Skip to main content

● کامنت‌های پیشین کاربران تا 25 ژوئن 2022 برابر با 4 تیر 1401

نوشته شده توسط: Anonymous

قبلاً هم نوشته بودم با این رویه‌ی جانبدارانه‌ای که ایران‌گلوبال در مقابل نظرات مخالف خودش با باز گذاشتن دهان یک طرف برای هر گونه توهین و فحاشی و در مقابل خفه نمودن طرف مقابل در پیش گرفته است جناب توکلی اگر از اینکه کسی جهت مقابله به مثل به وی فحاشی نیز نماید نباید رنجیده خاطر شود. صفحات دیگر به کنار، فقط در همین صفحه دهها نظر اهانت‌آمیز بر علیه تورک‌ها نوشته شده است اما من کامنتی ارسال نموده بودم که ایران‌گلوبال کامنت‌هایی که چند ساعت پس از آن ارسال گشته‌اند را منتشر نموده اما کامنت مرا سلاخی نموده است. تنها دلیلی که برای عدم انتشار این کامنت می‌تواند وجود داشته باشد مخالفت شدید جناب توکلی یا سایر مسئولان کامنتها با اندیشه‌ی درون آن می‌باشد و گرنه ادبیات آن هیچ مشکلی ندارد. این کامنت من است شخصی که از انتشار آن خودداری نموده با مقایسه‌ی آن با سایر نظرات اهانت‌آمیز وجدان خود را قاضی نماید:

در هر جامعه‌ای تغییرات دموکراتیک بر مبنای پتانسیل اندیشگی مردم آن صورت می‌گیرد اما فارسستانی‌ها هرگز این شایستگی و پتانسیل اندیشگی را برای خلق تغییرات دموکراتیک نداشته‌اند. هنوز در قرن 21 در دنیای باستان سیر نموده و دنبال شاه و شاهنشاهی هستند تا با دادن چماق به دست شاه جدید آریامهری! به استبداد شاهنشاهی لبیک بگویند. اگر بتوانند تاج پادشاهی را بر سر مجسمه‌‌ی کوروش آریایی! گذاشته و به عنوان فرمانروای کل جهان وی را پرستش می‌نمایند. هم‌کشوری با فارسستانی‌ها سبب شده که ما تورک‌های آزربایجان جنوبی و سایر ملل غیر فارس هم در آتش عظمت‌طلبی و خودشیفتگی مالیخولیایی فارسستانی‌ها بسوزند. تنها راه برای به تحقق پیوستن تغییر دموکراتیک در جغرافیای موسوم به ایران این است که دست فارسستان از استعمار و استثمار ملل غیر فارس کوتاه شده و هر ملتی در جغرافیای مختص به خود اقدام به برقراری حاکمیت مستقل نماید و فارسستان هم در جغرافیای مختص به خود ماکت امپراتوری اهورایی پارس را ساخته و اعقاب و اسلاف کوروش آریایی! را پرستش نماید!
نوشته شده توسط: Anonymous

دختران و پسران کاوه، نقطه به نقطه ایران را پاک بسازید از ناپاکی، با آتش سده

نوشته شده توسط: Anonymous

ناظر محترم شما که میگویی چپ ملی دیگه چه صیغه ایه، اینقدر نباید شتابزده قضاوت کنی، هرکس به اندازه خود علم وآگاهی دارد وبه تفکرسیاسی وجهان بینی خودرسیده است،بنده حقیر نیز مطالعات اندکی داشته ام، یکی از پایه گذاران چپ ملی ایران خلیل ملکی بود که عده ای اورا مبدع سوسیالیسم ایرانی میدانند، البته من با تمام نظراتی واعمالی که ایشان داشته اند موافق نیستم، بله ناظرمحترم چپ ملی وجود داشته ودارد.

نوشته شده توسط: Anonymous

ناظر محترم شما متوجه منظور من نمی شوید، اصلا شما فکر کنید من مارکسیسم را با ملی گرایی ایرانی تلفیق کرده ام، من ناچارم برای مقابله با هجمه تبلیغاتی تجزیه طلبانه بر افتخارات ایران باستان اصرار کنم، گناه من چیست که در این دوره تاریخی کاپیتالیستی مدافع تمامیت ارضی ایران هستم.

نوشته شده توسط: Anonymous

فقط دو امکان وجود دارد . اول اینکه ایرانیان باید در روز موعود ، راسیست های ترک و توران را شکست داده و تجزیه طلبان را نابود کنند . دوم اینکه - سعی کنند اران شمالی به ایران ملحق شود چون پان ترک آذری تجزیه طلب ،هدفش نه زبان است و نه هویت ، و باید خودرا علنی کند و با ایران روبرو شود و نه با فارس . همه اینها فقط بهانه است چون شهامت ندارد غرض اصلی اش را بیان کند . ما ایرانیان منتظر روز نبرد هستیم . اکنون قدرت در دست ماست و تنها امکان مغولزادگان دروغ و تحریف و دروغ و شانتاژ و وراجی در باره ایران باستان است . هیچ راه سومی با تجزیه طلب وجود ندارد چون اجداد ما 9 هزار سال است که از این سرزمین دفاع کرده ااند و اکنون نباید گذاشت نوادههای چنگیز از مهمان نوازی ایرانیان سوء استفاده کنند . هر ترک ضد فارس ، دسمن ایران و ایرانیست و باید در موقع و زمان مناسب به درک واصل شود . تعارف و تولرانس و روشنفکربازی با

اینجا بی نتیجه است . زور و قدرت تنها منطق ، با شخص زیاده خواه و بیگانه و غیرایرانیست .
نوشته شده توسط: Anonymous

بی مناسب نیست عکس جمعی بارزانی با رئیس موساد, سازمان اطلاعات اسرائیل را در سال 1991 ببینیم. .... در منطقه ابزار برای آشوب هستند وقبل از همه به خلق خودشان خیانت میکنند.

https://www.dropbox.com/home?preview=10659422_700501223369703_403175599…

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای بهمن موحدی بامدادان! شما مدام تکرار میکنی چپ ملی هستی. این دیگه چه صیغه ایه! اگر مطالعه کنی، چپ، یعنی مارکسیم، با "ناسیونالیسم" و "ملی گرائی" نمی خواند. و از زمین تا آسمان از یکدیگر فرق دارند. ادعای شما را نه مارکس تائید میکنه و نه خدا بیامرز لنین. بنظر میرسد شما، مارکسیسم را با پانفارسیم و ناسیونالیسم قاطی کرده اید. دیدگاهتان قره قاطی و مغشوش است. اگر کسی فرق مارکسیسم، از ناسیونالیسم، و شونیسم را نمیداند، دیگر چه جای بحث باقی می گذارد؟
یک فرد چپ باید به یک چنین موضوع ساده آگاه باشد. لطفا از حرفهایم نارحت نشوید. بچه های چپ دارای مطالعه هستند.

نوشته شده توسط: Anonymous

بنده هم بعنوان یک ترک مسلمان موافقم که ایسم این سایت از ایران گلوبال به تورک گلوبال تغییر داده شود و صفحه اول بنویسید ورود شوونیسم فارس و شوونیسم اریایی اکیدا ممنوع

نوشته شده توسط: Anonymous

سلام براستادان وعزیران ولیدرهای سیاسی آزربایجان جنوبی.همانطورکه همه میدانیم .درزمان مدرنیسم وخیزش مردم ایران همگام باانقلاب مشروطه تعدادی فارس شجاع وعاقل خدمت بزرگی به فارس هاکردند.بانوکری خودوبه باتحت پوشش دادن ایران درزیر سلطه انگلیس فارس هارابرایران حاکم کردندوحدودصدسال است استبداد واستعماروعقب ماندگی درزیرهمین سیستم حکومتی ومهندسی ماراازدنیا همراه خودشان یکی ازعقب مانده ترین کشوردنیا کرده.برای خروج ازاین بدبخت شماهانیزدرخارج وبایدباآمریکا.انگلیس.اسراییل وروس وفرانسه وآلمان بایدبامنطق وعلم وآینده نگری قول همکاری داده تاازاین فلاکت نجات یابیم.این کشتی درحال غرق شدن است وراهی نداریم.

نوشته شده توسط: Anonymous

بجای ملیونها کامنت و یک خروار کتا ب و صد حدیث نبوی و قران و رمان وووووقصه حرف اخر ما ایرانیان این است.
http://www.aparat.com/v/XjvDH/%D8%A7%DB%8C_%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%
D9%86_%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86_(%D8%AA%D9%88_%D8%A8%D9
%85%D8%A7%D9%86)_(%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF_%D9%86%D9%88%D8%B1
%DB%8C)

نوشته شده توسط: Anonymous

یک وجب از خاک ایران تجزیه شود، کشوری به نام ایران دیگر وجود نخواهد داشت. خطر تجزیه ایران را مدت هاست تهدید می کند. یهودیان دلشان به حال کردها نسوخته. آن ها به امنیت خود می اندیشند. انستیتوهای کرد را هم در کشورهای گوناگون اروپایی آن ها راه انداخته اند و حمایت مالی می کنند.

نوشته شده توسط: Anonymous

lachinمحترم با بخش هایی از نظرت کاملا موافق هستم البته نه همه آن، ولی شما مرتب مطالب مرا وارونه جلوه میدهی وبی منطق ودلیل به من حمله می کنی.

نوشته شده توسط: lachin

آقای ستار... در دولت قاجاریان آزادی سیاسی و مطبوعات آنقدر بود که ملت ایران بیش صد سال پیش بخاطر آگاهی های سیاسی و فکری, باشکوه ترین انقلاب شرق یعنی « انقلاب مشروطه » را به انجام رساندند. و در این انقلاب باشکوه بود یکی از ارتجاعی ترین آخوند , « فضل الله نوری» به دست انقلابیون به دار آویخته شد. در این انقلاب بود که مجاهدین تبریز به سرکردگی « کربلا علی مسیو» در محله (( لیلاوای )) تبریز دفترچه های آثار مونتسکیو را در جیب خود حمل می کردند. علی مسیو آثار فیلسوفان فرانسوی را به ترکی و فارسی ترجمه میکرد . بعد از کودوتای رضا میر پنجه , آن انقلاب با شکوه که در شرق برای اولین بار صدای آزادی را سروده بود , در نطفه خاموش شد. آقای رضا میر پنجه اسم مجلس شورای ملی که با خون جوانان وطن ساخته شده بود, ( طویله) نامید. و این باعث شد که در زمان پهلوی دوم خزبی بنام « رستاخیز»
میر پنجه , از مشرو

تشکیل شود که هرکس به این حزب وفادار نمی ماند بایستی از ایران رانده میشد. نکته مهم در این جاست که اگر در زمان قاجاریان بخاطر رشد و آگاهی سیاسی ملت ایران , انقلاب مشروطیّت بوقوع پیوست و یک آخوند به دار آویخته شد, در زمان پهلویان از برکت دیکتاتوری رستاحیزی , در صد سال گذشته , رشد و آگاهی سیاسی ملت ایران به آن حد رسیده بود که در انقلاب مردمی , این دفعه عکس یک آخوند مرتجع دیگر را در کره ماه جستجو میکرد. این کارنامه سلسله پهلویان در تاریخ معاصر ایران است. در ضمن, اگر فکر و درایت قاجاریان نبود , بجای نصف مملکت, تمام مملکت به دست روس ها می افتاد و شما هم بجای زبان شیرین فارسی, زبان تلخ روسی را محاوره میکردید و اقای پوتین هم برای شما فرمانروائی میکرد.در پایان اضافه کنم که دیدیم این پهلویان , در طول تاریخ معاصر , با نوه قاجاریان یعنی دکتر محمد مصدّق چه رفتاری داشتند.
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای توکلی عزیزانتقادی از شما دارم، شما به کامنت یک طرفدار استبداد سلطنتی اجازه انتشار دادید که به بنده توهین زشتی کرده است، البته انتظاری بیش از این نباید از سلطنتی ها داشت وقتی قهرمان اینها شعبون بی مخ لمپن وچاقو کش است طبیعی است که ادبیات آنها هم همین می شود؛ این فرد دست بوس شاهزاده ارتجاع سلطنتی وکسی که خود را خاک پای اشرف وفرح ملکه های ارتجاع پهلوی می داند، فکر کرده مخاطبانش از نوع لمپن های طرفدار سلطنت هستند، به سلطنتی های پهلوی آنقدر باید تاخت وحمله کرد تا زخم معده بگیرند ودچار شوک عصبی شوند وبه شاس دخت اشرف پهلوی به پیوندند، تا دیگر هوس تاج وتخت به سرش نزند، باید در ضمن به این مرید شعبون جعفری قهرمان رستاخیز ملی 28 مرداد بگویم که بنده بیشتر روز مشغول کار هستم وامکان استفاده از اینترنت همزمان با کار هم دارم بنده بازحمت خود خرج زندگی خود را در می آورم نه با پولهایی که شاه مخلوع پهلوی

ازسرمایه مردم ایران دزدی کرده، ودر خارج از ایران بین عده ای پخش کرده است. نابود باد بقایای طرفداران استبداد سلطنتی مرگ بر خامنه ای لعنت برخمینی پاینده باد ایران زنده باد خلق
نوشته شده توسط: Anonymous

لذت می برم وقتی سلطنت طلبان عصبانی می شوند وبه جلز ولز می افتند، به ربع پهلوی می گوید شاهزاده ایرانیان ، لمپن هایی مثل شعبون بی مخ طر فدار شاهزاده شما بودند ، روانی کسی است که در قرن 21 به دنبال استبداد سلطنتی باشد، سلطنت طلبها باید خود را به روانپزشک معرفی کنند.

نوشته شده توسط: Anonymous

چون بقول پانترکها یهودیان با مغولان همنژادند، بنابراین، باید این تجزیه ترکیه بسود ترکان باشد!

نوشته شده توسط: تبریزی

دوست گرامی، بهمن بامدادان، شما در یادداشت نوینتان می گوئید: ( ..... بنده چپ ملی هستم و به جمهوری سوسیالیستی ملی ایران اعتقاد دارم ..... ) و یا ( ..... مارشال تیتو در یوگسلاوی هم کمونیست ملی بود ..... ) و یا ( ..... در منطقه نیز ما چپ ملی داشتیم مثل جمال عبدالناصر و میشل عفلق و حزب بعث و قبلتر از آن عبدالکریم قاسم ..... ) و یا ( ..... درود به همه نیروهای سوسیالیست و چپ ملی ..... ) دوست گرامی، شما واژه (ملی) را برابر با چه می دانید؟ اگر شما (ملی) را برابر با (ناسیونالیست) می دانید ما در فرهنگ واژگان سیاسی چیزی به نام (چپ ناسیونالیست) یا (ناسیونالیست چپ) نداریم چون چپ گرا بودن با ناسیونالیست بودن سازگار نیست! که در این باره ها در نوشتاری در این لینک پژوهش و بررسی شده است http://iranglobal.info/node/51666 از سوی دیگر اگر شما واژه (ملی) را در چمی دیگر به کار می برید آن نیز روشن نشده .....

..... است! به هر روی واژه (ملی) و واژه های (ملت، ملل، ملیت، ملی گرا) واژه هائی دوپهلو و حتی چندپهلو هستند که چم های ناهمسان و وارونه باهم دارند که این باره نیز در نوشتاری در لینک زیر بررسی شده است http://iranglobal.info/node/17981 **** دوست گرامی، بهمن بامدادان، شما می گوئید: ( ..... البته یک ایرانی که خود را ناسیونالیست بداند نمی شود به او گفت شوونیست و یا پان، هر کدام از این مکاتب به رغم شباهت ها اصول جداگانه خود را دارند، پس یک ناسیونالیست ایرانی پانفارس و شوونیست نیست! ..... ) دوست گرامی، آن چه که شما آن را ناسیونالیسم می نامید میهن پرستی و میهن دوستی است نه ناسیونالیسم و ناسیونالیسم برابر با میهن پرستی و میهن دوستی نیست! به این لینک نگاه کنید http://iranglobal.info/node/16195 **** دوست گرامی، بهمن بامدادان، شما می گوئید: ( ..... میهن عزیز ما ایران به هیچ وجه نباید تجزیه شود و باید تا پای جان از تمامیت ارضی ایران دفاع کرد ..... ) دوست گرامی، باورمندان به تک میهنی (اینترناسیونالیسم) خاک، کشور، مرز و سرزمین را ابزارهائی می دانند که باید برای انسان ها به کار گرفته شوند اما ناسیونالیست ها انسان ها را برای خاک و مرز نابود می کنند! برای نمونه ناسیونالیست های پان آریا در همین تارنمای ایران گلوبال چند بار نوشته اند که: ( ..... حتی اگر با شیطان متحد شویم نمی گذاریم که ایران تجزیه شود! ..... ) روشن است که شیطان در زمان کنونی رژیم آخوندی است! از این روی سخن ناسیونالیست های پان آریا این است که حتی اگر رژیم دیکتاتوری ولایت فقیه بر سر کار باشد و از سرزمین ایران دوزخی بی همتا در جهان بسازد چون خاک این سرزمین و مرزهای آن را نگهداشته است می تواند پا برجا باشد! چنین کسانی به جای آن که بگویند: چو ایران نباشد تن من مباد بهتر است بگویند: چو دوزخ نباشد تن من مباد! پس اگر آزادی و قانون و حق و داد و ناموس از میان رفتند و مردمسالاری جای خود را به فرمانروائی دیکتاتورهائی مانند خمینی و خامنه ای داد و دزدان سر گردنه و دژخیمان سنگدل و گندخیم رژیم آخوندهای مفت خور بر هست و نیست سرزمینی به نام ایران چیره شدند و در زندان ها و شکنجه گاه ها به هزاران تن از دختران مردم تجاوز جنسی کردند و سپس آنها را کشتند و ..... مرا چه باک! اما چو دوزخی به نام ایران نباشد تن من که در سایه تورم تازنده و گرانی های جهشی و گرسنگی چیزی از آن جز پوست و استخوان بر جای نمانده است مباد! (اگر هم آخوندی دهد مردمی را به باد - چو ایران نباشد تن من مباد!) شگفت آور است پان آریاهائی این سخنان را می گویند و می نویسند که خود را دشمن رژیم ولایت فقیه هم می دانند! اما سخن اینترناسیونالیست ها و سوسیالیست های بهکیش (ارتودوکس) این است که آن چه باید به آن بها داد خوشبختی انسان هاست نه تجزیه شدن و نشدن یک کشور! پس اگر با تجزیه ایران مردم ایران خوشبخت خواهند شد من هماوازم با آن که ایران به هفتاد هزار کشور هم تجزیه شود! اما هنگامی که تجزیه ایران آن هم با انگیزه های خنده دار ناسیونالیستی مانند ساخته شدن دبستان به زبان مادری و با دستاویزهائی مانند فدرالیسم و حق تعیین سرنوشت هیچ سودی برای ایرانیان ندارد روشن است که مردم گرسنه ایران نیز هرگز خواستار تجزیه ایران برای پان نامه های ناسیونالیست های میلیاردرزاده مفت خوری که در فرامرز نشسته اند و از بس خورده و نوشیده اند که از سیری دارند می ترکند نخواهند شد! در این باره ها نیز در نوشتاری در لینک زیر بررسی و پژوهش شده است
http://iranglobal.info/node/37218
نوشته شده توسط: Anonymous

مولانا می گوید " آن غزان ترک خونریز آمدند ... بهر یغما بر دهی ناگه زدند " و در ادامه از جنایات این غزان ترک می گوید. مولانا در ماجرای درزی و ترک به ویژگیهای ظاهری ترکان اشاره می کند " " ترک خندیدن گرفت از داستان ** چشم تنگش گشت بسته آن زمان "
سنایی می گوید " می نبینی آن سفیهانی که ترکی کرده اند ... همچو چشم تنگ ترکان گور ایشان تنگ و تار"
که این بخوبی بیانگر قیافه های مغولی ترکان می باشد. در تاریخ ایران ترک معادل واژه مغول یا منغول است که بیشتر در اروپا رواج دارد.
اگر در شعر گاهی معشوقه را به ترک تشبیه کرده اند نه بخاطر زیبایی بلکه بخاطر اذیت و آزار و خون به دل کردن عاشق با ناز و کرشمه می باشد. یعنی همانطور که ترکان با شمشیر و ترکتاز، شهرها و روستاها را غارت و مردم بیگناه را کشتار می کردند معشوقه ی بی وفا نیز با کمند گیسو و

تیزی مژگان عاشق را خون به جگر می کند و شاعران این دو را به هم تشبیه می کردند.
امروز هم ترکان اصیل مغول و قزاق و یاکوت( ساکن در شرق سیبری روسیه) که نژاد خالص تر دارند نمونه ترکان توصیف شده در متون تاریخی هستند. هر چه ترکان بشتر به سمت غرب مهاجرت کردند با اختلاط با جمعیتهای سرزمینهای اشغال شده قیافه های مغولی آنها نیز کمرنگ تر شد و امروز این قیافه در بین آذریها و مردم ترکیه ژن مغلوب است هر چند هنوز قابل تشخیص می باشد.
یکی دیگر از معانی ترک ، برده ی کافر می باشد ( اینجا در شعر، ترک در مقابل تاجیک یا تازیک یا عرب یعنی مسلمان بکار می رود) مولانا می گوید گهی ترکی کنم گهی تاجیکی یعنی گاهی کافر میشوم و گاهی مسلمان. سعدی می گوید: " شاید که به پادشه بگویند.. ترک تو بریخت خون تاجیک" یعنی یک برده کافر(= ترک) خون یک مسلمان( = تاجیک یا تازیک) را ریخت. عربها به ترکها مملوک می گفتند یعنی برده. نام حکومت مملوکان که توسط غلامان ترک ایجاد شد از همینجا آمده
چون در اسلام مسلمان را نمی توان برده کرد کافران زرد پوست ( مغول تبارانی که بعدا ترک نامیده شدند) توسط سامانیان از ترکستان ( ماورای رود سیحون) و ماوری دریاچه خوارزم اسیر شده بعنوان باج و خراج به درگاه خلیفه فرستاده میشدند. محمود غزنوی نیز یکی از همین غلامان بود که بر علیه ولی نعمت خود شورید و پس از آن حکومت دست بدست شد بین غلامتباران
در بین این بردگان زنان زیبایی از بین بلغارها و روسها ( که آنزمان در شمال دریای خزر و حاشیه رود ولگا زندگی می کردند) نیز بودند که بعنوان برده و غلام ترک ( اینجا یعنی برده کافر نامسلمان) به سرزمینهای اسلامی آورده میشدند و همه صرف نظر از نژاد و زبان تنها بخاطر نامسلمان بودن ترک نامیده میشدند. بخاطر این زنان زیبای سفید پوست روس و بلغار و بردگان نواحی ماورای قفقاز( که بر خلاف ترکان زیباچهره بودند) در دوره ای ترک معادل زن زیبا هم بوده است و ترک بمعنی سفید در مقابل هندو یعنی سیاه قرار می گرفته است که باید به زمان شاعر و ظرایف شعر و تشبیه و مجاز دقت شود. این معانی بیشتر توسط نظامی گنجوی که شاعری ایرانی و مسلمان در قفقاز بود و با این ترکان جدید زیبا( نامسلمانان گرجی و چرکس و لزگی و اقوام پرشمار سفید پوست کوهستانهای صعب العبور قفقاز) سروکار داشت در ادبیات فارسی رواج یافت.
بجز این موارد استثنا در طول هزاره گذشته در مجموع ترکان موجوداتی زشت و بی فرهنگ و خونریز با چشمانی تنگ و گونه های برآمده که کاری بجز کشتار نداشته اند توصیف شده است. البته از آنجا که ترکان خوی غارتگری داشته اند به سرزمینهای دیگران حمله کرده بهترین سرزمینها و زیباترین زنان ملل مغلوب را تصاحب کرده اند هرچقدر بسمت غرب آمده اند نژادشان اصلاح شد و قیافه های مغولی تعدیل شد .
نوشته شده توسط: Anonymous

"" نردبان معکوس تکامل در جامعه جماعتی شاهنامه خوان "" کرهٔ جنوبی، نزدیک به پنجاه سال پیش، از بولیوی و موزامبیک نیز فقیرتر و بدبختر بود، امروز کرهٔ جنوبی، از اسپانیا و نیو زیلند پیشی‌ گرفته، جامعه جماعت شاهنامه خوان، در طول تاریخ، دو نوآوری داشته، نردبان و آفتابه، هنوز با این نردبان، از در و دیوار سفارتخانه‌ها بالا می‌‌روند، بیخ گوش اینها، دوبی ۹۸ درصد از آب مصرفی خود را، با نمک زدائی از آب خلیج به دست می‌‌آورد، عربستان بیشتر از ۱۹۸ درصد از آب خود را از آبهای تجدید پذیر به دست می‌‌آورد و سهم جماعت شاهنامه خوان فقط در سطح ۶ درصد است.

نوشته شده توسط: Anonymous

کاربری به نام "" ستار "" کودتای رضا خان، یک حرکت تاریخی، برای شکستن "" ستون فقرات "" طبقه متوسط ایران بود. بدین سبب، رضا خان حاضر شد تا ۷ هفت هزار روستا را، از خرده ملاکان بدزدد، هر کسی‌ اعتراضی کرد پوستش را زنده کند، هفت هزار خرده ملاک، در دوران امپراتوری ترکان بر ایران بوجود آمده بود، آنهم بدون نفت و گاز، "" قدم دوم رضا خوان "" تیر خلاص زدن به مشروطیت بود. ایران، کرهٔ جنوبی و ترکیه همزمان وارد دوران مدرن شدند و این فقط ایران شماست که به حال و روز افغانستان افتاده است. سکانداران ترکیه، نه تنها هفت هزار روستا را، از خرده ملاکان ندزدیدند، بلکه با زرنگی تمام، از اجرای "" انقلاب سفید "" به دستور آمریکا و انگلیس نیز خود داری کردند ولی‌ شما جماعت شاهنامه خوان، با کلّه و سر، اوامر دیگران را اطاعت میکردید چونکه در نبود ترکان، و در وجود شما جماعت شاهنامه خوان در قدرت، امکان مستمره شدن، مثل

شاهنامه خواندن بود.
نوشته شده توسط: Anonymous

حیله - تفرقه بینداز و حکومت کن ! - شما راسیست های ضد بشر با شکست روبرو شده است . دشمن شما مردم ایران هستند و نه سه هزار نفر فارس بقول شما . شما خودتان و ایل و قوم تان را فریب میدهید اگر اسم ایران و ایرانی را فارس و زبان فارسی بگذارید . در تئوری و عمل مردم ایران بشما مغولزادهها نشان خواهند داد که آینده ای ندارید و جایتان در قبرستانهای فرنگ و یانکی دنیاست . برو فکر نان کن که خربزه آب است ! --- فهمیدی قارداش ؟ آرکاداش !

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای امیر شما خطاب به آقای راشدی نوشته اید : " نمونه رضاخان (رضا شاه بعدی) در تاریخ، فراوان است. یکی از آنها، امیر تیمور گورکانی ملقب به لنگ.[ یعنی بیسواد بود ] از او پرسیدند چگونه از سربازی به سرداری رسیدی؟ گفت (نقل به مضمون) از مشکلات نهراسیدم. زمانی شکست خورده از دشمنان به خرابه ای پناه بردم. موری دیدم که غذایی بزرگتر از جثه خود را از دیوار بالا می برد. غذا در نیمه راه فرو می افتاد و مور تلاشی دیگر می کرد...." اما میدانید که امیر تیمور یا همان تیمور لنگ 700 سال پیش از رضا خان، حافظ قران بوده و سوادش در حدی بود که وقتی وارد شیراز شد با حافظ شیرازی در قرائت قران به حفظ مسابقه داد و آیه های قران را از آخر به اول خواند که حافظ نتوانست این کار را انجام دهد و گفت من در مقایسه با شما خودرا حافظ قران نمی دانم ، اما رضاخان در قرن بیستم بیسواد بود و به دستور انگلیس و با دیکتاتوری به شاهی رسید

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب امیر در مورد آن شعر نظامی : " داني كه من آن سخن شناسم = كابيات نو از كهن شناسم = تركی صفتی وفای ما نيست = تركانه سخن سزای ما نيست ، آن كز نسب بلند زايد = او را سخن بلند بايد" یا شما موضوع را نمی دانید و ندانسته این ابیات را از نظامی و از قول او می آورید و یا متاسفانه قلب موضوع می کنید> این ابیات برای آن سروده شده که نظامی می خواست داستان لیلی و مجنون را به ترکی بسراید و تقدیم شروانشاه بکند که پیکی از شروانشاه که از بازماندگان حاکمان محلی غیر ترک بوده که حاکمیت نسل اندر نسل شیروان را ( شیروان - باکو - ) از زمان ساسانیان داشته می آید که این داستان به زبان فارسی - عربی ( فارسی مخلوط با استعاره های عربی ) سروده شود نه به ترکی . که نظامی از قول شروانشاه این ابیات را می سراید نه از طرف خودش . نظامی از این دستور ناراحت هم می شود اما چاره ای ندارد جز اطاعت .

لذا نظامی در مقدمه لیلی ومجنون می نویسد :
در حــال رسيـد قاصد از راه آورد مثــال حضــرت شــاه
خواهم کـه بياد عشق مجنون راني سخني چو درّ مکنــون
از زيــور پـــارسي و تــازي اين تازه عـروس را طــرازي
ترکي صفـت وفاي ما نيست ترکانه سخن سزاي ما نيست. (ليلي- مجنون- وحيد دستگردي چاپ اميرکبير).
نظامي هم از اين تذکر تحقيرآميز دل آزرده شده و اندوه و آزردگي خود را چنين بيان داشته است:
چون حلقـه شاه يافت گوشم از دل بـه دماغ رفت جوشم
نه زهره کــه سر ز خط بتابم نه ديده کـه ره به کنج يابی
سرگشته شدم در آن خجالت از سستي امر و ضعف حالت
کس محرم ني که راز گويم وين قصه بـه شرح بازگويم.
ظاهراً نظامي ديگر نمي¬خواسته ليلي و مجنون را بسرايد که به توصيه و صلاحديد فرزندش «محمد» اقدام به اين کار مي¬کند.
نوشته شده توسط: Anonymous

فارسستانی‌ها هیچگاه در پی دموکراسی واقعی نبوده و نیستند. برای مثال اگر شخصی مانند «رضا ....» پیدا شود که دیکتاتورتر و خونخوارتر از ملای مطلقه‌ی فقیه باشد اما در بوق «باستان‌گرایی آریایی» دمیده و مقداری هم به لحاظ جنسی آزادی برقرار نماید قربان صدقه‌اش می‌روند.

نوشته شده توسط: Anonymous

کودتای رضا خان پاسخ تاریخی ایران به کارنامه تاریخی سلسله ننگین قاجار و نقش ان در جامعه ایران بود . قاجار ها در حقیقت جریانی ایلی بودند و ایران و جهان را د رهمان روابط ایلی جستجو میکردند. قاجار ها شهرنشین نبودند و ازدرک مناسبات نوین که د رجهان در حال پیشرفت بود غافل وعاجز بودند . دین تشیع پایگاه فکری این سلسله به شما رمیرفت. هنوز هم در ایران دین حرف اخر را میزنند.تاریخ قاجا رو تسلط ترکان برایران و بالکان و خاورمیانه دست اوردی برای مردم ان دوران و کنون نداشته است. نه قانون مدنی بلکه قانون شریعت نه ازادی بلکه استبداد همواره حاکم بر روح مردمان بوده است این گذشته قاجا رها میباشد و مدعیان جدید هم پیامی نوین ندارند انها بیشتر گذشته ایلی خود را جستجو میکنند و شکست تاریخی دین اسلام در ایران در شکل انقلاب اسلامی به این توهمات ایلی سرعت بخشید.

نا گفته نماند که دیگر جریانات سیاسی نیر روح زمان را در ک نکردند و با پیروی و دفاع از تشیع انقلابی و یا سرخ حسینی به سرنوشت بازمانده گان قجر دچار شدند. در هزار سال گذشته اساسن فرهنگ سازی نشده و بیشتر دین سالاری تقویت شده است و گذشته درخشانی وجود ندارد که بتوان بر ان تکیه کرد . روضه خوانی و شیهدان گربلا و امامان نه فرهنگ ساز هستند ونه تمدن گرا.داشتن یک فیلسوف بمراتب ارش بیشتر ی از امامان و صد فقیه و مدرس دینی دارد .ان فیلسوفان چه کسانی هستند؟
نوشته شده توسط: Anonymous

درود بر زرتشت احمدی راغب شجاع، امیدوارم همیشه سلامت وپرانرژی باشی، زرتشت جان مطمئن باش توده های شریف ومحروم ایران به زودی برمی خیزند وبا قیام وخشم خود این کفتارهای خونخوار و چپاولگر آخوندی وسپاهی را در قفس می اندازند وپوست آنها را می کنند تا مایه عبرت دیگر بنیادگرایان دینی وفاشیستها ومستبدین ودیکتاتورها شوند مرگ بر خامنه ای لعنت بر خمینی پاینده باد ایران زنده باد خلق

نوشته شده توسط: Anonymous

تورک بودن صرفاً به «خون» نیست بلکه به «تفکر» است. هیچ تورک اصیلی که آگاهی به هویت خود داشته باشد نمی‌گوید من «آذری» هستم بلکه اکنون حساسیت شدیدی در بین اکثریت قریب به اتفاق تورک‌های آزربایجان حنوبی در «آذری» قلمداد نمودنشان وجود دارد و «آذری» را مثل فحش حساب می‌نمایند اما اگر کسی از آزربایجان جنوبی خارج شده و در تهران و یا مناطق فارس‌نشین به دلیل آسیمیله شدن در هویت فارسی ذوب شده و از هویت تورک خود تهی شده باشد بحث دیگریست. وقتی در صد سال اخیر ماشین آسیمیلاسیون فارس به بیرحمانه‌ترین شکل ممکن تلاش بر «زبان‌کشی» و «هویت‌کشی» تورک‌های آزربایجان جنوبی نموده است طبیعی است که اشخاص ناآگاه و یا فریب خورده‌ای هم به اندازه‌ی «یک اپسیلون» پیدا شوند که به علت از خودبیگانگی خود را «آذری» یا همان «تورک فارس شده» قلمداد نمایند.

«آزربایجان» نام یک مکان جغرافیایی است و در اصطلاح عامه اگر کسی بگوید «آذری» هستم یعنی اینکه از سرزمین «آزربایجان» هستم. «آذری» صرفاً به معنای منتسب بودن به مکان می‌باشد و مفهوم هویتی ندارد اما اصلاً تعجب‌آور نیست که «هویت‌کشان» با آویزان شدن از دم پوسیده‌ی آن تلاش بر تداوم استعمار و استثمار آزربایجان جنوبی بنمایند.

اما در خصوص پهلوی‌ها:
وقتی جغرافیای موسوم به ایران اینگونه در چنگال استبداد ولایت مطلقه‌ی فقیه گرفتار شده باشد طبیعی است که جماعت فارس در نوستالژی دیکتاتوری «رضا....» و «پسرش» باقی بمانند. این واقعیت را باید پذیرفت که اگر با قرار داده شدن تاج عاریه‌ای پادشاهی ایران از طرف انگلیسی‌ها بر سر «رضا ....» حکومت قاجارها ساقط نمی‌شد و پس از سقوط وی پسر آریامهری‌اش را بجایش نمی‌گماشتند تا با گریز مذبوحانه از مقابل ملاها ایران را دو دستی در دهن اژدها قرار دهد جامعه‌ی ایران اکنون اسیر استبداد خونخوار ولایت مطلقه‌ی فقیه نبود.
نوشته شده توسط: Anonymous

به جمال. همیشه سعی کن اخبارتان درست باشد.شما تا حال هر چه اخبار گذاشته اید , فردایش نادرست از آب در آمده است. برای نمونه, صلاحیت نوه سمیتگ دزدباشی چی شد؟

نوشته شده توسط: Anonymous

دوست گرامی تبریزی ، سپاسگزارم از نظرات اصلاحی که دادید، بنده به علت مشغله های کاری وفکری که داشتم در نظرم اشنباهاتی در مورد شیخ صفی الدین وشاه اسماعیل داشتم که آنهم به علت مشغول بودن ذهنم بود، ولی در بقیه موارد کاملا درست وتاریخی گفتم، وربطی هم به پان آریا ها ندارد، بنده یک چپ ملی هستم وبه تاریخ وبزرگان ایران افتخار میکنم واین اصلا ربطی به ناسیونالیسم هم ندارد چه برسد به شوونیسم وپان آریا ، شوونیستهای ایرانی نژاد وملل های دیگر را تحقیر می کنند وبه یک نوع عظمت طلبی کور ناسیونالیستی اعتقاد دارند که بنده از این طرز تفکر متنفرم، البته یک ایرانی که خود را ناسیونالیست بداند نمی شود به اوگفت شوونیست ویا پان هرکدام از این مکاتب به رغم شباهتها اصول جداگانه خود را دارند، پس یک ناسیونالیست ایرانی پانفارس وشوونیسم نیست، مثال دیگر در موردپان ایرانیستها را می گویم پان ایرانیستها نقشه سیاسی فعلی ایران

را قبول ندارند وخواستار عودت سرزمینهای از دست رفته به ایران هستند که من طرز تفکر آنها را مضحک وناشدنی میدانم، دوست عزیز همانطور که گفتم بنده چپ ملی هستم وبه جمهوری سوسیالیستی ملی ایران اعتقاد دارم وآرمان بنده هست، مارشال تیتو در یوگسلاوی هم کمونیست ملی بود،در جنبش چپ ایران از این دست سازمانها وجریانهای چپ ملی زیاد بودند، شما به سرودها وشعارهای سازمانهایی مثل چریکهای فدایی خلق ایران ویا حتی اتحادیه کمونیستهای ایران(سربداران) نگاه کنید از فره ایران وافتخارات ایران باستان گفته شده است ویا دیگر گروههای چپ ملی مثل جناح چپ جبهه ملی ایران ویا خداپرستان سوسیالیست دکتر محمد نخشب درزمان خود فعال بودند، رفیق شهید خسرو گلسرخی در بیدادگاه ستم شاهی از مزدک وبابک خرمدین ومازیارها نام برد،ویا سازمان مجاهدین خلق ایران که ایدئولوژی آن از سوسیالیست واسلام به روز شده وملی گرایی ساخته شده است وپرچمشان شیروخورشید است نیز چپ ملی محسوب می شوند که به گفته بعضی از سران حزب توده در زندان شاه بهترین آلترناتیو بعد از سرنگونی پهلوی بودند چون هم تفکرات چپی داشتند وهم اسلام مدرن وبه روزشده وهم عرق ملی ومیهن پرستانه، البته شخص بنده ماتریالیست هستم وهیچ اعتقادی به دین ندارم ولی جامعه ما متاسفانه هنوز علایق مذهبی فراگیراست وسنتی است وسازمانی مثل مجاهدین خلق ایران هم می تواند ما چپها را راضی نگهدارد وهم ایرانی هایی که مذهبی هستند وهم ملی گرایان را، رفیق شهید شکرالله پاک نژاد کمونیست دلاورمجاهدین را بهترین گزینه می دانست، وهم چنین رفیق شهید خسرو گلسرخی نیز همین نظر رابه مجاهدین داشت ودر حال حا ضر رفیق مهدی سامع از سازمان چریکهای فدایی خلق اقلیت پشتیبان مجاهدین به عنوان چپ ملی هستند، در منطقه نیز ما چپ ملی داشتیم مثل جمال عبدالناصر ومیشل عفلق وحزب بعث وقبل تر از آن عبدالکریم قاسم طی وبا اغماض صدام حسین که البته گاهی صدام حسین مواضع شوونیستی عربی اتخاذ می کرد، دوست عزیزمیهن عزیز ما ایران به هیچ وجه نباید تجزیه شود وباید تا پای جان از تمامیت ارضی ایران دفاع کرد، دوست عزیز تبریزی رفیق لنین کبیر به اینتر ناسیونالیسم اصیل پرولتری زمانی اعتقاد داشت که اتوپیای رهایی بخش کمونیستی تشکیل شود وآنوقت مرزها برداشته شود، ولی معتقد بود زمانی که اتوپیا تشکیل نشده مرزها ی بین ملل باید حفظ شود، دوست عزیز تبریزی ناراحت نشوید من حدس میزنم شما رگ ترکیتان گاهی وقتها گل میکند ناراحت نشوید حدس میزنم، من از قوم گرایی متنفرم همه ما ایرانی هستیم وقومیت گرایی باید حذف شود. درود به همه نیروهای سوسیالیست وچپ ملی پاینده باد ایران زنده باد خلق مرگ بر خامنه ای لعنت بر خمینی
نوشته شده توسط: Anonymous

جناب امیر, اولا دولتمردان تورک در دوره پهلوی و در دوره آخوندی در پستهای کلیدی جا نداشته اند .درست است چندتا عنصر تورک در میان دولتمردان هر دو دوره وجود داشته ولی همه شان از عناصر بی خاصیت بوده اند. اگر در لیست وزرای دولت روحانی 8 نفر وزیر اصفهانی داریم و آنهم در پست های کلیدی. تمامی فرماندهان قوای نظامی از فارسها هستند. رئوسای قوای مقننه, قضائیه و اجرائیه و معاونین اولشان از فارسها هسند.خامنه ای تورک نیست بفرض هم باشد, عروسکی بیش نیست.اختیارکل در ایران در دست سپاه پاسداران است. عناصر تورک در پستهای فرماندهی مرکزی سپاه پاسداران وجود ندارد. اختیارکل اداره اطلاعات در دست فارسها است.حتی چندتا آیتالله تورک هم درمقابل خیلی از آیت اللاه ها درحاشیه هستند. اقتصاد کلان مملکت در دست سپاه , در واقع در دست فارس ها است.

لطفا با چندتا جمله پیش پا افتاده وعمومی و غیر اختصاصی سعی نکنید ماسه ریزه به چشم مردم بپاشید
نوشته شده توسط: Anonymous

اینقدر در گورستانهای گذشته دنبال زشتی نروید . بفکر زمان حال و آینده باشید . نیچه میگفت کسانی که فاقد تمدن و فرهنگ هستند برای آرامش عقدههای خود دنبال گذشته هستند و فرهنگ و تمدن دیگران را انکار میکنند . آخوندهای ایران از شما جلو تر هستند چون دنبال علم و صنعت غرب هستند . نشان دهید که از مغول فاصله گرفته اید و دنبال اسب و چادر و اسکلت سر انسانها و آتش زدن کتابها و دانشگاها نیستید .

نوشته شده توسط: Anonymous

سفر رئیس جمهور ایران به فرانسه ؟./ ایدیکه شما بهش میگید - رئیس جمهور ایران !!! - رئیس جمهور ایران نیست بلکه یک آخوند بی سر و پای اجنبی عرب زاده بیش نیست که بدستور اربابانشان مشغول فروختن آنچه که از وطن ما باقی مانده میباشد آنهم با قیمت بسیار ارزان که آنرا هرچقدرهم که ناچیزباشد اختلاس میکنند. هرکس باین دزدان و قاتلین قهار رئیس جمهور و رهبر و وزیر و وکیل و.... بگوید و انها را با این تیتر های کذایی قبول داشته باشد ایرانی که نیست هیچ بلکه همدست این جانیان است !!!!

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای توکلی! شما ازچه چیزی ترس داری؟ کامنتهای مرا سانسور میکنی؟ از این جهت که جواب پانفارس بهمن موحدی را میدهد؟ یا میترسی به هویت جعلی پانفارسیم لطمه وارد شود؟ شما اگر انسان آزادی خواهی باشی، به همه کامنت نویسان این حق را قائل میشوی تا بتوانند، درمقابل .... پانفارس جواب مقتضی بمحضرشان تقدبم کنند. من در کامنت خودم بکسی توهینی نکرده ام. فقط جواب پانفارس معروف آقای بهمن موحدی را داده ام.اگر شما ریگی در کفش نداری و خودت را دمکرات میدانی عین کامنت مرا منتشر کن که خوانندگان نیز قضاوت که فقط جواب حرفهای بی اساس و.... فرد بهمن موحدی را به محضرش رسانده ام. شما این را به درستی میدانی که ما درهر موقعیتی که باشیم، از پس چند نژاد پرست .... که به حقوق ملل غیر فارس به اندازه پشیزی ازرش قائل نیستند، بر می آییم و در آینده نیزخواهیم آمد. شما چرا و به چه حقی بخودت اجازه میدهی

کامنتهای مرا سانسور کنی؟ و در مقابل، دست یک مشت فاشیست نژاد پرست را باز گذاشته ای؟ و به بهانه ایران و تمامیت ارضی، هرچه دهنشان میآید بمردم آزربایجان نثار میکنند، آیا این است خاصیت آزادیخواهی شما؟! چیزی که بظاهرادعای آنرا داری؟!

نوشته شده توسط: Anonymous

هم میهن گرامی آقای کیانوش توکلی!
هم میهنان اداره کنندۀ "ایران گلوبال"!
با درود.

نوشته شده توسط: Anonymous

سلام آقای راشدی

یک - به نوشته یکی از سرشناسان و کوشش گران ترک، توهین و تحقیر ترک ها، در زمان حکومت قاجاریه (احتمالن اواخر سلطنت مظفرالدین شاه و یا اوایل سلطنت محمد علیشاه) و توسط یکی از وزرا صورت گرفته است. به نظر می رسد پیش از آن هم، سوابقی وجود داشته است. در یکی از اشعار نظامی گنجوی می خوانیم:

داني كه من آن سخن شناسم = كابيات نو از كهن شناسم = تركی صفتی وفای ما نيست = تركانه سخن سزای ما نيست
آن كز نسب بلند زايد = او را سخن بلند بايد

من به شدت با اینگونه تحقیر و توهین نسبت به ترکها، و سایر اقوام کشور، و به طور کلی انسان ها مخالفم.

دو - در مورد اشتغال مستوفیان و دبیران غیر ترک زبان در دربار سلاطین ترک، باید اشاره کنم که اتفاقن اغلب دولتمردان دوران سلطنت پهلوی ترک زبان بوده اند. گفته میشود پدر رضاشاه و همسرش نسب قفقازی دارند.

اضافه می کنم که توانایی ها و یا ضعف های حکومتگران، ربطی به ترک یا غیر ترک بودن آنها ندارد. شاید شعر سعدی بتواند منظورم را روشن سازد:

وقتی افتاد فتنه ای در شام = هر یک از گوشه ای فرا رفتند = روستازادگان دانشمند به وزیری پادشا رفتن = پسران وزیر ناقص عقل = به گدایی به روستا رفتند.

سه - من در عجبم که ما شخص بد نامی مانند محمد علیشاه قاجار را، به درستی شاه مینامیم، ولی وقتی به رضا شاه می رسیم که بد یا خوب، حدود پانزده سال پادشاه بوده، عناوین دیگری به کار می بریم. آیا به جز دلایلی که اغلب گفته می شود، شاید این باور برایتان وجود دارد که او ترک نبوده است.

چهار - نوشته اید: ... قزاق بیسوادی که از تیمارگری اسب به رضاخان میرپنج تبدیل شده بود ... نمونه رضاخان (رضا شاه بعدی) در تاریخ، فراوان است. یکی از آنها، امیر تیمور گورکانی ملقب به لنگ. از او پرسیدند چگونه از سربازی به سرداری رسیدی؟ گفت (نقل به مضمون) از مشکلات نهراسیدم. زمانی شکست خورده از دشمنان به خرابه ای پناه بردم. موری دیدم که غذایی بزرگتر از جثه خود را از دیوار بالا می برد. غذا در نیمه راه فرو می افتاد و مور تلاشی دیگر می کرد. سرانجام پس از چند بار تکرار، موفق شد. لذا من هم تصمیم به مقاومت و پایداری گرفتم. دیگری نادر شاه که به عنوان سپاهی در خدمت حاکم ابیورد بود. و با ابراز لیاقت، ابتدا داماد حاکم، و در نهایت پادشاه ایران شد.

بنابراین تیمارگری اسب، و یا احیانن بیسوادی، نقطه ضعف نیست. ضمنن سندی در دست نیست تا بدانیم که چند نفر از سلاطین قبلی دارای سواد بوده اند. آیا بهتر نبود ضعف های دیگر او و حکومتش را مطرح می کردید؟

در پایان مایلم به نظر آقای تبریزی اشاره کنم که به درستی نوشته اند: "ایرانی کسی است که شناسنامه ایرانی دارد و شهروند ایران است". به این ترتیب از منظر مدنی و اجتماعی ... همه ایرانیان فارغ از محل تولد، زبان و جز آن، باید از حقوق و وظایف یکسانی برخوردار بوده، و نمی توان تابعیت آنها را لغو نمود.

ضمنن آقای تبریزی نوشته اند: "در هیچ کجای آذربایجان، کسی نمی گوید من آذری هستم. و همه ترک زبان های آذربایجان می گویند که ترک هستند". واقعیت غیر از این است. چون بنا به تجربه شخصی من، شماری از هم وطنان می گویند که ما آذری هستیم، ولی زبان ما ترکی است. این را جهت اطلاع نوشتم، وگرنه، برای من نظر هر دو گروه هم وطنان، مورد احترام است.

با احترام: امیر
نوشته شده توسط: Anonymous

جناب موحدی

خوشحالم از بنده مطلبی یاد گرفتید. این را هم بدانید آن جمهوری ها محض خنده نبود و حقوق خلق ها (ملت ها) در آن تعریف شده بود.
این را هم باز از بنده یاد بگیرید که اصلا کمونیست شالوده اش بر پایه حقوق کارگری و بدیلی برای سرمایه داری. موضوعات دیگر فرع بر این اصل است.
حرف زدن از جبهه کمونیست با تفکر و کلمات فاشیستی-پان فارسی گوینده سخن را بی ارزش نشان می دهد.
ادعای کمونیست بودن با مقدار سخن در این باره مشخص می شود. شما که ۹۹ درصد متن حرفتان پان فارسی-ضد ترکی است. با نقب زدن های عمیق به تاریخ توهمات آریایی _ضد ترکی.

ری اکشنتان همچنین که تماما در مقابل فعالان آزربایجانی است. شاید کاپیتالیسم را فعالان خلق آزربایجان ساختند ما خبر نداریم.

تا دیروز فکر می کردیم کمونیست برای مقابله با امپریالیسم و کاپیتالیسم آمده تا آن که با جناب موحدی آشنا شدیم.
نوشته شده توسط: Anonymous

کوراغلواز آذربایجان : من شما .... هارو اصلا جدی نمی گیرم چون به علت نداشتن فرهنگ و مدنیت همه چی رو شخصی میگیرید تربیت هم بقول ما آذربایجانیهای ساکن و صاحب سرزمین آذربایجان یوخدی بس چی شد تربیت یوخدی. اگر لغت میاری با اصالت باید باشد ریشه و بن داشته باشد نه مثل ترکان آواره بی رگ وریشه باشه .دوست محترم "بیلیم" خودت هم میدونی یعنی "دانستن" از بیلمق میاد مترادف ان میشه "بیلمز یعنی نادان" . مورد بعدی "سؤزلوک" است که آنهم از سؤز میاد که معنای گفتن میده .زیاد به خودتان فشار نیارید . اگر همچین چیزی بود آتاترک و کمپانی که سعی در ساخت ترک و ملیت مندرآوردی ترک بودند از لغت کلتور لاتین استفاده نمی کردند تازه صدها لغت اینچنینی هست . ممکن است بعضی از هموطنان را فریب بدهید اما ما آذربایجانیان شما مهاجمان ترک تبار را خوب میشناسیم لطفآ عوام فریبی نکنید.

حالا بین خودمان در گوشی آیا این لغت مندرآوردی "بیلیم" را تمام مجمع الجزایر بی نام و نشان و بی هویت ترک تبار میفهمند آیا در طول گذشته نه چندان درو نزدیک متنی رو کنید که اصالت آنرا اثبات کنید آیا ترکهای که معلوم نیست کی هستند اینرو می فهمند همین انتخابات نشان بارزی بود از تقلبی بودن ترک ملیت ترک پاکستان هم بنیان گزار ان نادر شاه افشار است همین مشکلات را دارند.
نوشته شده توسط: Anonymous

جناب موحدی

بهتر است ریشه ما به همان مغول و ترک برسد تا پاکستانی، افغانی.
آیا شما یک کلمه از زبان هخامنش ها را قابل به تکلم هستید که خود را به آنها نسبت می دهید؟

اگر منطق داشتید که نمی آمدید از موضوع کمونیست توهمات .... را بیان کنید.

حضور امثال جنابتان وجه سایت ایران گلوبال را بسیار پایین آورده. مدیران اگر دست به کار نشوند سایت کاربران خود را از دست خواهد داد.

نوشته شده توسط: Anonymous

هنوز معڵوم نیست کە کدام گروها در کنفرانس ژنف شرکت میکنند اگر معلوم هم شود هیچ فرقی نمیکند چون این کنفرانس کنفرانس مردم سوریە نیست کنفرانس احزاب سوریە نیست کە باید با هم بە توافق برسند بر سر حکومت آیندەی سوریە ،،، کنفرانس کنفرانس ، آمریکا، روسیە ، تورکیە ، عربستان ، قطر، ایران و اوروپاست کە بر سر منافع خودشان بە نام مردم سوریە در کنفرانس گرد هم می آیند و بە اصطلاح سازمان ملل متحد شما بخوان سازمان ملل قلدر دور هم جمع میشوند و دقیقأ مثل همان کنفرانس لوزان بعد از جنگ اول جهانی کە 2 افسر انگلیس و فرانسە بە نامها سایکس پیکو با خط کش خاور میانە را بین خودشان تقسیم کردند بدون در نظر گرفتن عواقب آیندەی آن دوبارە بە نام کنفرانس ژنف 3 در وهلەی اول در مورد سوریە تصمیم میگیرند بدون در نظر گرفتن مردمانی کە در مورد آنها تصمیم میگیرند بعد نوبت بە عراق خواهد رسید و بعد هم یمن و ، عربستان

خودش و تورکیە و ایران ،، بنا بر این سازمان ملل قلدر روز جمعە دور هم جمع میشوند و هر کدام جماعتی آدم خور و تروریست را کنار خودشان مینشانند برای تهدید جهنان و سوریە کە اگر آن گونە کە من میخواهم توسط این تروریستها و جانیان احرار شام و جبهەی اسلام و داعش و النصرە منافع شما را بە خطر می اندازم ،،، بنا بر این کنفرانس ژنف 3 هنوز شروع بە کار نکردە شکست خوردە است
نوشته شده توسط: Anonymous

ملت تورک آزربایجان جنوبی و هر ملتی حق حیات آزاد با حاکم شدن بر سرنوشت خود را دارد و هیچ شخص و ملتی با «قیم‌مآبی» و «تمامیت‌خواهی» نمی‌تواند این حق را از وی سلب نماید. به رغم آنکه در کشورهای عقب‌مانده‌ای مانند ایران رژیم ....و حامیان نژادپرستش به لطایف‌الحیل گوناگون می‌خواهند استعمار و استثمار ملل غیر فارس را تداوم بخشیده و در قرن 21 برای خودشان «ایران توهمی آریایی» درست کنند اما دیگر دوران استعمار و استثمار در حال بسر آمدن است. در یوگسلاوی سابق حتی جنایت‌های وحشیانه‌ی «اسلوبودان میلوشویچ» هم نتوانست آن را از فروپاشی نجات دهد و سرنوشت یوگسلاوی سابق که حتی نامی هم از آن بر جای نمانده است در انتظار «ایران» نیز می‌باشد. فارسستانی‌ها نمی‌توانند برای جغرافیای موسوم به ایران تصمیم گرفته و آن را جولانگاه جنایت‌های ....

نوشته شده توسط: Anonymous

درود بر شما ای زرتشت دلاور که از قلب ایران ندای ملت ستمدیده ایران را سر میدهید. باشد که همه هم میهنان صدای شمارا بشنوندو براین رژیم اهریمنی 37 ساله بشورند.

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای موحد لازم نکرده شما دستور فرمائید من به ترکیه بروم یا نروم ، طبیعی است هر زمانی که میخواهم اعصابم کمی راحت شود به ترکیه سفر می کنم ، شما هم اگر اعصاب راحت می خواهید به افغانستان سفر کنید . اما من می خواهم ایرانی که 1000 سال آنرا اداره می کردم تبدیل به ترکیه و حتی مدرن تر از آن بکنم و چهره تاریک پانفارسیسم .... پاک کنیم .

نوشته شده توسط: تبریزی

(دنباله) ..... همان (آذربایجان) کنونی است، یونانی ها دریاچه ای را که در خاور کاوکاسوس جای داشت کاسپین (kaspin) نامیدند که همان دریای مازندران کنونی است، یونانی ها سرزمین جنوب دریای کاسپین را نیز سرزمین کاسپین نام نهادند، سپس شهری در سرزمین کاسپین ساخته شد که آن شهر نیز کاسپین نامیده شد و اکنون (قزوین) نام دارد و سرزمین کاسپین کمابیش در بر گیرنده گیلان و قزوین و بخشی از زنجان کنونی است، پس سخن شما که می گوئید در زمان هخامنشیان نام آذربایجان بر روی این سرزمین نهاده شده است بر چه پایه ای استوار است؟ ********** دوست گرامی، بهمن بامدادان، بدبختانه سخنان نادرست و نسنجیده ای که شما گفته اید بسیار بیش از اینها هستند اما آن چه که شگفت آور است این است که شما از یک سو سخنان ناسیونالیست های پان آریا را آن هم به گونه ای نادرست و درهم برهم می نویسید و از سوی دیگر .....

پیاپی از لنین و مارکس و اینترناسیونالیسم و سوسیالیسم و کمونیسم یاد می کنید! دوست گرامی، سخنان شما که بدبختانه رونوشت سخنان ناسیونالیست های پان آریا هستند هیچ پیوندی با سوسیالیسم و کمونیسم و اینترناسیونالیسم ندارند! از این روی شایسته است که شما به لینک زیر که فهرست چند نوشتار را می توانید در آن ببینید نگاه کنید و با خواندن آن نوشتارها اندیشه های خود را بویرائید و پس از ویرایش و بازنگری در اندیشه هایتان سخنانی بگوئید و بنویسید که به دور از نادرستی و شتابزدگی باشند
http://www.iranglobal.info/taxonomy/term/340
نوشته شده توسط: تبریزی

دوست گرامی، بهمن بامدادان، من نه پان ترک هستم، نه پان فارس هستم و نه پیرو پان های رنگارنگ دیگر و باورداشت من تک میهنی (اینترناسیونالیسم) است و همچنان که همگان دیده اند پان ترک های گرامی بارانی از تهدید و تحقیر و توهین و دشنام و ناسزا و ریشخند و تمسخر و هرزنامه را درباره من و نوشته های من به ایران گلوبال می بارانند! دوست گرامی، بهمن بامدادان، بدبختانه شما از یک سو خود را باورمند به سوسیالیسم و اینترناسیونالیسم می نامید و از سوی دیگر همان سخنانی را که ناسیونالیست های پان آریا می گویند و می نویسند بازگو کرده و بازتاب می دهید! آن هم به گونه ای بسیار خام و ناپخته! دوست گرامی، بهمن بامدادان، شما پیش از این گفته اید که در سال ۱۳۳۹ در شهر انزلی و در استان گیلان زاده شده اید، پس با این روال نه ترک زبان هستید و نه آذربایجانی هستید و نه آذربایجانی ها و شهرهای آذربایجان را می شناسید! دوست .....

..... گرامی، کسی می تواند درباره یک زبان و گویشوران به آن زبان داوری کند که حتی اگر از گویشوران به آن زبان نباشد آن زبان را به خوبی یاد گرفته باشد! اما بدبختانه شما سخنان بسیار نسنجیده و نادرستی را درباره زبان های گوناگون و رویدادهای تاریخی می نویسید که جز ریختن آب به آسیاب پان های رنگارنگ هوده ای ندارند! پیش از این من برایتان نوشتم که: ( ..... در هیچ کجای آذربایجان کسی نمی گوید من آذری هستم و همه ترک زبان های آذربایجان می گویند که ترک هستند ..... ) پاسخ شما به من هم این شد که: ( ..... رفیق عزیز تبریزی اشتباه می کنند! ..... قوم شریف آذری ما ترک نیستند و زبانشان ترکی است! ..... ) دوست گرامی، اگر من به شما که در شهر انزلی زاده شده اید بگویم که مردم گیلان تبرستانی هستند و گیلک نیستند به من چه می گوئید؟ در هیچ کجای گیلان کسی نمی گوید که من تبرستانی هستم و به زبان تبرستانی سخن می گویم و همه مردم گیلک زبان در گیلان می گویند که گیلانی هستند و به زبان گیلکی سخن می گویند! چگونه است که من که تبریزی هستم در هیچ کجای آذربایجان ندیده ام که کسی بگوید آذری است اما شما که گیلانی هستید و در آذربایجان نزیسته اید می گوئید که مردم آذربایجان ترک نیستند و آذری هستند؟ سخنان نسنجیده و شتابزده شما بدبختانه بیش از اینها هستند! برای نمونه شما می گوئید: ( ..... در دوره صفویه به دستور شاه اسماعیل و شیخ صفی الدین اردبیلی زبان ترکی مخلوط شده با زبان آذری آریایی، زبان رسمی و دیوانی آذربایجان شد و از آن زمان این زبان شبه ترکی رفته رفته جایگزین زبان بومی و اصیل آذری شد! ..... ) نخست آن که شیخ صفی الدین اردبیلی هرگز به فرمانروائی نرسیده بود که (به دستور او!) کاری انجام شود یا نه! شیخ صفی الدین اردبیلی در زمان فرمانروائی شاهان مغول می زیست نه در زمان صفویه! پس چگونه می توانست درباره (زبان رسمی و دیوانی آذربایجان) فرمان یا فرمان هائی دهد؟! شاه اسماعیل صفوی هم که کمابیش دویست سال پس از شیخ صفی الدین اردبیلی زاده شد و در سال ۹۰۶ قمری به فرمانروائی رسید هرگز چنین فرمانی نداده است که (زبان ترکی مخلوط شده با زبان آذری آریائی، زبان رسمی و دیوانی آذربایجان) شود! هزار سال است که زبان کاربردی همه ایرانیان زبان دری است که به نادرست فارسی نامیده می شود و هرگز در هیچ کجای تاریخ آذربایجان چیزی به نام (زبان ترکی مخلوط شده با زبان آذری آریائی) یافت نشده است که آن چنان که شما می گوئید از زمان صفویان (زبان رسمی و دیوانی آذربایجان) شده باشد! خود شاه اسماعیل صفوی هم ترک بوده است و به زبان ترکی و با نام (ختائی) سرایندگی می کرده است و دیوان سروده های شاه اسماعیل صفوی به زبان ترکی هم اکنون در دسترس همگان هستند! ********** دوست گرامی، بهمن بامدادان، شما می گوئید: ( ..... نام آذربایجان از آتروپات سردار هخامنشی که آذربایجان را از چنگال اسکندر رهاند و تا سالیان دراز خود و خاندانش بر این سرزمین حکومت می کردند ..... ) دوست گرامی، باز هم درباره رویدادهای تاریخی سخنان نادرست گفته اید! اگر ما تاریخ تراشی های آریاپرستان و پان فارس های زمان رژیم پهلوی و ناسیونالیست های ترک و پیروان پان های رنگارنگ دیگر را دور بریزیم خواهیم دید نخستین کسانی در تاریخ که پس از رسیدن به خاور دریای سیاه درباره سرزمین های پیرامون آن پژوهش و آن سرزمین ها را نام گذاری کردند یونانی ها بودند، یونانی ها سرزمین خاور دریای سیاه را (کاوکاسوس) نامیدند که همان (قفقاز) کنونی و در بر گیرنده جمهوری گرجستان، جمهوری ارمنستان، جمهوری آذربایجان و بخشی از روسستان است، یونانی ها رودی را که در جنوب کاوکاسوس روان بود (آراکس) نامیدند که همان (ارس) کنونی است، یونانی ها سرزمینی را که در جنوب رود آراکس بود (آتورپاتکان) نامیدند که .....
نوشته شده توسط: Anonymous

عجیب است اینهمه نظرهایی که در پای این مقاله گذاشته شده است هیچکسی در مورد موضوع و متن مقاله نظری نداده و نگفته مثلا نظامی گنجوی و یا مولوی با گفتن ترک و یا ترکتازی نظری غیر از نظر نویسنده داشته و یا برای هدف خاصی گفته است اینجا بیشتر فارسها ترکها را می خواهند از ایران بیرون کنند و ترکها هم فارسها را به افغانستان می فرستند! دوستان دنیای مدرن امروز دیگر اولویتها را به حقوق انسانها می دهد ، حالا این انسان زبانش قبلا فارسی بوده حالا ترکی شده ، یا قبلا هندی بوده حالا فارسی شده فرقی نمی کند ، و یا اگر کسی 7000 سال پیش در ایران ساکن شده با آنکسی که 2500 سال پیش و یا 1000 سال پیش در ایران ساکن شده فرقی ندارد ، همه مردم ساکن ایران حقوق برابر بر اساس کثرت جمعیت خود دارند دارند چه از 7000 سال پیش در این کشور ساکن شده باشند چه ار 70 سال پیش .

نوشته شده توسط: Anonymous

کوروغلو - شما که ضد تورک هستید چرا اسمت را کوروغلو گذاشتید . مثلی است در میان ما ترکها که کسی می خواست مثل " کوراوغلو " مشهور شود زد چشم پدر خودرا کور کرد تا مردم به او بگویند " کوراوغلو " اما مردم به او گفتند " کورون اوغلو - پسر کور ) شما با این نام نمی توانید خودرا جای تورکان بزنید ، چرا تورکان مردمان سلحشوری هستند که 1000 سال مستمر بر شما فارسیان و آذریها حکم رانده اند و با اینکه قدرت داشتند به هر شکل با شما رفتار کنند اما رفتار انساندوستانه آنها در طول این 1000 سال باعث شده شما نمک ترکها خورده امروز نمکدان بشکنید. اگر ترکان کلمه نردبان ندارند که دارند ، مهم نیست چون با نردبان کارهای مهم انجام نمی دهند اما ترکان .... هیچ نگفتند شما غذایتان را قبلا با چه وسیله و داخل چه می خوردید ؟

نوشته شده توسط: Anonymous

اگر زبان ترکی اینقدر کامل و جامع و مانع است چرا شما در این سایت ایرانی فارسی زبان جمع شده اید و به زبان ترکی در سایتهای خود نمی نویسید ؟ چرا نیمی از کشورهای مغول زده با زبان کریل روسی و لاتین غربی و فارسی ایرانی و عربی مینویسند ؟

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای کیانوش توکلی! اگر میخواهی پانفارسهایی چون ( ایستا، بهمن موحد، استخانلو ... و امثالهم) را از خود راضی نگه داری، بگذارید هرچه فحش رکیک و توهین های نژادی را که میخواهند به خوانندگان سایت و مخصوصا بمردم تورک آزربایجان و دیگر ملل غیر فارس بدهند. در مقابل هرمطلب و کامنتی را که کوچکترین یادی از حقوق پایمال شده خلقهای ایران و حقوق زبانی و فرهنگی آنان دارد، سانسور کنید. تنها ازین راه شاید بتوانید رضایت پانفارس ها و آریا پرستان را جلب، تا خودتان را برایشان محترم وعزیز کنید. زیرا به کمتر ازین راضی نمیشوند!

نوشته شده توسط: Anonymous

چطور میشه ششصدهزار کردی که همسنگر اسد هستند نماینده داشته باشند اما سه ونیم میلیون ترک که در جبهه مخالف اسدند وبرای آزادی مبارزه می کنند نماینده ای در این گفتگوها نداشته باشند؟

نوشته شده توسط: Anonymous

شتردرخواب بیند پنبه دانه