رفتن به محتوای اصلی

آوریل 2017

ما و استراتژی غولها 2

چطور میتوان در شرایط وجود پروژه ی « آنارشی و شبه دولت سازی» ، به تله نیافتاد و استراتژی کسب حقوق و تعیین سرنوشت را با دیگر « ستمکشان و تبعیض دیدگان» در همبستگی پیش برد؟
پی گیری مستقل خواسته های برحق جنبش رفع تبعیض، با آرمان مسالمت و هومانیسم رهایی بخش، با تکیه به خلق آذربایجان و دیگر خلقهای تبعیض دیده و ستمکش، و تلاش برای تشکیل جبهه ی مشترک آذربایجان میتواند ما را در شرایط پروژه سازیها و جنگ افروزیها ، از کج رویها رها سازد...

نمایش "انتخابات" و شبهه های تحریم شکن

رژیم جمهوری اسلامی، تنها خواهان حضور فیزیکی ایرانیان در حوزه های رأی گیری و سود بردن از این صحنه برای تأمین اقتدار داخلی و بین المللی برای خویش است. برای رژیم مهم نیست که رأی دهنده چه چیزی روی برگه ی رأی بنویسد. همینقدر که شهروند پای صندوق بیاید، خواست حکومت را برآورده کرده است....خالی یا خلوت گذاردن حوزه های "انتخابات" نمایشی رژیم، ضربه ای مرگبار بر اقتدار رژیم خواهد بود، که به همان اندازه که روحیه ی پشتیبانان رژیم را در هم خواهد شکست، بر جسارت و اعتماد به نفس مردم ناراضی و خشمگین خواهد افزود

در مغز مخالفین ایران چه می‌گذرد؟

بی‌دلیل نیست که قدرت‌های منطقه‌ای در خاورمیانه برای مخالفت با ایران خیلی سراغ وزارت خارجه یا دفاع آمریکا نمی‌روند بلکه کانون فعالیت‌های ‌آن‌ها در وزارت خزانه‌داری است تا مانع از معاملات دلاری ایران شوند. شاید نزدیک به ۹۰ درصد از مخالفت با ایران در خود منطقه باشد. آمریکا محل عملیاتی کردن این مخالفت است. کانون تئوریک ذهن مخالفین ایران، جلوگیری از توان مالی و سرمایه‌گذاری است. این باعث می‌شود تا ساختار عمرانی، بهداشت، آموزش، حمل و نقل، اشتغال و کارآفرینی در حدّ ۱۰ درصدی و بلکه بقا ادامه پیدا کند