رفتن به محتوای اصلی

مارس 2017

کسانی که تروریست ها و خرابکاران را مردم می نامند! (بخش یکم)

هدف خمینی از صدور حکم «شرعی» تشکیل دولت موقت، نه سپردن زمام امور به آن دولت و نخست وزیر آن، بل تنها استفاده از آنان و از اشتهارشان به ملی بودن برای فریفتن بیشتر مردم، متزلزل کردن امرای ارتش و ساقط ساختن دولت بختیار بود....علت پیروزی خمینی این نبود که او مرد بزرگی بود؛ علت این بود که او در برابر خود افرادی عموماً سطحی و ضعیف می دید

آشتی ملی خاتمی و پاسخ نظام

خامنه‌ای در پاسخ به پیشنهاد آشتی ملی خاتمی و شرکا که خیلی‌ها برای آن کف زدند، امید مشکل گشایش دانستند و یک قدم کوتاه به جلو رفتن، برای شُل کردن بندهای اختناق و سلطه‌ی مطلقه‌ی ولایت، گفت آشتی ملی اصلاٌ معنا ندارد. بعد با گذاشتن خودش جای مردم گفت، مردم با کسانی که بسیجی مظلومی را وسط خیابان لخت می‌کنند و چنین و چنان می‌کنند آشتی نمی‌کنند.

سازشكاری سیاسی ،هنری که می بایست انقلابیون می آموختند

مدتهاست که دراین فکرم که خاطرات سیاسی ام را با مسایل روز بگونه ای بهم بیامیزم که اگر مفید برای نسل ها ی امروز نبود حداقل برای تاریخ نویس ها مفید باشد.بنابراین هدف ، بررسی و تحلیل همه جانبه حوادث تاریخی نیست. در این نوشته های کوتاه ، انچه را دیده و یا شنیده ویا آن را حس کرده ام را می نویسم . در ضمن نمی خواهم« تاریخ » تکرار مکررات باشم و حرف های کلیشه ای بجای تاریخ بزنم و اما در مورد سازمان مجاهدین خلق :

قاتل آمریکایی: فکر می‌کردم به ایرانی‌ها شلیک کرده‌ام!

حکومت اسلامی تصویری آنچنان نفرت انگیز از ایران و ایرانیان به جهانیان معرفی کرده که عوام ناتوان از تشخیص تفاوت میان اسلامگرایان و مردم ایران، گمان دارند که ایران سرزمین شیاطین است و حساب "شیاطین" حاکم بر کشور را با مردم ایران مخدوش می کنند. کسانی که امریکا را "شیطان" بزرگ می نامیدند؛ اکنون ورق برگشته و موج "شیطان" ستیزی حاکمان ایران دامن مردمانی را گرفته که خود قربانی تاریخی اسلامگرایان اند.

چهار فصل ویوالدی، بسط رویدادها و داستان طبیعت در قالب موسیقی

چهار فصل یکی از آشناترین قطعات تاریخ موسیقی اروپاست. ویوالدی این اثر را که اشاره مستقیمی به رنگ‌ها دارد نزدیک به سه قرن پیش تنظیم نموده‌است.
هر چیزی شروعی دارد و پایانی نیز خواهد داشت. چهار فصل نیز با جوانی و بهار آغاز می‌شود و با زمستان و ریزش برف و ریزش قدرت ستمگران به پایان می‌رسد.

هنرمند هميشه بر قدرت است نه با قدرت

شاملو: بنده هنر بدون تعهد را دو پول ارزش نمی گذارم. هنرمند هميشه بر قدرت است نه با قدرت، حالا اگر يکی می خواهد برود با قدرت باشد، بگذار برود خودش را با بند تنبان فلان رئيس جمهور دار بزند. اصلآ برايم مهم نيست نه زنده بودنش برايم مهم است نه مردنش. هنر که می تواند چيز مفيدی را زيباتر عرضه کند و به آن قدرت نفوذ بيشتری بدهد بايد از خنثی بودن شرم کند. فضيلت هنرمند است که در اين جهان بيمار به دنبال درمان باشد نه تسکين، به دنبال تفهيم باشد نه تزئين، طبيب غمخوار باشد نه دلقک بيعار.