رفتن به محتوای اصلی

ژوئیه 2018

گزینه های خامنه ای: جام زهرِ آخرالزمانی یا جنگ آخرالزمانی

حسین شریعتمداری مدیر مسئول کیهان تهران می‌گوید باید در مقابل تحریم‎های آمریکا و اروپا کاری کرد که دشمن از کرده خود پشیمان شود.
- «مین‌گذاری در تنگه هرمز» و «پرتاب موشک به اروپا و اسراییل و عربستان و بحرین» راهکارهای پیشنهادی کیهان تهران برای مقابله با انسداد نفتی!
- «حتی اروپا هم در تیررس موشک‌های دور‌برد ما قرار دارد چه رسد به عربستان و بحرین و تل‌آویو و حیفا و‌...!»
- راهکار رژیم هر چه باشد، نتیجه یکیست: فرا رسیدن آخرالزمان برای حکومتی که مردم از آن به ستوه آمده‌اند.

جمهوری دوم ایران (راهکار برون رفت از بن بست)

بار دیگر در سیر تحول تاریخی کشورمان به سر منزل یک تغییر ناگزیر رسیده ایم. دیر یا زود رژیم جمهوری اسلامی زیر بار فشارهای داخلی و خارجی و بحران های چندگانه ای که برای هیچ یک از آنها راه حلی ندارد، فرو خواهد پاشید و یک تحول مهم در کشورمان ضروری خواهد بود. سایه خشونت، جنگ آب، جنگ داخلی، جنگ قومی، جنگ خارجی، قحطی و... بر ایران عزیزمان سنگینی می کند. رویدادهای مهمی درراهست و تابع آنها، زمان اندیشیدن دراین باره است، اما این بار، پیش از وقوع آن.

کودتاهای دیپلماتیک

آمریکایی ها تلاش داشتند پس از فروپاشی شوروی سابق روسیه را نیز تجزیه کنند و دکترین آنها مبنی بر آن بود که روسیه به یک کشور کوچک ضعیف تبدیل شود ;ولی روز گذشته شاهد آن بودیم که رئیس جمهوری آمریکا یک ساعت انتظار کشید تا دو ساعتی بصورت خصوصی با رهبر روسیه ملاقات کند. سخنان ترامپ نشان می دهد که علیرغم همه سرسختی هایی که به صورت ظاهری نشان می دهد اما در واقع فردی است کاسب کار که با مذاکره می توان با وی به نتیجه رسید، بر عکس بسیاری از سیاست مداران دیگر آمریکایی که نسبت به دیگر کشورها کینه شتری دارند

تزهائی درباره روابط ايران و امريکای ترامپ

می بايد خاورميانه به مجموعه ای از کشورها و دولتهای ضعيف تبديل شود که -حتی اگر رهبرانش هوا و هوسی کردند - آنها نتوانند به سادگی از کنترل نظم جديد به در آيند. برای درک بهتر اين مقوله، يادمان باشد که تا همين اواخر، سوريه و عراق دو کشوری بودند که هر کدام نيروی نظامی جدی ای داشتند و از درجه ای از استقلال برخوردار بودند. حالا اينها به کشورهائی تبديل شده اند که در هر صورت بايد از ديگران تمکين کنند .

پروین خواهر من، دوست من، همه کاره من بود!

جیغ کشیدم: "قاتل ها ! شما او را کشتید! شما آدمکش ها !" روی سرم ریختند! مثل توپ این طرف و آن طرف پرت می شدم! توی سرم می زدند! فقط توانستم سرم را میان دو دست بگیرم! چند دقیقه بعد با سر و روئی کبود و ورم کرده میان بچه ها نشسته بودم و گریه می کردم .....