Skip to main content

● کامنت‌های پیشین کاربران تا 25 ژوئن 2022 برابر با 4 تیر 1401

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای موحدی واقعا .... است که برای شخص دیگر تعین و تکلیف مشخص میکنید که چون اسم تو دیرنج مین ائللی ‌است و همانند من نیست پس تو حق نظر نداری .اینست نتیجه پرورش شاه- خمینی .رژیمهای شونیست و آدمخوار شاه-خمینی نیز برای ما ترکها اجازه انتخاب نام برای فرزندانمان و یا محل کارمان را نداده اند و بهمین جهت شونیست و فاشیست هستند و جنابعالی نیز دارای همان تفکرات شاه-خمینی هستی.

نوشته شده توسط: Anonymous

سوال . چرا امکان کامنت نویسی در رابطه با نوشته آقای ائلیار نیست ؟

نوشته شده توسط: Anonymous

البته ذکر این نکته ضروری است که بگویم رفیق قهرمان علیرضا نابدل در مقاله آقای پان واحوالاتش هم پان ایرانیست ها وآریایی بازی را کوبیده است وهم افکار قومیتگرایی پان ترکی تجزیه طلبانه را، در کل این قهرمان فدایی سوسیالیست با هرگونه پانی وعظمت طلبی نژادی مخالف بوده وخواستار ایجاد جمهوری سوسیالیستی برای ایران بوده است ، ونه جدایی آذربایجان ویاحتی فدرالیسم.

نوشته شده توسط: Anonymous

حناب مسئولان سایت, کامنتها را دستکاری نکنید.شما عمدا در بعضی از کامنها حرف ها را عوض یا حذف میکنید تا کامنت غلط انداز و بی مفهوم شود. این یکی کلکتان هم برملا خواهد شد

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب آقای کیانوش توکلی گرامی، چرا در مقاله فداییان در ماورای غبار زمان جایی برای نظر دادن نیست، اما من در اینجا نظر خود را میگویم این جناب ائلیار میخواهد از هرفرصتی افکار قومیتگرایی وتجزیه طلبانه ترکی خود را بیان کند، ائلیار سعی داشته در مقدمه مقاله ذهن بعضی از خوانندگان را مشوش ومنحرف کند ورفیق صمد بهرنگی ورفیق علیرضا نابدل این دلاور بزرگ فدایی واسطوره مقاومت وشجاعت را قومیتگرای ترک جا بزند که بسیار باعث تاسف است، بله هم رفیق صمدبهرنگی وهم رفیق دلاور علیرضا نابدل اشعاری به زبان آذری داشتند وعاشق زبان آذری بودند اما مثل زنده یاد استاد غلامحسین ساعدی که او هم آذربایجانی بود، زبان فارسی را زبان مشترک خلق ایران می دانستن ومسائل قومیتگرایی برای این رفقا مضحک وارتجاعی بود کیست که نداند آرمان رفیق دلاور نابدل جمهوری سوسیالیستی ایران بود نه مسائل قومیتگرایی در ضمن رفیق نابدل مقاله ای دارد به نام

احوالات آقای پان که قومیتگرایی را رد کرده است، این جناب ائلیار غیر مستقیم می خواهد این رفقا را به نفع قومیتگرایی ارتجاعی ترک مصادره کند، که بنده یاد تلاش تلوزیون ریش وپشم آخوندی می افتم که همه ساله در ایام سالگرد انقلاب ضد سلطنتی مضحکانه سعی در مصادره اعتبار رفیق شهید خسرو گلسرخی به نفع رژیم کثیف اسلامی را دارد.
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای صادق اینقدر مغرض نباش افکار لوایی هیچ قرابت عقیدتی با زنده یادان کامبخش وپیشه وری وکیانوری ندارد وهمچنین آقای رجوی واستاد براهنی آذربایجانی میهن پرست، لوایی یک قومیتگرای راست است ، شما وامثال مراد با غرض ورزی نسبت به چپها فقط آب به آسیاب دشمنان ایران اعم از پانهای تجزیه طلب وآخوندهای کثیف می ریزید.

نوشته شده توسط: lachin

آقای ...کوراوغلو...همانطور که میدانید ما ترک ها یک ضرب المثل مشهوری داریم که می گوید « چوخلار دَدَه لرین کور ائت دیلر کی ( کور اوغلو) دئین سینلر, آمّا (( کور کیشی نئن )) اوغلو دئدیلر» ( ترجمه شباهیتی.. خیلی ها پدرشان را کور کردند که ( کور اوغلو) خطاب بشوند, ولی پسر مرد کور خطاب شدند)..شما با این باور های مانقورت وار که در پشت پرده کوروش کبیر ملت ترک را ( قوم) قلمداد می کنید , از چئنلی بل خیلی دور هستید. آن حقوق بشر و پند واندرز های کوروش کبیرتان هم پیشکشتون که بخاطر جنایت های بیش از اندازه , سرش را به وسیله یک ملکه ( ترک) از دست داد...در اتاق اندیشه , برخورد اندیشه ها را از طریق ( اندیشه وارانه) روبرو میشوند نه از روی احساس , زور و دشمنی.. شما اگر نقدی بر مقاله آقای لوائی دارید , برخورد های شخصی را کنار گذاشته و مطالب تحقیقی خودتان را ارائه دهید تا ما هم با حقایقی

آشنا شویم...بقول میرزا علی معجز شبستری ..
(( منه بیر باده وئر ساقی کی می دینه ضرر وئر مز ...... دلیل محکم ایستر ادعا, بوش سوز ثمر وئر مز))
باده ای بده ای ساقی که شراب ضرری به دین نمی رساند..... برای هر ادعا, دلیل محکمی ضروری است, حرف پوچ ثمری نمی رساند....
نوشته شده توسط: Anonymous

ترکیه فقط در یک مورد 3 میلیارد یورو از اتحادیه اروپا کمک دریافت کرده تا پناهندگان سوری را در اردوگاه های مرزی نگه دارد تا به اروپا مهاجرت نکنند.
در آلمان 80 میلیون نفری پیشرفته و ثروتمند و صنعتی تنها 90 هزار افغانی ساکن هستند که هر روز هم خبری مبنی بر اخراج آنها منتشر میشود! در حالیکه این تعداد تنها در یک محله شیراز ساکن هستند ( بنا به آمار رسمی یک چهارم جمعیت پاسارگاد - شهر کوروش - مهاجرین عراق و افغفان( اوزبک و هزاره ترک تبار) هستند)! دلیل آن نیز بستن راه پناهندگان افغان و پاکستانی توسط باند پانترک ایران برای ورود به ترکیه و از آنجا به اروپا با ممنوع کردن اقامت آنها در نیمه غربی کشور و در آذربایجان هم مرز با ترکیه می باشد.

بر خلاف ترکیه که تا حالا میلیاردها دلار باج گرفته است ایران بدون دریافت کمترین کمک مالی چند میلیون مهاجر از عراق و افغان را در داخل شهرها اسکان داده است و تمام هزینه های آنها نیز از بودجه کشور پرداخت میشود نه اجازه دارد آنها را به کشورشان بازگرداند و نه می تواند آنها را راهی اروپا کند. غربیها بدون اینکه یک دلار هزینه کنند با یک دستور از بالا ایران را مجبور به پذیرفتن مهاجرین می کنند علاوه بر آن تاکید هم می کنند که اقامت مهاجرین در نیمه غربی ایران و هم مرز با ترکیه ممنوع شود تا به ترکیه و بعد اروپا وارد نشود
بنا به آمار اتحادیه کارگری 75 درصد کارگران ساختمانی در شهرهایی که دولت مهاجرین را در آنها جا داده بیکار هستند
نوشته شده توسط: Anonymous

با پوزش از نوشتن اشتباهی توضیح.

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب انزابی گرامی، شما در بخشی از نظرتان درباره زبان فارسی قسمت 2 نوشته اید که این زبان به اصطلاح فارسی زبان پارسی هخامنشی نیست. بلکه شاخه ایی از زبان هندی دری تاجیکی است که توسط غزنویان از تاجیکستان به ایران کنونی آورده شده است.
جناب دکتر، در درجه نخست توضیح دهید که خود غزنویان با چه زبانی سخن میگفتند؟ اگر غزنویان زبانی داشتند پس چرا مثل بازرگانان جاده ابریشم در پی ورود زبانی دیگر برای مردم ایران بودند؟ آیا صادرات و واردات یک زبان به این آسانی بود و آنهم برای کشوری به این گستردگی وبا شهرها و روستاهایی دورافتاده از یکدیگر؟ آیا مردم با زبان لالها با یکدیگر سخن میگفتند تا اینکه روزی غزنویان از تاجیکستان زبا ن تاجیکی را در کیسه ایی گذاشتند و آنرا به ایران وارد کردند. کلاسهای زبان ترتیب دادند و مردم را از لالی درآوردند؟ از شما سپاسگذار خواهم شد در این مورد توضیع بیشتری بدهید.

نوشته شده توسط: Anonymous

"" منشأ نظریه پردازی در منطقه خاورمیانه "" نظریه "" آیا توسعه یافته‌گی یا عقب مانده گی‌ جامعه‌ها و کشور‌ها تقدیر تاریخی آنهاست ؟ "" ابتدا در کتاب "" چرا ملت‌ها شکست می‌‌خورند "" توسط "" عجم اوغلو و رابینسون "" مطرح شد، عجم اوغلو اقتصاد دان آمریکائی - ترکیه‌ای یک اقتصاد دان نهاد گراست و ۱۵ سال از عمر خود را، به این تحقیق اختصاص داد، طبق تحقیقات عجم اوغلو و رابینسون، هیچ تقدیر و روند تاریخی از نوع هگلی یا کارل مارکسی برای توسعه یا عقب مانده گی‌ جوامع وجود ندارد بلکه این "" نهاد ها " هستند تضمین کننده پیشرفت یا عقب ماندگی جوامع هستند، در بحث نهاد‌ها نیز، "" توان سیستم سازی "" که قدرت رقابت داشته باشد برجسته شده، "" پرسش "" چرا جامعه جماعت شاهنامه خوان، قادر به تولید یک نظریه پرداز، مثل عجم اوغلو نیست ولی‌ تا دلتان بخواد نبش قبر میکنند، شاعر دارند، مردگان را زنده میکنند و مدام بر طبل گذشته

میکوبند؟ آیا یک جامعه مرده پرست و گذشته گرا، قادر به خلق نظریه پرداز است؟
نوشته شده توسط: Anonymous

تاریخ جهان و کشورما ایران همواره با دو طیف و یا دو گروه سرو کار دارد . گروه نخست کسانی هستند که همه چیز را فدای قدرت به هر قیمت میکنند. اما گروه دوم هرچند انقلابی و شورشی نیستد ولی همراه و همگام تاریخ قدم بر میدارند .
در ایران و استان ازربایجان ما با چهر های گروه نخست اشنا هستیم مانند پیشه وری کامبخش کیانوری قالو قربان خمینی وبراهنی ورجوی و نماینده کنونی ان اقای لوائی . گروه دوم مردمانی ایران دوست و انسان گرا و مقید به اصول اخلاقی و ازادی خواه و قانون گرا هستند مانند اقای بازرگان شاد روان و زنده یاد خلیل ملکی دکتر محمد مصدق و شاد روان کسروی تبریزی و و بسیاری دیگر . در حقیقت منبری که اقای لوائی براه انداخته نامی و خواستی جز جنگ داخلی و انقلاب و شورش و کودتا و برهم زنی و هرج و مرج و بی نظمی و تجزیه ندارد وایشان نمایند ه این مکتب فکری هستند.

دو صف و دو صفت و دو هدف مختلف در برابر هم یکی برای نجات بشریت و دیگری برای بردگی بشریت در مقابل هم قرار گرفته اند . انتخاب با شماست بین خشونت انقلابی و یا فرهنگ انسان ساز صبر و اندیشه .
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای توکلی صداقتتان را می ستایم. کمتر کسی را از خطه خودمان سراغ دارم که مثل شما بدون شعار و تعصب گدشته خود را تحلیل کند.

نوشته شده توسط: Anonymous

اشاره شما به "" نظریه پردازی "" من را بر آن‌ داشت تا پرسشی را مطرح کنم. در حالیکه ناسازگاری به عنوان تنها قانون حاکم بر "" بطن ساختار‌های این جامعه حاکم شده، آیا "" بستر‌های اولیه برای برای شکل گیری جرقه‌های نظریه پردازی در جامعه جماعت شاهنامه خوان وجود دارد؟ ""، برای یافتن جوابی به این، ابتدا به حال و روز جامعه شناسی‌ و جامعه شناسانی نظر بیفکنید که از بخت بد، در بهترین دانشگاه‌های غرب نیز درس خوانده اند تا ششدانگ ناا امید شوید. در مرحلهٔ بعدی، تمرکز به یک واقعیت ظریف، بسیار حیاتی‌ است، اگر یک جامعه، به آغوش " ناسیونالزیم رومانتیک " غلطیده باشد، فاتحه‌ نظریه پردازی را باید خواند چونکه برای نظریه پرداز و نظریه، وجود یک دید مستقل بسیار مهم است، وقتیکه رویکرد شما به جامعه، احساسی‌، شاعرانه، رومانتیکی است اولین قربانی این رویکرد، درخت نوپای نظریه پردازی است که به اندیشه مستقل نیاز دارد تا

جامعه را، فرای احساسات تنیده شده پیرامون بستر آن، باز تعریف کند. در مباحث قبلی‌ نیز، اشاره کردم که "" وظیفه جامعه شناسی‌ تعریف و تفسیر نظم های متغیر است "" در حالیکه در جامعه جماعت شاهنامه خوان، برای جامعه شناسی‌، وظیفه تاریخی را به ثبت رسانده اند، درست به همین دلیل، ساده لوهترین ایرانیان در خارج، جامعه شناسی‌ خواندند تا همانند آخوند که پیرامون بهشت و جهنم فتوا می‌‌دهد پیرامون جامعه فتوا دهد، اینک ساده لوح جامعه شناس ما، درک بهتری از جامعه داشت، قرآن اووو، مدرک دانشگاهیش بود.
نوشته شده توسط: Anonymous

جناب بهمن سامی گرامی بنده نه عضو مجاهدین هستم ونه هیچ ارتباطی با مجاهدین دارم، بنده فقط آرزویم این است که کل جنبش چپ ایران از چپ ملی (سازمان مجاهدین خلق ایران) تا چپ ماتریالیستی(فداییان خلق اقلیت واکثریت حزب کمونیست کارگری وو..........) با هم متحد شوند، البته شما درست می فرمایید بنده احساس کردم جناب سلام سلطنت طلب است که اشتباه بود ومعذرت خواهی می کنم.

نوشته شده توسط: Anonymous

وای به حال مسولینی که در مقابل این جنایات سکوت میکنند.

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای احمد پورمندی شما عقایدت برای خودت محترم، ولی مردم شریف ومحروم ایران نه می بخشند ونه فراموش می کنند، وسران ومزدوران رژیم پلید جمهوری اسلامی را به خاطر جنایات هولناکشان در میهنمان ودر منطقه وچپاولها وغارت ثروت ایرانیان وتحقیر ملت ایران محاکمه می کنند وحکم مرگ آنها را صادر می کنند، قاطعیت وقاطعیت وباز هم قاطعیت در مقابل سران ومزدوران جمهوری اسلامی لازم است، مردم رومانی چائوشسکو این دیکتاتور کمونیست نما واپورتونیست را اعدام کردند وبعد از آن حکم اعدام را لغو کردند مانیز باید همین کار را انجام بدهیم، آقای پورمندی واقعا متاسفم هستم که شما از آخوندی امنیتی کار وحیله گر وقاتل به نام حسن روحانی دفاع می کنید، در مورد سرگرد یحیایی هم رفیق عباس سما کار از او به نیکی یاد می کند ویحیایی مستحق اعدام نبود، آخوندهای کثیف مهره های ساواک را به کار گرفتند ولی افرادی هیچ کاره را مثل سرگرد یحیایی را کشتند.

نوشته شده توسط: Anonymous

کتیبه های داریوش( با اینکه آنهم در زمان رضا شاه پهلوی قدیمتر نیست) بهر حال در سه زبان کند کاری شده: آرامی , التصاقی( زبان ماد ها و الامی ها) و زبان پهلوی قدیم. جالب این جاست که تا حال همه اش پنهان نگاهداشته شده که یکی از سه زبان کتیه های داریوش ,بزبان التصاقی بوده است. در عصر انترنت دیگر نمیشود از برملا شده دروغ جلوگیری کرد . این تمدن 7000 ساله را حتما ملتهای داشته اند که اسم دارند . این پان ایرانیستهای محترم بفرمایند که اسن آن ملتها چی وده است؟

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب موحدی. آیا شما از فداییان سامی هستید که از مسعود رجوی حمایت میکند ؟ شما سلام را سلطنت طلب نامیدید که درست نیست . ایشان برای اینکه آقای توکلی پاسخ دهد باید طوری سئوال میکرد که توکلی نظرش را در باره سلطنت بنویسد . من خودم هنوز نفهمیدم که ایشان یعنی کیانوش فقط هوادار فدایی بود یا اینکه عضو هم بوده ؟ چون همیشه میگفت رابط بود یا عضو علنی . یعنی اگر دستگیر نمیشد شاید الان جزو شهدای فدایی بود .شما بهتر است بقول حسن ماسالی همیشه تاکتیک نزنید که استراتژی بخورید .و کمی احتیاط کنید در مورد لقب دادن به افراد . گرچه مجاهدین را میشناسیم که چگونه همه را خائن و مامور و فلان و بهمان مینامند . یعنی ادبیات مجاهدین را اینجا اشاعه ندهید.

نوشته شده توسط: Anonymous

حدود 90 در صد از رهبری حزب توده در زندان کشته و یا اعدام شدند، در واقع شکنجه ها از اعضای همه ی احزاب مسلمان ساخت، یادم می آید که پس از اعتراف رهبران حزب، مهدی بازرگان اعلام کرد اگر منو گرفتن و اعتراف کردم، که جاسوسم، بدانید، اعتراف زیر شکنجه صورت گرفتهاست

نوشته شده توسط: Anonymous

خودش میگوید 14 ساله پس نه سربازبوده نه اجباری داشته برا فتن و آنجا بودن براچی رفته بوده اون زمان کسانی که داوطلبانه می خواستند می توانستند بروند اون که مورد آزار قرار گرفته چرا مونده چرا بر نگشته ؟من موافق و طرفدار بسیجی و سپاهیان نیستند بلکه مخالف واقعیشون هم هستم ،ولی یه چیزهایی با عقل انسانی نمی خونه این که کسی مورد تجاوز قرار میگره به کرات ولی باز می مونه آیا این یک از خود گذشته برای کشور بوده یا نه خودشم دوست داشته ..خیلیها برا همین چیزا رفتند!

نوشته شده توسط: Anonymous

اما من دقیقا یادم است وقتی رژیم بگیر بگیرهایش شروع شده بود و هر روز خبر دستگیری ها می رسید حزب توده از رژیم طرفداری میکرد و میگفت این رژیم ضد امپریالیستی است و بعدا درست می شود ، فدائیان هم سکوت اختیار کرده بودند . اما وقتی رژیم مخالفهایش را اعدام کرد و یا به زندان انداخت نوبت دستگیری توده ایها رسید که کیانوری را گرفته به زندان انداختند واحسان طبری را هم حبس کردند که در زندان هر دو اینها مسلمان شده بودند وتفسیر قران می کردند !!

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای کیانوش توکلی گرامی، شما درپاسخ سلطنت طلبی به نام (سلام) گفتید در قضیه شاپور بختیار همه ما مقصریم! در صورتی که هیچ کدام از ما مقصر نیستیم، مقصر اصلی شاه خائن است، اوباید چند سال پیشتر چنین کاری را می کرد زمانی که او بختیار را به پست نخست وزیری گمارد جرقه قیام مسلحانه زده شده بود ومردم به چیزی کمتر از سرنگونی کلیت نظام پادشاهی راضی نمی شدند، وبر فرض اگر مبارزین هم می خواستند از بختیار دفاع کنند جلوی مردم را نمی توانستند بگیرند ، محمدرضا پهلوی خائن حکم سقوط خود را در کودتای 28 مرداد وسرنگونی دولت ملی مصدق وجنایاتش در دهه پنجاه مثل به شهادت رساندن رفقا خسرو گلسرخی وکرامت دانشیان امضا کرد، این محمدرضا پهلوی شاه خائن بود که با استبداد خود باعث به وجود آمدن فاجعه جمهوری اسلامی شد وبه خیر خواهانی مثل علی دشتی که قصد نصیحت او را داشتند می گفت بهتر است بروید بواسیر خود را در مان کنید

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای موحدی (بامدادان)
ضمن سلام و عرض ادب: ممکن است سند هایی که در دست دارید که نشان می دهد ایران و آریا دارای پیشینه چندین هزار ساله در ایران دارد. سومریان و ایلامیان هردو دولت مانند ترک ها التصاقی زبان بودند. کدام دولت آریایی (یا تحلیلی زبان) را قبل از هخامنشیان در ایران می شناسید؟. دولت های هخامنشیان اشکانیان وساسانیان هیچ ربطی به هم نداشتند.بدلایل زیر: 1-هیچگونه باقی مانده از این سه دولت که بتوان آزمایش زنتیکی کرد در دست نیست. 2- زبان این سه دولت هم یکی نبوده فقط هخامنشیان و ساسانیان تحلیلی زبان بودند. اشکانیان سکا ها بودند(که احتمالا ترک های توران بودند) مراجعه شود به لغت نا مه دهخدا.3- اگر این سه دولت آریایی واز یک قوم بودند چرا اسامی (حتی یک اسم) پادشاهان اشکانی و ساسانی با پادشاهان هخامنشی یکی نیست. چه بسا با ید حدس زد که هندو اروپایی ها از مسیر ایران به اروپا رفته اند.

چه بسا کسانی از این مهاجرت در ایران مانده باشند ولی زیا د نبودند که دولت تشکیل دهند. ودر بین مردم ایران از بین رفته اند. هخامنشیان از نژاد اسلاو بودند وازاوستیای شمالی به ایران آمده اند این هاهندواروپایی وغیر ایرانی بودند. اگر شما هخامنشیان را ایرانی بدونید باید روس ها و صرب هارادر درجه اول ایرانی بدونید ودر درجه دوم باید تمام اروپایی ها را ایرانی بدونید. شما فارس ها نه از نظر نژادی ونه ازنظر زبانی ربطی به هخامنشیان ندارید به دلایل زیر: 1- هیچ باقی مانده ای از هخامنشیان در دست نیست که با آزمایش ژنتیکی اثبات کرد که شما فارسها نوادگان کوروش و هخامنشیان هستید. 2- این زبان به اصطلاح فارسی زبان پارسی هخامنشی نیست. بلکه شاخه ای از زبان هندی دری تاجیکی است که توسط غزنویان ازتاجیکستان به ایران کنونی آورده شده است. وزبان مادری شما فارسها فهلوی ساسانی بود که از بین رفته وبا این زبان جای گزین شده است.زبان مادری سعدی و حافظ هم فهلوی بود. بخشی از واژه های زبان هندی با فارسی مشابه یا یکسان است مانند: (هندی:کوش کبر=خوش خبر، اِک=یک، دُ= دو، چار=چهار، پانچ=پنج ، اَت=هشت، دَس=ده، بابو=بابا، ما=مادر،برا=برادر، چا=چای، نان=نان، که حاله=حالت چطوره و....سه پادشاه سلطان محمود غزنوی، نادر شاه افشار و امیر تیمور که ترک بودند و ارتش هر سه ترک بود به هند حمله کرده اند فارسها و این واژه ها توسط این پادشاهان به هندوستان نرفته است. 3- اگر این زبان هندو دری تاجیکی (به اصطلاح فارسی) زبان پارسی هخامنشی باشد به چه علت داریوش در کتیبه بیستون هیچکدام از ماههای 12 گانه فروردین-اردیبهشت ....ننوشته است. ماههای 12 گانه به زبان هخامنشی که داریوش در کتیبه بیستون نوشته از این قرار است: آدکان یسه، تورا-واهارا، ای گارسیس، گرما پادا، بدون اسم، بدون اسم، باغیادیس، ورکزن، اسیادیسه ، آنامکه ، بدون اسم ، وییاکن.4- اگر این زبان هندو دری تاجیکی (به اصطلاح فارسی) زبان پارسی هخامنشی باشد به چه علت آثار این زبان (واژه هایی) در آن مناطقی که هخامنشیان از آنجا به ایران آمده اند موجود نیست. باید گفت که تاریخ هموطنان فارس تا اوایل ساسانیان می تواند باشد.
امااجداد ترکان هزاران سال در بخش های شمالی وشمال غربی وشرقی ایران زندگی می کرده اند. اصل ومنشا ترکان و نام ونشان گرو ههای بزرگ ایشان: چنانکه می دانیم سرزمین خاستگاهی ترکان را اراضی بین کوههای اورال آلتای می داننداز سو ی دیگرسومریان را هم با توجه به قرابت زبانی ایشان با ترکان واشاره صریح تورات بدان منطقه منسوب داشته اند. معهذا چنان که گفته شداز این میان زبان سومری نزدیکی بیشتری با زبان های ترکی و مغولی داردوبعضی کلمات ناب سومری به عینه یا به ریشه در این زبان ها موخود است. سرزمین بومیان سومری زبان از نواهی کردستان وکرمانشاهان شروع شده و به سوی خراسان و آسیای میانه امتداد می یافته است و سومریان در پایان هزاره چهارم پیش از میلاد از این توده جداشده و در امتداد رود دیاله به بین النهرین سرازیر شده اند. (مراجعه شود به مقاله:اوتیان قدیمی ترین ترک زبانان سر زمین آتش روزنامه ایران تایمزمورخه ژانویه 2004). بودن اسم اورومیه (شهر آب) واورشلیم و اورقلی (پایتخت) ترکان اویقوردر چین موید این نظر است که سومریان واژه اور به معنی شهر را از این مناطق به بین النهرین برده اند. لازم به تذکر است که . آذربایجان از زمان های دور ترک زبان بودند وبعد ها سلجوقیان به آن ها اضافه شدند چون آنها دامدار بودند و دنبال چرا گاه بودند. با تشکر از آقای توکلی وتمام گردانندگان سایت ایران گلوبال دکتر انزابی
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای مراد این چه حرفی است که شما می زنید! محمدرضا لوایی پانترک تجزیه طلب چپی است؟!! آخر یعنی چه این فرد یک راستگرای قومیتگرای پان ترک است ، افکار این فرد آیا با چپگرایی قرابتی دارد؟! واقعا برای شما متاسف هستم یعنی چه که می گویید بختک چپ، جنبش چپ ایران صدواندی سال است که دارد برای آزادی خلق ومیهن از عفریت استبداد وخرافات مبارزه می کند، مشخص است که سلطنت طلب هستی ولی این را بدان جنبش چپ زنده است وحماسه جنبش چپ ایران را پایانی نیست، در ضمن بدان تمام طیفهای جنبش چپ ایران مدافع تمامیت ارضی ایران هستند. پاینده باد ایران زنده باد خلق

نوشته شده توسط: Anonymous

باید خدمت این دیرنج مین ائللی گفت شما با اسم ترکیه ای خود بهتر است از جنایات فاشیستهای گرگهای خاکستری صحبت کنی لازم نکرده درباره دلاوران فدایی خلق ایرانی صحبت کنی ، تو وامثال تو خود را ایرانی نمی دانی که، دلاوران چریکهای فدایی خلق از پیشروترین ، شجاع ترین وپاک ترین فرزندان ایران بودند ، شما تجزیه طلبان پانترک لازم نکرده درباره قهرما نان ملی ما نظر بدهید، اگر آقای اسماعیل خوئی اینچنین سخنی را که تو می گویی بیان کرده است ، اشتباه کرده است یا حالش خوب نبوده.

نوشته شده توسط: Anonymous

من تعجب میکنم ! فارسها که اینهمه تمدن دارند، و بقول خودشان تمدنشان چشم دنیا را خیره کرده است، چرا 37 سال است که یک مغول زاده ترک به آنان ریاست میکند؟ آیا فارسهای عزیز و متمدن! کسی را ندارند، بجای خامنه ای مغول، نصب کنند؟ من همیشه از خودم میپرسم؛ این چه نوع تمدنی است، بقول خود فارسهای عزیز، یک مغول بشما حکومت میکند؟ این مغولها چه استعداد و نبوغی دارد، به هشتاد میلون فارس حکومت میکند؟

نوشته شده توسط: Anonymous

خامنه ای به این جانی که علیه منافع ملی دست به تحریک آمریکا می زند، مدال می دهد، او به سردار نقدی که عملیات آتش زدن سفارت عربستان را مدیریت کرده، یواشکی مدال می دد، واقعا الاغ بهتر از رهبر منافع خودرا درک می کند

نوشته شده توسط: Anonymous

بهمن عزیز ضمن عرض ادب و احترام من هم اعتقاد شما را دارم ۰ در این جهان پهناور هر چیزی از نازکی و ظرافت میبرد طناب ظلم است که از ضخامت۰

نوشته شده توسط: Anonymous

جناببی کە قبل از من کامنت گذاشتە بود و فرمدە بودند نخست وزیر تورکیە داود اغلو گفتند هر هفتە یکی از شهرها با مردم کورد جلسە میگذارند و بە صحبتهای مردم گوش میکنند کوردستان از لوس پ ک ک پاک شدە فقط جزیرە ماندە ،،، خدمت این جناب باید بگویم با عرض معذرت داود اوغلو مزخرف فرمودند ،، چون همین دیروز بلند آرنج از بنیان گذاران آ ک پ معاون رئیس جموری تورکیە اوردغان با تلویزیون رسمی تورکیە مصاحبە داشتە و گفتە مسئلەی کورد در تورکیە راه حل نظامی ندارد ،، ایشان گفتند در همین مدتی کە جنگ با پ ک ک دوبارە شروع شدە چندین 1000 نفر بە صفوف پ ک ک پیوستند ،، بلند آرنج دقیقأ باز در این مصاحبە تأکید میکند من نمیگویم چند 100 نفر بعد از شروع دور جدید درگیریها بە پ ک ک پیوستند بلکە چندین 1000 نفر بە پ ک ک پیوستند این حرف بنیان گذار آ ک پ و معاون رئیس جمهور تورکیە است ،، حالا فکر نمیکنید کە

احمد داود اغلو مزخرف گفتە کە گفتند از شر پ ک خلاصی یافتند ؟؟ اتفاقأ پ ک ک هیچ زمانی اینقدر قدرتمند نبودند ،، فقط آک پ و اوردغان و ارتش تورکیە از موقعیت زمستان و برف سنگین و تحرک پ ک ک را کم کردە استفادە کردند و کم کم داریم بە بهار و تابستان نزدیک میشویم جناب باور کن کوردستان تورکیە گورستان نژاد پرستان تورکیە خواهد شد
نوشته شده توسط: Anonymous

احمد داوود اوغلو نخست وزیر ترکیه از هفته آینده، به طور مرتب یک بار در هفته در استان های جنوب شرقی آناتولی به سخنان مردم گوش خواهد داد.
در مبارزه با تروریزم به مرحله نهایی نزدیک می شویم.
شهرستان سیلوپی شرناک از لوث وجود تروریست های پ ک ک پاکسازی شد.
اکنون نوبت به شهرستان جیزره می رسد.
احمد داوود اوغلو نخست وزیر ترکیه از هفته آینده، به طور مرتب یک بار در هفته در منطقه به سخنان مردم گوش خواهد داد.
داوود اوغلو در نظر دارد در ۵ ماه فوریه به ماردین سفر کرده و ضمن دیدار با نمایندگان نهادهای مدنی به سخنان ملت نیز گوش دهد.
نخست وزیر ترکیه در این زمینه اظهار داشت: "به هر وجب از استان های آناتولی جنوب شرقی سفر خواهیم کرد. با مردم گردهم آمده و گفتگو خواهیم کرد."
داوود اوغلو ضمن بیان اینکه به هنگام مبارزه از چارچوب قوانین پا فراتر گذاشته نشده است، گفت: "هیچ کسی نمی تواند

ادعا کند که در خلال مبارزه با تروریزم، قوانین شکسته شده است. کسانی که چنین ادعایی مطرح می کنند، یک بار هم به سازمان تروریستی پ ک ک، "تروریزم را متوقف کنید" بگوید."
منبع:TRT
نوشته شده توسط: دیرنج مین ائللی

اعضای بخش ایدئولوژی, فدائیان توضیح المسائل و ولایت فقیه و دیگر کتابهای خمینی را حتی مطالعه نکرده بودند و او را پیشوای بزرگ ضد امپریالیستی می نامیدند!! . بعبارتی سازمانی بسیار نا کارآمد از جوانانی احساساتی و عکس العملی بدون سواد سیاسی بود.جوانانی که دیواری به بلندای حصر کامل از مارکسیسم بدور خود کشیده بودند و هیچ از آنسوی دیوار نمی دانستند. بخاطر دارم که یکی از اعتراضات فدائیان به عدم اعدام ساواکیها در ملا عام بود!!که نشان از ذات خشونت طلبانه و انتقامجویانه شان داشت که مخوف تر از آیت الله ها بود. بقول اسمائیل خوئی از اعضای چریکها که در مصاحبه با بی بی سی کفت " خوب شد ما چریکها پیروز نشدیم وگرنه بیشتر ازآخوندها آدم می کشتیم" و حرفش کاملا درست بود چراکه هیچ کشور کمونیستی بدون کشتار وسیع و دیکتاتوری نتوانسته بود به حیات خود ادامه دهد و دیدیم که بمحض باز شدن فضای سیاسی همگی فروریختند.

نوشته شده توسط: Anonymous

سلام-جناب توکلی همه بچه های عضوویا هوادارسازمان فداییان سرنوشتی مثل شمادارند.تنهافرقی که پس ازسال 57 دراین تشکیلات اتفاق افتاد این بودکه بین اعضا تعدادی کشته ویاشهیدشدند،تعدادی بعلت نزدیکی وارتباط باکمیته مرکزی ازکشورخارج شدند ،تعدادی نیزگوشه نشینی ازانواع زندانی شدن.آلوده شدن.ساکت شدن.وو..درپیش گرفتند.
ماهیچ کدام ازگذشته خودتاسرنگونی پهلوی ناراضی نیستیم وباشجاعت این چرخش راقبول داریم ،ولی باورکنیدهمه ما کم سوادبودیم وهنوزهم هستیم ونمیدانیم چی میخواهیم.
درانشعاب فداییان به اقلیت واکثریت هم، زمان این گونه ایجاب کرد،که اکثرابه طرف اکثریت رفتند.من خودم یکی ازافرادی بودم که درروزقیام جزده یاپانزده نفری بودم ازمیدان توپخانه شروع کرده وکلانتری راتصرف وازآنجابه کاخ گلستان وازآنجابه مدرسه نظام واردشده وپس ازفتح ازدیواربه درون پادگان باغشاه شده واسلحه خانه اش راتصرف کردیم وپس ازمسلح شدن

به پادگان جی رفته آنجارافتح وازآنجابه زندان اوین رفته زندانی هاراآزادکردیم ،شب هم به کمک همافران دوشان تپه افسریه رفتیم وآنهاراازهجوم گاردنجات دادیم.اکنون نیزناراحت نیستم.ولی چون تشکیلات ونیروهای انقلابی نمی دانستندچی میخواهند ودرنهایت هم حزب توده باتئوری راه رشدغیرسرمایه داری وپیروی ازحزب برادربزرگ مارا اخته کرد.
حال مابایدسعی کنیم تحلیل ازهرزمان بامشخصه های زمانی داشته وسوادخودرابروزکنیم .درایران ومنطقه منافع استعماری ونیروهای طرفدارآنهابسیارقوی وبابرنامه حرکت میکنند.
ما تنهاشعارمیدهیم وحتی بلدنیستیم چطورباهم صحبت کرده وحرف مقابل رابشنویم.افکارپوچ نژادپرستی وناسیونالیسم کورو تمامیت خواهی نیروهای پخته رانیزمتوهم ومنحرف کرده وتحت الغاعات مختلف تن به سیاست های غلط میدهیم ،نمونه اش نظرات دوشکی ویااعلامیه های هیئت سیاسی سازمان فداییان میباشد که حتی درموردمسایل کوچک منطقه ایی نمیتوانندیک اعلامیه بی نقص بدهند.چون هنوزنمیدانندچی میخواهند.ودرکجای جهان قراردارند.
مابایدسوادخودرابروزکرده وبتوانیم همدیگرراتحمل وبرحق آنهااحترام بگذاریم.دوران پدرسالاری.برادربزرگی.کمونیسم بین الملل .حق های ناحق تمام شده است.
بایدبپذیریم که منافع استعمارگران جهانی اگرایجاب کند.خمینی ولنین وهیتلر.صدام.چپ های گوناگونی رادرست خواهدکرد ومن شمانخواهیم تشخیص بدهیم که باطناب کی واردچاه میشویم.
دنیای مدرن استعماری، آنچنان پیچیده حرکت میکندحتی حکومت هانمیتوانند ازسیاست آنهاسردرآورند.نمونه اش انرژی هسته ایی ایران .طالبان.داعش.برداشتن صدام ومرسی وقذافی وآوردن خمینی ومن وشماراچماق کردن ازآن جمله است.
نوشته شده توسط: Anonymous

باز هم این جناب در باره تمام موضوعات سماوی - بحری- ارضی -شعری-سیاسی-فدرالی-زبانی-تاریخی-اتمی. ترکی-فارسی/ آسوری- بابلی-چوپانی-عشقی- چریکی- انقلابی- اصلاحی- علمی .ابراز نظر میکند. بهتر نیست قضات در باره فداییان را واگذار کنیم به پنج سازمان چریکی فدایی که اکنون در هر کشوری هستند و ما موضوع را ناسیونالیستی و ولایتی و بومی و شهرستانی نکنیم . ایشان همیشه باید نشان دهند که در همه چیز زمین و آسمان ، تافته ای جدا بافته هستند .! علل روانی این کار چیست ؟ نارسیسم هرمان هسه کیست ؟

نوشته شده توسط: Anonymous

آموزش در مدارس ترکستان وعربستان به زبان مادریست.از .... ترکپرستان و همچنین .... تازیپرستان که ملیتی جدای از ملیت ایرانی برای خود قائلند و همواره با ساز حکومت جمهوری اسلامی حاکم بر ایران و دولت های فاشیسم آسیایی و اروپایی و غربی به ملت و فرهنگ مردم ایران همواره توهین می کنند ودر راستای تحکیم پایه های ظلم و غارت و چپاول این ناپاکان بر میهن و ملت ما تلاش دارند و شبانه روز نمک برزخم و خاک بر چشم مردم ما می پاشند؛ بدانید و آگاه باشید ، سوگند به خون گلوی سیاوش وپیکر خونین نیاکانمان و پَتک کوبنده کاوه ، دیر یا زود، دور یا نزدیک؛ وعده دیدار ما با شما ناپاکان درمیدان کارزار است. ماشمارانه با آب، بلکه با آتش تعمید خواهیم داد.

نوشته شده توسط: Anonymous

کسانی که در سالهای 60 تا 66 در سپاه محمد رسول الله بوده اند و به جنوب اعزام شده اند ،بخوبی می دانند که آمادگاه این لشگر در پادگان دوکوهه اندیمشک بود و رزمندگان یکی دو هفته در آنجا اطارق می کردند و سپس به خط اعزام می شدند .
همچنین یک آشپزخانه بسیار بزرگ نیز بود که صدها دیگ بسیار بزرگ خوراک برای خط مقدم می پختند.سرپرست آشپزخانه شخصی به نام سید بود.فرماندهان سپاه او را بخوبی می شناسند و می دانند که منظور من کیست.
در نزدیکی همان آشپز خانه یک رشته توالت ها و حمام های متعدد وجود داشت برای رزمندگان.
در همان توالت ها و حمام ها من خود شاهد تجاوز فرماندهان سپاه به بسیجیان خرد سال بوده ام.
نه یک بار نه ده بار .بلکه صدها بار
شاهد این رسوایی مردان خدا بوده ام.
موقعیت شغلی من ایجاب می کرد که در روز 20 ساعت در مجاورت آشپز خانه سید در دفتر کار خود باشم و شاهد این تجاوزات و رسوایی ها بودم.

نوشته شده توسط: Anonymous

رونماییِ کتاب «آریاییان، مردم کاشی، اَمَرد، پارس و دیگر ایرانیان»(دانشنامۀ کاشان، جلد 3 و 4 – 1382)
دکتر جهانشاه درخشانی، «زادۀ ۴ اردیبهشت ۱۳۲۳ خورشیدی در تهران، درگذشت یکم اردیبهشت ۱۳۹۰ در بُن آلمان» معمار، ایران‌شناس و تاریخ‌پژوه ایرانی است.
پژوهشگرى نزدیک به دو دهه از زندگی خود را برای استوار ساختن باوری نو هزینه می‌کند. در این میان، دیدگاهی پیش کشیده مى‌شود كه دگرگونی بزرگی در گذشتۀ تاریخى یک ملت و جهان پدید می‌آورد. بیش از پانزده سال پژوهش، براى آنكه باورى کژ و ناراست از نوشته‌های تاریخى زدوده شده و نشان داده شود كه، ایرانیان مردمانی از سرزمین‌هاى سرد شمالى و کوچنده به ایران نبوده‌اند و خاستگاه ایشان همین خاك بوده است. بنیان دانسته‌های ما تاکنون نوشته‌هایی بوده كه، این دیدگاه نو آن‌ها را به یاری بررسی اسناد و استوره‌های کهن، بی‌پایه و نادرست نشان داده است.

جهانشاه درخشانی، دورۀ دبستان و دبیرستان را در زادگاهش گذراند. پدرش دکتر حسین درخشانی استاد فیزیک دانشگاه تهران، دانش‌آموختۀ آلمان و از شاگردان آلبرت اینشتین بود.
برخی پژوهشگران، پهنۀ آسیای میانه را خاستگاه کوچ آریاییان دانسته‌اند. بدان رو که تاکنون در این پهنه، جای پای چندان روشنی از مردمان پیش‌آریایی پیدا نشده است.
اما دکتر جهانشاه درخشانی و برخی دیگر از ایرانشناسان نواندیش و پیشرو (در درون و بیرون کشور)، بر پایۀ اسناد کهنِ یافت شده در پُشتۀ ایران، به این باور دست یافته‌اند که همۀ تیره‌های ایرانی، باشندگان دیرین همین فلات (ایران) بوده و از اینجا به میانرودان، مصر (شمال آفریقا)، آسیای کوچک، اروپا و نیز هند کوچیده و گسترش یافته‌اند. دکتر درخشانی این زندگانی دیرین را، در متن‌های سومری، اکدی، آشوری، آرامی (ایران باختری)، هیتیایی، ایلامی و مصر باستان و نیز استوره‌های شمال اروپا و هند جستجو کرده است. در این راه، نخستین نگاه به کاسی‌ها شده است. زیرا از دید نویسنده، کاسی‌ها بیشترین نشانه‌های فرهنگی، شهرنشینی (تمدن) و تاریخی را در منابع دیگر بر جای نهاده‌اند. به گفتۀ درخشانی، او ۱۴ هزار نوشتار باستانی را بررسی کرده و نشان داده است که، نوشته‌های به ‌جا مانده از تمدن‌هایی چون مصر و میانرودان، نشانه‌های مربوط به زبان‌های ایرانی را از خود بروز می‌دهد. درخشانی نشان داده است که بسیاری از واژه‌های آمده در این متن‌های باستانی، که از جنس زبان ‌آن متن‌ها نیست و تاکنون به عنوان واژه‌هایی با ریشۀ ناپیدا شناخته می‌شد، دارای ریشۀ کهن ایرانی هستند.
دکتر درخشانی از سندهای تاریخی، باستان‌شناسی، استوره‌های بومی، رویان‌شناسی (ژنتیک)، ادبیات حماسیِ سرزمین‌های گوناگون، هواشناسیِ تاریخی (دیرین‌هواشناسی)، کان‌شناسی، زمین‌شناسی، دانش گاهشماری و …، به گونۀ زنجیر پیوسته‌ای از نشانه‌های ناوابسته به هم بهره گرفت. او با استناد به دانش امروزین دربارۀ آب و هوای فلات پهناور ایران در روزگار باستان، نشان داد که بهترین گمانه برای خاستگاه نخستینِ مردمان ایرانی، کف خلیج فارس کنونی است، که در روزگاران گذشته و زمان واپسین یخبندان بزرگ زمین، زیر آب نبوده است. بدینگونه که، از به هم پیوستن سه رود دجله، فرات و کارون، رودخانه‌ای درست می‌شده که اکنون نیز می‌توان کفرود آن را در زیر آب‌های خلیج‌فارس شناسایی کرد.(مجلۀ current anthropology، دانشگاه بیرمنگام‌ - 2009) همچنین با بررسی استوره‌های مردمانی که تحت تاثیر فرهنگ ایرانی بوده‌اند، مشاهده می‌شود در آن‌ها نیز استوره‌هایی هست که خاستگاه نخستین انسان را، جایگاه پیوستن سه رود به هم می‌داند.
دکتر جهانشاه درخشانی بر این باور است که برای دستیابی به نمایی روشن‌تر از تاریخ مردم ایران‌زمین، نیاز است که به تاریخ روایی (استوره‌های تاریخی و بومی) ایران هم نگاه ویژه‌ای کرد و به آن‌ها ارزش و جایگاه والایی داد.
دکتر جهانشاه درخشانی و همکارانش، بر پایۀ اسناد کهن، به این باور دست یافتند که ایرانیان باشندگانِ دیرین فلات ایران بوده و از اینجا به دیگر جاها کوچیده‌اند. در این پژوهش، نشان داده شده که علمی‌ترین گمانه برای خاستگاه نخستین مردمان ایرانی، کف خلیج فارس کنونی است، که در زمان واپسین یخبندان بزرگ (12 تا 14هزار سال پیش)، زیر آب نبوده است.
(ادامه درکامنت بعدی)

رسانه: ( ا.و.گ.ا )
نوشته شده توسط: Anonymous

اقای لوائی شما نه ایرانی هستید و نه احسااس ایرانی بودن را درک می کننید. شما یک فریب خورده چپی بیشتر نیستید و هیچ منطقی و توضیح تاریخی شما را متقاعد نخواهد کرد. لاجرم نه برای شما برای خودمان متاسف هستیم که با وجود شماها هنوز نمیتوانیم کشور خود را از هیولای اسلام و بختک چپ نجات دهیم. شما چه میخواهید ؟ اذربایجان مستقل متحد با اران ؟ سرنوشت بقیه مردم ایران از هر قوم تبار پشیزی برای شما ارزش ندارد . زمانی خواهید فهمید که ایران روزگاری مانند عراق و سوریه و افغانستان داشته باشد و انوقت بسیار دیر است و لی ناامید نباید بود و ان فرصتی که شما در انتظار ان هستید هر گز به شما داده نخواهد شد. این حق ماست که از کشور خود ایران و تمامیت ارضی ان مسلحانه دفاع کننیم.

نوشته شده توسط: Anonymous

نظر مشخص بنده هم اين است كه همه جريانها و گروهها و شخصيت هاي ملي ومستقل ومردمي بايد به اين انتخابات نمايشي و به قول اقاي مستوفي انتصابات ، نه بگويند ، وباور داشته باشند كه مواضع آنها از طرف مردم ايران ، مانيتور مي شود و تك به تك درصحنه تاريخ ايران ثبت خواهد شد ، اميدوارم كه به اين مهم اقدام كنند و پاسخي به وظايف مرحله اي خود بدهند
مردم درآستانه عبور از جمهوري عقب مانده آخوندي است . اين مواضع و مطالب بسيار كمك كننده اين مرحله خواهد شد

نوشته شده توسط: Anonymous

آیا نباید سوال که چرا حزب دموکرات کردستان ، کومله و یا احزاب کرد کردستان عراق از جمله یه که تی و حزب دموکرات برهبری بارزانی هیچ عکس العملی نشان نمیدهند ولی طرفداران رژیم جنایتکار ایران و برخی به اصطلاح اپوزیسیون داد و فریاد راه انداخته اند ؟ چون تمامی این خرابکاری ها و جنایت ها از طرف رژیم جنایتکار ایران مهندسی شده و کارا یلان مسئول نظامی پ ک ک در ایران و زیر چتر پاسداران جنایتکار تشریف دارد . عوامل پاسدار جنایتکار محسن رضائی در خارج به پخش خبر رژیم مشغول هستند

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای بهمن موحدِی! پوتین هیچ غلطی نمیتواند بکند.! ..... فرد پانفارسی مثل شما از خود پوتین نیز دیکتاتور هستی. نزدیک چهل کلاهک اتمی آمریکا در ترکیه مستقر است. کافی است که پوتین دست از پا خطا کند، و بسوی ترکیه راکت اتمی پرت کند، آنوقت میفهمد دنیا دست کیست. بعضی ها پوتین را مثل ملیجک بزرکرده وسط انداخته اند، که از دیگران زهر چشم بگیرد. در صورتیکه واقعیت چیز دیگریست. پوتین اگر جرات داشت حد اقل مقابله به مثل میکرد، چرا نکرد؟ مگر از اردوغان خوشش می آید؟ شما کوتاه فکر تر از خود پوتین هستی! پوتین هیچ غلطی نمیتواند بکند! ملت تورک پوتین و بزرگتر از پوتین را سر جایش مینشاند. خیالت راحت باشد.

نوشته شده توسط: Anonymous

این نامه سرگشاده به روشنی نمایانگر دغدغه های بسیاری از انسان های ازادیخواه و انقلابی ان هم فقط چند روز پس از پیروزی قیام بهمن میباشد. بعنوان مثال انجا که نوشته شده: ’هیچ میهن‌پرست و آزادی‌خواه واقعی، هرگز در برابر این پستی ساکت نخواهد نشست و با تمام وجود دوستان واقعی و دشمنان واقعی خلق را در پیشگاه مردم به نمایش خواهد گذاشت و مشت مزدوران دشمن را در هر لباسی که باشند باز خواهد کرد‘ بیان گر نقشه راه مبارزان فدایی در ان دوران پر تلاطم بود. این دغدغه ها میتوانست و میبایست مبنای همگرایی نیروهای وفادار به انقلاب و حفظ و گسترش ارزشهای ان در ان دوران میگردید.
ولی متاسفانه چرخش به راست بخش اکثریت مرکزیت سچفخا بعنوان بزرگترین تشکیلات چپ ابران با صدها هزار هوادار و پیروی انها از سیاستهای حزب توده ایران و تز راه رشد غیر سرمایه داری و نزدیکی انها به خمینی، این شانس را از نیروهای ازادیخواه گرفت.

تشکیل یک جبهه دمکراتیک از نیروهای مترقی با مشارکت سچفخا و سمخا بعنوان بزرگترین تشکیلات های مردمی و انقلابی در برابر جبهه ارتجاع، ان هم با برنامه ای مشخص، که از تحلیل شرایط مشخص ان دوران حاصل می گشت، شاید میتوانست سرعت گسترش ارتجاع را کند و در نتیجه از درگیری های زودرس میان نیروهای انقلابی و ارتجاعی جلوگیری نماید.
البته لازم به ذکر است که بسیاری از سیاسیون ما به سادگی از جان خود و رفقای خود مایه میگذارند ولی در رابطه با همگرایی با نیروهای ازادیخواه دیگر، با دگماتیستی باورنکردنی برخورد میکنند، انگار که تمامی حقایق دنیا را فقط و فقط انها در اختیار دارند.
تا چنین باشد گرگان و شغالان و امروزه روباهان کلیددار بر گرده تودهای زحمتکش سوار خواهند ماند.
به نظر من چه ان زمان و چه امروز تشکیل یک جبهه فراگیر ملی از نیروهای ازادیخواه و دموکراسی طلب تنها راه رهایی از چنگال حکومت ضد بشری حاکم بر ایران است.
نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

جناب «سلام» گرامی / توضیح چند نکته در این ارتباط مهم است:1- انتشار این اطلاعیه که بیش از 37 سال از انتتشار ان می گذرد، بعنوان رفرنس به گفتگوی کار اونلاین با من بوده است وگرنه با هیج بندی جز انجا که به خطر فاشیسم اسلامی را تا اندازه ای اشاره می کند ؛ موافق نیستم.2_ اینجانب از 1990 میلادی بتدریج افکارم نسبت با گذشته تغییر کرده است 3_ بلحاظ تشکیلاتی هم از 23 سال پیش با هیج حزب و تشکیلانی کار نکرده ام 4- با این وجود ، از گذشته ام فرار نمی کنم و ادعا نمی کنم که «من نبودم» بلکه بعنوان کسی که بخشی از این تاریخ بودم، سعی می کنم بشکل رئالیستی با گذشته خود برخورد نمایم.

5_سئوال کردید که:« شما چرا با حکومت سلطدتی مخالفت میکردی ؟» پاسخ اش روشن است شاه با همه خوبیهایی نظام پهلوی داشت؛ محمد رضا شاه پهلوی، قانون اساسی مشروطیت را زیر پا گذاشته بود و بجای سلطنت ، برمردم حکومت می کرد.6_«آیا طرفداری شما از چپ نه بخاطر دشمنی شما با سیاست شاه بلکه فقط رابطه دوستی و رابطه عاطفی شما با بچه های فدایی بود ؟» پاسخ این سئوال در متن گفتگو وجود دارد که اینجانب هیج ارتباطی با بچه فدایی قبل از زندان نداشتم. مخالفتم با شاه یک روند خود بخودی بود7_ آ«یا شما پشیمان نیستسد که با حکومت سلطنتی مخالفت یا مبارزه کردید چون آن به نظر شما بد نبود و قابل اصلاح بود ؟» شاه زمانی که زنده یاد شاهپور بختیار را به سمت نخست وزیری برگزید و گفت ، صدای پای انقلاب شما را شنیدم، می بایست از سوی چپ ها ، لیبرال ها و جبهه ملی و دیگر احزاب سکولار پذیرفته می شود، افسوس می خورم که چنین نشد و خمینی توانست قدرت را بگیرد و ایران و مزدم ایران را به تباهی بکشاند، از این لحاظ همه ی ما مقصریم.
نوشته شده توسط: Anonymous

منظور تان از خلق چیست؟ شما هی خلق خلق میکند، کدام خلق منظورتان است؟ آیا در ایران فقط خلق فارس وجود دارد؟ منظورتان از کلمه مردم چیست؟ حزب توده هم برای مغشوش کردن اذهان عمومی و خدشه دار کرد حقوق ملل ایران، همیشه از مردم صحبت میکرد. کدام مردم؟ چرا در پشت پرده محتوای حرفتان را مستور میکنید؟ کدام آخوندی تا بحال برای مملکت ایران کار مثبتی کرده که شما به فلان آخوند، دخیل بسته اید؟ آیاهمین شماها بعنوان سازمانهای باصطلاح چپ نیستید که 37 سال دنبال آخوندها روانید، و میخواهید اصلاحشان بکنید؟ چی شد نتیجه اصلاح تان؟ چقدر طول میکشد اصلاح تشکیلات عریض و طویل مافیای سپاه پاسداران؟ کی میخواهید برایشان کلاس اخلاق بگذارید؟ شما که از مشتی قاتل و دزد دمکراسی و آزادی طلب میکنید، و یا انتظار دارید، مگر اینها کجا درس انسانیت و آزادی و دمکراسی را یاد گرفته اند؟ که از مشتی قاتل چنین انتظاری

دارید؟ آیا از ظالم میشود به ظالم شکایت کرد؟ مثل تورکی میگوید: کسی که به ظالم گردن خم کند، خودش هم ظالم است.
نوشته شده توسط: Anonymous

قابل توجه مغرضین ومغلطه کاران که به طرز مضحکی سعی می کنند جنبش چپ ایران را مقصر در روی کار آوردن رژیم اسلامی نمایند ، تاریخ فرق بین دشمن ودوست وجانی وعالم را مشخص خواهد کرد، تاریخ ظالم ومظلوم را مشخص کرد تاریخ ما را تبرئه کرد، جاودان باد یاد پیشتازان فدایی و مجاهد خلق ، به یاد روزهای انقلاب ضد سلطنتی خلق می گویم ، درود برفدایی سلام برمجاهد. وباز باید گفت گسترده باد همکاری وهمگامی همه آنان که در راه ایرانی آزاد ودموکراتیک مبارزه می کنند نابود باد حاکمیت آخوند ونوکرانش برقرار باد حاکمیت خلق

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای توکلی . شما چرا با حکومت سلطدتی مخالفت میکردی ؟ آیا طرفداری شما از چپ نه بخاطر دشمنی شما با سیاست شاه بلکه فقط رابطه دوستی و رابطه عاطفی شما با بچه های فدایی بود ؟ آیا شما پشیمان نیستسد که با حکومت سلطنتی مخالفت یا مبارزه کردید چون آن به نظر شما بد نبود و قابل اصلاح بود ؟

نوشته شده توسط: Anonymous

قابل توجه سران بوقلمون صفت اروپایی ، شرم برآنها باد خجالت نمی کشند از آخوند قاتل وحیله گر استقبال میکنند، واقعا خاک بر سر سران غرب برای راضی نگه داشتن آخوندها در ایتالیا روی مجسمه ای تاریخی را پوشانده اند برای کی؟ برای سران مریض جنسی جمهوری اسلامی ننگ بر سازشکاران همین غربی ها وامپریالیسم آمریکا بودند که به خمینی کمک کردند وانقلاب 57 خلق ایران را ربودند وبه انحراف کشیدند، درود بر برادر مبارزمان پیروز منصوری وتک تک زندانیان سیاسی محبوس در سیاهچالهای رژیم پلید وچپاولگر جمهوری اسلامی با هر عقیده ای، به امید آزادی وسلامت بودن علیرضا منصوری این جوان رعنا

نوشته شده توسط: Anonymous

درود بر شما آقای کیانوش توکلی عزیز، از دیگر دلایل روی کار آمدن خمینی خلاء رهبری بود مردم باید به گونه ای صحیح به دست نیروهای پیشرو رهبری می شدند، زمانی که خمینی وباند مرتجعش ابتکار عمل را در دست گرفتند، پیشتازان انقلاب ورهبران واقعی خلق که همانا سران فدایی خلق ومجاهد خلق بودند هنوز در زندان بودند، وما خلاء رهبری داشتیم وکار از کار گذشته بود، ونباید نقش امپریالیسم آمریکا را در این جریان نادیده گرفت مردم ایران وپیشتازان فدایی ومجاهد خلق قربانی جنگ سرد شدند که شما هم بدان اشاره کردید، در کنفرانس گوادلوپ توافق بر این شد که نیرو های چپ به هیچ وجه نباید قدرت رابه دست بگیرند وامپریالیستها با به قدرت رسیدن خمینی توافق کردند ، بیخود نبود رهبران فدایی خلق ومجاهد خلق تا روزهای آخر در زندان بودند جنبش چپ ایران تاوان دفاع از آزادی وخلق ومیهن را در دهه شصت با نزدیک به پنجاه هزار شهید پرداخت، شما هم به

درستی اشاره کردید دو ماه مانده به 22 بهمن سازمان چریکها طی نامه ای به خلق ایران خطر فاشیستهای اسلامی را گوشزد کرده بود، به قول دوست عزیز( شاهد) انداختن تقصیر گردن چپی ها مد شده است، که این هجمه کاملا برنامه ریزی شده است که از سوی وزارت اطلاعات رژیم به منظور لجن پراکنی علیه چپها ومخدوش نمودن سابقه آنها صورت می گیرد ، ودیگر سو از جانب محافل ارتجاعی سلطنت طلبی پهلوی صورت می گیرد که اولا از جنبش چپ کینه تاریخی دارند وثانیا به طور مضحکی فکر می کنند قدرت را به دست خواهند گرفت وتبلیغ می کنند که چپها بد هستند ورژیم اسلامی هم کارنامه سیاه خود را نشان داده وحال فقط ما خوبیم وما شایسته حکومت کردن! نا آگاهان نمی دانند در صورتی که رهبری انقلاب 57به دست چپها می افتاد وبه تبع آن جمهوری سوسیالیستی ملی ایران تشکیل می شد ، ایران یکی از بزرگترین قدرتهای سیاسی واقتصادی ونظامی آسیا ویا حتی در سطح جهانی می شد، ما قربانی جنگ سرد شدیم، تمام قشرجوان دانشجو وتحصیلکرده مدافع جنبش چپ بودند ، اگر امورات مملکت به دست با کفایت وکاردان بزرگان ومتخصیص مارکسیست ومجاهد خلق می افتاد چه پیشترفهایی می کردیم، مثلا اگر اقتصاد مملکت به دست اساتید اقتصاد دان با کفایت و کاردان مارکسیست ومجاهد خلق می افتاد از نظر اقتصادی چه پیشرفتهایی می کردیم ویا سازمان زنان به دست افرادی چون اشرف دهقانی ومریم رجوی(عضدانلو) می افتاد ویا فرهنگ وهنراین مملکت به دست افرادی چون زنده یادان احمد شاملو وغلامحسین ساعدی می افتاد چه پیشرفتهایی می کردیم، ویا از لحاظ نظامی چقدر قوی می شدیم دقیقا برعکس الان می شد که ارتش تحت فرمان آخوندها ضعیف وداغان است وتجهیزاتش قراضه وبرای چهل وپنجاه سال پیش است، جنبش چپ ایران از هر طیفش هیچگاه با جمهوری اسلامی نساختند، حتی حزب توده وفداییان خلق اکثریت که بنده نه سیاستهای 36 سال پیش آنهارا قبول دارم نه سیاستهای حال آنها را اما با این حال یک موی گندیده همان حزب توده وسازمان اکثریت به کل رژیم های پهلوی وآخوندی می ارزد، این دوطیف با سیاستهای خود که به نظر بنده اشتباه بود می خواستند جمهوری اسلامی را ساقط کنند که به نظر بنده فاجعه آمیز وبر ضد دیگر جریا نات چپ شد بگذریم، سازمانهای مارکسیستی ومجاهدین خلق همیشه از اصلی ترین دشمنان رژیم بوده اند ، رفیق اشرف دهقانی درست چند روز پس از 22 بهمن در تجمعی مسلسل به دست فریاد زد مرگ بر خمینی سگ زنجیری امپریالیسم..........
نوشته شده توسط: Anonymous

حقیقت اش خیلی وفت است که فکاهی به این شکل نخوانده بودم منتها ضد ترک ها آنقدر چشم بسته قلم فرسائی میکنند که این فکاهی تولید میکنند بخوانید شاید روح و روان شما نیز مملو از ترشحات ضد ترک شود « ترکیه در بحران سیاسی تعمیق یابنده گرفتار شده و برای گریز از رودرروئی با ریشه های بحران، مسائل بغرنج را دور زده و در جستجوی بهانه برای اعمال حکومت نظامی در کشور است. تنها در یک شرایط جنگی می توان قتل عام در شمال کردستان را توجیه کرد.». واقعا که عاقبت کجروی و گرفتار شدن به مرض شونیزیم خیلی سنگین است دعای پاسدار محسن رضائی و روزنامه تابناک همیشه باشما آقای اقبال اقبالی باشد .هر چه باشد تعصب هم شهری دارید

نوشته شده توسط: Anonymous

یکی از بزرگترین دردهای جامعه‌ی ایران این است که یاد نگرفته است «اندیشه را با اندیشه پاسخ دهد» و برای بیان مخالفت خود با اندیشه‌های مخالف ساده‌ترین راه را کوبیدن بر طبل توخالی «مرگ بر» تشخیص می‌دهد. دلیل این رویکرد احساسی این است که به دلیل فرهنگ استبدادی که در طول اعصار و قرنها در جغرافیای موسوم به ایران نهادینه شده است جامعه توان و ظرفیت گرایش به سمت «تفکر انتقادی» را ندارد و به همین دلیل برای محو تفکرات مخالف و متضاد مبادرت می‌ورزد. جامعه‌ای که در آن حتی سایه‌ی «تفکر انتقادی» را با تیر بزنند قادر به چرخیدن به سمت تغییرات دموکراتیک نخواهد بود. نمونه‌ی آشکار مواجهه‌ی فرافکنانه‌ی فارسستانی‌ها با تفکرات مخالف و متضاد را در کامنت‌های ذیل این نوشتار می‌بینیم که اگر قادر به درک عواقب وخیمی که چنین رویکردی در سمتگیری تحولات سیاسی به جای می‌گذارد باشیم باید به حال این جامعه گریه نماییم.

تفاوتی که رژیم «ملای مطلقه‌ی فقیه» با حکومت شاهنشاهی پهلوی دارد این است که «فاشیسم مذهبی» را به «راسیسم عظمت‌طلبانه‌ی فارسی/آریایی» اضافه نموده است. اگر دیروز کوروش پارسی با وحشیگری اطراف و اکناف جهان را غارت می‌نمود امروز حکومت شیعی حاکم بر ایران با راهبرد صدور انقلاب شیعی به «ایران فرهنگی» توهماتش، از طریق «جنگ نیابتی» تلاش بر بلعیدن کشورهای پیرامون می‌نماید. رژیم «ملای مطلقه‌ی فقیه» در اغلب کشورهای منطقه از جمله در عربستان، یمن، بحرین، عراق، لبنان، فلسطین، تورکیه، آزربایجان شمالی، تاجیکستان، افغانستان، و ... عواملی را برای به آشوب کشاندن آنان دارد که شیخ نمر اعدام شده در عربستان یکی از بارزترین مزدوران رژیم «ملای مطلقه‌ی فقیه» در کشورهای منطقه بود که اعدام وی آتش تقابل‌های عربستان و ایران را شدیداً داغ نمود. حوثی‌ها در یمن، حزب‌الله در لبنان، شیعیانی که با نام «حشد الشعبی در عراق» در خدمت سیاست توسعه‌طلبانه‌ی پان‌ایرانیستی رژیم «ملای مطلقه‌ی فقیه» قرار دارند نمونه‌های واضح می‌باشند که این «سلطه‌طلبی سیاسی» این رژیم که در پوشش «نفوذ فرهنگی» صورت می‌گیرد سبب شده کشورهای عربی و در رأس آنها عربستان با درک همه‌جانبه‌ی توطئه‌ی رژیم «ملای مطلقه‌ی فقیه» برای فتنه‌ اندازی در منطقه و جهان اقدام به طراحی پروژه‎ی سیاسی با ایجاد اتحاد در جهان عرب جهت کنترل آن نمایند که این تقابل سبب به خاک خون کشیده شدن میلیونها نفر از مردم منطقه در سوریه، عراق، یمن و حتی در سایر نقاط جهان شده است در واقع می‌توان گفت بیشترین نفع را از ظهور داعش حکومت جلاد بشار اسد در سوریه و حامی جنایتکار آن رژیم «ملای مطلقه‌ی فقیه» می‌برد و تا زمانی که این رژیم خونخوار به حیات خودش ادامه می‌دهد نه ریشه‌ی داعش خشکانده خواهد شد و نه منطقه و جهان روی آرامش به خودش خواهد دید.

اما به رغم تمام دجالیتی که رژیم «ملای مطلقه‌ی فقیه» دارد چنین سؤالی وجود دارد که کدام یک از این رژیم و اپوزیسیون آن دیکتاتورتر و سرکوبگرتر می‌باشند؟ برای مثال اگر سازمانی مثل «مجاهدین خلق» که سابقه‌ی آن با جنایت آمیخته است در ایران به قدرت برسد دیکتاتوری و استبدادی که برقرار خواهد نمود آیا روی استبداد رژیم «ملای مطلقه‌ی فقیه» را سفید نخواهد نمود؟ بدون شک هر طیفی از اپوزیسیون فارس‌گرا و مرکزگرا در ایران به قدرت برسد باستان‌گرایی عظمت‌طلبانه‌ی فارسی/آریایی را به اوج خود خواهد رساند و تحت چنین استبدادی که به استبداد فقاهتی قبلی افزوده خواهد شد آیا امکان نفس کشیدن بر ملل غیر فارس، بویژه ملت تورک آزربایجان جنوبی باقی خواهد ماند؟ اینجاست که باید آینده‌نگری ملت تورک آزربایجان جنوبی را تحسین نمود که بهیچوجه نمی‌خواهد خود را در کنار اپوزیسیون باستان‌گرا برای ساقط نمودن رژیم «ملای مطلقه‌ی فقیه» قرار دهد چرا که می‌داند تنها نتیجه‌ای که از انقلاب بعدی به دست خواهد آمد جایگزین شدن «راسیسم عظمت‌طلب فارسی/آریایی» به جای «راسیسم فارسی/آریایی/شیعی» خواهد بود.