رفتن به محتوای اصلی

نوامبر 2020

ترامپ هفته گذشته امکان حمله احتمالی به تاسیسات هسته‌ای ایران را بررسی کرد

روزنامه آمریکایی نیویورک‌تایمز می‌گوید دونالد ترامپ هفته گذشته امکان حمله به تاسیسات هسته‌ای ایران را بررسی کرده است اما چند مشاور و مقام ارشد، رئیس‌جمهوری آمریکا را از پیگیر شدن در این باره بر حذر داشته‌اند و هشدار داده‌اند که چنین اقدامی می‌تواند جرقه برخوردهای جدی‌تر آن هم چند هفته مانده به پایان کار دولت او شود.

با هم در لنینگراد دیروز بگردیم

.
فکر می کنم دراین روزهای سخت ودلهره آورکرونائی که دلتنگی آدمی را پایانی نیست باید چیزی بنویسم که به بر خاستن دل تنگی ازمیان یاری کند .لذا فکر کردم در ادامه خاطرات مدرسه جزبی خوانندگان خود رابیک سفرچند روزه

ایران، مخالف خروج زودهنگام آمریکا از افغانستان

رسول موسوی، مدیر عمومی بخش آسیای غربی وزارت امور خارجه ایران در رابطه با تصمیم خروج زودهنگام ایالات متحده آمریکا از افغانستان مخالفت کرد و گفت، خروج غیر مسؤولانه نیروهای آمریکایی از افغانستان خیانت به منافع ملی این کشور است و آمریکا نباید در این مورد عجله کند.

سیاست یک بام و دوهوای رسانه های فارسی زبان

همیشه گفته اند با یک گل بهار نمی شود ، اما کاش این را هم میگفتند که گاهی با یک خزان همه ی گل ها پرپر می شوند
مصداق خزان برخی شبکه ها و عوامل آنها با محتواهای دور از دموکراسی و فرمایشی ست که به جای بستر سازی برای فعالیت جامعه فعالین مدنی و اجتماعی ، به صحنه ای از قدرت نمایی و زورآزمایی جبهه های پراکنده ی اپوزیسیون ایران تبدیل شده اند.

چگونه گروه «سرنیزه» معاون رهبر القاعده را در تهران کشت و چرا ایران خبر را تکذیب کرد؟

روزنامه آمریکایی نیویورک تایمز روز دوشنبه ۱۶ نوامبر در گزارشی جدید نوشت، سه ماه پیش گروه «سرنیزه» وابسته به موساد اسرائیل، موفق شدند با ورود به داخل پایتخت ایران «ابومحمد المصری» معاون رهبر القاعده را در تهران به قتل برسانند.

خودکشی شش دانش‌آموز در رامهرمز

مقام‌های محلی در خوزستان با تایید خودکشی چند دانش‌آموز در شهرستان رامهرمز طی هفته‌های اخیر، از تشکیل گروهی برای تحقیق درباره دلایل این پدیده خبر دادند. در تازه‌ترین مورد فرماندار رامهرمز مرگ یک دانش‌آموز دختر ۱۵ ساله در این شهرستان را به دلیل خودکشی تایید کرد.

جمهوری‌خواهان و حسین فاطمی بُت‌پرستان جهان، متحد شوید!

مارکسیسم ایرانی از آنجا که همه‌چیز خود را از اندیشمندان و اندیشورزان اروپایی گرفته بود و همان وام‌گرفته‌ها را نیز به‌درستی درنیافته بود، اندیشه و برنامه‌ای از خود نداشت و در یک سخن؛ به تنهایی “هیچ” چیز نبود. پس چیستی و کیستی خود را چون آئینه‌ای واژگونه از دشمنانش می‌دید و بدون آن دشمن، او نیز از کیستی و چیستی خود تهی می‌شد[۱]. این رویکرد همچون ژِنی پنهان به درون همه آن سازمان‌ها و نهادهایی آورده شد، که این مارکسیست‌های پیشین دستی در پیدایش آنها داشتند: