رفتن به محتوای اصلی

سپتامبر 2007

باز هم در باره جنگ احتمالی تربیون آزاد سه شنبه 25 سپتامبر ساعت 21 به وقت اروپای مرکزی

آیا در صورت حمله به ایران یا تجزیه کشور موقتا در کنار جمهوری اسلامی قرار خواهیم گرفت؟ و یا ما با جنگ و حمله نظامی دولت بوش مخالف هستیم و در صورت وقوع جنگ نه در کنار جمهوری اسلامی ونه در کنار دولت بوش قرار خواهيم گرفت؟
ایا خطر حمله امریکا جدی است ؟ ایا بایستی با نیروهای ضد جنگ در هر دو سو همراه بود ؟ و یا در حال حاضر موضع بیطرفی اختیار نموده و موضع خود را در هنگام شروع جنگ اتخاذ می کنیم وبهر حال مهمترین وظیفه ما چیست و در این شرایط حساس چه باید کرد ؟

در برابر ِ هر چیز می توانم تاب آورم، مگر وسوسه

یکی از خوبی های ِ در تبعید و اپوزیسیون ِ رژیم های ِ واپسزمانی بودن بی نیاز بودن از دور ِ انتخاباتی ست. بدون ِ دور ِ انتخاباتی، می توان، نه تنها بنیادهای ِ دمکراسی، که حتا بدیهی ترین اصول ِ"رای ِهمگانی" (common sens) را نیز دور زد، و باز نیز همچنان بر تارک ِ اپوزیسیون، به سان ِ خورشیدی از مس ِ ناب درخشید. می گویند آنگونه که زوج ها یکدیگر را، رژیم ها نیز هر چه بیشتر از عمر شان می گذرد، اپوزیسیون شان را بیشتر شکل ِ خودشان می کنند.

سکولاریسم و لائیزیسم در جهانِ اسلام

مدل "جدا از هم" که ارگان دین و حکومت در امور یکدیگر دخالتی ندارند و مسئلهء باورمندی و دین داری و یا بی دینی به امور شخصی و تصمیم فردی واگذار میشود، مانند کشور های فرانسه، آمریکا، جمهوری فدرال آلمان و امثال آنها که روابط دولت و حکومت بر اساس قوانین تعیین شده است. در آلمان با وجود پرنسیپ سکولاریسم حکومتها فعالیّتهای دینی در جامعه را محترم میشمارد و از نظر فرهنگی به آن اهمیّت بسیار میدهند. صدر اعظم کنونی این کشور [خانم مِرکِل] از حزب دموکرات مسیحی آلمان میباشد

روان‌کاوی خلاقیت محسن نامجو شکاندن لحن کهن و ایجاد تلفیق

نقد روان‌کاوانه ذیل در پی نقد موسیقایی کار نامجو نیست که تنها توسط یک متخصص موسیقی و هنر قابل طرح است، بلکه ،بر بستر سنت نقد روان‌کاوانه از فروید تا لکان و ژیژک و بر بستر شناخت ساختار و امکانات تحول گفتمان ایرانی و عبور از بحران مشترک سنت/مدرنیت، به نقد روان‌کاوانه خلاقیت و حالات خاص زبان و موسیقی و اشعار او و تفاوت آن با سنت موسیقایی در سبک و محتوا می‌پردازد و علل محبوبیت موسیقی او نزد علاقه‌مندان به موسیقی را دنبال می‌کند.

منطقه ی ِ حساس ِ همگانی، جغرافیای ِ وحی، و سیاست ورز ِ ملعون

تاخت و تازهای ِ شخصی و لگدهای ِ کلامی ِ زیر ِ شکم ِ اخیر به برخی از شخصیت های ِ اپوزیسیون و کوشندگان ِ رسانه ای، تا جایی که برخی از کسان در این میان به بیماری های ِ گوناگون ِ فکری و جانی نیز مزین شدند، هر عضو ِ فعال در حوزه ی ِ عمومی را، حتا اگر این حوزه یک آگورای ِ الکترونیکی باشد و انباشته از نام های ِمستعار(با نام ِ مستعار نه تنها می توان اخلاقی، که باید اخلاقی تر زیست)، به چالش می کشد.

"رادیکالیسم"الهه بقراط و کیهان لندن!

این شایعه هیج ربطی به چپی ها نداشته است ؛ در واقع مخالفین همایون درتیم کیهان لندن سعی کردند با این کار" سد" همایون را از جلوی پای نشست پاریس بردارند اما نا خواسته موضوع این اختلاف سیاسی را به موضوع مهم discourse مباحت در جنبش سیاسی مبدل کرده اند .
"کیهان لندن علاقمندان زیادی پیدا کرد ولی از دهسال پیش بدین سو دیگر بتدریج نقش خود را در جنبش سیاسی ایران به دلیل حضور صد ها سایت و هزاران وبلاگ سیاسی از دست داد چرا که بشکل کاغذی و هفتگی ماند و معلوم نیست چرا علیرغم اینکه دارای سایت است خود را...

در اسارت ایدئولوژی

نظریه پردازی در مورد انسان، جامعه و جهان، برنامه ریزی های سیاسی و اجتماعی، پیدا کردن هوادار تا رهبری جامعه را ایدئولوژی هدایت و سازمان دهی می کند. گروه های چپ و مارکسیسم در سال های نخست شکل گیری خود به ایدئولوژی بدبین بودند. مارکس جوان در دست نوشته های نخستین خود به آن می تاخت و از آن به زشتی یاد می کرد. در ایدئولوژی آلمانی آن را مفهومی زشت می نامید که آگاهی های دروغین را اشاعه می دهد

كمال همنشيني در استاد ما هم اثر كرد

در مورد نزديكي و يا بهتر بگويم همسويي دكتر داريوش همايون به جمهوري اسلامي، اصل تقييه معرف مواضع ايشان نيست. در عوض آن اصل ديگر مذهب شيعگري يعني "نه از حب علي ؛ كه از بغض معاويه" بهتر مي تواند بيانگر نزديكي دكتر همايون به علي خامنه اي باشد. علي خامنه اي از دو چيز شديدا متنفر است. اول مذهب اهل سنت و سني ها و دوم آمريكا و به اصطلاح استكبار جهاني. آقاي دكتر همايون نيز علت همسنگر شدن احتمالي خود را با علي خامنه اي به دليل دو خطر بلقوه اعلام نموده است.

سرپیچی از قوانین واپسگرا نشانه رشد اجتماعی است

مونتسکیو که از طبقات اشراف فرانسه بود با انتشار کتاب خود بنام ً روح القوانینً تفکیک قوا را مطرح کرد که در سال های بعد در همه قوانین اساسی دنیا جا گرفت. با این تفکیک دولت و نهاد های اجرایی در مقابل پارلمان جوابگو شدند. قدرت اجرایی محدود به قوانینی می شد که از طریق نمایندگان مردم به تصویب می رسید. شاه قادر به اجرای خواسته های خود نبود، فرانسه را ملک خود، خود را نماینده خدا و قوه قضائیه را ابزاری برای سرکوب نمی دید و از این پیش آمد به شدت نگران و نا خشنود بود.

انتخاب اول؛ سکولاريسم است! - بخش سوم-

ما محتاج درک و فهم يکديگر هستيم و وسيله ای هم که در اختيار داريم گفتگو است. تعبير من از گفتگو فقط يک گفت و شنود ساده نيست. برای اين که گفتگو- ديالوگ- جريان پيدا بکند، نخستين شرط؛ شکل گيری موقعيت برابر در مناسبات طرف های گفتگو است؛ به اين معنی که همه می پذيريم؛ هيچکس حقيقت را در انحصار خود ندارد. با پيدائی اين موقعيت، گفتگو به جستجوی هسته حقيقت در سخن و رأی يکديگر فرا می رويد و پلی ساخته می آيد برای رسيدن به همگرائی در عين کثرت گرائی و از اين طريق ما از اين آشفتگی و تفرقه ای که به آن مبتلاء هستيم