رضا خندان، همسر نسرین ستوده، وکیل دادگستری زندانی میگوید که با وجود تماس دادستانی و دادن نامه ملاقات حضوری خانم ستوده با فرزندانش و چند ساعت انتظار در مقابل زندان اوین، اجازه ملاقات به آنها داده نشده است.
رضا خندان در صفحه فیس بوک شخصی خود نوشته است: "از دادستانی تماس گرفتند و گفتند بچهها نامه ملاقات حضوری دارند. ظرف یك ساعت باید خودم را به دادستانی كه در بازار تهران است میرساندم، مهراوه را از مدرسه و نیما را كه سرما خورده است از خانه بر میداشتم و سر ساعت در سالن ملاقات حاضر میشدیم. درست سه ساعت و نیم ما را مقابل زندان منتظر گذاشتند٬ بخش اداری زندان تعطیل شد و یك ساعت پس از تعطیلی زندان دست از پا درازتر برگشتیم. سه ساعت و نیم چشم بچهها به در زندان بود و با هردفعه باز و بسته شدن منتظر بودند كه آنها را برای ملاقات صدا میكنند. اما هیچوقت این اتفاق نیفتاد."
به نوشته وی در حالی که همیشه سالن ملاقات با نامه دادستانی اجازه ملاقات حضوری میدهد، این بار اعلام کردند که ملاقات باید از در اصلی زندان و محلی كه زندانیان رفت و آمد میكنند باید صورت بگیرد، اما رئس از مراجعه به در اصلی زندان نیز اجازه ملاقات به فرزندان نسرین ستوده داده نشد. فرزندان نسرین ستوده چهار ماه است که از ملاقات حضوری با مادرشان محروم هستند.
نسرين ستوده در اعتراض به عدم اجرای آئيننامه اداره امور زندانها و محروميت از حقوق يک زندانی از جمله عدم دسترسی به تلفن و ايجاد انواع محدوديتها برای ملاقات با فرزندان خردسال خود و همچنين به مناسبت تشکيل پرونده کيفری و صدور قرار ممنوعيت خروج از کشور برای همسر و دختر ۱۲سالهاش از روز ۲۶ مهرماه (۱۷ اکتبر) دست به اعتصاب غذا زده است.وی از ۱۱ آبان ماه جاری به سلولهای انفرادی بند ۲۰۹ منتقل و ممنوعالملاقات شده است.
رضا خندان در رابطه با وضعیت فعلی همسرش نوشته است که هیچ خبری از وضعیت سلامت وی ندارد. وی با بیان اینکه نسرین ستوده ۱۸ ماه است که اجازه استفاده از تلفن را ندارد و هم اکنون هم در سلول انفرادی و بدون هم سلولی است،افزوده: "از آنجا كه درمانگاه بند اطلاعات با درمانگاه زندان فرق می كند اگر هم به درمانگاه رفته باشد هیچكس خبردار نخواهد شد."
به گفته رضا خندان: "بودن او در سلول انفرادی و نداشتن ملاقات هفتگی باعث خواهد شد كه هیچ كس نتواند با او صحبت كند و حتی تشویق به پایان دادن به اعتصاب غذا. پیغام افراد و یا گروههای مختلف برای پایان دادن به اعتصاب غذا به او نمیرسد."
رضا خندان با ابراز نگرانی از اینکه از بند ۲۰۹ اطلاعات هیچ خبری بیرون نمیآید، نوشته است: "بودن او در ۲۰۹ اطلاعات كاملا غیر قانونی است. ۲۰۹ در مرحله بازجویی است نه برای كسی كه حكماش را میگذراند.قرار تنبیهی هم كه به او دادهاند سلول انفرادی است ولی به طور غیر قانونی ممنوع الملاقات هم كردهاند."
وی ادامه داده است: "۲۰۹بندی است كه زندانی برای استفاده از دستشویی هم باید چشمبند داشته باشد.مسولین زندان باید پاسخگو باشند چرا زندانیای كه در حال سپری كردن حكماش است اكنون به دست بند امنیتی ۲۰۹ سپرده شده است."
نسرين ستوده، ۱۳ شهريورماه ۱۳۸۹ بازداشت شد و به ۱۱ حبس تعزيری، ۲۰ سال محروميت از وکالت و ۲۰ سال ممنوعيت از خروج از کشور، محکوم شد. زندان او در دادگاه تجديدنظر به شش سال کاهش يافت.
متن گفت و گوی “جرس” با رضا خندان، همسر نسرین ستوده در پی می آید:
آقای خندان امروز با خانم ستوده ملاقات داشتید؟
صبح امروز(یکشنبه) بالاخره نامه دادستانی را گرفتیم که بر اساس این نامه فقط بچه ها می توانستند با مادر خود ملاقات حضوری داشته باشند. اما بعد از سه، چهار ساعت که ما را بیرون نگه داشتند، بخش اداری زندان تعطیل شد و بدون اینکه بچه ها مادرشان را ببینند برگشتیم.
با وجود نامه دادستانی چرا این طور برخورد کردند؟
واقعا نمی دانیم و اصلا علتی هم به ما نمی گویند. تجربه نشان داده که اگر بخواهند کاری صورت بگیرد از یک دقیقه تا سه دقیقه آن کار را انجام می دهند اما اگر اراده ای نباشد و یا قصد آزار و اذیت داشته باشند ما را بلاتکلیف نگه می دارند. مانند امروز که علی رغم دستور دادستانی بچه ها موفق به ملاقات با مادرشان نشدند.
شما آخرین ملاقاتی که با ایشان داشتید مربوط به چه زمانی است؟
دوشنبه هفته گذشته که البته به قصد ملاقات به آن مفهوم هم نبود. از مسئولین خواسته بودم تا او را ببینم تا شاید بتوانم او را متقاعد کنم اعتصاب خود را بشکند. از آن زمان تا الان هم هیچ اطلاعی از وضعیت او ندارم. فقط آمده اند و از همبندی های بند عمومی اش عینک و یک جلد کتاب و کیسه آب گرم گرفتند تا برای او ببرند. البته این خبر بسیار بدی برای ما بود زیرا مشخص است که سلول او بدون حداقل امکانات است و آنقدر سرد است و قطعا بخاطر اعتصاب غذا فشار خونش هم پایین افتاده و ضعف جسمانی لرز داشته و کیسه آب گرم برای او برده اند.
وضعیت جسمی ایشان چطور بود؟
اصلا قابل پرسیدن نیست که چقدر ضعیف شده بود. از قبل هم که ضعیف بود و با اعتصاب غذا وضعیتش بدتر شده است. شرایط فوق العاده نگران کننده ای داشت. امروز که برای ملاقات او را نیاوردند یک احتمال است که حالش مناسب نبوده و یا در بهداری بوده و اینقدر شرایط جسمی اش بد بوده که مسئولین صلاح ندانستند او را برای ملاقات بیاورند. در هر صورت تا او را نبینیم، نمی دانیم در چه شرایطی بسر می برد و امیدواریم مسئولین هر چه سریعتر او را به بند عمومی برگردانند یا ملاقاتی به ما بدهند.
الان چه مدت است که خانم ستوده به سلول انفرادی بند ۲۰۹ منتقل شده است؟
از یکشنبه هفته گذشته همسرم را بطور “غیرقانونی” به بند ۲۰۹ برده اند. این بند مخصوص افرادی است که جدید بازداشت می شوند و در آنجا در مرحله بازجویی و بازپرسی قرار می گیرند و خانم ستوده الان دارند حکمشان را می گذرانند و انتقال او به بند ۲۰۹ غیرقانونی است. علاوه بر اینکه بطورغیرقانونی او را ممنوع الملاقات کرده اند. حکم تنبیهی هم که به او داده اند انتقال به سلول انفرادی است، نه انتقال به بند ۲۰۹ و در این حکم به ممنوع الملاقاتی اشاره نشده است.
اطلاع دارید پیام های شخصیت ها و فعالان سیاسی و مدنی مبنی بر درخواست شکستن اعتصاب غذا به نسرین ستوده رسیده است یا نه؟
بهیچ وجه، شما فکر کنید او را بین دو دیوار گذاشته اند که بطور مطلق هیچ ارتباطی با دنیای خارج ندارد و هیچ خبری از هیچ جا ندارد.
فکر می کنید مسئولان پایان اعتصاب غذای زندانیان سیاسی زن را به او رسانده اند؟
قطعا نسرین اطلاع ندارد و اگر مسئولین هم به او گفته باشند که زندانیان زن به اعتصاب خود پایان دادند، او اعتماد نمی کند و حرفشان را قبول نمی کند؛ تا این خبر را از ما یا خانواده های دیگر بشنود. اگرچه شروع اعتصاب غذای نسرین ارتباطی به اعتصاب غذای آنها نداشت اما همسرم اعتصاب خود را نمی شکند به علت اینکه فکر می کند هم بندی هایش در اعتصاب غذا هستند.
اگر ملاقاتی بدهند و بتوانید این پیام ها و خبر پایان اعتصاب غذای هم بندی هایش را به او بدهید، اعتصاب خود را می شکند؟
امیدوارم یک ملاقاتی بدهند تا بتوانم این اخبار را به او برسانم و متقاعدش کنم تا اعتصاب خود ر ا بشکند. البته همسرم می خواهد پرونده های قضایی بسته و متوقف بشود بخصوص در مورد پرونده ممنوع الخروجی دخترم خیلی ناراحت است. متاسفانه در ملاقات پیش در یک جو عمومی صورت گرفت و من نتوانستم راحت با او حرف بزنم اما نسبت به دفعات پیش ملایمتر شده بود و به همین دلیل درخواست کردم تا یک ملاقات با بچه ها داشته باشد و من به بهانه دیدار بچه ها با مادرشان بتوانم متقاعدش کنم تا اعتصاب خود را بشکند. اما متاسفانه نگذاشتند این ملاقات صورت بگیرد.
در پایان هر صحبتی دارید بفرمایید.
ببینید کسی که اعتصاب غذا می کند اگر در بند عمومی باشد وجود هم بندی ها در کنارش باعث می شود که اگر حالش رو به وخامت بگذارد، دوستانش سریع اقدام کنند و اطلاع دهند تا او به بهداری منتقل شود. اما متاسفانه نسرین را به انفرادی بند ۲۰۹ منتقل کردند و موارد کمی بوده که چنین اقدامی کنند. اگر همسرم در بند عمومی باشد و هم بندی هایش با او صحبت کنند احتمال دارد حرف دوستانش تاثیر داشته باشد و اعتصاب خود را بشکند. یا حتی انتقال پیامهای شخصیت ها و افراد مختلف باعث شود به اعتصاب خود پایان دهد. اما الان در این شرایط که او از همه جا ارتباطش قطع شده و در سلول انفرادی است هیچ چیز قابل پیش بینی نیست و هر لحظه ممکن است اتفاق ناگواری برای او بیافتد. به همین خاطر ما از مسئولین درخواست می کنیم تا دیر نشده و اتفاقی نیافتاده او را به بند عمومی برگردانند.
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
افزودن دیدگاه جدید