رفتن به محتوای اصلی

نوامبر 2012

شبح جدایی طلبی چشمِ نگران اروپا به انتخابات کاتالونیا

"شبحی بر فراز اروپا می‌چرخد؛ شبح جدایی‌طلبی"، "اروپا در شامگاه یک تحول انقلابی دیگر همچون قرن نوزدهم قرار دارد، تحولی معطوف به ایجاد دولت‌های ملی بیشتر"؛ از این عبارات و جملات این روزها در رسانه‌های اروپا زیاد به چشم می‌خورد که اشاره‌ای است به تب واگرایی و جدایی‌طلبی در چند نقطه قاره. جدایی‌خواهی اسکاتلندی‌ها در بریتانیا، فلاندرها در بلژیک، تیرول جنوبی‌ها در ایتالیا و باسک‌ها و کاتالونی‌ها در اسپانیا عمده‌ترین نمودهای این گرایش هستند.

آيا اين زنگوله به گردن گربه خواهد افتاد؟ (در حاشيه نشست پراگ)

اپوزيسيون برون مرز نبايد (و نمی تواند) ميانه دو صندلی بنشيند. ديگر زمانه تعارف و تواضع کاذب که از يک سو چشمی به دايره قدرت پس از جهموری اسلامی داشت و از سوی ديگر شعار داد که ما صرفا دل سوختگانی هستيم که می خواهيم دموکراسی و حاکميت ملی را در ايران بر قرار سازيم و مردم را حاکم بر سر نوشت خودشان گردانيم گذشته است.مشکل امروز اپوزيسيون حکومت اسلامی، نبود وحدت، هم گرايی، اتحاد ملی ، شورای ملی، منشور ملی و ده ها - عناوينی که عملاً بيشتر به چسبی لايتچسبک شبيه هستند نيست.

مصر، کودتا یا انقلابی‌ دیگر

رهبران کم حوصله و تمامیت خواه گروههای اسلامی مصر بلافاصله پس از امضای پیمان آتش بس میان حماس و اسرائیل با امید به سکوت آمریکا و جامعه جهانی‌ در قبال نقش مصر در برقراری این آتش بس که بر خلاف گمان آنها پیش از از اینکه لطفی‌ در حق جامعه جهانی‌ باشد، مسئولیتی سنگین و خطیر برای آنها در شرایط شکننده کنونی مصر است، فرمان کودتا بر علیه دستگاه قضایی مصر و فتح تنها سنگر مستقل کشور را به قصد تکمیل زنجیره‌ قدرت خود بر قوای سه گانه و برقراری حکومت اسلامی بر مبنای شریعت...

نشست سه روزه بروکسل با شرکت نمایندگان احزاب، سازمانها و صاحبنظران ایرانی

نشست بروکسل در حالی برگزار می شود که از یک طرف انسداد سیاسی و تشدید سرکوب همراه با وضعیت ناگوار اجتماعی و اقتصادی شرایط زندگی را بر مردم ایران بمراتب دشوارتر از گذشته ساخته‌است؛ و از سویی دیگر، ماجراجویی‌های منطقه‌ای و بین‌المللیجمهوری اسلامی سایه‌ی سناریوهای غیر قابل پیشبینی و نگران کننده را بر کشورمان انداخته‌است.

چند نکته درباره “نقد” آقای یاشار گولشن

چرا حتی آنهائی که فکر می کنند شعور ملی بالائی دارند و برای تحقق مطالبات ملی فعالند، به سختی می توانند همدیگر را حتی در سطح شرکت در یک جلسه و تبادل نظر پیرامون موضوعی که ظاهرا اشتراک نظر دارند، یعنی مسئله ملی، تحمل کنند؟ و در حالیکه تمام تشکلات سیاسی منسوب به ملیت ها که اکثریت جامعه ایران را تشکیل می دهند، فدرالیزم و حتی استقلال می خواهند، چرا هنوز بخش عمده ائی از جامعه در مقابل این خواست مقاومت می کند؟

کنفرانس های بی حاصل ايرانيان در خارج

ایرانیان مقیم خارج از کشور دست کم بيست سالی است که شاهد تشکیل جلساتی عموما با هدف ایجاد وحدت و یک پارچگی، و شکل بخشیدن به اپوزيسيونی واحد هستند. اما به نظر می رسد اين گردهمايی ها نه تاثیری نظری بر جنبش سياسی و مدنی ايران گذاشته اند، و نه تاثیری عملی در خارج و يا در داخل کشور – ضمن آنکه ممکن است تصویر کاذبی را هم به داخل کشور برده باشند.

ملاحظات ارضی در آذربایجان غربی (2)

جدایی خواهی یک حق است و باید آزاد و محترم شمرده شود. اما اقدام به جنگ و درگیری و دشمنی و نفرت ورزی نادرست و ضد انسانی ست و نمیتوان با این مسایل موافقت کرد. استقلال یا جدایی بعد از استقرار نظام دموکراتیک غیر متمرکز -در دموکراسی- از راه تعیین حق اتحاد یا جدایی- حق تعیین سرنوشت- میتواند مطرح شود. و در صورت نقض شدن حقوق اساسی ملیتی- از سوی حکومت وقت - میتواند مسالمت آمیزعملی گردد.
در شرایط عدم وجود نظام دموکراتیک غیر متمرکز، جدایی خواهی از جنگ تفکیک ناپذیر است.