رهایی از این دام و چارهء برون رفتِ کشور از بن بستِ سیاسي آبستن حوادثِ ناگوار کنونی، بر کناری سیستم مطلق گرای دینی ولایت فقیه، با آلترناتیوی از وحدتِ ملّي همهء ایرانیان و هدایتِ جامعه بر مبنای منافع واقعی ملّی و نیازهای امروز ملّت ایران با در نظر گرفتن شرایط و ضوایط مکانیزم جهان امروز، بر اساس فلسفهء سیاسی لیبرالیسم که بر پایه های هومانیستم، راسیونالیسم، ایندیویدوآلیسم استوار هست و طبعأ سکولاریسم، صلح و همزیستي مسالمت آمیز در خاور میانه و جهان، قدم آغازین آنها میباشد، را خواهان و شایسته است
ژانویه 2007
دیسکورس ایرانی بر اساس نگاه خیر/شرانه و شیفتگانه/متنفرانه بازسازی شده و بازتولید میشود. پس آن نگاهی که در خویش بنوعی این حالات را دارد و برای مثال اکنون زن را به زن خیر و مرد را به شر و رابطه این دو را به رابطه خیر/شری و جنگ اهورامزدایی/اهریمنی تبدیل می کند، دچار یک مقاومت خیالی و بازتولید کننده سنت است. رابطه زن و مرد در یک جامعه و به سان اجزای یک دیسکورس، یک رابطه دیفرانس دریدایی است. از اینرو زن سنتی،.مرد سنتی را بازتولید می کند و مرد سنتی، زن سنتی را.

کج اندیشی دست اندرکاران راه کارگر از همان سطور آغازین بیانیه آشکار میشود. آنها از سازمان ملل متحد به عنوان لاشخورهایی "که خود را "جامعه جهانی" مینامند" اسم میبرند.
بیانیه راه کارگر جای سئوال بسیار دارد. آمریکاستیزی کور آن نه تنها مانع یک تحلیل درست از شرایط ایران و منطقه میشود، بلکه باعث میشود که از ترس آمریکا به طور موقت هم که شده کنار جمهوری اسلامی قرار بگیریم، همانگونه که در آغاز انقلاب بسیاری از نیروهای چپ بدلیل آمریکاستیزی جمهوری اسلامی در کنار آن قرار گرفتند.
بیانیه راه کارگر جای سئوال بسیار دارد. آمریکاستیزی کور آن نه تنها مانع یک تحلیل درست از شرایط ایران و منطقه میشود، بلکه باعث میشود که از ترس آمریکا به طور موقت هم که شده کنار جمهوری اسلامی قرار بگیریم، همانگونه که در آغاز انقلاب بسیاری از نیروهای چپ بدلیل آمریکاستیزی جمهوری اسلامی در کنار آن قرار گرفتند.
این نوشته از یکطرف بررسی یک گذار مهم تاریخیست که در واقع بحران سنت/مدرنیت دو سده اخیر ایران را در بر می گیرد و در قالب بررسی هدایت، بیضایی و سرانجام نسل ما و نظراتی مانند هویت عاشق و عارف زمینی من و یا نگاههای مدرن و پسامدرن دیگر هنرمندان و روشنفکران، هم ضرورت این بحران و هم ضرورت گذار و تفاوتها و تاثیرات مختلف این سه نسل در پاسخ گویی به بحران را نشان می دهد و در عین حال گذار هر نسل از ناتوانیها و خطاههای نسل قبل از خویش را مطرح می کند.
سال 2006 برای گروه فرهنگ و هنر نیز سالی پربار بود و علی رغم انتقادات و نیز مشکلات , توانست به عنوان پربازدیدکننده ترین سایت هنری( غیر سیاسی) فارسی زبان معرفی کند. و با ارائه 36 برنامه سخنرانی با صاحب نظران و اندیشمندان داخل و خارج از کشور پل ارتباطی موثری در تحلیل اندیشه های متفاوت ادبی و هنری ارائه کرده و به همراه آن بیش از 100 برنامه تولیدی و پالتاکی در اتاق فرهنگ گفتگو را برنامه ریزی و اجرا کند