجازه ندهم مرا"نخوانده" دشنامم دهد.
"آزادی" را اگر در هنگامه ای کمونیست بودم، برسمیت نمی شناختم، اکنون اما بر این باورم:
"آزادی"!
و تنها "آزادی"!
برای شما آقای دکتر عبدالستار دوشوکی تندرستی و پیروزی در کارهایتان را آرزومندم.

هم میهن شما
کیانوش رشیدی قادی


نوشته شده توسط: دكتر عبدالستار دوشوكي

جناب آقای قادی
خیلی متاسف شدم از اینکه به دلایل بی مهری دیگران نسبت به نوشته های خویش و دشنام ها، به گفته خودتان از "بهترین سامانه در زمینۀ گفتگوی ایرانیان" خداحافظی می کنید

نمی دانم چه کس و یا کسانی در کجا دشنام داده اند. ولی اگر حضرتعالی به جای بنده یا برخی دیگر از نویسندگان ایران گلوبال می بودید، شاید سالها پیش "سربازان گمنام امام زمان" و "فرستاده های حقیر آنها" با انگ و اتهام و توهین و دشنام های رکیک توانسته بودند شما را از میدان به در کنند. معمولا چند نفر بیشتر نیستند که با ماسک های مختلف ظاهر می شوند. بعنوان مثال همین دیشب یکی از این "سربازان نه چندان گمنام امام زمان" در زیر مطلب من با چندین اسامی مختلف ظاهر شده و مرا کمونیست، توده ای، سلطنت طلب و "علاقه مند به کورش کبیر" و دهاتی و عقده ای و . . . . و اینکه هیچ کس مرا تحویل نمی گیرد و دوشوکی "خجالتی" است و از شهر دورافتاده

(یعنی چابهار) می آید و ضد ملیت های ایرانی و ضد ملل است و از این قبیل مهملات؛ مرا مورد لطف خودش قرار داده بود. اما چه باک؟ من که کارنامه درخشانی در دفاع از حقوق ملیت های ایرانی دارم.

در نهایت یکی از هموطنان در زیر همان کمنت ها (نظرات توهین گونه) از من سوال پرسیده بود که آیا حاضر هستم جواب وق وق سگ های ولگرد و لمپن مثل *** را بدهم یا نه؟

من هم در هر فرصتی به "سربازان گمنام امام زمان" می گویم که بتز زانم که خواهی گفتن آنی که دانم عیب من چون من ندانی. لاطائلات این ابله را هم اینجا بازنشر کردم تا بگویم که همیشه از انتقاد استقبال می کنم. حتی انتقادات تند و ناگوار. و مهمتر از آن ما نباید در مقابل خزعبلات مزدوران رژیم یا "آدمک های حقیر و بی مایه" که توهین جهت دار و "هدفمند" می کنند، تسلیم شده و صحنه را رها کنیم. این ابلهان مزدبگیر، خداحافظی شما را برگرفته از نجابت شما نمی دانند، بلکه آن را مایه ترس و تسلیم شما تلقی خواهند کرد و برای کسب کمیسیون بیشتر علیه دیگر نویسندگان ایران گلوبال جری تر خواهند شد.
نوشته شده توسط: lachin

آقای تبریزی... از اینکه اسم این جانب را در لیست اصحاف کهف قرار دادید به اندازه پیله های دست های کارگران اینتر ناسیونالیستی که با داس و چکش از صبح تا شام کار میکنند و گرسنه می مانند متشکرم. قسم به سبیل های تاواریش استالین , اگر اسم من در این لیست نبود , خیلی ناراحت میشدم . اهورا مارکس شاهد است که من قبلآ , از کتاب مقدس کاپیتال یک استخاره گرفته بودم و خوشبختانه به یاری حضرت لنین و پیغمبر انگلس جواب استخاره من درست از آب در امد. بدین جهت شما را رسمآ به کنکره جهانی (( کارگران بیل بدست)) که در هاید پارک لندن انجام خواهد شد دعوت می کنم. لازم بیاد آوری است که شما احتیاج به آوردن نان بربری و سنگگ ندارید. به این خاطر که حزب کارگر انگلستان ترتیب غذا و نوشابه ها را به میهمانان گران قدر ( عنتر ناسیونالیست و اَن تر ناسیونالیست ) را داده است. قبل از اینکه آب دهانتان جاری شود , بایستی اعتراف کنم که

شامپاین و شراب های میهمانان را کارگران فرانسه سفارش دادند. ویسکی ها را معدنچیان اسکاتلند , ودوکا ها را کشاورزان چینی و اکرائینی , خاویار را کارگران مسکو, و بوقلمون های سرخ کرده از کالخوزهای ایرلند تهیّه گردیده است . و بخاطر اینکه به این نشست, یک بعد ( جهانی) داده شود , ماهی قیزیل آلا را از آبهای (( اینتر ناشنال)) گرفته و سرخ کرده اند. ماهی های آلاسکا, اسکاتلند و آتلانتیک به درد همچون پرولتاریا نمی خورد .یک خبر خوشی که می توانم برایتان بازگو کنم این است که از زمانی که رابطه امریکا و کوبا هم بهتر شده, فیدل کاسترو و برادرش « رئول» سیگار های برگ این میهمانی را تهیه خواهند کرد. جشن (( کارگران بیل بدست متحد جهان)) روز اول می 2017 خواهد بود. ولی اگر تا آن روز آقای ( دونالد ترامپ) دیوار مرزی مکزیکو و امریکا را پائین کشید تا این سمبل برهم زدن دیوار های مرزی بین کشورهای جهان باشد و جهان به یک کشور (( تک میهنی)) تبدیل گردد, این میهمانی زودتر برگذار خواهد شد و ما شما را در جریان خواهیم گذاشت. بهترین ها را برایتان آرزومندم و شما را به مبارزات طبقاتی سپردم . امیدوارم که دیکتاتوری پرولتاریا شما را ازگزند
بورژوازی محفوظ بدارد...
نوشته شده توسط: Anonymous

بخشی از تدریس خارج الادب دانشگاه مجازی بلوچستان در عالم خیالی توسط استاد آیت الله العبدل الزابلی

نوشته شده توسط: Anonymous

بە قول ما کوردها پان اتراک ایرانی و تورکیە سیر بخورند و زورنا بزنند بە عکسهای بلیبورد و اسیستگاهای اتوبوس در خیابانهای فرانسە نگاه کنید کە بلیبوردهای اصلی ترین خیابانهای فرانسە با عکس های گریلا های پ ک ک و YPJ تزئین می یابد

https://www.facebook.com/1814267612131127/photos/a.1814284155462806.107…

نوشته شده توسط: Anonymous

صادق زیبا کلام:رضاخان به عمد نام آذربایجانغربی را برای مناطق کورد نشین انتخاب کرد

https://www.facebook.com/100010889565112/videos/231052890601028/

https://www.facebook.com/100010889565112/videos/231052890601028/
نوشته شده توسط: Anonymous

ریشه یابی واژە ﮐﻮﺭﺩ :"کورد ؛گوت؛کاردا"
۱
ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺩﺭ ﺑﺎﺭﻩ ﻣﻨﺸﺎﺀ ﻧﮋﺍﺩ ﮐﻮﺭﺩﻫﺎ ﺻﺤﺒﺖ ﺷﻮﺩ ﺑﻬﺘﺮﺧﻮﺍﻫﺪ ﺑﻮﺩ ﺑﺪﺍﻧﯿﻢ ﭼﺮﺍ ﺍﯾﻦ ﻣﻠﺖ ﺭﺍ ﮐﻮﺭﺩ ﻣﯿﻨﺎﻣﻨﺪ ؟ ﻭ ﻟﻔﻆ ﮐﻮﺭﺩ ﺍﺯ ﮐﺠﺎﺳﺖ ؟ﮐﺘﺎﺑﻬﺎﯼ ﺗﺎﺭﯾﺨﯽ ﺟﺪﯾﺪ ﻭ ﻧﮋﺍﺩ ﺷﻨﺎﺳﯽ ﻗﺪﯾﻢ ﻭ ﺟﺪﯾﺪﻧﻈﯿﺮ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﻫﺎﯼ ﺗﻮﺭﻭﺩﺍﻥ ﮊﻥ Thureau.Gin ﺩﺭﺍﯾﻮﺭ driver ﻭﭘﺮﻭﻓﺴﻮﺭ ﻣﯿﻨﻮﺭﺳﮑﯽ ﻭ ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ ﮔﺰﻧﻔﻮﻥ ﺳﺮﺩﺍﺭ ﻭ ﻣﻌﺮﻑ ﻣﻌﺮﻭﻑﯾﻮﻧﺎﻧﯽ ﻭ ﺍﺳﺘﺮﺍﺑﻮﻥ ﻭ ﺳﺮﻣﺎﺭﮎ ﺳﺎﯾﺲ ﻭ ﻧﯿﺰ ﮐﺘﯿﺒﻪ ﻫﺎﯼ ﺁﺷﻮﺭﯼ ، ﺍﺯ ﻓﻼﺗﯽ ﺑﻨﺎﻡ Kardaka ﻭﻃﻮﺍﯾﻔﯽ ﺑﻨﺎﻡ ﮐﻮﺭﺗﯽ Kortti ﮐﻪ ﺳﺎﮐﻦ ﺁن هستند ﺻﺤﺒﺖ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ ﻭ ﺁﻥﺳﺮﺯﻣﯿﻦ ﺣﻮﺿﻪ ﺑﺎﻻﯼ ﺩﺟﻠﻪ ﻭ ﻓﺮﺍﺕ ﻭ ﻧﺎﺣﯿﻪ ﮐﻮﻩ “ ﺟﻮﺩﯼ” ﻭ ﻣﯿﺎﻥ ﻣﻮﺵ ﻭ ﺩﯾﺎﺭﺑﮑﺮ(شمال کردستان) ﻭ ﺳﺮﭼﺸﻤﻪ ﻫﺎﯼ ﺯﺍﺏ ﮐﺒﯿﺮ ﻭ صغیر ﻭ ﮐﻮﻫﻬﺎﯼ ﺯﺍﮔﺮﺱ ﻭ ﻣﺮﺩﻡ ﺁﻥ ﺭﺍ “ ﮐﻮﺭﺩﺍﻥ”ﺍﻣﺮﻭﺯﯼ ﻣﯿﺪﺍﻧﻨﺪ ﻭ ﺍﯾﻦﻣﻄﻠﺐ ﺗﻘﺮﯾﺒﺎ “ ﻣﺴﻠﻢ ﺷﺪﻩ است ، ﮐﻪ ﺍﺯ ﭼﻨﺪﯾﻦ ﻫﺰﺍﺭ ﺳﺎﻝ بە اﯾﻦ ﻃﺮﻑ ﻫﯿﭽﮕﻮﻧﻪ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﻭ ﺗﺒﺪﯾﻠﯽ ﺩﺭ ﺳﺎﮐﻨﺎﻥ ﺁﻥ ﺳﺮﺯﻣﯿﻦ ﺻﻮﺭﺕ ﻧﮕﺮﻓﺘﻪ ﺍﺳﺖ . ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﺣﺴﺎﺏ ﮔﻮﺗﯽ ﻫﺎ ،ﮐﻮﺭﺗﯽ ﻫﺎ ﻭ ﻗﺮﺩﻭﻫﺎ ﻭﺑﻘﻮﻟﯽ ﮐﻪ ﻣﻨﺴﻮﺏ ﺑﻪ ﯾ

نوشته شده توسط: Anonymous

اکنون سه ساعت شده که نوشتۀ من در "ایران گلوبال" نیست. چگونه "درختان بی سایه" در بارۀ نوشته و دیدگاهی که در "ایران گلوبال" وجود خارجی ندارد نظر می دهد را همان"درختان بی سایه" می دانند.
ساعت 20:22 دقیقه به هنگامۀ اروپای مرکزی
نوشتۀ "درختان بی سایه" در ساعت 19:00 در ایران گلوبال چاپ شد.
و اینکه "درختان بی سایه"!!! !!!!!!

نوشته شده توسط: Anonymous

هر چه ما بدبختی داریم از این انتقاد نشنیدن و اهل فرهنگ جدل نبودن سنت شاه و شیخ است . فرهنگ ستم شاهی و فرهنگ داعشی آخوندی با نابودن کردن فضای دمکراتیک بحث و نقد و جدل و ایراد، تمام نیروهای دمکرات و لیبرال و چپ و ملی و خودی و بیگانه را با ساواک و ساواما چنان نابود کرد که بعد از سلطنت ، آخوند روی کار آمد ، و بعد از آخوند ، تجزیه طلبان ؛ عامل بیگانه عربده کشی میکنند .هر کس که خود اینجا به دیگری ایراد میگیرد ، باید خودش نیز تحمل نظر دیگران را داشته باشد . فرهنگ مذهبی شیعه و فرهنگ سنتی فئودالی در ایران چنان ریشه دوانده که دهها سال وقت لازم است تا حتی خارج نشینان ما به "فرهنگ بحث و جدل و نقد " سکولار غربی عادت کنند . آنکس که خودکشی میکند قبل از هزچیز از خشونت علیه خود استفاده کرده یعنی ظرفیت قتل دیگری را تیز داشته . آنهایی که جلسه یحث را ترک میکنند ، گاهی با سلاح بر میگردند تا به ادامه بحث

خاتمه دهند . مارکس از نقد سلاح ، و سلاح نقد ، حرف میزد .
نوشته شده توسط: Anonymous

ناصر جان، سخت نا امیدم کردی. باباجان پس نقش مغولهائی که به ایران حکومت میکنند، و جامعه مدرن فارسی را اسلامی کرده اند، چیست؟ آیا بنظر شما، نقش مغول زاده ای مثل رهبرعظیم الشان جمهوری اسلامی پارس ایران فراموشت شده؟ آیا میخواهی مملکت اهورائی و مقدس پارسیان را به دست مغول زادگان آزربایجانی بسپاری؟ آیا سکوت شما در برابر مغول زادگان که تمدن دو هزار سال کوروش کبیرعزیز و بزرگوارتان را بر باد دادند، و حالا بر شما حکومت میکنند، و زبان تان را رشد و اعتلا میدهند، گناه کبیره محسوب نمیشود. اخیرا جناب مغول زاده حضرت خامنه ای صلوات الله علیه، رهبر بزرگوارتان، تفریح و مسافرت به ترکیه را حرام اعلام کرد. آیا بنظرت این چیزی ضد تورکی بحساب می آید؟

نوشته شده توسط: Anonymous

لحن صحبت و گفته های دانشمند بزرگوا، جناب کرمی عزیز. همان حرفهای "طبریزی" را بخاطر میآورد. آقای کرمی از طرفی تز ضد تورکو و تهجیرآنان به مغولستان را در دستور کار خود قرار میدهد، از طرف دیگر با شعار آمرانه با تحمیل زبان فارسی به ملل غیر فارس جغرافیای موسوم به ایران، تحت نامهای بامزه، زبان مادری، زبان خواهری، زبان عمه ای، زبان خاله ای، و امثالهم، با جوکهای تحقیر کننده، و تمسخرآمیز زبان ملل غیر فارس را به بازی میگیرد، و ادعا میکند همه چیز در ایران رو به راه است، و از نظر ایشان مشکل مردم، و یا بهتر بگوئیم مشکل کارگران و خرده بورژواهای مسلمان، فقط مشکل نان است، و هر وقت نیز فرصت میکند، ازغذاهای مطبوع ایرانی ازچلوکباب گرفته تا چلو مرغ و قورمه سبزی، و چلو خورشت، و باقلا قاتق، و غذای خوشمزه فسنجان تا بربری و سنگک تازه در کنار آبگوشت محلی، چنان با آب وتاب توصیف میکند، که خدا وکیلی، دهن خوانندگان

آب می افتد. ایشان نه تنها به این بسنده نمیکند، بلکه در توصیف و کیفیت اغذیه و اشربه های مختلف از جمله شرابهای مرغوب فرانسوی، ویسکی تگرگی اسکاتلندی، شرابهای خوشمزه ایتالیائی را، چنان با ذکاوت و ذوق شاعرانه توصیف ناپذیری قلم فرسائی میفرمائید، انگار کارگران مسلمان همه چیزشان تکمیل است، فقط مانده وسیله عیش و سکرشان مهیا شود، و تنها کم و کسریشان اشربه های تسکیر کننده، نشئه جات فرح بخش و با مزه اروپائی، در معیت چاشنی دویست گرم خاویار نمکسود مفید دریای خزر است. خدا به شما انصاف دهد، دانشمند محترم، جناب ناصر کرمی عزیز. لحن کلمات دانشمندانه تان، انسان را به یاد الفاظ مغلظات جناب طبریزی می اندازد. جناب کرمی عزیز! حضرت علی اکبر بهمراه عنایت حضرت مهدی (عج تعالی ) آقا امام زمان فرجه و شریف، در سایه امدادهای غیبی جمکران، حضور منور و با ایمان جنابعالی را از صحیفه بلاخیز ایرانگلوبال، از طنز طنازان و از کنز کنازان، همچنین ازعشوه عشوه گران مصون نگه داشته قرین بارگاه شیعه اثناالعشری دوازده امامی تمکین نموده، بحق تشعشعات و تنویرصد و بیست و چهار هزار پیامبر، اولاد شفا بخش اوصیا، درگاه رحمت ایزدی به حضور بارگاه حضرتش والایش، قرین فخردنیوی، و اجر اوخری شوی. آمین.

نوشته شده توسط: تبریزی

معلوم نیست نارضایتی حاج سیدعلی کانادائی بر چه وجهی است؟ ایشان متقاضی بود که: ( ..... ما باید دنبال یک آخوند بگردیم تا فتوی دهد که ازدواج تورک های آزربایجان با فارس ها و کردها را حرام اعلام کند! ..... ) فی الحال که تقاضای ایشان اجابت شده است بر چه وجهی نارضاست؟ امید است مؤمنان و نمازگزاران ایشان را شرعا ارشاد کنند! مؤمنان و نمازگزارانی مانند: حاج سید حسن جداری، حاج سید ناثر ناسری، حاج سید محمدرضا لوائی، حاج سید علیرضا اردبیلی، حاج سید محمد احمدی زاده، حاج سید منصور سیفی، حاج سید یوسف آذربایجان، حاج سید بابک آزاد، حاج سید یونس شاملی، حاج آقا سید لاچین و دیگر مؤمنان و نمازگزارانی که مانند حاج سید علی کانادائی اهل دین و ایمان و تقوی و مقید به احکام شرعی و تابع فتاوای حضرات آیات عظام و مراجع تقلید هستند! (لعن الله علی من نکح من الاتراک مع الافراس و الاکراد من الان الی قیام یوم الدین!)

نوشته شده توسط: Anonymous

عالى مقام كدبان رشيدى قادى :
گوش بدر نباشيد كه اقاى محققى به نوشته ى شما پاسخى بگويد، چرا كه اساسن نوشته ى شما انچنان روح ورسم لازم براى پاسخگويى را ندارد . اگر كسى بخواهد از مردم ايران پوزش بخواهد، آن فرد فرزند شاه ايران اقاى رضا پهلوى است، كه سياست هاى پدرشان ، مار در استين پروراند و ايران و ايرانى را بر خاك سياه نشاند نه اقاى محققى وديگر فدائيانى كه اگر هم اشتباهى كرده اند در برابر آن از جان خود مايه گذاشته اند . نوشته ى زير را بخوانيد و منش خود را در دست بگيريد كه چه كسى بايد پوزش بخواهد :

مسعود احمدزاده در سال ۱۳۵۰ توسط رژیم محمدرضاشاه پهلوی اعدام شد. وی در دادگاه به شکنجه شدنش در زندان اشاره کرد و برای اثبات این مسُله لباسش را بالا زد و آثار شکنجه را به قضات نشان داد. یک حقوقدان فرانسوی به نام نوری آلبا که در این دادگاه حاضر بود در این رابطه نوشته است: «تمام وسط سینه و شکم او توده­ای از آثار چروکیده‌ای از سوختگی‌های بسیار عمیق بود. منظره وحشتناکی داشت. پشتش از آن هم بدتر بود.» تحقیقات بیشتر آلبا نشان داد که احمدزاده و زندانیان دیگر را بر روی صفحهٔ داغ مخصوص برشته کرده بودند. یک چارچوب فلزی مخصوص تقریباً شبیه رختخوابی پوشیده از توری‌هایی که مثل کباب‌پز با برق داغ می‌شد.[۵]
نوشته شده توسط: Anonymous

- سراسر کارنامه و نام و نشان_ رژیم خون آور جمهوری مفسد فی الارض اسلامی، از نخستین روز پایه گذاری دستگاه آدمکشان شیعی، همیشه و همیشه آلوده به سیاست مردم فریبی، دزدی گری، ستمگری، شکنجه گری، تجاوز گری، کشتارگری،،،، از برای دشمنی و ستیز با آرمان و اندیشه و فرهنگ ایرانیان و تلاش در نابود سازی سرزمین دل سوخته ایران و ایرانی بوده است و هنوز و همچنان چنین است.









- بوی گند و بیزاری، بر خاسته از لجنزار لاشه و استخوان _ گندیده و پوسیده اهریمن خمینی ، بجای مانده بر نام و نشان_ ننگ آور_ تن و روان پلید سرشت _ خمینی زادگان و خمینی پرستان _ دستگاه آدمکشان ولایت جنایت خامنه ای خونخوار، آن پس ماند گان تخم ناپاک_ تازیان راهزن شمشیر بدست _ اسلام و قرآن خون آشام محمدی، دل و جان ایرانیان ستمدیده و رنجدیده را به سوی مرداب بیزاری و پریشانی و پشیمانی و افسردگی کشانده است.



- نه اسلام - نه قرآن - جاوید نام ایران - بابک پرسا -
نوشته شده توسط: Anonymous

خبر ها حکایت از این دارند کە در شهرک ربط سردشت یک در گیری سنگین بین پیشمرگان کورد و سپاه پاسداران روی دادە و تعداد زیادی کە خبرهای غیر موثق حکایت دارند کە 20 نفر از نیروهای سپاه کشتە و بە همین میزان زخمی شدند و میگویند 2 پیشمرگ نیز زخمی سدند هنوز هیچ سازمانی این عملیات نظامی را بر علیە نیروهای سپاه پاسداران ایران بە عهدە نگرفتە

نوشته شده توسط: Anonymous

حقوق آخوندهای مفتخور چقدر اضافه شده است؟ لابد 100 درصد

نوشته شده توسط: Anonymous

الاسلام علیکم یاتبریزی الاحمدکسروی دامت برکاته.من آنچنان رسوایت کرده ام که حتی اگرلنین ومارکس وانگلس هم بیایندبه حرفهای توپشیزی ارزش نخواهندگذاشت.
شمایک فاشیست ازنوع شایدمن باشی، تنهافرق من تودراین است که من برای ملت وسرزمین خودنیرومصرف میکنم ....
من آگرسرکارباشم وقدرتی بدست آورم تو وفایقه آتشین ودده بالاهاراوشبه آنهارا دریکی ازمناطق زیبای وطن باپایبند دراختیارچندوطن پرست قرارداده وبیل کلنگ بدستتان میدهم تادرجاده سازی وتونل ها بکاری مشغولتان میکنم .ازهمان تزوروش معروف خودتان اردوگاه اجباری کارازنوع مرغوب سیبری، تابدانیدکه میشودبرای وطن وبه داشته آن هم میشودخدمت کرد.درسایه دیگران خوابیدن وخیانت به خودی وخودفروشی رابشمانشان خواهم داد.عزت زیاد ودیگرروده درازی بس است کمی هم بروبه خاویارخوری باشراب فرانسه فکرکن.

نوشته شده توسط: Anonymous

جالب ولی غیرسیستماتیک است چون فشرده و از همه جا و از همه چیز . بهتر می بود تاریخ عرب و اسلام و ایران و فرنگ و چین و ماچین و رم و یونانو سرخپوست و مکزیک را از هم جدا میکردی و نه اینکه به هر کدام نوکی میزنی و می گذری . اگر از اسلام و عرب و شمر و معاویه و خیمه گاههای صحرای کربلا سخن است چرا عکسهای غربی و اروپایی و موزیک فیلم چارلی چاپلین را پخش میکنی ؟ همچون رسانه ها و مهرههای آخوندی گویا از بردن نامهای خارجی بشکل سریال لذت میبری . حسن عباسی ها و قانفی فرها در ایران مدام اسامی مشاهیر غربی را پشت سر هم ردیف میکنند تا شنوندگان بیچاره جوان خود و زیرممبری ها را میخکوب کنند . شما مسلمانان از بردن نام غربی ها چه لذت میبرید . البته رسانه ای آخوندی در جای دیگر آنان را لعنت میکنند . خامنه ای گفته زبان انگلیسی و موسیقی غربی و تحصیل در غرب و مسافرت به غرب گناه است و باید ممنوع گردد . منظور اینکه شما

مذهبی ها چه مجاهد و چه حجتیه ای و چه آخوند حاکم ، در بعضی خصوصیات ها شباهتهایی دارید . بهتر است مثل غالب مورخان راجب به فرهنگ ها و نقاط جغرافیایی مختلف و زمانهای های مشخص و دورههای خاص بشکل جداگانه صحبت کنید تا شنونده از خلفای بنی امیه وارد قیصر چین و حاکم رم و شاپور ساسانی و کلیسای قرون وسطای فرانسه مرتب نپرد بلکه تکیه روی یک محل و دوره و فرهنگ شود ، گرچه گویا هدف شما آگاه کردن کودکان و نسل جوان باشد که موضوع را حساس تر میکند .
نوشته شده توسط: Anonymous

انتقاد دان!!!!

نوشته شده توسط: Anonymous

سلام-احسن به این موحدی که گاهاخدایی حرف حق میزند.حرف های خوب رابایدباطلانوشت ودرچهارگوشه شهرنصب کرد.
کسی که باپلکان حزبی ویاسازمانی بالارود ،نتواندچاه را ازراه تشخیص دهد،وبه دامن تحجرترازقبل پناه ببرد،چطورمیخواهد
برای دیگران چراغ باشد.
من ازاینکه درجریان ارتباط این افرادباسازمانهانبودم وگاها شایدنتوانم درنوشته خودباماهیت این افرادحرف بزنم عذرمیخواهم.
این کئیانوش ما وافرادی باتفکرچپ چنانچه بادزدان صدساله پهلوی ها همکاری کنند،میتوان گفت این افرادخاین ترازسران آن رژیم بوده وجرمشان بیشتراست.
مافکرمیکردیم که نیروهای چپ چندکتابی درزمینه فرهنگی واقتصادی وسیاسی خوانده اند،چه دلیلی جزپول میتوانداین هارابه آن باتلاق فروبرده باشد؟
ازاینکه

این افرادجاده راگرد وخاکی میکنند،تاگناهان وخطاهای خوددیده نشود،گناه خودرادوچندان میکنند.آقاکئیانوش شما هستیدکه بایدهزاران بارازمردم وافرادسیاسی قبل وحال وبایدعذرخواهی کنید.من راه وروش حزب توده واکثریت راقبول نداشته وآنهاهم درپس انقلاب درهمکاری باحاکمیت کنونی درسرکوب ها بخاطروابستگی سیاسی به حزب کمونیست مادروتزهای غلط راه رشدغیرسرمایه داری ویاحاکمیت های خرده بروژاها گناه بزرگی انجام داده اند.
آنهادرسرکوب هاشریک جرم محسوب میشوند.ولی شماعلاوه برشریک جرم بودن باآنها به دامن جنایتکار57ساله پهلوی پناه برده جرمت شدیدتراست.ان لله وعلیه راجعون.
نوشته شده توسط: Anonymous

آب و هاون
را می دانید چیست؟
اقای بهمن موحدی!

نوشته شده توسط: Anonymous

"عاقلان دانند!"
همین و بس!

نوشته شده توسط: Anonymous

"عاقلان دانند!"
همین و بس

نوشته شده توسط: Anonymous

همه گقتند و نالیدند بغیر از آقای "محققی!
آقای محققی!
توپ در زمین شما!

"قدم رنجه فرمایید!"

نوشته شده توسط: Anonymous

این نظر از بنیاد خطاست که (زبان فارسی در ایران حامل فرهنگ امام زمانی با تمام جزئیات آن می باشد و اختلاطش با زبان وسیعی همانند انگلیسی میتواند مهمترین ابزار کنترل توده ها را از کنترل آیت الله ها خارج سازد.) پرسش این است که چرا خود جنابعالی و دیگر پار س ستیزان مانند براهنی به این زبان مینویسد؟ زبان نیایش در ایران و بویژه در ازربایجان زبان عرب است و تمام شیعان ترک زیارتنامه ها را به زبان عربی میخوانند حتا و قتی ترکی به سر قبر ماد رو یا پدر میرود دعای عربی یا اهل قبور میخوانند. بنیاد اندیشه ایرانی نه برخرافات که بر پیمان گفتار نیک و و استوار است . در ایران اگر دانش اموزی قران این ننگین نامه عرب را از حفظ بخواند بدون مانعی مانند امتحان ورودی وارد دانشگاه میشود . در در باره فن سخنرانی سید علی و شرکا باید گفت که سید علی یک ناطق زبردست و بدون

لحظه ای مکث میتواند ساعتها سخنرانی کند. این که زبان در خدمت سید علی و یا سید علی در خدمت زبان پارسی است بر من روشن نیست . یکی دیگر از این قوم مهاجم که لعنت شیطان بر او باد فلسفی بود که هرساله در مسجد ترکان بازار سخن رانی غرائی میکرد. او از زبان پارسی به نفع ارتجاع دین سود جوئی میکرد. در همین قشر بی ابرو مردان اهل سخن وری فراوان هستند ولی دل به مهر ایران هر گز نداشتند. هر گز اخوندی بر سر منبر دیده نشد که از حافظ و یا شاعر مورد ستایش ترکان فردوسی شعری بخواند . هر منبری در ایران با زبان عرب اغاز و پایان هر منبر با درود عربی بر محمد خاتم الشیاطین پایان پیدا میکند.
نوشته شده توسط: Anonymous

اقای توکلی اخه این چیه این اقا با نام تبریزی اینهمه کامنتهای بلند ....می نویسد.
این اقا رسمن وعللنن می خواهد حوصله همه خوانندکان این سایت سر برود و این سایت را ترک کنند.
خیلی مشکل است این را فهمیدن ؟؟

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای کیانوش رشیدی قادی گرامی، اشتباه نکنید وخواهشاً آدرس غلط ندهید، نقشه ای که امپریالیستها در سال 1357 ریختند وانقلاب ضدسلطنتی خلق ایران را به انحراف کشاندند وخمینی خون آشام و دارودسته مرتجع او را به قدرت رساندند وانقلاب وحاکمیت دموکراتیک خلق ایران را ربودند باعث شد بنیاد گرایی اسلامی متولد شود وزمینه ساز به روی کار آمدن اسلام واسلامیون در همه جهان شد. اگر اسلامیون در ایران به قدرت نمی رسیدند افغانستان هم به این فلاکت دچار نمی شد.

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای کیانوش رشیدی قادی گرامی، اگر بنا باشد آقای محققی معذرت خواهی بکند باید بابت مواضع اکثریتی خود معذرت خواهی بکند
نه بابت مبارزه با رژیم شاه وبرهم زدن کلاس درس دانشگاه! رژیم شاهی که با همدستی امپریالیسم آمریکا وانگلیس وهمکاری عناصر مرتجع مذهبی مثل آخوند کاشانی ها ولمپن ها با سازماندهی کودتای ننگین 28 مرداد زمینه ساز فاجعه روی کار آمدن جمهوری اسلامی شد.
آقای رشیدی قادی آیا جدیداً با یک افغانستانی صحبت کرده اید؟ من به تازگی با چند افغانستانی صحبت کرده ام همگی آنها بدون استثناء معتقد بودند اگر دکتر نجیب الله در پست ریاست جمهوری افغانستان باقی مانده بود افغانستان را می ساخت وآبادمی کرد ومردم افغانستان به این فلاکت دچار نمی شدند.
آقای رشیدی قادی، نجیب الله می دانست مرتجعین مذهبی در افغانستان چه از نوع طالبانی وچه ازنوع احمد شاه مسعودی وگلبدین حکمتیاری وبرهان الدین ربانی ها چه موجودات

خطرناکی هستند، به این علت قاطعانه در مقابل آنها ایستادگی کرد، نجیب الله وجمهوری دموکراتیک افغانستان مظلومانه درمقابل
ایادی بیگانه مانند مزدوران رژیم جنایتکار جمهوری اسلامی ودولت پاکستان وامپریالیسم غرب ودول مرتجع دیگر می جنگیدند
واز افغانستان دفاع می کردند. روزی که پیکر شکنجه شده دکتر نجیب الله را در کابل آویزان کردند ومرتجعین انسان نمای مذهبی
در کنار پیکر به دار آویخته این انسان شجاع ودلسوز به پایکوبی می پرداختند آن روز آغاز فلاکت وبدبختی بی پایان ملت افغانستان شد.

آقای رشیدی قادی! نجیب الله ، شما ودیگر اعضای حزب توده را که از دست سگ هار جمهوری اسلامی گریخته بودید پناه داد وروا نیست که اینگونه درباره نجیب الله قضاوت کنید.
در ضمن محمدرضا پهلوی که شما امروز از او دفاع می کنید به سلطنت مطلقه اعتقاد داشت هرچند به طور ظاهری نخست وزیر ومجلس شورا وسنا وجود داشت اما تشریفاتی بودند وبا سامانه پادشاهی مشروطه که شما امروز به آن معتقد می باشید از زمین تا به آسمان فرق می کرد.
نوشته شده توسط: Anonymous

اخیش.....اوخیش ....بالاخره اینقدر تاکتیک گند دادن را اجرا کردم تا این عبدالربه زاهدانی حالش بهم خورد و رفت حالا با خیال راحت میجعلم و بجعلم

نوشته شده توسط: Anonymous

1- برای من نه و برای خوانندگان ایران گلوبال بلوچی بنویس تا بدانند درازگوش فرضشان نکردی
2- برای چه من رسوا شوم من همین جا از همه خوانندگان ایران گلوبال میخواهم با یک سرچ به سایت دانشگاه بروند و نوشته های شما را تحقیق کنند تا رسوا شود هرکه در او غش باشد (من در این سایت را قفل نکرده ام )

نوشته شده توسط: تبریزی

پس از تقاضای حاج آقا سیدعلی کانادائی دائر بر این که: ( ..... ما باید دنبال یک آخوند بگردیم تا فتوی دهد که ازدواج تورک های آزربایجان با فارس ها و کردها را حرام اعلام کند! ..... ) و پس از فتوای حضرت ایة الله العظمی سید ترک الدین ترک اللهی بالشرح المندرج فی الکامنت الرقم 66080 فی هذا الصحیفه و متعاقبا پس از فتوای مبارکه و شریفه و واجب الاجرای حضرت ایة الله العظمی الحاج شیخ سید علاف بیکار پان اوغلی مشهور به ع.ب.پان اوغلی بالشرح المندرج فی الکامنت الرقم 66095 فی هذا الصحیفه، مؤمنان و نمازگزاران مساجد کثیره فی البلاد المختلفه فی کل المملکه چند سؤال شرعی در این ابواب داشتند که باید مجاب می شدند لکن به لحاظ عدم حضور حضرت ایة الله العظمی سید علاف بیکار پان اوغلی مشهور به ع.ب.پان اوغلی و عزیمت ایشان به توچال و اشتغال آن حضرت به امر عظیمه و مهمه و خطیره قاوال نوازی، مسائل شرعی مؤمنان و .....

..... نمازگزاران از محضر پرفیض حاج آقا ترک الدین ترک اللهی به شرح ذیل پرسیده شدند: مسأله اول: حضرت ایة الله، اگر یک دختر ترک ابهری موسوم به مینا احدی منکوحه و زوجه یک پسر ترک تبریزی موسوم به اسماعیل یگانه دوست شود و آن پسر به لحاظ کفر و الحاد و ارتداد و تعلق به فرقه های ظاله کمونیستی با حکم حضرت ایة الله سیدحسین موسوی تبریزی طبق احکام شرع انور و اطهر دین مبین اسلام مقتول و معدوم شود و پس از اعدام و قتل اسماعیل یگانه دوست زوجه و منکوحه وی یا همان مینا احدی مسبوق الذکر با یک پسر کرد العیاذ بالله ازدواج کند و دو فرزند دختر نیز از آن پسر کرد به منصه ظهور برسند شرعا حکمش چیست؟ توضیح المسأله: نکاح اولیه مینا احدی به لحاظ ترک بودن اسماعیل یگانه دوست فاقد اشکال شرعی است لکن نکاح ثانویه مینا احدی با آن پسر کرد شرعا باطل است! ***** مسأله دوم: حضرت ایة الله، اگر یک دختر ترک زنجانی الاصل موسوم به پروانه امیرافشاری اول با یک پسر فارس تهرانی العیاذ بالله ازدواج کرده و بعدا از آن پسر طلاق بگیرد و مجددا با یک پسر فارس تهرانی معاذ الله ازدواج کند و صرف نظر از عمل شنیع و قبیح و حرام و خلاف شرح مزاوجت و مناکحت با افراس به تغنی و ترنم ترانه هائی به لسان فارسی نیز شاغل و فاعل باشد به نحوی که حتی فارس ها نیز متحیر و متعجب شوند شرعا چه حکمی دارد؟ توضیح المسأله: پروانه امیرافشاری حتی اگر توبه کند و زاهد زمان شود شرعا حکم او قتل است و همه ناشران ترانه های پروانه امیرافشاری نیز شرعا مهدورالدم بوده و واجب القتل و محکوم به اعدام می باشند

https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AD%D9%85%DB%8C%D8%B1%D8%A7

مسأله سوم: حضرت ایة الله، اگر دختری ترک نژاد و ترک تبار و ترک زبان موسوم به فائقه آتشین که اصالتا از طایفه ای متعلق به ترک های باکو و جمهوری آذربایجان است با چند پسر فارس العیاذ بالله ازدواج کرده و من کلهم طلاق گرفته باشد لکن ترانه هائی را به زبان قوم منحوس فارس چنان تغنی و ترنم کرده باشد که حتی فارس ها نیز ترانه های دختر فوق الذکر را حفظ کرده و تغنی و ترنم کنند شرعا چه حکمی دارد؟ و آیا طلاق دختر مذکور از شوهران فارسش نافی اعمال خلاف شرعش هست یا نه؟ توضیح المسأله: طلاق فائقه آتشین از ازواج فارسش ولو نافی عمل خلاف شرعش باشد لکن نافی عمل خلاف شرع دیگرش یعنی تغنی و ترنم به لسان فارسی نبوده و شرعا حکم او و ناشران ترانه هایش اعدام است

https://fa.wikipedia.org/wiki/%DA%AF%D9%88%DA%AF%D9%88%D8%B4

مسأله چهارم: حضرت ایة الله، دو خواهر ترک موسوم به معصومه دده بالا و خدیجه دده بالا که حتی از نام خانوادگیشان (دده بالا) نیز معلوم و مکشوف و استنباط می شود که ترک هستند صرف نظر از آن که ازواج فارس داشته و زوجه و منکوحه افراس بودند به لسان فارسی نیز ترانه هائی را تغنی و ترنم کرده اند لکن فی الحال فوت کرده اند، حکم شرعی حضرتعالی درباره این دو خواهر غانیه و مطربه و متوفیه چیست؟ توضیح المسأله: این دو اخت اگر در حال حیات بودند محکوم به اعدام بودند لکن فی الحال چون وفات کرده اند بر مؤمنان و نمازگزاران واجب است لعن این دو غانیه و مطربه ملعونه و خبیثه لعنة الله علیهما من الان الی قیام یوم الدین!

الشرح فی الخصوص معصومه دده بالا فی لینک ذیل

https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%87%D8%A7%DB%8C%D8%AF%D9%87

الشرح فی الخصوص خدیجه دده بالا فی لینک ذیل

https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D9%87%D8%B3%D8%AA%DB%8C
نوشته شده توسط: Anonymous

من عکس بورژوایی طاغوتی ات را در گوگوله کنار رضا پهلوی دیدم . تو باید از مردم ایران و از اپوزیسیون عذرخواهی کنی چون هودار رژیم جنایتکار و خائن پهلوی هستی . این سایت باید از ورود هواداران آخوندها و سلطنت جلوگیری کند چون اینها ضررهای جبران ناپذیری به مردم ایران زده اند .

نوشته شده توسط: Anonymous

فردی با نام من در اوردی "عبدالربه زاهدانی" که ادعا میکند که ساکن منطقه بلوچستان و " استاد دانشگاه" میباشد. با عدم اگاهی و درک تاریخ بلوچها و بلوچستان و با تنفر وکینه نسبت به ملت بلوچ و تاریخ ان اهانت میکند. در کامنت قبلی بطور فشرده و با درج منابع هویت و تاریخ بلوچها را باز گو کردم که با واکنش شدید عصبی و غیر اخلاقی این فرد مواجه شدم . این شخص با تهدید و التماس خواهان ان است که من با نوشتن دو سطر به زبان بلوچی ، بلوچ بودنم را به این فرد ،که نه زبان بلوچی بلد هست و نه به ان احترام میگذارد ثابت کنم. هدف این فرد فقط تخریب و ترور شخصیت من هست و اینگونه میخواهد به دیگر کاربران این سایت برساند که بلوچها فاقد هویت ملی- تاریخی هستند و در منطقه بلوچستان مهاجر بشمار میروند، غافل از اینکه ادرس را اشتباهی گرفته. من در ذیل سعی میکنم که حدود تاریخی بلوچستان را بطور فشرده باز گو کنم.

از نظر تاریخی سرزمین بلوچستان حدودی تقزیباً مشخص دارد که تاریخ نویسان مختلف با بیش و کم تفاوت آنرا ذکر کرده­ اند.

" لُـرد کرزن" حدود بلوچستان را چنین بیان کرده است "بلوچستان سرزمینی است که در میان رودخانه هیلمند(هیرمند)، دریای عرب، کرمان و سند قرار دارد." در انسائیکلوپیدیای اسلام حدود سرزمین بلوچستان چنین آمده است "بلوچستان از جنوب شرقی فلات ایران یعنی جنوب بم، صحرای کرمان و کوه بشکرد شروع شده و تا غرب سند و پنجاب امتداد مییابد."

میرخدابخش مری بجارانی در کتاب بلوچستان در آئینه تاریخ در مورد حدود این منطقه چنین میگوید "اگر از بندرعباس واقع در دریای عرب(عمان) خطی بطرف شمال تا کرمان رسم شود و از آنجا بطرف شمال تا ناحیه نِه(نهبندان) و شرق شهر فراه واقع در سیستان افغانستان و از آنجا بطرف شرق تا گریشگ امتداد یابد و به دهات خاران در بلوچستان پاکستان و نواحی شمالی بلوچستان مظفرگڑہ (Muzafargara)– ڈیرہ غازی خان (Dira Ghazikhan) ، جیک آباد(Jikab Abaad)، جنوب لاڑکانہ(Larkana) و از آنجا تا ناحیه شمالی سکر(Sakkar) و دادو(Dadow) و تا غرب شهر کراچی واقع در کنار دریای عرب به لسبیله(Lasbila) ختم شود، منطقه محصور در این خط ترسیمی که مساحت آن ٢۵۰۰۰۰ میل مربع میباشد سرزمین بلوچستان را تشکیل میدهد. سرزمین بلوچستان دارای نوار ساحلی بطول ٩٦۰ میل است.



سرزمین بلوچستان از زمانهای بسیار دور مسکونی بوده است. آثار و مدارک باستانشناسی کشف شده در دره نال(Nale) در بلوچستان شرقی و ڈمن(Daman)در بلوچستان­غربی نشان میدهد که تمدن هائی

هم عصر با تمدن موهنجودارو(Mohenjodarow) در سند و تمدن ایلام در خوزستان از نظر نژادی در این سرزمین وجود داشته است. بومیان اولیه بلوچستان از نظر نژادی دراویدی بوده و به گروه لسانی غیر ایرانی صحبت میکرده­ اند. پس از ورود آریائی­ها به آسیای جنوب غربی، بلوچستان نیز مآوای آنها گردید. قبایل تازه وارد آریائی، بومیان پیشین این منطقه را بتدریج مطیع و تحت سلطه خود درآوردند. از قرار معلوم مقتدرترین قبایل آریایی در منطقه قبیله بلوچ بوده که نام بلوچستان از آن گرفته شده است.



در مورد تاریخ ورود قبایل آزیایی به بلوچستان نظریات منعددی ارائه شده است. ولی به احتمال قوی این فبایل همانند همسایگان خود کُـردها، پارس­ها، پارت­ها، مادها و غیره در فواصل زمانی بیش و کم نزدیک بهم در این سرزمین سکونت اختیار کرده­ اند. گروهی از تاریخ نویسان بر این عقیده­ اند که قبایل آریایی از سمت شمال و از راه قله کوههای قفقاز آمده ­اند.

اگر چنانچه موضوع مذکور صحت داشته باشد، ورود قبایل آریایی به دره سند از طریق بلوچستان بوقوع پیوسته است. در آنصورت اسکان آریایی­ها در بلوچستان از نظر زمانی با مناطق همجوار مصادف میباشد. با توجه به موارد ذکر شده فوق، ملت بلوچ از نظر نژادی از مهاجرین آریایی و بومیان پیشین که در نتیجه قرنها آمیزش با همدیگر صاحب فرهنگ، سنن و تاریخ واحدی گردیده، تشکیل شده است.



به عقیده بعضی از مورخین نام بلوچستان در دوران باستان توران بوده است. از اشعار فردوسی نیز چنین استنباط میشود که سرزمین توران در حدود بلوچستان مرکزی و شمالی فعلی قرار داشته است. بخشهایی از بلوچستان مرکزی و جنوبی گدروزیا(Gedrosia) نام داشته و مورخین یونانی که شرح عبور اسکندر را از بلوچستان نوشته­ اند، در مورد گدروزیا که گویا اسکندر در آنجا توقف کرده، گفته­ اند که این سرزمین در آن زمان آباد بوده و مرکز آن پورا(Pura) نام داشته است. پور به عقیده مورخین همین شهره(فهرج) امروزی است که رضاشاه پس از تصرف آنرا به ایرانشهر تغییر داد.

یکی دیگر از شهرهای مهم گدروزیا بمپور بوده که به گفته هرودت زندگی ساکنان آنجا همانند دولتهای شهری یونان بوده و با عدالت آشنائی داشته ­اند.



نوشته شده توسط: Anonymous

بنظرم شان آقاى محققى بالاتر از اين حرفها است كه به چنين نوشته هاى آبكى جواب بدهند. نمى دانم اكانت گرفتن و مطلب درج كردن بر چه اساس است. اما هر سايتى بايد براى خود كلاس و شانى را قائل بشود، من نمى گويم سانسور كنيد، ولى بايد استانداردى باشد، به بهانه آزادى بيان هر چيزى را درج نمى كنند و يا با هر كس سلام عليك داشتند اكانت سايت را در اختيارش قرار نمى دهند. بنظر من شديداً به تجديد نظر و تعمق در كارتان محتاج هستيد. آدمهاى باسابقه بخاطر همين كارها يكى يكى از سايت رفتند و حتى كسانى كه ماندند، بعد از درج در يكى دو سايت ديگر مطالبشان را در ايران گلوبال درج مى كنند و اكثراً از سايتهاى ديگر مطالبشان را در شبكه هاى اجتماعى خودشان به اشتراك مى گذارند، اين يعنى اينكه ايرانگلوبال اعتبار رسانه اى خود را با اين كارها به زير سوال برده است! مثلاً اين مطلب در كدام سايت متوسط قابليت درج دارد، اصلاً اين مطلب

در فيس بوك هم قابليت درج ندارد و حتى معنى خاصى هم نمى دهد و مانند انشاى كلاس سوم ابتدايى است. آدم مى تواند نقاش خوبى باشد، اما يك نويسنده خوب نباشد. چنانچه آدم مى تواند نويسنده خوبى باشد اما نقاش بدى باشد. هر كسى را بهر كارى ساختند!
از ما گفتن بود و قصد جسارت به كسى را نداشتيم!
نوشته شده توسط: Anonymous

یک سوال از آقای دوشوکی
آیا ایشان حاضر هستند جواب وق وق سگ های ولگرد و لمپن مثل *** را بدهند یا نه؟

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای باریش نصیریان! شما که از برابری انسانها صحبت میکنی، در وهله اول! نا برابری را خود شما در همان اول نوشته ات نشان میدهی. شما وقتی که از ستم زنان صحبت میکنی لازم است بدون برجسته کردن یک قوم بخصوص، نسبت به ملل دیگر، از حقوق تمام زنان جغرافیای موسوم به ایران صحبت کنی! نه اینکه زن "کرد" را سمبل دمکراسی کرده نسبت به اکراد خود شیرینی بکنی! آیا زن تورک، عرب، بلوچ ، فارس، بهائی، لر،، گیلک، مازندارانی، ترکمن، قشقائی، خلج، و امثالهم زیر ستم رژیم اسلامی پانفارس نمی نالند، شما برای چاپلوسی و خود شیرینی زن "کرد" را برای خودت سمبل درست کرده ای؟ از زن کورد چندین سازمان سیاسی مسلح، که موجودیت ات را با قلدری تهدید میکنند، حمایت میکنند. اگر خیلی آدم دمکراتی هستی اول بفکر زنان ملت خود باش! چراغی که بخانه رواست، بمسجد حرام است!

نوشته شده توسط: Anonymous

گژدم توده ایسم هنوز بر جان ملت ایران ذهر میپاشد و تا زمانیکه حزب پیرو مسلک و ائین لنین و فرامین کرملین است این خود گشی ملی ادامه دارد . چه انسانهای شریفی که مستقیم و پنهانی به حزب و اشنایان حزبی از خطر کمین کرده گفتند و نوشتند ولی پاسخ اتهامی بیش نیود که مخالفان عوامل غرب و ساواک و غیره هستند. جریان تجزیه طلب پیشه وری خود نیز جریانی روسی توده ای بود که هنوز مردم ایران هنوز بهای ان سرسپرده گی را میپردازند. چپ در ایران اساسن جریانی مستقل بر خاسته از مناسبات کا رو سرمایه نبود وبیشتر خط سیاست خارجی روسیه را نماینده گی میکند. تا زمیانیکه حربی مستقل در ایران برای دفاع ار منافع ملی مردم ایران بوجود نیاید حزب توده سلاخ اندیشه و نماینده دولت بیگانه باقی خواهد ماند . هفتاد سال زنده گی حزب جز ننگ و نقش در سه کودتا در

ایران و هرج و مرج و بیگانه پرستی و دشنمن تراشی بار دیگری نداشته است . حزب توده نتوانست یک همراه تاریخ حرکت کند و توان مندی حزب فقط در این بود که جامعه اخوندی ایران را به قدرت برساند و از خمینی یک انقلابی و خونریز موحد بسازد . با تمام توان باید کوشش کرد دست و پای این کژدم بد اختر را از جان مردم ایران دور نگاه داشت .
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای کیانوش توکلی گرامی!
آقای ابوالفضل محققی حداقل یک "معدزت خواهی" بدهکار است، آنجا که نوشت:" برهم زدن درس های دانشگاه! " .و استادش به او گفت:"خوب بر هم زدی، خودت امتحان دادی!"(نقل به مضمون)!

آقای محققی بشوخی از کنار این مسئله گذشت. و معذرت هم نخواست.
آقای محققی گمان می کند، هم اکنون هم درست می اندیشد، بدون آنکه به گذشتۀ خویش نگاه کند.
آقای محققی بنابر سیاست های سازمان "اکثریت" و به تاسی از حزب تودۀ ایران از رژیم اشغالگر جمهوری اسلامی و بویژه ازخامنه ای در هنگامۀ کاندیدا شدن برای ریاست جمهوری از این رژیم پشتیبانی کرد را، من به گوشه ای می نهم، ا

آقای کیانوش توکلی گرامی!
آقای ابوالفضل محققی حداقل یک "معدزت خواهی" بدهکار است، آنجا که نوشت:" برهم زدن درس های دانشگاه! " .و استادش به او گفت:"خوب بر هم زدی، خودت امتحان دادی!"(نقل به مضمون)!

آقای محققی بشوخی از کنار این مسئله گذشت. و معذرت هم نخواست.
آقای محققی گمان می کند، هم اکنون هم درست می اندیشد، بدون آنکه به گذشتۀ خویش نگاه کند.
آقای محققی بنابر سیاست های سازمان "اکثریت" و به تاسی از حزب تودۀ ایران از رژیم اشغالگر جمهوری اسلامی و بویژه ازخامنه ای در هنگامۀ کاندیدا شدن برای ریاست جمهوری از این رژیم پشتیبانی کرد را، من به گوشه ای می نهم، اما همین آقای محققی نه تنها از حکومت "کارمل" و "نحیب الله" پشتیبانی کرد، که در روزنامه های همانند "حقیقت انقلاب ثور" قلم زد. هرگاه فراموش نکنیم که اعضای "اکثریت" و حزب تودۀ تودۀ ایران نه تنها "رادیو زحمتکشان" را می گرداندند که از کناره های رودخانۀ کابل رادیویی را بسوی ایران باز کرده بودند که هیچ نفعی برای ایران و مردمش نداشت و تنها در دفاع از یک رژیم کودتایی در کابل بود. رژیمی که در تنها در نخستین دقایق بروی کارآمندنش سیزده تن از اعضای خانوادۀ داود را به قتل رساند. رزیمی کودتایی که همانند رژیم کودتایی بلشویک ها در روسیه همۀ خانوادۀ تزار را به قتل رساندند، حتی دخترکی که بیمار بود و تب داشت.
آقای کیانوش توکلی! سخن بر سر این است.
آقای ابوالفضل محققی گمان بر این دارد که دیگران حافظۀ شان خراب است.
دفاع آقای محققی از جمهوری اسلامی و بویژه از کاندیداتوری خامنه ای به یک سو، اما دفاع سازمان اکثریت و آقای محققی-نگهدار از رژیم جنایتکار همسو با جمهوری اسلامی در افغانستان در زمینۀ کشتار انسانها را چگونه باید توجیه کرد؟
آقای کیانوش توکلی!
شما بخوبی می دانید که آقای ابوالفضل محققی، در روزنامۀ "حقیقت انقلاب ثور" کار می کرد، مزد می گرفت. شما بخوبی می دانید که رژیم های کارمل-نجیب الله انسانهای زیاد را کشتند.
آقای کیانوش توکلی!
سرنوشت اینگونه رقم زد که شما نیز پای در افغانستان بگذارید.
سرنوشت اینگونه رقم زد که شما حتی به رسانه های موجود در افغانستان پای بگذارید.
اما آقای توکلی گرامی باور کنید:
نفشه ای که در سال 1352 ریخته شد، پادشاه محمد ظاهرشاه در افغانستان سرنگون شد، سپس و بعد از آن داوودخان با کودتای همان کمونیست هایی که او را بر سر کار آوردند سرنگون شد، و در هفتم اردیبهشت(ثور) همان کمونیست ها در افغانستان بر سرکار آمدند، زمینه ساز بروی کار آمدن اسلام و اسلامیون در همۀ جهان شد.
نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

خانم کلینتون اخیرا اعتراف شجانه ای کرد و گفت ما در ایجاد القاعده نقش داشته ایم، در سال 1989 کمونیست ها در افغانستان شکست را قبول کردند و نجیب الله دست ها را به نشانه شکست بالا برد و سه ماه تمام پست وزیر دفاع را برای احمد شاه مسعود خالی گذاشت، ولی ایشان حاضر نشد که ارکان اصلی قدرت را مسالمت آمیز در دست بگیر، هفت حزب اسلامی قدرت را بدست آورده و مشغول جنگ با یکدیگر شدند، نخست وزیر اسلامی اش خود راکت به شهر میزد،آنقدر همو کشتند که افغانها بشو خی می گفتند که :"هفت خر را بگیرید و نجیب گاو را به ما پس بدهید" سرانجام طالبان احمد شاه مسعود را کشتند. نادانی و اشتباه را تنها کمونیست ها نکردند، غربی ها و شخص احمد شاه مسعود هم مرتکب اشتباه بزرگ شده بودند. طالبان همچنان در افغانستان قدرتمند هستند

منظور این است،پدیده ها را نباید سفید و سیاه دید. محققی از یک چپ سنتی به یک چپ دمکرات و میانه ، گذر کرد ه است. همه که نبایستی مثل شما فکر کنند
نوشته شده توسط: تبریزی

دوستان گرامی گرداننده تارنمای ایران گلوبال، بر پایه آئین نامه تارنمای ایران گلوبال: ( ..... وقتی نویسنده ای مقاله ای در صفحه اول داشته باشد اگر مقاله جدیدی از وی درج شود مطلب قبلی هر چند هم که مهم باشد از صفحه اول بیرون می رود و فقط در بخش مربوطه قابل رؤیت و دسترسی است ..... ) اما هم اکنون در صفحه نخست ایران گلوبال چهار نوشتار از آقای کیانوش رشیدی قادی دیده می شوند! ایشان دو نوشته را با فاصله کمتر از چند ساعت به ایران گلوبال فرستاده اند که هر دو هم در کنار هم و در بخش دیدگاه ها گنجانده شده اند! نوشته ای به نام: "ابوالفضل محققی" روز چهارشنبه پانزدهم ارديبهشت ماه ۱۳۹۵ در ساعت دو و بیست و هشت دقیقه و نوشته ای به نام: "هفده و سی و سه" باز هم در روز چهارشنبه پانزدهم ارديبهشت ماه ۱۳۹۵ در ساعت چهار و سی و چهار دقیقه به ایران گلوبال فرستاده شده اند! دو نوشته دیگر از ایشان نیز یکی .....

..... به نام: "آزادی پاک کردن نشیمنگاه در روز جهانی آزادی مطبوعات" که در روز سه شنبه چهاردهم اردیبهشت ماه و کمتر از یک روز پیش به ایران گلوبال فرستاده شده است و "پنج آبه" که روز شنبه یازدهم اردیبهشت ماه به ایران گلوبال فرستاده شده است همگی در صفحه نخست هستند! (چهار نوشته از یک نویسنده در صفحه نخست و همگی هم در بخش دیدگاه ها !) از این روی بر پایه آئین نامه ایران گلوبال سه نوشته ایشان باید به صفحه دوم فرستاده شود و تنها نوشتار نوین ایشان به نام: "هفده و سی و سه" باید در صفحه نخست جای داشته باشد!
نوشته شده توسط: Anonymous

آقا سیاوش!
من در این زیر یادداشت به "کاغذ توالت" اشاره کردم که اتفاقا درستی دیدگاه شما را می رساند.

نوشته شده توسط: کیانوش رشیدی قادی

اگرچه،همان کاغذ "باعث خونریزی" می شد، من "دستمال" را "کاغذ" آوردم، آنگونه که شما گفتید.

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای محققی تا به امروز از گذشته و کارهایی که کرده پوزش نمی خواهد.
این است تفاوت میان من و آقای محققی!

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای کیانوش توکلی!
با درود.
شما بخوبی می دانید که من سلطنت طلب نیستم. من هوادار سامانۀ پادشاهی هستم. این یک.
دو دیگر اینکه من در بارۀ گذشتۀ کمونیستی خود هم نوشتم و هم سخن گفتم و بشدت از اینکه در سرنگونی سامانۀ پادشاهی در میهنمان شرکت داشتم، از نسل نوین میهنمان پوزش خواسته و پوزش می خواهم.
یادداشت کوتاه من در پاسخ به آقای "ابوالفضل محققی" می باشد که بقول خودش دانشگاه ها را بر هم می زد، اما خودش امتحان می داد.
اگر گمان شما بر این است که من باید برای آقای محققی به به و چه چه بگویم، بگویم که نه! اما آقای محققی به هر شکلی یک پوزش بدهکار است، حداقل بخاطر برهم زدن درس های دانشگاه!

با احترام
کیانوش رشیدی قادی

نوشته شده توسط: Anonymous

آنکه بیش از شما این نوشتۀ مرا فهمیده، همانا آقای "ابوالفضل محققی" است، شما جناب "تورک اوغلی" خواهش می کنم "دایۀ مهربان تر از مادر!" نشوید.
"آدم زنده وکیل-وصی" نمی خواهد.
اگر آقای محققی پاسخی دارد، خود می نویسد.
آقای "محققی" می داند من چه نوشتم!
"این دولت قبلی ایران" یعنی چه؟
من چون کمونیست بودم، به افغانستان پناه بردم.
حال سال هاست که کمونیست نیستم.
در بارۀ "نمک" و "نمک شناسی"، می توانید بگوید آقای "محققی" کجا به من ترحم کردم، که من نمک نشناسی کردم؟
جناب!
من توده ای بودم، بالاتر نوشتم"

آنکه بیش از شما این نوشتۀ مرا فهمیده، همانا آقای "ابوالفضل محققی" است، شما جناب "تورک اوغلی" خواهش می کنم "دایۀ مهربان تر از مادر!" نشوید.
"آدم زنده وکیل-وصی" نمی خواهد.
اگر آقای محققی پاسخی دارد، خود می نویسد.
آقای "محققی" می داند من چه نوشتم!
"این دولت قبلی ایران" یعنی چه؟
من چون کمونیست بودم، به افغانستان پناه بردم.
حال سال هاست که کمونیست نیستم.
در بارۀ "نمک" و "نمک شناسی"، می توانید بگوید آقای "محققی" کجا به من ترحم کردم، که من نمک نشناسی کردم؟
جناب!
من توده ای بودم، بالاتر نوشتم:
"چشمانم را که باز کردم، او را در برابر خودم دیدم.
پیشتر او و دیگر رهبران حزب توده و "اکثریت" و همسرانشان را بر بالین مرگم در بیمارستان "جمهوریت" شهر کابل دیده بودم."
نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

زندگی مجموعه ای از انتخاب هاست، یک زمانی کمونیست انقلابی و زمانی دیگر لیبرال و یا سلطنت طلب......زمان و تجربه در کنار هم معنی می دهند....خودتان هم زمانی کمونیست انقلابی بودید و امروز طرفدار نظام پادشاهی